فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت هوش هیجانی و تأثیر آن در حوزه های مختلف زندگی از جمله پیشرفت شغلی، رضایت شغلی، حیط کار و عملکرد سازمانی؛ این مقاله به تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش از نوع تحلیلی- مقطعی بود که بر روی 168 نفر از کارکنان دانشکده ها و حوزه ی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با به کارگیری دو پرسش نامه ی هوش هیجانی (93/0 = α) و پرسش نامه ی فرهنگی- سازمانی Hofstede (73/0 = α) انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی Pearson) گزارش گردیده است.
یافته ها: بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی، رابطه ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (71/0 = r)؛ همچنین بین هوش هیجانی و فرهنگ مرد سالاری- زن سالاری، رابطه ی معکوس و معنی دار (24/0- = r) مشاهده شد؛ بین هوش هیجانی و سایر مقیاس های فرهنگ سازمانی از جمله فرهنگ فرد گرایی- جمع گرایی، فرهنگ اطمینان- ریسک؛ و فرهنگ توزیع قدرت عادلانه - ناعادلانه، رابطه ای مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی در این مطالعه و نیز تأثیرگذاری و تأثیرپذیری برخی از مؤلفه های هوش هیجانی از فرهنگ سازمانی، آموزش همه ی شاخص های هوش هیجانی به منظور رشد و افزایش توانمندی های فردی و شغلی افراد توصیه می گردد.
رفتار اطلاعیابی پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران در حرفه ی خود نیازمند کسب اطلاعات در سطح وسیعی می باشند، چرا که در بسیاری از مواقع تصمیم آنان برای بیمار نقش حیاتی دارد. وجود اطلاعات کافی و روزآمد می تواند تصمیم گیری را برای پرستاران آسان تر سازد. هدف مطالعه ی حاضر تعیین رفتار اطلاع یابی پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد بود. بنابراین این مطالعه درصدد پاسخگویی به این مسأله بود که پرستاران اطلاعات مورد نیاز خود را از چه منابع یا کانال های اطلاعاتی بدست می آورند و چه موانعی آنها را از جستجوی مدارک و شواهد معتبر باز می دارد.
روش بررسی: جامعه ی پژوهش در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی 320 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد در سال 1390 شمسی با حداقل یک سال سابقه ی کار بود که به وسیله ی نمونه گیری آسان انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته که روایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 78/0 مورد تایید قرار گرفت، استفاده شد که در آن نوع منابع مورد استفاده جهت جستجوی اطلاعات، هدف از جستجوی اطلاعات، موانع و مشکلات بازیابی اطلاعات و نیازهای اطلاعاتی پرستاران مورد سوال قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 17، آمار توصیفی برای توصیف داده ها و از آزمون آماری Chi-squire جهت بررسی یکنواختی گویه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشتر پرستاران دارای مدرک لیسانس و سابقه کاری 29/7±81/9 و اکثر آنها زن بودند. آگاهی از پیشرفت های جدید در حوزه ی پرستاری مهمترین نیاز اطلاعاتی بیشتر پرستاران بود. بیشترین منبع مورد استفاده ی آنها اینترنت (موتورهای جستجوی عمومی) و هدف اکثر آنها روزآمدن کردن اطلاعات بود. 8/74% از پرستاران کمبود وقت را مهمترین مانع برای جستجوی اطلاعات ذکر نمودند.
نتیجه گیری: پرستاران به خوبی به اهمیت روزآمد بودن اطلاعات در شغل شان که با بیمار پیوند خورده است آگاهند. اما دستیابی به اطلاعات جدید و روزآمد در حوزه پرستاری نیازمند آموزش وکسب مهارت های خاصی است. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مسؤولین بیمارستان ها بازه ی زمانی مشخصی را برای فعالیت های آموزشی و پژوهشی پرستاران در نظر بگیرند.
استفاده از الگوریتم های دسته بندی و خوشه بندی برای پیش بینی تعداد قرص مصرفی: مورد کاوی بیماری دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با شیوع بیماری دیابت پیش بینی تعداد قرص مصرفی Glibenclamid و Metformin روزانه برای بیماران به پزشکان در جهت تشخیص تعداد قرص مصرفی بیمار و همچنین مهار عوارض شدید و خطرناک مصرف بیش از حد دارو کمک می نماید، زیرا میزان نیاز بیماران دیابتی به دارو دارای اهمیت بسیار می باشد. از این رو در پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تعداد قرص مصرفی روزانه ی بیماران دیابتی، از تکنیک های داده کاوی استفاده شد. در پایان الگوریتمی که نتیجه ی بهتری در فرآیند ارزیابی بدست می دهد، با توجه به مجموعه داده های تحت بررسی، انتخاب می شود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر به روش توصیفی- مقطعی صورت گرفت. نمونه گیری به روش سرشماری بود و تمامی بیماران (2783 بیمار) را در فاصله ی زمانی فروردین 87 تا خرداد 91 در برگرفت. جامعه ی پژوهش متشکل از داده های مرکز تحقیقات دیابت یزد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بود و محتوای رکوردها مورد تایید مسؤولین مرکز دیابت قرار گرفت. در مرحله ی پیش پردازش داده ها، با نظر افراد خبره در مراکز تحقیقاتی رکوردهایی که مقادیر برخی فیلدهای آنها خالی بود، حذف شد و تعداد بیماران تحت بررسی به 740 مورد رسید. این یافته ها با مراجعه ی مستقیم پژوهشگر به مرکز تحقیقات دیابت یزد حاصل شده و روایی روش جمع آوری اطلاعات توسط استاد راهنما و متخصصین امر مورد تایید قرار گرفت. با سنجش صحت مجموعه داده های آزمون، میزان پایایی دو الگوریتم مورد استفاده نیز مقایسه شد. در این مطالعه جهت تحلیل داده ها و اجرای الگوریتم های داده کاوی از نرم افزار Clementine 12.0 استفاده شد. دو الگوریتم متفاوت از الگوریتم های استنتاج قانون به نام های C5.0 و CHAID روی داده ها اعمال گردید و سپس صحت مدل های تولید شده بدست آمد. در نهایت برای تایید صحت مدل های تولید شده از خوشه بندی استفاده گردید.
یافته ها: مقادیر به دست آمده برای صحت مدل های ایجاد شده از اجرای الگوریتم های C5.0 و CHAID روی مجموعه داده های تحت بررسی 52/45 و 38/28 درصد بود. صحت بالای مدل C5.0 عملکرد بهتر این الگوریتم برای پیش بینی تعداد قرص مصرفی را نشان داد. از طرفی پایین بودن مقدار صحت این مدل نشان دهنده ی این بود که برخی مقادیر به طور صحیح در جای خود دسته بندی نشده اند. بنابراین مقایسه ی مقادیر واقعی و مقادیر پیش بینی شده برای تعداد قرص مصرفی در تولید مدل می تواند بیانگر علل کاهش صحت هر مدل باشد. علت کاهش صحت مدل به مقادیر پیش بینی شده ای وابسته بود که در مقایسه با مقادیر واقعی صحت و ضریب اطمینان پایینی دارند. خوشه بندی نتایج بدست آمده از اجرای الگوریتم C5.0 تعداد قرص مصرفی 3، 5، 6 و 7 با صحت مقدار پیش بینی شده ی به ترتیب 83/46، 36/36، 71/55 و 15 درصد را در یک خوشه قرار داد، زیرا نمونه داده هایی که دارای صحت پایینی در پیش بینی تعداد قرص مصرفی بود و یا تعداد نمونه داده ی کمی داشت، در یک خوشه قرار گرفتند. همچنین خوشه بندی نتایج اجرای الگوریتم CHAID نیز تعداد قرص مصرفی 5 با صحت مقدار پیش بینی شده ی 93/20 را در یک خوشه قرار داد.
نتیجه گیری: این مقاله حاصل پروژه ی تحقیقاتی گروه داده کاوی دانشگاه خواجه نصیر بود که در نهایت در قالب فعالیت گروهی تکمیل و به صورت پژوهش حاضر درآمد. در مراکز تحقیقات دیابت وجود رویکرد سازمان دهی شده جهت پیش بینی تعداد قرص مصرفی بیمار به منظور کمک به پزشک برای افزایش صحت تشخیص و جلوگیری ازعوارض جانبی ناشی از تشخیص نادرست در تعداد قرص خوراکی ضروری است. با توجه به لزوم استفاده از فن آوری های رایانه ای، اینترنت و نرم افزارهای تحلیلی و به منظور مهار اثرات خطرناک بیماری، بهتر است اقدامات لازم جهت ابداع رویکردهای پیشنهادی با مشاوره ی متخصصان مربوط انجام شود.
مقایسه دقت موتورهای کاوش عمومی و تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حجم اطلاعات و تصاویر موجود در اینترنت و رشد روز افزون آن، کار جستجوی بهینه ی اطلاعات و به ویژه تصاویر را برای کاربران مشکل کرده است. در بین ابزارهای جستجو، موتورهای کاوش، بیش تر مورد استفاده ی کاربران قرار می گیرند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین میزان دقت موتورهای کاوش عمومی و تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی ومقایسه ی آن ها بوده است.
روش بررسی: تحقیق حاضر، کاربردی و از نوع پیمایشی مقایسه ای بود که در سال 1390 انجام شد. جامعه ی مورد بررسی در این پژوهش، دو موتور کاوش عمومی Yahoo و Google و دو موتور کاوش تخصصی پزشکی OmniMedicalSearch و Trip Database بودند. به منظور تعیین و مقایسه ی میزان دقت بازیابی تصاویر پزشکی در چهار موتور کاوش مورد بررسی، ده کلیدواژه با مشورت متخصصان پزشکی انتخاب و در این موتورهای کاوش مورد جستجو قرار گرفتند. سپس ده نتیجه ی اول هر موتور کاوش استخراج شد و با اخذ نظر متخصصان پزشکی، ربط یا عدم ربط آن ها با کلیدواژه ی مورد نظر، با استفاده از نرم افزار SPSS، روش های آمار توصیفی و آزمونt مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: موتور کاوش Google با دقت 90، دارای بیش ترین دقت در بازیابی تصاویر مرتبط و کاملاً مرتبط و سپس موتور کاوش پزشکی OmniMedicalSearch دارای دقتی معادل 8/86 در بازیابی تصاویر پزشکی بود. تفاوت معنی داری بین میزان دقت موتورهای کاوش عمومی و موتورهای کاوش تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی وجود نداشت.
نتیجه گیری: علی رغم همپوشانی برخی از نتایج موتورهای کاوش، هر کدام از موتورهای کاوش مورد بررسی نتایج منحصر به فردی را نیز بازیابی کرده اند. این موضوع نشان دهنده ی تفاوت در الگوریتم نمایه سازی منابع موجود در وب، توسط موتورهای کاوش مختلف است و پیشنهاد می شود که برای جستجوی تصاویر پزشکی، از چند موتور کاوش عمومی و تخصصی پزشکی به طور همزمان استفاده شود.
شناسایی، بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از تکنیک TOPSIS (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش به عنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره ی جدید است. کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در محیط آموزشی و پژوهشی مانند دانشگاه ها از مکان های مستعد برای پیاده سازی برنامه های مدیریت دانش هستند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری شامل کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال تحصیلی 90-1389 بود (88 نفر)، که به علت محدودیت حجم جامعه، نمونه گیری صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامهی محقق ساخته بر مبنای عوامل مدل Bukowitz و William (2000) بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط استادان مجرب تأیید گردید و به منظور تعیین پایایی آن از فرمول Cronbach's alpha استفاده شد که مقدار آن 80/0 = α برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار آماری 16SPSS استفاده شد.
یافته ها: تمام عوامل مدل Bukowitz و William (یافتن، به کارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد/ نگهداری و حذف دانش) بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شیراز مؤثر بودند و به جزء عامل یادگیری و حذف دانش، بقیه ی عوامل در وضعیت مناسبی قرار داشتند. همچنین در رتبه بندی این عوامل با استفاده از تکنیک برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل (TOPSIS یا Technique of order preference by similarity to ideal solution)، مشخص شد که عامل «تسهیم دانش» بیش ترین و عامل «حذف دانش» کم ترین تأثیر را در پیاده سازی مدیریت دانش دارد.
نتیجه گیری: اجرای این برنامه ها در محیط های بهداشتی و درمانی که اشتراک دانش از اهمیت زیادی برخوردار است، موجبات خدمات رسانی بهتر و تسهیل یادگیری، آموزش، و پژوهش خواهد شد. لذا شناخت عوامل مؤثر و رتبه بندی آن ها بسیار حایز اهمیت است. با توجه به نتایج حاصل، عوامل مدل Bukowitz و William به منزله ی پیشنهادی جامع در اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شیراز مؤثر خواهد بود.
بررسی میزان کاربست مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رهبری دانشگاه ها برای سازش و یا کنارآمدن با پدیده های پیچیده و ناشناخته به الگویی جدیدتری نیاز دارند تا بتوانند در سایه آن، سازمان ها را به طریق مقتضی هدایت نمایند. هدف این پژوهش بررسی میزان کاربست مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که جامعه آماری آن را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388 تشکیل می دادند که از میان انها 207 نفر عضو هیأت علمی با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز هفت سؤال با در نظر گرفتن مؤلفه های الگوی سایبرنتیک (نظارت و کنترل، پیوندهای سست و سخت، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب، رهبری، توازن در مدیریت) از پرسشنامه محقق ساخته الگوی سایبرنتیک که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره) انجام شد. یافته ها: از آنجایی که میانیگن هر هفت مؤلفه مذکور از سطح متوسط (3) بالاتر می باشد، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در میزان استفاده از الگوی سایبرنتیک در سازماندهی فعالیت های خود، از جایگاه مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن است که دانشگاه مذکور، گرایش به این الگو دارد و بیشترین گرایش در پیوند با مؤلفه سلسله مراتب با میانگین 3.66 بوده است. بحث: از آنجا که مدیران دانشگاه طبق نقشه ای معین منطبق بر الگوی سایبرنتیک، به سازماندهی فعالیت های دانشگاه مبادرت نکرده اند چنین استنباط می شود که در صورت تدوین الگویی برای مدیریت دانشگاه در چارچوب مفهومی سایبرنتیک، می توان انتظار داشت که مدیران دانشگاه برای توسعه کاربرد الگوی سایبرنتیک در فضای سازمانی خود آمادگی بیشتری داشته باشند.
بررسی نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی از دیدگاه متخصصان نفرولوژی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۲۲-۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به منظور طراحی هرچه بهتر پرونده الکترونیک سلامت در سطح ملی، تعیین نیازهای اطلاعاتی ذینفعان آن از جمله بیماران دیالیزی امری بسیار حیاتی است. در این پژوهش انواع نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی از دیدگاه متخصصان نفرولوژی تعیین شده است. روش کار : در این مطالعه توصیفی مقطعی، براساس نمونه های در دسترس، 25 نفر از متخصصین نفرولوژی شاغل در مراکز دیالیز شهر تهران انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده پرسشنامه ای شامل هفت بخش(اطلاعات دموگرافیک، عمومی، تشخیصی، درمانی، سوابق، وضعیت و سایر موارد) مربوط به انواع نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک بیماران دیالیزی بود که جامعه پژوهش موارد ضروری را از یک تا ده ارزش گذاری کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS ، با گرفتن میانگین رتبه های داده شده به هر مورد صورت گرفت. یافته ها : در اولویت بندی، بیشترین میانگین، نام و نام خانوادگی (9.2)، شماره مستندات پزشکی و گروه خونی(9.5)، تست ها و نتایج آزمایشات(9.7)، نوع دیالیز(9.8)، سابقه جراحی شکم و سابقه پیوند (9.6)، علت نارسایی کلیه (9.6) توصیه های پس از ترخیص و هشدارهای بالینی(8.4) بود و کمترین میانگین، وضعیت تأهل(6.4)، امضای الکترونیک(7.5) ، نتایج رادیولوژی(9)، تاریخ نصب کاتتر(8.8)، سوابق فامیلی بیماری(8.4)، ناهنجاری مادرزادی(8.4) و گزارش داده های مالی(6.8) گزارش شد. بحث : در طراحی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی، اطلاعاتی نظیر نام ونام خانوادگی، شماره مستندات، گروه خونی، تست ها و نتایج آزمایشات، نوع دیالیز، سابقه جراحی و پیوند، علت نارسایی کلیه، توصیه های ترخیص و هشدارهای بالینی باید در درجه اول اهمیت قرار گیرند. ایجاد پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی مبتنی بر نیازهای ذینفعان آن، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، لذا ضروری است تدابیر لازم در این زمینه اتخاذ گردد.
بهره مندی مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ی ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور از زیرساخت های فن آوری اطلاعاتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای کسب و کار فعلی، بهره مندی از فن آوری اطلاعاتی یکی از عوامل مهم توسعه و بهبود عملکرد سازمان ها محسوب می شود. این مطالعه با هدف تعیین برخورداری مدیران و کارشناسان مسؤول معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور از فن آوری اطلاعاتی و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش، مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ی ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند که 13 دانشگاه به صورت طبقه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاه های منتخب، کلیه ی مدیران و کارشناسان مسؤول در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش، به صورت سرشماری مورد مصاحبه و پرسش گری قرار گرفتند. پرسش نامه ی مورد استفاده شامل متغیرهای فردی و سازمانی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های Chi-square، Fisher's Exact، Spearman، Krukal Wallis و Mann-Whitney استفاده شد.
یافته ها: از بین 293 مدیر و کارشناس مسؤول مورد مطالعه، 288 نفر (3/98 درصد) در اطاق کار خود به کامپیوتر سالم و 281 نفر (97 درصد) به اینترنت دسترسی داشتند که میزان رضایت از سرعت اینترنت 30 درصد در سطح زیاد و 46 درصد در سطح متوسط بوده است. 205 نفر (70 درصد) از سیستم اتوماسیون برخوردار بودند. دسترسی به اینترنت با برخورداری از سیستم اتوماسیون رابطه ی معنی دار داشت (045/0 ≥ P). سطح رضایت از سرعت اینترنت فقط با تیپ بندی دانشگاه ها (013/0 ≥ P)، برخورداری از سیستم اتوماسیون (000/0 ≥ P) و سن افراد (143/0- = R، 015/0 = P) رابطه ی معنی دار داشت. 220 نفر (75 درصد) دارای پست الکترونیک فعال بودند.
نتیجه گیری: با توجه به کمیت بسیار خوب برخورداری از فن آوری اطلاعاتی، پیشنهاد می گردد برای تقویت و توسعه ی کیفی آن، برنامه های مداخله ای طراحی و اجرا شود.
تحلیل صورت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۸۸-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ارزیابی عملکرد سازمان از نظر مالی به عنوان یکی از اصلی ترین وظایف مالی مدیر بسیار حائز اهمیت می باشد، چرا که زمینه تصمیم گیری و برنامه ریزی منطقی جهت افزایش بهره وری و بررسی تأثیر تصمیم های اتخاذ شده بر عملکرد سازمان را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از طریق تحلیل نسبت های مالی بود. روش کار : مطالعه حاضر توصیفی و از لحاظ زمانی مقطعی و از نظر اهداف آن کاربردی بود. این پژوهش به لحاظ شناخت نظام و نسبت های مالی در دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از نوع کیفی بود که به طریق مرور اسنادی و کارگروهی (22 نفر) انجام پذیرفت و همچنین به لحاظ استفاده از پرسشنامه و بررسی صورت ها و نسبت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور (38 دانشگاه) از نوع کمی بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و برای تحلیل داده ها از شاخص های فراوانی و مرکزی میانگین و پراکندگی انحرف معیار استفاده گردید. یافته ها: 12 نسبت مالی در دو گروه نسبت های نقدینگی و بازده فعالیت و بهره وری منابع شناسایی گردید که نتایج اهم نسبت های مالی عبارتند است از: نسبت آنی (میانگین= 2.53)، نسبت جاری (میانگین= 3.58)، نسبت دوره وصول مطالبات ( میانگین= 114)، نسبت درآمد عملیاتی به کل منابع (میانگین= 0.44)، نسبت بازده بودجه (0.79) و نسبت بازده دارایی ( میانگین=0.48). بحث: یافته ها نشان داد میانگین نسبت های نقدینگی دانشگاه نسبت به دیگر صنایع بالا بود که این به دلیل زمان تخصیص نامناسب منابع مالی در پایان سال از سوی دولت می باشد. از سوی دیگر نتایج نسبت های بازده فعالیت و جریان نقدی عملیاتی نشان می دهد که مدیریت منابع مالی از نظر تبدیل دارایها و یا ترکیب منابع و سرمایه در دانشگاه به خوبی صورت نپذیرفته است، این مسئله بیانگر آن است که از اختیارات قانون هیئت امنایی به خوبی استفاده نمی گردد. به منظور تجزیه و تحلیل توسط نسبت های مالی بیشتر، طراحی و استانداری سازی گزارشات مالی دانشگاه متناسب با نوع خدمات و منابع قابل تصرف از نظر آیین نامه مالی و معاملاتی پیشنهاد می گردد.
ارزیابی برون سپاری خدمات پرستاری در بیمارستان آیت اله کاشانی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ضرورت تمرکز نهاد بیمارستان بر روی فعالیت های اصلی امری اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی حساسیت مکانیسم پایش و نظارت جهت حفظ و ارتقای سطح کیفی خدمات برون سپاری شده مانع از بروز مشکلات جدیدی در این عرصه می گردد. بنابراین در این مطالعه به ارزیابی برون سپاری خدمات پرستاری از جنبه های مختلف پرداخته شده است.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی و کاربردی به صورت موردی (قبل و بعد) می باشد. جامعه ی پژوهش خدمات پرستاری بخش های بالینی (گوش و حلق و بینی، جراحی اعصاب) مرکز آموزشی درمانی آیت اله کاشانی اصفهان و زمان آن سال 1388 بود. داده ها از طریق پرسش نامه (رضایت مشتریان داخلی) و مصاحبه ی نیمه ساختمند با مسؤولان برون سپاری و همچنین از طریق بررسی مستندات و مدارک مالی و اداری مرتبط با موضوع استخراج شده اند. روایی ابزار با استفاده از فرم استاندارد دانشگاه در زمینه ی رضایت سنجی و پایایی بر اساس محاسبه ی Cronbach’ Alpha مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل آماری یافته ها با استفاده از برنامه ی SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش نیروی کارشناس پرستاری از 29/0 به 36/0 به ازای هر تخت در راستای هدف اصلی برون سپاری می باشد. اما دستیابی به این هدف همراه با افزایش هزینه ی تمام شده ی هر تخت و در نتیجه، افزایش هزینه ی کل بخش بعد از برون سپاری برای بیمارستان می باشد. تعداد کل پرسنل به ازای هر تخت افزایش یافته و از 7/0 به 92/0 رسیده است. همچنین تغییرات نامحسوسی در رضایت مشتریان داخلی از عملکرد بخش غیر دولتی حاصل گردیده است.
نتیجه گیری: در حالی که کاهش تصدی باید همراه با افزایش رضایت سایر کارکنان و بیماران و همچنین کارایی و اثربخشی باشد، استراتژی تأمین نیروی پرستاری خارج از سازمان مذکور منجر به افت شدید کارایی گردد. بنابراین استراتژی اتخاذ شده، بهره وری لازم را برای بیمارستان به ارمغان نیاورده است.
تجارت خدمات سلامت در آسیا؛ مهاجرت متخصصین سلامت: چالش ها و فرصت ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه تجارت خدمات سلامت به سرعت در حال رشد است و فن آوری اطلاعات و ارتباطات این روند را آسان تر می سازد. خدمات سلامت طبق موافقت نامه ی عمومی تجارت خدمات (GATS یا General agreement on trade in services)، از طریق چهار حالت معامله می شوند. مهاجرت متخصصین سلامت یکی از اشکال تجارت خدمات سلامت است که به دلیل تغییرات دموگرافیک، سالمندی جمعیت و افزایش هزینه های خدمات سلامت در کشورهای با درآمد بالا به عنوان عوامل افزایش دهنده ی تقاضا، توسعه ی صادرات، افزایش درآمد ارزی و ارتقای دانش و مهارت های کارکنان به عنوان عوامل ترغیب کننده ی عرضه، روندی رو به رشد داشته است. با این که مهاجرت متخصصین سلامت مزایایی را برای کشورها در بردارد، اما می تواند چالش هایی نیز به همراه داشته باشد. هدف این مقاله، شناسایی فرصت ها و چالش های حاصل از مهاجرت متخصصین سلامت درکشورهای آسیایی بود. در این مقاله، تجارت خدمات سلامت به عنوان یکی از پیچیده ترین چالش های نظام سلامت، انواع آن و وضعیت کنونی کشورهای آسیایی در رابطه با حالت چهارم معاملات خدمات سلامت، مورد بررسی قرار گرفته و فرصت ها و چالش های حاصل از مهاجرت متخصصین سلامت بیان گردیده است. بررسی ها نشان داد که کشورهای وارد کننده یا صادر کننده ی خدمات سلامت، با فرصت ها و تهدیدهای یکسانی روبه رو نیستند. مهاجرت به کشورهای با درآمد بالاتر، فرصتی برای کار و شرایط بهتر جهت متخصصین سلامت فراهم می کند و یک منبع درآمد برای کشور صادرکننده است. اما فقدان سیاست های صریح و روشن در این زمینه، منجر به تخلیه ی کشور مبدأ از نیروی کار متخصص -که به عنوان «فرار مغزها» از آن یاد می شود-، کاهش نیروی کار ملی و از دست دادن سرمایه های صرف شده در آموزش این کارکنان می گردد.
مطالعه ی علم سنجی و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری مقالات 20 نشریه ی برتر حوزه ی ژنتیک و وراثت در سال های 2008-2000(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی کمی تولیدات علمی، سیاست گذاری علمی، ارتباطات علمی دانش پژوهان، ردیابی انتشار اندیشه ها، ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری وغیره، برخی از موضوعات حوزه ی علم سنجی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی علم سنجی و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری مقالات 20 عنوان نشریه ی برتر حوزه ی ژنتیک و وراثت در سال های 2008-2000 بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علم سنجی بود که با استفاده از روش پیمایشی و تحلیل استنادی انجام شد. در این تحقیق، 28813 عنوان مقاله از 20 عنوان نشریه ی حوزه ی ژنتیک و وراثت با ضریب تأثیر 5 سال گذشته حداقل برابر با 5 که طی سال های 2008-2000 منتشر شده اند، بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها، سیستم جست وجوی Web of Science بود و تحلیل داده ها و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری با نرم افزار HistCite™، انجام شد.
یافته ها: تمامی مقالات منتشر شده به غیر از 2 عنوان به زبان انگلیسی بودند. ایالات متحده ی آمریکا در تولید 7/56 درصد مقالات نقش داشت و بریتانیا، آلمان، فرانسه و ژاپن با فاصله ی زیاد در مرتبه ی دوم تا پنجم قرار داشتند. دانشگاه Harvard با 1121 مقاله فعال ترین سازمان در این حوزه بود. در مجموع، 25 سازمان از 30 سازمان نخست، از کشور ایالات متحده ی آمریکا بودند. همچنین 5/63 درصد از استنادات مربوط به مقالاتی بوده است که حداقل یک نویسنده ی آن از این کشور بود. مقالات مورد بررسی 1124511 استناد در سطح جهانی دریافت کرده اند؛ اما فقط 27/7 درصد آن مربوط به این 20 نشریه بوده است. همکاری بین نویسندگان در حال افزایش بود و میانگین تعداد نویسندگان مقالات از 03/6 نفردر سال 2000 به 05/8 نفر در سال 2008 رسید. ترسیم نقشه ی علم نگاری بر اساس 144 مقاله ی برتر این حوزه نشان داد که 4 خوشه ی مهم در طول سال های 2008-2000 شکل گرفت، که 2 خوشه ی آن در حوزه ی تنوع ژنتیک انسانی و حوزه های تخصصی آن و 2 خوشه ی دیگر در حوزه ی بیوانفورماتیک، و کاربرد روش های آماری جدید در تحلیل داده های این حوزه بود.
نتیجه گیری: همکاری بین نویسندگان این حوزه بالا و در حال افزایش بود. دانشمندان حوزه ی ژنتیک در تحقیقات خود دامنه ی وسیعی از متون علمی را بررسی می کنند و اتکای زیادی به آثار قدیمی تر دارند. همچنین موضوع بیوانفورماتیک و روش های آماری دارای جایگاه بالایی در تحقیقات این حوزه است.
امکان سنجی پیاده سازی زیرساخت ملی اطلاعات سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم یکپارچگی اطلاعات موجب رویکرد بخش بهداشت به کاربری تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات شده است. زیرساخت ملی اطلاعات سلامت، اطلاعات بالینی و بهداشتی را یکپارچه کرده و باعث کاهش خطاها، هزینه ی درمان و افزایش امنیت بیمار می شود. هدف از این مطالعه، امکان سنجی پیاده سازی زیرساخت ملی اطلاعات سلامت در ایران از دیدگاه مدیران و متخصصین تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در وزارت بهداشت و سایر سازمان های مرتبط با سلامت در سال 1388 بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- کاربردی و در سال 1388 انجام گرفت. پس از شناسایی زیرساخت ملی اطلاعات سلامت، نظرسنجی انجام شد. حجم جامعه شامل مدیران و متخصصین تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات سازمان ها و حجم نمونه برابر با حجم جامعه بود. داده ها از طریق مصاحبه و به وسیله ی پرسش نامه جمع آوری شد. روایی پرسش نامه از طریق تعیین اعتبار محتوا و پایایی آن به روش آزمون مجدد (84/0 = r) سنجیده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردید.
یافته ها: با وجود ارتباط وزارت بهداشت با سایر سازمان ها، تنها 28/14 درصد سایر سازمان ها دارای سیستم اطلاعات به طور کامل مکانیزه و آماده ی شبکه سازی کامپیوتری با وزارت بهداشت بودند. مشکلات فرهنگی، اقتصادی و نامناسب بودن زیرساخت ها به میزان 30/92 درصد و نبود استانداردها و مشکلات قانونی به میزان 61/84 درصد مهم ترین موانع فراروی پیاده سازی زیرساخت ملی اطلاعات سلامت در ایران است.
نتیجه گیری: به علت فقدان زیرساخت های لازم، پیاده سازی زیرساخت ملی اطلاعات سلامت در ایران ممکن نیست. باید فرهنگ سازی، تدوین قوانین حریم شخصی و حوزه ی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و نظارت دولت بر زیرساخت ها انجام شود.
بررسی موانع ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۷۵-۶۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت با موانع متعددی مواجه است که می توان آن ها را در قالب موانع فنی، سازمانی، فردی، مالی و اخلاقی- قانونی دسته بندی کرد. هدف از این مطالعه مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از این موانع در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران از دیدگاه صاحب نظران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. روش کار : این پژوهش به روش توصیفی در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش در برگیرنده مدرسان و اعضاء هیأت علمی گروه های آموزشی فن آوری اطلاعات سلامت، مدیریت اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی و دست اندرکاران ایجاد و به کارگیری پرونده الک ترونیک سلامت در وزارت بهداشت بود که به دلیل محدود بودن تعداد افراد نمونه گیری انجام نشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و روایی صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه همبستگی درونی تعیین گردید . یافته ها : از کل جامعه پژوهش، 32 نفر (51.6 درصد) اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. از نظر پاسخ دهندگان درجه اهمیت موانع فنی در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت از همه موانع بیشتر بود (میانگین=71.00). موانع مالی و موانع اخلاقی – قانونی به ترتیب با میانگین (70.05) و (68.16) در درجه دوم و سوم اهمیت و موانع فردی و سازمانی به ترتیب با میانگین (64.84) و (62.67) در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد به کار گیری افراد باتجربه و متخصص در هر یک از زمینه های فوق الذکر، ارائه آموزش های لازم و بستر سازی فنی جهت پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت، همراه با اختصاص منابع مورد نیاز، راه را برای به کار گیری این سیستم هموار سازد.
فراوانی و علل خطاهای پزشکی در پرونده های ارجاعی به اداره ی کل پزشکی قانونی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری های جدید از یک سو و افزایش حجم مراجعه کنندگان به مراکز درمانی از سوی دیگر، زمینه را جهت افزایش خطاهای پزشکی فراهم کرده است. تحقیق حاضر به منظور تعیین فراوانی و شناسایی علل قصور پزشکی ارایه دهندگان خدمات درمانی به بیماران در شکایات ارجاعی به کمیسیون پزشکی قانونی استان اصفهان طی سال های 88-1384 و ارایه ی راهکارهایی برای کاهش این خطاها انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جمعیت مورد مطالعه، تعداد 380 پرونده ی ارجاعی به دفتر کمیسیون پزشکی اداره ی کل پزشکی قانونی استان اصفهان با موضوع قصور پزشکی طی سال های 1384 تا 1388 بود که به دلیل عدم دسترسی به برخی پرونده ها و نیز ناقص و غیر قابل استفاده بودن اطلاعات برخی پرونده ها، تعداد 352 پرونده مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست بود. روایی چک لیست پس از اعمال نظرات صاحب نظران در چندین مرحله حاصل شد. روش جمع آوری داده ها بررسی منابع و مشاهده بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 11SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در ارتباط با 352 پرونده از 708 نفر شکایت شده بود. در بین پزشکان و جراحان، پزشکان عمومی با 8/16 درصد بیشترین میزان شکایت را داشتند. متخصصین بیهوشی، زنان و زایمان، جراحی عمومی و ارتوپدی به ترتیب با 3/9، 3/8، 6/7 و 4/7 درصد در رتبه های بعدی قرار داشتند. در بین سایر ارایه دهندگان خدمات، پرستاران با 8/9 درصد بیشترین میزان شکایت را داشتند که در مجموع نیز در رتبه ی دوم قرار گرفتند. 9/36 درصد شکایات به محکومیت ختم شده بود. پزشکان عمومی با 3/15 درصد در رتبه ی اول قرار داشتند. میانگین سنی ارایه دهندگان خدمات 43 سال بود. رده ی سنی 35 تا 40 سال با 2/23 درصد، بیشترین نفرات را به خود اختصاص داد. 2/68 درصد افرادی که از آن ها شکایت شده بود، مرد و مابقی زن بودند. در 23 پرونده، از کادر مدیریتی مراکز ارایه دهنده ی خدمت شکایت شده بود. در 3/91 درصد موارد، مدیریت مرکز مقصر شناخته شد. 8/45 درصد ارایه دهندگان خدمات، تحصیلات تخصصی و 3/20 درصد افراد دکتری عمومی داشتند. در 2/35 درصد موارد علت محکومیت بی مبالاتی فرد ارایه دهنده ی خدمت شناخته شد. در 4/46 درصد موارد میزان دیه ی تعیین شده بین 1 تا 10 درصد بود.
نتیجه گیری: میزان شکایت از کادر درمانی طی این پنج سال روند صعودی داشته است، به طوری که از 62 پرونده در سال 1384 به 108 پرونده در سال 1388 رسیده است. هر چند در مقایسه با حجم خدماتی که سالیانه به بیماران ارایه می شود، این میزان ناچیز است؛ ولی با نگاهی به علل روی دادن این خطاها متوجه می شویم که می توان با مدیریت قوی تر در زمینه ی ارایه ی خدمات سلامت، این میزان را به حداقل رساند.
بررسی جوّ سازمانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۴۰-۳۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هر سازمان از جمله بیمارستان، دارای جوّ سازمانی خاصی است که اگر همساز با باورهای کارکنان خود نباشد، موجب ناکارآمدی سازمان خواهد شد. لذا، این پژوهش با هدف بررسی جوّ سازمانی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی در خصوص تعداد 500 نفر از کارکنان بیمارستان های عمومی آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جوّ سازمانی لایل ساسمن و سام دیپ بود. تعداد 354 نفر پرسشنامه مورد نظر را تکمیل کردند و عودت دادند. از نرم افزار SPSS برای جمع آوری و توصیف اطلاعات و از آزمون های Duncan, Anova, T برای تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. یافته ها: کمتر از نیمی از کارکنان اعتقاد داشتند که جوّ سازمانی در بیمارستان های مورد مطالعه مطلوب است. هم چنین، جوّ سازمانی این بیمارستان ها با سن (01. 0 = P )، با وضعیت استخدامی (012. 0 = P ) و با نوع شغل کارکنان (007 . 0 = P )، دارای ارتباط معنی داری بود. بحث: اکثریت کارکنان با جوّ سازمانی موجود در بیمارستان های مورد مطالعه موافق نیستند. لذا مدیران این بیمارستان ها باید با ایجاد نظام پاداش کارآمد و شفاف کردن رویه های سازمانی و تغییر دیدگاه کارکنان، جوّ سازمانی این سازمان ها را از حالت نامطلوب به مطلوب تغییر دهند.
رضایت بیماران از خدمات و تسهیلات ارایه شده در بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان، از لحظه ی پذیرش تا ترخیص(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیمایش های رضایتمندی بیمار می تواند داده های ارزشمندی برای ارزیابی وضعیت موجود، آگاهی از کم و کیف برنامه های ارتقای فرایند و بهبود کیفیت در اختیار مدیران و سیاست گذاران بیمارستانی قرار دهد. با توجه به ضرورت توجه به نیاز های بیماران و تلاش در جهت تأمین رضایتمندی آنان، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت بیماران از تسهیلات و خدمات ارایه شده از لحظه ی پذیرش تا ترخیص در بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان به انجام رسید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- مقطعی بود که در پاییز و زمستان 1388 در میان بیماران مراجعه کننده به بخش های بستری بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان به انجام رسید. تعداد 196 بیمار، بر اساس فرمول و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات، یک پرسش نامه ی محقق ساخته مشتمل بر 66 سؤال در 5 حیطه بود. روایی محتوایی ابزار مطالعه با نظر خبرگان و پایایی آن نیز با محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha (87/0 = α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه ی X (version X, SPSS Inc., Chicago, IL) و با استفاده از آزمون های آماری Chi-square، Kruskal-Wallis و Repeated measures ANOVA صورت پذیرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج ، میانگین نمره ی رضایت از پذیرش سرپایی 5/15 درصد، پزشک درمانگاه 9/27 درصد، پذیرش بستری 9/15 درصد، خدمات پرستاری 33 درصد، پزشک بستری 6/38 درصد، خدمات عمومی و رفاهی 2/55 درصد، بخش بستری 1/42 درصد و بخش های اداری- مالی3/14 درصد بود. بین ویژگی های دموگرافیک و نمره ی رضایتمندی بیماران، رابطه ی معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که میزان رضایت کلی بیماران از خدمات ارایه شده در بیمارستان های مورد پژوهش ضعیف می باشد. تعیین عوامل ایجاد کننده ی نارضایتی و تلاش در جهت رفع آن ها و شناسایی و اصلاح برخی فرایند های بیمارستانی، به ویژه فرایند های پذیرش و ترخیص، از مواردی است که ضمن ایجاد امکان ارایه ی خدمات با کیفیت تر، زمینه ی رضایتمندی بیماران را فراهم می آورد.
بررسی تغییرات 10-ICD در فرایند روزآمدسازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان جهانی بهداشت با ایجاد تغییرات در ساختار سیستم طبقه بندی بین المللی بیماری ها سعی در روزآمدسازی آن متناسب با نیازهای اطلاعاتی جامعه ی علمی دارد. در این مطالعه تغییرات 10-ICD (International classification of diseases) در فرایند روزآمدسازی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: داده های این مطالعه ی توصیفی برگرفته از سایت سازمان جهانی بهداشت بود که پس از دسته بندی در قالب تعیین نوع تغییرات، نوع دستورالعمل ها جهت ایجاد تغییر، منبع ایجاد تغییر و سال تأیید و اعمال تغییرات بر اساس آمار توصیفی مورد تفسیر
قرار گرفت.
یافته ها: از تعداد 1914 تغییری که در 10-ICD در فاصله ی سال های 1995 تا 2009 رخ داده است، بیشترین تغییر در جلد سوم با 1249 مورد (53/65 درصد) بوده است. بیشترین تغییرات بزرگ در جلد اول با 264 مورد (19/50 درصد) و بیشترین تغییرات کوچک در جلد دوم با 69 مورد (64/49 درصد) اعمال شده است. بیشترین دستورالعمل تغییرات در هر سه جلد مربوط به اضافه کردن (Add) موردی به سیستم بوده است. در بین گروه های فعال ایجاد کننده ی تغییرات، MRG (Mortality reference group) با 107 مورد (34/20 درصد) و 116 مورد (45/83 درصد) به ترتیب در جلد اول و دوم و آلمان با 305 مورد (42/24 درصد) در جلد سوم بیشترین نقش را داشته اند.
نتیجه گیری: حفظ سیالیت یک سیستم طبقه بندی در حوزه ی سلامت امری خطیر و ضروری است. این سیالیت در 10-ICD با ایجاد تغییرات چشم گیر به دلیل افزایش کشفیات جدید در زمینه ی پزشکی، تجهیزات تشخیصی و درمانی و به دنبال آن اطلاعات سلامت رخ داده است. در ایران نیز به دلیل سیاست دولت مبنی بر ایجاد پرونده ی الکترونیک سلامت ایرانیان، نیاز به استفاده از سیستم طبقه بندی روزآمد بیشتر احساس می شود.