فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۱ , ۲۰۲۵
163 - 188
حوزههای تخصصی:
Based on Shulman's (1986) concept of Pedagogical Content Knowledge (PCK), Technological Pedagogical Content Knowledge (TPACK) emerged and became a helpful framework for comprehending the objectives of using technology in pre-service teacher training programs. The purpose of the present study was to evaluate Iranian pre-service EFL teachers’ (PSEFLTs) perceptions towards their TPACK regarding their gender and academic year of study. To this aim, 254 Iranian PSEFLTs across various academic years of study filled out a 39-item EFL TPACK questionnaire developed by Baser et al. (2016). The questionnaire included seven categories: Content Knowledge (CK), Pedagogical Knowledge (PK), Technology Knowledge (TK), PCK, Technological Pedagogical Knowledge (TPK), Technological Content Knowledge (TCK), and Technological Pedagogical Content Knowledge (TPCK). Based on the collected data, which were subjected to the Kolmogorov-Smirnov test, descriptive statistics, t-tests, one-way ANOVA, and post-hoc analysis, it was found that PSEFLTs generally held mildly favorable perceptions towards their TPACK. Notably, the lowest mean score was observed for the TK component, while the component with the highest mean score was the CK component. In terms of the gender effect, statistically significant differences were found in the TK and TPCK dimensions, where males outscored females in both TK and TPCK and females outscored males in CK. Furthermore, an examination of the relationship between participants' TPACK and their academic years of study manifested a statistically significant difference primarily between freshmen and seniors. The results are expected to encourage curriculum planners to develop PSEFLTs’ training programs by integrating technology courses into the ELT curriculum.
ارتقای عملکرد لرزه ای ابنیه خشتی تاریخی (نمونه موردی: برج کبوتر استوانه ای امینی در روستای وِلاشان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
199 - 224
حوزههای تخصصی:
در طول سالیان متمادی، ساختارهای خشتی به عنوان الگویی رایج در تاریخ معماری ایران موردتوجه بوده اند. تا جایی که امروزه بخش قابل توجهی از این بناها به عنوان گونه ای حائز اهمیت از میراث معماری ایران شایسته حفاظت تلقی می گردند. یکی از چالش های جدی این گونه ساختمان ها حفاظت از آن ها در برابر مخاطرات طبیعی به ویژه دررابطه با زمین لرزه است. تاکنون بیشتر به ارتقای عملکرد لرزه ای بناهای خشتی مسکون انسانی در قیاس با دیگر انواع این گونه بناها پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی استحکام بخشی لرزه ای کبوترخانه ها به عنوان میراث خشتی در حوزه میراث کشاورزی با تمرکز بر کبوترخانه امینی ولاشان است. مرور ادبیات موجود حاکی از فقدان پژوهش کافی در زمینه بررسی آسیب پذیری لرزه ای کبوترخانه هاست. پژوهش از حیث هدف از گونه پژوهش های کاربردی محسوب می شود. داده های موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به دست آمده و راهبرد مورد اتکای آن از نوع استقرایی است. همچنین تجزیه وتحلیل اطلاعات باتکیه بر مدل سازی رایانه ای و با روش توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته است. پس از مطالعه مستندات موجود درباره تاریخ و معماری برج های کبوتر و تکنیک ها و مصالح بومی به کاررفته در ساخت، آسیب شناسی انجام شده است. نتایج بیانگر عملکرد ضعیف سازه موجود در زلزله های آینده و ایجاد خسارات مشابه در صورت مرمت نمودن بدون مقاوم سازی است. نتایج تحلیل لرزه ای تحت تأثیر چهار رکورد زلزله در برج کبوتر امینی نشان داد، مدل تقویت نشده در برابر زلزله پایدار نمی ماند و پس از آن باتوجه به ضعف های موجود در سازه دچار گسیختگی کامل می شود؛ در نمونه تقویت شده با قراردادن یک عنصر افقی تقویت کننده چوبی و با کمترین مداخله ممکن، میزان تنش و جابه جایی در سازه به صورت نسبی کاهش یافت، لازم به ذکر است تنها با اعمال یک کلاف افقی چوبی سازه نسبت به مدل بدون تقویت نشده در برابر رکوردهای زلزله پایدار نماند و نیاز است تعداد بیشتری عناصر چوبی به صورت افقی و قائم به سازه اعمال شود تا در برابر زلزله های آتی پایدار بماند.
بررسی و تحلیل نقش تاب آوری نهادی در مواجه با اثرات تغییرات اقلیمی بر شهرها (مورد پژوهی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خطرات تغییرات اقلیمی و تاثیر آن بر شهرها که محل زیست بیش از نیمی از جمعیت جهان هستند، به یکی از چالش های جدی برای شهرهای جهان، مسئولان و مدیران شهری تبدیل شده است. این مسئله نیاز شهرها را به چاره اندیشی در رابطه با نحوه محافظت از شهروندان در راستای مقابله، کنترل یا کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و به تأویلی بهتر، تاب آوری آن ها مشهود ساخته است. دراین بین، نظام مدیریت شهری و نهادهای مؤثر در توسعه شهر، در صف نخست رویارویی با پیامدهای تغییرات اقلیمی هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت و میزان تأثیرگذاری تاب آوری مدیریت شهری مشهد در راستای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی در سطح این شهر است. به این ترتیب، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و پرسشگری از 40 نفر از متخصصان و کارکنان مجموعه مدیریت شهری مشهد، به این نتیجه رسیده که هرچند بین مؤلفه های تاب آوری مدیریت شهری مشهد و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی، همبستگی مثبت و قوی وجود دارد اما مدیریت شهری این شهر، در مواجه با اثرات تغییرات اقلیمی، تاب آوری لازم را ندارد و در این زمینه نیاز به آگاهی بخشی و آموزش نیروی انسانی در باب پدیده تغییر اقلیم، بالا بردن کارایی و اثربخشی اقدامات سازگاری، تعامل و همکاری با مردم و نهادهای دولتی در امر اقدامات سازگاری، به روز نمودن دستورالعمل ها و مقررات در باب سازگاری با اثرات تغییرات اقلیمی و تلاش در راستای تأمین منابع مالی و اطلاعاتی در مواجه با کاهش اثرات تغییرات اقلیمی در سطح شهر مشهد دارد.
رتبه بندی مناطق توسعه حمل و نقل محور با استفاده از روش AHP و مقایسه آن با وضعیت کاربری اراضی (مطالعه موردی: خط یک متروی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل و نقل محور[1] (TOD)پیوندی میان برنامه ریزی حمل و نقل و کاربری اراضی است. در این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و رتبه بندی توسعه حمل و نقل محور در خط یک متروی مشهد از روش آنالیز سلسله مراتبی ([2]AHP)، استفاده شد. بدین منظور، نه ایستگاه با استفاده از 5 معیار، 14 شاخص و زیرشاخص از جمله شاخص تنوع، کاربری اراضی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به اینکه نتایج AHP تنها یک میانگین از شاخص ها را نشان می دهد؛ لذا، برای ایجاد کاربری مناسب در هر منطقه باید شاخص کاربری اراضی در مناطق توسعه حمل و نقل محور مورد توجه قرار گیرد. برای این هدف، کاربری اراضی به 16 دسته تقسیم شد و تعداد آن ها در هر منطقه بررسی و نسبت آن به جمعیت هر منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد که بیشترین کاربری در زمین های اطراف ایستگاه ها، کاربری تجاری و بعد از آن کاربری مختلط است. در رتبه بندی AHP نیز، بالاترین رتبه مربوط به ایستگاه هفت تیر و هاشمیه به دست آمد. به طوریکه این ایستگاه ها، به ترتیب در خدمات اولیه رتبه 8 و 9 درخدمات نوع 2، رتبه 3 و 8، و در خدمات شخصی رتبه 5 و 9 را به دست آورده اند. علاوه برآن، در خدمات اولیه، ایستگاه نمایشگاه، در خدمات شخصی هنرستان و در خدمات نوع 2، پارک ملت دارای رتبه یک می باشند. لذا، نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی شهری و اولویت های توسعه حمل و نقل محور به مسئولین کمک نماید.
[1]. Transit-Oriented Development (TOD)
[2]. Analytic Hierarchy Process
طراحی مدل بازاریابی دیجیتال برمبنای تئوری داده بنیاد در صنعت گردشگری پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
37 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی انجام شده است. این تحقیق در حیطهٔ تحقیقات توسعه ای است که با روش کیفی انجام می شود. جامعهٔ آماری شامل مدیران شرکت های تسهیلگر گردشگری پزشکی و مدیران بخش پذیریش بیماران بین المللی بیمارستان های شهر تهران ازجمله بیمارستان فارابی، قلب شهید رجایی و خاتم الانبیا (ص) است که از این میان 15 نفر به صورت هدفمند غیرتصادفی برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبهٔ عمیق نیمه ساختاریافته است. تحلیل داده های کیفی با روش نظریهٔ داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. براساس مدل پارادایمی به دست آمده، مؤلفه های مرتبط با بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی در شش دستهٔ عوامل علّی (بازاریابی اپلیکیشن ها، بازاریایی رسانه های اجتماعی، تبلیغات دیجیتالی، تبلیغات نمایشی، تسهیل ارتباطات و ارائهٔ اطلاعات)، شرایط زمینه ای (شاخص های فنّاوری رسانهٔ اجتماعی، محیط رسانهٔ اجتماعی، تعامل پذیری، قابلیت درک پذیری)، پدیده محوری (بازاریابی دیجیتال انسان محور، تحلیل داده های مشتری و توسعهٔ بازار)، راهبردها (استراتژی های کوتاه مدت و بلندمدت، ارزش عملکردی و ارزش مورد انتظار)، شرایط مداخله گر (شاخص های نرم افزاری و سخت افزاری) و پیامدها (وفاداری گردشگر، رضایت گردشگر، کیفیت خدمات و محتوای رسانه های اجتماعی) شناسایی شدند. براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، می توان استنباط کرد که با استفاده از ابزار بازاریابی دیجیتال می توان تعداد سهم بازار بیشتری در صنعت گردشگری پزشکی ایران به دست آورد.
مبانی تفسیر اجتماعی از جزء نگری تا سیستم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
118 - 145
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی خاص تفسر اجتماعی نشان می دهد که مفسران اجتماعی هنگام بحث از هر مبنا، بیشتر بر همان مبنا متمرکزشده، کمتر به ارتباط میان مبانی پرداخته اند. نیز به انواع مبانی و تفاوت مبانی با یکدیگر و به دنبال آن، تقدم و تأخر مبانی چندان توجهی نداشته اند و به همین خاطر از تأثیر و تأثر مبانی بر یکدیگر تقریباً سخنی به میان نیامده است. در این مقاله سعی شده است ضمن گزارش کوتاهی از مبانی خاص تفسیر اجتماعی، نقص های نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی برجسته گردد و دستاوردها و فواید نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی نشان داده شود. سؤال اصلی این است که نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی، چه تأثیری در تکمیل مبانی تفسیر اجتماعی و به دنبال آن برداشت های مفسران اجتماعی دارد؟ هدف از این پژوهش نیز، نقد نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی و تبیین نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی است. روش به کاررفته در این مقاله، تحلیلی- تطبیقی است. نتایج تحقیق نشان می دهد نگاه جزءنگرانه دچار ضعف استدلالی و کاهش کارکرد مبانی شده است؛ درحالی که نگاه کل نگر و سیستمی، افزایش کارکرد مبانی، تقویت استدلالی مبانی، تعریف دقیق مبانی، تکثر دیدگاه های تفسیری و تقدم و تأخر هدفمند مبانی را به دنبال داشته است.
ساختار جنسیت و مردانگی در ادبیات شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
در راستای شناخت مؤلفه های مردانگی مرد ایرانی و به عنوان حوزه ای از مطالعات مردان، می توان به فرهنگ شفاهی و مثل ها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزه های نوظهور مطالعات جامعه شناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی مثل ها از آن جهت اهمیت دارد که پل ارتباطی میان محقق و فرهنگ عامه و شناخت هرچه بیشتر عقاید اعضای یک جامعه است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در این پژوهش 803 مثل با کلیدواژه های مرد، شوهر، برادر، دایی، عمو، پدر، پسر و داماد انتخاب و بررسی شدند. تحلیل محتوای مثل ها به تعداد هفتادوهشت زیرمؤلفه از ده مؤلفه کلی منجر شد و در نهایت با محوریت مؤلفه کلی «مردانگی به مثابه امر متناقض» به سرانجام رسید. امر متناقض مردانگی خصوصیاتی دارد که از جمله آن می توان به آغاز آن از وضعیتی غیرروشن اشاره کرد. ناروشنی و ابهام مردانگی به آن معناست که مشخص نیست از چه زمانی مردان به این صفات متصف شده اند و آیا زمانی بوده است که مردان رفتار مردانگی متفاوتی با زنان داشته باشند. وجه دوم مردانگی به عنوان امر متناقض تقابل و تخالف با زنان است. این مهم از آن جهت محل بررسی است که به چه دلیل و در چه فرایندی متفاوت بودن به معنای دوری حداکثری فهم است و درنهایت آنچه تفاوت فهم شده به تقابل تبدیل شده و برای آن شواهد متعددی نیز ارائه شده است.
هوشمندسازی عرضه محصولات و خدمات مالی اسلامی با استفاده از مشاوره هوشمند
حوزههای تخصصی:
تعدد محصولات و خدمات در دنیای رقابتی لازمه کسب وکارهای مبتنی بر دانش است. در این راستا فناوری اطلاعات و ارتباطات، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و مشاوران هوشمند به کمک مشتریان آمده است. اهمیت این مشاورها برای ارائه محصولات و خدمات مالی اسلامی و اخلاق محور از آن جهت مضاعف می شود که پیچیدگی فرایندها در این حوزه را کمتر می کنند. در این مطالعه ابتدا الگو و چهارچوب هوشمندسازی در عرضه محصولات و خدمات مالی اسلامی ارائه می شود. آنگاه فرایندها، توابع و عملگرهای الگوریتم های یادگیری ماشین در تکامل الگوهای انطباق نیازهای مشتریان اخلاق محور و خدمات و محصولات بانکی معرفی می شود. برای تبیین فرایندهای هوشمندسازی، بردارهای اطلاعات دموگرافیک، اهداف مالی، اطلاعات رفتاری مشتریان با استفاده از بسترهای بانکداری باز به منظور اعتبارسنجی معرفی می شود. آنگاه بردار ماتریسی دیگری از محصولات و خدمات مبتنی بر اخلاق، عقود اسلامی، چهارچوب و قاعده های فقهی مورد قبول به کارگرفته شده در سکوها ارائه می شود. محصولات و خدمات برچسب زده و گروه بندی شده در قالب سکوها به صورت رشته های عددی صفر و یک وراثتی حاوی ویژگی های عام محصول در فضای جمعیت به عنوان ورودی الگوریتم های یادگیری ماشین آماده ی تکامل برای رسیدن به الگوی خاص و مورد قبول مشتریان است. در ادامه محصولی که با خصیصه رفتاری و شرعی مشتری مطابقت داشته باشد توسط مشاوران هوشمند مطابق با شریعت (SCIA) به مشتری پیشنهاد داده می شود. در صورت عدم تطابق، کدهای وراثتی در نسل های بعدی محصول به تکامل خود ادامه می دهند و این چرخه از طریق یادگیری ماشین ادامه می یابد تا محصولی که با خصیصه رفتاری مشتریان اخلاق مدار تطابق و همبستگی دارد ارائه شود و خطای عدم تطبیق به حداقل برسد.
بازشناسی ساختار درونی اقتصاد اسلامی در سایه نظریه صدق و توجیه فیلسوفان صدرایی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
147 - 178
حوزههای تخصصی:
نظریه صدق و نظریه توجیه فیلسوفان صدرایی به علت تفاوت با نظریات فلاسفه غربی، آثار مهمی بر ترکیب مبانی نظری، ساختار و ماهیت نظریات اقتصادی، تعریف و روش کاربردی علم اقتصاد دارد. استفاده از این نظریات می تواند از مسیر تغییر ساختار درونی اقتصاد اسلامی، زمینه ساز اصلاح نظریات اقتصادی موجود و تأسیس نظریات جدید گردد. اما از یک سو، استفاده از آرای مذکور در این زمینه چندان مورد توجه اقتصاددانان اسلامی واقع نشده و از سوی دیگر، عدم توجه به ملاک قضایای اعتباری در نظریه صدق و اکتفا به ملاک ابتناء در نظریه توجیه موجب عدم جامعیت نظریه مورد استفاده برخی دیگر از اقتصاددانان اسلامی شده است. این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و همچنین روش اکتشافی، ابتدا تبیین جامعی از رویکرد فیلسوفان صدرایی در این زمینه ارائه کند و سپس ساختار درونی اقتصاد اسلامی را بر اساس آن بازسازی نماید. مطابق نتایج مقاله، در نظریه صدق، ملاک تحلیل در مفاهیم، فروض و گزاره های حقیقی اقتصاد اسلامی، نظریه مطابقت و در مفاهیم، فروض و گزاره های تجویزی-اعتباری، معقولیت هدف و راه رسیدن به آن است. یافته های مقاله در نظریه توجیه نیز نوعی مبناگرایی عقلی با توجه به لزوم انسجام در اقتصاد اسلامی است. مبناگرایی با تأثیر بر منطق سلسله مراتبی مبادی نظریه اقتصادی، حوزه های فعال مطالعات اقتصادی، تعریف علم اقتصاد اسلامی، عامل اصلی در نظریه اقتصاد اسلامی و روش کاربردی آن، مسیر این علم را در استفاده از مبادی ترسیم می کند. لزوم رعایت انسجام در طول مبناگرایی نیز علاوه بر حفظ انسجام درونی ارزشها، اقتصاد اسلامی را تبدیل به حکمتی عملی می کند که در کنار وام گرفتن برخی مبادی خود از حکمت نظری، اهداف بخش تجویزی اقتصاد اسلامی(نظام اقتصادی اسلام) را دنبال می کند و دارای ابعاد تبیینی، تجویزی و تدبیری-سیاستی سازگار است. فایده نظریه توجیه مذکور برای اقتصاد اسلامی، حفظ عینیت در عین غایتمندی است.
تأملی در ارتباط فلسفه اخلاق و اقتصاد آدام اسمیت؛ بحثی در مبانی اقتصاد اسلامی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
179 - 209
حوزههای تخصصی:
آدام اسمیت در دو کتاب نظریه عواطف اخلاقی و ثروت ملل، رویکردی نوین به فلسفه اخلاق و اقتصاد ارائه می دهد. وی با تمرکز بر مفاهیمی چون همدلی، قوه تخیل و ناظر بی طرف، بنیان های فلسفی اقتصاد خود را شکل می دهد. در مقایسه با رویکرد ارسطو و توماس آکویناس که میان احساسات انسانی و عقل/خداوند گسست قائل بودند، اسمیت و هیوم تلاش کردند مبنای اخلاق را در قلمرو تخیل و همدلی تعریف کنند. این رویکرد اگرچه منجر به نفی حسن و قبح ذاتی می شود، اما نگاهی متفاوت به مفاهیم اخلاقی ارائه می دهد. نقد جان میلبنک به دیدگاه الهیاتی اسمیت و پیشنهاد حکمت متعالیه ملاصدرا با طرح تجرد مثالی، راه حلی برای غلبه بر این گسست ارائه می دهد. تجرد مثالی در دیدگاه ملاصدرا هم برای همه انسان ها قابل دسترس است و هم امکان حفظ حسن و قبح ذاتی را فراهم می کند. این رویکرد می تواند مبنای اخلاقی برای اقتصاد اسلامی باشد، هرچند دست یابی به الگوی عملیاتی، نیازمند پژوهش های بیشتر است.
تجربه زیسته دانشجویان درتفکر انتقادی و رابطه آن با سواد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف اصلی مطالعه رابطه بین تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی و سواد محیط زیستی آنان در سال تحصیلی 1402-1403 انجام شد. روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع غیرآزمایشی و به لحاظ معیار زمان از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که تعداد آن ها درمجموع، 26000 نفر برآورد شد. حجم نمونه برای سطح آلفای 05/0، توان آزمون 80/0 و اندازه اثر قابل تشخیص در جامعه آماری بر مبنای نمونه آماری 15/0 برابر با 435 نفر به دست آمد. به م نظور سنجش سواد محیط زیستی دانشجویان، از مقیاس استاندارد شری و تیواری (2021) استفاده شد. همچنین، سنجش تجربه زیسته تفکر انتقادی دانشجویان با استفاده از پرسش نامه ساخت و اعتباریابی شده توسط (کاشف و همکاران، 1404) بود. گردآوری داده ها با روش سهمیه ای انجام شد. پایایی داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که این ضریب برای سواد محیط زیستی و تجرب زیسته تفکر انتقادی در سطح قابل قبول بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. براساس نتایج، تجربه زیسته تفکر انتقادی در پایین تر از متوسط و به لحاظ سطح سواد محیط زیستی در بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین، نتایج، وجود ارتباط در سطح متوسط بین تجربه زیسته تفکر انتقادی و سواد محیط زیستی را تأیید کرد.
Evaluating the Inflationary Rule of Exchange Rate Determination based on the Resistive Economy Strategy (Case Study: Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The exchange rate is a critical variable that impacts the economy in the international environment. The purpose of this study is to evaluate and compare the two approaches to exchange rate determination outlined in the Law on Permanent Decrees of the Country's Development Programs under economic sanctions. The analysis involves a theoretical discussion of a set of mathematical equations and software results, obtained from the algebraic and numerical solving of a simulated version of a dynamic stochastic general equilibrium model in the context of the international economy for a small open economy. The model is calibrated using the structural parameters of the Iranian economy. The criterion for evaluating the rule and comparing it with other policy options is the "stability" of macroeconomic variables, a key aspect of the Resistive Economy Strategy as the obliging basic document in economic policy-making and planning. The stability is quantified using the "Variance" index. Based on the results of this study, the adoption of the rule-based inflationary exchange rate determination approach, compared with the contingency approach to exchange rate determination, on the one hand, offers the possibility of achieving lower inflation rates and exchange rate growth pace. On the other hand, it will reduce the instability of selected macroeconomic variables, which is desirable from the perspective of the overall policies of the resistance economy strategy. Therefore, it is recommended that, in the presence of foreign economic sanctions, the economic authority should implement inflationary rule of exchange rate determination based on the current inflation rate.
نقش محافظت کننده انعطاف پذیری روان شناختی و خود رهبری با میانجی گری ذهن آگاهی در فرسودگی تحصیلی دانش آموزان کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان کنکوری، در مسیر تحصیلی خود در سال کنکور چالش های متفاوتی را تجربه می کنند. یکی از مهمترین موانع موفقیت آنها که ممکن است با آن مواجه شوند، فرسودگی تحصیلی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال مدل یابی علّی فرسودگی تحصیلی براساس انعطاف پذیری روان شناختی و خودرهبری با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان کنکوری می باشد. برای این منظور از بین 805 دانش آموز کنکوری شهرستان ملکان، 264 نفر باتوجه به جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و پرسش نامه های فرسودگی تحصیلی مسلش(1981)، انعطاف پذیری روان شناختی بن ایتژاک، بلووستین و مور(2014) ، خودرهبری هافتون و نک(2002) و ذهن آگاهی بائر و همکارانش(2006) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با نرم افزار SMORT-PLS و با روش مدل سازی معادلات ساختاری با کمترین مربعات جزئی (PLS) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی و خودرهبری بر فرسودگی تحصیلی و هم چنین تأثیر غیرمستقیم آنها از طریق ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی بود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان با افزایش میزان انعطاف پذیری روان شناختی و خودرهبری دانش آموزان کنکوری از ابتلای آنها به فرسودگی تحصیلی جلوگیری کرد و یا از میزان فرسودگی تحصیلی آنها کاست.
انعقاد و انحلال عقد نکاح با شرط نتیجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۹
33 - 51
حوزههای تخصصی:
مستفاد از ماده 234 قانون مدنی که مقرر داشته شرط نتیجه آن است که تحقق امری در خارج شرط شود، شرط نتیجه به نفس انشاء تشکیل می شود؛ بنابراین از نظر اکثریت حقوق دانان، به لحاظ تشریفاتی بودن انعقاد و انحلال عقد نکاح و ضرورت تحقق شرط نتیجه به نفس اشتراط، این دسته از اعمال حقوقی نمی توانند موضوع شرط نتیجه قرار گیرند. با وجود این، برخی معتقدند که انعقاد و انحلال عقد نکاح با شرط مذکور، مقدور بوده و بررسی های فقهی نیز گویای این امر است که انعقاد و انحلال عقد نکاح نمی تواند متعلق شرط نتیجه باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقد برخی از ادبیات موجود، انعقاد و انحلال عقد نکاح با شرط نتیجه را با توجه به انواع مختلف عقد نکاح، سلسله طرق پیش بینی شده برای انحلال آن و احتجاج به مکانیسم تعلیق، با تفکیک بین شرط نتیجه معلق و انشای اعمال حقوقی یاد شده به صورت منجز، مورد امکان سنجی قرار داده و با ارائه تحلیل های نوین، امکان انعقاد و انحلال عقد نکاح را با این شرط، استنتاج می نماید.
گستره موضوعی مسؤولیت مدنی داور از حیث تصمیمات صادره از سوی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۹
265 - 287
حوزههای تخصصی:
در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و قانون داوری تجاری بین المللی به صراحت و به طور دقیق مشخص نشده است که در صورت بروز تقصیر از ناحیه داور، آیا مسؤولیت مدنی وی منحصر به احکام صادره از سوی او است که در ماهیت دعوی صادر می شود و قاطع دعوی و فیصله دهنده خصومت است؛ یا به معنای مطلق تصمیمات و اقدامات داور در جریان رسیدگی و داوری است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی در پاسخ به پرسش پیش گفته، نتیجه می گیرد که اگر مسؤولیت مدنی داور یا دیوان داوری را به «حکم» در معنای مقرر در ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی منحصر بدانیم، در عمل با نتایجی غیر منطقی که خلاف مبانی و اهداف اصول مندرج در مسؤولیت مدنی است مواجه خواهیم شد؛ قاعده «الخراج بالضمان»، نظریه تقصیر که رکن اصلی مسؤولیت مدنی داور می باشد و نیز ممنوعیت تجاوز به اموال اشخاص، در راستای تقویت این دیدگاه است.
طراحی و اعتباریابی مقیاس عوامل موثر در شکل گیری برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
61 - 86
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی و اعتبار یابی مقیاسی در زمینه علل ایجاد برنامه های درسی پوچ پنهان در رشته کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. رویکرد پژوهش که در سال 1400-1401 انجام شد، ترکیبی و با استفاده از طرح اکتشافی متوالی مدل ابزار سازی و طی دوگام بود. در گام اول ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و درگام دوم پرسشنامه طراحی شده مورد استفاده قرار گرفت. جامعه پژوهش 1526 نومعلم دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان در استان خراسان رضوی طی دو سال 1395 و 1400 بودند. نمونه موردنظر در گام اول به روش هدفمند و با معیار اشباع نظری یعنی 33 مصاحبه به پایان رسید. فرایند تجزیه وتحلیل داده های حاصل نیز با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نمونه پژوهش در گام دوم 490 نفر از نومعلمان بودند که براساس جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه طراحی شده دارای روایی و پایایی مناسبی هست. همچنین سه مولفه شایستگی ها و صلاحیت های اساتید، ضعف در محتوای آموزشی دروس و سرفصل و ضعف در بودجه بندی زمانی، دارای بیشترین توان پیش بینی در زمینه ایجاد برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان هستند. نتایج بیانگر آن بود که مقیاس طراحی شده در این پژوهش، می تواند ابزار مناسبی برای تعیین میزان عوامل موثر در شکل گیری برنامه های درسی پوچ پنهان در دانشگاه فرهنگیان باشد.
تحلیلی بر دانش و عملکرد دانش آموزان نسبت به مهارت های شهروندی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
179 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله سنجش میزان دانش و عملکرد مهارت های شهروندی دیجیتال در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر سنندج بود. ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ از نوع ﺗﻮﺻیﻔﻰ - ﭘیﻤﺎیﺸﻰ و جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس 784 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ای مرکب از پرسشنامه Al-Zahrani (2015) و Choi et al. (2017) و بعضی از سؤالات ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ بود که پایایی آن از طریق روش آلفای ضریب کرونباخ 88/. به دست آمد. پرسشنامه به صورت اینترنتی اجرا شد. بر اساس نتایج حاصل دانش آموزان در مؤلفه تجارت دیجیتال، ارتباطات دیجیتال، کنشگری سیاسی اینترنتی و دیدگاه انتقادی دانش آموزان دارای عملکرد پایین و در مؤلفه دیدگاه انتقادی دانش آموزان دارای دانش پایینی بودند. در مؤلفه ارتباطات دیجیتال دانش آموزان دارای دانش متوسطی و در مؤلفه های مهارت های فنی، آداب دیجیتال و امنیت دیجیتال دانش آموزان دارای عملکرد بالا و در مؤلفه آداب دیجیتال، قانون دیجیتال، سلامت و تندرستی دیجیتال دانش آموزان دارای دانش بالا بودند. براساس نتایج بدست آمده و در راستای توسعه و ارتقای مهارت های شهروندی دیجیتال بهتر است که در برنامه درسی و محتوای کتاب های درسی مقطع متوسطه دوم آموزش های لازم جهت تربیت نسل دیجیتالی آینده طراحی شود.
تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
171 - 191
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استعدادیابی و هدایت تحصیلی به عنوان یکی از ارکان اساسی در توسعه استعدادها و انتخاب مسیر شغلی و تحصیلی دانش آموزان، نیازمند الگوهای جامع و علمی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل صاحب نظران و متخصصان مشاوره، راهنمایی شغلی و هدایت تحصیلی بود که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، 14 متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند مشارکت داشتند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه با متخصصان و مشاوران مدارس بود. جهت بررسی روایی محتوایی الگوی پیشنهادی، از شاخص روایی محتوایی(CVI) و مناسبت کلی(S-CVI) استفاده شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی(CVI) نشان دهنده جامعیت قضاوت های مربوط به روایی یا قابلیت مدل، یا ابزار نهایی می باشد. از آنجایی که حداقل مقدار قابل قبول برای CVI برابر با 79/0 است، نتایج نشان می هد که این عدد برای تمام معیارهای الگو بالای 79/0 است و لذا می توان نتیجه گرفت که الگوی پیشنهادی از روایی محتوایی مناسبی برخورد است. بحث و نتیجه گیری: با توجه نتایج، الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی می تواند به دانش آموزان امکان طراحی و راهبردی کردن آینده شغلی و تحصیلی خود را بدهد و به آنها اعتماد به نفس و امید بیشتری برای دستیابی به اهداف خود ببخشد.
بررسی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل کشور تعیین تکلیف «وضعیت مالکیت اراضی و املاک» از نظر حقوقی، تثبیت مالکیت اشخاص بر اموال غیر منقول تحت تملک و جلوگیری از تزلزل و ابطال اسناد رسمی در معارضه با اسناد عادی به منظور تامین امنیت این اموال است. نظام حکم رانی ثبتی در ایران سابقه ای 120 ساله دارد. تلاش های فراوانی در این زمینه انجام شده اما این تلاش ها به دلایل مختلف ناکام مانده است. تصویب قوانین متعدد و متشتت در حوزه ی واگذاری اراضی و املاکو ثبت آن از یک سو و آسیب های ناشی از رواج معاملات عادی در خصوص اموال غیر منقول از سوی دیگر موجب شد تا نظام ثبت اسناد و املاک کشور تاکنون سامان نگیرد. تزلزل در روابط حقوقی اشخاص، افزایش اختلافات ملکی، حجم فزاینده ی پرونده های قضائی ناشی از دعاوی حقوقی و کیفری مربوط به اسناد عادی، جرایم پول شویی، انتقال مال غیر، تصرفات عدوانی و تعرض به اراضی ملی و دولتی، فرار مالیاتی و فرار از دین فقط پاره ای از مفاسد و عوارض این نابه سامانی است. مادامی که نظام ثبتی سامان نیابد اهداف و برنامه های پیشرفت کشور نیز محقق نخواهد شد زیرا ضعف در ساختار مالکیت اشخاص و گسترش روزافزون معاملات با اسناد عادی بر اثربخشی برنامه ها در تمامی حوزه ها، مستقیم یا غیر مستقیم تاثیرگذار است. علی رغم اجباری شدن ثبت اسناد و املاک و ممنوعیت پذیرش اسناد عادی مربوط به معاملات اموال غیر منقول در ادارات و محاکم و تصویب و اجرای قانون کاداستر(حدنگار)، وضعیت سامان دهی املاک کشور به دلایل مختلف از جمله رواج معاملات با اسناد عادی تاکنون به سرانجام نرسیده است. این در حالی است که اکثر کشورها از جمله کشورهای اسلامی برای تثبیت مالکیت و سایر اهداف اقتصادی از کلیه ی اسناد عادی راجع به معاملات اموال غیر منقول را مطلق یا نسبی سلب اعتبار کرده اند. در این مقاله ضمن بیان اهداف و ابعاد مختلف طرح الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول و اشکالات آن پیشنهادهایی برای اصلاح و ارتقای طرح و تسهیل در اجرای آن تقدیم می شود.
Parental Smartphone Addiction and Child Behavioral Problems: The Mediating Role of Parenting Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to examine the direct and indirect effects of parental smartphone addiction on child behavioral problems, with parenting quality as a mediating variable. Methods and Materials: A descriptive correlational design was employed with a sample of 410 parents from Malaysia, determined according to the Morgan and Krejcie sample size table. Participants were recruited through schools and community centers and completed standardized measures assessing smartphone addiction, parenting quality, and child behavioral problems. Data were analyzed using SPSS-27 for descriptive statistics and Pearson correlations, and AMOS-21 for structural equation modeling (SEM). Model fit indices, including χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA, were used to assess model adequacy. Findings: Descriptive statistics revealed moderate levels of parental smartphone addiction (M = 32.47, SD = 6.81), relatively high parenting quality (M = 74.26, SD = 9.54), and mild to moderate child behavioral problems (M = 18.63, SD = 5.72). Correlation analyses showed that parental smartphone addiction was positively correlated with child behavioral problems (r = .36, p < .001) and negatively correlated with parenting quality (r = –.41, p < .001). Parenting quality was negatively correlated with child behavioral problems (r = –.44, p < .001). SEM confirmed partial mediation: parental smartphone addiction negatively predicted parenting quality (β = –.39, p < .001), which in turn negatively predicted child behavioral problems (β = –.41, p < .001). The direct path from parental smartphone addiction to child behavioral problems remained significant (β = .25, p = .001), while the indirect effect through parenting quality was also significant (β = .16, p < .001). Conclusion: The study highlights that parental smartphone addiction increases child behavioral problems both directly and indirectly through reduced parenting quality. Interventions should target reducing parental smartphone addiction and enhancing parenting practices to safeguard children’s behavioral health.