پژوهش های کارآفرینی

پژوهش های کارآفرینی

پژوهش های کارآفرینی دوره 4 تابستان 1404 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پایداری کسب و کارهای دانش بنیان پارک علم و فناوری خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری راهبردی پایداری شرکت نوآوری مدل کسب و کار پویایی محیطی شرکت های دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
مقدمه: در جهان کنونی، با تسریع تغییرات در محیط های درونی و بیرونی سازمان ها، شناسایی مفاهیم مؤثر بر حفظ و توسعه حیات سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. پایداری کسب وکارها به عنوان یکی از ارکان اصلی در ارزیابی رشد و موفقیت سازمان ها شناخته می شود تا آنجاکه در دهه های اخیر، حتی جایگزین معیارهای سنتی موفقیت سازمانی شده است. ازطرفی پایداری را می توان به نوعی ضامن تداوم و رشد پایدار سازمان ها تلقی کرد. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی اثر انعطاف پذیری راهبردی بر پایداری شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم وفناوری استان خراسان می پردازد. همچنین، در این مطالعه نقش میانجی نوآوری در مدل کسب وکار و اثر تعدیل گری پویایی محیطی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی: پارادایم این پژوهش از نوع کمی و روش پژوهش آن به لحاظ نوع جمع آوری و تحلیل داده ها پیمایشی- تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه شامل 55 شرکت دانش بنیان فعال و رشد یافته در پارک علم وفناوری استان خراسان بودند. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود که تعداد آن به کمک جدول مورگان 48 شرکت تعیین گردید. همچنین واحد تحلیل این پژوهش نیز سازمان بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که روایی آن با معیار فورنل و لارکر و نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار SmartPLS و SPSS انجام شده است. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری راهبردی و نوآوری مدل کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری بر پایداری شرکت دارند. همچنین، نقش نوآوری مدل کسب و کار به عنوان میانجی در رابطه بین انعطاف پذیری راهبردی و پایداری شرکت تأیید گردید. پویایی محیطی نیز نقش تعدیل گری بر رابطه میان انعطاف پذیری راهبردی و نوآوری مدل کسب و کار ایفا می کرد. نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های پژوهش اهمیت توجه به عوامل محیطی را در طراحی راهبردهای کسب و کار نشان می دهد. در شرایط کنونی، کسب و کارهای دانش بنیان باید به دنبال ایجاد انعطاف پذیری لازم در سطوح بالای سازمان باشند تا بتوانند به سرعت به تغییرات محیطی واکنش نشان دهند. نوآوری مدل کسب و کار که شامل مجموعه ای از فعالیت های جدید برای خلق ارزش است، می تواند به شرکت ها کمک کند تا در برابر رقبا مزیت پیدا کنند. همچنین، پویایی محیطی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت این شرکت ها شناخته شده است؛ زیرا تغییرات سریع در بازار نیازمند پاسخ گویی سریع و مؤثر به آن است. پژوهش حاضر پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بیشتر در زمینه تأثیر عوامل محیطی بر پایداری کسب و کارها ارائه می دهد. همچنین، توصیه می شود که شرکت های دانش بنیان با راه اندازی واحدهای تحقیق و توسعه بتوانند مدل های نوآورانه کسب و کار را بررسی کرده و از آن ها بهره جویند. 
۲.

تأثیر عوامل فردی و کشوری بر نرخ فعالیت های کارآفرینی اولیه در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاکمیت قانون کیفیت نظارتی دانش و مهارت فردی هوشیاری کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
مقدمه: توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها در عصر حاضر، تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل قرار دارد. در این میان، عوامل فردی و عوامل سطح کلان (کشور) نقش به سزایی در تقویت کارآفرینی و تحریک رشد اقتصادی ایفا می کنند. از یک سو، عوامل فردی نظیر آگاهی کارآفرینی، دانش تخصصی و مهارت های شخصی، توانایی کارآفرینان را برای شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید افزایش می دهد. از سوی دیگر، عوامل سطح کشور، از قبیل آزادی اقتصادی، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون، بستری نهادی و محیطی مساعد برای فعالیت های کارآفرینانه فراهم می آورند؛ بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر همزمان این دو دسته از عوامل (فردی و سطح کشور) بر میزان فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه است. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل های آماری به تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از منابع بین المللی طی دوره زمانی 2010 تا 2020 پرداخته است. جامعه و نمونه آماری پژوهش شامل کارآفرینان و کشورهایی با سطوح مختلف آزادی اقتصادی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار  SmartPLS نسخه سه به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تجزیه وتحلیل مدل های معادلات ساختاری که به طور گسترده در تحقیقات اقتصادی و مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد، انجام شده است. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شبکه سازی با سایر کارآفرینان به طور قابل توجهی بر تقویت هوشیاری کارآفرینی، دانش و مهارت های شخصی مؤثر است. کارآفرینانی که از شبکه های حرفه ای قوی تری برخوردارند، سطوح بالاتری از این ویژگی ها را دارا بوده و این امر، توانایی آنان را در شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید، همچنین استفاده از دانش و تجربیات دیگران، افزایش می دهد. در سطح کلان، یافته ها حاکی از آن است که آزادی اقتصادی تأثیر مثبت و مستقیمی بر بهبود کیفیت مقررات و حاکمیت قانون دارد؛ به گونه ای که کشورهای با سطوح بالاتر آزادی اقتصادی، معمولاً از چارچوب های قانونی و نظارتی بهتری برخوردارند که حامی و تسهیل کننده رشد کارآفرینی است. بااین حال، نکته قابل تأمل این بود که حاکمیت قانون، احتمالاً به دلیل ایجاد چارچوب های قانونیِ بیش ازحد سخت گیرانه و کُندکننده، تأثیر منفی و معناداری بر فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه (نوپا) دارد. نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هم عوامل سطح فردی و هم عوامل سطح کشوری، نقش تعیین کننده ای در نرخ فعالیت های کارآفرینی ایفا می کنند. شبکه های ارتباطی، هوشیاری کارآفرینانه و دانش و مهارت های فردی به عنوان عوامل سطح فردی و آزادی اقتصادی و کیفیت نظارتی به عنوان عوامل سطح کشوری تأثیر مثبتی بر فعالیت های کارآفرینی دارند. بااین حال، حاکمیت قانون تأثیر منفی بر فعالیت های کارآفرینی دارد که نیازمند بررسی بیشتر است. بر اساس این نتایج، سیاست گذاران باید بر تقویت شبکه سازی میان کارآفرینان و افزایش آزادی اقتصادی برای تقویت رشد اقتصادی و کارآفرینی تمرکز کنند؛ چراکه بهبود کیفیت نظارتی و کاهش مقررات بیش ازحد سخت گیرانه می تواند فعالیت های کارآفرینی را بیشتر تقویت کند. علاوه بر این، ایجاد محیطی که به توسعه دانش و مهارت های فردی می انجامد، نیز از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در مجموع، این یافته ها بینش های ارزشمندی را در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد تا با تدوین و اجرای سیاست هایی هدفمند و مؤثر، مسیر توسعه اقتصادی و کارآفرینی را هموار سازند. 
۳.

توسعه کسب وکارها بر پایه توجه به مسئولیت اجتماعی در حسابداری مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اجتماعی حسابداری حسابداری مدیریت رسالت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
مقدمه: در دهه های اخیر، فشار زیادی بر کسب وکارها برای پذیرش مسئولیت اجتماعی به ویژه از سوی ذی نفعان به وجود آمده است. این فشار ناشی از تأکید ذی نفعان بر ارزش های غیراقتصادی و ارتباطات طولانی مدت است. کسب وکارها باید اقداماتی را انجام دهند که علاوه بر ایجاد ارزش اقتصادی، اثرات مثبتی بر جامعه و محیط زیست نیز داشته باشد. مسئولیت اجتماعی به عنوان یک مفهوم کلیدی در مدیریت مشاغل مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات موجود درباره ارتباط بین فعالیت های مربوط به مسئولیت اجتماعی کسب وکارها و استفاده از شیوه های حسابداری مدیریت برای توسعه عملکرد کافی نیست. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی نقش مسئولیت اجتماعی در حسابداری مدیریت و اثرات آن بر بازدهی مالی پرداخته است. این تحقیق تلاش می کند تا با تحلیل تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر عملکرد کسب وکارها و معرفی حسابداری مدیریت استراتژیک به عنوان ابزاری برای تقویت این تأثیرات، به درک بهتری از نقش حیاتی مسئولیت اجتماعی در پیاده سازی و ارزیابی اقدامات مسئولیت پذیرانه اجتماعی دست یابد. روش شناسی: پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ترکیبی (کمی + کیفی) انجام شده است. در فاز کیفی، از روش دلفی برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده تا اجماع نظر خبرگان در خصوص متغیرهای کلیدی و تأثیرگذاری آن ها بر مسئولیت اجتماعی شرکتی به دست آید و در فاز کمی، به منظور بررسی و تحلیل تعاملات بین پیشران ها و عوامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی، روش تحلیل میک مک به کار گرفته شد. استفاده همزمان از این تکنیک ها منجر به ارزیابی درست تأثیرات متقابل بین عناصر مختلف و نقش آن ها در پیاده سازی موفق مسئولیت اجتماعی می شود.   یافته ها: این پژوهش نشان داد که ادغام مسئولیت های اجتماعی در استراتژی های کسب وکار تأثیرات مثبت قابل توجهی بر عملکرد مالی و اجتماعی دارد. کسب وکارهایی که به مسئولیت های اجتماعی توجه می کنند، روابط بهتری با ذی نفعان برقرار کرده و وفاداری مشتریان خود را افزایش می دهند. یافته ها حاکی از آن است که مسئولیت اجتماعی می تواند بهبود روابط با ذی نفعان، افزایش وفاداری مشتریان و بهبود عملکرد مالی سازمان ها را به همراه داشته باشد. این نتایج تأکید می کند که توجه به مسئولیت های اجتماعی نه تنها ارزش اقتصادی ایجاد می کند، بلکه به بهبود تعاملات اجتماعی و محیطی نیز منجر می شود. نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، استراتژی های مدیریتی که بر مسئولیت اجتماعی تمرکز دارند، به طور قابل توجهی می توانند به بهبود عملکرد مالی و اجتماعی شرکت ها کمک کنند. ادغام مسئولیت های اجتماعی در فعالیت های کسب وکار نه تنها به تقویت روابط با ذی نفعان و افزایش وفاداری مشتریان منجر می شود، بلکه زمینه ساز بهبود جایگاه اجتماعی و محیطی شرکت ها نیز می گردد؛ بنابراین، توصیه می شود کسب وکارها برنامه ها و سیاست های مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از برنامه ریزی های استراتژیک خود قرار دهند. همچنین، آموزش و فرهنگ سازی در میان کارکنان برای درک اهمیت مسئولیت های اجتماعی ضروری است. ایجاد یک فرهنگ سازمانی که در آن مسئولیت های اجتماعی به عنوان یک ارزش اساسی شناخته می شود، می تواند به تسهیل اجرای استراتژی های مسئولیت اجتماعی و افزایش تعهد کارکنان کمک کند. در نهایت، کسب وکارها برای دستیابی به توسعه پایدار، باید مسئولیت های اجتماعی را در مرکز توجه قرار دهند و به عنوان بخشی از استراتژی های بلندمدت خود به آن نگاه کنند؛ چراکه موجب بهبود عملکرد مالی و اجتماعی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد شد. 
۴.

اثر شخصیت پویا و رفتارهای والدینی مرتبط با شغل بر مشکلات تصمیم گیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انطباق پذیری شغلی خودکارآمدی شغلی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: شرایط غیرقابل پیش بینی و متلاطم بازار کار و افزایش نرخ بیکاری، دانشجویان را تحت فشار زیادی از نظر تصمیم گیری شغلی قرار داده است. بهترین عامل برای مقابله با این مشکلات، تکیه بر منابع شخصی است؛ بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر شخصیت فعال و رفتارهای مرتبط با شغل والدین بر مشکلات تصمیم گیری شغلی با نقش های میانجی خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و انطباق پذیری شغلی بود. شناخت جامع این عوامل، زمینه را برای طراحی و توسعه راهکارهای مؤثر به منظور تسهیل فرآیند تصمیم گیری شغلی دانشجویان فراهم می سازد. چنین راهکارهایی نه تنها انتخاب های آگاهانه تر را ممکن می کنند، بلکه با ارائه ابزارها و بینش لازم، بستری برای دستیابی به موفقیت های حرفه ای با اعتمادبه نفس بالاتر ایجاد می نمایند. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کمّی و بر اساس طرح توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاه یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۳ بودند که از میان آن ها، تعداد ۳۶۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. در نهایت، تعداد ۳۱۰ پرسشنامه تکمیل شده جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای استاندارد مبتنی بر مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. جهت سنجش روایی، از روایی محتوا و روایی واگرا استفاده شد و پایایی نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت که همگی در حد مطلوب تأیید شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و انطباق پذیری شغلی به طور معناداری، مشکلات تصمیم گیری شغلی را پیش بینی می کنند. براساس نتایج پژوهش هیچ ارتباطی بین رفتارهای مرتبط با شغل والدین و شخصیت فعال با مشکلات تصمیم گیری شغلی و رفتارهای مرتبط با شغل والدین با انطباق پذیری شغلی پیدا نشد. علاوه براین، نتایج نشان داد که بین شخصیت فعال با انطباق پذیری شغلی؛ شخصیت فعال و رفتارهای مرتبط با شغل والدین با خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی همبستگی معناداری وجود دارد. نتیجه گیری/ دستاوردها: این مطالعه نشان می دهد که شخصیت فعال و حمایت والدین دو عامل کلیدی در بهبود خودکارآمدی و تصمیم گیری شغلی دانشجویان هستند. افراد با شخصیت فعال، در مواجهه با چالش های شغلی مقاومت و سازگاری بیشتری نشان می دهند. از سوی دیگر، حمایت والدین بر سازگاری شغلی و انگیزه درونی افراد تأثیر مستقیم دارد و آن ها را برای تصمیم گیری های بهتر و پاسخگویی به چالش های شغلی آماده می کند. در نتیجه، تقویت این عوامل منجر به کاهش مشکلات در فرآیند انتخاب شغل می شود.
۵.

ارائه مدل توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز در پالایشگاه گاز ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی سازمانی نوآوری باز زیست بوم نوآوری نظارت حاکمیتی مدیریت نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
مقدمه: وجود گرایش کارآفرینانه در سازمان ها، قابلیت های پویایی را برای آن ها فراهم می کند که به نوآوری بیشتر و تحقق و حفظ مزیت های رقابتی منجر می شود. رویکرد نوآوری باز بر این موضوع تأکید دارد که سازمان ها می باید در کنار ایده ها و نوآوری های داخلی، از نوآوری های خارج سازمان و بازار نیز به خوبی بهره بگیرند. در این راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز در پالایشگاه گاز استان بوده است. روش شناسی : در پژوهش حاضر از روش داده بنیاد به عنوان یک روش کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، متشکل از خبرگان حوزه کارآفرینی و مدیریت نوآوری در دو بخش دانشگاهی و اجرایی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۳۰ نفر از این متخصصان، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه و مدیران ارشد پالایشگاه گاز شهر ایلام، گردآوری و سپس بر اساس طرح نظام مند استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شرایط علّی شامل رقابت تهاجمی، فرصت گرایی کارآفرینانه، اکتساب دانش، توسعه منابع نوآوری و کاهش هزینه های تقلید بودند. شرایط زمینه ای نیز عواملی چون سواد دیجیتال سازمانی، تعهد و مشارکت نیروی انسانی، سیاست گذاری نوآورانه، انعطاف پذیری مرزهای سازمانی و فرهنگ خلاقیت را در بر می گرفت. علاوه بر این، در شرایط مداخله گر عواملی همچون فرهنگ داده باز، وضعیت نظارت حاکمیتی، سطح حمایت های مالی دولت، دیدگاه حاکم نسبت به مشارکت های بنیادی و فرآیند تبادل مالکیت فکری شناسایی شد. راهبردها نیز شامل ارتقای مشارکت های داخلی و خارجی، توسعه شبکه های ارتباطی برون سازمانی، ارتقای زیرساخت های فناورانه، بهبود شاخص های رفتار کارآفرینانه، همکاری فعال در شبکه های نوآوری محیطی و مدیریت مؤثر دانش بودند. پیامدهای مورد انتظار از اجرای این مدل شامل حاکمیت نوآوری در فرآیندهای سازمانی، ارتقای قابلیت یادگیری سازمان، مدیریت مؤثر تلاطم بازار، بهبود عملکرد نوآورانه و تثبیت عوامل پایدار مزیت رقابتی بودند. نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز، نیازمند هم افزایی و مشارکت بنیادی میان بازیگران کلیدی زیست بوم نوآوری باز و همچنین تعدیل یا تقویت برخی متغیرهای ساختاری است؛ بنابراین، تصمیم گیرندگان سازمانی می توانند با توجه به عوامل شناسایی شده و اتخاذ سیاست های مناسب، زمینه بهبود شرایط لازم برای دستیابی به این هدف را فراهم آورند. 
۶.

پتانسیل های اشتغال زا در کارآفرینی گردشگری: مطالعه ای در نواحی روستایی شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتانسیل های اشتغال زایی گردشگری مناطق روستایی شهرستان سرعین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
مقدمه: اشتغال زایی یکی از مهم ترین چالش های محیط های روستایی در عصر حاضر به شمار می رود. در این راستا، دسترسی روستاییان به منابع درآمدی و معیشتی در حوزه گردشگری، به عنوان یک اصل اساسی در اشتغال زایی روستایی محسوب می شود. بر این اساس، ایجاد و توسعه گردشگری روستایی از طریق پتانسیل سنجی و برنامه ریزی هدفمند، به عنوان عاملی کلیدی در اشتغال زایی مناطق روستایی ایفای نقش می کند. گردشگری روستایی که به عنوان رهیافتی جایگزین برای توسعه پایدار روستایی شناخته می شود، قابلیت قابل توجهی در ایجاد اشتغال پایدار دارد. این مطالعه با هدف شناسایی و تبیین پتانسیل های اشتغال زای گردشگری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی در نواحی روستایی شهرستان سرعین (شامل روستاهای کنزق، ویند کلخوران و آتشگاه) انجام شده و به رتبه بندی و مقایسه این پتانسیل ها پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش با به کارگیری روش آمیخته (کیفی- کمی) در دو جامعه آماری مجزا انجام شده است. گروه اول در قالب روش دلفی، شامل کارشناسان خبره در زمینه اشتغال زایی روستایی و گردشگری بودند که پس از رسیدن به اشباع داده و استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد آنان 28 نفر تعیین شد. گروه دوم پاسخ گویان نیز در قالب تکنیک شاخص ترکیبی، شامل ساکنان محلی (تعداد 2914 نفر) در مناطق روستایی هدف در شهرستان سرعین بودند. تعداد نمونه پژوهش با کمک فرمول کوکران و توسط روش نمونه گیری چندمرحله ای، 112 پاسخ گو (آتشگاه: 45 نفر، کنزق: 52 نفر و ویند کلخوران: 15 نفر) تعیین شدند. یافته ها: مطابق نتایج برای پتانسیل های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی، 17 شاخص نهایی شناسایی شد. وجود محصولات غذایی و غذاهای محلی متنوع، امکان حمل ونقل و دسترسی فیزیکی آسان و ارزان به منطقه و وجود بافت روستایی سنتی و معماری خاص و متفاوت، به ترتیب مهم ترین شاخص های اشتغال زا در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی گردشگری بودند. در مجموع، مقادیر نهایی شاخص های ترکیبی در هر سه بعد پتانسیل اشتغال، روستای کنزق در رتبه اول، روستای آتشگاه در رتبه دوم و روستای ویند کلخوران در رتبه سوم قرار گرفت. نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج نشان می دهد که ایجاد شرایط رفاهی گردشگری از جمله امکان دسترسی فیزیکی به مناطق روستایی با ایجاد و یا حمایت بیشتر از شرکت های حمل ونقل و اسکان گردشگران می تواند شرایط لازم را برای رونق گردشگری و اشتغال را فراهم سازد. همچنین، تمرکز بر گردشگری غذایی در مناطق روستایی، پتانسیل اشتغال زایی مطلوب تری را نسبت به دیگر انواع گردشگری فراهم می کند. در این راستا، برپایی کارگاه ها جهت نمایش فرایند آماده سازی غذا و شیوه تهیه محصولات غذایی سنتی و حمایت از کارآفرینان گردشگری در قالب تعاونی ها و شرکت های تولیدی پیشنهاد می شود. با توجه به قابلیت های مطلوب تر روستای کنزق در مقایسه با دو روستای دیگر، پیشنهاد می شود پروژه های گردشگری با محور استفاده از پتانسیل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در اولویت حمایت های دولتی و محلی قرار گیرد.