فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
145 - 158
حوزههای تخصصی:
امروزه جدیدترین مطالعات مربوط به برنامه ریزی آمایشی مناطق مرزی و روابط اقتصادی دوسویه فرامرزی که از اهمیت بالایی برخوردارند می باشد، زیرا؛ این مناطق با طبیعتی منزوی و توسعه نیافته همراه با مشکلات متعددی من جمله قاچاق، بیکاری و ناامنی هستند، در این شرایط توجه به مسائل اقتصادی و امنیتی در آمایش این نواحی باعث توسعه اقتصادی و اجتماعی همچنین افزایش امنیت و ثبات امنیتی در منطقه می گردد. هدف از انجام این تحقیق، آمایش اقتصادی با استفاده از پتانسیل ها و توان های محیطی شهرستان مرزی سراوان جهت رسیدن به امنیت پایدار در منطقه می باشد. روش شناسی پژوهش حاضر توصیفی _ تحلیلی می باشد، دراین مسیر از روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه(شهروندان و کارشناسان)، وبه علت غیر نرمال بودن داده ها ازآزمون های آماری ناپارامتریک اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره(تحلیل مسیر) و همچنین مدل معادلات ساختاری (smart pls) به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از آزمون اسپیرمن با توجه به مقدار (0.000) P –value ومقدار همبستگی (0.505) ارتباط بین آمایش اقتصادی و امنیت پایدار نشان می دهد این دو متغیر رابطه معنادار و همبستگی زیادی باهم دارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چند متغیره برای پیش بینی عوامل موثر بر توسعه پایدار شاخص های اقتصادی را نشان می دهد که دو متغیر پتانسیل درون زا و استراتژی برون زا 95 درصد توسعه پایدار شاخص های اقتصادی را پیش بینی می کند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری smart pls)) باتوجه به ضرایب معناداری z(مقادیر t-value) از 1.96 بیشتر هستند، نشان می دهد پیاده سازی برنامه های آمایش اقتصادی به افزایش توان اقتصادی و امنیت در منطقه منجر خواهد شد، این مهم در صورتی عملی می شودکه برنامه ریزی های توسعه اقتصادی بر اساس پتانسیل ها و توان های منطقه صورت گیرد. در این راستا پیشنهاد می شود پرورش استعداد ها تقویت شود همچنین زیرساخت های تولیدی تقویت و مزایای صادرات بهبود یابد همچنین اقدامات امنیتی و نظارتی تقویت شود، در این صورت منطقه مورد مطالعه بستر مناسب برای توسعه و ثبات امنیت خواهد بود
ارزیابی سری زمانی فرونشست دشت کرمانشاه با تکنیک تداخل سنجی راداری مبتنی بر خط مبنای کوتاه (SBAS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و پایش میدان جابه جایی ناشی از تغییر شکل های سطح زمین از مطالعات مهم و کاربردی در مباحث مختلف ازجمله زمین شناسی، ژئومورفولوژی، ژئوفیزیکی است که در پیشگیری و رفتارشناسی سوانح طبیعی از قبیل زلزله، فرونشست و زمین-لغزش نقش به سزایی دارد. در این میان فرونشست زمین یکی از پدیده های مخرب ژئومورفولوژیکی است که می تواند خسارت-های جبران ناپذیر مالی و جانی به دنبال داشته باشد و به بسیاری از زیرساخت ها و سازه ها آسیب برساند. به همین سبب با توجه به پیامدهای مخرب این پدیده، مطالعه و بررسی و حتی ارائه مدلی برای تخمین و پیش بینی نرخ فرونشست های آینده برای مناطق مستعد فرونشست ضروری به نظر می رسد. بدین منظور روش های مختلفی برای پایش فرونشست وجود دارد که از میان آن ها تکنیک تداخل سنجی، یکی از تکنیک های مهم و قابل توجه تبدیل شده است. در این پژوهش کوشش بر این است که سری زمانی فرونشست زمین را در دشت کرمانشاه در بازه زمانی 2016(ژوئن)تا2021(ژانویه) با استفاده از36 تصویر ماهواره ای Sentinel-1 و 88 اینترفروگرام حاصل از آن ،با به کارگیری تکنیک تداخل سنجی راداری تحت رویکرد طول خط مبنای کوتاه(SBAS) برآورد شود. نتایج حاصل از تحلیل سری زمانی خط مبنای کوتاه نشان دهنده ی بیشینه10سانتی متر در بخش غربی دشت کرمانشاه می باشد. بررسی ارتباط بین افت سطح آب های زمینی و میزان بیشینه فرونشست در سطح دشت خطی نبودن این رابطه را نشان می دهد. که با بررسی جنس زمین در محدوده مطالعاتی به تاثیر همزمان ضخامت رسوبات ریزدانه و افت سطح آب زیر زمینی در منطقه بیشینه پی برده شد.
ارزیابی شاخص های اجتماعی شهر های کوچک با مرتبه جمعیتی آن ها، مطالعه موردی: نظام شهری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
149 - 167
حوزههای تخصصی:
شناخت و سنجش شاخص های اجتماعی مهم و مؤثر در پایداری شهرها، مرحله ای فراتر از توسعه پایدار شهری و از مهم ترین اقدامات برنامه ریزان به شمار می رود. این پژوهش باهدف سنجش میزان پایداری اجتماعی 21 نقطه شهری استان ایلام با استفاده از 51 شاخص اجتماعی با استفاده از روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل TOPSIS، تحلیل خوشه ای و بررسی رابطه ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان پایداری شهرها و اندازه جمعیت آن ها انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و کاربرد روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل بهینه، تاپسیس، داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای شهرهای استان ایلام در گروه پایدار، نیمه پایدار، نیمه ناپایدار و ناپایدار سطح بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فقط شهر توحید، در سطح اول یا پایدار، 4 شهر میمه، لومار، سراب باغ و بدره در سطح دوم یا نیمه پایدار،10 نقطه شهری؛ سرابله، موسیان، صالح آباد، دلگشا، چوار، آسمان آباد، مورموری، پهله، دره شهر و زرنه در سطح سوم یا نیمه ناپایدار، 6 نقطه شهری ارکواز ملکشاهی، آبدانان، مهران، ایلام، ایوان و دهلران در سطح چهارم یا ناپایدار قرارگرفته است. بررسی میزان ارتباط میان اندازه جمعیت و میزان پایداری شهرهای استان ایلام با استفاده از ضریب اسپیرمن رو نشان می دهد مقدار 782/0- بیانگر وجود ارتباط قوی و معکوس میان رتبه جمعیت شهرها و رتبه پایداری آن ها است و نشان می دهد با افزایش جمعیت شهرها میزان پایداری آن ها کاسته می شود و شهرهای کوچک تر از پایداری بیشتری برخوردارند.
پویش جمعیتی و الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و تمرکز فزاینده آن در مناطق کلان شهری، از بارزترین تحولات سکونتگاه های ایران معاصر است. پویش های فضایی - زمانی جمعیت، منجر به تغییرات پیچیده ای بر الگوهای پوشش زمین شده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل تحولات فضایی - زمانی جمعیت شهری و الگوهای پوشش زمین ناشی از آن در چند دهه اخیر در منطقه کلان شهری اصفهان صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از تحلیل داده های سرشماری و آمار بلوک های شهری همچنین روش طبقه بندی تصاویر ماهواره لندست انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در طی دهه های اخیر افزایش مطلق جمعیت شهری از محدوده 35 کیلومتری به محدوده 25 کیلومتری شهر اصفهان رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهد که پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری در منطقه کلان شهری اصفهان در مرحله تمرکزگرایی و توسعه گسترده قرار دارد. متناسب با پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری، الگوی تغییرات پوشش زمین نیز دستخوش تحولات گسترده ای شده است و مهم ترین الگوی رشد شهری ناشی از تحولات جمعیتی در منطقه کلان شهری اصفهان حاکی از آن است که الگوی نیمه متمرکز این منطقه در دهه 1360 به سمت الگویی متمرکز و فشرده در دهه 1390 سوق پیداکرده است.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند روستایی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
87 - 114
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند به معنای استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی برای بهبود تجربه گردشگران در مقصدهای گردشگری است. جایگاه گردشگری هوشمند در روستا نقش مهم و حائز اهمیتی دارد. روستاها با استفاده از فناوری های هوشمند قادر خواهند بود که تجارت خود را ترویج و سطح زیرساخت های گردشگری خود را بهبود دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی منابع کتابخانه ای، مجله های علمی و گردآوری میدانی با پرسشنامه جمع آوری و سپس اطلاعات لازم در زمینه گردشگری هوشمند و شاخص های آن با استفاده از پیشینه و نیز با توجه به شرایط منطقه جمع آوری شده است. حجم نمونه در این مطالعه از مجموع 1191 خانوار روستایی با فرمول کوکران و با خطای 065/0 درصد برابر 215 نفر مورد پرسشگری قرار گرفت. برای سنجش گردشگری هوشمند روستایی با توجه به نوع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای بهره گرفته و در ادامه، به دلیل سطح بندی روستاهای مطالعه شده به لحاظ دستیابی به گردشگری هوشمند روستایی و با توجه به نوع داده ها از روش وزن دهی CRITIC و رتبه بندی COCOSO استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه برای تحلیل تأثیر عوامل بررسی شده بر گردشگری هوشمند روستایی از روش تحلیل عاملی، برای تحلیل های آماری از نرم افزار JAMOVI و برای نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مفهوم گردشگری هوشمند روستایی نتیجه مجموعه ای از شاخص های اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زیرساخت هوشمند، مردم هوشمند، اتصال هوشمند و آموزش هوشمند است. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های گردشگری هوشمند روستایی، شاخص حکمرانی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و آموزش هوشمند به ترتیب با میانگین 95/3 و 90/3 به عنوان مهم ترین شاخص های گردشگری هوشمند روستایی در روستاهای مطالعه شده بوده اند.
تحلیل توزیع خدمات شهری و شناسایی پیشران های مؤثر بر عدالت فضایی با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
191 - 164
حوزههای تخصصی:
زندگی شهری در روند خود از جوامع ساده و متمرکز که بیش تر بازتاب نیروهای مختلف اجتماعی بودند، تا به امروز در اشکال مختلف باعث تغییر و تحولات گسترده محیطی در شهر و به خصوص رشد جمعیت شهری شده است که نتیجه آن از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات شهری و توزیع نابرابر شهروندان در برخورداری از خدمات شهری بوده است. با توجه به اهمیت مسئله عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، هدف پژوهش حاضر تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در شهر یاسوج و علت یابی نابرابری ها و عدم تعادل ها است. تا از این طریق به ارائه راهکاری مناسب اقدام شود. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- علی است. برای تعیین الگوی پراکنش خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه (ANN) و تحلیل شبکه و برای شناسایی عوامل اثرگذار در عدم تعادل خدمات شهری از روش دلفی استفاده شد. همچنین پس از مشخص شدن عوامل در نرم افزار میک مک، اقدام به شناسایی روابط متغیرها، میزان اثرگذاری آن ها، اولویت بندی هر یک از متغییرها و در نهایت، ارائه راهکارهای مناسب جهت کاهش عدم تعادل خدمات شهری شد. یافته های به دست آمده نشان دهنده توزیع خوشه ای خدمات شهری و پراکنش متمرکز، غیراصولی و نامناسب این خدمات در سطح مناطق و نواحی شهر یاسوج است. همچنین نتایج تحلیل نشان داد ضعف قوانین و مقررات، رانت های اقتصادی و فشار بزرگ مالک ها به ترتیب دارای بیش ترین تاثیرگذاری در توزیع نامتعادل خدمات شهری در شهر یاسوج هستند. نهایتا متناسب با یافته ها جهت توزیع متعادل خدمات و برقراری عدالت فضایی در شهر یاسوج راهکارهایی ارائه شد.
تحلیل رفتار پایدار مصرف میوه و تره بار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار پایدار مصرف کننده می تواند از تخریب روزافزون محیط زیست، آلودگی، تغییرات آب وهوایی و هدر رفتن منابع تجدیدناپذیر جلوگیری کند. میوه و تره بار ازجمله کالاهایی هستند که به طور مستمر و در حجم بالا، توسط مصرف کنندگان خریداری می شوند، درحالی که می توانند به سرعت فاسد شده و در حجم بالا اتلاف شوند. بر همین اساس تحلیل رفتار پایدار مصرف کننده در این بازار می تواند درک عمیق تری از این رفتار به بازاریابان و صاحبان کسب و کارها و مصرف کنندگان ارائه نماید. در همین راستا و به منظور شناسایی ابعاد رفتار پایدار مصرف کننده با تحلیل محتوای کیفی، ابعاد رفتار پایدار و عوامل مؤثر بر آن شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از پیمایش میدانی از 384 نفر از مصرف کنندگان شهر تهران، عوامل مؤثر بر ابعاد رفتار پایدار مشخص شده و درنهایت با استفاده از آنتروپی شانون، این عوامل رتبه بندی شده اند. ابزار گردآوری داده ها در پیمایش میدانی، پرسش نامه محقق ساخته بوده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن با شاخص های روایی همگرا و واگرا تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد که رفتار پایدار مصرف کننده در چهار مفهوم بازیافت، خرید مسئولانه، مسئولیت های اجتماعی و مصرف مسئولانه قابل تعریف است و عوامل مؤثر بر آن شامل ارزش های فردی، ویژگی های فردی، تجارب فرد، دانش محیط زیستی، رسانه، عادت های خرید، عادت های مصرف، فشارهای نهادی، نگرش محیط زیستی و ویژگی های کالا هستند که از بین آن ها دانش محیط زیستی، عادت های مصرفی، ویژگی های کالا، عادت های خرید، ویژگی های فردی، ارزش های فردی و نگرش محیط زیستی به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روش های پردازش شیءگرا و زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
316 - 338
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر محیط پیرامون دریاچه از موضوعات و چالش های مهم ملی و بین المللی در دو دهه اخیر بوده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهم ترین عامل اثرگذار بر این روند تغییرات اراضی، به ویژه کشاورزی بوده است. بر همین اساس هدف تحقیق حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوزه آبخیز گدارچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیر حوضه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. به همین منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ برای سال های میلادی ۲۰۱۶،2020 و ۲۰۲۲ از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در این محیط با استفاده از روش های مختلف دانش پایه و شی گرا (به ویژه سگمنت سازی و تولید لایه های ضرایب مختلف) روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری اراضی تولید شد. درنهایت از مدل زنجیره مارکوف به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، ابتدا نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2022 با نقشه طبقه بندی 2022 صحت سنجی شد. نتایج تحقیق نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبق ه بن دی نزدیک ترین همس ایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا (ضریب کاپا ۹۰ درصد) امکان پذیر است. ضمناً با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول (در حد ۸۰ درصد) امکان پذیر است. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال ۲۰۲۸ میلادی کاربری اراضی کشاورزی (۱۳.۸۹) کشت دیم (14/1) محدوده های مسکونی (33/0) و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود (26) درصد افزایش خواهد داشت. یادآور می گردد کلاس کاربری خاک در حد (26/10) و مراتع به میزان (35/5) درصد کاهش خواهند داشت. درمجموع مدل های نهایی مبین دقت بالایی روش های دانش پایه و شیء گرا و کارایی مناسب مدل مارکوف در روند مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند.
شناسایی پیشران های حیاتی موثر بر وضعیت حکمروایی خوب شهری در منطقه آزاد ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
158 - 133
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش های پیش رو در نحوه و نوع مدیریت مناطق آزاد از جمله ساختار مدیریتی غیر دموکراتیک، درآمد ناپایدار، عدم شفافیت، پاسخگویی، پیچیدگی و تنوع الگوهای مدیریتی که از آن به عنوان روندها یاد می شود. جهت دستیابی به آینده ای روشن برای منطقه آزاد ارس، شناسایی و ترسیم پیشران های کلیدی ضروری است. پژوهش حاضر، با نگرش آینده پژوهی، درصدد شناسایی عوامل حیاتی موثر بر وضعیت حکمروایی خوب شهری در منطقه آزاد ارس و بررسی میزان اثرگذاری این عوامل بر یکدیگر می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از روش های کتابخانه ای، پیمایشی، ماهیت آن بر پایه روش های نو در آینده پژوهی با رویکرد تحلیلی و اکتشافی با بکارگیری مدل های کمی و کیفی و روش تحلیل و اثرات متقاطع ساختاری ماننده میک مک و روش دلفی بهره گرفته است. بر این اساس، طی جلسات متعدد بحث و اخذ نظر کارشناسان و گروه خبره و صاحب نظران منطقه آزاد ارس به تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری جامعه هدف، 60 گویه یا متغیر در قالب 8 شاخص اصلی حکمروایی خوب شهری شناسایی گردید. سپس، متغیرهای فوق در قالب ماتریس60*60 اثرات متقاطع توسط گروه نخبه وزن دهی و در نرم افزار میک مک تعریف گردید. آنچه از وضعیت نقشه پراکندگی متغیرها قابل فهم می باشد، ناپایداری سیستم است. لذا با توجه به رتبه بندی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و امتیازدهی آنها، تعداد 21 متغیر که دارای وزن بیشتر در هر دو حالت بودند که به عنوان پیشران اصلی حکمروایی خوب شهری در منطقه آزاد شناسایی شدند. از بین متغیر ها اعتماد شهروندان و مسئولان به همدیگر بیشترین امتیاز و حیاتی ترین عامل موثر بر حکمروایی خوب شهری در منطقه آزاد ارس و پایبندی مدیران به قانون، بینش راهبردی، عدالت اجتماعی در رده های بعدی قرار گرفته اند.
میزان اثر طرحها و برنامه های توسعه ملی و منطقه ای بر توسعه یکپارچه استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
نگرش یکپارچه توسعه فضایی - منطقه ای بایستی با هم افزایی سطوح مختلف فضایی از یک سو و تعاملات و پیوند بخش های مختلف در چارچوبی سیستمی همراه گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثر طرحها و برنامه های توسعه ی ملی و منطقه ای بر توسعه یکپارچه استان گیلان بوده است. بدین منظور طی فرایندی سه مرحله ای (استفاده از شیوه های اسنادی و جمع آوری منابع و اسناد اولیه و ثانویه؛ بهره گیری از شیوه های تحلیل محتوا، گرندد تئوری و نهایتا بهره گیری از مصاحبه های انفرادی و مشارکت فعال و حداکثری کارشناسان در سطح ملی و منطقه ای و تکنیک دلفی) به رتبه بندی آسیبهای احصا شده طی مراحل سه گانه فوق و تحلیل نتایج حاصل از جداول رتبه بندی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، فشارهای سیاسی جهت اجرای طرحها و پروژه های فاقد توجیهات اقتصادی و فنی (نیروهای ذینفوذ منطقه، ذیمدخلان و ذینفعان) با کسب میانگین 4.6 مهم ترین آسیب ملی اثر گذار بر توسعه یکپارچه استان و "مشارکت حداقلی نمایندگان مناطق آمایشی و کمتر توسعه یافته" با میانگین3.5 کم اهمیت ترین آسیب از نگاه کارشناسان ملی بوده است. همچنین در بین آسیبهای منطقه ای اثر گذار بر توسعه یکپارچه استان گیلان، آسیبهای "چالش مفهومی و سردرگمی و حرکات آزمون و خطایی در معرفی سطح منطقه" و "بی توجهى به روش هاى نوین توسعه منطقه اى و فراهم نشدن بسترهاى مناسب براى حکم رانی منطقه اى" با میانگین 5 مشترکا به عنوان مهم ترین و آسیب "تفوق دیرینه سنت برنامه ریزی و مدیریت بخشی و عمودی بر مدیریت منطقه ای، افقی، فرابخشی در سطح منطقه ای" با تفاضل بسیار و میانگین 1.7 کم اهمیت ترین آسیب از نگاه کارشناسان این سطح بوده است.
بررسی مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی؛ مطالعه ای بر جنبه های هویت کالبدی کوی گلستان شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای فضا و مکان در شهر سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
درحالی که مخاطرات ناشی از مداخله ها فضایی-کالبدی رایج و هویت زدا در فضاهای شهری، حفظ هویت های محلی شهرها را ضروری می سازند، کوی گلستان به عنوان یک سکونت گاه اقلیت نشین واجد ویژگی هایی منحصربه فرد از معماری خاص ساکنان بومی این محدوده است. این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد کالبدی هویتمند محله مذکور، با توجه به نقش مؤثر نماهای ساختمانی در هویت کالبدی فضاهای شهری، تلاش کرده است به شناسایی مؤلفه های هویتمند در نماهای ساختمانی کوی بپردازد. بنابراین، در این راستا، ضمن مرور ادبیات و مبانی نظری پژوهش، در بخش مطالعه میدانی سعی کرده است با کمک تکنیک دلفی دومرحله ای مبتنی بر داده های حاصل از ابزار مشاهده و 80 تصویر منتخب، به شناسایی مفاهیم مرتبط با مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی بناهای موجود در کوی بپردازد. طبق یافته های این پژوهش مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی کوی گلستان در قالب 17 مفهوم اولیه و 7 مفهوم نهایی قابل شناسایی است و همچنین، مفاهیم نمادگرایی طبیعی- تاریخی، نمادگرایی مذهبی، میل به جلوه گری، نوگرایی های شکلی و فرمی، پرداختن به جزئیات، التقاطی بودن، و تأکید بر ایجاد بافت متراکم (انبوه) مؤلفه های هویت کالبدی نماهای ساختمانی کوی گلستان را تشکیل می دهند. همچنین این پژوهش نشان داد که مؤلفه های هویتمند کالبدی شناسایی شده در کوی در ارتباط با ویژگی های فرهنگی-هویتی اجتماع غربت ساکن در کوی قرار دارند که بر این مبنا، جهت گیری دینی و ارادت به اهل بیت (ع)، تمایل به ابراز وجود و دیده شدن، و رنگ تعلق بخشیدن به محیط زندگی را می توان عوامل شاخص زمینه ای در اجتماع غربت ساکن کوی مؤثر بر شکل گیری الگوی معماری بومی-مردمی این محدوده قلمداد کرد.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی بافت تاریخی شهر «زارچ» براساس روش شناسی متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
121 - 150
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رقابت های بین شهری برای جذب سرمایه های مالی از طریق سیاست های مکان سازی و برندسازی مکانی و ضرورت تقویت جنبه های رقابت پذیری شهرها به منظور جذب این سرمایه ها، احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی در معرض آسیب، یکی از اهداف چالش برانگیز برنامه ریزی شهری معاصر است. هدف پژوهش حاضر تدوین و ارائه راهبردهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر زارچ با استفاده از روش شناسی متاسوات است. در پژوهش حاضر، از دیدگاه های 20 نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری در شهر زارچ برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده و نمونه گیری و نحوه انتخاب متخصصان و کارشناسان براساس روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اولویت های برتر شهرداری شهر زارچ برای بازآفرینی شهری بر سه محور اساسی برنامه ریزی یعنی؛ محور کالبدی، اجتماعی و اقتصادی استوار است. همچنین، چالشی که مدیریت شهری زارچ در زمینه بهره گیری از منابع فوق با آن مواجه است، وجود مجموعه ای از شهرهای پیرامونی و مجاور آن با منابع و قابلیت های مشابه است. در وضعیت فعلی، دو مؤلفه عدم حمایت فنی و مالی از ساخت وسازها و نیز پایین بودن میزان سرمایه گذاری دولتی در زمینه بازآفرینی شهری جز مؤلفه هایی هستند که نیازمند توجه فوری می باشند و اثرات منفی آن ها باید در شهر زارچ کاهش پیدا کند. بهره گیری از بناهای تاریخی برای گسترش ظرفیت های گردشگری و توانمندسازی گروه های کم درآمد؛ جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی از طریق سیاست های برندسازی مکان و تبلیغ پتانسیل های بافت تاریخی، تقویت ساختار فضایی شبکه حمل ونقل از طریق ایجاد اتصالات جدید و گسترش عرض معابر، ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از طریق رسانه های جمعی، تقویت زیرساخت های عمومی شهری به منظور توانمندسازی گروه های کم درآمد، بهره گیری از رسانه های جمعی برای جذب گردشگران بین المللی با توجه به وجود جاذبه های تاریخی و ایجاد مشوق های ساختمانی، مالیاتی و عوارض برای جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی مهمترین راهبردهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر زارچ براساس تحلیل تناسب منابع و قابلیت ها با عوامل بیرونی محسوب می شوند. بازآفرینی بافت های تاریخی شهری در یک خلأ جغرافیایی و بدون رقابت های بین شهری برای جذب سرمایه های مالی ضروری برای بازآفرینی اتفاق نمی افتد. بر اساس این واقعیت، راهبردهای فوق می توانند به مثابه شالوده ای برای تدوین برنامه های عملیاتی برای افزایش رقابت پذیری شهر زارچ در زمینه بازآفرینی بافت تاریخی این شهر عمل نمایند.
Emotional Intelligence and its Psychological Impact on the Performance of Employees in Nigeria Health Sector(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
41 - 50
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study was to determine the extent to which emotional intelligence have a psychological impact on the performance of employees in Nigeria health sectorDesign/methodology/approach- A descriptive survey research approach was employed to achieve this goal, and the study's population comprised of 102 nurses and doctors of State Hospital Ijebu Ode, Ogun State, Nigeria. Since nurses and doctors are recognized as the professionals who provide care services to patients in the organization, they make up the population. The Yamane formula was used to determine the sample size of 81, and the convenience sampling technique was used to select the respondentsFinding- Out of the questionnaire distributed 72 was completed and returned, yielding 89% response rate. The analysis's showed that emotional intelligence has a 52% variance in employee performance, with a R square value of 0.520. Additionally, it was discovered that employee performance was significantly and favorably impacted by the emotional intelligence predictor variables of self-awareness, self-management, social awareness, and relationship management with a βeta values of 0.341, 0.411, 0.217, and 0.381, respectivelyOriginal/value- An organization cannot experience improved performance or a sustained competitive advantage if its human resources are not managed efficiently. This is because human resources are the only resources within the organization that possess thoughts, feelings, and hopes. The study results would help managers in the health sector increase awareness of emotional intelligence's value within their workplaces as doing so would benefit both the employee and the organization.
تأثیر آلودگی زمینه در مدلسازی آلودگی هوا با استفاده از نرم افزار AERMOD
منبع:
اکولوژی سرزمین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
530 - 541
حوزههای تخصصی:
حضور مواد نامطلوب در هوا به مقداری که بتواند اثرات مضر ایجاد نماید. به عبارت دیگر آلودگی هوا وجود هر نوع آلاینده اعم از جامد، مایع، گاز یا تششع پرتوزا و غیر پرتوزا در هوا به مقدار و در مدت زمانی که کیفیت زندگی را برای انسان و دیگر جانداران به خطر اندازد و یا به آثار باستانی و اموال، خسارت وارد آورد. یکی از اهداف این پژوهش ارائه مدلی جهت بررسی میزان و جانمایی تأثیر آلودگی هوای ناشی از پالایشگاه مینی ریفاینری منطقه اقتصادی زاگرس در شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه می باشد. همچنین هدف اصلی این پژوهش پس از دستیابی به میزان و مکان تحت تأثیر آلودگی هوای ناشی از صنعت یاد شده، میزان تأثیر آلودگی زمینه و تجمیع آن با آلودگی حاصل از پالایشگاه مینی ریفاینری منطقه اقتصادی زاگرس می باشد. مدل AERMOD به منظور مدلسازی آلودگی هوا نیازمند دو دسته اطلاعات هواشناسی سطحی و بالای جو است. حداقل داده های هواشناسی سطحی مورد نیاز برای استفاده از این مدل عبارتند از سرعت و جهت باد، دمای خشک، و میزان ابرناکی. طبق نتایج دامنه پراکنش و غلظت حداکثر 24 ساعته دی اکسید گوگرد بدون در نظرگرفتن پس زمینه در حداکثر غلظت برابر با 192 میکروگرم بر مترمکعب و با در نظرگرفتن پس زمینه حدودا برابر با 200 میکروگرم بر مترمکعب خواهد بود. همانطور که مشاهده شد در هر دو حالت با و بدون دخیل کردن غلظت زمینه حد آلایندگی کمتر از حد مجاز بود اما غلظت پس زمینه حدود 4% باعث افزایش آلودگی هوا شد. بهبودهای ذکر شده در این پژوهش ارتباطی به زمان یا مکان معینی ندارد و قابلیت استفاده در هر منطقه ای از زمین را دارد.
نقش آب در مسکن روستایی مازندران و امکان سنجی بازآفرینی کالبدی ساختارهای مدیریت منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
133 - 146
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی لزوم توجه به موضوع آب در حوزه های مختلف ازجمله معماری را بیش ازپیش نمایان ساخته است. روش های مدیریت مصرف آب در اقلیم های خشک و نیمه خشک ایران مدتی است که موردتوجه جامعه علمی و اجرایی کشور قرار گرفته است، اما این ملاحظات در مناطق مرطوب به ویژه مناطق حاشیه دریای خزر در نظر گرفته نمی شود. این بی توجهی به موضوع آب در مطالعات مربوط به معماری روستایی منطقه مازندران در شرایطی است که کالبد بناهای با بیشترین تأثیر از آب شکل گرفته اند. هدف این مقاله تحلیل امکان سنجی توسعه سامانه های استحصال آب باران در مسکن روستایی استان مازندران با توجه به سازگاری در سه بعد اجتماعی، کالبدی و نهادی است.
این مقاله پژوهشی کاربردی و کمی است. داده های پژوهش در سه گروه کالبدی، اجتماعی و فنی طبقه بندی شدند. روش گردآوری فراخور هر گروه از داده ها اسنادی، مشاهده و پرسش نامه بوده است. تحلیل داده های کمی از طریق روش دلفی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف توسط نرم افزار SPSS.24 انجام شده است. محدوده مطالعه روستاهای استان مازندران (روستاهای پارسی، شانه تراش، دیوا، کبریاکلا، کوتنا و ورکی) است که در سه گروه «کوهستانی»، «کوهپایه ای» و «جلگه ای» تقسیم شده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان مشارکت در توسعه سامانه استحصال آب باران در روستاهای کوهستانی و کوهپایه ای استان نزدیک به یکدیگر است اما در روستاهای جلگه ای سازگاری اجتماعی پایین تر از متوسط ارزیابی شده است. در بعد کالبدی نیز سازگاری معماری روستایی بالاتر از متوسط است و این سازگاری در هر سه نوع روستا تقریباً به یکدیگر نزدیک هستند.
ازاین رو، ساختار کالبدی و معماری مسکن روستایی مازندران امکان توسعه سامانه های استحصال آب باران را دارا است. اما در بعد نهادی، ظرفیت های مدیریت روستایی کمتر از متوسط است و می تواند مانع توسعه سامانه های استحصال آب باران در روستاهای مازندران باشد.
ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل فرسایش خاک با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی در حوضه خیاوچای مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرسایش به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیک، به دلیل خسارات قابل توجه مخصوصاً تخریب اراضی، کاهش حاصل خیزی و اثرات محیط زیستی بر اکوسیستم های آبی به عنوان یک مخاطره محیطی نیز مطرح است. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش خاک در حوزه خیاوچای مشگین شهر با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی پهنه بندی شده است.روش و داده: متغیرهای مورد استفاده در ارزیابی وضعیت فرسایش شامل شیب، جهت، انحنای سطح، طول دامنه، ضریب ناهمواری ملتون، توان آبراهه، تراکم زهکشی، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از آبراهه، پوشش گیاهی، بارش و سازندهای زمین شناسی بوده است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، با توجه به نقش و میزان اثرگذاری در فرسایش با استفاده از توابع مختلف فازی ساز همسان شدند. در ادامه ترکیب و روی هم گذاری شاخص ها با عملگر گامای فازی در بستر GIS انجام شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که حدود ۸/۴ درصد مساحت منطقه مورد مطالعه در کلاس با پتانسیل فرسایشی بسیار زیاد و حدود ۱۸/۷ درصد آن در کلاس با پتانسیل فرسایش زیاد واقع شده اند که در قست های میانی حوضه توزیع شده اند. دلایل شرایط مساعد فرسایش پذیری این پهنه ها را می توان با وجود سازندهای زمین شناسی فرسایش پذیر، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا توجیه نمود. علاوه بر این، غالبیت جهت های شیب جنوبی و غربی، طول بیش تر دامنه ها و ضعف پوشش گیاهی از دیگر عوامل مؤثر بر پتانسیل بالای فرسایش در مناطقی با فرسایش بالا است. نتیجه گیری: شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، منعکس کننده وضعیت ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی منطقه مورد مطالعه است. تهیه نقشه های پتانسیل فرسایش گامی اساسی در راستای مدیریت و کاهش اثرات فرسایش محسوب می شود. نقشه فرسایش تهیه شده می تواند مبنای اولویت بندی مناطق از نظر اقدامات مدیریتی باشد.نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق از ترکیبی از شاخص های ژئومورفومتریک و رویکرد فازی برای ارزیابی دقیق پتانسیل فرسایش خاک استفاده شده است. کاربرد عملی یافته های مطالعه حاضر در راستای اولویت بندی مؤثر مناطق برای اجرای اقدامات کاهش فرسایش و حفاظت خاک در مدیریت اراضی است.
امکان سنجی توسعه انرژی های تجدیدپذیر شهری اهواز با رویکرد دفاع غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن 21 میلادی مهم ترین سیاست های جهانی برای کاهش آلاینده های محیطی شامل اقتصاد کم کربن و توسعه انرژی های تجدید پذیر است که این سیاست ها منجر به کاهش گازهای گلخانه ای و صرفه جویی در انرژی می شود؛ اما در راستای رسیدن به این امر چالش های متعدّدی وجود دارد؛ از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه انرژی در شهر اهواز با رویکرد پدافند غیر عامل است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، پیمایشی و توصیفی–تحلیلی است. اطلاعات لازم در این پژوهش به صورت اسنادی، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان حوزه های شهر و انرژی است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه است. همچنین، روش آنالیز نیز کمّی بوده که در آن از تکنیک های ARAS, VIKOR استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مجموعه چالش های موجود به ترتیب در توسعه انرژی زمین گرمایی، انرژی زیست توده، انرژی آبی، بادی و خورشیدی بیشترین اثر ها را دارد. نتایج تکنیک VIKOR حکایت از آن دارد که از میان شاخص های پدافند غیر عامل در کاهش چالش های انرژی تجدید پذیر انرژی خورشیدی با امتیاز 1رتبه اول، انرژی بادی با امتیاز 758/0 در رتبه دوم، انرژی آبی با امتیاز 2220/0 در رتبه سوم قرار گرفته است. همچنین، انرژی زمین گرمایی و زیست توده به ترتیب در پایین ترین رتبه قرار دارد. نتایج ادغام سازی نیز نشان داد که بین شاخص های پدافند غیر عامل و چالش های توسعه انرژی نوعی وابستگی وجود دارد که این وابستگی بسته به هر نوع انرژی تجدید پذیر با یکدیگر متفاوت است. در نهایت، مشخص شد که امکان توسعه انرژی حاصل از خورشید در اهواز زیاد است؛ اما توسعه انرژی حاصل از گرمایش زمین امکان کمی دارد.
تحلیل تغییرات ژئومورفومتریک شهرستان دنا ناشی از زلزله سی سخت با روش تفاضل سنجی راداری (D-InSAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیآمد های زلزله می تواند تغییرات سطوح ارتفاعی ناهمواری های منطقه رخداد باشد. این تغییرات در سطح منطقه عمدتاً به صورت یکسان نخواهد بود و میزان آن تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله: شدت زلزله, لندفرم ها, جنس زمین, ساختمان زمین شناسی... متفاوت خواهد بود. هدف از این پژوهش انداز گیری تغییرات ژئومورفومتریک ناشی از زلزله 29 بهمن 1399 سی سخت در سطح شهرستان دنا با استفاده از فن تفاضل سنجی راداری می باشد. برای دستیابی به این هدف با توجّه به پوشش مناسب و دقت اندازه گیری تصاویر ماهواره راداری سنتینل1 از دو سین تصویر مربوط به منطقه وقوع زلزله برای تاریخ های قبل (20/11/1399) و بعد از زلزله ( 2/12/1399) از سایت سازمان فضایی اروپا (ESA) دریافت گردید, پس از انجام فرآیند و تحلیل داده با فن تفاضل سنجی راداری, یافته های مستخرج از نقشه های تفاضل سنجی نشان می دهد, پس از زلزله مورخ 29/11/1399 سی سخت بخشی از منطقه موردمطالعه تحت تأثیر تغییرات مثبت ارتفاعی با بالاآمدگی 0.11 سانتی متر و تغییرات منفی پائین رفتگی 0.6 – سانتی متر مواجه گردیده است. این تغییرات مثبت (بالاآمدگی) در نزدیکی کانون زلزله در شرق دنا بیشتر قابل توجّه هست و تغییرات منفی (پائین رفتگی) با دره ناودیسی که خرسان رود در برروی آن استقرار دارد کاملاً مشهود هست، همچنین این تغییرات در محل های تغییر ساختمان زمین شناسی, جنس سازند و در برخورد با گسل های منطقه دارای بی نظمی خاص هست.
تحلیل ساختاری عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری شهر مرزی سراوان با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89 - 122
حوزههای تخصصی:
شهرهای مرزی به عنوان نقاط مهم و استراتژیک برای هر کشور از اهمیت خاصی برخوردارند و همواره دولت ها برای بهبود شرایط زندگی و حفظ امنیت پایدار در آن ها در تلاش بوده اند. زیست پذیری یکی از جنبه های مهم و حیاتی شهرنشینی است که در ارتقای کیفیت زندگی، توسعه شهری و حفظ امنیت نقش بسزایی دارد؛ ازاین رو شناسایی عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری این گونه شهرها در زمان حال و به خصوص آینده همواره از موضوعات مهم برنامه ریزان شهری بوده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل ساختاری عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری شهر مرزی سراوان است که با بهره گیری از ادبیات نظری و روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی عوامل و پیشران های مؤثر در قالب پرسشنامه ماتریسی استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش 25 نفر از خبرگان و متخصصان شهری و دانشگاهی بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. درمجموع ۳۰ عامل و نیروی پیشران در 5 بُعد زیست پذیری طبقه بندی و امتیازدهی و سپس نتایج در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. در بین عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری، 11 عامل و پیشران کلیدی که بیشترین تأثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان دارند، شناسایی شده اند که عبارت اند از: تأثیر تصمیمات سیاسی دولت، سرمایه گذاری های بخش خصوصی، اعتبارات دولتی، اشتغال، آموزش و تحصیل، روابط اجتماعی و برابری، زیرساخت های شهری، ارتباطات با همسایگان مرزی، محرومیت زدایی، تاب آوری در برابر بلایای انسان ساخت و استطاعت مالی. این عوامل و پیشران ها نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارند؛ بنابراین کنترل و برنامه ریزی زیست پذیری شهر سراوان در گرو تغییرات این عوامل و پیشران ها قرار دارد.
کنکاشی بر تدابیر محتمل راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
20 - 45
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی نیست که موج چهارم تکنولوژی و شهرهای متاورسی، به عنوان نمادی پرتوان از این موج، کشورها را به تکاپوی آماده شدن در اندیشه و عمل برای راهبری شایسته از شهرهای متاورسی انداخته است. اما مسئله این پژوهش آن است که این تلاش ها در کشور -در حوزه راهبری شایسته، علیرغم تمام دلواپسی ها- مشاهده نمی گردد؛ شاهد آن که در حوزه مطالعات راهبری شهرهای متاورسی، این اولین مقاله علمی می باشد که ارائه گردیده است. لذا این پژوهش به هدف دستیابی به تدابیری به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور به تحقیق پرداخت. این مقاله در زمره پژوهش های بنیادی محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در زمره پژوهش های کیفی است که به صورت اکتشافی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی در پاسخ به سوال های پژوهش و در چارچوب روش گراندد تئوری انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش طیفی از اسناد و مطالعات علمی در ارتباط با موضوع محوری پژوهش بوده است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق دسته ای از مقولات به صورت خاص و دسته ای از مقولات به صورت عام در تدابیر به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور موثر می باشند که با لحاظ این مقولات و به شرط یکپارچگی در تمام ارکان می توان امید به بهره گیری از پیامدهای مثبت شهرهای متاورسی در آینده کشور داشت. در انتها براساس کنکاش در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهادهایی نیز در زمینه راهبری شایسته این شهرها ارائه گردید.