فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۱٬۱۶۰ مورد.
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۴۰-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان زایی می توان نتیجه گرفت که روند بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
تحلیل همدید شدیدترین سیلاب حوضه کرخه (سیلاب 12 فروردین 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین بلایای طبیعی، سیلاب بیشترین تلفات انسانی را در بر می گیرد. آسیب های اقتصادی سیلاب در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر بوده و رخداد آن خصوصا در ماه های سرد سال در غرب کشور بسیار زیاد است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سینوپتیک شدیدترین سیلاب تاریخی رخ داده شده(12 فروردین 1398) در حوضه کرخه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و رویکرد آن محیطی به گردشی است. تحلیل سامانه های همدید سیلاب های بزرگ مانند سیلاب 12 فروردین 1398 نشان می دهد که وجود سامانه های پرفشار غرب اروپا، دریا سیاه، شرق خزر و کم فشار شمال دریای سرخ، شرق مدیترانه هماهنگ با سامانه های پرارتفاع غرب اروپا، کم ارتفاع شرق مدیترانه همراه با افت دما حدود 50 درجه سلسیوس( دما در سطح دریا در شرق مدیترانه و دریای سرخ حدود 25 درجه و در تراز میانی جو 25- درجه سلسیوس) همچنین فرا رفت رطوبت از مناطق دریای عرب، شمال اقیانوس هند، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس و همراه با ریزش هوای سرد عرض های میانی بر روی منطقه و استقرار رودباد قطبی(هسته ای آن تا 70 متر) و استقرار بخش جلوی رودباد و منطقه چرخندگی مثبت بر روی منطقه ساختار سامانه های همدید موجد سیلاب منطقه را نشان می دهد.
مولفه های اثرگذار بر شکل گیری اکولوژی سیاسی آب براساس طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق شرق و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
127 - 150
حوزه های تخصصی:
اکولوژی سیاسی آب برابعاد سیاسی، اجتماعی واقتصادی مدیریت منابع آب دریک زمینه اکولوژیکی گسترده تر تمرکز دارد وبه بررسی این موضوع می پردازد که چگونه پویایی های سیاسی وقدرت برتوزیع، دسترسی وکنترل منابع آب تأثیر می گذارد. فقر و کمبود منابع آبی در مناطق مرکزی و شرق ایران موجب شده دولت ها برای غلبه بر این کمبود و افزایش تقاضای آب به انتقال آب ازدریای عمان و خلیج فارس اقدام کنند. این پژوهش باشیوه توصیفی تحلیلی به دنبال شناسایی مولفه های اثرگذار ازمنظر اکولوژی سیاسی دراین طرح انتقال آب است. نتایج تحقیق نشان می دهد چشم اندازهای رویکرد اکولوژی سیاسی آب درایران مبتنی بر ملاحظات قدرت برای جستجوی فصل مشترک بین آب، زیرساخت ها وقاعده سیاسی است؛ و اینکه تصمیم گیری چه کسانی به سیستم های آب شکل می دهد، وچگونه اقدامات تاریخی، فرهنگی واجتماعی - اقتصادی منجر به حفظ توزیع نابرابر آب درایران شده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد مهم ترین مولفه های موثر ازنظر اکولوژی سیاسی آب دراین طرح عبارتنداز: تغییر اقلیم، مکان یابی نادرست صنایع آب بر درمناطق خشک وکم آب، سلطه نگاه خودکفامحوری دربخش کشاورزی، بی توجهی قانونگذاران و مدیران نسبت به استخراج ومصرف بیش از اندازه ازمنابع آب سطحی و زیرزمینی، حاکمیت تفکر ایجاد سازه های آبی، نقش نمایندگان مجلس درانتقال آب بین حوضه ای و بین استانی، فرایندنادرست و زیانبار تصمیم گیری، دولتی بودن مالکیت آب وناکارآیی سیستم اقتصادی آب، خصوصی سازی مدیریت آب و پیامدهای آن برای عدالت ودسترسی وسیاست های نادرست توسعه در ایران. از این رو،روابط قدرت باایجاد تناقضات وتنش ها درارتباط با منابع آب این منطقه، به بروز رقابت شدیدی در زمینه توزیع واستفاده ازاین منابع دامن زده است.
باز سازی برف مرزهای دائمی کواترنر پایانی در در ارتفاعات گرین در زاگرس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
151 - 171
حوزه های تخصصی:
بازسازی برف مرزهای دیرینه در مناطق کوهستانی ایران یکی از راهکارهای مهم جهت بررسی تحولات ژئومورفولوژی اقلیمی گذشته می باشد. در این میان شناسایی دقیق آثار یخچالی و حدود گسترش آنها در نواحی کوهستانی ایران بهترین کلید برای مرزبندی های مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، بازسازی ارتفاع مرز برف های (ELA) کواترنر پایانی در ارتفاعات گرین واقع در زاگرس میانی است. برای بازسازی ELA، از پایگاه رقومی داده ها، تکنیک های ژئوماتیک، بازدیدهای مکرر میدانی و شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله، مورن های پایانی استفاده شده است. برای تعیین ارتفاع مورن ها و تعیین موقعیت آنها از دستگاه GPS استفاده گردید و با استفاده از روش های هوفر، لویس و کف سیرک پورتر محاسبات بازسازی انجام شده است. پس از تهیه لایه های مختلف مورد نیاز، در نهایت نقشه ژئومورفولوژی منطقه ترسیم و مکان دقیق مورن ها بر روی آن مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که بر اساس آمار اقلیمی میزان ELA زمان حال حاضر در ارتفاع 4577 متری بازسازی شده است. ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های شمالی ارتفاعات گرین با روش هوفر و لویز به ترتیب 2531 متر و 2739 متر برآورد گردید. همچنین ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های جنوبی این ارتفاعات با روش هوفر و لویز به ترتیب 2795 متر و 2847 متر برآورد گردید. لازم به یاداوری است بر اساس روش کف سیرک پورتر ELA در ارتفاعات گرین در ارتفاع 2780 متری قرار دارد. به طور کلی در استیلای دوره های سرد کواترنری دامنه های شمالی ارتفاعات گرین از شدت یخچال زایی بیشتری برخوردار بوده است و غنی از شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله یخرفت ها و سیرک های یخچالی می باشد.
طبقه بندی تصاویر ابرطیفی با استفاده از ترکیب ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی و فرکتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر استفاده از تصاویر ابرطیفی به دلیل غنای بالای طیفی در زمینه های مختلف مطالعات زمین به خصوص در سنجش از دور بسیار افزایش یافته است. طبقه بندی این تصاویر به منظور استخراج اطلاعات از آنها همواره با چالش هایی مختلفی همچون چگونگی مدیرت ابعاد این داده ها و صحت کم طبقه بندی در هنگام وجود تعداد محدودی از نمونه های آموزشی همراه است. افرایش صحت طبقه بندی این تصاویر با هدف مطالعات دقیق پدیده ها و تغییرات سطح زمین همواره از موضوعات مورد مطالعه جامعه علمی سنجش از دور بوده است. در سال های اخیر استفاده از ویژگی های مکانی به منظور افزایش صحت طبقه بندی تصاویر ابرطیفی بسیار رایج شده است. تاکنون روش های مختلفی برای طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی معرفی شده است و پژوهش های مربوطه در راستای معرفی روش هایی با ساختار ساده تر و صحت بالاتر نیز در جریان است. به دلیل وجود رابطه های پیچیده میان باندهای مختلف تصویر ابرطیفی با الهام از پژوهش های موجود در شاخه بینایی ماشین در این پژوهش روشی توسعه داده شده است که می تواند روابط پیچیده میان ویژگی های طیفی و مکانی در یک تصویر ابرطیفی را مدل سازی کند. هدف اصلی این مقاله ارائه روشی جدید و کارا مبتنی بر ترکیب ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی و فرکتالی به منظور تولید ویژگی برای طبقه بندی تصاویر ابرطیفی است.
مواد و روش ها: به منظور طبقه بندی تصاویر ابرطیفی در پژوهش حاضر ابتدا یک مرحله کاهش بعد بر روی تصویر ابرطیفی انجام می شود. در مرحله بعد ویژگی های مکانی مبتنی بر بعد فرکتال جهت دار تولید می شوند و مجدداً این ویژگی ها کاهش بعد پیدا می کنند. در مرحله بعد ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار از هر دو دسته ویژگی های طیفی و فرکتالی تولید می شوند. این ویژگی های ثانویه وابستگی های محلی غیرخطی میان ویژگی های طیفی و فرکتالی را که در روش های پیشین طبقه بندی مورد توجه نبوده است، در فرایند تولید ویژگی لحاظ می کنند که در نهایت سبب افزایش صحت طبقه بندی می شوند. سپس این دو دسته بردار ویژگی جدید برای هر پیکسل با هم الصاق می شود و یک بردار غنی از اطلاعات طیفی– مکانی را تشکیل می دهد. در نهایت به منظور تعیین برچسب هر پیکسل، بردار ویژگی حاصل از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی می شود. آزمایش های این پژوهش بر دو تصویر مرجع ابرطیفی واقعی ایندین پاین و دانشگاه پاویا انجام شده است.
نتایج و بحث: تحلیل نتایج نشان می دهد که روش پیشنهادی با در نظر گرفتن ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی– فرکتالی موجب افزایش 20 و 18 درصدی صحت طبقه بندی در مقایسه با طبقه بندی با ویژگی های طیفی تنها به ترتیب در تصاویر ایندین پاین و دانشگاه پاویا شده است. این نتیجه تأیید می کند که در نظر گرفتن اطلاعات مکانی به طور مؤثر سبب افزایش چشمگیر صحت طبقه بندی حتی زمانی که نمونه های آموزشی اندکی در دسترس باشد، می شود. همچنین رویکرد پیشنهادی این پژوهش در مقایسه با چندین پژوهش دیگر در این حوزه به صحت های بالاتری رسیده است.
نتیجه گیری: عملکرد بهتر روش پیشنهادی در مقایسه با دیگر روش های رقیب به دلیل در نظر گرفتن وابستگی های محلی غیرخطی میان ویژگی های طیفی و فرکتالی است که تاکنون در پژوهش های پیشین مورد توجه نبوده است. در پژوهش های آتی در نظر داریم که رویکرد پیشنهادی را درگام اول از نظر زمانی و در گام بعدی با در نظر گرفتن تعداد بیشتری از ویزگی های مبتنی بر هندسه فرکتال از نظر صحت بهبود دهیم.
The Fishermen Conflicts Management as Results of Illegal Fishing in Coastal Waters of Meranti Island(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
186 - 211
حوزه های تخصصی:
Illegal fishing is one of the biggest problems currently being faced from various existing marine and fishery activity problems. The fishing ground in other countries has started to run out, while the abundance of fish in the Indonesian seas makes foreign fishermen tempted to exploit fish in the Indonesian sea illegally, especially in the areas around the coast of Riau province, for example, in the Kabupaten of Meranti. This research with the systematic literature review method attempted to analyze how Indonesia's strategies and policies are in maintaining the defense of the border areas to prevent illegal fishing in the coastal waters of Riau Province in a sustainable manner using a systems approach. The results of the study stated that the occurrence of illegal fishing is also triggered by the need and demand for certain fish stocks that have high economic value, especially those consumed by visitors of expensive restaurants overseas.
بررسی کیفیت مدل رقومی ارتفاعی تهیه شده از تصاویر سنتینل -1 برای استخراج آبراهه ها: مطالعه تطبیقی در حوضه آبخیز تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مورفومتری یک حوضه آبخیز نقش بسیار مهمی در ساختار زمین دارد. روش های سنجش از دور ابزار مناسبی برای بررسی و استخراج شبکه آبراهه به شمار می آیند. یکی از روش های رایج برای استخراج شبکه آبراهه و بررسی مورفومتری حوضه آبخیز بهره گیری از مدل های رقومی ارتفاعی با قدرت تفکیک مکانی زیاد است. هدف از این پژوهش، استخراج شبکه آبراهه با استفاده از مدل های رقومی با قدرت تفکیک مکانی زیاد مانند آلوس و سنتینل -1 و مدل های رقومی با قدرت تفکیک مکانی متوسط مانند اس آر تی ام و تان دم ایکس است. به منظور تهیه مدل رقومی ارتفاعی سنتینل -1 از روش تداخل سنجی راداری استفاده شد. درنهایت، برای اعتبارسنجی دقت این مدل رقومی ارتفاعی از آلوس استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که مدل رقومی ارتفاعی تهیه شده از سنتینل -1 با داده مرجع در این پژوهش (آلوس) دارای همبستگی حدود 99/0 که نشان دهنده قابلیت زیاد این مدل رقومی ارتفاعی در استخراج شبکه آبراهه است. نتایج استخراج آبراهه حاکی از آن است که دو مدل رقومی ارتفاعی با قدرت تفکیک مکانی زیاد سنتینل -1 و آلوس هرکدام تعداد 9 شبکه آبراهه را استخراج کردند؛ در حالی که مدل های رقومی با قدرت تفکیک مکانی متوسط اس آر تی ام و تان دم ایکس به ترتیب توانستند فقط 7 و 6 شبکه آبراهه را استخراج کنند. بررسی ها در این پژوهش نشان دهنده آن است که برای بهبود کیفیت مدل رقومی ارتفاعی سنتینل -1 باید پارامترهای خط مبنا و همچنین اختلاف زمانی بین دو تصویر قدیم و جدید در تداخل سنجی راداری بسیار موردتوجه پژوهشگران قرار گیرد.
شناسایی چالش های شهروندی سالمندان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
955 - 975
حوزه های تخصصی:
سالمندی یکی از مسایل جدی سده چهاردهم شمسی ایران است. باتوجه به روند کنونی و پیش بینی های سازمانی، ایران در دوره سالمندی قرار داد و در یکی دو دهه اخیر وارد مرحله سالخوردگی خواهد شد. باتوجه به اثراتی منفی که سالمندی بر جوامع متحمل می گردد، لازم است تا در این خصوص چالش ها و موانع این قشر از جامعه برای حضور در شهرها شناسایی شود تا زمینه ای باشد برای برنامه ریزی به عنوان جامعه/شهر دوستدار سالمند. از همین رو و با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه در صدد شناسایی چالش های شهروندی سالمندان است. پژوهش حاضر از نوع اکتشافی بوده و جامعه آماری تحقیق را کارشناسان آشنا به موضوع تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، تعداد10 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری- تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین 23 عامل شناسایی شده اولیه، 14 عامل در محاسبه روایی محتوایی، ضریب CVR بالای 75/0 را کسب کرده و به عنوان چالش های شهروندی سالمندان شناخته شدند. دسته بندی چالش ها نشان داد که دو عامل استاندارد نبودن محیط زندگی و تبعیض در ارایه خدمات، کلیدی ترین چالش های شهروندی سالمندان است که برطرف نمودن آنها می تواند تاثیر زیادی در رفع نیازهای سالمندان و تحقق شهر دوستدار سالمندان داشته باشد.
شناسایی و تحلیل مهم ترین تأثیرات اقتصادی- اجتماعی پاندمی کووید-19 بر مناطق نمونه گردشگری، مطالعه موردی: سراب روانسر، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا و تبدیل آن به یک پاندمی، سیستم های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشورهای دنیا را تحت تأثیر خود قرار داد. صنعت گردشگری، از جمله بخش هایی بود که به صورت مستقیم تحت تأثیر این پاندمی قرار گرفت و به تبع آن، افرادی که در این صنعت مشغول به فعالیت بودند، به لحاظ اقتصادی و اجتماعی آسیب های متعددی بر آن ها تحمیل شد. هدف از مطالعه حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی است، شناسایی و تحلیل مهم ترین آثار اقتصادی اجتماعی پاندمی کووید-19 بر فعالان عرصه گردشگری منطقه نمونه گردشگری سراب روانسر واقع در استان کرمانشاه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خانوارهای موجود در شهر روانسر که در محدوده سراب روانسر به فعالیت های خدماتی اقتصادی می پردازند، در بر می-گیرد. در این مطالعه جهت دستیابی به نمونه ای مطلوب و متناسب با اهداف مطالعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده ی در دسترس و جهت تعیین تعداد نمونه فرمول اصلاح شده ی کوکران بهره گرفته شد (161 = n). ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت صوری و با استفاده از نظرات کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده آلفای کرونباخ تأیید شد. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وSmart PLS انجام شده است. مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، متغیر اضطراب ناشی از کرونا بر متغیرهای مورد بررسی تأثیر معنی داری داشته به طوری که بر متغیرهای اقتصادی (با ضریب تأثیر 383/0) و اجتماعی (با ضریب تأثیر 509/0) دارای تأثیر معنی داری بوده است. همچنین، متغیر عوامل اقتصادی تأثیرگرفته از ویروس کرونا نیز با ضریب تأثیر 137/0 به صورت معنی داری بر عوامل اجتماعی اثرگذار است.
تحلیل زمانی-مکانی روند دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
486 - 504
حوزه های تخصصی:
نوسانات دید افقی نمایانگر تغییرات کیفیت هواست. با هدف مطالعه روند تغییرات دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب کشور؛ داده های ساعتی دیدافقی دیدبانی شده در 27 ایستگاه منتخب در بازه زمانی 1985 تا 2020 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. بعد از غربالگری و انتخاب سری داده های مطمئن، ضریب خاموشی اتمسفر با استفاده از رابطه کشمایدر محاسبه شد. برای روندیابی دید افقی از آماره ridit، و برای ضریب خاموشی از روند خطی و آزمون من-کندال استفاده شد. جهت بررسی تغییرات درون گروهی دید افقی، 5 کلاسه کیفی دید تعیین شد و پراشیدگی درصد فراوانی هر کدام مطالعه شد. میانگین منطقه ای دید افقی (ضریب خاموشی) سالانه در دوره مورد مطالعه 11/4~ (0/173) کیلومتر محاسبه شد. بررسی پراشیدگی سالانه مقادیر ridit نشان داد بهبود و تضعیف دیدافقی متناسب با شرایط محیطی هر ایستگاه در دوره های زمانی متفاوتی مشاهده می شود بطوری که نمی توان دوره های هم زمان مشخصی برای منطقه مورد مطالعه تشخیص داد. با وجود حاکمیت رفتارهای متفاوت در درصد فراوانی کلاسه های کیفی دیدافقی در ایستگاه های مختلف؛ روند افزایشی دیدافقی اغلب از طریق کاهش درصد فراوانی دیدهای متوسط؛ افزایش دیدهای خوب و خیلی خوب و نهایتاً ثبات در دیدهای بد و خیلی بد شکل گرفته است. بیشترین (کمترین) ضریب خاموشی فصلی مربوط به زمستان (تابستان) با 0/179 (0/168) کیلومتر می باشد. انطباق کاملی بین تغییرات مقادیر ridit با ضریب خاموشی از لحاظ دوره های نوسانی و روند تغییرات و حتی پراکندگی مکانی با جهت عکس هم مشاهده شد. به طوری که بالاترین (پایین ترین) مقادیر ridit (ضریب خاموشی) در چند ایستگاه واقع در شمال منطقه مورد مطالعه بدست آمد. در 18 ایستگاه از 27 ایستگاه مورد مطالعه روند افزایشی (کاهشی) ridit (ضریب خاموشی) تشخیص داده شد که هر دو از روند افزایشی میدان دیدافقی در شمال غرب ایران حکایت دارد.
بررسی اثر افت آب های زیر زمینی بر فرونشست زمین مطالعه موردی: شهرستان چناران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
669 - 689
حوزه های تخصصی:
پدیده فرونشست زمین یکی از مخاطراتی است که در طی سال های اخیر در بسیاری از مناطق دشت های کشورمان رخ داده و معضلات زیادی را بدنبال داشته است. شناسایی مناطق در معرض فرونشست زمین و برآورد نرخ آن نقش مهمی در مدیریت کنترل این پدیده دارد. تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی در برآورد بوده و میزان فرونشست زمین با دقتی در محدوده میلی متر با استفاده از مشاهدات فاز را دارد. در این تحقیق به منظور پایش فرونشست اتفاق افتاده در شهرستان چناران به روش تداخل سنچی راداری از داده های ماهواره Sentinel 1A سال های 2017 تا 2021 استفاده شده است. در ادامه جهت یافتن علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1398-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 9 سانتی متر برای 2017-2018، برای دوره 2018-2019 حدود 10سانتی متر، 10 سانتی متر برای دوره 2019-2020 و 13 سانتی متر برای دوره 2020-2021 بدست آمد. نتایج مطالعات حاصل از تداخل سنجی راداری نشان داد، در طول دوره آماری در منطقه مورد مطالعه 42 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. سطح آب زیرزمینی در محدوده های دارای فرونشست زمین با افت همراه بوده است. به خصوص در روستاهای سید آباد، اخلمد، حاجی آباد ، چحچه، هاشم آباد کلاته شیخ ها و ...که بیشترین میزان افت سطح آب زیرزمینی را دارا می باشند و در پهنه خطر فرونشست زیاد هم قرار دارند. یکی از دلایل اصلی فرونشست زمین در منطقه مورد مطالعه، برداشت بی رویه از منابع آب سفره های زیرزمینی است.
تحلیل اثرات مشارکت مردمی و توسعه شهری بانه (مطالعه موردی شهر بانه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: حضور در محیط های اجتماعی و مشارکت شهروندان در شهرها، یکی از عوامل اصلی دستیابی به رشد اجتماعی در شهرها و در نهایت رسیدن به توسعه پایدار شهری می باشد. امروزه سیاست گذاران و مدیران شهری، جذب حداکثری مشارکت مردم را یکی از استراتژی های مدیریت خوب شهری برمی شمرند. با وجود تمامی تلاش های انجام گرفته در ایران، تاکنون فرآیند مشارکت به عنوان یک فرهنگ عمومی در اندیشه و عمل شهروندان، دارای جایگاه مناسبی نبوده است. با توجه به اهمیت و نقش مشارکت در توسعه شهری در این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین دو شاخص مذکور، در پی تبیین و ارزیابی دو شاخص مشارکت و توسعه شهری از دیدگاه شهروندان در شهر بانه و بررسی رابطه مشارکت و توسعه کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی بوده است.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار مشاهده میدانی و پرسشنامه نظرات شهروندان گردآوری و در محیط نرم افزار spss با آزمون های مختلف توصیفی و استنباطی ازجمله آزمون همبستگی پیرسون مورد تحقیق قرار گرفته است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نحقیق نشان داده است که ارزیابی شهروندان از دو شاخص مشارکت و توسعه شهری در سطح قابل قبولی نمی باشد. همچنین نتایج همبستگی دو شاخص مذکور نشان داد که رابطه معناداری در سطح 95 درصد بین دو شاخص مشارکت مردمی و توسعه شهری در تمامی زیرشاخص های مربوط به توسعه در شهر بانه وجود دارد.
تأثیر فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: محلّه شیرآباد زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
161 - 194
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی بالاخص در کشورهای در حال توسعه، یکی از پدیده های فراگیر اجتماعی در عصر حاضر به شمار می آید و نابرابری های اجتماعی، فقر، افزایش فساد و جرم و جنایت، بحران های زیست محیطی، اختلاف طبقاتی، نبود رفاه اجتماعی، مرگ و میر زودرس، بدمسکنی و بی مسکنی و اسکان غیر رسمی، از پیامدهای آن است. وجود این گونه نابرابری ها در شهرها و محله های محروم و حاشیه نشین، ازجمله محله شیر آیاد زاهدان، باعث ایجاد تضاد درجوامع و نهایتاً بروز رفتارهای خشونت آمیز می شود. از این رو؛ با بررسی فقر شهری و الگوهای رفتاری متأثر از آن، سعی در ترویج الگوهای رفتاری متجانس و باهویت شهروندان شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضع موجود فقر شهری و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری است. محدوده مورد مطالعه، محله شیرآباد زاهدان می باشد. پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس راهبرد پیمایش انجام شده است. ابتدا ادبیات و مبانی موضوع بررسی شد تا معیارها احصاء شوند. سپس با مراجعه به جامعه خبرگانی (100 نفر)، این معیارها در قالب مؤلفه های 6 گانه نهایی شد. در گام بعدی، در میدان و به روش مشاهده و مصاحبه، وضع موجود این معیارها مورد سنجش قرارگرفت. براساس سنجش وضع موجود و تحلیل نتایج آزمون تی تک، میانگین امتیاز هر شش مؤلفه از مقدار متوسط (3) به طور معنی داری بیشتر بود. بنابراین گزاره های پژوهش مورد تأیید قرارگرفت. به این معنی که شناسایی 6 مؤلفه و 40 معیار به وجود آورنده فقر شهری، در شکل گیری مدل نهایی پژوهش، مورد پذیرش و تأیید کارشناسان و متخصصان قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ در بررسی نقش فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان، مدل پیشنهادی می تواند بسیار کارآمد باشد. مؤلفه های فقر شهری که برالگوهای رفتاری تأثیرگذار هستند، براساس یافته های پژوهش شامل: مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، زیرساخت و خدمات پایه و زیست محیطی می باشند.
ترکیب رویکرد AHP با GIS برای انتخاب محل دفن نخاله های ساختمانی و تخریب (مطالعه موردی: شهرستان هفتکل، استان خوزستان)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
89 - 108
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع جمعیت و بالا رفتن نرخ شهرنشینی یکی از دغدغه های مقامات شهری برای مدیریت نخاله های ساختمانی و تخریب است. این پسماندهای جامد منجر به تخریب خاک، هوا و توده های آبی شده و خطرات جدی برای سلامتی انسان به همراه دارد. مطالعه حال حاضر بر روی ترکیب رویکرد مدل AHP با GIS جهت مکانیابی بهینه سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب در شهرستان هفتکل (استان خوزستان) تمرکز دارد. در این پژوهش به کمک نظر کارشناسان خبره، استفاده از 3 گروه معیار اصلی، 12 زیرمعیار و نیز بهره مندی از تحلیل سلسله مراتبی فرآیند مکانیابی صورت گرفت. به کمک نرم افزار Expert Choice مقایسه معیارهای اصلی و زیر معیارها انجام شد و از سه گروه معیار اصلی، معیار موفولوژیکی با وزن 443/0 بیشترین وزن و در بین زیر معیارها شیب (800/0)، زمینشناسی (293/0)، فاصله از چاههای آب زیرزمینی (293/0) و فاصله از راهها (411/0) بیشترین وزن را بدست آوردند. اعمال وزن های بدست آمده بر روی هرکدام از لایه های معیار در نرم افزار ArcGIS به کمک دستور Weighted Sum صورت گرفت و نتیجه نهایی این تحقیق نشان داد که 27229.79 هکتار از اراضی شهرستان هفتکل در محدوده خیلی مناسب جهت احداث سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب قرار دارد.
بررسی پتانسیل های طبیعی شهرک توریستی نمک آبرود برای توسعه اکوتوریسم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
149 - 162
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از منابع اصلی درآمد ملی کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای درحال توسعه را تشکیل می دهد. ایران نیز به لحاظ شرایط و ویژگی های اکولوژیکی متنوع توان بسیار بالایی در جذب توریست دارد. بطور خاص شهرک توریستی نمک آبرود به دلیل برخورداری از سه پهنه اکولوژیکی مهم (کوهپایه، جلگه و ساحل) در سال های اخیر به عنوان یک مقصد گردشگری جذاب پیشرفت زیادی داشته است. در این مطالعه توان اکولوژیکی شهرک نمک آبرود با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در هشت لایه شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، میزان بارش های سالیانه، فاصله از شبکه راه ها، میزان دمای سالانه، کاربری اراضی و حوضه های آبریز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد چهار لایه شیب اراضی، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا و میزان بارش سالانه در انتخاب و یافتن مکان های اکوتوریستی شهرک نمک آبرود دارای اهمیت بیشتری هستند. برهمین اساس، چهار ناحیه دارای اهمیت اکوتوریستی در شهرک با استفاده از روش مذکور شناسایی شد که در دو ناحیه شمال شرق و جنوب شرق به واسطه استفاده نادرست همچون اجرای طرح های گردشگری، تفریحی، مسکونی ناسازگار با حفاظت از مناطق اکوتوریستی، توان این مکان های پراهمیت به خطر افتاده است. در مقابل دو ناحیه شمال شرق و شمال غرب منطبق بر جنگل های ساحلی که هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته اند، دارای توان بالقوه مهمی در بخش اکوتوریستم خواهند بود. به همین ترتیب، بهره برداری از مناطق اکولوژیکی شایسته، نیازمند برنامه ریزی درست و تأکید بر رویکرد توسعه متعادل و متوازن است. .
تحلیل و سنجش ردپای اکولوژیکی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر موقعیت طبیعی (مورد مطالعه: بخش حٌمیل شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط زیست پدیده ای ثابت و مطلق است و توان اکولوژیکی محدودی برای استفاده انسان دارد. بنابراین ضروری است نحوه مصرف منابع طبیعی در دسترس مورد ارزیابی قرار گیرد. یکی از ابزارهای مناسب در این زمینه، شاخص ردپای اکولوژیکی است. در این راستا پژوهش حاضر با سنجش و اندازه گیری میزان ردپای سکونتگاه های روستایی بخش حٌمیل به تحلیل و ارزیابی پایداری اکولوژیکی این مناطق پرداخته است. پژوهش انجام گرفته به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. از روش اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. قلمرو مورد مطالعه، سکونتگاه های روستایی دارای سکنه بخش حمیل هستند که 17 روستای آن با روش سیستمی (تعداد خانوار، فاصله از شهر و موقعیت طبیعی) انتخاب شدند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 360 خانوار تعیین شد. اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری شاخص ردپای اکولوژیکی در پنج بخش مصرف (مسکن، غذا، حمل و نقل، زمین ساخته شده و کالاهای مصرفی) موشکافی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات موقعیت طبیعی بر میزان ردپا از تحلیل واریانس فاکتوریل و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سنجش ردپای اکولوژیکی منطقه نشان داد که از مجموع روستاهای مورد بررسی، 7/64 درصد معادل 11 روستا در شرایط ناپایدار و کسری اکولوژیکی قرار دارند. روستای کندهر دارای بیشترین کسری و روستای میان تنگ منصوری از بیشترین اضافه اکولوژیکی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی روابط متقابل متغیرها نشان داد که بین اثرات موقعیت طبیعی در ردپای کل و ظرفیت زیستی روستاهای برگزیده تفاوت معنی داری وجود دارد و مشخص شد که روستاهای جنگلی ردپای بزرگ تری نسبت به روستاهای دشتی و کوهستانی دارند.
واکاوی عوامل موثر بر افزایش تبدیل روستا به شهر و ایجاد خامشهرها در ایران (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
103 - 134
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک و شکل گیری طبقه خامشهر در انتهای هرم شبکه شهری کشور است که این تبدیل بدون ایجاد بسترهای مناسب علاوه بر افزایش هزینه های بخش عمومی سبب افزایش سطح توقع ساکنان این سکونتگاه ها شود. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گسترش خامشهرها در سطح استان سمنان است که بیش از 50 درصد شهرهای استان را تشکیل می دهند. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای پیمایشی استفاده شد. بدین صورت که با استفاده از آمار و اسناد ابتدا عوامل موثر بر این فرایند شناسایی و سپس برای بررسی آسیب های موجود از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. براساس یافته های پژوهش تعداد 7 خامشهر در سطح استان به نام های میامی، بیارجمند، امیریه، کلاته رودبار، کهن آباد، رویان و رضوان شناسایی شدند. که با دسته بندی عوامل ارتقاء در سه دسته طبیعی، سیاسی و برنامه-ریزانه، مشخص شد که مهمترین عامل برای گسترش خامشهرهای استان مولفه سیاسی است، که باعث ایجاد پنج خامشهر شده است و سپس عوامل جمعیتی و برنامه ریزانه هر کدام باعث ایجاد یک شهر شده اند. همچنین با استفاده از مدل تحلیل ساختاری درباره آسیب شناسی در تبدیل روستا به شهر ، مهم ترین آسیب دخالت نمایندگان محلی در ارتقاء نقاط روستایی به شهر شناسایی شد. بنابراین اینگونه نتیجه گیری شد که در اکثر دوره های سرشماری از سال 1335، شهرهای زیر 5000 نفر وجود داشته است اما این موضوع در سه دهه اخیر با توجه به دستکاری زیاد قانون افزایش پیدا کرده است.
الگوی بازآفرینی پایدار کیفیت گرای بافت های نابسامان شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند توسعه شتابان شهرها مفهوم کیفیت زندگی شهری حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های فرسوده و نابسامان شهری است. دغدغه و مسئله اصلی سیاست و رویکرد بازآفرینی پایدار ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سیاست بازآفرینی پایدار و ارتقاء کیفیت زندگی شهری و چگونگی تأثیرات آن و ارائه الگویی جهت اقدام در بافت های نابسامان شهری می باشد. روش شناسی پژوهش روش تحلیلی- تبیینی با استفاده از مدل تحلیل مسیر و معادلات ساختاری با نرم افزار SPLS استفاده شده است. بافت فرسوده و نابسامان شهر کرمانشاه با 1228 هکتار در حدود 33/12 درصد از کل بافت های شهر کرمانشاه را در بر گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، از میان ابعاد بازآفرینی پایدار، بعد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری را داشته و همچنین در مؤلفه کیفیت زندگی شهری، بعد کالبدی- زیرساختی بیشترین اثر مستقیم و بعد اقتصادی بیشترین اثر کلی را به صورت اثر مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری داشته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر کلی تمام ابعاد بازآفرینی پایدار بر کیفیت زندگی شهری در شهر کرمانشاه با ضریب تأثیر 594/0 و مقدار R2 آن برابر 2/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کیفیت زندگی شهری) به واسطه بازآفرینی پایدار شهری تبیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بازآفرینی پایدار شهری بر کیفیت زندگی شهری تأثیر معنادار و مثبتی دارد. بازآفرینی پایدار کیفیت گرای شهری با رویکردی اجتماع محور، جامع و یکپارچه با تأکید بر مقوله کیفیت زندگی به عنوان یک دستور کار شهری جدید می تواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشند.
اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از سری زمانی تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر می باشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهه های اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخص های سنجش از دور به عنوان یکی از روش های نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده می شوند. یکی از شاخص های مهم سنجش از دور، ویژگی های فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوشش گیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سال های 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. داده های اقلیمی دما و بارش از ایستگاه های هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهواره ای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستان های مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستان های اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاه تر شده است. نتایج تحلیل های آماری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته می باشد و همچنین شب های سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
شناسایی و پایش تغییرات رشد و گسترش شهری با استفاده از اختلاط زدایی طیفی تصاویر سنجش ازدور و فنون سامانه اطلاعات جغرافیایی در سطح خرد (مطالعه موردی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
147 - 164
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: زمین یک منبع طبیعی حیاتی برای بقای انسان و اساس همه خدمات بوم سازگان است. بااین حال، تخریب اراضی در قالب تغییر کاربری و پوشش زمین، مشکلی جدی در جهان بوده است. مهاجرت روستایی به شهر در کشورهای در حال توسعه و همچنین تبدیل بسیاری از روستاهای مجاور به مناطق شهری، تا حد زیادی باعث افزایش سریع وسعت سکونتگاه های شهری شده است. شواهد نشان می دهد شمال ایران در حال تجربه تغییرات سریع کاربری اراضی است که پایداری منطقه را در طول سه دهه اخیر به خطر انداخته است. این مقاله با هدف شناسایی و مقایسه تغییرات رشد و گسترش شهر آمل واقع در استان مازندران در سه دهه از سال 1365 تا 1395 انجام شد. رشد شهری با افزایش مطلق جمعیتی که در شهرها زندگی می کنند و گسترش شهری با تغییرات پوشش زمین در طول زمان تعریف می شود.مواد و روش ها: برای تولید تصاویر تغییرات پوشش زمین در سال های مختلف، با استفاده از داده های تصاویر سری زمانی لندست (سنجنده های TM، ETM+ و OLI/TIRS)، از مدل اختلاط زدایی خطی براساس استخراج اعضای انتهایی استفاده شده و دو طبقه اراضی شهری و غیرشهری برای هر مقطع زمانی شناسایی شده است. برای بررسی صحت طبقه بندی، به صورت توأم از تصاویر با وضوح بالای ارائه شده در نرم افزار گوگل ارت و مشاهده میدانی با استفاده از GPS استفاده شده است. به منظور تحلیل توزیع فضایی پوشش اراضی از ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی موران و به منظور تحلیل روند تغییرات فضایی اراضی شهری از ابزار تحلیل روند در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج و بحث: یافته ها نشان می دهد افزایش دوبرابری جمعیت شهر در این سه دهه، نه تنها با گسترش افقی به میزان 60 درصد در اراضی سبز و باز پیرامونی همراه بوده است، بلکه افزایش تراکم ساختمانی و تعداد طبقات را نیز در پی داشته است. صحت سنجی طبقه بندی پوشش اراضی، با استفاده از ماتریس خطای ابهام با محاسبه صحت کلی بالای 90 درصد و ضریب کاپای بالای 80 درصد برای تصاویر به دست آمده، دقت بالا و بسیار خوبی را نشان می دهد. براساس یافته های تحلیل خودهمبستگی فضایی موران، توسعه شهر آمل به طور کامل از ساختاری خوشه ای تبعیت می کند. با محاسبه اختلاف داده های پوشش زمین در دوره 20 ساله 1375-1395 مشخص شد، 28 درصد از مساحت کل شهر معادل 890 هکتار، بیشترین تغییر را که شامل تغییرات بنیادین در کاربری و پوشش زمین می شود، داشته است. گسترش شهر آمل نیز به طور کلی از مرکز به پیرامون بوده است، به طوری که کمترین تغییرات در قسمت های مرکزی شهر و بیشترین تغییرات نیز در قسمت های شمالی و شرقی شهر رخ داده است.نتیجه گیری: رشد جمعیت و گسترش شهری نه تنها، تخریب منابع طبیعی و محیط زیست را در پی دارد، بلکه با افزایش مشکلات مدیریت شهری در تأمین زیرساخت ها و خدمات نیز همراه است. ازهمین رو، هدف برنامه ریزی باید دستیابی به توسعه بهینه ای باشد که هم در سطح کلان، با توزیع نقش های شهری به صورت مکملی و تقویت نقش روستاها، از افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها جلوگیری کند و هم در سطوح محلی، بر توزیع متوازن جمعیت شهر و رشد درون زا تأکید کند.