مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت طرح ها به عنوان یکی از رویکردهای کانون توجه مدیران شهری و یکی از روش های مؤثر ارزیابی در حین اجرای طرح ها مطرح شده است. این اهمیت هم از لحاظ کمک به موفقیت اجرای طرح و هم برای ساختن طرح های بهتر در آینده، مورد توجه است. از این رو، این پژوهش «طرح بازنگری در طرح جامع پولادشهر (مصوب ۱۳۹۰)» را به عنوان نمونه مطالعاتی بررسی کرده است. بدین منظور، چارچوبی برای ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری بر مبنای تلفیق دو روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) ساخته شده است. درواقع، پس از استخراج شاخص ها از مطالعات نظری، مدل ارتباطات شبکه ای بین شاخص ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری ساخته می شود و خروجی آن به عنوان ورودی فرایند تحلیل شبکه ای، در فرایند ارزیابی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی کیفیت مورد مطالعاتی نشان می دهد که این طرح امتیازی متوسط (۶/۴ از ۹) را کسب می کند و به صورت دقیق تر، با دوگانگی در به کارگیری روش ها و مفاهیمی نظیر برنامه ریزی راهبردی، توسعه پایدار، جلب مشارکت مردم و چشم اندازسازی مواجه است؛ چراکه با وجود مطرح شدن این موضوعات در متن طرح، در فرایند تهیه طرح توجه چندانی به محتوای آنها نشده است.
ارائه مدلی جهت ارزیابی شاخص های چابکی پالایشگاه گاز فجر جم با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای رقابتی و به سرعت در حال تغییر امروزی، تولید چابک یکی از قوی ترین ابزارها به منظور پاسخ گویی به تقاضاهای مشتریان است. سازمان های فعال در حوزه تولید در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصی سازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوری های نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی روبه رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک جهت انطباق سریع تر فرآیندها و فعالیت های کسب و کار با محیط هست. در شرایط متغیر کنونی همگان دریافته اند تنها مزیت رقابتی سازمان ها در آینده این است که مدیران آن ها بیاموزند چگونه باید زودتر از رقبایشان یاد بگیرند و این همان مفهوم چابکی است. بسیاری از خبرگان چنین ادعا می کنند که موفق ترین سازمان-های آینده، آن هایی هستند که چابک ترند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی به منظور شناسایی عوامل دخیل در چابکی پالایشگاه گاز فجر جم است. داده ها از مدیران و خبرگان پالایشگاه گاز فجر جم جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده و روابط میان معیارها مشخص شد. سپس با استفاده از تحلیل MICMAC میزان نفوذ و وابستگی هر یک از معیارها به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که معیار «کارکنان توانمند و چند مهارته» با بیشترین قدرت نفوذ، عنوان تأثیرگذارترین معیار را به خود اختصاص داد. در پایان نیز برخی پیشنهادها و استراتژی های کاربردی برای مدیران فراهم شده است.
چارچوب توسعه ی گردشگری دینی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیای امروز است. در میان اَشکال متنوع گردشگری، گردشگری دینی از گونه های اصلی آن در ایران محسوب می شود. گردشگری دینی قادر است از شناخت، توسعه و پایداری دریچه های نوینی را بر روی جوامع گردشگرپذیر بگشاید؛ ازاین رو توسعه آن ضرورتی واجب است. هدف این مقاله ارائه چارچوب جامعی برای شناسایی و بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری دینی در جمهوری اسلامی ایران است.به این منظور، ابتدا با مرور پیشینه و نظرخواهی از خبرگان این حوزه، عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری دینی شناسایی شد و در ادامه، این عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطح بندی شد. با توجه به نتایج به دست آمده، عوامل «تدوین قوانین و مقررات» و «داشتن نگاه سیستمی»، اساسی ترین عوامل در مدل توسعه گردشگری دینی است که باید موردتوجه جدی مدیران این صنعت قرار گیرد. نتایج این پژوهش به سیاست گذاران کمک می کند بتوانند برای توسعه گردشگری دینی مسیر مناسب تری انتخاب کنند.
عوامل مؤثر بر استفاده از پیشنهاد پرسش: ارائه مدل تأثیر و تأثر با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عوامل مؤثر بر استفاده از پیشنهاد پرسش و ارائه مدل مربوط به تأثیر و تأثر آنها با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر به روش آمیخته (ترکیب کیفی و کمّی) انجام شده است. در این پژوهش ابتدا عوامل مؤثر در استفاده از پیشنهاد پرسش از طریق بررسی و مطالعه متون به روش اسنادی شناسایی شدند، سپس عوامل شناسایی شده با روش مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی شدند. برای ارائه مدل و سطح بندی عوامل، پرسشنامه خودتعاملی عوامل مؤثر بر استفاده از پیشنهاد پرسش در اختیار 10 نفر از متخصصان حوزه پیشنهاد پرسش قرار گرفت تا میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل بر یکدیگر را تعیین کنند و مدل مربوط به آن را ارائه دهند. یافته ها: با بررسی متون حوزه پیشنهاد پرسش، 13 عامل مؤثر در استفاده از پیشنهاد پرسش شناسایی شدند که عبارت اند از: ویژگی های جمعیت شناختی، تجربه جستجو، سطح تخصص و دانش حوزه، سطح دانش زبان شناسی، پرسش کاربر، ایجاد خلاقیت، روان شناختی و شناختی، منبع ایجاد پیشنهاد پرسش، عوامل بافتی، ویژگی های معنایی پیشنهاد پرسش، ویژگی های ساختاری پیشنهاد پرسش، ارتقای عملکرد کاربر، و سهولت و آسانی استفاده. در مدل ارائه شده، «منبع ایجاد پیشنهاد پرسش» تأثیرگذارترین عامل بر سایر عوامل و «ارتقای عملکرد کاربر» تأثیرپذیرین عامل تشخیص داده شدند. نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده پایه ای هستند. پژوهشگران می توانند هنگام بررسی عملکرد و وضعیت پیشنهاد پرسش ابزارهای جستجو از آن در ارائه الگوریتم های مربوط به پیشنهاد پرسش بهره برند. همچنین، با مشخص شدن عوامل کلیدی و ارتباط میان آنها در مدل ساختاری تفسیری، پژوهشگران و طراحان الگوریتم ها می توانند از آنها استفاده کنند.
چهارچوبی برای سطح بندی متغیرهای حکمروایی خوب در توسعه پایدار مقصدهای گردشگری؛ نمونه پژوهش: شهرستان میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: یکی از راههای تحقق توسعه پایدار، پیاده سازی حکمروایی خوب است. این مفهوم به ویژه در کشورهای در حال توسعه و در استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی جایگاه ویژه ای دارد. توسعه گردشگری به طور مستقیم با گروههای مختلف اجتماعی در ارتباط است. از آنجا که این گروهها از منافع متفاوت و در بعضی مواقع متضادی برخوردارند، تحقق حکمروایی خوب در گردشگری برای دستیابی به توسعه پایدار اهمیت دوچندانی دارد.هدف: هدف این پژوهش، ارائه چهارچوبی جامع برای سطح بندی و درک اثرپذیربودن یا اثرگذاربودن هریک از متغیرهای حکمروایی خوب در تحقق توسعه پایدار گردشگری در شهرستان میبد است.روش پژوهش: نخست با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، متغیرهای حکمروایی خوب شناسایی، و در ادامه، این متغیرها با بهره گیری از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها مشخص می شود. درنهایت قدرت نفوذ و وابستگی هریک از متغیرها بررسی می شود. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعال در صنعت گردشگری شهرستان میبد تشکیل می دهند.نتایج: با توجه به یافته های پژوهش، متغیرهای «پاسخگویی، اجماع محوری (شکل گیری وفاق عمومی) و اثربخشی و کارایی» در سطح اول، متغیرهای «مشارکت، مسئولیت پذیری و حاکمیت قانون (قانونمندی)» در سطح دوم و متغیرهای «حقوق مساوی (عدالت) و شفافیت» در سطح سوم مدل طراحی شده قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد «شفافیت» و «حقوق مساوی»، مؤثرترین متغیرها هستند که باید در مرکز توجه جدی مدیران قرار گیرند. این نتایج به سیاست گذاران کمک می کند برای به کارگیری مفهوم حکمروایی خوب به منظور دستیابی به توسعه پایدار گردشگری، مسیر مناسب تری را برگزینند.نوآوری: نوآوری پژوهش حاضر، طراحی مدلی یکپارچه برای سطح بندی متغیرهای حکمروایی خوب در توسعه پایدار گردشگری و تعیین اثرپذیربودن یا اثرگذاربودن این متغیرهاست.
مدل سازی هویت برند شرکتی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
652 - 678
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر و مؤلفه های هویت شرکتی و همچنین، مدل سازی ارتباطات درونی آنها در بستر بانکداری شرکتی است. بانکداری شرکتی خدمتی است که در دسته کسب وکارهای B2B (کسب وکار به کسب وکار) قرار می گیرد و بانک ها از این طریق بازار هدف خود را شرکت ها و سازمان ها در نظر می گیرند. روش: به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با 18 تن از خبرگان حوزه بانکداری شرکتی مصاحبه به عمل آمد و متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد. پس از شناسایی عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی، با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، روابط درونی این عوامل مدل سازی شد. یافته ها: مطابق یافته های این پژوهش، عناصر مؤثر بر هویت برند شرکتی در قالب 13 مقوله اصلی و 41 مقوله فرعی تعریف می شوند و با توجه به نتایج پژوهش، میان این عوامل، رابطه علی معلولی وجود دارد. همچنین، مطابق خروجی روش ISM مقوله ها یا ابعاد اصلی هویت برند، در پنج سطح تعریف می شوند که بر یکدیگر نیز اثرگذارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پژوهش، روش ISM می تواند روابط علی معلولی میان عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی را مشخص کند. علاوه بر این، پنج مقوله استراتژی، فرهنگ، شایستگی و قابلیت سازمانی، نظام مدیریت سرمایه انسانی و زیرساخت ها و ساختار سازمان، عوامل بسیار مهم در ساخت و شکل گیری هویت برند شرکتی در بستر بانکداری شرکتی محسوب می شوند.
ارائه مدل ساختاری تفسیری از شاخص های تحقق پذیری شهر خلاق (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
94 - 110
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروزی جای خالی فضاهایی برای جذب و نگهداشت گروه های شهری خلاق بیشتر احساس می شود. فضاهایی که بتوانند هم محلی برای بروز خلاقیت شهروندان بوده و هم به عنوان فضایی برای تعاملات و فعالیت های دانش محور و خلاقانه در شهر در جذب افکار نوآورانه شهروندان نقش آفرینی کنند. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت بررسی شاخصه های شهر خلاق در منطقه 3 شهر یزد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کاربردی است. با مرور ادبیات پژوهش و اخذ نظر خبرگان، 10 شاخص اصلی شناسایی شده؛ سپس پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بین این شاخص ها تدوین و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، تحلیل و در 8 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد. همچنین، قدرت نفوذ و میزان وابستگی این شاخص ها نسبت به هم بررسی شد. طبق یافته های پژوهش، پرنفوذترین شاخص در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی، شاخص «آموزش عالی» و وابسته ترین شاخص «سرزندگی فضای شهری» است؛ در نتیجه، شاخص «آموزش عالی» یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخص های شهر خلاق و «سرزندگی فضای شهری» متأثر از دیگر شاخص های شهر خلاق می باشد. لذا تحقق شهر خلاق در گرو توجه ویژه مسئولان به شاخص «آموزش عالی» در منطقه 3 شهر یزد است و باید سازمان های مربوطه با این نگرش، برنامه های بلندمدت خود را جهت تحقق شهر خلاق طراحی کنند. در نتیجه راهبردهایی همچون استفاده از توانایی های دانشگاه های همکار جهت انجام پروژه های خلاقیت محور، برگزاری کارگاه های خلاقیت و کارآفرینی در زمینه هنرهای بومی و صنایع دستی، استفاده از تسهیلات دولتی و سرمایه گذاری بخش خصوصی پیشنهاد می شود.
شناسایی و دسته بندی چالش های توسعه گردشگری شهر گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
81 - 95
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به منزله هدفی مهم در توسعه شهرها مطرح شده و این احتمال وجود دارد که هر شهری در راه رسیدن به اهدافش با چالش های خاصی روبه رو شود. شهر گرمی هم از این قاعده مستثنی نیست و با وجود داشتن پتانسیل های گردشگری، تاکنون نتوانسته از آن ها بهره برداری کند که به نظر می رسد چالش هایی در این خصوص وجود دارد. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق شناسایی چالش های پیش روی توسعه گردشگری شهر گرمی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی است و جامعه آماری تحقیق را کارشناسان آشنا به صنعت گردشگری شهر گرمی تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، تعداد 10 نفر از آن ها به منزله نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. همچنین، برای روایی ابزار تحقیق از روش تحلیل محتوایی، برای پایایی آن از روش آزمون مجدد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل میک مک (MICMAC) استفاده شده است. در همین خصوص، نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین 17 چالش شناسایی شده اولیه، 13 چالش در مرحله بررسی روایی محتوایی، ضریب CVR بالای 75/0 را کسب کردند و چالش های نهایی گردشگری شهر گرمی شناخته شدند. همچنین، سطح بندی چالش ها نشان داد که چالش های مربوطه را می توان در شش سطح طبقه بندی کرد که چالش قانون گذاری گردشگری در پایین ترین سطح و چالش های اقتصادی و اجتماعی در بالاترین سطح قرار گرفتند و دسته بندی آن ها نیز نشان داد که چالش های دولتی و قانون گذاری چالش های کلیدی توسعه گردشگری شهر گرمی به شمار می روند که تأثیر بسیار زیادی (دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی کمتر) در توسعه آن دارند.
تحلیلی بر عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری علاوه بر ارزآوری و تسهیل فرایند رشد اقتصادی بر توزیع مجدد ثروت میان ملت های جهان نیز مؤثر است. امروزه اهمیت گردشگری ادبی به عنوان یکی از اشکال این صنعت افزایش یافته است. با توجه به اهمیت این نوع گردشگری در توسعه اقتصادی کشورها، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی اهمیت بسیاری دارد. هدف این مطالعه ارائه چارچوبی جامع جهت سطح بندی و درک اثرپذیربودن یا اثرگذاربودن هر یک از عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی استان یزد است. بدین منظور پژوهشگران در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از خبرگان، عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی را شناسایی و در ادامه این عوامل را با بکارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر را مشخص کردند. در نهایت این عوامل با استفاده از تحلیلMICMACموردبررسی قرار گرفتند. این پژوهش ازنظر هدف توصیفی و ازنظر نتایج کاربردی است. جامعه ی آماری را خبرگان دانشگاهی و متخصصین فعال در صنعت گردشگری استان تشکیل می دهند. با توجه به یافته های تحقیق «توجه و همکاری مراکز مرتبط به توسعه گردشگری ادبی» و «ایجاد جاذبه های گردشگری ادبی» اساسی ترین عوامل مؤثر بر توسعه این نوع گردشگری می باشند. این نتایج به سیاست گذاران در تعیین مسیر مناسب تر توسعه گردشگری ادبی در استان کمک می کند.
ارائه ی مدل توسعه ی گردشگری سلامت با رویکرد تلفیقی تاپسیس فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری در استان یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در میان حوزه های مختلف گردشگری، گردشگری سلامت به دلیل قابلیت و مزیت های رقابتی از توجه زیادی برخوردار شده است. هدف این پژوهش ارائه ی چارچوبی جامع جهت شناسایی و بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از عوامل مؤثر بر توسعه ی صنعت گردشگری سلامت استان یزد می باشد. روش کار: در این تحقیق پس از مرور پیشینه و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه ی گردشگری سلامت، مهم ترین عوامل با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی تعیین گردید و در ادامه با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطح بندی شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل به روز بودن اطلاعات کادر بیمارستان و مرتبط بودن تخصص پزشکان با وظایف آن ها، اساسی ترین عوامل در مدل توسعه ی گردشگری سلامت می باشند و باید در وهله ی اول بر آن ها تأکید شود. نتیجه گیری: با استفاده از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که گردشگری سلامت و توسعه ی آن در استان یزد نیازمند عزم جدی برای جلب رضایت بیمارانی است که جهت معاینه یا درمان به استان یزد مراجعه می کنند. این مهم از طریق سرمایه گذاری در تجهیز و به روز کردن بیمارستان ها و توسعه ی مهارت کادر بیمارستان مقدور خواهد یود.
نگاشت مدل ساختاری تفسیری جهت استقرار فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش وپرورش با استفاده از ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی مدل فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش وپرورش بود که در یکی از نواحی مشهد انجام شده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ روابط، از نوع علت ومعلولی می باشد. برای تعیین حجم نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند عمل شد که بر این اساس 10 نفر از خبرگان در امر پژوهش مشارکت نمودند. در بدو امر با مطالعه مبانی نظری و تأیید خبرگان 14 مؤلفه برای طراحی مدل شناسایی شد. به منظور تأیید روایی محتوای این مؤلفه ها از ضریب روایی نسبی محتوا (شاخص CVR) استفاده شد. در ادامه برای طراحی مدل از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند. «ساختار سازمان» با قرار گرفتن در سطح آخر به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین مؤلفه و مؤلفه های «نتیجه گرایی» و «وفاداری» به عنوان تأثیرپذیرترین مؤلفه شناسایی شدند.
الگویابی ساختاری تفسیری از عوامل درک فناوری به عنوان یک سیستم دانشی عمل پذیر در صنعت مطبوعات
منبع:
پژوهشنامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات سابق) سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
58 - 95
حوزههای تخصصی:
مفهوم فناوری در حال تغییر از فناوری با زمینه محدود به فناوری با زمینه گسترده و از فناوری سخت به فناوری نرم است؛ حال پژوهش حاضر به دنبال استخراج عناصر اصلی پذیرش فناوری نرم در صنعت مطبوعات به منظور ارائه بستری اطمینان بخش برای استقرار فناوری نرم است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی بنیادی بوده و با رویکرد ترکیبی انجام شد. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش ساختاری تفسیری استفاده کرده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان سازمانی و دانشگاهی صنعت مطبوعات و در بخش کمی مدیران و کارشناسان ارشد حاضر در موسسه مطبوعاتی ایران بودند. در گام اول پژوهش، پس از مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و فعالان حوزه رسانه و فناوری و رسیدن به اشباع نظری و تحلیل و بررسی مصاحبه به روش تحلیل مضمون، 105 مضامین پایه و 32 مضامین سازمان دهنده و درنهایت 9 مضمون فراگیر شناسایی شد. در گام دوم پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری_تفسیری توسط 11 نفر از مدیران و کارشناسان حاضر در موسسه مطبوعاتی ایران و تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار MATLAB، موقعیت، میزان اهمیت، اثرگذاری (نفوذ) و اثرپذیری (وابستگی) عناصر استخراج شده در پنج سطح ارائه شد؛ در سطح اول انگیزش و نگرش مثبت نیروی انسانی، سطح دوم تحول گرایی سیستم مدیریت، سطح سوم پویایی ساختار سازمانی، توانمندسازی منابع انسانی و گستردگی شبکه ارتباطات داخلی و خارجی، سطح چهارم رقبا و متغیر بودن محیط، یادگیرنده بودن فرهنگ سازمانی و مشتری محور بودن استراتژی سازمان و درنهایت سطح پنجم ماهیت کاربردی پذیرش فناوری نرم شناسایی شده است.
بررسی نقش مؤلفه های اساسی حکمرانی هوشمند در تحقق شهر هوشمند با روش ISM (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
535 - 561
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به دنبال شناسایی عناصر تأثیرگذار حکمرانی هوشمند بر شهر هوشمند هستیم.
روش: روش مبنایی حاکم بر پژوهش، روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. پژوهش کنونی، پژوهشی کیفی از نوع کاربردی است. روش جمع آوری داده در این پژوهش بدین صورت بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، فهرستی از خبرگان این حوزه تهیه شد و پس از انجام گفت وگو با آن ها، از ایشان مصاحبه به عمل آمد و پرسش نامه ای در اختیارشان قرار گرفت. خبرگان با پاسخ به سؤال ها، داده های پژوهش را فراهم ساختند. محیط پژوهش طبیعی بود و مشارکت کنندگان در مصاحبه و پرسش نامه، از متخصصان دانشگاهی در حوزه شهر هوشمند بودند. افزون بر این، از کارشناسان اجرایی که در سازمان های مربوطه، نظیر بخش شهر هوشمند در شهرداری ها و سایر نهادهای ذی ربط بهره برده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در ایران، به ویژه در شهر تهران، تلاش های چشمگیری برای هوشمند شدن در حال انجام است. در همین راستا، پس از بررسی پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه، از میان عناصر موجود، مؤلفه هایی نظیر مشارکت شهروندان، دولت الکترونیک، مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری، محیط سیاسی و نهادی، دسترسی و استفاده از اینترنت، ویژگی های اجتماعی محیطی، شفافیت، پاسخ گویی، تبادل داده و مشارکت بخش دولتی و خصوصی شناسایی شدند. با بررسی و تجزیه وتحلیل مصاحبه های صورت گرفته و همچنین، تحلیل ادبیات موجود در این حوزه، از طریق روش مدل سازی ساختاری تفسیری، به شناسایی عوامل مهم و تأثیرگذار درجهت تحقق شهر هوشمند در شهر تهران پرداخته شد. از میان عوامل بیان شده در جهت ایجاد شهر هوشمند در تهران، تحقق دولت الکترونیک بیشترین تأثیر را دارد. عوامل پرداختن و پیاده سازی مدیریت هوشمند، استفاده از فناوری در شهر و محیط سیاسی و نهادی، به عنوان عوامل تأثیرگذار در لایه بعد قرار گرفتند.
نتیجه گیری: شهرها با چالش های زیادی مانند ترافیک، آلودگی هوا، مصرف بیش ازحد انرژی و پراکندگی شهری مواجهند. شهر هوشمند مفهومی است که برای مقابله با این چالش ها پیشنهاد شده است. با این حال، ابتکارهای فعلی شهر هوشمند، به یک چارچوب تصمیم گیری جامع نیازمند است. شهر هوشمند، مفهوم جدید و نوظهوری تحت عنوان حکمرانی هوشمند را پدید آورده و توجه دانشمندان حوزه مدیریت دولتی، سیاست گذاری، علوم سیاسی و اطلاعات را به خود جلب کرده است و نقش عمده و حمایتی برای این مفهوم، در جهت ایجاد یک چارچوب تصمیم گیری جامع برای ابتکارات شهر هوشمند را در نظر می گیرند. پژوهش حاضر روی شهر تهران، به عنوان یکی از کلان شهرهای پیشرو ایران در حوزه شهر هوشمند تمرکز داشته است که در نهایت مشخص شد، سه عنصر دولت الکترونیک، محیط سیاسی و نهادی و استفاده از فناوری، بیشترین تأثیر را بر تحقق شهر هوشمند در تهران و به طورکلی در ایران ایفا می کنند.
شناسایی و اولویت بندی سازه های بهبود کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه های دولتی با استفاده از رویکرد تلفیقی ویکور فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) (مطالعه موردی: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهای برتری دانشگاه ها در نظام های ارزیابی و رتبه بندی، کیفیت آموزش های ارائه شده به وسیله آنان است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی سازه های بهبود کیفیت خدمات آموزشی و بررسی اولویت هر یک از معیارها بر کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه لرستان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش همه اعضای هیئت علمی دانشگاه لرستان به تعداد 321 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 175 نفر از آنان به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه برای رتبه بندی و سطح بندی سازه های مؤثر بر کیفیت خدمات آموزشی استفاده شده است. در پژوهش حاضر با توجه به مطالعات انجام گرفته و ادبیات پژوهش، 30 عامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی شناسایی شدند. عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی با استفاده از تکنیک ویکور فازی، رتبه بندی و سپس مهم ترین عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) سطح بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازه های «وضعیت دانشجو (مکان، زمان، استعداد فردی)، تأمین منابع مالی دوره های آموزشی و استفاده از مدرسان باتجربه» از اساسی ترین عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی هستند که باید در وهله اول بر آنها تأکید شود.
بررسی تأثیر نگهداری 4.0 بر عملکرد تولید پایدار: رویکرد ترکیبی فازی DEMATEL - ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیاده سازی صنعت 4.0 در سازمان های تولیدی می تواند به آن ها کمک کند تا نگهداری پیش بینی شده راه اندازی کرده و پایداری را در سازمان ایجاد کنند، این مطالعه به بررسی تأثیرات نگهداری 4.0 و قابلیت های آن بر عملکرد تولید پایدار در یک شرکت پیشرو فولادی می پردازد.روش شناسی: ابتدا با استفاده از دیدگاه های مدیران شرکت، 28 شاخص معتبر شناسایی شد؛ سپس با استفاده از ترکیبی از روش های DEMATEL فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) در قالب یک الگوریتم متوالی، شدت و جهت تأثیرات بین شاخص ها توضیح داده شد.یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل داده ها، بُعد اجتماعی تولید پایدار در شرکت، بیشترین تأثیر را بر دیگر بُعدهای پایداری داشته و بُعد اقتصادی تاثیرپذیر ترین بُعد نسبت به بُعدهای دیگر پایداری بود. همچنین، برای رسیدن به پایداری در محصولات شرکت، ارتباط / همکاری بلادرنگ بین کارکنان، ماشین ها و حسگرها به عنوان موثرترین قابلیت نگهداری 4.0 شناسایی شد. علاوه بر این، هزینه های عملیاتی به عنوان شاخص عملکردی تاثیر پذیر ترین مورد شناسایی شده است. طبق نتایج مطالعه، دیجیتال سازی و پایداری به عنوان شاخص های پیوندی و وابسته مورد شناسایی قرار می گیرند که تاثیر بالایی در ارتقاء عملکرد سازمان ایجاد کنند.ارزش و نوآوری: در پژوهشهای قبلی، تمرکز اصلی بر روی شاخص های عملکرد سنتی نگهداری بوده است درحالی که شدت و جهت تأثیرات صنعت 4.0 و فناوری های آن بر نگهداری و از آن رو عملکرد تولیدی به صورت کامل در یک پژوهش و با استفاده از رویکرد ترکیبی فازی DEMATEL-ISM بررسی نشده است.