فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ربات ها نقش پررنگی در زندگی ما انسان ها پیدا کرده اند. در سال های اخیر، ربات های اجتماعی به بخشی از انواع فعالیت های انسانی تبدیل شده اند، بویژه در برنامه هایی مانند سرگرمی، آموزش، همراهی که شامل کودکان نیز می شود، علاقمندی این کار در تعامل ربات های اجتماعی با کودکان در زمینه آموزش های ویژه است. هدف این پژوهش بررسی سیستماتیک کاربرد و چالش های استفاده از ربات ها در آموزش ویژه بود. روش: برای شناسایی چالش ها و کاربرد ربات های اجتماعی، از 2 روش اسنادی و گروه های مرجع استفاده شد. در ابتدا و پس از بررسی منابع مرتبط، درمجموع 355 منبع شناسایی شد که 26 مورد از آنها براساس ملاک های سودمندی، به طور دقیق تر ارزیابی شد. پس از تحلیل چندمرحله ای و استخراج یافته ها، موارد به نسبت مشترک با یکدیگر تلفیق و در 3 بخش حوزه های اصلی، ابعاد و نشانگرهای کیفیت دسته بندی شدند. در گام بعدی، پس از بررسی اعتبار یافته ها به روش مرور همتا، این یافته ها متناسب با شرایط پالایش شدند. یافته ها: با توجه به چالش های موجود، نتایج نشان داد، ربات های اجتماعی در دستیابی به اهداف درمانی و آموزشی بویژه برای حمایت از کودکان با نیازهای ویژه مؤثر بودند. نتیجه گیری: این مطالعه تعداد زیادی تلاش برای به کارگیری ربات های اجتماعی در آموزش ویژه کودکان با آسیب های مختلف، بویژه در سال های اخیر و همچنین طیف گسترده ای از ربات های اجتماعی از بازار را نشان داد که در چنین فعالیت هایی مشارکت دارند. همچنین با توجه به نقش پرررنگی که ربات ها در آموزش خصوصاً آموزش ویژه می توانند ایفا کنند و با عنایت به یافته های پیشین که حا کی از تأثیرات مثبت ربات های اجتماعی در آموزش و درمان کودکان با نیازهای ویژه بود. نتیجه اصلی این کار این است که زمینه خاص کاربرد ربات های اجتماعی در اولین گام توسعه است با این حال، انتظار می رود که در س
بررسی کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی «من » و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین معلولیت ها در سراسر جهان، نابینایی است. افزون بر مشکلاتی که خود کودکان به واسطه مشکل نابینایی خویش تجربه می کند، مادران آنها نیز مشکلات هیجانی، روان شناختی و زناشویی مختلفی را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا شهرستان های غرب استان مازندران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی مادران کودکان نابینا و شهرستان های تنکابن، رامسر، عباس آباد، چالوس در سال 1402 بودند، که با توجه به تعداد شاخص های آزاد، جمعاً نمونه ای به حجم 233 مادر با استفاده از روش نمونه گیری و در دسترس درنظر گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه ) 2005 (، مقیاس استرس در روابط والد-فرزند آبدین ) 1990 (، پرسشنامه پذیرش بی قید و شرط چمبرلین و ها گا ) 2001 (، پرسشنامه سلامت معنوی ) 1982 (، پرسشنامه قدرتمندی ایگو روکس و همکاران ) 2003 ( بود. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و PLS3 و با استفاده از روش، تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری ) SEM (و مقدار بوت استرپ انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا برازش مطلوب دارد. با توجه به نتایج آزمون بوت استرپ مشخص است که نقش میانجی استرس والدگری در رابطه پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با کیفیت زندگی پذیرفته می شود. نتیجه گیری: با توجه به تاثیرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا، باید برنامه ر
اثربخشی کاربرد داشبوردهای واکاوی یادگیری در محیط های یادگیری الکترونیکی هم زمان بر ارتقای درگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
213 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی کاربرد داشبورد واکاوی یادگیری در محیط های یادگیری الکترونیکی هم زمان بر افزایش درگیری دانشجویان در دوره روش تدریس بود. به این منظور، از روش شبه آزمایشی تک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش شامل دانشجویان دوره های دروس صلاحیت مدرسی شامل 34 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پلتفرم بیگ بلو باتن به دلیل دارابودن داشبورد واکاوی یادگیری طی شش جلسه استفاده شد. برای جمع آوری داده ها، از ابزار واکاوی یادگیری تعبیه شده در پلت فرم بیگ بلوباتن استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از داشبورد واکاوی یادگیری تأثیری معنادار بر تعداد ایموجی های ارسال شده، تعداد دست بلندکردن توسط شرکت کنندگان، زمان صحبت کردن و تعداد سؤال های پاسخ داده شده دارد. بااین وجود درمورد میانگین تعداد پیام ها، هرچند که میانگین این شاخص پس از نمایش داشبورد افزایش داشته است، اما این افزایش ها از نظر آماری معنادار نبود. بنابراین، داشبوردها می تواند منجربه افزایش فرصت های یادگیری شوند. بر اساس این نتایج پیشنهاد می شود پلت فرم های آموزش مجازی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی به داشبوردهای همزمان واکاوی یادگیری مجهز شوند و پژوهش های آینده در این زمینه توسعه پیدا کند.
شناسایی مؤلفه های تفکر فلسفی لیپمن در کتاب داستان شازده کوچولو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جدی ترین فعالیت هایی که در زمینه آموزش مهارت های فکری انجام شده است، برنامه فلسفه برای کودکان است. صاحب نظران تعلیم و تربیت معتقدند، ذهنیت فلسفی در کودکان از طریق داستان شکل می گیرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب داستان شازده کوچولو است. به منظور دست یابی به این هدف، داستان شازده-کوچولو نوشته آنتوان دوسنت اگزوپه ری گزینش و مورد تحلیل قرارگرفته است. ملاک مقایسه در این پژوهش، استناد به مؤلفه های تفکر فلسفی از دیدگاه لیپمن بود که به سه بعد مؤلفه های تفکر انتقادی، خلاق و مراقبتی تقسیم بندی شده است. سپس باتوجه به چهارچوب نظری فراهم شده و بااستفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی، مؤلفه های تفکر فلسفی در داستان یادشده شناسایی و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که این داستان از منظر مؤلفه های تفکر فلسفی از ظرفیت مناسبی برخوردار بوده و حضور این مؤلفه ها در آن مشهود است. همچنین این داستان در بعد تفکر انتقادی نسبت به دو بعد دیگر غنای بیشتری داشته و مؤلفه های حساسیت نسبت به زمینه و مبتنی بر ملاک در مقایسه با دیگر مؤلفه ها نقش بیشتر و پررنگی دارند. در عین حال این داستان از نظر مؤلفه های تفکر خلاق نیز پرمایه است و در سراسر داستان مؤلفه های اصالت و کل نگری دیده می شود. علاوه براین حضور مؤلفه تفکر عاطفی توان فلسفی داستان را در بعد تفکر مراقبتی نشان می دهد. بنابراین در سه بعد تفکر خلاق، نقاد و مراقبتی دربردارنده مؤلفه-هایی از تفکر فلسفی است، از توانایی لازم به منظور پرورش این نوع تفکر برخوردار بوده و می توان در حلقه های کندوکاو فلسفی از آن سود برد.
اثربخشی توانبخشی شناختی به روش گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۶۷-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام گردید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری ،دانش آموزان دخترپایه اول ابتدایی شهرستان حسن آباد فشافویه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ۳۰ دانش آموز انتخاب و براساس نمره هوش در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی ۱۲جلسه ی ۴۵ دقیقه ای مفاهیم مرتبط با توجه پایدار را به کمک گیمیفیکیشن آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل تست ریون کودکان (۱۹۶۲)، آزمون عملکرد پیوسته (۱۹۶۵) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی نشان داد که آموزش به کمک گیمیفیکیشن، توجه پایداردانش آموزان پایه اول ابتدایی را با اندازه ی اثر ۵۴/۰ به طور معناداری افزایش میدهد (۰۱/۰p<).
سنتزپژوهی شاخص ها و مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فناوری اطلاعات و ارتباطات )“فاوا”( نقش مهمی در پیشبرد اهداف آموزشی دارد. جهت پیشبرد اهداف آموزشی دانش آموزان با آسیب شنوایی، این مهم، بسیار مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش 186 مقاله در مورد شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی فرا گیران با آسیب شنوایی که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 35 مقاله است که این تعداد براساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کُدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات ) 2012 ( استفاده شد و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. یافته ها: پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه ها و شاخص های الگوی برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی در 6 بُعد، 25 محور و 85 مقوله شامل اهداف کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی کودکان کم شنوا و ناشنوا، اصول کابردی “فاوا”، روش ها، زمینه های کاربرد “فاوا”، ویژگی برنامه و چالش ها مورد سازماندهی قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت جهت کاربرد “فاوا” برای فرا گیران با آسیب شنوایی توجه به ابعاد فردی، سازمانی و برنامه ای باید مورد توجه قرار گیرد.
تدوین مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری با میانجی گری مهارت های ارتباطی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
250 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین برازش مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری و ابراز وجود با میانجی گری مهارت های بین فردی و ذهن آگاهی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقاطع مختلف رشته روانشناسی واحدهای تهران شمال و تهران شرق دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به تعداد 495 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. از پرسشنامه های 18 سوالی استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، 25 سوالی تاب آوری کونور و دیویدسون (2005)(CD-RIS) و 15 سوالی مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون(1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزارPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری با ضریب تاثیر (497/0) بر بهزیستی روان شناختی تاثیر معنادار و مستقیم دارد. همچنین، تاب آوری با میانجی گری مهارت های بین فردی بر بهزیستی روان شناختی تاثیر غیرمستقیم دارد(P</05). می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های فردی و تاب آوری به ارتقای بهزیستی روانشناختی دانشجویان منجر می شود، لذا دانشگاه ها باید بر روی توسعه تاب آوری و مهارت های بین فردی بیشتر فعالیت کنند.
تبیین و شناسایی مؤلفه های برنامه درسی آموزش شیمی دوره دوم متوسطه بر اساس رویکرد کاوشگری (IBSE)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش ˓ شناسایی و تبیین مولفه های آموزش شیمی دوره دوم متوسطه بر اساس روش تدریس در رویکرد کاوشگری بود. رویکرد نوین جهانی در آموزش علوم تجربی که ساخت دانش توسط یادگیرنده انجام می شود. فراتحلیل تحقیقات انجام یافته بر پیشرفت تحصیلی نشان می دهد الگوی کاوشگری علمی بالاترین اثربخشی را در میان الگوهای تدریس دارد. روش ها: روش پژوهش از نوع کیفی و شرکت کنندگان در پژوهش متخصصان برنامه ریزی درسی و شیمی که با روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور با توجه به سوابق آموزشی انتخاب و حجم آن تا اشباع نظری داده ها (20 نفر) ادامه یافت. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختار یافته حاصل و تجزیه تحلیل اطلاعات با توجه به مبانی نظری رویکرد کاوشگری ˓ با روش کیفی تحلیل مضامین و کدگذاری باز˓ محوری و انتخابی انجام شد. روایی پژوهش ازنوع درونی بر اساس معیار اعتمادپذیری بود که آنالیز داده ها توسط هر سه نویسنده مقاله برای بازسازی حقایق انجام گردید. برای افزایش پایایی پژوهش˓ مصاحبه ها با برنامه قبلی به دور از سوگیری انجام گرفت. یافته ها: از تحلیل داده های مصاحبه˓ 40 مولفه در سه مقوله اصلی آموزش شیمی بر اساس رویکرد IBSE استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در این سه مقوله که ویژگیهای یاد گیرنده، یاد دهنده و ویژگی های سازمانی و تشکیلاتی IBSE می باشد، انجام ازمایش، پژوهشگری فعال و تامین امکانات و تجهیزات بیشترین اهمیت را نسبت به سایر مولفه ها دارد. نتیجه گیری: وجه تمایز این رویکرد با روشهای پژوهش محور پیشین ˓ استفاده کارآمد از تجهیزات آزمایشگاهی نوین و جستجوی گسترده اطلاعات در فضای مجازی به دامنه تمامی مراکز علمی جهانی برای کشف دانش می باشد. اعتبار تمامی 40 مولفه تعیین شده درآموزش شیمی دوره دوم متوسطه بر اساس رویکرد IBSE ˓ از سوی متخصصان با درصد توافق بالای 90% تایید گردید.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.
Brain Imaging Studies in Children with Learning Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The exploration of brain imaging in children with learning disabilities has significantly advanced our understanding of the neural underpinnings of these conditions. Through the application of various neuroimaging techniques, researchers have been able to identify structural and functional abnormalities in the brains of children with learning disabilities, providing insights that have important implications for diagnosis, intervention, and educational strategies. This letter aims to highlight key findings from recent studies on brain imaging in children with learning disabilities and discuss their potential impact on clinical and educational practices. Brain imaging studies have significantly enhanced our understanding of the neural basis of learning disabilities, revealing important structural and functional abnormalities that underlie these conditions. By identifying early biomarkers and neural correlates, neuroimaging can play a crucial role in the early diagnosis and targeted intervention of learning disabilities. Continued research in this field is essential to develop effective strategies that support children with learning disabilities and improve their academic and social outcomes.
تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه درس ریاضی پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر بازیوارسازی رقابت و مشارکت بر یادگیری و انگیزه در درس ریاضی پایه چهارم انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان دیواندره بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سطح شهر انتخاب شد. نمونه آماری مشتمل بر چهار گروه 16 نفره بود که در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته و پرسش نامه انگیزه امینی فر و صالح صادق پور بود که ضریب پایایی آن با معیار آلفای کرونباخ برای آزمون یادگیری93/0، انگیزه رغبتی 81/0 و انگیزه اجتنابی 87/0 محاسبه شد. محیط یادگیری گروه های آزمایش به صورت همزمان و جداگانه به مدت ده جلسه با استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی و گروه کنترل به روش معمول ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد، با سطح معناداری کوچکتر از 05/0 استفاده از عناصر بازیوارسازی رقابت، مشارکت و رقابت تیمی نسبت به گروه کنترل بر یادگیری و انگیزه موثر بوده و برتری معناداری در محیط های بازیواراسازی شده نسبت به هم بر یادگیری (05/0<p) مشاهده نشد. همچنین تجزیه و تحلیل داد ها نشان داد (05/0>p) عناصر بازیوارسازی مشارکت و رقابت تیمی بیشتر از رقابت صرف بر افزایش انگیزه رغبتی موثر بوده است.
شناسایی قوت و ضعف برنامه چند رسانه ای دیکته یار به منظور ارائه راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی قوت و ضعف برنامه چندرسانه ای دیکته یار و ارائه راهکارهایی جهت بهبود برنامه می باشد. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. حوزه مورد مطالعه کلیه معلمان استفاده کننده از برنامه دیکته یار در مقطع ابتدایی شهر یاسوج درسال تحصیلی 1403-1402 بود . روش نمونه گیری هدفمند ازنوع ملاک محور استفاده شد. حجم نمونه تا رسیدن به اشباع نظری 15 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تجزیه و تحلیل داده های به شیوه آتراید استرلینگ با استفاده از نرم افزار MAXQDA12 انجام شد. یافته ها نشان داد که نقطه قوت برنامه چند رسانه ای دیکته یار شامل 18 کد سازمان دهنده و 5 کد فراگیر (نقاط مثبت برنامه برای معلم ،برای اولیا ،برای دانش آموزان ،نقاط قوت فنی و آموزشی ) می باشد. نقاط منفی برنامه شامل 36 کد سازمان دهنده و 2 کد فراگیر (محدودیت های فنی و آموزشی ) می باشد .راهکارهای بهبود برنامه شامل 9 کد سازمان دهنده و 4 کد فراگیر (حمایتی ،محتوایی ،فنی و فراگیرکردن برنامه )بدست آمد. در نتیجه برنامه چندرسانه ای دیکته یار بعنوان یک برنامه ارزان قیمت و مبتنی بر الگوهای آموزشی به منظور کاهش ضعف ها و معایبی که دارد با ارایه راهکارهای بدست آمده از این پژوهش بیش از پیش و موثرتر می توانددر سیستم های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
برنامه های اوقات فراغت برای افراد کم توان ذهنی: ضرورت، پایه های نظری، طبقه بندی، اولویت و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اوقات فراغت برای کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی دارای ابعاد مختلفی است و اهمیت خاصی دارد. اوقات فراغت زیرمجموعه ی رفتارهای انطباقی است و به زمان گذراندن فعالیت ها و تفریح های مورد علاقه گفته می شود که توسط خود فرد یا دیگران به وجود می آید و ترجیحات، گزینه ها و علایق شخصی وی را در بر می گیرد. این مطالعه با هدف بررسی برنامه های اوقات فراغت برای افراد کم توان ذهنی با تأ کید بر ضرورت برنامه ها، پایه های نظری هر برنامه، طبقه بندی فعالیت های فراغتی و سرگرم کننده، اولویت بندی فعالیت ها در راستای تدوین برنامه اوقات فراغت، و کاربردهای برنامه های اوقات فراغت انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری روایتی بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از جمله الزویر ، پابمد، اشپرینگر، ساینس دایرکت و گوگل اسکولار در سال های 2002 تا 2024 استفاده شد. نتیجه گیری: مشارکت فعال در برنامه های اوقات فراغت موجب تقویت اعتماد به نفس، نشاط روانی و مهارت های حسی حرکتی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی می شود و رفتارهای چالش برانگیز آنها را کمتر می کند. به طور کلی، مؤلفه های اوقات فراغت، شامل بازی های سرگرم کننده، پیاده روی، باغبانی، مشارکت در مناسبت های خانوادگی، شرکت در فعالیت های مذهبی، انجمن ها و باشگاه ها، مشارکت در فعالیت های ورزشی، آموزش های علمی و مسافرت می شود. نمونه های زیادی از فعالیت های سرگرم کننده برای اوقات فراغت افراد کم توان ذهنی وجود دارند که معمولاً به فعالیت در گروه های سازماندهی شده، فعالیت در گروه های غیررسمی و فعالیت فردی غیررسمی تقسیم می شوند. کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی از طریق آموزش برنامه اوقات فراغت یاد می گیرند که تصمیم های منطقی تری بگیرند، تفکر خلاق و انتقادی داشته باشند و احساس مسئولیت پذیری را در خود افزایش دهند.
پیش بینی پرخاشگری نوجوانان بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
81 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی پرخاشگری بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده نوجوانان شهر کره ای فارس انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دوره متوسطه اول و دوم در سال تحصیلی 99 – 98 به تعداد (1014 نفر) بود که از آن میان، تعداد 150 نفر از نوجوانان (85 نفر نوجوان دختر و 65 نفر نوجوان پسر)، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1992) و الگوهای ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و پرخاشگری بأس و پری (1992) توسط افراد نمونه تکمیل شد. روش آزمون همبستگی پیرسون بمنظور بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون رگرسیون چند متغیره به روش همزمان بمنظور پیش بینی متغیر ملاک توسط متغیر های پیش بین، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل شخصیتی بر حسب مؤلفه های روان نژندی بصورت مثبت در سطح معناداری 05/0، توافق گرایی در سطح معناداری 01/0 و مسئولیت پذیری در سطح معناداری 05/0 بصورت منفی قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند. الگوهای ارتباطات خانواده بر حسب مؤلفه های جهت گیری گفت و شنود بصورت منفی در سطح معناداری 01/0، جهت گیری همنوایی بصورت مثبت در سطح معناداری 01/0، قادر گردیدند، پیش بینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
185 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. از آن میان، آن ها تعداد 275 دانش آموز انتخاب شده و پرسشنامه اضطراب ساراسون در اختیار آن ها قرار گرفت تا تکمیل کنند. سپس از میان آن ها تعداد 40 دانش آموز که اضطراب بیشتری برای امتحان داشتند انتخاب شدند به صورت هدفمند، بر اساس مصاحبه واقعه گرا، با توجه به سطح رفتار اطلاع یابی انتخاب و به صورت هدفمند در دو گروه 20 نفره قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش در 5 جلسه یک ساعته آموزش مهارت های اطلاع یابی را دریافت کردند. مجدد هر دو گروه پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون را تکمیل کردند.. برای تحلیل داده ها نیز از روش آماری کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان اثربخشی معناداری دارد. نتیجه گیری: رفتار اطلاع یابی بالاتر، آمادگی بیشتری برای امتحان بود و این منجر به کاهش استرس و اضطراب دانش آموزان شده بود. بنابراین جهت کاهش اضطراب دانش آموزان بهتر است دوره های آموزشی سواد اطلاعاتی و رفتارهای اطلاع یابی گنجانده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت والدین و آموزش مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
13 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان اضطراب، پرخاشگری و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله است. پژوهش نیز به روش نیمه تجربی و با طرح تحقیق 3 گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان 4 تا 7 سال شهر تبریز بود که به بیمارستان شهریار و دو کلینیک خصوصی برای رفع مشکلات کودکان خود مراجعه کرده بودند که دراین بین مادران از سه مرکز درمانی و از هر مرکز 20 مادربه صورت هدفمند انتخاب شدند. قبل از اجرای برنامه های آموزشی سه گروه توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، اضطراب بک (1967) و افسردگی بک (1964) آزمون شدند، برای گروه آزمایشی اول برنامه آموزش گروهی فرزند پروری مثبت و برای گروه دوم آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند، درنهایت با انجام دوباره پاسخگویی به پرسشنامه پرخاشگری، اضطراب و افسردگی توسط مادران پس آزمون صورت گرفت. داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با تحلیل ANCOVA و t مستقل انجام یافته است. یافته های پژوهشی حاکی از این است که آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله اثر دارد و هر دو آموزش نسبت به گروه کنترل اثربخشی بهتری دارند ولی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین قدرتمند تر از آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران است.
شناسایی بدساختاری دانش علوم تجربی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بر اساس رویکرد شناختی- تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی بدساختاری دانش بر اساس رویکرد شناختی-تشخیصی است. بدساختاری دانش، زمانی اتفاق می افتد که در آن ساختار دانش مورد نظر در حیطه ی آموزشی به دلایل مختلف در فراگیران شکل نمی گیرد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد شناختی- تشخیصی پدیده بدساختاری دانش در بین دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس علوم تجربی بررسی شد. تعداد 5 کلاس درسی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آزمون محقق ساخته بدساختاری دانش در سه موضوع تغییر فیزیکی، تغییر شیمیایی و رنگین کمان از کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی، بر اساس ساختار دانش مفاهیم مورد نظر تهیه گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه های عصبی ( روش سلسله مراتبی صفت ) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. شاخص برازش سلسله مراتب (HCI) برای هر سه موضوع به ترتیب 71/0 ، 77/0 و 73/0 به دست آمد که نشان داد مدل شناختی از برازش مناسبی برخوردار است. برای بررسی دقت تصمیم گیری در مورد سطوح تسلط آزمودنی ها در توانش ها بر اساس نمرات تشخیصی شاخص αAHM، برای صفت های موجود در ساختار دانش محاسبه گردید که مقدار آن برای توانش های مختلف بالای6/0 به دست آمد در حد مطلوب بوده و قابلیت گزارش نهایی را دارا می باشند. همچنین نمرات شناختی دانش آموزان بر اساس ترتیب پاسخ صحیح آنها به سوالات سلسله مراتبی برای بررسی بدساختاری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج تحلیل نمرات شناختی دانش آموزان نشان داد که برخی از دانش آموزان در مفاهیم شناختی مختلف مشکلاتی دارند که نشان دهنده بدساختاری دانش در موضوع مورد نظر در دانش آموزان می باشد.
کشاورزی اقلیم هوشمند و جایگاه آن در کتاب های درسی دانش فنی پایه دوره دوم متوسطه ایران: کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
75 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور زراعی و امور دامی دوره دوم متوسطه از منظر کشاورزی اقلیم هوشمند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. برای انجام تحلیل محتوا و تعیین مقوله های فعال و غیرفعال از فن ویلیام رومی استفاده شده و پردازش نتایج و اطلاعات نیز به روش آنتروپی شانون صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور دامی و امور زراعی چاپ 1401 دوره دوم متوسطه است که تمام محتوای متون، پرسش ها و تصویرهای کتاب به صورت سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم فیش برداری و نیز چک لیست (بازبینه) تحلیل محتوای کتاب بر مبنای جدول های ثبت اطلاعات ویلیام رومی و آنتروپی شانون بود. یافته های تحقیق نشان داد، ضریب درگیری دانش آموزان با متن کتاب های دانش فنی پایه امور باغی 3/0، دانش فنی پایه امور دامی 7/0 و دانش فنی پایه امور زراعی 3/0 بود. ضریب درگیری دانش آموزان با تصویرها و پرسش های کتاب های دانش فنی پایه امور باغی (3/0)، دانش فنی پایه امور دامی (5/0) و دانش فنی پایه امور زراعی (3/0) به دست آمد. بنابراین، از نظر ویلیام رومی، از لحاظ متن، تصویر و پرسش های کتاب، فقط کتاب دانش فنی پایه امور دامی فعال است. در نهایت نتایج بررسی ها نشان داد، در کتاب های مورد مطالعه، در متن، تصویرها و پرسش ها، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مقوله های غیرفعال بیشتر از مقوله های فعال است.
إستراتيجية القبعات الستّ لدي بونو في تعليم تاریخ الأدب العربي: دراسة حیاة الخنساء وشعرها أنموذجاً
حوزههای تخصصی:
تعتمد الأسالیب التقلیدیه فی تعلیم تاریخ الأدب العربی علی المحاضرات وحفظ المواد الجدیده وهذا لا یلبی الحاجات العلمیه للأوساط الجامعیّه والتعلیمیه. لذا یجب إتخاذ الإتجاهات الحدیثه فی تدریس هذه الوحده الدراسیه. فی الأسالیب التعلیمیه الجدیده، یتمّ الترکیز علی التفکیر الإبداعی والإنتقادی کأسس رئیسیه وبنّاءه لتشیید العلم فی الصف الدراسی. إحدی هذه الإتجاهات هی طریقه التفکیر الإنتقادی التی إقترحها إدوارد دی بونو بعنوان "القبعات الست". هذه القبعات السته تفحص الموضوع من سته جوانب مختلفه، مما یمنح حیویه وفاعلیه لعملیه التعلیم. تسعى هذه الدراسه إلی تطبیق إستراتیجیه القبعات الست لإدوارد دی بونو وشرح تأثیرها على عملیه تدریس التاریخ الأدب العربی وذلک بواسطه منهج الوصفی– التحلیلی. تهدف الدراسه إلی تقییم فاعلیه هذه الطریقه وضروره إستبدال الأسالیب القدیمه بالحدیثه فی التدریس، من خلال فحص حیاه وأدب خنساء شاعره من العصر الجاهلی بطریقه تقلیدیه، ومن ثمّ بمنهج القبعات الست الذی یعتمد على النشاط فی الصف والحیویه والعصف الذهنی. تعتبر هذه الطریقه قادره علی الإتجاه فی تدریس التاریخ الأدب العربی من خلال خلق مشارکه نشطه فی الصف وتحفیز التفکیر الإبداعی الإنتقادی.
رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: چگونه تعاملات مدیر - معلم مسیر یادگیری و پژوهش را هموار می سازد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
69 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: تنیدگی یادگیری و پژوهش در پرتو تعاملات مدیر - معلم مدارس ابتدایی شهر شهریار در سال 1403-1402 انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا بود. میدان پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر شهریار تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که با 15 نفر از مدیران مدارس شهر شهریار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت روایی و اعتبار مصاحبه ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور صاحب نظران غیر مشارکت کننده در تحقیق استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوا با رویکرد عرفی/ قراردادی در سه مرحله برچسب ها، زیر مقوله ها و مقوله ها از طریق نرم افزار 18 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت
یافته ها: در قسمت موانع، رهبری یادگیری محور دارای پنج مقوله شامل: بروکراسی و ناکارآمدی، چالش های رهبری، موانع پژوهش و یادگیری، انگیزش و توانمندی، مسائل اجتماعی و اقتصادی؛ و انگیزش پژوهش داری شش مقوله شامل: ضعف انگیزش در پژوهش، چالش های مدیریتی و ساختاری، موانع و مشکلات پژوهشی، آموزش و توسعه مهارت ها، نیازهای نامنطبق، چالش های تحقیقاتی است. در قسمت راهکارهای استقرار، برای رهبری یادگیری محور دارای چهار مقوله شامل: شوق آفرینی و حمایت، مدیریت مؤثر آموزشی، همکاری و تعامل، فرهنگ و حل مسئله؛ و برای انگیزش پژوهش داری چهار مقوله شامل: توجه به انگیزه های معلم در پژوهش، زیرساخت های پژوهشی و آموزشی، رهبری و مدیریت پژوهش، عملگرایی و نوآوری در پژوهش است. در قسمت نتایج پیاده سازی برای رهبری یادگیری محور دارای شش مقوله شامل: یادگیری تحول آفرین، پژوهش های کاربردی، رفع موانع بودجه ای، رفع معضلات آموزشی و معلمی، بهبود فناوری مدارس، بهبود وضعیت آموزش وپرورش؛ و برای انگیزش پژوهش دارای چهار مقوله شامل: رشد پژوهشی و آموزشی، بهبود روش های تدریس و یادگیری، توسعه مهارت های تخصصی و همکاری، حل مسائل اجتماعی است
بحث و نتیجه گیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیت های یادگیری مدرسه، می توانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.