فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی کاربردی که به دنبال شناسایی اجزای شبکه ارزش پایدار در بخش توزیع فرآورده های نفتی بوده و همچنین توسعه یک نظریه ی اساسی مفید برای متخصصین و دانشگاهیان بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و یک پژوهش اکتشافی است. همچنین از روش داده بنیاد استفاده شد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها، با 15 نفر از خبرگان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مصاحبه عمیق انجام شد. ابتدا، نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود و سپس برای رسیدن به اشباع نظری، از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. از داده های به دست آمده، مدل پژوهش صورت بندی شد و درنهایت مدل پارادایمی در قالب شش مقوله اصلی، 34 مقوله فرعی و 218 مشخصه طبقه بندی شد. در این تحقیق به شکل جامعی ابعاد و اجزای مؤثر بر شبکه ارزش پایدار در قالب یک ساختار منسجم تبیین و فرایندهای مدیریتی موردنیاز تعریف شد.
بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (مورد مطالعه: شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
| سال شانزدهم | شماره 61 | تابستان 1403 | صفحات 219 تا 244 |
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (موردمطالعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و از نوع آمیخته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی را خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شرکت تشکیل می دهند. تعداد خبرگان 22 نفر که به روش غیراحتمالی قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 725 نفر شناسایی و از این تعداد یک نمونه 251 نفری به روش تصادفی ساده انتخاب شد. در مرحله کیفی براساس مصاحبه های انجام شده و تحلیل متون با استفاده از تکنیک های کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های متغیرهای تحقیق شناسایی شدند و سپس با استفاده از آزمون دلفی فازی، عوامل شناسایی شده ارزیابی و ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا تعیین شد. در مرحله کمی نیز داده های خام بدست آمده از نمونه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مناسب و نرم افزار Smart PLS 3.2.9 و SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آزمون مدل معادلات ساختاری جهت تبیین و بررسی الگوی ارائه شده انجام شد. نتایج آن نشان داد که مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا رابطه مثبت و معناداری دارد و تمامی ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا دارای رابطه معناداری با متغیر اصلی خود هستند و با توجه به تأیید شاخص های برازش مدل، الگوی نهایی پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی استانداری چهارمحال وبختیاری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
193 - 209
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح کیفیت عملکرد و رسیدن به اهداف و سیاست های سازمان هنگامی تحقق می یابد که نظام ارزیابی مؤثری با شاخص های مناسب وجود داشته باشد. با وجود اینکه در سال های اخیر اقداماتی در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته، همچنان سازمان ها از نحوه اجرای ارزیابی عملکرد و نتایج و بازخوردهای آن رضایت ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری بود. پژوهش فعلی بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، متشکل از 36 نفر از خبرگان، شامل 34 نفر از کارشناسان و محققان و مدیران خبره در زمینه ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری و 2 نفر از استادان دانشگاه، بود. برای گردآوری شاخص ها از روش میدانی و کتابخانه ای و مصاحبه باز با خبرگان استفاده شد و 30 شاخص فرعی در قالب 8 بعد اصلی به دست آمد. برای اولویت بندی شاخص ها پرسشنامه ای طراحی و با روش دلفی فازی غربالگری انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد اصلی «نظام بهبود و اصلاح عملکرد ضعیف»، «عدم صرف منابع و امکانات برای ارزیابی عملکرد»، «اجرای نادرست و نامناسب ارزیابی عملکرد»، و «ضعف مدیریتی در زمینه ارزیابی عملکرد» به ترتیب دارای بالاترین اولویت در میان ابعاد مسائل و مشکلات ارزیابی عملکرد هستند. در پایان راهکارهایی برای کاهش این مسائل ارائه شد.
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
هوش مصنوعی و فرایندهای منابع انسانی دیجیتال: کاربردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی (AI) در مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتالی را ایجاد کرده و توجه متخصصان و مدیران منابع انسانی را به خود جلب کرده است. با وجود این، در اغلب تحقیقات مربوط به برنامه های هوش مصنوعی و چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، شکافی وجود دارد. هدف این مطالعه، شناسایی کاربردها و چالش های هوش مصنوعی در دیجیتالی کردن فرایندهای منابع انسانی در شرکت هاست.
روش: برای دستیابی به این هدف با مرور ادبیات نظری، بینش هایی از ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان متخصص در فرایندهای منابع انسانی دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی جمع آوری شد. داده های کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی شدند.
یافته ها: با استفاده از تحلیل مضمون، کاربردهای هوش مصنوعی در دو بُعد «نقش های بنیادی و پشتیبانی» و نُه مؤلفه طراحی شغل، کارمندیابی و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش، نگهداشت، حقوق و دستمزد، بهبود عملیات، تصمیم گیری و اقدامات انضباطی شناسایی شد. علاوه براین، چالش های مرتبط با کارکنان، ارتباط، فناوری و داده، سازمانی و فرایندی و کیفیت اطلاعات شناسایی و در دو دسته «چالش های انسان مبنا و سیستم مبنا» دسته بندی شد.
نتیجه گیری: ادغام هوش مصنوعی در فرایندهای منابع انسانی، به افزایش دقت، تجزیه وتحلیل داده ها، ساده سازی، خودکارسازی و شخصی سازی فرایندها و در نهایت، صرفه جویی در زمان و بهبود کیفیت عملیات منابع انسانی منجر می شود؛ اما اجرای این فناوری با چالش ها و محدودیت هایی همراه است.
آنچه «نظریه انداختن در کاسه دیگری» در فرایند کشورداری بر سر جامعه می آورد: فهم تبعات و راهبردهای همآوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده «مسئولیت نپذیری و پاسخگویی گریزی» یا «انداختن تو کاسه دیگران» می تواند ساحت های مختلف حیات جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. بی تردید وقتی در کشوری متولیان امر حکمرانی، مدیریت و مجریان امور جامعه در قلمرو مسئولیتی خود بهنگام تصمیم های لازم را به صورت بهنگام و با کیفیت لازم اتخاذ نمی کنند، مسائل مهم کشور در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و همین طور بین الملل حل نمی شود و برروی هم تلنبار خواهند شد. هدف غایی این نوشته، واکاوی آثار بلند مدت این پدیده بر جنبه های مختلف جامعه و ارائه راهکارهایی برای کاهش این رفتار ناصواب در فرایند کشورداری است. در پایان رهنمودهایی برای جهت گیری های پژوهشی آتی در این زمینه ارائه خواهد شد.
ارائه مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (با استفاده از تکنیک کیفی تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مدیران جهت اداره ی سازمان ها به پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت نیازمندند. روش های کنونی مدیریت سازمان ها اثربخشی خود را از دست داده اند. رهبری تعالی گرا پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت می باشد که به عنوان یک اکسیر شفابخش به مدیران سازمان ها گوشزد می کند که جهت رشد و توسعه باید به سوی ایجاد یک سازمان متعالی گام بردارند؛ سبک رهبری تعالی گرا، گونه ای منحصر به فرد از رهبری استراتژیک می باشدکه به رهبری بر خود ، رهبری بر دیگران و رهبری بر سازمان می پردازد. رهبری بر خود یک حوزه به تازگی ظهور یافته در ادبیات رهبری است، درحالی که رهبری بر دیگران، تمرکز غالب پژوهش های رهبری بوده است. رهبری بر سازمان نیز پدیده ای نو می باشد و به رهبری عناصر غیرانسانی اشاره دارد. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود؛ مشارکت کنندگان پژوهش جهت مصاحبه 14 تن از خبرگان بودند؛ روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله ی برفی و مبنای تعیین حجم نمونه اشباع نظری بود. روش تحقیق حاضر نیز از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی بود. بر اساس فلسفه ی روش تحقیق ، پژوهش حاضر در زمره ی پارادایم تفسیری قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بود؛ به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 72 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه ی مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 3 مضمون فراگیر الف - رهبری در خود، ب- رهبری بر دیگران و پ- رهبری بر سازمان قرار گرفتند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به دانشگاه های علوم پزشکی کشور جهت بهبود رهبری تعالی گرا ارائه گردید.
تأثیر عوامل کیفیت محیط داخلی بر سلامت رفتار کارکنان در فضاهای اداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
92 - 115
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکنان اداری بیش از نیمی از روز را در فضاهای اداری به سر می برند و داشتن محیطی سالم از دو جنبه فیزیکی و روانی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل کیفیت محیط داخلی بر سلامت رفتار کارکنان در فضاهای اداری می باشد. روش تحقیق: این پژوهش با رویکرد آمیخته انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان حوزه مهندسی معماری و مهندسی بهداشت حرفه ای بودند و در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان اداری شاغل در مناطق 7 و 8 شهرداری شهرستان کرج بودند که براساس فرمول کوکران تعداد 244 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. اطلاعات گردآوری شده از طریق نرم افزار spss با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل نهایی به وسیله نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشخصه های محیطی و سلامت کارکنان رابطه مستقیم وجود دارد و نادیده گرفتن عوامل آسایش محیطی در محیط کار سبب تأثیر منفی بر سلامت رفتار کارکنان می گردد. نتیجه گیری: این مطالعه به ارزش هایی در زندگی کاری کارکنان دست یافت، به گونه ای که توجه به کیفیت محیط کاری برسلامت رفتار، شکوفایی و نیک زیستی کارکنان اثر گذار بوده و توانمندسازی منابع انسانی و بهبود عملکرد را در محیط های اداری را به دنبال خواهد داشت.
طراحی مدل رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
171 - 208
حوزههای تخصصی:
بهبود روابط بین رهبر و پیرو، می تواند تأثیر مستقیمی بر بهتر انجام شدن امور داشته باشد که این طراحی و بازنگری مجدد بدون به کارگیری رهبری فروتنانه، ممکن نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به الگوی رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی بود. بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده است که: « مؤلفه های رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی کدام است؟». برای این منظور از روش تحقیق کیفی، به شیوه نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. مصاحبه های عمقی با متخصصین مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی که در زمینه فرایند موردمطالعه، صاحب اثر و تجربه بودند، انجام شد که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استراس و کوربین و با کاربرد نرم افزار MAXQDA استفاده شد. تحلیل مصاحبه ها و همچنین اسناد و مطالعات مرتبط، به شکل گیری نظریه منجر شد. الگوی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، عوامل علی موجد رهبری فروتنانه؛ تعهد دینی، عاطفه مثبت، هوش اخلاقی، هوش هیجانی، تعهدسازمانی و تشویق به مشارکت است و ویژگی شخصیتی رهبر، حمایت مدیریت ارشد، ویژگی شخصیتی پیروان، ویژگی فردی، فرهنگ سازمانی و ارزش های فرهنگی به عنوان عامل های محیطی بر مطلوبیت ایجاد رهبری فروتنانه مؤثر است که چنانچه امور فوق مسیر تحقق را امکان پذیر نماید، راهبردهای غنی سازی مسیرهای ارتباطی، آگاه سازی درراستای ادراک فروتنی، بازطراحی چشم انداز سازمان مبتنی بر رویکرد فروتنانه، توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی شناختی، توانمندسازی روان شناختی، امنیت روانی و پویایی گروهی را پیش می گیرد که در نتیجه آنها، مدل رهبری فروتنانه ایجاد می شود.
تحلیل پیامدهای رفتاری کاربست مدیریت الگوریتمی در کسب وکارهای پلتفرمی (موردمطالعه: تاکسی های اینترنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری و کاربردهای وسیع آن باعث ایجاد گونه جدیدی از کسب و کارها با عنوان کسب و کارهای پلتفرمی شده است. الگوریتم ها ابزار پلتفرم ها برای مدیریت امور هستند و کار را برای صاحبان این مشاغل آسان می کنند، ازسوی دیگر، کاربرد الگوریتم ها با خود پیامدهایی را به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی کارکردهای مدیریت الگوریتمی و تحلیل پیامدهای رفتاری آن بر رانندگان تاکسی های اینترنتی در ایران است. جامعه پژوهش، شامل رانندگان تاکسی های اینترنتی در ایران بوده و نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شد. این پژوهش به لحاظ نوع هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی و شیوه توصیفی بود. به منظور جمع آوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل یافته ها در دو بخش کارکردهای مدیریت الگوریتمی و پیامدهای آن حاوی 189 کد برای کارکردها و 136 کد برای پیامدهای رفتاری بود. در ادامه 9 مضمون در بخش کارکردها (جذب آسان، کارمندیابی چندکاناله، طراحی شغل انگیزشی، ارزیابی عملکرد سیستمی- نگرشی (ادراکی)، آموزش دیجیتال، جبران خدمات عملکردمحور، مدیریت انعطاف پذیر جبران خدمات، روابط کار نظام مند و نگهداشت مشروط) و 11 مضمون فرعی در بخش پیامدها که خود مشتمل بر دو مضمون اصلی احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند بودند، شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که مدیریت منابع انسانی الگوریتمی از یک سو پیامدهای مثبت و ازسوی دیگر پیامدهای منفی دارد که به طور عمده پیامدهای منفی این مفهوم مغفول مانده است.
بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک: رویکرد نوین در آموزش منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (140 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 22 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک در چهار کد منتخب و 12 محور، فرهنگ یادگیری مبتنی بر وب (فناورانه) (سواد رسانه ای، تعاملات شبکه ای، اخلاق فناورانه)، طراحی آموزشی مبتنی بر موک (مشتمل بر نیازسنجی، تعریف رویکردهای آموزشی (دسترسی) موک، محتوا و منابع)، مدیریت مبتنی بر وب فرانید ضمن خدمت (مشتمل بر مدیریت سامانه های یادگیری، نظارت و ارزیابی، بسترسازی مدیریت دانش )؛ پشتیبانی و به روزآوری (پشتیبانی نرم افزاری، پشتیبانی سخت افزاری) مورد سازمان دهی قرار گرفت. لذا با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
پیام نسل زِد به مدیران: انتظارات ما از محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حضور نسل زِد در بازار کار، نوعی تغییر پارادایم در مدیریت و رهبری سازمانی را به ایجاد خواهد کرد؛ از این رو، شناخت انتظارات این نسل برای مدیریت اثربخش اعضای این نسل ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بازشناسی و یکپارچه سازی انتظارات نسل زِد از محیط کار اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر بر بنیان پارادایم تفسیری استوار است و از روش مرور نظام مند ادبیات، به عنوان راهبرد پژوهش استفاده کرده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، مقاله هایی بودند که طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴، در پایگاه های علمی معتبر بین المللی منتشر شدند. مقاله های گردآوری شده، بر اساس معیارهای پذیرش به فرایند مرور نظام مند وارد شدند و پس از ارزیابی کیفیت مقاله ها، مطابق با شاخص های کیو و اچ ایندکس نشریه ها، ۴۳ مقاله با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شد.یافته ها: پس از تکمیل فرایند کدگذاری، ۱۳۷ مضمون پایه مرتبط با انتظارات شناسایی شده، در قالب ۲۷ مضمون سازمان دهنده و در نهایت ۹ مضمون فراگیر تلفیق و دسته بندی شدند که عبارت اند از: انتظارات مربوط به ماهیت و شرایط کاری (شغل جذاب و شرایط کاری منعطف و دورکار)، محیط کاری مورد انتظار (انتظارات از محیط کاری فیزیکی، روانی، اجتماعی و انسان مدارانه)، شرایط استخدامی مورد انتظار (ترجیح برند کارفرمایی و شفافیت در استخدام)، آموزش و توسعه مورد انتظار (انتظارات مربوط به محتوا و روش های آموزشی و توسعه حرفه ای)، مدیریت عملکرد مورد انتظار (آگاهی از اهداف و برنامه ها، دریافت بازخور مؤثر و منصفانه بودن مدیریت عملکرد)، ترجیحات انگیزشی (ترجیح انگیزه های درون فردی و اجتماعی)، جبران خدمات مورد انتظار (انتظارات از حقوق و دستمزد، مزایا و پاداش)، مدیریت و رهبری مورد انتظار (سبک ها و شایستگی ها، رفتارها و روابط مورد انتظار از رهبران) و انتظارات فرهنگی و اجتماعی (تعاملات فناوری محور، فرهنگ پویا و مشارکتی، توجه به زندگی و خانواده).نتیجه گیری: این پژوهش با بازشناسی، تلفیق و یکپارچه سازی انتظارات نسل زِد از محیط کار، دانش کمابیش جامع و ارزشمندی را ارائه داده که فراتر از مطالعات مجزا و موردی انجام شده در این زمینه است. توجه سازمان ها و مدیران به این انتظارات، می تواند زمینه ساز تعامل اثربخش با این نسل در محیط های کاری امروزی باشد.
شاخص ها و مؤلفه های جانشین پروری در مدارس و مراکز آموزشی: رویکردی سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
88 - 112
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی کارآمد، شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. یکی از شاخص های حفظ، نگهداشت، توانمندسازی و توسعه یافتگی کارمندان در سازمان ها توجه به جانشین پروری افراد برای پست های آینده سازمان است. این مهم در سازمان های آموزشی با توجه به اهداف آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص-ها و مؤلفه های جانشین پروری مدیران در مدارس و مراکز آموزشی بود. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن سنتزپژوهی بود. حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (2023-2006) بود که از این میان تعداد 24 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه گردآوری شدند. با تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل کلیدی در 4 بعد، 11 عامل و 54 مقوله شامل بعد مدیریت جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون شایستگی محوری، مدیریت دانش، رهبری تحولی و خلاقانه، برنامه ریزی راهبردی)؛ بعد فرهنگ سازمانی (مشتمل بر مؤلفه-هایی چون تقویت فرهنگ همکاری و کار تیمی، تفویض اختیار، حفظ و نگهداشت نیروی انسانی مستعد)؛ بعد رویکردها و راهبردهای جانشین پروری (مشتمل بر مؤلفه هایی چون رویکردهای مبتنی بر خودتوسعه ای و رویکردهای مبتنی بر یادگیری مشارکتی)؛ بعد پایش و ارزیابی (مشتمل بر مؤلفه هایی چون پایش برنامه ای و ارزیابی شایستگی های فردی) طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد برای طراحی الگوهای جانشین پروری باید علاوه بر مؤلفه های شخصی جانشین، فرهنگ سازمانی، توجه به رویکردهای مؤثر در آموزش، مدیریت مناسب در جانشین پروری و ارزیابی مناسب را در نظر گرفت.
شناسایی عوامل تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی، ماندگاری و بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی استان کرمان و ارائه الگوی آن با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
در سازمان های دولتی، بهره وری نیروی انسانی و ماندگاری آن ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجا که این سازمان ها مسئولیت ارائه خدمات عمومی و تأمین نیازهای شهروندان را بر عهده دارند، استفاده از تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی برای بهبود عملکرد و ماندگاری نیروی انسانی بسیار حیاتی است. ازاین رو هدف پژوهش شناسایی عوامل تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی، ماندگاری و بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی استان کرمان و ارائه الگوی آن است. این پژوهش، با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان شامل مدیران ارشد و اساتید هیئت علمی از طریق نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها اقدام شد. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شدند. پایایی با استفاده از روش دو کدگذار و پایایی باز آزمون مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور محاسبه میزان توافق از ضریب کاپا استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو شامل مشارکت سازمانی، ماندگاری نیروی انسانی، تاکتیک های اعمال قدرت و بهره وری نیروی انسانی باشد. در نهایت، این نتایج به 49 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان یافته و 4 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی در سازمان های دولتی، نقش بسیار مهمی در ماندگاری و بهره وری نیروی انسانی دارند. ایجاد فضایی از همکاری و تعامل، تشویق به شرکت در تصمیم گیری های سازمانی و ارائه فرصت های آموزشی، بهبود روحیه کاری و ارتقاء اعتماد به سازمان، ازجمله تاکتیک هایی است که می توانند به بهره وری و ماندگاری نیروی انسانی کمک کنند. ازاین رو، استفاده هوشمندانه از این تاکتیک ها می تواند منجر به بهبود عملکرد و کیفیت خدمات ارائه شده توسط سازمان های دولتی گردد.
مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی چهره جدیدی از مدیریت منابع انسانی، با عنوان مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک است که به نظر می رسد با ویژگی های محیط کنونی سازمان ها تناسب بیشتری داشته باشد. مسائلی مانند تنوع نیروی کار، تعارض های بین فردی و گروهی، نزاع بر سر منافع، ارزش های نسلی متفاوت نیروی کار، حضور افراد بدقلق در سازمان ها و مواردی از این قبیل، در کنار این واقعیت که محیط سازمان ها بیش از آن که یک محیط عقلایی باشد نوعی محیط سیاسی و آکنده از رفتارهای سیاسی است، لزوم مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی را به عنوان نوعی کارویژهِ دیپلماتیک دوچندان کرده است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف بنیادی است. مشارکت کنندگان پژوهش تعداد 25 نفر از مدیران و متخصصان منابع انسانی است که تجربه زیسته ای پیرامون مسئله پژوهش داشتند. آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده به روش تحلیل مضمون کدگذاری شدند. روایی و پایایی مصاحبه ها به کمک معیارهای گوبا و ولینکن و شیوه بازآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که «نفوذ بین کارکنان با برقراری روابط مثبت» و «رصد کارکنان در کنار حفظ کرامت انسانی آن ها» در قلب و جوهره مفهوم مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک قرار دارد و راهبردهایی برای تزریق دیپلماسی در تمامی ابعاد و کارویژه های مدیریت منابع انسانی قابل تصور است. مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک رویکردی از مدیریت کارکنان سازمان است که با پیش فرض قراردادن سازمان ها به مثابه سیستم های اجتماعی-سیاسی و آمیخته با ذی نفعان مختلف، جاری سازی کارویژه های منابع انسانی و ایفای نقش های آن را با کاربست و توسعه مهارت های دیپلماتیک انجام می دهد.
تاثیرادراک از فروتنی رهبر بر تعهدسازمانی : تبیین نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و نقش تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه کم شدن تعهد و وفاداری کارکنان ازجمله چالش های سازمانها محسوب می شود.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان و نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان در ادارات مالیات و دارائی استان مازندران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی،از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش،کارکنان ادارات مالیات و دارائی استان مازندران به تعداد 923 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران تعداد 271 نفربه عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد فروتنی رهبر کارناوال وهمکاران (2019)،تعهد سازمانی پورتر و همکاران(1979)،اعتماد عاطفی درک شده یانگ و موسهلدر(2010)، رقابت پذیری پیروان رایکمن و همکاران (2011)و با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان کارکنان سازمان مذکور جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تجزیه و تحلیل مدل رگرسیونی در نرم افزار پی ال اس نشان داد که فرضیات اول تا سوم تایید و فرضیه چهارم رد شده است و بدین ترتیب نتیجه حاصله نشان میدهد ادراک از فروتنی رهبر برتعهد سازمانی و اعتماد عاطفی درک شده کارکنان تاثیرگذار است.همچنین ادراک کارکنان از اعتماد عاطفی بر تعهد سازمانی آنان تاثیرگذار است اما رقابت پذیری پیروان تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان را تعدیل نمی کند.در پایان نیز پیشنهاداتی مبنی بر ایجاد فرهنگ کار تیمی، به اشتراک گذاشتن خواسته ها و انتظاراتشان با کارمندان، ارائه مهارت های ارتباطی به کارکنان از طریق آموزش و ... ارائه گردید.
شناسایی مهارت های تیم مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب و کارهای نوپا (مورد مطالعه: کسب وکارهای حوزه فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
399 - 411
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی مهارت های تیم مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپاست. پژوهش از نظر روش بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها کیفی مطالعه موردی چندگانه است. داده ها از طریقِ مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از مدیران شرکت های نوپا در حوزه فناوری اطلاعات در شهر تهران از طریق نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز ۸۴ کد باز از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد که پس از پالایش و ادغامِ کدهای مشابه ۱۷ کد نهایی شدند. بر اساس نتایج ۴ مهارت مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپا شناسایی شد. این مهارت ها شامل مهارت های شناختی، انسانی، فنی، و اثرسازانه هستند که منجر به توسعه قابلیت های پویا می شوند و عملکرد شرکت را بهبود می بخشند. این نتایج بینش های ارزشمندی برای مدیران و کارآفرینان در خصوص نحوه ایجاد و توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپا ایجاد می کند.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:.کارکنان کلیدی به دلیل مهارت ها و ویژگی های منحصر به فردی که دارند، نقش حیاتی در موفقیت سازمان ها ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهایی برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در این پژوهش کیفی، جامعه آماری 17 نفر از مدیران عالی و ارشد بانک های خصوصی و دولتی بودند که تا اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نیز پرسشنامه دلفی فازی استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شد. از نرم افزارAtlas ti8 برای کدگذاری ها، جهت تایید شاخص ها استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل نشان داد پیشایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران شامل 14 عامل و پسایندها نیز شامل 14 عامل می باشند.
نتیجه گیری: نقش کارکنان کلیدی در بانک ها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به پسایندهای مهمی که بانک ها در نتیجه وجود چنین کارکنانی خواهند داشت، مدیران باید بر پیشایندها یا عوامل تاثیرگذار در شناسایی کارکنان کلیدی تمرکز داشته باشند.
شناسایی چالش ها و فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی درمدیریت منابع انسانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
139 - 113
حوزههای تخصصی:
علی رغم سرمایه گذاری زیاد جهت بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی، شناسایی چالش ها و فرصت های این رویکرد نو، از نظرها دور مانده است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی است.روش این پژوهش کیفی، فراترکیب است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک پژوهشی و کتابخانه ای گذشته در این حوزه است. شیوه تحلیل داده ها، کدگذاری باز است.مطابق با یافته های پژوهش از میان 950 مقاله و پایان نامه مرتبط تعداد 44 تحقیق اصلی یا معیار شناسایی مورد تحلیل قرار گرفتند. گزاره های مستخرج دربرگیرنده 64 کد، 18 مفهوم، 4 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی است.بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، چالش های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی عبارتند از: چالش فنی/ اطلاعاتی، چالش انسانی، چالش اخلاقی/ قانونی، چالش سازمانی. همچنین فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی عبارتند از: بهبود تجربه کاربری کارکنان، بهبود فرایندهای منابع انسانی، کاهش هزینه های مدیریت منابع انسانی، توسعه استراتژی ها، همراستایی با تحول دیجیتال و حرکت نسل هزاره و ارتقا سطح مدیریت.
مطالعه و بهینه کاوی بازی های جدی پرورش تفکر انتقادی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
76 - 119
حوزههای تخصصی:
رشد سازمان ها و ماندن شان در محیط رقابتی -به خصوص در عصر اقتصاد دانشی-، به توانایی آن ها در پرورش کارکنان متفکر نقاد، بستگی دارد. افرادی که بتوانند بین دانش و تجارت ارتباط برقرار کنند، موقعیت های مسئله آمیز و چالش زا را درک کرده و برای مواجهه عملی با آن ها، آماده باشند. ایجاد این آمادگی در کارکنان، نیازمند اتخاذ روش های نوآورانه است. فناوری های پیشرفته یادگیری از جمله بازی های جدی، مسیرهای نوینی را برای پرورش شایستگی های تفکر انتقادی گشوده اند. برخی بازی های جدی تولید و منتشر شده اند که به طور خاص تفکر انتقادی را پرورش می دهند. با مطالعه و بهینه کاوی این بازی ها به عنوان یک ابزار سیستماتیک می توان موفقیت آن ها در دستیابی به این هدف را ارزیابی کرد. برهمین اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بهینه کاوی بازی های جدی تفکر انتقادی بر اساس مدل تفکر انتقادی پیتر فاسیونه شامل 6 مؤلفه تفسیر، تحلیل، ارزیابی، استنباط، توضیح و خودتنظیمی، انجام شد. بر اساس نتایج، مؤلفه های تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط در همه بازی های بررسی شده، فعالانه محقق می شوند. اما مؤلفه های «توضیح» و «خودتنظیمی» در بسیاری از بازی ها، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. این بدان معنا است که هیچ کدام از بازی های جدی بررسی شده توسط این تحقیق، توانایی ارتقای تفکر انتقادی کاربران خود را به صورت کامل و موثر ندارند چون توجه آن ها به اجزا و فرایند تفکر انتقادی، ناقص بوده است. این کاستی را می توان ناشی از کم توجهی به مدل ها و نظریه های تفکر انتقادی و عدم دخالت متخصصان این حوزه در فرایند طراحی و توسعه بازی دانست. یافته های تحقیق حاضر با استفاده از الگوی تأمل بنیادین اویلین و کورتگن، به بحث و بررسی گذاشته شده اند.