فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی هر سازمان ،جلب رضایت مشتریان و ارباب رجوع از طریق ارائه خدمات با کیفیت مطلوب است. هدف تحقیق حاضر، ارائه الگوی تکریم ارباب رجوع در دادگستری اصفهان بود، که از روش تحقیق آمیخته ( کیفی و کمی) استفاده شده است .روش کیفی شامل گراندد تئوری (داده بنیاد) و روش کمی شامل روش پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آگاه در حوزه جرم و جرائم دادگستری، قضات، وکلا و کارکنان تشکیل می دهند. در این پژوهش 33 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد که با این تعداد مصاحبه، پژوهش به اشباع اطلاعاتی رسید، و هم چنین از نمونه گیری نظری و در ادامه روش گلوله برفی بهره گرفته شد. به منظور ارزیابی پایایی، مصاحبه های انجام شده، برای آنها بازگردانده شد و مورد تأیید قرار گرفت. مصاحبه ها طی هماهنگی قبلی با افراد منتخب، در محیطی آرام و امن به مدت 60 الی 120 دقیقه به طور کامل ضبط شد. هم چنین به منظور بررسی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی به کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان می دهد، که بارهای عاملی به دست آمده همگی از 6/0 بالاتر است،که این مطلب نشان دهنده روایی سازه پرسش نامه مذکور است. شرایط علی شامل حسن برخورد، ساختار سازمانی و ویژگی های کارکنان، شرایط زمینه ای شامل عوامل محیطی و فرهنگی، شرایط مداخله گر شامل سرعت در روند و تکریم کارکنان، راهبرد ها شامل تقویت زیرساخت های تسهیلی، سیستم ارزیابی کارکنان، توانمندسازی، اِعمال صحیح قانون، مدیریت بهینه مراجعات، آموزش و فرهنگ سازی و پیامد های حاصل شامل آرامش اجتماعی، اعتماد اجتماعی، پیشبرد امور به دست آمد. با توجه به پژوهش حاضر می توان چنین اعلام داشت که توجه به تمامی عوامل مؤثر بر تکریم ارباب رجوع شامل زیرساخت های فنی، ویژگی های کارکنان و مدیران، قوانین و مقررات محیطی، فرهنگ سازی، انگیزش، توانمندسازی و اعتماد اجتماعی مسیر را جهت توسعه تکریم ارباب رجوع در دادگستری هموار نماید.
رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 174 نفر (124 نفر مرد، 50 نفر زن) از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های رهبری تحولی کلی، بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی می باشند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS ویراست 21 استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی از برازش قابل قبولی با داده ها برخوردار است. هم چنین، نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم رهبری تحولی به بهزیستی شغلی (0/21=p< 0/001 ،β)، رهبری تحولی به موفقیت شغلی ادراک شده (0/67=p< 0/001 ،β)،و رهبری تحولی به عملکرد انطباقی (0/55=p< 0/001 ،β)،معنی دار می باشند. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش سبک رهبری تحولی به مدیران در برنامه های آموزشی سازمان ها مورد توجه قرار بگیرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه دورکاری: نقش تعدیل گر رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب کارکنان برای دورکاری و چگونگی برقراری ارتباط با هریک از دورکاران یک نگرانی عمده برای کارفرمایان است. پژوهش حاضر بر آن بود تا با تحلیل شخصیت، رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری، یک شاخص کاربردی برای پاسخ به این دغدغه ارائه دهد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه دورکاری با توجه به نقش تعدیل گر رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان با تجربه دورکاری و عضو پیام رسان تلگرام و واتس اپ ساکن استان تهران یا اصفهان در اسفند سال ۱۳۹۹ و فروردین سال ۱۴۰۰ بود. نمونه گیری به حجم ۹۸ نفر و به شیوه در دسترس صورت پذیرفت. داده ها توسط پرسش نامه های فرم کوتاه شخصیتی پنج عاملی نئو، مقیاس خشنودی شغلی جاج و بونو و مقیاس رضایت ارتباطی اسمیت، پاتموس و پیتز گردآوری شد و از طریق رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ابعاد شخصیتی تنها روان رنجوری با خشنودی شغلی دارای رابطه معنی دار و منفی است. بین میزان دورکاری و خشنودی شغلی رابطه معنی داری مشاهده نشد. رضایت از کانال های ارتباطی تعدیل گر رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، وظیفه شناسی و توافق پذیری با خشنودی شغلی بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به دست اندرکاران سازمانی توصیه می شود در هنگام گمارش کارکنان به دورکاری به ویژگی های شخصیتی آن ها و نیز نوع کانال های ارتباطی توجه نمایند.
طراحی الگوی ترغیب به رفتار کارآفرینانه با رویکردهای شناختی و هیجانی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش کارآفرینی در رشد جامعه، از هر کشوری انتظار می رود شهروندانش را به کارآفرینی ترغیب کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عناصر روان شناختی دخیل در الگوی ترغیب به رفتار کارآفرینانه براساس رویکردهای شناختی و هیجانی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و اکتشافی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و جامعه آماری شامل کارآفرینان بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی مازندران و اساتید کارآفرینی و مدیریت تعیین گردید. افراد نمونه، کسانی بودند که بتوانند در ارتباط با اهداف پژوهش حاضر اظهارنظر کارشناسانه داشته و شیوه انتخاب آن ها هدفمند و گلوله برفی بود. تعداد نمونه با درنظرگرفتن اصل اشباع نظری، 21 نفر شامل 13 نفر کارآفرین (خبرگان سازمانی) و 8 استاد دانشگاه (خبرگان نظری) بود. یافته های این پژوهش با انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند در ابتدا 982 کد، مرتبط با مفهوم ترغیب شناسایی، سپس طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل، و با تکیه بر روش کیفی تحلیل مقوله، در قالب 27 مقوله فرعی و 12 مقوله اصلی در 5 محور، شامل عوامل انگیزشی (انگیزش نیازمحور، انگیزش شناختی، انگیزش هیجانی)، عوامل زمینه ای (تیپ شخصیتی، دانش، مهارت، تجربه)، عوامل مداخله گر (ارزش های کارآفرین)، راهبردها (راه های مقابله معطوف به خود، راهبردهای محیطی) و پیامدها (دستاوردهای مادی و سازمانی و دستاوردهای معنوی و فردی)، حول مقوله محوری (ترغیب به رفتار) طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی شکل گرفت. یافته های این مطالعه می تواند برای ترغیب دانشجویان و علاقه مندان به کارآفرینی مؤثر باشد.
مروری نظام مند بر پژوهش های قراردادهای روان شناختی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارداد روان شناختی به عنوان باور و ادارک کارکنان در مورد شرایط و ضوابط یک توافق مبادله متقابل بین آن ها و طرف دیگر تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر ارائه یک نمای جامع و واضح از پژوهش های قراردادهای روان شناختی و پیشنهاد مسیرهای پژوهشی برای پژوهشگران آتی جهت پر کردن شکاف های پژوهشی می باشد. جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی معتبر بین المللی و داخلی در آذرماه 1400 انجام شد. با پیروی از پروتکل های ابزار پیشنهادی برای بررسی مرور نظام مند و معیارهای ورود و خروج درنهایت 22 مقاله وارد تحلیل بخش کیفی شدند. قراردادهای روان شناختی پرستاران را می توان به سه مضمون کلی تقسیم کرد. مضمون اول بر فرایند شکل گیری و توسعه قرارداد روان شناختی متمرکز است. مضمون دوم، بر شناسایی محتوا و ماهیت این قراردادها متمرکز است. مضمون سوم، بر فرایند تحقق و نقض قرارداد روان شناختی متمرکز است. نتایج نشان می دهد که باوجود علاقه و فعالیت روبه رشد تحقیقات منتشرشده درمورد پرستاران و قراردادهای روان شناختی، و علی رغم تشخیص این موضوع که مفهوم قراردادهای روان شناختی یک چارچوب نظری ارزشمند برای کمک به درک تجربیات پرستاران و چگونگی مدیریت بهتر بیمارستان هاست، هنوز اطلاعات زیادی در رابطه با قراردادهای روان شناختی پرستاران وجود دارد که پژوهشگران باید آن ها را مورد مطالعه قرار دهند.
سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.
رابطه جو محیط کار و امید به زندگی با سازگاری شغلی: نقش میانجی نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه فضای خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی با توجه به نقش میانجی نیاز به پیشرفت کارکنان مجتمع فولاد بناب انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مجتمع فولاد بناب بودند. تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه های فضای خدمت، سازگاری شغلی، امید به زندگی و نیاز به پیشرفت بود که روایی توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین محیط خدمت با نیاز به پیشرفت و سازگاری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امید به زندگی کارکنان با نیاز به پیشرفت و و سازگاری شغلی آن ها نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچمین بین نیاز به پیشرفت کارکنان با سازگاری شغلی آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نقش میانجی نیاز به پیشرفت در رابطه بین محیط خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی کارکنان تأیید شد. با توجه به نظارت کاملی که مدیران واحدهای کاری بر کارکنان خود دارند، آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند و بازخورد عملکردی آن ها را ارائه می دهند، وجود جو صمیمی میان کارکنان و استفاده از سلسله مراتب سازمانی انعطاف پذیر باعث می شود کارکنان به قوانین سازمانی احترام بگذارند و موجبات ایجاد یک فرهنگ کاری قوی در شرکت را پایه گذاری کنند.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان طی دوران کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی در معلمان یک پدیده روان شناختی مزمن خستگی و بی علاقگی است که دوران همه گیری کرونا از نظر فشردگی برنامه های آموزشی ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشد. از جمله عواملی که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود و می تواند نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داشته باشد، تاب آوری و بهزیستی روانشناختی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک بندرعباس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به دلیل تعطیلی مدارس پرسش نامه ها از طریق شبکه های مجازی با توزیع لینک آنلاین در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی، مقیاس تاب آوری و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر پیش بین، یعنی تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با متغیر ملاک (فرسودگی شغلی معلمان) رابطه منفی و معنی داری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان تاب آوری و بهزیستی روانشناختی بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 پایین تر خواهد بود.
نقش واسطه ای خشنودی شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهزیستی ذهنی از جمله عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان کارکنان در هر سازمانی به شمار می رود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان شاغل در مدارس منطقه 12 شهر تهران در سال 1400 بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 234 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه ارزش های فعال در عمل پترسون و سلیگمن، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو و رضایت شغلی دانت استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم فضیلت های انسانی و تعالی به صورت مثبت و اثر مستقیم عدالت به صورت منفی بر رضایت شغلی معنی دار است و اثر مستقیم فضیلت خرد، شجاعت و اعتدال بر بهزیستی ذهنی معنی دار است. اثر مستقیم رضایت شغلی به بهزیستی ذهنی به صورت مثبت معنی دار است. هم چنین نقش وسطه ای رضایت شغلی در رابطه نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی در معلمان تایید شد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش نقاط قوت شخصیت می تواند به عنوان یک برنامه آموزش خودآگاهی مورد توجه مدیران و مشاوران شاغل در آموزش و پرورش قرار گیرد.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.
نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های خودشفقت ورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول (1991)، عزت نفس روزنبرگ (1989) و سازگاری شغلی دیویس و لافتکوویس (1984) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که تعهد اجتماعی دارای اثر مثبت مستقیم و معنی دار بر سازگاری شغلی است (01/0P<)، و خود شفقت ورزی نیز بر سازگاری شغلی اثر مستقیم و معنی دار دارد (01/0P<). هم چنین، اثر غیر مستقیم تعهد اجتماعی و عزت نفس بر سازگاری شغلی با واسطه خودشفقت ورزی معنی دار بود (01/0P<). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود خود شفقت ورزی به عنوان یک برنامه آموزشی مورد توجه مشاوران و روان شناسان مدرسه قرار گیرد.
اثر استرس شغلی بر التزام شغلی: نقش تعدیل گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرستاران به دلیل ویژگی های کار پرستاری مانند نوبت کاری و تغییرات غیرقابل پیش بینی وضعیت بیمار، استرس شغلی بالایی را تجربه می کنند. تغییرات مکرر و گسترده در بیمارستان ها می تواند صدمه ای به پرستاران وارد کند و باعث خستگی ناشی از تغییر شود که تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده و کمتر موردپژوهش قرارگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری تاب آوری در رابطه بین استرس شغلی و التزام شغلی در پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود. روش تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1700 نفر از پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود که بر اساس روش مونت کارلو و با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر (60 مرد و 140 زن) انتخاب شدند. پرسش نامه های استرس شغلی HSE، تاب آوری و التزام شغلی بر روی نمونه اجرا گردید. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS-24 با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده به روش همزمان، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد، ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح بالای تاب آوری (01/0>p ، 28/0-= r)، کمتر از ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح پایین تاب آوری (01/0> p، 38/0- r =) می باشد. بنابراین علی رغم این که استرس شغلی یک عامل مهم در کاهش التزام شغلی است، اما با وجود تاب آوری بالا در کارکنان، افزایش استرس شغلی، نمی تواند التزام شغلی را چندان کاهش دهد.
رابطه رهبری اخلاقی با رفتار اخلاقی: نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب شخص-شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای اخلاقی به عنوان تنظیم کننده روابط میان انسان هاقادر هستند تا عملکردهای اخلاقی کارکنان را تعیین نمایند. در این راستا، رهبران در سطوح مختلف سازمان ها نقش مهمی در توس عه و ت داوم فرهن گ اخلاق ی و رفت ار اخلاقی اعضای سازمان ایفا می کنند.بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهرهبریاخلاقی با رفتار اخلاقی کارکنان ادارات امور مالیاتی استان گیلان با توجه به نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب فرد-شغل بود. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان ادارات امور مالیاتی شهرهای رشت، لاهیجان و انزلی به عنوان خوشه های منتخب بودند و 285 نفر از آن ها به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون، رفتار اخلاقی لو و لین، فضیلت سازمانی ادراک شده کامرون، برایت و کازا و تناسب فرد-شغل ساکس و اشفورث استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS24 انجام شد.نتایج نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار اخلاقی کارکنان به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی فضیلت سازمانی ادراک شده تأثیرگذار است. اما مشخص شد تناسب فرد-شغل در رابطه بین فضیلت سازمانی ادراک شده و رفتار اخلاقی کارکنان نقش تعدیل گر ندارد. بنابراین رهبر یک سازمان به عنوان الگوی اخلاقی سازمان می تواند در ترغیب رفتار اخلاقی کارکنان مؤثر باشد و طبیعتا اخلاقیات آن ها به تکامل فضیلت سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان نیز کمک می کند.
اثربخشی آموزش برنامه ارتقای هوش سازمانی بر مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر مؤلفه های آن در کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از بین کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع با روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (16 نفر) قرار گرفتند. بسته محقق ساخته آموزش هوش سازمانی طی 11 جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. در طول این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه مقیاس محقق ساخته هوش سازمانی را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در کلیه مؤلفه های هوش سازمانی به جز مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین نمرات گروه آزمایش در این مؤلفه ها در مرحله پس آزمون از گروه گواه بیشتر بود (001/0≥p). هوش سازمانی از جمله عواملی است که بر افزایش بهره ورى سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان تأثیر دارد، بنابراین انجام اقداماتی برای ارتقای سطح این متغیر توصیه می شود.
اثر ترومای سازمانی بر سلامت روان کارکنان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترومای سازمانی بر سلامت روان پرستاران با توجه به نقش تعدیل گری سرسختی روان شناختی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل پرستاران برخی از بیمارستان های منتخب آجا است که تعداد 162 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ترومای سازمانی، سلامت روان و سرسختی روان شناختی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش رگرسیون و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ترومای سازمانی بر سلامت روان اثر منفی و معنی داری دارد. از طرفی، سرسختی روان شناختی، از نقش تعدیل گری معنی داری در رابطه مذکور برخوردار نمی باشد. بر اساس نتایج پژوهش توصیه می شود تا به مواردی مانند آموزش مثبت اندیشی، افزایش امید به زندگی پرستاران، تمرکز بر هوش معنوی پرستاران، افزایش حمایت سازمانی ادراک شده پرداخته شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شغل خوب و انطباقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که کارکنان به دنبال مشاغلی هستند که در آن امکانات اولیه مرتبط با زمینه شغلی را دارا باشد و حق انتخاب و استقلال داشته باشند، هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شغل خوب و انطباقی دافی و همکاران در کارکنان بیمارستان مشهد بود تا این مسئله مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه ای شامل 180 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های شغل خوب و انطباقی دافی و همکاران، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمن، سازگاری شغلی بل و خشنودی شغلی تسو و ایگان را تکمیل کردند. بررسی همسانی درونی سؤالات پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل آزمون نشان داد سؤالات این مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. به منظور بررسی روایی مقیاس شغل خوب و انطباقی از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، مطابق با انتظار نشان داد که 15 ماده پرسشنامه شغل خوب و انطباقی روی پنج عامل شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های مکمل بار می گذارند. دوم، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد روی هر پنج عامل به طور مجزا سه ماده به طور معنی داری بار گذاشتند و مدل پنج عاملی برازش خوبی با داده ها دارد. سوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا نشان داد میان نمره کل مقیاس و نمرات خرده مقیاس های شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های مکمل همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، همبستگی مقیاس شغل خوب و انطباقی با خشنودی شغلی (59/0)، سازگاری شغلی (26/0) و حمایت اجتماعی (30/0) محاسبه شد. نکته ای که باید به آن توجه کرد این بود که خود مقیاس شغل خوب و انطباقی در محیط کار می تواند بهتر پنج عامل شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های سازمانی را پیش بینی کند. در مجموع یافته های پژوهش نشان دادند که مقیاس شغل خوب و انطباقی همسان با پژوهش های انجام شده در غرب از پنج عامل تشکیل شده است و از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است. در نتیجه می توان از این پرسشنامه برای سنجش این سازه در کارکنان ایرانی استفاده کرد.
شناسایی عوامل توانمندساز سرمایه انسانی در رابطه با ارتقای عملکرد سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان سازمان های فرهنگی دارای ویژگی هایی هستند که آن ها را از سایر کارکنان مجزا کرده لذا، بالندگی سرمایه انسانی در آن ها نیاز به مدل خاصی دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی تم های کلیدی بالندگی سرمایه انسانی برای توانمندسازی کارکنان به منظور تعالی سازمان های فرهنگی، تعیین ارزش و اولویت هر تم انجام شد. این تحقیق به صورت آمیخته انجام گردید. مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی منابع و مقالات ارائه شده در سال های 2014 و 1393 به بعد انجام شد. مرحله کمی از روش دلفی فازی که جامعه آماری آن را تعداد 50 نفر از استادان، مدیران و کارشناسان فرهنگی تشکیل داده، و حجم نمونه برابر 12 نفر واجدین شرایط دلفی بودند، انجام شد. بخش کیفی بر اساس مراحل تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری و مقوله بندی داده ها انجام شد. در بخش کمی نتایج حاصل از تحلیل محتوا به صورت دلفی فازی در معرض نظرات خبرگان قرار داده شد، با تکنیک های فازیِ مثلثی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و اولویت بندی گردید. نتایج بیانگر این است که نگاه به توسعه سرمایه انسانی در سازمان های فرهنگی باید به سمت کارکنان فرهنگی تغییر جهت دهد. تم های به دست آمده برای توسعه سرمایه انسانی به ترتیب اولویت عبارت از شرایط عمومی کارکنان (انگیزشی) با مقدار قطعی 8 از 10، فرهنگ سازمانی با مقدار قطعی شده 92/7 از 10، هوش اخلاقی با امتیاز 56/7 از 10، هوش فرهنگی با 92/6 از 10 و هوش معنوی با مقدار 27/6 از 10 هستند. مقوله های شرایط عمومی عبارت است از: برنامه ریزی منابع انسانی، ویژگی های فردی، قابلیت های شغلی، شرایط سازمانی و فنون مدیریتی. فرهنگ سازمانی شامل مقوله های: رسالت، سازگاری، درگیر شدن، انطباق پذیری، فاصله قدرت، ابهام گریزی، آینده نگری، فردگرایی/ جمع گرایی، اجتناب از زیاده روی، زنانگی/ مردانگی و نمادسازی. مقوله های هوش اخلاقی؛ همدردی و هوشیاری، رفتار منصفانه و خودکنترلی، توجه و احترام، مهربانی و صبر و بردباری است. هوش فرهنگی شامل مقوله های؛ انگیزشی- احساسی، فراشناختی، شناختی و رفتاری است و مقوله های هوش معنوی عبارت از؛ خودآگاهی، خودانگیختگی، چشم انداز محوری، کل نگری، نوعدوستی، استقبال از تفاوت، استقلال رأی، تواضع و فروتنی، طرح چراهای بنیادی، توانایی تغییر چارچوب ذهنی و حس تعهد به رسالت سازمان است.
اثر استراتژی خودرهبری بر موفقیت کارراهه با نقش میانجی کارراهه پروتیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه سازمان ها، حرکت به سمت ساختارهای غیرمتمرکز و افقی ، نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان توسط مدیران به امری دشوار و تا حد زیادی غیرممکن مبدل شد. خود رهبری اثرات قابل توجهی بر سازمان ها می گذارد؛ از جمله اثرات خود رهبری می تواند به خشنودی شغلی، خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی خودرهبری بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی مسیر شغلی پروتیین می باشد. پژوهش حاضر، برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از نظر نوع داده ها توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شعب سازمان امور مالیاتی استان لرستان می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، و طبق جدول مورگان، 72 نفر انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد خودرهبری، موفقیت مسیر شغلی و مسیر شغلی پروتئین جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم استراتژی خودرهبری به موفقیت کارراهه، استراتژی خودرهبری به کارراهه پروتیین و کارراهه پروتیین به موفقیت کارراهه مثبت و معنی دار می باشد. هم چنین، نقش میانجی کارراهه پروتیین در رابطه بین استراتژی خودرهبری و موفقیت کارراهه تأیید شد. در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که جهت ارتقای استراتژی خودرهبری و هم چنین ارتقای سطح مهارت کارکنان سازمان ها، کارگاه های آموزشی مرتبط طراحی و برگزار گردد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتماد تیمی و رابطه آن با انسجام و عملکرد تیم های کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتماد تیمی کاستا و اندرسون (2011) و نیز بررسی رابطه اعتماد با انسجام و عملکرد در درون تیم های کاری انجام شده است. طرح پژوهش حاضر همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اردبیل در سال 1400 بود. تعداد 196 نفر به روش سرشماری انتخاب شدند و پرسش نامه های پژوهش را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های اعتماد تیمی (کاستا و اندرسون، 2011)، صداقت (جارونپا و همکاران، 1998)، پیش آمادگی برای اعتماد (آشلیگ و همکاران، 2012)، انسجام تیمی (کارلس و دی پائولا، 2000) و عملکرد تیمی (وست و مارکیویکس، 2004) بودند. به منظور بررسی همسانی درونی و پایایی مقیاس از روش ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی هر ماده با نمره کل آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد این مقیاس از پایایی قابل قبولی برخوردار است. به منظور بررسی روایی مقیاس اعتماد تیمی از چند روش استفاده شد. اول، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار چهار عاملی این مقیاس با 20 ماده از برازش مناسبی برخوردار است. دوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا نشان داد که مقیاس اعتماد تیمی با مقیاس های صداقت و پیش آمادگی برای اعتماد رابطه مثبت و معنی داری دارد. سوم، نتایج حاصل از روایی پیش بین نشان داد که اعتماد تیمی قادر به پیش بینی انسجام تیمی و عملکرد تیمی می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش نشان دادند که مقیاس اعتماد تیمی یک مقیاس پایا و معتبر برای سنجش اعتماد تیمی در سازمان های ایرانی می باشد.
تحلیل میانجی، مدل سازی ریاضی، شاخص های برازش تأییدی، اصلاح مدل ذهنی: یک بازنگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ می شود. یکی از این ویژگی ها تقارن متغیرها در پژوهش های همبستگی کیفی معادلات هم ارز است. در این مقاله، نخست پژوهش های با دو متغیر شرح داده می شود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهش های رابطه ای و نیز تمایز علیت در فرضیه های رابطه ای می پردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده می شود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی می شود. در این مقاله موضوع مدل های هم ارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهش های روان شناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازه گیری برای هر آزمودنی می باشد، تشریح می شود که همبستگی ها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دوران ساز خود برای مدل های رگرسیون محدود و کامل ارائه کرده اند. معادله دوم به پژوهش کیوان آرا و همکاران (2016) مربوط می شود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمی توانند قبل از کاربرد داده ها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح به ترتیب طرح طولی و آزمایشی می باشند. این مقاله همچنین نقش طرح های طولی را که به نام طرح های متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیه های تحلیل میانجی در پژوهش های ایرانی جلب کرده است که ویژگی های مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابه ای سود می جوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آماره های اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آماره های تأییدی از قبیل رگرسیون سلسله مراتبی است. برخی از جنبه های فلسفه علم و بخصوص ابطال پذیری در مورد این فرضیه ها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدل های هم ارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد می کند که در پژوهش های تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.