فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توجه بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به اهمیت مسئله تربیت جلب شد و تلاش های فراوانی برای ایجاد تحول در فرآیند تربیت صورت گرفت. با این حال، پژوهش های انجام شده عمدتاً بر وجوه نظری تربیت متمرکز بوده و جنبه های عملیاتی آن مورد غفلت قرار گرفته است. آیت الله مهدوی کنیe، یکی از مبارزین انقلابی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر تربیت جوانان تمرکز داشتند، موفق شدند علاوه بر طرح مباحث نظری در حوزه تربیت، الگوی مدنظر خود را به صورت عملیاتی پیاده سازی کنند. ایشان این الگو را در مکان هایی مانند دانشگاه امام صادقj و حوزه مروی اجرا کردند. از این رو، واکاوی بیانات ایشان می تواند به ارائه الگویی نوین و عملیاتی در حوزه تربیت کمک کند. در این راستا، بررسی آثار مکتوب و سخنان آیت الله مهدوی کنیe در جلسات اخلاق مورد توجه قرار گرفته است تا با استخراج نکات مرتبط با تربیت، الگویی بازطراحی شده و منسجم از دیدگاه های ایشان به دست آید. آیت الله مهدوی کنیe تربیت را فرآیندی پیچیده و ظریف می دانستند که نیازمند هدایت و راهنمایی یک مربی توانمند و دلسوز است. ایشان به نقش کلیدی مربی و معلم در مسیر تربیت بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دادند. در دیدگاه ایشان، مربی باید فراتر از آموزش علم و دانش باشد و به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری برای تربیت شوندگان عمل کند. مربی با صبر و حوصله باید فضایل انسانی و ارزش های اسلامی را در افراد نهادینه کند. از این منظر، توجه به نقش مربی نه تنها به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک راهنما و الگوی رفتاری، بخش مهمی از فرآیند تربیت از دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe است. این نگرش جامع و عملیاتی به تربیت می تواند به ارائه الگویی کاربردی و موثر در حوزه تربیت اسلامی منجر شود.روش پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت و استخراج الگوی تربیتی ایشان با استفاده از روش تحلیل مضمون کیفی انجام شده است. تحلیل مضمون کیفی روشی مناسب برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند متون، سخنرانی ها و اسناد است که در این پژوهش با بررسی آثار مکتوب و بیانات آیت الله مهدوی کنیe به کار گرفته شده است. این روش شامل مراحل مختلفی از جمله کدگذاری، مفهوم بندی، مقوله بندی و تدوین گزارش است. در مرحله کدگذاری، محقق به دنبال مضامین و مفاهیم کلیدی در متن است. در مرحله مفهوم بندی، کدها بر اساس شباهت ها و تمایزاتشان در دسته های مجزا قرار می گیرند. در مرحله مقوله بندی، محقق روابط بین دسته ها را مشخص می کند و در نهایت در مرحله تدوین گزارش، یافته های پژوهش به صورت منسجم و سازمان یافته ارائه می شود. استفاده از تحلیل مضمون کیفی در این پژوهش به محقق کمک می کند تا دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت را به طور عمیق و دقیق درک کند و الگوی تربیتی ایشان را استخراج نماید.در همین راستا منابع مختلفی از جمله کتب منتشر شده از ایشان و همچنین صوت جلسات اخلاق برگزار شده در دانشگاه امام صادقj در نرم افزار MaxQDA بارگذاری و سپس در مرحله اول قطعاتی از متن که حاوی مضامین مرتبط با تربیت بودند استخراج و کدگذاری شدند. سپس کدها بر اساس وجوه مشترکشان در دسته های مجزا (مفاهیم) قرار گرفتند. در نهایت، مفاهیم مرتبط با یکدیگر تحت عنوان مقوله هایی (دسته بندی های عام تر) جمع شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار استفاده شده است.یافته ها: آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به منزله سازندگی، تزکیه و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه تعریف کرده اند که بدون ریاضت و رعایت اصل تدریج میسر نمی شود. ایشان معتقدند تربیت باید بر محور آموزه های «وحیانی - اسلامی» باشد و به صورت توأم از وجوه عاطفی و عقلانی بهره ببرد، ضمن اینکه در تقابل رویکرد نظری و عملی، تأکید بیشتری بر آموزه های عملی دارد. در این رویکرد تربیتی، خود فرد در اولویت قرار می گیرد و باید پیش از ورود به عرصه تأدیب دیگران، نسبت به تربیت خود همت گمارد. در فرآیند تربیت، آیت الله مهدوی کنیe اصولی همچون تحصیلی بودن، تقدم نفی رذائل بر کسب فضائل، واقع نگری، اختیاری بودن، رابطه معکوس سن و تربیت پذیری و ... را مطرح کرده و اصل تدریج را مهم ترین اصل در تربیت می دانند که تحقق سایر اصول را تسهیل می کند.در راستای تبیین الگوی تربیتی مدنظر آیت الله مهدوی کنیe، «مجراهای تربیت» نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجراها شامل عامل تربیت، لوازم، الزامات، امکانات، روش های تربیت و موانعی است که در مسیر تربیت ممکن است به وجود آیند. مقوله «مقصد تربیت» نیز از سه مفهوم اهداف، مخاطبان و خروجی تربیت تشکیل شده است که هر یک از این موارد در فرمایشات آیت الله مهدوی کنیe مورد اشاره قرار گرفته اند. از جمله عوامل دخیل در تربیت، عوامل قابل کنترل مانند محیط زندگی و عوامل غیرقابل کنترل نظیر اقتضائات زمانی و توارث مورد توجه هستند. به اعتقاد ایشان، نیت سازنده روح انسان است و شاکله آدمی از آن تشکیل می شود. این شاکله می تواند نیت ساز هم باشد، به این معنا که جنبه های روحی انسان به واسطه توارث، تربیت یا تأثیر از محیط باقی می مانند. این دیدگاه جامع و همه جانبه به تربیت، تأکیدی بر نقش فرد در خودسازی و ضرورت تدریجی بودن فرایند تربیت دارد و به تربیت به عنوان یک فرآیند پویا و پیچیده می نگرد که نیازمند هماهنگی بین وجوه مختلف عقلانی، عاطفی و عملی است.نتیجه گیری: الگوی طراحی شده از منظر آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به صورت فرآیندی تدریجی، تحصیلی، اختیاری و واقع نگرانه تعریف می کند که منشأ آن الهی و محتوای آن ثابت است. این فرآیند بر محور آموزه های وحیانی-اسلامی و با توجه به اقتضائات زمان به صورت برنامه مند در بستر خانواده و جامعه به معرفت بخشی می پردازد. نقطه آغازین این فرآیند مربی است که اقدامات وی با بهره گیری از روش های اصلاحی پیش برنده و مانع زدا، و با تکیه بر اصول تربیت، به صورت تصاعدی و هم افزا گسترش می یابد. هدف این فرآیند به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه با تمرکز بر وجوه عاطفی و عقلانی انسان در راستای تکامل فرد و جامعه است و نتیجه نهایی آن، افراد و جامعه ای کارآمد، منطقی و خاضع در برابر حق خواهد بود.
بازخوانش اعتبار و تضمین شرط عدم ازدواج مجدد در فقه و حقوق و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج مجدد درنظام فقهی وحقوقی ایران با حصول شرایطی تأیید شده است؛ اما پذیرش آن در نظام روان شناسی جامعه بانوان ایرانی با تردیدها و مسائلی روبه رو است و عدم حل مسائل یاد شده تبعات فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایجادکرده است. این امر زوجه را ترغیب کرده است تا به شرط عدم ازدواج مجدد در سند نکاح تمسک جوید. باوجوداین به اعتبارشرط مزبور خدشه وارد شده است ودرخصوص ضمانت اجرای تخلف ازشرط نیزاختلاف نظر وجود دارد. نگارنده معتقد است شرط مزبور با اجتماع شرایطی صحیح است و ابعاد روان شناسی و اصل انصاف مبرهن می سازد به همان ترتیبی که زوج حق ازدواج مجدددارد، زوجه نیز صلاحیت دارد تا باتوسل به شرط مزبور درقالبی صحیح، ازدواج مجدد زوج را محدود سازد. ریشهاصلی اختلافات به فقدان روش شناسی صحیح و عدم ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی در قوانین کشور برمی گردد. آنچه اهمیت داردتبیین ضمانت اجرایی مطلوب باروشی مناسب است به نحوی که حقوق همهاطراف حفظ شود. طبق یافته های پژوهش حاضر به نظرمی رسد باتوجه به ابعاد متعدد عقدنکاح، روش شناسی میان رشته ای مرجح، و از نظر حقوقی درصورت تخلف زوج از شرط، عقد دوم نسبت به زوجهاول، غیرنافذ و غیرقابل استناد، و اصلاح قوانین موجود ضروری است.
رویکردی بر مسائل و ضرورت های حقوق مالی زنان شاغل در پرتو آموزه های فقهی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز جوامع به نیروی متخصص و افزایش بانوان تحصیل کرده در مقایسه با سده های قبل، به بیشتر شدن اهمیت بحث های حقوقی فقهی درباره استقلال مالی بانوان و بررسی شرایط آن در بستر محیط خانواده منجر شده است. در آیات قرآن و احادیث و همچنین منابع فقهی و حقوقی، آثار مختلف این موضوع بررسی شده است؛ ولی با توجه به ابعاد مختلف آن هنوز ابهاماتی وجود دارد. برخی معتقدند خروج زن از منزل به هر منظوری که باشد، باید با موافقت همسرش باشد و برخی با ملایمت بیشتری معتقدند در صورت اشتغال زن و شرط ادامه آن، مرد نمی تواند زن را از شغل خود منع کند؛ بااین حال با توجه به سیاست های اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای انقلاب فرهنگی، امید است تا بانوان با بهره گیری از این ظرفیت ها در خانواده و اجتماع بتوانند در راه تأمین هدف های بنیادین و کلان شریعت حرکت کنند. بنابراین سؤال این است که ضرورت بررسی حقوق مالی زنان شاغل چیست؟ و با چه مسائلی روبه رو است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و یافته ها حکایت از این موضوع دارد که حقوق مالی زنان شاغل در ایران به دلیل کم توجهی پژوهشی نادیده گرفته شده است و این موضوع را در باب مسائلی مانند اجرت المثل و مهرالمثل و نفقه می توان بررسی کرد. در این مقاله به موضوعات مرتبط با حقوق مالی زنان شاغل نیز، ازجمله محدودیت های اشتغال زنان، قوانین اشتغال زنان، بارداری، زایمان، شیردهی، ساعت کار زنانِ دارای شرایط خاص، پرداخته شده است. نتیجه آنکه قانون پیش بینی هایی در این زمینه کرده است؛ اما در عمل ضمن مشاهده تضاد دوگانه رفتاری مدیریتی، متوجه می شویم که زنان در حوزه شغلی با ناملایمات بسیاری روبه رو هستند.
خودآگاهی خداوند در بیانات امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
23 - 42
حوزههای تخصصی:
صفت علم الهی، همواره از بحث برانگیزترین صفات خداوند بوده است. بحث از علم الهی، از جهت چیستی معلوم علم، به اقسام متعددی تقسیم شده است که در این میان، لحاظ ذات خداوند متعال به عنوان معلوم، بحث از خودآگاهی خداوند و مباحث در پیوند با آن را پیش می کشد. سابقه این مسأله را می توان در فلسفه های پیشا اسلامی، همچون فلسفه یونان و اسکندریه، کاوید، اما لااقل از اوائل قرن دوم هجری، به عنوان یکی از سؤالات الهیاتی مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است. در اواخر قرن دوم هجری، و پیش از آنکه «مابعدالطبیعه» و «اثولوجیا» مورد ترجمه قرار گیرند، مسأله خودآگاهی خداوند در بیانات امام رضا (علیه السلام) با تبیینی فلسفی به چشم می خورد. امام (علیه السلام) با به کار گرفتن واژه «المعلمه» خودآگاهی خداوند متعال را نفی می کند که با لحاظ ساختار سخن، نحوه استدلال و نیز لحاظ سائر بیانات ایشان (علیه السلام) روشن می شود، که تنها گونه ای خودآگاهی از خداوند سلب شده است، و این گونه عبارت است از علم حصولی به خود، که صرفاً به سبب حضور «دیگری» محقق می گردد.
بازخوانی انتقادی دیدگاه ابن حزم در مسئله ی علیت فاعلی خداوند بر اساس مبانی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ابن حزم متکلم سرشناسی است که توجه امروزه اندیشمندان مسلمان در جهان عرب به دیدگاه های او، بازخوانی تحلیلی دیدگاه های وی را ضروری می کند. او خداوند را علت عالم نمی داند، زیرا از طرفی معتقد است که اسمای الهی توقیفی است و از طرف دیگر علیت خداوند را مستلزم امور محالی از قبیل سلب اراده از خداوند، محدودیت قدرت و فعل الهی، منفعل بودن حق تعالی، ازلی بودن عالم و وجود بالقوه عالم در ذات خداوند می داند. ابن حزم غالب آرای خود در این مسئله را در انتقادات خویش بر کندی – بدون اینکه شخص کندی موضوعیت داشته باشد - ابراز می کند و ضمن تکفیر وی، اصل علیت را از خداوند نفی می کند. در مقابل، ملاصدرا – که بر اساس مبانی او دیدگاه ابن حزم مورد نقد قرار می گیرد - نه تنها اسمای الهی را توقیفی نمی داند، بلکه هر صفت کمالی و وجودی را بعد از اسقاط اضافات برای حق تعالی اثبات می کند. مبانی فکری ملاصدرا دیدگاه های ابن حزم را کاملاً انکار می کند و علیت را موجب سلب اراده از خداوند یا محدودیت قدرت او نمی داند. انفعال علت از معلول تنها در عالم مادی و آن هم از جهتی غیر از جهت اثرگذاری علت معقول است. این مقاله در جمع آوری مطالب به شیوه ی اسنادی و در پردازش داده ها از شیوه ی توصیفی و با تحلیل منطقی و عقلانی آن ها به نگارش درآمده است.
گستره شناسی حجیت «سیاق امتنان»
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
5 - 34
حوزههای تخصصی:
سیاق امتنان در قامت اثرگذاری شاخص در منابع احکام شرع خودنمایی می کند. اثبات حجیت امتنان و بیان کیفیت اثبات و محدودیت های این حجیت، از سایر بخش های بحث امتنان، اهمیت بیشتر و بنیادی تری دارد و سایر مباحث، برای این بخش در حکم مقدمه هستند. حجیت امتنان گاهی از باب تعمیم و تخصیص به وسیله علت، و گاه از باب ظهور عرفی، و گاهی از باب احراز غرض مولاست. هر کدام از این سه مورد، خصوصیات و ویژگی هایی دارند که در توجه به سیاق و ظهورگیری از آن، مؤثر بوده و در موارد مختلف، آثار متفاوت و محدودیت هایی را برای اعتبار سیاق امتنان به وجود می آورند؛ البته برخی محدودیت ها مربوط به صغرای قیاسی است که حجیت امتنان، کبرای آن را تشکیل می دهد. در این مقاله به اقتضای سیاق در موارد رخصت و عزیمت، احکام غیر الزامی و مراتب حکم پرداخته شده؛ همچنین محدودیت های قیاس در احکام وضعی، علت یا حکمت بودن امتنان، امتنان در حق عالم و مقدم، امتنان فعلی و شأنی، موارد خلاف امتنان، امتنان در مرفوع به حکم عقل و امتنان بر اساس مفاد دلیل، بررسی و در دو بخش «امتنان فردی، نوعی و قانونی» و «امتنان فردی و گروهی»، چند گونه از سیاق امتنان مطرح شده است.
ناهیدن (اقتراحی درباره یک واژه دشوار و ناآشنا در شاهنامه)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
219 - 230
حوزههای تخصصی:
در بیتِ «سرِ سرکشان اندرآمد به خواب/ ز تاسیدن بادپایان برآب» در بخشِ پادشاهی ضحّاک در شاهنامه، در نسخه ها به جایِ «تاسیدنِ» متنِ دکتر خالقی مطلق، صورت های «تازیدن»، «بازیدن»، «نالیدن»، «ناهیدن»، «بایندن»، «یابیدن»، «هانیدن» و «تاریدن» آمده است. مصحّحان و محقّقان شاهنامه هم ضبط های «ناویدن»، «تازیدن»، «بازیدن»، «نادیدن»، «تاسیدن» و «شافیدن» را از نسخه ها یا با تصحیحِ قیاسی برگزیده و درست دانسته اند. بر اساس قواعد تصحیحِ متون، نگاشته «ناهیدن» در حدّاقل دوازده دست نویس از سده های هشتم، نهم و دهم، نویسشِ دشوارتر و احتمالاً اصلی و درست است امّا ریشه و معنای دقیقِ این واژه بر نگارنده آشکار نیست و لازم است متخصّصانِ زبان شناسیِ تاریخی و لغتِ فارسی در این باره روشنگری و راهنمایی بکنند.
رویکردی به انگیزش اخلاقی درآیات وروایات از منظر روانشناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
39 - 76
حوزههای تخصصی:
انسان در ذات خودش وبه لحاظ فطری انگیزه بر انجام رفتار اخلاقی دارد.اما چرا انسانها در برخی موقعیت ها انگیزه بررفتارهای اخلاقی ندارند؟ویا حتی انگیزه بر رفتار غیر اخلاقی دارند.ودچار بی پروایی وشرارت می شوند. همین مسأله در آموزه های اخلاقی دین هم وجود دارد.سؤال اصلی مقاله این است که«چرا افراد متدین ویا مدعی دین داری با علم به الزامات اخلاقی دین، انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ندارند؟». ویا گاهی برخلاف دستورات اخلاقی دین عمل می کنند. بنابراین چه نسبتی بین باورهای دینی معطوف به گزاره های اخلاقی وانگیزش اخلاقی وجود دارد؟ از آنجائیکه مفهوم «انگیزش» و نظریه های مربوط به آن در«روان شناسی» مورد بحث قرار می گیرد ومفهوم«انگیزش اخلاقی»در«روانشناسی اخلاق »از مباحث مهم وکلیدی است. به همین جهت این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی درصدد تبیین عوامل وموانع «انگیزش اخلاقی» از منظر نویی موسوم به «روانشناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات وروایات است .حاصل ونتیجه اینکه، عوامل درونی مانند«ضعف اراده»،«ضعف ایمان»و«بی تقوایی» وغلبه«امیال وغرایز»و«عدم آگاهی» وغفلت، موانع انگیزش اخلاقی است.همچنین عوامل بیرونی مانند خانواده،نظام تربیتی وآموزشی جامعه،ارتباطات اجتماعی حقیقی ومجازی ورفتارهای حکومت، مؤثر در انگیزش اخلاقی افراد هستند.
مسئله منحصر به فرد بودن دین در پدیدارشناسی کلاسیک دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
199 - 224
حوزههای تخصصی:
مسئله دین نزد پدیدارشناسان کلاسیک دین ماهیتی منحصر به فرد، متمایز و مجزا دارد که هرگز قابل تحویل به امری تاریخی اجتماعی و سیاسی نیست و باید در جایگاه و ارزش خودش یعنی دارای ذات دینی، مقدس و فرا تجربی در نظر گرفته شود. روش در اینجا به روش تحلیلی-انتقادی به نقد مبانی و مفروضات منحصربه فرد بودن دین پرداخت می شود. یافته ها؛ پیامدهای این نگاه به پدیده دین اینهاست : (1)ذات محوری که باعث تحویل کثرت به وحدت و تاریخ زدایی و تعمیم سازی از پدیدارهای دینی می شود و بدون توجه به بسترها و تفاوت های اجتماعی و فرهنگی، ساختارها و الگوهای غیر تاریخی محض مطالعه می شود. از این رو کارکرد این جهانی دین مغفول می ماند. (2)مستلزم تصور الهیاتی، ایدئولوژیکی و مدافعانه، فرض امر متعالی ، متافیزیکی و توجه به کانون دین و واقعیت وجودی آن و جایگزینی عمل دینی به جای مطالعه دین است.(3) قیاس ناپذیری، گریز از تبیین و اکتفا به توصیف محض پدیدارهای دینی و تصدیق باور دیندار درجهت حفظ جایگاه و ارزش دین و لذا محصول آن (4)یافته های شخصی، غیرواقعی دفاع ناپذیر و فاقد ارزش علمی است.واژگان کلیدی: پدیدارشناسی کلاسیک دین، دین منحصربه فرد، امر مقدس، دیندار، غیرتحویل گرایی
بررسی محدوده ی شمول عبارت "إنّه لا یحبّ المسرفین" با تکیه بر آراء مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
93 - 110
حوزههای تخصصی:
از میان مصادیق متعدّدی که در قرآن برای "اسرافذکر شده است، تنها در دو مورد از آیات، عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَبه کار رفته است. با توجّه به این مطلب که عبارت "إنّه لا یُحِبُّبر نهایت دور بودن افراد از رحمت خدا اشاره داشته و در قرآن در مورد مصادیق خطیری چون "کفربه کار رفته است، این سؤال ایجاد می گردد که آیا عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَ"، مطلق بوده و به معنای نهایت دور بودن تمام اسرافکاران در حدّی از اسراف، دورترین افراد از رحمت الهی می باشند؟ نگارندگان این سطور، سعی بر آن گماشته اند تا با ترتیب دادن این پژوهش و با روش توصیفی-تحلیلی، و با بهره گیری از آراء مفسّران، به این پرسش، پاسخ دهند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، عبارت "إنّه لا یُحِبُّ المُسرِفینَ"، فقط در آیات 141 سوره ی انعام و 31 سوره ی اعراف به کار رفته است که این دو آیه، در دو سیاق مشابه به کار رفته ، و اسلوب ساختاری خاصی را دنبال می کنند؛ بدین شکل که در هر دو سیاق، از شرک و دروغ بستن بر باری تعالی، سخن به میان آمده است. وجود عباراتی مشابه در سیاق هر دو آیه، احتمال پیروی هر دو آیه از ساختار واحد را تقویت می کند. بنابراین، هرچند هر اسرافی در هر حدّ و مصداق، نزد خداوند ناپسند بوده و به دوری از رحمت او می انجامد، امّا وجود این عبارت به طور خاص در این دو آیه، این مطلب را می رساند که اسرافکاران مورد بحث این دو آیه که افارد مشرک و دروغ پرداز به خدا هستند،
راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
59 - 79
حوزههای تخصصی:
«حدیث» به عنوان حکایتگر سنت، ازجمله مهم ترین منابع اصلی استنباط احکام و معارف اسلامی است. برخی از احادیث، در فرایند نقل وانتقالِ تُراث حدیثی تا عصر حاضر دچار عللی، ازجمله زیاده های واقع بر متن شده اند. تعداد این متون، اندک است؛ اما پژوهشگر در فرایند اعتباریابی و نیز فهم و ورود حدیث به چرخهٔ حجیت و عمل، ناگزیر از شناسایی این موارد است. این نوشتار در پیِ پاسخ به این سؤال است که راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر احادیث چیست؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع مکتوب و اسناد موجود، به شناساندن راه های اساسی شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث اقدام کرده است. ازجمله راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر روایات عبارت اند از: بهره گیری از نسخ خطی، تحلیل متن پژوهانه، بهره گیری از دانش تخریج و مصدریابی روایت، توجه به نقش راوی در فرایند انتقال تُراث حدیثی.
تبیین جایگاه امنیت غذایی در مناسبات آبی ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی یکی از مولفه های مهم در روابط میان کشورها شده و در رابطه با تاثیر آن در مناسبات هیدروپلیتیک میان کشورها مطالعات مختلفی انجام شده است. این نوشتار با هدف واکاوی نقش امنیت غذایی و تحلیل تاثیر آن در روابط میان کشورها به دنبال پاسخ به این پرسش است که امنیت غذایی و منابع آب در روابط میان ایران و عراق چه تاثیری دارند؟ استدلال فرضیه پژوهش بر آن است که امنیت غذایی یکی از متغیرهای راهبردی در مناسبات هیدروپلیتیک میان دو کشور است. بدین منظور با رویکرد ترکیبی از منابع کتابخانه ای، اسناد و روش دلفی متمرکز بر مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با متخصصان ایرانی و عراقی متغیرها شناسایی شده، سپس با روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک نتایج تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهند پس از شناسایی و تحلیل ساختاری رابطه میان متغیرها، اهمیت منابع آبی برای امنیت غذایی یکی از متغیر های راهبردی و کلیدی به شمار می رود. روابط متقابل بیانگر آن است که امنیت غذایی با حوزه های مربوط به توسعه و امنیت در هر دو کشور توامان در ارتباط است و این نشان دهنده اهمیت بالای این جستار موضوعی در روابط بین دو کشور دارد.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت جسم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
سلامت جسمانی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت معنوی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است .در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد.و با دور روش پیشگیری و درمان در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که نقش نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت جسم انسان تأثیرگذار می باشند؟ نظام اخلاقی قرآن با دو روش؛ پیش گیری و درمان در صدد تأمین سلامت جسم انسان می باشد .آگاهی بخشی، زدودن رذایل اخلاقی، رعایت بهداشت و پاگیزگی در ابعاد، پاگیزگی بدن و لباس و بهداشت جنسی و بهداشت تغذیه از روش های پیش گیری نظام اخلاقی قرآن در سلامت جسم می باشند. روش های درمان به دو بخش روش درمان از طریق اسباب باطنی و معنوی و درمان از طریق اسباب ظاهری تقسیم می شوند. تقوا، صله رحم، نماز ، قرآن ، دعا، توبه و استغفار از روش-های اسباب باطنی و روزه داری، پرهیز از اسراف و پرخوری انیز مهم ترین اسباب مادی در سلامت جسم می باشند.
دراسة المعوّقات الّتي تواجه خرّيجي اللُّغة العربيّة وآدابها بشأن ريادة الأعمال في مجال العلاج الطبيعيّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهدت ریاده الأعمال فی مختلف المجالات العلمیّه نموّاً کبیراً فی العالم . وتعتبر ریاده الأعمال والتسویق الهدف الأساسیّ فی مجالات العلوم المختلفه، ویضمن دیمومه هذا المجال تحویله الدینامیکیّ للمجتمع المتلقّی وریاده الأعمال فی مجال العلاج الطبیعیّ والصحّه، والاهتمام بکلّ زوایاها المجهوله والمهمّشه أحیاناً. فهی علی مستوی اللُّغه العربیّه وآدابها، تحتلّ مکانه ذات أهمّیه. وهی بخلاف ما یعتقد الرأی العامّ الذی یعتبرها مقصورهً على بعض المهن المحدّده وتعتمد من قبل مؤسّسات معیّنه، یمکنها تحدید مسارات ووجهات نظر جدیده ربّما لاینتبّه لها الآخرون، ولا یُعیرون اهتماماً لما یجری فیها من تزویر وتغییر. ولکن هذه القضیّه لا تعتبر الحلّ المطلق لکلّ القضایا. وبطبیعه الحال، لا تخلو من العقبات. حاول هذا البحث التعرّف إلی المعوّقات والتحدّیات الّتی تواجه ریاده الأعمال فی مجال العلاج الطبیعیّ لخرّیجی اللُّغه العربیّه وآدابها باستخدام المنهج الوصفیّ التحلیلیّ وتعزیزه بمصادر المکتبات إذ تبیّن نتائج الدّراسه أنّ تحسین المرافق العامّه، سیکون له تأثیر إیجابیّ فی استقطاب المزید من السُّیّاح فی القطاع الصحّی ممّا یتطلّب تحرّکاً وتفاعلاً متناغماً ومسؤولاً. وعلیه فإنّ لخرّیجی اللُّغه العربیّه دوراً محوریّاً فی هذا المجال، إذ ینبغی لهم التعرّف إلی ثقافه شعوب الدول الأُخری الّتی تسهم فی کثره عدد السُّیّاح، فضلاً عن عدم الاقتصار علی مایرونه وعلی ما یُوکل إلیهم من الأمور. علیهم خلق أفکار جدیده تناسب واقع الحال کلّ حین لتمکّنهم من تلبیه احتیاجات السُّیّاح، إضافهً إلی ترجمه بعض المصنّفات الصحّیه والطبّیّه، لأنّ توافر الموارد العلمیّه والحدیثه یوجب رغبه السُّیّاح وإقبالهم. فی هذا الصدد، یُقترح زیاده الدراسات الهادفه منها لاکتشاف الإمکانیّات الطبیعیّه والمحلیّه وإیجاد أفکار ریادیّه، وورشات تعلیمیّه یمکن تطبیقها بواسطه خرّیجی اللُّغه العربیّه وآدابها وتخصّصات أخرى.
مطالعه تطبیقی قوانین و مقررات ناظر بر رازداری بانکی در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مقاله حاضر بررسی مطالعه تطبیقی قوانین و مقررات ناظر بر رازداری بانکی در حقوق ایران و آمریکا است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: رازداری بانکی در حقوق آمریکا به مجموعه قوانین، مقررات و استانداردهایی اطلاق می شود که برای جلوگیری از فساد و تقلب در صنعت بانکداری طراحی شده است. این قوانین شامل مواردی هم چون تشدید مجازات های تقلب و فساد بانکی، افزایش نظارت و کنترل بر بانک ها، تشدید الزامات گزارش دهی مالی و افشای اطلاعات حساس می شود. هم چنین، در صورت شناسایی تقلب و فساد بانکی، نهادهای قضایی آمریکا می توانند از روش های تحقیقاتی مختلفی هم چون بازرسی، پرونده برداری، تحلیل داده ها و... استفاده کنند تا به شناسایی و پیگیری این جرائم بپردازند.
نتیجه: بانک های دولتی در خصوص کارمندان صرفاً طبق شرایط ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی یعنی در صورت ورود خسارت توسط کارمندان ناشی از نقص وسایل اداره اقدام به پذیرش مسئولیت نموده است که از این حیث در نظام حقوقی ما، خلاء قانونی وجود دارد؛ اما درصورتی که به دلیل خطای تصمیم گیری و مدیریتی در بانک ها، اطلاعات مالی اشخاص منتشر شود می توان بانک را جدا از شخصیت حقوقی مدیرانش به استناد ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی مورد مؤاخذه مستقیم قرارداد؛ اما می توان با استناد به بند ج ماده ۳۵ قانون پولی و بانکی کشور کلیه خسارات را از بانک های دولتی نیز مطالبه نمود.
اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. در ابتدا بسته آموزشی استخراج شده و توسط متخصصین از لحاظ اعتبار محتوایی با روش شاخص نس بت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم مدرسه خلیج فارس ارومیه بودند که در سال ۱۴۰۲-۰۳ تحصیل می کردند و ۳۰ نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و به مدت ۱۳ جلسه توسط نویسنده سوم در تاق سمعی بصری مدرسه خلیج فارس آموزش مفاهیم دینی به صورت قصه را دریافت نمودند. لازم به ذکر است قبل از اجرای جلسات آموزشی، از هر دو گروه پیش آزمون و در انتها پس آزمون به عمل آمد. در این مطالعه دانش آموزان پرسش نامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (۱۳۸۸) و والدین پرسشنامه خشم محمدکریمی (۱۳۹۱) را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل نمودند و داده های مطالعه به روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم دینی به روش قصه منجر به افزایش رشد اخلاقی (۰۵/۰>p) و کاهش خشم (۰۰۱/۰>P) دانش آموزان پایه ششم شد. نتیجه گیری: از نتایح مطالعه استنباط می شود استفاده از روش های آموزشی مانند قصه مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بر بهبود رفتار و شناخت دانش آموزان مؤثر است.
نقش قواعد حقوق بشری در تفسیر قراردادهای سرمایه گذاری از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
395 - 412
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توسعه دانش و تکنولوژی، و نیاز به کسب این فناوری ها، کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته را به سمت کشورهای صاحب تکنولوژی سوق می دهد. فلسفه انتقال تکنولوژی ایجاب می کند که برای جا نماندن از کاروان پیشرفت اقتصادی، با اتخاذ تدابیر منطقی نسبت به ورود و بومی سازی این فناوری ها از طرق صحیح اقدام نماییم. یکی از ابزارها در این مسیر قراردادهای سرمایه گذاری خارجی است. این قراردادها در ورود فناوری در حوزه های مختلف نقش بی بدیلی دارند و می توانند کشور میزبان را در دست یابی به اهداف توسعه ای یاری کنند. یکی از پر چالش ترین مباحث در این حیطه هنگامی به وقوع می پیوندد که برای رفع اختلاف میان طرفین قرارداد، به مراجع حل اختلاف و داوری برخورد نماییم. در این هنگام تفسیر و منظور واقعی بند بند قرارداد می تواند بسیار مهم و تعیین کننده باشد. هدف این پژوهش بازشناسایی بررسی و مداقه در نقش قواعد حقوق بشری در تفسیر قراردادهای سرمایه گذاری از منظر حقوق بین الملل بوده است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در همه انواع قراردادهای سرمایه گذاری، چه داخلی و چه بین المللی بحث تفسیر و عیان شدن مقصود واقعی طرفین قرارداد از تنظیم آن از اهمیت به سزایی برخوردار است.
نتیجه: تفسیر قراردادهای سرمایه گذاری بین المللی هنگامی چالشی تر و با اهمیت تر می گردد که پای حقوق بشر درمیان باشد. به خصوص با توسعه حقوق بشر و ورود نسل های نوین به این حیطه تفسیر قراردادهای سرمایه گذاری از این منظر نیز مداقه بیشتری می طلبد. در حقیقت مقصود واقعی از تفسیر، کشف مقصود تنظیم کنندگان قرارداد نیست بلکه رفع ابهام و زدودن نکات مبهم قرارداد می باشد.
گونه شناسی آیات توحید افعالی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱۸
11 - 21
حوزههای تخصصی:
انسان ها آن گونه زندگی می کنند که باور و عقیده دارند، ازاین رو ایمان و اعتقادات قلبی نقشی اساسی در زیست اخلاقی انسان دارد، اما نکته مهم این است که همه موضوعات و آموزه های اعتقادی نقش یکسانی در زندگی و تربیت اخلاقی افراد ندارند و تنها برخی از موضوعات اعتقادی هستند که در این رابطه بسیار تأثیرگذارند. بنابراین یافتن نقطه های اثرگذار اعتقادی بر تربیت اخلاقی افراد امری ضروری است. توحید افعالی به عنوان یکی از آموزه های مهم اعتقادی، آثار تربیتی فراوانی به دنبال دارد که در جای خود بیان شده است. این پژوهش که به روش توصیفی استنباطی سامان یافته، برجستگی و اهمیت این آموزه دینی و اعتقادی را به وسیله گونه شناسی آیات توحید افعالی در قرآن نمایان ساخته و به اثبات رسانده است و با بیان راز و رمز اسنادهای مکرر امور به خدای متعال حکمت توجه به این آموزه دینی را تبیین کرده است.
چندهمسری از منظر کتاب مقدس و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
26 - 41
حوزههای تخصصی:
در مباحث مربوط به خانواده مسئله چندهمسری مورد توجه علوم مختلف به ویژه علوم انسانی و دینی بوده است و از موضوعات قابل اهمیت در حوزه مباحث فرهنگی و اجتماعی به شمار می آید. کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) و قرآن نیز آموزه هایی در این باره بیان کرده اند. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تطبیقی روشن گردید که از میان گونه های مختلف چندهمسری صرفاً گونه تعدد زوجات در عهد عتیق به صورت ضمنی (داستان های انبیا و احکام فقهی) و در قرآن به صورت صریح مورد پذیرش قرار گرفته است. در عهد جدید نیز اگرچه درباره جواز آن صراحتاً چیزی گفته نشده است، اما هیج تصریحی بر ممنوعیت آن وجود ندارد (برخلاف آموزه های دین مسیحیت). قرآن در عین آنکه صراحتاً تعدد زوجات را مجاز دانسته، اولویت را به گونه تک همسری داده است؛ ازاین رو برخلاف ظاهر عهد عتیق تعداد مجاز زوجات را صراحتاً محدود و احکام سختگیرانه ای را برای آن وضع کرده است. در کتاب مقدس تبیینی از تعداد مجاز و سایر احکام تعدد زوجات نمی توان یافت. همچنین برخلاف کتاب مقدس که به حکمت و مصلحت تعدد زوجات نپرداخته، قرآن حکمت جواز آن را مصالح اجتماعی بیان کرده است.
Mulla Ṣadrā's Moral Realism and its Effects on Pure Life(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
49 - 71
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Moral realism means that moral values are real regardless of feelings and emotions, collective agreement, and the orders of anyone. This article aims to explain the relationship between Mulla Ṣadrā's viewpoint and moral realism, as well as the influence of his thoughts on our lives. METHOD & FINDING: The research benefitted from an analytical-descriptive method. At first, by referring to all the works of Mulla Ṣadrā, his moral ontological foundations were deduced, and based on his statements and foundations, it was analyzed in an integrated manner and finally, its effect on pure life has been explained. We have concluded that based on Mulla Ṣadrā's idea, he is a realist. We can enumerate the following shreds of evidence to prove this claim: 1) The reality of the moral criterion, 2) The criticism of divine command theory, 3) The real basis of moral judgments, 4) The consequences of moral judgments, and 5) The manifestation of inner attributes. Additionally, we have demonstrated that action based on the realistic foundations of Mulla Ṣadrā will direct life towards a divine life with true happiness and will suggest a different way of life.CONCLUSION: Action based on the realistic principles of Mulla Ṣadrā will guide life towards a divine life with true happiness and will suggest a different way of life.