فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 90
حوزههای تخصصی:
اخلاق دانش چگونه زیستن است. ارزش های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل گیری معماری اسلامی هستند. معماری عرصه ایی برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمود ارزش های اخلاقی است. توجه به ارزش های اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکل گیری محیط و زندگی انسان است. با توجه به تاثیرات محیط به عنوان یکی از عوامل موثر بر تربیت اخلاقی کودک، نیازمند شناخت دقیق از ویژگی های موثر بر تربیت اخلاقی کودک می باشیم تا بر این اساس بتوانیم محیطی طراحی کنیم که به رشد اخلاقی کودک کمک کند و در واقع تربیت اخلاقی کودک را به دنبال داشته باشد. در اینجا این سوال مطرح است که آموزه های اسلامی چه راهبرد و راهکارهایی را در خصوص محیطی مناسب تربیت اخلاقی کودک ارایه داده است؟ و ویژگی های یک مهد کودک مناسب برای تربیت اخلاقی کودک براساس آموزه های اسلامی چیست؟ بر همین اساس هدف این پژوهش ارایه اصول و الگویی برای طراحی مهد کودک براساس آموزه های اخلاقی می باشد. در این پژوهش سعی گردیده است با استناد به آموزه های اسلامی و با روش استدلال منطقی و تفسیر و تحلیل آن ها، مولفه ها محیطی و معماری مکانی مناسب برای تربیت اخلاقی کودک استنتاج و ارایه گردیده است.
بررسی انتقادی فیزیکالیسم به مثابه پیش فرض معیار روانی در توجیه این همانی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۲
69 - 80
حوزههای تخصصی:
این همانی شخصی به معنای بقای هویت واحد و مستمرِّ شخص در طول زمان، امری وجدانی است. در تحلیل عقلی و فلسفی از ملاک و معیارِ این همانی مذکور، نظریات متفاوتی بیان شده است. معیار روانی، «استمرار روانی» را عامل بقایِ وحدت و هویت شخص می داند. برای بررسی این نظریه، لازم است مبانی و پیش فرض های نظریه مذکور، مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. به همین منظور با روش تحلیلی-انتقادی نشان داده ایم که معیار روانی، ریشه در تبیین فیزیکالیستی از پدیده های ذهنی مانند «این همانی ذهن و مغز»، «رفتارگرایی» و «کارکردگرایی» دارد. بررسی های این مقاله نشان می دهد تبیین فیزیکالیستی از ذهن و پدیده های ذهنی، با اشکالات و کاستی های متعددی روبه رو است. این مطلب ما را به آن می رساند که معیار روانی، علاوه بر آنکه نمی تواند معیار صحیحی در تحلیل این همانی شخصی ارائه کند، خودش نیز دارای مجموعه ای از اشکالات مبنایی است. بطلان معیار روانی در توجیه این همانی شخصی، زمینه را برای توجیهِ این همانی شخصی براساس جوهر مجرد نفسانی هموار می سازد.
ماهیت شرط پشیمانی و آثار آن در قراردادها در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرط پشیمانی یکی از شروطی است که در برخی موارد با توافق طرفین در قراردادها گنجانده می شود، با این مضمون که چنانچه هر یک از طرفین قرارداد نسبت به معامله منعقده پشیمان گردد؛ می بایست مبلغ مقطوع تعیین شده در قرارداد را به طرف مقابل پرداخت نماید. برای اعمال شرط پشیمانی در قراردادها، طرفین مدت زمان مشخصی را تعیین نمی نمایند. شرط مذکور با هیچ یک از انواع خیارات مقرر در قانون مدنی منطبق نیست و قانون گذار نیز رویکرد مشخص و صریحی را در این خصوص تبیین ننموده، این امر منجر به اختلاف نظر و تشتت آراء در رویه موجود گردیده است، بر همین اساس هدف مقاله حاضر، بررسی آثار شرط پشیمانی در قراردادها می باشد.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در حقوق مدنی ایران، شرطی تحت عنوان، شرط پشیمانی مطرح نشده است. در دکترین حقوقی نیز در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را با خیار شرط، برخی با وجه التزام و برخی با اقاله منطبق می دانند. به نظر می رسد بتوان شرط پیشیمانی را نوعی پیشنهاد اقاله در قراردادها تلقی کرد. سلب اجرا، ابطال و انحلال قرارداد مهمترین آثار شرط پشیمانی در قراردادها است. نتیجه: با توجه به اصل لزوم قراردادها، باید شرط پشیمانی به حداقل موارد متقن و یقینی آن تفسیر مضیق شود. یعنی مدت آن به کمترین زمان و اسقاط ضمنی آن به هر اماره و قرینه ممکن؛ تا ثبات معاملات به هم نریزد و استحکام قراردادها حفظ گردد. بر همین اساس در شرط پشیمانی شرط پرداخت خسارت قید می شود.
دیدگاه فقه امامی درباره پیام های سابلیمینال در سایه هویت یابی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶
101 - 122
حوزههای تخصصی:
قوام پیام های سابلیمینالی به تلقین و پنهانی بودن پیام ها است که مانند هیپنوتیزم، خودآگاه انسان را دور می زند و با ناخودآگاه ارتباط می گیرد و زمینه تغییر افکار و رفتار وی را فراهم می کند. پژوهش ها در رد و اثبات تأثیرگذاری آن، اتفاق نظر ندارند، ولی به جهت گرایش شدید صاحبان صنایع، احزاب و عقاید، برای استفاده از این روش در تبلیغات کالاها، حزب و باور خود، و گرایش مردم برای درمان برخی آسیب های روانی مثل پایین بودن اعتماد به نفس، و ترس های کاذب، بررسی احکام آن به لحاظ انطباق عناوین سحر، اضراری بودن، تسلط دیگران بر نفس، و حکم ساخت و خرید و فروش آن، ضروری است. برخی از مؤلفه های سحر بر سابلیمینال تطبیق نمی کند و چون اثرات سابلیمینال به طور معمول ضعیف هستند و نیاز به شرایط خاصی برای تأثیرگذاری قابل توجه را دارند، نمی تواند زمینه سلطه دیگران را فراهم کند؛ ولی در برخی شرایط ممکن است ضررهای جانی را در پی داشته باشد؛ افزون بر اینکه می تواند با قالب یا محتوایی که دارد مروج باطل و فحشا باشد. نتیجه نشان می دهد که بنا بر تأثیرگذاری سابلیمینال، چنانچه ضرر جانی در پی نداشته باشد و عنوان حرامی مانند ترویج باطل و فحشا بر آن منطبق نباشد، ساخت، خرید و فروش، و استفاده از آن بی اشکال است.
تحلیل ابعاد فقهی- حقوقی شرط انتفاع مستودع از مال ودیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
ودیعه یک عقد احسانی است و به نظر می رسد اعتماد مودع در سپردن مال خویش به امین در اثر اقتدای مستودع به سیره نبوی در امانتداری بوده که این مهم درون مایه عقد است. با وجود این، هرچند مشهور فقهای امامیه رأی به سقوط ضمان امین داده و اقامه هر شرطی که موجب اضرار وی شود را از جهات بطلان عقد می دانند، تاکنون استدلال جامعی در خصوص اشتراط شرطی مغایر با منافع مودع وجود نداشته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش اثبات این حقیقت است که استقرار هر شرطی که اجبار و تعهدی را به مودع تحمیل کند خلاف اصل و نص است و موجب بطلان عقد خواهد شد. بنابراین، به دلیل مخدوش شدن تبرع مستودع در حفاظت از ودیعه باید به بطلان عقد فتوا داد. مضافاً آنکه استقرار چنین شروطی با نیات ائمه اطهار(ع) در ترویج احکام ناب اسلام، از جمله تبرع و احسان، مغایر است و اطلاق وصف امین به مستودع جایز نیست. این مطالعه از منظر روش شناسی با رویکرد قصدگرایی انجام شد که یافته های به دست آمده به صورت توصیفی تحلیلی تبیین و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است.
حافظه تاریخی و کارکرد آن در جنگ شناختی امویان علیه اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«حافظه ی تاریخی» به معنای بازنمایی گذشته ی مشترک یک گروه یا جامعه، در ایجاد وحدت اجتماعی و هویت بخشی به یک ملت ایفای نقش می کند. علاوه بر این، همچون نیرویی مؤثر در عرصه ی اجتماع، نقش مهمی در تأمین نیازهای سیاسی دولت ها و کمک به حفظ هویت مطلوب و شکل دهی مجدد گذشته در جهت اهداف مد نظر حکومت ها و جریان ها دارد. ازاین رو هر نظامی لاجرم برای دستیابی به مشروعیت و پایداری ارتباط خود با ملت، از سیاست های حافظه ای بهره می برد. این پژوهش با روش «توصیفی تحلیلی»، به دنبال بررسی بهره برداری امویان از ظرفیت حافظه ی تاریخی در کارزار شناختی علیه اهل بیت است و با عنایت به داده های تاریخی و توصیف و تحلیل آنها، به شناسایی و استخراج اقدامات امویان در این زمینه پرداخته است. امویان که نزد افکار عمومی جامعه ی اسلامی فاقد منزلت بودند، تلاش بسیاری در جهت کسب مشروعیت از طریق دست یازیدن به ظرفیت سیاست حافظه نمودند. از نتایج این پژوهش آگاهی از اقداماتی است که رهبران جبهه ی اموی در جهت تغییر حافظه ی جمعی و شناخت مردم جامعه انجام دادند. اهم این اقدامات مهار و مدیریت انتشار اطلاعات و داده ها، بی توجهی به میراث فرهنگی و تمدنی و کم رنگ سازی سنت های دینی بوده که محور اصلی این پژوهش بررسی زوایای این مسائل است.
بررسی ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹
83 - 102
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی رسیدگی به جرایم اقتصادی و آثار زیان بار آن موجب چاره جویی رئیس قوه قضائیه و درنهایت منجربه استیذان از ساحت آیت الله خامنه ای شد. موافقت معظم له با استیذان رئیس محترم قوه قضائیه و اتخاذ رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، موجب رسیدگی تخصصی به جرایم اقتصادی با حفظ چارچوب های دادرسی عادلانه و درنتیجه تنگ شدن عرصه برای مجرمان اقتصادی گردید. درخصوص ماهیت این استیذان، چالش و شبهاتی مانند اینکه آیا این نوع استیذان و موافقت آیت الله خامنه ای مبانی فقهی دارد یا خیر؟ ماهیت چنین استیذانی چیست و مبانی فقهی آن کدامند، مطرح شده است. ازاین رو نگارنده در پژوهش حاضر با ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی، «ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی»، را مورد بحث و بررسی قرار داده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که: استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای، یک نوع حکم حکومتی بوده و معظم له با توجه به اختیاراتی که فقه امامیه به حاکم اسلامی تجویز کرده است، ابتدا معضل را تشخیص و به حل معضلات نظام می پردازد. در واقع حاکم جامعه اسلامی به منظور اداره جامعه و براساس مصلحت در حوزه مسائل مربوط به جامعه، اقدام به صدور احکام حکومتی می کند که صدور حکم حکومتی رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، نمونه ای از آن است که مصلحت نظام، مبسوط الید بودن حاکم اسلامی و تأمین حقوق عمومی و رفاه اجتماعی از مبانی چنین احکامی می باشد. طبق فرمایش آیت الله خامنه ای، حل معضلات نظام از طریق تشخیص مصلحت (مصالح و مفاسد جامعه)، تأمین امنیت اقتصادی از وظایف حاکم اسلامی است و براساس این وظیفه، رسیدگی افتراقی به جرائم اقتصادی را مؤثرترین راه در جهت مقابله با مفاسد اقتصادی می داند.
مقایسه ویژگی های سبکی جمله های اسمیه و فعلیه ترجمه های قرآن مکارم شیرازی و خرمشاهی بر اساس الگوی ترجمه کشف الاسرار در جزء 29 و 30(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کتابی آسمانی است که برای دست یابی به حقایق آن تا کنون صدها ترجمه با روش ها و سبک های متفاوت برای آن نوشته اند. برای این منظور در این مقاله سعی شده تا با تحلیل زبان شناختی ترجمه های معاصر قرآن از مکارم شیرازی و خرمشاهی و بررسی روش ها و اسلوب ها در ترجمه های مذکور و مقایسه ویژگی های سبکی و نثری آن ها بر اساس الگوی ترجمه کشف الاسرار که از گنجینه های گران قدر زبان و ادب فارسی محسوب می شود و نثری سلیس و شیوا دارد، به بهترین شیوه و اسلوب در بین این ترجمه ها دست یافت. بر این اساس ترجمه های مذکور توصیف و تحلیل شده و از منظر معناشناسی و در سطح زبان شناختی بررسی و تشریح شده اند که با توجه به بررسی های صورت پذیرفته می توان گفت مترجمان مذکور در برگردان آیات قرآنی سبک خاص و یکنواختی را دنبال نکرده اند. در اکثر موارد همانند کشف الاسرار جملات فعلیه را به صورت جمله فعلیه معنا کرده اند. اما در ترجمه جملات اسمیه که بیشتر برای تأکید مفاهیم و آموزه های قرآنی بکار می روند، مکارم شیرازی آن ها را برخلاف کشف الاسرار در اکثر موارد به صورت جمله فعلیه معنا کرده که تأکید کم تری دارند، در حالی که خرمشاهی جملات اسمیه را همانند کشف الاسرار در بیشتر موارد به صورت جمله اسمیه و تأکیدی معنا کرده و به کلام قرآن وفادار بوده است.
راسخان علم در نهج البلاغه و ارتباط آن با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۳۷-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
«راسخان در علم» تعبیری مشترک در قرآن مجید و نهج البلاغه شریف است؛ با کاربرد برابر ولی اندک در هر یک (دوبار در هر کدام)، اهمیت بسیار دارد. با توجّهی هر دو جانبه می توان به معنایی جامع از آن، دست یافت و در هر دو، آن معنی را بازیابی و بازشناسی کرد. معنای به دست آمده «عالمان به علم الهی» [یا علم لدنّی و موهبتی ] هستند که خداوند تعالی با خواست و اختیار و انتخاب خود به برخی از بندگان عطاء می کند. آن علم، هم رسوخ و استواری و هم باور و آرامش قلبی برای دارنده خود دارد. این همان معنای مشترک «راسخان در علم » در قرآن و نیز در نهج البلاغه است و مصادیق آن، حضرت رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ص) هستند؛ هر چه اختصاص به ایشان ندارد.
معرّفی کتابِ «پیرامون فصل الخطاب و رساله جوابیّه محدّث نوری»
منبع:
دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
98 - 123
حوزههای تخصصی:
میرزا حسین نوری (م1320ق) در سال ۱۲۹۲ قمری کتابی با عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب ربّ الارباب» نگاشت. بعدها به واسط این اثر، جنجال های کلامی و فرقه ای به پا گشت و آثار متعدّد مستقل و غیر مستقلی در ردّ این کتاب حاجی نوری نوشته شد. در سال گذشته، کتاب مفصّلی پیرامون فصل الخطاب و نیز «رساله جوابیّه اشکالات بر فصل الخطاب» محدّث نوری نگارش یافته که در آن به مسائل مختلفی پیرامون این دو اثر پرداخته است. این کتاب، شامل نُه مقاله مجزّا می باشد که هر کدام به مسأله ای درباره فصل الخطاب پرداخته اند. نوشتار پیش رو، به معرّفی تفصیلی این اثر جدید پرداخته است تا پژوهشگران این کتاب تازه را بشناسند.
خوانش کنش گری دوباره کالینگوود؛ در تحلیل روش شناسی پوزیتیویستی عقّاد، با تکیه بر کتاب "ابونواس"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عباس محمود عقّاد، از جمله پیش آهنگان ادبیات معاصر مصر و از چهره های مهم و تأثیرگذار روشنفکری جهان عرب است که در کسوت منتقد ادبی، در باب نسبت سنجی سنّت و جهان جدید بسیار اندیشیده است. این مقاله حاصل مطالعه ای، با عنایت به کتاب ابونواس، در باب ماهیت رویکرد نقادانه عقّاد است که طبق فرضیه آغازین، با سنت پوزیتیویستی فروید همگرایی و همخوانی دارد. از این رو، در سطور پیش رو می کوشد ابتدائا تلقیِ خود را از تئوری کنشگری دوباره کالینگوود، صورتبندی کند. سپس در پرتو آرای زیگموند فروید، ضمن تقریر و تنقیح سویه های نقد روانشناختی عقاد و پیش فرض های نهفته در دل این سویه ها که بر اساس آنها به نقد اشعار ابونواس پرداخته، به تحلیل آنها نیز همت می گمارد. از این رو، بحثی صرفا ادبی نیست؛ یعنی در آن از خواص و ویژگی های ادبی نقد سخنی به میان نمی آید، بلکه صبغه فلسفی دارد و معرفت بخشی و عینیت گزاره های ادبی را مفروض می پندارد. در پایان آنچه حاصل می شود بیانگر این است که رویکرد نقدی عقّاد، از نظرگاه های روش شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی، به دلیل پاره ای چالش های مغالطه آمیز فلسفی، علیرغم اقبال ویژه به آن در جهان معاصر، کاربست آن در حوزه نقد ادبی چندان موجّه نیست. چه رسد به اینکه مبنای ارزش داوری اخلاقی نیز قرار گیرد. از این رو، ایده کنشگری دوباره کالینگوود را به عنوان مدل پیشنهادی، جهت فهم عمیق تر لایه های زیرین و پنهان زندگی شعراء، ارائه می دهد.
ارزیابی دیدگاه دنیل دنت درباره ماهیت دین و روند تکاملی آن در کتاب شکستن طلسم، بر اساس آموزه های اسلامی آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۶۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
کتاب شکستن طلسم، به قلم دنیل دنت، از مهم ترین آثار جریان الحاد جدید است. دنت در این کتاب مدعی بررسی پدیده دین با روش علمی است و به دنبال تبیین دین به عنوان یک پدیده طبیعی، و نفی منشأ ماورایی آن می باشد. او سعی دارد دین را برساختی متأثر از جریان تکامل طبیعی فرهنگ، با منطق داروینی آن توصیف کند. مسئله پژوهش حاضر، تبیین و ارزیابی ادعاهای دنت در رابطه با تعریف و ریشه های دین و روند تکامل آن، با روشی توصیفی و انتقادی است. نتایج این بررسی نشان می دهد دنت در پیشبرد اهدافی چون معرفی دین به عنوان پدیده ای این جهانی و ترسیم الگوریتم تکاملی پیدایش و تحول آن، دچار چالش و خطاهایی است. نادیده انگاری مطالعات سنتی دین، نفی هویت مستقل دین و خلط دین با دینداری، بخشی از این خطاها است. با این حال دنت نشان داده است که در بکارگیری ظرفیت های شبهه سازی تئوری داروین، تبحر زیادی دارد و همین امر اهمیت بررسی و نقد کتاب او را دوچندان کرده است.
تحلیل معناشناختی روایت اقوام متعمق آخرالزمان در نسبت با مجموعه روایات تعمق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
94 - 114
حوزههای تخصصی:
مسلم است که معارف الهی دارای درجات مختلفی از سطح و عمق و ادراک بشری، مشتمل بر مراتب متعددی از فهم و کشف است، انسان متناسب با هر مرتبه ادراکی به درک لایه ای از حقیقت نائل می شود. بالا ترین مرتبه ادراک، متعلق به مواجهه شهودی انبیاء با حقیقت است، دیگران نیز به فراخور تلاش علمی و عملی خود از این معارف بهره مند می شوند. طبیعی است که با رشد و تکامل علمی و عقلی، مراتب عمیق تری از فهم نیز برای انسان ها حاصل شود، اما از طرفی مجاری ادراکی بشر محدود بوده و امکان درک حقایق فراتر از مرزهای خود را ندارد. مضمون روایت اقوام متعمقون این است که خداوند سوره توحید و آیات پایانی سوره حدید را به این جهت نازل کرد که می دانست در آینده اقوام متعمقی خواهند آمد، کسانی از تعبیر متعمق معنای تشویق و مدح و عده ای مفهوم منع و ذم برداشت کرده اند، مسئله تحقیق این است که آیا تعمق در خصوص این روایت به معنای فهم عمیق و صفت مدح یا به معنای تجاوز از حد و صفت ذم است؟ در این مقاله با تأکید بر شیوه رایج معناشناسی، به تحلیل معنایی این روایت در نسبت با مجموعه روایات تعمق در مجامع حدیثی شیعه و سنی پرداخته و نشان داده ایم که با توجه به قرائن و شواهد موجود، این روایت بیش از آن که در مقام تحریک و تشویق به تعمق و ستایش آن باشد، ناظر به حذر و منع از تعمق بیش از اندازه در معارف است، بر این اساس اگرچه تلاش اعتدالی برای شناخت حدی از معارف که میسور فهم آدمی لازم است، اما تجاوز از این حد، مصداق تعمق مذموم و محل منع و نهی روایت خواهد بود.
بازتاب روایات معتبر سبب نزول در ترجمه های معاصر فارسی قرآن کریم؛ مطالعه موردی ترجمه های الهی قمشه ای، رضایی اصفهانی، فولادوند و مشکینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتضای جهانی بودن و جاودانگی قرآن این است که ترجمهٔ آن باتوجه به مجموعه قراینِ مؤثر در فهم آیات صورت پذیرد و مقاصد عالی آن را به نیکوترین شکل در خود منعکس سازد. ازجمله مهم ترین قراین مؤثر در فهم و ترجمهٔ قرآن، اسباب نزول معتبری است که غفلت از آن ها گاه موجب بروز اختلافات و اشتباهات فاحش در ترجمه های قرآن شده است. ازاین رو، به منظور نمایاندن نقش اسباب نزول در فهم و ترجمهٔ قرآن، ضمن بازخوانی این روایات در چهار ترجمهٔ مشهور فارسی با ارائهٔ نمونه هایی از آیاتِ دارای سبب نزول، چگونگی ترجمهٔ آن ها را ارزیابی و ترجمهٔ صحیح هر آیه را براساس این قرینه مشخص می کنیم. درست است که نمی توان تمامی روایات سبب نزول را معتبر دانست، اما اسباب نزول معتبری که ناظر به معنای آیه است و از منابع درخورِ اعتماد به دست ما رسیده است، نقش مؤثری در فهم و ترجمهٔ قرآن، تبیین مورد نزول آیات و شرح آن ها دارند. قرینهٔ سبب نزول در ترجمهٔ واژگان چندمعنا، کمترین تأثیر را دارد و در تبیین مصادیق آیات و پس از آن رفع ابهام از ظاهر آن ها، از بیشترین تأثیر برخوردار است و در میان ترجمه های منتخب، مشکینی از مجموع 30 مورد دارای سبب نزول معتبر، تنها 16مورد، الهی 14مورد، رضایی 7مورد و فولادوند 4مورد را با استناد به این روایات ترجمه کرده اند.
تفاهم یا تقابل ابن سینا و ملاصدرا در مساله حدوث نفس انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو درباره حدوث نفس انسانی است؛ آیا نفس انسانی قدیم است یا حادث؟ آیا حادث روحانی است یا جسمانی؟ آراء پیرامون آن، متفاوت و گهگاه متضاد است و دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا از سوی طرفداران دو مکتب سینوی و صدرائی مجادلات دراز دامنی را برانگیخته است. ابن سینا که تحقیقات گسترده او در علم النفس و بویژه نفس انسانی تاکنون بدون رقیب است مدّعی حدوث روحانی نفس و ملاصدرا که بعد از ابن سینا در بین فیلسوفان مسلمان، بیشترین اهتمام را به مسأله نفس دارد، حدوث نفس را جسمانی می داند؛ سزاوار توجه است که باور به جاودانگی و مفاهیم الهیاتی مرتبط با آن، پیش از تعیین تکلیف در خصوص جسمانیت یا روحانیت نفس انسانی، تلاشی همراه با کاستی است، چراکه تأثیرپذیری نتایج از مبادی، امری گریزناپذیر است؛ عدم رهیافت به پاسخی قطعی در موضوع حاضر، پژوهشگر را در ترسیم چگونگی ارتباط نفس با بدن، فساد یا خلود نفس و در نهایت تصور درست معنای زندگی دچار پرسشهای فراوان و بن بست های فلسفی خواهد نمود؛ پژوهش کوشیده است با ارائه دلائل دو دیدگاه و نقد و بررسی، بیان نماید کدامیک از دو نظریه همخوانی بیشتری با مبانی عقلی دارد و آنچه این پژوهش را متفاوت از تحقیقات پیشین می سازد این است که بر اساس ارزیابی و تحلیل و به روش عقلی در پی یافتن پاسخ این پرسش اساسی است که آیا چنان که در نگاه نخست برداشت میشود این دو نظریه، تقابل جدّی با هم دارند یا اینکه نگره صدرائی را می توان در راستای دیدگاه ابن سینا ارزیابی نمود.
حجیت تشخیص موضوع برای مقلّد متخصص با تأمّلی در اندیشه آیت الله محسن فقیهی
حوزههای تخصصی:
«موضوع شناسی» از ارکان اصلی فرآیند اجتهاد و تطبیق احکام شرعی بر مصادیق خارجی است. هر حکم شرعی، متوقف بر شناخت صحیح موضوع آن است و خطا در تشخیص موضوع، به خطای در اجرای حکم منتهی می شود. از مسائل نوظهور در این عرصه، بررسی حجیت تشخیص موضوع توسط مقلّد در فرضی است که وی در آن موضوع، صاحب تخصص باشد. در این مقاله، با تمرکز بر دیدگاه فقیه عالیقدر حضرت آیت الله محسن فقیهی، به بررسی حدود و ثغور حجیت نظر فقیه در تشخیص موضوعات پرداخته شده و نشان داده می شود که در موارد تخصصی، اگر مقلّد به دلیل تخصص، در تشخیص موضوع به اطمینان دست یابد، الزام به پیروی از نظر مجتهد برای او وجود ندارد. البته این عدم حجیت، تنها ناظر به تشخیص موضوع است و در تشخیص حکم شرعی همچنان پیروی از مجتهد لازم است. مقاله حاضر ضمن تبیین جایگاه موضوع شناسی در فرآیند استنباط و تأکید بر مرجعیت عرف، لغت، نصوص دینی و متخصصان، مرز میان وظایف فقیه و وظایف مقلدِ متخصص را روشن می سازد.
تبیین فقهی نقش دعا در تربیت فرزندان
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
17-53
حوزههای تخصصی:
در منابع و معارف اسلامی اثبات اصل دعا و استحباب مؤکد آن، ادله فراوانی دارد. خداوند متعال در قران کریم، از یک سو ادعیه مختلفی از انبیاء و صالحین و مومنین نقل کرده (که این مسئله می تواند نشان از مطلوبیت دعا باشد) و از سوی دیگر دستور به دعا با کیفیت های مختلف داده است و حتی دعا را از ویژگی های عبادالرحمن برشمرده. اگرچه در مورد نقش دعا و علی الخصوص در مورد نقش دعا در تربیت، پژوهش هایی انجام شده اما در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی و به شیوه استنباط اجتهادی، به طور خاص حکم فقهی دعا برای تربیت فرزند و جزئیات ان مد نظر قرار گرفته است. دعا برای فرزند از جمله روش های تربیت اسلامی، زمینه ساز تحقق سعادت فرزند و دوری وی از سوء عاقبت محسوب می شود. این امر در شریعت اسلام از استحباب بالایی بر خوردار است. البته دعا شیوه های مختلفی دارد که برخی از انها مورد نهی قرار گرفته. آیات حاکیه، آیات آمره، روایات آمره، روایات حاکیه، ادعیه مأثوره از جمله منابعی هستند که برای تبیین فقهی این مسئله به کار می آیند.
مستثنیات حکم اشاعه فحشا در فقه: مبانی و مصادیق
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
105-130
حوزههای تخصصی:
حرمت اشاعه فحشا در نزد فقها جزء مسلمات فقهی است. اما در برخی موارد باوجوداینکه موضوع اشاعه فحشا محقق است، ارتکاب آن جایز شمرده شده است. مسئله این است که حرمت اشاعه فحشا در چه مواردی استثنا شده است؟ موارد استثنا باتوجه به وجود دو مبنای مطرح (اظهار فحشا و یا اراده کثرت وجودی فحشا) در استفاده معنای اشاعه فحشا از آیه 19 سوره نور، متفاوت خواهد بود. ازاین جهت که در منابع فقهی به نحو مستقل به این مسئله پرداخت نشده است، نوشتار حاضر در صدد استخراج موارد استثنا از کلمات مطرح شده در ذیل مباحث مختلف فقهی است. هدف اصلی این نوشتار، تبیین محدوده حکم اشاعه فحشا در راستای تعیین وظایف مکلفین و نهادهای نظارتی در مواجهه با مصادیق اشاعه فحشا است. با فرض معنای اظهار فحشا برای اشاعه فحشا، مواردی مانند تظلّم و دعاوی، تشهیر، آگاه سازی، مبارزه با بدعت و مشورت دادن به تخصیص از حکم اشاعه فحشا خارج خواهند بود. اما درصورتی که کثرت وجودی و ارتکاب فحشا را برای اشاعه فحشا اختیار کردیم، بیشتر موارد مذکور از حکم اشاعه فحشا، تخصّصا خارج خواهند بود به غیراز مثل تظّلم که به دلیل متصور بودن کثرت و ترویج فحشا در آن به نحو تخصیص از حکم خارج است. این موارد گفته شده را مقاله به نحو تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.
بررسی ابعاد معرفتی مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه و میزان توجه به آن از سوی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی این است که مقیاسی برای سنجش قناعت به دست آورد و با کمک آن میزان توجه به این فضیلت را در میان جوانان بسنجد. به این منظور ابعاد معرفتی و مؤلفه های مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه بررسی شد و از مؤلفه های حاصل از این بررسی برای طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس قناعت درقالب پرسشنامه ای با 19 سؤال استفاده شد. سپس میزان توجه جوانان به فضلیت اخلاقی قناعت با این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان با حجم ۲۶۶ نفر، ورودی ۱۳۹۹-۱۴۰۲ بودند که ازطریق روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه ۱۵۵ اندازه گیری شد. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که پاسخ ها را می توان در 3 سطح رعایت قناعت در مقیاس بالا، متوسط و پایین بررسی کرد. باتوجه به آزمون تی تک نمونه ای میانگین قناعت (89/2) و سطح معناداری (003/0) از مقدار ارزش آزمون (3) پایین تر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت وضعیت قناعت از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.
چالش های حقوقی تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زن ایرانی و مرد غیرایرانی با تأکید بر مقرره اصلاحی 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعطای تابعیت ازطریق نسب مادری در نظام حقوقی ایران چالش هایی درباره تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی دارد. در سال 1398 ماده واحده ای برای پوشش کاستی های قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی مصوب سال 1385 تصویب شد. این امر نه تنها راهگشا نبود، بلکه مسئله را پیچیده تر کرد. یکی از چالش ها، کفایت ازدواج شرعی به جای مجوز از دولت (ماده 1060 قانون مدنی) برای اعطای تابعیت است که تبعات جبران ناپذیری به خصوص برای زن ایرانی به دنبال دارد. همچنین، به رغم اکتسابی دانستن تابعیت، اعطای تابعیت ایجابی بوده، و باعث ایجاد وضعیت تابعیت مضاعف شده است. در نوشتار حاضر با بررسی توصیفی تحلیلی، این نتیجه به دست می آید که ممکن است اعطای تابعیت به این کودکان، گامی مثبت جهت کاهش آسیب ها و مشکلات آن ها باشد و برای افراد فاقد شناسنامه که هویتی دوگانه دارند، راهگشا باشد؛ اما به دلیل عدم اطلاع رسانی مناسب و عدم شفافیت، چالش های بسیاری در این زمینه وجود دارد و نیز باتوجه به مهاجرت های پنهانی و بی برنامه موجود، مسئله را با تهدیدهای امنیتی و سیاسی روبه رو می سازد؛ حجم وسیع مهاجرت به ایران نیز موضوع را از حالت عادی به حالت امنیتی و سیاسی تبدیل کرده است. در روند صدور شناسنامه، مرحله استعلامات نهاد امنیتی باکندی بسیار روبه رو است؛ اما باوجوداین، امکان کاهش نهادهای تصمیم گیری وجود ندارد و این عدم امکان، ناشی از مسائل امنیتی است. به این ترتیب، ایران باید آگاهانه تر و فعالانه تر به این موضوع بپردازد و تهدیدها را تبدیل به فرصت کند و رویکردش در اعطای تابعیت، به صورت یک جانبه نباشد.