فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع مصرف کالاهای لاکچری، و این که چرا مصرف کنندگان به مصرف کالاهای لاکچری روی می آورند، موضوع پژوهش از منظر رشته های مختلف بوده است. هدف اصلی این مقاله کندوکاوی کیفی، به شیوهٔ نظریهٔ زمینه ای، در شیوه های مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زنان اقشار مرفه در شهر سنندج است. با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلهٔ «شالمان»، «صفری» و «مبارک آباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولهٔ شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند. مقولهٔ هسته برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست است که به گواهی داده ها تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه می کند. زنان مرفه با اتخاذ دو طیف راهبرد هم در جهت برساخت نوعی زنانگی شبه اشرافی و هم بازتولید منزلت فرادست شان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی دست به مصرف لاکچری می پردازند. مصرف کالاهای لاکچری، در زندگی آن ها پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبه اشرافی نظیر تفاخر، فضل فروشی، نجیب نمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است. آن ها به دیگران القابی مثل نوکیسه و نااصیل می دهند. با دیگران روابط درون گروهی محدود دارند، اغلب در معاشرت های خانوادگی شان گزینشی و محتاطانه عمل می کنند و نوعی خودانگارهٔ زنانهٔ دیگری پرهیز دارند. آن ها درست به مانند زنان نجیب دربارهای اشرافی هنوز دنیا را به «ما» و «آن ها» تقسیم می کنند. «آن ها» همان دیگران فرودست اند و «ما» نیز نوعی خودِ زنانهٔ متناسب با منش اشرافی است.
Exploratory and Confirmatory Factor Analysis of Components for Developing an Unlimited Generation Education Model in the 2050 Domain(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the inherent duties of the Cultural and Social Affairs Department of Farhangian University is to extend the governance of cultural and social spheres across all dimensions of the university. In this regard, numerous and diverse plans and activities have been implemented in recent years. The aim of this article is to analyze the cultural and social activities conducted at the university level and to provide an optimal model in this context.
Methodology: The Three-Branch Model was used as a theoretical framework. The method employed was mixed, comprising both qualitative and quantitative sections. The qualitative sample population included 30 cultural experts selected through purposive sampling. The quantitative sample population consisted of 194 active members of student organizations, chosen through stratified random sampling. Data collection techniques included in-depth interviews and questionnaires.
Findings: The findings indicate that structural factors (0.195), behavioral factors (0.368), and contextual factors (0.312) play significant roles in the formation of issues and problems in cultural and social programs and activities. Additionally, the regression results show that 63% of the variance in the dependent variable is explained by these three variables: structural factors, contextual factors, and behavioral factors.
Conclusion: The findings of this study indicate that the structural, behavioral, and contextual factors play significant roles in shaping the outcomes of cultural programs and activities at Farhangian University. This section discusses the implications of these results, drawing on relevant literature to highlight the broader context and potential strategies for enhancing the effectiveness of cultural programs in higher education.
Presenting an E-Learning Model with Emphasis on Psychological Capital at Mellat Insurance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
170 - 180
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this research was to present an e-learning model with an emphasis on psychological capital at Mellat Insurance.
Methodology: This research is qualitative in nature and employs thematic analysis as its method. The qualitative section of the study population included experts in education, e-learning, and psychology, focusing on psychological capital. Through purposive sampling, criterion-based, the desired sample was selected, and sampling continued until theoretical saturation of the data was reached. Thus, the participants in the study included 18 experts and managers. The data collection tool in this research was semi-structured interviews. It is noteworthy that the extraction of these indices was conducted by reviewing existing theoretical foundations and implementing interview transcripts using the thematic analysis method of Braun and Clarke in ATLAS.ti software.
Findings: Based on the qualitative technique of thematic analysis, 141 initial codes were identified in 20 initial themes, and finally, 6 constructive themes were determined. The 6 constructive themes are: educational content, e-learning infrastructure, institutionalization of psychological capital, intra-organizational factors, extra-organizational factors, and effectiveness.
Conclusion: One of the main necessities for implementing an e-learning model with an emphasis on psychological capital at Mellat Insurance is to increase organizational productivity. Organizational maturity refers to the ability of the organization to respond to challenges, adapt to changes, and continuously improve. This concept addresses the organization's ability to utilize internal and external knowledge, experiences, and resources to enhance processes, improve performance, and create added value. The primary necessity is that Mellat Insurance must seek to establish an advanced and flexible educational structure that enables employees to acquire the necessary knowledge, skills, and abilities to face emerging challenges and opportunities.
زبان فارسی و زبان های محلی در رسانه ملی: آسیب شناسی رویکرد سازمان صدا و سیما به مقوله سیاست و برنامه ریزی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
9-42
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی سیاس ت گذاری و برنامه ریزی زبان در رسانه ملی، خواه زبان فارسی به عنوان زبان ملی ایرانیان و خواه زبان های محلی به عنوان سرمایه های فکری و فرهنگی، از جمله موضوعات نوظهوری است که توجه شماری از پژوهشگران در حوزه های مختلف را به خود جلب کرده است. این پژوهش با درک اهمیت موضوع بنا داشته است تا ضمن آسیب شناسی نحوه مواجهه رسانه ملی به مقوله زبان، به راهکارهای تقویت زبان فارسی و حفظ و ترویج زبان های محلی به عنوان مولفه های انکارناپذیر هویت ایرانیان در این رسانه بپردازد. در راستای نیل به این هدف، با بهره جویی از مصاحبه نیمه ساختاریافته از دیدگاه های افراد خبره که شامل سیزده زبان شناس و پنج مدیر و کارشناس سازمان صدا و سیما بوده اند، بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که با وجود اهمیت انکارناپذیر نقش رسانه ملی در تقویت زبان فارسی و حفظ زبان های محلی، به دلایلی متعدد و در رأس آنها تنزل سیاست گذاری و برنامه ریزی زبان به درست گویی، درست خوانی و درست نویسی، اولویت نبودن مقوله زبان در رسانه ملی، مغفول ماندن مقوله هوشیاری زبانی در برنامه ریزی ها و نیز خلأ سند سیاست زبان برای رسانه ملی که به اشکال مختلف ریشه در فقدان درکی درست از اهمیت مقوله سیاست گذاری و برنامه ریزی زبان در بین متولیان این رسانه دارد، شاهد مواجهه غیرعلمی رسانه ملی در قبال این موضوع هستیم. یافته های این پژوهش می تواند در روند تصمیم گیری های متولیان فرهنگی و به طور خاص مدیران و برنامه ریزان سازمان صدا و سیما در حوزه سیاست و برنامه ریزی زبان در عرصه رسانه ملی سودمند باشد.
شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت نظام آموزشی داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر همه اساتید عضو هیأت علمی و مدیران و معلمان صاحب نظر و متخصص شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه آن 12 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی بین دوکدگذار 815/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش شرایط علّی دارای 45 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی و شایستگی های نگرشی، در بخش شرایط زمینه ای دارای 27 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی انرژی حرفه ای، فداکاری حرفه ای و شیفتگی حرفه ای، در بخش شرایط مداخله گر دارای 28 مفهوم، 7 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی سیاست های کلان سازمانی، فقدان بینش علمی و پژوهشی و جو مدرسه، در بخش مقوله محوری دارای 33 مفهوم، 5 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی عملکرد آموزشی معلمان، در بخش راهبردها دارای 25 مفهوم، 3 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی راهبردها و در بخش پیامدها دارای 28 مفهوم، 4 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی پیامدها بود. در انتها، الگوی پارادایمی عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد طراحی شد. نتیجه گیری: با توجه به مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی شناسایی شده در پژوهش حاضر، متخصصان و برنامه ریزان سازمان آموزش وپرورش می توانند بر اساس آنها گام موثری در جهت بهبود عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای بردارند.
تبیین و رتبه بندی عامل های سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
455 - 472
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین و رتبه بندی عوامل سازمانی موثر در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده کرده است. در بخش کیفی، از تکنیک دلفی با مصاحبه از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، شامل مدیران ارشد و میانی نظام آموزش و پرورش، در چهار مرحله بهره گرفته شد. در بخش کمی، داده ها از مدیران مدارس استان مازندران با استفاده از پرسشنامه ۹۶ گویه ای محقق ساخته جمع آوری و با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS تحلیل شد. برای رتبه بندی عوامل، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و پرسشنامه ماتریسی در نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. نمونه گیری به روش هدفمند در بخش کیفی و خوشه ای نسبی چندمرحله ای در بخش کمی انجام شد و شامل ۲۰ نفر در بخش کیفی، ۲۸۱ مدیر مدرسه در بخش کمی، و ۳۵ نفر در بخش رتبه بندی بود. اعتبار و روایی ابزارها با استفاده از روش های آزمون مجدد، آلفای کرونباخ، و روایی محتوایی و سازه ای تایید شد.
یافته ها: تحلیل کیفی نشان داد که مدل عوامل سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در آموزش و پرورش شامل هفت بعد اصلی (علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی) و ۲۴ مولفه است. تحلیل کمی، تمامی مولفه های مدل پژوهش را تایید کرد. نتایج رتبه بندی نشان داد که بعد "استقلال و آزادی" و مولفه "امنیت شغلی" بیشترین اهمیت را دارند.
نتیجه گیری: این پژوهش مدل جامعی برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران ارائه می دهد که بر اهمیت استقلال، آزادی، و امنیت شغلی به عنوان عوامل کلیدی سازمانی تاکید دارد. این مدل می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و مدیران در جهت بهبود و هم راستا کردن نظام آموزش و پرورش باشد.
مطالعه خانواده محور مراقبت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
83 - 105
حوزههای تخصصی:
مراقبت الکترونیک با بهره گیری از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) ضمن کنترل ازراه دور بزهکاران، امکان حضور نظام مند و محدود ایشان در جامعه، در دوران تحمل کیفر را فراهم می سازد. مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی تحلیلی، آثار حکم مراقبت الکترونیک علیه پدر/مادر را بر جریان رشد شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی بزهکاران بررسی نموده است. برابر یافته های این مقاله، با لحاظ مصالح خانواده محکوم، مراقبت الکترونیک می تواند یک تصمیم قضایی خانواده محور و بسترساز رعایت صورت تکامل یافته تری از اصل شخصی بودن اجرای مجازات ها و فردی کردن پاسخ های کیفری باشد. ضمناً درنظرگرفتن شخصیت بزهکار، نقش او در خانواده، میزان توانمندی و مسئولیت پذیری او طی مراقبت الکترونیک می تواند زمینه ساز ایفای کارکردهای مرتبط با نقش او توسط خودش و رعایت حقوق سایر اعضای خانواده شود. مراقبت الکترونیکی در بهترین حالت ممکن، ضمن حفظ خودکفایی خانواده، رشد سالم شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی را رقم می زند. در فرضی که محل تحمل دوران مراقبت الکترونیک از سکونتگاه خانواده جداست نیز می تواند ضمن دور نگه داشتن بزهکار از معایب همنشینی با بزهکاران در زندان، خانواده را از رفتارهای احتمالی نامناسب بزهکار دور نگه دارد و زمینه ساز تعامل مناسب بزهکار با اعضای خانواده در آینده شود.
Evolution of Türkiye’s Engagement in the Middle Eastern Regional Order: The Normalization Agenda and Beyond(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
493 - 527
حوزههای تخصصی:
This article analyzes the transformation of Turkish foreign policy towards the Middle East during the turbulent years initiated with the Arab Spring. In due course, Turkish policy considerably shifted from proactive engagement with the region in the early 2000s to a bid to leading regional transformation, particularly in the initial years of the Arab Spring. However, the reversal of the Arab Spring increasingly presented a blowback for Türkiye’s regional engagements. The ensuing regional insecurity resulted in a realist turn in Turkish foreign policy, with frequent resort to military instruments and coercive diplomacy. Eventually, regional policies of Türkiye corresponded to the search for de-escalation and normalization within the emerging Middle Eastern order since 2020. The article argues that changing regional dynamics corresponding with domestic conditions influenced and shaped Türkiye’s policies towards the Middle East. Recently, under the impact of the regional-systemic pressures coupled with changing domestic conditions, recalibrating its regional engagement, Türkiye has prioritized the normalization agenda. It argues that while normalization agenda will remain an important objective for Türkiye’s regional policies, it will evolve in a partial manner, and case-by-case, conditional on the unfolding regional order and Ankara’s strategic priorities.
شناسایی ساز و کارهای بکارگیری جایگاه تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی ساز و کارهای بکارگیری جایگاه تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان است. روش شناسی: این پژوهش از جمله پژوهش های کیفی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش توصیفی و از نظر گردآوری داده ها و جمع بندی روش گراندد تئوری یا زمینه بنیاد بود. برای شناسایی مولفه های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در این پژوهش: در گام اول با مراجعه به متون تخصصی تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از جمله مقالات داخلی و خارجی، کتاب ها و نشریات معتبر، شاخص های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شناسایی، بررسی و با روش مطالعه کرنل خلاصه نویسی شد. در این مرحله بعد از 22 نفر تا حد اشباع نظری مولفه ها شناسایی شد. در گام دوم برای اطمینان از موثر بودن شاخص های شناسایی شده به عنوان تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته بین خبرگان استفاده شد. خبرگان برگزیده، گروهی از کارشناسان امر مدیریت آموزشی و آموزش و پرورش بودند که سال ها در مشاغل آموزشی سابقه داشته و در رابطه با شاخص ها و مولفه های منتخب، با تجربه و صاحب نظر و دارای مقالات متعدد در این زمینه بودند. یافته ها: در گام دوم پژوهش با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شامل دانش محوری با مولفه های کدگذاری تخیل در آموزش فلسفه برای کودکان با 5 شاخص، اهداف (فردی، اجتماعی و آموزشی) (26 سوال)، مبانی (عمومی و تخصصی) (12 سوال)، روش (استدلال ورزی، مهارت آموزی و دانش اندوزی) (15 سوال) و محتوا (آموزشی، انگیزشی و چالش برانگیزی) (13 سوال) و سازوکارها (مدیریتی، فناورانه، آموزشی و محیطی) (22 سوال) بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که تخیل در اهداف فلسفه برای کودکان شامل جایگاههای فردی، اجتماعی و آموزشی است.
پدیدارشناسی تجربه سالخوردگان قبل و بعد ورود به سرای سالمندان (مورد مطالعه: خانه های سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
197 - 238
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان می پردازد. مبانی نظری نشان می دهد که نظریه های مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم می شوند که در این مطالعه، نظریه های رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران می باشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینه ای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمره گی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با هم خانه ها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافته ها آمده است. نتایج نشان می دهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانواده ها و سازمان های حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
خوانشی دیگر از علوم اجتماعی اسلامی: ساحت مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه را علم می نامیم، ساحت های گوناگونی را در بر می گیرد. تفاوت میان علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی خود را در ساحت های مختلف علوم نشان می دهد. برای درک دقیق و عمیق این تفاوت ها باید همیه ساحت های علم را بررسی کرد و تمایزها را به دقت نشان داد. توجه به یک یا چند ساحت علم و رهاکردن دیگر ساحت ها، ما را از فهم تمایزها بازمی دارد و راه را بر سامان و پیشرفت علمیِ متفاوت می بندد. در علوم گوناگون، با تأمل و از راه استقرا، دست کم 12 ساحت را می توان برشمرد: توصیف، کشف، توجیه (روش)، پذیرش فرضیه، تفهّم، تبیین، پیش بینی، ابژه، کاربرد، توصیه یا تجویز و مفاهیم. این نوشتار، با تمرکز بر ساحت مفهوم، به این مسئله می پردازد که تفاوت میان علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی در ساحت مفاهیم چیست؟ یافته های پژوهش بیانگر این هستند که تمایز مفاهیم در علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی به تمایز در مبانی و جهان بینی این دو برمی گردد، چه آنکه عالَم از دریچیه مفاهیم خود را فهم پذیر می کند. علوم مختلف عالَم خویش را از روزنیه مفاهیم و با نظریات گوناگونی که از آن مفاهیم سامان یافته است، به تصویر می کشند و مقوله بندی می کنند. در علوم اجتماعی اسلامی مفاهیم برساختی نیستند از این رو بار ارزشی خاص خود را دارند و کشف معنای مفاهیم در مواجهه با علوم اجتماعی غربی جز از راه اجتهاد امکان پذیر نیست.
پیش بینی الگوی تغییرات جنسی مرگ و میر در ایران با استفاده از مدل سازی شبکه عصبی (1401- 1410)(مقاله علمی وزارت علوم)
مرگ و میر یکی از مولفه های کلیدی پویایی جمعیت است که به همراه باروری و مهاجرت، موجب تغییر در حجم، رشد، توزیع و ترکیب جمعیت می شود. در بستر توسعه اقتصادی و اجتماعی، امید زندگی زنان نسبت به مردان افزایش یافته است، که این موضوع تأثیر عمیقی بر نسبت جنسی جمعیت سالمند در آینده خواهد داشت. از این رو، مطالعه حاضر به تحلیل روند تفاوت های جنسیتی مرگ و میر در کشور ایران از سال 1344 تا 1400 می پردازد و در ادامه با استفاده از مدل سازی مبتنی بر شبکه عصبی، روند تغییرات مرگ و میر زنان و مردان و همچنین شاخص نسبت جنسی مرگ و میر را برای ده سال آینده (1410-1401) پیش بینی می کند. شبیه سازی ها در نرم افزار متلب و بر اساس داده های مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج پیش بینی حاصل از مدل سازی شبکه عصبی نشان می دهد که تا سال 1410، تعداد مرگ و میر به ترتیب برای کل جمعیت، مردان و زنان به 6/12، 8/13 و 4/11 درصدرسیده و روندی افزایشی خواهد داشت و نسبت جنسی مرگ و میر از عدد 22/104 در سال 1401 به 54/106 در سال 1410 خواهد رسید. نکته کلیدی در پیش بینی تغییرات اجتماعی و جمعیتی، تمرکز بر روندها به جای پیش بینی دقیق اعداد است. این موضوع اهمیت دارد زیرا رفتارهای انسانی ممکن است تحت تأثیر حوادث غیرمنتظره قرار گیرند. نتایج شبیه سازی همچنین زنگ خطر و هشداری برای برنامه ریزان محسوب می شود تا برنامه های حمایتی جامع و دقیقی به منظور کاهش تفاوت جنسیتی مرگ و میر ارائه دهند.
تحلیل سبک زندگی فردگرایانه زنان نسل وای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
146 - 158
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی به مثابه طیفی رفتاری که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد همواره در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است. این پدیده الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست، اما نزد محقق اجتماعی، به رغم تفاوتش با بقیه طیف های رفتارهای، قابل درک و صورتبندی است. هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و سویه های سبک زندگی فردگرایانه در میان زنان نسل وای در شهر تهران است. روش مورد استفاده کیفی و از جنس نظریه داده بنیاد می باشد. داده ها حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 21 نفر از زنان جوان ساکن شهر تهران است که جزء نسل وای می باشد. انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک زندگی فردگرایانه به عنوان یکی از سه سبک (فردگرایانه، مصرف گرایانه و مذهبی)، سبکی مبتنی بر انتخاب آزادانه نوع پوشش و حجاب، داشتن اوقات متفاوت و مستقل بدون همراهی خانواده، نوشیدن یا استفاده تفریحی از مشروبات الکلی و تمرکز بر روی پیشرفت و خودشکوفایی فردی، است. در کل می توان گفت که زنان متعلق به این نسل با انتخاب پوشش ترجیحی که گاهی مغایر با الگوهای مذهبی و قانونی در کشور است، سعی در دنبال کردن سلیقه و انتخاب خود، علیرغم محدودیت ها و ساختارهای حاکم بر جامعه دارند. این زنان همچنین به دنبال تفریحات و خوش گذرانی با دوستان و مسافرت های بدون خانواده، هستند.
Design and Validation of an Environmental Education Curriculum Model for Higher Education Based on the "Aker" Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The curriculum is a central element in any educational activity, and the present study aimed to design and validate an environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach.
Methodology: This study used a mixed-methods approach, where the qualitative sample consisted of academic and organizational experts familiar with the research field, and the quantitative sample included curriculum specialists, textbook authors of the Ministry of Education, and environmental experts. The qualitative and quantitative research samples comprised 22 and 191 individuals, respectively, selected according to the principle of theoretical saturation through purposive non-random sampling and Cochran's formula with convenience non-random sampling. The research tools were semi-structured interviews and researcher-made questionnaires in the qualitative and quantitative sections, respectively, whose psychometric indices were confirmed. Data were analyzed using coding in Nvivo software and exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and Smart PLS software.
Findings: The qualitative findings indicated that the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach contained 87 concepts across 10 elements; namely, 13 concepts for program logic, 15 for program objectives, 13 for educational content, 7 for teaching and learning activities, 9 for instructor characteristics, 7 for educational materials and resources, 5 for educational space and setting, 8 for grouping, 4 for instructional time, and 6 for assessment. Additionally, the quantitative findings showed that the factor loadings, average variance extracted, and composite reliability of the elements were respectively higher than 0.40, 0.50, and 0.70. The fit of the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach was appropriate, with all path coefficients being higher than 0.50 and significant at the 0.001 level.
Conclusion: According to the environmental education curriculum model for higher education based on the "Aker" approach and its concepts, planning for the design and application of an environmental education curriculum is essential.
Teachers' Perspectives on Handling Socio-Political Issues in the Classroom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This qualitative study explores the perspectives of teachers on integrating socio-political issues into classroom discussions, aiming to understand the challenges and strategies employed by educators in various educational contexts. The objective was to illuminate the factors influencing effective teaching practices concerning socio-political topics, thereby informing educational policies and teacher training programs.
Methodology: This study utilized a qualitative research design, with data collected exclusively through semi-structured interviews involving 30 teachers from different educational levels and geographic locations. Participants were selected using purposive sampling to ensure a diversity of experiences and perspectives. Data analysis was performed using NVivo software to facilitate thematic analysis, ensuring theoretical saturation was achieved to validate the consistency and comprehensiveness of the findings.
Findings: The analysis revealed three main themes: Teacher Preparedness, Student Engagement, and Institutional Support. Under Teacher Preparedness, subthemes included Training and Professional Development, Personal Comfort with Topics, and Curriculum Integration, indicating the need for improved resources and training. Student Engagement was characterized by varying levels of participation and the impact of classroom dynamics on learning, highlighting the influence of teaching methods and environment. Institutional Support emerged as critical, with subthemes like Administrative Guidance and Resources emphasizing the need for stronger institutional backing and adequate resources to support teachers.
Conclusion: The study underscores the complexities of discussing socio-political issues in educational settings and the pivotal role of teachers in facilitating these discussions. Effective socio-political education requires comprehensive teacher training, supportive institutional frameworks, and resources that together foster an environment conducive to open and critical discussions. Addressing these factors is crucial for preparing students to participate thoughtfully in democratic processes.
Teacher Training and Professional Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Explaining and analyzing the professional and religious ethical needs of the human resources at Farhangian University, with an emphasis on the esteemed faculty members of this university, can be a positive step towards achieving the critical mission of teacher training and education in the country. As indicated by the title of the article, the goal of this research is to analyze the needs of instructors and faculty members in the domain of professional and religious ethics. This article aims to answer the following questions: 1) What professional ethical characteristics do Farhangian University professors need? 2) Do Farhangian University professors possess these characteristics? 3) How can these characteristics be created and reinforced?
Methodology: The research methodology of the present study follows a mixed paradigm and employs descriptive-analytical and descriptive-survey methods.
Findings: In summarizing the findings, it was concluded that: empathy and the development of a spirit of cooperation among students by the professor, campus presidents, providing a foundation for self-confidence, preventing rigid and dogmatic discipline in the educational environment, and adherence to the scientific and cultural norms and regulations of the university are crucial. Therefore, it is expected that the planners and managers of Farhangian University, in addition to issuing directives and regulations, also pay special attention to implementation and practice. Thus, considering the important fact that in universities, education alone does not have a meaningful impact; rather, the educational process includes teaching ethics and institutionalizing it in order to properly implement the quality charter of Iran's teacher training university.
Conclusion: The study underscores the necessity for Farhangian University to integrate ethical training into its educational practices to fulfill its mission effectively.
مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
26 - 35
حوزههای تخصصی:
از جمله مولفه های قالی ایرانی در عصر کنونی، بازتولید هنری بر مبنای شرایط جامعه شناختی معاصر است. لذا شناخت و مطالعه قالی معاصر با شناخت اهمیت مبانی نظری و مولفه های جامعه شناختی معاصر میسر است. در این پژوهش به مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی پرداخته شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه مولفه های قالی معاصر ایرانی برگرفته از شرایط جامعه شناختی معاصر است. پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که مولفه های قالی معاصر ایرانی از ابعاد جامعه شناختی چیست؟ و با روش کیفی و به شیوه توصیفی– تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر زمانی پژوهشی معاصر می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که امروزه تحول به عنوان رویکرد اصلی قالی معاصر مطرح است. از این رو مولفه های جامعه شناختی معاصر تحت تاثیر عصر مدرن و پست مدرن شکل گرفته و هنرهای سنتی ایرانی و از آن جمله قالی را متحول ساخته است. در این راستا نحوه و میزان تاثیرگذاری و ارتباط بین مجموعه عوامل تولید که شامل طراحان و مخاطبان و... بر تحول زیبایی شناختی قالی معاصر نمایان است. اهمیت نقش عوامل تولید چون طراحان و توجه به کثرت سلایق مخاطبان که از مولفه های عصر پست مدرن محسوب می شود، به ویژه اهمیت مخاطبان عام و خاص به عنوان رویکرد مخاطب محوری در قالی معاصر مطرح می باشد. بر این اساس می توان گفت تحول جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی که با تغییر و تحول در نقش عوامل تولید چون طراحان، مخاطبان، تولیدکنندگان هنری و توزیع کنندگان نمود یافته، بر ابعاد زیبایی شناختی طرح ها و نقش مایه ها تاثیر گذار بوده و در جهت بازتولید قالی معاصر حائز اهمیت است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش-تعهد و واقعیت درمانی بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در زنان دارای دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
128 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش-تعهد و واقعیت درمانی بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در زنان دارای دلزدگی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر با نمره 73 و بالاتر در پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز(2003) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان پذیرش/تعهد و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای واقعیت درمانی قرار گرفتند. از مقیاس دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی سندبرگ و همکاران(2012) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی داشته است(05/0>P).
جهاد و مقاومت؛ راهبرد سیدعلی طباطبایی (صاحب ریاض) در مواجهه با استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجوب مقاومت در برابر دشمنان برای دفاع از کیان و استقلال سرزمین های اسلامی، مورد اتفاق علمای شیعه و سنی است و فقهای بزرگ اسلام در آثار فقهی خود از جمله در مبحث جهاد بدان پرداخته اند. این موضوع به ویژه در شرایطی که استقلال مسلمین در سرزمین های اسلامی در معرض هجوم دشمنان واقع شده بیشتر موردتوجه علمای اسلام قرار گرفته و فقها از طریق صدور رساله ها، بیانیه ها و فتاوای جهادیه بدان پرداخته اند. سیدعلی طباطبایی حائری معروف به صاحب ریاض ازجمله فقهای بزرگ اسلام است که بیش از هر چیز به حفظ دیانت و استقلال جوامع اسلامی در تمام عرصه های اجتماعی و سیاسی می اندیشید. هدف این تحقیق بررسی اندیشه و رفتار سیاسی صاحب ریاض و چگونگی مواجهه ایشان با بحران هایی است که با هدایت قدرت های استعماری، استقلال ایران و سایر کشورهای اسلامی را تهدید می کرد. رقابت قدرت های استعماری بر سر توسعه مستعمرات خویش، تجاوز روس ها علیه ایران و ظهور فرقه های انحرافی مذهبی که با حمایت استعمار، اتحاد و انسجام جوامع اسلامی را هدف قرار داده بود از مهم ترین بحران هایی است که در آن دوره کشورهای اسلامی با آنها درگیر شده بودند. گفتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل مبانی اندیشگانی سیدعلی طباطبایی، راهبرد صاحب ریاض را برای مقابله با بحران های پیش گفته و حفظ استقلال و رهایی جوامع اسلامی از سلطه استعمار بررسی می کند. نتایج تحقیق، راهبرد مقاومت و جهاد علیه قدرت های استعماری را مورد تأکید قرار می دهد.
مطالعه جامعه شناختی شکاف میان «قانون مصوب» و «زندگی اجتماعی» در نظام حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
841 - 872
حوزههای تخصصی:
واردات قانون و ایجاد نظام حقوق جدید، موضوع این تحقیق، یکی از رویدادهای بسیار بااهمیت تاریخ ایران معاصر است؛ زیرا بر پایه رویکرد جامعه شناسی حقوق، هنجارهای اجتماعی و از جمله قانون برآمده از پیوندهای اجتماعی است و ضمانت اجرای قواعد هنجاری را جامعه به دولت چونان کارگزار وجدان جمعی سپرده است. یافتن پاسخی برای این پرسش که بنیاد نظری استقلال نظام حقوق منفک از جامعه چیست؟ هدف مقاله است و روش بررسی انتقادی رویکرد جامعه شناسی حقوق دورکیم، نتیجه و مراحل پاسخ را به این ترتیب آشکار کرد که ضمن نادیده گرفتن تدریجی بودن ایجاد قواعد نظارت اجتماعی، با انحصار حقوق در قانون همراه با انحصار ضمانت اجرای حقوق، مبنای اعتبار حقوق از جامعه به دولت منتقل شده و قانون وضعی به عنصر اصلی نظام حقوق تبدیل می شود و این نظام حقوق متکی به دولت را می توان به کمک واردات قانون وضعی از اروپا ایجاد و مستقر نمود. بحث درباره امتناع واردات قانون برای پیوند دادن حقوق با جامعه گامی در تحقق بند 5 و بند 9 «سیاست های کلی نظام قانون گذاری» خواهد بود.