فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه معلمان درباره نقش و جایگاه خود در اجرای موفقیت آمیز رویکرد تربیت تمام ساحتی میباشد.روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، معلمان دانش آموزان دوره ابتدایی در شهر تبریز و در سال 1403-1402 بوده است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (14) نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و ژرف نگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.8 مضمون اصلی از یافته ها استخراج گردید که عبارتند از: روشهای تدریس و راهکارهای ترویج و پرورش رفتارهای عبادی و فضایل اخلاقی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اقتصادی و حرفه ای دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت علمی و فناوری دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اجتماعی و سیاسی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیستی و بدنی دانش آموزان و روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیبایی شناختی و هنری دانش آموزان، چالشهای معلمان در پیاده سازی تربیت تمام ساحتی و پیشنهادهایی برای بهبود آموزش و پرورش در راستای تربیت تمام ساحتی.نتایج این بررسی تاکید می کندکه توجه به ابعاد مختلف رشد و تربیت دانش آموزان در تمام سطوح آموزش و پرورش ضروری است.
بررسی اثربخشی آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و راهبرد های یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
33 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مفاهیم فیزیک (همچون دما و گرما) با رویکرد شناختی در پیشرفت تحصیلی و سطوح شناختی یادگیری و راهبردهای یادگیری دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق کمّی و شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری تحقیق از کلیه دانش آموزان پسر سال دهم رشته تجربی مدارس عادی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401- 1400 تشکیل شده است. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با حجم ۶۷ نفر انتخاب شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون محقق ساخته و برای سنجش راهبردهای شناختی یادگیری از پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) استفاده شد. آموزش مجازی فیزیک با رویکرد شناختی به مدت هشت جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و به گروه کنترل آموزش مجازی متداول داده شد. در آموزش با رویکرد شناختی از الگوهای تدریس خانواده پردازش اطلاعات، حل مسئله و روش هایی مانند آموزش معکوس و زمینه محور استفاده شد. برای بررسی پایایی آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و پرسش نامه استاندارد راهبردهای انگیزشی یادگیری ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 74/0 و 76/0 به دست آمد. در تحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل استنباطی کوواریانس به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش اثربخشی این رویکرد آموزشی را در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی و تقویت راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دانش آموزان نشان داد. براساس نتایج این تحقیق، آموزش با رویکرد شناختی، فرایند شکل گیری ساختار دانش در فراگیران را تسهیل می کند و درک آن ها را از مفاهیم آموزشی افزایش می دهد.
طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
94 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته (متوالی- اکتشافی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی شاغل در دانشگاه فرهنگیان و ابزار مطالعه، مصاحبه نیمه ساختار مند، بود. حجم نمونه در بخش کیفی، 10 نفر از صاحب نظران در ارتباط با ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای بوده که به روش هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان کل کشور در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 260 نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر متخصصان و روایی سازه آن ها از طریق تحلیل عاملی تأیید گردید. پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ، راهبردها برابر 0.9 فرایندها 0.95 و مهارت ها 0.93 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS 25، Smart PLS استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی در ارتباط طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای ، سه مضامین اصلی، شامل مضمون مهارت ها، مضمون راهبردها و مضمون فرآیندها بود. یافته های بخش کمی نشان داد که بارهای عاملی مربوط به همه ابعاد و معرف های متغیر "مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان" دارای وضعیت مطلوبی هستند، به عبارت دیگر همبستگی این متغیر با مضامین و معرف های مربوط به این مضامین در حد بالا برآورد شده است. در نتیجه ابزار سنجش از روایی عاملی برخوردار است.
بحث و نتیجه گیری: در مجموع نتایج همبستگی ها نشان داد که برای مدیریت بالندگی حرفه ای دانشگاه فرهنگیان داشتن ارتباطات قوی می تواند، بالندگی مدیریت حرفه ای دانشگاه فرهنگیان را روز به روز بهتر کند. شاخص های ارزیابی کلیت مدل معادله ساختاری بیانگر این است که داده ها، مدل نظری پژوهش را حمایت می کنند و برازش داده ها به مدل برقرار بوده است. در مجموع ضریب همبستگی بین ارزیابی اثر بخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی حرفه ای و متغیرهای (آموزشی، اجتماعی، اجرایی، سازمانی، فردی،مالی- اداری، مدیریتی، نظارت وهدف گذاری) در سطح (01/0 ≥p) برقرار است. بر این اساس ضروری است، مدیران دانشگاه فرهنگیان، بستر مناسبی را در جهت استفاده از الگوی ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیریت بالندگی فراهم نمایند.
موانع و چالش های پیاده سازی هوش مصنوعی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هوش مصنوعی (AI) به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های فناوری اطلاعات، تحولی بنیادین در حوزه آموزش الکترونیکی ایجاد کرده است. استفاده از این فناوری در آموزش عالی با چالش هایی مواجه است. بنابراین این پژوهش به بررسی موانع و چالش های پیاده سازی هوش مصنوعی در نظام آموزش عالی می پردازد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و زمینه بنیاد انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه با 14 متخصص فناوری آموزشی گردآوری و تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت.یافته ها: تحلیل داده ها به شناسایی 6 مقوله اصلی و 16 مقوله فرعی منجر شد. چالش های اصلی شامل کمبود تجهیزات پیشرفته، فیلترینگ و سرعت پایین اینترنت، موانع فرهنگی همچون مقاومت در برابر تغییرات، نبود قوانین مشخص و ضعف نظارت در ابعاد تقنینی، کمبود نیروی متخصص و نگرانی از تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل سنتی بود. علاوه بر این، عوامل ملی، بین المللی، خانوادگی و آموزشی نیز تأثیرگذار بودند. راهکارهای غلبه بر این موانع شامل تقویت زیرساخت ها و ارائه برنامه های آموزشی برای دانشجویان می باشد. پیامدهای این چالش ها می تواند به گسترش شکاف دیجیتال، محدودیت در رشد اقتصادی و ضعف در نوآوری منجر شود.نتیجه گیری و پیشنهاد ها: برای تسهیل پیاده سازی هوش مصنوعی در آموزش عالی، پیشنهاد می شود برنامه ریزی آموزشی شامل ارتقای زیرساخت ها، توسعه دوره های تخصصی، تغییر نگرش ها از طریق برنامه های ترویجی، تدوین قوانین حمایتی و گسترش همکاری های ملی و بین المللی باشد.نوآوری و اصالت: این پژوهش با تحلیل موانع فرهنگی، زیرساختی و تقنینی پیاده سازی هوش مصنوعی در آموزش عالی، راهکارهایی عملی برای تسهیل پذیرش این فناوری از طریق برنامه ریزی آموزشی ارائه می دهد.
تدوین پرسش نامه آگاهی معلمان از نارساخوانی و بررسی روایی سازه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خوانش پریشی یا نارساخوانی رایج ترین اختلال یادگیری در کودکان مدرسه ای است که به دقت مطالعه و بررسی شده است. این بیماری با اختلال بارزی در رشد و پیشرفت مهارت خواندن توصیف می شود. پژوهش حاضر به منظور تدوین و بررسی روایی سازهی پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی (TAD) انجام شد.روش پژوهش: پرسش نامه ی حاضر تهیه و بین 416 معلم ابتدایی در مدارس دولتی استان خراسان رضوی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. برای اثبات درستی ساختار آزمون، از نرم افزار SPSS جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) و برای برآورد عامل پذیری ماتریس میان همبستگی از دو آزمون کفایت نمونه گیری کایزر- مایر- اولکین (KMO)و آزمون کروی بودن بارتلت استفاده شد. جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی (CFA) نیز از نرم افزار LISREL استفاده شد.یافته ها: نتیجه ی آزمون ها نشان داد که مدل عاملی مناسب بوده است. همچنین، نتیجه ماتریس سازه ی چرخشی نشان داد که دانش و شناخت معلمان از مشکلات مربوط به سطح پایین پردازش، مشکلات واژگانی، نداشتن تمرکز و مشکلات رمزگشایی واژگان در دانش آموزان چهار عامل اصلی موجود در این آزمون است.نتیجه گیری: پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی تدوین شد و روایی سازه ی آن مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آماری به دست آمده بررسی شد که نشان داد پرسش نامه ی تهیه شده دارای پایایی و روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش آگاهی معلمان از نارساخوانی می باشد. در نهایت مفاهیم ضمنی ارائه گردید.
واکاوی نقش جریان های فکری در تنوع فضاهای آموزشی عصر قاجار
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
38 - 49
حوزههای تخصصی:
با ورود مدرنیته به ایرانِ عصر قاجار؛ جریان های فکری پدیدار شدند که هر یک در پی تحکیم، ترویج و رسمیت بخشی به نوع انگاره های تفکراتی خود بودند؛ این امر از رهگذر تاسیس مکان های آموزشی؛ اعم از رسمی و غیر رسمی برای تربیتِ نسلی همسو متصوَر بود. به همین جهت تنوع فضاهای آموزشی در عصر قاجار نسبت به دوره های قبل مشهود است. واکاوی نقش جریان های فکری در تنوع فضاهای آموزشی و برون داد هر یک در این جستار؛ بیانگر این امور است که نهاد تعلیم و تربیت از اصلی ترین بسترهای ترویج افکار مختلف بوده و تنوع فضاهای آموزشی موید آن است. یافته ها حکایت از آن دارد که هر یک از جریان-های دین مداران سنتی، روشنفکران دینی و دگر اندیشان ضددینی اقدام به تاسیس فضا های آموزشی مانند: مکتب خانه ها، حوزه های علمیه، مدارس جدید، هنرستان ها، مدارس خارجی و فراموشخانه کرده اند. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی به نقش جریان های فکری در تنوع فضاهای آموزشی و چگونگی کارکرد آن ها پرداخته است.
طراحی محیط و برنامه های آموزش سلامت محور در راستای ارتقاء سلامت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه های آموزشی سبک زندگی تحصیلی سلامت محور عامل مهمی در دستیابی به میزان موفقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد. هدف از تحقیق حاضر طراحی محیط و برنامه های آموزش سلامت محور در راستای ارتقاء سلامت دانش آموزان استان مازندران بود.روش شناسی: روش اجرای پژوهش حاضر به صورت کیفی و بر اساس تئوری نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بود. همچنین پژوهش بر اساس دسته بندی تحقیقات بر مبنای هدف به صورت اکتشافی – توسعه ای می باشد. داده های لازم جمع آوری و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد به مثابه تکنیکی پژوهشی، مفاهیم، مقوله ها شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه متخصصان و صاحب نظران حوزه تعلیم وتربیت و مدارس استان مازندران بود. برای تعیین نمونه های این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. نمونه گیری هدفمند برای انتخاب ۱۸ متخصص حوزه سلامت دانش آموزان انجام شد که از همه آن ها مصاحبه های تخصصی در حوزه سلامت تحصیلی دانش آموزان به عمل آمد. همچنین باتوجه به مصاحبه به عمل آمده از پرسشنامه محقق ساخته سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با ضریب آلفای کرونباخ ۸۶/۰ استفاده شد.یافته ها: مدارس مروج سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در شش مقوله اصلی (شرایط مداخله گر، عوامل موثرمدارس، شرایط زمینه ای، پیامد های مدارس، راهبرد های موثر و ابعاد مدارس) بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که در مدل ارائه می تواند در راستای استانداردسازی مقوله سلامت تحصیلی دانش آموزان استفاده گردد.نتیجه گیری و پیشنهادات: باتوجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که متخصصین نظام سلامت مدارس دستورالعمل هایی در جهت ایجاد محیطی سالم تهیه کنند و توسعه برنامه های آموزش سلامت محور در راستای ارتقاء سلامت دانش آموزان با چشم انداز کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت و تأکید روی برنامه هایی متناسب در جهت افزایش سطح فعالیت بدنی و مؤلفه های روانی ایجاد کنند.اصالت و نوآوری: این پژوهش برای اولین بار به طراحی محیط آموزشی سلامت محور با تأکید روی فعالیت بدنی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی سلامت جسم و روان دانش آموزان پرداخته است.
بررسی همبستگی شوخ طبعی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرسودگی تحصیلی که با ویژگی هایی مثل خستگی ، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی مشخص می شود اهمیت ویژه ای در بهره وری تحصیلی و نحوه عملکرد و موفقیت فرد در دوران تحصیلش دارد. در این پژوهش، پژوهشگران بر آن شدند تا مطالعه ای را با هدف همبستگی شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به انجام رسانند. روش : نوع مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی و کاربردی می باشد. جامعه پژوهش آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی استان قم بودند که دارای معیارهای ورود بوده و جهت شرکت در مطالعه به صورت تصادفی از بین دانشجویان رشته های مختلف 260 نفر انتخاب شدند. از تمامی افراد رضایت نامه آگاهانه جهت شرکت در مطالعه به صورت کتبی کسب گردید. سپس افراد سه پرسشنامه (اطلاعات دموگرافیک، فرسودگی تحصیلی( ماسلاچ )و شوخ طبعی (خشوعی) را تکمیل و داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفت . سطح معناداری (05/0 p<)در نظر گرفته شد یافته ها : این مطالعه بر روی 260 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در رشته ها و مقاطع مختلف انجام گرفت. در این مطالعه میانگین فرسودگی تحصیلی (87/14±33/34) و میانگین شوخ طبعی (55/24±03/114) به دست آمددر این مطالعه ، کلیه خرده مقیاس های شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی ارتباط مستقیم و معناداری داشت. همچنین مشخص شد دانشجویانی که اشتغال در زمینه تحصیلی داشتند نسبت به دانشجویان غیر شاغل فرسودگی کمتری داشتند (05/0 p<). نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد هر چه شوخ طبعی در دانشجویان بیشتر باشد، با احتمال کمتری دچار فرسودگی تحصیلی خواهند شد.
اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز
تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر
انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد.
مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی
کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه
کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر (
به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب
مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی
کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه
23 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و
به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک
جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود ) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه( که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز ) 2007 ( و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان ) 2012 ( بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا دار داشته است ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
تامس گرینفیلد و حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی: از جنبش تئوری تا علم انسانی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر معرفی محوری ترین بخش از اندیشه های پروفسور "تامس بارگرینفیلد" به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نظریه پردازان مدیریت و رهبری آموزشی است. گرینفیلد نظریه پردازی مطرح و منتقد در سن شصت سالگی بین سال های 1991 تا 1996 با تدوین ده مقاله مهم پس از بازنشستگی از انسیتیتوی مطالعات آموزشی آنتاریو کانادا، تحول بزرگی در مدیریت آموزشی ایجاد کرد. برای نگارش مقاله حاضر، با مبنا قراردادن مقاله فزال ریزوی(1994) استاد بازنشسته دانشگاه ملبورن استرالیا، و رساله دکترای جان آلن کرکام(1994) در دانشگاه گلاسکو اسکاتلند و چند اثر اولیه گرینفیلد (1954 و 1993) و نیز تعدادی از مقاله های مرتبط دیگر که در دوره ای نزدیک به هم منتشر شده بودند، تصویری منسجم از اندیشه های گرینفیلد، به ویژه سیر تحول فکری وی از جنبش تئوری تا ظهور علم انسانی در حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی، ارائه گردد. یکی از نکات مهم در اندیشه های گرینفیلد، تاکید بر اهمیت ارزش ها در مدیریت آموزشی است. گرینفیلد معتقد بود که تصمیات مدیریتی باید مبتنی بر ارزش های انسانی و اخلاقی باشد. او معتقد بود که ارزش های فردی و اجتماعی مدیران و معلمان نقش اساسی در موفقیت یا شکست سیستم آموزش و پرورش دارد. گرینفیلد براین باور بود که در نظر و عمل مدیریت و رهبری آموزشی، ارزش گذاری، بر خردگرایی مقدم است. افراد می توانند در حدود محدودیت های اعمال شده توسط ارزش ها، خردمند باشند. گرینفیلد مدیریت آموزشی را یک فرآیند اجتماعی می دانست که باید بر اساس روابط انسانی و تعاملات اجتماع شکل گیرد. او معتقدبود رهبران سعی می کنند رهبری کنند، نظم اجتماعی اطراف خود را بسازند، واقعیت های جدیدی ایجاد کنند و اراده خود را به واقعیت تبدیل کنند؛ از این رو رهبران آموزشی، خود سازندگان واقعیت اجتماعی هستند. به زعم گرینفیلد، مدیریت و رهبری آموزشی، یک فعالیت اخلاقی است. گرینفیلد، در جهانی که سازمان ها نگران ارزش ها و قضاوت های ارزشی هستند، خاطر نشان می کند که پیامد عملی این مفهوم از سازمان ها و رهبران، این است که سعی می کنند تا دیگران به ارزش هایی که خودشان معتقدند، متعهدکننده خوبی باشند. و بالاخره رهبران به کار آفرینان ارزش ها تبدیل می شوند که وظیفه انها ایجاد وحدت و انسجام بین افراد است. البته در بخش پایانی مقاله حاضر، هرچند دیدگاه های انتقادی نسبت به سوبژکتیویسم گرین فیلد، به ویژه از منظر معرفت شناختی، نیز معرفی شده است، اما تاکیدشده است که درک مناقشات روش شناختی در حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی، بدون ارجاع به اندیشه های گرینفیلد ناقص خواهدبود.
ارزیابی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته بهداشت عمومی بر اساس سیاست های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
302 - 269
حوزههای تخصصی:
از آنجا که برنامه درسی آموزش عالی یکی از زیرنظام هایی است که نقش اساسی در متحول شدن آموزش عالی و جامعه دارد؛ رویکرد سیاستگذاران برنامه درسی در حوزه سلامت نقش بسیار مهمی در تحول و اصلاح برنامه سلامت عمومی در چارچوب اجرای پوشش همگانی سلامت دارد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، کمّی و پیمایشی است که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، به ارزیابی برنامه درسی دوره کارشناسی بهداشت عمومی بر اساس اهداف تدوین شده در سیاست کلی سلامت پرداخت. در این پژوهش اعضای هیأت علمی دانشکده های بهداشت در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران، جامعه آماری را تشکیل داده اند و نمونه گیری مطرح نبود. یافته ها حاکی از آن است که در ارزیابی گویه های پرسشنامه محقق ساخته در حیطه دروس علوم پایه، هدف اقدام روش تدریس فناورانه %4/42 و چهار گروه درسی دیگر سلامت و آموزش بهداشت، بیماری شناسی، مدیریت در برنامه ریزی بهداشتی و مهارت آموزی بهداشتی را به ترتیب با %6/40، %4/48 و %6/51 در هدف تعامل بین طب نوین و سنتی کمترین امتیازدهی را کسب کردند. گروه درسی علوم پایه در تمام حیطه های پنجگانه اهداف پژوهش امتیاز کم را به خود اختصاص داده و گروه درسی بیماری شناسی در حیطه هدف مطلوبیت برنامه درسی در 3 سطح دانش، نگرش و عملکرد با %9/90 امتیاز زیاد (خیلی زیاد، زیاد) بیشترین امتیاز را کسب نموده است. نتایج پژوهش حاضر با برقراری پیوند بین اصول برنامه درسی و سیاستگذاری های سلامت و ارتقای آن، می تواند گام جدید و مؤثری در مطالعات حوزه ارزیابی برنامه درسی رشته بهداشت عمومی باشد.
مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
155 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی موردنظر پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد. از این میان تعداد 150 نفر، برای هر متغیر 75 نفر از دانش آموزانی که آموزش حضوری را دریافت می کردند و 75 نفر از دانش آموزانی که در شبکه آموزشی شاد فعالیت های آموزشی را دنبال کردند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000) و فرسودگی تحصیلی رستمی و همکاران (1390) بودند. از آزمون تی مستقل جهت تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش حضوری بیشتر بود؛ همچنین میانگین ها نشان داد خود ناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش مجازی بیشتر بود و در تمامی مؤلفه های فرسودگی تحصیلی (خستگی عاطفی، شک و بدبینی و ناکارآمدی) نیز، میزان آن در دانش آموزان با دریافت آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری بیشتر بود (001/0>p).نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش علی رغم مزایای روانی غیرقابل اجتناب آموزش مجازی، انجام پژوهش های گسترده و عمیق تر در حوزه مقایسه آموزش مجازی و حضوری ضروری به نظر می رسد.
شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم با رویکرد فراترکیب می باشد.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم، پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این عوامل در شش پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج، تیلور اند فرانسیس، اشپرینگر و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2024 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 107 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 18 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 86/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم شش شایستگی اصلی شامل؛ شایستگی های فردی، اجتماعی، روش شناختی، حرفه ای، فنی و مدیریتی، و 225 شایستگی فرعی می باشد.
بحث و نتیجه گیری: مدیرانی که در عصر انقلاب صنعتی چهارم کار می کنند، برای موفقیت به شایستگی های متفاوتی نیاز دارند و مدل شایستگی های شناسایی شده، می تواند مبنایی را برای انتخاب و انتصاب، ارزیابی عملکرد، آموزش و توانمندسازی مدیران فراهم نماید.
رابطه مؤلفه های سبک های رهبری و ابعاد توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعامل مولفه های سبک های رهبری و ابعاد توسعه کارآفرینی در دانشگاه های ایران بود. روش تحقیق ترکیبی به صورت کیفی- کمی بود، جامعه آماری شامل کلیه مسئولین، مدیران و معاونان دانشگاه های کارآفرین(شامل دانشگاه تهران، تربیت مدرس، فرهنگیان، فنی و حرفه ای و فردوسی مشهد) که تعداد آنها 60 نفر بود. در دو مرحله: کیفی 15 نفر و در مرحله کمی براساس فرمول کوکران تعداد ۵۲ نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بود، برای شناسایی مولفه های سبک رهبری و دانشگاه کارآفرین، همچنین رتبه بندی وتعیین مقدار تاثیرپذیری مولفه های تحقیق از آزمون های آماری با استفاده از نرم افزار MicMac و Spss استفاده شد. براساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های عمیق و اکتشافی، کدگذاری و تحلیل داده های کیفی مولفه های شناسایی شده در بعد رهبری تحول آفرین 7 مولفه طبقه بندی شدند و برای دانشگاه کارآفرین نیز 7 مولفه دیگر طبقه بندی شدند. همچنین مشخص شد سبک رهبری تحول گرا مدیران بر توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها تاثیر گذار و معنی دار بود.
ارائه مدل به منظور ارتقای تعامل والدین با مدرسه و نقش آن در پیشرفت آموزشی فرزندان: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته است، اما شناسایی مؤلفه هایی که موجب ارتقاء این رویکرد و پیشرفت تحصیلی فرزندان گردد کم تر بررسی شده است. هدف این پژوهش ارائه ی مدل به منظور ارتقای تعامل والدین در راستای پیشرفت تحصیلی فرزندان بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. جامعه ی آماری، مدیران مدارس سه دوره تحصیلی ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بود و با نمونه گیری خوشه ای تعداد 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی هدفمندوباتکنیک ملاک محور صورت گرفت. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه ی باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد کتابخانه ای و مدارک کلیدی آموزش و پرورش و اسناد بالادستی ودربخش کمّی، پرسشنامه ی ایجاد شده توسط محقق، بر اساس یافته های بخش کیفی بود. روایی بخش کیفی، باروش ممیزی توسط داوران و اعتباریابی بخش کیفی باروش کاوش به وسیله مشارکت کنندگان انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی به وسیله بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد.تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمّی با روش تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد،الگوهای اندازه گیری عوامل مؤثر در تعامل از برازش مطلوب برخوردارند و با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی تعامل،مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، با به کارگیری عوامل شناسایی شده در مدل پیشنهادی، تعامل والدین با مدرسه ارتقاء یافته و بنابر دیدگاه مشارکت کنندگان با روابط مستمر والدین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میسّر می گردد.واژگان کلیدی: تعامل، اولیا، مربیان، مدرسه، رویکرد آمیخته
اثربخشی آموزش حل مسئله شناختی اجتماعی بر خودتنظیمی تحصیلی و راهبردهای مقابله ای دانش آموزان با اضطراب ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله شناختی اجتماعی بر خود تنظیمی تحصیلی و راهبردهای مقابله ای دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2، که به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، تعداد ۳۴ نفر براساس ملاک های ورود انتخاب و در دو گروه ۱۷ نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اضطراب ریاضی چیو هنری (۱۹۹۰)، خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (۱۳۹۲) و راهبردهای مقابله ای لازاروس (۱۹۸۵) استفاده شد. پروتکل آموزش حل مسئله شناختی اجتماعی دی زوریلا و همکاران (2002) طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش انجام شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اثربخشی هم زمان آموزش حل مسئله شناختی اجتماعی بر متغیرهای خودتنظیمی تحصیلی، راهبرد مقابله ای مساله مدار و راهبرد مقابله ای هیجان مدار وجود دارد (۰۱/0 P< و ۷۵۸/۴۷ F=) و اندازه اثر همزمان آن برابر ۸۴/۰ است. نتابج نشان داد که آموزش حل مسئله شناختی اجتماعی نه تنها به عنوان ابزاری کلیدی در ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان عمل نموده، بلکه موجب خودتنظیمی بیشتر و بهبود راهبردهای مقابله ای آنان گردید. این دستاوردها نه تنها می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی موثرتر در مواجهه با مشکلات اضطراب ریاضی و چالش های تحصیلی آتی مورد استفاده قرار گیرد، بلکه می تواند به تقویت سلامت روانی و اجتماعی دانش آموزان نیز منجر شود.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
29 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل، تمامی دانشجویان ورودی جدید رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری (1402-1401) به تعداد 90 نفر بود. روش نمونه گیری در این پژوهش، غیرتصادفی در دسترس بود و 45 نفر از افرادی که در پرسش نامه اضطراب امتحان حداقل نمره 22 را کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به این منظور، جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه استاندارد اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1977) و پروتکل استاندارد آموزش راهبردهای فراشناختی برگرفته از دنسرو و همکاران (1988) در ده جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری عسگری (1398) در ده جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی با توجه به نرمال بودن داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss26 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین متغیرهای تحقیر اجتماعی، خطای شناختی، تنیدگی و در کل اضطراب امتحان شرکت کنندگان گروه آزمایشی راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در پس آزمون بیشتر از شرکت کنندگان گروه کنترل بوده و این افزایش در متغیر تحقیر اجتماعی و تنیدگی درگروه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بیشتر بوده است (001/0> p).
نقد و ارزیابی ساختار و محتوای کتاب آموزش زبان فارسی لی شیان براساس چارچوب نظری «لارسن فریمن» و «کِم» و «پنینگنون»
حوزههای تخصصی:
دستور زبان آموزشی شامل مجموعه ای از ساختارها و قواعدی است که برای مقاصد آموزشی و ارزیابی و جهت استفاده آموزگاران گردآوری شده است. در حوزه آموزش دستور زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نیز کتاب هایی در خارج از ایران نوشته شده است. یکی از کتاب های ارزشمند و کاربردی کتاب " دوره آموزشی زبان فارسی" اثر لی شیان است که در ضمن مکالمه قواعد دستوری و آواشناسی زبان فارسی را نیز در بر می گیرد. لذا در این پژوهش، از حیث اهمیتی که نگارش دستور زبان های آموزشی در یادگیری فراگیران زبان دارد، براساس چارچوب نظری «لارسن فریمن» و «کِم» و «پنینگون» به نقد و ارزیابی این اثر پرداخته می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد لی شیان مطابق با نظریه لارسن فریمن به سه سطح آواشناسی، صرف و نحو به صورت همزمان و در قالب هر درس توجه داشته است؛ لیکن درصد قابل توجهی از این کتاب به مباحث آواشناسی اختصاص یافته است که جنبه کاربردی دستور را کاسته است. همچنین، نواقصی در تعاریف انواع کلمه مانند اسم، صفت، فعل، حرف اضافه، مصدر و غیره مشاهده می شود. در مواردی نیز مولف در آموزش قواعد دستوری دچار لغزش شده است مانند جملات ندایی و تعجبی و یا انواع مصوت های فارسی. علاوه بر این بسامد اندک نمونه های عینی و نیز تمرین و پرسش و پاسخ از جنبه کاربردی این اثر کاسته است.
طراحی کتاب الکترونیکی و پویایِ فیزیک و بررسی میزان تأثیر آن در یادگیری و یادداری مفاهیم فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
کاربرد فراوان گوشی های هوشمند، تبلت و رایانه در زندگی امروزه، فرصتی برای یادگیری اثربخش به کمک فناوری های نوین ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تولید کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک و بررسی میزان تأثیر آن بر یادگیری و یادداری مفاهیم فیزیک بود. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی است. روش تحقیق از نوع آزمایشی با استفاده از طرح پس آزمون با گروه مداخله و کنترل است. جامعه موردپژوهش تمام دانش آموزان دختر پایه هشتم دوره متوسطه اول شهرستان خوشاب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 44 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. این افراد در دو گروه کنترل و مداخله گمارش تصادفی شدند. بعد از تدوین کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک، گروه آزمایش سه جلسه با استفاده از کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک آموزش دیدند و اعضای گروه کنترل نیز سه جلسه به صورت متداول (کتاب غیرتعاملی) مورد آموزش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پس آزمون-های محقق ساخته ی یادگیری و یادداری و کاربرگ نظرسنجی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تی با دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه مداخله و کنترل در یادگیری مفاهیم فیزیک با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند ولی در یادداری، تفاوت بین نمرات دو گروه معنادار بود. با توجه به این نتایج می توان از قابلیت های کتاب های الکترونیکی پویا و تعاملی در جهت افزایش یادداری و نیز تقویت انگیزش یادگیرندگان در فرآیند آموزش و یادگیری مفاهیم فیزیک استفاده کرد.