فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حافظ و الهام پذیری از معارف توحیدی حضرت علی علیه السلام
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
"مسئله تأثیر مناجاتهای حضرت علی علیهالسلام در گستره تاریخ، بر صاحبنظرانِ همه شاخههای علوم، مسئلهای غیرقابل انکار است. در میان شخصیتهای اثرپذیر از سالک عارفان، الهامپذیریِ «لسان الغیب» حافظِ معرفت، مسئلهای خاص است که به طور مبهم، در محافل علمی و ادبی مطرح شده است. نوشته حاضر الهامپذیریِ حافظ از امیر عارفان علی علیهالسلام ، در مبانیِ معرفتی را به تصویر میکشد. اینکه حافظ از لحاظ مبانیِ هستیشناختی، خداشناختی و جهانشناختی، و از جنبه شهودی ـ عرفانی، قدم جای پای استاد عارفان نهاده مهمترین تصویرِ حاصل از این نوشته است؛ همان نکتهای که داعیه خود حافظ نیز به شمار میرود.
از میان ظرایف عرفانیِ حافظ، چهار نکته ظریف معرفتی از الهامپذیریهای او از ساحتِ علوی به بحث گذارده شدهاند: 1. نازِ عارفانه عاشق به ساحتِ محبوب (محتوای مناجاتها)؛ 2. عرصه حکومتِ عشق؛ 3. آتش عشق؛ 4. خضوع عارفانه.
"
اصل سنخیت در عرفان و همانندسازی در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل سنخیت در عرفان زیر مجموعه ای از مبحث پیچیده «وحدت وجود» است. اساسا یکی از اهداف کلی عرفان و روان شناسی رسیدن فرد به وحدت درونی و موفقیت در ایجاد وحدت با عالم خارج از وجود است. اصل سنخیت در فلسفه و در باب علم حضوری معنا پیدا می کند که برای تحقق امر ادراک باید بین مدرک و مدرک سنخیت وجود داشته باشد و در عرفان (خصوصا عرفان نظری که همانندی های بسیاری با فلسفه دارد) رمز اصلی تجاذب و کشش بین عاشق و معشوق است.روان شناسانی چون، آبراهام مزلو و یونگ این سنخیت را باور دارند و همسو بودن اصل سنخیت در عرفان با اصل همانندسازی در روان شناسی را تصدیق می کنند. مشابهت نظریات آبراهام مزلو با افکار عرفانی عطار و مولانا محور اصلی این نوشتار است.
هویت دینی یا هویت های دینی
حوزههای تخصصی:
بحث هویت و مسائل مربوط به آن امروزه در نزد دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد. بحران هویت، تعارض هویت، تغییر هویت و مشکلات ناشی از آنها، زیر مجموعه مبحث هویت است. دین (در این مقاله مشخصاً دین اسلام) به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی تمدن بشری نقش اساسی در تکوین هویت انسان ها دارد. تحلیل هویت دینی و ویژگی های انسان دیندار یکی از بایسته های پژوهشی در قلمرو دین پژوهی است. تاثیر دین در منش آدمی و آثار و نتایج آموزه های دینی در زندگی انسان ها همواره یکسان تلقی نشده است. این نوشتار به تحلیل نوع فهم از دین و تاثیر آن بر هویت انسان می پردازد. بر این مبنا، تنوع نگاه به دین، تنوع هویت دینی را در پی خواهد داشت. در یک نگاه کلی چهار رهیافت عمده در تحلیل هویت دینی بر شمرده شده است: رهیافت فقهی، رهیافت اخلاقی، رهیافت ایدئولوژیک و رهیافت عرفانی. حیات انسان دیندار بر مبنای هر یک از رهیافت های فوق واجد ویژگی های خاصی است که در این مقاله به تحلیل آن ویژگی ها و لاجرم تفاوت هویت های دینی مبتنی بر آنها پرداخته شده است.
جایگاه شریعت در قلمرو عرفان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف از این بحث آن است که با استناد به منابع معتبر عرفان اسلامی، به دفع توهمی بپردازیم که عدهای به خطا دچار آن گشته و چنین میپندارند که از نظر عرفا، شریعت چندان اهمیت نداشته و یک عارف چندان پایبند عمل به احکام شرع نمیباشد! گرچه چنین توهمی دانسته یا ندانسته، سابقهای طولانی دارد، اما اخیراً گاه جدیتر از گذشته مطرح شده و عدهای از مدعیان روشنفکری کشورمان با برداشتی خام از فکر و فرهنگ جدید غرب، جنبه عرفانی دینداری را از جنبه فقهی آن جدا کرده و بدین سان میخواهند بگویند که میتوان شریعت و فقه را جدی نگرفته و دینداری عارف بود و بس!
اکنون میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً چنین است؟ آیا عرفا به شریعت و فقه اعتنای چندانی ندارند؟ یا اینکه چنین فکری خطا بوده و توهمی بیش نیست؟ و اگر خطا و توهم است،منشأ این خطا و توهم چیست؟
در اینجا باید سه مسأله را روشن کنیم:
- اول: جایگاه شریعت در سلوک عرفانی.
- دوم: سقوط تکلیف در مراحلی از سلوک.
- سوم: مبنای ادامه پرستش پس از وصول به حق.
سماع در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
«سماع»، دست افشانی و پایکوبی صوفیان درنتیجة حالتی روحانی است که میتواند موجب وجد و حال و مکاشفه گردد. صوفیان بزرگ بر این باورند که سماع بر مبتدیان و اجهل مردم حرام است و افضل عرفا را بیثمر.در این مقاله، آرای شیخ ابوسعید ابیالخیر و معاصرانش دربارة سماع، و بازتاب آن در حکایات گوناگون اسرارالتوحید بررسی شده است.
سرچشمه عرفان یا عرفان در مکتب اهل بیت (علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصحاب طریقت
سلسله سهروردیه در شبه قاره پاکستان، هند و بنگلادش
حوزههای تخصصی:
عرفان به معنایِ معرفت وباز شناختِ خود وخدا و واقف بودن به رموز زندگی وجهان بلکه حق دانستن هر چیز ورسیدن به کشف وشهود است. این فکر از بدو تولد با انسان همراه بوده است اما انسجام آن وقتی صورت گرفت که پیغامبران،مصلحان، رهبران، متفکران وامامان پیدا شدند. در تصوف وعرفان اسلامی اکثر صوفیان وعارفان سلسله آن را به پیامبر اسلام(ص)،حضرت علی(ع) وصحابه کرامِ پیغامبر(ص) می رساندند وسپس تابعین وتبع تابعین و زهاد وعُباد،تااینکه ابوهاشم کوفی،سفیان ثوری، معروف کرخی و دیگران پیدا می شوند. در سده ششم و هفتم شخصیت هایی چون شیخ الشیوخ شهاب الدین ابوحفص عمرمحمد سهروردی فرقه سهروردیه را تاسیس کرده که در این مقاله به زندگی وکوشش های بزرگانِ این سلسله وگسترش عرفان وتصوف اسلامی در شبه قاره پرداخته شده وهمچنین نظری انتقادی بر فرقه های تصوف وعرفان در شبه قاره ارایه گردیده است.
تاریخ مشایخ صوفیه در بیاض و سواد سیرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی مرجع شناسی تذکره ها و تذکره نویسی وعلم الرجال
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن که تاکنون به صورت نسخ خطی مانده است، در حقیقت طبقهبندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بردارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه بر اساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیمبندی و معرفی شدهاند.
دیدار دوّم
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است که اتصال انسانِ عالم ذرّ (قبل از دنیا) و «انسانِ در دنیا» را بررسى کند تا نسبت آن را با «انسان پس از دنیا» از حیث امکان «دیدار با خدا» (لقاء اللّه) مورد سنجش و مطالعه قرار دهد و پس از طرح و اثبات نقلى و عقلى «دیدارِ با خدا در عالم اَلَسْت و ذرّ یا دیدار اول» به فاصلهاى که بین انسان با خداى سبحان در همین مقوله قرار گرفته بپردازد و عوامل و حجاب «دیدار در دنیا یا دیدارِ دوم» از هبوطِ انسان به عالم طبیعت و نسیان و غفلتِ از خویشتن و جهل به حقایق و استعدادهاى وجودىاش بپردازد و از منظر هدف بعثتها و رسالتها و نظریه فطرت و آنگاه عوامل دیدار دوم یا لقاى رب در دنیا و چگونگى حجابستیزى تا حجابزدایى از این دیدار سخن به میان آورد و رابطه، سنخیت و پیوستگى تام و تمام دیدارهاى پیشین، پسین و واپسین یا دیروز، امرزو و فردا را مورد ارزیابى قرار دهد و در فرجام نوشتار به این نتیجه برسد که انسان در اثر خویشتنشناسى، خودسازى و تهذیب و طهارت نفس، ریاضتهاى شرعیه، ایمان و عمل صالح، ولایت مدارى و حرکتِ جوهرى اشتدادى و اشتیاقى سیر از خود تا خدا داشته و از مقام سلوک باطنى وحیانى به شهود یا «دیدار دوم» در همین عالم دنیا که دیدار با جمال و جلال الهى است نائل گردد. پس: 1. لقاء رب یا دیدار دوم امکانپذیر است 2. بعثتها و رسالتها از رهگذر بیدار کردن فطرت و قرار دادن شریعتِ کمالبخش و سعادتآفرین تحقق یافتهاند 3. بنیاد و اساس «دیدار دوم» خود انسان است که باید در اثر معرفت، محاسبت و مراقبت نفس و طریقت بر پایه شریعت با همه لایههاى ظاهرى و باطنىاش تا کوى ولایت قدم نهد و به خانه دیدار الهى و بهشت لقاى بار یابد.
حیات معنوی و رویه ی سلوکی علامه میرزا ابوالهدی کرباسی، مشهور به کلباسی (همره با متن رساله سیر و سلوک
عقل و حیرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش عارف و فیلسوف یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. فلسفه در طول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دین باور تجربه گرایان دین ستیز و عارفان عاشق با انگیزه های متفاوت مورد حمله قرار گرفته است . یکی از دلکش ترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می وشد. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است دل عشق و حیرت . عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت محوری ترین عنصر اختلافات عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زد است . حیرت در ابتدای امر با مقولاتی همچون معرفت هدایت و ایمان متناقض می نماید. چیستی حیرت و تبیین نسبت ان با مقلات مذکور مساله اصلی این پژوهش است.
هستی شناسی از دیدگاه ابن عربی و عبدالکریم جیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی – شاخه ای از فلسفه محسوب می شود. اما دیدگاه عارف به هستی و پدیدارهای آن با نگاه فیلسوف متفاوت است. د این جستار ضمن بیان تلقی عرفانی ازوجود دیدگاه های دو عارف برجسته مسمان این عربی و عبدالکریم جیلی در زمینه شناخت وجود مورد بحث قرار می گیرد. عبدالکریم جیلی (د 826ق) که از پیروان شهیر مکتب ابن عربی است در مباحث هستی شناسانه خود تفسیی انسان مدارانه از دیدگاه های ابن عربی ارائه داده است. عنوان کتاب الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل گویای این مطلب است که از دیدگاه مولف انسان کامل آغاز و فرجام وجود است. جیلی موقعیت وجودی انسان کامل را در مرتبه الوهیت و بلکه بالاتر از آن در مرتبه هویت ذات (مقام غیب عما) جستجو می کند.