فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۸۴۹ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
65 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف غایی این پژوهش، ارائه مدلی برای رهبری تاب آور مبتنی بر فراترکیب نتایج و یافته های پژوهش ها و مطالعات انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام گرفت. اطلاعات پژوهش حاضر، پژوهش های معتبر در بازه زمانی سال های 2000 تا 2024، شامل 32 مقاله بود. پس از شناسایی، تحلیل و بررسی نتایج و یافته های پژوهش های مذکور، 169 تم فرعی در 6 تم اصلی شامل پیش آیندها، چیستی (تعاریف)، ویژگی های رهبر تاب آور (ویژگی های شخصی، ویژگی های مثبت و منفی در نسبت با پیروان)، عوامل و پیش برنده های رهبری تاب آور (ناظر به رهبر، ناظر به بستر و محیط )، موانع و چالش ها (ناظر به رهبر، ناظر به پیروان) و درنهایت، پیامدهای آن (پیامدهای مثبت کوتاه مدت، پیامدهای مثبت بلندمدت، پیامدهای منفی) استخراج شد. ورود پژوهش های داخلی به تحلیل، بررسی و فهم مفهوم رهبری تاب آور در بستر سازمان ها و کسب وکارها، توجه به پیروان به عنوان یکی از ارکان اصلی مفهوم رهبری تاب آور، پرداختن به پژوهش هایی که لبه تاریک رهبری تاب آور و راهکارهای مقتضی را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی تأثیر تغییرات فصول بر قابلیت های ادراک بدنمند بر رفتار (مورد مطالعاتی: فضای درکه در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: روانشناسی محیطی به عنوان یک حوزه علمی گسترده پیرامون یافتن نحوه و نوع ارتباطات انسان با محیط احاطه کننده اوست یا به زبان ساده تر نحوه رفتارهای انسان در فضا که تحت تأثیر قرارگیری در محیط رفتاری است را بررسی می کند. این بحث که انسان به عنوان بخشی از محیط نقش ایفا می کند و کلیه رفتارهای او بر فضای پیرامونی تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد یک حقیقت بلامنازع است اما این امر که چرخه مورد نظر، تحت تأثیر عوامل محرک حسی این تجارب را می آموزد یا تحت تأثیر کدام محرک ها تغییر رفتار می دهند، یک پرسش اساسی است. هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال ارتباطات میان ادراک ناشی از مناظر بصری فضا و نحوه تغییرات در الگوهای رفتاری فردی یا جمعی است. به همین دلیل نیز از فضای درکه، به عنوان یک فضا باوجود مناظر حسی متنوع و گسترده با جامعه مخاطبین مختلف برای رسیدن به این هدف استفاده شده است.روش پژوهش: این پژوهش از دو روش کیفی مطالعات قوم نگاری (رفتارنگاری) و همچنین پیاده روی حسی برای بررسی مقرهای حسی- رفتاری استفاده کرده است که در بازه های زمانی مختلف در فصول بهار و تابستان، به بررسی تغییرات رفتاری و مناظر حسی پرداخته است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که تغییرات مناظر حسی در فصول بهار و تابستان به شکل محسوسی بر رفتارهای انسانی در فضای درکه تأثیرگذار است. در فصل بهار، حس بویایی و بینایی غالب بوده و با تقویت تعاملات دوستانه و رفتارهای لحظه ای، الگوهای جاری رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است. در مقابل آن در تابستان، حس بساوایی به واسطه تغییرات اقلیمی فعال تر شده و تعاملات فردی با غریبه ها را پررنگ تر کرده است. این تغییرات حسی در ارتباط مستقیم با ویژگی های کالبدی محیط و چرخه های زمانی قرار داشته و نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی محیطی برای ارتقای کیفیت فضاهای جمعی است. به طور کلی، تحریکات حسی مختلف در کنار عناصر کالبدی، بستری برای شکل گیری و تنوع الگوهای رفتاری فراهم می کنند.
پایش و شبیه سازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در حوضه آبریز کارون بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
65 - 87
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، تغییرات گسترده ای در کاربری و پوشش اراضی ایجاد کرده است. این تغییرات، پیامدهای زیانباری همچون کاهش تنوع زیستی، بیابان زایی و جنگل زدایی را به دنبال داشته و اکوسیستم حوضه های آبریز را با تهدیدات جدی زیست محیطی مواجه کرده است. ازاین رو، پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی در این مناطق اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر به مدل سازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در حوضه آبریز کارون بزرگ می پردازد تا اثرات زیست محیطی این تغییرات تحلیل و پایش شود. در ابتدا، نقشه های کاربری و پوشش اراضی منطقه از داده های Globeland30 تهیه شد. سپس، عوامل مؤثر بر این تغییرات تحت سناریوی رشد اراضی انسان ساخت استخراج شد. در ادامه ضمن تهیه لایه های موردنیاز این عوامل در نرم افزار GIS، با استفاده از دو روش PSI و MEREC، دو نقشه مبتنی بر سناریوی رشد اراضی انسان ساخت تولید شد. برای ارزیابی و بهبود مدل سازی، دو رویکرد مورد مقایسه قرار گرفتند. در رویکرد اول، خروجی روش PSI با مدل ترکیبیSVM-CA-Markov ادغام شد و در رویکرد دوم، خروجی روش MEREC با همان مدل ترکیب شد. مدل سازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی این حوضه برای سال 2020 انجام و نتایج حاصل با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی شد. نتایج نشان داد که الگوریتم مبتنی بر خروجی روش MEREC و مدل ترکیبیSVM-CA-Markov، با مقدار AUC برابر با 0.89، از دقت بالاتری برخوردار است. با توجه به نتایج صحت سنجی، برای پیش بینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در افق 2040 از الگوریتم MEREC+SVM-CA-Markov استفاده شد. نتایج نهایی نشان داد که وسعت اراضی انسان ساخت تا سال 2040 به بیش از 1862 کیلومترمربع خواهد رسید. اگرچه این گسترش می تواند به رونق اقتصادی منطقه کمک کند، اما پیامدهای زیست محیطی متعددی، ازجمله تخریب منابع طبیعی و افزایش فشار بر اکوسیستم منطقه را به دنبال خواهد داشت. ازاین رو، تدوین برنامه های مدیریتی بهینه برای کاهش اثرات زیان بار این تغییرات ضروری است.
ریشه های بت پرستی شرک آمیز کوشانی-ایرانی بر پایه سکه ها و دیگر اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۱۱۲-۸۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر بت پرستی شرک آمیز دین کوشانی-ایرانی، بر پایه سکه ها، آثار باستانی و دیگر اسناد تأکید دارد؛ باوجود این، مطالعات سکه شناسی اساس این جستار خواهد بود. این مطالعه می تواند دربردارنده نتایج پیشِ رو است؛ ریشه های بت پرستی دین ایرانی-دایوئه ژی (Dayuezhi: کوشان در منابع چینی؛ م.) را می توان نتیجه ترکیبی از ارتدوکس (بدعت) زرتشتی و عناصر دین بومی ایرانی به دوره دایوئه ژی ارزیابی کرد؛ هم چنین فرهنگ کوشانیان به شدت تحت تأثیر هنر دینی یونان و سپسین تر از هنر پیکرتراشی بودایی قرار گرفت. درواقع، پرستش چندخدایی برگرفته از باور (زرتشتی) ایرانی به دوران پادشاهی «کانیشکا» و «هویشکا» کاملاً تثبیت و شکوفا شد. از شمار ایزدان ایرانی می توان به ایزد «نه نه» (Na Na) «مهر» (Mirro)، «ماه» (Mao)، «بهرام» (Orlagno)، «آذر» (Athsho)، «اشی» (Ardoxsho)، »وهومن» (Manaobago)... اشاره کرد. سکه های کوشانی-ساسانی داده هایی درمورد پیدایی ارتدوکس زرتشتی در زمان ساسانیان که منطقه را گشودند، به دست می دهند. روایی بت پرستی شرک آمیز در آئین ایرانی به تدریج و به پایان دوره کوشانی و کوشانی-ساسانی رو به کاهش گذاشت. این کم رنگی، آن گونه که از سکه ها پیداست، تا به دوره «کیداری-کوشانی» ادامه یافت.
اجرای آرای دیوان داوری ورزش در سطح ملی
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
555-570
حوزههای تخصصی:
دیوان داوری ورزش به عنوان نهاد اصلی حل وفصل اختلافات ورزشی، آرایی صادر می کند که تأثیرات عمیقی بر ورزش جهانی و ملی دارد. بااین حال، اجرای این آراء در سطح ملی با چالش هایی مانند تعارض با قوانین داخلی، محدودیت های قضایی و مقاومت فدراسیون های ورزشی مواجه است. این پژوهش به بررسی موانع حقوقی و عملی اجرای آرای دیوان داوری ورزش در سیستم های حقوقی ملی می پردازد و استدلال می کند که فقدان هماهنگی بین المللی و ضعف مکانیزم های اجرایی، اثربخشی این آراء را کاهش داده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی، منابع حقوقی معتبر، اسناد بین المللی و رویه های قضایی تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند که تفاوت در نظام های حقوقی، به ویژه در کشورهای با سیستم های حقوقی عرفی و مدنی و همچنین مسائل حاکمیتی، اجرای آراء را دشوار می کند. این امر می تواند به نقض اصول عدالت ورزشی و حقوق ورزشکاران منجر شود. این پژوهش پیشنهاد می دهد که معاهدات بین المللی جدیدی برای الزام آور کردن اجرای آرای دیوان داوری ورزش تدوین شود، هماهنگی با قوانین ملی تقویت گرد و نهادهای ورزشی منطقه ای نقش فعال تری ایفاء کنند. همچنین، کمیته بین المللی المپیک و فدراسیون های جهانی باید مکانیزم های نظارتی ایجاد کنند. ضرورت اصلاحات حقوقی برای تضمین اجرای عادلانه آراء و حفاظت از حقوق ورزشکاران برجسته شده است. این پژوهش به گفتمان حقوقی در مورد تعادل بین خودمختاری نهادهای ورزشی و الزامات حقوقی ملی کمک می کند.
واکاوی داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم با تکیه بر نظریه رمزگان پنج گانه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رولان بارت نظریه پرداز معاصر فرانسوی دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به نشانه شناسی و ساختارگرایی دارد که با تکیه بر رویکرد وی امکان ارائه تحلیلی متقن از لایه های زیرین یک متن فراهم می شود. در نظریه وی نوشتار براساس پنج اصل هرمنوتیک یا معمایی، پروآیرتیک یا کنشی، معنابنی یا دالی، نمادین و فرهنگی و ارجاعی بررسی می شود. با عنایت به اینکه داستان حضرت یوسف (ع) یکی از قصه های اندرزمحور قرآن است؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، این داستان را براساس الگوی پنج گانه بارت بررسی نموده و به کشف و استخراج رمزگان موجود در این سوره پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق گویای آن است که رمزگان پنج گانه بارت در محتوای کلی داستان مصداق کامل دارد. رمزگان هرمونتیکی و معمایی نقش بسزایی در بازنمایی زوایای مبهم و رهنمون کردن مخاطب به حل چیستان های موجود داشته و در اغلب موارد بلافاصله رمزگشایی می شود. رمزگان کنشی پی رفت های مرتبی دارد و اولین کنش از جانب شخصیت محوری داستان شکل می گیرد که بین آن با کنش های دیگر و به ویژه کنش پایانی پیوند مستحکمی برقرار است و این نکته جالب توجه در داستان است. رمزگان معنابنی یا دالی معنی ضمنی مربوط به شخصیت یوسف و مکان روایت را در بردارد. رمزگان نمادین برای نمایش تقابل های موجود و متضاد بین شخصیت یوسف و دیگر شخصیت های فرعی روایت کارساز بوده و رمزگان فرهنگی برای تبیین و تعلیم اهمیت فرهنگ پاکدامنی، یکتا پرستی و رسیدن بشر از ذلت به اوج عزت به اذن الهی می باشد.
آثار معرفتی فضیلت اخلاقی شکر در قرآن کریم و معرفت شناسی فضیلت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۳۹-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای فضیلت اخلاقی شکر آثار معرفتی بیان می فرماید. رویکرد مسئولیت گرا در معرفت شناسی فضیلت گرا می تواند پاسخ دهد که چرا چنین آثاری وجود دارد. از معرفت شناسان فضیلت گرا تنها رابرتس است که می توان مقدمات لازم اخلاقی و معرفتی را برای دادن چنین پاسخی از آثار او به دست آورد. من ابتدا تعریفی قرآنی از شکر به دست می دهم. سپس تعریف رابرتس را بیان می کنم و آنگاه این دو تعریف را مقایسه می کنم. در گام بعد تعریفی قرآنی از فضیلت اخلاقی شکر به دست می دهم. سپس تعریف رابرتس را بیان می کنم و آنگاه این دو تعریف را مقایسه می کنم. در گام بعد آثار معرفتی شکر را در قرآن کریم به تفکیک شکر و آیه، شکر و ایمان، شکر و هدایت، شکر و قوای معرفتی و شکر و حکمت بیان می کنم. سپس معرفت شناسی رابرتس و بر آن اساس آثار معرفتی شکر را به اجمال توضیح می دهم. آنگاه آثار معرفتی شکر در قرآن کریم را براساس آرای معرفتی رابرتس تبیین می کنم.
اختیارات استانداران و تمرکززدایی در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶
113 - 150
حوزههای تخصصی:
استانداری از همان بدو تاسیس (سال 1800) در فرانسه و 1316 در ایران، نماد دولت و یکپارچه کننده ادارات در استان و ضامن وحدت دولت و ملت بوده است. طی دهه اخیر، برخی از استانداران و مقامات عالی رتبه ایران، بارها ادعا کرده اند که اختیارات استانداران برای انجام وظایف، کافی نیست. این پژوهش با روش تطبیقی به دنبال آن است که تحوّلات نهاد استانداری و اختیارات آنها در قبال نهادهای اداری مستقر در استان را در فرانسه و ایران با یکدیگر مقایسه نماید. به علت گستردگی موضوع، اختیارات استاندار و تراکم زدایی به پژوهش دیگری موکول می شود. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که اختیارات استانداران در ایران در قبال نهادهای غیرمتمرکز محلی با کمبود و کاستی مواجه نیست؛ بلکه فزونی اختیارات و نظارت های گسترده استانداری در قبال این نهادها، نیاز به اصلاح عمیق دارد تا توان و پتانسیل استانداران عمدتاً به هماهنگی نهادهای اداری بی شمار مستقر در حوزه استان تراکم زدایی شود. از دیگر یافته های مهم این پژوهش آن است که منصب استانداری پیچیده و مبهم و چاره کار، انطباق پذیری و ابداعات دائمی و نه افزایش اختیارات حقوقی است.
شناسایی شرایط و امکانات ایجاد شبکه تلویزیون روستایی در روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
163 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگر فرض گرفته شود که دسترسی به رسانه ها و شبکه های دیداری و مصرف آنها، یکی از علل اصلی دگرگونی اجتماعی و حرکت در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف توسعه پایدار به معنای عام آن است، مسأله اساسی این است که وضعیت مصرف رسانه ای در مناطق روستایی ایران، خواه رسانه های سنتی و جمعی و خواه رسانه های نوین، به چه نحو است؟ و یا برآورد شرایط و امکانات ایجاد شبکه تلویزیون روستایی در روستاهای ایران چگونه است؟
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شرایط و امکانات ایجاد شبکه تلویزیون روستایی در روستاهای ایران، انجام شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی؛ دارای ماهیت ژرفانگر و اکتشافی است. بر این اساس، به منظور شناسایی شرایط و امکانات ایجاد و توسعه شبکه تلویزیون روستایی در کشور، از مدل نظریه زمینه ای (گراندد تئوری)، و روش دلفی استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی: قلمرو پژوهش کل روستاهای ایران را شامل شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه با متخصصان، مجموعه عوامل و شرایط موثر بر ایجاد شبکه تلویزیونی روستایی را مشخص کرد. این عوامل به پنج دسته اصلی تقسیم می شوند: (1) شرایط و امکانات علّی که شامل مطالعات جامع درباره نیازهای روستاهای ایران، آگاهی رسانی و آموزش برای بهره برداری بهینه از تلویزیون در روستاها، و تأمین منابع مالی لازم است. (2) شرایط و امکانات زمینه ای که شامل شناخت اهمیت توسعه روستایی از طریق رسانه، مشارکت جوامع محلی، مدیریت یکپارچه، نوآوری در رویکردها، توسعه زیرساخت های فنی و ساماندهی مناطق روستایی است. (3) دسته شرایط مداخله گر که شامل رویکردهای غیرمتمرکز، ارزیابی مستمر، برنامه ریزی جامع، بهره گیری از تجربیات جهانی، همکاری جوانان روستایی و استفاده حداکثری از ظرفیت های محلی است. (4) تدوین چشم انداز روشن برای روستاهای مجهز به تلویزیون، تقویت مدیریت یکپارچه، رفع موانع توسعه، و افزایش فعالیت های سازمان های مردم نهاد از جمله راهبردهای پیشنهادی است. (5) پیامدها که حاکی از آنست که ایجاد شبکه تلویزیونی روستایی می تواند به توسعه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستاها و همچنین تقویت حاکمیت خوب در مناطق روستایی کمک کند. (6) موانع اصلی که شامل محدودیت های ساختاری و نهادی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی در روستاها، ساختار سیاسی کشور، چالش های دیجیتالی و برخی محدودیت های داخلی سازمان صدا و سیما است.
نتیجه گیری: پیاده سازی شبکه تلویزیون روستایی در روستاهای کشور ممکن نمی شود، مگر با اجرای سیاست های خاصی مانند دگرگون سازی، این عبارت به این معناست که نیازهای روستاییان باید در جایگاه نخست قرار بگیرد.
بازنمایی عوامل و نشانگان روان شناختی موثر در بروز خطاهای ریاضی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مشاهدات میدانی، نتایج آزمون های درون مدرسه ای، آزمون های ملی در درس ریاضی و عملکرد ضعیف دانش آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی، نشان می دهد که آموزش و درک ریاضی در دوره ابتدایی با مشکلات متعددی همراه است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل و نشانه های روان شناختی موثر در بروز یا تشدید خطاهای ریاضی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی انجام شد. روش ها : بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوردی گردید. مصاحبه شوندگان به روش ملاکی انتخاب شدند و بعد از 23 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی سه دسته از عوامل «انگیزشی»، «روانی» و «حافظه ای» منجر گردید و 26 نشانه ی روان شناختی شناسایی شد. نتیجه گیری: بررسی های انجام شده نشان داد دانش آموزان دوره دبستان در یادگیری درس ریاضی با چالش های روان شناختی بسیار زیاد و متنوعی همراه هستند و ادامه این روند می تواند نشاط و پویایی در نظام آموزشی را با آسیب های بسیاری همراه ساخته و تشکیل کارگروهی تخصصی برای جلوگیری از تداوم این تبعات، از ضرورتی انکارناپذیر است.
The New Interpretation of the Scene of “Šābuhr Killing Deer” on the Sasanian Silver Plate from the British Museum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
35 - 58
حوزههای تخصصی:
The silver plate from the British Museum (inv. 124091) usually attributed as depicting “Šābuhr killing deer”does not have a direct parallel in Sasanian iconography. The attempts were made to explain the image in perspective of relation to Mithraism, however no detailed analysis was done. The plate represents features typical for the Sasanian silver but, at the same time it is modelled upon Mithraic tauroctony. This makes the scene a possibly important argument in discussion regarding the very existence of Iranian Mithraism. The fact that the scene is not a direct copy of the Roman tauroctony arguments for association with Iranian imagery. The scene had to be understood in Iranian terms, despite referring to Roman depictions. This supports the view of Iranian, pre-Zoroastrian Mithraic cult.
Parental Smartphone Addiction and Child Behavioral Problems: The Mediating Role of Parenting Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to examine the direct and indirect effects of parental smartphone addiction on child behavioral problems, with parenting quality as a mediating variable. Methods and Materials: A descriptive correlational design was employed with a sample of 410 parents from Malaysia, determined according to the Morgan and Krejcie sample size table. Participants were recruited through schools and community centers and completed standardized measures assessing smartphone addiction, parenting quality, and child behavioral problems. Data were analyzed using SPSS-27 for descriptive statistics and Pearson correlations, and AMOS-21 for structural equation modeling (SEM). Model fit indices, including χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA, were used to assess model adequacy. Findings: Descriptive statistics revealed moderate levels of parental smartphone addiction (M = 32.47, SD = 6.81), relatively high parenting quality (M = 74.26, SD = 9.54), and mild to moderate child behavioral problems (M = 18.63, SD = 5.72). Correlation analyses showed that parental smartphone addiction was positively correlated with child behavioral problems (r = .36, p < .001) and negatively correlated with parenting quality (r = –.41, p < .001). Parenting quality was negatively correlated with child behavioral problems (r = –.44, p < .001). SEM confirmed partial mediation: parental smartphone addiction negatively predicted parenting quality (β = –.39, p < .001), which in turn negatively predicted child behavioral problems (β = –.41, p < .001). The direct path from parental smartphone addiction to child behavioral problems remained significant (β = .25, p = .001), while the indirect effect through parenting quality was also significant (β = .16, p < .001). Conclusion: The study highlights that parental smartphone addiction increases child behavioral problems both directly and indirectly through reduced parenting quality. Interventions should target reducing parental smartphone addiction and enhancing parenting practices to safeguard children’s behavioral health.
The Structural Model of Death Anxiety and Self-Acceptance Based on Differentiation with the Mediating Role of Self-Compassion in the Elderly(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to determine the fit of a structural model of death anxiety and self-acceptance based on psychological flexibility and differentiation, with the mediating role of self-compassion in the elderly. Methods and Materials: The research method was fundamental, descriptive, and correlational in nature. The statistical population consisted of all individuals aged 60 years and above residing in daily elderly care centers in Nowshahr and Chalous counties from February 2024 to August 2024 (N = 232). Due to the limited size of the population, a census method was used, and research questionnaires were distributed to all members of the population. Ultimately, due to damaged or incomplete questionnaires, data from 215 questionnaires were analyzed (n = 215). The research instruments included the Templer Death Anxiety Scale (1970), the Unconditional Self-Acceptance Questionnaire by Chamberlain and Haaga (2001), the Acceptance and Action Questionnaire-II (Bond et al., 2007), the Differentiation of Self Inventory by Skowron and Friedlander (1998), and Neff’s Self-Compassion Scale (2003). Data analysis was conducted using SPSS version 26 and LISREL 8 software. Findings: Pearson correlation analysis indicated a positive and significant relationship between differentiation and self-compassion (r = 0.645, p < .01); a negative and significant relationship between differentiation and death anxiety (r = -0.411, p < .01); a positive and significant relationship between differentiation and self-acceptance (r = 0.700, p < .01); a negative and significant relationship between self-compassion and death anxiety (r = -0.352, p < .01); and a positive and significant relationship between self-compassion and self-acceptance (r = 0.846, p < .01). Path analysis revealed that the indirect path from differentiation to death anxiety through the mediating role of self-compassion was statistically significant (β = -0.629, p < .01). Furthermore, the indirect path from differentiation to self-acceptance through self-compassion was also statistically significant (β = 0.861, p < .01). Conclusion: Thus, the structural model of death anxiety and self-acceptance based on differentiation with the mediating role of self-compassion demonstrated a good fit among elderly individuals residing in daily care centers in Nowshahr and Chalous. These findings may serve as a basis for developing comprehensive therapeutic models to enhance psychological well-being among the elderly. Keywords: Death Anxiety, Self-Acceptance, Differentiation, Self-Compassion, Elderly.
A Robust Deep Learning Framework: Ensemble of YOLOv8 and EfficientNet(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Information Technology Management , Volume ۱۷, Special Issue on SI: Intelligent Security and Management, ۲۰۲۵
32 - 44
حوزههای تخصصی:
This research work aims to present a robust deep learning framework by devising a deep learning-based ensemble method of YOLOv8 and EfficientNet. The suggested model is evaluated on the dataset collected from Kaggle, comprising 10,000 high-definition images of stems, leaves, and cut fruits of banana and papaya. These images are captured under different lighting conditions and thus expanded to 80,000 images. Authors have proposed an ensemble model comprising YoloV8 and EfficientNet as base deep learning models to enhance prediction and classification performance. Here, authors combine the merits of both models, i.e., speed of YoloV8 and the accuracy of EfficientNet, by putting a majority voting method in place. The final forecast is determined by majority voting, and EfficientNet is given higher significance in the situation of a tie owing to its enhanced accuracy. The proposed model presents a robust solution for agricultural disease management and demonstrates significant improvements in the detection of diseases in papaya and banana, opening avenues for its widespread employment in real life.
رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در حقوق ایران و عربستان
حوزههای تخصصی:
با گسترش فضایِ مجازی و ظهورِ شیوه هایی نوین تعاملات دیجیتال، جرائم منافیِ عفت نیز وارد مرحله ای نوین و پیچیده شده اند که نظام های حقوقی سنتی در مواجهه با آن با چالش های نظری و فقهی و اجرایی روبه رو هستند. این مقاله با رویکردی تطبیقی، به بررسی نحوه رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در دو نظام حقوقی ایران و عربستان سعودی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، فقدان چارچوبی منسجم، به روز و کارآمد برای مقابله با اشکال نوپدید این گونه جرائم در زیست بوم دیجیتال است؛ جرائمی که از یک سو تهدیدی برای امنیت اخلاقی و روانی جامعه محسوب می شوند و از سوی دیگر در معرض تعارض با اصول حریم خصوصی و حقوق بنیادین کاربران قرار دارند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از منابع فقهی و حقوقی و مقررات موضوعه دو کشور بوده و ضمن بررسی مستندات قانونی، بر تحلیل تطبیقی ساختارهای دادرسی، ضمانت اجراها، استثنائات رسیدگی و چالش های فنی و قانونی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ایران، با وجود جرم انگاری محدود و پراکنده در قوانین جزایی و رایانه ای، پاسخ نظام کیفری به این جرائم همچنان با خلأهای جدی درزمینه تعریف مفاهیم، اثبات جرم، رسیدگی الکترونیک و حفظ تعادل میان امنیت و حریم خصوصی روبه رو است؛ درحالی که عربستان با تصویب «قانون مبارزه با جرائم سایبری» و رویکرد تعزیری در پاسخ به مصادیق نوظهور، موفق به ایجاد سازوکاری نسبتاً منسجم تر شده است. درنهایت، مقاله پیشنهاد می دهد که تدوین مقررات مستقل، توسعه دادگاه های تخصصی سایبری و تقویت ظرفیت فنی و قضایی، پیش شرط هایی اساسی برای رسیدگی عادلانه و مؤثر به جرائم منافی عفت در فضای مجازی محسوب می شود.
تأثیر عوامل فردی و کشوری بر نرخ فعالیت های کارآفرینی اولیه در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها در عصر حاضر، تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل قرار دارد. در این میان، عوامل فردی و عوامل سطح کلان (کشور) نقش به سزایی در تقویت کارآفرینی و تحریک رشد اقتصادی ایفا می کنند. از یک سو، عوامل فردی نظیر آگاهی کارآفرینی، دانش تخصصی و مهارت های شخصی، توانایی کارآفرینان را برای شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید افزایش می دهد. از سوی دیگر، عوامل سطح کشور، از قبیل آزادی اقتصادی، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون، بستری نهادی و محیطی مساعد برای فعالیت های کارآفرینانه فراهم می آورند؛ بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر همزمان این دو دسته از عوامل (فردی و سطح کشور) بر میزان فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه است. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل های آماری به تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از منابع بین المللی طی دوره زمانی 2010 تا 2020 پرداخته است. جامعه و نمونه آماری پژوهش شامل کارآفرینان و کشورهایی با سطوح مختلف آزادی اقتصادی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS نسخه سه به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تجزیه وتحلیل مدل های معادلات ساختاری که به طور گسترده در تحقیقات اقتصادی و مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد، انجام شده است. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شبکه سازی با سایر کارآفرینان به طور قابل توجهی بر تقویت هوشیاری کارآفرینی، دانش و مهارت های شخصی مؤثر است. کارآفرینانی که از شبکه های حرفه ای قوی تری برخوردارند، سطوح بالاتری از این ویژگی ها را دارا بوده و این امر، توانایی آنان را در شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید، همچنین استفاده از دانش و تجربیات دیگران، افزایش می دهد. در سطح کلان، یافته ها حاکی از آن است که آزادی اقتصادی تأثیر مثبت و مستقیمی بر بهبود کیفیت مقررات و حاکمیت قانون دارد؛ به گونه ای که کشورهای با سطوح بالاتر آزادی اقتصادی، معمولاً از چارچوب های قانونی و نظارتی بهتری برخوردارند که حامی و تسهیل کننده رشد کارآفرینی است. بااین حال، نکته قابل تأمل این بود که حاکمیت قانون، احتمالاً به دلیل ایجاد چارچوب های قانونیِ بیش ازحد سخت گیرانه و کُندکننده، تأثیر منفی و معناداری بر فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه (نوپا) دارد. نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هم عوامل سطح فردی و هم عوامل سطح کشوری، نقش تعیین کننده ای در نرخ فعالیت های کارآفرینی ایفا می کنند. شبکه های ارتباطی، هوشیاری کارآفرینانه و دانش و مهارت های فردی به عنوان عوامل سطح فردی و آزادی اقتصادی و کیفیت نظارتی به عنوان عوامل سطح کشوری تأثیر مثبتی بر فعالیت های کارآفرینی دارند. بااین حال، حاکمیت قانون تأثیر منفی بر فعالیت های کارآفرینی دارد که نیازمند بررسی بیشتر است. بر اساس این نتایج، سیاست گذاران باید بر تقویت شبکه سازی میان کارآفرینان و افزایش آزادی اقتصادی برای تقویت رشد اقتصادی و کارآفرینی تمرکز کنند؛ چراکه بهبود کیفیت نظارتی و کاهش مقررات بیش ازحد سخت گیرانه می تواند فعالیت های کارآفرینی را بیشتر تقویت کند. علاوه بر این، ایجاد محیطی که به توسعه دانش و مهارت های فردی می انجامد، نیز از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در مجموع، این یافته ها بینش های ارزشمندی را در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد تا با تدوین و اجرای سیاست هایی هدفمند و مؤثر، مسیر توسعه اقتصادی و کارآفرینی را هموار سازند.
الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
25 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش به روش داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، اعضای هیأت علمی دانشگاه در رشته های مدیریت ورزشی و محیط زیست و مدیران ارشد اماکن و تاسیسات ورزشی بودند. نمونه گیری با استفاده از اصل اشباع نظری 15 تن بود که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای سنجش روایی از 4 معیار اعتبارپذیری، تعمیم پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. برای سنجش پایایی از توافق درون موضوعی استفاده شد که 0/91 بود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توجه به شرایط علی، زمینه، شرایط مداخله گر، پدیده و راهبردهای ارئه شده در الگوی پژوهش موجب پیامدهای مهمی مانند بهبود فرهنگی، افزایش اعتبار بین المللی، بهبود وضعیت مالی، بهبود زیرساخت ها، بهبود وضعیت اجتماعی و حفظ منابع طبیعی می شود.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود الگوی پژوهش حاضر، جهت توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی در بخش های مختلف از جمله تدوین قوانین و دستورالعمل ها و مدیریت نیروی انسانی مرتبط استفاده شود.
تاثیر عوامل شخصیتی و هوش هیجانی در تصمیم گیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
277 - 302
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل تاثیر گذار برتصمیمات سرمایه گذاری نقش بسزایی در تجزیه و تحلیل رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل شخصیتی و هوش هیجانی در تصمیم گیری سرمایه گذار ان است. پژوهش حاضر از نظر روش، همبستگی و علی، و بر اساس هدف، یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. تعداد نمونه آماری مطابق با فرمول کوکران از میان اعضای جامعه به تعداد 50 نفر و به صورت روش تصادفی ساده انتخاب شده است. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد عوامل شخصیتی، هوش هیجانی و تصمیم گیری سرمایه گذار گردآوری شده است. روایی پرسشنامه از طریق رویکرد محتوایی و پایایی آن با استفاده از معیار آلفای کرونباخ بررسی و مورد تایید واقع شده است. یافته های تحقیق بر اساس معادلات ساختاری نشان می دهد که عوامل شخصیتی و هوش هیجانی در تصمیم گیری سرمایه گذاران تاثیر دارد. . سرمایه گذاران می توانند با آگاهی از ویژگی های شخصیتی خود تصمیم گیری های مالی بهتری در شرایط مختلف بازار سهام داشته باشند
تغییرات دما و هزینه حقوق صاحبان سهام؛ شواهدی از رویکرد پرتفوی ردیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
77 - 104
حوزههای تخصصی:
تغییرات دما نه تنها بر جریانات نقدی بلکه بر نرخ تنزیل نیز اثرگذار است. از آنجاکه نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذار، هزینه سرمایه ناشر است، بازده مورد انتظار بالاتر سرمایه گذار به معنای افزایش هزینه حقوق صاحبان سهام می باشد. هدف پژوههش حاضر آزمون فرضیه ههایی زیر است. اول؛ صرف ریسک تغییرات دمایی معنادار است. دوم، صنایع حساس، بارعاملی بیشتری نسبت به سایر صنایع دارند. سوم؛ شرکت های کوچک تر بارعاملی بیشتری نسبت به تغییرات دما دارند و چهارم؛ مقدار اثرگذاری تغییرات دما بر هزینه حقوق صاحبان سهام در طول زمان بیشتر شده است. روش شناسی: برای تخمین صرف ریسک دما از رویکرد پرتفوی ردیاب استفاده شده است. آزمون قیمت گذاری صرف ریسک دما در چارچوب رگرسیون فاما مک-بث(1973) انجام می گردد. برای آزمون فرضیه دوم میانگین بارهای عاملی صنایع حساس و سایر صنایع محاسبه گردیده و معناداری آنها با آماره t آزمون می شود. در آزمون فرضیه سوم نیز میانگین بارهای عاملی شرکت های بزرگ و کوچک محاسبه و معناداری اختلاف میانگین بارهای عاملی با آماره t آزمون می گردد. نتایج نشان می دهد صرف ریسک تغییرات دما، مثبت و معنادار بوده و سبب بهبود عملکرد مدل شده است. نتایج رگرسیون فاما مک بث(1973)، حاکی از تاثیر مثبت و معنادار صرف ریسک تغییرات دما در حضور عوامل فراگیر مدل های CAPM و فاما و فرنچ (1993) است. مطابق یافته ها برخی صنایع چون زراعت و کشاورزی، قندو شکر، چاپ و کاغذ حساسیت بیشتری داشته اند. اندازه شرکت ها در میزان اثرگذاری تغییرات دما تاثیر چندانی نداشته است.
تدوین مدل ساختاری خودپنداره تحصیلی براساس نظم جویی هیجانی و تمایزیافتگی با میانجی گری اهداف پیشرفت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۳۰۳-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با تمایزیافتگی بالا و توانایی مدیریت و تنظیم هیجانی با به کارگیری اهداف پیشرفت مناسب به طور فردی می توانند خودپنداره تحصیلی بالاتری داشته باشند و این موضوع موجب افزایش انگیزش آنان به یادگیری بعدی می شود. لذا تعیین میزان رابطه تمایزیافتگی و نظم جویی هیجانی با اهداف پیشرفت و خودپنداره تحصیلی در جهت متناسب سازی برنامه درسی دانش آموزان یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری خودپنداره تحصیلی براساس نظم جویی هیجانی و تمایزیافتگی با میانجی گری اهداف پیشرفت در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 327 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سبزوار بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های خودپنداره تحصیلی چن و تامپسون (2004)، راهبردهای تنظیم هیجانی کرنفسگی و همکاران (2001)، تمایزیافتگی دریک (2011) و اهداف پیشرفت میگلی (1998) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از تحلیل مسیر با استفاده از Smart PLS. 3 و SPSS.26 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین اهداف پیشرفت، تمایزیافتگی و نظم جویی هیجانی با خودپنداره تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که 78 درصد از واریانس اهداف پیشرفت و 67 درصد از واریانس خودپداره تحصیلی توسط خودپنداره تحصیلی، نظم جویی هیجانی، تمایزیافتگی و اهداف پیشرفت تبیین می شود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع تمایزیافتگی، نظم جویی هیجانی می تواند پیش بین مناسبی برای خودپنداره تحصیلی از طریق اهداف پیشرفت باشند و با استفاده از راه های افزایش نمرات اهداف پیشرفت می توان خودپنداره تحصیلی را افزایش داد.