فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۷۳۶ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
255 - 273
حوزههای تخصصی:
استفاده از ارتباطات و فعالیت مؤثر در شبکه های کسب وکاری در محیط پر رقابت برای همه سازمان های تولیدی و خدماتی امری حیاتی است. عضویت در شبکه های کسب وکاری در این محیط رقابتی روزافزون فرصت های متنوعی پیش روی شرکت ها قرار می دهد. هدف پژوهش، تبیین و آزمون مجموعه عوامل مؤثر بر فعالیت اثربخش در شبکه کسب وکار در صنعت مواد غذایی ایران است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزء پژوهش های توصیفی است. مدیران ارشد و میانی شرکت های فعال در صنعت مواد غذایی جامعه آماری هستند. تعداد اعضای نمونه 205 نفر از مدیران ارشد و میانی شرکت های صنایع غذایی فعال در ایران است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده های از تحلیل آماری، آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شدند. نتایج نشان می دهد که از بین 8 عامل تسهیم منابع، چشم انداز مشترک، اعتماد، تعهد، انتخاب شرکا، فناوری اطلاعات، انعطاف پذیری شرکت و شایستگی شبکه دو عامل انعطاف پذیری شرکت و شایستگی شبکه بر فعالیت اثربخش شرکت ها در شبکه کسب وکار در ایران اثر معنادار مثبت دارند. شایستگی شبکه تأثیر بیشتری نسبت به انعطاف پذیری دارد. در مجموع می توان اظهار داشت انعطاف پذیری شرکت ها و شایستگی شبکه بر فعالیت اثربخش آن ها در شبکه کسب وکار تأثیر معناداری دارند.
الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی ایران
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
حفظ وضعیت موجود در تحقق مأموریت صنعت امنیت سایبری در بخش دولتی و افزایش سود سهامداران در بخش خصوصی، آنها را از برنامه ریزی راهبردی و جامع برای این صنعت دور می سازد. تعریف یک چارچوب برای صنعت امنیت سایبری کشور که شامل استانداردها، راهبردها و اقداماتی برای بومی سازی تجهیزات مؤثر به منظور بهبود حفاظت از زیرساخت های حیاتی و افزایش قدرت ملی باشد، برای آن دسته از صنایعی که فعالیت های تحقیقاتی و تولیدی به منظور دستیابی به محصولات و خدمات امنیت سایبری را دارند، ضروری است. این چارچوب شامل تعیین زمین بازی، بازیگران، تصویب قوانین و دستورالعمل ها و نیز کنترل، ارزیابی و بازخوردهاست که از آن به عنوان حکمرانی یاد می شود.این پژوهش در ابتدا با ارائه تعاریف مرتبط و مبانی نظری به روش کتابخانه ای و مطالعه کشورهای متعدد، الگوی مفهومی اولیه و شش بُعد الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی طراحی شد و برای پی ریزی ادامه کار، الگوی اولیه مورد بررسی برخی از خبرگان قرار گرفت. سپس با ابزار میدانی مصاحبه و تحلیل کیفی داده های به دست آمده با روش داده بنیاد، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگو مشخص شدند. در ادامه و با رویکرد به کارگیری روش کمی، اقدامات طراحی، توزیع و جمع آوری 93 فقره پرسش نامه انجام شد و با نرم افزارهای SPSS و LISREL ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمد و در انتها نیز با استفاده از روش دیمتل فازی، اولویت بندی و تأثیر هر کدام از ابعاد مشخص شدند. الگوی به دست آمده در این تحقیق شامل 6 بُعد، 22 مؤلفه و 107 شاخص می باشد.
طراحی و ارائه الگوی مفهومی هوشمندسازی سازمان های دولتی
حوزههای تخصصی:
سازمان های دولتی به دلیل متغیر بودن شرایط، تغییر سریع در کاربرد فناوری ها و پویایی محیط و دشواری برنامه ریزی و تصمیم گیری در سطوح راهبردی و عملیاتی، برای چابکی و پاسخ سریع به تحولات و حل مسائل پیچیده و کاهش عدم قطعیت، نیازمند دستیابی به هوشمندی و توانایی تصمیم گیری هوشمند و انطباق با محیط هستند. هوشمندسازی به سازمان ها کمک می کند تا یاد بگیرند چگونه به تغییرات محیطی پاسخ بدهند و از راهبردهای دانش محور برای مواجهه با ابهام بهره ببرند. در همین راستا با توجه به محدودیت منابع و ادبیات مرتبط با موضوع مورد مطالعه در سطح کشور و فقدان الگوی مفهومی روشن و کاربردی برای هوشمندسازی سازمان های دولتی، مطالعه حاضر با هدف مفهوم شناسی سازمان های هوشمند و دستیابی به الگوی مفهومی برای تبیین مفاهیم و چارچوب نظری هوشمندسازی سازمان در بخش دولتی ایران و پاسخگویی به نیاز دانشی مدیران در خصوص تدوین نقشه راه مطالعات آینده و سیاست گذاری در زمینه هوشمندسازی نیروها انجام شد. برای انجام مطالعه حاضر از روش کیفی فراترکیب استفاده شد. بر اساس نتایج، عوامل زمینه ای و محیطی هوشمندسازی با شش مولفه (توسعه سرمایه فکری و دانشی، منابع هوشمندسازی، قابلیت های رهبری هوشمند، توسعه سرمایه انسانی هوشمند و فرهنگ سازمانی کار هوشمند)، عوامل حاکمیتی مداخله گر با دو مولفه (سیاست های امنیتی و دفاع سایبری ملی و سیاست های فناورانه و اقتصاد دانش بنیان دولت)، راهبردهای هوشمندسازی با پنج مولفه (قابلیت تکامل خودکار محل کار هوشمند، ظرفیت فناورانه توانمندساز، هوشمندی اجتماعی، یادگیری فعال و نوآوری مستمر) و پیامدهای هوشمندسازی با سه مولفه (پیش روندگی پایدار، ارتقاء بهر ه وری و رقابت پذیری) استخراج شد.
الگوی مفهومی نظام ایمنی هوانوردی نیروهای مسلح برگرفته از فرامین و تدابیر فرمانده معظم کل قوا (مد ظله العالی)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
43 - 65
حوزههای تخصصی:
ایمنی یکی از مهمترین مؤلفه های مبنایی هر سازمان به ویژه در سازمان های نیروهای مسلح به شمار می رود، چرا که اساس و پایه ی هر سازمان متشکل از نیروی انسانی و تجهیزات در اختیار آن می باشد و فرماندهان و مسئولین سازمان های نیروهای مسلح سعی دارند تا با بکارگیری پیاده سازی نظام ایمنی اثربخش نسبت به حفظ سرمایه های انسانی و مادی خود اقدام نمایند. با توجه به آنکه با ظهور فناوری های نوین، ماهیت مخاطرات نیز به تبع آن در تغییر می نماید و از طرفی وقوع سوانح هوایی بطور مستقیم در توان رزم ن.م اثر منفی و مستقیم دارد لذا توجه بیش از پیش در پرداختن به این مقوله را از سوی فرماندهان می طلبد. هدف این پژوهش کوشش در جهت ارتقاء و تحول ایمنی هوانوردی در ن.م با الهام از فرامین و تدابیر فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) می باشد. در این راستا با جمع آوری کلیه تدابیر و فرامین معظم له و مصاحبه با خبرگان این حوزه و انجام تحلیل محتوی ( تحلیل کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA) اقدام شده است. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق منجر به کشف راهکارهای ارتقاء ایمنی، اجزاء و عناصر مرتبط با آن و در نهایت ایجاد مدل مفهومی به منظور بهره برداری در حوزه نظام ایمنی هوانوردی نیروهای مسلح شده است.
تاثیر بداهه پردازی راهبردی بر مزیت رقابتی با حافظه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
275 - 296
حوزههای تخصصی:
در محیط های پیچیده و دائماً در حال تغییر، شرکت ها اغلب ملزم به اتخاذ پاسخ های بداهه به برخی رویدادهای پیش بینی نشده هستند و گاهی اوقات برای حفظ یا پیشرفت نیاز به بداهه سازی راهبردی دارند. شکاف نظری این حوزه، مطالعه تاثیرات بداهه سازی راهبردی بر مزیت رقابتی است. در این مطالعه سعی بر آن است تا با ارائه مدل به بررسی تاثیرات بین بداهه پردازی راهبردی، مزیت رقابتی و نقش میانجی حافظه سازمانی پرداخت. تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی است. از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل آماری استفاده شد. داده ها، پیمایشی و مقطعی و از نظر ماهیت کمّی می باشند. جامعه پژوهش مدیران ارشد و کلیدی در بانک بخش خصوصی و نمونه گیری تصادفی ساده است. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و سنجش پایایی آن با محاسبه ضرایب آلفاکرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند بداهه سازی راهبردی به طور مثبت بر مزیت رقابتی موثر است. نقش حافظه سازمانی در این رابطه نیز به تائید رسید و بداهه سازی راهبردی می تواند از طریق حافظه سازمانی بر مزیت رقابتی موثر باشد. افراد با جبران کمبود دیدگاه سنتی مبتنی بر منابع تا حدی، به بهبود درک بداهه راهبردی و به دستیابی به اهداف توسعه پایدار کمک می کنند.
آسیب شناسی نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
دو عامل اصلی باعث افزایش ضریب خسارت بیمه درمان می شود. اول، تعیین نرخ های غیرفنی حق بیمه به دلیل کم بودن حق بیمه های دریافتی یا کاهش قیمت در بازار بیمه تکمیلی درمان و دوم، هزینه های بالای بیمه درمانی که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از چالش های خسارت بالای بیمه درمان در ایران در رابطه با قیمت گذاری می توان به عدم توانایی شرکت های بیمه در افزایش حق بیمه متناسب با افزایش تعرفه ها و غیر واقعی بودن حق بیمه در بیمه های درمان اشاره کرد. در واقع، قیمت ها باید هزینه های واقعی را منعکس کنند و اهداف نظام ارائه بیمه های درمان گسترده تر را در نظر بگیرند. در این راستا، شناسایی آسیب های نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی اهمیت فراوانی پیدا می کند. روش تحقیق، از نوع آمیخته (کمی-کیفی) بوده، داده های تحقیق با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه گردآوری شد. جامعه تحقیق را مدیران و متخصصین درمان در صنعت بیمه کشور تشکیل داده که به روش نمونه گیری گلوله برفی با سؤالات باز تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، عمده چالش ها را می توان در سه دسته ارزیابی ریسک، برگزاری مناقصه و رقابت کاذب و قانونی و مقرراتی قرار داد که از این میان، نرخ شکنی شرکت های بیمه و ارائه نرخ های غیرفنی جهت جذب سهم بیشتر در بازار، سهم بالایی در چالش های مطروحه دارد. صنعت بیمه برای رفع چالش ها در بخش رگولاتوری، نهاد نظارتی می تواند سامانه ثبت مناقصات بزرگ را راه اندازی کند و تمامی درخواست های بیمه گذاران را بر اساس پوشش هایی که در آیین نامه ۹۹ شورای عالی بیمه ارائه می شود، نرخ های شرکت های بیمه را به منظور اطمینان از مناسب بودن نرخ ها ارزیابی کند. لذا نهاد ناظر می تواند سالانه نرخ هایی را حداقل نرخ پایه در بیمه های درمان گروهی تعیین و شرکت های بیمه را ملزم به اعمال این کف نرخ کند. در بخش ارزیابی ریسک، بیمه گران می توانند پایگاه های اطلاعاتی را برای نظارت بر رفتار بیمه گذاران خود تقویت کرده و پایه های ریسک را برای ارزیابی دقیق ریسک شناسایی و اعمال کنند.
تنظیم و طراحی مدل برنامه ریزی راهبردی سازمانی بر اساس قابلیت ها و ظرفیت ها
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
122 - 152
حوزههای تخصصی:
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و محصول آن، به عنوان یک برنامه مدون در هر حوزه ای بسترساز رشد، تنظیم کننده فعالیتها و حتی تنظیم کننده ضوابط و روابط می باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و ارائه الگوی برنامه ریزی استراتژیک سازمان بر مبنای قابلیت ها و ظرفیت ها در شرکت قند اصفهان است. روش پژوهش از نظر نتیجه و فایده کاربردی، از نظر هدف، اکتشافی و از نظر نوع داده ها کیفی و کمی است و افق زمانی نیز تحقیق از نوع تحقیقات مقطعی می باشد است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران (به تعداد 34 نفر) و کارشناسان ارشد(به تعداد 12 نفر) شرکت قند اصفهان می باشد. روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته باز جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارجی می باشد. روایی پرسشنامه ها، محتوایی است که توسط خبرگان تایید شد. داده ها توسط نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که شرکت در زمینه عوامل داخلی ضعف دارد، در زمینه عوامل خارجی با تهدید مواجه است، همچنین موقعیت شرکت در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی خارجی در خانه شماره 5 تعیین شد لذا استراتژی حفظ و نگهداری یا ثبات برای شرکت توصیه شد در نهایت براساس نمره جذابیت در ماتریس QSPM هر یک از استراتژی ها به صورت زیر اولویت بندی گردید:1-توسعه کشت چغندر قند(منطقه ای و فرامنطقه ای)، 2- رسوخ در بازار و 3- توسعه سیستم های مدیریتی
سازوکارها و کارکردهای مدیریت دانش مشتریان و مدیران صنعت در ارتقای عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
133 - 155
حوزههای تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط نقش حیاتی در تولید صنعتی و توسعه اقتصادی کشورها دارند. از این رو پژوهش حاضر با بررسی تاثیر سه عامل سه گانه فناوری، انسانی و سازمانی بر عملکرد بنگاه های کوچک و متوسط حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات با میانجیگری مدیریت دانش مشتریان در دو گروه مدیران و مشتریان صورت گرفته است. سازمان ها سیستم های چند سطحی هستند. پژوهش های اخیر همواره به دنبال شناسایی تفاوت ها و پر کردن شکاف میان سطوح مختلف تحلیل رفتار انسان ها در سطح فردی، گروه و سازمان می باشند. در این پژوهش غیر از سنجش مدیریت دانش مشتریان و عملکرد سازمانی در یک سطح، سنجش رابطه رسانه اجتماعی و عملکرد سازمانی در جایگاه ساختاری چند سطحی بررسی شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 169 نفر از سرپرستان و مدیران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و 217 نفر از مشتریان است. تجزیه وتحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS انجام گرفته است. براساس این نتایج به ترتیب عوامل فناوری، انسانی و سازمانی تاثیر مثبتی در جهت افزایش عملکرد سازمانی دارد. نوآوری تحقیق در اجرای این تحلیل به صورت چند سطحی می باشد . داده های چند سطحی به کمک نرم افزار تحلیل خطی سلسله مراتب، تحلیل شده اند. خروجی نرم افزار HLM 7 نشاندهنده روابط چندسطحی متغیر های پژوهش است. رسانه اجتماعی در سطح فراسازمانی اثری مثبت بر ضریب رگرسیون ، بر رابطه مدیریت دانش مشتریان بر عملکرد سازمان در سطح سازمانی دارد. لذا، هر چه سرمایه گذاری بر رسانه اجتماعی در سطح دوم (فراسازمانی ) بیشتر باشد، اثر آن در سطح پایین شدت بیشتری دارد و می توان عملکرد سازمانی را افزایش داد.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای تله های شایستگی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
تله های شایستگی به گرفتارشدن در بَندِ شایستگی های ورافتاده اشاره دارد که کارکنان را چنان در باورهای زنگ زده، اندیشه های منجمد، سیاق ناصواب و اقدام های آشنای خود محبوس می کند که گویی تنها راه رسیدن به تعالی، روان شدن در آن گذر است و هر نگاهی به غیر از نگرش آنها محکوم به شکست است. از این رو، تحقیق بر آن است موشکافانه، پیشایندهای گرفتار شدن در تله های شایستگی را هویدا سازد و پسایندهای آن را از نظرگاه حاذقان نمایان کند. این تحقیق از ساحت ماهیت، آمیخته اکتشافی است و برای فهم پس ران ها و پیش ران ها، با کاربست روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به کاوش تجارب زیسته و اندیشیده شده تعداد 16 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام پرداخته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 استفاده شد. طبق یافته ها سبک مدیریتی سنت گرا، فناوری هراسی و اجتماعی سازی اداری به ترتیب از بیشترین سهم در نشر و نمو تله های شایستگی از نظرگاه حاذقان برخوردار بودند. همچنین، پیامدهایی نظیر دیرینگی دانشی، روزمرگی شغلی و بسندگی در شغل به ترتیب به زعم خبرگان، از نقش پررنگ تری در اثر تله های شایستگی در کالبد سازمان های دولتی شهر ایلام برخوردارند. نتایج این تحقیق منجر به اکتشاف و تبیین پدیده کمتر شناخته شده تله های شایستگی در هندسه مطالعات مدیریت منابع انسانی در کشور می شود و به مدیران و سیاست گذاران نظام اداری در درک پدیده مذکور و چگونگی مواجهه با آن، نقشه راهی ارائه می دهد.
طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
283 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان اصفهان و با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظریه داده بنیاد در بخش کیفی است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس پیوند میان این مقوله ها ذیل پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمّی پژوهش بر اساس نتایج بخش کیفی پرسشنامه ای تدوین و 220 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان آن را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. بدین ترتیب یافته ها حاکی از آن است که افزایش حرفه ای گرایی، ماهیت دانشی شرکت دانش بنیان، حفظ بقا و تداوم، تقویت مزیت رقابتی و پویایی محیطی و قابلیت شرکت در انطباق با تغییرات محیطی عوامل علّی، هدایت یادگیری، نقش الگویی رهبر، ایجاد فضای دانشی و حمایت رهبری دانش مدار از یادگیری مؤلفه های پدیده محوری، بستر فناورانه و زیرساخت ها، بستر اشتراک دانشی و کارکنان دانشی، بستر فرهنگی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری و کنترلی و بستر تعاملی و ارتباطی عوامل زمینه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل حقوقی و قانونی، دولت و نهادهای وابسته عوامل مداخله گر، راهبردهای انگیزش محور، جذب و نگهداشت نیروی انسانی شایسته، بهبود جوّ مشارکت، استفاده از ظرفیت های بالقوه برون سازمانی، دانش آفرینی و دانش اندوزی، راهبردهای زیرساخت محور، تأمین مالی و راهبردهای آموزش محور و فرهنگ ساز راهبردها و بهبود عملکرد و مزیت رقابتی، رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ماندگاری کارکنان دانشی و ثبات شرکت، تعلق سازمانی و درگیری ذهنی عاطفی کارکنان، بهبود و توسعه مهارت های کارکنان دانشی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیامدهای الگوی رهبری دانش مدار بودند. سرانجام یافته های بخش کمّی نشان داد که الگو از برازش قابل قبول برخوردار بوده و تمامی روابط بین عوامل در این الگو مورد تأیید قرار گرفت.
طراحی مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
303 - 327
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل ممیزی مدیریت منابع انسانی در شرکت پتروشیمی پارس است. روش پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و از لحاظ هدف کاربردی است که در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده و در بخش کمّی به صورت میدانی انجام شده است. جامعه تحقیق در بخش کیفی، شامل تعداد 12 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی بوده که با شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمّی، از کلیه چهارصد نفرکارکنان شرکت پتروشیمی پارس که با استفاده از فرمول کوکران، 196 نفر، نمونه انتخاب شدند. بر پایه نظرات خبرگان و بر اساس تکنیک دلفی تعداد 108 شاخص شامل بُعد سیاست (14 قلم)، بُعد فرآیند (19 قلم) و بُعد عملکرد (75 قلم) استخراج شده و بر اساس آن پرسشنامه محقق ساخته ارائه گردید که روایی آن از گروه دلفی تایید و پایایی آن (91/0=α) بدست آمد. داده ها با آزمون تحلیل چندمعیاره SAW، مقایسات میانگین تی-استودنت و نرم افزار SPSS و EQS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد سهم بُعد سیاست در تبیین ممیزی مدیریت منابع انسانی برابر با 60/0، بعد فرآیند 89/0 و بعد عملکرد 23/1 بود. همچنین برازش مدل پژوهش مناسب بوده و توان بالای آن را در تبیین روابط علّی- معلولی متغیرها تایید می نماید. با توجه به اینکه ممیزی مدیریت منابع انسانی، سازمان و منابع انسانی پیامدهایی چون بهره وری و افزایش عملکرد و کارایی را می تواند داشته باشد، پیشنهاد می شود مدیران سازمان با توجه به نتایج تحقیق به استقرار و ایجاد واحد ممیزی مدیریت منابع انسانی جزئی از سیستم مدیریت منابع انسانی در سازمان توجه نمایند.
شبیه سازی سناریوهای آینده پژوهی در مدیریت استراتژیک با هوش کوانتومی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 24
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر انواع حمایت های اجتماعی بر رفتارهای خلق ارزش مشترک با نقش میانجی اعتماد و تعامل اخلاقی و نقش تعدیلگری وضعیت سلامتی می پردازد. در این راستا، با استفاده از تحلیل مضمون (Content Analysis) و شبیه سازی سناریوهای آینده پژوهی، سعی بر شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر رفتارهای مشتریان و تصمیم گیری های استراتژیک با توجه به پیچیدگی های محیطی و اجتماعی دارد. الگوریتم های هوش مصنوعی، به ویژه شبکه های عصبی، به عنوان ابزارهای پیشرفته برای تحلیل رفتارهای انسانی و استخراج الگوهای رفتاری به کار گرفته شدند. همچنین، در این تحقیق ارتباطات میان اعتماد، تعامل اخلاقی و حمایت های اجتماعی در ایجاد ارزش مشترک بررسی شده و نتایج نشان می دهند که عوامل محیطی و وضعیت سلامتی نقش قابل توجهی در تصمیم گیری های استراتژیک دارند. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهبود فرآیند پیش بینی رفتارها با بهره گیری از هوش کوانتومی و الگوریتم های هوش مصنوعی ارائه شده است.
تحلیل پدیدارشناختی مدیریت جهادی با بهره گیری مفاهیم و نظریه های مدیریت کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
129 - 156
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی مانند هر نظام دیگری دارای عناصر و مؤلفه هایی است که آن را از سایر نظام ها متمایز می کند. مدیریت جهادی یکی از این عناصر است. با این حال، مفهوم مدیریت جهادی برای پژوهش گران داخلی، هم چنان مبهم بوده و مناقشات بسیاری در راستای این مفهوم مطرح است. از این رو، این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی راهبردی از مدیریت جهادی با استفاده از مفاهیم مطرح در نظریه های مدیریت کسب وکار صورت پذیرفت. این پژوهش با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی ذیل روش کیفی، در قالب پارادایم تفسیری انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، مدیران ارشد سازمان ها، مدیران و رهبران گروه های جهادی و اساتید رشته مدیریت هستند. بدین منظور، اشباع نظری داده ها پس از مصاحبه با 12 نفر از خبرگان مدیریت و محققین حوزه مدیریت جهادی بدست آمد و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی، مفاهیم استخراج و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، در نظریه های مدیریت کسب وکار تطبیق داده شد. نتایج نشان داد که در مدیریت جهادی، «تفکر حل مسئله بر پایه تفکر جانبی»؛ «تنظیم اثربخش اهداف بر پایه همگرایی ارزش ها»؛ «تنظیم مؤثر روابط بر پایه نظریه تبادل اجتماعی»؛ «تنظیم مؤثر فرآیندهای شناختی بر پایه نظریه هویت اجتماعی»، «بهبود فرآیندها بر پایه بهره گیری از تئوری بهبود مستمر»؛ «ارتقای بهره وری سیستم با بهره گیری از تئوری محدودیت» و «ایجاد مزیت های رقابتی پایدار، با بهره گیری از دیدگاه مبتنی بر منابع»، قابل بررسی است.
طراحی الگوی برنامه ریزی راهبردی مدیریت پروژه در شرایط نااطمینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
257 - 278
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش کلیدی ظرفیت مخازن در افزایش و پایداری تولید نفت خام و جلوگیری از نوسانات روزمره ناشی از مشکلات عملیاتی تولید و همچنین حفظ ظرفیت ذخیره سازی در صادرات نفت، حداقل سازی کلیه هزینه ها و در سرویس قرار گرفتن این مخازن، راهبرد اساسی وزارت نفت می باشد. مسئله زمان بندی پروژه با منابع محدود، از مهم ترین دسته مسائل در زمینه ی موضوعات مدیریت راهبردی در پروژه ها می باشد که در سال های اخیر به شدت مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این تحقیق، مدل برنامه ریزی استوار برای مسئله یکپارچه سفارش دهی مواد و زمان بندی پروژه در شرایط وجود عدم قطعیت، وقفه های تقویمی، تجدیدناپذیری، فسادپذیری و سناریوهای مختلف اجرای پروژه بر نمونه واقعی تعمیر مخزن سقف شناور نفت خام ارائه می شود. مدنظر قرار دادن همزمان عوامل در قالب این مدل منجر به نزدیک تر شدن مدل به شرایط دنیای واقعی، کاربردی تر شدن نتایج و بهبود کیفیت نتایج خواهد شد. مدل تابع هدف حداقل سازی کلیه هزینه ها شامل هزینه های سفارش دهی، نگهداری، خرید و جریمه تأخیر منهای پاداش بابت زودتر تحویل دادن پروژه بود و با رویکرد امکانی نسبت به استوارسازی مدل اقدام شد. پس از ارائه مدل، یک روش حلّ ترکیبی از الگوریتم ژنتیک و نرم افزار GAMS برای حل مسائل عددی در اندازه های مختلف طراحی شد. همچنین، موردپژوهی های پروژه تعمیرات مخزن سقف شناور نفت به صورت عددی طراحی و با رویکرد موردنظر حل شد. نتایج حکایت از کاهش قابل ملاحظه زمان حل با استفاده از رویکرد ترکیبی این تحقیق داشت.
بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر هوش سازمانی با نقش تعدیلگر تسهیم دانش در قوه قضاییه
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
121 - 136
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین میتواند هوش سازمانی را دگرگون نمایند و نقش اساسی در بکارگیری حداکثری از توانمندی های سازمانی داشته باشند و با شناسایی منابع انسانی و بکارگیری آنها در یک فرآیند مدیریتی و رهبری صحیح مبتنی بر تسهیم دانش، میتوانند تطبیق پذیری سازمان با محیط را افزایش دهند. در این مقاله، تأثیر رهبری تحول آفرین بر هوش سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر تسهیم دانش در ستاد قوه قضاییه شهر تهران بررسی شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی- پیمایشی با ابزار پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است، جهت آزمون فرضیات و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار پارامتریک با استفاده از نرم افزار pls استفاده شده است. جامعه آماری کلیه کارکنان ستادی قوه قضاییه در شهر تهران بوده که از میان آنها حجم نمونه ۳۰۰نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نشان داد رهبری تحول آفرین و نیز تسهیم دانش بر هوش سازمانی تأثیر دارد لیکن تسهیم دانش به عنوان نقش تعدیلگر نمیتواند در رابطه بین رهبری تحول آفرین و هوش سازمانی تأثیر داشته باشد.
تاثیر همرنگی بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار مشارکتی و رفتار شهروندی مشتری در بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
33 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت علم در زمینه کسب و کار، اهمیت بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از روش های نوین بازاریابی در حال افزایش می باشد. اهمیت این موضوع، پژوهش درباره بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی را دوچندان می کند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه همرنگی بین تاثیرگذارها و مخاطبانشان بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تاثیر گذاشته و منجر به قصد خرید می شود. پژوهش حاض ر از نظر روش، از نوع توص یفی تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات میدانی و پیمایش ی اس ت. این پژوهش با توجه به حجم نمونه برای جامعه نامحدود با استفاده از فرمول کوکران به کمک ابزار پرسشنامه که توسط 393 پاسخ دهنده تکمیل شدند، انجام گرفت. آنچه یافته ها نشان می داد این بود که همرنگی بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تأثیر مثبت می گذارد. همچنین همرنگی با قصد خرید همبستگی مثبت دارد. در ادامه یافته ها حاکی از آن بود که رفتار هم آفرینی ارزش مشتری نقش واسطه ای در رابطه بین همرنگی و قصد خرید را داراست. به طور کلی، با توجه به وجود عوامل تاثیرگذار دیگر از ویژگی های منبع به غیر از ویژگی همرنگی، این مطالعه پژوهش بیشتر در این حوزه از بازاریابی از طریق تاثیرگذارها را تشویق می کند و می تواند منبع خوبی برای متخصصان بازاریابی و تاثیرگذار ها باشد.
مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی می پردازد. با گسترش روزافزون فناوری های هوش مصنوعی، تصمیم گیری های استراتژیک در سازمان ها با چالش های جدیدی مواجه شده اند که در آن ها، مفاهیم اخلاقی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. این تحقیق با استفاده از روش های ترکیبی کیفی و کمی، سعی در تحلیل و شبیه سازی سناریوهای استراتژیک با بهره گیری از هوش مصنوعی و تحلیل های اخلاقی دارد. نتایج نشان می دهند که هوش مصنوعی می تواند به مدیران در پیش بینی دقیق تر سناریوها و اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک کند، اما استفاده از این تکنولوژی ها در پی خود مسائل اخلاقی متعددی نیز دارد که باید به طور مؤثری مدیریت شوند. همچنین، ترکیب هوش مصنوعی با اصول اخلاقی می تواند موجب بهبود فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک و کاهش خطرات احتمالی گردد. پیشنهادات تحقیق شامل ضرورت توجه به مباحث اخلاقی در توسعه هوش مصنوعی و آموزش مدیران برای استفاده از این فناوری در چارچوب های اخلاقی است.
روابط انسانی در منظومه فکری شهید سلیمانی (بازنمایی الگوی مدیریتی داده بنیاد)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
52 - 81
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوی راهبری شهید سلیمانی و از همه مهمتر نظام فکری حاکم بر شکل گیری چنین الگویی می تواند به عنوان نسخه ای شفابخش در بهبود مدیریت روابط انسانی سازمان ها قلمداد شود. پژوهش کنونی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش اساسی است که چه نوع نگرشی در مبانی فکری شهید سلیمانی حاکم بوده است که باعث شده سبک مدیریت روابط انسانی ایشان، مکتبی و ارزش زا تلقی شود. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. بدین منظور شناسایی نظام ارزشی حاکم بر اندیشه شهید سلیمانی در حوزه اصول و فنون مدیریت روابط انسانی به روش داده بنیاد و از طریق شناسه گذاری های باز، انتخابی و محوری، در بازه زمانی 1402 انجام شد. منبع اصلی گردآوری داده ها، پایگاه شهید حاج قاسم سلیمانی بود، چراکه شامل آلبومی جامع از آثار معتبر در مورد ایشان است. مطابق با یافته های حاصل از شناسه گذاری انجام شده، چهل وسه شناسه محوری و شش شناسه انتخابی در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله تسهیل گر، شرایط مداخله گر محدودکننده، پدیده محوری و پیامدها به دست آمد. پس از طراحی الگوی پارادایمی تحقیق و تأیید روایی و پایایی آن توسط خبرگان آگاه، روایت نظری این پژوهش بدین شرح جلوه گر شد: «مبانی ارزشی حاکم بر اندیشه شهید سلیمانی در حوزه روابط انسانی به صورت دایره ای به مرکزیت رهبری با سبک پدرانه و شعاعی بی کران به طول انسانیت و انسان دوستی این رهبر بوده است و اعضای این دایره همان انسان هایی هستند که از منظر شهید سلیمانی، حکم اعضای خانواده را دارند».
شناسایی عوامل مؤثر، ابعاد و پیامدهای تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تفکر استراتژیک، شایستگی کلیدی به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی محیط است. با این حال، فقدان این شایستگی کلیدی و از طرفی کمبود مطالعات در این زمینه هدف اصلی پژوهش را شکل داده است. این هدف شناسایی عوامل مؤثر، ابعاد و پیامدهای تفکر استراتژیک است و در صنعت دام و طیور که از جمله صنعت استراتژیک در کشور است انجام شده است. به منظور ارائه مدلی متناسب با شرایط کشور، رویکرد کیفی و نظریه داده بنیاد مورد کاربرد قرار گرفت. ابزار پژوهش، جستجو در منابع معتبر علمی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان صنعت بوده که تعداد 16 مصاحبه به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. مدل اکتشاف شده دربردارنده عوامل مؤثر در بعد فردی (دانش و مهارت حرفه ای، عوامل ادراکی، هوش عاطفی و اجتماعی)، سازمانی (فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، ساختار و فرایندها) و محیطی (رقابت سازنده در محیط، حضور فناوری های نوین در صنعت، عوامل سیاسی اقتصادی حامی کسب و کار) بوده است. همچنین ابعاد تفکر استراتژیک در پنج دسته درک پیچیدگی زنجیره ارزش، تفکر تحلیلی، آگاهی سازمانی، فرصت طلبی خلاقانه و مواجهه هوشمندانه با بحران شناسایی شد. پیامدها نیز در دو سطح سازمانی (پایداری مالی، بهبود جایگاه سازمان در محیط) و صنعت (توسعه ظرفیت صنعت، بهبود جایگاه صنعت) شناسایی و ارائه شد. مدل ارائه شده از لحاظ ابعاد شناسایی شده دارای نوآوری بوده و الزاماتی برای توسعه تفکر استراتژیک ارائه می دهد که مورد بحث و تشریح قرار گرفته اند.
نگرش و تحلیل راهبردی مدیریت جهانی شبکه تحقیقات
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
153 - 182
حوزههای تخصصی:
مدیریت راهبردی دارای حوزه های متفاوتی است. یکی از حوزه های مغفول در مدیریت راهبردی، مدیریت تحقیقات به ویژه در مقیاس جهانی است. هم اکنون «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» به صورت شبکه ای و با شیوه های نرم و نامحسوس به مدیریت جامعه علمی در سطح جهانی می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ابزار این مدیریت، تبیین و ارزیابی شیوه عملکرد آن ها و نشان دادن تاثیر آن بر جامعه علمی کشور (تحلیل راهبردی) از طریق تشکیل جلسات خبرگانی و با به کارگیری روش اسنادی و کتابخانه ای است. براساس یافته های این پژوهش، مراکز و موسساتی در سطح جهانی به عنوان ابزار «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» در ضمن ارائه خدمات مفید، با هدایت مسایل ، مدیریت اعتبار و منابع تحقیق و پروژه های علمی، در قالب هایی مانند شاخص های علم سنجی، معیارهای طبقه بندی دانشگاه ها و سایر مراکز علمی،همچنین قوانین مربوط به مالکیت معنوی و ... ، روند تحقیقات را در سطح جهان در جهت اهداف خاص مدیریت می کنند. بخش قابل توجهی از جامعه علمی کشور ایران نیز تحت این مدیریت راهبردی نامحسوس، عملا پژوهش های خود را در جهت اهداف «مدیریت شبکه جهانی تحقیقات» سامان می دهند.