مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مدیریت مدارس
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۰
27 - 62
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه و اهمیت مدیریت مدارس و نقش آن در مسیر توسعه هر کشور، تحقیق حاضر تلاشی است برای تبیین مدل بومی مدیریت مدارس استان کرمان.در این تحقیق، مولفه های مدل مورد نظر از پیشینه و مبانی نظری موجود استخراج و سپس به تایید 20 نفر از اساتید رشته مدیریت آموزشی رسید.سپس پرسشنامه ای مبتنی بر این الگوطراحی و نسبت به تعیین روایی سازه )از طریق تحلیل عاملی( و پایایی آن اقدام گردید و در ادامه این پرسشنامه در اختیار 325 نفر از دبیران مدارس متوسطه دولتی )دوره دوم – نظری( شهر کرمان قرار گرفت تا نظر شان را در خصوص وضعیت مدیریت مدارس مشخص نماید.نتایج نشان م یدهد که مدیریت مدارس از نظر 5 مولفه اصلی این مدل شامل کارکردها،دانش،مهارتها،اخلاق حرفه ای و ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، تنها در دو بعد اخلاق حرفه ای و ویژگی های شخصیتی و اخلاقی نمره ای بالاتر از متوسط کسب کرده و در سه بعد دیگر نمره کسب شده پایین تر از میانگین می باشد
بررسی و مقایسه ی مدیریت مدارس متوسطه کرمان بر اساس الگوی های مدیریتی تونی بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
62 - 81
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع همسوسازی (مدل همگرا) است. جامعه آماری در بخش کمی، کارکنان مدارس متوسطه شهر کرمان به تعداد 2090 نفر بودند که طبق فرمول کوکران نمونه 325 نفری با روش تصادفی خوشه ای از آن ها انتخاب شدند.جامعه بخش کیفی اساتید دانشگاه و مدیران نمونه در حوزه مدیریت آموزشی بودندکه از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر انتخاب گردیدند. در فاز کمی پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 42 سؤال طراحی و سپس این پرسشنامه بین نمونه بخش کمی توزیع شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss و لیزرل مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 93/0محاسبه و روایی سازه پرسشنامه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأیید شد. نتایج نشان داد میزان کاربرد همه مدل ها ارائه شده بوش در مدارس کرمان به طور معنی داری زیر حد متوسط است. همچنین مشخص شد بین میزان استفاده مدیران از مدل ها تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که مدل همکارانه در مقایسه با سایر مدل ها در بالاترین اولویت و مدل های فرهنگی، رسمی، سیاسی، ذهنی و ابهامی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. در بخش کیفی نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه های پژوهشی در خصوص ویژگی های مدیریتی مدارس از 4 بعد موردتوجه در مدل های بوش ،ضمن تأیید نتایج بخش کمی مبنی بر عدم انطباق مدیریت مدارس با مدل های بوش، وجود نقاط ضعف زیادی را در ابعاد هدف گذاری، رهبری، ساختار و ارتباط با محیط نشان داد که لزوم توجه بیشتر به روند پرورش، انتخاب، انتصاب و به کارگیری مدیران مدارس را مشخص می نماید.
بازنمایی مفهوم «رهبری آموزشی» در مقالات منتشر شده مجلات حوزه علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
221 - 240
توصیف و تفسیر چگونگی فهم پژوهشگران و کارورزان حوزه مدیریت آموزشی از مفهوم «رهبری آموزشی» در مقالات منتشر شده در مجلات علوم تربیتی، شناسایی موضوعات و رویکردهای مورد استفاده از سوی نویسندگان جهت مطالعه این مفهوم، هدف اصلی مقاله است. یافته ها نشان داد که حدود 89 درصد از مقالات موردبررسی، با رویکردهای اثبات گرایانه و روش های کمّی به انجام رسیده اند. در فراتحلیل کیفی مقالات مشخص گردید که الگوهای رهبری مختلفی مانند رهبری تحولی، توزیعی، اخلاقی، امنیت مدار، درسی، معنوی و خدمتگزار مورد مطالعه قرار گرفتند که با آنچه در مرزهای مفهومی دانش در مطالعات خارجی وجود دارد، مطابقت داشت. برخی از الگوها نیز به نظر می رسد بیش از آن که تحت تأثیر موضوعات حوزه در سطح فراملی باشند، بیشتر از فرهنگ و باورهای ارزشی جامعه اسلامی ایرانی متأثر بودند. هم چنین برخی الگوهای نوین رهبری مانند رهبری عدالت محور، فناورمحور و رهبری تعلیم و تربیت محور، با وجود محبوبیت کنونی نزد محققان خارجی، هنوز مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار نگرفته اند. تحلیل ها نشان داد که رهبری آموزشی با دامنه ای از تغییرات در محتوا، الگوهای نوشتاری، و پارادیم های پژوهشی در چند سال اخیر روبرو شده که گویای نوعی حرکت به سمت نشاط فکری و بالندگی حوزه است. به این معنی که رهبری آموزشی از موضوعی بین المللی با پس زمینه ای در نظریات سازمانی و نویسندگان مرد تک نفره، به مبحثی تبدیل شده که در نشریات داخلی علوم تربیتی مقالاتی نسبتاً فراوان با راهبردهای متفاوت تر، چند نویسنده و با مشارکت زنان پژوهشگر مشاهده می شود. به موازات این تغییرات مثبت، کاهش مشارکت کاروزران در نوشتن مقالات احساس می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر بهبود رفتار دانش آموزان در مدارس ابتدایی کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
20 - 37
حوزههای تخصصی:
بهبود سلامت روان و توجه به تأثیر رنگ در محیط های کلاس های درس، به عنوان فضایی که دانش آموزان ساعات زیادی را در آن سپری می کنند، یکی از مثبت ترین قدمها در جهت تطبیق جنبه هایی از محیط فیزیکی با رفتارهای استفاده کنندگان از فضا میباشد. ازاین رو ارزیابی تأثیر رنگ بر سلامت روان دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور که باید از سطح سلامت روان بسیار بالایی برخوردار باشند، هدف اصلی پژوهش حاضر بوده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش «کاربردی» و پژوهش از نوع مداخله ای است. جهت سنجش نقاط قوت و ضعف کودک، پرسشنامه (SDQ) که دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی-کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است، استفاده شده است. یافتهها نشان دادند ازآنجایی که سطح معنی داری برای پسران کمتر از سطح معنی داری 05/0 است، با 95% اطمینان می توان گفت میانگین نشانه های بیش فعالی دانش آموزان پسر قبل و بعد از رنگ آمیزی با هم متفاوت است؛ اما سطح معنی داری برای دختران بزرگ تر از سطح معنی داری 05/0 است، بنابراین با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین نشانه های بیش فعالی دانش آموزان دختر قبل و بعد از رنگ آمیزی با هم متفاوت نیست. در نهایت می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که رنگ آمیزی کلاس ها بر نشانه های بیش فعالی پسران دانش آموز، اثرگذار بوده ولی بر نشانه های بیش فعالی دختران دانش آموز، اثرگذار نبوده است.
واکاوی و تحلیل وضعیت موجود رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
172 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی بوده است. هدف این پژوهش واکاوی و بررسی اسناد بالادستی و پژوهش های صورت گرفته در این خصوص به منظور تبیین وضعیت موجود رهبری آموزشی و گذار به آن است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است.که با استفاده از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد صورت پذیرفت. این روش نوعی فراتحلیل یا تلفیق پژوهشی است.که پژوهشگران به جای مجموعه ای از قواعد آماری از آن به عنوان ابزاری جهت دسته بندی مجموعه ای از ویژگی های مرتبط با یک پدیده و تبیین آن ها استفاده می نمایند جامعه ی مورد مطالعه پژوهش، شامل کلیه پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی و اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پژوهش ها و اسناد مربوطه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی در سطح مدارس، حاکی از شناسایی 29 ویژگی بوده که این ویژگی ها در 4 بعد «مدیریت و بهبود سازمانی»، «پیشرفت فردی و توسعه آموزشی»، «الگوها و مدل های رهبری» و «توصیف رهبری» دسته بندی گردیدند.
بحث و نتیجه گیری: بر مبنای تحلیل های صورت گرفته در اسناد بالادستی می توان گفت که بجز در سند تحول بنیادین(1390) در سایر اسناد موضوع رهبری آموزشی به صورت تلویحی و ضمنی، در قالب مضامینی همچون «مدیریت مدرسه محور»، «مدیریت مشارکتی»، «مدرسه محوری»، «راهبری برنامه درسی»، «هدایت گری» و «تسهیل گری» مورد توجه قرار گرفته است.
کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت مدارس (آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
249 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در مدیریت مدارس انجام شده است.روش شناسی: این مطالعه به روش فراتحلیل کیفی و با استفاده از دستورالعمل PRISMA انجام شد. مقالات منتشرشده بین سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ از پایگاه های معتبر علمی به طور سیستماتیک بررسی شدند و در نهایت ۱۶ مقاله که معیارهای ورود را داشتند انتخاب گردید. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و بر کاربردها و پیامدهای هوش مصنوعی در مدیریت مدارس تمرکز داشتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که هوش مصنوعی نقش مهمی در بهبود کارایی مدیریتی، یادگیری شخصی سازی شده، ارتقاء فرآیند تصمیم گیری و کاهش وظایف تکراری ایفا می کند. این فناوری توانسته است با ارائه تحلیل های مبتنی بر داده، تصمیم گیری های مدیران را بهبود بخشد و بازخورد فوری و دقیق تری برای معلمان و دانش آموزان فراهم کند. همچنین، از هوش مصنوعی برای بهینه سازی تخصیص منابع، نظارت و ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده شده است. با این حال، چالش هایی مانند امنیت داده ها، زیرساخت های ناکافی و مقاومت در پذیرش فناوری شناسایی شدند که می توانند اجرای مؤثر این فناوری را محدود کنند.نتیجه گیری: این مطالعه نتیجه می گیرد که هوش مصنوعی ظرفیت بالایی برای تحول مدیریت مدارس از طریق بهبود کارایی، شخصی سازی و تصمیم گیری دارد. با این حال، توجه به چالش هایی مانند حفظ حریم خصوصی، توسعه زیرساخت ها و آموزش کافی برای کاربران ضروری است. یافته های این پژوهش راهنمایی های ارزشمندی برای سیاست گذاران، مدیران و پژوهشگران در جهت بهره برداری از پتانسیل های هوش مصنوعی ارائه می دهد.
الگوی مدیریت در مدارس مناطق چند قومیتی: طراحی الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
193 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدیریت در مدارس مناطق چند قومیتی بود. به این منظور از روش داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، مدیران و معلمان مناطق چند قومیتی استان خراسان رضوی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 14 نفر از مدیران مدارس مناطق چند قومیتی و 8 نفر از معلمان مناطق چند قومیتی و 4 نفر از اساتید دانشگاه و متخصص در زمینه مدیریت آموزشی بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که مدیریت مشارکتی و سازنده گرا مبتنی بر چند فرهنگی، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فردی، سازمانی و اجتماعی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین شرایط علّی شامل ایجاد آرامش در محیط مدرسه، ارزش گذاری به نقش های مدیریت چند فرهنگی، بسترسازی فرهنگی بود. عوامل مداخله گر مشتمل بر میزان مشارکتی سازی رهبری، میزان تسهیلگری در راستای آموزش چند قومیتی، میزان دانش و آگاهی حرفه ای چند فرهنگی بودند و راهبردهای مدنظر، تقویت فرهنگ مشارکت جمعی در مدارس، ارتقا مهارت ها و شایستگی های مدیریتی، مدرسه محوری در مناطق چند قومیتی احصا شدند. درنهایت پیامد الگوی مدیریت در مدارس مناطق چند قومیتی بر مبنای نظر پژوهشگران در سطح خرد، اصل ارتقا دانش، بینش و مهارت دانش آموزان از اقوام مختلف و در سطح کلان، هم زیستی اقوام و توسعه فرهنگی مبتنی بر وحدت قومی عنوان گردید.