فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۹)
65 - 88
حوزههای تخصصی:
تصویرپردازی ازجمله هنرهای ایجاد و انتقال معناست و استعاره از قوی ترین قالب های آن است. باوجود اینکه برداشت معنایی از استعاره و تصویرپردازی های آن غالباً سیر دشواری را می طلبد، ولی این شیوه به وفور در قرآن کاربرد داشته است. برای پاسخ به چرایی این امر، باید هدف از نزول قرآن؛ یعنی انسان سازی در همه ساحات وجود آن را در نظر گرفت. در این پژوهش، استعاره ها تحلیل، سپس اهداف تصویرپردازی ها استنباط می گردد. بر این اساس مقاله حاضر، تحقیقی بنیادی، نظری و اکتشافی خواهد بود و روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است. ضمن اینکه عدم درک معانی و اهداف این تصاویر، مخل رسیدن به هدف هدایت گری قرآن است. باید توجه داشت تاکنون با چنین نگرشی، تصویرپردازی استعاره های قرآن مورد بررسی قرار نگرفته است. این تصویرپردازی ها از میان ساحات سه گانه انسان، کنش ها را مستقیم هدف قرار نداده، بلکه بینش ها و گرایش ها را مد نظر دارد. این اهداف را می توان در ایجاد، اصلاح و تکمیل این دو ساحت برشمرد.
بررسی جلوه های مقاصدالشریعه در آیات الاحکام جزایی بر پایه نظریه شاطبی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
121 - 99
حوزههای تخصصی:
قرآن منبع اصلی احکام الاهی است و از دیگر سو، اصل هدف مندی احکام در فقه، مورد پذیرش علما است. بنابراین، آیات الاحکام جزایی قرآن که شالوده حقوق کیفری جوامع اسلامی است، دربردارنده مقاصد و مصالح خاصی هستند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی رابطه هر کدام از آیات الاحکام جزایی با مقاصد پنج گانه ضروری شریعت است و بر این اساس، سوال اصلی تحقیق این طور صورت بندی شده است که هر کدام از آیات الاحکام جزایی قرآن کریم، مخاطبان خود را به طور دقیق، به کدام یک از مقاصد پنج گانه تعریف شده در نظریه مقاصدالشریعه شاطبی رهنمون می نماید. به این منظور، پژوهش کیفی حاضر با روش کتاب خانه ای به گردآوری مطالب و داده پرداخته است. نتیجه تأمل در دلالت های تفاسیر به کار رفته در پژوهش حاضر، مبیّن این معنا است که مقصد حفظ نسل در آیات مربوط به مساحقه، لواط، زنا و قذف؛ مقصد حفظ دین در آیات مربوط به زنا، قذف، محاربه و قصاص؛ مقصد حفظ مال در آیات مربوط به سرقت و محاربه؛ مقصد حفظ نفس در آیات مربوط به محاربه، حرمت قتل نفس و قصاص؛ مقصد حفظ عقل در آیات مربوط به محاربه قابل ردیابی است. با تطبیق تمام آیات الاحکام جزایی با مقاصد ضروری پنج گانه، اعتبار این مصالح کلان در حقوق کیفری قطعی است و ضروری به نظر می آید که در استنباط های مربوط به مسائل و موضوعات نوپدید در حوزه فقه کیفری که دلیل محرز و قطعی برای استخراج حکم آن ها وجود ندارد، این مقاصد پنج گانه در فرایند استنباط و اجتهاد بیش از پیش مورد توجه باشد.
نقد و تحلیل آراء مفسران درباره «أَوْهَنَ الْبُیُوت» ذیل آیه 41 سوره عنکبوت و تطبیق آن با علم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای تربیت انسان، دارای تشبیهات گوناگونی است؛ در آیه 41 سوره عنکبوت، ولایت پذیری غیر خدا را به سستی خانه عنکبوت تشبیه شده است؛ امروزه از تارعنکبوت جلیقه ضدگلوله ساخته می شود که حاکی از استحکام این رشته ظریف است. درباره چرایی تعبیر «أَوْهَنَ البُیُوت» عده ای سستی را به خانواده عنکبوت و برخی به تارعنکبوت نسبت داده اند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه مفسران به روش تحلیلی توصیفی سامان یافته است. نتیجه اینکه: أولاً فعل «إتخذت» ناظر به عنکبوت مؤنث است که خانه را می سازد و «بیت» ناظر به جفت اوست که با هم خانواده تشکیل می دهند؛ اما مؤنث پس از بارداری جفت خود را می خورد و خانواده از بین می رود. از این رو «أَوْهَنَ» وصف خانواده است نه وصف تار؛ چراکه تار نمی تواند نقش خانه را ایفا نماید. این مفهوم درباره انتخاب غیرِخداوند به عنوان ولیّ است که با از بین رفتن منافعشان جمع شان از بین می رود. ثانیاً علم تجربی تار عنکبوت را جزء محکم ترین سازه ها می داند. گونه ای از عنکبوت تار نمی تند پس تار، خانه عنکبوت نیست بلکه از آن برای مصارفی مثل تسخیر، شکار، ساخت اتاقک های جلداندازی استفاده می کند و برای آسایش و خواب زمستانه و تولید مثل مخفیگاهی مانند تونل می سازد. ثالثاً مشرک، ماسوی الله را که در جایگاه خداوند قرار می دهد، اما نمی تواند نقشی حداقلی بپذیرد. پس مسئله ماهیت شیء یعنی تار عنکبوت نیست! بلکه مشعر به نقش آن هست!
گامی نو در ساختارشناسی سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تفسیری «وحدت سوره» و « سوره به مثابه واحدی پیوسته»، سوره های قرآن کریم دارای ساختاری منسجم و منظم هستند لذا برای فهم بهتر هر سوره بایستی به روح کلی و ساختار آن توجه شود. با این رویکرد می توان ارتباط منسجم و هماهنگ میان آیات سوره را کشف و از طریق بررسی متن و ارتباطات لفظی، ادبی و محتوایی سوره، ساختار آن را به دست آورد و با استخراج موضوع محوری سوره به تفسیر اجزاء آن پرداخت. برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با این رویکرد کل نگر و ساختارشناسانه، در وهله اول بایستی آیات، پاراگراف بندی (بخش بندی) شوند. در این نوشتار «سوره فتح» ابتدا به روشی نو (بدون توجه به محتوای آیات و صرفاً براساس شواهد لفظی) بخش بندی می شود، سپس پاراگراف های هم سیاقِ دارای وحدت موضوعی، به صورت یک «فصل» دسته بندی شده و در نهایت موضوع محوری سوره استخراج می گردد. کلیه مراحل بخش بندی، فصل بندی و استخراج موضوع محوری سوره، براساس اصول پاراگراف بندی است.
تحلیل بینامتنی بازتاب مفاهیم و عناصر قرآنی در قابوس نامه بر اساس نظریه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قرآن کریم در تکوین ادبیات و تمدّن اسلامی-ایرانی انکارناپذیر است. از نمونه های این تأثیر، بازتاب قرآن کریم در محتوا، فرم و زبانِ قابوس نامه است که موجب غنای آن از جنبه های مختلفی شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، با ارائه شواهد متنی به بررسی روابط بینامتنی قرآن کریم و قابوس نامه بر اساس نظریِه ژرار ژُنت پرداخته، به این نتایج دست یافته که وفور موضوعات، حکمت ها، تمثیلات و واژگان قرآنی در قابوس نامه نشان دهنده تأثیرِ محتوایی، ادبی، سبکی و زبانی قرآن کریم و استفاده بجای عنصرالمعالی از آن ها در اثر خویش است. وی در تبعیّت از شیوه تعلیمی-تربیتی جهان شمول قرآن کریم با وجود مخاطب قراردادن فرزندش، با ایجاد تنوّع زبانی، فرهنگی و موضوعی، کلّ ابناء بشر را مخاطب قرارداده، از معارف قرآن بهره مند کرده است. او از آموزه های حکمت آمیز قرآن کریم به تناسب ابواب، موضوعات و مخاطبان، به شیوه های گوناگون بینامتنی استفاده و آن ها را به زبانی ساده و تأثیرگذار بیان کرده است. رابطه کلانِ قابوس نامه با قرآن کریم، اخذ، تداوم و اشاعه آموزه هایِ آن است. این کتاب به عنوان متنی برجسته در فرهنگ و ادب اسلامی، نقشی رسانه ای در انتقال ادبی و هنری آموزه های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی قرآن کریم به فارسی زبانان ایفاکرده است.
تبیین مبانی تفسیر معتزله براساس شواهدی از تفسیر کشاف
حوزههای تخصصی:
کتاب های تفسیر فرقه های مختلف با داشتن مبانی متفاوت همچون آینه ای است که باورها و اعتقادات آن فرقه را منعکس کرده و آن را از تفاسیر دیگر فرقه ها متمایز می سازد. معتزله نیز با مبنا قرار دادن اصول دینی و باورهای علمی خود و با نگاهی متفاوت از دیگر فرقه ها به تفسیر قرآن پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی و با هدف بیان تأثیر مذهب مفسر بر تفسیر قرآن در تفاسیر معتزلی، ابتدا ذیل عنوان مبانی عام، اصول اعتقادی معتزله را بررسی کرده و سپس با بررسی نظرات معتزله در باره بحث های مهم علوم قرآنی ازجمله حجیت ظواهر قرآن، ناسخ و منسوخ، تاویل و تفسیر و ... به بیان مبانی خاص معتزله در تفسیر قرآن کریم پرداخته است، و در هر مورد برای محسوس و فهمیدنی شدن مباحث به مثال هایی از تفسیر کشاف که نمونه ای تمام عیار از یک تفسیر معتزلی می باشد اشاره کرده است. تفاوت آشکار این نوشته با دیگر پژوهش ها، توجه به دو مقوله اعتقادی و علمی مسئله است که هم، پیش فهم ها و باورهای دینی مفسر را پوشش می دهد و هم، نظرات خاص درباره قرآن و علوم قرآنی را، که هر یک به نحوی مبنای تفسیر قرار گرفته و بر بیان مقصود آیات از نظر مفسر تأثیر گذاشته و در نهایت تفسیر را به مکتب خاصی نسبت می دهد.
تفسیر تطبیقی آیه 73 سوره انبیا از منظر زمخشری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۴۰-۲۳
حوزههای تخصصی:
از آموزه های مهم اعتقادی ادیان آسمانی، مسئله وحی است که قرآن کریم به آن توجه ویژه دارد. از جمله آیات مربوطه، آیه 73 سوره انبیاست که به وحی «فعل الخیرات» می پردازد. مفسران فریقین درباره تفسیر «أوحینا» در آیه مذکور دیدگاه های مختلفی مطرح نموده اند. بیشتر آنها، وحی را تشریعی و گروهی آن را تسدیدی می دانند. دست یافتن به تفسیر دقیقی از وحی در این آیه، زمینه ساز شناخت بهتر از جایگاه ائمه و نقش آنها در هدایت الهی است؛ بنابراین پژوهش پیش روی با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد ضمن بیان دیدگاه زمخشری در تفسیر وحی، دیدگاه آیت الله جوادی آملی را تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که باورمندان به تشریعی بودن وحی در آیه مورد بحث، باتوجه به ماهیت چنین وحی ای، تحقق نیافتن موحی را اثبات می کنند. در مقابل صاحب تفسیر تسنیم همانند علامه طباطبایی که وحی در اینجا را تسدیدی می داند، با تأکید بر ظاهر الفاظ و سیاق آیات، در تبیین تحقق موحی کوشیده اند. ادله گروه اول مستلزم تقدیر گرفتن در آیه و مبتنی بر قیاس مع الفارق و ناسازگاری با ظاهر الفاظ و سیاق آیات است، درحالی که تسدیدی بودن وحی در آیه با ظاهر الفاظ و سیاق آیات می سازد و روایات تفسیری نیز آن را تأیید می کند.
بازخوانی و بررسی تطبیقی آیات جاهلیت از منظر علامه طباطبایی و سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۶۰-۴۱
حوزههای تخصصی:
جاهلیت اصطلاحی قرآنی است و بیانگر ویژگی های رفتاری، اخلاقی و اعتقادی مردم حجاز در دوره تاریخی پیش از اسلام می باشد. سید قطب پس از تقسیم جاهلیت به قدیم و مدرن و تفکیک جوامع به جاهلی و اسلامی، در تبیین اصطلاح جاهلیت، جهل و کفر را مقابل یکدیگر قرار می دهد و در نتیجه جامعه جاهلی را جامعه ای کافر می داند. اما از نظر علامه طباطبایی کفر و ایمان دارای درجات و مراتب اند و هر جهلی کفر نیست از نظر ایشان طبق آیات قرآن کریم کفر و بت پرستی یکی از آثار و نتایج جهل است نه عین آن. بر این اساس کافر دانستن جامعه جاهلی و باورمندی به تکفیر آنان مورد قبول علامه طباطبایی نیست. نظریه مختار این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است مؤید نظریه علامه طباطبایی است. از نظر مقاله پیش رو خطای سید قطب در خلط معنایی بین قانون و حاکمیت در آیه «أ فحکم الجاهلیه یبغون» است.
The Extent of the Validity of the Custom (ʿUrf) in the Interpretation of the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Throughout history, numerous exegetes of the Qur’an have presented interpretations of the verses of the Qur’an in accordance with the customary understanding, while not methodically specifying the extent of the validity of the customary understanding, in the process of interpreting the Qur’an. Hence, it is essential to properly clarify the validity and position of customary understanding in the interpretation of diverse types of verses, such as doctrinal verses, ethical verses, verses concerning social and cultural issues, and scientific verses.<br />The results of this study indicate that the customary understanding is admissible as an indication and evidence in the interpretation of the Qur’an and can be used to understand all the concepts of the verses at the level of literal meaning, however, at the level of intended meaning it is only allowed for the understanding of specific verses referring to customary practices, not for metaphysical concepts or verses with specific Qur’anic terminology.
کاربست روش اکتشافی، فراترکیب و استنطاقی در مطالعات مدیریت با رویکرد قرآنی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
75 - 117
حوزههای تخصصی:
پویش در حوزه مطالعات علوم انسانی به ویژه دانش سازمان و مدیریت نشان می دهد که اندیشمندان از روش های مختلف کیفی برای بررسی و تشریح و توضیح مسئله یا پدیده ی سازمانی و مدیریتی بهره جسته اند. ازاین رو، هر اندیشمندی با توجه به ذائقه ی دانشی خویش روشی را برگزیده است. برای بررسی پدیده های مدیریتی از منظر قرآن کریم هرچند روش های مختلفی به کار گرفته شده است، ولی روشی که بتواند به خوبی محقق را به مراد و مقصود آیات قرآن برساند و نگاه جامعی در پیشگاه پژوهشگر برای بررسی مسائل سازمانی و مدیریتی از منظر آموزه های وحیانی بگذارد، ارائه نشده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که می توان روش هایی که تاکنون به بررسی آموزه های قرآن کریم پرداخته است در سه دسته یعنی روش شناسی مطالعات قرآنی، روش های تحقیق مطالعات میان رشته ای و روش های تحقیق در مطالعات مدیریتی طبقه بندی شده و در این تحقیق کاربست روش شناسی تلفیقی مبتنی بر روش اکتشافی، فراترکیب و استنطاقی در مطالعات مدیریت با رویکرد قرآنی به بحث گذاشته شده است.
شیوه های دشمنان در مأیوس سازی مدیران از منظر قرآن (با تأکید بر بیانیه گام دوم)
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
180 - 211
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان تنها منبع اصیل و ماندگار در تمام عرصه های زندگی، رهنمودهای حیات بخش ارائه نموده و بستر رشد و تعالی انسان را فراهم ساخته است. بدون تردید از جمله مسائل مهمی که مانع هدایت و شکوفایی است، ناامیدی مدیران است و دشمنان جامعه اسلامی تمام تلاش خود را انجام می دهند؛ تا بتوانند مدیران را مأیوس سازند. اهمیت مسئله و عدم سابقه پژوهش با رویکرد اتخاذ شده، موجب شد نگارنده با مراجعه به آیات کلام وحی و بیانات مقام معظم رهبری با محوریت بیانیه گام دوم، شیوه های دشمنان اسلام در مأیوس سازی مدیران را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهند. یافته ها نشان می دهد که شیوه های دشمنان اسلام در مأیوس سازی مدیران مسلمان، مختلف بوده و آنان جهت اجرا و عملیاتی سازی برنامه ها و رسیدن به اهدافشان از حربه هایی همچون ایجاد تزلزل در اعتقادات و باورها، ایجاد سستی و بی انگیزگی در رسیدن به ارزش ها و اهداف، تحمیل رنج و مشقت به منظور عدم پیشرفت، جلوگیری از خیرات و خوبی ها، ایجاد اختلاف بین مدیران و مردم، تضعیف جامعه اسلامی و به سلطه درآوردن آن که نتیجه اش هدر دادن منابع و ثروت های آن جامعه است، استفاده می نمایند. همچنین روشن شد که راه برون رفت و خنثی سازی روش های شوم دشمنان عنود لدود، در شناسایی طرح و برنامه ها و مبارزه و مقابله با آنان است و مسلمانان از این طریق می توانند با اتحاد و انسجام و تمسک به قرآن و عترت (علیهم السلام) در مسیر رشد و تعالی قرار گیرند و به اهداف خود برسند.
بازنمایی اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) در قرآن کریم با خوانش سبک شناسی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
297 - 326
حوزههای تخصصی:
در میان گفتمان های قرآنی، کنش گفتاری انبیاء(ع) از بسامد بالایی در کاربست تکنیک های سبک ساز جهت بازنمایی آموزه های اخلاقی برخوردار است.در میان سبک های آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی، لایه نحوی با خوانش روابط پرتکرار نظام های نشانه ای دستوری، به معانی نهفته ای اشاره دارد که مدلی روشمند در تفسیر و ترجمه گفتمان های قرآنی فراهم می آورد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سٶال است که چگونه تکنیک های برجسته ساز نحوی، زوایای اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) را در موقعیت های گوناگون برجسته می سازد؟ رهیافت های حاصل آنکه واکاوی گزینش های سبک ساز در قالب سازه هایی جهتمند، مانند «حذف صدای دستوری»، «افزایش ظرفیت جمله»، «تقدیم و تأخیر»، «ضمیرگردانی» و «نوعیت جمله»، آموزه هایی اخلاقی همچون «حفظ قداست حریم الهی»، «تسلیم کامل در برابر حق»، «ادب و عفت رفتاری»، «خشوع و تواضع» و «تمسک شدید به آیین الهی» را به تصویر کشیده که افزون بر تبلور سیره انبیاء و ارائه الگوی رفتاری قرآنی، در روشمندسازی تحلیل قرآن یاری می رساند. همچنین این امر، ابعادی از اعجاز زبانی قرآن را در زایش ظرافت های معنایی نمایان می سازد.
بررسی آیات موهِم تعدد سرشت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان نحوه وجودی و نوع آفرینش اوست که در قرآن از آن به «فطرت» یاد شده و آیاتی بر وجود آن دلالت دارد. از سوی دیگر برداشتی سطحی از آیاتی همچون آیه شاکله (اسراء: 84)، آیه تقسیم کننده انسان ها به دو گروه مؤمن و کافر در آغاز آفرینش (تغابن: 2)، نیز آیات بیانگر برخی از ویژگی های انسان (همچون جزوع، منوع، ظلوم، جهول، مفسد و خونریز بودن) ممکن است موهم اثبات چنین سرشتی دست کم در گروهی از انسان ها تلقی شود. این پژوهش با هدف دستیابی به دیدگاه قرآن و با روش توصیفی تحلیلی به دلالت شناسی این قبیل آیات و وجه جمع میان آنها سامان یافته و به این نتیجه رسیده که آیات یادشده بیانگر خاستگاه تکوینی چنین صفاتی در انسان نیست و بر این اساس نمی توان از آنها تعدد سرشت آدمیان را اثبات کرد.
تبیین مفهوم قرآنی «املاق» با روش ریشه شناسی در منابع زبانهای سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه املاق، تنها در دو آیه از قرآن و به عنوان یکی از دلایل فرزندکشی معرفی شده است که مفسران معمولاً آن را فقر معنا کردند. کاربست روش ریشه شناسی تاریخی افق جدیدی از هسته معنایی و مراد قرآنی واژه املاق و دریافت پیام کلی آیات قرآن برای ما باز می کند. ریشه ملق در زبان عربی، چهار معنای مشابه با سایر زبان های سامی دارد که یافته های ما نشان دادند برخی از این معانی بر اثر اشتقاق معنایی از دیگر ریشه های مشابه شکل گرفتند. معانی طلب خروج و مسطح کردن حاصل ورود معانی ریشه های مشابه مانند ملخ و ملص به ریشه ملق هستند. به نظر می رسد معنای دوستی و حبّ شدیدی که منجر به عشق یا پرستش شود، معنای اصلی ملق است که معنای ثانویه انفاق و نداری بر اثر این پرستش یعنی فقر، در زبان عربی برای ملق شکل گرفته و رایج شده است. همچنین، املاق در زبان تیگرینیا، یکی از زیرشاخه های زبان حبشی، به معنای خدای دروغین است که در دیگر زبان های سامی مانند عبری، اکدی و عربی جنوبی به «املاک» به معنای الهه یا ایزدبانو و پادشاه، تبدیل شده است. در کتاب مقدس نیز از بتی به نام «ملکوم» یا «مولک» یا «مولوخ» یاد می شود که برای آن فرزندان را قربانی می کردند. در تمدن های باستانی عصر برنز، این خدا مورد پرستش بوده و کودکان خردسال برای آن سوزانده می شدند؛ بنابراین، هسته معنایی املاق از ریشه ملق به معنای دوستی و محبت شدید ناشی از پرستش بت املاق، شکل گرفته است و مفسران معنای عارضی فقر را برای آن ذکر کردند.
معناشناسی واژه «ظِلّ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ظلّ" در قرآن کریم به لحاظ معنای لغوی و اصطلاحی از گستردگی قابل ملاحظه ای برخوردار است. این واژه در آیات متعدد، دارای معانی مختلفی است که دارای دو جنبه ی مثبت و منفی است. از همین رو برای ارائه ی تصویری از جایگاه "ظلّ" در قرآن و نیز درکی بهتر از معانی این واژه ، ناگزیر از شناخت مفاهیمی چون تفسیر، اسباب نزول و از دیگر سو ترادف، تضاد معنایی، و هم نشینی و جانشینی می باشیم، به گونه ای که ضروری می نماید در ساختار کلام، میدان معناشناختی با تکیه بر پنج محور بلاغت، ترادف، تضاد، هم نشینی و جانشینی مورد بررسی قرار گرفته و در درون بافت کلام به مباحث غیرزبانی چون تفسیر، تأویل، اسباب نزول و بعضاً شناخت معانی لغوی واژه بر اساس فرهنگ ها و نظر مفسران پرداخته شود. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به دو سطح زبانی و غیر زبانی، معناشناسی واژه ی "ظلّ" از طریق بررسی مؤلفه های بلاغت معنایی، ترادف، تضاد، هم نشینی و جانشینی مورد تحلیل قرار می گیرد. نتیجه-ی بررسی حاکی از آن است که در ترادف، تنها واژه ای را که می توان برای ظل یافت، واژه ی فیء است که هر دو در معنای سایه کاربرد دارند. در تضاد، منظور تقابل معنایی است نه لفظی؛ یعنی ظل دارای چندین معنی است که گاه این معانی در تقابل هم قرار می گیرند؛ مانند سایه ی بهشت در تقابل با سایه ی جهنم یا سایه ی رحمت در تقابل با سایه ی عذاب. در بلاغت معنایی نیز مفاهیمی چون تشبیه، تمثیل و کنایه بسیار پر-کاربرد بوده و روابط هم نشینی و جانشینی نیز ملحوظ و قابل مشاهده است.
بررسی و تبیین «کاربرد قلب در قرآن» با محوریت آثار علامه طباطبایی (ره) و آیت الله جوادی آملی (مدظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
146 - 167
حوزههای تخصصی:
قلب از جمله واژه های مهمی است که در قرآن به وفور تکرار شده است؛ مفسران معانی متعددی غیر از قلب گوشتی صنوبری شکل برای آن ذکر کرده اند. از جمله مفسران معاصر که در مورد معنی این واژه مطالبی ارائه کرده اند، علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی(مدظله) هستند. که نوشتار حاضر با هدف بررسی «کاربرد واژه قلب در قرآن» از دید این دو اندیشمند به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی با مراجعه با آثار این دو بزرگوار به رشته تحریر درآمد. طبق مطالعات صورت گرفته در این جستار، آیت الله جوادی آملی(مدظله) واژه قلب را در معانی متعددی مانند روح و نفس، جایگاه محبت، ظرف علم، دگرگونی، قوه ادراک، جایگاه نزول وحی، جایگاه هدایت، ابزار شناخت، عقل و فطرت و جایگاه هیجانات انفعالی به کار برده است. لازم به ذکر است که در آثار علامه نیز، واژه قلب در تمامی معانی گفته شده به جز، ظرف علم و جایگاه هدایت به کاررفته است؛ به تبع مطالعات صورت گرفته مشخص گردید که اندیشه این دو بزرگوار در بیشتر موارد مطابق هم است و در موارد اندکی نیز تفاوت هایی با هم دارند.
تفسیر تطبیقی، اغراض و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
32 - 59
حوزههای تخصصی:
تفسیر تطبیقی موضوعی نوپدید در حوزه تفسیر و تفسیر پژوهی است که در دو دهه گذشته با اقبال زیادی در محافل قرآن پژوهی مواجه شده است. با اینکه پژوهشهای فراوانی در حوزه تفسیر تطبیقی یا مطالعات تطبیقی قرآنی تاکنون منتشر شده اما در حوزه مباحث نظری تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی پژوهش به جز چند مقاله پراکنده درخوری انجام نگرفته است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی مسأله اغراض و فواید تفسیر تطبیقی را به عنوان یکی از مباحث نظری این دانش به بحث گذاشته به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی چه اغراض و فوایدی را دنبال می کند؟ یا: چه اغراض و فوایدی را باید دنبال کند؟ حاصل این پژوهش آن است که با تفکیک میان اغراض و فواید و تبیین و نقد دیدگاه صاحب نظران نه غرض برای تفسیر تطبیقی به معنای عام، شامل هر نوع مطالعه تطبیقی که یک محور آن قرآن است، شناسایی و فواید بیشتری را برای این شیوه مطالعات قرآن یاد کرده است.
نقد و بررسی شبهات آیات موهم ناسازگاری ادبی در قرآن کریم با استناد به قواعد رایج در شعر و نثر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتب و مقالات زیادی در گذشته و حال پیرامون شبهه تناقض و تعارض آیات قرآن نوشته شده، لکن این آثار هرکدام از زاویه ای به موضوع نگاه کرده و بعضاً گونه ای خاص از شبهه اختلاف و تعارض را مورد بررسی قرار داده اند. ادعای ناسازگاری ادبی در قرآن زمانی می تواند مطابق با واقع باشد که با نظم و اسلوب موجود در شعر و نثر عرب سازگاری نداشته باشد. ازاین رو هنوز ضرورت دارد تا با بررسی شبهات محققان و مستشرقین معاصر پیرامون ناسازگاری ادبی آیات گونه های مختلف این شبهه را احصا نموده و ادعای مدعیان این شبهه را بصورت مصداقی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش تحلیلی و انتقادی با استفاده از نظر ادیبان و مفسران، موضع شبهه برخی آیات موهم ناسازگاری ادبی را با قواعد رایج در متون عربی تطبیق و مورد نقد و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان میدهد بخشی از شبهات مربوط به ناسازگاری ادبی در قرآن به عدم تسلط کافی بر قواعد کم کاربرد موجود در شعر و نثر عربی برمی گردد چرا که قواعد ادبی و بلاغی قرآن از دو بخش عمومی و تخصصی تشکیل شده است که در سروده ها و متون عربی رایج و مرسوم است. ترکیب و نظم رایج در بسیاری از آیات موهم شبهه ادبی با قواعد کم کاربرد و ظریف، در شعر و نثر عربی مطابقت دارد. مبرهن است، منتقدان قرآن، تنها قواعد عام ادبیات عرب را معیار و ملاک ناسازگاری ادبی در آیات قرآن قرار داده اند.
ارزیابی نظریات مفسران پیرامون «لسان عربیّ مبین» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
293 - 314
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش، تبیین معنای «لسان عربیّ مبین» در قرآن کریم با توجه به آرای مفسران و کارکردهای معنایی واژگان است. اختلاف دیدگاه مفسران و استناد نظرات آنان به دلایل متفاوت، انجام این تحقیق را ضروری نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و سنجش آرای مفسران در تفسیر آیه شریفه پرداخته و نظرات آنان را درباره «لسان عربیّ مبین» در چهار بخش مورد توجه قرار داده است. این موارد شامل: مسئله تحدی، زبان مخاطبان و مکان نزول، شرافت و ظرفیت های زبان عربی، فصاحت و صراحت و آشکاری زبان اختصاصی قرآن است. نتایج پژوهش نشان می دهد که «لسان عربیّ مبین» فراتر از نظریات مفسران، یک فهم مشترک بین الاذهانی است که با اسلوب محاوره انسانی، از زبان فرابشری وحی پرده برداشته است و در عین اینکه شرایط و درک و فهم مخاطب را در نظر داشته، ویژگی جهان شمولی، فرابشری و فراتاریخی قرآن کریم را هم لحاظ کرده است. توجه به معنای قرآنی واژگان و روایات مرتبط و نیز دیدگاه زبان شناسی سوسور می تواند مؤید معنای اخیر باشد.
Existentialistic Analysis of Time-Faith Relation, with a Look at Surah Al-ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Time is the basis of human life in this world and it is not only his biological background, but also a background for his intelligent life. Man thinks about time and looks at it from the angles of different sciences; from physics to philosophy; and from cosmology to anthropology. The concept of "Time" has also received attention in the Qur'an, and due to the dedication of an independent surah to this concept and the oath to time has assigned a special place to it in the form of the concept of "al-ʿAṣr". The epistemological connection of this concept with the concepts of "Man", "Loss", and "Faith" is very important from an existential point of view, which organizes the current approach in this article. The existential and existentialistic condition of man is the condition of this world that requires timing. This is a possibility for humans, which indicates a time limit for humans. This situation is associated with the feeling of loss in the passage of time, which is absolute and inseparable from the situation of this world. This is the human condition and, of course, it is a condition that presents possibilities to the human being. Time passes on man and confronts man with the concept of eternity and immortality. Eternity is placed in front of man as a possibility to face an existential contradiction in order to achieve salvation as an existential concern by choosing faith in a transcendental and spatial origin and destination.