فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
297 - 326
حوزههای تخصصی:
در میان گفتمان های قرآنی، کنش گفتاری انبیاء(ع) از بسامد بالایی در کاربست تکنیک های سبک ساز جهت بازنمایی آموزه های اخلاقی برخوردار است.در میان سبک های آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی، لایه نحوی با خوانش روابط پرتکرار نظام های نشانه ای دستوری، به معانی نهفته ای اشاره دارد که مدلی روشمند در تفسیر و ترجمه گفتمان های قرآنی فراهم می آورد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سٶال است که چگونه تکنیک های برجسته ساز نحوی، زوایای اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) را در موقعیت های گوناگون برجسته می سازد؟ رهیافت های حاصل آنکه واکاوی گزینش های سبک ساز در قالب سازه هایی جهتمند، مانند «حذف صدای دستوری»، «افزایش ظرفیت جمله»، «تقدیم و تأخیر»، «ضمیرگردانی» و «نوعیت جمله»، آموزه هایی اخلاقی همچون «حفظ قداست حریم الهی»، «تسلیم کامل در برابر حق»، «ادب و عفت رفتاری»، «خشوع و تواضع» و «تمسک شدید به آیین الهی» را به تصویر کشیده که افزون بر تبلور سیره انبیاء و ارائه الگوی رفتاری قرآنی، در روشمندسازی تحلیل قرآن یاری می رساند. همچنین این امر، ابعادی از اعجاز زبانی قرآن را در زایش ظرافت های معنایی نمایان می سازد.
تحلیل و ارزیابی اقوال مفسّران درباره حرف (واو) مندرج در فراز «وَ لِیَکُونَ من الموقنین» (آیه 75 انعام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۵۵
123 - 150
حوزههای تخصصی:
ترکیب (واو+ لام تعلیل+ فعل مضارع) از ترکیب های پرکاربرد در آیات قرآن کریم است. یکی از نمونه های قرآنی که ترکیب مذکور در آن استعمال شده، آیه 75 سوره انعام است که مفسران چهار دیدگاه عاطفه، استینافیه، اعتراضیه و زائده را درباره ماهیت واو، در ترکیب این آیه بیان کرده اند. اختلاف دیدگاه ها صرفا در جایی متصور است که فعلی متصل به ما قبل واو نباشد؛ زیرا در صورت وجود فعل، بر عاطفه بودن واو اجماع وجود دارد. این پژوهش به منظور نقد ادبی دیدگاه های عاطفه، استینافیه، اعتراضیه در باره واو آیه 75 سوره انعام سامان یافته و باور دارد ریشه تعدد دیدگاه ها، کم توجهی یا بی توجهی به قواعد مسلم نحوی- بلاغی مؤثر در تفسیر آیات مانند مرجوح بودن تقدیر و مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب است. هدف از نگارش این تحقیق، تبیین دقیق مراد استعمالی خداوند براساس اصول محاوره عقلایی، بیان ترکیب صحیح نحوی بر اساس این اصول و رسیدن به تفسیری صحیح ازآیه است. این مقاله از روش تحلیلی – توصیفی بهره می برد. حاصل پژوهش اینکه، الف: هر سه دیدگاه به قاعده مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب و قاعده مرجوح بودن تقدیر توجهی ندارند. ب: شرط جمله مستانفه انقطاع لفظی یا معنایی از جمله ماقبل است درحالی که این شرط در دیدگاه استینافیه ملحوظ نیست. ج: جمله معترضه میان دو شیء متلازمی واقع می شود که شأن آنها عدم انفصال توسط اجنبی است که مورد توجه دیدگاه اعتراضیه نیست. د: دیدگاه مختار در میان اقوال چهارگانه، دیدگاه زائده بودن است چرا که خالی از ایرادات مذکور است.
واکاوی مفهوم «معاشرت به معروف» در آیه 19 سوره نساء و نقش آن در تکالیف حقوقی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۹)
27 - 44
حوزههای تخصصی:
منبع اصلی قاعده معروف «معاشرت به معروف»، امر قرآنیِ «و عاشروهنّ بالمعروف» است. با تحلیل واژگانی «معروف» پی می بریم که مراد از امر مذکور، معاشرت به نحو متعارف است، نه حسن معاشرت به معنای معاشرت با صفا و صمیمیت. آنچه این برداشت را تأیید می کند، تقابلی است که در قرآن میان رفتار به معروف و رفتار ضراری برقرار شده است. نویسندگان قواعد فقه برای ضرار دو تعریف عمده بیان کرده اند. برخی آن را به همان معنای ضرر، و برخی دیگر ضرار را به معنای ضیق و حرج ترجمه نموده اند. نتیجه این استنباط آن است که در زندگی زناشویی، ایجاد ضمانت اجرایی و مسؤولیت حقوقی ترک معاشرت به معروف، مشروط به معاشرت غیرمتعارف یا همان معاشرت ضراری است. در نتیجه، بر خلاف تعریفی که حقوقدانان از حسن معاشرت ارائه نموده و آن را به معنای مهربانی و صمیمیت در خانواده دانسته اند، به اطلاق خود دارای ضمانت نمی باشد؛ مگر اینکه ترک حسن معاشرت به نشوز زوجین یا رفتار ضرری منتهی شود. این پژوهش، با هدف ارائه تعریفی جدید از قاعده معروف، پس از گردآوری منابع به شیوه کتابخانه ای، با روش توصیفی، به تحلیل مفهومی داده ها پرداخته است.
گونه شناسی نوآوری های تفاسیر دوره معاصر(مطالعه موردی سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم از عرصه هایی است که نیاز به روزآمدی و تحول دارد. ضرورى بودن مساله جاودانگی قرآن در میان مسلمین، و روایات فراوانى که از پیامبر و دیگر پیشوایان اسلام رسیده، ارائه تفسیر های نو برای قرآن را روشن تر می سازد.نوشتار حاضر به معرفی گونه هایی از نوآوری تفاسیر در سوره جمعه و آرای برخی از قرآن-پژوهان دوره معاصر می پردازد.گونه های نوآوری در سطح ادبی شامل: دستور زبان و بلاغت، در نکات تفسیری شامل: ارائه محتوای نو، مصداق نو، طبقه بندی نو ، استدلال جدید، نقد و تحلیل مبتکرانه، حل تناقضات در مبانی اندیشه و دفع شبهات ظهور می یابد.این نوآوری ها در قالب روش ها و گرایش های مفسران ارائه می گردد. نوآوری-های روشی شامل: روش بررسی واژگان، تفسیر قرآن به قرآن، بررسی سیاقی، بررسی تناسب آیات و سور، روش عقلی و روش استیحایی و نوآوری های گرایشی شامل: گرایش اجتماعی اعم از گرایش اجتماعی- سیاسی، اجتماعی- اقتصادی، و اجتماعی- تربیتی، و گرایش تاریخی- فرهنگی و گرایش فقهی- کلامی است. حاصل آن که با مطالعه و تحلیل تفاسیر دوره معاصر ، نوآوری در این تفاسیر، از تنوع و فراوانی بیشتر و برتری به جهت کمی و کیفی، نسبت به ادوار پیشین برخوردار است.
گامی نو در ساختارشناسی سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تفسیری «وحدت سوره» و « سوره به مثابه واحدی پیوسته»، سوره های قرآن کریم دارای ساختاری منسجم و منظم هستند لذا برای فهم بهتر هر سوره بایستی به روح کلی و ساختار آن توجه شود. با این رویکرد می توان ارتباط منسجم و هماهنگ میان آیات سوره را کشف و از طریق بررسی متن و ارتباطات لفظی، ادبی و محتوایی سوره، ساختار آن را به دست آورد و با استخراج موضوع محوری سوره به تفسیر اجزاء آن پرداخت. برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با این رویکرد کل نگر و ساختارشناسانه، در وهله اول بایستی آیات، پاراگراف بندی (بخش بندی) شوند. در این نوشتار «سوره فتح» ابتدا به روشی نو (بدون توجه به محتوای آیات و صرفاً براساس شواهد لفظی) بخش بندی می شود، سپس پاراگراف های هم سیاقِ دارای وحدت موضوعی، به صورت یک «فصل» دسته بندی شده و در نهایت موضوع محوری سوره استخراج می گردد. کلیه مراحل بخش بندی، فصل بندی و استخراج موضوع محوری سوره، براساس اصول پاراگراف بندی است.
بررسی تفسیری فتح و غفران ذنب در آیات 1 و 2 سوره فتح با رویکرد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۳۲-۷
حوزههای تخصصی:
مفسران فریقین در تفسیر آغازین آیه سوره فتح با چهار ابهام اساسی مراد از: فتح، ذنب، غفران ذنب و کیفیت ارتباط فتح در صدر آیه با غفران ذنب مواجه شد ه اند. آنان به رغم کوشش تفسیری فراوان، در بیشتر موارد نتوانسته اند ارتباط معنادار و معقولی را بین «فتح» در صدر آیه و «غفران ذنب» در ادامه آن، برقرار نمایند. در این مقاله تلاش شده تا به روش تحلیلی و استنباطی، ارتباط و پیوند میان این دو تبیین شود. ازاین رو مسئله اصلی این مقاله بررسی چگونگی ارتباط تفسیری «فتح» با «غفران ذنب» در این آیه شریفه است. نتیجه این تلاش آن است که غفران ذنب، علت و فتح، معلول آن است و همچنین با بررسی مفاد پیمان نامه حدیبیه روشن می شود که دستاوردهای سیاسی بسیار بزرگی با این صلح به دست آمده که شایسته نامبرداری به فتح الفتوح سیاسی است. بر این پایه تنها در صورتی غفران ذنب با این فتح سیاسی معنای معقولی پیدا می کند که ذنب و غفران آن نیز در حوزه سیاست معنا گردد و ارتباط علت و معلولی آن حفظ شود؛ نه آنکه ذنب و غفران به معنای عرفی آن که ارتباط معنایی خود را از دست داده و چهره تابناک رسول الله| را نیز مخدوش جلوه می دهد باشد.
ظرفیت سنجی تفسیر موضوعی در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
93 - 120
حوزههای تخصصی:
علی رغم غلبه نگرش فلسفی در رویکردهای انتقادی به علوم انسانیِ مدرن که چندین دهه است در جهان اسلام و در ایران بسیار رایج شده است، همچنان فقدان رویکردهای قرآنی در تولید علوم انسانی قرآن بنیان احساس می شود. در این راستا به نظر می رسد که می توان از ظرفیت روش تفسیر موضوعی برای ورود قرآن کریم به ساحت علوم انسانی بهره جست. تفسیر موضوعی با توجه به درون یا برون قرآنی بودن موضوع آن، در نقد ساختار دانش مدرن و تحقیقات علوم و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی، کارکردهای متعددی دارد. از تفسیر موضوعیِ درون قرآنی می توان در جهت «نقد مبناییِ» مبانی عام علوم انسانی مبانی معرفت شناسی، ارزش شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی و همچنین ابتناء و پی ریزی علوم انسانی بر پایه مبانی به دست آمده از قرآن کریم بهره برد. از تفسیر موضوعی برون قرآنی مانند رویکرد استنطاقی شهید صدر برای پاسخ دهی به مسئله های علوم انسانی استفاده می شود که این فرایند با چالش هایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوعِ» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد. برای حل این مسئله، در مواردی می توان به منظور فرایندشناسی تغییر مؤلفه های مفهوم مدرن از رویکرد «تاریخ انگاره» و همچنین از رویکرد «تحلیل موضوع» به مؤلفه های معنایی بهره جست و با تجزیه دقیق آن موضوع به چند مؤلفه نشان داد که مؤلفه ها لزوماً محصول عصر مدرن نیستند و می توان آن ها را در قرآن کریم پی جویی نمود. سپس از «ترکیب» نتایج به دست آمده بر اساس تفسیر موضوعی، به دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوع مدرن در حوزه مورد نظر دست یافت.
خوانشی نو از آیه 51 سوره قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
189 - 212
حوزههای تخصصی:
«انسجام»، از اهم وجوه اعجاز قرآن کریم است که این کتاب آسمانی، در مقام اثبات الهی بودن خویش، به آن تحدی نموده و آن را حد وسط استدلال قرار داده است. در مقام استدلال قرآنی بر انسجام و هماهنگی قرآن کریم، به طور معمول به آیات90 و 91 سوره حجر، آیه 23 سوره زمر و آیه 82 سوره نساء استناد می شود؛ اما تا جایی که جستجو شد، آیه 51 سوره قصص، مورد استناد مفسران و محققان برای دلالت بر انسجام و هماهنگی قرآن، قرار نگرفته است. این نوشتار با بررسی وجوه دلالی این آیه با تکیه بر قرائن درون متنی و مقایسه آن با آیات پیش گفته، خوانشی نو از این آیه را مستدل می نماید و نشان می دهد که این آیه افزون بر این که حاکی از انسجام قرآن کریم است، به سبب برخی ویژگی ها، در رأس آیات دلالت کننده بر انسجام قرآن جای دارد، تا جایی که شایسته است «آیه انسجام» خوانده شود.
تبیین مبانی تفسیر معتزله براساس شواهدی از تفسیر کشاف
حوزههای تخصصی:
کتاب های تفسیر فرقه های مختلف با داشتن مبانی متفاوت همچون آینه ای است که باورها و اعتقادات آن فرقه را منعکس کرده و آن را از تفاسیر دیگر فرقه ها متمایز می سازد. معتزله نیز با مبنا قرار دادن اصول دینی و باورهای علمی خود و با نگاهی متفاوت از دیگر فرقه ها به تفسیر قرآن پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی و با هدف بیان تأثیر مذهب مفسر بر تفسیر قرآن در تفاسیر معتزلی، ابتدا ذیل عنوان مبانی عام، اصول اعتقادی معتزله را بررسی کرده و سپس با بررسی نظرات معتزله در باره بحث های مهم علوم قرآنی ازجمله حجیت ظواهر قرآن، ناسخ و منسوخ، تاویل و تفسیر و ... به بیان مبانی خاص معتزله در تفسیر قرآن کریم پرداخته است، و در هر مورد برای محسوس و فهمیدنی شدن مباحث به مثال هایی از تفسیر کشاف که نمونه ای تمام عیار از یک تفسیر معتزلی می باشد اشاره کرده است. تفاوت آشکار این نوشته با دیگر پژوهش ها، توجه به دو مقوله اعتقادی و علمی مسئله است که هم، پیش فهم ها و باورهای دینی مفسر را پوشش می دهد و هم، نظرات خاص درباره قرآن و علوم قرآنی را، که هر یک به نحوی مبنای تفسیر قرار گرفته و بر بیان مقصود آیات از نظر مفسر تأثیر گذاشته و در نهایت تفسیر را به مکتب خاصی نسبت می دهد.
تفسیر تأویلی «ماء و بَحر» در قرآن کریم با رویکرد تطبیقی به مقام ولایت
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
100 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو عهده دار ارزیابی تحلیلی مصداق واژه های « ماء و بحر »در قرآن کریم با رویکرد تطبیقی به مقام امامت و ولایت است. این واژه ها در آیات قرآن نشان می دهد که خاصّان از مسلمانان به عنوان بهترین افراد امّت، مسئولیت بزرگ اجرای نظام اسلامی و ارزش های آن را بر عهده دارند و چون مهم ترین مفهوم حیاتی در این نظام، امامت و ولایت است، به همین جهت نقش بسزایی در رهبری و هدایت و سعادت جامعه ی مسلمانان دارد. برای تشخیص کیفیت ارتباط این واژه ها با مفهوم امامت و ولایت و به دست آوردن مصادیق واقعی «ماء و بحر»، از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است و با مراجعه به منابع معتبر و بررسی عمیق معنایی آیات و روایات وارده از معصومین علیهم السّلام و توجّه به اصل و اساس معنای واژه های «ماء» و «بحر» و هم چنین توجّه به تفاسیر بزرگان و سیاق و روح کلّی آیات قرآن، مشخّص می شود که مصداق حقیقی «ماء و بحر» مقام ولایت و امامت معصومین علیهم السّلام است که در نگاه شیعه اهمّیت ویژه ای دارد و برای رساندن افراد و جامعه به سعادت دنیوی و اخروی، باید به صورت خاص مورد توجّه قرار گیرد.
انسان شناسی در آیینه قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
339 - 377
حوزههای تخصصی:
کلید انسان شناسی یکی از مباحث مهم هر مکتب و از جمله اسلام است. انسان شناسیِ مصطلح در غرب، با شناخت انسان در فرهنگ دینی متفاوت است. انسان شناسی در متون دینی به معنای خود شناسی است. انسان شناسی از جهت روش شناخت، چهار نوع است: تجربی، شهودی، فلسفی و دینی. مقاله حاضر برای شناخت انسان، روش دینی را برگزیده و با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ می دهد که انسان شناسی در آیینه قرآن چگونه است؟ یکی از ویژگی های اساسی روش دینی، جامعیت شناخت انسان است. همه ابعاد و ویژگی های انسان را در یک مقاله نمی توان معرفی کرد و این نوشتار به بررسی مهم ترین ارکان انسان شناسی از منظر قرآن پرداخته است. دستاوردهای نگارش کنونی این است که انسان، دو بُعدی آفریده شده و بُعد روحانی او از بُعد جسمانی اش مهم تر است و محدود کردن انسان به نیازهای مادی، ظلم به انسان است. مقام خلافت الهی، بارزترین مقام انسان است و جانشینی انسان از سوی خدا منحصر به حضرت آدم نیست. ستایش های خدا از انسان، ناظر به فطرت گرایی انسان و نکوهش های الهی درباره انسان و ناظر به طبیعت گرایی انسان است. کرامت انسان مربوط به خصوصیات ذاتی اوست. حق حیات از مهم ترین حقوق انسان است که دارای دو نوع مادی و معنوی است. نهایتاً زندگی انسان به دنیا محدود نمی شود و آخرت بازتاب زندگی دنیایی انسان است.
راز فراخوان های متفاوت قرآن به انفاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به هدف بررسی راز فراخوان های متفاوت قرآن به انفاق با روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی تدوین شده، بر آن است که سه مرتبه فراخوان به انفاق در قرآن وجود دارد. مرتبه ابتدایی دعوت به انفاق با مخاطب قرار دادن کفار به صورت غیرمستقیم و گویا با ترسیم مثلث سه ضلعی (خدای رازق، رزق الهی و شخص انفاقگر) آغاز می گردد. سپس در مرتبه میانی فراخوان قرآن به انفاق، تخاطب به صورت مستقیم بین خدای سبحان و عموم بندگان مؤمنش شکل می گیرد، البته با ترسیم همان مثلث سه ضلعی. مرتبه نهایی راقی ترین فراخوان قرآن به انفاق، در قالب خطاب مستقیم خدای سبحان بخصوص مؤمنانِ به آخرین پیامبرش با القای نگاه جانشینی مؤمن انفاقگر از خدای سبحان در مقام اراده و فعل خداپسند انفاق به سایر بندگان خداست. در این عالی ترین فراخوان قرآن به انفاق، دیگر نشانی از مثلث سه ضعلی مزبور نیست، بلکه با القای بینش توحیدی جانشینی خدا در مقام افعال الهی، استقلال مؤمن انفاقگر و رزق انفاق شونده در ارتباط با مالک اصلی شان (یعنی خدای سبحان) نادیده گرفته شده و «انفاق استخلافی» نه فقط انفاق رزق الهی مطرح گشته است. اثر انفاق استخلافی در قرآن، پیوستن به مؤمنان صدیق الهی بیان شده است.
مهندسی زبانی سوره توحید از دیدگاه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم جرجانی با اعتقاد به وجود اعجاز قرآن در نظم و مهندسی زبانی آن، مهندسی زبانی قرآن را در رد نظریه صرفه بررسی می کند. او معتقد به چینش ویژه واژگان قرآنی است که حذف واژه ای یا جابجایی موقعیت آن یا جاگذاری واژه ای مترادف به جای آن، باعث نابودی نظم قرآنی و مقصود متکلم می گردد. سوره توحید سوره ای است که واژگان آن باتوجه به شرایط مخاطبین آن به خصوص مشرکان قریش که باتوجه به درخواست آنان از پیامبر (ص) نازل گردید، دارای چینش زیبایی شناسیِ خاصی است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و نظریه نظم جرجانی درصدد تحلیل زیبایی شناسیِ ساختاری و واژگانی سوره توحید است تا اشاره کند که سوره توحید به تناسب درخواست مشرکین قریش از پیامبر(ص)، با استقاده از عوامل زبانی مختلفِ باهم متناسب و مؤیّد یکدیگر در رسیدن به یک معنا و نظم حاصل از آنها، از خلال فعل امر قل در معنای ارشاد، ضمیر منفصل (هو) و دو فصل بلاغی در سیاق مثبت در آیه اول و دوم و ضمیر متصل (له) و وجود دو وصل در سیاق منفی در آیه سوم و چهارم برای اشاره به قطع اتصال الله با موجودات در احدیت، نکره بودن (أحد) اشاره به تعظیم و ناشناخته بودن یگانگی (الله)، معرفه بودن (الصمد) دلالت بر اختصاص صمدیت به او، تقدیم (له) در آیه چهار اشاره به حصر نفی همتایی برای او و اثبات آن برای غیر او و حذف مفعول به فعل لم یلد برای اثبات یگانگی او، الله را با اثبات وحدانیت او، پارادوکسی معرفی می کند که عقل ها از درکش حیران مانده اند.
نظام نیازهای انسان در پرتو تفسیر نیایشی آیه «انتم الفقراء» با بهره گیری از نیایش های صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله اوصافی که قرآن کریم انسان را بدان وصف می کند صفت «فقر» است، که در آیه 15 سوره فاطر با عبارت «انتم الفقراء» از آن یاد شده است. برای شناخت انسانِ فقیر باید مصادیق فقر را شناخت، تا هم با شناخت مصادیق اوج احتیاج انسان نمایانده شود و هم به راهکارهای رفع نیازها برسد. مراجعه به تفاسیر ذیل این آیه تنها کلیاتی در باب انواع فقر به دست می دهند و مصادیق دقیق و ابعاد نیازمندی را روشن نمی سازند، اما سؤال اصلی این است که مصادیق این فقر و نیازمندی چیست. نیایش ها، از جمله نیایش های پربار صحیفه سجادیه، مصادیق دقیق تری از فقر را بیان می کنند و در پرتو تفسیری نیایشی آیه، نظام نیازهای انسان شناخته می شود، نظامی که در یک نگاه قابل دسته بندی به نیازها، از جمله: نیازهای بنیادین مانند روزی، نیرو، انگیزشی: مانند عفو، امید، انس و عملکردی مانند بصیرت، اطاعت، توکل، ذکر و فرانیازها، از جمله: رحمت، بخشش و محبت هستند. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای مضمونی و با گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای، به تفسیر نیایشی این آیه و ترسیم یک نوع از نظام نیازها، با کاربست نیایش های صحیفه بپردازد و ظرفیت این نوع تفسیر را در حد توان خویش روشن سازد.
نقد و بررسی شبهات آیات موهم ناسازگاری ادبی در قرآن کریم با استناد به قواعد رایج در شعر و نثر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتب و مقالات زیادی در گذشته و حال پیرامون شبهه تناقض و تعارض آیات قرآن نوشته شده، لکن این آثار هرکدام از زاویه ای به موضوع نگاه کرده و بعضاً گونه ای خاص از شبهه اختلاف و تعارض را مورد بررسی قرار داده اند. ادعای ناسازگاری ادبی در قرآن زمانی می تواند مطابق با واقع باشد که با نظم و اسلوب موجود در شعر و نثر عرب سازگاری نداشته باشد. ازاین رو هنوز ضرورت دارد تا با بررسی شبهات محققان و مستشرقین معاصر پیرامون ناسازگاری ادبی آیات گونه های مختلف این شبهه را احصا نموده و ادعای مدعیان این شبهه را بصورت مصداقی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش تحلیلی و انتقادی با استفاده از نظر ادیبان و مفسران، موضع شبهه برخی آیات موهم ناسازگاری ادبی را با قواعد رایج در متون عربی تطبیق و مورد نقد و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان میدهد بخشی از شبهات مربوط به ناسازگاری ادبی در قرآن به عدم تسلط کافی بر قواعد کم کاربرد موجود در شعر و نثر عربی برمی گردد چرا که قواعد ادبی و بلاغی قرآن از دو بخش عمومی و تخصصی تشکیل شده است که در سروده ها و متون عربی رایج و مرسوم است. ترکیب و نظم رایج در بسیاری از آیات موهم شبهه ادبی با قواعد کم کاربرد و ظریف، در شعر و نثر عربی مطابقت دارد. مبرهن است، منتقدان قرآن، تنها قواعد عام ادبیات عرب را معیار و ملاک ناسازگاری ادبی در آیات قرآن قرار داده اند.
کیفیت تسبیح موجودات در قرآن: نقد آراء مفسران با روی کرد معناشناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مسأله ای کلامی فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.
زبان قرآن، زبان حیرت و هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی شباهت ظاهری واژه های قرآن با زبان عربی ودیگری مبنای اعتقاد توحیدی آنان.نوشتار حاضر به تحلیل نظرات دو دانشمند شیعی معاصر،یعنی علامه طباطبایی و میرزا مهدی اصفهانی در باب فهم همگانی قرآن ،با نگاه استقرایی به آیات پرداخته و تفاوت آن را با فهم عرفی بیان کرده است ودر نهایت با مبناقراردادن آیات وروایات در حوزه معارف،تعریفی جدیداز زبان قرآن ارائه کرده است ،که برطبق این دیدگاه فهم زبان قرآن موهبتی فطری از جانب خداوند متعال است که مانند اصل معرفت از سنخ ادراک نیست بلکه از سنخ یافتن و وجدان کردن است.قابل تعریف نیست اما قابل فهم است.چنان که در پرتو تعالیم توحیدی اصیل، شناخت صحیحِ ماهیّتِ زبان خدا در قرآن کریم براساس صفای جوهر باطنی انسان بنا نهاده شده است و هر کس با زبان خود می تواندزبان قرآن را که زبان توحید است دریابد.
بررسی تطبیقی شیوه تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر «الکاشف» و «الکشف و البیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
349 - 368
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآن و حدیث، بحث اسرائیلیات است که وارد برخی از متون اسلامی از جمله تفاسیر قرآن شده است مفسران برخوردهای متفاوتی با اسرائیلیات داشته اند در تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی شیوه ی تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر الکاشف ثعلبی و الکشف و البیان مغنیه مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از نتایج تحقیق عبارتنداز: ثعلبی در مباحث مختلف، به اسرائیلیات استناد کرده است و گاهی اسرائیلیات را بدون ذکر سند یا با اسناد ضعیف آورده است. ایشان در مقدمه تفسیر خود، قصه گوئی را روش برتر برای تربیت و نفوذ در دلها معرفی می کند، و شاید به همین سبب اسرائیلیات را بدون اظهار نظر نقادانه پیرامون محتوای آنها، نقل کرده است؛ اگرچه در موارد نادر، در مقابل اسرائیلیات، با نقل احادیث اهل البیت (ع)، قول اصح را انتخاب می نماید. اما مغنیه با هدف ارائه تفسیر جوان پسند و منطبق با عقل همان طور که در مقدمه ی تفسیر خود وعده اجتناب از اسرائیلیات می دهد، در متن کتاب نیز به این وعده عمل می کند، علیرغم این امر، او روایاتی آورده که یا از منابع بنی اسرائیل و قوامیس ذکرشده و یا تطبیق مفهوم آنها با حقایق دین اسلام دشوار می نماید ولی مغنیه، با مبانی خاص خود، به ظاهر از کنار آنها با سکوت می گذرد.
ابعاد دلالی نقش های نحوی - بلاغی واژه آخرت در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
807 - 828
حوزههای تخصصی:
آخرت از کلماتی است که در قرآن کریم صد و سیزده بار تکرار شده و بنا بر اقتضای حال، در نقش های متفاوت نحوی هم چون مبتدا، خبر، صفت، مفعول پیام الهی را ابلاغ می کند و توجه به این ترکیب های مختلف، تاثیر بسزایی در معانی برگرفته از آیات دارد.سؤال اصلی این جستار آنست که توجه به مسائل صرفی و نحوی چه تغییری در معناشناسی آخرت ایجاد می کند.روش ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال، روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است ابتدا برخی از آیاتی که کلمه آخرت در آن آمده، استخراج گردید و آنگاه با توجه به تفاسیر و کتب مربوط، تغییرات معنایی و دلالی آن بررسی شد.هدف از این تحقیق آشنایی هر چه بیشتر با واژه آخرت در کلام الهی بود. از جمله مهمترین نتایج پژوهش می توان به نکات ذیل اشاره داشت:معانی حدوثی آخرت در قرآن کریم با فعل مضارع بیان گشته و دلالت های ثبوتی آن باجمله اسمیه آمده است.در آیاتی که قصد خداوند حکمی در خصوص آخرت و تاکید بر آنست،آخرت مبتدا آمده؛ زیرا مبتدا محکوم علیه است و در آیاتی که تخصیص آخرت مورد نظر است، به صورت مبتدای مؤخر آمده تا اختصاص را نشان دهد.در آیات مذکور، مقصود از نعت آخرت غالبا توضیح موصوف است و آخرت در نقش مضاف الیهی آن، برای نشان دادن معانی ملکی و ظرفی و تعظیم مضاف است که این معانی با نقش وصفی افاده نمی گردد. آخرت در نقش مفعولی، مسند رامقید نموده وفایده کلام را افزون می کند وآمدن اسامی گوناگون پروردگار در این آیات، متناسب با ترکیب معنایی آیات است.
تفسیر تطبیقی، اغراض و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
32 - 59
حوزههای تخصصی:
تفسیر تطبیقی موضوعی نوپدید در حوزه تفسیر و تفسیر پژوهی است که در دو دهه گذشته با اقبال زیادی در محافل قرآن پژوهی مواجه شده است. با اینکه پژوهشهای فراوانی در حوزه تفسیر تطبیقی یا مطالعات تطبیقی قرآنی تاکنون منتشر شده اما در حوزه مباحث نظری تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی پژوهش به جز چند مقاله پراکنده درخوری انجام نگرفته است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی مسأله اغراض و فواید تفسیر تطبیقی را به عنوان یکی از مباحث نظری این دانش به بحث گذاشته به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی چه اغراض و فوایدی را دنبال می کند؟ یا: چه اغراض و فوایدی را باید دنبال کند؟ حاصل این پژوهش آن است که با تفکیک میان اغراض و فواید و تبیین و نقد دیدگاه صاحب نظران نه غرض برای تفسیر تطبیقی به معنای عام، شامل هر نوع مطالعه تطبیقی که یک محور آن قرآن است، شناسایی و فواید بیشتری را برای این شیوه مطالعات قرآن یاد کرده است.