فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
275 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: بهبود و ارتقای هوش اجتماعی- فرهنگی در دانش آموزان ابتدایی می تواند سبب بهبود وضعیت تحصیلی و غیرتحصیلی آنان گردد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر افزایش هوش اجتماعی- فرهنگی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد 40 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 14 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با خرده مقیاس هوش اجتماعی- فرهنگی در آزمون چندوجهی هوش متبلور ماهر (سعادتی شامیر و زحمتکش، 1401) گردآوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر باعث افزایش معنادار هر شش مولفه هوش اجتماعی- فرهنگی شامل هوش های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، معنوی، مدیریتی و فلسفی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری دو ماهه نیز حفظ شد (05/0P<).
نتیجه گیری: طبق نتایج مذکور، می توان از روش مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر جهت افزایش هوش اجتماعی- فرهنگی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی استفاده کرد.
طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهارت های ارتباطی مدیران یکی از مهم ترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است و برای این منظور شناخت ویژگی های شخصیتی مدیران برای ارتقای مهارت های ارتباطی آنان مهم و ضروری می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران و معاونین شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 191 نفر تعیین، اما 210 پرسشنامه بین مدیران و معاونین توزیع شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ابعاد شخصیتی مدیران (35 سوال) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی مدیران (18 سوال) بودند. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعداد 10 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از تحلیل ها حذف شدند و تحلیل ها برای 200 نفر انجام شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تعداد 9 سوال به دلیل بار عاملی کم از پرسشنامه ابعاد شخصیتی مدیران حذف و فرم نهایی 26 سوال در 6 مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری داشت و این شش مولفه توانستند 37/80 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. همچنین، میزان بار عاملی هر شش مولفه بالاتر از 70/0 و میزان میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی آلفای کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران اثر مستقیم و معنی دار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران بود. بنابراین، برای بهبود مهارت های ارتباطی مدیران می توان از طریق بهبود شرایط کاری و کارگاه های آموزشی زمینه را برای افزایش و ارتقای ابعاد شخصیتی مدیران فراهم نمود.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
Analysis of Drivers for Enhancing Cultural Adaptation in Addressing Migrant Students through Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the critical issues in addressing migrant students is the improvement of cultural adaptation. Therefore, the objective of this study was to analyze the drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and utilized a mixed-methods approach (qualitative and quantitative) in terms of execution. The study population in both sections consisted of managers and teachers familiar with the research field, from which 18 individuals were selected as samples based on the principle of theoretical saturation using purposive sampling. The research instruments included literature review, semi-structured interviews, and a researcher-made questionnaire. Initially, experts were interviewed, and then 15 of those who expressed willingness evaluated the importance of the extracted drivers. In this study, the coding method was used to identify the drivers for improving cultural adaptation in addressing migrant students through education, the importance and uncertainty method to identify key drivers, and the structural analysis method using MICMAC software to understand the influence of the drivers.
Findings: The findings indicated that the most important drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education were, in order, training managers on how to interact with migrant students, short-term training for teachers, training all students on how to interact with migrant students, training parents on how to teach communication principles with different cultures, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training managers on how to deal with errant teachers, training migrant students on how to handle other students' behaviors, in-service training for teachers, training teachers through brochures, and training migrant parents to enhance their children's communication skills. Additionally, the drivers' impact levels were ranked, with the training of parents on communication principles with different cultures, training managers on interacting with migrant students, training managers on dealing with errant teachers, training migrant parents to enhance their children's communication skills, training all students on interacting with migrant students, short-term training for teachers, in-service training for teachers, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training teachers through brochures, and training migrant students on handling other students' behaviors being the most influential.
Conclusion: Cultural specialists and planners in the country can utilize the identified drivers from the present study, considering their importance and impact, to improve cultural adaptation in addressing migrant students through education.
The Effectiveness of Coping Abilities Workshop on Self-Regulation, Social Performance, and Aggression in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
115 - 122
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this study was to evaluate the effectiveness of the Coping Abilities Workshop, a structured intervention designed to enhance self-regulation, improve social performance, and reduce aggression among first to third-grade primary school students exhibiting signs of Oppositional Defiant Disorder in Tehran, District 2.
Methodology: This randomized controlled trial involved 60 students, evenly divided into an intervention and a control group. Each group comprised 30 participants, and the intervention spanned eight weeks, with follow-up assessments conducted three months post-intervention. Measurements for self-regulation, social performance, and aggression were taken using standardized tools at three time points: pre-intervention, post-intervention, and follow-up. The data were analyzed using ANOVA with repeated measures and Bonferroni post-hoc tests, utilizing SPSS software version 27.
Findings: Significant improvements were observed in the intervention group compared to the control. Post-intervention results showed substantial increases in self-regulation (mean pre = 32.45, SD = 4.12; mean post = 45.67, SD = 3.56) and social performance (mean pre = 28.54, SD = 2.95; mean post = 40.26, SD = 2.45), along with a notable reduction in aggression (mean pre = 35.60, SD = 5.12; mean post = 20.22, SD = 4.75). These effects were maintained at the three-month follow-up, indicating the lasting impact of the intervention.
Conclusion: The Coping Abilities Workshop significantly enhanced self-regulation and social performance while effectively reducing aggression among primary school students with Oppositional Defiant Disorder. The intervention proved to have a sustainable impact, suggesting its potential for broader application in similar educational and behavioral settings.
Providing a Model for Flexible Working Hours in Public Organizations with Emphasis on Enhancing the Productivity Level of Knowledge Workers in the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Flexible working hours can impact employee productivity. Therefore, the current research aimed to present a model for flexible working hours in public organizations, emphasizing increasing the productivity level of knowledge workers.
Methodology: The present study was applied in objective and mixed-method (qualitative and quantitative) in execution. The qualitative study population included all academic and organizational experts familiar with the research domain, with a sample size of 25 determined based on theoretical saturation principle and selected through purposive sampling. The quantitative study population comprised all staff members of the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare, with a sample size of 205 determined by Cochran's formula and selected through simple random sampling. Data for qualitative and quantitative sections were collected respectively using interviews and researcher-made questionnaires and analyzed with thematic analysis and exploratory factor analysis methods in Maxqda and Smart-PLS software, respectively.
Findings: Qualitative findings revealed that flexible working hours encompassed 15 sub-themes in 3 main themes: floating work hours, floating work location, and collaborative work; and employee productivity comprised 20 sub-themes in 3 main themes: self-management, self-control, and self-organization. Quantitative findings indicated that all themes of flexible working hours and employee productivity had a factor loading and extracted variance mean higher than 0.50 and Cronbach's alpha and composite reliability higher than 0.80. Other findings showed that the themes of floating work hours, floating work location, and collaborative work had a direct and significant effect on flexible working hours, and the themes of self-management, self-control, and self-organization had a direct and significant effect on employee productivity, and flexible working hours had a direct and significant effect on employee productivity (P<0.05).
Conclusion: The results of this study indicate that flexible working hours play an effective role in enhancing the level of employee productivity. Therefore, to improve employee productivity, the themes of floating work hours, floating work location, and collaborative work can be utilized.
Achievement Goal Orientations of Iranian EFL Teachers in Postmethod Pedagogy Expertise(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The efficacy of postmethod pedagogy (PMP) in Iran remains undetermined despite the growing attention being paid to it. A multitude of factors may contribute to differing levels of motivation among teachers in effectively implementing postmethod principles. The Achievement Goal Theory (AGT), rooted in a socio-cognitive perspective, provides a framework for understanding the types of goals individuals tend to pursue in achievement situations. Hence, this study aims to investigate the goal orientations of experienced English as a Foreign Language (EFL) teachers who are practicing postmethod tenets.
Methodology: The current study employed an applied qualitative approach to explore the goal orientations of 18 experienced EFL teachers from various language institutes in Kermanshah, Iran. Participants were selected in two phases: first, a postmethod questionnaire was administered to identify respondents familiar with Postmethod Pedagogy (PMP) principles. Next, a semi-structured interview was conducted to elicit their goal orientations while adopting PMP conditions. Field notes were also used to document the researcher’s reflections and opinions, facilitating data analysis. The researchers utilized a three-stage approach for data analysis, following the inductive data coding method of open, axial, and selective coding.
Findings: After analyzing the interview transcripts, it became apparent that the implementation of postmethod pedagogy tenets in teachers' teaching practice was influenced by their achievement goal orientations. This included learning, relational, and performance-approach goal orientations. The findings revealed that expert teachers predominantly exhibited learning goal orientations. In contrast, performance-approach goal orientations were the least prevalent among these educators.
Conclusion: Examining teachers’ goal orientations through the socio-cognitive lens of postmethod language teaching can benefit the growth and development of teacher training programs, curriculum planning, and policymakers.
Identification and Explanation of Organizational Health Dimensions and Components among Middle School Teachers in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Organizational health within schools significantly influences teacher well-being, professional efficacy, and student outcomes. This study aimed to identify and explain the dimensions and components of organizational health among middle school teachers in Tehran, focusing on how individual, organizational, and environmental factors contribute to the overall health of educational institutions.
Methodology: Adopting a qualitative research design, this study engaged 26 middle school teachers from Tehran through semi-structured interviews. The participants were selected purposively to ensure a diverse representation of experiences and viewpoints. Data collection continued until theoretical saturation was reached, and thematic analysis was employed to identify and analyze the emerging themes related to organizational health.
Findings: The study revealed that individual factors such as motivation, professional development, and job satisfaction; organizational factors including leadership, communication, and organizational culture; and environmental factors like policy influence and community engagement are critical to the organizational health of schools. These factors together create a comprehensive framework affecting the overall effectiveness and well-being of educational settings.
Conclusion: The findings underscore the importance of addressing both the internal and external components of organizational health in schools. A holistic approach that considers individual, organizational, and environmental factors is essential for fostering a positive educational environment, supporting teacher well-being, and enhancing student achievement. The study provides valuable insights for educational leaders, policymakers, and practitioners aiming to improve the organizational health of schools.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
305 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش موفق می توانند سبب بهبود بسیاری از ویژگی های روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرم افزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگی های روانشناختی و تحصیلی دانش آموزان می توان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد.
Identification of Dimensions and Components of Performance Improvement Management for Educational Group Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to develop a comprehensive model for performance improvement management among educational group managers by identifying critical factors and components that influence managerial effectiveness in educational settings.
Methodology: The research adopts a descriptive-survey methodology, with a statistical population comprising 400 educational group managers from Islamic Azad University in Tehran. Using the Morgan table, a sample of 196 participants was randomly selected. Data were collected using a researcher-made questionnaire and analyzed using structural equation modeling (SEM) based on an exploratory factor analysis approach with LISREL software. Validity was assessed using composite reliability (CR) and Cronbach's alpha, with additional evaluations through Bartlett's test and KMO measure.
Findings: The analysis identified six significant factors affecting performance improvement management: continuous monitoring and evaluation (R = .67, t = 9.56), knowledge management (R = .58, t = 8.27), professional development (R = .61, t = 8.70), empowerment (R = .89, t = 13.12), professional ethics (R = .71, t = 15.81), and managerial role (R = .69, t = 9.85). These factors encompass 25 specific components, such as planning, educational needs assessment, knowledge sharing, self-development skills, cognitive support, and strategic planning ability, all demonstrating significant factor loadings (p < .001).
Conclusion: The findings underscore the importance of structured and continuous management practices in educational settings. Emphasizing continuous monitoring, effective knowledge management, professional development, empowerment, ethical standards, and strong managerial roles can significantly enhance the performance of educational group managers. These insights provide a robust framework for educational institutions to improve their management strategies and achieve better organizational outcomes.
تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
136 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان با توجه به استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها کیفی است. جامعه هدف شامل کلیه متخصصان و اساتید تعلیم و تربیت دانشگاهی در استان کربلای عراق بودند که دارای دانش آکادمیک در حوزه مربوطه و سابقه انتشار مقاله یا کتاب در زمینه ارزیابی اموزشی می باشند. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت گرفته است و حجم نمونه نیز طبق اصل اشباع نظری 10 نفر تعیین شده است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که جهت سنجش روایی آن از ارزیابی قضاوت های خبرگان استفاده شده است و برای محاسبه پایایی، از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب و هر کدام از آن ها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کدگذاری شدند و میزان توافق بین این کدگذاری ها مبنای محاسبه پایایی قرار گرفت. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر شناسایی شدند. فرایند کدگذاری نظری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در پایان فرایند کدگذاری باز 96 مفهوم برچسب گذاری شد. در پایان این مرحله، مفاهیم اولیه بررسی، تحلیل و دسته بندی شدند تا مقولات فرعی شناسایی شوند. بر این اساس در کدگذاری محوری 32 مقولیه فرعی از بین کدهای باز استخراج شدند. در نهایت، مقولات فرعی در هشت اصل مدیریت کیفیت فراگیر شامل تمرکز بر مشتری، تعهد کل کارکنان، سیستم یکپارچه، رویکرد فرآیند محور، بهبود مستمر، تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت، ارتباط موثر، تفکر استراتژیک-رهبری دسته بندی شدند. نتیجه گیری: در نهایت، مدل پیشنهادی ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر می تواند به بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء عملکرد معلمان در سیستم آموزشی کمک کند.
ویژگی های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی های منشی در معلمان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
377 - 389
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصه های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی به ترتیب از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی ضریب همبستگی بین مقیاس های چندگانه مربوط به نیرومندهای منشی با وجوه رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموز گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه معلمان ایرانی ساختار چندبُعدی ابزار نیرومندی های منشی شامل شش فضیلت خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین نیرومندهای منشی با رفتارهای مثبت و منفی رابطه بین فردی معلم دانش آموز به طور تجربی از روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی فضایل چندگانه شامل خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت به ترتیب برابر با 66/0، 55/0، 52/0، 50/0، 55/0 و 76/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی برای سنجش نیرومندهای منشی در گروه نمونه معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا است.
شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
295 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف: نظارت و راهنمایی در آموزش وپرورش نقش مهمی در کاهش مشکلات و ارتقای عملکردها دارد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران بود.
روش: با توجه به هدف، این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش وپرورش استان هرمزگان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 80/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران شامل 53 مفهوم، 14 مولفه و 8 مقوله بود. در الگوی مذکور مقوله ها شامل رهبری در بهسازی آموزشی (شامل مولفه های شناخت مشکلات و بهبود آموزشی)، رهبری در بهسازی برنامه درسی (شامل مولفه های استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، رهبری در بهسازی کارکنان (شامل مولفه های اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، مهارت نظری و علمی (شامل مولفه های آشنایی با تئوری و توانمندی عملی)، مهارت فنی و فناوری (شامل مولفه های سواد رسانه ای و بهبود فنی و فناوری)، مهارت اخلاقی و حرفه ای (شامل مولفه هدفمند و تلاشگر)، مهارت مدیریت و رهبری (شامل مولفه اقتدارگرا) و مهارت ارتباطی (شامل مولفه روابط دوستانه و قابل اعتماد) بودند. در نهایت، الگوی جامع نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران ترسیم شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی جامع نظارتی طراحی شده برای راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران، می توان گام موثری در جهت بهبود وضعیت سازمان آموزش وپرورش ایران برداشت.
بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
207 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: زمینه و هدف: میزان استفاده از اینترنت و فضای مجازی چنان رو به گسترش است که نسل کنونی را نسل شبکه نام نهاده اند؛ لذا هدف مطالعه بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. روش شناسی: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و تعداد 378 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران از بین ۱۹۶۱۹ دانشجو انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که با طیف پنج درجه ای لیکرت موردسنجش و ارزیابی قرار گرفت که روایی آن موردبررسی و به تائید صاحب نظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تک نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج سطح معنی داری بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان با ضریب همبستگی 714/0- =r بیان می شود که بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان رابطه معنی دار منفی و معکوس با شدت قوی برقرار است، یعنی با افزایش میزان ساعات استفاده از فضای مجازی، میزان روابط انسانی دانشجویان کاهش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز رابطه معناداری وجود دارد و میزان استفاده از فضای مجازی می تواند بر روابط انسانی در بین دانشجویان تأثیرگذار باشد.
عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
341 - 357
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق صورت پذیرفت. روش شناسی: روش تحقیق از حیث هدف کاربردی و از لحاظ شیوه -کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است.جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی دو شهر ایاله و بغداد شامل گردید. شیوه نمونه گیری بصورت تصادفی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران به تعداد 437 نفر انجام گرفت.ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته برگرفته بوده است و برای تأمین روایی از نشر خبرگان استفاده شد ضریب اعتبار با استفاده از آلفای کرونباخ برابر (96/0) بدست آمد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمونهای تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: بطور کلی نتایج نشان داد، عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق شامل یازده عامل (آگاهی؛ شهودی، فناورانه، تسهیل بخشی،کنشگری، استراتژیک، عادلانه، عقلانی،پویاسازی، محدودیت ها، پیشرفت گرایی) بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه یازده عامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی را شناسایی کرده و بر ضرورت تدوین راهبردهای جامع برای بهبود اثربخشی تصمیم گیری در مدارس ابتدایی عراق تأکید می کند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
376 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت در دانش آموزان مقطع ابتدایی یکی از متغیرهای قابل بررسی با توجه به رویکرد ایرانی- اسلامی در کشور ایران است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه این پژوهش خبرگان حوزه تعلیم وتربیت و مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بودند که طبق اصل اشباع نظری 10 نفر از آنان پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مصاحبه ها بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 85/0 به دست آمد و افزون بر آن، روایی پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/0 به دست آمد. داده های پژوهش حاضر با روش های تحلیل مضمون و رتبه بندی بر اساس ویکور فازی تحلیل شدند.
یافته ها: در این پژوهش یافته ها حاکی از آن بود که عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی شامل ده مضمون اهداف و محتوای آموزشی، روش های یاددهی و یادگیری، مربیان و معلمان، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، رسانه ها، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی و کیفیت زندگی بودند. همچنین، عوامل مذکور بر اساس ویکور فازی به ترتیب شامل عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی بودند.
نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه، برای توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی باید به ترتیب به دنبال بهبود و ارتقای عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی در دانش آموزان و خانواده، مدرسه و محیط آنان بود.
ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی مبتنی بر تجارب زیسته دانشجویان دکتری جغرافیای کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
57 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت چالش های رساله نویسی بر اساس تجارب زیسته دانشجویان دکترای جغرافیای کشور عراق بود. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و روش توصیفی در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل 7 مرحله ای کلایزی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مرحله دوم از روش دلفی و تحلیل محتوای کیفی با کمک نرم افزار Maxqda 2020 بهره گرفته شد. جامعه آماری مرحله اول شامل دانشجویان و فارغ التحصیلان دکترای جغرافیا در سه سال اخیر بود و در مرحله دوم خبرگان حوزه آموزش عالی از جمله مدیران، کارشناسان و اعضای هیأت علمی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و ملاک محور انجام شد و در مجموع 22 نفر (10 نفر در مرحله اول و 12 نفر در مرحله دوم) مشارکت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد چالش های رساله نویسی دانشجویان دکترای جغرافیا در عراق در چهار بعد اصلی شامل ساختاری-سازمانی، دانشجویی، آموزشی-پژوهشی، و فناوری اطلاعات و ارتباطات دسته بندی می شود. در بعد ساختاری-سازمانی، چالش هایی مانند محدودیت های مالی، ناکارآمدی مقررات و سیاست ها، و ضعف سیستم های اداری مشاهده شد. در بعد دانشجویی، مشکلاتی از قبیل استرس و اضطراب، کمبود مهارت های پژوهشی و نگارشی، و ناتوانی در مدیریت زمان مطرح شد. بعد آموزشی-پژوهشی شامل ضعف در نظارت و راهنمایی اساتید، کمبود منابع علمی مرتبط، و پیچیدگی در فرآیندهای تحقیقاتی بود. در بعد فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز مسائلی چون کمبود دسترسی به منابع دیجیتال، ضعف در زیرساخت های فناوری، و ناآشنایی با ابزارهای تحقیقاتی مدرن برجسته شدند. این ابعاد در قالب 12 مؤلفه اصلی، 34 مؤلفه فرعی، و 157 مفهوم شناسایی شدند. در مرحله دوم پژوهش، 20 راهکار کلی برای مدیریت این چالش ها شناسایی شد که شامل تقویت فرآیندهای اداری، بهبود ارتباطات میان دانشجو و استاد راهنما، توسعه مهارت های پژوهشی و نگارشی، و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افزایش کارایی و دسترسی به منابع علمی بود. این یافته ها به ارائه مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی و ارتقای کیفیت آموزش دکتری در عراق منجر شد. نتیجه گیری: این پژوهش مدلی جامع برای مدیریت چالش های رساله نویسی ارائه کرده که به دانشگاه های عراق کمک می کند تا از طریق هماهنگی در جنبه های مختلف سیستم آموزشی، ارتقای کیفیت آموزش دکتری را محقق سازند. یافته ها اهمیت ماهیت چندبعدی آموزش دکتری را نشان می دهد و نیاز به راهکارهای یکپارچه برای بهبود تجربه دانشجویان دکتری و افزایش کارایی فرآیندهای آموزشی و پژوهشی را برجسته می کند.
Presentation of a Poststructuralist Educational System Model Based on Rhizomatic Philosophy: A Synthesis Research Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
158 - 165
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to provide a model of a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy.
Methodology: This study is of a fundamental research type, and the research method was qualitative, specifically utilizing a synthesis research approach. The research environment included all published domestic articles (from 2010 to 2022) and international articles (from 2007 to 2023). Purposeful sampling was used in this study until data saturation was achieved, thus sampling continued until the necessary data for analysis were obtained (23 articles). Following the review of the selected article texts, data were obtained through a combined synthesis method based on interpretive and analytical approaches. Subsequently, concepts were categorized based on their similarities into central categories, and ultimately, core categories were identified by combining the central categories.
Findings: The findings revealed that a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy includes three dimensions: reengineering planning, technological teaching, and curriculum reading.
Conclusion: Given that in rhizomatic thinking, hierarchy or other concepts that impose a structure are not possible, democratic structures should be established in determining the strategies and programs of the educational system to ensure the participation of all stakeholders and the utilization of all capabilities and resources.
Comparing the Effectiveness of Academic Buoyancy and Psychological Capital Training on Academic Procrastination in Female High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to compare the effectiveness of academic buoyancy training and psychological capital training on academic procrastination among female students.
Methodology: The population of this research included all female high school students in District 7 of Mashhad in the academic year 2020-2021. To collect data, the Academic Procrastination Questionnaire by Solomon and Rothblum (1984) was used. This research was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design with a control group, involving 45 participants who had higher scores on the dependent variable and were willing to participate in training sessions. They were randomly assigned to two experimental groups and one control group (each group consisting of 15 students). One week after the pre-test was conducted for all three groups, one of the experimental groups was exposed to the independent variable of academic buoyancy training, and the second experimental group was exposed to psychological capital training, while the control group did not receive any training. Then, a post-test was administered to all groups. In this study, to examine the differences between groups, multivariate and univariate repeated measures analysis of variance was used, taking into account within-group (test) and between-group (group membership) factors.
Findings: The results showed that both academic buoyancy training and psychological capital training led to a reduction in academic procrastination among female students. The results also indicated that there was no significant difference in the effectiveness of academic buoyancy training and psychological capital training on academic procrastination.
Conclusion: It can be concluded that both academic buoyancy training and psychological capital training are effective in reducing academic procrastination, and there is no difference in their level of effectiveness.
The Dynamics of Parent-Teacher Relationships and Their Impact on Student Success(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
212 - 218
حوزههای تخصصی:
Purpose: The dynamics of parent-teacher relationships are pivotal in shaping student success across academic and socio-emotional domains. This study aimed to explore the complexities of these relationships and how they impact student outcomes through qualitative analysis.
Methodology: This qualitative study utilized semi-structured interviews with a total of 26 participants, comprising 14 teachers and 12 parents from various educational settings. Theoretical saturation was achieved to ensure a comprehensive understanding of the issues at hand. Data were analyzed using NVivo software, focusing on thematic analysis to extract patterns and insights relevant to the dynamics of parent-teacher interactions.
Findings: Three main themes were identified: Communication Practices, Partnership Building, and Impact on Student Outcomes. Each theme revealed critical insights: effective communication practices are essential for maintaining informed and engaged relationships; partnership building based on mutual respect and trust enhances collaborative efforts; and these relationships positively influence student academic performance and social-emotional development.
Conclusion: The study underscores the significant influence of robust parent-teacher relationships on student success. It highlights the need for strategic educational practices that support these relationships to foster better student outcomes.