فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
117 - 141
حوزههای تخصصی:
پول از عناصر زندگی بشر است که در زمان های مختلف شکل های متفاوتی از آن رایج بوده است. یکی از انواع دارایی های دیجیتال نو ظهور که اصطلاح پول به آنها اطلاق شده است، رمزارزها هستند. گسترش فناوری بلاک چین وانواع ارزهای رمزنگاری شده، بسیاری از بانک های مرکزی را در سراسر دنیا به انجام پژوهش هایی برای صدور ارز دیجیتال سوق داده است. هدف از انجام این پژوهش، تدوین راهبردهای به کارگیری رمزارز ملی در سیستم بانکی می باشد. جمع آوری داده ها از راه مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان انجام شده است. براساس نتایج حاصل، پرسش نامه ای شامل نقاط قوت و ضعف سیستم بانکی و فرصت ها و تهدیدات پیش روی آن تدوین و به وسیله اعضای نمونه آماری تکمیل شده است. با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس1 هر گروه از این عوامل به ترتیب اهمیت اولویت بندی شد ه و با استفاده از ماتریس سوات2 راهبردهای به کارگیری و توسعه رمزارز ملی استخراج شده است. راهبرد انتشار رمزارز ملی بر بستر بلاک چین داخلی به وسیله بانک مرکزی با پشتوانه پول ملی، طلا و ذخایر خارجی آن و با مشارکت بانک های تجاری، مهم ترین و انتشار رمزارز مشترک با همسایگان و شرکای تجاری بر بستر بلاک چین مشترک برای آسان سازی مبادلات پولی بین طرفین به عنوان کم اهمیت ترین راهبرد انتخاب شده است.
[1]. SPSS
[2]. SWOT
شناسایی ارکان و پیشران های توسعۀ دانشگاه نسل چهارم (موردپژوهی: دانشگاه هوایی شهید ستاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
114 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانشگاه نسل چهارم، الگوی حرفه ای نوینی را برای نهاد آموزش عالی تعریف می کند که برای توسعه محلی و منطقه ای فرصت می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ارکان و پیشران های مؤثر بر توسعه دانشگاه نسل چهارم صورت گرفت.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش، از نوع پژوهش تحلیل مضمون است. مشارکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری بودند. از میان آن ها ۱۵ نفر به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شد.
یافته ها: نتایج کدگذاری داده ها به ۱۲ مضمون کلی ختم شد. کدها و مضامین احصا شده در ارتباط با ارکان دانشگاه نسل چهارم عبارت اند از: مضامین متحول سازی، خدمت محوری، فرهنگ تعالی گرا، خلق مناسبات نوین آموزشی، توسعه محوری، توانمندسازی. همچنین، مضامین به دست آمده برای پیشران ها و عوامل مؤثر بر توسعه دانشگاه نسل چهارم عبارت اند از: توسعه فرهنگ سازمانی نوآورانه، هم افزایی فناورانه، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری اجتماعی، مدیریت توانمند دانشگاه، سیاست های نظام آموزش عالی، حمایت مالی و اقتصادی.
نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به مدیران و اساتید کمک می کند تا ارکان و پیشران های دانشگاه نسل چهارم را بهتر درک و شناسایی کنند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح دانشگاه (برای مدیران دانشگاه شهید ستاری و اساتید و دانشجویان) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
شناسایی بایسته های فرایند آموزش و یادگیری در نسل های کاری مختلف با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نسل های متفاوتی از کارکنان در سازمان ها وجود دارد که شناخت ویژگی ها و انتظارات هر نسل برای مدیریت آن ها امری ضروری است. فرایند آموزش و یادگیری از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر به شناسایی انتظارات نسل های مختلف کاری در این حوزه پرداخته می شود. نسل ها در سازمان های کنونی ایران شامل سه نسل X (متولدین 1351 تا 1360)، Y (متولدین 1361 تا 1370) و Z (متولدین 1371 به بعد) هستند. هدف این پژوهش، شناسایی بایسته های فرایند آموزش نسل های کاری در بانک تجارت است. در پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. پارادایم پژوهش، تفسیری است و از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. کارکنان از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده اند. مجموع 30مصاحبه و تحلیل آن ها منجر به شناسایی 3مضمون اصلی، 27مضمون فرعی و 111 دسته مفهومی گردید. مشخص گردید نسل های مختلف در مراحل اجرا و اثربخشی دوره های آموزشی و نیز ویژگی های مدرس دوره آموزشی، انتظارات و نظرات متفاوت و در برخی موارد نزدیک به هم دارند.
الگوی تحول دیجیتال منابع انسانی در زنجیره تأمین دفاعی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحول دیجیتال منابع انسانی در زنجیره تأمین دفاعی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ضرورت اساسی برای افزایش توانمندی های دفاعی کشور مطرح است. مدیریت سنتی زنجیره تأمین می تواند منجر به کاهش کارایی و تضعیف توانایی های نظامی شود. این مطالعه بر اهمیت تحول دیجیتال در مؤلفه های منابع انسانی تأکید دارد و نشان می دهد که بهبود این حوزه ها می تواند تأثیر مثبتی بر جنبه های مالی و فناوری زنجیره تأمین داشته باشد. هدف تحقیق ارائه یک الگوی تحول دیجیتال منابع انسانی مبتنی بر چارچوب های معتبر بین المللی است.روش شناسی: این پژوهش یک مطالعه کیفی و کاربردی است که با هدف شناسایی مضامین کلیدی در حوزه تحول دیجیتال منابع انسانی طراحی شده است. مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از متخصصان حوزه های تحول دیجیتال و مدیریت منابع انسانی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون براون و کلارک و نرم افزار MAXQDA تحلیل شده اند.یافته ها: چهار مضمون اصلی شامل پیشران ها، موانع، فرصت ها و پیامدهای تحول دیجیتال شناسایی شدند. پیشران های کلیدی شامل رهبری سازمانی، قابلیت های کارکنان و فناوری هستند، در حالی که موانعی مانند مقاومت در برابر تغییر باید مدیریت شوند. پذیرش تحول دیجیتال می تواند به ارتقای بهره وری و بهبود عملکرد زنجیره تأمین دفاعی منجر شود.نتیجه گیری: تحول دیجیتال منابع انسانی با توجه به پیشران های کلیدی می تواند فرهنگ سازمانی را ارتقا دهد و بهره وری را افزایش دهد. شناسایی موانع ضروری است تا فرآیند تحول به طور مؤثر اجرا گردد و راه را برای موفقیت پایدار در زنجیره تأمین دفاعی هموار کند.
فهم چگونگی شادی آفرینی تلنگرهای رفتاری در محیط کار (مورد پژوهی: دانشجویان رشته مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
63 - 92
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانشجویان منابع انسانی آینده ساز کشور هستند و کاهش سطح شادی آن ها، نگرانی های جدی ای روی سلامت روان و عملکرد کاری آن ها می گذارد . این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تلنگرهای رفتاری در افزایش سطح شادی دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و شناسایی انواع مؤثر این تلنگرها اجرا شده است.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و در سه مرحله اجرا شد. ابتدا، دو مطالعه مقدماتی برای ارزیابی اولیه اثربخشی تلنگرها صورت گرفت؛ سپس با ۱۲ خبره در حوزه تلنگرهای رفتاری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بررسی و اعتبار یافته ها از طریق روش اعتباریابی پاسخ دهنده تأیید شد.
یافته ها: تحلیل داده ها به شناسایی ۴ مضمون اصلی و ۱۱ مضمون فرعی انجامید. مضامین اصلی عبارت اند از: چارچوب جامع اثربخشی تلنگرهای رفتاری در محیط دانشگاهی، پیامدها و دستاوردهای کاربرد تلنگرهای رفتاری، گونه شناسی تلنگرهای رفتاری مؤثر بر شادی دانشجویان و راهبردهای طراحی و پیاده سازی تلنگرهای رفتاری در محیط دانشگاهی. تلنگرهای شناسایی شده، در چهار دسته محیطی و فیزیکی، اجتماعی و ارتباطی، روان شناختی و شناختی و در نهایت، کنترل کننده و توانمندساز طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلنگرهای رفتاری در چهار دسته اصلی، می توانند بر شادی دانشجویان اثربخش باشند. پیشنهاد می شود که دانشگاه ها با در نظر گرفتن چارچوب جامع شناسایی شده، رویکردی نظام مند را اتخاذ کنند. این رویکرد بایستی شامل بازطراحی فضاهای دانشگاهی با عناصر طبیعی و رنگ های روحیه بخش، راه اندازی گروه های حمایت همتایان و برنامه های مشارکتی، تقویت مراکز مشاوره با رویکرد روان شناسی مثبت نگر، ایجاد سیستم های هدف گذاری و پایش پیشرفت تحصیلی و بهره گیری از کانال های ارتباطی دیجیتال برای ارسال پیام های انگیزشی باشد. این یافته ها می توانند به طراحی و اجرای مؤثر مداخلات رفتاری با هدف ارتقای سلامت روان و شادی دانشجویان کمک کنند.
اثربخشی تشویق فردی و جمعی و هم افزایی آن ها ، در تمایل به اشتراک دانش در سازمان صنعت معدن و تجارت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تسهیم دانش از مباحث جدید و مهم در علم مدیریت دانش است همان گونه که مستحضرید داشتن دانش و تجربیات تخصصی در هر سازمان مزیت فردی برای افراد ایجاد می کند که این امر گرایش افراد را به اشتراک دانش و تجربیات تحت الشعاع قرار می دهد . پژوهش های متفاوتی در عصر حاضر به بررسی عواملی پرداخته اند که گرایش افراد را به تسهیم دانش تحت تأثیر قرار داده اند . ازاین رو تحقیق حاضر باهدف بررسی و شناخت تأثیر رشد سلسله مراتبی ، پاداش از محل آموزشی ، هم افزایی عوامل فردی ، پاداش گروهی ، حمایت سازمانی ، هم افزایی عوامل سازمانی و هم افزایی جمعی بر تمایل به اشتراک دانش در دستور کار قرارگرفته است . این پژوهش از جنبه هدف ، کاربردی و از جنبه روش گردآوری داده ها ، یک تحقیق توصیفی از قالب پیمایشی است . جامعه آماری تحقیق کارکنان سازمان صنعت ، معدن و تجارت در استان خوزستان که برابر با آمار سازمان صنعت معدن و تجارت تعداد 214 نفر که حجم نمونه 137 نفری انتخاب ، جمع آوری داده ها به صورت پرسشنامه و بررسی آن ها از طریق نرم افزار SPSS 24 انجام شده است . یافته های تحقیق نشان می دهد که ادعای اینکه رشد سلسله مراتبی ، پاداش از محل آموزشی ، هم افزایی عوامل فردی ، پاداش گروهی ، حمایت سازمانی ، هم افزایی عوامل سازمانی و هم افزایی جمعی بر تمایل به اشتراک دانش تأثیر دارد به طور قوی مورد تائید واقع شده است . به طورکلی نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معنی داری بین موارد مورد تحقیق با افزایش تمایل به مشارکت در تسهیم دانش دیده شده است .
فراترکیب الگوی بسط مفهومی فرهنگ سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارائه الگویی برای بسط مفهومی فرهنگ سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال با استفاده از روش فراترکیب بود. این پژوهش از نوع مرور نظام مند بوده و برای ترکیب و یکپارچه سازی نتایج پژوهش های گذشته از دستورالعمل فراترکیب نوبلیت و هر (1998) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پژوهش های کیفی (مقالات و پایان نامه ها) منتشرشده در حوزه فرهنگ سازمانی و تحول دیجیتال در ده سال اخیر بود. در نتیجه فرایند جستجو، 18 مطالعه نهایی انتخاب و برای تحلیل دقیق تر مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پژوهش های اولیه، از چک لیستی دقیق و ساختاریافته استفاده شد. در تحلیل داده ها از تحلیل مضمون انعکاسی استفاده شد. از تحلیل 18 مطالعه، 284 کد اولیه شناسایی شد که پس از اصلاح و ترکیب به 110 کد نهایی و درنهایت 29 مضمون منجر شد. یافته ها نشان داد ویژگی ها و عناصر کلیدی فرهنگ سازمانی در فرایند تحول دیجیتال شامل فرهنگ نوآوری، فرهنگ چابک گرا، فرهنگ مراجع مدار، فرهنگ ریسک پذیری، فرهنگ هم راستایی و هماهنگی و فرهنگ تغییرپذیری است. همچنین، رهبری تحول، نیازهای حرفه ای سازمان، مدیریت تحول، پیشرفت فناوری و نیازهای دیجیتال به عنوان زمینه های تغییر فرهنگ سازمانی در تحول دیجیتال شناسایی هستند. همچنین، بازسازی باورها و ادراکات مشترک، انتقال به فرهنگ مشارکتی، کاهش درجه مردسالاری در سازمان، کار و ارتباطات بدون مرز، کاهش فاصله قدرت و تمایل سازمان به سمت جهت گیری کوتاه مدت به عنوان پیامدهای بسط فرهنگ سازمانی در تحول دیجیتال شناخته شدند. این یافته ها نشان می دهد که تحول دیجیتال نه تنها ساختارهای سازمانی را تغییر می دهد، بلکه به تغییرات عمیقی در فرهنگ سازمانی منجر می شود که می تواند به بهبود عملکرد و تطبیق با چالش های آینده کمک کند.
شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند مدیریت عملکرد در سازمان (با رویکرد تحلیل تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمان ها، نسل های متفاوتی از کارکنان وجود دارد که هر نسل ویژگی های خاص خود را دارد. شناخت این ویژگی ها برای مدیریت نسل ها ضروری است. مدیریت عملکرد از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی است؛ از این رو، در پژوهش پیش رو به بررسی مدیریت عملکرد نسل های مختلف کاری پرداخته می شود. نسل ها در سازمان های کنونی ایران شامل سه نسل X(متولدین1351 تا 1360)، Y (متولدین 1361 تا 1370) و Z (متولدین 1371 به بعد) هستند. هدف، شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند مدیریت عملکرد در بانک تجارت است. روش تحلیل تم، به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی، استفاده شده و پارادایم پژوهش، تفسیری است. جهت جمع آوری داده های اولیه از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. کارکنان از راه نمونه گیری هدف مند از نوع حداکثر تنوع انتخاب گردیده اند. از مجموع30 مصاحبه و تحلیل آنها 4 تم اصلی،42 تم فرعی و 148 دسته مفهومی شناسایی شد که مبتنی بر مراحل اصلی مدیریت عملکرد است. نتایج این تحقیق نمایانگر اهمیت هر چهار مرحله نظام مدیریت عملکرد برای کارکنان نسل های مختلف و وجود تفاوت در انتظارات آنهاست. در انتهای مقاله به محدودیت های پژوهش اشاره و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
مختصات حکمرانی در آراء و اندیشه های سیاسی محمدعلی فروغی، درس هایی برای سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش حیاتی حکمرانی به عنوان سازوکاری برای توسعه کشورها، پژوهش حاضر درصدد استخراج و معرفی مختصات و مشخصه های حکمرانی براساس آراء و اندیشه های سیاسی محمدعلی فروغی به عنوان آموزه ی تاریخی است. در این پژوهش از پارادایم تفسیری و رویکرد استقرائی استفاده شده است، پژوهش به لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به روش کیفی انجام شده است، راهبرد موردنظر برای گردآوری داده ها تحلیل مضمون و ابزار گردآوری داده ها، نسخه برداری از اسناد و مدارک است که در آن کتاب، نامه ها و دست نوشته های محمدعلی فروغی به عنوان جامعه و نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مختصات حکمرانی در آراء محمدعلی فروغی دارای شاخص های متعدد و متنوعی است این شاخص ها تحت عنوان دستاورد ویژه پژوهش در مورد مختصات حکمرانی در مؤلفه های، تمامیت و یکپارچگی ادراک شده حکمران، مردم سالاری، شهروندمحوری، بلوغ ملی، یادگیرند ه، شایسته سالاری، بلوغ سیاست بین الملل، شفافیت ساختاری تعریف و در قالب هفت مقوله اصلی شامل شایسته سالاری، بلوغ ملی، بلوغ سیاست بین الملل، مردم سالاری، یادگیرنده بودن، شفافیت ساختاری و تمامیت ادراک شده حکمران طبقه بندی شد. این مقوله ها به عنوان مختصات حکمرانی در آراء و اندیشه های سیاسی فروغی معرفی شد. این مختصات به عنوان آموزه ای تاریخی استخراج و برای سیاست گذاری در سطوح مختلف دولت و سطح سازمانی قابل استفاده است. بر اساس این مختصات جهت استفاده از آراء و اندیشه های گذشته برای بهینه سازی حکمرانی، سیاست گذاری و تصمیم گیری پیشنهادهایی در سطح دولت و سطوح سازمانی ارائه گردید.
طراحی و اعتباریابی ابزار سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان بر اساس رویکرد شایستگی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
74 - 102
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شیوه ترکیبی و با هدف طراحی و اعتباریابی ابزاری جهت سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجو معلمان انجام گرفت. ابزار مورد نظر شامل سه بعد دانش، مهارت و نگرش بود که بعد دانش، دارای خرده آزمون های دانش محتوایی (6 گویه)، دانش تربیتی (19 گویه) و دانش فناورانه (9 گویه) بود و بعد مهارت نیز دارای خرده آزمون دانش محتوایی تربیتی در عمل (19 گویه) و دانش محتوایی تربیتی فناورانه در عمل (19گویه) بود. همچنین در بعد نگرش، نگرش دانشجو معلمان و معلمان نسبت به تدریس، یادگیری و یادگیرنده با 56 گویه ارزیابی می شود. در این ابزار، به منظور ارزیابی دانش از آزمون؛ به منظور ارزیابی مهارت از چک لیست و به منظور ارزیابی نگرش از پرسشنامه نگرش سنج استفاده می شود. در بخش دانش، دانش محتوایی، دانش تربیتی و دانش فناورانه از طریق آزمون ارزیابی می شود. در بخش مهارت، بعد از مشاهده تدریس عملی دانشجومعلم، چک لیست توسط ارزیاب، تکمیل می شود؛ در بخش نگرش، جهت سنجش نگرش، پرسشنامه نگرش سنج توسط دانشجو معلم تکمیل می شود. جهت سنجش روایی ابزار شایستگی های حرفه ای از نظر متخصصان و ضریب روایی CVR استفاده شد. ضریب روایی (0.82) محاسبه شد و نشان داد ابزار مورد نظر از ضریب روایی بالایی برخوردار است. جهت سنجش پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی 0.90 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای ابزار سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان بود.
طراحی الگوی عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
128 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. در بخش کیفی ابتدا با انجام مطالعات نظری عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از منظر مفهومی شناسایی گردید. سپس جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از 25 نفر از خبرگان آشنا به موضوع خواسته شد تا نسبت به پاسخگوئی به سوالات اقدام نمایند. در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 341 نفر از کارکنان رسمی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تعیین روایی پرسشنامه نیز، صوری و محتوایی می باشد. براساس یافته های پژوهش 7 مولفه اصلی و 88 زیر مولفه فرعی شناسایی شدند که مولفه های اصلی عبارتند از جذب و بکار گیری نیروی انسانی، آموزش نیروی انسانی، مدیریت و ارزیابی عملکرد نیروی انسانی، مدیریت فرایندها، مدیریت سیستم های منابع انسانی، مدیریت استعدادها و مدیریت جانشین پروری می باشند. نتایج نشان داد که بین 7 عامل اصلی و طراحی و بهینه سازی مدیریت منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. پس از بررسی برازش بخش اندازه گیری و بخش ساختاری مدل، می توان گفت برازش کلی مدل پژوهش بسیار مناسب و مورد تایید می باشد.
نقش مدیریت مربی گرا در انتقال یادگیری با میانجیگری یادگیری خود راهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
171 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش بررسی نقش مدیریت مربی گرا در انتقال یادگیری با میانجیگری یادگیری خودراهبر در دوره های آموزشی کارکنان سازمان صدا و سیمای شهر تهران بود. پژوهش کاربردی و از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت کنندگان در دوره های آموزشی فنی سازمان صدا و سیما در سال های 1399 و 1400 به تعداد 1173 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه به تعداد 287 نفر تعیین و به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مدیریت مربی گرای مک لین و همکاران (2005)، پرسشنامه انتقال یادگیری برینیا و افستاتیو (2012) و پرسشنامه یادگیری خودراهبر چنگ و همکاران (2010) با روایی و پایایی مطلوب بود. تحلیل داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد، ماتریس همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد؛ مدیریت مربی گرا با ضریب مسیر (327/0) و یادگیری خودراهبر با ضریب مسیر (256/0) در انتقال یادگیری با سطح اطمینان 99 درصد اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین، اثر مدیریت مربی گرا بر انتقال یادگیری با میانجی گری یادگیری خودراهبر با ضریب مسیر (135/0) در سطح اطمینان 99 درصد مثبت و معنادار است (P < 0.01).
چارچوب انگیزشی نگهداشت نیروی انسانی متخصص: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
148 - 179
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، سازمان ها به علت مشکلات اقتصادی و اداری متعدد با چالش های عظیمی در اداره امور خود مواجه شدند که آن ها را واداشت تا برای مسائلی همچون انگیزش شغلی و حفظ و نگهداشت نیروهای انسانی خود اهمیت زیادی قائل شوند. این پژوهش با هدف بررسی چارچوب انگیزشی نیروی انسانی متخصص در سازمان ها اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی را مقاله های منتشر شده در دو پایگاه داده ای داخلی (مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و نورمگز) و پایگاه خارجی (الزویر و تامسون روترز) تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از پایگاه های اطلاعاتی یادشده، بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شدند.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب، 110 کد توصیفی به دست آمد که این کدها در 40 مضمون اولیه، 16 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند که عبارت اند از: 1. بسترسازهای اولیه، مشتمل بر جهت گیری سازمان (شامل اسناد بالادستی، جهت گیری اجتماعی و ارزش های سازمانی)، راهبردهای سازمانی (امنیت شغلی، عدالت سازمانی و توازن کار و زندگی)، جو سازمانی (روابط اجتماعی)؛ 2. بسترسازهای ثانویه، مشتمل بر رهبری (رهبری کارمندمدار، ویژگی های فردی رهبر و رهبری خودکفا)، عوامل شغلی (طراحی شغلی و الزامات شغل)، محیط کار (شرایط فیزیکی کار و موقعیت جغرافیایی محل کار) و همکاران (توانمندی همکاران و تعامل با همکاران)؛ 3. کارکردهای مدیریت منابع انسانی، مشتمل است بر جذب و استخدام (بهره گیری از رویه های علمی و جذب مبتنی بر شایستگی و مهارت)، آموزش و توسعه (آموزش های بدو و ضمن خدمت، آموزش مبتنی بر به کارگیری مهارت و ایجاد بانک شایستگی)، مدیریت عملکرد (ارزیابی نتیجه محور، بهره گیری از نتایج ارزیابی ها در برنامه ریزی شغلی)، روابط کار (توجه به نظرات کارکنان، نظرسنجی و اطلاع رسانی)، معماری سازمانی و ارتباطات (طراحی ساختار شبکه ای، طراحی نظام پیشنهادها و منتورینگ سازمانی) و جبران خدمات (پرداخت های نقدی، کمک هزینه، پرداخت های مالی و امکانات مالی)؛ 4. پیامدها که پیامدهای فردی (انگیزشی و مشارکتی)؛ پیامدهای سازمانی (ماندگاری و چابکی) و پیامدهای فراسازمانی (رضایتمندی و اجتماعی) را در برمی گیرد.نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا بتوانند نیروی تخصصی خود را که از تجربه ها، دانش، تخصص و مهارت های منحصربه فرد برخوردارند، در سازمان ها نگه دارند. شایان ذکر است که پیش نیاز صحیح اجرای چارچوب مطرح شده در سازمان های دولتی و غیردولتی کشور، تدوین و اجرای سیاست ها و استراتژی متناسب با نیروی انسانی متخصص است.
ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد انجام شد. روش پژوهش حاضر روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، مدیران، معاونان و نیز کارشناسان شرکت گاز استان یزد و در بخش کمی شامل اساتید دانشگاه بود. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری و در بخش کمی به شیوه قضاوتی انجام شد. اﺑﺰار ﮔﺮدآوری داده ها، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ بود. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ مضمون ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و درنهایت در ﺑﺨﺶ کمی ﻣﺪل توسعه رفتار شهروندی سازمانی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رویﮑﺮد ﻣﺪلسازی ﻋﺎﻣﻞ مبنا شبیه سازی شده است. تحلیل داده ها، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ شناسایی 50 کد اولیه، 16 مضمون فرعی و 4 مضمون اﺻﻠﯽ (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) شد که عامل مدیریتی به عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین ﻧﺘﺎیﺞ ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی نشان داد، ﻣﺪل اراﺋﻪ ﺷﺪه می تواند ﺑﺮآورد ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از آینده توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد را اراﺋﻪ دهد.
شناسایی عوامل مدیریت استعداد دانشجویان با رویکرد توسعه پایدار و ارائه الگوی آن با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پرورش و بهره برداری از استعدادهای این نخبگان جوان وظیفه ای اساسی و حیاتی بر عهده سازمان ها و نهادهای آموزشی است. با توجه به این واقعیت، مدیریت استعداد دانش آموزان با رویکرد توسعه پایدار به عنوان رویکردی نوین و کارآمد برای رشد مستمر و پایدار استعدادهای دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف پژوهش شناسایی عوامل مدیریت استعداد دانش آموزان با رویکرد توسعه پایدار و ارائه مدل می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و با استفاده از روش تحلیل مضمون براون و کلارک قرار گرفته است. در این پژوهش با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از صاحب نظران شامل اساتید، مدیران ارشد و اعضای هیأت علمی، اطلاعات از طریق نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل موضوعی، اطلاعات استخراج شده از متون و مصاحبه ها دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین برای اطمینان از روایی پژوهش، علاوه بر اعمال استراتژی حساسیت محقق در فرآیند تحقیق، یافته ها در اختیار 3 نفر از کارشناسان دانشگاه قرار گرفت و مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مدیریت استعداد دانش آموزان با رویکرد توسعه پایدار باید دارای ویژگی هایی مانند عوامل درونی، عوامل بیرونی، عوامل کلان، عوامل خرد و عوامل سازمانی باشند. همچنین با اجرای برنامه های آموزشی، پرورش مهارت های عملی، تشویق به مشارکت در فعالیت های مرتبط با جامعه و ارتباطات صنعتی می توان استعدادهای دانش آموزان را به طور پایدار شکوفا کرد.
ره آوردهای تحولات فناوری برای حوزه برنامه درسی با رویکرد نو/چند بسترسازی: از"پلتفرم های تجربه یادگیری " تا "برنامه درسی چریکی "(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
150 - 153
حوزههای تخصصی:
بی تردید در دوران معاصر شرکت های مبتنی بر فناوری نقشی چشم گیر در تحول جوامع ، تسهیل ارتباطات، بهره وری بیشتر زندگی، تغییر و تحول در ارزش های اساسی و بطور کلی همه ابعاد زندگی داشته اند اما امری که کمتر به آن توجه شده است این است که تاثیرات این فناوری های نوظهور و موج تحولات در حوزه فناوری خصوصا شرکت های استارتاپی چه تاثیراتی بر حوزه یادگیری و علی خصوص برنامه درسی داشته است بی تردید در دوران معاصر شرکت های مبتنی بر فناوری نقشی چشم گیر در تحول جوامع ، تسهیل ارتباطات، بهره وری بیشتر زندگی، تغییر و تحول در ارزش های اساسی و بطور کلی همه ابعاد زندگی داشته اند اما امری که کمتر به آن توجه شده است این است که تاثیرات این فناوری های نوظهور و موج تحولات در حوزه فناوری خصوصا شرکت های استارتاپی چه تاثیراتی بر حوزه یادگیری و علی خصوص برنامه درسی داشته است بی تردید در دوران معاصر شرکت های مبتنی بر فناوری نقشی چشم گیر در تحول جوامع ، تسهیل ارتباطات، بهره وری بیشتر زندگی، تغییر و تحول در ارزش های اساسی و بطور کلی همه ابعاد زندگی داشته اند اما امری که کمتر به آن توجه شده است این است که تاثیرات این فناوری های نوظهور و موج تحولات در حوزه فناوری خصوصا شرکت های استارتاپی چه تاثیراتی بر حوزه یادگیری و علی خصوص برنامه درسی داشته است تاثیرات این فناوری های نوظهور و موج تحولات در حوزه فناوری خصوصا شرکت های استارتاپی چه تاثیراتی بر حوزه یادگیری و علی
شناسایی و سطح بندی عوامل موثر بر فرایند آموزش مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه در صنعت خودرو سازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
174 - 199
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل موثر بر فرایند آموزش مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه در صنعت خودرو سازی ایران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات، آمیخته-اکتشافی است. این پژوهش دارای یک بخش کیفی برای شناسایی و سطح بندی عوامل موثر در فرایند آموزش مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه و یک بخش کمی برای تعیین تاثیرات متغیرها و سطح بندی آنها است. روش نمونه گیری در هر دو بخش کمی و کیفی، به صورت هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. در بخش کیفی، ابتدا از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی مانند متولیان آموزش (سرپرستان و روسای آموزش) برای شناسایی عوامل اثرگذار استفاده شده است. در بخش تحلیل کمی نیز برای تعیین میزان تاثیرگذاری متغیرها از روش دیمتل و در مرحله بعد، جهت تعیین سطوح عوامل از مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شده است. به این منظور پرسش نامه دیمتل در اختیار 10 نفر از خبرگان قرار گرفت و با استفاده از مدل سازی دیمتل، میزان تاثیر عوامل محاسبه شد. نتایج تحقیق، 15 عامل مهم را در فرایند آموزش مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه نشان داد، و مجموع این عوامل در نه سطح طبقه بندی شدند.
مدل ارتباط گریزی کارکنان دستگاه های اداری شهر خرم آباد با به کارگیری نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط نقش اساسی و محوری در سازمان دارد. شکل گیری یک فرایند ارتباطی سالم در سازمان زمینه ساز افزایش میزان بهره وری، ارزش های کاری، عملکرد شغلی ، رضایتمندی کارکنان و ذینفعان راهبردی سازمان شود. با توجه به اهمیت ارتباطات موثر برای سازمان ها، لازم است با شناسایی عوامل و تدوین الگوی ارتباط گریزی برای کاهش آن اقدام شود. هدف این پژوهش ارائه الگوی ارتباط گریزی منابع انسانی در سازمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. این پژوهش به صورت کیفی انجام شده و از استراتژی «نظریه داده بنیاد» بهره می برد. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید رشته مدیریت و مدیران عالی و میانی دستگاه های اداری شهر خرم آباد بودند که که بر اساس اصل کفایت نظری 18 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در این پژوهش برای ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است و با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری شناسایی شدند. این پژوهش منتج به ارائه مدلی شامل شرایط علّی، مداخله گر، زمینه ای با پدیده محور ارتباط گریزی کارکنان بود. راهبردهای این مدل شامل آموزش و توسعه مهارت و بهبود محیط کار است و پیامدهای آن نیز شامل کاهش ارتباط گریزی و افزایش عملکرد سازمانی می گردد.
شناسایی تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل ایجاد کژمنشی در کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد دیمتل فازی (سازمان های دوتی شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
188 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اقتصاد اطلاعات در توسعه همه جانبه جوامع امروزی و اهمیت ویژه مساله تقارن اطلاعاتی پرداختن به مخاطرات اخلاقی ناشی از عدم تقارن اطلاعات از جایگاه مهمی برخوردار است. یکی از مهم ترین مخاطرات اخلاقی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی در اقتصاد کژمنشی می باشد. با عنایت به اهمیت ارتقاء کارایی و بازده کارکنان دولت و همچنین وضعیت نامناسب کارایی کارکنان بخش دولتی تحقیق حاضر با هدف شناسایی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین عوامل ایجاد کژمنشی در کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد دیمتل فازی انجام شد. این تحقیق باتوجه به هدف کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات، آمیخته -اکتشافی است که از طریق مصاحبه با خبرگان استخراج شده است. شرکت کنندگان در این تحقیق 36 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه منابع انسانی در سازمان های دولتی شهر خرم آباد و اعضای هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه لرستان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. همه این افراد دارای حداقل 10سال سابقه کاری مرتبط داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد احساس وجود بی عدالتی سازمانی، عدم وجود ساز و کار پاداش و تنبیه مناسب و عدم تامین نیازهای زندگی از طریق دریافت حقوق و مزایای سازمانی تاثیرگذارترین و وجود شخصیت های بی ثبات و غیر اخلاق مدار در سازمان، پرداخت حقوق و دستمزد بدون توجه به عملکرد و سهیم ننمودن افراد در موفقیت های سازمان تاثیر پذیرترین عوامل بر کژمنشی در سازمان های دولتی می باشد.
شناسایی و مدلسازی شایستگی های نیروی انسانی برای تحقق هم رقابتی در زنجیره تأمین بهداشت و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
81 - 103
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، هم رقابتی یا همکاری با رقبا موردتوجه کسب وکارها قرار گرفته است. در تمامی بخش های زنجیره تأمین بهداشت و درمان نیز از راهبرد هم رقابتی به منظور جبران کمبودهای تجهیزاتی، زیرساختی، نیروی انسانی و مواد اولیه استفاده می شود. این رویکرد که به طور فزاینده ای در محیط های کسب وکار پیچیده و پویای امروزی به آن توجه شده است، نیازمند دارابودن شایستگی های ویژه در منابع انسانی است تا بتواند شرایط پیچیده و متغیر بازار را مدیریت کنند. تاکنون در زمینه شایستگی های نیروی انسانی در هم رقابتی پژوهشی صورت نگرفته است. این پژوهش در دو مرحله با رویکرد آمیخته و جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و تجربی انجام شد. در مرحله اول با مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل مضمون به شناسایی 30 شایستگی نیروی انسانی برای هم رقابتی پرداخته شد که در هفت دسته «شایستگی شخصیتی»، «شایستگی های دانشی»، «شایستگی ارتباطی»، «شایستگی اخلاقی»، «شایستگی وظیفه ای»، «شایستگی امنیتی» و «شایستگی تصمیم گیری» دسته بندی شدند. در مرحله دوم به منظور بررسی روابط بین شایستگی ها، از پرسش نامه محقق ساخته و مدل ساختاری تفسیری فراگیر فازی استفاده شد. نتایج مدلسازی نشان می دهد که «شایستگی شخصیتی» و «شایستگی اخلاقی» بنیادی ترین شایستگی ها به شمار می آیند که سایر شایستگی ها از آن نشأت می گیرند. در سطح بعدی «شایستگی های دانشی»، «شایستگی ارتباطی» و «شایستگی تصمیم گیری» قرار گرفته اند که اهمیت بالاتری نسبت به سایر شایستگی ها دارند. بر اساس یافته های پژوهش باید زمان جذب نیروی انسانی به شایستگی های شخصیتی و اخلاقی توجه شود و با آموزش های زمان خدمت به تقویت شایستگی های دانشی، ارتباطی و تصمیم گیری پرداخت.