فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشمندان با استفاده از ابزارها و روش های متفاوت به مصورسازی و ترسیم ساختار علم در رشته های مختلف پرداخته اند. یکی از این ابزارها نرم افزار HistCite™ می باشد که قادر به ترسیم نقشه ی علم بر اساس نظم زمانی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ترسیم ساختار انتشارات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پایگاه (Web of science) WOS طی سال های 2008-1989 با استفاده از نرم افزار HistCite™ بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع علم سنجی بود و با استفاده از روش تاریخ نگاری طی سال های 2008-1989 صورت گرفت. داده های مورد نیاز این پژوهش در دی ماه 1387 از پایگاه WOS استخراج گردید و برای ترسیم تاریخ علم این دانشگاه از نرم افزارHistCite™ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و برخی قواعد علم سنجی استفاده گردیده است.
یافته ها: انتشارات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پایگاه WOS رشد چشم گیری داشت و از نرخ رشدی برابر با 16/34 درصد برخوردار بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران در رتبه ی دوم کل دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی ایران و در بین دانشگاه های تابعه ی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در رتبه ی اول قرار گرفت. همچنین آقای علیرضا دهپور رتبه ی اول نویسندگان این دانشگاه رابه خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: پژوهشگران این دانشگاه از همکاری گروهی به نسبت بالایی برخوردار بودند. توزیع مقالات توسط نویسندگان از قانون لوتکا تبعیت مینمود. همچنین تاریخ علم این دانشگاه با استفاده از نرم افزار HistCite™ ترسیم گردید و نتایج نشان داد که ساختار علمی این دانشگاه از هفت خوشه تشکیل شده است.خوشه ی اول در موضوع شیمی، خوشه ی دوم و سوم در موضوع فارماکولوژی، خوشه ی چهارم در موضوع درماتولوژی، خوشه ی پنجم در موضوع ایمونولوژی، خوشه ی ششم ترکیبی از موضوعات سم شناسی، فارماکولوژی و فیزیولوژی و خوشه ی هفتم با موضوع فارماکولوژی و داخلی- گوارش بودند.
معماری اطلاعات برای نظام مدیریت مبتنی بر رسالت در دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مفهوم جدید روابط سازمانی در دانشکده های پزشکی، ضروری است چهار مأموریت اصلی اعضای هیأت علمی به صورت یکپارچه و در راستای مأموریت های دانشگاه، قابل تعریف و قابل جبران خدمت باشد. باید شرایطی فراهم شود که اهداف و مأموریت های دانشگاه برای تمامی گروه های آموزشی و اعضای هیأت علمی دانشکده، سهم بندی شود و هر یک نسبت به سهمی که ادا می کنند، پاداش خود را دریافت نمایند. این پژوهش برای تعیین معماری اطلاعات سامانه ی اطلاعاتی متناسب با نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، به منظور اعمال مدیریت بر رفتار آکادمیک اعضای هیأت علمی دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی و الگوسازی بود که در آن از متدولوژی ""طرح ریزی بر اساس فعالیت های سازمان"" (Business system planning) برای طراحی معماری اطلاعات، استفاده شده است. ابتدا با مطالعه ی الگوهای استقرار نظام مدیریت مبتنی بر رسالت در دانشگاه های مختلف، مأموریت، اهداف و ارزش های این نظام شناسایی گردید و طی جلسه ای با هیأت رئیسه ی دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران با استفاده از تکنیک گروه اسمی و الگوسازی تفسیری ساختاری (Interpretive structural modeling)، اهداف استقرار نظام پیش گفت در دانشکده ی مورد مطالعه، تعیین و اولویت بندی گردید. این اهداف به عنوان ورودی فاز اول متدولوژی طرح ریزی بر اساس فعالیت های سازمان، مورد استفاده قرار گرفت. سایر داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای فازهای بعدی از طریق مصاحبه با کارکنان و مسؤولین واحدهای مربوط و مشاهده ی اسناد و فرایندهای کاری به دست آمد. محصول نهایی به دست آمده، معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت می باشد.
یافته ها: در معماری اطلاعات نظام مدیریت مبتنی بر رسالت برای دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 9 زیرسیستم و ارتباطات بین آن ها تحت عناوین مدیریت مأموریت ها و هدف ها، برنامه ریزی فعالیت های آموزشی، برنامه ریزی فعالیت های پژوهشی، برنامه ریزی فعالیت های اداری و اجتماعی، برنامه ریزی فعالیت های مراقبت از سلامت، توانمندسازی اعضای هیأت علمی و مدیران گروه ها و رؤسای بخش ها، ارزیابی عملکرد و بازنگری و بهسازی، مدیریت منابع مالی و بودجه ریزی مبتنی بر رسالت، حسابداری و تدارکات گروه آموزشی به دست آمد.
نتیجه گیری: استقرار موفق نظام مدیریت مبتنی بر رسالت، وابسته به داشتن سامانه ی اطلاعاتی یکپارچه ای است که تمام اجزاء و زیرسیستم های نظام را به طور لازم و کافی پشتیبانی نماید. تحقیق حاضر نشان داد سامانه ای که بتواند از این نظام پشتیبانی کند، باید زیرسیستم هایی داشته باشد که پیش از این در هیچ یک از سامانه های متداول اطلاعات مدیریت دیده نشده بود.
قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی به مراجع قضایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیمارستان ها مسؤولیت پاسخ گویی به تقاضا های قانونی برای واگذاری اطلاعات بهداشتی- درمانی را بر عهده دارند و این در حالی است که مسؤول حفاظت از اطلاعات بهداشتی- درمانی بیماران نیز هستند. هدف این پژوهش، شناسایی و مقایسه ی قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی برای مراجع قضایی در کشورهای منتخب و ایران و شناسایی نقاط خلأ در این زمینه میباشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی و تطبیقی بود. جامعه ی پژوهش شامل اسناد و مدارک چاپی و الکترونیک حاوی قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی در کشورهای مورد مطالعه آمریکا، انگلستان، استرالیا، مالزی و ایران بود. داده ها از طریق جستجوی سیستماتیک در اینترنت، منابع کتابخانه ای و برقراری ارتباط با متخصصان اطلاعات بهداشتی- درمانی جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با استفاده از ترسیم جدول تطبیقی صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که در هر 5 کشور مورد مطالعه، سیاست ها و خط مشیهای مکتوبی برای افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی جهت مراجع قضایی وجود دارد و بیمارستان باید مدارک پزشکی را برای دادگاه ها، نمایندگان مراجع قضایی و سازمان های مجری قانون، تنها با اجازه ی بیمار افشا کند، مگر اینکه دادگاه با حکم قضایی دستور افشای اطلاعات را داده باشد.
نتیجه گیری: در همه ی کشورهای مورد بررسی، برای واگذاری اطلاعات بهداشتی- درمانی، محدودیت هایی جهت حفاظت از اطلاعات بهداشتی- درمانی با توجه به حقوق بیماران وضع شده است.
مطالعه تطبیقی ضرورت به کارگیری گروه های مرتبط تشخیصی به عنوان ابزاری واحد برای تسهیل بازپرداخت درمانی در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی در ارایه خدمات بهداشتی و تخصصی شدن بیشتر فعالیت ها، سازمان های سلامت برای ارایه بهتر و جبران هزینه ها نیاز به به کارگیری و استفاده از روش های هزینه یابی برای محاسبه درآمد و هزینه ها داشتند و برای این منظور در کشورهای توسعه یافته، بیشتر بیمارستان ها سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس گروه های مرتبط تشخیصی وابسته گذاشتند. بر اساس این روش جدید، بیمارستان ها بر طبق گروه های مرتبط تشخیصی وابسته، هزینه ها و بهای تمام شده خدمات را در ازای خدمات انجام شده برای بیمار محاسبه کردند.این مقاله از نوع مروری بود و جمع آوری اطلاعات بااستفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفت و با توجه به این که گروه های مرتبط تشخیصی به عنوان شناخته شده ترین نظام طبقه بندی بیماری به منظور تسهیل بازپرداخت درمانی بودند، بدین منظور بیمارستان ها باید سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس روش گروه های مرتبط تشخیصی وابسته بگذارند و از آن به عنوان ابزاری برای تسهیل بازپرداخت خود استفاده کنند و در این مقاله سعی بر آن است که با تطبیق فرایند های انجام شده در این زمینه و استفاده از تجارب کشورهای سرامد، مناسب ترین روش انتخاب شود و نسبت به پیاده سازی آن در کشور اقدامات لازم صورت پذیرد.
بررسی تغییرات بهره وری واحد مدارک پزشکی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از شاخص Malmquist(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محدود بودن منابع و افزایش سریع هزینه های بیمارستان، موضوع بهبود بهره وری در بخش های مختلف این سازمان را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. این مطالعه با سنجش بهره وری واحد مدارک پزشکی بیمارستان های مورد بررسی، سعی نموده است تا تصویر مناسبی از عملکرد واحدهای مذکور را ارایه دهد.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. هدف برآورد شاخص Malmquist در واحدهای مدارک پزشکی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران (16 واحد) طی سال های 87-1385 می باشد. برای جمع آوری داده ها، از روش های مصاحبه و مطالعه ی آمار فعالیت های واحدها استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار 1/2Deap مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: واحدهای مدارک پزشکی در بیمارستان های رازی و ولیعصر (عج) دارای بیشترین میزان بهبود در بهره وری و در بیمارستان های امام خمینی (ره) و مرکز قلب تقریباً بدون تغییر و در فارابی و ضیائیان دارای کمترین میزان بودند.
نتیجه گیری: با توجه به این که بیش از یک سوم واحدهای مورد بررسی، از نظر شاخص Malmquist بهبود عملکرد داشتند، می توانند به عنوان الگو جهت بهبود بهره وری در دیگر واحدها، مورد استفاده قرار گیرند. همچنین می توان از روش هایی مانند جذب نیروی انسانی دارای تحصیلات در رشته ی مدارک پزشکی و استفاده از مدیران دارای سابقه ی کاری کافی در این بخش، برای ارتقای بهره وری استفاده نمود.
مقاله کوتاه: رضایت کاربران نسبت به کیفیت سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS یا Hospital Information System) سیستمی کامپیوتری است که از آن به عنوان ابزار الکترونیکی مدیریت اطلاعات بیمار استفاده میشود و نقش مهمی در زمینه ی ارایه ی خدمات مراقبت سلامت با کیفیت ایفا میکند. از این رو رضایت کاربران نسبت به کیفیت HIS بسیار مهم است و در توسعه و تکامل سیستم بسیار مؤثر میباشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت کاربران نسبت به کیفیت سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود که به روش توصیفی– مقطعی در سال 1386 انجام شد. جامعه ی پژوهش را 80 کاربر مجهز به HIS دو بیمارستان کرمانشاه تشکیل می داد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری ساده و در دسترس استفاده شد و گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه انجام گرفت. روایی و پایایی پرسش نامه به طریق اعتبار محتوا و آزمون– باز آزمون (80/0 = r) بررسی گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: داده ها نشان داد که 3/39 درصد کاربران نسبت به کیفیت رابط های HIS، 9/36 درصد کاربران نسبت به کیفیت وظایف HIS و 2/38 درصد کاربران نسبت به کیفیت اطلاعات HIS راضی بودند و نیز 4/30 درصد کاربران نسبت به عملکرد HIS تا حدی راضی بودند. در کل، 9/34 درصد کاربران از کیفیت HIS راضی بودند.
نتیجه گیری: به طور کلی علل پایین بودن میزان رضایت کاربران (9/34 درصد( نسبت به کیفیت HIS،کمبود یا فقدان آموزش HIS به کاربران، فقدان کادر درمان در تیم پشتیبان HIS و عدم حذف کامل فرایند های دستی یا انجام کامل بعضی از فرایندها به صورت دستی بود.
رضایت مندی بیماران بستری از خدمات ارایه شده در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت بیمار نقش مهمی در کاهش عوارض و شکایات بیمار و افزایش پیروی از درمان، کارایی و اثربخشی درمان دارد. این مطالعه با هدف شناسایی رضایت مندی بیماران از خدمات ارایه شده در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان انجام گرفته است.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه ی توصیقی در سال 1388، 350 نفر از بیماران بستری در بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان به طور غیر تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (0/95 = α) برآورد شد. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بر اساس آمار توصیفی نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار انجام شد.
یافته ها: میزان رضایت بیماران (به درصد) به ترتیب اولویت، مربوط به خدمات پاراکلینیکی (6/91)، واحد پرستاری (2/89)، پذیرش (6/88)، خدمات دارویی (8/87)، واحد خدمات (5/87)، خدمات مالی (9/86)، خدمات پزشکی (86)، وضعیت رفاهی (4/78) و در نهایت تغذیه (2/74) بود.
نتیجه گیری: بیماران از افراد و واحدهایی که بیشترین و نزدیک ترین ارتباط را با آن ها داشتند و خدمات را به طور منظم و پیوسته از آن ها دریافت می کردند، رضایت بیشتری داشتند.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در سازمان های بهداشتی- درمانی دولتی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر اطلاعات، کارآفرینی موتور محرک توسعه ی اقتصادی و محور فعالیت های فردی و سازمانی محسوب میشود. از آنجا که در اغلب کشورهای جهان سوم، دولت در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه خدمات بهداشتی درمانی حضوری فراگیر دارد، ایجاد پویایی در سازمان های دولتی حایز اهمیت ویژه ای است. این پژوهش به شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد سازمان با محوریت کارآفرینی سازمانی در بخش خدمات بهداشتی درمانی دولتی و ارایه ی الگوی کاربردی برای ایجاد سازمان کارآفرین پرداخته است.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی 43 سازمان بهداشتی درمانی بخش دولتی ایران در دو سطح ملی و منطقه ای، با استفاده از نمونه گیری جامعه ی نامحدود و به کارگیری روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردیدند و در آن ها میزان کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته با بهره گیری از روش پیمایشی بین سال های 84-1383 و استفاده از پرسش نامه و تکمیل آن ها توسط مدیران عالی و میانی این سازمان ها مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون Cronbach's alpha روایی پرسش نامه را با 97 درصد تأیید نمود. میانگین و انحراف معیار داده های گرد آوری شده استخراج گردید و یافته ها با استفاده از آزمون همبستگی در فضای نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به طور متوسط 80 درصد مدیران این سازمان ها پرسش نامه را جواب دادند. مطالعه نشان داد که میانگین کارآفرینی در این سازمان ها با در نظر گرفتن عوامل ساختاری، رفتاری و محیطی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، حدود 08/3 بود که بیانگر میزان پایین کارآفرینی سازمانی است. از میان شاخص ها، میزان رضایت ارباب رجوع در سطح به نسبت خوبی بود، ولی پایین بودن سایر شاخص ها از جمله میزان تنوع درآمدی سازمان ها، میزان کم فعالیت های واگذار شده به بخش غیر دولتی و نبود تیم های تحقیق و توسعه، باعث افت میزان کارآفرینی سازمانی در این سازمان ها شده بود.
نتیجه گیری: سازمان های بهداشتی درمانی دولتی در ایران نتوانسته اند از مزایای کارآفرینی سازمانی به خوبی بهره بگیرند. از این رو، سازمان های پیش گفت نیازمند الگوی کاربردی خاص برای توسعه ی کارآفرینی هستند، که الگو و راهکارهای ارایه شده در این پژوهش میتواند راهگشای توسعه ی عملکرد این سازمان ها باشد.
بررسی عوامل استرس زای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، استرس یکی از مشکلات انسان ها، به ویژه در کشورهای در حال رشد و پیشرفته است. از این رو شناخت عوامل به وجود آورنده این مشکل و ارایه نتایج راه حل های مناسب، ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر در سال 1388 با هدف تعیین عوامل استرس زای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است.روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصان روانشناسی و کتابداری و اطلاع رسانی تایید شد و پایایی آن با استفاده از Cronbach’s alpha برابر 0.91 به دست آمد. جامعه آماری مورد مطالعه، 77 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 بودند. با توجه به این که جامعه مورد بررسی، چندان بزرگ نبود، بدون انجام نمونه گیری، از روش سرشماری استفاده شد. شیوه گردآوری اطلاعات، مراجعه حضوری بود. داده ها پس از گردآوری، در نرم افزار SPSS وارد گردید و سپس از طریق آمار توصیفی و آزمون استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اثرگذارترین عامل استرس زا، عدم حمایت سرپرستان و کمترین تاثیر مربوط به مشخص نبودن گروه مخاطبین می باشد. رتبه بندی عوامل استرس زا در ابعاد چهارگانه Lothans نشانگر آن است که بعد ساخت های سازمانی، بیشترین میانگین و بعد شرایط فیزیکی سازمان، کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. بین سن، سابقه کار، میزان تحصیلات و عوامل استرس زای شغلی کتابداران، رابطه معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از نظر کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مهم ترین عوامل استرس زا به ترتیب عدم حمایت سرپرستان، عدم توجه به ارتقای شغلی، عدم امنیت شغلی، انجام کار فقط به منظور رفع تکلیف و عدم همکاری مدیر کتابخانه می باشند، بنابراین مدیران کتابخانه ها باید عوامل ایجاد استرس را شناسایی و اقدامات لازم در راستای رفع آن ها را انجام دهند.
دیدگاه پزشکان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۵۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده صحیح از نظام های اطلاعات مراقبت بهداشتی باعث بهبود ایمنی، بروندادها وکیفیت مراقبت، بهبود کارایی و بهره وری، کاهش هزینه ها و رضایت مندی می شود. هدف اصلی هر سازمان مراقبت بهداشتی، به خصوص موسسات بیمارستانی، بهبود کیفیت مراقبت است. چون کاربران اصلی نظام اطلاعات به خصوص نظام اطلاعات بالینی، پزشکان هستند، لذا، بررسی تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها ضروری به نظر می رسد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، که شامل 74 نفر از پزشکان بیمارستان های آموزشی بود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته انجام گرفت که روایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (test-retest) به تایید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نظام های " اطلاعات آزمایشگاه "با میانگین 4.61 و " بررسی علائم حیاتی آنلاین " با میانگین 4.28 و" بررسی اثرات متقابل دارویی " با میانگین 4.08 به ترتیب بیشترین تأثیر را در بهبود کیفیت مراقبت داشته اند. عوامل " نگرانی از امنیت اطلاعات " با میانگین 4.05، " ارتقاء مداوم نظام " با میانگین 4.04، " کمبود اطمینان به کیفیت خدمات نیروهای پشتیبان فناوری اطلاعات " با میانگین3.97 بیشترین تأثیر را در استفاده پزشکان از نظام های اطلاعات پزشکی داشته اند. بحث: پزشکان بیان کردند که نظام های اطلاعاتی در افزایش کیفیت مراقبت نقش مؤثری داشته اند. آن ها نگرانی از امنیت اطلاعات، کمبود مهارت های کامپیوتری، کمبود آموزش جهت استفاده بهینه از تمامی قابلیت های نظام اطلاعاتی و سرعت پایین انتقال اطلاعات را مؤثرترین عوامل در عدم استفاده از نظام های اطلاعاتی بیان کردند. لذا، بهینه سازی نظام های اطلاعاتی، بخصوص در حیطه عوامل مذکور جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت ضروری است.
شناسایی الویت های خط مشی گذاری توسعه سلامت الکترونیک در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۵۰-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی سلامت الکترونیک در کشوربا محدودیت هایی همراه است که جهت غلبه بر این محدودیت ها، نیازبه شناسایی الویت های خط مشی گذاری است. هدف از این مطالعه شناسایی، دسته بندی و الویت بندی شاخص های خط مشی گذاری سلامت الکترونیک در ایران است. روش کار: با بررسی پیشینه تحقیق، شاخص ها شناسایی و دسته بندی شد، فهرست شاخص ها براساس نظر اعضاء جامعه تحقیق شامل 38 نفر ازصاحب نظران حوزه سلامت الکترونیک، اصلاح شد. داده ها با ابزار پرسش نامه جمع آوری و به وسیله نرم افزار آماری spss و آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها: با بررسی پیشینه، شاخص ها شناسایی ودر سه محور زیرساخت ها، سیاست ها و راهبردها دسته بندی شد. براساس پیمایش انجام شده، در محور زیرساخت های توسعه سلامت الکترونیک، تأمین زیرساخت حقوقی و قانونی دارای بیشترین الویت، در محور سیاست های توسعه سلامت الکترونیک ایجاد یکپارچگی میان فعالان حوزه و ارائه دهندگان خدمات سلامت الکترونیک کشور دارای بیشترین الویت و در محور راهبردهای توسعه سلامت الکترونیک، دسترسی همگانی و ارزان به خدمات کیفی مبتنی بر نیازهای مردم دارای بیشترین الویت هستند. بحث: خط مشی گذاری در حوزه سلامت الکترونیک در ایران با محدودیت هایی روبروست، جهت مقابله با این محدودیت ها باید تصویب قانون حریم خصوصی و قوانین تسهیل کننده فعالیت بخش خصوصی، ایجادهماهنگی بین فعالین حوزه سلامت الکترونیک و فراهم نمودن دسترسی به خدمات کیفی و همگانی در اولویت خط مشی گذاری سیاستگذاران قرار گیرد.
مقاله مروری: بار اقتصادی و هزینه های سلامت ناشی از بیماریهای مزمن در ایران و جهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماری های غیر واگیر مسؤول مرگ بیش از 35 میلیون نفر در هر سال، یعنی نزدیک به دو سوم از کل مرگ و میر در جهان هستند. برای اولین بار در تاریخ بشر، سلامت مردم دنیا با تغییر چشم گیری مواجه است. بیماری های غیر واگیر خیلی بیشتر از بیماری های عفونی که در دهه های قبل گریبان گیر مردم بود، جان انسان ها را می گیرد. بیش از 80 درصد مرگ و میر ناشی از این بیماری ها در کشورهای با درآمد کم و متوسط رخ می دهد و هر سال مبالغ عظیمی از درآمد کشورها به دلیل وجود این بیماری ها هدر می رود. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد بیماری های غیر واگیر زندگی 25 میلیون نفر را تا سال 2015 در سراسر منطقه ی خاور میانه تهدید می کند. همچنین ایران در دهه های آینده با توجه به بروز پدیده ی گذار اپیدمیولوژیک و افزایش بیماری های مزمن با بار اقتصادی ناشی از بیماری های مزمن مواجه می شود. این مطالعه با هدف بررسی بار اقتصادی و بهداشتی ناشی از این بحران جهانی، چالش ها و راهکارهــــای کنترل و پیشگیری ازآن انجام شد. مطالعه ی حاضر به صورت مروری و با مرور منابع کتابخانه ای و منابع علمی دیجیتال و چاپی از ژورنال های مختلف علمی، همچنین جست وجوی وب سایت های معتبر از جمــله CDC، WHO و... انجام گردید.
بیماری های غیر واگیر هر ساله 35 میلیون مرگ در سراسر دنیا را به دنبال دارند و یک مانع مهم بر سر راه توسعه ی کشورها هستند. این بیماری ها افراد فقیر و آسیب پذیر جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار داده اند و آن ها را به ورطه ی فقر می کشانند. مقابله با این بیماری ها با کنترل ریسک فاکتورهای آن ها و استفاده از تجربیات سایر کشورها و توصیه های کارشناسی سازمان های بین المللی امکان پذیر است.
تعیین میزان معیارهای مشتری مداری در آموزش بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود رقابت شدیدی که بر اقتصاد امروز جهان حاکم است، ارایه ی خدمات بیشتر به مشتریها و ارتقای کیفیت، دیگر یک ارزش افزوده قلمداد نمیشود؛ بلکه ضرورتی انکار نشدنی است. در این راستا، آموزش عالی و توجه به مشتری مداری به خصوص دانشجو محوری، رکن اصلی در پیشرفت و توسعه ی همه جانبه ی هر کشور میباشد. از این رو، هدف از این پژوهش تعیین میزان نمره ی معیارهای مشتری مداری بر اساس دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی در سال 1390 بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در 7 دانشکده بودند. حجم نمونه با توجه به فرمول های آماری 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته ای بودکه به بررسی چهار معیار تعریف شده برای مشتری مداری (دانشجو محوری) پرداخت و شامل مشتری مداری از سوی مدیریت دانشگاه، اعضای هیأت علمی، گروه های تحصیلی و فرایندهای آموزشی بود. پایایی و روایی پرسش نامه سنجیده شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، داده هایی که بر اساس طیف لیکرت بودند، تحلیل گردیدند.
یافته ها: نمره ی معیار گروه های تحصیلی بیشتر از سایر معیارها بود (45/53) و معیارهای هیأت علمی (27/50) و فرایندهای آموزشی (12/46) به ترتیب دارای بیشترین میزان مشتری مداری بوده اند و معیار مدیریت دانشکده ها کمترین تأثیر (56/40) را در ارتقای مشتری مداری دانشجویان نسبت به سایر معیارها داشته است. جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان با اکثر معیارهای مشتری مداری ارتباط معنی دار آماری داشت و در همه ی آن ها در زنان و مقطع کارشناسی ارشد بیشترین میزان مشتری مداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: حیطه ی مشتری مداری هم در ابعاد مختلف و هم در دانشگاه های علوم پزشکی با سایر دانشگاه ها می تواند تفاوت داشته باشد؛ زیرا که باید به جنسیت دانشجویان به عنوان یک عامل اثرگذار در کیفیت ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی توجه کرد و برای ارتقای مشتری مداری، بازبینی فرایندهای آموزشی مبتنی بر دانشجو و توجه مدیریت دانشگاهی به دانشجویان دارای اهمیت به سزایی است.
رابطه ی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان (مورد کاوی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از فرآیندهای مهم در رابطه با نیروی انسانی، فرآیند جامعه پذیری سازمانی افراد تازه وارد است، که اعضای جدید از آن طریق با ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری سازمان آشنا می شوند و خود را با فرهنگ سازمان هماهنگ میکنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1389 انجام شد و جامعه ی آماری آن، پرستاران شاغل در بیمارستان شریعتی اصفهان بودند. با توجه به محدود بودن جامعه ی آماری این پژوهش، پرسش نامه بین کلیه ی اعضای جامعه ی آماری توزیع گردید که از 279 پرسش نامه ی توزیع شده، 206 پرسش نامه برگشت داده شد. در این پژوهش، از پرسش نامه ی استاندارد جامعه پذیری «Jones» و تعهد سازمانی «Allen و Meyer» استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه، از نظر استادان راهنما و مشاور و چند تن از صاحب نظران مدیریت بهره گرفته شد. برای سنجش میزان پایایی پرسش نامه از روش Cronbach's alpha استفاده شد و پایایی پرسش نامه ی جامعه پذیری سازمانی 83/0 و تعهد سازمانی 82/0 تعیین گردید. 6 فرضیه ی پژوهش (بین روش جمعی، رسمی، متوالی، ثابت، پیوسته و تأییدی جامعه پذیری با تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان رابطه ی معنی دار وجود دارد)، با آزمون همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت تکمیل نتایج تحقیق، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (Manova)، آزمون t مستقل و LSD استفاده شد.
یافته ها: ضریب همبستگی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در سطح 05/0 ≥ P برابر با 573/0 به دست آمد؛ که بر این اساس، بین جامعه پذیری با تعهد سازمانی رابطه ی معنی دار وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که روش جامعه پذیری متوالی، تأییدی و رسمی، پیش بینی کننده ی قویتری برای تعهد سازمانی هستند.
نتیجه گیری: هنگامی که جامعه پذیری سازمانی به گونه ای مناسب انجام شود، باعث افزایش تعهد سازمانی -که یکی از عوامل اصلی افزایش کارایی و اثربخشی در سازمان ها است-، خواهد شد.
تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر سرمایه ی انسانی در دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و صنعتی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعه ای از دانشگاه ها آغاز میشود. سرمایه ی فکری از مهم ترین تئوریهای مدیریتی است که سازمان های دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیده های مستند و تکراری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعه ی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، 2 پرسش نامه ی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی مؤلفه های سرمایه ی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسش نامه های فرایند تبدیل دانش و سرمایه ی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روش های Manova و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفه های سرمایه ی فکری رابطه ی معنی دار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنی داری را با تمام مؤلفه های سرمایه ی فکری نشان دادند. یافته های حاصل از مدل معادله ی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازمان دهی، انتقال، تبادل و استفاده ی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایه ی فکری دانشگاه ها نیز مؤثر باشد.
ارایه ی مدل ارزیابی عملکرد برای ادارات بیمه ی خدمات درمانی با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن و آنالیز تاکسونومی: مطالعه ی موردی در اداره ی کل بیمه ی خدمات درمانی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، ادامه ی حیات و فعالیت سازمان را توانایی رقابت واتخاذ مناسب ترین سیاست در مقابل تغییرات محیطی تعیین می کند. یکی از مؤثرترین روش های مورد استفاده ی سازمان ها در این خصوص، استفاده از ارزیابی عملکرد برای تعیین نقاط ضعف سازمان جهت رفع آن ها و نقاط قوت آن جهت بهبود میباشد. ارزیابی و مدیریت عملکرد علاوه بر کمک به سازمان برای افزایش توانایی رقابت، در تعیین و پیاده سازی استراتژیها نیز نقش برجسته ای را ایفا میکند. این پژوهش به دنبال ارایه ی یک مدل مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمان های خدماتی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- کاربردی و مورد کاوی بود. جامعه ی مورد بررسی، ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان های استان اصفهان بودند که در فاصله ی زمانی سال های 1388 تا نیمه ی اول سال 1389 مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از اجماع و پرسش نامه استفاده شد. روایی پرسش نامه با نظر موافق خبرگان سازمان مورد تأیید قرار گرفت و ضریب پایایی آن 71/0 = a به دست آمد. در مرحله ی اول، با مطالعه و بررسی کتب و مقالات مرتبط، ویژگی های شاخص ها لیست شد و سپس با بهره گیری از نظرات 4 نفر از استادان دانشگاه و تحلیل نتایج آن با استفاده از تکنیک TOPSIS، ویژگی های کلیدی انتخاب شاخص ها تعیین گردید. در مرحله ی دوم، در قالب یک پرسش نامه ی ارزیابی و با استفاده از تکنیک TOPSIS، شاخص های کلیدی عملکرد تعیین شد. در مرحله ی سوم با استفاده از پرسش نامه ای که به منظور تعیین میزان اهمیت شاخص ها تهیه شده بود، نظرات خبرگان سازمان جمع آوری و با استفاده از تکنیک AHP وزن شاخص ها تعیین گردید.در نهایت، با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مراحل قبل، مقادیر شاخص ها در ادارات اندازه گیری و با بهره گیری از روش تاکسونومی عددی (Numerical taxonomy)، رتبه بندی آن ها صورت گرفت.
یافته ها: در این پژوهش، شاخص های کلیدی عملکرد به صورت کنترل هزینه های درمان،کنترل درآمد و رضایت مشتری تعیین شد و سپس بر اساس این شاخص ها و سایر شاخص های تعیین شده، عملکرد ادارات اندازه گیری و مورد مقایسه قرارگرفت. مقایسه ی ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان ها نشان داد که تفاوت قابل توجه جهت حذف گزینه وجود ندارد. نتایج رتبه بندی ادارات بیمه ی خدمات درمانی شهرستان های استان اصفهان، به صورت جدول ارایه شده است.
نتیجه گیری: برای بهبود عملکرد شهرستان ها، تحلیل و بهینه سازی هزینه های درمان، میزان جذب درآمد و رضایت بیمه شدگان اهمیتی ویژه دارد و شهرستان هایی که در این زمینه ها فعال بوده اند، عملکرد بهتری داشته اند. بدیهی است عوامل کلیدی موفقیت اداره ی کل بیمه ی خدمات درمانی را نیز در همین عوامل میتوان خلاصه نمود.
طراحی الگوی ارزشیابی عملکرد نظام سلامت برای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی عملکرد نظام سلامت، اطلاعات خوبی در مورد وضعیت نظام سلامت برای دولت ها و ملت ها ایجاد می نماید. به همین دلیل، در دهه ی اخیر بسیاری از کشورها بر ارزشیابی و گزارش عملکرد به عنوان وسیله ای برای کمک به تحقق اهداف سلامت و توسعه ی روش ها و ابزارهایی بدین منظور تمرکز کرده اند. هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی شاخص محور (شامل زمینه های کلی و شاخص های مرتبط) برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت ایران بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی، تحقیقی، کاربردی و تطبیقی است، که در سال های 1387 و 1388 و در طی 3 فاز شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیه ی پیش نویس شاخص های ارزشیابی عملکرد نظام سلامت و ایجاد اجماع انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق پایش محیطی، مصاحبه ی چهره به چهره و مبتنی بر وب با استفاده از فرم های طراحی شده جمع آوری گردید. مرحله ی پایش محیطی فاقد جامعه ی پژوهش بوده، الگوهای استخراج شده در این مرحله به عنوان منابع اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین، جامعه ی پژوهش در مراحل مصاحبه و ایجاد اجماع شامل 31 نفر از صاحب نظران نظام سلامت ایران بود. روایی فرم های طراحی شده از طریق کسب نظرات استادان و پایایی آن نیز از طریق آزمون- بازآزمون اخذ گردید. برای تعیین مصاحبه شوندگان از رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری فرصت طلبانه و برای ایجاد اجماع از تکنیک Delphi تعدیل شده استفاده شد. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) انجام گرفت. در مرحله ی پایش محیطی، الگوهای ارزشیابی عملکرد در کشورهای کانادا، استرالیا، نیوزلند، انگلیس و آمریکا و نیز چارچوب های ارزشیابی عملکرد سازمان جهانی بهداشت، سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی، سازمان جهانی استاندارد، مؤسسه ی کشورهای مشترک المنافع و آژانس توسعه ی بین الملل ایالات متحده و نیز برخی شاخص های موجود در کشور استخراج شدند. در مرحله ی مصاحبه نیز شاخص های پیشنهادی شرکت کنندگان در مصاحبه اخذ گردید. سپس مجموعه ی شاخص های جمع آوری شده در 31 زمینه ی کلی (معیار) دسته بندی شدند.
یافته ها: پس از انجام 4 راند Delphi، 14 زمینه برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت ایران انتخاب شد. این زمینه ها عبارت بودند از وضعیت سلامت، تولیت (راه بری)، دسترسی، مخارج سلامت، تأمین مالی و عدالت، مراقبت های اولیه، مراقبت های سالمندی و سالمندی جمعیت، کیفیت خدمات، نظام بیمه ای، عملکرد بیمارستانی، پژوهش/تحقیق و توسعه، سلامت خصوصی (خصوصی سازی)، کارآیی و بهره وری، فن آوری و نظام های اطلاعات سلامت و نتایج سلامت. همچنین در دومین فرایند Delphi بر روی 175 شاخص در زمینه های منتخب اجماع حاصل شد.
نتیجه گیری: الگوی نتیجه محور و شاخص محور طراحی شده، ابزاری برای ارزشیابی عملکرد نظام سلامت کشور ایجاد کرده است که به کارگیری آن فرصت خوبی برای بهبود عملکرد در طول زمان در اختیار سیاست گذاران قرار خواهد داد.
مقاله مروری: مطالعه ی تطبیقی عملکرد سازمان های پیشگام در توسعه ی پرونده ی الکترونیک سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
برای رسیدن به اهداف پرونده ی الکترونیک سلامت ((Electronic health record و برای این که با اطمینان از سوی کاربران مورد استفاده قرار گیرد، استانداردهای یک پارچه ای باید در زمینه ی ساختار، محتوا، نحوه ی تبادل داده، تولید اطلاعات، معماری و امنیت سیستم تدوین گردد. مطالعه ی حاضر با در نظر گرفتن گستره ی فعالیت های استاندارد سازی در خصوص EHR، قابل پذیرش بودن در سطح جهانی، سهولت دسترسی به اطلاعات مورد نیاز پژوهش و آشنایی پژوهشگر با سازمان های مورد مطالعه، سازمان های بهداشت در سطح هفتم (Health level 7th)، سازمان بین المللی استاندارد (International standard organization) و جامعه ی بررسی مواد و محصولات آمریکا (American society for testing and materials) را جهت مطالعه و بررسی انتخاب کرده است. این یک مطالعه ی تطبیقی از نوع مروری کاربردی است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از کتب، مقالات، مجلات داخلی و خارجی و سایر مستندات مکتوب، پایگاه های داده ای معتبر و موتورهای جستجو استفاده شده است.
با بررسی ویژگی های سازمان ها مشخص شد کهASTM نیاز کاربر را مورد توجه قرار داده، ویژگی های پرونده، تولید گزارشات و ضبط داده ها را مورد توجه قرار داده، با ایجاد استانداردهای ساختار و محتوا، ممیزی و کیفیت بیشترین تنوع استانداردها را دارد. HL7 ساختار یافته بودن پرونده را مورد توجه قرار می دهد و عملکردها، ویژگی ها، تبادل و پیام رسانی را مورد توجه قرار داده، در زمینه ی تبادل داده، امور مالی، ممیزی و کیفیت پرونده استاندارد دارد. ISO قابلیت پردازش کامپیوتری را مورد بحث قرار می دهد. در زمینه ی محرمانگی، زیر ساخت و انواع داده استاندارد وجود دارد، ولی کمترین تنوع و دقت را در ایجاد استانداردها دارا می باشد.
موانع اجرایی پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نیاز حیاتی نظام ارایه ی خدمات سلامت به اطلاعات و عدم پاسخ گویی پرونده های کاغذی به دلیل محدودیت های ذاتی آن، باعث حرکت به سوی سیستم های اطلاعات کامپیوتری شد که آرمان و هدف نهایی این سیستم ها، دستیابی به پرونده ی الکترونیک سلامت (HER یا Electronic health records) می باشد. اما پیاده سازی آن در سازمان های مراقبت سلامت یک کار دشوار و پیچیده است و با محدودیت ها و موانع اجرایی مواجه می باشد. هدف این تحقیق، شناسایی موانع اجرایی EHR از دیدگاه ارایه کنندگان خدمات سلامت و ارایه ی راهکارهایی جهت رفع آن بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود که در سال 1388 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل ارایه کنندگان خدمات سلامت (از طبقات مختلف شغلی پزشکی، پرستاری، مدارک پزشکی، علوم آزمایشگاهی و رادیولوژی) در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 120 نفر از آن ها انتخاب شدند. داده ها از طریق یک پرسش نامه که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت، جمع آوری گردید. اولویت بندی موانع اجرایی از طریق معیار لیکرت و از نوع 5 گزینه ای در نظر گرفته شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های کای دو، t-test و pearson تحلیل شد.
یافته ها: بیشترین درصد امتیاز کسب شده در موانع اجرایی پیاده سازی EHR به ترتیب مربوط به محدودیت های نگرشی رفتاری افراد (4/93 درصد) و محدودیت های تغییرات سازمانی (4/88 درصد) و کمترین درصد مربوط به محدودیت های هزینه ای (8/72 درصد) بود. نتایج تحلیل ارتباط بین متغیرها بیانگر وجود ارتباط معنی دار بین شغل و محدودیت تغییرات سازمانی (003/0 = P) و همچنین بین سابقه ی کاری با محدودیت های نگرشی رفتاری افراد (006/0 = P) بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مهم ترین موانع اجرایی اصلی در پیاده سازی EHR، محدودیت های نگرشی و رفتاری افراد و تغییرات سازمان است، ضروری به نظر می رسد برای تضمین اینکه ارایه کنندگان مراقبت سلامت نگرش مناسب داشته باشند، توجه به آموزش و مشارکت آن ها حیاتی است. به طوری که اگر کاربران سیستم، از ویژگی ها، اهداف، مزایا و تأثیر مثبت EHR بر کار خودشان آگاهی لازم را داشته باشند و از سوی دیگر استاندارد های مربوط به محرمانگی و امنیت داده ها و همچنین قابلیت تبادل پیام رعایت شود، مقاومت آن ها نسبت به تغییرات کاهش و علاقه و آمادگی آن ها برای پذیرش EHR افزایش می یابد.
بررسی تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده های داروسازی تیپ یک کشور در پایگاه مؤسسه ی اطلاعات علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش تولیدات علمی در سطح بین المللی، یکی از شاخص های ارزیابی کشورها در دنیای امروز است. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت کمی تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده های داروسازی تیپ یک کشور (دانشکده های واقع در شهرهای اصفهان، تبریز، تهران، شیراز و مشهد) در پایگاه اطلاعات علمی ISI (Institute for scientific information) در سال های 2006 الی 2008 می باشد تا سهم تولیدات علمی آن ها و نقشی که در فعالیت های پژوهشی در سطح بین المللی دارند، مشخص گردد.
روش بررسی: در این پژوهش به منظور کشف داده ها از روش علم سنجی استفاده شد. تولیدات علمی کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشکده های داروسازی تیپ یک کشور که در زمان انجام تحقیق 2006 تا 2008 در دانشگاه مشغول فعالیت بودند (261 نفر)، مورد بررسی قرار گرفتند. برای به دست آوردن داده های پژوهش، با توجه به این که تمام تولیدکنندگان اطلاعات، جزو اعضای هیأت علمی دانشکده های داروسازی تیپ یک کشور بودند، ابتدا نام تک تک افراد در پایگاه مؤسسه ی اطلاعات علمی وارد و از طریق جستجوی نشانی، نام دانشکده داروسازی و نام دانشگاه مورد نظر داده های مربوط جمع آوری شدند. سپس با استفاده از نرم افزار تحلیلی موجود در پایگاه ISI، مورد تحلیل قرار گرفتند و جداول مورد نظر استخراج شدند.
یافته ها: از کل جامعه آماری، 16 درصد زن و 84 درصد مرد بودند. به همین نسبت نیز تولیدات علمی مردان بیشتر و بالای 80 درصد است. تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده های داروسازی تیپ یک کشور در پایگاه مؤسسه ی اطلاعات علمی در سال 2006، 362 مقاله (50/89 درصد مردان و 52/10 درصد زنان)، در سال 2007، 409 مقاله (48/89 درصد مردان و 52/10 درصد زنان) و در سال 2008، 411 مقاله (94/92 درصد مردان و 06/7 درصد زنان) بودند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در کل تولیدات علمی در دوره زمانی مورد پژوهش 42 درصد، سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تبریز 18 درصد، سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد 13 درصد، سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 11 درصد، سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 10 درصد و سهم دانشکده ی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 6 درصد می باشند. رشد تولیدات علمی نیز 4 درصد می باشد.