فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
249 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های الگوی ایجاد شفافیت سازمانی در راستای ارتقای سلامت اداری با میانجیگری رسانه های اجتماعی انجام شد.روش پژوهش: برای انجام پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کیفی، از حیث بُعد مطالعه از نوع کتابخانه ای و میدانی، بر اساس هدف پژوهش، بنیادی و از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، 35 نفر از مدیران مجرب و محققین دانشگاهی که تعداد 15 نفر انتخاب شد. نمونه گیری در بخش کیفی به روش هدفمند از بین مدیران مجرب این حرفه و نیز اساتید و محققین دانشگاهی انتخاب شد. در بخش کمی جامعه آماری کلیه مدیران و کارشناسان ارشد شاغل در شهرداری تهران و همچنین اساتید و محققان دانشگاهی بود که تعداد 450 نفر شناسایی شد. نمونه گیری در بخش کمی روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که براساس فرمول کوکران تعداد 207 به عنوان نمونه انتخاب شد.یافته ها: در این پژوهش آزمون فرضیه با توجه به تمامی مسیرها در مدل مفهومی، معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت که فرضیه پژوهش تایید می شود. بدین معنی که مولفه های الگوی ایجاد شفافیت سازمانی در راستای ارتقای سلامت اداری با میانجیگری رسانه های اجتماعی تأثیر دارد. ضریب رگرسیونی استاندارد شده تاثیر متغیر شفافیت سازمانی بر رسانه های اجتماعی برابر 0/69 و تأثیر متغیر رسانه های اجتماعی بر سلامت اداری برابر یا 0/68 می باشد، همچنین مقدار آماره تی برای این ضرایب برابر بیشتر از 1/96 می باشد که نشان از معنی دار بودن این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. به طور کلی نتایج حاصله از برآورد مدل، حاکی از آن است که فرضیه تحقیق تأیید می شود و به عبارتی مولفه های الگوی ایجاد شفافیت سازمانی در راستای ارتقای سلامت اداری با میانجیگری رسانه های اجتماعی اثر مثبت دارد.نتیجه گیری: می توان بیان کرد که با استفاده از رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط عمودی بین رهبران و زیردستان، توسعه روابط بین فردی برای انجام اقدامات گروهی ناسازگار و درک اهداف مشترک در تیم می تواند تقویت شود. ارتباط عمودی می تواند بحث و گردش سریع ایده ها را تقویت و روابط بین رهبران و زیردستان را تسهیل کند. کیفیت ارتباط بین رهبران و زیردستان با کیفیت مبادلات ارتباطی تعیین می شود. رسانه های اجتماعی اعضای تیم را قادر می سازد تا در زمان نیاز در دسترس باشند در نتیجه کارمندان می توانند منابع و اطلاعات را به اشتراک بگذارند و با استفاده از رسانه های اجتماعی برای ارتباطات افقی، اخبار و نظرات خود را به دست آورند رهبر می تواند روابط عمودی با کیفیت بالا را با همه زیردستان خود برقرار کند و میزان موفقیت زیردست می تواند بر عملکرد شغلی تأثیر بگذارد.
Perspectives of Iranian Clinical Interns on the Future of AI in Healthcare
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۲, July ۲۰۲۴
347 - 370
حوزههای تخصصی:
This qualitative study examined the perspectives of Iranian clinical interns on the future of artificial intelligence in healthcare, with a focus on perceived opportunities, challenges, and the readiness of medical professionals for AI integration. A total of 64 clinical interns were recruited through snowball sampling from teaching hospitals across Tehran. Data were collected through semi-structured interviews and analyzed using thematic analysis to identify key insights regarding the participants' views on AI technologies in clinical practice. The findings revealed a general optimism about the potential of AI to enhance diagnostic accuracy, streamline workflows, and improve patient outcomes. However, participants expressed concerns about ethical dilemmas, such as the impact of AI on clinical decision-making autonomy and patient privacy. Many interns highlighted the need for AI to complement rather than replace human judgment in medicine. Additionally, most participants identified significant gaps in their training regarding AI, emphasizing the necessity for curriculum reforms to better prepare future clinicians for working alongside advanced technologies.
پدیدارشناسی تجربه سالخوردگان قبل و بعد ورود به سرای سالمندان (مورد مطالعه: خانه های سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
197 - 238
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان می پردازد. مبانی نظری نشان می دهد که نظریه های مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم می شوند که در این مطالعه، نظریه های رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران می باشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینه ای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمره گی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با هم خانه ها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافته ها آمده است. نتایج نشان می دهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانواده ها و سازمان های حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
تحلیل سبک زندگی فردگرایانه زنان نسل وای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
146 - 158
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی به مثابه طیفی رفتاری که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد همواره در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است. این پدیده الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست، اما نزد محقق اجتماعی، به رغم تفاوتش با بقیه طیف های رفتارهای، قابل درک و صورتبندی است. هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و سویه های سبک زندگی فردگرایانه در میان زنان نسل وای در شهر تهران است. روش مورد استفاده کیفی و از جنس نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 21 نفر از زنان جوان ساکن شهر تهران است که جزء نسل وای می باشد. انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک زندگی فردگرایانه به عنوان یکی از سه سبک (فردگرایانه، مصرف گرایانه و مذهبی)، سبکی مبتنی بر انتخاب آزادانه نوع پوشش و حجاب، داشتن اوقات متفاوت و مستقل بدون همراهی خانواده، نوشیدن یا استفاده تفریحی از مشروبات الکلی و تمرکز بر روی پیشرفت و خودشکوفایی فردی، است. در کل می توان گفت که زنان متعلق به این نسل با انتخاب پوشش ترجیحی که گاهی مغایر با الگوهای مذهبی و قانونی در کشور است، سعی در دنبال کردن سلیقه و انتخاب خود، علیرغم محدودیت ها و ساختارهای حاکم بر جامعه دارند. این زنان همچنین به دنبال تفریحات و خوش گذرانی با دوستان و مسافرت های بدون خانواده، هستند.
سیاست گذاری محتوای مطلوب برای فضای سایبر ایران: آینده پژوهی با روش پس نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
112 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: محتوا در فضای سایبر ایران یکی از چالش برانگیزترین مسائل سیاست گذاری این حوزه است و رویکردهای متفاوت و گاه متناقضی درباره شیوه مواجهه با این پدیده مطرح شده است. در شرایطی که سرعت تحولات فضای سایبر آنچنان بالاست که هنوز در خصوص یک مسئله اتفاق نظر به وجود نیامده، مسائل جدید یکی پس از دیگری از راه می رسند، آینده پژوهی برای سیاست گذاری محتوای اینترنت از طریق شناخت مسیرهای پیش رو و تصمیم گیری های پیش دستانه جهت آماده شدن برای آینده از ضروریات سیاست گذاری است.روش پژوهش: در این مقاله از روش های دلفی، چرخ آینده و پس نگری برای آینده پژوهی استفاده شده است. ابتدا آینده مطلوب محتوا در فضای سایبر ایران با مشارکت ۳۲ نفر از خبرگان از طریق روش دلفی مشخص شد. سپس از روش چرخ آینده برای مشخص کردن محورهای اصلی برای محقق شدن آینده مطلوب استفاده شد تا زمینه برای پس نگری فراهم شود. پس نگری آماده کردن اذهان به تصاویر آینده به عنوان زمینه برای تصمیم ها است. در این رویکرد برخلاف پیش نگری به جای اینکه از حال به آینده نگاه کنیم، از آینده به زمان فعلی می نگریم و با تصویر وضعیت مطلوب که از اساس با وضع موجود متفاوت است زمینه برای تحول فراهم می شود.یافته ها: پس از مشخص شدن آینده مطلوب، مهم ترین محورهایی که برای تحقق آینده مطلوب نیاز به توجه ویژه دارند مشخص شدند: جایگاه حاکمیت در میان فعالان تولید و توزیع محتوا، توازن قدرت در میان فعالان تولید و توزیع محتوا، گردش آزاد محتوا در فضای سایبر و قابلیت های درآمدزایی از محتوا. افق زمانی مورد نظر این پژوهش سال ۱۴۰۴ در نظر گرفته شده و در چارچوب پس نگری گام هایی برای تحقق آینده مطلوب پیشنهاد شده است.نتیجه گیری: برای هر کدام از محورهای چهار گانه زمان در قالب چهار گام شکسته شده است. این وضعیت های مطلوب دارای رابطه ای پلکانی هستند که تحقق هر آینده دورتر، نخست مستلزم تحقق آینده نزدیک تر است. در مجموع می توان گفت رسیدن به آینده مطلوب در حوزه محتوای فضای سایبر ایران با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری تا حد زیادی قابل تحقق است.
هویت یابی مجرمانه در اینستاگرام: مطالعه موردی نظرات دنبال کنندگان در صفحات شرورها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
237 - 276
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازآنجاکه در طول تاریخ، ارتکاب جرم به عنوان یک رفتار خلاف قانون مورد نکوهش افکار عمومی بوده است، توسل نظامهای کیفری به ابزار سرکوبگر مجازات، بازتابی از واکنش عمومی در قبال ارتکاب جرم محسوب می شود. بااین حال، پویایی فرایندهای مجرمانه موجب شده تا دوگانه قهرمان- ضدقهرمان در قلمروهای پدیده های بزهکارانه از الگوهای سنتی خود فاصله گیرد؛ بدین معنا که امروزه، برخی از اعضای جامعه، بزهکاران را به عنوان قهرمانان خود در نظر می گیرند و از این طریق، به دنبال هویت یابی مجرمانه هستند.
روش: با توجه به نقش افکار عمومی در سیاست گذاریهای جنایی و ضرورت مطالعه آسیب شناسانه گرایش افکار عمومی به کسب هویت مجرمانه، این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، نظرات موجود در صفحات ده شرور اینستاگرام را بررسی کند.
یافته ها: هویت یابی مجرمانه به عنوان یک رهیافت جدید در رویکردهای جامعه شناسی جنایی مؤید این امر است که بخشی از ساختار جامعه، نه تنها ارتکاب جرم را تقبیح نمی کنند، بلکه هم نوا با بزهکاران، رفتارهای آنها را مورد تأیید قرار می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش، اسطوره سازی، حمایت اجتماعی، الگوبرداری و همانندسازی مهم ترین راههای کسب هویت یابی مجرمانه هستند. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کمی نشان داد که از مجموع دو هزار و هشتصد و هشتاد نظر، بیشترین نظرات به ترتیب مربوط به اسطوره سازی، حمایت اجتماعی، تقلید و الگوبرداری و همانندسازی است.
بحث: فرایند گرایش افکار عمومی به شرورها و کسب هویت مجرمانه حاوی یک مدل فرایندمحور است که در آن، ابتدا اسطوره سازی صورت می گیرد، متعاقب آن، حمایت اجتماعی انجام می شود، سپس، شبیه سازی مجرمانه صورت می پذیرد و درنهایت، فرد به مرحله هم ذات پنداری با اشرار می رسد.
بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
741 - 770
حوزههای تخصصی:
ساختار قدرت سیاسی در دوره رضاشاه با زیرساخت هایی مانند دولت و سازمان سیاسی رابطه مستقیمی دارد چراکه نظام سیاسی در این عصر به همراه سلطنت مطلقه، بیشترین میزان قدرت را در کشور اعمال می کرد و دستوراتش برای همه زیر نظام های کشور الزامی بود. از سوی دیگر، هماهنگی منابع برای رسیدن به اهدافی که حاکمیت در اختیار داشت از طریق نهادهای سیاسی آن جلو می رفت. از سالیان گذشته فرهنگ سیاسی مسئله مهمی برای دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی بوده است؛ آنها به دنبال شناخت این امر بوده اند که ارزش ها، نگرش ها و رفتار سیاسی مردم در مورد موضوعات و مسائل سیاسی چگونه بوده است و چه آثار و نتایجی بر روی نظام سیاسی و اجتماعی گذاشته است. مدل نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا است. بر اساس یافته های پژوهش، یکی از ویژگی های اساسی این تأثیرات قدرت در فرهنگ سیاسی جوامع، «حاکمیت روابط فردی به جای قوانین»، «ارادت سالاری و تقرب پیشگی به جای نظام شایسته سالاری»، «وفاداری به شخص به جای سازمان های سیاسی»، «فساد»، «از بین رفتن رقابت صحیح»، «اطاعت مطلق از بالا دست»، «مسدود شدن فضای باز سیاسی»، «انزوای روشنفکران»، «خفقان»، «عدم اعتماد سیاسی» است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول) به روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
بهبود ارتباط دولت و شهروندان از طریق شخصی سازی دولت همراه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
269 - 231
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر به دنبال توسعه ارتباطات و اطلاعات و تحول مسیرهای کلیدی ارتباط دولت وشهروندان به منظور افزایش مشارکت شهروندان و پشتیبانی از امور دولتی، فناوری تلفن همراه در جهان مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بهبود ارتباط دولت با شهروندان با استفاده از شناسایی مولفه های اصلی شخصی سازی دولت همراه در ایران و با استعانت از رویکرد پژوهش کیفی و سنت تحقیقات اکتشافی ضمن اعمال نمونه گیری هدفمند و از رهگذر انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته اقدام به گرداوری داده ها نموده است. برای تحلیل مصاحبه ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده و یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخصی سازی دولت همراه در ایران 5 مضمون فراگیر و 16 مضمون فرعی را در قالب عوامل اجتماعی (خدمات الکترونیک، مشارکت الکترونیک)، عوامل اقتصادی (بهره وری، سیاستگذاری)، عوامل مدیریتی (پاسخگویی، سرمایه انسانی، شفاف سازی)، عوامل سیاسی (قانونگذاری الکترونیک، زیرساختهای فناوری اطلاعات) و عوامل فرهنگی (پشتیبانی الکترونیک، آموزش الکترونیک) شامل میشود و میتواند به عنوان یک اقدام مهم در جهت افزایش شفافیت فعالیت های دولتی و نیز رضایتمندی شهروندان از دولت، موثر باشد. همچنین کمک میکند جریان اطلاعات سریعتر به شهروندان ارائه گردد.
کاربرد هوش مصنوعی در روزنامه نگاری (بررسی دانش و نگرش سردبیران خبرگزاری صدا و سیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
74 - 39
حوزههای تخصصی:
ادغام هوش مصنوعی در روزنامه نگاری، به طور فزاینده ای به بخشی از ساختار بسیاری از خبرگزاری ها و رسانه های خبری تبدیل شده است. اهمیت رو به رشد آن، گواهی بر پیشرفت فناوری و شاخصی از تغییر نیازها و پویایی مصرف اخبار در عصر دیجیتال است. این مهم در سال های اخیر، نگرش ها را نسبت به توسعه هوش مصنوعی در اتاق های خبر و به ویژه چرخه تولید، توزیع و مصرف اخبار تغییر داده است. مقاله حاضر ضمن بررسی «وضعیت موجود دانش، مهارت و نگرش سردبیران، به انتظارات و چالش های کاربرد هوش مصنوعی و چشم انداز آن در قالب روزنامه نگاری مبتنی بر هوش مصنوعی» در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما پرداخته است. در این پژوهش از نظریه «میدان» بوردیو استفاده شده است. روش این پژوهش مبتنی بر پیمایش و به شیوه نمونه گیری غیر احتمالی و در بازه زمانی اردیبهشت ماه 1402 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 50 نفر از سردبیران خبرگزاری صداوسیما تشکیل می دهد. نتایج نشان داد؛ سردبیران «بهره وری بیشتر»، «کارآمدی روزنامه نگاران»، «دریافت سریع اخبار» و «کاهش هزینه از طریق خودکار سازی» را به ترتیب به عنوان 4 دلیل عمده پذیرش فناوری های هوش مصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما بیان کردند. همچنین «مدیریت محتوا»، «تولید خودکار و کارآمدتر محتوا»، «شناسایی اخبار جعلی/ تشخیص جعل عمیق» و «تجزیه وتحلیل احساسات کاربران» را به عنوان چهار اولویتی که در اتاق خبر خبرگزاری انتظار دارند، هوش مصنوعی روزنامه نگاری تلویزیونی را مجدداً شکل دهد. همچنین «فقدان مهارت های مرتبط با هوش مصنوعی به همراه دشواری جذب و استخدام استعدادها»، «فقدان دانش، مهارت ها و درک در مورد پتانسیل هوش مصنوعی در سازمان خبری»، «فقدان استراتژی به ویژه در سطح مدیریت/ فقدان بینش مدیریتی استراتژیک»، «فقدان منابع مالی و/ یا فقدان تمایل به سرمایه گذاری در منابع موجود» و «مسائل ساختاری، ازجمله شکاف های فنی بین بخش ها» به عنوان 5 چالش مهم و موانع پذیرش فناوری های هوش مصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما ارزیابی کردند.
Examining Talent Management with an Intellectual Capital Approach in Gifted Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to examine the role of intellectual capital in the management of talents among gifted secondary school students. Methods and Materials: A mixed-methods approach was used, combining qualitative and quantitative data collection. The quantitative component involved a binomial test to assess teachers' perceptions of intellectual capital in their schools, with a sample of 108 teachers from gifted secondary schools. The qualitative component consisted of interviews with 16 teachers, principals, and experts to explore their views on the factors influencing talent management. The data were analyzed using MAXQDA software for coding and SPSS for statistical analysis. Findings: The results showed that intellectual capital, particularly human capital, plays a significant role in the management of gifted student talents. Over 90% of the teachers rated intellectual capital and its components (human, structural, and relational) as being above average in their schools. The qualitative analysis identified four key factors influencing talent management: structural, school-related, individual and personality-related, and environmental factors. These findings highlight the importance of investing in intellectual capital to optimize talent management in educational institutions. Conclusion: The study concludes that intellectual capital is a critical determinant of successful talent management in schools. Schools with high levels of human, structural, and relational capital are better equipped to identify and nurture gifted students. Strengthening intellectual capital through teacher training, organizational support, and community engagement is essential for enhancing the effectiveness of talent management strategies. K
نقش سیاست گذاری کلان دولت های جمهوری اسلامی ایران در حفظ محیط زیست باتمرکز بر برنامه های توسعه اقتصادی از سال 1360 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست یکی از چالش های اصلی جهان معاصر است که در بسیاری از کشورها، ازجمله: جمهوری اسلامی ایران، با روند توسعه اقتصادی و صنعتی شدن تداخل پیدا کرده است. این پژوهش به بررسی «نقش سیاست گذاری کلان دولت های جمهوری اسلامی ایران در حفظ محیط زیست باتمرکزبر برنامه های توسعه اقتصادی از سال 1360 تا 1400» می باشد. به طورخاص، تبیین چارچوب چگونگی سیاست گذاری و تأثیر اقدامات اقتصادی، عملکرد محیط زیست و روابط این اقدامات در برنامه توسعه اول تا ششم را نشان می دهد. همچنین، اقدامات دولت ها و مشکلات مطرح شده در دوره های مخلتف ریاست جمهوری را موردتفتیش قرار می دهد. با این فرضیه که «سیاست گذاری دولت ها در محیط زیست جمهوری اسلامی ایران در 40سال گذشته در زمینه زیرساخت ها، استانداردها، امنیت، حقوق انسانی، قانونی در استفاده از محیط زیست در گذار به توسعه اقتصادی باموفقیت چندانی روبه رو نبوده است». روش تحقیق این پژوهش به صورت توصیفی–مضمونی انجام شده است. در مرحله طراحی مدل فرایند از روش کیفی و استفاده از مستندات کتابخانه ای و مقالات علمی بهره برداری برخوردار است. همچنین یافته ها به شیوه توصیفی موردواکاوی قرار گرفته اند. برای ارزیابی محیط زیست در سیاست ها و برنامه های این کشور، شاخص های مهم توسعه اقتصادی ازجمله: صنعتی شدن، کثرت ماشین آلات صنعتی، درآمدهای ناخالص، الگوی مصرف غیرصحیح، افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی بر کیفیت محیط زیست و استفاده از منابع طبیعی بررسی شده اند. این پژوهش نشان داد در دهه های گذشته به دلیل نرخ بالای برداشت، تخلیه منابع، تجاوز به محیط زیست و عدم توجه دولت ها به قوانین و برنامه ها، میان رشد اقتصادی و تخریب محیط زیست ارتباط مستقیم وجود داشته و عملکرد دولت ها در حفظ محیط زیست موفقیت آمیز نبوده است.
واکاوی عوامل کلیدی موثر بر افزایش طلاق بین زوجین ساکن در شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به هدف"واکاوی عوامل کلیدی مؤثر برافزایش طلاق بین زوجین ساکن شهر آباده" انجام شده است. شرکت کنندگان شامل مدیران و روان شناسان فعال مراکز مشاوره (59 نفر) و زوجین در شرف طلاق (با محدودیت سنی 20 تا 60 سال به تعداد60 نفر) در مجموع 119نفر در شهر آباده بودند. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شد. روش تحقیق شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (شیوه توصیفی همبستگی) بود. روایی از نوع محتوایی در هر دو شیوه کیفی-کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در بخش کمی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج در نهایت نشان داد، عوامل شخصیتی- خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل جسمی- روان شناختی و عوامل مالی- اقتصادی، بر افزایش طلاق تأثیر معنادار دارد. به نظر می رسد داشتن یک شخصیت فردی قوی، همراهی خانواده ها، تقویت درآمد اقتصادی، بهبود شرایط جسمی و روانی زوجین و حضور در محیط های آرام و شاد در کنار توجه ویژه زوجین و خانواده های آن ها به مقوله های فرهنگی قبل از شکل گیری ازدواج از مواردی است که می تواند تا حدود زیادی از بروز طلاق و پیامدهای منفی حاصل از آن جلوگیری نماید.
Teacher Training and Professional Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Explaining and analyzing the professional and religious ethical needs of the human resources at Farhangian University, with an emphasis on the esteemed faculty members of this university, can be a positive step towards achieving the critical mission of teacher training and education in the country. As indicated by the title of the article, the goal of this research is to analyze the needs of instructors and faculty members in the domain of professional and religious ethics. This article aims to answer the following questions: 1) What professional ethical characteristics do Farhangian University professors need? 2) Do Farhangian University professors possess these characteristics? 3) How can these characteristics be created and reinforced?
Methodology: The research methodology of the present study follows a mixed paradigm and employs descriptive-analytical and descriptive-survey methods.
Findings: In summarizing the findings, it was concluded that: empathy and the development of a spirit of cooperation among students by the professor, campus presidents, providing a foundation for self-confidence, preventing rigid and dogmatic discipline in the educational environment, and adherence to the scientific and cultural norms and regulations of the university are crucial. Therefore, it is expected that the planners and managers of Farhangian University, in addition to issuing directives and regulations, also pay special attention to implementation and practice. Thus, considering the important fact that in universities, education alone does not have a meaningful impact; rather, the educational process includes teaching ethics and institutionalizing it in order to properly implement the quality charter of Iran's teacher training university.
Conclusion: The study underscores the necessity for Farhangian University to integrate ethical training into its educational practices to fulfill its mission effectively.
کودکان رنج کش و تقلای اخلاقی: پژوهشی مردم شناختی در محله ای حاشیه نشین در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 26
حوزههای تخصصی:
آثار مردم نگارانه اولیه کودکان را دریافت کنندگان منفعل فرهنگ بازنمایی می کردند ، اما آثار اخیر آن ها را همچون سوژه هایی تجربه کننده و دارای معنا و ارزش می دانند که باید برای علم اجتماعی جدی گرفته شوند. این مقاله با تکیه بر پژوهش میدانی مردم نگارانه ، چگونگی تجربه کودکی در یک محله حاشیه نشین را بررسی می کند. تحقیق میدانی در محله قُپانلار در تبریز طی سال های 1394 تا 1399 انجام شده و جمع آوری داده ها از طریق مشارکت، مشاهده و گفت وگو صورت گرفته است. این مطالعه مردم شناختی بر شرایط واقعی زیست کودکان، انتظارات خانواده ها و سازمان های غیردولتی از آن ها و واکنش کودکان به زندگی فقیرانه متمرکز است.
روایت مردم نگارانه کودکان حاشیه نشین از دوران جنینی آغاز می شود ؛ زمانی که کودکان تحت تأثیر کالایی سازی خدمات بهداشتی، دچار ضعف و نقص می شوند . سپس کودکان گرسنگی و میل های سرکوب شده را تجربه می کنند. آن ها دوران بیکاری شدید پدرهای کارگر و زندگی در کوچه های صدپله ای و خانه های روی تپه ها با سقف های ترک خورده و در حال ریزش را تجربه می کنند. کودکان قُپانلار به هفت سالگی که می رسند ، قربانی خشونت نمادین سازمان های غیردولتی و خانواده هایشان می شوند ؛ چون در شرایط کالایی سازی آموزش، سبک زندگی طبقات بالاتر بر آن ها تحمیل می شود. با وجود این، واکنش کودکان به چنین شرایطی «تقلایی اخلاقی» است. آن ها که پدر و مادرهایشان را در رویارویی با فقر تنها می یابند ، با دوختن کفش و زباله گردی، از آن ها حمایت می کنند.
احساس پس زدگی سیستمی تا تنگناهای هجران؛ واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مردم استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد هر ساله در جریان بوده و عللی موجب شده است، تا این مردم اقدام به مهاجرت کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به شهر یزد است که با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از افرادی جمع آوری شد که از استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد مهاجرت کرده اند. یافته های تحقیق نشان داد که مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان دارای عوامل مختلفی است و فرصت شغلی نامناسب و درآمد ناکافی که معیشت مشقت بار را برای آنان به همراه دارد، عامل اصلی شکل دهنده مهاجرت بوده است؛ اما این عامل تنها عامل شکل دهنده مهاجرت این مردم نبوده است، بلکه باتوجه به هدف پژوهش که واکاوی مهاجرت این مردم است، مضامین دیگری نیز احصا شد. به صورت کلی 6 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی ساخته شده پژوهش حاضر عبارت اند از: بستر نامساعد، معیشت مشقت بار، احساس پس زدگی سیستمی، تنش زدایی، تنگناهای هجران و ترقی یابی. توجه به مسائل اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان دارای اهمیت شایانی است، اما یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در امر مهاجرت این مردم دخیل است که نیازمند توجه سیاست گذاران به این عوامل است تا با صورت گرفتن اقدامات لازم شرایط بهتری برای مردم این استان فراهم شود و کشور با مسائل عدم توازن جمعیتی در مناطق روبه رو نشود و موقعیت استراتژیکی استان های مرزی حفط شود.
آسیب شناسی چرخه سیاست گذاری امور مربوط به کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1293 - 1326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سیستمی و با برشماری نگاه های متفاوت به مسئله کودکی، به دنبال یافتن جایگاه کودک و اهتمام به دوران کودکی و ویژگی های حاکم بر آن در سیاست گذاری عمومی ایران است. سؤال اصلی پژوهش این است که کودکان چه جایگاهی در سیاست گذاری ایران دارند و چه اولویت هایی در تصمیم سازی ها مدنظر کارگزاران است؟ با برشماری قوانین و اسناد مربوط به کودکان، و با بررسی امکان اجرایی شدن آنها به ارزیابی شرایط امروز کودکان پرداخته و این نتیجه حاصل گشت که حکومت و سیاست در ایران، نگاهی ارزشی به کودکان دارند و در تربیت کودکان به دنبال همسان سازی هویتی هستند. اسناد پرشماری که در این زمینه از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی منتشر گردیده بدون درنظر داشتن شرایط و واقعیات جامعه، فاقد نظرهای کارشناسی و دارای اهدافی آرمان گرایانه و غیرقابل ارزیابی است. از سوی دیگر تورم روزافزون، کسری بودجه هرساله و به طور کل ضعف منابع مالی، امکان تحقق اهداف کلان و آمال ایدئولوژیک را از دولتمردان سلب نموده است. سیاست گذاری صحیح می تواند راهکاری برای کاهش آسیب های مربوط به کودکان امروز ایران باشد. راه حل پژوهش تغییر نگاه به کودک و مسئله کودکی و عدم نگرش سیاسی به این موضوع است.
تحلیلی بر نقش ملاحظات پوپولیستی در سیاست گذاری مسکن شهری (مطالعه موردی: طرح مسکن مهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
151 - 191
حوزههای تخصصی:
سیاستگذاری مسکن شهری، بعنوان یکی از مهم ترین عرصه های سیاستگذاری شهری همواره مطمح نظر برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری بوده است. این در حالی است که برخی سیاست های پوپولیستی توسعه مسکن با هدف حداکثر سازگاری با شرایط گروه هدف به ویژه توان درآمدی آنها، دچار تقلیل گرایی نظری شده و در درازمدت اثرات منفی اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگی ای دارد که تدبیراندیشی کاهش این اثرات، بعضاً دشوار یا هزینه بر است. درهمین راستا ، «طرح مسکن مهر» در سندراهبردی مسکن کشور (1385) در قالب بند «د» قانون بودجه ی 1386 با تأکید بر گروه هدف کم درآمد، در نوشتار حاضر بررسی شده است. رویکرد تحقیق، کیفی با استناد به پرسش نامه محقق ساخت نیمه ساختاریافته به شیوه ی گفتگوی هدفمند در سطح متخصصین مطلع، است. از مجموع 22 کداصلی و 22 مفهوم شناسایی شده ی مرتبط، 15 مقوله ی اصلی در قالب 4 سوال تحقیق، استخراج و تحلیل محتوا شده اند. طبق یافته ها، در طرح مسکن مهر، 7 خصیصه معرف موضوع پوپولیسم قابل ردگیری در ایده، اجرا و روندهای طرح، شناسایی و تبیین شده است که تأکید بر نتیجه گرایی و بازدهی فوری طرح ها بجای کیفیت گرایی و همچنین قطبی سازی و جدال حاشیه و متن، بیش ازهمه مورد تاکید است. این همه سبب شده تا بازتولید قطب بندی اجتماعی، منجر به افزایش شکاف طبقاتی، تورم شدید و کسری بودجه گردد؛ آنچه نهایتاً با وجود موفقیت موردی در برخی نواحی، حداقل از جنبه فرهنگی و سبک زندگی، با معضلات اساسی روبه روست.
منظر فرهنگی: راهبردهای توسعه پایدار شهر از طریق نقشه فرهنگی (مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهر ازطریق نقشه فرهنگی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش در چارچوب پژوهش کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 18 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتباریابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. داده ها طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری براساس مدل گرندد تئوری اشتراس و کوربین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل همه کارشناسان و متخصصان موضوعی درزمینه مدیریت شهری و فرهنگی به تعداد برآوردی بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی بود؛ پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برآورد گردید. داده های بخش کمی با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و PLS، در دو سطح توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی نشان داد راهبردها شامل راهبرد توسعه، تقویت، حفظ و مراقبت و ایجاد منظر فرهنگی دسته بندی شد. نتایج بخش کمی نشان داد بار عاملی تمام مؤلفه های استخراج شده بالاتر از ۵/۰ است. همچنین بیشترین ضریب مربوط به راهبرد ایجاد منظر فرهنگی و سپس راهبرد تقویت است. نتایج بخش کمی نشان داد مدل تحلیل عاملی ابعاد راهبردهای توسعه پایدار شهر ازطریق نقشه فرهنگی از مطلوبت مناسب برخوردار است.
خوانش توصیفی- انتقادی مطالعات ایرانی ایثار و فداکاری (مورد کاوش: پژوهش های داخلی 1401- 1379)
حوزههای تخصصی:
مطالعه فرهنگ ایثار و شهادت از دستور کارهای پژوهشی مهم در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. پراکندگی یافته های مطالعات ایثار به گونه ای است که صرفاً انجام فراتحلیل مطالعات پیشین می تواند چشم انداز روشن را بر پژوهشگران ایثار هویدا سازد و دستور کارهای پژوهشی مناسب را در پرتو توصیف و نقد آورده های پژوهشی در دسترس آن ها قرار دهد. هدف مطالعه شناسایی محورهای مطالعاتی مرتبط بافرهنگ ایثار، شهادت و فداکاری و همچنین، ایضاح نقدهای وارد بر مطالعات ایثار است. 3 پرسش اصلی مطالعه بدین شرح است: در پژوهش های ناظر بر فرهنگ ایثار، شهادت و فداکاری (01401-1379) محورهای مطالعاتی مورد توجه محققان کدام بوده اند؟ مهم ترین نقدهای وارد بر مطالعات ایثار کدم اند؟ صورت بندی دستور کارهای پژوهشی قابل ارائه در حوزه مطالعات ایثار چگونه خواهند بود؟ فراتحلیل 60 مقاله علمی پژوهشی منتخب نشان می دهد تبیین فرهنگ ایثار و شهادت(4/32 درصد)، توصیف فرهنگ ایثار و شهادت (3/24درصد)، مفهوم پردازی ایثار و شهادت 9/18 درصد، سیاست گذاری فرهنگ ایثار و شهادت 5/13 درصد، آسیب شناسی فرهنگ ایثار و شهادت (1/8 درصد) و کنکاش روش شناختی در مطالعات ایثار و شهادت (7/2درصد)، محورهای شش گانه مطالعاتی را تشکیل می دهند. «شناسایی عوامل مؤثر بر فرهنگ ایثار و شهادت» در کانون علائق پژوهشگران بوده است؛ به طور متقابل، «آسیب شناسی فرهنگ ایثار و شهادت» و «کنکاش روش شناختی در مطالعات فرهنگ ایثار و شهادت» از کمترین اقبال در میان پژوهشگران ایثار برخوردار بوده اند. «غلبه رویکرد ساختاری کارکردی و بی توجهی حداکثری پژوهش گران به رویکردهای تفسیری» و «اکتفای پژوهشگران به معنای متعین ایثار و کنارگذاری نمود پدیداری آن در اکنونِ جامعه ایرانی» دو نقد اساسی وارد بر مطالعات داخلی ایثار مزید بر دیگر نقدهای وارد بر آن ها محسوب می شود. «ساخت معرفت پسینی ناظر بر ایثار و فداکاری زمینه مند در میدان اجتماعی» و «طراحی پژوهش های مبتنی بر نمونه گیری کیفی چندلایه» دو دستور کار پژوهشی قابل ارائه برای مجموعه مطالعات آتی حوزه ایثار و فداکاری هستند.
مطالعه کیفی پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
367 - 396
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان فرآیندی است که از دهه 1970م. ابتدا در ادبیات دانشگاهی و سپس در جوامع و گروه های مختلف موردتوجه قرار گرفت. فعالیت ها و برنامه های متعددی در دنیا و کشور ایران در جهت توانمندسازی زنان، به ویژه زنان سرپرست خانوار، زنان حاشیه ای، زنان دارای شرایط خاص و... انجام شده است که هدفشان علاوه بر توانمندشدن زنان، بهبود وضعیت زندگی آنان و خانواده هایشان بوده است. محوریت این برنامه ها عمدتاً توانمندسازی اقتصادی و مالی زنان و ایجاد کسب و کار برای آنان بوده است. این برنامه ها همواره در مرکز توجه سازمان های دولتی و مردم نهاد بوده، اما پیامدهای این برنامه ها از دیدگاه زنان کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام شده و هدف آن مطالعه کیفی پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 21 نفر از زنانی که در فرآیندهای توانمندسازی سازمان های دولتی و مردم نهاد شهر کرمان حضور داشته اند تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری علاوه بر نمونه گیری نظری، هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع بوده است؛ سپس با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی یافته های پژوهش استخراج گردید. مقوله هسته عبارت است از: بازآفرینی. هم چنین 18 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی به دست آمد که مقوله های اصلی همان پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان است که عبارتنداز: ارتقای فردی، مدیریت زندگی، شکوفایی مالی، رویارویی با دشواری ها، پیوستگی و آفرینشگری.