مقالات
حوزههای تخصصی:
در این عصر با پیشرفت های سریع فناورانه و پویایی بازار، «نوسازی استراتژیک» در قالب حوزه مطالعه محوری در مدیریت کسب وکار ظهور کرده است. با نوسازی استراتژیک، سازمان ها به طور اساسی استراتژی، ساختارها و عملیات خود را برای حفظ رقابت و ارتباط در یک محیط در حال تغییر پیکربندی مجدد می کنند. این تحقیق به مجموعه گسترده ای از مبانی نظری پیرامون نوسازی استراتژیک با هدف ترسیم تکامل آن، درک اجزای اصلی آن و ترکیب یافته های کلیدی که حوزه را شکل داده اند، می پردازد. اهمیت نوسازی استراتژیک با افزایش نوسانات و عدم اطمینان در بازارهای جهانی بیشتر می شود. سازمان ها، خواه شرکت های چندملیتی بزرگ و خواه شرکت های کوچک، در موقعیت هایی قرار می گیرند که استراتژی ها و مدل های تجاری سنتی یک شبه منسوخ می شوند. توانایی درگیر شدن در نوسازی استراتژیک به سازمان ها اجازه می دهد تا با چرخش و انطباق، از فرصت های جدید استفاده کنند و خطرات مرتبط با اختلالات فناوری و فشارهای رقابتی را کاهش دهند. این مطالعه با شناخت فزاینده نوسازی استراتژیک نه تنها همچون یک اقدام انفعالی، بلکه به عنوان یک رویکرد فعالانه برای رشد و پایداری سازمانی انجام شده است. هدف این تحقیق ادغام رشته های متفاوت از نظر مبانی نظری با استفاده از یک رویکرد کتاب سنجی است که با مرور نظام مند متون تکمیل می شود. با انجام این کار، شناسایی تأثیرگذارترین مطالعات، مضامین غالب آنها و شکاف هایی دنبال شده که ممکن است در درک فعلی از نوسازی استراتژیک وجود داشته باشد. این رویکرد نه تنها به تثبیت دانش موجود کمک می کند، بلکه به برجسته کردن تحول این مفهوم در چهار دهه گذشته نیز کمک می کند. علاوه بر این، روشی ساختاریافته را برای ارزیابی تأثیر نوسازی استراتژیک بر عملکرد سازمانی و مکانیسم هایی که از طریق آن بر مزیت رقابتی تأثیر می گذارد، ارائه می دهد. این پژوهش ترکیب مبانی نظری موضوع نوسازی استراتژیک با شناسایی ابعاد کلیدی تحقیقات موجود و ارتباطات بین حوزه های تحقیقاتی پراکنده را با رویکرد کتاب سنجی بررسی می کند. این مطالعه از مرور مبانی نظری نظام مند برای شناسایی سطح سازگاری و تعمیم پذیری یافته های پژوهش در مطالعات موجود به روشی جامع و از رویکرد کتاب سنجی برای توصیف داده های موجود و هم رخدادی آن ها استفاده می کند. یافته ها، شش موضوع اصلی نوسازی استراتژیک را در مبانی نظری موجود شناسایی می کند: 1) سوابق، 2) شروع، 3) منطق، 4) ساختار، 5) فرآیند و 6) نتایج نوسازی استراتژیک و در انتها، ارتباطات بین حوزه تحقیق پراکنده را تحلیل و چارچوب مفهومی از نوسازی استراتژیک ارائه می شود.
ارائه چهارچوبی اکتشافی در ارزیابی نظام های حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات متعددی در خصوص ارزیابی و مقایسه نظام های حکمرانی انجام شده است، این مطالعه با هدف ارائه یک چارچوب یکپارچه حاصل از آنها است. تداوم و تغییرات در شیوه های حکمرانی جهانی نیازمند ارزیابی های عمیق است. هر نظام حکومتی بر اساس دلایل، راهبردها و فرآیندهای اجرایی مختلف اصلاح می شود، اما همه آنها یک هدف نهایی دارند و آن حفظ صلاحیت نظام حکمرانی است. به عبارت دیگر پذیرش و حمایت از نهادها به مثابه هنجارها، قواعد و رویه های یک نظام حاکمیتی مستلزم اصلاحاتی است که قابل ارزیابی است. در این مقاله سعی شد با مقایسه نظام های حکمرانی چارچوبی برای ارزیابی نظام های حکمرانی به دست آید. ارزیابی به شناسایی عملکردهای کلیدی، عملکرد پاسخگویی و بهبود بررسی و تغییر خط مشی کمک می کند. مزیت این چارچوب این است که می تواند تعامل شاخص های ارزیابی و بخش های مختلف سیاست گذاری را بررسی کند و اصلاحات لازم را برای دستیابی به اهداف آن نظام انجام دهد. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و کسب نظرات کارشناسان، شاخص های ارزیابی نظام های حاکمیتی استخراج و با استفاده از پیمایش و استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که از مهمترین شاخص های ارزیابی نظام حکمرانی ارزیابی داخلی و مستمر، پاسخگویی و حمایت از ظرفیت سازمانی ذی نفعان است.
طراحی مدل راهبردهای چابکی بقای کسب و کار با رویکرد قابلیت بازاریابی دوسویه و مدیریت آشفتگی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به طراحی الگوی راهبردهای چابک بر بقای کسب و کارها با رویکرد قابلیت بازاریابی دوسویه و مدیریت آشفتگی محیطی پرداخته شده است. همچنین، به شناسایی و تائید مواردی که مربوط به استراتژی چابکی و مدیریت آشفتگی محیطی و قابلیت بازاریابی دوسویه می باشد ، پرداخته شده است و ارتباط بین متغیرهای پژوهش نیز تبیین شده است. روش: در پژوهش حاضر برای شناسایی شاخص ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. همچنین جهت تاثیرگذاری و تاثیر پذیری متغیرها از نرم افزار میک مک استفاده گردید. جامعه آماری مدیران ارشد و اجرایی شرکت های عضو اتاق بازرگانی شیراز بودند. روش نمونه گیری این پژوهش، از روش نمونه-گیری گلوله برفی استفاده شد و به کمک این روش 13نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار مصاحبه برای جمع آوری نظر افراد استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، عوامل مربوط به راهبردهای چابک بر بقای کسب و کارها شناسایی و دسته بندی شدند. ابعاد مربوط به مدیریت آشفتگی محیطی و قابلیت بازاریابی دوسویه نیز شناسایی و تایید شد. از طریق نرم افزار میک مک تاثیرپذیری و تاثیرگذاری متغیرها نیز مشخص گردید. نتیجه گیری: باتوجه به اطلاعات بدست آمده می توان از انعطاف پذیری عملیاتی، آینده نگاری استراتژیک، سرعت نوآوری و هوشمندی رقابتی بعنوان استراتژی های چابک نام برد که همراه با قابلیت بازاریابی دوسویه بعنوان متغیرهای کلیدی و راهکار حیاتی برای بقای کسب وکارها در دوران آشفتگی و تغییرپذیری محیطی نام برد.
تأثیر یکپارچگی کانال های چندگانه همه کاره بر تجربه و بازگردانی مشتریان خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی در صنعت خرده فروشی، همواره بر رضایت مشتریان با بازگرداندن مشتری برای خریدهای بعدی تمرکز داشته است. تجربه ای که مشتری از تعامل با روش ها و کانال های فروشنده کسب می نماید، نقش بسزایی در حس رضایت و در نتیجه تکرار خرید ایفا می کند. این پژوهش از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ روش توصیفی-ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ است، هدف بررسی کانال های چندگانه و اثر آن بر راهبرد کانال همه کاره بر تجربه و بازگردانی مشتریان در صنعت خرده فروشی است. جامعه آماری مشتریان خرید اینترنتی اُکالا در تهران است که با استفاده از رویکرد کوکران، نمونه ای با حجم 156 نفر محاسبه شد. در این پژوهش پس از بررسی و تحلیل پیشینه ، مدل مفهومی پژوهش استخراج و پرسشنامه پژوهش بر آن اساس تنظیم شد پس از انجام اصلاحات با اعلام نظر خبرگان پژوهش، روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی لاوشه و آزمون آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شد. پس از تلخیص داده ها و پیش پردازش خروجی آن ها، داده ها با کمک نرم افزار SPSS به تحلیل آماری شدند. پس از برازش مدل مفهومی، فرضیه هابا استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS آزمون شدند.لذا عوامل اثرگذار بر تجربه و رضایت مشتریان و خرید مجدد آنها در خرده فروشی های برخط شناسایی گردید و مشخص شد جذابیت هویت برند، ریسک ادراک شده، رضایت خرده فروشی و رضایت تعاملی بر بازگشت مشتری تاثیر دارد. همچنین مشخص گردید که رضایت تعاملی، رضایت خرده فروشی، عدم قطعیت خرده فروشی، جذابیت هویت برند و هزینه های انتقال بر خریدسنجی حضوری و در نهایت بازگرداندن مشتریان موثر است.
شناسایی مؤلفه ها و سطح بندی ابعاد توسعه زیست بوم کارآفرینی فناورانه دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی فناورانه مجموعه پیچیده ای از اجزا و روابط است که امکان ایجاد و رشد شرکت های فناوری جدید را فراهم می سازد. این زیست بوم ها باید به وضوح تعریف و ارزیابی شوند تا به استقرار و توسعه مناسب خود برسند. هدف این پژوهش ترسیم مؤلفه های اصلی زیست بوم کارآفرینی فناورانه دانشگاه رازی برای توسعه چارچوب جامع این زیست بوم و سطح بندی ابعاد اصلی آن است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و باتوجه به ماهیت آن جزء پژوهش های آمیخته (کیفی - کمی) از نوع اکتشافی - متوالی و بر اساس گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی و اسنادی - میدانی می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه خبرگان کلیدی دارای سابقه مرتبط با موضوع پژوهش است که با 12 مصاحبه اشباع نظری محقق شد. در این پژوهش از روش های تحلیل تم مبتنی بر قیاس و تحلیل تفسیری - ساختاری بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج، 14 مؤلفه (حاکمیتی، مدیریتی، ساختار بودجه ای، ساختار نهادی، حمایت های نرم و سخت، اقدامات انگیزشی، مسئولیت پذیری، فعالیت های بازاریابی، شبکه سازی، اطلاع رسانی، الگوسازی، پیوندسازی و ترویج و نگرش) برای ابعاد اصلی زیست بوم کارآفرینی فناورانه در دانشگاه رازی شناسایی شد که ابعاد در سه سطح دسته بندی شدند. ابعاد بازار، سرمایه های مالی، سرمایه های انسانی و حمایت ها در سطح اول، فرهنگ در سطح دوم و سیاست ها در سطح سوم قرار گرفتند.
فراتحلیلی بر بهره برداری تجارت الکترونیک در عملکرد صادرات شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تجارت الکترونیک یکی از ابزارها و روش های نوین توسعه و گسترش صادرات است؛ بنابراین، درک و استفاده از چنین ابزاری برای ورود شرکت ها به بازارهای خارجی امری حیاتی است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل تحقیقات پیشین و ترکیب کمّی نتایج مطالعات در زمینه تأثیر تجارت الکترونیک بر عملکرد صادرات شرکت ها است. به همین منظور، تمامی مطالعاتی که به تحلیل ارتباط بین تجارت الکترونیک و عملکرد صادرات پرداخته اند، مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد فراتحلیل چند سطحی، مطالعات با استفاده از مدل پریزما از میان مقالات منتشرشده در بازه زمانی ژانویه 2000 تا نوامبر 2023 غربالگری شدند. داده های 27 مطالعه منتخب برای محاسبه اندازه اثر دسته بندی و با استفاده از نرم افزار CMA نسخه 2 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها، با تکیه بر معیار تفسیر کوهن، نشان می دهند که اندازه اثر کل مثبت و متوسط بوده و تأیید می کند که تجارت الکترونیک می تواند یک منبع راهبردی برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازارهای بین المللی عمل کند. نتایج همچنین نشان می دهد که عوامل دیگری نظیر ماهیت کالا، نوع صنعت، اندازه شرکت، تجربه صادراتی و بهره وری نیروی انسانی نیز در موفقیت صادرات تأثیرگذارند. این مطالعه تأکید می کند که صرف وجود بستر تجارت الکترونیک برای افزایش صادرات کافی نیست و باید با سایر عوامل ترکیب شود. به طورکلی، این تحقیق اطلاعات ارزشمندی را برای تصمیم گیری های آگاهانه در حوزه تجارت الکترونیک صادراتی برای کسب و کارها ارائه می دهد.
آسیب شناسی پوشش اتکایی بیمه زندگی و رتبه بندی عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیمه اتکایی، ابزار اصلی مدیریت خطر و سرمایه در دسترس بیمه گران است. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت موجود، آسیب شناسی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف عملکرد بیمه اتکایی زندگی در ایران است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته، به شناسایی عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید پوشش اتکایی زندگی شرکت های بیمه در ایران پرداخته شد و سپس با استفاده از مدل آنتروپی شانون، وزن دهی آن ها صورت گرفت. علاوه بر این، بر اساس یافته های تحقیق، ماتریس SWOT پوشش اتکایی بیمه های زندگی ترسیم شد. نتایج نشان داد که به ترتیب، ناکارآمد بودن سیستم ها، پایین بودن ضریب خسارت، پیچیدگی محاسبات، محدودیت های ایجادی قوانین و مقررات و ماهیت بلندمدت بیمه های زندگی از مهمترین عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید پوشش اتکایی زندگی است. پیشنهاد می شود شرکت های بیمه و بیمه مرکزی ایران در راستای اصلاح سیستم های نرم افزاری مورد نیاز برای انجام محاسبات نظام مند بیمه گران اتکایی، اقدامات لازم را انجام دهند تا امکان ارائه پوشش بیمه گران به راحتی فراهم شود. همچنین برگزاری دوره های پیوسته آموزشی جهت آشنایی مدیران اتکایی با پیچیدگی ها و مشخصات فنی این محصولات و به روز رسانی دانش ایشان پیشنهاد می شود. علاوه بر این، به دلیل ماهیت بلندمدت و سهم بالای بیمه های زندگی اندوخته دار از سبد بیمه های زندگی در شرکت های بیمه، خرید بیمه اتکایی یکی از روش های کنترل خطر پیشنهاد می شود.
تحلیل سیاست های آموزشی و پژوهشی کشورها با افق های پیش روی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل مبانی راهبردی سیاست های آموزشی و پژوهشی در کشورهای اسکاندیناوی است که افق امیدبخشی برای ارتقای حکمرانی آموزش عالی در بستر ملی مورد واکاوی قرار گرفته است. این مطالعه با رویکرد تفسیر و تاویل گرایی(تفسیر و تاویل گرایی) و مبتنی بر پنج پرسش اساسی پژوهش است. جامعه آماری با تأکید بر معیار فرهنگی شامل پنج کشور سوئد، دانمارک، فنلاند، نروژ و ایران می باشد. سیاست های آموزشی- پژوهشی در چهار کشور مبتنی بر اجرای طرح بولونیا بر اساس بافتار آن جامعه بوده است. این بررسی پس از مطالعه مقالات این حوزه و نیز تفسیر آراء و اثرگذاری سیاست های آموزشی و پژوهشی صورت پذیرفته است. بررسی مورد نظر در کشور ایران نیز در پاسخ به افق های پیش روی آموزش عالی با توجه به نهادهای علم و فناوری و اسناد مرتبط بر اساس برداشت ضمنی از برنامه های منتخب به انجام رسیده است. نتایج بررسی در کشورهای منتخب نشان داد سه عامل جایگاه اجتماعی، مشروعیت، و وابستگی منابع اهمیت دارد. این عوامل یک دیگر را تقویت کرده و رابطه ای تنگاتنگ میان آنها وجود دارد. جریان افکار در میان کشورهای اسکاندیناوی، تغییرات مشابه سایر نقاط اروپا را در سطح سیاست گذاری رقم زده است. در ایران بیشترین تأثیر در جهت گیری برنامه ها وجود دارد. زیرا سیاستگذاری درون زمینه اتفاق می افتد. لذا ریشه سیاست های آموزشی و پژوهشی کاملاً وابسته به زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. از این رو، به منظور افق های پیش روی آموزش عالی ایران، شبکه سازی فرهنگی، توسعه آگاهی عمومی، پویایی کنشگران و تقویت اجماع نخبگانی کشور پیشنهاد می گردد.
تحلیل هوشمندی رقابتی در کسب وکارهای مجازی با رویکرد اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله تحلیل هوشمندی رقابتی در کسب وکارهای مجازی است. این مطالعه از نظر هدف، پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، پیمایشی- مقطعی است. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی اساتید بازاریابی و مدیران اتحادیه کشوری کسب وکارهای مجازی است که با روش نمونه گیری نظری 21 نفر از آنها انتخاب شدند. حجم نمونه بخش کمّی نیز با فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش خوشه ای-تصادفی انجام شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی مطابق روش نظریه داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا است و در بخش کمّی از روش تحلیل اهمیت-عملکرد با نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد براساس الگوی پژوهش، شرایط علّی (هوش سازمانی، مشتری مداری و سیاست های رقابتی) بر پدیده محوری (هوشمندی رقابتی) تاثیر می گذارند. در این رابطه زیرساخت های هوشمند، زمینه و بستر لازم را فراهم می آورند و شدت رقابت نیز شرایط مداخله گر شناخته شد. مولفه های مذکور بر راهبردها و اقدامات (استراتژی بازاریابی هوشمند) اثر گذاشته و در نهایت به پیامدهایی نظیر مشارکت مشتریان، بهبود تجربه مشتریان و مزیت رقابتی پایدار منجر می شوند.
ارائه چارچوب راهبردی طراحی محصول در اقتصاد چرخشی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قتصاد چرخشی بنا به ضروریات جهانی به یک پارادایم نوین در عرصه اقتصاد و کسب و کار و همچنین زنجیره تامین تبدیل شده است. بنابراین آینده اقتصاد و کسب و کار ناچار است که به سمت اقتصاد چرخشی گام بردارد. بر این اساس رویه های طراحی محصول نیز دچار تغییر می باشد و می بایست خود را با اقتصاد چرخشی وفق دهد. در تحقیق حاضر مدلی راهبردی برای طراحی محصول در اقتصاد چرخشی در صنعت لوازم خانگی ارائه شده است، مدیران ارشد و خبرگان علمی دانشگاهی، به عنوان جامعه هدف تعیین شدند. با استفاده از یک رویکرد آمیخته(کیفی – کمی) ابتدا در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل طراحی شد و سپس با استفاده از رویکرد نگاشت شناختی روابط بین عوامل بررسی شده است. نتایج نشان داد کاهش ضایعات دارای بیشترین نزدیکی می باشد پس از آن کاهش ظرفیت زیست محیطی قرار دارد. ذینفعان دارای بیشترین سطح بینابینی بوده و پس از آن محدودیت منابع، منابع غیر مادی و فعالیت های کاری قرار دارند. ارائه ارزش مشترک در شبکه ارزش و اثرات زیست محیطی دارای بیشترین مرکزیت می باشند به عبارت دیگر در شبکه طراحی شده بیشترین اتصالات از طریق سایر عوامل به این عوامل اشاره شده می باشد. پس از آن ها الزامات ورودی و ارتباط بیشتر با مشتری دارای بیشترین درجه مرکزیت نشان داده می شوند.
شناسایی و تببین شاخص های مؤثر بر برندسازی کسب و کار خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، شناسایی و سطح بندی شاخص های مؤثر بر برندسازی کسب وکارهای خانوادگی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از منظر روش، به صورت آمیخته است. مشارکت کنندگان در بخش اول (کیفی)، صاحب نظران، اساتید دانشگاه در حوزه پژوهش و مدیران کسب وکارهای خانوادگی بودند و در بخش دوم (کمی)، مدیران و کارمندهای باسابقه از جمله پاسخ دهندگان سؤالات پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش اول، مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش دوم، پرسشنامه بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله اول، مبتنی بر مرور نظام مند مبانی نظری و تحلیل مضمون (رویکرد انعکاسی) بوده و در مرحله دوم برای سنجش تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرها از مدل سازی تفسیری - ساختاری استفاده شده است. بعد از جمع آوری کلیه مقالات این حوزه و همچنین تعداد 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته با جامعه هدف، 30 عامل شناسایی و نهایتاً 10 عامل از مبانی نظری و 2 عامل از بخش کیفی در قالب مبانی اصلی برندسازی کسب وکارهای خانوادگی انتخاب شدند که در بخش نهایی نتایج بیان شد که رهبر ماهر، توانایی پذیرش ریسک توسط مدیران و افراد متخصص بالا تأثیرگذارترین عوامل و عوامل پایداری در کیفیت، تعیین قیمت و استفاده از جدیدترین فناوری های تبلیغاتی تأثیرپذیرترین عوامل پژوهش حاضر هستند. نتایج پژوهش حاضر می تواند مبانی جدیدی در جهت تشکیل و ثبات برندسازی کسب وکارهای خانوادگی در کشور فراهم نماید.
مدل سازی تحلیل علل ریشه ای موانع انعطاف پذیری استراتژیک در کسب و کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، ارائه الگوی تحلیل علل ریشه ای موانع انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است. پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و در زمره پژوهش های کیفی و استفاده از روش تحلیل علل ریشه ای می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان، استادان دانشگاهی مشاورین شرکت و مدیران شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است روش نمونه گیری هدف مند غیراحتمالی به روش گلوله برفی، است. حجم نمونه تعداد 18 نفر با اشباع نظری، در مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش با روش تحلیل محتوا کیفی و کدگذاری باز، 33 شاخص موانع انعطاف پذیری استراتژیک شناسایی شده اند و شامل تمرکز بر گذشته، تأثیر گردش کاری، رقابت شدید، تغییرات سیاست ها و مقررات، فشارهای خارجی، تضاد اهداف، تنش ها و تداخل های داخلی، فرآیندها و روش های ناکارآمد، نوآوری نامناسب، مدیریت اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها، مشکلات فناوری، تجربه و نیروی کار، مقاومت به تغییر، ضعف در رهبری و تصمیم گیری، تداخل و محدودیت منابع، مشکلات مالی و ساختار و فرهنگ سازمانی غیرمنعطف هستند. مطابق نتایج پژوهش موانع اصلی انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی شامل ساختار سازمانی پیچیده، فرهنگ مقاوم به تغییر، کمبود منابع انسانی و مالی، مشکلات فناوری، و عدم شناخت مناسب از تغییرات محیط کسب وکار هستند. رفع این موانع نیازمند تغییر در ساختار و فرهنگ سازمانی، سرمایه گذاری در منابع انسانی و فناوری، و آموزش کارکنان است. همچنین، آموزش کارکنان و آگاهی بخشی در مورد تغییرات محیطی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با شناسایی 33 مانع انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی و ارائه چارچوب تحلیلی مبتنی بر تحلیل علل ریشه ای، گامی مهم در جهت توسعه نظریه در این حوزه می باشد.
تأثیر ادراک مدیران، گستره تغییر و رهبری بر انطباق استراتژیک با چرخش استراتژیک در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای کوچک بستر مناسبی برای توسعه فعالیت های کارآفرینی هستند. یکی از عوامل موفقیت کسب وکارهای کوچک این است که چرخه افول خود را با موفقیت پشت سر بگذارند. می توان از چرخش و انطباق استراتژیک برای مقابله با چرخه زوال در کسب وکارها استفاده نمود. از این رو، هدف پژوهش، بررسی تأثیر ادراک مدیران، گستره تغییر و رهبری انطباقی در شکل گیری انطباق استراتژیک با نقش میانجی چرخش استراتژیک است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای پژوهش از نوع علّی است. روش کار پیمایشی بوده، جامعه آماری پژوهش را کسب وکارهای نوپای شهر بوشهر تشکیل داده که تعداد آن 80 شرکت است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه در مقیاس پنج گزینه ای بود. برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا و برای آزمون پایایی پرسش نامه از شیوه آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای گستره تغییر، ادراک مدیران، رهبری انطباقی، انطباق استراتژیک و چرخش استراتژیک به ترتیب برابر با 983/0، 887/0، 931/0، 990/0، 975/0 محاسبه گردید، که مقداری بیشتر از7/0 هستند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ادراک مدیران بر انطباق استراتژیک تأثیر مثبت و معناداری ندارد؛ گستره تغییر بر چرخش استراتژیک؛ رهبری انطباقی بر چرخش استراتژیک؛ و چرخش استراتژیک تأثیر مثبت و معناداری بر انطباق استراتژیک دارد؛ در انتها، بر اساس یافته های پژوهش رهنمودهایی به مدیران کسب وکارهای نوپا ارائه شده است.
تبیین چگونگی پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک پرداخته شد. برای این منظور از توسعه مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری با استفاده از دو عامل واسطه ای اعتماد اولیه و ریسک درک شده استفاده شد. بنابراین، قابلیت توسعه مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، از طریق دو عامل واسطه ای اعتماد اولیه و ریسک درک شده، مبنای طرح فرضیات تحقیق بوده که از طریق آزمون معناداری اثر اجزای مدل بر روی پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک و با نقش میانجی این عوامل مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری تحقیق را مدیران ارشد و میانی بانک سامان در شهر تهران تشکیل دادند. تعداد 72 نفر از آن ها به شیوه غیراحتمالی در دسترس، نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفت و نتایج نشان داد عوامل موثر بر پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک را می توان شامل پیشایندهای انتظارات عملکرد و شرایط تسهیل کننده و عامل واسطه ای اعتماد اولیه دانست. هر دوی این پیشایندها از طریق اعتماد اولیه نیز اثرات قابل توجهی بر پذیرش این فناوری در بانکداری الکترونیک داشته اند، اما نقش ریسک درک شده به عنوان یک عامل واسطه ای در این مدل قابل توجه نبود. نتایج نشان داد که از میان پیشایندهای مدل توسعه یافته یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، تنها انتظارات عملکرد به طور مستقیم بر پذیرش این فناوری تأثیرگذار است و شرایط تسهیل کننده به خودی خود، تاثیر قابل توجهی بر پذیرش این فناوری ندارد.
تاثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با جوّ نوآوری و چابکی فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سبک رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی جوّ نوآوری و چابکی فکری بوده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت گاز استان خراسان رضوی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بوده و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. بر اساس یافته ها کلیه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفته است. نتایج آزمون سوبل نشان می دهد، شدت اثر غیرمستقیم رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه از طریق نقش میانجی متوالی جوّ نوآوری و چابکی فکری کارکنان برابر 138/0 بوده و لذا فرضیه اصلی تایید می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد رهبران باید تا نقش خود را در تقویت نوآوری و ایجاد فرهنگ و فضای ایده آل برای نوآوری مشخص نموده و ضمن ایجاد محیطی نوآورانه کارکنان را تشویق کنند تا ایده ها و مفاهیم را به شیوه ای مطمئن خلق کرده و به اشتراک گذارند.