فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
66 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رقابت پیچیده باعث شده است تا شرکت ها برای بقا و بهبود عملکرد خود بیش از پیش به تصمیمات استراتژیک در مورد محصولات و خدمات خود اهمیت دهند. یکی از راه های بقای شرکت ها بهبود کیفیت در نوآوری محصولات و خدمات شرکت ها است؛ زیرا کیفیت مطلوب نوآوری در محصولات و خدمات در هر شرکتی می تواند به رشد عملکرد آن شرکت منجر شود. از سوی دیگر، دانش یکی از کلیدی ترین منابع برای شرکت ها در پرتو اقتصاد مدرن، جامعه دیجیتال و انقلاب اطلاعاتی است؛ جایی که شرکت ها بر اساس ارائه محصولات باارزش و مبتنی بر دانش، رضایت مشتری را جلب می کنند و به رقابت می پردازند. به همین دلیل برای بهبود کیفیت نوآوری، تمرکز بر مدیریت دانش مشتری به منظور مدیریت خواسته های مشتریان و تبدیل آن ها به عناصر مثبت برای موفقیت شرکت می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. قابل ذکر است که ارائه بیشتر خدمات بهداشتی و پزشکی به وسایل و تجهیزات مناسب وابسته است؛ ازاین رو شرکت های تولیدی ایرانی در زمینه تجهیزات پزشکی برای نوآوری و بهترکردن کیفیت نیازمند به کارگیری دانش دقیق هستند؛ زیرا نقش مهمی در کارایی سیستم سلامت کشور دارند؛ازاین رو هدف این پژوهش، تأثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با نقش میانجی چابکی استراتژیک و نقش تعدیل گری شدت رقابت است. روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، فرضیه ای استنتاجی و کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل شرکت های دانش بنیان ایرانی است که در زمینه تولید وسایل و تجهیزات پزشکی فعالیت دارند. نمونه آماری از طریق فرمول کوکران با جامعه آماری 382 شرکت، برابر با 192 نمونه برآورد شد و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها به کار رفت. قابل ذکر است که برای اطمینان از پرسشنامه، عملیات روایی و پایایی توسط متخصصان این حوزه صورت گرفت؛ همچنین برای تبیین موضوع چندین فرضیه ارائه شده است که به روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری بر چابکی استراتژیک و کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی اثر مثبت و قابل توجه دارد؛ همچنین چابکی استراتژیک به صورت مستقیم تأثیر معنا دار بر کیفیت نوآوری شرکت های ایرانی در زمینه تولید تجهیزات پزشکی دارد؛ از سوی دیگر نقش میانجی چابکی استراتژیک در رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری معنا دار است. درنهایت خروجی نرم افزار نشان می دهد که متغیر شدت رقابت رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را به صورت منفی تعدیل می کند.نتیجه گیری: در این پژوهش با ارائه یک الگوی مفهومی جدید در راستای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی نسبت به افزایش مبانی نظری موضوع و پرکردن شکاف این حیطه اقدام شد که در مطالعات قبلی ارزیابی نشده بود. به طورکلی نتایج نشان داد برای اینکه شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی بتوانند برای بهبود کیفیت نوآوری خود اقدام کنند، نیاز به تصمیم گیری استراتژیک در زمینه مدیریت دانش مشتریان دارند؛زیرا داشتن دانش مطلوب از سوی مشتریان، قابلیت چابکی شرکت ها در رویارویی با چالش ها و مسائل مختلف داخلی و خارجی را بهبود می بخشد و رقابت بازار و تداوم فعالیت را برای این شرکت ها قابل کنترل می کند. بر این اساس، مطالعه حاضر نشان داد که مدیریت دانش مشتری یک عامل کلیدی و مهم برای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های ایرانی تولیدکننده تجهیزات پزشکی است که متغیرهای اثرگذار مانند چابکی استراتژیک و شدت رقابت را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش بر اساس نتایج، پیشنهادهای کاربردی و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
تأثیر توجه سرمایه گذار بر رابطه بین نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: نوسان نامتعارف بازده سهام ناشی از ریسک نامتعارف (غیرسیستماتیک) است که با تنوع بخشی مناسب سبد سرمایه گذاری سهام حذف شدنی است. درزمینه ارتباط بین نوسان نامتعارف و بازده سهام شواهد و نتایج مبهمی وجود دارد. هدف پژوهش کنونی بررسی تأثیر توجه سرمایه گذار بر رابطه بین نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام است.
روش: نمونه آماری شامل 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1401 است که به روش غربالگری انتخاب شده است. نوسان نامتعارف با استفاده از مدل بازار و توجه سرمایه گذار براساسِ حجم معاملات غیرعادی اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره، داده های ماهانه و روش داده های تابلویی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که نوسان نامتعارف سهام بر بازده آتی سهام تأثیر منفی و معنادار دارد. علاوه براین، توجه سرمایه گذار تأثیر منفی نوسان نامتعارف بر بازده آتی سهام را تقویت می کند که این موضوع ممکن است ناشی از تورش رفتاری توجه محدود سرمایه گذاران باشد. نوآوری: در حوزه نوسان نامتعارف سهام موضوعاتی نظیر کیفیت عملکرد، قابلیت مقایسه و عوامل تعیین کننده نوسانات غیرسیستماتیک بازده سهام بررسی شده است؛ اما در پژوهش های پیشین متغیر توجه سرمایه گذار بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش کنونی ازنظرِ حوزه موضوعی و بهره گیری از متغیر توجه سرمایه گذار و بررسی تأثیر آن بر رابطه نوسان نامتعارف و بازده آتی سهام از پژوهش های پیشین متمایز است.
نگاهی مفهومی به منتورینگ الکترونیکی: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 144
حوزههای تخصصی:
تحولات شگرف در آموزش و یادگیری ناشی از دیجیتالی شدن از یک سو و پندمی کوید 19 از سوی دیگر سبب تغییر و تحول در ابعاد مختلف آموزش از جمله مفهوم منتورینگ شده است و حرکت به سمت منتورینگ الکترونیکی را شتاب بخشیده است. منتورینگ الکترونیکی با هدف بهبود عملکرد در فضای آموزشی، به رویکرد محبوب در عصر اطلاعات تبدیل شده و ازاین رو نیازمند بررسی موشکافانه در جهت ارائه چارچوبی مفید برای آن است؛ چراکه اغلب پژوهش ها فقط به عنوان بدیلی ضعیف به آن نگاه می کنند. نگاه جامع به این پدیده می تواند مسیر رسیدن به چنین چارچوبی را روشن سازد؛ از این رو با توجه به هدف پژوهش و ماهیت داده ها، روش کیفی با راهبرد فراترکیب اتخاذ شد تا در قلمرو زمانی 2000 تا 2023 تمام پژوهش های معتبر در پایگاه وب آوساینس پیرامون منتورینگ الکترونیکی بررسی شود پس از غربال اسناد با استفاده از شروط شمول، تعداد 80 سند وارد فرایند فراترکیب و تحلیل نهایی شدند. پس از انجام فراترکیب، سه دسته موضوع اصلی ابعاد، فرایندها و الزام های منتورینگ الکترونیکی، چارچوب منتورینگ الکترونیکی را شکل می دهند. ابعاد منتورینگ الکترونیکی شامل ابعاد فنی، مدیریتی و ارتباطی، فرایندها شامل فرایندهای اصلی، پشتیبانی و مدیریتی و در نهایت الزام ها نیز شامل الزام های منتور، سکو و نهاد برگزارکننده می شود. این سه دسته اصلی به همراه زیر شاخه های آن، چارچوب جامعی را برای یک منتورینگ الکترونیکی شکل می دهند که عوامل فنی را در کنار عوامل انسانی و عاطفی تجمیع می کند و می تواند در هر زمینه و آموزشی استفاده شود.
بررسی تاثیر رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
105 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره کل فرودگاه های استان فارس می باشد که تعداد آنها 529 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 223 نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه مهارت های فردی(شاکری زنگیر)، رفتار کارآفرینانه (زامپتاکیس و همکاران) و شایستگی کارکنان (عربی) استفاده شد روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات پنج تن از خبرگان این حوزه مورد تایید قرار گرفت و جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و مشخص شدن نرمال بودن متغیر با توجه به آزمون کولموگروف-اسمیرنوف با استفاده از نرم افزار لیزرل و اس پی اس اس و آزمون آماری معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید. نتیجه فرضیه اصلی تحقیق نشان داد رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس تاثیر معناداری دارد.
الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
127 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور است. روش پژوهش به صورت آمیخته می باشد و در سال 1403 صورت گرفته است. در بخش کیفی به روش نظریه داده بنیاد با 25 نفر از خبرگان تا اشباع نظری مصاحبه انجام شد. در بخش کمّی جهت رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از آزمون فریدمن استفاده گردید. همچنین، جهت اعتبار سنجی الگو از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 278 نفر از حسابداران مدیریت، مدیران مالی، حسابداران و اعضای هیأت علمی دانشگاه با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در قالب 3 بُعد، 12 مؤلفه و 51 شاخص تدوین گردید. با توجه به نتایج پژوهش، ابعاد الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک عبارت اند از: بُعد استراتژی های آموزش و توسعه، بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد و بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری. مؤلفه های بُعد استراتژی های آموزش و توسعه عبارت اند از: مؤلفه حسابداری منابع انسانی، مؤلفه مدیریت کیفیت جامع، مؤلفه تئوری محدودیت و مؤلفه هزینه یابی کیفیت. مؤلفه های بُعد استراتژی های ارزیابی عملکرد عبارت اند از: مؤلفه کارت ارزیابی متوازن، مؤلفه زنجیره ارزش، مؤلفه حسابداری سنجش مسئولیت، مؤلفه حسابداری زیست محیطی و مؤلفه بودجه بندی سرمایه ای. مؤلفه های بُعد استراتژی های مدیریت تغییر و نوآوری در الگوی مدیریت منابع انسانی استراتژیک با تأکید بر تکنیک های حسابداری مدیریت در سازمان بنادر و دریانوردی کشور عبارت اند از: مؤلفه تحلیل سوآت، مؤلفه کایزن، و مؤلفه حسابداری ناب.
فرا تحلیل موانع استقرار جانشین پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
239 - 279
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت در سازمان های مختلف طی فرآیند جانشین پروری موفق به شناسایی استعدادها، توانایی ها و علاقه مندی های کارکنان درون سازمان و یا افراد خارج از سازمان می شوند؛ این امر موجب افزایش بهره وری سازمان می شود. لذا این تحقیق با هدف فراتحلیل موانع استقرار جانشین پروری انجام شده است. روش پژوهش، مرورسیستماتیک کمی یا فراتحلیل می باشد. در این پژوهش، از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. منابع مورد جستجو، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه نشریات کشور، اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت و اسپرینگر بوده است. مقاله های مرتبط با کلیدواژه های تحقیق 124 مقاله منظور گردیده است که پس از بررسی عنوان تحقیق 74 مقاله برای چکیده مورد بررسی قرار گرفت که از این تعداد، 22 مقاله حذف شد و تعداد 52 مقاله برای بررسی متن کامل آنها وارد مرحله بعد شد که در نهایت با حذف 22 مقاله نامرتبط با متن، تعداد 30 مقاله در این مرحله انتخاب گردید. یافته های تحقیق شامل 84 شاخص یا متغیر به دست آمده است که طبق دسته بندی شامل موانع فردی، موانع سازمانی، موانع مدیریتی، موانع ماهیت شغلی، موانع منابع انسانی، موانع پیاده سازی جانشین پروری می باشند. یافته های تحقیق نشان داده است که کمترین میزان در اندازه اثر مربوط به موانع سبک تصمیم گیری آنی و اجتنابی و بیشترین میزان مربوط به تلاش برای حفظ وضعیت موجود می باشد.
ارائه الگوی تربیت معلم کارآفرین مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 114
حوزههای تخصصی:
تربیت معلم کارآفرین در چارچوب سیاست تحول بنیادین آموزش و پرورش، چندی است دغدغه سیاست گذاران و موضوع پژوهش پژوهشگران این عرصه است. با این حال، یکی از خلاءهای پژوهشی در این عرصه، تمرکز مطالعات بر الزامات آموزشی و مغفول ماندن از مطالعه نظام مند و جامع الزامات محیطی، ساختاری و پیامدی است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تربیت معلم کارآفرین در نظام تعلیم و تربیت است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از مطلعان کلیدی که در زمینه پدیده مورد مطالعه دانش و تجربه زیسته داشتند، گردآوری و بر اساس پارادایم کدگذاری اشتراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA دسته بندی و روابط میان مقوله ها تعیین شد. در راستای بررسی روایی یافته ها از روش پایش اعضا، مناسب بودن مبنای داوری تفسیرها و رویکرد بازبینی توسط همکار و برای بررسی قابلیت پایایی یا انتقال پذیری نیز از روش توافق بین دو کدگذار استفاده گردید. یافته ها نشان داد که 220 سازه مفهومی (کد)، دسته بندی شده در 39 مقوله و 6 مقوله خوشه ای شامل عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل محیطی، راهبردها و پیامدها بر پدیده تربیت معلم کارآفرینی تأثیر می گذارند. چارچوب نظری الزامات تربیت معلم کارآفرین در پژوهش حاضر، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی تربیت معلمان کارآفرین و تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های مناسب فراهم می سازد.
طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران انجام شد. روش پژوهش کیفی گراندد تئوری بوده است که با رویکرد اشتراس و کوربین به شناسایی پدیده و گردآوری داده های از طریق مصاحبه اقدام گردید. شرکت کنندگان در پژوهش، صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی و مدیریت ورزشی، مربیان و ورزشکاران حرفه ای با سوابق فعالیت های اجتماعی بودند که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. روش اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پژوهش از طریق نمایش روند تحلیل مصاحبه ها به متخصصین مورد تأیید قرار گرفت و در خصوص تأیید پایایی به لحاظ روش شناختی و محتوایی، از دو متخصص این حوزه که هیچ ارتباطی با پژوهش نداشتند، درباره درستی جنبه های مختلف پژوهش از گردآوری تا تحلیل داده ها نظرخواهی شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل علی شامل: فرهنگ اجتماعی، جایگاه اجتماعی، تشویق و ترغیب، فلسفه ورزشی؛ عوامل زمینه ای: رعایت اخلاق، معنویت، حمایت سازمانی، خانواده محوری، مسئولیت پذیری؛ عوامل مداخله گر شامل: عدم آگاهی، عدم برنامه ریزی، عدم حمایت، محدودیت ها؛ پدیده محوری: مشارکت، همدلی، مرجعیت، حضور خیرخواهانه، حفظ ارتباطات، حمایت از محرومان، حمایت زیست محیطی، قدردانی است. همچنین راهبردها: روابط اجتماعی، حمایت، آگاه سازی، انگیزش، صحه گذاری، برنامه ریزی؛ پیامدها نیز شامل: برند ورزشکار، سلامت ورزش، بهبود اجتماعی و ترویج فرهنگ است. مدیران ورزشی می توانند با به کارگیری مدل مسئولیت اجتماعی ورزشکاران و تمرکز بر توسعه مولفه های آن، مشارکت اجتماعی ورزشکاران و در پی آن مشارکت جامعه را تحت تاثیر قرار داده و اهداف اجتماعی ورزش را در جامعه محقق سازند. کاربرد مدل از آن جهت اهمیت دارد که شناخت ارتباطات میان عوامل مدل می تواند درک بهتری به مدیران و ورزشکاران داده و نگاه علمی تری به پدیده موردنظر داشته باشند.
تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیل گفتمان و از نظر هدف کاربردی بود. نمونه ی آماری در این پژوهش جمعا 60 متن شامل تمامی متون بیان شده توسط مدیران دولتی در بخش گردشگری در دو دوره ی تاریخی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران با گفتمان عدالت محور و گفتمان اعتدال در دوره های 8 ساله بود. جهت گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها نشان داد که مشخصات مدیریت دولتی سنتی شامل: اعمال اقتدار دولت بر تمام بخش ها، ساختارهای سلسه مراتبی خشک، یکپارچگی مقررات و رویه های کاری، جدایی اداره از سیاست و کنترل های شدید بودند. همچنین، مشخصات مدیریت دولتی نوین شامل: مقررات زدایی، خصوصی سازی، تعدیل نیروی انسانی و رقابت بازار بودند. مدیریت گفتمان عدالت محور به مدیریت دولتی نوین نزدیک و ویژگی هایی از حکمرانی خوب را هم در بر دارد. همچنین، مدیریت گفتمان اعتدال به مدیریت دولتی نوین نزدیک تر است و ویژگی هایی از مدیریت دولتی سنتی را هم در بردارد.
بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر زمان مقطعی و از نظر ماهیت و روش، از نوع علی-توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل استفاده کنندگان ازخدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی درحوزه پوشاک می باشد که به دلیل جامعه ی نامتناهی با استفاده از جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه تصادفی در دسترس گزینش گردیدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه بوده که جهت تأیید روایی آن، ازروایی صوری و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی و روش معادلات ساختاری در بخش آمار استنباطی و از طریق نرم افزارهایSPSS و PLS برای انجام عملیات آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان تاثی مثبت وجود دارد. جهت برازش مدل کلی از روش معیار GoFاستفاده شد، مقدار بدست آمده برابر با 638/0 بوده که نشان از برازش مناسب مدل می باشد.
اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی، نیازمند مدیریت ویژه ای است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار از دیدگاه ساکنان و کارشناسان است.
روش شناسی : پژوهش حاضر، بر اساس رویکرد کیفی و از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل محدوده بافت تاریخی شهر گرگان در سال 1403 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی صورت پذیرفت و از 400 نفر از ساکنان شهر گرگان و 64 نفر از کارشناسان سازمان های گوناگون مشتمل بر اساتید دانشگاه، کارمندان شهرداری شهر گرگان، کارمندان اداره کل راه و شهرسازی گرگان، استانداری گرگان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهر گرگان، سازمان صنایع دستی و گردشگری شهر گرگان، کارمندان موزه شهر گرگان پیمایش به عمل آمد. برای تحلیل پرسش نامه شهروندان از آزمون فریدمن در محیط نرم افزار SPSS و برای تحلیل نظرات کارشناسان از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است.
یافته ها : از دیدگاه ساکنان، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 71/4 بیش ترین اهمیت و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 48/3 در اولویت دوم، مدیریت توسط بخش خصوصی با میانگین 05/2 در رتبه سوم و در نهایت مدیریت مردمی با میانگین 19/1 در رتبه چهارم قرار گرفته است. همچنین، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 414/0 بیش ترین اهمیت و اولویت را از نظر کارشناسان برای باززنده سازی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری دارد و و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 314/0 در اولویت دوم و سپس مدیریت مردمی و خصوصی به ترتیب با 140/0 و 132/0 قرار دارند.
نتیجه گیری و پیشنهادها : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی شهر گرگان نیازمند راه اندازی یک واحد اداری در شهرداری برای مدیریت بافت است که با سطح معناداری 000/0 به تأیید ساکنان و کارشناسان رسیده است.
نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر برای نخستین بار بر تعیین ساختار مدیریتی جهت باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد گردشگری پایدار تأکید نموده است.
مدلی برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1002 - 1028
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری ایران از جمله صنایع خدمات محوری است که در چند سال گذشته با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبه رو شده است. یکی از راه های برون رفت از این مشکلات، روی آوردن به نوآوری، به ویژه نوآوری دوسوتوان است. به همین علت، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران و اولویت بندی این عوامل در قالب مدل ساختاری تفسیری (ISM) است.
روش: پارادایم این پژوهش، پراگماتیسم است و از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات رویکرد ترکیبی است. قلمرو مکانی پژوهش، صنعت بانکداری ایران است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد بانک ها و همچنین متخصصان حوزه های نوآوری، فناوری، تحول دیجیتال، بازمهندسی فرایندها در بانک بوده است. این افراد در بانک مسئولیت داشتند و در زمینه استراتژی، تصمیم گیری و اجرای نوآوری در بانک ها، از شناخت و تخصص کافی برخوردار بودند. به همین منظور، در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. پژوهش حاضر در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در این مرحله، ابتدا به مطالعه و بررسی ادبیات موجود در زمینه نوآوری دوسوتوان پرداخته شد؛ سپس با ۲۴ نفر از خبرگان صنعت بانکداری مصاحبه به عمل آمد و در نهایت مؤلفه های خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری استخراج شد. در بخش کمّی نیز پرسش نامه ای بین ۱۳ نفر از خبرگان توزیع شد. داده های جمع آوری شده برای تشکیل ماتریس خودتعاملی و طی کردن مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. در نهایت با اجرای مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری، عوامل شناسایی شده در بخش کیفی، اولویت بندی و در قالب مدل ارائه شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، در بخش کیفی، عوامل مؤثر بر خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری در قالب ۶۷ مؤلفه، ۱۵ مفهوم و ۶ مقوله اصلی شناسایی شد. سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری، ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی، ۶ مقوله اصلی شناسایی شده برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران هستند. همچنین بر اساس نتایج بخش کمّی، این عوامل در سه سطح طبقه بندی شدند. در سطح اول، عوامل سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی و ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک قرار گرفت. در سطح دوم، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری و طبقه بندی شد و در سطح سوم، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی قرار گرفت. بدین ترتیب مدل نهایی پژوهش ارائه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، در وهله اول، مدیران صنعت بانکداری باید بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیطی را در نظر بگیرند؛ زیرا نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را دارند. در مرحله بعد، مدیران این صنعت باید از سبک های نوآورانه و مشارکتی، در راستای حمایت از خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری اهتمام ورزند و در آخرین مرحله نیز، مدیران این صنعت باید زیرساخت های تکنولوژیک خود را توسعه دهند، به یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در بانک توجه ویژه داشته باشند و فرایند اجرای نوآوری دوسوتوان را عملیاتی کنند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که اجرای نوآوری دوسوتوان مبتنی بر نوآوری اکتشافی و بهره بردارانه، می تواند صنعت بانکداری ایران را به صنعتی پویا تبدیل کند. نوآوری دوسوتوان باعث می شود تا بانک های فعال در کشور ما، از حالت لختی سازمانی و بی انگیزگی کارکنان رها شوند و به سمت ایجاد محصولات مالی متنوع مبتنی بر نیاز مشتریان خود روی آورند. مبتنی بر نتایج پژوهش، یکی دیگر از پیامدهای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در بانک های ایران، بهبود عملکرد اکوسیستم بانکی و مالی کشور است. ایجاد شبکه ها و اتحادهای مختلف بین ارکان مختلف اکوسیستم بانکی و تأمین مالی برای زنجیره ارزش کسب وکارها، می تواند از نتایج اجرای نوآوری دوسوتوان در نظام بانکی ایران باشد.
ارائه مدلی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
398 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف: انعطاف پذیری زنجیره تأمین به مقابله باعدم قطعیت های موجود محیط رقابتی کمک می کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل فرایندی انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو در ایران است.
روش: روش تحقیق این پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی است. ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد، به عنوان روشی کیفی، پس از ۲۱ مصاحبه و اشباع نظری، مدل انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران با ۲۴ مقوله فرعی در قالب ۶ مقوله اصلی شکل گرفت. سپس در بخش کمّی پژوهش، بعد از توزیع و تکمیل ۲۶۰ پرسش نامه در سطح سازمان های لیزینگ خودرو ایران با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر فرضیه های مربوط به روابط ابعاد مدل انجام گرفت و اعتبارسنجی مدل در مورد مطالعه بررسی شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی انعطاف پذیری عبارت اند از: «انتظارات مرتبط با مشتریان»، «عوامل مرتبط با تأمین کنندگان» و «انگیزه های مرتبط با تأمین مالی». شرایط زمینه ای به دست آمده عبارت اند از: «عوامل مرتبط به قانونی مقرراتی»، «عوامل مالی اقتصادی»، «عوامل مرتبط به شرایط زیست محیطی» و «عوامل فرهنگی اجتماعی مرتبط». شرایط مداخله گر انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی به دست آمده عبارت اند از: «ترکیب مالکیت و سهام داران شرکت لیزینگ»، «عوامل مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «عوامل مرتبط با سیستم ها و زیرساخت های صنعت»، «عوامل مرتبط با حمل ونقل و جابه جایی». پدیده انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین در برگیرنده «راه حل های تأمین مالی»، «ارتباطات مؤثر عناصر زنجیره تأمین»، «عوامل مرتبط با توانایی اعتباردهی» و «مدیریت ریسک مناسب» تعریف شد. همچنین، راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی دربرگیرنده «نوآوری و توسعه محصولات جدید»، «توسعه شبکه فروش و خدمات پس از فروش»، «توسعه مهارت های آموزش و خدماتی» و «توسعه همکاری های بین زنجیره تأمین» تعیین شد. پیامدهای انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین شرکت های لیزینگ عبارت اند از: «افزایش تولید محصولات خودرویی»، «افزایش سطح دسترسی به خدمات»، «دسترسی آسان تر به منابع مالی»، «بهبود گردش اطلاعات مالی» و «افزایش بهره وری زنجیره تأمین». در بخش کمّی پژوهش، بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شده، «عوامل مداخله گر انعطاف پذیری» بر «شرایط علّی انعطاف پذیری» و «راهبردهای انعطاف پذیری» مؤثر است. «شرایط علّی انعطاف پذیری» بر «توجه به انعطاف پذیری» اثر دارد. همچنین ابعاد «عوامل زمینه ای انعطاف پذیری» و «توجه به انعطاف پذیری» بر «راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین» اثر معناداری دارند و در نهایت «راهبردهای انعطاف پذیری» بر «پیامدهای انعطاف پذیری» مؤثر است.
نتیجه گیری: برای افزایش انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی، الگوبرداری از تجارب نمونه های موفق شرکت های داخلی و بین المللی در توسعه محصولات جدید، به ویژه در بستر فناوری های نوپدید، نظیر اینترنت اشیا توصیه می شود. در ضمن، مدیریت مشکلات خدمات پس از فروش، افزایش اعتماد و ارتباط مؤثر با مشتریان و افزایش دانش، تجربه و مهارت های کارکنان متناسب با تغییر و تحولات صنعت، از مهم ترین ارتقادهندگان انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی صنعت لیزینگ خودرو ایران است.
کشف ویژگی و ابعاد حکمرانی پیش نگر
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
121 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه حکمرانی به یکی از گسترده ترین مفاهیم بین رشته ای در ادبیات اداره و سیاست گذاری در دنیا تبدیل شده است و حوزه های مختلف در دولت و حاکمیت از بخش اقتصادی و صنعتی گرفته تا حوزه-های اجتماعی سعی در بکارگیری این دانش دارند. «حکمرانی پیش نگر» شیوه ای از تصمیم گیری است که دائما افق تغییراتی را که نیاز به انطباق در برنامه ها و رفتار ما دارد را بررسی می کند. تحقیق از نظر هدف «کاربردی» و از حیث ماهیت، «کیفی» با رویکرد اکتشافی است. جامعه این تحقیق، مقالات در زمینه «حکمرانی پیش نگر» به صورت مشترک یا مجزا است. روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی-کتابخانه ای با روش فراترکیب برای استخراج عوامل است. با استفاده از روش فراترکیب کدها، تم ها و مقولات «حکمرانی پیش نگر» استخراج شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که حکمرانی پیش نگر دارای پنج بعد «فرهنگی»، «شبکه ای»، «آینده نگاری»، «سیاست گذاری» و «بازخورد» است؛ که در مدل مفهومی پژوهش نشان داده شده است. در پایان تعدادی پیشنهاد برای متولیان امور حکمرانی ارائه شده است.
شناسایی، دسته بندی و رتبه بندی شاخص های عملکرد مدارس با استفاده از روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
409 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی، دسته بندی و رتبه بندی شاخص های عملکرد مدارس با استفاده از روش کیو می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و پارادایم تفسیری می باشد. این پژوهش در دو گام انجام شد؛ استراتژی تحقیق در گام اول تحلیل محتوای کیفی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل 24 نفر از چهارگروه والدین، مدیران و کارکنان دبیرستان دخترانه، معلمان و نیز مسوولان سازمان آموزش و پرورش شهر یزد و نمونه گیری بصورت هدفمند می باشد و حجم نمونه ها تا اشباع نظری ادامه داشت. استخراج شاخص های عملکرد از مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گام دوم این تحقیقی با استفاده از روش تحلیل عاملی محور کیو، به گونه شناسی ذهنی 33 نفر از والدین با استفاده از پرسشنامه و به صورت میدانی پرداخته شد. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از تحلیل محتوا و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و روش کیو استفاده شد. یافته های پژوهش منجر به دستیابی به هفت گونه ذهنی متفاوت حاکی از ناهمگونی و تفاوت قابل توجه در دیدگاه والدین در خصوص معیارهای عملکردی شده است، تفاوتی که مدیران این مدرسه را به بخش بندی بازار بر اساس درک خواسته ها و نیازهای مخاطبان هدفی با ذهنیت های متفاوت دعوت کرده و بینش مدیران این صنعت را در خصوص تخصیص سرمایه با نگاهی از بیرون به درون و تاکید بر سیستم ارزشیابی مخاطب محور ارتقا می دهد.
تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
262 - 243
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر جدید، مسائل و چالش هایی برای سازمان ها به وجود می آیند که هم فرد، و هم سازمان و جامعه را دچار خطر و چالش می نمایند. یکی از پدیده های شوم و منحوس این عصر، مفهوم بی هویتی سازمانی است. بی هویتی سازمانی در مقابل مفهوم هویت سازمانی قرار می گیرد که مضرات و پیامدهای منفی بسیار زیادی را در پی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر، تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی این موضوع پرداخته است. تحقیق حاضر باتوجه به نوع، بنیادی و روش بکار رفته در آن روش ترکیبی یا آمیخته است که از رویکرد لانه گزیده هم زمان بهره جسته است. در مرحله اول با استفاده از روش کیفی پنل خبرگان، محورهای موضوعی جهت انجام مصاحبه ها استخراج شده اند و در مرحله دوم، با استفاده از روش کیفی نظریه داده بنیاد، مؤلفه ها و شاخص های این زمینه مورد شناسایی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در هر دو روش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده که از خبرگان دانشگاهی و اداری-اجرایی گردآوری شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول 9 محور موضوعی استخراج شدند که به عنوان مداخل مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله دوم، یعنی روش کیفی نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفتند. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد نظام مند استراوس و کوربین تمامی گزاره ها کدگذاری شدند که مجموعاً، 336 کد باز، 116 کد محوری و 21 کد انتخابی حاصل شدند. مطابق با نتایج تحقیق، بی هویتی سازمانی نه تنها می تواند موجب بروز رفتارهای کژکارکردی
ارزیابی نقش راهبردهای سفارشی سازی و غنی سازی اطلاعات بر اعتماد و خرید: نقش تعدیلگر هوشمندی در بهبود تجربه مصرف کننده (مورد مطالعه: خریداران وب سایت های فروش اینترنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
427 - 448
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر راهبردهای سفارشی سازی و غنی سازی اطلاعات بر اعتماد و قصد خرید مشتریان در وب سایت های تجارت الکترونیک و نقش تعدیلگر هوشمندی کسب وکار در این فرآیندها می پردازد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش خریداران وب سایت های دیجی کالا و تکنولایف بودند. حداقل حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری معادلات ساختاری 375 نفر بود، بر این اساس نمونه ای متشکل از 385 نفر از خریداران این وب سایت ها گردآوری شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی همگون و مرکب تایید شد و روایی آن با روش های روایی همگرا (واریانس استخراج شده) و روایی واگرا (فورنل و لاکر و نسبت مونتریت هیتریت) تایید شد. تحلیل های آماری با نرم افزار اسمارت پی ال اس 4 و رویکرد PLS_SEM انجام شد.یافته ها: تجزیه نتایج نشان دادند که اعتماد به طور مثبت بر قصد خرید تاثیر دارد و سفارشی سازی خدمات از طریق اعتماد بر قصد خرید اثرگذار است. همچنین، غنای اطلاعات هم به طور مستقیم و هم از طریق اعتماد بر قصد خرید تاثیر می گذارد. هوشمندی کسب وکار تاثیر منفی بر رابطه بین سفارشی سازی خدمات و اعتماد داشت؛ اما تاثیر معناداری بر رابطه بین غنای اطلاعات و اعتماد نداشت.اصالت/ارزش افزوده علمی: به معنای کاری است که شما انجام می دهید و از دیدگاه خود شما است، اگرچه ممکن است برای حمایت از استدلال خود از کارای تحقیقاتی دیگران استدلال کنید.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
واکاوی رشد حرفه ای، تعمقی بر شایستگی نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عمیق شایستگی حرفه ای نومعلمان مبتنی بر تجارب زیسته آن ها در کارنمای معلمی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، نومعلمان در رشته زبان و ادبیات فارسی هستند که به روش هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد از نوع کلاسیک و مقایسه ای صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پروژه های پایان دوره کارشناسی نو معلمان بوده است. با استفاده از نرم افزار تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری داده ها ابتدا به روش استقرایی- اکتشافی و سپس تطبیقی صورت پذیرفته است. در این پژوهش در گام نخست مفهوم شایستگی از مبانی نظری سند تحول بنیادین استخراج و شایستگی های چهارگانه دانش تخصصی، دانش تربیتی، الگوی عملی و دانش دینی از سرفصل رشته به دست آمدند. در گام دوم داده ها به صورت اکتشافی مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفتند. در گام سوم ابعاد پنج گانه مستخرج از داده کاوی کارنماها با شایستگی های چهارگانه اسناد، مورد کاوش و تطبیق قرار گرفته و در ماتریس دوبعدی بازنمایی شدند. در طبقه بندی حاصل از تحلیل داده ها، ابعاد سیستمی، تعاملی، نگرشی، شناختی و مهارتی استخراج شدند. تحلیل یافته های این پژوهش نشان می دهد که نومعلمان به صورت مطلوب به اغلب ابعاد، به ویژه به عنصر مهم تحلیل در فرآیند طراحی آموزشی دست یافتند، اما از میان شایستگی های چهارگانه، در شایستگی دانش تخصصی، فقط به بعد سیستمی دست پیدا کردند و به سایر سطوح شایستگی دانش تخصصی نرسیدند. این نتیجه ی مهم نیز به دست آمد که نومعلمان انتخاب شده در این پژوهش، فاقد دانش و مهارت در رشته تخصصی خود هستند.
بررسی سرایت پذیری تلاطم میان نرخ بازده دلار، شاخص هم وزن سهام، صندوق طلا و بیت کوین با استفاده از مدل DECO-GARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
25 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی سرایت تلاطم میان نرخ دلار، صندوق طلا، شاخص هم وزن سهام و بیت کوین می باشد. در این پژوهش از داده های روزانه نرخ بازده دلار، صندوق طلا، شاخص هم وزن و بیت کوین طی دوره زمانی آبان ۱۳۹۶ تا تیر ماه ۱۴۰۲ مورد استفاده گردیده است. در این مطالعه ابتدا از مدل میانگین ARMA(1,1) جهت استخراج باقیمانده ها، استفاده شده است سپس برای بررسی سرریز تلاطم مدل DECO-GARCH به کارگرفته شد. نتایج حاصل از برآورد مدل DECO-GARCH، وجود اثر سرایت و انتقال تلاطم بین نرخ بازده دلار، صندوق طلای لوتوس، شاخص هم وزن و بیت کوین تایید می شود به صورتی که نوسان و تلاطم در قیمت هر یک از بازارها به صورت آنی بر نوسان سایر بازارها اثر می گذارد. شواهد نشان می دهد که بازارهای مالی از یکدیگر جدا نیستند و با هم در ارتباط هستند بنابرین تلاطم می تواند از بازاری به بازار دیگر منتقل شود در نتیجه تحلیل یک بازار دارایی مالی بدون در نظرگرفتن شرایط دیگر بازارها تقریبا فاقد اعتبار بوده و نیاز است تحلیل گران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران تصمیمات و ارزیابی های خود را براساس روابط بین بازار دارایی های مالی مختلف انجام دهند با توجه به نتایج به دست آمده که حاکی از وجود انتقال تلاطم دارد سرمایه گذاران و مدیران پرتفوی جهت کاهش ریسک و همچنین جهت انتخاب سبد بهینه می توانند از یافته های پژوهش حاضر بهره-مند گردند.