فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه شایع ترین، کشنده ترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافته های چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنی دار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران می باشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود چنین مطالعه ای در ایران، محققین را بر آن داشت تا مطالعه ای را با هدف ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان طراحی و اجرا نمایند .
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تحلیلی- مقطعی بود. نمونه های مورد پژوهش 223 نفر از بمراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) در سال 1390 بودند که به روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه ی سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و خرده مقیاس افسردگی پرسش نامه ی DASS-42 استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از 17SPSS و روش های آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی Pearson و Spearman)، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، 223 بیمار (1/99 درصد زن و 9/0 درصد مرد) شرکت نمودند. میانگین سنی این بیماران 6/48 سال با انحراف معیار 07/1 بود. 3/80 درصد افراد متأهل بودند. میانگین مدت ابتلا به بیماری 26/39 ماه با انحراف معیار 7/41 بود. میانگین نمره ی بعد مذهبی سلامت معنوی بیماران 25/52 با انحراف معیار 08/7 از 60 بود و میانگین نمره ی بعد وجودی سلامت معنوی بیماران 87/42 با انحراف معیار 31/9 از 60 و میانگین کلی نمره ی سلامت معنوی بیماران نیز 89/94 با انحراف معیار 99/14 از 120 بود و میانگین نمره ی افسردگی واحدهای مورد پژوهش 24/12 با انحراف معیار 58/9 از 42 بود. یافته ها حاکی از وجود ارتباط آماری معنی دار معکوس بین ابعاد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با میزان افسردگی بود (به ترتیب با 22/0- = r و 001/0 = P و نیز 48/0- = r و 001/0 > P). همچنین بین نمره ی کلی سلامت معنوی و افسردگی ارتباط معنی دار وجود داشت (41/0- = r و 001/0 > P).
نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به سرطان سینه با نمرات بالاتر سلامت معنوی، میزان افسردگی کمتری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد در بیماری هایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار هستند، پرستاران می توانند با استفاده از رویکرد مراقبت کل نگر با تأکید بر بعد معنوی مراقبت به بیماران در دستیابی به ارتقای سطح سلامت روان کمک نمایند.
مطالعه تطبیقی الگوهای ارزیابی توسعه مدیریت در نظام سلامت کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی توسعه مدیریت به مدیران کمک می کند تا قابلیت های مدیریتی موجود سازمانشان را ارزیابی و اقدامات مهمی را برای تقویت مدیریت و پایداری سازمان خود برنامه ریزی نمایند. این مطالعه به منظور شناخت و مقایسه روش های ارزیابی توسعه مدیریت در مراکز و کشورهای منتخب انجام شد.روش بررسی: این مطالعه مقطعی ـ مقایسه ای در سال های 85-1384 به منظور مطالعه تطبیقی روش های ارزیابی توسعه مدیریت در مرکز علوم مدیریتی سلامت، مرکز بین المللی پژوهش های توسعه و نیز کشورهای آمریکا، انگلستان و ایران انجام گرفت. این روش ها با استفاده از منابع کتابخانه ای، شبکه های اطلاع رسانی و مکاتبه با متخصصین داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفت. پس از مطالعه نظام مند این روش ها، هفت محور اصلی برای مطالعه استخراج و بر اساس آن ها جداول مقایسه ای طراحی شد. این جداول توسط صاحب نظران مدیریت از دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران، شهید بهشتی و نیز دانشگاه های تربیت مدرس، علامه طباطبایی، تهران و شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت و نظرات اصلاحی آن ها اعمال شد. داده ها با استفاده از این جداول مقایسه ای جمع آوری و سپس این محورها در کشورهای منتخب مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: الگوهای مورد مطالعه از نظر اهداف اشتراکاتی دارند، اما از نظر سایر ابعاد مانند ساختار، زمینه های مدیریتی مورد ارزیابی، شاخص های مربوط به هر یک از زمینه ها، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و استفاده از نتایج تفاوت هایی نیز دارند. دیگر این که تمام الگوهای مورد مطالعه، دخالت کارکنان سازمان در فرآیند ارزیابی توسعه مدیریت را به عنوان پیش شرط مهم موفقیت این فرآیند و نیز توسعه قابلیت های مدیریتی سازمان ذکر کرده اند.نتیجه گیری: در تمام این مدل ها ارزیابی توسعه مدیریت به عنوان اولین مرحله فرآیند تغییر و بهبود سیستم های مدیریتی سازمان در نظر گرفته می شود. با توجه به این که کارایی و اثربخشی سیستم ارایه خدمات بهداشتی به طور مستقیم تحت تاثیر کیفیت مدیریت مدیران بهداشتی است، برای توسعه مدیریت در نظام سلامت کشورمان پیشنهادهایی بر اساس آخرین تجربیات سازمان های بین المللی به ویژه سازمان جهانی بهداشت ارایه می شود.
ارزیابی پنج پایگاه اطلاعاتی کتاب شناختی فارسی Irandoc، Iranmedex، Magiran، Parsmedline و SID به وسیله ی معیار ارزیابی پایگاه های اطلاعاتی Gulliver 2002(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تأثیر طراحی پایگاه های اطلاعاتی در استفاده ی کاربران و میزان بهره برداری آنان از محتوای پایگاه های اطلاعاتی در زمینه ی موضوعات پزشکی و لزوم رعایت استاندارد ها و معیار های جهانی در طراحی پایگاه های اطلاعاتی، این پژوهش به بررسی پنج پایگاه اطلاعاتی کتاب شناختی فارسی Iranmedex، Irandoc، Magiran، SID و ParsMedline بر اساس معیار ارزیابی Gulliver 2002 پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش پیمایشی در سال 1387 انجام شد. جامعه ی پژوهش پنج پایگاه اطلاعاتی کتاب شناختی فارسی Irandoc، Iranmedex، Magiran، Parsmedline و SID بود که با استفاده از معیار ارزیابی Gulliver 2002 به صورت چک لیست مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها به روش توصیفی تحلیل شدند. روایی چک لیست با استفاده از نظر صاحب نظران تأیید شد.
یافته ها: در دوازده معیار مورد بررسی شامل صفحه ی مدخل، جستجو، محدود کردن، مشاهده و دستکاری رکوردها، تصاویر، بازیابی مدارک، خدمات اشاعه ی گزینشی اطلاعات، طراحی کلی، اصطلاح شناسی، طراحی و جای گذاری آیکون ها، کمک و مشخصات پیشرفته، در مجموع Iranmedex با کسب 8/45 درصد و Irandoc با کسب 45 درصد از کل امتیاز، بالاترین رتبه و پس از آن ها ParsMedline با 40 درصد، SID با3/38 درصد و Magiran با 5/37 درصد به ترتیب در رتبه های بعد قرار دارند.
نتیجه گیری: وضعیت طراحی پایگاه های اطلاعاتی فارسی به هیچ وجه مطلوب نیست، به طوری که حداکثر امتیاز کسب شده توسط پایگاه ها از نصف کل امتیاز معیار پایین تر بود. از این رو به نظر می رسد نظارت بر طراحی این پایگاه ها و توجه به رعایت معیارها و استانداردهای بین المللی در طراحی آن ها ضروری باشد.
بررسی همپوشانی سنتی، نسبی و درجهی آزادی مرکب در دو پایگاه داده ی PubMed و Scopus در زمینهی موضوعی بیماریهای قلبی- عروقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعیین میزان همپوشانی، روشی است که به مقایسهی محتوای پایگاه های داده از جنبه ی کمی میپردازد. در این نوشتار میزان همپوشانی سنتی، نسبی و درجهی آزادی مرکب پایگاه دادهی رایگان PubMed و پایگاه دادهی غیر رایگان Scopus در مورد بیماریهای قلبی- عروقی ارایه می گردد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- کاربردی در فاصلهی زمانی بهمن ماه 1387 تا تیر ماه 1388 صورت گرفت. ابتدا توصیفگرهای مرتبط با سه بیماری قلبی- عروقی شامل سکتهی قلبی- مغزی، حوادث عروقی- مغزی و پرفشاری خون از اصطلاح نامه Emtree انتخاب شدند. سپس با استفاده از آن ها مقالات مرتبط با سه بیماری مذکور در دو پایگاه داده ی PubMed و Scopus بازیابی گردیدند. داده های اولیه که برای محاسبهی درصدهای همپوشانی مورد نیاز بودند، به کمک نرم افزار Reference Manager به دست آمدند. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با نرم افزار Excel، انجام شد.
یافته ها: در مجموع 9899 عنوان مقاله در هر دو پایگاه داده در زمینهی موضوعی بیماری های قلبی- عروقی به دست آمد. 8593 عنوان مقاله در پایگاه دادهی PubMed و 7713 عنوان مقاله در پایگاه دادهی Scopus بازیابی شدند. تعداد 6407 عنوان مقاله مشترک در هر دو پایگاه داده، 2186 عنوان مقاله منحصر به پایگاه دادهی PubMed و 1306 عنوان مقاله منحصر به پایگاه دادهی Scopus بودند. درصد همپوشانی سنتی میان دو پایگاه داده برای بیماری پرفشاری خون 68 درصد، برای بیماری حوادث عروقی- مغزی 7/66 درصد و در خصوص بیماری سکتهی قلبی- مغزی 7/60 درصد محاسبه گردید. همپوشانیهای نسبی پایگاه داده ی PubMed و Scopus در مورد بیماریهای سکتهی قلبی- مغزی، پرفشاری خون و حوادث عروقی- مغزی به ترتیب (8/75 درصد در مقابل 3/75 درصد)، (2/89 درصد در مقابل 1/74 درصد) و (7/86 درصد در مقابل 3/74 درصد) به دست آمد. مقدار شاخص درجهی آزادی مرکب در هر سه بیماری مورد بررسی، کمتر از 5/0 حاصل شد.
نتیجه گیری: درصدهای همپوشانی نسبی بالاتر پایگاه داده ی PubMed نسبت به پایگاه داده ی Scopus، کاربران و کتابداران را به سمت استفاده از این پایگاه داده هدایت میکنند. تعداد مقالات بازیابی شده منحصر به فرد بیشتر برای هر بیماری در پایگاه داده ی PubMed و عدم نیاز به پرداخت حق اشتراک، استفاده از این پایگاه داده را مرجح میکند.
مقاله کوتاه: مطالعه ی قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت و نظرسنجی امکان پیاده سازی آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت بهداشتی به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر مورد توجه جوامع انسانی است و بیمه ی درمانی مناسب ترین گزینه برای برخورداری مردم از مراقبت بهداشتی است. اما امروزه انواع بیمه های درمانی با مشکلاتی روبه رو هستند؛ از این رو ضرورت رفع مشکلات به واسطه ی تدوین قوانین جدید مشهود است. قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت (HIPAA یا
Health insurance portability and accountability act) به منظور رفع مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا تصویب شد. با توجه به مشابهت مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران و آمریکا، پژوهشگران بر آن شدند تا جهت حل معضلات نظام بیمه ی درمانی ایران، به مطالعه ی HIPAA بپردازند و امکان پیاده سازی HIPAA در ایران را بررسی کنند.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- اکتشافی است که گردآوری داده ها با بررسی منابع معتبر و مراجعه به سازمان های بیمه ی درمانی اعم از وزارت رفاه، سازمان بیمه ی خدمات درمانی، سازمان بیمه ی تأمین اجتماعی، سازمان بیمه ی خدمات درمانی نیروهای مسلح، مؤسسه ی عالی پژوهش تأمین اجتماعی و دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1388 انجام گردید. جامعه ی مورد پژوهش در زمینه ی نظرسنجی امکان پیاده سازی HIPAA در ایران، شامل 24 نفر از صاحب نظران دانشگاهی و افراد دارای سابقه در بخش مدیریتی بیمه های درمانی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه ی طراحی شده از طریق تعیین اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون مجدد سنجیده شد (84/0 = r). در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی و در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی و به کمک برنامه ی SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: افزایش هزینه ی مراقبت های بهداشتی، عدم تضمین پوشش مداوم بیمه ی سلامت و بوروکراسی زیاد امور اداری از مهم ترین مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا بود که منجر به قانون HIPAA در این کشور شد. همچنین یافته ها نشان داد که 66/66 درصد از صاحب نظران نیز افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی را اولین عامل زمینه ساز انجام اصلاحات در ایران بیان کرده اند.
نتیجه گیری: از آنجا که HIPAA یکی از مهم ترین رویکردهای اصلاحی در رفع معضلات بیمه ی سلامت آمریکا محسوب می شود و با توجه به تشابه مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران با آمریکا، صاحب نظران با انجام ابعادی از HIPAA مانند فرایند تبادل الکترونیک داده ها، ایجاد شناسه ی ملی در صنعت مراقبت بهداشتی کشور و اجرای نظام هماهنگ اطلاعات جامع بیمه شدگان، موافق و با ایجاد حساب پس انداز درمانی مخالف بودند.
ارزیابی وب سایت کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور و ارایه پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی نقش مهمی در برقراری ارتباط و ارایه خدمات به کاربران دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از نظر معیارهای ارزیابی عمومی و شناسایی نقاط قوت و ضعف بوده است.روش بررسی: در این پژوهش پیمایشی- تحلیلی، ابتدا وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از طریق اینترنت شناسایی شد. سپس معیارهای محتوای صفحه اصلی، جستجو و تحقیق و در نهایت امکانات کاربران ارزیابی و یافته ها با همدیگر مقایسه شد. جامعه آماری این پژوهش 41 وب سایت کتابخانه های دانشگاهی تحت پوشش وزارت بهداشت، در طی دوره زمانی 3 ماهه تا اسفندماه سال 1387بود. برای جمع آوری داده ها از سه سیاهه وارسی با 29 سوال استفاده شد. روایی با نظر متخصصین و نیز پژوهش های انجام یافته، تایید شد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Excel استفاده گردید.یافته ها: از مجموع وب سایت کتابخانه های مورد بررسی، به طور متوسط 36 درصد اقلام محتوای صفحه اصلی، 67 درصد اقلام جستجو و تحقیق، و 46 درصد اقلام ارزیابی امکانات کاربران را در طراحی صفحات وب رعایت کرده اند. از میان دانشگاه های مورد بررسی تعداد 18 دانشگاه معادل 45 درصد، بیش از 50 درصد اقلام اطلاعاتی سیاهه وارسی را در طراحی وب سایت خود لحاظ کرده اند.نتیجه گیری: وب سایت کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور از نظر ارزیابی معیارهای ""محتوای صفحه اصلی"" در سطح ضعیف، از نظر ارزیابی معیارهای ""جستجو و تحقیق"" در سطح خوب و از نظر ارزیابی معیارهای ""امکانات کاربران"" در سطح متوسط قرار دارند. به طور کلی از معیارهای سه گانه ارزیابی در حدود 46 درصد در وب سایت های کتابخانه های مورد بررسی رعایت شده است. همچنین دانشگاه های علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی زنجان، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی اصفهان، علوم پزشکی تبریز و علوم پزشکی شاهد بیشتر از سایر دانشگاه های علوم پزشکی، معیارهای ارزیابی را در طراحی وب سایت کتابخانه ها لحاظ نموده اند.
کیفیت ثبت گواهی های فوت صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی مانند تهیه آمارهای مرگ و میر برنامه های ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از این رو صحت داده های گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوت های صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت داده های گزارش شده در آن ها بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعه پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماهه اول سال 1386 در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل می شد. نمونه مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستان های شهر کرمانشاه در شش ماهه اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش تصادفی و جمع آوری داده ها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تأیید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که 51.1 درصد از گواهی های فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهی های فوت بیمارستان های غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهی های فوت صادره ی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستان های غیر آموزشی به ترتیب در 7.6 درصد و 28.8 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3.3 درصد از گواهی های صادره در مراکز آموزشی درمانی و 12.2 درصد از گواهی های صادره در بیمارستان های غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 33.7 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 45.4 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علت های مرگ مندرج در 64.1 درصد از گواهی های فوت مراکز آموزشی درمانی و 74.7 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجه گیری: وضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش داده های مندرج در گواهی فوت و استفاده های متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را می طلبد.
شناسایی نیازهای سطوح بلوغ سازمانی بر اساس «مدل بالندگی توانمندی کارکنان» در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها تلاش میکنند تا در تکامل تدریجی فرآیندهای خویش، بلوغ بیشتری پیدا نمایند. درصد زیادی از این سازمان ها به مدل های بالندگی روی آورده اند. PCMM (People capability maturity model) یکی از این مدل ها است که بر توسعه ی مهارت های انسانی سازمان متمرکز می باشد. هدف از کاربرد PCMM در سازمان، توسعه ی مستمر مهارت های کارکنان می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی نیاز های سطوح بلوغ سازمانی پرسنل بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان و تعیین نقاط قوت و ضعف و مهارت های آنان با استفاده از مدل فوق بوده است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع پژوهش های کاربردی بود. پژوهشگر با توزیع پرسش نامه بین 34 نفر از کارکنان بخش های مدارک پزشکی در 17 بیمارستان دولتی اصفهان، به شناسایی نیازهای سطوح اول و دوم بلوغ در آن ها بر اساس PCMM در سال1387 پرداخت. برای این منظور، از پرسش نامه ی استاندارد استخراج شده از مدل PCMM استفاده نمود که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان و پایایی آن با ضریب Chronbach's alpha 96/0 تأیید شده بود. نتایج حاصل از پاسخ های این پرسش نامه، بر طبق اهداف تحقیق و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت که با استفاده از آمار توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش تحلیل شد.
یافته ها: نمره ی میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ 35 از 56 بود. کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان عیسی بن مریم (ع) با نمره ی میانگین 55 دارای بالاترین سطح بلوغ در سطح دوم یعنی سطح مدیریت شده ی مدل PCMM و کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های کاشانی و شریعتی با نمره ی میانگین 24 در پایین ترین سطح قرار داشتند. بین بلوغ سازمانی و ویژگی های کارکنان مدارک پزشکی این بیمارستان ها رابطه ی معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش مدارک پزشکی اغلب بیمارستان ها در حوزه ی فرایندی کارگزینی در سطح بالا و در حوزه ی آموزش و توسعه و محیط کار در سطح پایینی قرار دارد. استفاده از این مدل، موجب افزایش دقت مسؤولین و کارکنان در شناسایی نقاط ضعف عملیات و فعالیت های جاری می شود. توجه دقیق بر روی فرایند ها به این منظور، زمینه های بهبود و ارتقای فرایند ها را فراهم می آورد.
امکان سنجی آموزش از راه دور از طریق اینترنت برای کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با ظهور تکنولوژی های نوین و ایجاد مراکز آموزش مجازی، آموزش و یادگیری الکترونیکی جای خود را در مراکز آموزشی باز کرده است. این مقاله امکان ارایه آموزش از طریق اینترنت را برای کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاهی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران مورد بررسی قرار داده است.روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی- توصیفی بوده است. داده ها از طریق پخش 44 پرسش نامه بین کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران در مرداد و شهریور 1387 گردآوری شدند. برای تعیین اعتبار، محتوای این پرسش نامه از نظر استادان و سایر کارشناسان فن گذرانده شد و برای تعیین روایی از ضریب Cronbach’s alpha 15 نمونه، که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شده بودند، استفاده شد. داده ها با نرم افزار آماریSPSS و با استفاده از تکنیک های آمار توصیفی به دست آمده اند.یافته ها: 95 درصد کتابداران به شرکت در دوره های آموزش از طریق اینترنت علاقه مند بوده اند.پایگاه های اطلاعاتی بیشترین و کتابخانه مجازی کمترین موضوع های تجربه شده برای دسترسی به اطلاعات بودند. وب سایت های آموزشی بیشترین و گفتگو کمترین آمار را در زمینه روش های مورد نظر برای ارایه آموزش داشتند. 71 درصد کتابداران تایید کردند که کتابخانه آن ها آمادگی لازم برای ایجاد دوره ها را دارند. 21 درصد از آن ها تخصیص بودجه به کتابخانه هایشان را برای برگزاری این دوره ها تایید کردند. بیشتر پاسخگویان به «رده بندی چند برچسبی» عدم آشنایی و به «مدیریت دانش» آشنایی نسبی و به «مهارت های اولیه کامپیوتر» آشنایی کامل داشتند. همچنین به موضوع «حفاظت رسانه نوری» علاقه کم، به «وب 2» علاقه متوسط و به «سیستم های پایگاه های اطلاعاتی» علاقه زیاد نشان دادند. موافق نبودن بالا دستان، عدم اطمینان به اعتبار این دوره ها، مشکلات فنی، سرعت پایین خطوط اینترنت از مشکلات بیان شده، توسط کتابداران بود.نتیجه گیری: کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در شهر تهران امکانات بالقوه و قابلیت های لازم برای برگزاری دوره های آموزش کتابداری و اطلاع رسانی از طریق اینترنت را دارند.
یررسی رابطه بین یاد گیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری با نیاز به پیشرفت در بین پرستاران بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۶۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری مرتبط با شغل به صورت کسب مهارت و دانش فردی رخ می دهد و به پرستاران کمک می کند تا وظایف شان را به طور اثربخش انجام دهند. میزان این نوع یادگیری وابسته به تقاضای شغلی بوده و از طریق نیاز به پیشرفت تسهیل می شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی نیاز به پیشرفت در ارتباط بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل انجام گرفت. روش کار: این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی- مقطعی(تحلیل مسیر) است. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستانهای آموزشی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهارسال 1389 تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 208 پرستار است که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پس از ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه های پژوهش؛ از دو پرسشنامه برای سنجش یادگیری وابسته با شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری؛ و از یک پرسشنامه جهت سنجش نیاز به پیشرفت در پرستاران استفاده شد. پرسشنامه ها قبلاً توسط لون و کاسیمیردر سال 2008 هنجاریابی و اعتبار یابی شد و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب0.81، 0.67 و 0.79 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS16 و Lisrel8.5 صورت گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بین نیاز به پیشرفت با تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل و همچنین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سایر یافته ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 22 درصد از واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها نیز با شاخص های91.0 GFI=86.0AGFI= 091.0 RMSEA= برازش شد. بحث: پرستاران می توانند با افزایش نیاز به پیشرفت خویش یادگیری های مرتبط با شغل شان را تسهیل کنند. بعلاوه نیاز به پیشرفت به آنها اجازه می دهد تا بیشتر اهداف اجرایی و یادگیری شان را خودشان تعیین کنند تا اینکه این اهداف به آنها تحمیل شود.
نقش اطلاعات نامتقارن در القای تقاضا : مطالعه موردی خدمات پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تیوری تقاضای القایی پزشک از مهم ترین مباحثی است که در اقتصاد سلامت و اطلاعات مطرح می شود. بررسی ها نشان می دهند که پزشکن غیر رسمی نسبت به پزشکان شاغل در بیمارستان ها و درمانگاه ها که از درآمد ثابتی برخوردارند، انگیزه بیشتری برای ترغیب بیماران خود به استفاده از مراقبت های بهداشتی و دارویی غیر ضرور دارند.
روش کار : برای مقایسه تقاضای القایی میان پزشکان رسمی و غیررسمی 300 پرسشنامه تهیه و توسط 300 پزشک ساکن در شهر تهران تکمیل گردید. از این تعداد 70 پزشک به علت اینکه هم در استخدام رسمی دولت بوده و هم مطب شخصی داشتند از مطالعه حذف شدند. متغیرهای زمان هر ملاقات با پزشک و متوسط تعداد آزمایش هایی که پزشک برای هر بیمار تجویز می کند را به عنوان متغیرهای وابسته و متغیرهای جنس ، سن بیمار، نوع مدرک، تجربه و ترجیح درآمد به فراغت پزشکان و ارایه خدمات خاص از جانب آن ها را به عنوان متغیرهای توضیحی در نظر گرفتیم. لذا برازش را یکبار برای پزشکان استخدام رسمی و یکبار برای پزشکان غیر رسمی و شاغل در مطب شخصی انجام داده و با استفاده از روش لاجیت به بررسی پرداختیم.
یافته ها : هر چند که متوسط تعداد آزمایشات تجویز شده توسط پزشک و زمان هر ملاقات با وی متأثر از جنس و سن بیمار می باشد، اما به خصوص در مورد پزشکان استخدام غیر رسمی، متغیرهای ترجیح درآمد به فراغت ، تجربه و انجام خدمات خاص روی افزایش تعداد آزمایشات تجویز شده و زمان هر ملاقات با پزشک مؤثر بودند. همچنین یافته های بررسی حاکی از این است که القاء تقاضا برای استفاده از خدمات دارویی و درمانی از جانب پزشکان عمومی بیشتر است.
بحث : نتایج این مقاله حاکی از این است که ایجاد انگیزه در بیماران جهت استفاده از انواع خدمات بهداشتی و درمانی از جانب پزشکان عمومی غیر رسمی در مقایسه با پزشکان عمومی استخدام رسمی بیشتر می باشد. لذا تصویب استانداردها و قوانینی جهت نظارت بر عملکرد پزشکان دارای مطب خصوصی می تواند تا حدود زیادی از هزینه های درمانی غیر ضرور صرف شده توسط بیماران بکاهد
مطالعه ی ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ها و کسب مزایای رقابتی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبه ی کاربردی داشت. جامعه ی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کرده اند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر می رسد.
تعیین و ارزش دهی پارامترهای مؤثر در هزینه ی تولید پروژه های نرم افزاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت نرم افزار در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. چرخه ی کل حیات یک نرم افزار شامل دو فاز تولید و نگهداشت می باشد. در این پژوهش به بررسی و تعیین پارامترهای مؤثر بر تخمین هزینه ی تولید نرم افزار پرداخته شد، همچنین رتبه و میزان تأثیرگذاری هر یک از آن ها بر هزینه و زمان تعیین شد و روش هایی جهت کاهش هزینه های تولید، ارایه گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و کاربردی بود. تعداد 15 سیستم در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجایی که جامعه محدود بود، کل جامعه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. از چک لیست محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با دقت 877/0 مورد تأیید قرار گرفت. در آمار توصیفی با استفاده از درصد فراوانی، مؤثرترین فاکتور و کم اثرترین فاکتور از دیدگاه متخصصین مشخص شد و فاکتورها از طریق آزمون Freidman رتبه بندی شدند. از نرم افزار SPSS به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 29 پارامتر مؤثر به دست آمد و در 5 گروه طبقه بندی شد و اثرگذارترین آن ها در هر مشخصه تعیین گردید.
نتیجه گیری: دستیابی به اهداف پروژه، مدیر پروژه را در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها یاری می رساند و تأثیر به سزایی در به انجام رسیدن پروژه های نرم افزاری دارد.
میزان رعایت اصول تشخیص نویسی در پرونده های پزشکی بیماران بستری با تشخیص شکستگی بیمارستان مطهری ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده ی پزشکی بیمار مهم ترین منبع برای تحقیقات،آموزش پزشکی و مراجع قضایی به شمار میرود و عملکرد پزشک به عنوان سرپرست تیم درمانی در مورد ثبت دقیق و صحیح اطلاعات، حایز اهمیت میباشد. ثبت کامل تمام موارد شکستگی در شرح تشخیص لازم و ضروری است. از این رو تحقیق حاضر به منظور تعیین میزان رعایت اصول تشخیص نویسی در پرونده های پزشکی بیماران بستری به علت شکستگی در بیمارستان شهید مطهری ارومیه انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و بر روی پرونده ی بیماران بستری دچار شکستگی در سال 1386 بیمارستان شهید مطهری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد. تعداد 400 پرونده ی بیماران بستری دچار شکستگی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید، سپس ثبت یا عدم ثبت اطلاعات مورد نیاز شامل محل آناتومیک، نوع، شکل، علت خارجی و جراحات همراه شکستگی در چک لیستی که روایی و پایایی آن مورد تأیید صاحب نظران قرارگرفته بود، جمع آوری گردید و نتایج به صورت جداول فراوانی ارایه گردید.
یافته ها: بیشترین میزان ثبت مربوط به محل یا موضع شکستگی (25/91 درصد) و کمترین میزان ثبت مربوط به شکل شکستگی (7 درصد) بود. در هیچ پرونده ای همه ی موارد نوع، شکل، محل، علت و جراحات همراه شکستگی در شرح تشخیص نوشته نشده بود و فقط در 25/1 درصد از پرونده ها، 4 مورد از موارد شکستگی به طور کامل در پرونده ثبت شده بود.
نتیجه گیری: ثبت ناقص تشخیص نهایی توسط پزشکان، یکی از مشکلات مهم مستندسازی است. پرونده نویسی یکی از مسؤولیت های مهم پزشک و کادر درمانی است، اما نتایج به دست آمده نشان میدهد که این مسؤولیت جدی گرفته نشده است. برگزاری کارگاه های آموزشی برای پزشکان و برقراری پشتوانه های اجرایی میتواند میزان رعایت اصول مستندسازی در پرونده های بیماران را ارتقا دهد.
ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش هزینه های بخش بهداشت و درمان، برای مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها و اندازه گیری کارایی آن ها تلاش های زیادی میشود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم (دولتی و غیر دولتی) در سال 1386 و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود، جامعه ی آماری شامل تمام بیمارستان های قم (8 بیمارستان) بود و از آنجا که در این تحقیق از داده های واقعی و آمارهای عملکردی بیمارستان ها بهره گرفته شد، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP یا Analytical hierarchy process) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR (بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS یا Constant returns to scale)) و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS یا Variable returns to scale)) و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم در سال 1386 پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان های ناکارا، با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون (AP یا Anderson-Peterson) بیمارستان های کارا نیز رتبه بندی شدند. برای انجام محاسبات از نرم افزارهای Expert Choice، Win 4 Deap و DEA- Master استفاده گردید.
یافته ها: در روش CCR، 3 بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و 5 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. کودکان فاطمی 3. ایزدی 4. حضرت ولیعصر 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی. در روش BCC، 4 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و 4 بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. حضرت ولیعصر 3. ایزدی 4. کودکان فاطمی 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی.
نتیجه گیری: اغلب بیمارستان ها به صورت کارا عمل نمیکنند، بیمارستان های ناکارا می توانند با الگوگیری از بیمارستان هایی که به عنوان واحد مرجع شناخته شده اند و با مدیریت بهتر منابع مالی و انسانی، به مرز کارایی نزدیک شوند.
دیدگاه مدیران درباره ی موانع، معایب و مزایای واگذاری در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واگذاری در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک راهبرد هزینه– اثربخش، می تواند منجر به افزایش کیفیت خدمات قابل ارایه به بیماران گردد. نظر به اهمیت مسأله ی واگذاری و هدف آن مبنی بر بهبود نظام سلامت، این پژوهش با هدف بررسی واحدهای واگذار شده در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت (بیمارستان های منتخب) شهر اصفهان و نیز موانع، معایب و مزایای این واگذاری انجام گرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش، تمام مدیران معاونت درمان و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (60 نفر) بودند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست و پرسش نامه ی محقق ساخته ی عوامل مربوط به واگذاری بود که اعتبار آن مورد تأیید استادان رشته ی مدیریت خدمات بهداشت و درمان قرار گرفت و روایی آن بر اساس آزمون Cronbach’s alpha 80 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی به کمک نرم افزار 18SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بین خدمات درمانی- پاراکلینیکی واگذار شده، بخش های بستری، فیزیوتراپی، رادیولوژی و سونوگرافی بالاترین درصد واگذاری (33 درصد) و بین خدمات پشتیبانی واگذار شده، خدمات کاخ داری، نگهداری و تأسیسات، بالاترین درصد واگذاری (100 درصد ) را داشتند. میزان بازگشت پرسش نامه ها 88 درصد (53 نفر) بود. از دیدگاه مدیران، از بین مزایای واگذاری، توجه بیشتر به مشتری داخلی و خارجی (بیمار و پرسنل) در بخش خصوصی، بالاترین امتیاز (2/57 درصد) را به خود اختصاص داد. در ارتباط با معایب واگذاری، تحمیل هزینه به بیماران و افزایش کل هزینه ها، بالاترین امتیاز (6/45 درصد) را گرفت. از بین موانع واگذاری، فراموش کردن هدف واگذاری (کارایی) و تبدیل شدن واگذاری به هدف، بالاترین امتیاز (6/60 درصد) را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: اگر چه دیدگاه مدیران نسبت به واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت به نسبت موافق بود، اما از نظر آن ها موانعی در زمینه ی واگذاری موفق وجود داشت؛ از این رو بر ضرورت رفع موانع واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت، تأکید می گردد. توسعه ی زیرساخت های اساسی واگذاری همچون رقابتی کردن، ارتقای فرهنگ واگذاری، آموزش و اصلاح باورهای مسؤولین و برقراری سیاست های تشویقی برای موفقیت واگذاری در بخش سلامت توصیه می شود.
الزامات و حوزه های مرتبط با ارزیابی آمادگی سازمان ها برای پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۷۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طی 20 سال گذشته پیشرفتهای زیادی در فناوری اطلاعات و به خصوص در حوزه بهداشت و درمان بوجود آمده و در نتیجه اشکال مختلفی از پرونده الکترونیک نیز مورد بحث قرار گرفته و یا طراحی و پیاده سازی شده اند. مروری بر مطالعات: هر چند که پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت دارای مزایای فراوانی است ولی متاسفانه در بعضی از موارد ایجاد یک سیستم پرونده الکترونیک سلامت به نظر پیچیده و مشکل می آید. ارزیابی آمادگی سلامت الکترونیک ، بخشی از ارزیابی پیش از پیاده سازی است و ضرورتی اساسی است که در اولویت پیاده سازی به شمار می رود. ارزیابی آمادگی روشی است که توسط آن، جنبه های مختلف یک سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان سنجیده می گردد و بنابراین بهره گیری از این ارزیابی است که منجر به تصمیم گیری صحیح می گردد، و به دنبال آن شناسایی عوامل موثر و ملزومات چنین ارزیابی بسیار ضروری است. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این ارزیابی می توان کاستی های موجود در زمینه پذیرش پرونده الکترونیک سلامت را شناسایی نموده و برای رفع آن ها برنامه ریزی و اقدام نمود. هدف از این مطالعه شناسایی جایگاه ارزیابی آمادگی در نقشه پیاده سازی پرونده الکترونیک با نگاهی مفصل به الزامات و حوزه های مرتبط با این ارزیابی و عمدتا از جنبه فنی آن است تا بتواند راهنمای مدیران و مجریان پرونده الکترونیک سلامت در اجرای این قبیل پروژه ها باشد.
ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش "وب کیو ام ای (WebQEM)"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر، وب سایت ها یکی از اساسی ترین ابزارهای کتابخانه های دانشگاهی جهت ارتباط با کاربران شده اند و صفحات خانگی نقطه شروعی برای هدایت پژوه های کتابخانه ای کاربران به منظور دستیابی به منابع قابل دسترس شده است. به همین دلیل، طراحی آن ها می تواند برای مدیران و مسئولین وب سایت دانشگاه دارای اهمیت باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش وب کیو ای ام است. روش کار: مطالعه بر روی 24 وب سایت انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش توصیفی است. داده های مورد لزوم برای انجام پژوهش با استفاده از یک سیاهه وارسی گردآوری شده که مبنای آن ارزیابی به روش وب کیو ای ام است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 13 صورت گرفته است. یافته ها: ارزیابی وب سایت های مورد مطالعه با استفاده از معیارهای های چهارگانه روش وب کیو ای ام نشان داد که وب سایت های مورد بررسی در کل از لحاظ معیار" قابلیت اطمینان" در حد بسیارمطلوب (با میانگین 0.82)، از لحاظ شاخص "کارائی" در حد مطلوب (با میانگین0.64) و از لحاظ شاخص "قابلیت استفاده" و شاخص "قابلیت عملکرد (اجرائی)" در حد متوسط (به ترتیب با میانگین 0.52 و.0.50) هستند. جمع بندی نهائی یافته ها بر حسب چهار معیار اصلی مورد بررسی در این پژوهش، نیمی از وب سایت های مورد بررسی را در وضعیت مطلوب و نیم دیگر را در وضعیت متوسط ارزیابی نمود. بحث: پس از ارزیابی یکایک معیارهای شاخص های اصلی، با توجه به میانگین امتیازات بدست آمده برای چهار شاخص، چنین استنباط می شود که وب سایت های مورد پژوهش از نظر شاخص "قابلیت عملکرد" و "قابلیت استفاده" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. در مورد دو شاخص "قابلیت اطمینان" و "کارائی" هر چند میانگین امتیازات وضعیت بهتری دارد٬ اما در هر حال برخی از وب سایت های جامعه مورد پژوهش از نظر این دو شاخص در وضعیت بسیار مطلوب قرار ندارند.
رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قابلیت های مربوط به هوش هیجانی در دهه های اخیر، توجه بسیاری از سازمان ها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینه ای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط مؤثر می باشد، تا به وسیله ی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد مهارت های ارتباطی Queendom و هوش هیجانی شرینک (Shrink Emotional Intelligence) بود. جامعه ی آماری شامل 117 نفر کتابدار کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 و روش نمونه گیری سر شماری بود. روایی پرسش نامه ها از روش محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha به ترتیب برابر 86/0 و 92/0 تأیید گردید. روش گردآوری داده ها، به شکل مراجعه ی حضوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، در دو سطح آمار توصیفی (درصد میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson و آزمون t تک متغیره) صورت گرفت.
یافته ها: میانگین هوش هیجانی و مؤلفه های مربوط به آن در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان کمتر از سطح متوسط بود، اما مؤلفه ی خود انگیزی در کتابداران دانشگاه اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. میانگین کلیه ی ابعاد مهارت های ارتباطی در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران در دانشگاه اصفهان (000/0 = sig و 525/0 = r) و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (000/0 = sig و 515/0 = r) ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت؛ یعنی هوش هیجانی بالای کتابداران، منجر به برقراری ارتباط مناسب با مراجعین شده بود. کتابداری، که توانایی های لازم برای هوش هیجانی را در اختیار داشته باشد، خدمات را به گونه ای عرضه می کند که موجب رضایت مندی بیشتر از سوی مراجعین شود. پس می توان نتیجه گرفت که یکی از مؤلفه های اساسی برقراری ارتباط مناسب کتابداران با مراجعین، برخورداری از سطح مطلوب هوش هیجانی می باشد،که میتوان از طریق برگزاری دوره های تخصصی، میزان آن را در کتابداران بهبود بخشید.
تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله علمی پژوهشی «مدیریت اطلاعات سلامت»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بررسی تولیدات علمی در هر حوزه می توان در انجام سیاست های پژوهشی برنامه ریزی های راه بردی انجام داد، پیشرفت های حاصل را ارزیابی و کنترل نمود و کیفیت فعالیت های پژوهشی را ارتقا داد. این مطالعه با هدف تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله «مدیریت اطلاعات سلامت» انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه توصیفی به تحلیل محتوایی و استنادی تعداد 175 مقاله چاپ شده در مجله علمی پژوهشی مدیریت اطلاعات سلامت طی سال های 1383 لغایت 1389 پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از چک لیست و مراجعه به تک تک عناوین و محتویات و استنادات مقاله ها به جمع آوری اطلاعات و سپس ورود آن در نرم افزار Excel و تحلیل آن ها اقدام شد. روایی چک لیست با استفاده از نظر استادان متخصص تایید گردید. در تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی نظیر دسته بندی داده ها بر حسب توزیع فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و رسم نمودارها استفاده شد.یافته ها: از 531 نویسنده در 175 مقاله، بیشترین نویسندگان (58 درصد) مرد بوده اند. بیشترین افراد در مقطع دکترای تخصصی (263 نفر)، دارای رتبه دانشگاهی استادیار (116 نفر)، با وابستگی به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (156 مورد) بودند. بیشتر مقالات (127 مقاله) از نوع توصیفی، بیشترین ابزار مورد استفاده پرسش نامه (76 مورد) و بیشترین توصیف گرهای موضوعی به کار رفته، بیمارستان ها (30 مورد) بوده است. بیشترین نوع مقالات چاپ شده، تحقیقی (150 مورد) و بیشترین مطالعات (60 عنوان) حاصل طرح تحقیقاتی مصوب بوده است. بیشترین تعداد مقاله (51 عنوان) در سال 89 به چاپ رسیده، بیشترین گرایش موضوعی «مدیریت» (50 عنوان) بود. بیشترین استنادات به مقالات (43 درصد) و از نظر زبان به منابع لاتین (58 درصد) بوده است. 4.45 درصد استنادات مربوط به خوداستنادی نویسنده و 1.05 درصد مربوط به خوداستنادی مجله بوده است.نتیجه گیری: باید الگوی رفتاری نویسندگان به نگارش مقالات تحلیلی و استفاده از روش های بررسی متنوع و جدید در زمینه مدیریت اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان سوق داده شود.سردبیر مجله، حد مشخصی را برای خوداستنادی در مقالات منتشر شده خود در نظر بگیرد.