فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تولید پسماندهای پزشکی در دهه های اخیر در نتیجه افزایش رشد جمعیت، افزایش تعداد بیمارستان ها، وسیع شدن تسهیلات مراقبت سلامتی و استفاده از مواد قابل دفع نظیر سرنگ ها، و سوزن ها برای انجام مداخلات پزشکی و پرستاری افزایش چشمگیری یافته است. هدف از این پژوهش شناسایی عملکرد کادر پرستاری شاغل در بیمارستان های شهر اصفهان که خود تولیدکنندگان اصلی پسماندهای پزشکی محسوب می شوند، بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی کاربردی است که بر روی 320 نفر از کادر پرستاری بخش های جراحی بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1391 خورشیدی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش بود بخش اول شامل مشخصات دموگرافیک واحدهای مورد پژوهش و بخش دوم شامل سؤالات مدیریت پسماندهای پزشکی بودکه روایی صوری و محتوای آن ها توسط ده نفر از اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد تأیید قرار گرفته و پایایی نیز در مطالعه ای به صورت پایلوت مورد بررسی و با آلفای کرونباخ 7 /0 مورد تأئید قرار گرفت.پس از گردآوری داده ها، با استفاده ازنرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون، one-wayANOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: در بخش عملکرد کادر پرستاری براساس نمره وضعیت تفکیک و جمع آوری بر حسب بخش، جنسیت و با توجه به آزمون t مستقل نشان دهنده عدم رابطه معنی دار بود (1/0p=). میانگین و انحراف معیار در بخش های مربوط به وضعیت تفکیک و جمع آوری از مجموع 100 نمره، در بخش تفکیک دارای میانگین 04/74 انحراف معیار 39/20 و در جمع آوری با میانگین 40/80 و انحراف معیار 73/13بود. ضرایب همبستگی نشان دهنده عدم رابطه معنی دار بین سن و سابقه کار و تحصیلات با نمره تفکیک و جمع آوری، اما بین ساعات آموزش با نمره تفکیک رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت، دربخش نظارت سرپرستاران بر مراحل مدیریت پسماند میانگین نمره (از100 نمره) در قسمت های تفکیک (4/74)، بسته بندی(2/73)، جمع آوری (8/78) و حمل و نقل (95) بود که نشان دهنده بالاتر از حد متوسط در تمام مراحل است.
نتیجه گیری: عملکرد کادر پرستاری در نمره وضعیت تفکیک و جمع آوری و آزمون مربوطه براساس بخش مردان و زنان بین آن ها تفاوت معنی داری وجود نداشت. براساس یافته های پژوهش، در مورد آموزش های کادر پرستاری در زمینه مدیریت پسماندهای پزشکی نیازمند توجه ویژه ای با تدوین برنامه های آموزشی سالیانه و ایجاد چارچوب هایی جهت این آموزش ها که می تواند به صورت کارگروهی، چهره به چهره، فیلم، اطلاعیه، بروشور، پمفلت و ایجاد گروه های آموزشی در بیمارستان ها باشد.
الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای شناخت وضعیت گذشته و سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر تعیین الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، 179مقاله که در بازه زمانی اول جولای 2008 تا پایان ژوئن 2010 میلادی با همکاری حداقل یکی از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین تألیف شده، با روش های کتابسنجی و تحلیل استنادی بررسی شده اند. داده های گردآوری شده در قالب فایل Excel ذخیره شده و با روش های آماری توصیفی شامل محاسبه فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شده اند.
یافته ها: 3/66 درصد کسانی که در تألیف مقالات مشارکت داشته اند، استادیار و 3/64 درصد از آنها مرد بودند. 2/66 درصد از آنها در دانشکده پزشکی اشتغال داشتند. 6/15درصد از مقالات درInformation Sciences Institute(ISI) نمایه شده و 86 درصد مقالات پژوهشی و 8/2درصد مروری بودند. 2/86 درصد از استنادها مقالات مجلات و زبان 8/92درصد آنها انگلیسی بود. نیمه عمر استناد 9 سال محاسبه گردید.
نتیجه گیری: 8/56 درصد اعضای هیأت علمی در تألیف هیچ مقاله ای مشارکت نداشته اند؛ نسبت مشارکت زنان، دانشیاران و مربیان و شاغلین دانشکده های پرستاری و مامایی، بهداشت و پیراپزشکی و دندانپزشکی پایین تر از حد انتظار است؛ لذا اقدامات زیر ضروری است: 1) شناسایی عوامل مشارکت پایین گروه های مذکور و ایجاد و تقویت انگیزه های لازم در ایشان؛ 2) آموزش چیستی ISI و چرایی لزوم انتشار مقاله در آن 3) آموزش نحوه نگارش مقالات مروری؛ و 4) اشتراک دوره های حداقل 9 ساله مجلات انگلیسی.
بازنگری در قوانین نگهداری مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مقایسه با کشورهای پیشرو در حوزه مدیریت اطلاعات سلامت، قوانین فعلی نگهداری مدارک پزشکی در ایران، بسیار کلی، مبهم و نامتناسب با کاربردهای مدارک پزشکی بوده و در آن به مدت زمان نگهداری بسیاری از پرونده های پزشکی تخصصی اشاره نشده است. لذا هدف از این مطالعه بازنگری در قوانین نگهداری مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کاربردی است که در سال 1391 خورشیدی و در چهار مرحله انجام شده است. در مرحله اول جامعه پژوهش شامل تمامی بیمارستان های ایران (890 بیمارستان) بود، و در مراحل دیگر جامعه پژوهش را خبرگان رشته مدارک پزشکی تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و درصد فراوانی) در نرم افزار SPSS 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین حجم درخواست برای مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران به ترتیب مربوط به نیاز حقوقی و قانونی و ادامه درمان بیمار، و کمترین مربوط به اهداف تحقیقاتی و آموزشی بود. در مجموع بیمارستان های کشور 39 مورد از انواع پرونده های پزشکی را برای بازنگری در قوانین مدت زمان نگهداری ذکر کردند. از دیدگاه کارشناسان مدارک پزشکی، نوع پذیرش بیمار، سن بیمار، و نوع کاربرد پرونده پزشکی مهم ترین معیارها برای تعیین مدت زمان نگهداری مدارک پزشکی بودند. برای 27 مورد از انواع پرونده ها مدت زمان نگهداری جدید در نظر گرفته شد که 19 مورد آن به تصویب سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رسید. مدت زمان پایه برای نگهداری پرونده های بستری در ایران 10 سال در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: قوانین نگهداری مدارک پزشکی در ایران مورد بازبینی قرار گرفت. این قوانین در مقایسه با قوانین قبلی کاربردهای قانونی، درمانی و تحقیقاتی پرونده های پزشکی در ایران، و حقوق افراد کمتر از سن قانونی را بیشتر مورد توجه قرار می دهد.
وضعیت شادکامی در دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شادکامی یکی از مفاهیم مهم در زندگی روزمره افراد است. پژوهش حاضر به منظور تعیین وضعیت شادکامی در دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقایسه ای به روش نمونه گیری غیراحتمالی آسان به صورت مقطعی در نیمه دوم سال 1390 خورشیدی انجام شد. جامعه پژوهش را 91 نفر از دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی استاندارد شادکامی آکسفورد بود که روایی و پایایی آن توسط سایر مطالعات تأیید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته ها: بین شادکامی و عواملی مانند رشته ی تحصیلی، جنس، سن، وضعیت تأهل، دوره و ترم تحصیلی رابطه ی معناداری به لحاظ آماری مشاهده نشد (P> 0.05)، اما به لحاظ توصیفی، دانشجویان پسر شادتر از دخترها، دانشجویان متأهل شادتر از مجردها و دانشجویان جوان تر شادتر از دانشجویان با سن بالاتر بودند. همچنین با افزایش ترم تحصیلی، میزان شادکامی در دانشجویان کاهش پیدا می کرد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد، دانشجویان متأهل شادکامی بیشتری نسبت به دانشجویان مجرد دارند. در تبیین این یافته می توان گفت بین احساس تعلق افراد و شادکامی ارتباط وجود دارد. هم چنین میزان شادکامی در دانشجویان ترم های پایین تر، به دلیل قبولی در دانشگاه و ورودشان به محیط جدید،بیشتر است.
ارزیابی عملکرد بیمارستان های آموزشی درمانی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی قم و کاشان و مقایسه تطبیقی آن ها با استفاده از مدل پابن لاسو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
دراغلب کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه بیمارستان به عنوان یک سازمان بسیار هزینه بر محسوب می شود. لذا، لزوم بررسی دقیق و ارزیابی عملکرد آن ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. رویکردهای مختلفی جهت ارزیابی عملکرد بیمارستان ها وجود دارد که یکی از مفیدترین آن ها، مدل پابن لاسو می باشد. دراین مدل و نمودار مربوط به آن، سه شاخص درصد اشغال تخت، نسبت گردش تخت و میانگین مدت بستری مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش، تلاش شده است عملکرد و کارآیی بیمارستان های تحت پوشش دو دانشگاه علوم پزشکی قم و کاشان با استفاده از این مدل مورد ارزیابی قرار گیرد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی بوده و جامعه ی آماری آن کلیه بیمارستان های تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد. به منظور ارزیابی عملکرد 11 بیمارستان تحت پوشش دو دانشگاه علوم پزشکی قم و کاشان به عنوان جامعه ی آماری پژوهش، مقدار سه شاخص درمانی مذکور طی دوره ی زمانی سه ساله (1390- 1388) به تفکیک هر بیمارستان محاسبه و استخراج گردید. سپس، با توجه به ارتباط میان این شاخص ها، تعیین موقعیت آن ها در نواحی چهارگانه نمودار پابن لاسو و مقایسه آن ها با یکدیگر صورت پذیرفت.
یافته ها: با طراحی نمودارها و بررسی موقعیت بیمارستان ها بر روی آن ها، مشاهده گردید که در سال 1388، تنها یک بیمارستان از مجموع بیمارستان های مورد بررسی دارای کارآیی مطلوب (واقع در ناحیه 3) می باشد. در سال های 1389 و 1390، دو بیمارستان از مجموع بیمارستان مورد بررسی دارای کارآیی مطلوب می باشند و سایر بیمارستان ها واقع در سایر نواحی، نیازمند بازنگری در عملکرد و کارآیی و بهبود شاخص ها می باشند.
نتیجه گیری: در این پژوهش، به ارزیابی و تجزیه و تحلیل عملکرد بیمارستان ها با عنایت به موقعیت آن ها در نمودار پابن لاسو و ویژگی های ناحیه ی واقع شده پرداخته شد. به طور کلی، تعداد اندکی از بیمارستان های مورد بررسی در وضعیت مطلوب عملکرد و کارآیی قرار داشتند و اغلب آن ها، از وضعیت مطلوب برخوردار نبودند. از این رو، می توان با بررسی و ارزیابی عملکرد مدیریتی و اقتصادی بیمارستان های با موقعینت مطلوب در نمودار، عوامل تأثیرگذار بر این موقعیت را شناسایی نمود و با الگوبرداری از این عوامل باعث پیشرفت هر چه سریعتر در شاخص های مرتبط در سایر بیمارستان ها شد.
توسعه گردشگری پزشکی داخلی در شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی به پدیده بین المللی سفر شخصی که اغلب گردشگران مسافت های طولانی را برای دسترسی به خدمات بهداشتی- درمانی که به علت هزینه های بالا، انتظارهای طولانی مدت، فقدان بیمه ها و محدودیت استفاده از خدمات و عدم دسترسی به خدمات درمانی در مقصد طی می کنند، اطلاق می شود. گردشگری پزشکی داخلی نیز به سفر های داخلی بیماران در پی متخصصان بهتر، خدمات ارزان تر و با کیفیت بیشتر می گویند. این نوع سفرها با مداخله مستقیم مسائل پزشکی ارتباط دارد. این پژوهش با هدف برنامه ریزی و توسعه گردشگری پزشکی در کلانشهر شیراز (با تأکید بر گردشگران داخلی) صورت گرفته است.
روش بررسی: رویکرد حاکم پژوهش حاضر، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مورد نظر شامل گردشگران پزشکی داخلی (از سایر استان ها) بود که در سال 1391 جهت انجام معالجات پزشکی به شهر شیراز سفر کرده اند (70000)، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 محاسبه شد، که به دلیل روایی و پایایی بیشتر، به 400 نمونه افزایش یافت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پس از کسب اعتبار علمی و داشتن پایایی 87 درصد به کمک آزمون Cronbach’s alpha توسط گردشگران پزشکی داخلی تکمیل گردید. به منظور سنجش روایی سؤالات پرسشنامه در پژوهش حاضر، پرسشنامه را به تعدادی از اساتید از جمله اساتید محترم راهنما و مشاور ارائه نموده و نظرات آنان در مورد پرسشنامه اعمال شد. برخی از سؤالات حذف و همچنین تعدادی نیز با توصیه اساتید، به پرسشنامه اضافه شد. در برخی از سؤالات نیز تغییراتی صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آماری همبستگی خطی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 19.0 انجام گردید.
یافته ها: بین قیمت خدمات درمانی و گردشگری؛ کیفیت خدمات درمانی و گردشگری؛ فرهنگ؛ امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری؛ و فناوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه گردشگری پزشکی در کلانشهر شیراز رابطه ی معنی داری وجود داشت) 05/0.(P < همچنین بین گردشگران پزشکی استان های مختلف به لحاظ میزان رضایتمندی از (قیمت؛ کیفیت؛ فرهنگ؛ امکانات، تسهیلات و تجهیزات؛ و فناوری اطلاعات و ارتباطات) تفاوت وجود داشت.
نتیجه گیری: شفاف نمودن قیمت خدمات درمانی و گردشگری؛ بالا بردن کیفیت خدمات درمانی و گردشگری؛ افزایش و ارتقا فرهنگ گردشگر پذیری؛ به کارگیری امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری دارای تکنولوژی بالا و استانداردهای جهانی؛ و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور تبلیغات و بازاریابی در حوزه های پزشکی و گردشگری موجب توسعه و ارتقا گردشگری پزشکی در کلانشهر شیراز می شود.
چالش های برنامه آموزشی در مقطع کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۴۲-۲۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت برنامه های آموزشی در دهه های اخیر با چالش های متعددی همراه بوده است. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان در جهت هر گونه تغییر و بازنگری و بهبود کیفیت برنامه های آموزشی کمک نماید. هدف این مطالعه شناسایی مشکلات موجود در برنامه آموزشی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی در مقطع کارشناسی بود. روش کار: این مطالعه کیفی با مشارکت 27 نفر از اعضای هیات علمی، مربیان و دانش آموختگان انجام گردید. افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه از آنان، داده ها با استفاده از مصاحبه فردی به صورت نیمه ساختار یافته، جمع آوری شد. کلیه مصاحبه های ضبط شده روی کاغذ بازنویسی و مرور شد. سپس به روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از تحلیل نتایج، سه طبقه اصلی برنامه درسی، عرصه های بالینی و اهداف برنامه به عنوان چالش های مهم در برنامه آموزشی کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی شناسایی شد. به نظر می رسد که سرفصل دروس و اهداف این برنامه آموزشی اثربخشی لازم را ندارند و همچنی مشارکت کنندگان معتقد بودند که عرصه های بالینی باید از لحاظ مواردی از قبیل برگزاری کلاس های توجیهی، آموزش مهارت های مبتنی بر بیمارستان و مربیان توانمند مورد توجه قرار گیرند. نتیجه گیری: تصمیم گیرندگان، برنامه ریزان و مدرسان می توانند با استفاده از نتایج این مطالعه، به بازنگری و تدوین برنامه ای متناسب با توجه به نیازهای سیستم بهداشتی درمانی کشور بپردازند تا دانش آموختگان به صلاحیت ها و توانمندی های مورد نیاز در اداره واحدهای بهداشتی درمانی دست یابند.
بررسی میزان همکاری های علمی در مقالات قلب و عروق ایران در وبگاه علوم : 2002 تا 2011(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۶
۵۵-۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همکاری علمی فرآیندی است که طی آن دو یا چند نویسنده با هدف خلق اثری مشترک، منابع و استعدادهای خود را به اشتراک می گذارند. یکی از اشکال همکاری علمی، هم تألیفی است. این مطالعه به بررسی میزان هم تألیفی در مقالات حوزه قلب و عروق ایران طی سال های 2002 تا 2011 در وبگاه علوم ( ( WOS ) Web of Science ) می پردازد. روش کار: این پژوهش از نوع پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات حوزه قلب و عروق ایران است که در سال های مذکور در وبگاه علوم نمایه شده اند. شاخص همکاری، درجه همکاری و ضریب همکاری جهت بررسی میزان همکاری محاسبه شدند. یافته ها: تولید علم در حوزه قلب و عروق در طول این سال ها روندی صعودی داشته است و تعداد مقالات از سال 2002 به بعد افزایش یافته است. مقالات سه نویسنده ای بیشترین و مقالات تک نویسنده ای کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده اند. همچنین مشخص گردید محققان ایرانی به همکاری های داخلی تمایل بیشتری دارند. به لحاظ شاخص های همکاری نیز، همکاری علمی در میان نویسندگان حوزه قلب و عروق در سطح مطلوبی قرار دارد و روندی رو به رشد داشته است. نتیجه گیری: سال 2002 به نوعی نقطه شروعی برای افزایش فعالیت علمی محسوب می شود. تمایل افراد، به ویژه در سال های اخیر به انجام فعالیت های پژوهشی در گروه های علمی است. با توجه به بین رشته ای بودن حوزه قلب و عروق، همکاری و اشتراک دانش متخصصان این حوزه با یکدیگر و متخصصان سایر حوزه ها می تواند در بهبود و ارتقاء تولیدات علمی موثر واقع شود.
رتبه بندی کشورهای حوزه سند چشم انداز توسعه جمهوری اسلامی ایران از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۷۱-۵۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شاخص های مختلفی برای تعیین سطح توسعه یافتگی یک کشور یا منطقه وجود دارد، در این میان شاخص های بخش بهداشت و درمان از مهم ترین شاخص های هر کشوری به شمار می آیند. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت کشورهای حوزه سند چشم انداز توسعه با توجه به به شاخص های سلامت می باشد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-کاربردی و از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل کلیه کشورهای حوزه سند چشم انداز توسعه بود. به منظور گردآوری اطلاعات از بانک داده های سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی استفاده گردید. در این مطالعه از تکنیک تاکسونومی به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی کشورهای موردبررسی، از تکنیک آنتروپی شانون به منظور تعیین اوزان شاخص ها و از تکنیک تاپسیس به منظور رتبه بندی کشورها از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان استفاده شده است. یافته ها: نتایج تکنیک تاکسونومی نشان داد که از 24 کشور موردبررسی، 10 کشور توسعه یافته، هفت کشور نیمه توسعه یافته و هفت کشور دیگر توسعه نیافته تلقی می شوند. میزان بروز سل به عنوان مهم ترین شاخص از سوی تکنیک آنتروپی شانون معرفی شد. نتایج تکنیک تاپسیس نشان داد که از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان، کشور امارات رتبه اول و کشور افغانستان رتبه بیست و چهارم را دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در افق 1404 ایران باید کشور اول منطقه از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان باشد به برنامه ریزان و مسئولان پیشنهاد می شود که جهت رفع کاستی ها، اولویت را بر شاخص هایی مانند سرانه کل هزینه های سلامت قرار دهند که در آن ها، ایران نسبت به میانگین کشورهای موردبررسی ضعیف عمل نموده است.
کاربرد روش های تحلیل شبکه ای و تاپسیس فازی در تحلیل کیفیت خدمات الکترونیک بخش مراقبت های بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۲۸-۱۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش هزینه های خدمات بهداشتی و درمان و نیز ارائه خدمات بهداشتی و درمان با کیفیت، به یک اولویت جهانی تبدیل شده است. هدف از این تحقیق به کارگیری مفهوم کیفیت خدمات الکترونیک در بخش مراقبت های بهداشتی بر اساس رویکرد سروکوال و ارائه چارچوبی برای تحلیل و ارزیابی خدمات مراقبت بهداشتی الکترونیکی می باشد. روش کار: در این تحقیق مدلی بر اساس روش تصمیم گیری چند معیاره ساخته شد که شامل ترکیب فرآیند تحلیل شبکه ای برای به دست آوردن وزن معیارهای کیفیت خدمات الکترونیکی و تاپسیس فازی جهت ارزیابی و اولویت بندی ارائه دهندگان مراقبت بهداشتی الکترونیکی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه فرآیند تحلیل شبکه ای و تاپسیس فازی می باشد که در چهار بیمارستان شهر رشت مورد ارزیابی قرار گرفته است و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Super decision صورت گرفت. زمان مربوط به گردآوری داده ها و انجام مطالعه سالهای 1391 تا 1392 بود. یافته ها: معیارهای مربوط به ابعاد سنجش سروکوال الکترونیک استفاده شده در این تحقیق دارای شش معیار اصلی و 19 زیرمعیار می باشد که رتبه بندی شدند. چهار بیمارستان گلسار، قائم، آریا و پورسینا به ترتیب رتبه یک تا چهار را کسب کردند و معیارها و زیرمعیارهای تحقیق که مورد شناسایی قرار گرفتند هر کدام رتبه ای را به خود اختصاص دادند که نشان دهنده اهمیت آن ها در ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیک در مراقبت های بهداشتی می باشد. نتیجه گیری: با اجرای این پژوهش می توان با معرفی معیارها و زیر معیارهای مربوط به کیفیت خدمات الکترونیک اهمیت هر کدام از آن ها را مشخص کرد و به بهتر شدن هر چه بیشتر عملکرد خدمات مراقبت های بهداشتی کمک کرد.
فاکتور های اساسی اثرگذار بر عدم موفقیت مدیریت ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت مناسب ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در سازمان ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در روندهای سازمانی جدید، به دست آوردن رضایت ارباب رجوع جایگاهی حیاتی در اهداف سازمان ها دارد و سازمان ها برای رسیدن به اهداف خود، راهی جز ایجاد ارتباط مناسب با ارباب رجوعان خود از طریق اجرای مناسب پروژه های مدیریت ارتباط با مشتریان ندارند. تحقیقات نشان می دهد، درصد بسیار بالایی از این پروژه ها با عدم موفقیت روبرو می شوند که عوامل مختلفی بر این عدم موفقیت ها اثرگذار می باشد.
روش بررسی : با بررسی پروژه سامانه مدیریت نظارت و ارتباطات مردمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فاکتور های اساسی موثر بر عدم موفقیت این پروژه به عنوان یکی از جامع ترین پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت تعیین شد. در این پژوهش از روش توصیفی و در بخش پیمایشی آن از پرسشنامه و مصاحبه بهره گیری شده است. همچنین به کمک روش ناپارامتریک و تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون تی استیودنت (T student)، صحت اثرگذاری فاکتورها مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که فاکتور های فرایند های سازمانی، تکنولوژی و فناوری، فرهنگ سازمانی، مدیریتی و هزینه ای به عنوان فاکتور های اساسی بر عدم موفقیت اجرای این پروژه ها در نظام سلامت، موثر می باشند.
نتیجه گیری: هر چند فاکتورهای مختلفی می تواند بر عدم موفقیت پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت اثرگذار باشد، اما فاکتورهای پنج گانه تعیین شده به عنوان فاکتورهای اساسی تاثرگذار بر عدم موفقیت این پروژه ها در نظام سلامت معرفی می شوند.
ارزیابی کیفیت وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس مقیاسWebMedQual(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله حوزه های سلامت که افراد بسیاری به دنبال کسب اطلاعات در مورد آنها در اینترنت هستند حوزه اختلالات اضطرابی است. این اختلالات با کاهش کیفیت زندگی، احتمال افزایش ابتلا به بیماری های مختلف را به دنبال دارد. لذا ارزیابی اطلاعات مبتنی بر وب در مورد این اختلالات با توجه به گستردگی ابتلا در سراسر دنیا و همچنین در ایران، به منظور تعیین وب سایت های معتبر از نظر اطلاعات ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس ابزار WebMedQual بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از سیاهه وارسی مبتنی بر مقیاس استانداردWebMedQual که با نظر متخصصان حوزهای روانشناسی، کتابداری و طراحی وب سایت بومی سازی شد استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 15 وب سایت فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در اسفند ماه 1391 خورشیدی بود که مطالب تخصصی در خصوص اضطراب و وسواس ارائه می دادند. حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83 ، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه گردید.
یافته ها: بر اساس مقیاس WebMedQual میانگین امتیاز وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در 6 شاخص محتوای اطلاعات(18/2±40/7)، اعتبار منابع(11/2±10/5)، دسترس پذیری و قابلیت استفاده(37/0±23/2)، پیوندها(09/1±37/1)، پشتیبانی از کاربر(33/1±57/4) و محرمانگی اطلاعات(95/2±07/3) ضعیف و کمتر از متوسط و تنها در شاخص طراحی(29/1±27/9) بالاتر از امتیاز متوسط بود. برترین وب سایت در حوزه اختلالات اضطرابی وب سایت های «انجمن روان شناسی بالینی ایران» و «روان یار» با 5/38 امتیاز و ضعیف ترین وب سایت «یک فراکاو» با 5/25 امتیاز بودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ضروری است کاربران هنگام استفاده از اینترنت، به مطالب موجود در این محیط به دیده انتقادی نگریسته و بدون در نظر گرفتن معیارهای اعتبار یک منبع، به آن اعتماد نکنند.
همبستگی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سنجش عملکرد بیمارستان ها با توجه به جایگاه ویژه بیمارستان ها در ارائه خدمات در بخش بهداشت و درمان هر کشور از اهمیت بالائی برخوردار است. کارا و اثربخش بودن فعالیت های بیمارستانی یا به عبارتی دیگر عملکرد صحیح کارکنان و استفاده مناسب از منابع با استفاده از شاخص های عملکردی، ارزیابی می گردد. در تحقیق حاضر، به تعیین رابطه ی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه تحلیلی بوده و به صورت مقطعی در سال 90-1389 خورشیدی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد شامل 22 بیمارستان به استثنای بیمارستان روانپزشکی ابن سینا حجازی مشهد بود. اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه که شامل شاخص های استاندارد فعالیت بیمارستانی است با استفاده از چک لیست از سامانه اتوماسیون آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد استخراج شد. صحت اطلاعات توسط کارشناسان اداره آمار دانشگاه مذکور بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها از ضرایب همبستگی Spearman و Kendall و آزمون Student با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها: طبق ارزشیابی صورت گرفته توسط معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390خورشیدی، 7/72 درصد بیمارستان ها درجه یک و 3/27% دارای درجه دو ارزشیابی بودند. در سال 1390، متوسط ضریب اشغال تخت بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد 8/58±80/69، متوسط اقامت بیمار 1/16±2/67، متوسط میزان مرگ و میر 10/39±15/37، متوسط میزان گردش تخت 15/50±68/116 و متوسط فاصله گردش تخت 53/0±14/1 بود. 50 درصد بیمارستان ها به لحاظ ضریب اشغال تخت، 3/77درصد به لحاظ متوسط اقامت بیمار، 7/72درصد به لحاظ میزان مرگ و میر، 100درصد به لحاظ میزان گردش تخت و 9/90درصد به لحاظ فاصله گردش تخت در سال 1390دارای وضعیت مطلوب بودند. ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها به لحاظ آماری معنادار، ولی شدت میزان ارتباط ضعیف ارزیابی گردید.
نتیجه گیری: شاخص های عملکردی متوسط اقامت بیمار، میزان مرگ و میر، گردش تخت و فاصله گردش تخت بیمارستان های مورد مطالعه در حد مطلوب و شاخص ضریب اشغال تخت در حد متوسط بود. وجود ارتباط ضعیف بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها لزوم بازنگری در نظام ارزشیابی بیمارستان را مورد تأکید قرار می دهد. تخصصی شدن ارزشیابی بیمارستان ها با تأکید بر شاخص های عملکردی و انجام ارزشیابی توسط یک ارگان مستقل از جمله راهکارهای واقعی تر شدن نظام ارزشیابی بیمارستان ها است.
آمادگی بیمارستان ها برای ورود به صنعت گردشگری پزشکی: شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:گردشگری پزشکی به عنوان یکی از حوزه های گردشگری به یک صنعت درآمدزا و رقابتی در دنیا تبدیل شده است. از آنجا که گردشگران پزشکی بدنبال درمان های با کیفیت و قیمت پایین تر هستند، انطباق بیمارستان ها با استانداردها می تواند ارایه ی خدمات با کیفیت را تضمین نماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح انطباق بیمارستان های شهر اصفهان با ضوابط و شرایط مراکز پزشکی پذیرای گردشگر سلامت وزارت بهداشت ارایه شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که به روش تحلیلی- توصیفی و به صورت مقطعی در سال1392 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل تمامی بیمارستان های دانشگاهی در محدوده ی جغرافیایی شهر اصفهان که دارای مجوز لازم فعالیت از دانشگاه علوم پزشکی استان وبرخورداراز شرایط عمومی لازم برای ورود به صنعت گردشگری پزشکی مطابق بند اول شرایط و ضوابط مراکز درمانی پذیرای گردشگران سلامت، (11 بیمارستان) بودند . گردآوری داده ها با استفاده از چک لیست و به صورت میدانی و به روش مشاهده، مصاحبه با کارکنان و بررسی مستندات موجود جمع آوری گردید. روایی چک لیست با استفاده از روش روایی صوری و محتوا به تأیید متخصصان رسید. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده ها از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی Spearman استفاده شد.
یافته ها:یافته ها نشان داد تنها 5/54 درصد بیمارستان های مورد مطالعه دارای شرایط قابل قبول از نظر انطباق با شرایط و ضوابط تعیین شده از سوی وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی بوده اند. ارتباط معنی داری بین تعداد گردشگران پزشکی و تعداد تخت با سطح انطباق و هم چنین اختلاف معنی داری از نظر سطح انطباق بین بیمارستان های عمومی و تخصصی مورد مطالعه وجود نداشت. (P-value>0.05)
نتیجه گیری: مجموع یافته های پژوهش حاضر با توجه به سطح انطباق کلی بیمارستان های مورد مطالعه در شهر اصفهان حاکی از آمادگی نسبی این بیمارستان ها برای ورود به صنعت گردشگری پزشکی دارد. با این وجود بهبود در برخی شرایط بیمارستان ها مانند شرایط تجهیزات پزشکی و تارنما، آشپزخانه ی مجهز وداشتن مترجم می تواند موجب ارتقای آمادگی مراکز درمانی و توسعه ی بازارگردشگری پزشکی در این استان گردد
بررسی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی بخش اورژانس بیمارستان با رویکرد مدیریت ناب: مطالعه موردی دربخش اورژانس بیمارستان آیت آلله کاشانی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر جدید سلامت انسان ها بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرات و حوادث گوناگون قرار دارد و این بیمارستان ها هستند که نقش بازگرداندن سلامت به افراد جامعه را ایفا می کنند. بخش اورژانس، مراقبت های تشخیصی- درمانی اضطراری و فوری را برای بیمارانی فراهم می کند که یا در اثر بروز سوانح و حوادث آسیب دیده اند و یا به طور ناگهانی بیماری آنها تشدید شده است در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند شناسایی عوامل موثر بر افزایش این زمان ها می باشد. مدیریت ناب یکی از ابزارهای شناسایی عوامل موثر بر افزایش زمان انتظار بیماران و بهبود فرآیند ارایه خدمات می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی دربخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی با رویکرد مدیریت ناب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و مورد کاوی است. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی جهت دریافت خدمات ارتوپدی در فصل تابستان سال 1390خورشیدی بود. به منظور ایجاد مدل شبیه سازی داده های مورد نیاز در زمینه ورود بیماران و ارایه خدمت ارتوپدی برای 60 نفر (بر طبق فرمول تعیین حجم نمونه) از بیماران درهفته آخر تیر و هفته اول مرداد جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها، فرم هایی بود که توسط پژوهشگر طراحی شد و روایی آن توسط استادان و صاحبنظران مربوط مورد تایید قرار گرفت. محتوی این فرم ها شامل زمان ورود بیمار، زمان شروع و پایان دریافت خدمات ارتوپدی بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار easy fit استفاده شد. در ادامه نمودار جریان ارزش مبتنی بر اصول مدیریت ناب از منظر بیماران شناسایی گردید. در گام بعد اتلاف های موجود در فرآیند شناسایی شد و راهکارهایی برای رفع آنها پیشنهاد شد در پایان به کمک نرم افزار simul8 مدل شبیه سازی ایجاد شد و تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در خصوص اتلاف های 7 گانه مرتبط با فرآیند ارائه خدمات ارتوپدی در مجموع تعداد 30 اتلاف شناسایی شد. برای رفع این اتلاف ها در مجموع 16 راهکار پیشنهاد شد. نتایج بررسی تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی نشان داد که در راهکارهای 4( قراردادن یک بسته اتاق عمل (stock))، 5 (اجرای نظام آراستگی (5s)) و 14 (استفاده از تکنیک تعویض قالب در تک دقیقه در قسمت پاراکلینیک) به ترتیب متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی از از 139 دقیقه به 118 ،121 و 131 کاهش یافت.نتایج حاصل از اجرای همزمان اجرای این سه راهکار نشان داد که متوسط زمان حضور بیمار در اورژانس از 139 دقیقه به 95 دقیقه کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که می توان بسیاری از اتلاف های موجود در فرآیند ارایه خدمات ارتوپدی را با صرف هزینه های اندک حذف نمود لازمه این امر استفاده از ابزارهای علمی در زمینه بهبود فرایندها از جمله تکنیک های مدیریت ناب می باشد. به منظور نیل به هدف فوق لازم است مدیران و سیاست گذاران حوزه سلامت با این تکنیک ها آشنا شده و زمینه استفاده عملی این روش ها در بخش های بهداشتی و درمانی فراهم شود.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت ایران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه حکومت ها برای حل مسائل فراروی جامعه خود، بهبود شرایط و بهره گیری از فرصت ها، به سازوکارهایی به نام خط مشی های عمومی متوسل می شوند. برای ارتقا کیفیت چنین خط مشی هایی مدل های متعددی پیشنهاد شده است، یکی از جدیدترین این مدلها، خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است. خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشورهای مختلف مورد استقبال واقع شده است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشور است. با توسل به پژوهش کیفی (مصاحبه با خط مشی گذاران و کارشناسان ارشد خط مشی گذاری نظام سلامت کشور و تحلیل داده بنیاد متن مصاحبه ها) و احصا مضامین کلیدی، مدل نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد طراحی شده است. در نهایت راهکارهای پیشنهادی برای رفع موانع موجود در راه بکارگیری خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت کشور ارائه شده است.
ارزیابی کیفیت وب سایت های فارسی حوزه افسردگی براساس مقیاس وب مد کوال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۹۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در محیط اینترنت هر فرد می تواند با هر سطح دانشی به عنوان تولید و توزیع کننده اطلاعات عمل کند و تفاوت این رسانه با بسیاری از رسانه های سنتی انتقال اطلاعات، عدم امکان کنترل بر محتوی اطلاعات منتشر شده در شبکه اینترنت می باشد وهمین امر باعث شده کیفیت اطلاعات از جمله در حوزه سلامت مورد تردید قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین کیفیت وب سایت های فارسی حوزه افسردگی بود. روش کار : پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش شامل 14 وب سایت فارسی حوزه افسردگی بود که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی ایجاد شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی استاندارد وب مد کوال بود. وب سایت های مورد مطالعه بر اساس شاخص های محتوای اطلاعات، اعتبار منابع، طراحی، دسترس پذیری و قابلیت استفاده، پیوندها، پشتیبانی از کاربر و محرمانگی اطلاعات ارزیابی شد که حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای درنرم افزار SPSS استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وب سایت های فارسی درحوزه افسردگی در شاخص های اطلاعات (میانگین امتیاز 6/6)، اعتبار منابع (میانگین امتیاز2/4)، دسترس پذیری (میانگین امتیاز1/2)، پیوندها (میانگین امتیاز 5/1)، پشتیبانی کاربر (میانگین امتیاز 9/3) و محرمانگی اطلاعات (میانگین امتیاز 5/2) از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و امتیاز آن ها کمتر از میانگین امتیاز متوسط بود و تنها در شاخص طراحی (میانگین امتیاز 9) از امتیاز مناسب و بالاتر از میانگین برخوردار بودند. از بین وب سایت های مورد بررسی، وب سایت انجمن روانشناسی ایران بهترین، و وب سایت افسردگی از نظر امتیاز کلی ضعیف ترین وب سایت بود. نتیجه گیری: اطلاعات وب سایت های فارسی در حوزه افسردگی برای استفاده کاربران از کیفیت لازم برخوردار نیستند. بنابراین توصیه می شود کاربران در زمینه افسردگی از فهرست رتبه بندی شده وب سایت های این حوزه بهره بگیرند یا با راهنمایی متخصصان، اطلاعات مورد نظر خود در اینترنت را بازیابی نمایند .
بررسی تطبیقی بروندادها و همکاری های علمی کشورهای جهان در حوزه مهندسی پزشکی، در نمایه استنادی علوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت مهندسی پزشکی و ارتباط تنگاتنگ آن با سلامت جامعه و تعیین جایگاه ایران در جهان در این حوزه از علم، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بروندادهای علمی کشورهای جهان و همکاری های علمی آنها در حوزه ی مهندسی پزشکی و در نمایه استنادی علوم، بین سال های 2002-2011 میلادی صورت گرفته است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. و در آن از شاخص های علم سنجی استفاده شده است. جامعه ی پژوهش، تعداد 12044 برونداد تحقیقاتی و دانشگاهی در حوزه ی مهندسی پزشکی بود که در نمایه استنادی علوم از پایگاه Web of Science، بین سال های 2002 - 2011 میلادی نمایه شده است. برای استخراج داده ها، از نسخه 7/5 پایگاه Web of Science و برای شمارش و تحلیل داده ها از برنامه Excel استفاده شد.
یافته ها: کشورهای آمریکا (4427)، چین (990)، آلمان (869)، کانادا (818) و انگلستان (754)، بیشترین بروندادهای علمی مهندسی پزشکی را دارا بودند. بیشترین حوزه های موضوعی به علم مواد (5896)، بیوفیزیک (1904) و علوم ورزشی (863)، تعلّق داشت. تمایل حوزه های موضوعی برتر ، به همکاری با بیش از چهار نویسنده بود. آمریکا با 1207 همکاری مشترک، آلمان (484)، انگلستان (478)، چین (341) و کانادا (335)، بیشترین سهم همکاری در مدارک علمی مهندسی پزشکی را داشتند. Elsevier، Wiley-Liss، Springer و IEEE، به عنوان فعال ترین ناشران، شناخته شدند. نویسندگان برتر جهان از آمریکا، پرتغال و هلند بودند. تعداد مدارک 4 و 3 نویسنده، به ترتیب با 2268 و 2190 مدرک، بیش از بقیه بود. مراکز تحقیقی برتر جهان عبارت بودند از: دانشگاه Calif System آمریکا، دانشگاه Montreal کانادا، دانشگاه Harvard آمریکا و دانشگاه Toronto کانادا. ایران (55 مدرک) در بین نود کشور، رتبه 28 جهانی و رتبه سوّم آسیای جنوب غربی را در مهندسی پزشکی به دست آورد.
نتیجه گیری: در این پژوهش، ارتباط معناداری بین تعداد نویسندگان مقالات و تعداد آثار علمی نویسندگان با میزان جذب استناد وجود نداشته است. پرتولیدترین کشورها مشارکت علمی بیشتری با دیگر کشورها داشته اند. بنابراین، بین میزان تولیدات و همکاری های علمی کشورها، رابطه ی مستقیم وجود داشته است. مهندسی پزشکی به دلیل ماهیّت بین رشته ای آن، متخصصان و گروه های علمی متعددی را به همکاری خواهد طلبید و میزان همکاری های علمی این حوزه هر روز بیشتر می شود. در مجموع، رشد تولیدات و همکاری های گروهی پژوهشگران مهندسی پزشکی در جهان، روند تصاعدی داشته و تحقق آرمان های علمی کشورمان، حمایت ها و برنامه های جدی تر متخصصان و دولت را می طلبد.
پژوهشی کیفی در تحلیل الگوی بهره گیری خبرگان حوزه ی سلامت از تصاویر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۱۶-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویر به عنوان شکلی از مدارک که می تواند حجم قابل توجهی از اطلاعات را منتقل کند در حوزه سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا به کارگیری این نوع اطلاعات در بهبود عملکرد متخصصان پزشکی بسیار مؤثر است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی بهره مندی متخصصان حوزه سلامت از تصاویر انجام شده است. روش کار: این مطالعه کاربردی در سال 1392 به روش کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش 25 نفر از متخصصان علوم پایه و علوم-بالینی دانشگاه علوم پزشکی همدان در 17 رشته تخصصی بودند. داده ها به وسیله مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با متخصصان پزشکی، جمع آوری و به روش گراندد تئوری تحلیل و تفسیر شدند. یافته ها: به عقیده متخصصان، کاربردهای آموزشی، پژوهشی و درمانی تصاویر در بهره مندی از این نوع اطلاعات حائز اهمیت است. همچنین نقش ابزاری و آموزشی تصاویر در امور بالینی و آموزشی از یافته های این پژوهش است. کاربران پژوهش مزایای بی شماری برای تصاویر برشمردند، آنها تصویر را نوعی از اطلاعات می دانند که در کمترین زمان، بیشترین اطلاعات را منتقل می کند. این متخصصان اهمیت تصاویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی در قدرت عینیت بخشی به مفاهیم می دانند. از ویژگی های ساختاری و محتوائی تصاویر، جذابیت رنگی، قابلیت سه بعدی و افزودن عنصر جذابیت به متون، در بهره مندی متخصصان سلامت از تصاویر پزشکی مؤثر است. نتیجه گیری: تصویر بهترین نوع اطلاعات در حوزه ی سلامت محسوب می شود. متخصصان اهمیت تصویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی درک نموده اند و به همین سبب در انجام وظایف آموزشی، پژوهشی و درمانی خود بر استفاده از تصویر تأکید دارند.