فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۳۶ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 63
حوزههای تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه با تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
347 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بنگاه نگهدار بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه و تحلیل نقش انعطاف پذیری استراتژیک در بنگاه نگهدار تاپیکو است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 482 نفر از مدیران ارشد و میانی 42 شرکت تابعه از پنج گروه مختلف صنعتی و مدیریتی هستند که تحت نظارت شرکت نگهدار تاپیکو فعالیت دارند. حجم نمونه با استفاده از روش توان آزمون و به کارگیری نرم افزار G-Power به تعداد 222 نفر تعیین شد و به منظور اطمینان بیشتر 280 پرسشنامه توزیع شد و با نرخ برگشت پذیری 5/82 درصد، نهایتاً 225 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه ریزی استراتژیک بنگاه های نگهدار تأثیر مثبتی بر انعطاف پذیری استراتژیک، نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک شرکت های تابعه دارد. علاوه بر این، انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر نوآوری استراتژیک و بقای استراتژیک آن ها دارد. همچنین نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه تأثیر مثبتی بر بقای استراتژیک دارد. از طرفی تحلیل متغیرهای میانجی نشان می دهد که انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر بقای استراتژیک است. ضمن آنکه انعطاف پذیری استراتژیک شرکت های تابعه میانجی کننده تأثیر برنامه ریزی استراتژیک بر نوآوری استراتژیک و نوآوری استراتژیک نیز میانجی کننده تأثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر بقای استراتژیک است. پژوهش حاضر مبانی نظری مدیریت استراتژیک را با پر کردن شکاف پژوهشی گسترش داد و نقش متغیرهای مؤثر بر بقای استراتژیک در کسب وکارها را برجسته کرد.
تبیین و توسعه ابعاد محتوایی استراتژی تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فناوری های دیجیتال ابعاد مختلف سازمان ها را تحت تأثیر قرار داده تا جایی که کم ترین کسب وکاری را در صنایع مختلف می توان مستقل از این نوع فناوری ها تصور کرد. از این رو، سازمان ها برای رقابت و بقا، راهی جز تحول دیجیتال ندارند و در صورت مقاومت یا تأخیر برای شروع اقدامات دیجیتالی سازی، مسیر افول به روی آن ها باز می شود. اولین گام حرکت در مسیر تحول دیجیتال، شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال است. سازمان ها در صورت عدم اتخاذ استراتژی برای تحول دیجیتال و به تبع آن پیاده سازی اشتباه و ناکامی، خسارات قابل توجهی را متحمل خواهند شد و بقای آن ها نیز در خطر خواهد بود. بنابراین شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال به دغدغه کلیدی برای سازمان ها تبدیل می شود و فقدان چارچوب مرجع و جامع که ابعاد مختلف تحول دیجیتال را شامل شود، چالشی جدی و خلاء پژوهشی است. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد محتوایی استراتژی تحول دیجیتال است. روش پژوهش، کیفی از نوع آمیخته است. ابتدا با بررسی نظام مند پیشینه موضوع به روش فراترکیب، پس از غربال گری و تحلیل 22 مقاله منتخب، از طریق کدگذاری باز، کدهای اولیه شناسایی و سپس با 17 نفر از خبرگان که به صورت هدف مند انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام و داده های حاصل با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار سیه- شانون بررسی شد. بر حسب یافته های پژوهش، 72 کد شناسایی شده به 5 بعد و 14 مؤلفه تبدیل شدند. در چارچوب نهایی ارزش (مدل کسب وکار، تجربه مشتری، تجربه کارکنان و فرایندهای عملیاتی)، فناوری های دیجیتال (فناوری های تحول آفرین و فناوری های معمول)، حکمرانی (سبک رهبری و حکمرانی، اکوسیستم و ساختار و مدل عملیاتی)، قابلیت های پویای تحول دیجیتال (قابلیت تحول و قابلیت دیجیتال) و منابع (منابع مالی، منابع انسانی و منابع دانشی) ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده در این پژوهش هستند.
نقش اتحاد راهبردی، ابعاد دوسوتوانی و چابکی راهبردی بر عملکرد بین المللی سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
193 - 211
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به تغییرات ناگهانی و چالش های محیطی گوناگون در بازارهای بین المللی، عملکرد شرکت ها دارای اهمیت فراوان است. از این رو چابکی در سطح راهبردی به عاملی تبدیل گردیده که سازمان ها با استفاده از آن به این تغییرات پاسخ مناسبی دهند. این پاسخ ها می تواند بر مبنای اتخاذ راهبرد های اکتشاف و بهره برداری باشد که بر چابکی راهبردی سازمان تاثیر گذار است. این دو بعد دوسوتوانی می توانند منشا اتحاد های راهبردی باشند. اتحادهای راهبردی که توسط شرکت ها انجام می گیرد، می توانند عاملی برای پاسخگویی مناسب به چالش های محیطی باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اتحاد راهبردی بر عملکرد بین المللی سازمان ها با توجه به متغیر هایی همچون ابعاد دوسوتوانی و چابکی راهبردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شرکت هایی تشکیل داده اند که دارای فعالیت بین المللی هستند. حجم نمونه شامل 227 شرکت است. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری و از برنامه Smart-PLS 3.2 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اتحاد راهبردی بر اکتشاف و بهره بردای تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که اتحاد راهبردی تاثیر مثبت و معناداری بر ابعاد دوسوتوانی دارد. ابعاد دوسوتوانی (اکتشاف و بهره برداری) نیز تاثیر مثبت و معناداری برچابکی راهبردی دارند. سرانجام چابکی راهبردی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بین الملل سازمان ها ایرانی دارد.
طراحی مدل هوشمند مدیریت ریسک در زنجیره تأمین با استفاده از تکنیک های یادگیری ماشین
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 72
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک در زنجیره تأمین یکی از چالش های مهم در دنیای کسب وکار است که تأثیر زیادی بر عملکرد سازمان ها دارد. در این تحقیق، مدل هوشمند مدیریت ریسک در زنجیره تأمین با استفاده از تکنیک های یادگیری ماشین طراحی شده است. هدف از این مدل، شناسایی و ارزیابی ریسک ها، پیش بینی اثرات آن ها و ارائه راهکارهای بهینه سازی استراتژی ها با توجه به داده های بزرگ و پیچیده است. با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین مانند درخت تصمیم، شبکه های عصبی و ماشین های بردار پشتیبان، مدل پیشنهادی قادر است ریسک ها را به صورت دقیق تر و سریع تر شبیه سازی و پیش بینی کند. نتایج این تحقیق نشان می دهند که این مدل هوشمند می تواند در بهبود تصمیم گیری ها و افزایش تاب آوری زنجیره تأمین مؤثر باشد. در نهایت، این مدل به سازمان ها کمک می کند تا ریسک ها را به نحو مؤثری مدیریت کرده و هزینه های ناشی از بحران ها را کاهش دهند. این مطالعه می تواند به عنوان پایه ای برای تحقیقاتی بیشتر در زمینه به کارگیری یادگیری ماشین در مدیریت ریسک زنجیره تأمین مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی نقشه های ذهنی هوشمند برای توسعه خلاقیت در مدیریت استراتژی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
این مقاله به طراحی نقشه های ذهنی هوشمند برای توسعه خلاقیت در مدیریت استراتژی پرداخته است. با توجه به پیچیدگی های محیط های تجاری و نیاز به نوآوری در فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک، این تحقیق به شناسایی نقش و اهمیت نقشه های ذهنی در تقویت خلاقیت سازمان ها می پردازد. در این پژوهش، نقشه های ذهنی به عنوان ابزاری برای تسهیل تفکر خلاق و تصمیم گیری استراتژیک معرفی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از نقشه های ذهنی هوشمند می تواند به ارتقاء مهارت های تفکر استراتژیک و افزایش بهره وری خلاقیت در سازمان ها کمک کند. همچنین، تحقیق نشان داد که پیاده سازی نقشه های ذهنی در فرایندهای استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا به درک بهتری از وضعیت رقابتی خود برسند و استراتژی های مؤثرتری را طراحی کنند. بنابراین، استفاده از این ابزار به ویژه در سازمان هایی که به دنبال بهبود و توسعه استراتژی های خود هستند، توصیه می شود.
قابلیت های حکمرانی سازمان های دولتی با تحلیل نگرش خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
حکمرانی توانایی اداره جامعه از طریق تعامل اثربخش با بخش های دیگر است. برای اینکه بخش حکمرانی یک سازمان دولتی بتواند نقش های خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند، نیازمند قابلیت هایی برای انجام امور کاری خود است و باید بتواند این قابلیت ها را در سازمان نهادینه کند. لذا هدف این پژوهش شناسایی قابلیت های مورد نیاز حکمرانی و دسته بندی آنها می باشد. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شد و در ادامه با روش تحلیل محتوای کیفی قابلیت های کلیدی برای حکمرانی اثربخش در سه مقوله اخلاق حکمرانی، عقلانیت حکمرانی و رفتار ماهرانه حکمرانی احصاء شدند. هر یک از این مقوله ها، دارای چهار مولفه می باشد که در نهایت برای هر یک از این مولفه ها، قابلیت های مورد نیاز شناسایی شده اند. در ادامه تلاش شد که با برگزاری یک پنل خبرگی، قابلیت های شناسایی شده مورد بررسی قرار گیرند و نهایتا در این پنل، قابلیت های استخراج شده تایید شدند. در این پژوهش در مجموع 59 قابلیت برای حکمرانی مطلوب معرفی شده اند. نتایج این مطالعه علاوه بر اینکه بینش مناسبی به مبانی نظری قابلیت های حکمرانی اضافه نموده است، راهکارهای سیاستی مناسبی نیز برای خط مشی گذاران و مدیران به منظور توسعه قابلیت های حکمرانی در سازمان پیشنهاد داده است.
تأثیر راهبرد بازاریابی درون گرا و رابطه مند بر وفاداری برند با مشارکت مشتریان و اعتماد به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
193 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، بررسی تأثیر راهبرد بازاریابی درون گرا و بازاریابی رابطه مند با وفاداری برند با نقش مشارکت مشتریان و اعتماد به برند بانک ملت در اصفهان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مشتریان بانک ملت در اصفهان است که تعداد 296 نفر نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد، به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزارAMOS.22 و SPSS.28 استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبرد بازاریابی درون گرا بر مشارکت مشتریان تأثیر مثبت و معنا دار دارد. همچنین راهبرد بازاریابی درون گرا بر وفاداری برند با نقش میانجی مشارکت مشتریان تأثیر گذار است و بازاریابی رابطه مند بر مشارکت مشتریان و اعتماد به برند تأثیر مثبت و معنا دار دارد و با نقش میانجی مشارکت مشتریان و اعتماد به برند بر وفاداری برند تأثیر دارد. نتایج همچنین نشان داد که مشارکت مشتریان بر اعتماد به برند و وفاداری برند تأثیر مثبت و معنا دار دارد و در نهایت، اعتماد به برند بر وفاداری برند تأثیر مثبت و معنا دار دارد.
بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی یک مرکز نظامی)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان یک مرکز نظامی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان یک مرکز نظامی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود که تعداد ۴۰ آزمودنی به شیوه تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس (۱۹۷۰) در رابطه با آنها، بررسی شد. از معدل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، ۸ جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد: ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 9/45 درصدی نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/45 درصدی آن در مرحله پیگیری شد. بنابراین فرضیه اول پژوهش تأیید شد. افزون بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57 درصدی نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/56 آن در مرحله پیگیری شد. ازاین رو فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را درراستای افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، پیشنهاد می کند.
راهبردهای بوروکرات های سطح خیابان در اجرای خط مشی های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مطالعات بوروکرات های سطح خیابان و نقش آن ها در صحنه زیست محیطی متمرکز است، هدف پژوهش تبیین بوروکرات های سطح خیابان در اجرای خط مشی های زیست محیطی مطابق قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور است. رویکرد پژوهش آمیخته است. ابتدا روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و مدیران اجرایی با معیاری مانند 20 سال سابقه کاری در حوزه محیط زیست و جنگل، اساتید دانشیار دانشگاه و در نهایت سه جنگلبان با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد نمونه بخش کیفی شدند. برای وزن دهی به مضمون ها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. داده های این مرحله با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی از نمونه یازده نفری از کارکنان و جنگلبانان سه استان شمالی جمع آوری شد. استخراج واحدهای معنایی در بخش کیفی به شناسایی 169 مضمون پایه، 29 مضمون سازمان دهنده و 9 مضمون فراگیر منجر شد که در نُه مضمونِ اصلی نگرش «عاطفی به شهروندان، ویژگی های سازمانی، تغییر ماهیت خط مشی، ضعف دانشی کارکنان، ویژگی های فردی تصمیم گیرنده، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل، اتخاذ راهبردهای مقابله ای، بومی گزینی خط مشی و عملیاتی کردن خط مشی» دسته بندی شد. نتایج حاصل از تحلیل سلسه مراتبی فازی نشان داد که در بین نه مضمون اصلی، تغییر ماهیت خط مشی، تعیین چگونگی حکمرانی جنگل و اتخاذ راهبردهای مقابله ای در جایگاه اول تا سوم قرار داشتند. زیر مضمون تطبیق خط مشی ها با شرایط محلی، روابط دولت شهروند، سیاست گذاری پنهان و ضعف تخصص و مهارت کارکنان در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مدیریت موفقیت آمیز جنگل مستلزم تصمیمات مشترک کارشناسان و مردم محلی است که به نوبه خود به اجرای موفقیت آمیز قوانین حوزه جنگل کمک شایانی می کند.
تحلیل جایگاه انرژی در برنامه های توسعه از دیدگاه راهبرد نوآوری و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
23 - 42
حوزههای تخصصی:
دستیابی به اقتصاد پایدار نیازمند دستیابی به منابع پاک، قابل اعتماد، مقرون به صرفه و کافی انرژی است. این امر بدون نوآوری و بهبودهای مستمر ممکن نیست. لذا هدف پژوهش تحلیل محتوای اسناد قوانین برنامه توسعه کشور ایران از منظر توسعه پایدار و راهبرد نوآوری در صنعت انرژی انجام شده است. این پژوهش از روش کیفی بهره برده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. لذا از تحلیل محتوای کمّی رابطه ای با تحلیل همجواری استفاده شده است. به منظور انجام فرایند کدگذاری از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 20 استفاده شده است. جامعه پژوهش، اسناد قوانین برنامه توسعه کشور ایران بودند. پژوهش حاضر تمام جامعه را مورد مطالعه قرار داده است. ازاین رو نیازمند نمونه گیری نبوده است. مطابق یافته ها، نگارش و تدوین برنامه های توسعه در ایران عمدتاً حول محور رشد اقتصادی بوده است. در برنامه های توسعه ایران مفاهیم فراگیری اجتماعی و حفظ محیط زیست مغفول مانده است. برنامه های توسعه ایران توجه معناداری به انرژی های فسیلی در مقابل انرژی های تجدیدپذیر داشته اند. این امر علاوه بر مخاطرات محیط زیستی می تواند تهدیدی جدی برای امنیت انرژی در ایران باشد. تأکید بر نوآوری فناورانه می تواند سبب غفلت از منافع نوآوری های غیرفناورانه شود.
ارائه سکوی شکل گیری نوآوری باز در کسب و کارهای خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
151 - 170
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای خانگی در کنار روند جهانی شدن، رشد سریع فناوری های نوین و نفوذ بالای پدیده های نوظهوری مانند شبکه ها و رسانه های اجتماعی، ناگزیر به استفاده از ابزارهایی مانند نوآوری باز برای حفظ بقای خود و کسب مزیت رقابتی هستند. لذا، هدف پژوهش ارائه سکوی شکل گیری نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نگاه ماهیت داده ها و روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان و خبرگان حوزه نوآوری باز و همچنین فعالان و صاحبان کسب وکارهای خانگی با حداقل سه سال سابقه کاری تشکیل می دهد. در این مطالعه با استفاده از روش گلوله برفی و مصاحبه با 14 نفر از مشارکت کنندگان اشباع نظری حاصل و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. پس از تحلیل مضمون و کدگذاری مصاحبه ها، عوامل اثرگذار بر به کارگیری، اجرا و پیاده سازی نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی در قالب 50 مضمون پایه، شش مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر «بازآفرینی فراگیر»، «ظرفیت سازی جریان دانشی» و «مزیت آفرینی فنی و دانشی» شناسایی و برچسب گذاری شد. مطابق یافته های این طرح در فرایند نوآوری باز مشارکت با بازیگران اصلی کسب وکارهای خانگی مانند کارآفرینان، مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان و دانشگاه ها در کنار حمایت از صاحبان ایده و حفظ مالکیت فکری و معنوی بسیار مؤثر است. همچنین تأکید بر کار گروهی در کنار تمرکز بر تجربه مشتری، توسعه فرهنگ کارآفرینی و نوآوری، اشتراک گذاری دانش و میزان تداوم استفاده از ظرفیت های فضای مجازی می تواند ابزار مناسبی برای اجرای موفق نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی باشد.
طراحی مدل چند سطحی مدیریت عملکرد منابع انسانی در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
233 - 255
حوزههای تخصصی:
بخشی نگری در حوزه عملکرد به اتلاف منابع، ضعف عملکردها در هر سطح و ناکارآمدی مدیریت سازمان منجر می شود. ازاین رو، ایجاد کارایی در تمام سطوح سازمانی، برای هماهنگی در مدیریت منابع انسانی، الزامی است. پژوهش حاضر، با هدف طراحی مدل مدیریت عملکرد منابع انسانی در سطوح فردی، گروهی و سازمانی در شهرداری تهران انجام شده است. پژوهش از نوع توسعه ای و کاربردی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، دوازده مدیر از مدیران و کارشناسان ارشد نواحی 124گانه شهرداری شهر تهران هستند که به روش گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع نظری، به روش میدانی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنان انجام شده است. یافته های این پژوهش، در سطح فردی، دو مضمون فراگیر، در سطح گروهی، دو دسته مضامین فراگیر و در سطح سازمانی، شش مضمون فراگیر پدیدار آمده اند. روایی با روش بازبینی خبرگان و پایایی، با روش آلفای کرپیندورف، سنجیده شده است. در بخش کمّی پژوهش، از بین بیش از 8 هزار نفر کارمندان شاغل در نواحی 124گانه شهرداری تهران، اندازه نمونه براساس فرمول کوکران، تعداد 380 نفر برگزیده شدند. جهت اعتبارسنجی مدل، از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و برازش مدل، استفاده شد. نتیجه اینکه، تمامی ابعاد مؤلفه ها و شاخص های مدل تأیید شدند و میزان اهمیت ابعاد و مؤلفه های مدل، قابل قبول هستند. با نظرخواهی از خبرگان حوزه منابع انسانی شهرداری تهران، روابط بین سه سطح بررسی شد که نتایج حاکی از اثر مثبت سطوح بر یکدیگر دارد. مدل استخراجی به مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران کمک می کند تا با شناسایی دقیق مفاهیم اثرگذار بر فرآیند مدیریت عملکرد، بهبود عملکرد را در سطوح موجب شوند.
طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری انجام شد. برای این منظور، با استفاده از تکنیک های تحلیل داده های رفتاری و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به بررسی عوامل موثر در بروز تعارضات سازمانی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مختلفی مانند فرهنگ سازمانی، سبک های رهبری، ارتباطات داخلی و نحوه تصمیم گیری مدیریتی تأثیر بسزایی در بروز و مدیریت تعارضات دارند. همچنین، تحلیل های انجام شده نشان داد که استفاده از مدل های تحلیل رفتاری می تواند به شناسایی الگوهای رفتاری مدیران و کارکنان کمک کرده و تصمیمات بهینه تری را در مدیریت تعارضات سازمانی تسهیل کند. این تحقیق به سازمان ها کمک می کند تا با بومی سازی مدل های موجود، تعارضات را به روشی مؤثرتر مدیریت کرده و در نهایت به بهبود عملکرد سازمانی دست یابند. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند به طراحی استراتژی های بهینه برای مدیریت تعارضات و پیشگیری از آثار منفی آن در محیط های سازمانی کمک کند.
تحلیل محتوای چشم انداز، ماموریت و ارزش های شرکت های توزیع دارو ایران، مالزی و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
شبکه توزیع، از مراحل کلیدی در زنجیره تأمین کالا به شمار می رود که نشان دهنده موجودی ها و جریان ها از نقطه نهایی تولید تا مشتری یا کاربر نهایی است. یکی از این صنایع به جهت حساسیت محصول و جامعه هدف آن، صنعت توزیع دارو است. از عناصر جهت ساز در مسیر آتی این شرکت ها بیانیه ماموریت بوده که در پژوهش حاضر به مقایسه این عناصر در اقتصاد در حال ظهور کشور ایران و کشور مالزی و اقتصاد توسعه یافته کشور آمریکا پرداخته شده است. نمونه پژوهش، شرکت های منتخب توزیعی دارو در سه کشور است که به صورت هدف مند انتخاب شده اند. روش پژوهش تحلیل مضمون بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرکت های ایرانی تاکید چشم انداز بر بعد رقابت محوری بوده و بعد از آن هم بعد هیجانی و جغرافیایی قرار دارند. در حالی که در کشور مالزی مشتری محوری مبنای عمل بوده است.در بعد ماموریت شرکت های ایرانی، کارکنان دارای بیشترین درصد و توجه به فلسفه و تصور مردم دارای کمترین درصد از بین شرکت های منتخب است،در حالی که در شرکت های منتخب در کشور مالزی، بعد کارکنان دارای کمترین درصد بوده است. در شرکت های منتخب کشور ایران، مشتری مداری و مسئولیت پذیری جهت گیری های اصلی ارزش ها انتخاب شدند در حالی که برای شرکت های کشور مالزی مسئولیت پذیری با اقتدار در اولویت بوده است. برای شرکت های منتخب کشور آمریکا رویکرد اصلی در چشم انداز مبتنی بر رقابت محوری بوده و در ماموریت خود بعد محصول را اولویت قرار داده و در ارزش های خود هم برجامعه و محیط زیست (مسئولیت پذیری) متمرکز شده اند.
تحلیل پویایی سیستم تامین منابع انرژی الکتریکی مبتنی بر روند تغییرات اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
257 - 285
حوزههای تخصصی:
صنعت برق که در امنیت انرژی کشورها نقش تعیین کننده ای دارد در جهان با چالش هایی نظیر افزایش تقاضا، انتشار گازهای گل خانه ای و تغییرات اقلیمی مواجه شده است. با توجه به روند افزایشی تقاضای انرژی الکتریکی و تغییرات اقلیمی، ضرورت سیاست گذاری در بهره وری انرژی و انرژی های تجدیدپذیر، با نقش یکی از اولویت های استراتژیک دراسناد بالادستی کشور مطرح است. به علت پیچیدگی های بخش انرژی، پژوهش حاضر رویکرد پویایی سیستم را در نظر گرفته و به مدل سازی و شبیه سازی پویایی های سیستم تامین انرژی الکتریکی کشور با توجه به روند پیشران های تغییرات تقاضای انرژی الکتریکی ناشی از تغییر اقلیم، جمعیت و رشد اقتصادی در افق 30 ساله پرداخته است. در ادامه به شناسایی و ارزیابی سیاست های تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با تغییرات اقلیمی ایران پرداخته شده است. چهار راهبرد شامل: 1) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر مدیریت عرضه انرژی الکتریکی از منابع تجدیدناپذیر؛ 2) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر مدیریت عرضه انرژی الکتریکی از منابع تجدیدپذیر؛ 3) تامین انرژی الکتریکی مبتنی مدیریت تقاضای انرژی الکتریکی و 4) تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با تغییرات اقلیمی شناسایی گردید. سپس با اعمال جداگانه و ترکیبی سیاست های هر یک از راهبردها؛ رفتار متغیرهای هدف مدل، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در نهایت سیاست های ترکیبی شامل: 1) کاهش تلفات عرضه از طریق بهره وری عوامل تولید نیروگاه ها؛ 2) کاهش تلفات انتقال و توزیع انرژی؛ 3) کاهش سرانه مصرف انرژی الکتریکی؛ 4) توسعه نیروگاه های خورشیدی؛ 5) مدیریت تقاضای آب در بخش غذا؛ 6) توسعه سیستم های بازیافت حرارتی، 7) توسعه نیروگاه های بادی و 8) توسعه نیروگاه های بیوگاز به مثابه بهترین سیاست های تامین انرژی الکتریکی مبتنی بر سازگاری با روند تغییر اقلیم انتخاب گردید.
بررسی اثرات الکترونیکی شدن بر عملکرد صادراتی شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
111 - 128
حوزههای تخصصی:
با توجه به کارگیری فناوری های الگترونیکی برای کسب مزیت رقابتی، صادرکنندگان کوچک ومتوسط ایرانی برای بهبود عملکرد صادراتی در بازارهای هدف نیازمند بهره برداری از فناوری های الکترونیکی هستند. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم الگترونیکی شدن بر عملکرد صادراتی شرکت های کوچک ومتوسط می باشد. پژوهش به روش پیمایشی انجام و از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و از روش معادلات ساختاری برای تایید مدل نظری استفاده شد. ابزار تحلیل، نرم افزار SPSS و SmartPLS بود. یافته های 70 شرکت صادراتی نشان داد الکترونیکی شدن موجب تقویت آمادگی صادراتی شده و تقویت آمادگی صادراتی به افزایش عملکرد صادراتی می انجامد. همچنین الکترونیکی شدن بصورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد صادراتی اثر گذار بوده است، اما میزان اثرگذاری غیرمستقیم با میانجیگری نقش آمادگی صادراتی بیشتر بوده است. بطورکلی شرکت های صادراتی کوچک ومتوسط ایرانی برای افزایش عملکرد صادراتیشان در شرایط تحریم و چالش های موجود می توانند از ابزارهای الگترونیکی استفاده کنند. اما نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر مدیران چهار بُعد زیرساخت های الکترونیکی، فرآیندهای کسب و کار، مدل تجارت الکترونیک (تبادلات محصول و تراکنش مالی) و نحوه ی بازاریابی الکترونیکی در بازارهای هدف صادراتی را با نگاه بر تقویت مولفه های آمادگی صادراتی، مورد بازمهندسی و بازطراحی قرار دهند، می توانند اثرات به مراتب بیشتری از الکترونیکی شدن را بر عملکرد صادراتی انتظار داشته باشند.
قابلیت ها و توانمند سازهای نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
109 - 128
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای سکویی همانند دیگر کسب و کارها، به منظور حفظ مزیت رقابتی، پایداری خود و پیشرو بودن در بازار، نیازمند نوآوری هستند. با توجه به تحول مفهوم ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی، دستیابی به نوآوری بر مبنای نگاه و تفکر شبکه ای و زیست بومی، مستلزم برخورداری و توسعه مجموعه ای از قابلیت ها می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیت های سکویی است که می توانند همچون توانمندساز نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی عمل کنند. به این منظور، داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران، مشاوران و صاحبان 12 شرکت سکویی با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، جمع آوری و با روش تحلیل مضمون در قالب قابلیت هایی دسته بندی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قابلیت های توانمندساز نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران به سه گروه قابلیت های پلتفرم، قابلیت های طرف عرضه و قابلیت های طرف تقاضا دسته بندی می شوند؛ قابلیت های سکو شامل قابلیت بازاریابی، قابلیت زیرساخت فناوری، قابلیت همسوسازی ارزش پیشنهادی، قابلیت حس گری بازار، قابلیت جمع سپاری و قابلیت تحلیل داده های کلان است. قابلیت های به اشتراک گذاری/ مدیریت دانش، تطبیق پذیری و مهارت الکترونیکی از جمله قابلیت های طرف تقاضا و در نهایت قابلیت های ارتباطی، بهبود مستمر کیفیت، شبکه سازی با سایر خدمت دهندگان (مکمل ها) و یادگیری بازار از جمله قابلیت های طرف عرضه محسوب می شوند که شرکت ها می توانند با به کارگیری آنها در راستای ایجاد نوآوری ارزش پیشنهادی اقداماتی انجام دهند. این پژوهش به توسعه مبانی نظری قابلیت های سکویی و نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران سکو کمک شایانی می نماید. همچنین می تواند رهنمودی در اختیار مدیران، مشاوران و صاحبان سکوها قرار دهد تا با بهره گیری از آنها در جهت ایجاد نوآوری و حفظ پویایی پلتفرم خود به منظور پایداری مزیت رقابتی گام های موثری بردارند.
فراترکیب بررسی علل عدم موفقیت پیاده سازی طرح های آمایش سرزمین استان ها
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
79 - 112
حوزههای تخصصی:
ضرورت آسیب شناسی طرح ها بسیار لازم و حیاتی است. زیرا با شناخت بهتر دلایل موفقیت یا شکست می توان در ارزیابی و اصلاح شیوه های اجرا و به صورت تبعی در برنامه ریزی ها از این نتایج استفاده نمود. آسیب شناسی موجب شناخت عوامل و رفع موانع برنامه ها و طرح ها خواهد شد که خود موجب افزایش اثربخشی و کارایی دست یابی به اهداف تعیین شده می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی علل عدم موفقیت پیاده سازی طرح های آمایش سرزمین استان ها، است. روش پژوهش، کیفی بود و با روش فراترکیب و در طی روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو(2007)، به ترکیب داده های از منابع پیشین پرداخته شد. «آمایش سرزمین» کلیدواژه ی جستجو در عنوان، چکیده و متن اصلی منابع مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بود. با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مقالات23 منبع انتخاب شده، 37 مقوله فرعی را شناسایی و با توجه به شباهت و قرابت معنایی آنها، در 6 مقوله اصلی شامل: فقدان حکمروایی شایسته، نبود سیستم پشتیبان تصمیم گیری و سیستم خبره، عدم موفقیت اندیشه ها، عدم استقرار طرح آمایش سرزمین، عدم تدوین خط مشی و سیاست گذاری و نبود طرح و برنامه ریزی صحیح دسته بندی نموده است. مهمترین علل شناسایی شده، حکمروایی شایسته بود که به صورت تبعی بر همه ی عوامل دیگر تاثیر صریح و ضمنی خواهد داشت. با این نتیجه، ضرورت بازنگری در تعریف حمکروایی و شناسایی معیارهای شایسته آن با رویرد توسعه و آینده نگرانه، در سازمان های دولتی، می تواند به موفقیت پیاده سازی طرح آمایش سرزمین کمک نمایید.
مدل پیش بینی عملکرد سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های بزرگ (Big Data) و هوش استراتژیک
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 124
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های بزرگ و هوش استراتژیک می پردازد. در دنیای پیچیده و پر تغییر امروز، سازمان ها برای تصمیم گیری های استراتژیک و بهبود عملکرد خود نیازمند استفاده از تکنیک های نوین مانند تحلیل داده های کلان و هوش مصنوعی هستند. داده های بزرگ، با فراهم آوردن دیدگاه های عمیق و تحلیل های پیشرفته، به سازمان ها این امکان را می دهند که پیش بینی های دقیق تری در مورد عملکرد خود داشته باشند. همچنین، هوش استراتژیک به عنوان ابزاری برای تحلیل اطلاعات و اتخاذ تصمیمات آگاهانه در راستای مزیت رقابتی پایدار مطرح می شود. هدف اصلی این مقاله، طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی با استفاده از این دو رویکرد استراتژیک است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تحلیل مضمونی و مصاحبه با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترکیب داده های بزرگ با هوش استراتژیک، می تواند سازمان ها را در پیش بینی و بهبود عملکرد خود یاری دهد و راهکارهایی برای مدیریت بهینه فرآیندها و تصمیمات استراتژیک فراهم آورد.