فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تأثیر مدیریت دانش در عملکرد سازمانی با توجه به متغیر میانجی مدیریت فرایندهای کسب و کار می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های فعال در حوزه صادرات و واردات به تعداد 160 نفرمی باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 113 نفر در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری صورت غیر تصادفی در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه های مدیریت دانش فونگ و همکاران (2009)، مدیریت فرایندهای کسب و کار روحانی و همکاران (1394) و عملکرد سازمانی چوی و راینی (2010) می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مقادیر معنی داری مربوط به فرضیات، هر سه فرضیه تأیید شدند. میزان تأثیر مدیریت دانش بر مدیریت فرایندهای کسب و کار برابر با 742/0، میزان تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی برابر با 422/0 و میزان تأثیر مدیریت فرایندهای کسب و کار بر عملکرد سازمانی برابر با 652/0 حاصل شد. بنابراین مهمترین پیشنهاد پژوهش توجه به حفظ، تسهیم و به کارگیری دانش بوده که هم در مدیریت فرایندهای کسب و کار و هم در افزایش سطح عملکرد سازمانی مؤثر می باشد.
طراحی الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
156 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند اجرا شده است.
روش: داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند با دو دسته از مصرف کنندگان با واکنش های رفتاری متفاوت نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند و در نهایت، به شناسایی مؤلفه ها و ابعاد متناظر انجامید.
یافته ها: ابعاد و مؤلفه های آمیختگی مصرف کننده در جوامع مجازی برند عبارت اند از: عوامل مرتبط با برند (جایگاه برند در ذهن مصرف کننده، رضایت از برند)، عوامل فردی (میزان گشودگی مصرف کننده، امکان ارائه خود ایدئال، نگرش به افراد با آمیختگی بالا، درگیری ذهنی با محصول، سودمندی ادراک شده از آمیختگی و انگیزه مصرف کننده از بروز آمیختگی)، عوامل اجتماعی (کیفیت تعاملات اعضا، منبع محتوا) و عوامل مرتبط با جامعه مجازی برند (میزان برآورده شدن انتظارات از جوامع، تعهد جامعه به تعاملات، جذابیت محتوا).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از نقش مؤلفه های ذکر شده بر آمیختگی مصرف کنندگان خدمات فایده محور در جوامع مجازی برند است؛ از این رو مدیران برندها باید به این مؤلفه ها توجه ویژه ای داشته باشند.
تدوین و اعتبارسنجی مدل اعتماد مشتریان به خدمات الکترونیکی در صنعت بیمه؛ پژوهشی درپیامدهای بحران کرونا (مورد مطالعه: بیمه معلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
340 - 360
حوزههای تخصصی:
با شروع بحران پاندومی کرونا، عرضه خدمات عمومی و خصوصی به شکل الکترونیکی بیش از پیش مورد نظر رهبران دولت ها و مدیران کسب و کارها و فعالین اقتصادی همچون بازیگران صنعت بیمه قرارگرفته است. رشد فزاینده بحران در اکثر کشورها، پیش زمینه هایی جهت تغیرات اساسی در نحوه فعالیت اقتصادی را در صنایع متعدد همچون صنعت بیمه شکل داد. لذا تاکید بر رشد و توسعه خدمات به شکل الکترونیکی محوریت یافت. هدف این پژوهش تدوین و اعتبارسنجی مدل اعتمادمشتریان به خدمات الکترونیکی در صنعت بیمه در دوره پاندومی کرونا است .تحقیق حاضر از دیدگاه پارادایم شناسی اثبات گرا و به لحاظ مخاطب شناختی کاربردی، به لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ قلمرو زمانی در حوزه تحقیقات مقطعی و از نظر جمع آوری داده ها نیز میدانی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد است، که شامل 22 سوال برای سنجش کل متغیرهای تحقیق است. روایی محتوا به وسیله ابزار CVI , CVR توسط پنل خبرگان تایید شد. روایی سازه مدل اندازه گیری (روایی واگرا+روایی همگرا) از طریق آزمون های میانگین واریانس استخراجی،فورنل و لارکر و ماتریس چند خصیصه و چند شاخص و پایایی مدل نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، پایایی اشتراکی، بررسی و تائید شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را مشتریان صنعت بیمه تشکیل میدهند.با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه G power در سطح آلفای 1/0 و توان آزمون 85/ 0 درصد 234 نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون فرضیه ها مطابق با الگوریتم مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزار SPSS,24و Smart:PLS,3 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، اعتماد به اینترنت، کیفیت اطلاعات و کیفیت خدمات نقش بینی کننده در اعتماد به خدمات الکترونیک دارد. همچنین تسهیم اطلاعات نیز علاوه برتاثیر مثبت بر اعتماد به خدمات الکترونیکی، نقش تعدیلگر در رابطه اعتماد به اینترنت و اعتماد به خدمات الکترونیکی دارد.
جهت دهی تفکر شناور در استراتژی اقیانوس نیلگونی بر ماندگاری کارکنان گروه صنعتی مینو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه استف اده از جهت دهی تفکر شناور به وسیله ای برای کسب مزیت رقابتی در کسب و کارها تبدیل شده است. تحولات جدید قرن 21 و جهانی شدن استراتژی اقیانوس نیلگونی و بروز شیوه های جدید ماندگاری کارکنان به وقوع پیوسته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را مشتریان گروه صنعتی مینو تشکیل دادند که با تعیین حجم نمونه 518 نفر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد پیمایش قرار گرفتند.به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار لیزرل انجام شد . یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل نتایج و میزان اهمیت مولفه ها به ترتیب، افزایش غیبت از کار، چابک سازی و تسهیل امور، افزایش فرسودگی شغلی، کاهش رفتار شهروندی بین کارکنان، کاهش تعهد سازمانی، افزایش سطح دانش سازمانی و کسب تجربیات بیشتر، کاهش سلامت سازمانی، استفاده بهینه از منابع سازمان، تفاهم بیشتر میان کارفرما و کارگر، کاهش انگیزش و روحیه کاری، بهبود سازگاری شغلی، عدم درک عدالت سازمانی، کاهش رضایت و وفاداری شغلی، بهبود عملکرد، کاهش امنیت شغلی، بهبود شناخت شغلی، کاهش اعتماد سازمانی، کاهش هزینه ها و بهبود بهره وری از دیدگاه کارمندان گروه صنعتی مینو به ترتیب در اولویت بندی قرار گرفتند. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش جهت دهی تفکر شناور در استراتژی اقیانوس نیلگونی بر ماندگاری کارکنان گروه صنعتی مینو تاثیر مثبت و معناداری دارد و تایید شدند.
آسیب شناسی کاربرد تحلیل عاملی اکتشافی در پژوهش های گردشگری و میهمان نوازی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تحلیل عاملی اکتشافی (EFA)، به یکی از پرکاربردترین روش های آماری چندمتغیره در پژوهش های کاربردی در بسیاری از حوزه ها از جمله گردشگری و میهمان نوازی تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر، شناسایی دلایل کاربست EFA، خطاهای رایج و به طور کلی آسیب شناسی استفاده از این روش در مطالعات گردشگری و میهمان نوازی می باشد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف، اکتشافی-توصیفی بوده است. حجم نمونه، 66 مقاله منتشر شده از 7 نشریه علمی گردشگری بودند. بررسی مقالات از طریق تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد) با استفاده از نرم افزار SPSS26 و Excel انجام پذیرفت. یافته ها : بررسی ها نشان داد، در حدود 4% از پژوهش های منتشر شده در نشریات گردشگری از EFA استفاده می کنند و بیشترین گرایش تخصصی پژوهشگران جغرافیا است. از میان مراحل 5گانه ی انجام EFA، به ترتیب بیشتر به کمتر، مراحل حفظ عامل، استخراج عامل، چرخش عامل، غربالگری و کیفیت داده ها، و تفسیر-نامگذاری، گزارش نشده، نادیده گرفته شده و یا انجام نمی شوند. نتیجه گیری و پیشنهادات : علیرغم سهولت انجام EFA به دلیل وجود نرم افزارهای مختلف، مراحل و مفروضات اساسی EFA، به طور منظم و دقیق در پژوهش های گردشگری و میهمان نوازی گزارش نمی شود یا نادیده گرفته می شود که قطع به یقین می تواند تضمین اعتبار پژوهش های گردشگری را زیر سوال ببرد. نوآوری و اصالت : ضمن اینکه پژوهش برای اولین بار در حوزه ی پژوهش های گردشگری انجام شده است، بر اساس یافته ها و نتایج، یک جعبه ی ابزار با عنوان "فهرست نظارت" در سه فاز پیش تحلیل، تحلیل و پساتحلیل برای اطمینان از انجام و گزارش مراحل EFA برای پژوهشگران و ارزیابان پژوهش ها، طراحی و پیشنهاد گردید.
شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه گردشگران به واسطه برندسازی از بسیاری از مناطق بازدید می نمایند. میهمان نوازی به عنوان یک منبع توسعه گردشگری ناملموس در ایران شناخته می شود که کمتر به گردشگران معرفی شده و برنامه ریزی مناسبی نیز در این زمینه انجام نشده است. بنابراین هدف پژوهش شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران است. روش شناسی : روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های میدانی است. در این پژوهش از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش مصاحبه، 11 نفر و پرسش نامه نیز 75 متخصص حوزه گردشگری مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوا و آزمون های آماری انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که 15 عامل در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران موثر است. آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهمترین عامل ثبت و معرفی فرهنگ میهمان نوازی به عنوان برند گردشگری ایران با میانگین 493/4 است. همچنین دو عامل کاهش اختلافات سیاسی خارجی با میانگین 213/4 و بهبود شاخص امنیت گردشگران خارجی با میانگین 173/4 در رتبه های دوم و سوم اهمیت شناخته شده اند. مدلسازی نیز تایید نمود که عوامل موثر برندسازی فرهنگ میهمان نوازی دارای اثرکل 54/0 در رشد گردشگری ایران است. در این زمینه بیشترین تاثیرگذاری مربوط به عامل تبلیغات و معرفی جاذبه های ناملموس با تبیین 871/0 بوده است. نتیجه گیری و پیشنهادات : در مجموع عوامل متنوعی در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی تاثیرگذار هستند که این عوامل به رشد گردشگری ایران نیز می توانند ختم شوند. پیشنهاد می شود که جنبه های مختلف فرهنگ میهمان نوازی جهت برندسازی آن مورد مطالعه قرار گیرد. نوآوری و اصالت : نوآوری پژوهش این است که تحقیقات کمی در حوزه برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در ایران انجام شده و این تحقیق می تواند جز گام های اولیه در این حوزه قلمداد شود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان با رویکرد آمیخته کیفی - کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان بود. مطالعه حاضر، از نوع طرح های پژوهش آمیخته می باشد. در مرحله اول مطالعه کیفی انجام و با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده و مصاحبه عمیق با مدیران شرکت های دانش بنیان، اطلاعات جمع آوری و با روش گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل پرداخته است. مرحله دوم مطالعه به صورت کمی و به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از نرم افزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از ارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده، با استفاده از مصاحبه ی اکتشافی، سوالات کیفی از جامعه آماری پرسیده شد که پس از 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان شامل 97 کد باز، 17 کد محوری و 6 کد انتخابی است. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته شامل 97 گویه در اختیار 217 نفر از مدیران عامل، مدیران فروش، کارشناسان فروش، و کارشناسان بازاریابی شرکت های دانش بنیان قرار داده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنی دار بودن تاثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد.
طراحی مدل تجربۀ واقع شدۀ خرید آنلاین مشتریان دیجی کالا در شرایط VUCA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
109 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت ها موظف هستند تا تجربه ایی به یادماندنی و مثبت برای مشتری در محیط ووکا فراهم کنند. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر طراحی مدل تجربه واقع شده خرید آنلاین مشتریان دیجی کالا در شرایط ووکاست. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و کاربردی، از نظر روش تجزیه و تحلیل، کیفی با روش پدیدارشناسانه ، از نظر نحوه اجرا اکتشافی و توصیفی با رویکرد استقرایی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از مشتریان دیجی کالا در شهر تهران است که در بازه زمانی دی تا اسفند ماه سال 1401 در شرایط ووکا خرید کالای دیجیتالی داشته اند که درنهایت، به صورت هدفمند و قضاوتی نمونه گیری شده اند. در پژوهش حاضر جهت بررسی روایی مصاحبه و سؤال های آن از روایی صوری و برای بررسی روایی فرآیند کدگذاری از روش درگیری مداوم، مشارکت با اعضای پژوهش و روش مثلث بندی استفاده شده است. همچنین، برای بررسی پایایی مصاحبه ها از روش پایایی بازآزمون استفاده شده است که نتیجه حاصل شده برابر با26/73% بود. در پژوهش حاضر 144 معنای تدوینی حاصل و در ادامه، 53 مضمون فرعی در راستای خوشه بندی نهایی در چهار مضمون اصلی ووکا (تلاطم، بی قطعیتی، ابهام و پیچیدگی) و با در نظر گرفتن تجربه مثبت و منفی دسته بندی شده است. نتایج نشان داد که تغییرات مکرر در قیمت ها، میزان ارز و دیگر عوامل می تواند برای مشتریان تردید و تنش ایجاد کند و درنهایت، منجر به تجربه های منفی شود. تجربه واقع شده خرید آنلاین مشتریان دیجی کالا با اجرای پایداری قیمت ها، ارائه اطلاعات کامل و دیگر راهکار ها می تواند بهبود و به دنبال آن رضایت مشتریان افزایش یابد.
تأثیر قصد خرید و پیشایندهای آن بر اخبار جعلی با تعدیل گری اعتماد برند: رویکرد زنجیره یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
143 - 168
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان محصولات مراقبت شخصی برای استفاده از محصولات طبیعی راغب تر شده اند؛ اما پدیده اخبار جعلی منجر به محتاط شدن آنان در خرید این محصولات شده است. در پژوهش حاضر از رویکرد زنجیره یادگیری اجتماعی برای بررسی اثر های خطرها و مزایای درک شده بر قصد خرید محصولات مراقبت شخصی طبیعی با تحریک گشودگی در برابر تغییر استفاده شده و از طرف دیگر، به بررسی رفتار مصرف کنندگانی که قصد خرید دارند در برابر باور و عمل به اخبار جعلی به عنوان پیامد رفتاری پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مشتریان محصولات مراقبت شخصیِ طبیعی در شهر اصفهان است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. همچنین، برای اندازه گیری گشودگی در برابر تغییر از پرسشنامه Cloudy et al. (2015) و Wang et al. (2008)، اندازه گیری مزایا و خطر های درک شده از پرسشنامه Westaby (2005)، اندازه گیری قصد خرید از پرسشنامه Shaharudin et al. (2010) و اعتماد برند از پرسشنامه Chaudhuri & Holbrook (2002) استفاده شده است. در این پژوهش از یک نظرسنجی آنلاین با 384 پاسخ دهنده و برای آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادله های ساختاری و از نرم افزارSMART-PLS4 استفاده شده است. همچنین، پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ و شاخص CR بررسی و روایی آن با روش های واگرا و همگرا بررسی شده است. یافته ها نشان داد که گشودگی دربرابر با تغییر با مزایا و خطر های درک شده مرتبط است. علاوه بر این، ارتباط مزایا و خطر های درک شده (به سهم خود با تمایل به باور و عمل به اخبار جعلی مرتبط است) با قصد خرید و اثر تعدیل کننده اعتماد برند بر رابطه قصد خرید- باور و عمل به اخبار جعلی تأیید شد.
رفاه ذهنی: تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند (مورد مطالعه: شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
145 - 172
حوزههای تخصصی:
کیفیت تجربه ارتباطی مشتری، در بر دارنده درک مشتری و قضاوت برجسته وی بوده، موجب مزیت رقابتی پایدار گردیده و در اعتماد به برند موثر بوده و در نهایت رفاه ذهنی را که به انواع ارزیابی های افراد از زندگی شان اعم از مثبت و منفی اطلاق می شود، در پی خواهد داشت. هرچه مشتریان از خرید و استفاده از کالاها و خدمات، تجربه بهتری داشته باشند، اعتماد بیشتری در ذهن آنان ایجاد شده و اعتماد به برند یعنی داشتن احساس امنیت و اطمینان مصرف کننده افزایش خواهد یافت. هدف سنجش رفاه ذهنی با تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند است. هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی- همبستگی است که جهت گردآوری داده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است. جامعه آماری، شامل مشتریان شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران هستند که بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار معادلات ساختاری Smart PLS استفاده شده است. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان داد کیفیت تجربه ارتباطی مشتری بر رفاه ذهنی، کیفیت تجربه تعاملی مشتری بر اعتماد به برند و اعتماد به برند بر رفاه ذهنی تأثیر مثبت و معنادار دارد. یافته ها نشان دهنده این است که تجربه خوب مشتریان در استفاده از خدمات رفاه، و تعامل با مشتریان افزون بر ایجاد حس اعتماد موجب ایجاد حس خوشایندی در آنان می شود.
کاربرد اینترنت اشیا و بلاک چین جهت شفاف سازی اطلاعات در تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 54
حوزههای تخصصی:
عامل اصلی در خدمات تأمین مالی زنجیره تأمین موفق، به کارگیری سامانه های اطلاعاتی کسب وکار محور است. هدف پژوهش حاضر همراهی بیشتر فناوری بلاک چین با اینترنت اشیا و به کارگیری آن ها در زمینه امور مالی زنجیره تأمین کسب وکار است. در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا پرداخته شده است که باعث شفافیت اطلاعات در فرآیند تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکار می شود. با مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا، هزینه اجرایی کل زنجیره تأمین را می توان به خاطر یک پارچگی جریان های سرمایه، اطلاعات و تجاری در زنجیره تأمین بسیار کاهش داد. نتایج پژوهش حاضر شامل، 1. تحت محیط اطلاعاتی متقارن، با محدودیت بیشینه سازی بازده مورد انتظار همه طرفین، یارانه تشویقی تحت سازوکار تشویقی سازگار رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین و قابلیت عملیاتی شرکت های کوچک ومتوسط و رابطه منفی با ضریب سطح اقدامات، ضریب ریسک گریزی مطلق و عدم قطعیت خارجی این شرکت ها دارد؛ 2. درآمد مورد انتظار که سازوکار سازگاری تشویقی را برآورده می کند رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین، سودآوری کارگزار و سود خالص دریافتی کارفرما دارد؛ و 3. در محیط اطلاعاتی نامتقارن، یارانه تشویقی متفاوت مؤثرتر از یارانه تشویقی یکسان در شرکت های کوچک ومتوسط متمایز با قابلیت های عملیاتی متفاوت و ارائه گر مشوق های مختلف برای این شرکت ها است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در محیط اطلاعاتی متقارن، یارانه تشویقی یکسان، مؤثرتر است، اما در محیط اطلاعاتی نامتقارن یارانه تشویقی متفاوت، مؤثرتر است.
ارتقا تجربه های مشتریان در نقاط تعامل پیش از خرید: کاربرد تئوری گراف-ارزش ماتریسی برای شناسایی و تحلیل روابط مؤلفه های تأثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بازارهای مصرفی با چالش های هم گرایی روز افزون برندها، درک نکردن تمایز ها بین پیشنهاد های رقیب و کاهش هزینه های جایگزینی محصول همراه بوده است که این امر، بازنگری در شیوه های سنتی مشتری مداری و فراتر رفتن از الزام های فنی را اجتناب ناپذیر می کند و به دنبال آن سازمان ها را به خلق رویدادهای متمایز و تجربه های ویژه برای مشتریان سوق می دهد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تجربه های شناختی، احساسی و رفتاری مشتریان در نقاط تماس پیش از خرید است که به طور خاص، اولویت ها و انتظار های مشتریان صنایع دستی در طراحی راهبردهای تجربه محور بررسی می شود. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته و در قالب دو فرآیند متوالی طرح ریزی شده است. بدین صورت که در فاز نخست مؤلفه های تأثیرگذار بر تجربه های پیش از خرید مشتریان با رویکرد فراترکیبِ پیشینه و مطالعات موجود شناسایی شد. بدین منظور، 1268 مقاله با محوریت موضوعی تجربه مشتری به ترتیب در فرآیند غربال گریِ عنوان، چکیده و محتوا وارد شد و در نهایت، 26 مقاله با ضریب کاپای 73/0 و نسبت روایی محتوایی بیش از 75/0 مبنای استخراج کدها قرار گرفت. در فاز دوم، با تکیه بر رویکرد ترکیبی تئوری گراف-ارزش ماتریسی، روابط درونی حاکم میان مؤلفه های پژوهش تعیین و سطح های اهمیت آنها سنجیده شد. برای دستیابی به این مقصود، مطابق با قضاوت ارزشی گروه ارزیاب (انتخاب شده از میان جامعه آماری مشتریان صنایع دستی) نوع روابط حاکم میان مؤلفه های پژوهش در سطح زیر سیستم تعیین و سپس ارزش های فرضی و میزان نزدیکی هر عامل به حد ایده آل خود در سطح سیستم ارزیابی شد. نتایج حاکی از آن است که پنج مؤلفه اصلی اقدام های ترویجی، اطلاعات، محصول، برند و تعاملات اجتماعی می توانند تجربه های پیش از خرید مشتریان را به نحو مؤثری هدایت کنند. نتایج حاصل از تحلیل روابط درونی گراف ها نشان می دهد که در میان مؤلفه های مذکور، تعاملات اجتماعی (با ضریب نزدیکی 482/0 به ارزش فرضی ایده آل) در صنعت هنرهای سنتی بیشترین سطح اهمیت را دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها با بهره گیری از فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آمارهای جهانی بیانگر این واقعیت است که هشتاد درصد شرکت استارت آپ، در مدت کوتاهی شکست می خورند که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت و چالش استارت آپ ها پیرامون ضعف در استراتژی برندسازی استارت آپ هاست زیرا استارت آپ ها دانش دقیق برندسازی را ندارند. ازاین رو برای کاهش ریسک شکست شرکت های استارت آپ، بازاریابان نیاز به پدیده ای به نام برندسازی هم آفرینی دارند. براین اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ هاست. برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 196 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2007-2022 میلادی شناسایی و استخراج گردید و تعداد 41 عنوان پژوهشی مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس-کیودی ای، استخراج و خوشه بندی شده و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند. در نهایت، عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها در 4 مقوله، 8 مفهوم و 33 کد متمایز استخراج و طبقه بندی گردید. این مقوله ها عبارت اند از: عوامل محیطی (عوامل مالی، عوامل اجتماعی)، عوامل مدیریت استراتژیک برند (ارزش برند، خلق برند)، عوامل بازاریابی (فعالیت های ترویجی، عوامل مربوط به مشتری)، عوامل فردی کارآفرین (ویژگی های فردی کارآفرین، مهارت کارآفرین).
الگوی عوامل اثرگذار بر مقاومت مشتریان در بازارهای صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
13 - 46
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت روز افزون میان شرکت ها سبب شده است که جذب مشتریان به موضوعی چالش برانگیز تبدیل گردد. در بازارهای صنعتی که تعداد مشتریان کمتر و حجم خرید آن ها بیشتر بوده، مسئله جذب مشتریان، اهمیت بسیار می یابد. بااین حال گاهی مشتریان نسبت به پیشنهاد های شرکت ها مقاومت نشان داده و تمایل به تغییر تأمین کننده فعلی یا استفاده از پیشنهاد های جدید ندارند؛ بنابراین موضوع مقاومت مشتریان صنعتی در برابر پیشنهاد های شرکت ها در بازارهای صنعتی عاملی بازدارنده در جذب مشتریان محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری و عوامل اثرگذار بر مقاومت مشتریان بر اساس مروری بر پژوهش های پیشین است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی است. جمع آوری داده ها از طریق گرد آوری و بررسی مقالات و پژوهش های پیشین در پایگاه های مختلف اطلاعاتی داخلی و خارجی بوده است. همچنین به منظور انجام پژوهش از روش فراترکیب استفاده شده است. تحلیل یافته ها نیز از طریق کدگذاری متون پژوهش های پیشین حاصل شده است. درنهایت به عنوان نتایج پژوهش، عوامل مؤثر بر مقاومت مشتریان صنعتی شناسایی شد و در سه گروه عوامل فنی، عوامل ادراکی، عوامل اقتصادی دسته بندی شده اند
بررسی پیشایندهای داخلی و خارجی اثرگذار بر ورود موفقیت آمیز به بازارهای صادراتی با رویکرد IPA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی پیشایندهای داخلی و خارجی مؤثر بر ورود موفقیت آمیز شرکت ها به بازار های صادراتی با استفاده از رویکرد IPAجهت سنجش اهمیت – عملکرد است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی – پیمایشی و از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه آماری این پژوهش مدیران عامل، مدیران ارشد و کارشناسان خبره بخش بازرگانی، بازاریابی و صادرات شرکت پتروشیمی مارون در استان خوزستان بوده که تعداد آنها 25 نفر برآورد گردید. برای پاسخگویی به پرسشنامه های تحقیق تعداد 7 نفر از این افراد به روش غیرتصادفی قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تجزیه و تحلیل IPA از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در میان پیشایندهای داخلی، شرکت مارون باید عملکرد خود را در ارتباط با دو عامل ریسک و تجربه بین المللی بهبود دهد. همچنین این شرکت باید در میان پیشایندهای خارجی بر سه عامل نوسانات تقاضا، موانع تجاری و ریسک اقتصادی و سیاسی تمرکز نموده و عملکرد خود را در ارتباط با این عوامل بهبود دهد.
تحلیلی بر تجربه معنوی گردشگران زن خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
تجربه معنوی، یکی از ظرفیت ها و زمینه های رو به رشد در مقاصد گردشگری است و طیف وسیعی از گردشگران مذهبی و سکولار را در بر می گیرد. هدف تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل انگیزه ها و عوامل مؤثر بر تجربه معنوی گردشگران زن خارجی در ایران است. داده های مورد نیاز با استفاده از ۳۸۳ پرسشنامه از گردشگران زن خارجی در هتل های محل اقامت گردشگران و یا در فرودگاه بعد از اتمام سفر و در حین بازگشت به کشورشان، جمع آوری و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندعاملی در نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که برای گردشگران زن خارجی، هماهنگی با طبیعت به عنوان مهم ترین انگیزه کسب تجربه معنوی در سفر به ایران است. از بین ویژگی های مقصد گردشگری، جغرافیای طبیعی و تاریخ و فرهنگ به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار در تجربه معنوی زنان گردشگر خارجی در سفر به ایران است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی چیدمان بصری فروشگاه آنلاین با رویکرد دلفی فازی (مورد مطالعه: فروشگاه های اینترنتی کسب و کارهای اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی چیدمان بصری فروشگاه آنلاین است.
روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق توصیفی پیمایشی است. این پژوهش بر اساس رویکرد کمّی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران بازاریابی شرکت هایی که فروش اینترنتی دارند و همچنین اساتید دانشگاه در سطح استان اردبیل می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای به تعداد 24 نفر انتخاب شد. در بخش کیفی، از مصاحبه برای شناسایی شاخص های چیدمان بصری فروشگاه آنلاین استفاده شده است. پس از تدوین مصاحبه و گردآوری اطلاعات آن، روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از شاخص روایی محتوای نسبی CVR و شاخص پایایی کاپای کوهن آزمون شد. در بخش کمّی نیز ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. بدین شکل که شاخص های شناسایی شده در مصاحبه، در قالب پرسشنامه برای استفاده در روش دلفی فازی در اختیار اعضای نمونه قرار گرفت. برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش، از روش روایی محتوا و پایایی بر اساس میزان ناسازگاری استفاده شده که مقدار آن برابر با 039/. بوده است. در خصوص شیوه تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی پژوهش، از نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش دلفی فازی استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش مهم ترین شاخص های چیدمان بصری فروشگاهی آنلاین عبارت اند از: اندازه تصاویر، تعداد تصاویر، نوع قلم، اندازه قلم، رنگ قلم، نمایش تصاویر به صورت ثابت یا در حال حرکت، رنگ تصویر پس زمینه، رنگ تصاویر محصولات و اطراف محصولات، دسته بندی محصولات، اندازه کناره های سایت، محتوای کناره های سایت، نحوه چیدمان تصاویر، نورپردازی صفحه سایت، فعال بودن تصاویر، تبلیغات منو، کلیکی، غیرقابل کلیک، خودکار و...، پس زمینه قابل تغییر، تصاویر تخت یا سه بعدی، استفاده از تصویر انسان یا انیمیشن، نمایش تصاویر به صورت افقی یا عمودی، صدا، موسیقی و فیلم، طراحی گرافیکی سایت و محتوای سایت.
نتایج: نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی و اولویت بندی مهم ترین شاخص های کلیدی چیدمان بصری فروشگاه آنلاین است. که در نهایت 22 عامل تعیین کننده در خصوص چیدمان بصری فروشگاه آنلاین شناسایی شد.
نقش یادگیری سازمانی در نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار
حوزههای تخصصی:
به دلیل تشدید رقابت و افزایش وابستگی به سرمایه گذاران خارجی، نوآوری باز به یک استراتژی اجتناب ناپذیر و رایج برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. تحقیقات متعددی در مورد مزیت نوآوری باز انجام شده است، مزیت نوآوری مکانیسمی است که از طریق آن نوآوری باز به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می شود. این مطالعه با تکیه بر چارچوب قدرت استراتژی- مزیت رقابتی و دیدگاه مبتنی بر دانش، به بررسی نقش میانجیگر یادگیری سازمانی دوسوتوان در رابطه بین نوآوری باز و مزیت رقابتی پایدار و همچنین نقش تعدیل کننده ظرفیت مدیریت دانش می پردازد. بر اساس داده های جمع آوری شده از ۲۶۹ شرکت هایتک چینی در سال ۲۰۲۱، دریافتیم که نوآوری باز از طریق تقویت یادگیری سازمانی از جمله یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین توازن میان آن ها به مزیت رقابتی پایدار کمک می کند. علاوه بر این، ظرفیت مدیریت دانش به طور مثبت روابط نوآوری باز با یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین ترکیب آنها را تعدیل می کند. در پایان تحقیقات و مفاهیم عملی مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی تأثیر خودافشایی، نگرانی های حریم خصوصی و میزان خشنودی بر آسودگی خاطر در بازاریابی در رسانه های اجتماعی (نمونه پژوهی: مشتریان دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
622 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف: اکنون دوره دیجیتال است و در دوره ای زندگی می کنیم که هر روز با تعاملات اجتماعی در رسانه های اجتماعی سروکار داریم؛ زیرا این رسانه ها امکان برقراری ارتباط سریع و کارآمد را برای ما فراهم می کنند؛ به همین دلیل کسب وکارهای کوچک، متوسط و بزرگ نیز رسانه های اجتماعی را کانالی ارزشمند و ضروری برای بازاریابی می دانند. بازاریابی رسانه های اجتماعی، بخشی از فرایند بازاریابی دیجیتال است که با استفاده از تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، برای دستیابی به اهداف بازاریابی و برندسازی کسب وکارها تلاش می کند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر خودافشایی، نگرانی های حریم خصوصی و میزان خشنودی، بر آسودگی خاطر در بازاریابی رسانه های اجتماعی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی، از نوع هم بستگی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است. از نظر شاخص زمانی نیز مقطعی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مشتریان دیجی کالا در شهر کرج در نظر گرفته شده است. به منظور محاسبه حداقل نمونه لازم برای پژوهش، از فرمول کوکران با فرض نامحدودبودن جامعه آماری استفاده شد که تعداد آن 384 نفر به دست آمد. با توجه به محدودیت های جمع آوری داده، پرسش نامه به صورت الکترونیکی طراحی شد و پس از توزیع از طریق ایمیل و شبکه های اجتماعی، داده های مورد نیاز از جامعه دریافت شد. شبکه های اجتماعی استفاده شده در این پژوهش اینستاگرام، واتساپ و تلگرام بود. از مخاطبانی که خرید و استفاده از دیجی کالا را تجربه کرده بودند، درخواست شد که در پاسخ گویی به پرسش نامه همکاری کنند. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه جاکوبسان و همکاران (2020) استفاده شد. برای پاسخ به پرسش های پرسش نامه، از مقیاس 5 سطحی لیکرت استفاده شد که در آن 1 به معنای کاملاً مخالف تا 5 به معنای کاملاً موافق بود. برای سنجش روایی، از نظر خبرگان و برای اندازه گیری پایایی، از فرمول آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی تمامی متغیرها بیشتر از 7/0 به دست آمد. آزمون فرضیه ها (مدل ساختاری) با استفاده از روش معادلات در نرم افزار پی ال اس انجام شد.
یافته ها: یافته های توصیفی نشان داد که بیشتر افراد در گروه سنی ۳۶ تا ۵۰ سال (۵۹ درصد) بودند و گروه های سنی ۲۰ تا ۳۶ سال (۲۱ درصد) و ۵۰ سال به بالا (۲۰ درصد) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. سطح تحصیلی بیشتر افراد در مقطع کارشناسی ارشد (۵۴ درصد) بود و به ترتیب مقطع کارشناسی (۲۹درصد) و دیپلم و فوق دیپلم (۱۷ درصد)، در رده های بعدی قرار گرفتند. یافته های بخش استنباطی حاکی از آن است که نگرانی های حریم خصوصی بر متغیرهای خودافشایی، خشنودی و آسودگی خاطر در بازاریابی، تأثیر مثبت می گذارد؛ متغیر خودافشایی بر آسودگی خاطر در بازاریابی تأثیر مثبتی دارد و همچنین، خشنودی بر آسودگی خاطر در بازاریابی اثر مثبتی می گذارد.
نتیجه گیری: توصیه می شود که از رسانه های اجتماعی، به عنوان ابزاری برای اطلاع رسانی عمومی استفاده شود و امکان بیان احساسات شخصی در شبکه های اجتماعی فراهم شود.
بررسی تأثیر نیمرخ کارآفرینی بر قصد کارآفرینی با تعدیل گری محیط دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان گروه کارآفرینی دانشگاه سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
59 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نیمرخ کارآفرینی بر قصد کارآفرینی با تعدیل گری محیط دانشگاه انجام شده است. نوشتار پیشِ رو از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام کار از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان گروه کارآفرینی دانشگاه سیستان و بلوچستان به تعداد 130 نفر بود که نمونه آماری 95 نفری از آنان با روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. پایایی ابزار به وسیله دو معیار پایایی ترکیبی و ضرایب بار عاملی و روایی آن با استفاده از روایی همگرا و روایی واگرا تأیید شد. به منظور بررسی مدل های اندازه گیری، ساختاری و آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شد. یافته های پژوهش، نقش تعدیل گری محیط دانشگاه مذکور بر رابطه بین نیمرخ کارآفرینی و قصد کارآفرینی دانشجویان را تأیید نکرد اما وجود تأثیر مثبت نسبتاً قوی نیمرخ کارآفرینی بر قصد کارآفرینی دانشجویان تأیید گردید. به عبارت دیگر با تقویت چهار متغیر خودکارآمدی، ریسک پذیری، نوآوری و اجتماعی بودن، می توان قصد کارآفرینی افراد را بالا برد. همچنین رابطه بین محیط دانشگاه و قصد کارآفرینی رد شد به این معنا که بر اساس نتایج، محیط دانشگاه سیستان و بلوچستان در ایجاد قصد کارآفرینی افراد نقش تعیین کننده ای نداشت. بر اساس نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی متعدد و متنوع جهت ایجاد محیطی جذاب و محرک و همچنین دعوت از کارآفرینان موفق و برتر به عنوان الگو در زمینه آموزش کارآفرینی پیشنهاد گردید.