فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به هدف"واکاوی عوامل کلیدی مؤثر برافزایش طلاق بین زوجین ساکن شهر آباده" انجام شده است. شرکت کنندگان شامل مدیران و روان شناسان فعال مراکز مشاوره (59 نفر) و زوجین در شرف طلاق (با محدودیت سنی 20 تا 60 سال به تعداد60 نفر) در مجموع 119نفر در شهر آباده بودند. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شد. روش تحقیق شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (شیوه توصیفی همبستگی) بود. روایی از نوع محتوایی در هر دو شیوه کیفی-کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در بخش کمی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج در نهایت نشان داد، عوامل شخصیتی- خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل جسمی- روان شناختی و عوامل مالی- اقتصادی، بر افزایش طلاق تأثیر معنادار دارد. به نظر می رسد داشتن یک شخصیت فردی قوی، همراهی خانواده ها، تقویت درآمد اقتصادی، بهبود شرایط جسمی و روانی زوجین و حضور در محیط های آرام و شاد در کنار توجه ویژه زوجین و خانواده های آن ها به مقوله های فرهنگی قبل از شکل گیری ازدواج از مواردی است که می تواند تا حدود زیادی از بروز طلاق و پیامدهای منفی حاصل از آن جلوگیری نماید.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تضادهای کارگری در دوره پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روابط صنعتی و تضادهای کارگری، از پدیده های مهم اداره اجتماعات دوره معاصر است که باید موردتوجه عمیق برنامه ریزان و مسئولان اداره امور هر جامعه قرار گیرد. ازآنجایی که کارگران، ازمهمترین کنشگران بخش صنعت اقتصاد هستند، توجه به روابط آن ها با سایر کنشگران صنعتی، می تواند نقش بسزایی در درک تغییرات کلان جامعه داشته باشد. با توجه به این که در دوره رضاشاه، به تدریج نظام روابط صنعتی در حال شکل گیری بود، این تحقیق تلاش داشت با شناسایی عوامل مؤثر بر تضادهای کارگری در این دوره، از نواقص پژوهشی موجود بکاهد و به محققین و سیاست گذاران این حوزه، یاری رساند. روش مورد استفاده در این تحقیق، مطالعه تاریخی می باشد. روند کار بدین صورت بود که از بین 120 منبع مشخص شده، 27 منبع دست اول، علمی و با مستندات دقیق انتخاب شدند. ابتدا توصیفی دقیق از بازه زمانی مورد بررسی ارائه شد و سپس وقایع مهم مرتبط تاریخی در رابطه با روابط صنعتی و تضادهای کارگری به صورت زنجیره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با توجه به مبانی نظری تحقیق، تلاش شد تا مدلی برای این دوره ارائه گردد. همچنین، از روش اسنادی برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که در این دوره، به تدریج تعداد کارگران صنعتی در حال افزایش است، دستمزد کارگران صنعتی اندک است، کارگران وضعیت رفاهی مناسبی ندارند و اتحادیه های کارگری و حرکت های کارگری به شدت سرکوب می شوند. نتایج تحقیق نشان دهنده آن بود که اختلالات هنجاری، رابطه ای، نمادی و توزیعی بر روابط صنعتی این دوره اثرگذار بوده است و علی رغم دستیابی به برخی توافقات و پیمان های جمعی، بیشتر فرآیندهای حل تضاد با شکست مواجه شده است.
بررسی راهبردی ساختار قدرت در شبکه کنشگران مساله هفتم آبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
123-156
حوزههای تخصصی:
امروزه سیاستگذاری های اجتماعی-فرهنگی در اغلب کشورها نمایانگر تغییرجهت به سوی ساختارهای شبکه ای و اجتماعی است. ویژگی اینگونه سیاستگذاری ها تبادل حجم قابل توجهی از مذاکرات و گفتگوها میان کنشگران کانونی با اهداف متفاوت است. پژوهش حاضر درصدد است ساختار قدرت شبکه کنشگران دست اندکار در مساله هفتم آبان (روزمعروف به برگزاری بزرگداشت کوروش) را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف با مطالعه اسناد و تکنیک گلوله برفی 22 کنشگر دست اندکار مساله را شناسایی کرده و با ابزار پرسشنامه نیمه ساختاریافته به گرداوری داده های مورد نیاز پرداخته است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای UCINET، Net Draw و visone محاسبه، تحلیل و نمایش داده شده اند. برای تحلیل شبکه مورد نظر از مفهوم مرکزیت در شبکه و شاخص های مرکزیت درجه، بینابینی، بردار ویژه و بتا استفاده شده است. با وجود وضعیت مطلوب شبکه از نظر سرعت گردش اطلاعات و همکاری، یافته ها حاکی از وجود دو کانون در شبکه است که موجب دو قطبی شدن شبکه شده است. در یک قطب شبکه نیروهای مدیریتی- امنیتی قرار دارند و در سوی دیگر نهادهای مدنی ونیروهای اجتماعی؛ هر کدام از این دو قطب در پی نیل به اهدافی هستندکه با یکدیگر تعارض دارند. خروج از این وضعیت نیازمند ورود نهادهای بالادستی با رعایت بی طرفی و با نگاه همگرایانه است.
مسجد و ارتباطات انسانی؛ مطالعه ظرفیت های ارتباطی مسجد در اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
9 - 35
حوزههای تخصصی:
ارتباطات، راه حل بسیاری از مسائل موجود در جامعه جدید بوده و تنها از طریق ارتباط است که پیوند شکننده میان اجزای اجتماعی در جامعه توده ای حفظ می شود. مسجد به عنوان یکی از کانون های محوری ارتباطات در سنت ایرانی اسلامی، از ظرفیت ها و کارکردهای مختلفی در سازمان دهی و گسترش ارتباطات، برخوردار بوده که در طول تاریخ به اقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی، جلوه های متنوعی یافته است؛ در سده معاصر، شاخص ترین تجلی ظرفیت ارتباطی مسجد را می توان در نسبت با انقلاب اسلامی ایران، موردتوجه قرارداد که از این رهگذر، جایگزین نمودن یک نظم نوین اجتماعی با رویکرد دینی را پی می جوید. پژوهش حاضر با هدف شناخت ظرفیت ها و ابعاد ارتباطات انسانی مسجد در نظام اسلامی به مطالعه دیدگاه متفکران مسلمان معاصر در این حوزه پرداخته است؛ به این صورت که آرا و ایده های سه متفکر محوری (امام خمینی ره، آیت الله خامنه ای و مرتضی مطهری) - به عنوان شخصیت های فکری و سیاسی که در شکل گیری و استمرار انقلاب اسلامی بیش از دیگران به مسئله مسجد و دلالت های ارتباطی آن اهتمام داشته اند- به روش تحلیل مضمون، موردمطالعه و تحلیل قرارگرفته است. این آرا و ایده ها در قالب 11 مضمون دسته بندی شد که در نسبت با سطوح ارتباطات انسانی، سطوح مختلف ارتباط با خدا، ارتباط با خود (تأمل و تفکر)، ارتباطات میان فردی (ارتباطات تنگاتنگ امام جماعت و مردم)، ارتباطات گروهی (حلقه های فکری و معرفتی) و ارتباطات عمومی (خطابه و روشنگری) را با محوریت توحید در برمی گیرد. ارتباطات در مسجد از خودسازی و اجتماع توحیدی حول ارتباط با خدا شکل گرفته و تا سامان نهادهای اجتماعی امتداد می یابد.
آینده پژوهی فعالیت سازمان های خبری ایران با تأکید بر پسا کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا هر چند به ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی و مرتبط با نظام سلامت داشت، در واقع پدیده ای چندبعدی بود که آثار و پیامدهای آن در حوزه های گوناگون از جمله رسانه و خبررسانی قابل رصد و رهگیری است.ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش کرونا در تحول فعالیت های خبری و فناورانه در سازمان های خبری ایران در آینده انجام شده است. برای نیل به این هدف از روش کیفی در دو بخش، شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و همچنین مطالعه نقش عوامل پستل در سازمان های خبری ایران در دوران پساکرونا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را مدیران رسانه و استادان رشته ارتباطات تشکیل داده اند و یافته ها بیانگر آنند که افزایش سرعت در تولید محتوا، گرایش مخاطب به استفاده از اطلاعات کپسولی، مرگ رسانه های رسمی با توسعه پلتفرم های شبکه های اجتماعی، پدیده اینفلوئنسرها و مرجعیت خبری آنها، استفاده از هوش مصنوعی، بهره گیری از اینترنت اشیا و واقعیت افزوده، کاهش رسانه های چاپی، کاهش محتواهای ارتباط چهره ای و رو در رو، افزایش محتواهای سطحی و گسترش استفاه از پادکست ها، فراگیر شدن کاربرد فناورهای نوین در حوزه خبر، دستیابی گسترده به اطلاعات ملت ها و امکانات تحلیل و پردازش آنها، کاهش حجم فیزیکی اطلاعات، تبدیل هر فرد به منبع اطلاعاتی مجزا، تبدیل مدل های کسب و کار از سنتی به دیجیتال و تولید و انتشار محتوا در مقیاس بالا به عنوان مهم ترین تحولات در محتوای تولید شده از سوی سازمان های خبری به ویژه از دیدگاه فناورانه در آینده محسوب می شوند.
جایگاه دیپلماسی غذایی در گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
229 - 326
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین عوامل اجتماعی و فرهنگی بازدارنده ارتباط کلامی موفق در میان زوجین ناراضی از زندگی زناشویی در شمال شرق شهر تهران است. این مطالعه با رویکرد کیفی و ابزار داده بنیاد انجام شد. 12 زن و مرد با نمونه گیری در دسترس و مصاحبه نیمه ساختاریافته و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش تا حد اشباع نظری مطالعه شدند. بر اساس نتایج، در مدل نهایی، ارتباط کلامی ناموفق همسران، به عنوان مقوله مرکزی تعیین شد و 30 مفهوم به دست آمد که این سی مفهوم در 13 مقوله حاصل شد. شرایط علّی باعث ضعف دل بستگی، ضعف اقتصادی و ضعف سلامت جنسی می شود. همچنین عوامل شخصیتی و عوامل فرهنگی به عنوان مداخله گر هستند و پیشینه فردی، هم کفو نبودن و پیشینه خانوادگی به عنوان زمینه ای محسوب می شوند. راهبردهایی که مصاحبه شوندگان ارائه داده اند، گفتگو، از خودگذشتگی، مطالعه و درمان، پیشرفت تحصیلی و اقتصادی بوده است. فروپاشی و طلاق قانونی یا عاطفی از آثار و پیامدهای ارتباط کلامی ناموفق می باشد.
ارائه نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی با راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیچ مکتبی به اندازه اسلام برای دانش و آگاهی ارزش قائل نیست و هیچ دینی مانند دین اسلام انسان ها را از خطر جهل برحذر نداشته است. مدیریت دانش مفهوم تازه ای نیست و بیشتر حاصل کار تمدن های قدیمی از جمله تمدن اسلام و ایران است. بسیاری از فیلسوفان علم بر این امر تاکید دارند که هر جامعه ای نیازمند به مجموعه دانشی است که متناسب با حافظه تاریخی، فرهنگی و به طور کلی، سازگار با محیط زندگی آن جامعه باشد. در این میان کشورهای اسلامی مخصوصا ایران با داشتن فلسفه زندگی خاص و فرهنگ متفاوت با دیگر کشورها، به تئوری های خاص خود نیاز دارند. با وجود مطالعات فراوانی که در حوزه مدیریت دانش انجام گرفته است تعداد بسیار کمی از تحقیقات به مدیریت دانش با رویکرد ایرانی و اسلامی پرداخته اند و تحقیق جامع و معتبری در این خصوص مشاهده نگردید. این امر پژوهشگران را برآن داشت تا با استفاده از روش کیفی و راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به مطالعه و بررسی در حوزه مورد اشاره بپردازند. هدف این پژوهش این است که ضمن مقایسه مدل های مختلف مدیریت دانش و بررسی چرخه مدیریت دانش در ادبیات مدیریت و منابع اسلامی، نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی را ارائه کند. در این پژوهش با هفده نفر از خبرگان مصاحبه اختصاصی صورت گرفت که براساس تحلیل داده های جمع آوری شده و پس از فرآیند کدگذاری سه مرحله ای متن مصاحبه ها 235 کد نهایی، 80 مفهوم نهایی و 29 مقوله به دست آمد و سپس نظریه مدیریت دانش ایرانی اسلامی مطرح شد.
پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط موضوعی با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
32 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی واکنش پذیری هیجانی براساس روابط ابژه با نقش واسطه ای ظرفیت ذهنی سازی بود. این مطالعه با روش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر تهران بود که به این منظور 272 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، مقیاس واکنش پذیری هیجانی(ناک و همکاران، 2008)، روابط ابژه و واقعیت سنجی( بل، 1995) و عملکرد بازتابی(فوناگی و همکاران، 2016) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزار 22 spss مورد تحلیل قرار گرفت. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود و نتایج پژوهش نشان داد که روابط ابژه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق ظرفیت ذهنی سازی می تواند واکنش پذیری هیجانی را پیش بینی کند و مولفه خودمیان بینی در میان سایر مولفه های روابط ابژه سهم بیشتری را در تببین واکنش پذیری هیجانی داشته است. بنابراین براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوهای روابط اولیه مادر و کودک به همراه توانایی ذهنی سازی در کنارهم می توانند نقش بسیار مهمی در پیش بینی واکنش پذیری هیجانی در دوران بزرگسالی افراد داشته باشند.
باز تعریف ابعاد مختلف سرزندگی در مراکز تجاری شهر تهران: مطالعه موردی مراکز تجاری چند منظوره بزرگ مقیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
176 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: سرزندگی به طور مشخص به مفهوم تنوع فعالیت ها در عرصه همگانی و سازگاری آن با فضاهای شهری در چهارچوب نظامی از قرارگاه های رفتاری به حساب می آید. در این بین مراکز تجاری با دربرداشتن سهم قابل توجهی از مساحت مجموع شهر و نیز پرمخاطب ترین فضا در میان شهروندان به سبب بهره مندی از برقراری تعاملات مطلوب اجتماعی در مکان، برآورنده نیازهای متفاوت انسانی با ارائه اختلاطی از کاربری ها می باشند. سرزندگی از جمله کیفیت های مطلوب زندگی قلمداد می شود که در همبستگی اجتماعی شهروندان نقش بسزایی دارد. هدف نهایی برنامه ریزی شهری تأمین شرایط مناسب زندگی در شهر و محیط های وابسته به آن از جمله مراکز خرید است که رابطه نزدیکی با مفهوم سرزندگی و قابل زندگی بودن در شهر دارد. هدف از این پژوهش ارتقاء کیفیت محیطی مراکز تجاری چندمنظوره بزرگ مقیاس کنونی و آتی شهر تهران بوسیله شناخت و بازتعریف ابعاد سرزندگی در این فضاهاست.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش دلفی در مرحله انتخاب مراکز تجاری و روش تحلیل محتوا در مرحله بازشناسی مولفه های سرزندگی انجام شد. برای انجام این پژوهش، از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه این پژوهش مراکز تجاری بزرگ شهر تهران و متخصصان معماری، معماری منظر، طراحی شهری و برنامه ریزی شهر بودند. در نمونه گیری کیفی جهت انتخاب مراکز تجاری مطلوب، 19 مورد با استفاده از روش دلفی برگزیده شد. در گام بعدی جهت مصاحبه با متخصصین موضوعی، در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌ ﻪ به بهره گیری از روش نمونه گیری نظری ﺑﺎ 46 ﻧﻔﺮ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. برای کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. به منظور سنجش قابلیت اعتماد و تائیدپذیری یافته های پژوهش از روش های تماس مستمر با محیط پژوهش، ارائه یافته ها به برخی از اعضای جامعه پژوهش و اخذ نظرات ایشان و نیز کدگذاری توسط پژوهشگری دیگر بهره گرفته شد.یافته ها: در ابتدا براساس مولفه ها و معیارهای سرزندگی که در مرور پیشینه ها و نیز مبانی نظری به دست آمده است، تحلیل معمارانه 19 مرکز تجاری منتخب انجام شد. سپس با مرور مجموعه اطلاعات و داده های حاصل از مصاحبه با اساتید و کارشناسان و بررسی آن ها از زوایای گوناگون، سرانجام 58 مفهوم در ارتباط با سرزندگی فضایی از طریق کدگذاری باز استخراج شد. پس از طی شدن مراحل تقلیل داده ها، در پاسخ به پرسش پژوهش، 11 بعد برای مفهوم سرزندگی در مراکز تجاری شهر تهران به دست آمد که شامل احیای مکان، تعلق به مکان، تناسبات فضایی، انسجام موقعیت ها،مردم داری، زیبایی شناسی منظر، ایمنی، تنوع، کالبد بنا، ارتباطی و گشایش فضایی است.نتیجه گیری: پژوهش حاضر به صورتی خاص بر مراکز تجاری و سرزندگی آنها از ابعاد خاص پژوهش تمرکز داشته است. فضاهای تجاری با در بر داشتن «فرم» در بعد کالبد و «محتوا» در بعد فعالیت به صورتی مکمل، در دو مولفه عین و ذهن در قالب عناصری زیبایی شناختی، بصری، کالبدی، ادراکی در یکدیگر عجین شده اند و دارای بارمعنایی واجد اهمیتی هستند. این موضوع برانگیختن حس خاطره انگیزی، سرزندگی و غنای حسی در لبه خیابان و فضاهای ارزشمند پیرامونی را سبب می گردد که می تواند به صورتی بسیار اثرگذار به عمق بافت های ساختمانی اطراف خیابان نیز نفوذ نماید. طبق نتایج به عمل آمده از سایر پژوهش ها، مبتنی بر نتایج حاضر، بایستی فرآیندهای طراحی کیفیت گرا را جایگزین فرآیندهای طراحی کمیت گرا به منظور نیل به مقاصد تفریحی برجسته از جمله مراکز تجاری در راس قرار داد. سرزندگی با ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیبایی شناسی و کالبدی یک محیط مرتبط است و می تواند ضمن پوشش دادن تمامی نیازهای مرتبط با ابعاد تاثیرگذار این پژوهش در جهت نیل به اهداف مطرح برآید
مردم نگاری شبکه ای نظام سلیقه ای نفوذداران مهاجر افغانستانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
صنعت تأثیرگذاری مجازی و خرده فرهنگ های مرتبط با آن به عنوان پدیده ای نوظهور در فرهنگ دیجیتال، توجه پژوهشگران را جلب کرده است. این خرده فرهنگ، به دلیل ماهیت پادگفتمانی خود، عادت های فرهنگی را تغییر داده و منازعات عقیدتی را تشدید می کند. پژوهش حاضر به بررسی اثرافکن ها مهاجر افغانستانی به عنوان مقوله ای فرهنگی-اقتصادی می پردازد و فنون تأثیرگذاری آنان را بر اساس نظریه «مدیریت تأثیرگذاری» و «تحلیل نمایشی» تحلیل می کند. برای این منظور، 40 اثرافکن مهاجر افغانستانی عمدتا خانم که در فضای اینستاگرام فعال هستند، انتخاب شده اند. در این مقاله، با نت نگاریِ داده های بصری (تصاویر، استوری ها و ایموجی ها) و متنی (کامنت ها و پست ها)، از خلال یک گونه شناسی هشت وضعیتی، نشان داده می شود که اثرافکن ها چگونه برای کسب درآمد، سلیقه مخاطبان را دستکاری می کنند و با ایجاد میل به مصرف تظاهری نزد دنبال کنندگان، به کالایی سازی حیات شخصی خود می پردازند.
پیش بینی الگوی تغییرات جنسی مرگ و میر در ایران با استفاده از مدل سازی شبکه عصبی (1401- 1410)(مقاله علمی وزارت علوم)
مرگ و میر یکی از مولفه های کلیدی پویایی جمعیت است که به همراه باروری و مهاجرت، موجب تغییر در حجم، رشد، توزیع و ترکیب جمعیت می شود. در بستر توسعه اقتصادی و اجتماعی، امید زندگی زنان نسبت به مردان افزایش یافته است، که این موضوع تأثیر عمیقی بر نسبت جنسی جمعیت سالمند در آینده خواهد داشت. از این رو، مطالعه حاضر به تحلیل روند تفاوت های جنسیتی مرگ و میر در کشور ایران از سال 1344 تا 1400 می پردازد و در ادامه با استفاده از مدل سازی مبتنی بر شبکه عصبی، روند تغییرات مرگ و میر زنان و مردان و همچنین شاخص نسبت جنسی مرگ و میر را برای ده سال آینده (1410-1401) پیش بینی می کند. شبیه سازی ها در نرم افزار متلب و بر اساس داده های مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج پیش بینی حاصل از مدل سازی شبکه عصبی نشان می دهد که تا سال 1410، تعداد مرگ و میر به ترتیب برای کل جمعیت، مردان و زنان به 6/12، 8/13 و 4/11 درصدرسیده و روندی افزایشی خواهد داشت و نسبت جنسی مرگ و میر از عدد 22/104 در سال 1401 به 54/106 در سال 1410 خواهد رسید. نکته کلیدی در پیش بینی تغییرات اجتماعی و جمعیتی، تمرکز بر روندها به جای پیش بینی دقیق اعداد است. این موضوع اهمیت دارد زیرا رفتارهای انسانی ممکن است تحت تأثیر حوادث غیرمنتظره قرار گیرند. نتایج شبیه سازی همچنین زنگ خطر و هشداری برای برنامه ریزان محسوب می شود تا برنامه های حمایتی جامع و دقیقی به منظور کاهش تفاوت جنسیتی مرگ و میر ارائه دهند.
برآمدن مطالبات اقتصادی، یک نظریه زمینه ای از مطالبات اقتصادی زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مطالبه گری حقوق شهروندی از مفاهیمی است که در دنیای مدرن، توجه شهروندان و دولت را به خود معطوف ساخته است. پیش از این چنین مفاهیمی برای ملت ناشناخته بود، ولی امروزه شهروندان آگاهی بیشتری از حقوق شهروندی خود کسب نموده اند. از آنجایی که مطالبه گری اغلب خصیصیه جوامع مدرن تلقی می شود، پرداختن به وضعیت مطالبه گری در بستری سنتی-مذهبی ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت مطالبات اقتصادی زنان و وضعیت مطالبه گری آن ها در بستر شهر یزد انجام شده است. با راهبرد نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند 13 نفر از زنان برای مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع کامل اطلاعات ادامه یافت. داده های به دست آمده پس از تبدیل به متن با استفاده از سه مرحلیه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در مجموع 12 مقولیه اصلی برساخت شده است. مقولات برآمده شامل برهمکنش حقوق و تکالیف دولت/ ملت، دغدغه های اقتصادی فراگیر، گذشت های مادی، کنش های مطالبه گرانه پیشینی، نارضایتی از کژکارکردهای اقتصادی – سیاسی، کاهش تاب آوری اقتصادی، برآمدن مطالبات اقتصادی، مطالبه گری اقتصادی، کنش های اقتصادی معطوف به خود-معطوف به دیگری، تحقق/انباشت مطالبات اقتصادی، پیامدهای سیاسی-اعتقادی و پیامدهای روانی تحقق/عدم تحقق مطالبات و ... است که نتایج حاصل از آن در قالب مدل پاردایمی و نظریه تجربی ارائه شد. نتایج کلی نشان می دهد که شهروندان در مواجهه با پدیدیه مرکزی «برآمدن مطالبات اقتصادی» با راهبردهای مختلفی اعم از مطالبه گری اقتصادی درصدد تحقق آن برآمده و یا با گریز از مطالبه گری از مطالبات خود می گذرند. همچنین پیامدهای تحقق یا عدم تحقق مطالبات، در سطوح اجتماعی، سیاسی-اعتقادی و روانی نیز ارائه شده است که توجه سیاستگذاران در این زمینه ضرورت دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اعتماد جوانان شهر تهران به اخبار رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهه کنونی عرصه رقابت رسانه ها بوده و ادامه حیات هر رسانه منوط به میزان توانایی آن در جلب اعتماد مخاطب است. هدف از پژوهش حاضر، شناخت میزان اعتماد جوانان شهر تهران به اخبار رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. جامعه آماری عبارت از جوانان 35-18 سالشهر تهران است که با استفاده از جدول کوهن مورگان و کرجسای، 384 تن از آنان به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای توزیع به نسبت، اقدام به نمونه گیری شد. برای گردآوری داده ها از شیوه پیمایش و ابزار پرسش نامه محقق ساخته، و برای تجزیه وتحلیل آن از نرم افزار آماری spss استفاده شد. برای تعیین روایی این پرسش نامه از روش اعتبار صوری و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و با توجه به آنکه ضریب مذکور در تمامی موارد بیش از 7/0 بود پایایی آن تایید شد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که، 8/13 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد خود به اخبار صداوسیما را بسیار کم،2/24 درصد کم،8/37 درصد متوسط،8/20 درصد زیاد و 4/3 درصد نیز بسیار زیاد ارزیابی کرده اند، این یافته ها همچنین گویای آن است که بین میزان دین داری، اعتماد به نظام سیاسی، مصرف رسانه و اعتماد به عملکرد رسانه ای با میزان اعتماد به اخبار رسانه ملی رابطه همبستگی از نوع مستقیم وجود دارد ، در تبیین این روابط می توان استنباط کرد که باتوجه به استقرار حکومت دینی در ایران و وابستگی رسانه به نظام سیاسی، افرادی که از میزان دین داری بیشتری برخوردار هستند، اعتماد بیشتری به نظام سیاسی داشته، عملکرد رسانه را قابل اعتماد دانسته و به استفاده از آن پرداخته و اعتماد بیشتری به اخبار این رسانه دارند.
میزان و نوع استفاده کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی از شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی میزان و نوع استفاده کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی از شبکه های اجتماعی مجازی طراحی و اجرا شده است. روش پژوهش: این تحقیق، توصیفی بوده و روش آن پیمایشی، ابزار اندازه گیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل می دهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه مصرف رسانه ای پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تأیید شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که 29.4 درصد کارکنان یک تا دو ساعت و 26.6 درصد دو تا سه ساعت در شبانه روز از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. کارکنان مورد مطالعه بیشتر جهت دریافت اخبار از تلگرام و جهت دریافت آموزش های گوناگون از صفحات اینستاگرام استفاده می کنند و همچنین کمترین استفاده مربوط به تولید محتوا می باشد. کارکنان از بین شبکه های اجتماعی مورد مطالعه بیشتر استفاده کننده واتساپ بوده (میانگین 2.91 در مقیاس اندازه گیری 1 تا 5) و کمترین رتبه مربوط به استفاده از فیسبوک، با میانگین 1.59 می باشد. در مجموع، «میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی» و در کل، استفاده از شبکه های اجتماعی توسط کارمندان بنیاد مستضعفان با میانگین بالای 2.5 نزدیک به حد وسط 3 قرار دارد.نتیجه گیری : بر اساس پژوهش حاضر کارکنان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان مصرف رسانه ای بیش از حد متوسط داشته اما در خصوص تولید محتوا ضعیف بوده اند.
سبک زندگی نسل ها و همه گیری کرونا، تغییرات و پیامدها (تأکید بر گذران فراغت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
195 - 224
حوزههای تخصصی:
فراغت با ویژگی های انتخابی و آزادانه بودن مهم ترین بستر تجلی سبک زندگی است. گروه های مختلف نسلی دارای الگوهای متفاوتی از گذران فراغت هستند. مواجهه «نسل ها» با همه گیری ویروس کرونا و شدت تغییرات سبک زندگی و پیامدهای منتج از آن به دلایل مختلف، متفاوت است. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تغییرات گذران فراغت به عنوان شاخص سبک زندگی در سه نسل جوان، میانسال و سالمند قبل و در حین همه گیری ویروس و احصای پیامدهای آن است. روش کمی در این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری، کلیه شهروندان شهر تهران هستند که براساس فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته مصاحبه شدند. سه الگوی فراغتی سنتی، مذهبی و مدرن در نسل های جوان، میانسال و سالمند احصا گردید. الگوی فراغت سنتی در همه نسل ها با شدت متفاوت کاهش داشته و الگوی فراغت مدرن با شدت متفاوت در همه نسل ها افزایش داشته است. در نسل سالمند بیشترین کاهش الگوی فراغت سنتی در حین پاندمی رخ داده و در نسل جوان شاهد افزایش الگوی فراغت مدرن در این زمان هستیم. الگوی فراغت مذهبی نیز در دوران کرونا افزایش محدودی در جوانان و میانسالان داشته ولی در بین سالمندان در حد محدودی با کاهش مواجه شده است. ویروس کرونا روند موجود فردی شدن را افزایش و تسهیل نموده است. پیامدهای مرتبط با تغییرات فراغت متأثر از این ویروس، عادت به تنهایی و تنهاتر شدن خانواده و فرد ایرانی بالأخص سالمندان، تضعیف بسترهای انتقال و درونی سازی ارزش های بین نسلی و درون نسلی و تمایل بیشتر به فراغت های فردی و رسانه محور است.
مطالعه جایگاه زبان های ملّی و محلی در اَسناد سیاستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۵۵-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مطالعه جایگاه زبان ملّی و زبان محلی در سیاست های نهادی کشور را مدنظر دارد و برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی اَسناد و سیاست های سه نهاد آموزش وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما و دیگر اسناد فرادست مهم و تأثیرگذار در این گستره (منشور حقوق شهروندی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، نقشه جامع علمی کشور، سند چشم انداز 1404 و نقشه مهندسی فرهنگی کشور) بهره گیری شده است. از داده های پژوهش، 8 مقوله اصلی استخراج شد: زبان فارسی عنصر هویت بخش، پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی، اشاعه زبان، خط و ادبیات فارسی در گستره فراملّی، زبان فارسی به مثابه ابزاری برای ترویج دین، تقویت زبان و خط فارسی بستری برای ترویج علم، نشر و آموزش زبان فارسی، زبان رسانه و محیط آموزش، ضرورت توجه به زبان های محلی و مسئله دوزبانگی و اولویت و لزوم توجه ویژه به تقویت زبان، ادبیات و خط فارسی. یافته ها دلالت بر آن داشت که در میان مقولات مستخرج از اسناد و سیاست ها، به غیراز دو مقوله «پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی» و «ضرورت توجه به زبان های محلی و مسئله دوزبانگی» که به حفظ زبان و هویت محلی پرداخته اند، در سایر مقولات تنها به تقویت و ترویج زبان ملّی اشاره شده است.
واکاوی کیفی کافه نشینی به مثابه زیست پنهان دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۹۲-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
کافه نشینی مفرّی به منظور تجربه سبک های تازه زندگی و رهایی از فشارهای هنجاری مسلط و رسمی برای زنان جوان است این پدیده همچنین بستری برای نمایش و تعامل زنانگی های متنوع خارج از چهارچوب های سنتی برای تعامل و گفت وگو فراهم می آورد تا دختران بدون ترس و واهمه از فشارهای سنتی و اجتماعی، سبک های جدید زندگی را تجربه کنند و از این طریق هویت خود را به نمایش بگذارند. با توجه به اهمیت هویت و خود، نظریه کنش متقابل نمادین به فهم بهتر این پدیده کمک می کند، زیرا خودادراکی دختران در تعاملات روزمره اجتماعی شکل می گیرد. پژوهش حاضر که با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (اشتراوس و کوربین) انجام شده، به بررسی کافه نشینی به مثابه زیست پنهان در میان دختران مجرد ۱۶ تا ۳۵ ساله در منطقه مرکزی شیراز پرداخته است. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و استراتژی نمونه گیری نظری، با ۳۰ نفر از دختران که به طورپیوسته به کافه ها مراجعه داشتند، مصاحبه های عمیق انجام شد. داده ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد که به شناسایی ۱۱۸مقوله فرعی، ۱۴ مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی با عنوان «تمایل به زیست پنهان» منجر گردید. شرایط علّی مؤثر در بروز این پدیده شامل فشارهای اجتماعی، محدودیت های خانوادگی، خشونت های فرهنگی، باورهای افراطی مذهبی و مشکلات اقتصادی و نشانگر آن بود که ساختارهای سلسله مراتبی پدرسالارانه و نابرابری های اجتماعی ریشه اصلی محدودیت های جامعه هستند. همچنین، شرایط زمینه ای شامل افزایش آگاهی، استقلال مالی، تغییر سبک زندگی و دل بستگی های مکانی به تقویت عاملیت زنان منجر شده و آنان را قادر به مقابله با ساختارهای پدرسالاری و تصمیم سازی ها در عرصه اجتماعی و عمومی کرده است. درنهایت، وجود شرایط مداخله گری چون تغییرات هویتی، سبب ساز تجربه جدید و تازه از زندگی (در قالب اتخاذ راهبردهایی چون فردگرایی، عادت گرایی، تنوع طلبی، مُدگرایی، مصرف گرایی و رقابت جویی) به شکل پدیده کافه نشینی و تمایل به زیست پنهان از سوی دختران شده است. این راهبرد پیامدهایی همچون دگرگونی ارزش ها و فاصله گرفتن از کانون خانواده را در پی دارد.
Parental Involvement and Its Influence on Academic Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Parental involvement in education is widely recognized as a critical factor influencing children's academic success. This qualitative study seeks to explore the varied aspects of parental engagement and understand its direct and indirect effects on student outcomes. The objective is to delineate how different forms of involvement contribute to academic achievement and to identify the barriers that parents face in engaging with their children's educational processes.
Methodology: The study employed a qualitative methodology, focusing exclusively on semi-structured interviews to gather comprehensive data from 24 participants, including parents, students, and teachers. The interviews aimed at achieving theoretical saturation and were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis. The participant selection was purposive, ensuring a diverse demographic representation to capture a wide range of experiences and insights.
Findings: Three main themes were identified from the analysis: Types of Parental Involvement, Impact of Involvement on Student Outcomes, and Barriers to Parental Involvement. Under these themes, multiple categories were explored, such as Emotional Support, Academic Assistance, and Financial Support, which significantly enhanced academic performance and student well-being. Barriers identified included work and time constraints, economic factors, and cultural attitudes, which hindered effective parental engagement.
Conclusion: The study underscores the significant positive effects of diverse types of parental involvement on students' academic outcomes and emotional well-being. It also highlights several socio-economic and cultural barriers that can restrict parental engagement. Addressing these barriers is crucial for facilitating more effective parental involvement, which is essential for optimizing student achievement.
شناخت تجربه زیسته زنان نسل نو ساکن شهر بوشهر از تأثیرات جهانی شدن
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
48-68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجربه زیسته زنان نسل نوِ ساکن شهر بوشهر از تأثیرات جهانی شدن صورت گرفته است. در چارچوب مفهومی این پژوهش، جهانی شدن به عنوان فرایندی چندبُعدی در نظر گرفته شده که از طریق تحولات فرهنگی، اجتماعی و فناورانه، زیست جهان افراد را دگرگون می سازد. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که با نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه های عمیق با ۲۰ زن متولد دهه های ۷۰ و 80 ساکن شهر بوشهر انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل تماتیک مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهند که زنان نسل جدید تحت تأثیر جهانی شدن، تجاربی همچون پذیرش ارزش های فراملی، سبک زندگی سیال، تقابل هویت سنتی و مدرن، فردگرایی فزاینده و مواجهه با چالش های چندگانگی فرهنگی را از سر می گذرانند. این تجارب زیسته حاکی از همگرایی با الگوهای جهانی و درعین حال تنش های ناشی از حفظ عناصر هویتی بومی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جهانی شدن نه تنها سبک زندگی، باورها و نگرش های این نسل را متحول کرده، بلکه عاملی برای شکل گیری «هویت های ترکیبی» و بازتعریف نقش های جنسیتی در بستر شهری ایران بوده است.
رسانه الکترونیکی و کپی رایت در فضای اینترنت
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
45-58
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری رسانه الکترونیکی بر حقوق مالکیت معنوی و امکان حمایت از این حقوق در فضای اینترنت نیاز به پاسخگویی به این پرسش های اساسی را مطرح می کند که؛ رسانه الکترونیکی چه تأثیرگذاری بر حقوق مرتبط با مالکیت معنوی دارد؟ همچنین پرسش های دیگری نیز مطرح است اینکه آیا نظام سنتی حمایت از مالکیت معنوی قابل تسری به نقض این حقوق در اینترنت نیز هست؟ نظام حقوق ملی و بین الملل چه راه کارهایی برای حمایت از این حقوق ارائه می نمایند؟ با استفاده از روش توصیفی و تحلیل و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای یافته های تحقیق بیانگر این است که موضوع نقض حقوق مالکیت معنوی در رسانه الکترونیکی به طور روزافزونی اهمیت یافته است، زیرا با ظهور رسانه الکترونیکی، انقلابی در زمینه انتشار اطلاعات ایجاد گردیده است.به دلیل جایگزینی آثار الکترونیکی با اشکال سنتی چاپ و نشر کتاب، امکان بازتولید، کپی برداری، اقتباس و انتشاراطلاعات به طور گسترده ای فراهم گردیده است. اینترنت باعث گردیده که کشف موارد نقض مالکیت معنوی بسیار دشوار باشد، زیرا در اغلب موارد، نقض این حقوق از سوی اشخاصی صورت می گیرد که نمی توان آنها را شناسایی کرد.