فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۷۱-۵۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شاخص های مختلفی برای تعیین سطح توسعه یافتگی یک کشور یا منطقه وجود دارد، در این میان شاخص های بخش بهداشت و درمان از مهم ترین شاخص های هر کشوری به شمار می آیند. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت کشورهای حوزه سند چشم انداز توسعه با توجه به به شاخص های سلامت می باشد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-کاربردی و از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل کلیه کشورهای حوزه سند چشم انداز توسعه بود. به منظور گردآوری اطلاعات از بانک داده های سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی استفاده گردید. در این مطالعه از تکنیک تاکسونومی به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی کشورهای موردبررسی، از تکنیک آنتروپی شانون به منظور تعیین اوزان شاخص ها و از تکنیک تاپسیس به منظور رتبه بندی کشورها از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان استفاده شده است. یافته ها: نتایج تکنیک تاکسونومی نشان داد که از 24 کشور موردبررسی، 10 کشور توسعه یافته، هفت کشور نیمه توسعه یافته و هفت کشور دیگر توسعه نیافته تلقی می شوند. میزان بروز سل به عنوان مهم ترین شاخص از سوی تکنیک آنتروپی شانون معرفی شد. نتایج تکنیک تاپسیس نشان داد که از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان، کشور امارات رتبه اول و کشور افغانستان رتبه بیست و چهارم را دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در افق 1404 ایران باید کشور اول منطقه از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان باشد به برنامه ریزان و مسئولان پیشنهاد می شود که جهت رفع کاستی ها، اولویت را بر شاخص هایی مانند سرانه کل هزینه های سلامت قرار دهند که در آن ها، ایران نسبت به میانگین کشورهای موردبررسی ضعیف عمل نموده است.
بازنگری در قوانین نگهداری مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مقایسه با کشورهای پیشرو در حوزه مدیریت اطلاعات سلامت، قوانین فعلی نگهداری مدارک پزشکی در ایران، بسیار کلی، مبهم و نامتناسب با کاربردهای مدارک پزشکی بوده و در آن به مدت زمان نگهداری بسیاری از پرونده های پزشکی تخصصی اشاره نشده است. لذا هدف از این مطالعه بازنگری در قوانین نگهداری مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کاربردی است که در سال 1391 خورشیدی و در چهار مرحله انجام شده است. در مرحله اول جامعه پژوهش شامل تمامی بیمارستان های ایران (890 بیمارستان) بود، و در مراحل دیگر جامعه پژوهش را خبرگان رشته مدارک پزشکی تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و درصد فراوانی) در نرم افزار SPSS 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین حجم درخواست برای مدارک پزشکی در بیمارستان های ایران به ترتیب مربوط به نیاز حقوقی و قانونی و ادامه درمان بیمار، و کمترین مربوط به اهداف تحقیقاتی و آموزشی بود. در مجموع بیمارستان های کشور 39 مورد از انواع پرونده های پزشکی را برای بازنگری در قوانین مدت زمان نگهداری ذکر کردند. از دیدگاه کارشناسان مدارک پزشکی، نوع پذیرش بیمار، سن بیمار، و نوع کاربرد پرونده پزشکی مهم ترین معیارها برای تعیین مدت زمان نگهداری مدارک پزشکی بودند. برای 27 مورد از انواع پرونده ها مدت زمان نگهداری جدید در نظر گرفته شد که 19 مورد آن به تصویب سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رسید. مدت زمان پایه برای نگهداری پرونده های بستری در ایران 10 سال در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: قوانین نگهداری مدارک پزشکی در ایران مورد بازبینی قرار گرفت. این قوانین در مقایسه با قوانین قبلی کاربردهای قانونی، درمانی و تحقیقاتی پرونده های پزشکی در ایران، و حقوق افراد کمتر از سن قانونی را بیشتر مورد توجه قرار می دهد.
رابطه بین مشخصات فردی و شغلی سرپرست اورژانس با شاخص های ساختار، فرایند و عملکرد بخش اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اورژانس بیمارستانی به عنوان یکی از شلوغ ترین بخشهای مراکز درمانی از گلوگاههایی است که بیشترین مراجعه مردم در روزها و ساعت های غیرمتعارف را شامل می شود. از این رو ساماندهی اورژانس ها از اولویتهای اصلی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است. برای مدیریت موثر بخشهای اورژانس در سطوح مختلف، وجود ابزاری برای نظارت و سنجش عملکرد ضروری است. از طرفی برای رهبری و مدیریت این واحد مهم علاوه بر فضای فیزیکی و تجهیزات مدرن و کامل، توجه به ارزش های والای نیروی انسانی، مهارت و قدرت مدیریتی افراد جهت تلاش برای رسیدن به رسالت و اهداف سازمان ضروری به نظر می رسد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها چک لیستی شامل مشخصات دموگرافیک مدیران اورژانش 12 بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و همچنین وضعیت ساختار، فرآیند و عملکرد آن بیمارستان ها می باشد. چک لیست مذکور از طریق مشاهده، مصاحبه و استفاده از دفاتر و اسناد موجود تکمیل و داه ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بین جنسیت مدیران و سابقه کاری آن ها در اورژانس با شاخص هایی چون مدیریت، نیروی انسانی، فضا، تسهیلات وتجهیزات، فرآیند آموزشی، دستورالعمل ها و فعالیتهای بخش اورژانس، رابطه معنا دار وجود ندارد. تنها بین سابقه کار در بیمارستان و شاخص نیروی انسانی رابطه معنی دار وجود دارد (05/0 P <). یعنی افراد با سابقه خدمت کمتر، تمایل بیشتری برای حضور در بخش اورژانس، همکاری با سایر متخصصین و آشنایی بیشتر با اصول CPR و پرستاری دارند.
بحث: با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان گفت که مدیران زن و مرد در اداره اورژانس مانند هم عمل می کنند از طرفی سابقه کاری آنان هم تفاوت چندانی در نحوه مدیریت آنان ندارد.
الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای شناخت وضعیت گذشته و سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر تعیین الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، 179مقاله که در بازه زمانی اول جولای 2008 تا پایان ژوئن 2010 میلادی با همکاری حداقل یکی از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین تألیف شده، با روش های کتابسنجی و تحلیل استنادی بررسی شده اند. داده های گردآوری شده در قالب فایل Excel ذخیره شده و با روش های آماری توصیفی شامل محاسبه فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شده اند.
یافته ها: 3/66 درصد کسانی که در تألیف مقالات مشارکت داشته اند، استادیار و 3/64 درصد از آنها مرد بودند. 2/66 درصد از آنها در دانشکده پزشکی اشتغال داشتند. 6/15درصد از مقالات درInformation Sciences Institute(ISI) نمایه شده و 86 درصد مقالات پژوهشی و 8/2درصد مروری بودند. 2/86 درصد از استنادها مقالات مجلات و زبان 8/92درصد آنها انگلیسی بود. نیمه عمر استناد 9 سال محاسبه گردید.
نتیجه گیری: 8/56 درصد اعضای هیأت علمی در تألیف هیچ مقاله ای مشارکت نداشته اند؛ نسبت مشارکت زنان، دانشیاران و مربیان و شاغلین دانشکده های پرستاری و مامایی، بهداشت و پیراپزشکی و دندانپزشکی پایین تر از حد انتظار است؛ لذا اقدامات زیر ضروری است: 1) شناسایی عوامل مشارکت پایین گروه های مذکور و ایجاد و تقویت انگیزه های لازم در ایشان؛ 2) آموزش چیستی ISI و چرایی لزوم انتشار مقاله در آن 3) آموزش نحوه نگارش مقالات مروری؛ و 4) اشتراک دوره های حداقل 9 ساله مجلات انگلیسی.
کاربرد روش های تحلیل شبکه ای و تاپسیس فازی در تحلیل کیفیت خدمات الکترونیک بخش مراقبت های بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۲۸-۱۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش هزینه های خدمات بهداشتی و درمان و نیز ارائه خدمات بهداشتی و درمان با کیفیت، به یک اولویت جهانی تبدیل شده است. هدف از این تحقیق به کارگیری مفهوم کیفیت خدمات الکترونیک در بخش مراقبت های بهداشتی بر اساس رویکرد سروکوال و ارائه چارچوبی برای تحلیل و ارزیابی خدمات مراقبت بهداشتی الکترونیکی می باشد. روش کار: در این تحقیق مدلی بر اساس روش تصمیم گیری چند معیاره ساخته شد که شامل ترکیب فرآیند تحلیل شبکه ای برای به دست آوردن وزن معیارهای کیفیت خدمات الکترونیکی و تاپسیس فازی جهت ارزیابی و اولویت بندی ارائه دهندگان مراقبت بهداشتی الکترونیکی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه فرآیند تحلیل شبکه ای و تاپسیس فازی می باشد که در چهار بیمارستان شهر رشت مورد ارزیابی قرار گرفته است و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Super decision صورت گرفت. زمان مربوط به گردآوری داده ها و انجام مطالعه سالهای 1391 تا 1392 بود. یافته ها: معیارهای مربوط به ابعاد سنجش سروکوال الکترونیک استفاده شده در این تحقیق دارای شش معیار اصلی و 19 زیرمعیار می باشد که رتبه بندی شدند. چهار بیمارستان گلسار، قائم، آریا و پورسینا به ترتیب رتبه یک تا چهار را کسب کردند و معیارها و زیرمعیارهای تحقیق که مورد شناسایی قرار گرفتند هر کدام رتبه ای را به خود اختصاص دادند که نشان دهنده اهمیت آن ها در ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیک در مراقبت های بهداشتی می باشد. نتیجه گیری: با اجرای این پژوهش می توان با معرفی معیارها و زیر معیارهای مربوط به کیفیت خدمات الکترونیک اهمیت هر کدام از آن ها را مشخص کرد و به بهتر شدن هر چه بیشتر عملکرد خدمات مراقبت های بهداشتی کمک کرد.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اشتراک دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۶
۷۹-۶۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتراک گذاری مؤثر دانش میان اعضای هیأت علمی رشته پزشکی، یکی از پیش نیازهای مهم برای کسب شایستگی های علمی و پژوهشی است. این مقاله با هدف بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اشتراک دانش (شامل فرهنگ، ساختار، رهبری و راهبرد) میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی علوم پزشکی ایران انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر به روش پژوهش ترکیبی و کاربردی در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی (بالینی و بیومدیکال) بود که از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد حجم نمونه 423 نفر می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 15 و آزمون ضریب همبستگی Pearson انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که حدود 13 درصد اعضای هیأت علمی وضعیت فرهنگ سازمانی، و تنها شش درصد وضعیت ساختار سازمانی را مناسب ارزیابی نمودند. 16 درصد آنها حمایت مدیریت سازمان و حدود 12 درصد راهبردهای سازمان را در به اشتراک گذاری دانش، مناسب ارزیابی نمودند. عوامل سازمانی با اشتراک دانش درون سازمانی (000/0=P value) و برون سازمانی (000/0=P value) رابطه معناداری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نقش و اهمیت عوامل سازمانی در سازمان های آموزشی و پژوهشی توصیه می شود در استقرار مدیریت دانش به شکل عام و اشتراک دانش به شکل خاص به ابعاد مختلف این عوامل در سازمان ها توجه همه جانبه ای صورت گیرد.
بررسی میزان همکاری های علمی در مقالات قلب و عروق ایران در وبگاه علوم : 2002 تا 2011(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۶
۵۵-۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همکاری علمی فرآیندی است که طی آن دو یا چند نویسنده با هدف خلق اثری مشترک، منابع و استعدادهای خود را به اشتراک می گذارند. یکی از اشکال همکاری علمی، هم تألیفی است. این مطالعه به بررسی میزان هم تألیفی در مقالات حوزه قلب و عروق ایران طی سال های 2002 تا 2011 در وبگاه علوم ( ( WOS ) Web of Science ) می پردازد. روش کار: این پژوهش از نوع پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات حوزه قلب و عروق ایران است که در سال های مذکور در وبگاه علوم نمایه شده اند. شاخص همکاری، درجه همکاری و ضریب همکاری جهت بررسی میزان همکاری محاسبه شدند. یافته ها: تولید علم در حوزه قلب و عروق در طول این سال ها روندی صعودی داشته است و تعداد مقالات از سال 2002 به بعد افزایش یافته است. مقالات سه نویسنده ای بیشترین و مقالات تک نویسنده ای کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده اند. همچنین مشخص گردید محققان ایرانی به همکاری های داخلی تمایل بیشتری دارند. به لحاظ شاخص های همکاری نیز، همکاری علمی در میان نویسندگان حوزه قلب و عروق در سطح مطلوبی قرار دارد و روندی رو به رشد داشته است. نتیجه گیری: سال 2002 به نوعی نقطه شروعی برای افزایش فعالیت علمی محسوب می شود. تمایل افراد، به ویژه در سال های اخیر به انجام فعالیت های پژوهشی در گروه های علمی است. با توجه به بین رشته ای بودن حوزه قلب و عروق، همکاری و اشتراک دانش متخصصان این حوزه با یکدیگر و متخصصان سایر حوزه ها می تواند در بهبود و ارتقاء تولیدات علمی موثر واقع شود.
وضعیت شادکامی در دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شادکامی یکی از مفاهیم مهم در زندگی روزمره افراد است. پژوهش حاضر به منظور تعیین وضعیت شادکامی در دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقایسه ای به روش نمونه گیری غیراحتمالی آسان به صورت مقطعی در نیمه دوم سال 1390 خورشیدی انجام شد. جامعه پژوهش را 91 نفر از دانشجویان رشته های مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی استاندارد شادکامی آکسفورد بود که روایی و پایایی آن توسط سایر مطالعات تأیید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته ها: بین شادکامی و عواملی مانند رشته ی تحصیلی، جنس، سن، وضعیت تأهل، دوره و ترم تحصیلی رابطه ی معناداری به لحاظ آماری مشاهده نشد (P> 0.05)، اما به لحاظ توصیفی، دانشجویان پسر شادتر از دخترها، دانشجویان متأهل شادتر از مجردها و دانشجویان جوان تر شادتر از دانشجویان با سن بالاتر بودند. همچنین با افزایش ترم تحصیلی، میزان شادکامی در دانشجویان کاهش پیدا می کرد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد، دانشجویان متأهل شادکامی بیشتری نسبت به دانشجویان مجرد دارند. در تبیین این یافته می توان گفت بین احساس تعلق افراد و شادکامی ارتباط وجود دارد. هم چنین میزان شادکامی در دانشجویان ترم های پایین تر، به دلیل قبولی در دانشگاه و ورودشان به محیط جدید،بیشتر است.
چالش های برنامه آموزشی در مقطع کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۴۲-۲۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت برنامه های آموزشی در دهه های اخیر با چالش های متعددی همراه بوده است. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان در جهت هر گونه تغییر و بازنگری و بهبود کیفیت برنامه های آموزشی کمک نماید. هدف این مطالعه شناسایی مشکلات موجود در برنامه آموزشی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی در مقطع کارشناسی بود. روش کار: این مطالعه کیفی با مشارکت 27 نفر از اعضای هیات علمی، مربیان و دانش آموختگان انجام گردید. افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه از آنان، داده ها با استفاده از مصاحبه فردی به صورت نیمه ساختار یافته، جمع آوری شد. کلیه مصاحبه های ضبط شده روی کاغذ بازنویسی و مرور شد. سپس به روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از تحلیل نتایج، سه طبقه اصلی برنامه درسی، عرصه های بالینی و اهداف برنامه به عنوان چالش های مهم در برنامه آموزشی کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی درمانی شناسایی شد. به نظر می رسد که سرفصل دروس و اهداف این برنامه آموزشی اثربخشی لازم را ندارند و همچنی مشارکت کنندگان معتقد بودند که عرصه های بالینی باید از لحاظ مواردی از قبیل برگزاری کلاس های توجیهی، آموزش مهارت های مبتنی بر بیمارستان و مربیان توانمند مورد توجه قرار گیرند. نتیجه گیری: تصمیم گیرندگان، برنامه ریزان و مدرسان می توانند با استفاده از نتایج این مطالعه، به بازنگری و تدوین برنامه ای متناسب با توجه به نیازهای سیستم بهداشتی درمانی کشور بپردازند تا دانش آموختگان به صلاحیت ها و توانمندی های مورد نیاز در اداره واحدهای بهداشتی درمانی دست یابند.
نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و سیاست گذاری در حوزه سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۷
۱۱۲-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه نشان دادن چالش ها و فرصت های برجسته واصلی مربوط به ارزیابی فناوری سلامت هست که اکثر کشورها در طول راه اندازی و توسعه نظام های ارزیابی فناوری سلامت اتخاذ تصمیمات مناسب برای سیاست گذاری، با آن روبرو شده اند. در مطالعه حاضر، به بررسی متون در حوزه ارزیابی فناوری سلامت و سیاست گذاری سلامت پرداخته شده است. مروری بر مطالعات: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و در قالب یک مطالعه مروری است. داده ها به صورت کتابخانه ای و از طریق جستجو در سراچه ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با ارزیابی فناوری سلامت جمع آوری شده است. جستجو در بین مقالات انگلیسی زبان انجام شده است و مطالعات از سال 1980 تا 2014 جستجو شده اند.تأثیر ارزیابی فناوری سلامت در سطوح بالا به کیفیت و شفافیت ارزیابی و فرآیند تصمیم گیری و همچنین به پویایی سازمانی، فرهنگی و سیاسی در سطح گسترده تری از دستگاه های مراقبت سلامت در سطوح ملی بستگی دارد. همان طور که دستگاه های سلامت بسیاری از کشورها به طور فزاینده ای به سمت سیاست های پاسخگو، قابل اندازه گیری، شفاف و مبتنی بر شواهد پیش می روند، چالش های ارزیابی فناوری سلامت باید هم زمان در جهت دستیابی به اهداف نظام سلامت و حمایت از این خدمات که بیشترین ارزش پولی و تأثیر بر پیامدهای سلامت رادارند، موردتوجه قرار گیرند. نتیجه گیری: ارزیابی فناوری سلامت فرصت های زیادی در جهت حمایت از دولت و سایر ذی نفعان ارائه می دهد. نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری به طور قابل توجهی رشد یافته است. بنابراین کشورها باید درصدد برجسته کردن نقاط قوت دستگاه های ارزیابی فناوری سلامت باشند، تا راه حل های پیشرو برای رسیدگی به چالش های برجسته نمایند و سرمایه گذاری درزمینهٔ ارزیابی فناوری سلامت را تقویت کنند
تعیین کننده های بلندمدت هزینه های فلاکت بار سلامت(مطالعه موردی: منطقه حسین آباد ارومیه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تامین هزینه های بهداشتی در جوامعی که فاقد مکانیزم های پیش پرداخت بوده و اغلب از طریق پرداختی از جیب صورت می گیرد، موجب تحمیل بار مالی به خانوار شده و خانوار را با هزینه های فلاکت بار سلامت مواجه می کند. تحمیل هزینه های فلاکت بار به خصوص در بلندمدت آثار سوئی بر سطح زندگی خانوار دارد و خانوارهای زیادی را به سمت فقر سوق می دهد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر هزینه های فلاکت بار سلامت بود تا توانسته باشد گامی موثر بر کاهش این هزینه ها و شناسایی اقشار آسیب پذیر بردارد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و با استفاده از روش میدانی و ابزار پرسش نامه صورت گرفته است به بررسی تعیین کننده های بلندمدت هزینه های فلاکت بار سلامت در نمونه ی 300 خانوار در منطقه حسین آباد ارومیه در سال 1391 خورشیدی پرداخته است. روایی پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش توسط چند تن از اساتید و کارشناسان مربوطه تایید شده است و جهت تایید پایایی آن از روش Cronbach Alpha استفاده شده که مقدار آن 72/. بدست آمده است. هم چنین، جهت تحلیل داده ها از روش اقتصاد سنجی پروبیت و نرم افزار Stata نسخه 11 استفاده شده است.
یافته ها: عوامل تعیین کننده ی بلندمدت هزینه های فلاکت بار در نمونه ی مورد بررسی طبق نتایج به دست آمده عبارتند از: شاخص ثروت، جنسیت سرپرست خانوار، بعد خانوار، وجود عضو کمتر از 12 سال در خانوار، وضعیت شغلی سرپرست خانوار، دفعات استفاده از خدمات بستری و تحت پوشش بیمه اجباری و تکمیلی بودن خانوار. هم چنین نتایج حاکی از این است که وجود عضو کمتر از 12 سال، تعداد دفعات استفاده از خدمات بستری و افزایش بعد خانوار به ترتیب با داشتن اثر نهایی 22/0، 05/0 و 03/0 از عوامل اصلی افزایش احتمال مواجهه با هزینه های فلاکت بار و افزایش شاخص ثروت، مرد بودن سرپرست خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار و تحت پوشش بیمه اجباری و تکمیلی بودن خانوار به ترتیب با داشتن اثر نهایی 03/0-، 043/0-، 1/0-، 55/0- و 38/0- از عوامل اصلی کاهش احتمال مواجهه با هزینه های فلاکت بار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر اهمیت گسترش مکانیزم های پیش پرداخت و حمایت از اقشار آسیب پذیر می باشد.
ارزیابی کیفیت وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس مقیاسWebMedQual(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله حوزه های سلامت که افراد بسیاری به دنبال کسب اطلاعات در مورد آنها در اینترنت هستند حوزه اختلالات اضطرابی است. این اختلالات با کاهش کیفیت زندگی، احتمال افزایش ابتلا به بیماری های مختلف را به دنبال دارد. لذا ارزیابی اطلاعات مبتنی بر وب در مورد این اختلالات با توجه به گستردگی ابتلا در سراسر دنیا و همچنین در ایران، به منظور تعیین وب سایت های معتبر از نظر اطلاعات ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس ابزار WebMedQual بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از سیاهه وارسی مبتنی بر مقیاس استانداردWebMedQual که با نظر متخصصان حوزهای روانشناسی، کتابداری و طراحی وب سایت بومی سازی شد استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 15 وب سایت فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در اسفند ماه 1391 خورشیدی بود که مطالب تخصصی در خصوص اضطراب و وسواس ارائه می دادند. حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83 ، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه گردید.
یافته ها: بر اساس مقیاس WebMedQual میانگین امتیاز وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در 6 شاخص محتوای اطلاعات(18/2±40/7)، اعتبار منابع(11/2±10/5)، دسترس پذیری و قابلیت استفاده(37/0±23/2)، پیوندها(09/1±37/1)، پشتیبانی از کاربر(33/1±57/4) و محرمانگی اطلاعات(95/2±07/3) ضعیف و کمتر از متوسط و تنها در شاخص طراحی(29/1±27/9) بالاتر از امتیاز متوسط بود. برترین وب سایت در حوزه اختلالات اضطرابی وب سایت های «انجمن روان شناسی بالینی ایران» و «روان یار» با 5/38 امتیاز و ضعیف ترین وب سایت «یک فراکاو» با 5/25 امتیاز بودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ضروری است کاربران هنگام استفاده از اینترنت، به مطالب موجود در این محیط به دیده انتقادی نگریسته و بدون در نظر گرفتن معیارهای اعتبار یک منبع، به آن اعتماد نکنند.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت ایران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه حکومت ها برای حل مسائل فراروی جامعه خود، بهبود شرایط و بهره گیری از فرصت ها، به سازوکارهایی به نام خط مشی های عمومی متوسل می شوند. برای ارتقا کیفیت چنین خط مشی هایی مدل های متعددی پیشنهاد شده است، یکی از جدیدترین این مدلها، خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است. خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشورهای مختلف مورد استقبال واقع شده است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشور است. با توسل به پژوهش کیفی (مصاحبه با خط مشی گذاران و کارشناسان ارشد خط مشی گذاری نظام سلامت کشور و تحلیل داده بنیاد متن مصاحبه ها) و احصا مضامین کلیدی، مدل نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد طراحی شده است. در نهایت راهکارهای پیشنهادی برای رفع موانع موجود در راه بکارگیری خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت کشور ارائه شده است.
همبستگی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سنجش عملکرد بیمارستان ها با توجه به جایگاه ویژه بیمارستان ها در ارائه خدمات در بخش بهداشت و درمان هر کشور از اهمیت بالائی برخوردار است. کارا و اثربخش بودن فعالیت های بیمارستانی یا به عبارتی دیگر عملکرد صحیح کارکنان و استفاده مناسب از منابع با استفاده از شاخص های عملکردی، ارزیابی می گردد. در تحقیق حاضر، به تعیین رابطه ی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه تحلیلی بوده و به صورت مقطعی در سال 90-1389 خورشیدی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد شامل 22 بیمارستان به استثنای بیمارستان روانپزشکی ابن سینا حجازی مشهد بود. اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه که شامل شاخص های استاندارد فعالیت بیمارستانی است با استفاده از چک لیست از سامانه اتوماسیون آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد استخراج شد. صحت اطلاعات توسط کارشناسان اداره آمار دانشگاه مذکور بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها از ضرایب همبستگی Spearman و Kendall و آزمون Student با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها: طبق ارزشیابی صورت گرفته توسط معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390خورشیدی، 7/72 درصد بیمارستان ها درجه یک و 3/27% دارای درجه دو ارزشیابی بودند. در سال 1390، متوسط ضریب اشغال تخت بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد 8/58±80/69، متوسط اقامت بیمار 1/16±2/67، متوسط میزان مرگ و میر 10/39±15/37، متوسط میزان گردش تخت 15/50±68/116 و متوسط فاصله گردش تخت 53/0±14/1 بود. 50 درصد بیمارستان ها به لحاظ ضریب اشغال تخت، 3/77درصد به لحاظ متوسط اقامت بیمار، 7/72درصد به لحاظ میزان مرگ و میر، 100درصد به لحاظ میزان گردش تخت و 9/90درصد به لحاظ فاصله گردش تخت در سال 1390دارای وضعیت مطلوب بودند. ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها به لحاظ آماری معنادار، ولی شدت میزان ارتباط ضعیف ارزیابی گردید.
نتیجه گیری: شاخص های عملکردی متوسط اقامت بیمار، میزان مرگ و میر، گردش تخت و فاصله گردش تخت بیمارستان های مورد مطالعه در حد مطلوب و شاخص ضریب اشغال تخت در حد متوسط بود. وجود ارتباط ضعیف بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها لزوم بازنگری در نظام ارزشیابی بیمارستان را مورد تأکید قرار می دهد. تخصصی شدن ارزشیابی بیمارستان ها با تأکید بر شاخص های عملکردی و انجام ارزشیابی توسط یک ارگان مستقل از جمله راهکارهای واقعی تر شدن نظام ارزشیابی بیمارستان ها است.
بررسی تطبیقی بروندادها و همکاری های علمی کشورهای جهان در حوزه مهندسی پزشکی، در نمایه استنادی علوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت مهندسی پزشکی و ارتباط تنگاتنگ آن با سلامت جامعه و تعیین جایگاه ایران در جهان در این حوزه از علم، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بروندادهای علمی کشورهای جهان و همکاری های علمی آنها در حوزه ی مهندسی پزشکی و در نمایه استنادی علوم، بین سال های 2002-2011 میلادی صورت گرفته است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و نوع مطالعه کاربردی بوده است. و در آن از شاخص های علم سنجی استفاده شده است. جامعه ی پژوهش، تعداد 12044 برونداد تحقیقاتی و دانشگاهی در حوزه ی مهندسی پزشکی بود که در نمایه استنادی علوم از پایگاه Web of Science، بین سال های 2002 - 2011 میلادی نمایه شده است. برای استخراج داده ها، از نسخه 7/5 پایگاه Web of Science و برای شمارش و تحلیل داده ها از برنامه Excel استفاده شد.
یافته ها: کشورهای آمریکا (4427)، چین (990)، آلمان (869)، کانادا (818) و انگلستان (754)، بیشترین بروندادهای علمی مهندسی پزشکی را دارا بودند. بیشترین حوزه های موضوعی به علم مواد (5896)، بیوفیزیک (1904) و علوم ورزشی (863)، تعلّق داشت. تمایل حوزه های موضوعی برتر ، به همکاری با بیش از چهار نویسنده بود. آمریکا با 1207 همکاری مشترک، آلمان (484)، انگلستان (478)، چین (341) و کانادا (335)، بیشترین سهم همکاری در مدارک علمی مهندسی پزشکی را داشتند. Elsevier، Wiley-Liss، Springer و IEEE، به عنوان فعال ترین ناشران، شناخته شدند. نویسندگان برتر جهان از آمریکا، پرتغال و هلند بودند. تعداد مدارک 4 و 3 نویسنده، به ترتیب با 2268 و 2190 مدرک، بیش از بقیه بود. مراکز تحقیقی برتر جهان عبارت بودند از: دانشگاه Calif System آمریکا، دانشگاه Montreal کانادا، دانشگاه Harvard آمریکا و دانشگاه Toronto کانادا. ایران (55 مدرک) در بین نود کشور، رتبه 28 جهانی و رتبه سوّم آسیای جنوب غربی را در مهندسی پزشکی به دست آورد.
نتیجه گیری: در این پژوهش، ارتباط معناداری بین تعداد نویسندگان مقالات و تعداد آثار علمی نویسندگان با میزان جذب استناد وجود نداشته است. پرتولیدترین کشورها مشارکت علمی بیشتری با دیگر کشورها داشته اند. بنابراین، بین میزان تولیدات و همکاری های علمی کشورها، رابطه ی مستقیم وجود داشته است. مهندسی پزشکی به دلیل ماهیّت بین رشته ای آن، متخصصان و گروه های علمی متعددی را به همکاری خواهد طلبید و میزان همکاری های علمی این حوزه هر روز بیشتر می شود. در مجموع، رشد تولیدات و همکاری های گروهی پژوهشگران مهندسی پزشکی در جهان، روند تصاعدی داشته و تحقق آرمان های علمی کشورمان، حمایت ها و برنامه های جدی تر متخصصان و دولت را می طلبد.
ارائه ی مدل توسعه ی گردشگری سلامت با رویکرد تلفیقی تاپسیس فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری در استان یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در میان حوزه های مختلف گردشگری، گردشگری سلامت به دلیل قابلیت و مزیت های رقابتی از توجه زیادی برخوردار شده است. هدف این پژوهش ارائه ی چارچوبی جامع جهت شناسایی و بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از عوامل مؤثر بر توسعه ی صنعت گردشگری سلامت استان یزد می باشد. روش کار: در این تحقیق پس از مرور پیشینه و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه ی گردشگری سلامت، مهم ترین عوامل با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی تعیین گردید و در ادامه با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطح بندی شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل به روز بودن اطلاعات کادر بیمارستان و مرتبط بودن تخصص پزشکان با وظایف آن ها، اساسی ترین عوامل در مدل توسعه ی گردشگری سلامت می باشند و باید در وهله ی اول بر آن ها تأکید شود. نتیجه گیری: با استفاده از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که گردشگری سلامت و توسعه ی آن در استان یزد نیازمند عزم جدی برای جلب رضایت بیمارانی است که جهت معاینه یا درمان به استان یزد مراجعه می کنند. این مهم از طریق سرمایه گذاری در تجهیز و به روز کردن بیمارستان ها و توسعه ی مهارت کادر بیمارستان مقدور خواهد یود.
ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در وضعیت موجود سیستم ارائه ی خدمات اورژانس در سطح بیمارستانی، افزایش عوارض و مرگ و میر در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد و همچنین شلوغی اورژانس و تاخیر در پذیرش و ارائه ی مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری از آمار بالایی برخوردار بوده و ضرورت کاهش زمان ارائه ی مداخلات اورژانسی و کیفیت خدمات ارائه شده به این بیماران از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار می باشد که مهم ترین شاخص در این زمینه، سنجش رضایتمندی بیماران از خدمات ارائه شده است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس قلب مراکز آموزشی- درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان انجام گردید.
روش بررسی: 81 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان با علائم سندرم حاد کرونری، با نمونه گیری به شیوه ساده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی از نظر کیفیت مداخلات اورژانسی و رضایتمندی بیماران از مداخلات، با تکمیل سه پرسشنامه که با استفاده از روش اعتبار محتوی و آزمون آلفای کرونباخ اعتبار و اعتماد علمی آن تایید گردیده بود، شرکت نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss20 مورد پردازش قرار گرفتند.
یافته ها: میزان رضایتمندی بیماران از کیفیت مداخلات اورژانسی 4/12 ± 4/81 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین زمان مداخلات اورژانسی با رضایتمندی بیماران رابطه معکوس وجود داشت. (07/0p = ، 16/0- r =)
نتیجه گیری: نتایج حاضر حاکی از آن است که مداخلات اورژانسی انجام شده، در افزایش رضایتمندی بیماران مؤثر بوده است. همچنین می توان با به کارگیری برنامه های مدون در راستای ارتقای کیفیت ارائه خدمات در این مرکز و پایش مداوم خدمات ارائه شده به افزایش سطح رضایتمندی بیماران پرداخت.
فاکتور های اساسی اثرگذار بر عدم موفقیت مدیریت ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت مناسب ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در سازمان ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در روندهای سازمانی جدید، به دست آوردن رضایت ارباب رجوع جایگاهی حیاتی در اهداف سازمان ها دارد و سازمان ها برای رسیدن به اهداف خود، راهی جز ایجاد ارتباط مناسب با ارباب رجوعان خود از طریق اجرای مناسب پروژه های مدیریت ارتباط با مشتریان ندارند. تحقیقات نشان می دهد، درصد بسیار بالایی از این پروژه ها با عدم موفقیت روبرو می شوند که عوامل مختلفی بر این عدم موفقیت ها اثرگذار می باشد.
روش بررسی : با بررسی پروژه سامانه مدیریت نظارت و ارتباطات مردمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فاکتور های اساسی موثر بر عدم موفقیت این پروژه به عنوان یکی از جامع ترین پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت تعیین شد. در این پژوهش از روش توصیفی و در بخش پیمایشی آن از پرسشنامه و مصاحبه بهره گیری شده است. همچنین به کمک روش ناپارامتریک و تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون تی استیودنت (T student)، صحت اثرگذاری فاکتورها مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که فاکتور های فرایند های سازمانی، تکنولوژی و فناوری، فرهنگ سازمانی، مدیریتی و هزینه ای به عنوان فاکتور های اساسی بر عدم موفقیت اجرای این پروژه ها در نظام سلامت، موثر می باشند.
نتیجه گیری: هر چند فاکتورهای مختلفی می تواند بر عدم موفقیت پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت اثرگذار باشد، اما فاکتورهای پنج گانه تعیین شده به عنوان فاکتورهای اساسی تاثرگذار بر عدم موفقیت این پروژه ها در نظام سلامت معرفی می شوند.
پژوهشی کیفی در تحلیل الگوی بهره گیری خبرگان حوزه ی سلامت از تصاویر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۱۶-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویر به عنوان شکلی از مدارک که می تواند حجم قابل توجهی از اطلاعات را منتقل کند در حوزه سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا به کارگیری این نوع اطلاعات در بهبود عملکرد متخصصان پزشکی بسیار مؤثر است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی بهره مندی متخصصان حوزه سلامت از تصاویر انجام شده است. روش کار: این مطالعه کاربردی در سال 1392 به روش کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش 25 نفر از متخصصان علوم پایه و علوم-بالینی دانشگاه علوم پزشکی همدان در 17 رشته تخصصی بودند. داده ها به وسیله مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با متخصصان پزشکی، جمع آوری و به روش گراندد تئوری تحلیل و تفسیر شدند. یافته ها: به عقیده متخصصان، کاربردهای آموزشی، پژوهشی و درمانی تصاویر در بهره مندی از این نوع اطلاعات حائز اهمیت است. همچنین نقش ابزاری و آموزشی تصاویر در امور بالینی و آموزشی از یافته های این پژوهش است. کاربران پژوهش مزایای بی شماری برای تصاویر برشمردند، آنها تصویر را نوعی از اطلاعات می دانند که در کمترین زمان، بیشترین اطلاعات را منتقل می کند. این متخصصان اهمیت تصاویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی در قدرت عینیت بخشی به مفاهیم می دانند. از ویژگی های ساختاری و محتوائی تصاویر، جذابیت رنگی، قابلیت سه بعدی و افزودن عنصر جذابیت به متون، در بهره مندی متخصصان سلامت از تصاویر پزشکی مؤثر است. نتیجه گیری: تصویر بهترین نوع اطلاعات در حوزه ی سلامت محسوب می شود. متخصصان اهمیت تصویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی درک نموده اند و به همین سبب در انجام وظایف آموزشی، پژوهشی و درمانی خود بر استفاده از تصویر تأکید دارند.