فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵٬۳۱۰ مورد.
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
183 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: چادر نظامی یکی از وسایل مورد نیاز نیروهای ارتش است که در روند کار آن ها تاثیرگذار می باشد. بنابراین طراحی خلاقانه و نوین آن با روی کار آمدن نرم افزارهایی جهت مدلسازی سازه و اجرای آن به صورت واقعی حائز اهمیت است. به همین دلیل، هدف کلان پژوهش حاضر بررسی یک نمونه ی سازه چادری موجود و به دست آوردن نقاط ضعف و قوت آن است که در نهایت با بهره گیری از آن بتوان نقاط قوت را حفظ و برای نقاط ضعف راه حلی مناسب ارائه داد. روش: روش پژوهش حاضر باماهیت کیفی، مدلسازی-شبیه سازی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. به این صورت که پس از بررسی مدل چادر نظامی موجود، مدل نهایی پژوهشگر در نرم افزار راینو6 با افزونه ی گرس هاپر طراحی و در بخش یافته های پژوهش حاضر جهت استفاده ی ارتش ارائه شده است.یافته ها: با پیشرفت تکنولوژی، مصالح جدید با خاصیت ضدآب و مقاوم بودن تولید شده که با استفاده از سازه هایی از جنس مصالح سبک، می توان به چادرهای با قابلیت بالاتری دست یافت. نکته ی حائز اهمیت دیگر در طراحی سازه های چادری، سهولت در جابه جایی و انعطاف پذیری است، به صورتی که سازه بتواند به قطعات کوچک تقسیم شده و به راحتی متصل و جدا شود و نصب چادر و حمل آن به آسانی انجام شود.نتیجه گیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که چادر نظامی دارای ابعاد ساختاری، عملکردی و فضایی در طراحی است و جهت رسیدن به رویکرد انعطاف پذیری، هرکدام از ابعاد به ترتیب باید دارای خصوصیت تغییر پذیری، تطبیق پذیری و تنوع پذیری باشد.
طراحی مدل نشاط کارکنان در سازمان های نظامی بر اساس تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
89 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شادی و نشاط با توجه به ارزش، جایگاه و تاثیرگذاری نیروی انسانی در سازمان های نظامی بیشتر نمایان می گردد. پژوهش حاضر با هدف، طراحی مدل نشاط کارکنان در سازمان های نظامی بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد و نتایج آن بر عایدی سازمان و ادبیات این حوزه اجرا شده است.روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا و نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از روش های هدفمند و گلوله برفی و بر مبنای اشباع نظری داده ها انجام شده است؛ به گونه ای که تا زمان رسیدن به اشباع نظری با کارشناسان عالی، خبرگان و متخصص این حوزه در سازمان های نظامی، مصاحبه به عمل آمد.یافته ها: نتایج تحلیل داده های به دست آمده طی فرایند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه نشاط کارکنان در سازمان های نظامی منجر شد. عناصر مدل طراحی شده از، شرایط علّی، زمینه ای و واسطه ای تشکیل شده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردهای اجرای خط مشی عمومی را نشان می دهد.نتیجه گیری: فرماندهان و سیاست گذاران مدیریت نیروی انسانی می توانند از نتایج این پژوهش، بهبود عملکرد کارکنان و افزایش بهره وری سازمان، ایجاد انگیزه و افزایش رضایتمندی کارکنان، پیشرفت و توسعه سازمان، افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری کارکنان، تکمیل زیرساختهای لازم و آینده نگری و کاهش استرس و افزایش انسجام تیمی، برای کارآمدی بیشتر کارکنان در سازمان بهره مند و از نظر ادبیات و مبانی نظری نیز می تواند خلأ تئوریکی را غنی کند. در پایان نیز، پیشنهادهای کاربردی برای بهبود نشاط کارکنان در سازمان های نظامی ارائه گردید.
الگوی آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
125 - 158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن انجام شد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و روش آن در جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها آمیخته است. در بخش کیفی از راهبرد تحلیل محتوا با کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تشکیل دهنده آمادگی شناختی عملیات نظامی مدرن شناسایی و سپس بر اساس نظرات 8 نفر از خبرگان، الگوی اولیه تکمیل و اصلاح گردید. جامعه آماری در بخش کمی تعداد 55 نفر صاحب نظران آشنا با علوم نظامی و شناختی با مشخصات و ویژگی های مدنظر بودند. برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و برای ارزیابی برازش الگوی مفهومی از روش تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که مفهوم آمادگی شناختی شامل سه بعد؛ تشخیص الگوهای موجود، ارائه راه حل های مرتبط با این الگوها و اجرای برنامه های عملیاتی مبتنی بر این راه حل ها با 12 مؤلفه؛ حافظه، خودکاری، تاب آوری، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر انتقادی، فراشناخت، تفکر خلاق، ارتباط، آگاهی وضعیتی، تخصص انطباقی و انطباق پذیری است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد اجزاء تشکیل دهنده آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن دارای بار عاملی و تأثیر معنی داری برسازه های مربوطه هستند و داده های حاصل از این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد.
ارائه مدل اخلاق حرفه ای فرماندهان با تاکید بر دلزدگی شغلی کارکنان فرماندهی انتظامی شهرکرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
95 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل اخلاق حرفه ای فرماندهان با تاکید بر دلزدگی شغلی کارکنان فرماندهی انتظامی شهرکرد می باشد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف آن کاربردی از نو ع اکتشافی و بر مبنای نتایج کمی می باشد. روش نمونه گیری و حجم در هر دو روش گردآوری و از ابزار روایی و پایایی استفاده شده است. درقسمت دلفی، تعداد 20 نفر از فرماندهان و کارکنان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ابران شهرکرد که دارای سابقه بالای 10 سال بودند به تدریج انتخاب شدند. در بخش اعتبارسنجی و سنجش وضعیت موجود و مطلوب پژوهش نیز، تعداد 306 نفر در سال ۱۴۰۲ به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای اولویت بندی از نرم افزار Exper Choice و در بخش اعتبارسنجی از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Smart PLS استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد «عوامل فردی» حائز رتبه اول در جهت الگوی اخلاق حرفه ای فرماندهان انتظامی کشور با تاکید بر دلزدگی شغلی می باشند. «عوامل سازمانی» حائز رتبه دوم در جهت الگوی اخلاق حرفه ای فرماندهان انتظامی کشور با تاکید بر دلزدگی شغلی می باشند. «عوامل فرهنگی- اجتماعی» حائز رتبه سوم در جهت الگوی اخلاق حرفه ای فرماندهان انتظامی کشور با تاکید بر دلزدگی شغلی می باشند.
روش نوین رادارگریزی از طریق ایجاد یک سیاهچاله آنالوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
69 - 89
حوزههای تخصصی:
سیاهچاله های آنالوگ به دلیل ویژگی های منحصر به فرد و عجیب شان در طی سالیان اخیر همواره مورد توجه و تحقیق فراوان گرفته اند، به طوری که در قالب سامانه های هیدرودینامیکی مختلف، حالت جامد، چگالش بوز-انیشتین و اپتیکی طراحی و پیاده سازی شده اند. برجسته ترین خاصیت این نوع سامانه ها توانایی به دام اندختن انواع امواج صوتی و الکترومغناطیسی است. با توجه به اینکه سیستم های شناسایی و رادارها بر اساس ارسال موج و انعکاس آن از جسم خارجی عمل می کنند، سیاهچاله های آنالوگ توانایی خنثی سازی و اختلال در عملکرد رادارها را کاملاً دارا هستند و عملاً حتی پیشرفته ترین نوع رادارها نیز قادر به شناسایی آنها نخواهند بود. بنابراین در صورت به کارگیری این سامانه ها در صنایع نظامی و دفاعی کشور شاهد پیشرفت شگرفی در این رابطه خواهیم بود. در این مقاله، سیاهچاله های آنالوگ را به عنوان روشی نوین در زمینه فناوری رادار گریزی معرفی می کنیم و با ارائه شیوه ای جدید برای تولید یک سیاهچاله آنالوگ از طریق ایجاد یک حرکت گردابی در سیال، نشان می دهیم که این سامانه چگونه قادر در به دام انداختن امواج است. با بررسی سایر روش های رادار گریزی ملاحظه خواهیم کرد که به کارگیری سیاهچاله های آنالوگ هیچکدام از محدودیت های این روش ها را ندارد و آنها می توانند در این زمینه بسیار مؤثرتر ظاهر شوند.
پدیدارشناسی فعالیت مالی کارمندان در ساعات اداری (تحلیلی برآسیب شناسی فعالیت در بورس اوراق بهادار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
67 - 91
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با تشویق عمومی به سرمایه گذاری در بازار بورس و گسترش بی سابقه مشارکت در آن، گروه بزرگی از کارمندان دولت نیز همسو با این روند به فعالیت در بازارهای مالی روی آوردند؛ امری که با ساعات کاری این کارکنان تلاقی داشته و نگرانی هایی را در زمینه تعهد اداری و کارآمدی آنان ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی پدیدارشناسانه پیامدهای ناشی از فعالیت مالی کارمندان دولتی در ساعات اداری و درک تجربه زیسته آنان در این زمینه است. در این راستا، با اتخاذ پارادایم برساخت گرایانه و بهره گیری از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، ادراک و تجارب ۱۵ نفر از کارمندان ادارات دولتی شهر مشهد که به صورت ملاک محور انتخاب شده بودند، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها به شناسایی ۳۶ مفهوم اولیه منجر شد که در قالب دو مضمون اصلی («پیامدهای مرتبط با سازمان» و «پیامدهای مرتبط با فرد») و پنج مضمون فرعی طبقه بندی شدند. یافته ها نشان می دهد که ناتوانی ساختاری سازمان ها در مدیریت و کنترل رفتارهای اقتصادی کارمندان در ساعات اداری، و نبود دستورالعمل های شفاف قانونی در این زمینه، موجب تداوم چنین رفتارهایی شده است؛ رفتاری که می تواند ارزش های بنیادین خدمت عمومی را تهدید کرده و اثربخشی سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری با روش داده بنیاد (مطالعه موردی: محله جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
6 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه ، یکی از دغدغه های مهم در طراحی فضاهای شهری، سرزنده بودن این مکان ها است که باعث تداوم حضور شهروندان می شود. توجه به علایق شهروندان ، ایجاد کاربری های متنوع و فعال شبانه روزی، ایجاد کانون های تجمع و تعاملات ساکنان ، مشارکت دادن شهروندان در فرایند برنامه ریزی محله و توجه به علایق و ترجیحات آن ها، از نیازهای اساسی یک فضای شهری سرزنده است که بی توجهی به آن ها، موجب کاسته شدن توانمندی محیط در دست یابی به شاخص های سرزندگی شهری می شود. محله جلفا با توجه به اینکه محله ارامنه شهر اصفهان است، یکی از محله های مهم شهر محسوب می شود که جدای از نقش مهم آن در آسایش زندگی ساکنان محله ، نقش مهمی در ارائه یک تصویر مطلوب برای گردشگران و سایر افراد واردشده به شهر نیز دارد و در تمامی برنامه ها و برنامه ریزی های شهری مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه، در محله جلفای اصفهان یکی از عواملی که نسبت به چند دهه گذشته بیشترین تأثیر را در شادابی و نشاط شهرها و شهروندان داشته، فضاهای شهری است. با توجه به رشد سریع جمعیت و وسعت شهرها و همچنین ترافیک، آلودگی بصری، در دسترس نبودن خدمات، کمبود فضاهای عمومی مناسب برای تفریح، نبود ارتباطات اجتماعی، نبود پیاده روهای مناسب و در کل کمبود فضاهای جذب جمعیت، فضاهای شهری کارکرد واقعی خود را از دست داده اند (شهر شاد). از این رو، عدم نشاط و احساس شادی در مکان ها و فضاهای شهری، یکی از چالش های اساسی شهرسازان و طراحان شهری معاصر در ایران و شهر اصفهان محسوب می شود. با توجه به هدف اصلی پژوهش حاضر، به بررسی سرزندگی در محله جلفای اصفهان پرداخته می شود. مواد و روش ها با توجه به اینکه در مطالعه حاضر به تبیین و بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری در محله جلفای شهر اصفهان پرداخته می شود ، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است، چرا که علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، جنبه کاربردی نیز خواهد داشت. با توجه به هدف و ماهیت، این پژوهش از نظر روش، پژوهشی کیفی است. راهبرد مورد استفاده برای بخش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) و طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده از خبرگان تحقیق است. جامعه آماری تحقیق، اساتید و متخصصان شهرسازی و طراحی شهری است و حجم نمونه شامل 20 نفر از خبرگان است که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در نمونه گیری از دو روش نمونه گیری آسان و گلوله برفی استفاده شد. معمولاً در پژوهش های کیفی برای کسب بیشترین اطلاعات، از نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده می شود، به منظور گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختار یافته استفاده شد. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات از بخش های مصاحبه و بررسی منابع، در این مرحله از روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، برای طبقه بندی داده ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و برای انجام بهتر پژوهش و استخراج کدها، مفاهیم و مؤلفه های محوری و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و پنل ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. یافته ها براساس بررسی تحقیقات و یافته ها و دیدگاه های خبرگان رشته طراحی شهری عوامل زیادی باعث شده است محله جلفای اصفهان به عنوان یک محله مطلوب که دارای کیفیت اجتماعی بالایی است، شناخته شود. شهر اصفهان دارای پیشینه ای تاریخی از نظر فرهنگ و هنر، خط و معماری است. ابتدا باید شناختی کامل از شهروندان محله جلفا ارائه دهیم که شامل زبان، فرهنگ و نوع آداب و رسوم آنان می شود که توانسته است تأثیر مهمی بر محیط اجتماعی خود داشته باشد. براساس یافته های تاریخی، ساکنان این محله از اصفهان در واقع مردمانی بوده اند که براساس اسناد تاریخی در پنج مرحله مهاجرت باعث شکل گیری محله جلفای اصفهان شده اند و دلیل آن نیز مهاجرت ارامنه در جلفای ارس است که توسط شاه عباس یکم صورت گرفته است. در مهاجرت هایی که طی مراحل مختلف صورت گرفته، نوع مهارت خانواده ها که شامل 200 خانواده سنگ تراش می شده، باعث توسعه حوزه غربی این شهرک شده است. با مهاجرت مرحله چهارم که نزدیک به 12 هزار ارمنی در بخش شمالی زاینده رود به جلفا رونق بسیاری به دست آمده و در مهاجرت پنجم که به سال 1670 میلادی صورت گرفته، تعداد زیادی از گروه های مردمی منطقه ارامنه ارمنستان به جلفا و در محله ایروانی ها سکونت گزیدند. نتیجه گیری با بررسی محله جلفا عواملی که باعث افزایش و رونق گردشگری و جاذبه های طبیعی این منطقه شده شامل آداب و رسوم و نوع معماری شهری، نمادها، آرامگاه، کلیسا که آداب و رسوم و نگرش و فرهنگ یک اقلیت را نشان می دهند و گردهمایی در مراسم ها، توجه به نوع بافت استحکام و زیبایی خانه ها، ایجاد فضای سبز، بسترسازی فضای کسب وکار مناسب و جلوگیری از تجمع زیاد ماشین ها در فضای شهری، ظاهر و مبلمان شهر و استفاده از نمادهای بصری جذاب و خلاقیت در نوع معماری شامل معماری ورودی در کلیساها، تقویت و حفظ پاتوق ها و موقعیت قرار گرفتن خانه ها و بسیاری از موارد دیگر می تواند در کیفیت محیط اجتماعی محله جلفا تأثیرگذار باشد.
تبیین روند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران؛ ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
20 - 45
حوزههای تخصصی:
مقدمه پیراشهرنشینی نوعی پدیده فضایی است که طی دو دهه اخیر، در سرتاسر جهان به طرز فزاینده ای، در رأس مطالعات توسعه و برنامه ریزی شهری و منطقه ای قرار گرفته است. کلیت این پدیده، در یک منطقه کلان شهریِ به سرعت در حال رشد قابل تصور است؛ اما مسئله اصلی این است که در این کلیت مفروض، جایگاه منطقه پیراشهری کجاست و آیا می توان آن را شهر یا حومه، روستایی یا شهری دانست (Sahana et al.,2024). می توان گفت که فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری در سرتاسر جهان، متأثر از جریان های حرکتی مردم، در یک روند گرایش به شهر یا گریز از شهر قابل تبیین است: - گرایش به شهر، روندی است که گروه های مختلف مردم را به سمت هسته مرکزی جذب می کند. افراد تصمیم به مهاجرت می گیرند؛ زیرا در یک دوره بلندمدت، جذب جاذبه های ملموس و مورد انتظار شهر شده اند که به آن ها وعده فرصت های بهتر اقتصادی در مقایسه با بیرون شهر می دهد. مهاجران در سال های اولیه مهاجرت خود، قادر به جذب در بازار زمین کلان شهری نیستند و لذا در محیط های پیرامونی مراکز کلان شهری سکونت می گزینند. همین امر سبب توسعه در ورای مرزهای ناحیه شهری و ایجاد قلمروهای فضایی پیرامونی کلان شهرها شده که عمدتاً در پیوند با کلان شهر مرکزی است. - گریز از شهر، نیز روندی است که طی آن افراد از مراکز شهری به سمت بیرون و حاشیه های شهر نقل مکان می کنند. این امر می تواند با افزایش واقعی درآمد و تغییرات فراشهری حمل ونقل طی زمان و در واکنش به مشکلات اقتصادی اجتماعی بخش مرکزی شهرها و خروج از آن ها رخ دهد. ضرورت چنین نگرشی در ایران با رشد سریع شهرنشینی طی سال های اخیر، بیشتر احساس می شود؛ این در حالی است که طی بیش از یک دهه گذشته، مناطق پیراشهری عمدتاً در لوای منطقه کلان شهری تهران مورد بررسی قرار گرفته اند و به طرز مشخصی، تعریف و تدقیق نشده اند. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش، تبیین سیستماتیک فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران است. بدیهی است پاسخ دقیق به سؤال یادشده بر مبنای مرور ادبیات علمی و نظریه زمینه ای، می تواند رویکرد جدیدی برای فهم عمیق این مناطق در ایران تلقی شود. مواد و روش ها فرایند روش شناسی پژوهش در سه مرحله تعیین، تحلیل و تدقیق پی گرفته شده است. در مرحله اول (تعیین)، بر مبنای استخراج داده های اولیه و گزاره های خام، به جست وجوی طیف وسیعی از منابع مرتبط با مناطق پیراشهری تهران پرداخته شد. این امر با استفاده از کلیدواژه های مهم مرتبط با موضوع پی گرفته شد. در گام اول، 140 منبع مرتبط در قالب مقاله های علمی معتبر، گزارش های علمی، خلاصه کتاب ها، پایان نامه ها و مقالات کنفرانسی مستخرج شدند. در گام دوم، به لحاظ بررسی جامع، یک بازه زمانی 30ساله، ( 1994 2002)، ( 2003 2011)، (2012 2024)، اساس ساختار مطالعه قرار گرفت. بر همین اساس، تعداد 102 منبع در این بازه زمانی از تعداد 140 منبع کل، حاصل شد. در گام سوم نیز متن منابع منتخب از لحاظ پرداخت به فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران، به دقت مورد بررسی قرار گرفت تا منابع مرتبط با هدف استخراج شود. لذا 85 منبع برای بررسی نهایی به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله دوم (تحلیل)، به استخراج اطلاعات، دسته بندی و کدگذاری پرداخته شد. در اولین گام، کدگذاری باز پی گرفته شد و متن منابع منتخب به صورت دقیق و جزئی، سطربه سطر، بررسی، مفهوم سازی و دسته بندی شد. سپس، بر اساس شباهت ها، ارتباطات مفهومی و ویژگی های مشترک میان شناسه های باز، مقوله های اولیه تعیین شدند. در دومین گام، کدگذاری محوری انجام شد. در این مرحله، داده ها به صورت مداوم با یکدیگر مقایسه شدند تا ارتباط بین مقوله های اولیه شناسایی شود. این گام درنهایت به تولید و استخراج 25 مقوله سطح دوم و 10 خوشه مقوله ای (پدیده هسته ای) انجامید. سومین گام نیز کدگذاری انتخابی است که در آن به فرایند یکپارچه سازی و بهبود مقوله ها پرداخته شد و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب شد. در مرحله سوم (تدقیق)، نظریه حاصل از کدگذاری انتخابی، به صورت یک عبارت روایی و توضیحی برای فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی منطقه پیراشهری تهران، ارائه شد. یافته ها تبیین فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در قالب روش شناسی پژوهش، در شناخت زمینه های شکل گیری پیراشهرنشینی تهران، علت های این پدیده فضایی، مداخله گر های مؤثر در این روند، راهبردها (کنش ها و تعاملات) و پیامدهای به دست آمده، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. - شرایط زمینه ای شرایط زمینه ای در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته خلاصه می شوند. مورد اول، تمرکزگرایی و قطب محوری همه شمول تهران متأثر از عوامل اقتضایی محلی نظیر فقدان زیرساخت های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و صرفه های ناشی از تجمع و نیروهای محرک جهانی نظیر گسترش سرمایه داری جهانی است. مورد دوم، نظام اجتماعی اقتصادی وابسته به نفت متأثر از اقتصاد و جامعه رانتی است که با نقش و قدرت دولت، درآمدهای ملی و منطقه ای و واردات کالا/ صادرات نفت، برجسته می شود. - شرایط علّی شرایط علّی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می توانند در سه دسته خلاصه شوند. مورد اول، علل تغییرمحور است که با تغییرات جمعیتی و تغییرات قیمت زمین به شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می انجامد. این امر، به طرز گسترده ای با رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت های گسترده به تهران، قیمت پایین زمین در پیرامون تهران و سوداگری زمین مرتبط است. مورد دوم، علل توسعه محور است که از پیشرفت های ارتباطی سریع نظیر گسترش زیرساخت های حمل ونقل، مسیرهای ارتباطی متعدد، دسترسی به خدمات و امکانات کلان شهر و فاصله نزدیک با کلان شهر، منبعث می شود. مورد سوم نیز علل قانون محور است که با ناکارآمدی قوانین مرتبط با زمین نظیر ناکارآمدی سیاست های زمین شهری و قوانین منطقه بندی، نادیده گرفتن گروه های کم درآمد و قوانین بالفعل نظیر ملاحظات زیست محیطی مرتبط است. - شرایط میانجی (مداخله گر) شرایط میانجی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می تواند خلاصه شود. مورد اول، تفرق سیاسی عملکردی است که از تعدد و تکثر نهادهای برنامه ریزی، اجرایی و دستور کارهای موازی و ناهماهنگ، متأثر می شود. مورد دوم، تفرق فضایی منبعث از پراکنده رویی است که با رویکردهای کنترل رشد تهران و برنامه ریزی و سیاست گذاری بخشی، مرتبط است. - راهبردها (کنش ها و تعاملات) راهبردها در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می توانند خلاصه شوند. مورد اول، بازخورد تهاجمی تدافعی در قالب جدایی گزینی اجتماعی اقتصادی، مورفولوژی پراکنده، اقتصاد خاکستری و ملاحظات زیست محیطی است. مورد دوم نیز فضای هدف گسسته است که تداخلات گسترده و تعارض های منافع را نشان می دهد. - نتایج و پیامدها نتایج و پیامدهای حاصل از فرایند پیراشهرنشینی تهران به دو صورت متجلی می شوند. مورد اول، تعارض های محتوایی در مناطق پیراشهری تهران است که در ارتباط با بخش ها و اهداف موضوعی مانند اغتشاشات کالبدی فضایی، اغتشاشات اجتماعی، اغتشاشات اقتصادی و اغتشاشات زیست محیطی تعریف می شوند. مورد دوم، تعارض های رویه ای فراروی این مناطق است که تعارض های نظام تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی را در بر می گیرد. نتیجه گیری در یک تعریف کلی، می توان نواحی سکونتی فعالیتی پراکنده در حد فاصل منطقه ساخته شده کلان شهر تا سایه شهری تهران را تحت عنوان منطقه پیراشهری تهران توصیف کرد که در قالب یک ساختار پراکنده در اطراف کلان شهر تهران، رشد می کند و گسترش می یابد. این منطقه تحت تسلط کلان شهر تهران بوده و روابط فضایی خود را به صورت رسمی و غیررسمی با آن حفظ کرده است. آمیزه ای از فعالیت های کشاورزی، صنعتی، تجاری و مسکونی، چهره غالب آن را تداعی می کند که به طرز گسترده ای از مهاجرت اقتصادی و سبک زندگی مرتبط با آن، متأثر می شوند. به لحاظ ریخت شناسی، گستره ای از گونه های مختلف پیراشهری در این ساختار فضایی به چشم می خورد که می توان با مد نظر قرار دادن نوعی نظم در بی نظمی، سه گونه پیراشهر باریکه ای خطی، پیراشهر نقطه ای پراکنده و پیراشهر خوشه ای مجزا را در آن شناسایی کرد. - پیراشهر باریکه ای خطی، مناطق گذار شهری روستایی در قالب گستره های ناهمگن سکونتی یا فعالیتی هستند که در امتداد جاده های اصلی از کلان شهر تهران به مناطق پیرامونی واقع شده اند. - پیراشهر نقطه ای، لکه های سکونتی پراکنده ای هستند که با هدف تقاضا و عرضه مسکن، در پیرامون کلان شهر تهران بدون پیروی از اصول و قواعد به خصوص، گسترده شده اند و به صورت قارچ گونه گسترش می یابند. - پیراشهر های خوشه ای مجزا، مجموعه های سکونتی و فعالیتی مجزا با پیشینه شهری یا روستایی را در بر می گیرند که شخصیت و عملکرد آن ها عمدتاً با نیازها و خواسته های کلان شهر تهران شکل می گیرد و به لحاظ فضایی و عملکردی با منطقه کلان شهری تهران و پس کرانه های روستایی مرتبط اند. این مناطق، به لحاظ عملکردی، قابل تفکیک در سه دسته پیراشهر مولد، پیراشهر نیمه مولد و پیراشهر خوابگاهی هستند. - پیراشهرهای مولد، عملکردی مستقل و مولد دارند. - پیراشهرهای نیمه مولد، در برخی موارد به عنوان کانون های اقتصادی پیرامون کلان شهر تهران عمل می کنند. - پیراشهرهای خوابگاهی نیز سکونتگاه نیروی کار کلان شهر تهران هستند و ساختار عملکردی آن ها به شدت متأثر از کلان شهر تهران است. به لحاظ ساختار نهادی نیز می توان آن ها را قابل تفکیک در دو دسته سیستم نهادی مستقل و سیستم نهادی متفرق دانست. - سیستم نهادی مستقل در برخی از پیراشهرهای خوشه ای مجزا با پیشینه شهری وجود دارد که با رویه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی مستقل شهری به دنبال یک چهارچوب هماهنگ با کلان شهر تهران در راستای توسعه شهری ساخت یافته و برنامه ریزی شده، جلوگیری از پراکنده رویی شهری، احتکار، بورس بازی زمین و مواردی از این قبیل در محدوده قانونی خود است. - سیستم نهادی متفرق با قوانین و نهادهای شهری و همچنین، روستایی رو به رو هستند که یک پلورالیسم حقوقی را برای سیستم نهادی آن ها به وجود آورده است.
تبیین اثرگذاری شهرسازی تاکتیکال بر افزایش تاب آوری نواحی شهری (نمونه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
82 - 97
حوزههای تخصصی:
مقدمه روند افزایشی جمعیت و شهرنشینی به همراه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، در سال های اخیر نارضایتی شهروندان را به دنبال داشته است. ناکارآمدی شیوه های مدیریت شهری و پروژه های پرهزینه، ضرورت ایده های نوین مدیریتی برای جلب رضایت سریع تر و با هزینه کمتر را نمایان کرده است. بافت های تاریخی و محلات سنتی ایران، که حاوی ارزش های معماری و فرهنگی هستند، به احیا و ساماندهی جدی نیاز دارند. غفلت از این موضوع، به معنای از دست دادن میراث ملی و فرهنگی است. مفهوم تاب آوری در برابر تهدیدها، از جمله سوانح طبیعی، به درک ظرفیت های اجتماعی و اقتصادی کمک می کند و شناخت آن برای تعیین سیاست های کاهش خطر حیاتی است. در نهایت، پژوهش حاضر با رویکردی تاکتیکی به بررسی تقویت تاب آوری شهری و ارتقای کیفیت فضاهای شهری می پردازد، تا از طریق مدیریت بهینه محدودیت ها و مسائل، به توسعه پایدار شهری دست یابد. این پژوهش به تحلیل تأثیر رویکرد شهرسازی تاکتیکال بر تاب آوری محیط شهری در منطقه ۱۴ شهرداری تهران می پردازد. با توجه به تراکم بالای جمعیت و امکانات رفاهی مناسب این منطقه، بررسی نواحی مختلف از منظر تأثیرگذاری شهرسازی تاکتیکال اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش بر آن است تا به تأثیر رویکرد تاکتیکالی در ایجاد تاب آوری شهر در ارتقای کیفیت محیط شهر منطقه 14 شهرداری تهران بپردازد و در این رابطه پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که نواحی منطقه 14 از منظر تأثیرگذاری شهرسازی تاکتیکال بر افزایش تاب آوری چگونه هستند؟ مواد و روش ها این پژوهش به صورت کاربردی و توسعه ای با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی شهروندان منطقه 14 تهران با جمعیت 484,333 نفر در سال 1400 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حدود 384 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استنباطی (طیف لیکرت) استفاده شده است. نتایج با نرم افزار MATLAB و مدل تاپسیس بررسی و نواحی منطقه 14 بر اساس معیارهای انتخابی اولویت بندی شدند. یافته ها فضاهای بی دفاع و فرسوده در منطقه 14 تهران، به دلیل عدم نگهداری، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، به وضعیتی آسیب پذیر و رهاشده رسیده اند. افزایش جمعیت و مهاجرت های درون شهری نیز در این روند نقش مؤثری دارند. این فضاها معمولاً در نواحی کم درآمد و با زیرساخت ناکافی قرار دارند و نه تنها کیفیت زندگی ساکنان را کاهش می دهند، بلکه به ناامنی اجتماعی و افزایش جرم منجر می شوند. معیارهای شناسایی بافت های فرسوده شامل ناپایداری، ریزدانگی و نفوذناپذیری هستند. در منطقه 14، بافت های فرسوده به سه دسته تقسیم شده و ناحیه 6 بالاترین و ناحیه 4 پایین ترین تأثیر را در زمینه تاب آوری شهری دارند. در ابعاد تاب آوری اجتماعی، ناحیه 4 با امتیاز کمی روبه رو است و نواحی 3 و 6 عملکرد بهتری دارند. عوامل مؤثر شامل کمبود مراکز آموزشی و درمانی است. برای ارتقای تاب آوری اجتماعی، شناسایی نیازها و توسعه برنامه ها لازم است. در ابعاد تاب آوری اقتصادی، چالش هایی مانند آسیب پذیری مشاغل و عدم حمایت نهادهای دولتی وجود دارد. نواحی 1 و 4 کمترین تأثیرپذیری از شهرسازی تاکتیکال را دارند. نابرابری در توزیع منابع نیز مشکلات اقتصادی را تشدید می کند. چالش ها در نواحی ۲ و ۶ به شرح زیر است: 1. کیفیت مصالح ساختمانی: آسیب پذیری بیشتر سازه ها در برابر بلایای طبیعی. 2. بافت های فرسوده: خطراتی مانند ریزش ساختمان ها و مشکلات اجتماعی. 3. کمبود فضای سبز: نیاز به اکوسیستم های سالم برای روان شناسی و سلامت جسمی. 4. کیفیت راه های ارتباطی: عدم دسترسی سریع به خدمات اضطراری در شرایط بحرانی. مطالعات اخیر نشان می دهد شهرسازی تاکتیکی می تواند تأثیر مثبتی بر تاب آوری شهری در مواجهه با چالش ها و بحران ها داشته باشد. نواحی ۲ و ۶ به عنوان مناطقی با پتانسیل بالا برای بهره برداری از این نوع شهرسازی شناخته می شوند. در مقابل، نواحی ۱ و ۴ با چالش های زیرساختی و نارضایتی ساکنان مواجه اند که بر توانایی آن ها در سازگاری و پاسخ به بحران ها تأثیر می گذارد. نتیجه گیری این تحقیق نشان می دهد شهرسازی تاکتیکال می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را با جذب عوامل مختلف شهری و منطقه ای تسهیل کند. این رویکرد، با توجه به ویژگی های فرهنگی و بومی ایران، بر سادگی، ابتکار و هزینه کم تأکید دارد و می تواند با اجرای پروژه های محله محور و کم هزینه، به ایجاد ارزش های افزوده برای شهروندان منجر شود. مشارکت فعال جامعه در برنامه ریزی و اجرا نه تنها حس تعلق و هویت محلی را تقویت می کند، بلکه تاب آوری و پایداری شهرها را نیز افزایش می دهد. برنامه ریزان شهری باید به طراحی پروژه هایی بپردازند که با نیازهای واقعی ساکنان همسو باشد. نتایج پژوهش در منطقه 14 شهرداری تهران نشان می دهد شهرسازی تاکتیکال تأثیر مثبت و قابل توجهی بر تاب آوری شهری دارد، به طوری که ناحیه 6 بالاترین امتیاز را دریافت کرده است. این مطالعه بر اهمیت توجه به رویکردهای محلی و تجربیات موفق تأکید دارد و پیشنهاد می کند که سیاست گذاران استراتژی های جامع تری برای استفاده حداکثری از پتانسیل های شهرسازی تاکتیکال در نواحی مختلف تدوین کنند. همچنین، توجه به نیازهای خاص هر ناحیه و مشارکت فعال شهروندان می تواند به بهبود کیفیت زندگی و تاب آوری شهری کمک کند.
فراترکیب مطالعات دیپلماسی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
98 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه جهانی شدن باعث شده است تا امروزه شهرها علاوه بر نقش آفرینی در مقیاس محلی، در سطح بین المللی نیز به گسترش مراودات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... بپردازند. با تداوم فرایند جهانی شدن، مدیریت روابط بین المللی شهرها در شبکه شهرهای جهانی در قالب دیپلماسی شهری ظهور یافته است. کشور ایران با توجه به موقعیت ممتاز خود در خاورمیانه و آسیا ظرفیت بسیاری به منظور فعال کردن دیپلماسی شهرهای خود دارد. از این نظر، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی مقالات علمی پژوهشی معتبر (دارای رتبه) وزارت علوم، پایان نامه های کارشناسی ارشد، رساله های دکتری، کتاب های تألیفی و ترجمه شده معتبر در حوزه دیپلماسی شهری در ایران است. مواد و روش ها این پژوهش با روش فراترکیب (روشی سیستماتیک) به بررسی مطالعات صورت گرفته در ده سال اخیر پرداخته است؛ به طوری که با فهم رویکردها و ماهیت هر یک، به بررسی ساختار آثار علمی شامل روش شناسی، شاخص ها، روش جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداخته است تا جنبه های مثبت و خلأ های پژوهشی را مورد واکاوی قرار دهد. ابتدا با جست وجوی کلیدواژه «دیپلماسی شهری» در پایگاه های علمی معتبر (مگیران، سیویلیکا، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، گوگل اسکولار و سامانه گنج ایرانداک)، آثار علمی که کلمه «دیپلماسی شهری» در عنوان اصلی آن ها بود، گردآوری شدند. سپس به بررسی اولیه مقالات و پایان نامه ها و محدود کردن آن ها به مقالات علمی پژوهشی معتبر وزارت علوم و همچنین، پایان نامه ها و رساله های معتبر دانشگاه های دولتی و کدگذاری آن ها مبادرت شد. معیارهای ورود مطالعات، شامل انجام پژوهش و انتشار تحقیق به زبان فارسی و به صورت تمام متن بودن آن ها بود. از میان همه پژوهش ها، 30 مطالعه به دلیل برخورداری از معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. درمجموع، 19 عنوان مقاله علمی پژوهشی، 5 عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد، 1 عنوان رساله دکتری، 3 عنوان کتاب تألیفی و در نهایت 3 عنوان کتاب ترجمه شده در بازه زمانی فروردین 1393 تا اسفند 1402 در ارتباط با دیپلماسی شهری انجام شده است. یافته ها یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ضعف مطالعاتی در اوایل دهه 1390 در حوزه دیپلماسی شهری در ایران کاملاً مشهود است که به تدریج بر دامنه کیفیت مقالات به خصوص در سال های اخیر افزوده شده است. به ترتیب کلان شهرهای تهران، مشهد و شیراز بیشترین تعداد آثار پژوهشی را در حوزه دیپلماسی شهری داشته اند. در ارتباط با حوزه های تخصصصی آثار چاپ شده در حوزه دیپلماسی شهری در ایران می توان گفت که به ترتیب بیشترین آثار چاپ شده به ترتیب مربوط به متخصصان حوزه های علوم سیاسی، شهرسازی و جغرافیا و برنامه ریزی شهری است. مهم ترین ابعاد دیپلماسی شهری در پژوهش های مورد بررسی در ایران، به ترتیب مشتمل بر 7 بعد اقتصاد شهری، فرهنگ شهری، توسعه شهری، امنیت شهری، نمایندگی شهری، شبکه های شهری و در نهایت پژوهش شهری است و همچنین، یافته های دیگر پژوهش نشان دهنده آن است که در ارتباط با ماهیت پژوهش های مورد بررسی، فراوانی پژوهش های کاربردی در مقایسه با پژوهش های بنیادی بیشتر است. این در حالی است که بررسی پژوهش ها به ویژه در 5 سال اخیر روند رو به رشد پژوهش های بنیادی در حوزه دیپلماسی شهری در ایران را نشان می دهد. البته، باید به این نکته اشاره کرد که از مجموع واکاوی های انجام شده به شیوه اسنادی و فراترکیب، چنین برمی آید که به رغم اهمیت موضوع دیپلماسی شهری در ایران به عنوان یکی از ابزارهای اساسی تمرکززدایی در مدیریت حوزه بین الملل و از طرفی، به عنوان از اصلی ترین عوامل توسعه ملی و فراملی، ضعف مطالعاتی در این حوزه بسیار ملموس است، به نحوی که بیشترین تعداد پژوهش های صورت گرفته در این حوزه در بازه زمانی 1396-1402 است. این در حالی است که قبل از آن تعداد بسیار معدودی اثر علمی در این حوزه قابلیت بررسی داشتند. به نظر می رسد فقدان نشریه ای که مختص مطالعات حوزه دیپلماسی شهری در ایران باشد، بسیار مشهود است. قابلیت میان رشته ای مفهوم «دیپلماسی شهری» این امکان را برای بهره گیری از متخصصان در حوزه های مختلف علوم انسانی در مطالعات مرتبط با دیپلماسی شهری میسر ساخته است؛ از این نظر ضروری است تا اندیشمندان مرتبط با حوزه دیپلماسی شهری در ایران در راستای تأسیس نشریه ای مختص با مفاهیم مرتبط با دیپلماسی شهری همت گمارند. نتایج به دست آمده نشان می دهد از نظر پراکنش جغرافیایی، استان تهران (کلان شهر تهران) در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن به ترتیب استان های خراسان رضوی (کلان شهر مشهد) و فارس (کلان شهر شیراز) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی علاقه مندی پژوهشگران به انجام تحقیقات در حوزه دیپلماسی شهری در کلان شهرهای یادشده، تعداد قابل توجه شهرهای خواهرخوانده و همچنین، تصویر مقصد مطلوب آن ها که در نتیجه به تقویت مناسبات در حوزه های مختلف از سوی سایر شهرهای دنیا منجر می شود، است. نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مزیت های بسیاری برای شهرهای ایران به ویژه کلان شهرها برای ورود به عرصه دیپلماسی شهری به صورت فعالانه و در چارچوب مطالبات معقول حاکمیت ملی وجود دارد، اما یکی از دلایل اصلی عدم کارایی نظام دیپلماسی شهری در ایران، به ویژه در کلان شهرها، فقدان استقلال در تصمیم گیری ها توسط حاکمیت محلی (کلان شهرها) است؛ به نحوی که تمامی تصمیمات در این حوزه وابستگی کاملی به روابط بین الملل (سیاست خارجی) حاکمیت ملی (مرکزی) دارد و از طرفی خلأهای قانونی در زمینه دیپلماسی شهری در ایران و عدم واگذاری اختیارات کافی به مدیریت شهری برای سهولت در مدیریت ارتباطات بین المللی با سایر شهرها کاملاً مشهود است. به طور کلی، می توان گفت که دیپلماسی شهری در ایران آن گونه که شایسته است نتوانسته از تمامی ظرفیت های بالقوه خود استفاده کند و در نتیجه، به تضعیف شدن دیپلماسی شهری در کشور منجر شده است.
تحلیل تغییرات کالبدی شهر تبریز با تأکید بر توسعه پایدار طی سال های 2000-2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
172 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه پایدار کالبدی باید بر مبنای هماهنگی میان جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد. طراحی شهری هوشمند، استفاده بهینه از منابع زمین، و حفظ تعادل میان رشد شهری و حفاظت از محیط زیست، از جمله اصولی هستند که باید در تمام برنامه ریزی های کالبدی مورد توجه قرار گیرند. با اتخاذ این رویکرد، می توان به ایجاد شهرهایی دست یافت که نه تنها پاسخ گوی نیازهای امروز باشند، بلکه برای نسل های آینده نیز بستری مناسب فراهم کنند. در دو دهه گذشته، شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای مهم ایران، شاهد تغییرات گسترده ای در ساختار کالبدی خود بوده است. این تغییرات ناشی از رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و گسترش فضای شهری است که به تغییر کاربری اراضی کشاورزی، کاهش فضاهای سبز، و افزایش مناطق مسکونی و صنعتی منجر شده است. روند شتابان این توسعه در کنار عدم هماهنگی کامل با اصول توسعه پایدار، مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، افزایش ترافیک، و نابرابری فضایی را به دنبال داشته است. از سوی دیگر، ساختار تاریخی و هویتی تبریز به عنوان شهری با میراث فرهنگی غنی و بافت های تاریخی ارزشمند، تحت تأثیر این تغییرات کالبدی قرار گرفته است. تغییرات ناهمگون و پراکنده در توسعه شهری نه تنها باعث تخریب منابع طبیعی و از دست رفتن هویت شهری شده، بلکه بر کیفیت زندگی شهروندان نیز اثر منفی گذاشته است. بنابراین، تحلیل و بررسی تغییرات کالبدی تبریز در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ از منظر توسعه پایدار، برای شناسایی چالش ها و فرصت ها در برنامه ریزی شهری ضروری است. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری در تدوین سیاست ها و راهبردهای مناسب برای مدیریت بهتر توسعه شهری کمک کند. علاوه بر این، بررسی تأثیر تغییرات کالبدی بر جنبه های مختلف زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی، می تواند بستری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از منابع طبیعی فراهم کند. این پژوهش همچنین با تمرکز بر شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، می تواند الگوهایی برای سایر کلان شهرهای ایران ارائه دهد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری گام بردارد. مواد و روش ها این تحقیق با هدف بررسی و مدل سازی توسعه شهری تبریز از طریق تحلیل تغییرات کالبدی و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن انجام شده است. برای این منظور، مدل تحول زمین (LTM) که مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی است، همراه با ابزارهای تحلیل فضایی GIS و ENVIبه کار گرفته شده است. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست (۲۰۰۰ و ۲۰۲۰)، نقشه های کاربری اراضی، شیب، توپوگرافی و بافت های فرسوده بوده که پس از پردازش در نرم افزارهای ArcGIS و ENVI، در مدل وارد شده اند. فرایند مدل سازی شامل هماهنگ سازی داده ها، تبدیل آن ها به فرمت ASCII، ایجاد و آموزش شبکه عصبی مصنوعی، اجرای الگوریتم یادگیری، ارزیابی تغییرات و تبدیل خروجی به فرمت GRID است. دقت مدل با استفاده از معیارهایی مانند ریشه میانگین مربعات خطا (RMS)، درصد متریک سازگاری (PCM) و ضریب کاپا بررسی شده و بر اساس نتایج، مدل بهینه برای پیش بینی توسعه شهری آینده انتخاب شده است. این روش با ترکیب داده های فضایی و غیرفضایی، راهکارهایی برای توسعه پایدار و میان افزا در شهر تبریز ارائه می دهد. یافته ها بنابراین، براساس یافته ها چالش های توسعه کالبدی در راستای تغییرات کالبدی شکل گرفته به لحاظ پایداری در شهر تبریز در بازه زمانی 2020-2000، در واقع به شکلی بوده است که در آن گسترش افقی و پراکنده شهری غالب بوده است. این مدل توسعه، به جای استفاده از ظرفیت های درونی و بهینه سازی فضای شهری، به اشغال فضاهای باز، کشاورزی و طبیعی در حومه های شهر منجر شده است. این امر نه تنها به افزایش فشار بر منابع طبیعی و اکولوژیکی منجر شده، بلکه باعث افزایش مشکلات زیست محیطی و کاهش کیفیت زندگی شهری شده است. با توجه به اصول توسعه پایدار، هدف اصلی باید ایجاد شهری باشد که ضمن توجه به نیازهای جمعیت در حال رشد، به منابع طبیعی آسیب نرساند و بتواند از ظرفیت های درونی خود بهره برداری کند. در این زمینه، توسعه ای که در مناطق ۵، ۷ و ۹ تبریز، که هنوز فضاهای خالی و بایر دارند، صورت گیرد، می تواند به یک راه حل مناسب برای جلوگیری از توسعه پراکنده کمک کند. این مناطق می توانند به جای گسترش بی رویه در خارج از مرزهای شهری، با تأکید بر تراکم بالا و استفاده بهینه از زمین، توسعه یابند. از اصلی ترین اصول توسعه پایدار، حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری است که می تواند به بهبود کیفیت هوا، کاهش اثرات جزیره حرارتی، و ارتقای سلامت روانی و جسمی شهروندان کمک کند. کاهش 0/11 درصدی پوشش گیاهی در تبریز نشان دهنده نیاز مبرم به برنامه ریزی دقیق تر در جهت حفظ و توسعه فضاهای سبز است. در این راستا، ایجاد پارک ها، باغ ها و فضاهای عمومی در داخل شهر می تواند به توسعه پایدار و حفظ تنوع زیستی در شهر کمک کند. نتیجه گیری تغییرات کالبدی شهر تبریز طی دو دهه اخیر، الگوی توسعه شهری پراکنده و بی رویه ای را نشان می دهد که پیامدهای قابل توجهی بر منابع طبیعی، فضاهای سبز، و اکوسیستم شهری داشته است. یافته های این تحقیق، همسو با مطالعات پیشین، بر اهمیت مداخلات هدفمند و برنامه ریزی پایدار تأکید دارد. افزایش اراضی ساخته شده و کاهش فضاهای سبز، نه تنها تهدیدی برای پایداری زیست محیطی شهر است، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، برنامه ریزی های آتی باید به جای گسترش افقی، بر توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های فرسوده و مناطق بایر متمرکز شود. این رویکرد، ضمن کاهش تخریب منابع طبیعی، می تواند به بهبود خدمات شهری، افزایش فضاهای سبز و ارتقای کیفیت زندگی منجر شود.
شناسایی شایستگی های رفتاری بوروکرات های سطح خیابان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
130 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: قرآن کریم سرشار از اصول و مبانی است که می تواند چراغ راهی برای خدمت دهی بهتر از طرف کارگزاران به عموم مردم باشد. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی شایستگی های رفتاری بوروکرات های سطح خیابان بر اساس آیات قرآنی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن تحلیل محتوا است. برای این کار ابتدا آیات قرآنی مرتبط با شایستگی های رفتاری بوروکرات های سطح خیابان تحلیل محتوا و کدگذاری شد. سپس کدهای شناسایی شده با سایر متون معتبر اسلامی مقایسه، تحلیل و دسته بندی شدند.یافته های پژوهش: پژوهش ها حاکی از آن است که نوع رفتار بوروکرات های سطح خیابان و بسیاری مسائل و چالش های مرتبط با آن، بر رضایت شهروندان تأثیر خواهد گذاشت. مهم ترین شایستگی های رفتاری احصا شده از قرآن و متون اسلامی در این مورد عبارتند از: عدالت، ظلم ستیزی و انصاف، تعهد به کار، امانت داری، حسن معاشرت، صبر و شکیبایی، توانایی حل مسأله، اطلاع رسانی و پاسخگویی دقیق و با آرامش. بُعد «عدالت و ظلم ستیزی و انصاف» شامل مؤلفه های «داوری میان مردم به عدالت، ظلم نکردن بر خود و دیگری، ظلم و ستم نزد کافران» بوده است. مؤلفه های بُعد «تعهد به کار» شامل « تعهد و مسئولیت پذیری، پذیرش خطاهای خود، توصیه به درایت و تعقل، و وفای به عهد و پیمان» است. بُعد «امانت داری» شامل 4 مؤلفه « رعایت عهد و امانت، تحویل امانت به صاحبش، مورد اعتماد بودن، و نگهدارنده و آگاه به دارایی ها و منابع» است. مؤلفه های بُعد «صبر و شکیبایی» عبارتند از 4 مؤلفه «صبر و استقامت، وقت شناسی (ارزش زمان)، پاداش به اعمال شایسته چون صبر، شکیبایی در برابر آزار دشمن». بُعد «حُسن معاشرت» شامل 11 مؤلفه «همکاری و تعاون در امور نیک، ایثار و از خود گذشتگی، بخشش (عفو و گذشت)، عفو و اصلاح، آرامش و فروتنی، تلاش و پاداش آن، اعتدال و میانه روی، مسخره و عیب جویی نکردن، نیکی و خدمت کردن به بندگان (شهروندان یا عامه مردم)، مهار خشم، و انفاق کردن» است. مؤلفه های بُعد «اطلاع رسانی و پاسخگویی دقیق و با آرامش» عبارتند از «نقش آگاهی دهنده، کمک به خلق خدا و ناتوانان، رعایت حقوق دیگران، و توجه به محیط به منزله منبعی برای رفع نیازها».محدودیت ها و پیامدها: در پژوهش حاضر علاوه بر قرآن کریم، تنها چند مورد از متون اسلامی مورد بررسی قرار گرفت و همه متون معتبر بررسی نشدند. با بررسی گسترده تر می توان تعداد بیشتری از منابع اسلامی را بررسی کرد.پیامدهای عملی: برخورداری بوروکرات ها از شایستگی های رفتاری متعالی، می تواند به افزایش رضایت شهروندان بیانجامد و این امر به افزایش اعتماد عمومی در سطح جامعه کمک خواهد کرد و در نهایت سرمایه انسانی و اجتماعی در سطح ملّی ارتقا خواهد یافت. در این پژوهش اثر هر یک از شایستگی ها برعملکرد سازمان و رضایت شهروندان مشخص نشده است. در مطالعات آتی پیشنهاد می گردد میزان همبستگی شایستگی های بوروکرات های سطح خیابان با عملکرد دستگاه های اجرایی مربوطه بررسی شود. همچنین ارتباط شایستگی بوروکرات ها با متغیرهای رضایت شهروندان از ارائه خدمات و اعتماد عمومی و میزان سلامت اداری مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد. در ضمن ارزشیابی عملکرد حکومت و دولت ها بر اساس عملکرد اداره که یکی از مصادیق آن رفتار بوروکرات های سطح خیابان است، می تواند در پژوهش های آتی مورد توجه قرار گیرد.ابتکار یا ارزش مقاله: در ادبیات نظری برای تعیین انتظارهای رفتاری از بوروکرات های سطح خیابان بر رویکردهای گذشته نگر و وظیفه گرا، تأکید می شد، اما در این پژوهش بر شایستگی رفتاری کارکنان دولتی توجه شده است و تأکید ویژه بر متون اسلامی و قرآنی برای اقتباس این شایستگی ها بر غنای آن می افزاید. همچنین بیشتر پژوهش هایی که به شایستگی های رفتاری پرداختند، سطح تحلیل شان مدیران و مسئولان عالی رتبه بوده است؛ درحالی که این پژوهش بر شایستگی بوروکرات های سطح خیابان که کارکنان عملیاتی تر هستند، تأکید دارد.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مدل سازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در شهرداری زنجان بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از منظر روش در حوزه مطالعات آمیخته با رویکرد استقرایی-قیاسی قرار دارد. شناسایی شاخص های توسعه شهروندمحوری از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر پایه اشباع نظری با اساتید و متخصصان خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. به منظور مدلسازی شاخص های توسعه شهروندمحوری از نظرات مدیران و کارکنان شهرداری زنجان به تعداد 61 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. کدگذاری داده های حاصل با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda منجر به شناسایی 13 شاخص توسعه شهروندمحوری شد. مدلسازی شاخص های شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل هشت سطح گردید که توجه به منفعت عامه اثرگذارترین و هم افزایی بین شهروندان و حکومت های محلی اثرپذیرترین عامل بودند.
طراحی الگوی مدیریت سمت تقاضا در حوزه انرژی برق با رویکرد حکمروایی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت سمت تقاضا در بخش مصرف انرژی برق، راهبردی کلیدی برای دولت هاست تا زمان و مقدار مصرف انرژی برق را در دوره های زمانی خاصی از سال، مانند تابستان و روزهایی از زمستان کنترل کنند. در سال های اخیر، اغلب مطالعات انجام شده در حوزه مدیریت سمت تقاضا، به جنبه های فنی و مهندسی مرتبط با این راهبرد، مانند هوشمندسازی شبکه های برق و به اصطلاح کنترل پذیری یا رؤیت پذیری مصرف مشترکان برق معطوف بوده است و به نقش مصرف کننده، به عنوان محل اصلی شکل گیری تقاضای برق، کم توجهی شده است. به عبارت دیگر، جنبه اجتماعی راهبرد مدیریت سمت تقاضا، در سایه مطالعات مربوط به جنبه های فنی این راهبرد نادیده گرفته شده است. این پژوهش، به دنبال طراحی الگوی مدیریت سمت تقاضا در بخش برق با توجه به نقش گروه های مختلف، ذی نفعان یا مصرف کنندگان در ایران و با در نظر گرفتن چارچوب حکمروایی همکارانه بوده است.
روش: این پژوهش، در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شد. در مرحله اول و بر اساس رهیافت برساختگرا در نظریه پردازی داده بنیاد، الگوی مدیریت سمت تقاضای برق در ایران با استفاده از فرایند کدگذاری روی داده های حاصل از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته ارائه شد. این مصاحبه ها با خبرگان دانشگاهی و مدیران اجرایی در دانشگاه ها، بخش دولتی و بخش خصوصی انجام گرفت و مصاحبه ها تا زمان اطمینان از تحقق اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع ۱۹ مصاحبه انجام شد و مصاحبه شوندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم پژوهش حاضر، الگوی به دست آمده در مرحله اول اعتبارسنجی شد. اعتبارسنجی از طریق پرسیدن نظر کارشناسان خبره فعال در وزارت نیرو با استفاده از پرسش نامه و سپس، تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان در مرحله دوم پژوهش ۱۹۸ نفر بود که به روش نمونه گیری اتفاقی ساده انتخاب شدند. کفایت نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران تأیید شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، چهار دسته متغیر برای مدیریت سمت تقاضای برق شناسایی کرد که عبارت اند از: استراتژی های دولت، شرایط نخستین همکاری، چرخه همکارانه و پیامدها. همچنین برای هریک از این متغیرها نیز سه مؤلفه کلیدی شناسایی شد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از چارچوب حکمروایی همکارانه، در مدیریت اثربخش سمت تقاضای برق در ایران نقش مؤثری ایفا می کند و همچنین، راهبردهای وزارت نیرو و چرخه همکارانه در تحقق اهداف مدیریت سمت تقاضا نقش تعدیل کننده چشمگیری دارند.
توسعه الگوی یکپارچه برنامه ریزی و مدیریت در مناطق آزاد با تأکید بر فشارهای محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
182 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: منطقه آزاد ارس که با مناطق حفاظت شده ارسباران، پناهگاه حیات وحش کیامکی و منطقه حفاظت شده دیزمار محصور شده است، معضلات و مشکلات محیط زیستی بسیاری دارد که یکی از آن ها در نظر نگرفتن اصول محیط زیستی منطقه در توسعه اقتصادی است. به همین دلیل امکان تحقق توسعه شهری پایدار و یکپارچه را در این منطقه با مشکلات زیادی مواجه کرده که از مرحله تهیه طرح تا اجرا را شامل می شود. با توجه به اینکه منطقه مورد مطالعه، در شمال غربی کشور، به عنوان پل ارتباطی با منطقه قفقاز و اروپای شرقی، می تواند برای توسعه روابط اقتصادی نقش مهمی ایفا کند، پژوهش حاضر با هدف مدیریت یکپارچه شهرهای منطقه آزاد ارس با محوریت مدیریت محیط زیست (طبیعی، انسانی و فیزیکی) طراحی شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی است؛ زیرا در پی ارائه و توسعه الگوی برنامه ریزی محیط زیست، در خصوص مدیریت یکپارچه شهری مناطق آزاد و به طور خاص، منطقه آزاد ارس است. همچنین کاربردی است؛ زیرا الگوی پیشنهادی در منطقه آزاد ارس اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران، مسئولان و کارشناسان تصمیم گیر منطقه آزاد ارس، به تعداد۲۹۰ نفر بود. واحد تحلیل در این پژوهش سازمان های دولتی و خصوصی در منطقه آزاد ارس، نظیر سازمان منطقه آزاد، اداره منابع طبیعی و محیط زیست، بنیاد مسکن، اداره آب و فاضلاب بود. شیوه نمونه گیری، به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انجام گرفت و حجم نمونه ۱۶۶ نفر بود که این تعداد، از بین مدیران، مسئولان و کارشناسان تصمیم گیر در شهرهای جلفا، نوردوز، قلی بیگلو و خدا آفرین انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، به دو شیوه کیفی (کتابخانه ای) و کمّی (پرسش نامه محقق ساخته پاسخ بسته) و ابزار تحلیل اطلاعات نیز، نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۲۳ و تاپسیس فازی بود.
یافته ها: بر اساس برنامه ریزی مدیریت بحران در منطقه، کلیه نقاط ضعف و تهدیدهای مدیریت محیط زیست یکپارچه در منطقه به عنوان فشار شناخته شدند و تمامی آن ها (به جز دو عامل وجود مسئله بیکاری و وجود فضاهای ناامن در شهر و پیامد آن ها و قاچاق کالا یا تردد غیرقانونی از مرز، شامل قاچاق کالاهای مصرفی و مواد سوختی در حد متوسط قرار داشتند که در شرایط قبل از وقوع بحران است)، در شرایط اضطراری و در مرحله تغییر وضعیت قرار داشتند. نتایج آزمون تاپسیس فازی نشان داد که تخریب مناطق محیط زیستی حساس به منظور توسعه اقتصادی، تغییر کاربری اراضی محیط زیستی به منظور ایجاد اشتغال، سوءاستفاده کشورهای هم جوار در خصوص ایجاد آلودگی در مناطق به دلیل عدم وجود تفکر حفاظت از محیط زیست در مدیران منطقه، از مهم ترین تأثیرهای فشارهای محیط زیست شهری در شرایط اضطراری هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در دو بخش برنامه ریزی مدیریت بحران و برنامه ریزی اقتضایی ارائه شد. بر اساس نتایج به دست آمده و نقش مناسب تعدیل اثرهای اقتصادی و اجتماعی بر توسعه یکپارچه محیط زیست منطقه آزاد ارس از طریق هماهنگی بین سازمان ها، بسترسازی و وحدت فرماندهی، پیشنهادهایی ارائه شد که یکپارچگی درون سازمانی، نهادی و برنامه ای را دربرمی گیرد.
بررسی نقش مؤلفه های اساسی حکمرانی هوشمند در تحقق شهر هوشمند با روش ISM (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
535 - 561
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به دنبال شناسایی عناصر تأثیرگذار حکمرانی هوشمند بر شهر هوشمند هستیم.
روش: روش مبنایی حاکم بر پژوهش، روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. پژوهش کنونی، پژوهشی کیفی از نوع کاربردی است. روش جمع آوری داده در این پژوهش بدین صورت بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، فهرستی از خبرگان این حوزه تهیه شد و پس از انجام گفت وگو با آن ها، از ایشان مصاحبه به عمل آمد و پرسش نامه ای در اختیارشان قرار گرفت. خبرگان با پاسخ به سؤال ها، داده های پژوهش را فراهم ساختند. محیط پژوهش طبیعی بود و مشارکت کنندگان در مصاحبه و پرسش نامه، از متخصصان دانشگاهی در حوزه شهر هوشمند بودند. افزون بر این، از کارشناسان اجرایی که در سازمان های مربوطه، نظیر بخش شهر هوشمند در شهرداری ها و سایر نهادهای ذی ربط بهره برده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در ایران، به ویژه در شهر تهران، تلاش های چشمگیری برای هوشمند شدن در حال انجام است. در همین راستا، پس از بررسی پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه، از میان عناصر موجود، مؤلفه هایی نظیر مشارکت شهروندان، دولت الکترونیک، مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری، محیط سیاسی و نهادی، دسترسی و استفاده از اینترنت، ویژگی های اجتماعی محیطی، شفافیت، پاسخ گویی، تبادل داده و مشارکت بخش دولتی و خصوصی شناسایی شدند. با بررسی و تجزیه وتحلیل مصاحبه های صورت گرفته و همچنین، تحلیل ادبیات موجود در این حوزه، از طریق روش مدل سازی ساختاری تفسیری، به شناسایی عوامل مهم و تأثیرگذار درجهت تحقق شهر هوشمند در شهر تهران پرداخته شد. از میان عوامل بیان شده در جهت ایجاد شهر هوشمند در تهران، تحقق دولت الکترونیک بیشترین تأثیر را دارد. عوامل پرداختن و پیاده سازی مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری در شهر و محیط سیاسی و نهادی، به عنوان عوامل تأثیرگذار در لایه بعد قرار گرفتند.
نتیجه گیری: شهرها با چالش های زیادی مانند ترافیک، آلودگی هوا، مصرف بیش ازحد انرژی و پراکندگی شهری مواجهند. شهر هوشمند مفهومی است که برای مقابله با این چالش ها پیشنهاد شده است. با این حال، ابتکارهای فعلی شهر هوشمند، به یک چارچوب تصمیم گیری جامع نیازمند است. شهر هوشمند، مفهوم جدید و نوظهوری تحت عنوان حکمرانی هوشمند را پدید آورده و توجه دانشمندان حوزه مدیریت دولتی، سیاست گذاری، علوم سیاسی و اطلاعات را به خود جلب کرده است و نقش عمده و حمایتی برای این مفهوم، در جهت ایجاد یک چارچوب تصمیم گیری جامع برای ابتکارات شهر هوشمند را در نظر می گیرند. پژوهش حاضر روی شهر تهران، به عنوان یکی از کلان شهرهای پیشرو ایران در حوزه شهر هوشمند تمرکز داشته است که در نهایت مشخص شد، سه عنصر دولت الکترونیک، محیط سیاسی و نهادی و استفاده از فناوری، بیشترین تأثیر را بر تحقق شهر هوشمند در تهران و به طورکلی در ایران ایفا می کنند.
شناسایی راهکارهای ارتقا سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
برای داشتن افرادی توانمند که بتوانند هوشمندانه از فناوری های روز استفاده نمایند باید جامعه از سطح سواد بالایی در تمامی زمینه ها برخوردار باشند.سواد در دنیای کنونی صرفاً داشتن سواد خواندن و نوشتن نیست بلکه یک جامعه فعال و هوشمند باید به انواع سوادها مسلط باشند. یکی از انواع سوادهایی که جامعه باید به آن آشنا باشند، سواد رسانه می باشد. از اقشاری که همواره در معرض هجوم پیام های رسانه و جنگ شناختی دشمن بوده، سازمان های نظامی و کارکنان وابسته به آن می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و راهکارهای ارتقاء سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی بوده به نحوی که با تقویت سواد رسانه ای بتوانند از ایمنی ذهنی بالایی برخوردار بوده و آسیب پذیر کمتری داشته باشند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق اسناد و مدارک کتابخانه و رساله ها و پایان نامه و همچنین مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران حوزه جنگ شناختی و سواد رسانه ای می باشد. در این تحقیق داده های حاصل از مصاحبه با صاحب نظران و اسناد و مدارک و مطالعات پیشین جمع آوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تلخیص، کدبندی و تجزیه وتحلیل گردید. نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد نشان دهنده این است که با در نظر گرفتن ابعاد ساختارهای دانش، مهارت های رسانه ای و مرکز تصمیم گیری شخصی تحت 13 مؤلفه و 63 راه کار اجرایی می توان در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران سواد رسانه ای دانشجویان را ارتقا بخشید به نحوی که در مواجهه با جنگ شناختی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
تأثیر متغیرهای نهادی بر فقر چندبعدی در کشورهای منتخب در حال توسعه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
59 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: فقر چندبعدی نشان دهنده محرومیت افراد جامعه در قابلیت های اولیه انسانی است و الگوی متفاوتی از فقر درآمدی ارائه می کند. فقر یکی از مشکلات اساسی جوامع در حال توسعه و نشانه بارز عدم توسعه یافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی و سلامت روانی را در اقشار جامعه به خطر میندازد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی نحوه تأثیر متغیرهای نهادی بر فقر چندبعدی در کشورهای منتخب درحال توسعه است.روش: پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته، تأثیر متغیرهای نهادی بر فقر چندبعدی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه را در بازه زمانی سال های 2022-2012 مورد ارزیابی قرار دهد.یافته ها: بر مبنای روش پژوهش و مطابق با مبانی نظری نتایج نشان می دهد کنترل فساد، بهداشت و سلامت عمومی و رفاه اجتماعی اثری منفی بر فقر چندبعدی در کشورهای درحال توسعه داشته است. همچنین وقفه اول فقر چندبعدی دارای اثری مثبت بر فقر چندبعدی بوده است.نتیجه گیری: یافته های مطالعه و نتایج برآورد مدل نشان می دهد، هر کدام از متغیرهای موجود در این پژوهش تأثیری متفاوت بر فقر چندبعدی در جوامع درحال توسعه دارد که برخی سبب کاهش و برخی سبب تشدید آن می شود. با توجه به تأثیر رفاه اجتماعی، کنترل فساد و بهداشت و سلامت عمومی بر کاهش فقر چندبعدی، لازم است اصلاحات نهادی لازم برای بهبود کیفیت رفاه اجتماعی، ارتقای شفافیت و بهبود عوامل تقویت ثبات سیاسی و کنترل فساد و افزایش سطح کیفی بهداشت و سلامت عمومی در حوزه های مختلف صورت گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر تعادل کار و زندگی در میان افسران پلیس- مورد مطالعه فرماندهی انتظامی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
93 - 123
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شغل پلیسی یک حرفه حساس است که شامل مسئولیت های زیاد و ساعات کاری نامنظم است. عملکرد شغلی کارکنان پلیس کاملاً با آرامش جامعه مرتبط است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی عوامل مؤثر بر تعادل کار و زندگی در میان افسران پلیس است.روش: روش تحقیق این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و بر اساس روش جمع آوری داده ها اکتشافی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش افسران پلیس فرماندهی انتظامی استان بوشهر بود. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر از افسران پلیس بودند. روش تحلیل در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای رتبه بندی عوامل بود.یافته ها: یافته های بخش کیفی به شناسایی 3 عامل اصلی (عوامل سازمانی؛ عوامل فردی؛ عوامل شغلی) دست یافت. یافته های بخش کمی نشان داد که عوامل شغلی با وزن (453/.) در رده اول، عوامل سازمانی با وزن (229/.) در رده دوم و عوامل فردی با وزن (111/.) در رده سوم قرار داشت.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که حجم کار با وزن 194/0 در رده اول، اهمیت بعد مادی کار با وزن 131/0 در رده دوم، سبک رهبری با وزن 098/0 در رده سوم، شرایط محیط کار با وزن 068/0 در رده چهارم، شرایط بهینه خانواده با وزن 047/0 در رده پنجم، توانایی مدیریت منابع با وزن 047/0 در رده ششم، حمایت سازمانی با وزن 045/0 در رده هفتم، بزرگی اندازه سازمان و تنوع خدمات با وزن 042/0 در رده هشتم قرار داشت.
توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
45 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی آجا است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است که با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی با روش های تحلیل مضمون و دلفی و در بخش کمی از روش فازی مثلثی استفاده شد. جامعه آماری کلیه خبرگان مراکز آموزشی آجا است ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه است. برای تعیین روایی از روش مثلث سازی و برای تعیین پایایی از توافق میان دو کدگذار استفاده شد.یافته ها: توسعه استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در مراکز آموزشی آجا بر مبنای 3 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل مدیران پژوهش محور با 3 مضمون پایه، اساتید پژوهش محور با 3 مضمون پایه و دانشجویان پژوهش محور نیز با 2 مضمون پایه، بنیان نهاده می شود.نتیجه گیری: تحقق استراتژی سرمایه انسانی پژوهش محور در گرو انجام نقش ها، وظایف آموزشی و یادگیری مهارت های آموزشی و سبک های مدیریتی از سوی اساتید، مدیران و دانشجویان این مراکز است.