فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶٬۹۷۸ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
34 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تبیین روندهای مؤثر آموزش و توسعه بود. پژوهش حاضر، یک پژوهش کیفی آینده نگارانه است که با استفاده از روش های مرور نظام مند و پایش محیطی صورت گرفته است. جامعه پژوهش، کلیه اسناد دیجیتالی، سایت های آموزشی، تخصصی و حرفه ای مرتبط با آموزش و توسعه از سال 2015 تا 2024 در شبکه جهانی وب و با کلیدواژه های مشخص به تعداد 96 سند بود که بر اساس مراحل ساندالوکی و باروسو 26 سند نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین از شش نفر از مطلعان کلیدی در قالب جلسات کانونی که به صورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند برای شناسایی پیامدها و راهبردها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و برای بررسی روایی و پایایی از چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در نتیجه کدگذاری اسناد، 91 خرده روند در قالب 9روند تأثیرگذار در یادگیری و توسعه منابع انسانی (تغییرهای ساختاری و ماهیت بازار کار، آموزش و توسعه، به عنوان جنبه ای از برند کارفرمایی، فناوری دیجیتال در آموزش/ یادگیری ،آموزش مبتنی بر شایستگی و مهارت های آینده، یادگیری شخصی سازی شده، خودراهبر و مبتنی بر تجربه کارکنان،یادگیری مبتنی بر شبکه/داده و رسانه ، طراحی آموزشی مؤثر مبتنی بر ساختارگرایی ، روش های یادگیری(ترکیبی) مدرن و نوظهور برای محیط کار مدرن و ارزشیابی مستمر و تحلیل و بازخورد مداوم ) پدیدار شده است. در این مقاله پیامدهای هر کدام از روندهای یادگیری و توسعه تبیین شد. مقاله حاضر حاوی دلالت های کابردی و پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، سازمان ها، متخصصان و پژوهشگران حوزه ی یادگیری و توسعه است.
آینده پژوهی پایداری منابع انسانی در صنعت فولاد: تحلیلی بر تسهیل توسعه پایداری از طریق راهبرد یادگیری دوجانبه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، آینده پژوهی پایداری منابع انسانی در صنعت فولاد براساس تحلیل راهبرد یادگیری دوجانبه گرایانه می باشد. این مطالعه به لحاظ نوع نتیجه، کاربردی تلقی می شود و از منظر هدف، در دسته مطالعه های اکتشافی جایگذاری می گردد که با استفاده از مدل های کمی و کیفی اجراء شده است. مطالعه حاضر از یک نوع روش تحقیق تبعیت نمی کند، بلکه به فراخور هر بخش، روش مجزایی را در مسیر پاسخ به سوال های تدوین شده بکار می برد. لذا می توان براساس ماهیت جمع آوری، این مطالعه را در دسته پژوهش های آمیخته قرار داد. جامعه آماری در بخش کیفی 12 نفر از خبرگان در عرصه ی مدیریت دولتی بودند و در بخش کمی 25 نفر از مدیران منابع انسانی شرکت های فعال در صنعت فولاد در این مطالعه مشارکت داشتند. نتیجه ی این مطالعه در بخش کیفی از وجود 3 مقوله؛ 13 مولفه و 47 مضمون جهت توسعه پایداری منابع انسانی حکایت داشت که براساس تحلیل دلفی مورد تأیید قرار گرفت. سپس با انتخاب 2 عامل از مجموع مولفه شناسایی شده به عنوان مبنای سناریوپرداری، 7 مضمون شناسایی شده به عنوان زیر عوامل سناریوسازی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه کسب در بخش کمی از وجود 4 سناریو با وضعیت مطلوب حکایت دارد که مهمترین آن، ماتریس سیسنوسی توابع یاضی تحت عبارت توضیحی، ماتریس دانش محور می باشد که براساس بعد فرهنگ در یادگیری دوجانبه می تواند به تقویت پایداری منابع انسانی در صنعت فولاد کمک نماید.
طراحی و تدوین الگوی شایستگی های رهبری ناب در مجتمع گاز پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران همواره نقش حیاتی در سازمان ها ایفا می کنند. نقش مدیران برجسته در کسب درآمد و موفقیت سازمانی امروزه در بسیاری از سازمان های موفق، آشکار است. این تحقیق با هدف طراحی و تدوین الگوی شایستگی های رهبری ناب انجام شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی- اکتشافی مبتنی بر رویکرد کیفی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان صنعت و اساتید دانشگاهی (مدیریت دولتی) است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد انتخاب افراد کلیدی و معیار اشابع نظری تعداد 15 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. ابزار تحلیل داده ها و مصاحبه، تحلیل مضمون (تم) است. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. روایی سؤالات مصاحبه به وسیله معیار قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده گردید و نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که سؤالات مصاحبه دارای پایایی هستند. نتایج یافته ها در قالب سه مجموع مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و در قالب شبکه مضامین سازماندهی شد. براساس نتایج به دست آمده، الگوی مذکور متشکل از 5 مضمون فراگیر و 24 مضمون است.
طراحی الگوی پایداری در محیط کار، بر مبنای رفتار زیست محیطی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
324 - 297
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری مبتنی بر رفتار زیست محیطی کارکنان تا حد زیادی نادیده گرفته شده است و مطالعه ی حاضر با هدف طراحی الگوی پایداری در محیط کار بر مبنای رفتار زیست محیطی کارکنان انجام گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه به تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند 65 مقاله منتخب از بین کلیه تولیدات علمی دو دهه اخیر در حوزه مورد مطالعه نمایه شده در پایگاه استنادی اسکوپوس، وب آو ساینس و گوگل اسکالر و نیز مصاحبه با 12 نفر خبره که به روش هدفمند انتخاب، پرداخته و داده ها با دو نوع کدگذاری باز و محوری و نرم افزار Maxqda تحلیل گردید. در میان نظریه ها، نظریه اقدام منطقی، نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه فعال سازی هنجار پرکاربردترین نطریه های رفتار زیست محیطی در محیط کار است. ابعاد رفتار زیست محیطی در محیط کار شامل حفاظت، اجتناب از آسیب، تبدیل کردن، تأثیرگذاری بر دیگران و ابتکار عمل می باشد و پیشایندهای رفتار زیست محیطی در محیط کار شامل ویژگی های شخصیتی، ویژگی های جمعیت شناختی، عوامل خارجی شامل مداخلات، دوره های آموزشی و کمپین های زیست محیطی، عوامل موقعیتی مرتبط با سازمان و حمایت رهبری و عوامل داخلی شامل عوامل شناختی، عوامل عاطفی، عوامل اجتماعی و عوامل انگیزشی می باشد. آموزش برای پایداری و طراحی کمپین های زیست محیطی جزء پرتکرارترین مفاهیم در مرور نظام مند مقالات و مصاحبه های خبرگان است، بنابراین سیاست گذاران و مدیران برنامه ریزی سازمان هاو مدیران برنامه ریزی سطح کلان کشور، می توانند سیاست های زیست محیطی در زمینه طراحی دوره های آموزشی و کمپین های زیست محیطی را برای شرکت ها در سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی می توانند توسعه دهند.
شناسایی چالش های انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران (مورد پژوهی: سازمان اداری- استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام اداری ایران، وظیفه انتخاب و انتصاب مدیران دولتی اهمیت زیادی دارد. افرادی که این مناصب محوری به آن ها سپرده می شود، قدرت شکل دادن و تأثیرگذاری بر جهت گیری مدیریت عمومی، اجرای سیاست ها را برعهده دارند. انتخاب مدیران دولتی مناسب، فقط یک رویه معمولی نیست و تصمیمی است که می تواند پیامدهای گسترده ای برای اثربخشی و موفقیت دستگاه اداری داشته باشد. تیمی که از مدیران توانا و شایسته تشکیل شده است، تحول و دگرگونی های مثبتی را در سیستم اداری به وجود می آورد و حکمرانی کارآمد را تقویت می کند. با انتخاب مدیران توانمند، سیستم اداری ایران می تواند به طور فعال به چالش ها رسیدگی و سیاست های مؤثری را پیاده سازی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با ۱۷ نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار، اعتبار یافته ها تأیید شد.
یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد. ۵۳ مضمون پایه استخراج شد که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخ گویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرایندی طبقه بندی شدند. مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی»، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شد.
نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری و چشم انداز پیچیده آن را نشان می دهد. مهم ترین این چالش ها، موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبود فرایندها برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارتقای شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، به کارگیری روش های ارزیابی پیشرفته، استفاده از ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، توجه به دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی و رفع کمبودهای سازمانی، توصیه هایی را برای انتخاب مدیران ارائه می دهد. با پرداختن به این چالش ها و اجرای اصلاحات سازمانی هدفمند، می توان ساختار گزینش مدیران در نظام اداری ایران را به سمت انتخاب هایی مسئولانه تر و کارآمدتر سوق داد. این امر در نهایت به ارتقای سطح پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی کلی نظام اداری در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل دادند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و سپس تجزیه و تحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار اعتبار یافته ها مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد و 53 مضمون پایه استخراج گردید که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخگویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرآیندی طبقه بندی و مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی» به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شدند. نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران را روشن می کند و چشم انداز پیچیده ای را آشکار می کند که با نفوذ سیاسی، روش های ارزیابی، پاسخگویی، شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای مشخص شده است. شناسایی 53 مضمون پایه بر مسائل فراگیر در این فرآیند تاکید می کند. مهمترین این چالش ها موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبودهای قابل توجه برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. این مطالعه از اصلاحات سازمانی حمایت می کند، به ویژه هدف قرار دادن شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، روش های ارزیابی پیشرفته، ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، در نظر گرفتن دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی، و اصلاح کمبودهای سازمانی برای تقویت پاسخگویی بیشتر در سیستم. با پرداختن مستقیم به این چالش ها، ساختار اداری می تواند به سمت انتخاب های مدیریتی مؤثرتر و مسئولانه تر تلاش کند و به بهبود کلی نظام اداری ایران کمک کند.
شاخص ها و مؤلفه های جانشین پروری در مدارس و مراکز آموزشی: رویکردی سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
88 - 112
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی کارآمد، شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. یکی از شاخص های حفظ، نگهداشت، توانمندسازی و توسعه یافتگی کارمندان در سازمان ها توجه به جانشین پروری افراد برای پست های آینده سازمان است. این مهم در سازمان های آموزشی با توجه به اهداف آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص-ها و مؤلفه های جانشین پروری مدیران در مدارس و مراکز آموزشی بود. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن سنتزپژوهی بود. حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (2023-2006) بود که از این میان تعداد 24 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه گردآوری شدند. با تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل کلیدی در 4 بعد، 11 عامل و 54 مقوله شامل بعد مدیریت جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون شایستگی محوری، مدیریت دانش، رهبری تحولی و خلاقانه، برنامه ریزی راهبردی)؛ بعد فرهنگ سازمانی (مشتمل بر مؤلفه-هایی چون تقویت فرهنگ همکاری و کار تیمی، تفویض اختیار، حفظ و نگهداشت نیروی انسانی مستعد)؛ بعد رویکردها و راهبردهای جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون رویکردهای مبتنی بر خودتوسعه ای و رویکردهای مبتنی بر یادگیری مشارکتی)؛ بعد پایش و ارزیابی (مشتمل بر مؤلفه هایی چون پایش برنامه ای و ارزیابی شایستگی های فردی) طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد برای طراحی الگوهای جانشین پروری باید علاوه بر مؤلفه های شخصی جانشین، فرهنگ سازمانی، توجه به رویکردهای مؤثر در آموزش، مدیریت مناسب در جانشین پروری و ارزیابی مناسب را در نظر گرفت.
طراحی مدل پیشایندهای مؤثر بر مدیریت سرمایه انسانی در ارتقای نظام اداری (مورد مطالعه: دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
165 - 199
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف طراحی مدل پیشایندهای مؤثر بر مدیریت سرمایه انسانی به منظور ارتقای نظام اداری در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است؛ روش پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی از روش داده بنیاد و در بخش کمی به صورت توصیفی پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل مدیران، معاونان،کارکنان و استادان آشنا به موضوع در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان می باشد که در بخش کیفی، 14 نفر به صورت هدفمند و در بخش کمی، تعداد 384 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس نتایج بخش کیفی تحقیق بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی براساس روش داده بنیاد و در قالب کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS-4 استفاده شد. براساس یافته های تحقیق در بخش کیفی در مجموع تعداد 81 کد باز، 17 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی شرایط علّی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، پدیده محوری (مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری)، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند و در بخش کمی نیز اثر پیشایندها بر مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از تأثیر مثبت شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر به ترتیب با ضرایب مسیر 426/0، 308/0 و 343/0 بر مدیریت سرمایه انسانی در ارتقای نظام اداری بود. همچنین تأثیر مثبت مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری بر راهبردها با ضریب 310/0 و تأثیر مثبت راهبردها بر پیامدهای مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری با ضریب 612/0 مورد تأیید قرار گرفت.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
48 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساسات در درون سازمان ها هستند و نمی توان آن ها را از محیط کاری جدا دانست و توجه به مدیریت احساسات حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق از لحاظ هدف اکتشافی و رویکرد کیفی می باشد. جهت گردآوری دادهها و شناسایی عوامل از روش تحلیلمحتوا و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گزینشی تا حصول به اشباع نظری استفاده گردید. از تکنیک دلفی فازی برای غربالگری عوامل، و برای مدلسازی و سطح بندی عوامل شناسایی شده، مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت احساسات شامل عوامل زمینه ای، عوامل شناختی- اجتماعی، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری می باشند. در سطح بندی عوامل مشخص شد که عوامل زمینه ای در سطح سوم و تاثیرگذارترین عامل در مدیریت احساسات می باشد.
نتیجه گیری: برای تقویت و ارتقای مدیریت احساسات در دانشگاه ها، عواملی که بر این مهم تاثیرگذارند، باید مورد توجه مدیران قرار بگیرند. عوامل زمینه ای در درجه اول، و عوامل ساختاری و عوامل شناختی- اجتماعی در درجه دوم از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت مسیر شغلی، طی سال های اخیر، یکی از مفاهیم پُرتوجه در مطالعات منابع انسانی بوده است. سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروهای انسانی خود را حفظ کنند و ضریب ترک مشاغل را در کمترین سطح نگاه دارند، ناگزیرند تا بسترهای لازم را برای توسعه و پیشرفت منابع انسانی، به ویژه برای نیروهای کارآمد و متخصص فراهم آورند؛ از این رو درصدد برآمدند تا درک و بینش خود را در زمینه موفقیت مسیر شغلی توسعه دهند و مدل پویا و منعطفی را برای آن طراحی کنند. هدف این پژوهش، طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی است.
روش: این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب به اجرا درآمده است. بدین منظور، مقاله های منتشرشده در زمینه موفقیت مسیر شغلی در پایگاه های نشریه های جهانی، در بازه زمانی تعیین شده بررسی شد. برمبنای اصول روش فراترکیب و معیارهای مطرح شده در آن، مقاله ها وارد فرایند تحلیل فراترکیب شدند. برای تحلیل مقاله های منتخب نیز از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد.
یافته ها: این پژوهش با تکیه بر روش فراترکیب و بررسی ۷۱ مقاله منتخب، یک الگوی پارادایمی در زمینه موفقیت مسیر شغلی ارائه داده است. نتیجه این بررسی، شامل ۵۳ مقوله فرعی، ۱۷ مقوله اصلی و ۴ مقوله کلی بود که در قالب یک الگوی نظری ارائه شد. مقوله های کلی به دست آمده عبارت اند از: بهبود مستمر موقعیت های عینی؛ نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی؛ سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیر شغلی؛ ارزیابی موفقیت مسیر شغلی. یافته ها بیانگر این جهت گیری مدیریتی است که می بایست موفقیت مسیر شغلی گام به گام باشد و همچنین لازم است که ارزیابی موفقیت مسیر شغلی، از دو جنبه کارکنان و مدیران به طورمشترک و ارزیابی موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی، از سوی کارکنان و ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت مسیر شغلی از سوی مدیران صورت گیرد.
نتیجه گیری: می توان گفت که در طراحی مدل های موفقیت مسیر شغلی، بایستی به هم سویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه کرد. سازمان های دولتی می بایست در تدوین برنامه های مسیر شغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.
شناسایی و تبیین رفتارهای سیاسی کارکنان آموزش و پرورش: مطالعه ای آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
361 - 377
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای سیاسی جزء جدایی ناپذیر رفتار افراد در سازمان ها است. در این زمینه سازمان آموزش وپرورش نیز از این امر مستثنی نیست و چنین رفتارهایی نتایج منفی برای سازمان به همراه دارد.
هدف: این پژوهش به دنبال شناسایی و تبیین رفتارهای سیاسی کارکنان آموزش وپرورش است.
روش: پژوهش پیش رو آمیخته و شیوه گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. ابتدا به شیوه هدفمند با 15 نفر از کارکنان اداری آموزش وپرورش شهر سمنان دارای سابقه شغلی بیشتر از پنج سال مصاحبه انجام شد. سپس با مضامین استخراج شده پرسشنامه ای تهیه و میان 220 نفر کارمند اداری و معلم مقطع متوسطه دوم آموزش وپرورش به روش تصادفی توزیع شد.
یافته ها: مضامین اصلی مدیریت تصویرپردازی دیگران، دست اندازهای سازمانی، سلیقه محوری، ائتلاف محوری، رنگ باختن شایستگی، رفتارهای فرصت طلبانه، و تظاهر سلطه شناسایی شدند. بیشترین و کمترین فراوانی مربوط به مدیریت تصویرپردازی دیگران و دست اندازهای سازمانی بود.
نتیجه: کارکنان اعمالی که منجر به تسخیر اذهان یا تصویرپردازی مثبت در سازمان می شود بیشتر استفاده می کنند و اعمالی که منجر به سوء استفاده از قانون، ایجاد تشنج سازمانی، نابینایی هدفمند، و کاهش راندمان می شود کمتر استفاده می کنند.
سخن سردبیر: اعتماد عمومی به فرایند کشورداری: تحلیل نقش حکمرانی، اداره امور عمومی و امور عملیاتی اجرای دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد عمومی به فرایند کشورداری بن سازه مقبولیت و کارآمدی دولت ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. این نوشته با تحلیل نقش سه رکن اصلی کشورداری یعنی حکمرانی، مدیریت دولتی و امور عملیاتی اجرایی، به واکاوی عوامل مؤثر بر اعتماد یا بی اعتمادی شهروندان می پردازد. نویسنده با بهره گیری از دیدگاه های هفت رشته علوم اجتماعی (مدیریت، مدیریت دولتی، علوم سیاسی، جامعه شناسی، اقتصاد، روان شناسی و حقوق) نشان می دهد که کیفیت حکمرانی، شفافیت، پاسخ گویی، کارایی خدمات عمومی و ادراک عدالت از عوامل کلیدی در شکل گیری اعتماد عمومی هستند. ناکارآمدی در هر یک از این ارکان می تواند به بی اعتمادی منجر شود که پیامدهایی چون کاهش مشارکت مدنی، نافرمانی اجتماعی و بی ثباتی سیاسی را به دنبال دارد. در نهایت، راهبردهایی نظیر تقویت پاسخ گویی عمومی، شفافیت، مشارکت شهروندان و ترویج فرهنگ اعتمادپذیری برای بازسازی اعتماد پیشنهاد می شود. این رویکرد چندبعدی، اعتماد را فراتر از عملکرد صرف، به انصاف و تعامل دولت با مردم پیوند می زند.
مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی چهره جدیدی از مدیریت منابع انسانی، با عنوان مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک است که به نظر می رسد با ویژگی های محیط کنونی سازمان ها تناسب بیشتری داشته باشد. مسائلی مانند تنوع نیروی کار، تعارض های بین فردی و گروهی، نزاع بر سر منافع، ارزش های نسلی متفاوت نیروی کار، حضور افراد بدقلق در سازمان ها و مواردی از این قبیل، در کنار این واقعیت که محیط سازمان ها بیش از آن که یک محیط عقلایی باشد نوعی محیط سیاسی و آکنده از رفتارهای سیاسی است، لزوم مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی را به عنوان نوعی کارویژهِ دیپلماتیک دوچندان کرده است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف بنیادی است. مشارکت کنندگان پژوهش تعداد 25 نفر از مدیران و متخصصان منابع انسانی است که تجربه زیسته ای پیرامون مسئله پژوهش داشتند. آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده به روش تحلیل مضمون کدگذاری شدند. روایی و پایایی مصاحبه ها به کمک معیارهای گوبا و ولینکن و شیوه بازآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که «نفوذ بین کارکنان با برقراری روابط مثبت» و «رصد کارکنان در کنار حفظ کرامت انسانی آن ها» در قلب و جوهره مفهوم مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک قرار دارد و راهبردهایی برای تزریق دیپلماسی در تمامی ابعاد و کارویژه های مدیریت منابع انسانی قابل تصور است. مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک رویکردی از مدیریت کارکنان سازمان است که با پیش فرض قراردادن سازمان ها به مثابه سیستم های اجتماعی-سیاسی و آمیخته با ذی نفعان مختلف، جاری سازی کارویژه های منابع انسانی و ایفای نقش های آن را با کاربست و توسعه مهارت های دیپلماتیک انجام می دهد.
تاثیرادراک از فروتنی رهبر بر تعهدسازمانی : تبیین نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و نقش تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه کم شدن تعهد و وفاداری کارکنان ازجمله چالش های سازمانها محسوب می شود.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان و نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان در ادارات مالیات و دارائی استان مازندران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی،از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش،کارکنان ادارات مالیات و دارائی استان مازندران به تعداد 923 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران تعداد 271 نفربه عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد فروتنی رهبر کارناوال وهمکاران (2019)،تعهد سازمانی پورتر و همکاران(1979)،اعتماد عاطفی درک شده یانگ و موسهلدر(2010)، رقابت پذیری پیروان رایکمن و همکاران (2011)و با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان کارکنان سازمان مذکور جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تجزیه و تحلیل مدل رگرسیونی در نرم افزار پی ال اس نشان داد که فرضیات اول تا سوم تایید و فرضیه چهارم رد شده است و بدین ترتیب نتیجه حاصله نشان میدهد ادراک از فروتنی رهبر برتعهد سازمانی و اعتماد عاطفی درک شده کارکنان تاثیرگذار است.همچنین ادراک کارکنان از اعتماد عاطفی بر تعهد سازمانی آنان تاثیرگذار است اما رقابت پذیری پیروان تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان را تعدیل نمی کند.در پایان نیز پیشنهاداتی مبنی بر ایجاد فرهنگ کار تیمی، به اشتراک گذاشتن خواسته ها و انتظاراتشان با کارمندان، ارائه مهارت های ارتباطی به کارکنان از طریق آموزش و ... ارائه گردید.
طراحی مدل رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
171 - 208
حوزههای تخصصی:
بهبود روابط بین رهبر و پیرو، می تواند تأثیر مستقیمی بر بهتر انجام شدن امور داشته باشد که این طراحی و بازنگری مجدد بدون به کارگیری رهبری فروتنانه، ممکن نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به الگوی رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی بود. بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده است که: « مؤلفه های رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی کدام است؟». برای این منظور از روش تحقیق کیفی، به شیوه نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. مصاحبه های عمقی با متخصصین مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی که در زمینه فرایند موردمطالعه، صاحب اثر و تجربه بودند، انجام شد که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استراس و کوربین و با کاربرد نرم افزار MAXQDA استفاده شد. تحلیل مصاحبه ها و همچنین اسناد و مطالعات مرتبط، به شکل گیری نظریه منجر شد. الگوی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، عوامل علی موجد رهبری فروتنانه؛ تعهد دینی، عاطفه مثبت، هوش اخلاقی، هوش هیجانی، تعهدسازمانی و تشویق به مشارکت است و ویژگی شخصیتی رهبر، حمایت مدیریت ارشد، ویژگی شخصیتی پیروان، ویژگی فردی، فرهنگ سازمانی و ارزش های فرهنگی به عنوان عامل های محیطی بر مطلوبیت ایجاد رهبری فروتنانه مؤثر است که چنانچه امور فوق مسیر تحقق را امکان پذیر نماید، راهبردهای غنی سازی مسیرهای ارتباطی، آگاه سازی درراستای ادراک فروتنی، بازطراحی چشم انداز سازمان مبتنی بر رویکرد فروتنانه، توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی شناختی، توانمندسازی روان شناختی، امنیت روانی و پویایی گروهی را پیش می گیرد که در نتیجه آنها، مدل رهبری فروتنانه ایجاد می شود.
الگوی مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات بانک های خصوصی کشور با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
121 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها بر این امر واقف هستند که برای موفقیت در زنجیره تامین خدمات، نقش مدیریت عملکرد بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات بانک های خصوصی کشور با رویکرد پویا شناسی سیستم ها می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش، ابتدا در بخش کیفی برای طراحی مدل از روش داده بنیاد استفاده شد و مصاحبه ای از 12 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع تا اشباع نظری انجام شد. سپس برای طراحی الگوی پویایی سیستم از نرم افزارVensim استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل از پویاشناسی سیستم ها نشان داد چهار سناریو در حوزه عوامل علی، مداخله گر، بسترها و راهبردها برای تحلیل مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات در بانک های خصوصی کشور وجود دارد.
نتیجه گیری: استفاده از مدل های پویایی شناسی سیستم ها می تواند به تحلیل بهتر و شفاف تر تعامل بین اجزای زنجیره تأمین خدمات کمک کند. در صورت بررسی و تقویت هر کدام از سناریوها، در مدیریت عملکرد در زنجیره تأمین خدمات بهبود حاصل می شود.
بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
72 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:. طبق مطالعات، بقای سازمان های امروزی نه تنها به افزایش بهره وری ، بلکه به تحول دیجیتال بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک انجام شد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوا می باشد و از 14 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری مصاحبه عمیق به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اطلسTI.8 طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری و نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بر چگونگی صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی دلالت دارد. به ترتیب صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی در رتبه اول تا سوم قرار گرفتند. نتیجه گیری: برای ارتقای صلاحیت های دیجیتالی در بانک ها، مدیران بایستی بر مولفه های آن به ترتیب اولویت تاکید داشته باشند.
اعتبارسنجی الگوی مفهومی رهبری شورانگیز ویژه شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
22 - 45
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری شورانگیز، یک سبک رهبری است که پیروان را الهام می بخشد و توانمند می کند. هدف پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مولفه های الگوی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان می باشد.
روش بررسی: این پژوهش به روش ترکیبی انجام شد و از مصاحبه های عمیق با 17 نفر از متخصصان در حوزه موضوع در سطح کشورتا اشباع نظری بود. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی تایید شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در نرم افزاراطلس تی ای 8، انجام گرفت. در بخش کمی از تحلیل عامل تاییدی استفاده شد.
یافته ها: الگوی مفهومی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان مشتمل بر عوامل عوامل علی، پدیده محوری، مداخله گر، بسترها، راهبردها و پیامدها طراحی شد. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که داده ها درست اندازه گیری شده اند.
نتیجه گیری: برای ارتقای سبک رهبری شورانگیز در سازمان های دانش بنیان، توجه به عوامل علی، عومل مداخله گر و بسترها توسط مدیران بسیار حائز اهمیت است، زیرا این سه مقوله سبب ارتقای پدیده محوری که همان رهبری شورانگیز است، می شود.
شناسایی مؤلفه های تجربه دیجیتال کارکان و ارائه الگوی حاصل از آن ها در شهرداری شهرستان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
159 - 196
حوزههای تخصصی:
کارکنان مهم ترین و باارزش ترین سرمایه هر سازمانی هستند. تجربه کارمند بر نگرش و رفتار کارکنان تاثیر می گذارد؛ مبرهن است که تجربه کارمندی عالی افراد، تاثیر به سزایی در موفقیت سازمان آن ها دارد. با ظهور تحول دیجیتال، تجربه کارمند نیز دچار تحول گردیده و تجربه دیجیتال کارمند پا به عرصه حضور نهاده-است. اهمیت چشم گیر تجربه دیجیتال کارمند بر عملکرد کلی افراد و در نتیجه سرنوشت سازمان، ضرورت شناسایی مولفه های شکل دهنده تجربه دیجیتال کارمند را ایجاد کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی این مولفه ها و با روش کیفی دومرحله ای انجام شده است. در مرحله نخست، با استفاده از تحلیل مضمون پژوهش های انتخابی در زمینه موضوع موردمطالعه، مضامین اصلی و فرعی شناسایی شدند و الگوی اولیه ارائه گردید. سپس برای تایید و نیز اصلاح و تکمیل مولفه های شناسایی شده، مصاحبه با 12 خبره در حوزه تحول دیجیتال و منابع انسانی شهرداری استان سمنان که با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی برگزیده شدند، انجام پذیرفت. در بخش مصاحبه ها، از روش کیفی پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. یافته های پژوهش شامل شناسایی 8 مضمون اصلی و 86 مضمون فرعی در زمینه تجربه دیجیتال کارمند است.
طراحی الگوی رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی به روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر جوامع، سلامت در سازمان رو به رشد است. افرادی که در شرایط پراسترس کار می کنند، مانند کارکنان شرکت های صنعتی و خدماتی، درمعرض خطر هستند. رهبری سلامت محور یک راهبرد منحصر به فرد است که با تغییر محیط فیزیکی و فضایی که کارکنان در آن مشغول به کار هستند، همراه خواهد بود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مدل رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی قیاسی بود که ازنظر هدف، کاربردی و درزمره تحقیقات متوالی اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه و همچنین مدیران ارشد و میانی شرکت های صنعتی بودند که از این تعداد 27 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بود. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و کدگذاری و نتایج کمی با روش ISM تحلیل شد. در بخش کیفی پس از انجام مطالعه و بررسی دقیق و عمیق مصاحبه ها و همچنین اطلاعات و داده های به دست آمده، نخست تک تک مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد و استخراج کدهای اولیه صورت گرفت. سپس مفهوم ها و مقوله ها ساخته شدند. یافته های این بخش نشان داد مقوله های اصلی مدل رهبری سلامت حور شامل، زمینه های رهبری سلامت محور، تقویت کننده های رهبری سلامت محور، ابعاد رهبری سلامت محور و پیامدهای رهبری سلامت محور هستند. درادامه و در بخش کمی پژوهش، با کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سازی مفهومی انجام شد. رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی پیامدهای مثبتی دارد که می توان گفت به دلیل این نتایج، رهبری سلامت محور برای شرکت ها بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
هوش مصنوعی درمقابل روش های هدایت انسانی در ارزیابی استخدام منابع انسانی: فراترکیب مزایا و معایب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
214 - 191
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین ها برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها همواره یک چالش اساسی بوده است. امروزه با افزایش دانش ما از پیچیدگی های عملکرد انسان ها، ارزیابی آن ها دشوارتر از گذشته شده است. در این میان با پیشرفت و فراگیرشدن هوش مصنوعی، ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی افزایش روزافزون دارد؛ اما مانند هر فرآیند نوظهوری، مزایا و معایب آن واضح نیست. تحقیقات مختلف، با نگاه های مختلف این موضوع را دنبال کرده اند؛ اما هدف این پژوهش فراترکیبی بر مزایا و معایب استفاده از هوش مصنوعی درمقایسه با دیگر روش های هدایت انسانی در ارزیابی برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها است. با روش فراترکیب به تحلیل نظام مند یافته های پژوهشی پیشین پرداخته شد. پرکاربردترین روش های ارزیابی به ترتیب قضاوت مدیریت، استخدام سنتی، فناوری های آنلاین، تصویر کارفرما و اطلاعات جمعیت شناختی شناسایی شد. مهمترین معایب این روش ها به ترتیب، عدم طراحی درست، نابرابری و تبعیض و مزایای آن کاهش حجم کار، فرصت های شغلی و جذب بهترین ها شناسایی شد. درمقابل، بکارگیری هوش مصنوعی در ارزیابی منابع انسانی دارای چالش های عدم پذیرش، تصمیم گیری فناوری محور و امنیت اطلاعات و مزایای بهبود تصمیم گیری، بهبود در فرایند استخدام و کاهش زمان و هزینه است.