فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
95 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی، از مهمترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی فضایی است به دلیل تاثیرگذاری روز افزون بر دیگر ویژگی های شهری همچون خلاقیت در شهر ها و به عنوان ابزاری کارآمد در برنامه ریزی است. چرا که شهر های خلاق مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل تأثیر مؤلفه های کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق در شهر تبریز است لذا از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش پژوهش از نوع ترکیبی کیفی - کمی است. بخش کیفی شامل شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق از طریق بررسی مبانی نظری و تئور یک پژوهش است. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر در نرم افزار PLS نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. نتایج نشان می دهد مقادیر تمام بارهای فاکتورها از 0.5 بیشتر است که مقیاس بسیار قابل قبولی برای محاسبه متغیرهای پنهان مدل مقیاس است و مؤلفه کالبدی – زیست محیطی با ضریب 367/0 و مؤلفه تسهیلات شهری با 312/0 و اجتماعی – فرهنگی با ضریب 292/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر تبریز دارند. همچنین مؤلفه دسترسی با ضریب 241/0 و مؤلفه اقتصادی با وزن 136/0 کم ترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر دارند.
نگرشی بر ارتکاب جرم در بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسائل اجتماعی و امنیت همواره در جوامع شهری به عنوان پدیده ای مهم موردبحث قرارگرفته است که جرم و خشونت ازجمله این مسائل است. از گذشته، امنیت یک مقوله بسیار مهم در زندگی و جوامع بوده است و نبود آن همواره در روند زندگی اختلال ایجاد کرده است. با توجه به گسترش شهرنشینی و رواج ناامنی های اجتماعی در شهرها، راه کار جهت افزایش امنیت ضرورت یافته است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در ناکارآمدی بافت و فضای شهرک نیایش بوشهر و ارائه راه کارهای مناسب جهت پیش گیری از جرم است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی از پایگاه هایی نظیر؛ اداره پلیس و نیروی انتظامی به دست آمده است. سپس به کمک نرم افزار اس پی اس اس پرسش نامه ها تحلیل شده و نتیجه به صورت جدول جرم خیزی و عوامل و آثار آن خارج شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که شهرک نیایش از امنیت کافی در مقابله با جرم خیزی برخوردار نبوده و لازم است که تمهیدات لازم دراین باره به عمل آید تا همه اقشار ساکن در شهرک بتوانند در آسایش باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون آماری اول انجام شده به روش تی تک نمونه ای می توان نتیجه گرفت که میزان بزه کاری و وقوع جرم و عدم نورپردازی مناسب در محله رابطه برقرار است و بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم که به روش تی تک متغیره صورت پذیرفت این گونه می توان بیان کرد زمین ها و ساختمان های رهاشده به سطح امنیت شهرک نیایش آسیب وارد می کند.
نقش آبیاری های نوین در مدیریت بهینه آب در زمان خشکسالی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
303 - 318
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یکی از پدیده های محیطی شناخته شده است و در واقع بخش جدایی ناپذیری از تغییرات اقلیمی است که می تواند در هر منطقه ای حادث شود و تأثیرات عمده ای بر آن منطقه بگذارد. کشور ایران جزو مناطق خشک جهان قرار دارد و در سال های اخیر با توجه به کاهش بارندگی و تبخیر شدید با مشکل خشکسالی و کمبود شدید منابع آبی مواجه شده است. محدودیت منابع آبی در شرایط آب و هوائی ایران، مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی می باشد. بنابراین استفاده بهینه از آب در این شرایط نقش اساسی دارد. روش های آبیاری نوین به لحاظ مطلوبیت در توزیع آب با بازده بالا یک راه حل مناسب جهت استفاده بهینه از منابع آب می باشد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع این مقاله که به صورت مروری و با استفاده از منابع مکتوب و اینترنتی تدوین شده است، تلاش دارد ضمن بیان مفهوم خشکسالی، انواع خشکسالی، تأثیرات خشکسالی به فواید آبیاری های نوین بپردازد و در نهایت راه کارهایی را در این رابطه ارائه دهد.
تحلیل فرصت ها و چالش های محله های نوبنیاد شهری در ارتباط با هسته ی اصلی شهر (مطالعه موردی: محله ی سیمرغ شهر خورزوق)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
66 - 82
حوزههای تخصصی:
در دهه ی اخیر رشد شتابان جمعیت شهری رشد کالبدی شهرها را به همراه داشته است. این رشد خود را در قالب شکل گیری محله های نوبنیاد به نمایش در آورده است. ایجاد محله های جدید در کنار هسته ی اصلی شهر نه تنها از نظر کالبدی دارای تفاوت می باشد بلکه تفاوت هایی را در زمینه های رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نیاز ساکنان و ....به همراه دارد که باعث ایجاد فرصت ها و چالش های گوناگون شده است. لذا شناسایی این چالش ها و فرصت ها به منظور ارائه ی الگوی مناسب برنامه ریزی شهری در محله های نوبنیاد در ارتباط با هسته ی اصلی شهر ضروری می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و شناسایی این فرصت ها و چالش ها در محله نوبنیاد سیمرغ است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان 18 تا 65 ساله ساکن بخشهای مختلف شهر خورزوق و محله سیمرغ می باشد. نمونه آماری مطابق با فرمول کوکران برای قلمرو تحقیق برابر با 392 نفر در نظر گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش توصیفی و همچنین آنالیز واریانس استفاده شد که منتج به استخراج فرصت ها و چالشهای این محله گردید. از جمله این فرصت ها می توان به فرصت جدب سرمایه و برندسازی در زمینه ی صنایع دستی، افزایش نیروی کار به منظور فعالیت در صنایع و کارگاههای تولیدی شهر، افزایش کیفیت و سطح مطالبات مردم از مسولین و به دنبال آن بهبود وضعیت محله ها اشاره کرد. همچنین افزایش نامتوازن تراکم و نسبت سنی جمعیت در محله ها، اختلاط فرهنگی به علت مهاجرپذیر بودن، افزایش تقاضای تغییر کاربری زمین و ایجاد مشکل در روند هزینه کرد شهرداری ها از جمله چالش های این محله ها می باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی سایت-موزه بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار (مطالعه موردی: سایت-موزه ی تخت جمشید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
87 - 100
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار است که دارای انواع مختلفی از جمله اکوتوریسم پایدار می باشد. این نوع از گردشگری سبب درآمد ملی می شود و در عین حال منابع را حفظ و باعث احیاء و گسترش آن می شود، یکی از عواملی که می تواند بر صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی تأثیر گذاشته و از طریق جذب توریست موجب رونق اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی شود موزه می باشد که با اهداف و محتوای گوناگونی ساخته می شوند. موزه های فضای باز و یا سایت-موزه می توانند ارتباطی پویا بین سایت، اشیاء ارزشمند آن، بازدیدکنندگان، فرهنگ و طبیعت (بوم) منطقه برقرار کنند و اهداف آموزشی و پژوهشی را نیز دنبال کنند. مسئله ی پیش رو این است که در ایران، موزه ها به دلیل عدم جذابیت از حیث عملکردی و معماری، مورد توجه قرار نمی گیرند، این در حالی است که این نوع از بنا در بحث پایداری می تواند بسیار موثر واقع شده و بحث حفاظت از میراث را نیز سبب شود. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی سایت-موزه-ی تخت جمشید به عنوان نمونه موردی و شناخت نقاط قوت و ضعف مولفه های محیطی آن و تأثیر این مولفه ها بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار است. در تحقیق حاضر، اطلاعات مورد نیاز به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و از طریق فیش نویسی و پرسشنامه جمع آوری شده است. از آن جا که تخت جمشید یک سایت-موزه است و از لحاظ مکان یابی در استان فارس قرار دارد، جامعه ی آماری این پژوهش بازدیدکنندگان این سایت بوده اند و حجم نمونه نیز بر اساس این جامعه ی آماری محاسبه شده است. در انتها تعداد 305 پرسشنامه از تحقیقات میدانی حاصل شده و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های فریدمن و T مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان می دهد که پنج عامل بنای معماری، خاطره سازی و رضایت، فضاسازی بیرونی، توجه به بستر (حفظ میراث بومی و توجه به بستر و زمینه) و فضاسازی درونی در سایت-موزه از عوامل کالبدی هستند که بر اصول اکوتوریسم پایدار تأثیر دارند.
سناریوهای باورپذیر اقتصاد روستاهای حریم کلان شهر تهران در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان ری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
1 - 30
حوزههای تخصصی:
وقوع اپیدمی کرونا، تأثیرات مختلفی بر وضعیت اقتصادی جهان به ویژه اقتصاد محلی و در این میان اقتصاد روستایی برجای گذاشته است؛ بنابراین اقتصاد روستاهای حریم کلان شهر تهران نیز تحت تأثیر آثار این اپیدمی بوده و در آینده نیز تحولاتی را بر خود خواهد دید. با توجه به نقش چندکارکردی روستاهای شهرستان ری در تأمین امنیت غذایی شهروندان کلان شهر تهران، سیاست های توسعه در دوران پساکرونا در این گونه فضاها، می بایست بر اهداف توسعه و معیشت پایدار متمرکز گردد. همچنین برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار و تاب آوری اقتصادی در این ناحیه، تدوین سناریوهای پیش روی اقتصاد روستایی در دوران پساکرونا ضروری است تا مبنای تصمیم گیری راهبردی در آینده در این زمینه قرارگیرد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین پیشران ها و عوامل کلیدی مؤثر بر اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اهمیت؛ حاشیه نشینی، کالایی شدن زمین، تخریب اراضی کشاورزی، کاهش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی، افزایش خزش شهری، افزایش تورم، کاهش نیروی کار و وقوع اپیدمی کرونا است. در نهایت براساس این پیشران ها، سه سناریوی پیش روی اقتصاد روستاهای بخش مرکزی شهرستان ری در دوران پس از شیوع ویروس کرونا شامل: سناریوی خوش بینانه، سناریوی تداوم روند موجود و سناریوی فاجعه ترسیم گردید. به این امید که با تصویرسازی این سناریوها، بستر مناسبی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های پابرجای آتی در زمینه مواجهه با شگفتی سازهایی همچون بیماری کرونا، در محدوده مورد مطالعه فراهم آید.
پایش تحولات نظام کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات براساس مدل تلفیقی «زنجیره مارکوف» و «سلول های خودکار»؛ مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
165 - 186
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی و پویش زمین، یکی از موضوعات اصلی توسعه پایدار است. تغییر کاربری اراضی، نمونه ای مهم از تأثیرگذاری انسان بر محیط زیست است که باعث پدیدآمدن تغییرات ساختاری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی می گردد. به منظور ارائه علمی منطقی برای تصمیمات برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار، می توان از مدل های پیش بینی الگوهای کاربری اراضی استفاده کرد؛ بنابراین نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامه ریزی توسعه ملی و منطقه ای است.هدف اصلی این مطالعه، پایش تحولات نظام کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات آن با استفاده از «زنجیره مارکوف» است. تغییرات کاربری اراضی، با بهره گیری از نقشه های کاربری اراضی به دست آمده در سال های 2013، 2018 و 2023 و با استفاده از ابزار تحلیل تغییرات «LCM» در نرم افزار«TerrSet» ارزیابی شد. تغییرات کاربری طی سال های مورد نظر نشان می دهد که کاربری اراضی انسان ساخت از 9.81 درصد در سال 2013 به 11.6 درصد در سال 2018 و 12.73 درصد در سال 2023 تبدیل شده است که نشان دهنده رشد و توسعه شهر می باشد. از سوی دیگر، کاربری اراضی آبی از 2.98 درصد در سال 2013 به 1.03 درصد در سال 2023 رسیده است که علت آن را می توان توسعه شهری، خشکسالی و کمبود آب دانست.
ارزیابی ناهماهنگی های آسایش حرارتی و سازگاری رفتار ساکنین در مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی انتقادی مدل های آسایش حرارتی در آپارتمان های میان مرتبه شهر تهران می پردازد و بر شکاف بین استانداردهای نظری و تجربه واقعی ساکنان تمرکز دارد. آسایش حرارتی یکی از عوامل کلیدی در طراحی ساختمان های مسکونی است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی ساکنان دارد. در تهران، که شرایط آب وهوایی متنوع است و ساختمان ها اغلب دارای کیفیت پایین ساخت هستند، دستیابی به آسایش حرارتی چالش های خاصی را ایجاد می کند. هدف این مطالعه، ارزیابی نواقص شاخص های استاندارد، به ویژه شاخص میانگین رأی پیش بینی شده (PMV) که مبنای استانداردهای ملی ایران است، و تطابق آن ها با رفتارهای تطبیقی و شرایط محلی است. این مطالعه به دنبال ارائه رهنمودهای رفتاری-پاسخ گو برای بهبود آسایش حرارتی در شرایط خاص تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از رویکرد ترکیبی موازی هم گرا استفاده کرده که شامل جمع آوری داده های کمی و کیفی است. داده های کمی از طریق اندازه گیری های محیطی شامل دما، رطوبت، سرعت هوا و دمای میانگین تابشی (MRT) در فصول مختلف جمع آوری شده است. داده های کیفی از طریق نظرسنجی از 112 ساکن آپارتمان های میان مرتبه با توان آماری 95/0، به دست آمده است. این نظرسنجی ها به بررسی رفتارهای تطبیقی ساکنان در برابر تغییرات دمایی و ترجیحات آن ها در استفاده از سیستم های گرمایش و سرمایش پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که شاخص PMV تنها در 17 درصد موارد توانست آسایش حرارتی را به درستی پیش بینی کند که نشان دهنده محدودیت های جدی این مدل در شرایط اقلیمی تهران است. اختلافات بین دمای میانگین تابشی (MRT) و دمای حباب خشک به ویژه در تابستان موجب افزایش نارضایتی حرارتی شده است. دماهای خنثی ترجیح داده شده توسط ساکنان در تابستان 55/20 درجه و در زمستان 86/23 درجه سانتی گراد بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه بر ناکارآمدی مدل های ایستای آسایش حرارتی مانند PMV در شرایط خاص تهران تأکید می کند و نیاز به استانداردهای تطبیقی را برجسته می سازد. استانداردهایی که به رفتارهای ساکنان و شرایط محلی پاسخ گو باشند، می توانند آسایش حرارتی و پایداری را بهبود بخشند.
معیارهای نقد ادبی در قلمرو جغرافیایی عباسی در طبقات ابن سلام، ابن قتیبه و ابن معتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است، مهم ترین دستاوردهای این پژوهش را می توان در موارد زیر خلاصه کرد ابن سلام در پاره ای موارد در تقسیم بندی خود تحت تأثیر علمای حدیث قرار گرفته است. او در بخشی از کتاب طبقات خود ،ترتیب تاریخی و در مواردی دیگر عامل مکان یا موضوع را مبنای دسته بندی شاعران قرار می دهد. ابن سلام پس از تقسیم بندی شاعران به شاعران دوره جاهلی و دوره اسلامی، در طبقه بندی هر دوره معیارهایی مانند کیفیت شعر، تعداد اشعار، نظرات علما درباره آنها و شباهت های شعری آنها با یکدیگر را در نظر گرفته است. ابن قتیبه معیار اساسی را در نقد ادبی ، بررسی خود اثر می داند نه زمان صاحب اثر. او به صراحت مبنای قضاوت خود را زیبایی و نیکویی شعر بیان کرده و نقد ادبی را به سمت نقدی بی طرف سوق داده است .منطق فقیه به نقد ادبی ابن قتیبه رنگ خاصی می دهد، زیرا کلام او آشکارا به دسته بندی محتوا و قوت استدلال تمایل دارد.ابن معتز ویژگی های فنی را سبب گرد آمدن شاعران در یک طبقه قرار می دهد. او متاثر از دیدگاه ابن قتیبه، ملاک جودت و نیکی را از اصول زیبایی شناسانه خود قرار داده و توجه خاصی به طبع و تکلف شعری دارد.
تحلیل همدید شدیدترین سیلاب حوضه کرخه (سیلاب 12 فروردین 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین بلایای طبیعی، سیلاب بیشترین تلفات انسانی را در بر می گیرد. آسیب های اقتصادی سیلاب در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر بوده و رخداد آن خصوصا در ماه های سرد سال در غرب کشور بسیار زیاد است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سینوپتیک شدیدترین سیلاب تاریخی رخ داده شده(12 فروردین 1398) در حوضه کرخه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و رویکرد آن محیطی به گردشی است. تحلیل سامانه های همدید سیلاب های بزرگ مانند سیلاب 12 فروردین 1398 نشان می دهد که وجود سامانه های پرفشار غرب اروپا، دریا سیاه، شرق خزر و کم فشار شمال دریای سرخ، شرق مدیترانه هماهنگ با سامانه های پرارتفاع غرب اروپا، کم ارتفاع شرق مدیترانه همراه با افت دما حدود 50 درجه سلسیوس( دما در سطح دریا در شرق مدیترانه و دریای سرخ حدود 25 درجه و در تراز میانی جو 25- درجه سلسیوس) همچنین فرا رفت رطوبت از مناطق دریای عرب، شمال اقیانوس هند، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس و همراه با ریزش هوای سرد عرض های میانی بر روی منطقه و استقرار رودباد قطبی(هسته ای آن تا 70 متر) و استقرار بخش جلوی رودباد و منطقه چرخندگی مثبت بر روی منطقه ساختار سامانه های همدید موجد سیلاب منطقه را نشان می دهد.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری با تأکید بر اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه (نمونه موردی: مناطق 3 و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد اجتماعی فضا از مهم ترین کارکردهای فضاهای شهری محسوب می شود که امکان درگیری در تعاملات معنادار با اجتماع، اجتماعی شدن، شکل گیری حس مکان و فرصت جمع شدن و لذت تجربه با دیگران را در شهروندان ایجاد می کند. متأسفانه در شهرهای مختلف ایران طی سالیان گذشته این کارکردهای اجتماعی فضاها تحت تأثیر اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه با تغییرات عدیده ای روبه رو شده اند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه بر تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری جدید (منطقه 3) و قدیم (منطقه 12) کلان شهر تهران و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه کارکردهای اجتماعی مثبت فضاهای شهری نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، تحلیلی و اکتشافی است. همچنین تحلیل فضاهای شهری مورد مطالعه با بهره گیری از روش دلفی (نظر 16 نفر از نخبگان و مدیران) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین اثرگذاری در راستای تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری تهران (جدید و قدیم) مربوط به مؤلفه های عدم شکل گیری مناسب ارتباط بین اقتصاد، اجتماع و حکومت، عدم انسجام و ارتباط مناسب بین ابعاد و عناصر اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی و کالبدی در طراحی فضاهای شهری و عدم بهره مندی از افراد با سلیقه ها و ترجیحات مختلف در رأس امور است. همچنین نتایج نشان می دهد که تغییرات تدریجی فضاهای شهری قدیمی در سالیان گذشته و معاصرشدن آن ها همراه با تأثیرات مدرنیسم، باعث شده این فضاها در پاسخگویی به نیازهای روزمره ساکنان ناتوان شده و نقش اجتماعی آن ها کاهش یابد.
ترکیب رویکرد AHP با GIS برای انتخاب محل دفن نخاله های ساختمانی و تخریب (مطالعه موردی: شهرستان هفتکل، استان خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
89 - 108
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع جمعیت و بالا رفتن نرخ شهرنشینی یکی از دغدغه های مقامات شهری برای مدیریت نخاله های ساختمانی و تخریب است. این پسماندهای جامد منجر به تخریب خاک، هوا و توده های آبی شده و خطرات جدی برای سلامتی انسان به همراه دارد. مطالعه حال حاضر بر روی ترکیب رویکرد مدل AHP با GIS جهت مکانیابی بهینه سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب در شهرستان هفتکل (استان خوزستان) تمرکز دارد. در این پژوهش به کمک نظر کارشناسان خبره، استفاده از 3 گروه معیار اصلی، 12 زیرمعیار و نیز بهره مندی از تحلیل سلسله مراتبی فرآیند مکانیابی صورت گرفت. به کمک نرم افزار Expert Choice مقایسه معیارهای اصلی و زیر معیارها انجام شد و از سه گروه معیار اصلی، معیار موفولوژیکی با وزن 443/0 بیشترین وزن و در بین زیر معیارها شیب (800/0)، زمینشناسی (293/0)، فاصله از چاههای آب زیرزمینی (293/0) و فاصله از راهها (411/0) بیشترین وزن را بدست آوردند. اعمال وزن های بدست آمده بر روی هرکدام از لایه های معیار در نرم افزار ArcGIS به کمک دستور Weighted Sum صورت گرفت و نتیجه نهایی این تحقیق نشان داد که 27229.79 هکتار از اراضی شهرستان هفتکل در محدوده خیلی مناسب جهت احداث سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب قرار دارد.
تعیین راهبرد مناسب برای کاهش مهاجرت مردم بر ا ساس مدل سوات (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین تغییرات وسیع آب و هوایی و مهاجرت مردم دنیا ارتباطی پیچیده است. تغییر اقلیم همه بخش های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما بخش کشاورزی شاید حساس ترین و آسیب پذیرترین بخش باشد. این پدیده می تواند منجر به افزایش مهاجرت و افزایش خطر درگیری شود. امروزه مهاجرت یکی از معضلات همه کشورهای در حال توسعه است. مهاجرت اقلیمی و وقوع پی درپی خشکسالی در استان خوزستان و شهر اهواز نیز ناشی از افزایش دما و کمبود بارش و .... زمینه مهاجرت را فراهم نموده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی توانمندی های کاهش مهاجرت مردم شهر اهواز و تدوین راهبرد مهاجرت است. در این تحقیق با استفاده از مدل swot پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت تنظیم و با نظرات کارشناسان، تکمیل و آنالیز شده است. ابتدا در مرحله اول عوامل داخلی، یعنی نقاط ضعف و قوت و در مرحله بعدی عوامل خارجی، یعنی فرصت ها و تهدیدها شناسایی و در مرحله آخر، این عوامل وزن دهی شدند. از بین عوامل خارجی، نقاط تهدید با وزن(0/460) و از عوامل داخلی، نقاط ضعف با وزن (0/440) بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند. نتایج نشان داد که راهبرد استراتژیک مهاجرت شهر اهواز به راهبرد حداقل- حداقل یا راهبرد تدافعی نزدیک می باشد. پیام اصلی این مقاله بیانگر به کارگیری استراتژیک تدافعی و کاهشی است. یعنی در این بخش باید نقاط ضعف را کاهش و از تهدیدات بپرهیزیم. این عوامل ضعف و تهدید، زمینه مهاجرت اند و عدم توسعه پایدار اهواز را سبب می شوند.
ارزیابی عملکرد مدیریت محلی در توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه: دهستان برنطین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1038 - 1045
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار روستایی رویکردی جامع نگر در توسعه روستایی است. توسعه روستایی در ایران طی چند دهه گذشته به طور کامل محقق نشده است زیرا در ابعاد مختلف دارای معضلات و چالش هایی برای برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی بوده است. نبود مدیریت جامع و واحد در ساختار اداری بر مشکلات فوق جهت دستیابی به توسعه روستایی افزوده است. بر این اساس، مدیریت روستایی در دست یابی به توسعه پایدار روستایی ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. در سیستم جدید مدیریتی کشور مدیریت روستا ها به شوراها و دهیاری ها واگذار شده است .در این پژوهش به ارزیابی عملکرد دهیاری و شوراها در راستای دستابی به توسعه پایدار روستایی در دهستان برنطین از توابع شهرستان رودان در استان هرمزگان پرداخته شده است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای بسته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است استفاده شده است. حجم نمونه 329 نفر از سرپرستان خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردیده است. در این تحقیق از نرم افزار spss و آزمون های خی دو، فریدمن و تی تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است . نتایج آزمون خی دو نشان می دهد که در میزان رضایت از عملکرد مدیریت محلی روستایی در شاخص اقتصادی (2.32)کمتر نسبت به سایر شاخص هامی باشد. نتایج آزمون f نشان می دهد که روستای کهنوشتری در زمینه های کالبدی فضایی(2.81)، اکولوژیکی( 3.21)، اجتماعی(2.87) ، فرهنگی(3.47) نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد و در زمینه اقتصادی(2.46) روستای آبگرمان نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد همچنین در زمینه فرهنگی روستای برنطین (2.5)در سطح پایین تری نسبت به سایر روستا ها قرار دارد که عدم تجانس قومی در این موضوع اثر گذار بوده است.
واکاوی پیوند میان ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی ارتباط و پیوند میان تغییرات ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران است. برای این منظور داده های مقادیر ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850، 700، 600 و 500 هکتوپاسکال از پایگاه (ECMWF) به صورت روزانه و در تفکیک مکانی 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی برای بازه ی زمانی 1399-1379 دریافت گردید. مقادیر ضخامت جو متغیّری است که نماینده ی دمای لایه ی هواست و هرچه مقادیر ضخامت جو کم تر باشد نشان دهنده ی این مسئله است که دمای لایه ی هوا نیز سردتر است و هرچه مقادیر ضخامت جو نیز بیشتر باشد دمای لایه ی هوا نیز گرم تر است. همچنین داده های پوشش برف سنجنده ی مودیس تررا و مودیس آکوا به صورت روزانه برای دوره ی زمانی 1399-1379 و در تفکیک مکانی500 × 500 متر از تارنمای ناسا برداشت شد. با توجه به عدم تفکیکِ مکانیِ یکسان داده های ضخامت جو و پوشش برف به کمک عملیات های برنامه نویسی و روش نزدیک ترین همسایه، تفکیک مکانی داده های پوشش برف به 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی تبدیل شد. یافته ها نشان می دهد بیشترین مقادیر ضریب همبستگی در فصل زمستان قابل مشاهده است، به گونه ای که در بخش های زیادی از ارتفاعات در ایران مقادیر ضریب همبستگی معنادار به کم تر از 7/0- نیز می رسد و گویای این مسئله است که هرچه مقادیر ضخامت جو کمتر باشد شمار روزهای برف پوشان نیز بیشتر خواهد بود. همچنین در فصول بهار و پاییز شمار یاخته هایی که دارای همبستگی معنادار هستند نسبت به فصل زمستان کمتر است که این مسئله به سبب کمتر بودن تعداد روزهای برف پوشان در مقایسه با فصل زمستان است. با توجه به افزایش مقادیر ضخامت جو طی سال های گذشته در نیم کره ی شمالی و ایران که به نوعی بازتاب دهنده ی افزایش دما در لایه های جو است، این مسئله می تواند برای پایداری انباره های برفی به ویژه در ارتفاعات تهدیدی جدی به حساب آید.
شناسایی عوامل مؤثر بر تغییر غیر مجاز کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل اصلی تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان بینالود به عنوان یکی از دغدغه های برنامه ریزان، سیاست گذاران و مدیران اجرایی این محدوده است. در این ارتباط، تغییر غیر مجاز کاربری اراضی کشاورزی به دلیل اثرات متعدد نامطلوب بر پایداری محیط زیست، یکی از مهم ترین چالش های شهرستان بینالود در دهه های اخیر محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. در این بررسی، با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه با صاحب نظران سازمان های مستقر در شهرستان بینالود، تعداد 23 عامل مؤثر بر تغییر غیر مجاز کاربری اراضی کشاورزی شناسایی شد و به کمک 169 نفر از روستاییان و خبرگان روستایی در روستاهای دارای بیشترین تغییر غیر مجاز کاربری کشاورزی براساس مقیاس لیکرت ارزیابی و تجزیه وتحلیل با استفاده از تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS انجام شد.نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل شناسایی شده ذیل 8 عامل اصلی با 77/65 درصد واریانس تبیین شده قرار گرفت. مهم ترین عوامل تغییر غیر مجاز کاربری اراضی کشاورزی به ترتیب اولویت: توریستی بودن منطقه با 13/16، بورس بازی زمین با 14/12، مجاورت با شهر مشهد با 35/8، ضعف مدیریت محلی با 40/7، خشکسالی با 22/6، تراکم بالای جمعیت با 42/5 درصد، فعالیت های صنعتی با 07/5 و خردبودن زمین کشاورزی با 02/5 واریانس تبیین شده اند. میزان تغییر کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه قابل توجه است و ضرورت دارد که در زمینه هایی همچون مدیریت گردشگری با تأکید بر پایداری، تقویت زمینه های کشاورزی، ساماندهی فعالیت های صنعتی و کارگاهی، اختصاص مکان هایی مناسب برای سکونت جمعیت مازاد در منطقه تدابیری منطقی اندیشیده شود.
اثرات ارتقاء سطح بخش به شهرستان بر شاخص های توسعه روستایی، مورد شهرستان چهاربرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضا با روش های مختلفی مانند انتزاع، الحاق، ادغام و ارتقاء در سطوح مختلف ناحیه بندی سیاسی فضای کشور دچار تغییر می شود. در قالب ارتقای سطح سیاسی، واحد سیاسی اداری پایین تر به سطح بالاتر منتقل می شود. همزمان با ارتقای سطح سیاسی در یک سرزمین، تمام شئون داخلی آن سرزمین نیز با دگرگونی هایی همراه می شود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات ارتقاء سطح بخش به شهرستان بر شاخص های توسعه روستایی بوده و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی آن، شهرستان تازه تاسیس چهاربرج در جنوب شرق آذربایجان غربی است که بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 5004 خانوار و 16813 جمعیت روستایی و 14 نقطه روستایی دارای سکنه می باشد که همه آنها جزوء جامعه آماری محسوب شدند. نمونه آماری با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 286 نفر بدست آمد و انتخاب آن ها در سطح روستاها به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تکنیک چند معیاره SAW، آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد روستاهای قپچاق با نمره نهایی 082/082، فیروزآباد با نمره نهایی 0/079، فسندوز با نمره نهایی 0/078 و روستای خزینه جدید با نمره نهایی 0/077 به ترتیب در رده های اول تا چهارم از لحاظ میزان تحقق توسعه پایدار روستایی پس از ارتقای بخش مرحمت آباد به شهرستان چهاربرج قرار دارند و از نظر اثرگذاری نیز، شاخص های کالبدی با مقدار اثر کلی 0/618، نیروی انسانی با مقدار اثر کلی 0/456 و سیاسی و مدیریتی با مقدار اثر کلی 0/029 بیشترین تأثیر را از ارتقای بخش مرحمت آباد به شهرستان چهاربرج پذیرفته اند و به تبع آن در تحقق توسعه پایدار روستایی نیز بیشترین تأثیر را داشته اند.
شناسایی و تبیین الگوهای ذهنی مؤثر در توسعه گردشگری فیلم در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستای کزج، شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
219 - 239
حوزههای تخصصی:
فیلم ها و سریال های تلویزیونی نقش مهمی در جذب گردشگران به مقصدهای گردشگری دارند. روستای کزج در شهرستان خلخال، در 1397، میزبان فیلم برداری بخشی از سریالی تلویزیونی بوده است. مردم و سایر ذی نفعان گردشگری دیدگاه های مختلفی دربارهٔ تأثیرات این فیلم در گردشگری روستا دارند. بر همین اساس، هدف اصلی این پژوهش شناسایی مجموعه عوامل مؤثر در تأثیر این فیلم در گردشگری و ارائهٔ الگوهای فکری و ذهنی مرتبط در این حوزه است. برای این منظور، با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، داده های لازم از 15 نفر از صاحب نظران شامل صاحبان اقامتگاه های بوم گردی در روستا، دهیار روستا، صاحب لوکیشن فیلم برداری و بخشی از جامعهٔ محلی آشنا با این فیلم، گردآوری شد و ازطریق مدل تحلیلی کیو و تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نهایی نشان می دهد این فیلم در گردشگری روستا، اگرچه در زمینهٔ تبلیغ و معرفی روستا تأثیرات اندکی داشته است، ابعاد تأثیرات آن بسیار محدود و کوچک و سطح جذابیت فیلم و لوکیشن آن پایین است. همچنین، الگوهای ذهنی متفاوتی از گردشگری فیلم در روستا وجود دارد، دیدگاه مروجان و ترغیب کنندگان برای ادامهٔ ساخت چنین فیلم هایی، در مقابل گروه هایی که این گونه فیلم ها را در روستا سودمند نمی دانند، دو یا چند الگوی فکری متفاوت دربارهٔ گردشگری فیلم ایجاد کرده است.
شناسایی و تبیین عوامل موثر بر زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی به عنوان یکی از پررونق ترین و متنوع ترین گونه های گردشگری در سطح جهان است . و با توجه به موقعیت های فرهنگی مذهبی قابلیت دسترسی به این گونه گردشگری در ایران ، زمینه رشد و بالندگی را در بین کشورهای اسلامی و دنیا رقم می زند هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین عوامل موثر بر زنجیره تامین درصنعت گردشگری مذهبی ایران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش اجرا توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد، که به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در مرحله کیفی تیم مشارکت کننده تحقیق 30 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی می باشند که به روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. همچنین در مرحله کمی جامعه آماری را کارشناسان گردشگری تشکیل می دهند که تعداد آنان 2948 نفر می باشد که برای تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 341 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها عبارتند از: مصاحبه، اسناد و مدارک و پرسشنامه بوده است و برای شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه ها نیز از روش دلفی فازی استفاده گردید.همچنین برای برازش الگو از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. که بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، یافته های تحقیق نشان داد. ده بُعد اصلی: اقامتی، حمل ونقل، مراکز بازدید، مراکز پذیرایی، فروشگاه ها، زیست محیطی و انرژی، آژانس های مسافرتی و تورها، امنیت وایمنی، مدیریتی واقتصادی، اطلاعات و ارتباطات، به عنوان مهمترین عوامل موثر بر زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران هستند.
ارزیابی دانش بومی جهت توسعه اقتصادی پایدار مناطق روستایی (منطقه مورد مطالعه؛ فرمهین فراهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق حمایت از دانش بومی در جهت توسعه اقتصادی روستا و استفاده از قدرت و مشارکت مردم، مدیریت و ظرفیت های فنی و محلی، می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان جغرافیای روستایی در شهر فرمهین می باشند. نتایج نشان می دهد در مؤلفه های مربوط به دانش بومی، مولفه مشارکتی پایین تر می باشد. این بدین معنا است که این مؤلفه از حد مطلوب برخوردار نمی باشد. سطح معناداری بدست آمده نشان می دهد که میانگین بدست آمده از میانگین مطلوب پایین تر بوده و دانش بومی در فرمیهن در وضعیت مطلوبی نمی باشد. بین مولفه های نظارت و توامندی بیشترین ارتباط و بین مشارکت و توامندی کمترین ارتباط در دانش بومی منطقه وجود دارد بنابراین فرضیه تحقیق رد می گردد.