فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
114 - 160
حوزههای تخصصی:
شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری، ازجمله مناطقی است که پابه پای مناطق دیگر کشور در مبارزه با حکومت پهلوی مشارکت داشت. پژوهش حاضر بر آن است تا نحوه گسترش باورها و اعتقادات اسلامی و انقلابی در شهرکرد و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهد و به چگونگی همه گیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی بپردازد. بنابراین ضرورت دارد به بررسی نقش گروه ها و اقشار مختلف شهرکرد، که در جریان مبارزات انقلابی حضور چشمگیر داشتند، پرداخته شود. در این خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهه 1340 و 1350 با استفاده از روش کتابخانه ای، اسناد و مصاحبه سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر بررسی شده است.
براساس یافته های این پژوهش، وجود افراد فعال مذهبی در شهرکرد همچون رحمان استکی، سید تقی جعفریان، محمد دانش و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانه آنان موجب آشنایی مردم شهرکرد با جریان کلی انقلاب اسلامی شد. در داخل شهر فعّالیّت های فرهنگی مدرسه امامیه و افراد مذهبی، فعّالیّت های گروه توحیدی محرم سرخ، در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در شهرکرد مؤثر بودند. در ابراز مخالفت ها و اعتراضات مردم شهرکرد در سال 1357 فعّالیّت فرهنگیان (دانش آموزان و معلمان) جالب توجه بوده است. مردم این شهر افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهرها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب اسلامی پیوستند.
تأثیر اسارت و کوچ دادن مردم در فرهنگ و هنر اورارتو
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
105 - 117
حوزههای تخصصی:
اورارتوها در حدود سده های نهم تا هفتم پ م در حوالی دریاچه وان، سوان و ارومیه حکومت می کردند. از آنها شواهد باستان شناختی و اسناد مکتوب همچون کتیبه های شاهی بر سنگ، لوح، گوی و فلز و همچنین کتیبه های روزمره و فرمان ها، نامه ها یا نبشته هایی از سوی افرادی به جز شاه هستند بر لوح، گوی و سفال به دست آمده است. هنر، فرهنگ، باور، سیاست و زندگی در زمان اورارتوها را با توجه به اسناد مذکور می توان تا حدودی شناسایی و پژوهش کرد. هنر اورارتوها را نیز می توان از روی اشیایی که از محوطه های اورارتویی به دست آمده مطالعه کرد. هنر اورارتو هم تحت تأثیر اقوام دیگر بود و هم بر آنها تأثیر گذاشته است. این تأثیرها حاصل نبرد، سفر، ازدواج، استخدام، و مهاجرت یا کوچ مردم میان اورارتوها و سایر اقوام و مناطق هستند. براساس کتیبه های شاهی اورارتویی می دانیم که مردم مناطقی که شاهان اورارتو بر آن غلبه می کردند همگی کشته نمی شدند بلکه تعداد بسیاری از آن مردم به اسارت گرفته شده و به ویژه به شهرهای تازه تأسیس اورارتوها برده می شدند تا به عنوان نیروی کار در آن شهرها خدمت کنند. این کوچ دادن اجباری مردم موجب می شد هنر و فرهنگ مردم از جایی به جایی انتقال یابد و این یکی از دلایلی است که فرهنگ و هنر اورارتو از مناطق دیگر تأثیر پذیرفته است. اسارت و کوچ دادن مردم در میان کتیبه های بسیاری از شاهان اورارتویی با ذکر اعداد و ارقام نیز قابل مشاهده است که البته گمان می رود این اعداد بیشتر به بزرگ نمایی شاهان می مانند تا واقعیتی که رخ داده است. در کتیبه های شاهی اورارتویی ذکر شده که هزاران تن زن، مرد و کودک و همچنین تعداد کمتری سرباز به اسارت گرفته شده اند و از منطقه ای که به دست اورارتوها به تازگی فتح شده بود به شهری که شاه فرمان می داده منتقل می شدند. این اعداد بزرگ به نظر می رسد به منظور تکریم شاه بیش از حدی نگارش شده اند که واقعاً اسیر گرفته شده بودند. اما استفاده از این نیروی کار در ساخت وسازها و تولید اشیاء و آثار انکارناپذیر است. در این نوشته تلاش شده تا اسارت و کوچ داده شدن تعداد فراوان مردم مناطق تازه فتح شده از سوی اورارتوها آورده و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر ساخت وساز، هنر و اقتصاد اورارتوها بررسی شود.
نگاهی به کارکرد تولیتِ صدقات و سازمان وکالت در جنبش اجتماعی شیعه امامیه، در قرون نخستین هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 156
حوزههای تخصصی:
شیعه در تعریف یک جنبش اجتماعی، به تدریج از زمان خلیفه سوّم به بعد موجودیت خود را نشان داد. جنبش اجتماعی شیعه در قرون نخستین هجری به شبکه ای منسجم نیازمند بود. از سویی در شیعه امامیه قرون نخستین، دو پدیدار سازمانیِ تولیتِ صدقات و سازمانِ وکالت را شاهد هستیم که وظیفه دریافت وجوهاتِ اختیاری و شرعی را داشتند. در این پژوهش، با تأکید بر معیار شبکه در تعریف رونالد روت و دیتر روخت از جنبش اجتماعی و با توصیف و تحلیل داده های تاریخی به کارکرد تولیتِ صدقات و سازمانِ وکالت در نیازمندی شبکه اجتماعی منسجم برای شیعه امامیه پرداخته شده است.
پژوهش حاضر، کوشیده است با رویکرد جامعه شناسی تاریخی به این پرسش پاسخ دهد که صورت بندیِ قاعده مندی از دریافت وجوهات در جهت گیری شیعه امامیه نسبت به چه فرایندهایی در جامعه اسلامی وقت بود؟ این پژوهش با بررسی منابع اسلامی به این نتیجه رسیده است که جنبش اجتماعی شیعه امامیه توانست با سازمان دهی دریافت وجوهات به شبکه ای همگون و منسجم دست یابد.
بازشناسی و مکان یابی «برزه» و انطباق آن با شهرستان سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرون اولیه اسلامی، برزه؛ ناحیه، منزل و مرحله ای در مسیر دینور به مراغه بوده و در ایالت آذربایجان قرار داشته است. نظر به اهمیت فراوان ایالت آذربایجان، منابع متعدد به معرفی نواحی مختلف آن پرداخته و به بعضی از نواحی اشاره های مختصری نموده اند. یکی از این نواحی برزه است. این ناحیه ابتدا جزو کوره های مجاور بوده و سپس با اضافه شدن چند روستا به کوره جدیدی تبدیل شده است. اعراب مسلمان در این کوره اسکان یافته و باعث رونق و شهرت آن شده اند. نام برزه تا دوران سلجوقیان در منابع ذکر شده و پس از آن به دلایل نامعلومی، ناپدید شده است. تحقیق حاضر به دنبال بررسی، بازشناسی و مکان یابی کوره برزه است. در این پژوهش از منابع دست اول شامل منابع تاریخی، کتاب های مسالک و ممالک و سایر کتب اسلامی قرون اولیه و نیز منابع پژوهشی و تحقیقات جدید استفاده شده است. این پژوهش درصدد آن است که به این سؤال پاسخ دهد که برزه مذکور در سده های آغازین اسلامی، کدام نقطه است؟ و با کدام ناحیه امروزی قابل تطبیق است؟ با توجه به بررسی منابع، تطبیق نقشه ها و محاسبه مسافت های ذکرشده، نتایج پژوهش حاکی از آن است که برزه با شهرستان سقز کنونی در استان کردستان قابل تطبیق است. این مقاله به روش کتابخانه ای و با استفاده از فیش های مستخرج از منابع دست اول تاریخی و جغرافیایی و سایر کتب مرجع و نیز استفاده از نقشه های جغرافیایی و به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
تغییرات جمعیّتی قزوین از صفویّه تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین در چند سده اخیر بویژه از دوره صفوی به بعد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی خود، همواره متأثر از تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. این تحولات همه جنبه های زندگی شهری بویژه جمعیّت قزوین را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، در این پژوهش تلاش می گردد با روش تحلیلی تطبیقی و با هدف توضیح مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی، این تغییرات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر مبنای یافته های پژوهش تغییرات جمعیتی قزوین ارتباط مستقیمی به تحولات کلی و عمومی در سطح کشور داشته است. در واقع مجموعه عواملی همانند عامل سیاسی (انتقال پایتخت)، عامل اجتماعی (جابجایی های گروه های مختلف قومی قبیله ای)، عامل نظامی (جنگ های متعدد)، عامل اقتصادی (رونق یا رکود اقتصادی) و عوامل طبیعی (بیماری و زلزله) بیشترین دگرگونی های جمعیتی در قزوین را در پی داشته است.
The influence of Iranian architectural style on the garden of Indian buildings in the Gorkan era (with emphasis on the garden-tombs of the Gorkan sultans)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
The influence of Iranian architectural art on Indian architecture is a category that is as old as the cultural-civilization relations between Iran and India, and according to historical evidence, its history goes back to the third century BC, when we witnessed that in the capital of the Mauryan empire, Patliputra, There were influences of Iranian architecture.This flow after the emergence of Islam in the 7th century AH / 13 AD. And especially after the formation of Islamic states in India, it became more intense. The art of Iranian-Islamic architecture with its unique characteristics was used in the construction of large mosques in India, and while combining with Indian architecture, it benefited from Indian materials that were suitable for the climate there. In this regard, Indian architecture benefited from the accuracy and subtleties of Iranian architecture, and from the combination of those two new and independent styles emerged in the art of architecture, which became known as the Indo-Iranian style. Before the Gurkanians came to power, the Indian aspect of this style was more obvious, but in the Gurkanian era, its Iranian aspect prevailed. This style in the construction of the tombs of Gorkani sultans was widely inspired by the garden tradition of the Safavid era.
تبیین ماهیّت و روند شکل گیری مفهوم مشروطیّت در ایران بر اساس نظریه توماس اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
75 - 103
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از یک قرن از جنبش مشروطه خواهیِ ایرانیان همچنان مسائلی وجود دارند که مناقشه برانگیز هستند. از مهم ترین آنها ماهیت و چگونگی ظهور «نظریه» مشروطیت در ایران است که بازبینی آن به عنوان یک مسئله مستقل پژوهشی ضرورت دارد. نوشتار حاضر با استفاده از نظریه بحران اسپریگنز که ناظر بر فهم نظریه های سیاسی است، به تبیین این سؤال می پردازد که روند تکوین و ماهیت «نظریه مشروطیت» در ایران دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ کاربست نظریه اسپریگنز به منظور فهم ماهیت و تبیین روند تکوین نظریه مشروطیت در ایران است. نتایج این تحقیق براساس روش توصیفی تبیینی نشان می دهند نظریه مشروطیت دفعتاً و در روزهای پایانی جنبش ظهور نکرد، بلکه روندی تاریخی تکاملی داشت. درخصوص ماهیت آن نیز می توان گفت نظریه مشروطیت، «نظریه حکومت قانون» و جنبشی برای «تأسیس آزادی» و رهایی از استبداد بود. روند تکوین این نظریه با بهره گیری از رویکرد نظری اسپریگنز در چهار گامِ شناخت مشکل و مشاهده بی نظمی، علل بی نظمی، نظم و خیال (بازسازی جامعه)، و تجویز تبیین خواهد شد.
مطالبات رفاهی کارگران صنعت نفت با تکیه بر عرایض (1320-1332 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکتشاف نفت و شکل گیری صنایع در ایران، باعث ظهور طبقه جدید کارگر صنعتی شد؛ طبقه ای که توانست منشأ تحولات زیادی در تاریخ معاصر ایران شده و به عنوان بازیگری فعال در این عرصه، ایفای نقش کند. بیشتر پژوهش های انجام شده در زمینه کارگران صنعت نفت، مبتنی بر آثار کتابخانه ای و مطبوعات حزبی بوده و کمتر به اسناد آرشیوی و عرایض توجه شده است. خوانش و تحقیق در اسناد عرایض، رویکردی نو در نگارش تاریخ فرودستان است؛ از این رو این مقاله درصدد است با استفاده از عرایض کارگران صنعت نفت ایران (۱۳20-۱۳32) ش. وضعیت رفاهی و مواجهه کارگران با این مسائل را بررسی کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که کارگران صنعت نفت به موازات آگاهی یافتن از حقوق خود به وضعیت رفاهی خود اعتراض کردند. آنها با برپایی اعتصاب و تشکیل اتحادیه ها، اعتراض خود را نشان داده و امتیازات مهمی کسب کردند. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات لازم از طریق بررسی منابع، مدارک و اسناد عرایض، با رویکرد تاریخی و سند شناسانه گردآوری شده اند. حدود و نقطه تمرکز مکانی و زمانی و موضوعی پژوهش، ایران دوره پهلوی دوم، از شهریور ۱۳۲۰ ش. تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش است.
بازخوانی نقش و عملکرد اقتضایی-اقتصادی سازمان بنادر و کشتیرانی در جنگ ایران و عراق(1367-1359)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مسئله نفت در تعیین سرنوشت جنگ میان ایران و عراق بود که موجبات همکاری های مشترک بیشتری را میان نیروی دریایی ارتش ایران و برخی نهادهای دریایی غیرنظامی چون سازمان بنادر و کشتیرانی، فراهم کرد؛ چراکه در غیاب برخی بنادر اصلی و اسکله های مهم که در معرض حملات مستقیم عراق بود، ایجاد کانون های جدید دریایی جهت ساماندهی به ورود و خروج کشتی های ایرانی و تخلیه و بارگیری آن ها، یک ضرورت بود. از آنجاکه سازمان بنادر و کشتیرانی مهارت و امکانات لازم را برای کمک به نیروهای مسلح و دریایی ایران داشت؛ برای تأمین نواحی عملیاتی و نیازهای پشتیبانی و تفکیک و مشخص سازی مسئولیت ارگان های مختلف حاضر در منطقه، دستورالعمل هایی صادر و قرار شد از تمام امکانات حمل ونقل دریایی برای اعزام و جابه جایی تجهیزات و نیروی انسانی موردنیاز منطقه استفاده شود. به رغم اهمیت این همکاری ها، تاکنون زوایای نقش تأثیرگذار سازمان بنادر و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در تأمین لجستیک دریایی به خوبی معرفی و تشریح نشده است. پژوهش حاضر توصیف عمیق و گسترده نقش این نهاد دریایی غیرنظامی در طول جنگ است تا چگونگی تداوم تردد دریایی در خلیج فارس از طریق تغییر عملکرد سازمان بنادر و کشتیرانی تشریح شود. طی این بررسی نقش و عملکرد سازمان بنادر به عنوان یک سازمان اثربخش، که مبتنی برتغییرات ساختاری و رفتار اقتضایی آن بود، بازخوانی شده است. واژگان کلیدی: جنگ ایران و عراق، سازمان بنادر و کشتیرانی، لجستیک دریایی، زنجیره تأمین، رفتار اقتضائی
مفهوم شورش[ی] در کتیبه بیستون؛ واژگان و عبارات رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه بیستون داستان پادشاهی داریوش بزرگ و نبردهای پیروزمندانه او بر شورشیان را از زبان خود وی گزارش می کند. بیستون، باتوجه به موضوع خود به گونه ای کلیدی و پرکاربرد مفهوم شورش[ی] را به کار می گیرد؛ اما این مفهوم در درازای تاریخ اجتماعی - سیاسی ایران دچار دگرگونی شده و همواره به یک معنی فهم نمی شده است. ازاین رو، مسئله اصلی پژوهش پیش رو چیستیِ مفهوم شورش[ی] در اندیشه سیاسی شاهنشاهی هخامنشی در متن کتیبه بیستون است. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از روش تاریخ مفهومی بر پایه تحلیل متن پارسی باستان کتیبه بیستون، بر واژگان و یا عباراتی که برای اشاره به مفهوم شورش[ی] به کار رفته اند تمرکز می کند. همچنین، چگونگی کارکرد آنان را در کتیبه در نظر گرفته و آنها را با معادل های خود، به ویژه در نسخه اکدی و برای نشان دادن بستر تاریخی و دامنه های معناشناختی، با برخی نمونه های مشابه در اسناد شاهان میان رودان می سنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیستون برای مفهوم شورش[ی] از واژگان و عباراتی استفاده می کند که درک معنا و مفهوم پاره ای از آنها بدون توجه به پیشینه استفاده از آنان در سنت شاهان میان رودان به ویژه آشور نو، آسان نیست؛ اما، حذف برخی از این موارد و هم زمان استفاده از عباراتی نو در ستون پنجم، گونه ای تحول را در اندیشه سیاسی هخامنشیان نسبت به چگونگی بازنمایی مفهوم شورش[ی] نشان می دهد. بااین وجود، همه واژگان و عبارات بازنمایی کننده مفهوم شورش[ی] در بیستون، یک ویژگی مشترک از چیستیِ این مفهوم در اندیشه سیاسی هخامنشیان را بازنمایی می کنند و آن، مسئله شکسته شدن پیمان وفاداری نسبت به شاه هخامنشی است؛ «پیمان شکن[ی]».
مناسک رازورانه مرگ در آیین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
81 - 105
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: «مرگ» اندیشه ای است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول داشته و برای چاره جویی در برابر این پدیده ناگزیر انبوهی از آداب و باورها شکل گرفته و تبدیل به یکی از مهم ترین آیین های تشرّف در تاریخ زندگی بشریت گردیده است. اصطلاح رازآموزی یا تشرف بر مجموعه ای از مناسک و آموزش هایی گفته می شود که تکرار کهن الگوهای ذهنی هر جامعه ای است و در نهایت موجب ایجاد تغییر و تحولی بنیادی در وضعیت جسمانی، فرهنگی، دینی و اجتماعی فرد مشرف یا رازآموخته می شود. گرچه مناسک مربوط به تشرف در گذر زمان دست خوش دگرگونی شده، ولی کماکان تا به امروز به حیات خود ادامه داده است و در تمامی لحظات برجسته و حساس زندگی آدمی از زمان تولد، بلوغ، ازدواج تا مرگ اجرا می گردد.
روش/رویکرد:این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه داده های گرد آمده از کند و کاو در لابه لای متون و اسناد برجای مانده و مصور در بین زرتشتیان معاصر و شرکت در آیین های ویژه پرسه و سوگواری آنان، به روش استقرایی، بر پایه مشاهده جرییات و ارتباط آن ها با یکدیگر جهت رسیدن به قوانین کلی انجام شده است.
یافته ها/نتایج: این مقاله برای نخستین بار با نگاهی تحلیلی به بررسی آیین های تشرفی مرگ در باور زرتشتی پرداخته است و مشخص نموده است که مراحل سه گانه «گسست، گذار و پیوست» که در تمامی آیین های تشرفی قابل تشخیص است، در مناسک زرتشتی مربوط به مرگ تفاوت اندکی به خود گرفته که البته می تواند ناشی از اندیشه دوگانه باور ایرانی باشد: بنابر پژوهش حاضر می توان هر یک از مراحل گسست، گذار و پیوست را در آداب زرتشتیان به دو بخش «گسست نخستین وگسست نهایی، گذار دووجهی، پیوست نخستین و پیوست نهایی» دسته بندی نمود.
بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
197 - 224
حوزههای تخصصی:
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
Tepe Hissar in the Fourth Millennium BCE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
49 - 66
حوزههای تخصصی:
The fourth millennium BCE in northeastern Iran was marked by intricate interactions at both regional and trans-regional levels. During this time, Tepe Hissar’s inhabitants engaged in significant cultural exchanges involving pottery, figurines, and metal objects with various regions of central Iran. In the latter half of the millennium, these connections shifted towards northeastern Iran and the Gorgan Plain. Hissar became a hub for large-scale, centrally organized industries, particularly in metalworking and gemstone craftsmanship, such as lapis lazuli, which contributed to greater social stratification, evidenced by wealth accumulation in elite burials.New pottery chronologies offer a revised understanding of the cultural developments at the Hissar settlement and their social and cultural consequences, as seen in the material culture of settlements and burials. The primary goal of this research is to present the quantitative and qualitative changes in pottery and the influence of Tepe Hissar throughout the fourth millennium BCE. These changes indicate the formation of extensive internal and external cultural relationships, reflecting the cultural dynamism of Hissar during the fourth and third millennia BCE. It can likely be concluded that despite environmental heterogeneity in northeastern Iran, there were cultural homogeneities and similarities in this region. These can be observed in the resemblance of pottery styles and unified management techniques, which are attributed to cultural interactions between these communities within geographic and cultural frameworks.
بررسی منابع مالیاتی و روش های جمع آوری مالیات در قلمرو قراختاییان کرمان (704—619ه.ق /1222-1304 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
233 - 256
حوزههای تخصصی:
همزمان با حکومت قراختاییان بر کرمان، طی سده هفتم و اوایل سده هشتم هجری قمری، درآمدهای مالیاتی منبع مهم عایدات حکومت به حساب می آمد. از همین رو، در حکومت قراختاییان کرمان تلاش مقاماتِ دیوانی، اعم از وزرا و مستوفیان، منجر به شکل گیری یک ساختار منظم تشکیلاتی مالی و اداری شد، امری که نوشتار حاضر با استفاده از روش مطالعات تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال اثبات آن است. در همین زمینه، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که دولتمردان قراختایی کرمان چه رویکردی نسبت به امور مالی و جمع آوری مالیات ها داشتند و منابع مالیاتی آنان بر چه مواردی استوار بود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که منابع مالیاتی در دوره قراختاییان شامل دریافت انواع مختلف مالیات از نواحی مختلف منطقه کرمان و همچنین ملوک اطراف می شد که خود به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام می گرفت. در روش مستقیم، دستگاه مالیه از طریق فرستادن محصلان مالیاتی اقدام به جمع آوری مالیات های مختلف از مردم می کرد و مالیات جمع آوری شده را به خزانه دیوان بزرگ واریز می نمود. در روش غیرمستقیم، حکومت بدون اینکه مستقیماً با مردم در ارتباط باشد و محصلانی برای جمع آوری مالیات بفرستد، مالیات ها را اخذ می کرد. در این روش از مواضعه، مقاطعه و برات استفاده می شد. این روش ها اگرچه در جمع آوری مالیات ها به حکومت کمک می کرد، فشار مالیاتی زیادی بر مردم تحمیل می نمود.
نیروی نظامی ایلات کرد و الگوی موازنه قدرت در عصر صفوی؛ مطالعه موردی ایل زنگنه و کلهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
26 - 42
حوزههای تخصصی:
در دوره صفوی، یکی از چالش های اصلی نظم اجتماعی در ایران، تحت کنترل درآوردن ایلات و عشایر به ویژه ایلات کرد توسط حکومت مرکزی بود. در این زمان، ایلات کرد، به ویژه ایل کلهر و زنگنه، به صورت مستقل عمل می کردند و از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند. ایل زنگنه و کلهر به عنوان دو ایل مهم کرد در غرب ایران، رویکردهای متفاوتی در تعامل با دولت صفوی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی نقش این دو ایل در سیاست موازنه قدرت حکومت صفوی می پردازد و سعی دارد توضیح دهد که چگونه این موازنه برقرار شده و چه پیامدهایی برای هر یک از این ایلات داشته است؟ فرضیه این تحقیق بیان می کند که در دوران اولیه حکومت صفوی، کلهرها بیشتر به صورت مستقل عمل می کردند، در حالی که حکومت صفوی بیشتر بر روی ایل زنگنه تکیه داشت .یافته ها نشان می دهند که نزدیکی ایل زنگنه به مرکز قدرت موجب افزایش نفوذ سیاسی آن ها شده و توانسته اند ایل کلهر را تحت کنترل خود درآورند. در زمان شاه اسماعیل، توجه بیشتری به ایل کلهر معطوف بود، اما با طغیان این ایل و تشکیل کلهرستان در بغداد و فاصله گرفتن آن ها از مرکز قدرت، موازنه به نفع ایل زنگنه تغییر یافت.
نقش و کارکرد وزرای ایالت و ولایت در دوره قاجاریه تا پایان دوره ناصرالدین شاه ( 1210-1313 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
55 - 88
حوزههای تخصصی:
نظام اداری هر کشوری از دیرباز در تداوم و ثبات هر حکومت تأثیر فراوان داشته است. در این میان، چگونگی اداره ایالات یا به عبارتی نظام ایالات، از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. میزان این اهمیت با توجه به نقش ایالات در حفظ امنیت و سهم آنها در تأمین نیازهای مالی کشور، افزایش می یافت. تقسیم بندی کشوری و نظام اداری ایالات و ولایات در ایران سابقه ای طولانی دارد و از دوره هخامنشی در کشور شکل گرفته است. حکومت های ایرانی در دوره اسلامی نیز از نظام منسجم اداری برای اداره امور ایالات بهره گرفته اند. این نظام بندی ها در دوره صفوی شکل منسجم تری به خود گرفت. مناصبی چون حاکم، وزیر و مستوفی در نظام اداری ایالات در دوره اسلامی به چشم می خورد. این پژوهش به روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و همچنین با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به دنبال بررسی جایگاه وزرای ایالت و ولایت و کارکرد آنان در دوره قاجاریه تا پایان دوره ناصری است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وزاری ایالت پس از حکام از بالاترین جایگاه سیاسی در ایالات و ولایات در این دوره از حکومت قاجاریه برخوردار بودند. درواقع، وزرا در این دوره با توجه به انتصاب شاهزادگان در رأس نظام سیاسی و اداری ایالات و ناکارآمدی آنان، به تمامی امور سیاسی و اداری ایالات و ولایات رسیدگی می کردند. وظایف و کارکردهای وزرا شامل رسیدگی به امور نظامی، حضور در جنگ ها، رسیدگی به امور مالی و مالیات ها، اداره امور مربوط به زمین های خالصه و کشاورزی و ساماندهی امور اداری ایالات و ولایات بوده است.
خُرّادِ بُرزین: چهره ای رازآلود و ناشناخته در تاریخ ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
179 - 222
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی تاریخ ساسانیان، گذشته از نام پادشاهان و شاهزاده ها و شهبانوها، نام مردان جنگاوری چون بهرام چوبین، بندویه، بستام، شهروراز و رستم فرخ هرمزد در رخدادهای بزرگ این دوره به چشم می آید و اکنون آگاهی های درباره سرگذشت آن ها در دست داریم، اما یکی از چهره های رازآلود و ناشناخته این روزگار، با سرگذشت و کارهایی شگفت آور، خُرّادِ بُرزین است. خُرّادِ بُرزین از بلندپایگان و نام آوران دوره پادشاهی هرمزد چهارم (579-590 م.) و خسرو دوّم پرویز (590-628 م.) بود. در روزگار قباد دوّم/ شیرویه (628 م.) نیز، او مردی سالخورده، اما همچون گذشته از درباریان و در چشم ایرانیان بسیار ارجمند بود. در منابع تاریخی اسلامی، تنها اشاره هایی کوتاه درباره خُرّادِ بُرزین وجود دارد، اما در شاهنامه فردوسی گزارش گسترده تری درباره سرگذشت و چندوچون کارهای شگفت انگیز او آمده است. در این منابع، همواره از او چنان دبیری فرهیخته و سیاستمداری ورزیده، خردمند، زبان آور و نیرنگ باز و یکی از ارجمندترین درباریان روزگار هرمزد چهارم و خسرو دوّم و قباد دوّم یاد می شود. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد.
تحلیل آماری نقش مجلس شورای ملی در سیاست گذاری صنعتی (1320- 1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
269 - 294
حوزههای تخصصی:
آغاز سیاست گذاری صنعتی توسط مجلس شورای ملی به دوره دوم باز می گردد. در ادامه تا پایان دوره چهارم، قوانینی در حوزه صنعت به تصویب رسید، اما این مصوبات به علل ساختاری به مرحله عمل درنیامد. در دوره پنچم، همزمان با ورود ایران به مرحله توسعه صنعتی، روند اقدامات مجلس در زمینه سیاست گذاری صنعتی نیز وارد مرحله نوینی شد. مجلس پنجم با در نظر گرفتن نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری به صورت رسمی به سیاست گذاری در زمینه صنعت پرداخت و این روند تا پایان دوره دوازدهم ادامه یافت. مجلس در طی 8 دوره با توجه به بسیاری از نیازهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حکومت پهلوی، سیاست های توسعه صنعتی را در قالب قوانین تصویب نمود. مسئله اصلی تحقیق حاضر تبیین نقش مجلس شورای ملی در سیاست گذاری توسعه صنعتی ایران در دوره پهلوی اول است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اگرچه قوانین مصوب مجلس موجب تسریع تحولات اجتماعی گردید، ویژگی های حاکم بر فضای گفتمانی و دخالت دولت در تمامی امور و دستگاه ها سبب شد تصمیم گیری های نهاد قانونی مجلس صرفاً در جهت تحکیم قدرت مطلقه حکومت باشد و لذا نیازهای واقعی یک برنامه توسعه صنعتی منسجم و عوامل توسعه از نظر کمی و کیفی در نظر گرفته نشود. این مقاله با روش کیفی به تحلیل آماری قوانین یادشده پرداخته و سعی نموده است به تحلیل نقش و جایگاه مجلس در روند سیاست گذاری صنعتی در دوره پهلوی اول بپردازد.
نوسازی ارتش ایران و تأمین امنیت در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
33 - 47
حوزههای تخصصی:
نوسازی نظامی ایران توسط عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز گردید. او پیشگام اصلاحات در عصر جدید ایران بود. در دوره ناصرالدین شاه این اقدامات شتاب بیشتری یافت. هدف پژوهش حاضر، تبیین روند نوسازی قوای نظامی ایران در دوره ناصری و نسبت آن با امنیت و موانع دوگانه داخلی – خارجی توسعه پایدار آن است. این نوسازی از صدارت امیرکبیر آغاز گردید و با فراز و نشیب تا پایان دوره ناصری تداوم داشت. پرسش اصلی این است که چرا نوگرایی نظامی ایران برای حفظ امنیت و صیانت از کیان ایران در مسیری پایدار قرار نگرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که امیر کبیر کوشید برای کسب استقلال نظامی، کشور سومی را وارد معادلات کند. دنباله روی از این سیاست با وجود موانع ساختاری در داخل و نفوذ خارجی منشأ خدمات ارزنده ای شد. در دوران پسا امیرکبیر، به رغم وجود موانع این برنامه ها تداوم داشت. هیچ یک از دول روس و انگلیس راضی به تشکیل یک نیروی نظامی قوی در ایران نبودند. در داخل نیز نظام طائفه ای و قبیله ای مانعی جدی برای شکل گیری نظم و امنیت در کشور بود. از این رو، علی رغم تشکیل قوای قزاق و نیروی پلیس نتوانست چنان که باید به برقراری نظم و امنیت در کشور بینجامد.
صحاح العجم اولین لغتنامه ترکی آذربایجانی، در مقابل لغات فارسی و پهلوی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 74
حوزههای تخصصی:
صحاح العجم اولین فرهنگ لغات ترکی آذربایجانی (صحاح العجم ایلک آذربایجان تورکجه سی سؤزلویو) صحاح العجم اولین کتاب لغت تُرکی آذربایجانی می باشد. همانگونه که دیوان لغات تُرک اولین فرهنگ لغت، جهان تُرک می باشد که گویشهای مختلف زبان تُرکی را گرد آورده. صحاح العجم نیز اولین لغتنامه ای است که به زبان ادبی و رایج تُرکی در آذربایجان به عنوان شاخه غربی تُرکی اوغوزی نوشته شده است. می توان گفت که صحاح العجم بعد از دده قورقود اولین نوشته نثر ترکی می باشد که با ویژگیهای ترکی آذربایجانی که شاخه غربی ترکی اوغوزی محسوب می گردد تهیه شده است. به نظر پروفسور بیگدلی با توجه به ویژگیهای فرهنگ صحاح العجم، می توان ادعا کرد که با فرهنگهای مشابه مانند «دیوان لغات الترک» محمود کاشغری و «حلیه الانسان و حلاوت اللسان» ابن مهنّا و غیره برابری می نماید. این اثر در ماه ذیحجه سال 677 هجری (اول ماه مه 1279) از طرف فخرالدین هندوشاه ابن سنجر نخجوانی ادیب و رجل دولتی تبریز نوشته شده است.فرهنگ صحاح العجم از این نظر که کلیه لغات پهلوی و فارسی و بعضاً عربی را به زبان ترکی شرح نموده موجب بوجود آمدن فرهنگ بسیار غنی از زبان ترکی آذربایجانی که در آن زمان مرسوم بوده گردیده است. این لغات بیش از 4700 لغت را شامل می گردد. لغات ترکی بکار رفته عملا رایج ترین و متداول ترین کلمات و جملات بکار رفته در بین مردم و نویسندگان آن دوره بوده است.متاسفانه در زمانی که دهخدا لغتنامه اش را تنظیم می کرد شعوبیگری و آریاگرایی توسط پهلویها چنان بشدت تبلیغ میشد که نویسندگان یا از روی باور ویا به سبب ملاحظه حاکمیت، علیرغم شناختی که از این کتاب داشتند، نخواسته اند فرهنگ لغاتی را که در کنار لغات فارسی و پهلوی، زبان ترکی را نیز آورده اند معیار نوشته هایشان قرار دهند و بدین سبب نخواسته اند لغتنامه ای را که اینقدر حاوی لغات ترکی بوده و می تواند در ریشه یابی لغات ترکی بویژه لغات مصطلح در آذربایجان، راهگشا باشد و از طرف دیگر لغتنامه ای را که تقریبا مرجع اصلی لغتنامه های فارسی است که چندین قرن بعد نوشته شده اند به عالم فرهنگ و ادبیات شناسانده باشند. آنها با این تفکر که مبادا خدمتی به زبان ترکی کرده باشند، زبان فارسی را نیز از یکی از منابع اصلی خود بی بهره گذاشتند و همین امر موجب گردیده بسیاری از لغات و معانی اصلی آنها دیده نشود.