فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
تیپ شخصیت های قهرمانان در مکتب رئالیسم سوسیالیستی معمولاً از دل توده مردم برگزیده می شوند، اما در برخی از آثار بزرگ علوی، مثل داستان نامه ها و رمان چشم هایش، افرادی از طبقه برتر پا به میدان مبارزه علیه طبقه مرفه خویش می گذارند. به زعم برخی پژوهشگران، حضور این افراد در صحنه انقلاب تصنعی است و علوی بیهوده می کوشد تا بین جریان انقلاب و افرادی از طبقه برتر ارتباطی ایجاد کند. مسئله جستار حاضر، این است که پل زدن میان انقلاب و لایه متوسط یا مرفه جامعه، تنها ایده و عقیده علوی و حاصل نگاه صرف او نبوده و می توان رد و سابقه چنین پیوندی را در آثار اصیل رئالیسم سوسیالیستی مشاهده کرد؛ خاصه در رمان مادر که به عنوان الگو و به عنوان نمادی از ادبیات سیاسی و مقاومت به شمار می آید. درنگی در این رمان نشان می دهد که توجه ویژه گورکی به قشرهای فرودست سبب نمی شود که از توان و پتانسیل افراد طبقه فرادست (بورژوا) غافل شده و آن ها را به یکباره طرد و انکار کند. بلکه برعکس، او به ترسیم تصویری از افراد طبقه بالادست می پردازد که شخصیتی انقلابی دارند و هم دست و همراه با پرولتاریا علیه طبقه خویش می شورند و به ستیز علیه ظلم و ستم اربابان، سرمایه داران و طبقه برتر برمی خیزند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی، با بهره گیری از امکانات کتابخانه ای و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، می کوشد تا به بررسی تطبیقی تیپ شخصیت های «ناتاشا» و «شیرین» (در رمان مادر ماکسیم گورکی و داستان نامه ها اثر بزرگ علوی) بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که ناتاشا و شیرین هر دو دخترانی از طبقه مرفه اند که با داشتن ویژگی ها و دلایلی مشترک ضد طبقه خویش می شورند.
نشانه شناسی شخصیت نمایشی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
115 - 131
حوزههای تخصصی:
شخصیت نمایشی در سطح بالینی با رفتارهای توجه طلبانه، برون گرایانه، تحریک پذیر، همراه با عواطف سطحی و هیجانی بودن تعریف شده است. در سطح اجتماعی، این اختلال ممکن است تظاهرات متفاوتی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نشانه شناسی شخصیت نمایشی در فرهنگ ایرانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در نمونه بزرگی از دانشجویان بود. این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز بودند. نمونه ای به حجم 716 نفر از دانشجویان انتخاب شده، مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسشنامه شخصیت نمایشی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصله، در تحلیل مؤلفه های اصلی، راه حل دو عاملی استخراج شد و به ترتیب عامل توجه طلبی و اغراق گویی/ عدم وابستگی نام گرفتند. یافته ها در راستای تفاوت های فرهنگی جامعه ایرانی و آمریکایی در تظاهرات نشانه های شخصیت نمایشی قابل تبیین است.
رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
71 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور شهر مهاباد انجام شد. روش این پژوش توصیفی- همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر مهاباد در زمستان سال 1400 بود که 140 نفر از افراد واجد شرایط به شیوه نمونه گیری هدفمند از کلینیک های ناتوانی جنسی و ناباروری شهر مهاباد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های رشد پس از سانحه- تدسچی و کالهون (1996)، تنیدگی ناباروری نیوتن و همکاران (1999)، حمایت اجتماعی زمن و همکاران (1988) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بودند. یافته ها نشان داد با توجه به ضرایب مستقیم و غیر مستقیم و آزمون سوبل، تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین تنیدگی ناباروری و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا نکرد، اما تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین حمایت اجتماعی و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا کرد. این یافته ها پیامدهای قابل توجهی برای عمل و تحقیقات بالینی دارند که ممکن است راهنمایی هایی در زمینه مشاوره حرفه ای و مداخلات روان شناختی برای زوجینی که ناباروری را تجربه می کنند، ارائه کند.
بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
329 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: داشتن برنامه درسی مناسب در تربیت معلم جهت انجام آموزش های حرفه ای به کودکان نقش مهمی در بهبود کیفیت آموزش به این گروه دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش همه اسناد و متون تخصصی و معتبر موجود برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بودند که همه آنها در صورت مرتبط بودن با روش نمونه گیری تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، یادداشت برداری از اسناد و متون تخصصی و معتبر برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده های این پژوهش با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن از نظر واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت دارای ویژگی های خاصی بودند که با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش در زمینه واحدهای درسی، آموزش های عملی و طول مدت برنامه درسی تربیت معلم جهت آموزش های حرفه ای دوره ابتدایی در کشورهای ایران، کانادا، استرالیا و ژاپن، برنامه ریزی جهت بهبود برنامه درسی تربیت معلم در ایران جهت آموزش های حرفه ای لازم و ضروری می باشد.
پدیدارشناسی معنای شغل معلمی در گستره سبک زندگی: مطالعه موردی دبیران زن مقطع متوسطه اول ناحیه دو شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
55 - 74
حوزههای تخصصی:
یکی از شئون وسیع سبک زندگی، سبک زندگی مشاغل است که بر اساس بینش ها و ارزش های صاحبانشان شکل می گیرد و در رفتارشان نشان داده می شود. با توجه به خلأ پژوهش درباره نگرش معلمان به شغل خود، این پژوهش معنای شغل معلمی را بررسی کرده است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسیمعنای شغل معلمی را از نگاه ده دبیر زن مقطع متوسطه اول ناحیه دو شهر قم بررسی کرده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. جمع آوری داده ها با کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته و لحاظ کردن معیار اشباع صورت گرفت. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها به پدیدارشدن سه معنا از شغل معلمی در قالب سه سازه عاطفی، ارتباطی و معنوی انجامید. مقوله محوری «رضایتمندی» ذیل سازه عاطفی، مقوله محوری «اجتماعی بودن در کار» ذیل سازه ارتباطی و مفهوم مرکزی «قداست و تعالی جویی» ذیل سازه معنوی قرار گرفت. پدیده مرکزی برآمده از داده ها در سه سازه مذکور، «مفهوم معلمی به مثابه امری مقدس» است که هر سه سازه را پوشش می دهد.
پیامدهای فرهنگی نوسازی در ایران (مورد مطالعه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی در ایران در دهه های اخیر رشد شتابان و پرسرعتی داشته و جامعه ی ایرانی با ملاک های گوناگون نو شده است و تهران از جنبه های مختلف نماد این نوسازی به حساب می آید. اما، آیا مردم تهران –به عنوان مدرن ترین شهر ایران- به لحاظ فرهنگی نیز مدرن (غربی) به حساب می آیند و یا هم چنان پای بند سنت ها هستند؟ در حالی که نظریات اولیه، نوسازی را با تغییرات فرهنگی همه جانبه و شکل گیری ارزش های مدرن بجای ارزش های سنتی همراه و ممکن می دانستند، در برابر، برخی نظریات جدیدتر به بسترسازی سنت ها برای نوسازی باور دارند. در این دسته کسانی قرار دارند که نوسازی را عامل فعال شدن بومی گرایی می دانند. دسته سوم نظریات معتقد به ترکیبی شدن فرهنگ ها در مواجهه با نوسازی هستند. نظریات مورد نظر اغلب سرنوشت یکپارچه برای جوامع و فرهنگ های در معرض نوسازی قائلند؛ اما، این تحقیق معتقد است می توان هر سه واکنش پیش گفته به نوسازی را درون یک جامعه مشاهده کرد. یعنی در نتیجه ی نوسازی در تهران تغییرات فرهنگی موجب شکل گیری ارزش های مدرن و ارزش های ترکیبی (در کنار ارزش های بومی-سنتی) شده است. تحلیل داده ها تحقیق –که با روش پیمایش انجام گرفت- نیز نشان داد هر سه گرایش فوق الاشاره (مدرن، ترکیبی و بومی-سنتی) به میزان متفاوت در تهران قابل مشاهده اند.
ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
302 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، محیط پژوهش شامل منابع دست اول، بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات بهزیستی و مقالات خارجی در فاصله زمانی سال های (2024 تا 2000) و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های (1403- 1398) نمایه شده است. ابزار مصاحبه، اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده در این قسمت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. پس از دسته بندی 128 سؤال اولیه، روایی محتوایی آن ها با دو روش کیفی (نظر 10 نفر از متخصصان) و کمی (بررسی میزان توافق هر سؤال با استفاده از ضریب روایی – محتوایی CVR) انجام شد. بعضی سؤالات که روایی آن ها پایین بود حذف شد با استفاده از ضریب هولستی، پایایی پرسشنامه 90% برآورده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی نشان داد، متغیرهای توازن سازمانی با 4 مؤلفه بهزیستی، ارتباطات با دو مؤلفه، بهزیستی افراد با دو مؤلفه، بهزیستی رهبری با سه مؤلفه، بهزیستی ساختار سازمانی با چهار مؤلفه، بهزیستی محیطی با دو مؤلفه، پویایی سازمانی با پنج مؤلفه، خود مراقبتی با دو مؤلفه، برند سازمانی با چهار مؤلفه، معناگرایی با سه مؤلفه، عوامل تشکیل دهنده بهزیستی سازمانی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش بهزیستی در پیشبرد اهداف آموزشی دانشگاه ها و هدایت افراد توانمند به بازار کار و جامعه و اهمیت کیفیت زندگی انسان ها در عصر نوین ملاک های پیشنهادشده در مدل پیشنهادی می تواند یکی از راه های بهبود وضعیت دانشگاه های ما باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش-تعهد و واقعیت درمانی بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در زنان دارای دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
128 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش-تعهد و واقعیت درمانی بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در زنان دارای دلزدگی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر با نمره 73 و بالاتر در پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز(2003) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان پذیرش/تعهد و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای واقعیت درمانی قرار گرفتند. از مقیاس دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی سندبرگ و همکاران(2012) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر رفتار دلبستگی در روابط زناشویی داشته است(05/0>P).
زمان به عنوان شاخص فقر: مطالعه فقر زمانی جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر زمانی علیرغم اهمیت ذاتی و پیامدهایی که برای سلامت و بهره وری افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه دارد، در مطالعات داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و شناختی در این زمینه در سطح ملی وجود ندارد. در این مطالعه، با بهره گیری از داده های سه دوره پیمایش گذران وقت مناطق شهری ایران (سال های 88-1387، 94-1393 و 99-1398)، شاخص فقر فوستر گریر و توربک (FGT) برمبنای مقدار زمان اختصاص داده شده به فعالیت های شغلی (دستمزدی) و خانگی (غیردستمزدی) محاسبه شد تا به این سؤالات پاسخ داده شود: شیوع فقر زمانی چقدر است؟ شیوع این پدیده تا چه حد در طول زمان تغییر کرده است؟ تا چه حد تفاوت های جنسی و سنی در این پدیده مشاهده می شود؟ یافته های مقاله حاکی از آن بود که فقر زمانی در مناطق شهری ایران پدیده ای عمدتاً مردانه است که این یافته بر اساس مطالعات پیشین با وضعیت سایر جوامع همخوانی ندارد. همچنین بیشترین شیوع و شکاف فقر زمانی در سنین میانسالی (59-40 سال) مشاهده شد که همسو با نتایج تحقیقات گذشته است. مقادیر ناچیز شاخص مجذور شکاف فقر زمانی بیانگر شیوع بسیار کم فقر زمانی شدید در مناطق شهری کشور بود. شیوع بیشتر فقر زمانی شدید بین مردان نشان می دهد که به طور کلی فعالیت های شغلی نسبت به فعالیت های خانگی تأثیر بیشتری در تجربیه فقر زمانی دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی رابطه فقر اقتصادی و فقر زمانی، تبیین فقر زمانی با استفاده از رویکرد تلاقی و توجه به چندبُعدی بودن تعیین کننده های آن و مقایسه الگوها و تعیین کننده های این پدیده در مناطق شهری و روستایی به درک عمیق تر پدیده فقر و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای محو آن کمک کنند.
اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان استان قم (مدل سازی بر اساس معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
343 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به جهت بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.
روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و روش مور استفاده توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه 212 نفر بود که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار25 SPSS و AMOS26صورت پذیرفت.
یافته ها: بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی (59/0r=)و رضایت از زندگی(47/0r=) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد(45/0r=). یافته های تحلیل مسیر نیز میانجی گری کیفیت تجربه زیبایی شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی را تایید می کند.
نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت هوش معنوی و کیفیت تجربه زیبایی شناختی از متغیرهای مهم در رضایت از زندگی معلمان هستند.
زمینه های آمیختگی سبک زندگی اسلامی و ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آموزه های هر دین، از جمله اسلام، و فرهنگ هر جامعه بیانگر بایدها و نبایدهایی برای سبک زندگی است. چه عواملی سبب می شوند که سبک زندگی دینی در یک جامعه مثل ایران متنوع و متکثر باشد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش استنطاق منابع دینی و اسناد ملی استفاده شده است، یعنی فرایندی پرسشگرایانه از گام های برقراری ارتباط بین نظریه های سبک زندگی و موضوع مقاله؛ نظریه های سبک زندگی پرسشگرند و این مقاله پاسخگو است. هدف این مقاله رسیدن از چیزی معلوم به چیزی نامعلوم است که به آن استنطاق منابع و اسناد اطلاق می شود. نتیجه اینکه سبک زندگی دینی در شرایط زمینه ای خاص و متنوع، متکثر خواهد بود. تفاوت و اختلاف شرایط زمینه ای (شخصیتی، طبیعی و ساختاری) سبب تفاوت سبک های زندگی می شود. آموزه های متافیزیکی، اخلاقی و شریعت اسلامی بُعد اسلامی سبک زندگی اسلامی - ایرانی را برآورده می کند و شرایط زمینه ای (شخصیت، شرایط محیطی و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی) بُعد ایرانی آن را.
مردم نگاری شبکه ای نظام سلیقه ای نفوذداران مهاجر افغانستانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
صنعت تأثیرگذاری مجازی و خرده فرهنگ های مرتبط با آن به عنوان پدیده ای نوظهور در فرهنگ دیجیتال، توجه پژوهشگران را جلب کرده است. این خرده فرهنگ، به دلیل ماهیت پادگفتمانی خود، عادت های فرهنگی را تغییر داده و منازعات عقیدتی را تشدید می کند. پژوهش حاضر به بررسی اثرافکن ها مهاجر افغانستانی به عنوان مقوله ای فرهنگی-اقتصادی می پردازد و فنون تأثیرگذاری آنان را بر اساس نظریه «مدیریت تأثیرگذاری» و «تحلیل نمایشی» تحلیل می کند. برای این منظور، 40 اثرافکن مهاجر افغانستانی عمدتا خانم که در فضای اینستاگرام فعال هستند، انتخاب شده اند. در این مقاله، با نت نگاریِ داده های بصری (تصاویر، استوری ها و ایموجی ها) و متنی (کامنت ها و پست ها)، از خلال یک گونه شناسی هشت وضعیتی، نشان داده می شود که اثرافکن ها چگونه برای کسب درآمد، سلیقه مخاطبان را دستکاری می کنند و با ایجاد میل به مصرف تظاهری نزد دنبال کنندگان، به کالایی سازی حیات شخصی خود می پردازند.
ظهور امر روزمره در عکس های دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چه چیز ارزش عکاسی و تصویرگری دارد و چه چیز ندارد مسئله ای به سادگیِ انتخاب یک عکاس یا نقاش نیست. نظام های نظریه پردازی متعدد در حوزهٔ نظامات تصویری (اعم از عکاسی و نقاشی) نشان می دهند تصویر کردن یک چیز و ارزشمند شدنِ آن برای به تصویر کشیدن یک پدیدهٔ تاریخی است و در یک بستر گفتمانی خاص معنا دارد. مقاله حاضر قصد دارد امر روزمره را در نخستین عکس های تاریخ عکاسی ایران مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با تمرکز بر مجموعه آلبوم های عکس به جای مانده از عکس های دوران ناصری و مظفری تلاش شد یک دسته بندی از نظامات بازنمایی و شیوه های ظهور زندگیِ روزمره در عکس ها ارائه شود. با تأکید بر روش نشانه شناسی و با تمرکز بر مسئلهٔ زمان-مکان، استعلایی و پیش پا افتاده تلاش شد که الگوهای رؤیت پذیری و رؤیت ناپذیری زندگیِ روزمره در عکس ها بررسی شود. بدین ترتیب، این عکس ها در شش گروه دسته بندی شدند: مکان های استعلایی، عکاسی از طبیعت، مکان های غیر والا، شمایل نگاری بی مکان-بی زمان، اروتیسیزمِ اگزوتیک، و زندگیِ روزمره. نسبت هر یک از این دسته ها با شیوهٔ ظهور زندگیِ روزمره مورد بحث قرار گرفت و با تمرکز بر زندگیِ روزمره، برخی از عکس های سرنمون این دسته ها مورد تحلیل قرار گرفت.
The Impact of Educational Excellence Model Components on the Development of Human Resources in Zahedan's Education Organization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
133 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose: This article aims to investigate the impact of strategic human resources management (SHRM) on organizational excellence across various sectors.
Methodology: This study, aimed at practical application, employs a descriptive-survey research design for information gathering, situating it within the quantitative descriptive-analytical category. The statistical population consists of managers, deputy managers, and employees of the Zahedan Education Organization, totaling 1929 individuals. The sample size was determined to be 320 participants based on the Krejcie and Morgan table, considering the total population number. A stratified random sampling method, organized by educational region, was utilized for selecting the sample. For research question exploration and data analysis, both descriptive and inferential statistical methods were applied using the SPSS 23 and Amos software programs.
Findings: The SEM analysis demonstrated all paths to be significantly accepted, with p-values ranging from <0.001 to 0.003, indicating strong statistical support for the hypothesized relationships. This evidences a robust model that accurately captures the dynamics and influences within the organization, providing a solid foundation for strategic planning and implementation.
Conclusion: Strategic HRM is pivotal in achieving organizational excellence, necessitating a holistic and strategic approach to managing human resources. Organizations that effectively integrate SHRM practices within their strategic planning processes can enhance performance, adaptability, and resilience, achieving a sustainable competitive advantage. Future research should explore the dynamic interactions between SHRM practices and emerging global challenges to further understand HRM's evolving role.
Structural Modeling of School Managers' Competencies as a Driver for Sustainable Development(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
124 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study focused on the structural modeling of competencies of high school managers in Tehran as a driver for sustainable development.
Methodology: From the perspective of its objective, this research is developmental-applied, and in terms of data collection, given the nature of the study, it is descriptive-survey. The statistical population in the quantitative section includes high school managers from districts 2, 5, 6, and 8 in Tehran, who have experience in managing high schools and are active in executive and research activities in the field of education. Therefore, the sample size for the forthcoming research is 384 individuals, for which 384 questionnaires were used for data analysis. To measure the research variables, questionnaires by Shamsudin & Chutipattana (2012) and Wayla & Tolud (2021) were utilized. The reliability of the questionnaire was calculated based on Cronbach's alpha, and the validity of the questionnaire was based on confirmatory factor analysis. In the present research, the structural equation modeling method was used for data analysis. The software used for data analysis were SPSS-22 and SMARTPLS-4.
Findings: According to the research findings, the professional competency model of school managers includes competency enablers, management competencies, ethics and professional behavior competencies, manager development, social indicators of managers, the establishment of work groups to enhance performance and green competency, attitudinal competencies, knowledge competencies, educational competencies, commercialization of knowledge-skills and technology competencies, hardworking spirit, consumption pattern modification, and participation in development towards national authority, which lead to the realization of results such as a hardworking spirit, consumption pattern modification, and participation in development.
Conclusion: The professional competency model of school managers in high schools, with the expansion of professional competency, can assist managers and planners of educational systems in improving educational and training conditions.
نقش مراسم های آیینی در شکل گیری فضاهای تاریخی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
137-165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مراسم آیینی محرم و صفر در شکل گیری فضاهای تاریخی شهر اردبیل می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی است. شهر اردبیل از دیرباز به عنوان مهد تشیع مورد توجه بوده و از دوره صفوی به لحاظ مراسم های آیینی محرم و صفر از مراکز مهم برگزاری چنین مراسمی به شمار می رود. بررسی و تحلیل های انجام گرفته حاکی از آن است که دو مؤلفه "مسیرهای حرکتی" و "نقاط عطف" در مراسم آیینی محرم و صفر بر شکل گیری سازمان فضایی شهر اردبیل تاثیرگذار بوده اند. مسیر حرکت دسته های عزاداری به صورت پایدار در طول سال های مختلف منطبق بر مسیرهایی است که در استخوان بندی و ساخت اصلی بافت تاریخی شهر اردبیل جای دارند و توسعه و گسترش شهر در طول زمان در اطراف آن واقع شده است. همچنین مسیر حرکت دسته های عزاداری در ارتباط با فضاهای مهم و هویت بخش شهر، و نقاط اصلی و کانونی شهر همچون مسجد عالی قاپو (دروازه)، سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) و بازار تاریخی شهر اردبیل پدید آمده اند. نتایج این تحلیل ها در کنار هم نشان دهنده نقش مهم و شاخص مراسم آیینی محرم و صفر در انسجام کالبدی– فضایی بخش تاریخی شهر اردبیل می باشد.
سنتز پژوهی عوامل مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها در حین مسابقات: رویکرد آمیخته متوالی (فراترکیب – دیمتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، سنتز پژوهی و تحلیل روابط ساختارهای علی – معلولی مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها بود. پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شد. شناسایی عوامل مدنظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آ نها با تکنیک دیمتل انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی – تحقیقاتی برای تحقیقات مرتبط منتشر شده در بازه زمانی سال های 2005 تا 2021 بررسی شد. این سنتز پژوهی از پیشینه آشفتگی اجتماعی، تعداد 3113 سند مرتبط را شناسایی کرد که طی فرآیندهای استاندارد غربال گری، 59 سند با گذراندن فرآیندهای ارزیابی کیفیت، تحلیل و بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد 15 ساختار مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها، در حین مسابقات وجود دارد که از این 15 عامل، هفت عامل، یعنی استدلال قیاسی، وابستگی تیم ها به قومیت ها، وجودنداشتن شایسته سالاری، عوامل اثرگذار بیرونی، سیاست زدگی ورزش، قانون گذاری ضعیف و نبود ساختمندهای ضروری، جزء ساختارهای علی در بروز آشفتگی در ورزشگاه ها هستند و هفت عامل دیگر، یعنی خصوصیات فردی، توزیع ناعادلانه منابع، فقر اقتصادی، تفکر برد- باخت، توافق نکردن بر ارزش ها، همکاری نکردن نهادها، تحولات جهانی و گذار فرهنگی، جزء ساختارهای معلولی در ایجاد آشفتگی در ورزشگاه ها در حین مسابقات به حساب می آیند.
تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
390 - 404
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال های 2021-2022 بود. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و حجم نمونه براساس نرم افزار Sample Power (350 نفر) در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه نگرش به جنس مخالف گلیک و فیسکه (1996)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس نظام ارزش ها شوارتز (2006) و مقیاس نگرش به عشق هندریک و هندریک (1986) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود. بررسی نتایج براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج مسیر غیرمستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با نقش میانجیگری جزئی نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان به دلیل گرایش به ارتباط با جنس مخالف وارد رابطه ای ناسالم می شوند. اما به دلیل وابستگی شدید، مشکلات را نمی پذیرند و قبول نمی کنند که این رابطه به ضررشان است. خانواده به عنوان یک نقش کلیدی در بسیاری از ابعاد زندگی و به خصوص نحوه ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان موثر است. شناخت نوع سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق در نوجوانان بر مبنای درک متقابل نیازهای آنان می تواند پیش بینی کننده نگرش به جنس مخالف در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
آداب و سبک رفتاری کارکنان در سازمان ها از منظر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
117 - 142
حوزههای تخصصی:
سازمان ها اداره کننده امور جامعه هستند و کارکنان نیروی محرکه سازمان ها. متفکران سازمان با استفاده از ابزارهای مختلف، مانند ساختار سازمانی و قوانین و مقررات، درصددند که اداره سازمان ها را تسهیل بخشند. اخلاق حرفه ای در چند دهه گذشته برای بهبود روابط کارکنان، در جایگاهی فراتر از ساختارها و قوانین در سازمان به کار گرفته شد و تأثیری سودمند داشت. اگر آداب را رعایت ظواهر رفتار و سبک ظاهری متناسب با عرف جامعه بدانیم، می توان با به کارگیری آن در سازمان، زیست سازمانی را بهبود بخشید، روابط همدلانه بین کارکنان ایجاد کرد و روابط سازمان با ارباب رجوع را با کمترین هزینه آسان تر ساخت. نوآوری این مقاله این است که توانسته بر اساس یک مطالعه موردی و تحلیل آن با سبک زندگی اسلامی، ابعاد سبک زندگی رفتاری کارکنان را شناسایی و به صورت کاربردی معرفی کند. این مطالعه بر اساس جمع آوری داده ها به شیوه نظرخواهی و روش تحلیل محتوا تلاش کرده است که ابعاد فردی، شغلی و سازمانی آداب کارکنان را تحلیل و با نگاه اسلامی، زمینه توجه مدیران را به آن جلب کند. در بُعد فردی آداب خیرخواهی برای ارباب رجوع، سبک پوشش، سبک گفتار و سبک تماس بررسی شده است. در بُعد شغلی به آداب رازداری، حساسیت کاری و تحمل سخن دیگران توجه شده است. در بُعد سازمانی نیز آداب رعایت حریم شخصی، وقت شناسی، ارتباطات سودمند و تعامل سلسله مراتبی مطرح شده است. هر یک از این آداب با تکیه به منابع اسلامی و یافته های دانش مدیریت شناسایی شده است.
مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زندگی روزمرهٔ زنان مرفه شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مصرف کالاهای لاکچری، و این که چرا مصرف کنندگان به مصرف کالاهای لاکچری روی می آورند، موضوع پژوهش از منظر رشته های مختلف بوده است. هدف اصلی این مقاله کندوکاوی کیفی، به شیوهٔ نظریهٔ زمینه ای، در شیوه های مصرف نمایشی کالاهای لاکچری در زنان اقشار مرفه در شهر سنندج است. با 21 نفر از زنان اقشار مرفه سنندج در سه محلهٔ «شالمان»، «صفری» و «مبارک آباد» مصاحبه عمیق فردی به عمل آمد. داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری تحلیل و در قالب پنج مقولهٔ شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند. مقولهٔ هسته برساخت و نمایش نوعی زنانگیِ فرادست است که به گواهی داده ها تماماً از فرایند مصرف لاکچری تغذیه می کند. زنان مرفه با اتخاذ دو طیف راهبرد هم در جهت برساخت نوعی زنانگی شبه اشرافی و هم بازتولید منزلت فرادست شان نسبت به زنان دیگر اقشار اجتماعی دست به مصرف لاکچری می پردازند. مصرف کالاهای لاکچری، در زندگی آن ها پیامدهایی دارد که غالباً از جنس تقویت خصایل شبه اشرافی نظیر تفاخر، فضل فروشی، نجیب نمایی، ادعای اصالت و افتخار به تبار خانوادگی است. آن ها به دیگران القابی مثل نوکیسه و نااصیل می دهند. با دیگران روابط درون گروهی محدود دارند، اغلب در معاشرت های خانوادگی شان گزینشی و محتاطانه عمل می کنند و نوعی خودانگارهٔ زنانهٔ دیگری پرهیز دارند. آن ها درست به مانند زنان نجیب دربارهای اشرافی هنوز دنیا را به «ما» و «آن ها» تقسیم می کنند. «آن ها» همان دیگران فرودست اند و «ما» نیز نوعی خودِ زنانهٔ متناسب با منش اشرافی است.