فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۳٬۷۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علی رغم اهمیت مکانیابی اکوکمپ های گردشگری عشایری در حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار جوامع عشایری، در زمینه معیارها و زیرمعیارهای شناسایی اکوکمپ ها مطالعات اندکی صورت گرفته است. از این رو پژوهش حاضر می تواند مبنایی برای مطالعات مرتبط با مکانیابی اکوکمپ گردشگری عشایری در ایران باشد.هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و تبیین معیارها و زیرمعیارهای کلیدی برای مکانیابی اکوکمپ گردشگری عشایری در ایران است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با رویکرد سیستماتیک (مطالعه اسناد و مقالات مرتبط با موضوع مورد مطالعه) انجام گرفته است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو مد نظر در پژوهش حاضر، زیست بوم های عشایری در ایران است که جامعه عشایری از ادوار گذشته تاکنون در آن ها ساکن هستند.یافته ها و بحث: برای مکانیابی اکوکمپ گردشگری عشایری شش معیار توپوگرافی، لیتولوژی، هیدرولوژی، زیست محیطی، اقلیمی و انسانی ارائه شد که در مجموع 22 زیر معیار (ارتفاع، شیب، جهت شیب، تابش سالانه خورشید، زمین شناسی، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از زمین لغزش، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فاصله از نقاط سیل خیز، تراکم نقاط سیل خیز، فاصله از مناطق حفاظت شده، فاصله از محل دفن پسماند و سایر منابع آلاینده، متوسط دمای سالیانه، متوسط بارش سالیانه، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شهر، فاصله از روستا، فاصله از ایل راه و فاصله از محل اسکان موقت عشایر) را شامل می شوند.نتایج: با توجه به وسعت زیاد قلمرو جامعه عشایری ایران، انتخاب معیارها و زیرمعیارها مکانیابی اکوکمپ های گردشگری عشایری نسبی بوده و متناسب با محدوده های مورد بررسی، اهمیت آن ها متفاوت است.
Development of a Waste Generation Prediction Model Using Independent Macro Variables in Various Sectors (Case Study: Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to statistics from the Ministry of Interior of Iran, more than 75% of the waste produced in the country is landfilled. Many of the programs proposed by waste management organizations and municipalities have not been effective due to the failure to consider the impacts of various economic and non-economic variables on waste generation. Therefore, this study aims to increase the effectiveness of proposed waste management programs for Tehran in line with sustainable development. An empirical modeling approach was used, utilizing 120 months of data (April 2011 to March 2021) to develop models for predicting different types of waste generation. Additionally, the statistical relationship between 32 macroeconomic variables, including industry and mining, agriculture, urban management, population, and climate, and five waste generation variables was examined at a 90% confidence level. The results indicate that 79% of the variations in the total waste generation tonnage, 73.4% of the variations in the mixed waste tonnage at the source, 80.3% of the variations in the separated dry waste tonnage at the source, and 81.4% of the variations in the construction and demolition waste tonnage in Tehran can be predicted using the models developed in this study.
محاسبه میزان ظرفیت ذخیره کربن در شهری با اقلیم سرد و کوهستانی، مطالعه موردی: شهر و پیرا شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ظرفیت ذخیره کربن زیرساخت های سبز شهر و پیرا شهر ارومیه واکاوی می شود. ارومیه با مشخصه اقلیمی سرد بافت ساختمانی فشرده با فضاهای سبز پراکنده بخصوص در مناطق و محله های پیرامونی شهر مشخص می شود. پژوهش با مدل ذخیره کربن موجود در بسته نرم افزاری InVest انجام گردید. نتایج نشان داد که بیش از 57 درصد محدوده مطالعاتی ظرفیت ذخیره کربن کمتر از 2 تن و کمتر از 6 درصد محدوده بالای 30 تن در هکتار دارد که به باغ ها و درختزارهای حاشیه رودخانه شهر چای محدود می شود. ذخیره کربن خاک با 41/2344 تن بیش ترین سهم و سپس زیست توده بالایی با 47/1403 تن بالاترین مقادیر ذخیره کربن را دارند. مقدار ذخیره کربن کل محدوده موردمطالعه نیز 9/3900 تن در سال می باشد. بیش ترین میزان ذخیره کربن متعلق به باغ ها و درختزارها و در رتبه بعدی زمین های بایر با پوشش گیاهی تنک به دست آمد و ارتفاعات بدون پوشش گیاهی با رخنمون های سنگی و فاقد پوشش خاک بدون ذخیره کربن هستند. گیاهان و درختان متراکم بالاترین میزان ذخیره کربن را دارند، اما به دلیل اینکه میزان ذخیره آن تابعی از تغییر فصل است، لازم است در انتخاب و توسعه فضاهای سبز شهری به گونه گیاهی و میزان سازگاری آن ها با شرایط اقلیمی سرد و فضاهای شهری ارومیه توجه گردد. در نتیجه لازم است ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری هم راستا با توسعه فیزیکی و کالبدی، در اولویت برنامه های توسعه شهری ارومیه باشد.
بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران (1991- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرها به عنوان یکی از پیچیده ترین و تأثیرگذارترین متغیرهای سیستم آب و هوا، علاوه بر تغییر در بیلان انرژی، در توزیع زمانی و مکانی بسیاری از متغیرهای اقلیمی موثر هستند. از سوی دیگر از آنجا که ابرها دارای تغییرات زمانی و مکانی بسیاری هستند، لذا بررسی رفتار آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چرخه های ابرناکی سالانه در ایران و آشکارسازی رفتارهای آشکار و نهان سری زمانی آن است. بدین منظور از داده های روزانه متغیر ابر برگرفته از سازمان هواشناسی کشور طی یک دوره 31 ساله برای تعداد 30 ایستگاه استفاده شد. جهت بررسی روند داده ها، آزمون ناپارامتری تخمین گر شیب سن در سطح اطمینان 95 درصد به کار گرفته شد. نتایج تحلیل روند داده ها و مقدار معناداری آنها حاکی از تغییرات معنادار کاهشی در 16 ایستگاه و تغییرات معنادار افزایشی در 3 ایستگاه است و در سایر ایستگاه ها هیچ روند معناداری مشاهده نشد. به منظور تحلیل همسازها و استخراج چرخه های معنادار از روش تحلیل طیفی بهره گرفته شد و نمودارهای دوره نگار با فاصله اطمینان 95 درصد ترسیم شدند. نتایج نشان داد ایستگاه هایِ شامل یک چرخه معنادار دارای بالاترین فراوانی و بیشتر در مناطق جنوب، مرکز، شرق و شمالشرق بوده است و ایستگاه های چند چرخه ای با فراوانی کمتر در مناطق شمال، شمالغرب و جنوب غرب کشور مشاهده شد. همچنین با محاسبه سهم واریانس هر چرخه بیشترین سهم واریانس برای همساز چهاردهم و بیشترین دوره های بازگشت برای دوره های 5-2 ساله با احتمال رخداد 32 درصد و کمترین آنها مربوط به دوره های بیش از 10 ساله با احتمال رخداد 6 درصد بدست آمد.
بررسی دیدگاه های بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید بر همگرایی اقوام و ادیان (مطالعه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مولفه های هویت ساز معماری نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین ایجاد همگرایی و همبستگی بین اقوام و ادیان مختلف دارند. شهر ارومیه با تاریخچه ای غنی و تنوع فرهنگی و مذهبی خود، نمونه ای برجسته از این همگرایی است. بازشناسی و تقویت این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. پژوهش حاضردر تداوم مطالعاتی است که بمنظور بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید بر همگرایی اقوام و ادیان در محلات منتهی به خیابان امام (بافت قدیمی و تاریخی شهر ارومیه) می باشد. این پژوهش با هدف شناخت مؤلفه های هویت سازی است که بر معماری اثر گذارده و درصدد آن بوده که ویژگی های مختص معماری آن منطقه را رقم بزند.روش بررسی: نوع تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای و به لحاظ ماهیت کاربردی می باشد، چرا که به دنبال بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید همگرایی اقوام و ادیان می باشد. روش تحقیق این رساله باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش، از لحاظ محتوا نوعی پژوهش کمی کیفی به شمار می آید، اما اساس پژوهش متکی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد، بدین صورت که در بخش توصیفی تحلیلی به صورت پیمایشی به برداشت های میدانی و گردآوری داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، عکاسی و... پرداخته می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه نشان می دهد که مؤلفه های هویت ساز معماری نقش بسزایی در تقویت و بازتاب هویت فرهنگی و مذهبی شهر دارند. تنوع معماری در این محلات، نمایانگر تعاملات فرهنگی و مذهبی گسترده ای است که به هم زیستی مسالمت آمیز اقوام و ادیان مختلف کمک کرده است. این مطالعه نشان می دهد که معماری می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت همگرایی و همبستگی اجتماعی عمل کند، و توجه به این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند.
مدل سازی رواناب ذوب برف توسط مدل SRM و برآورد پارامتر فاکتور درجه-روز با استفاده از تصاویر ماهواره ای تابش خالص (مطالعه موردی: حوضه آبریز کارده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر مطالعات برف در مدیریت منابع آب و جلوگیری از مخاطرات ناشی از بروز سیل و ازآنجاکه مدل سازی رواناب ذوب برف به دلیل تغییرات بسیار در پراکندگی توده های برف با کمبود یا فقدان داده چگالی برف در حوضه آبریز مواجه بوده و ایجاد ایستگاه های اندازه گیری برف در ارتفاعات کاری سخت و پر هزینه است، در این مطالعه تلاش شده با ابداع معادله ای جدید و با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور به روشی ساده تر و فیزیکی تر پارامتر فاکتور درجه-روز (α) را محاسبه کرده و سپس شبیه سازی با تعریف مقادیر محاسبه شده آن به روش های کلاسیک و جدید در کنار مقادیر سالانه و فصلی ضریب فروکش (k) برای مدل رواناب ذوب برف (SRM) انجام شده و نتایج حاصل مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور ارزیابی عملکرد مدل و پارامترهای آن، شبیه سازی برای دوره های واسنجی و درستی سنجی به ترتیب برای سال های آبی 2012_2011 و 2013_2012 انجام شد و از محصول پوشش برف MODIS (MOD10A1) جهت برآورد سطح پوشش برف و برای برآورد مقادیر تابش خالص از محصول تابش خالص NEO (CERES-NETFLUX-E) استفاده گردید. نتایج نشان داد بهترین روش شبیه سازی رواناب در دوره واسنجی (2011-2012) استفاده از روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و کاربرد دو مقدار ضریب فروکش جریان فصلی با ضریب تبیین 72/0 و درصد اختلاف حجمی 17/4 است. در دوره اعتبارسنجی (2012-2013) نیز شبیه سازی رواناب با روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و یک ضریب فروکش سالانه با ضریب تبیین 51/0 و درصد اختلاف حجمی 38/4 بهترین نتیجه را از نظر ارزیابی معیارهای دقت مدل ارائه کرد.
بررسی مخاطره سیلاب از طریق مدل های SWAT و SIMHYD در حوضه آبریز کَرگانرود تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
23 - 46
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت و گسترش ابزارهای هیدرولوژیکی و صرفه جویی در زمان، هزینه و در شرایط بحرانی به منظور اقدامات مدیریتی برای کاهش خسارت های ناشی از سیل، استفاده از چنین ابزارهایی باعث سهولت در امر شبیه سازی حوضه های آبریز شده است. در پژوهش حاضر از مدل SWAT به عنوان یک مدل نیمه توزیعی و از مدل SIMHYD به عنوان یک مدل یکپارچه جهت برآورد رواناب حوضه آبریز کَرگانرود تالش استفاده شده است. بدین منظور از داده های مشاهداتی در محدوده زمانی 2006 تا 2018 مربوط به ایستگاه های سینوپتیک تالش، آستارا، بندرانزلی و ایستگاه هیدرومتری هشتپر بهره گرفته شده است. در مدل سازی توسط مدل SWAT ضرایب N2 و R2 به عنوان تابع هدف در مرحله واسنجی دبی ماهانه به ترتیب 61/0 و 62/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 67/0 و 70/0 به دست آمد که نشان دهنده نتایج قابل قبولی در شبیه سازی پیک رواناب و سیل ایجاد شده در این حوضه داشته است. در واسنجی و اعتبارسنجی مدل SIMHYD نیز نتایج قابل قبولی به دست آمد. به گونه ای که ضرایب N2 و R2 در مرحله واسنجی به ترتیب 710/0 و 8511/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 625/0 و 9496/0 حاصل شد. مدل SWAT به دلیل ماهیت نیمه توزیعی خود از دقت بالاتری در شبیه سازی سیلاب حوضه موردمطالعه نسبت به مدل SIMHYD برخوردار است؛ زیرا این مدل در بازه زمانی روزانه نیز به خوبی پیک رواناب را شبیه سازی می کند، درصورتی که مدل SIMHYD با افزایش کیفیت داده ها در بازه زمانی ماهانه نتایج رضایت بخشی در این حوضه دارد.
بررسی پیش نشانگر ابر زلزله در زمین لرزه ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
151 - 172
حوزههای تخصصی:
ابر زلزله، پیش نشانگری باستانی و عینی است که گاه چند روز پیش از وقوع زلزله، بر فراز گسل مسبب زلزله و اغلب در نزدیکی رومرکز آن تشکیل می شود. مهم ترین مشخصه ابر زلزله، جوشیدن آن از زمین و ساکن ماندن آن برای ساعاتی در آسمان است. هدف این پژوهش، یافتن ابر زلزله بزرگ ازگله در سال ۱۳۹۶ با تفسیر چشمی در تصاویر ماهواره متئوست-۸ و سپس بررسی ویژگی های آن ابر با استفاده از محصولات همان ماهواره است. با جستجو در تصاویر مادون قرمز، ابر زلزله ازگله شناسایی گردید و نشان داده شد که سرچشمه ای زمین شناسی دارد و تشکیل چنین ابری در آنجا مرسوم نیست. زلزله ازگله، نزدیک به گسل زاگرس مرتفع (HZF) رخ داده بود، ولی ابر آن ۱۲ روز پیشتر و حدود ۷۰۰ کیلومتر دورتر از رومرکز زلزله و در قطعات دیگری از همان گسل، در خطی به طول ۱۶۰ کیلومتر تشکیل شده بود. بررسی ها نشان داد این ابر مرتفع، از دو بخش تشکیل شده است: سرچشمه ای پرفشار و دنباله ای رقیق شده در دست باد. همچنین در این پژوهش، ابر زلزله متوسط سی سخت در سال ۱۳۹۹ نیز شناسایی گردید که ۶ روز پیشتر و نزدیک به رومرکز زلزله تشکیل شده بود. جستجوی چشمی ابر زلزله از زمین و فضا، یک سرگرمی علمی همگانی، به ویژه برای هواشناسان آماتور با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. پدیدار شدن ابر زلزله بر فراز یک گسل، هشداری برای رخداد احتمالی زلزله ای قریب الوقوع در آن گسل است، که البته نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
بررسی تغییرات پوشش جنگلی حوضل آبخیز قلعه رودخان فومن و اثرات آن بر فرسایش حوضه با استفاده از طبقه بندی شی گرا و الگوریتم چند معیاره ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
142 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در درجه اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان نوشهر بوده است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 380 خانوار به دست آمده است؛ که این تعداد در سطح روستاهای مورد مطالعه توزیع گردید. روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T) و تحلیل واریانس انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد، روستاهای خیرودکنار، توسکاتک، تازه آباد، شریعت آباد در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر بخش مرکزی نوشهر دارد. همچنین بعد فاصله روستا از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر بر کیفیت زندگی روستاهای نمونه تاثیر گذار هستند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری سلامت (مورد مطالعه: چشمه های آبگرم دهلران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
293 - 305
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان ابعاد گستردهٔ صنعت گردشگری را از نظر تولید، اشتغال و درآمد درک کرده اند و از چند دههٔ پیش به شدت به توسعهٔ این صنعت پرداخته اند. در این میان، گردشگری سلامت یکی از انواع گردشگری است که در دنیای کنونی به سرعت در حال رشد بوده است و آمار و ارقام نشان دهندهٔ سودآور بودن این نوع گردشگری هستند. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعهٔ گردشگری سلامت در چشمه های آبگرم دهلران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد آمیخته است. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه و پرسش نامهٔ محقق ساخته است. جامعهٔ آماری این پژوهش در مرحلهٔ کیفی شامل 20 نفر از خبرگان در زمینهٔ گردشگری است که با استفاده از روش نمونه گیری نمونه های دردسترس و به شیوهٔ گلوله برفی انتخاب شده اند و در مرحلهٔ کمّی جامعهٔ آماری شامل گردشگران مراجعه کننده به چشمه های آبگرم دهلران است که نمونه ای با حجم 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز و در بخش کمّی با تحلیل عاملی و آزمون رتبه ای فریدمن در قالب نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل فرهنگی و آموزشی، تغییرات سازندگی، پیامدهای امنیت و سلامت، زیرساخت های فیزیکی و امکانات تفریحی رفاهی به ترتیب بر گردشگری سلامت در چشمه های آبگرم شهرستان دهلران تأثیر دارند.
بررسی ابعاد تاب آوری محلی در مواجهه با خشک سالی؛ مطالعه موردی: شهرستان قلعه گنج استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارت های وارد شده از ادامه آسیب پذیری نقاط شهری و روستایی حکایت می کند. کاهش آسیب پذیری روستائیان و شهرنشینان از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامدهای طبیعی ازجمله خشک سالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که این امر از طریق شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تقویت تاب آوری امکان پذیر است. از آنجا که هدف تاب آوری، کنترل، کاهش آثار و پیامدهای مخاطرات و همچنین استفاده از این تهدیدها به عنوان فرصت است، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل شاخص های خشک سالی در ارتباط با تاب آوری محلی به دنبال تحقق این موضوع انجام گردید. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است.
جامعه آماری شهرستان قلعه گنج استان کرمان با 495/ 74 نفر جمعیت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 453 نفر به صورت تصادفی برآورد گردید و به تناسب تعداد جمعیت هر بخش بین آن ها تقسیم شد. جهت گردآوری داده های موردنیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد.
به منظور تحلیل موضوع و تنظیم پرسش نامه، چهارچوبی از شاخص های خشک سالی در قالب 39 گویه و ده شاخص تاب آوری انتخاب و تدوین شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به وسیله گروه متخصصان و کارشناسان و نیز روایی سازه تحلیل عاملی اکتشافی مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل به وسیله آلفای کرونباخ 89/0 برآورد شد.
نتایج نشانگر این است که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری در مقابل خشک سالی دارند. شاخص های مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز ازجمله عوامل اثرگذار بر روی تاب آوری محلی شهرستان قلعه گنج محسوب می شوند. ابعاد تاب آوری با میزان 41/0 بر توسعه پایدار اثرگذار است. تاب آوری جامعه قلعه گنج نسبت به تاب آوری کلی از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین لازم است ابعاد مختلف و زیربنایی تاب آوری در مواجهه با خشکسالی مشخص شود تا عموم مردم در برابر این وقایع تحمل پذیر شوند.
علل و عوامل مؤثر در جابه جایی ساکنین اولیه مجتمع های مسکونی مهر در شهرهای اردبیل و قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
93 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های اتخاذشده در سطح ملی برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، مسکن مهر بود. این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی ویژگی های اجتماعی و اقتصادی ساکنین اولیه و کنونی مجتمع های مسکونی مهر در دو شهر اردبیل و قم، نسبت به شناسایی علل و عواملی که باعث جابه جایی ساکنین اولیه مسکن مهر در این دو شهر شده اند نیز اقدام کند.
دستیابی به اهداف مطالعه، با انتخاب تعداد 378 خانوار نمونه از مجتمع های مسکونی مهر در دو شهر اردبیل و قم انتخاب شده و تکمیل پرسش نامه ها توسط خانوارهای ساکن در این مجتمع ها و نیز انجام مصاحبه های عمیق با 14 نفر از متخصصین و کارشناسان مرتبط با پروژه های مسکن مهر صورت گرفته است.
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که اکثر خانوارهای اولیه مسکن مهر به اقشار کم درآمد جامعه تعلق داشته اند، اما این خانوارها به دلایل متعددی ازجمله ارزش افزوده ایجادشده، افزایش قیمت مسکن، عوامل مختلف (سیاسی، اقتصادی و تغییر دولت)، عدم امکان بازپرداخت اقساط وام مسکن دریافتی، نبود زیرساخت ها در بعضی از پروژه های مسکن مهر، و طولانی شدن مدت زمان اتمام پروژه، مجبور به واگذاری مسکن مهر خود شده اند و آن را به خانوارهای با درآمد بیشتر (دهک 6 در شهر اردبیل و دهک 7 در شهر قم) واگذار کرده اند. همچنین، ساکنین کنونی مسکن مهر از فرایند دریافت وام، میزان وام و مبلغ اقساط وام مسکن مهر اظهار رضایتمندی می کنند.
می توان چنین نتیجه گرفت که اکثر خانوارهای کنونی ساکن در پروژه های مسکن مهر شهرهای اردبیل و قم جزء اقشار کم درآمد محسوب نمی شوند.
واکاوی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در رخداد جزیره گرمایی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش اقلیم در مطالعات شهری از لحاظ تاثیری که تغییرات اقلیمی در محیط های شهری دارد حائز اهمیت است. جزیره گرمایی از جمله مخاطراتی است که اخیرا به دلیل توسعه شهرها شرایط زیست محیطی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در جزیره گرمایی شهر اصفهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: بدین منظور از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM طی دوره 1990-2019 استفاده شد. در این راستا از شاخص های LST و NDVI، پوشش شهری و کاربری اراضی استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اصفهان در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که دمای بالا بیشتر در هسته مرکزی شهر اصفهان قرار دارد و اطراف شهر توسط طبقه دمایی متوسط پوشش داده می شود. بیشترین طبقه دمایی پایین را نیز کاربری زراعی به دلیل رطوبت بالا، در بر می گیرد. پارکها و فضای سبز در شهر به دلیل تأثیر گرفتن از مناطق با دمای بالا و بسیار بالای اطراف خود جزء طبقات دمایی متوسط قرار می گیرند.
نتایج: در مجموع می توان بیان کرد که در هر سه دوره گذشته بیشترین مساحت مربوط به دمای متوسط بوده است و این روند طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش مساحت کاربری زراعی و گسترش فیزیکی شهر، مساحت جزایر گرمایی در دامنه بالا افزایش داشته است. از دلایل افزایش دمای بالا از طرفی می توان به افزایش جمعیت، افزایش صنایع و تعداد خودروها در شهر و چند برابر شدن حجم تردد راههای ارتباطی و افزایش سطوح آسفالت و معابر شهری و بین شهری و از طرف دیگر به افزایش وسعت اراضی بایر به دلیل چرای بی رویه دام و آسیب به مراتع و نیز پاکسازی اراضی سبز و جنگل زدایی اشاره کرد.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر تبریز به لحاظ فشردگی با رتبه بندی شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه ی موردی منطقه 2، 4 و 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به پراکندگی شهری در دنیا که در اثر توسعه شهرنشینی ایجاد شده است، تغییرات گسترده در شهرها و جمعیت آنها منجر به بحران های جمعیتی و زیست محیطی شده است. استراتژی های جدیدی از جمله رشد هوشمند برای غلبه بر این چالش با رویکرد هدایت شهرها به سمت رویکرد زیست محیطی پایدارتر ارائه شده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی بوده؛ و جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. ارزیابی و رتبه بندی میان مناطق نیز از تکنیک تاپسیس و آنتونی به همراه آزمون Anova استفاده شد. برای بررسی میزان فشردگی شهر تبریز روش تسای، مدل هلدرن و... به کار گرفته شده است. با توجه به یافته های تحقیق نتایج تحقیق نشان می دهد که ﻣﻨﻄﻘﻪى ٢ ﺷﻬﺮدارى ﺗﺒﺮیﺰ ﺑﺎ ﻧﻤﺮه ى ﺗﺎﭘﺴیﺲ 7358/0 در رتبه اول ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﻣﻨﻄﻘﻪى 7 ﻧیﺰ ﺑﺎ ﻧﻤﺮه ى ﺗﺎﭘﺴیﺲ 0479/٠ در رتبه آﺧﺮ و کم برخوردارترین منطقه از لحاظ رشد هوشمند شهری ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و منطقه 4 هم با نمره تاپسیس 0928/0 منطقه نیمه برخوردار می باشد. همچنین از نظر میزان فشردگی هم مدل تسای و مدل هلدرن نیز نشان می دهد که درصد رشد ناشی از جمعیت شهر از 31/87 درصد به 95 درصد رسیده است که نشانه ای از فشرده تر شدن این کلانشهر طی دوره 1375-1395 می باشد. تحلیل ضریب سطح زیر بنا نیز نشان می دهد که با افزایش این ضریب در شهر تبریز بر میزان تراکم این شهر افزوده شده است. میانگین این ضریب برای سال 1385، 51/2 و سال 1395، 99/2 بوده است که نشان از افزایش فشردگی و متراکم تر شدن دارد.
نهاد دهیاری و توسعه پایدار فضا؛ مطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان قاینات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و زیربنایی از مهم ترین و حساس ترین معضلات و چالش های برنامه ریزان و سیاست گذاری توسعه روستایی است و بر همین اساس، ایجاد دهیاری ها در روستاها را می توان در تاریخ توسعه پایدار روستایی ایران نقطه عطفی به شمار آورد. کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد دهیاری عامل تعیین کننده و حیاتی در تحقق توسعه و رفاه جامعه روستایی است. هدف پژوهش حاضر واکاوی عملکرد دهیاری ها در توسعه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستاهای بخش مرکزی شهرستان قاینات است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد جامعه آماری پژوهش را روستاهای بالای 20 خانوار که دارای دهیاری بودند(75 آبادی) تشکیل می هد. نمونه گیری در سطح روستا با توجه به اهداف و فرضیه تحقیق از روش غیر احتمالی استفاده گردید و از هر دهستان 5 روستا به عنوان نمونه انتخاب شد. حجم نمونه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 370 نفر به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، آزمون ناپارامتری دو جمله ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین فعالیت دهیاری ها در بعد اقتصادی معطوف به تلاش در خصوص افزایش کمی و کیفی محصولات تولیدات روستاییان (میانگین 26/3)، در بعد اجتماعی فرهنگی معطوف به کمک به حل اختلافات مردم در محل و جلوگیری از ارجاع دعاوی به مراجع قانونی (میانگین 51/3)، در بعد کالبدی فیزیکی معطوف به اعلام فرامین و قوانین دولتی، به ویژه در زمینه طرح هادی (میانگین 19/3) و در بعد زیست محیطی (میانگین 25/3) بوده است همچنین دهیاری ها در بهبود وضعیت اجتماعی فرهنگی روستاها با امتیاز 92/652 از عملکرد مناسب تری درمقایسه با مولفه های اقتصادی (امتیاز 07/602)، زیست محیطی ( امتیاز 52/514) و کالبدی فیزیکی ( امتیاز 54/445 )داشته اند.
اولویت های انگیزشی و تفریحی مراجعه کنندگان به پارک های منطقه ای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی انگیزه ها و فعالیت های ترجیحی مردم در پارک های شهری منطقه ای تبریز می پردازد. این مطالعه در ۴ پارک (شمس، گلستان، قوناخلار باغی، میرداماد) از بین ۸ پارک منطقه ای موجود به عنوان نمونه انتخاب و با ۱۲۰ نفر از بازدیدکنندگان مصاحبه ای حضوری در مورد مهم ترین انگیزه آن ها برای آمدن به پارک و همچنین فعالیت های مورد علاقه شان در پارک انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که داشتن سرگرمی، بودن در کنار خانواده، رهایی از استرس، و پیاده روی مهم ترین انگیزه مردم برای مراجعه به پارک های منطقه ای بوده است. همچنین، مهم ترین فعالیت های پاسخ دهندگان بترتیب اولویت شامل ورزش های صبحگاهی، عکاسی از مناظر و انجام ورزش های گروهی بود. برای شناخت ارتباط انواع فعالیت ها با پارک های مذکور، آزمون خی-دو (chi-square) استفاده شد و نتیجه آنالیز نشان داد که پارک گلستان بیشتر برای انجام فعالیت های کم تحرک از قبیل بازی های فکری، پارک میرداماد برای فعالیت های پرتحرک از قبیل شهربازی و ورزش صبحگاهی، پارک قوناخلارباغی محل مناسبی برای فعالیت های خانوادگی و در نهایت پارک شمس برای فعالیت های اجتماعی از قبیل جمع شدن با دوستان مناست تر بودند. بکارگیری یافته های این تحقیق به طراحان منظر و مدیران شهری این امکان را می دهد که پارک ها بر اساس اولویت های شهروندان برنامه ریزی و طراحی شوند و این کار در افزایش کارآیی پارک ها و ترغیب مردم برای مراجعه به پارک ها می تواند مؤثر واقع شود.
شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی مناطق حساس ساحلی در شرق تنگه هرمز(محدوده مورد مطالعه: شهرستان سیریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون حاشیه نشینی در شهرهای ساحلی و تراکم بیش از حد جمعیت در این شهرها و به تبع آن افزایش بی رویه فعالیت های اقتصادی- اجتماعی به همراه معضلات زیست محیطی در مناطق حساس ساحلی، ضرورت شناسایی و ارزیابی عوامل تهدیدزا از نظر میزان سهم عوامل و موقعیت مکانی آن ها را در این اکوسیستم های حساس ساحلی کشور ایجاببدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی محیط ساحلی در بخشی از سواحل شرق تنگه هرمز واقع در شهرستان سیریک به انجام رسیده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع بازدید میدانی با استفاده از فرایند مصاحبه با کارشناسان و صاحب نظران بوده و چارچوب نظری آن نیز براساس مفهوم آمایش سرزمین و توسعه پایدار است. بررسی های میدانی حاکی از آن است که در محدوده تحت بررسی 5 عامل؛ گردشگری، مزارع پرورش میگو، حمل ونقل دریایی سوخت، پسماند خانگی و رودخانه ها مهم ترین عوامل تهدید و آلوده کننده محیط می باشند. در این پژوهش پس از شناسایی عوامل مهم تهدید آلودگی، با بهره گیری از مدل تحلیل سلسه مراتبی (AHP) عوامل شناسایی شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اولویت بندی گردید. سپس با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه نهایی تهیه و استخراج گردید. در مجموع یافته های پژوهش بیانگر آن است که در محدوده ساحلی شهرستان سیریک، آلودگی های ایجاد شده پهنه وسیعی از این سواحل را در حالت تهدید قرار داده است به طوری که از مساحت کل محدوده تحت بررسی که بالغ بر 514 کیلومتر مربع بوده، 342 کیلومتر مربع آن که برابر با 66/5 درصد از وسعت کل محدوده است در سطح تهدید آلودگی متوسط تا بسیار زیاد واقع شده است. از نظر توزیع فضایی آلودگی، بر اساس نقشه به دست آمده در سواحل شمالی محدوده تهدید آلودگی بسیار بالا و به سمت مرکز و سواحل جنوب از شدت آن کاسته می شود.
بررسی آثار کیفیت محیطی بر رضایتمندی و وفاداری در گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در برنامه ریزی و توسعه گردشگری در نواحی روستایی توجه به کیفیت محیطی این نواحی است که نقش مؤثری در رضایتمندی و به تبع آن وفاداری گردشگران ایفا می نماید. در این پژوهش به منظور برنامه ریزی برای گردشگری، به بررسی و شناخت وضعیت کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی و تبیین مهم ترین عوامل کیفیت محیطی تأثیرگذار بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش پیمایشی و اسنادی است. جامعه آماری این پژوهش ازلحاظ مکانی روستاهای گردشگری واقع در شهرستان ایذه و به لحاظ جامعه موردتحقیق شامل گردشگرانی است که از روستاهای نمونه (9 روستا) بازدید داشته اند. تعداد گردشگر نمونه با استفاده از روش کوکران (جامعه نامعلوم) 450 نفر تعیین و برای هر روستا 50 نفر در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز بر اساس روش اسنادی و روش میدانی (پرسش نامه) است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کیفیت محیطی نواحی روستایی، رضایتمندی و وفاداری گردشگران بالاتر از حد متوسط قرار دارد و در بین شاخص های کیفیت محیطی در پژوهش، شاخص کیفیت پویایی محیط بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران داشته است.
ارزیابی و بررسی شرایط اقلیمی سکونتگاه های روستایی در شهرستان مهاباد بر مبنای شاخصه های فرمی بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و عوامل اقلیمی بخصوص شرایط آب وهوایی نقش بسیار مهمی را در زندگی انسان ایفا کرده و نقش پررنگی در شکل گیری سکونتگاه های بومی و روستایی دارد. هدف این پژوهش فراهم کردن بستری مناسب برای طراحان و ساکنان این منطقه برای ایجاد بهبود وضعیت سکونتگاه های بومی روستایی است تا بتوانند از طریق این بررسی صورت گرفته، به شرایط اقلیمی وضع موجود پی برده و اقدامات جامع و راهکارهای منجر به آسایش اقلیمی را فراهم کنند. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است؛ که با استفاده از جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و برداشت های میدانی صورت گرفته است. به علت گستردگی و پهناوری منطقه موردتحقیق و برای اطمینان از صحت پژوهش از هر دهستان حداقل یک روستا و درمجموع 9 روستای منتخب از 5 دهستان موجود در حوزه شهرستان مهاباد بررسی گردیده است که نتایج بررسی ها شامل 70 نمونه بومی بوده که با استفاده از شاخصه های فرمی بنا ارزیابی شدند. روستاهایی که دارای ویژگی هایی از قبیل قدمت تاریخی، وجود جمعیت فعال در روستا، بناهایی باقابلیت ساختار بومی و مصالح بوم آورد هستند، انتخاب گردید. در مرحله آخر نیز بیشترین وجه اشتراک در بین شاخصه های فرمی بنا در سکونتگاه بومی این منطقه را می توان بدین شرح خلاصه کرد: به علت بالا بودن میزان فراوانی در شاخصه های فرمی پلان، بازشوهای داخلی و خارجی و مصالح به کاربرده در دیوار بناها، بیشترین وجه اشتراک و هماهنگی را در بین 5 دهستان موجود در شهرستان مهاباد را دارند.