فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بازار معاملات فردایی، از بازارهای غیررسمی در کشور است که هم چنان یکی از منابع مهم تعیین کننده ی نرخ ارز در بازار آزاد محسوب می شود. هدف مقاله حاضر بررسی ممنوعیت معاملات فردایی در پرتو رویکرد فقه، قانون مجازات اسلامی و مقررات ناظر بر عملیات ارزی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد چالش های فقهی مانند غرری بودن، صوری بودن و قماری بودن در معاملات فردایی محرز و غیرقابل انکار است. با این وجود، در ممنوعیت قانونی معاملات فردایی در ماده13 مقررات ناظر بر عملیات ارزی صرافی ها به عللی هم چون از بین بردن ثبات نرخ ارز، تشدید تورم و منفی شدن رشد اقتصادی، پرداخته شده و هیچ گونه توجهی به چالش های فقهی نشده است.
نتیجه : اهرم بازدارندگی ممنوعیت شرعی این معاملات به دلیل قماری بودن آن و قابلیت تعقیب کیفری، با استناد به مواد710-705 قانون مجازات اسلامی، مغفول مانده است.
وحدت ملاک فقهی و حقوقی و اخلاقی میان معدوم کردن جنین فریزشده با سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری که یکی از مشکلات مهم جوامع انسانی است، به کمک یکی از دستاورد های دانش پزشکی، یعنی فریز کردن جنینِ حاصل از لقاح مصنوعی و خارج رحمی سلول جنسی والدین، تا حدودی حل شده است. فریزکردن و نگهداری جنین در بانک های انجماد موجب ایجاد مسائل فقهی و حقوقی و اجتماعی در این زمینه خواهد شد که یکی از آن ها وجود ملاک های مشترک میان معدوم کردن جنین فریز شده و سقط جنین است. پرسش اساسی در این پژوهش این است: آیا میان معدوم کردن جنین های فریز شده، که قسمی از جنین های آزمایشگاهی اند، با سقط جنین ازلحاظ فقهی و حقوقی و اخلاقی وحدت ملاک وجود دارد؟ روش پژوهش حاضر اسنادی کتابخانه ای و نوع تحقیق توصیفی تحلیلی است و با مطالعات به عمل آمده مشخص شد که میان معدوم کردن جنین فریزشده و سقط جنین ازاین جهت وحدت ملاک وجود دارد که جنین فریزشده به عنوان نطفه منعقدشده خارج رحمی مانند جنین داخل رحم، انسانی بالقوه است که توانایی بالفعل شدن را دارد و دارای حق حیات و کرامت انسانی است؛ زیرا انسان ازمنظر قانونی اززمان تشکیل کوچک ترین جزء وجودی دارای حق حیات و احترام است و ازبین بردن آن در هر مرحله، خلاف اخلاق و شأن انسانی جنین و خلاف رابطه امانت میان والدین و جنین بوده و صحیح نیست. همچنین ازبین بردن انسان در هر مرحله، موجب نقض یکی از اغراض نکاح یعنی فرزندآوری است که از ملاک های مشترک معدوم کردن جنین فریزشده و سقط جنین است؛ بنابراین، حرمت اتلاف در هر دو صادق است و انعقاد نطفه داخل رحم (امر شایع) یا خارج از آن مبدأ خلقت انسان بوده، و حداقل مرتبه انسانیت در آن طی شده است و شرط برخورداری جنین از حق تمتع (حق حیات)، انعقاد نطفه و زنده متولدشدن است؛ بنابراین شکل گیری و تکامل در رحم خصوصیتی ندارد که حق حیات منحصر به جنین در رحم باشد. از این منظر برخی از فقها قائل به وجوب احتیاط به حفظ جنین های فریزشده هستند و معدوم کردن جنین های فریزشده را در حکم سقط جنین و مستلزم پرداخت دیه می دانند.
واکاوی حکم قتل ناشی از اشتباه در هدف در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
197 - 228
حوزههای تخصصی:
اشتباه در قتل یکی از موضوعات بحث برانگیز در فقه و حقوق جزاء به شمار می رود که صور مختلف آن عبارت است از: اشتباه در هویت، اشتباه در هدف و اشتباه در فعل. با عنایت به این که قانون گذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 صراحتا به بحث اشتباه در هویت پرداخته است اما حکم دو صورت دیگر، در قانون مورد تصریح قرار نگرفته است بین فقهای عظام و به تبع آنان در بین حقوق دانان، در حکم اشتباه در هدف اختلاف است. آنچه که در مسأله اشتباه در هدف محل بحث می باشد این است که آیا قتل ناشی از اشتباه در هدف، عمد محسوب می شود یا شبه عمد و یا خطای محض؟ آیا مرتکب مستحق قصاص است یا باید دیه پرداخت کند؟ با عنایت به خلأ قانونی که در این قسم از اقسام قتل وجود دارد، بازخوانی و نقد مبانی فقهی به روش کتابخانه ای و اسنادی و نیز به کار بردن شیوه ی توصیفی – استدلالی و تحلیلی – تفسیری حاکی از آن است که هرگاه جانی در اثر اشتباه در هدف مرتکب قتل مجنیٌ علیه شود، عمل ارتکابی شبه عمد محسوب می شود و قاتل مستحق پرداخت دیه خواهد بود، مگر این که مرتکب قتل فرد محقون الدم را داشته باشد ولی در اثر اشتباه در هدف، تیر به محقون الدم دیگر که مقصود او نیست اصابت کرده و به قتل برسد و احتمال آسیب وجود داشته باشد در این صورت قتل عمد محسوب می گردد.
اعتبارسنجی جایگاه نقل و عقل در تفسیر مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تفاسیر قرآن پیوسته از ابعاد متفاوت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، کاوش در هر یک از این رویکردها، در بهره گیری صحیح از تفاسیر و اعتبارسنجی مؤلفه های اثرگذار در روش تفسیری سودمند است. در این پژوهش با تأکید بر تقسیم بندی آیت الله معرفت از تفاسیر قرآن، دو مؤلفه مهمِ نقل و عقل در تفسیر«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی» از مفسران قرن 14 (ق) شیعه، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اساس این تفسیر مبتنی بر روش تفسیری اجتهادی و روش «قرآن به سنت» است و در تبیین آیات قرآن از روایات معصومین (ع)، اقوال صحابه و تابعین و همچنین آیات دیگر قرآن استفاده شده است. در حوزه نظری، بهره گیری از عقل نیز تبیین شده و در حوزه عملی، گونه های مختلف اجتهادات تفسیری مانند تبیین مفردات، تقیید مطلق، تبیین مباحث صرفی و نحوی و بلاغی، قابل دستیابی است. نظرات حائری در باب علوم قرآنی؛ مانند: قراءات، نسخ، محکم و متشابه، اسباب نزول و مکی و مدنی اکثراً موافق با سایر علما است ولی در برخی موارد نیز نظرات خاص خود را دارد. نحوه تعامل با نظرات سایر مفسرین، استفاده از سیاق و مناقشه با اسرائیلیات در قصص قرآنی، از مهمترین شاخصه های مقتنیات الدرر است که آن را از سایر تفاسیر متمایز می کند.
دلایل جایگزینی الگوی فقاهت مکتب حلّه با مکتب بغداد (چرایی اقبال عالمان امامیه به نظریه حجیت خبر واحد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
182 - 208
حوزههای تخصصی:
از زمانی که شیخ مفید در درون مکتب متکلمان: بغداد نظریه عدم حجیت اخبار آحاد را پایه گذاری می کند، این نظریه سلطه ای بلامنازع در جامعه علمی امامیه داشت تا اینکه با مرور زمان خلأها و کاستی های این الگوی کلان فکری آشکارتر شد و الگوی حجیت اخبار آحاد مطرح شد که با تلاش های علامه حلی در بین عالمان امامیه مقبولیت پیدا کرد. مهمترین عامل رویگردانی از نظریه محوری و بنیادین مکتب متکلمان (نظریه عدم حجیت اخبار آحاد)، از دست رفت اصول و مصنفات نخستین بود که به عنوان مهمترین قرینه قطع به صدور روایات به شمار می رفتند. علاوه بر این، ضعف الگوی فقاهت مکتب متکلمان در فقاهت ابن ادریس بیش از پیش خود را نشان داد و از طرف دیگر بساطت فقه شیعه نیز که غالبا ریشه در نظریه عدم حجیت اخبار آحاد داشت، موجب شد تا متاخران (علامه حلی و پیروانش) نظریه حجیت اخبار آحاد را مطرح کرده و به منظور ارزیابی روایات بر روی معیارهای سندی تاکید کنند، مطلبی که با توجه به تخصص رجالی این طیف، دور از انتظار نبود.
The Gradation and Unity of Existence and its Impact on Human Worldview from the Perspective of Revelational and Rational Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
25 - 47
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: There are two main theories about the reality of existence discussed in Islamic philosophy and mysticism, namely the Gradation of Existence and the Unity of Existence. This dispute has very important implications for the human worldview. This study is aimed to answer the following basic questions: Which of these theories is correct? Is there textual evidence from verses and narrations to support one of them? What are the implications of these theories? METHOD & FINDING: The study is based on the descriptive analytical method of analyzing available data in the library. This article compares two important schools of thought about a specific issue. CONCLUSION: The Gradation and Unity of Existence are two theories that interpret the reality of multiplicity in this universe. Both have their own rational and revelational evidence to prove themselves. Most philosophers, especially the followers of the Transcendent Wisdom of Mulla Sadra, believe that the unity of existence is the perfect version that can interpret many issues in a better way. Two theories have differences in interpretation of the monotheism of God at different levels, reality of contingent beings, creation of God as emanation or manifestation, gradation of existence or manifestation, etc.
ضابطه مندکردن قاعده ترک استفصال و تبیینِ کاربست های آن در دانش اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
167 - 198
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از روایات در قالبِ پرسش وپاسخ راوی و معصوم(ع) گزارش شده اند. شناخت مؤلفه های موجود در پاسخ معصوم(ع) یاری رسانِ مجتهد در استنباط حکم شرعی است. یکی از قواعد کاربردی در این سپهر، «ترک استفصال» نام دارد. این قاعده، گویای آن است که ادله لفظی بر فرض های مختلف، مشتمِل است. در پژوهش حاضر به روش اِسنادی و توصیفی تحلیلی، تبیین نظام مندی از قاعده مذکور ارائه و شرایط به کارگیری آن ضابطه مند شده است. در گام بعد، با تبیین کاربست های این قاعده در دانش اصول فقه و درج نمونه های حدیثی مناسب، جنبه های کاربردی قاعده روشن شده است. برخی از مواضع کاربرد قاعده به این قرار است: حکم تکلیف در زمینه علم اجمالی، مفهوم شناسی شک در استصحاب، تعارض دو استصحاب، دلالتِ اخبار علاجیه، حکم تقلید از شخصی که بالفعل به اجتهاد نرسیده، بررسی شرطیت ثبات مذهب در تقلید استمراری و حکم استقلال عامی در امر قضاوت.
تحلیل فقهی و حقوقی از منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
37 - 64
حوزههای تخصصی:
قانون مدنی، مقرره خاصی در خصوص «منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد» ندارد و منابع فقهی نیز صریحاً به این موضوع نپرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی موضوع یادشده ازنظرِگاه فقهی و حقوقی و پاسخ گویی به این سؤال است که آیا می توان نظریه ای عمومی در خصوص تأثیر منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد، اصطیاد کرد؟ نتایج حاکی از این است که در فقه در ضمن برخی عقود معین؛ مانند اجاره، مساقات و... مصادیقی وجود دارد که با تحلیل آن می توان ادعا کرد مصادیق مزبور، هریک مصداقی است از «منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد» و ازآنجاکه مصادیق مزبور خصوصیتی ندارند، درخورِ تعمیم است و می توان آن را در قالب نظریه «منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد» تحلیل کرد. براساس نظریه یادشده، در خصوص تأثیر منتفی شدن هدف از انعقاد قرارداد، ضمانت اجرای انفساخ و ایجاد حق فسخ در چهارچوب و شرایط خاص ارائه شدنی است. البته در اِعمال حق فسخ، خسارت طرف مقابل نیز باید جبران شود.
چالش معناشناختی ظلم به نفس در قرآن در نگاه ایزوتسو و حورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت معنای ظلم به نفس به تبیین روان شناختی از هویت دوگانه در انسان نیاز دارد که یکی از آن دو ظلم می کند و به آن رضایت دارد و به دیگری ظلم می شود و از آن ناراضی است. اجتماع این دوگانگی در وجود یک انسان برای قرآن پژوهان غیر مسلمان با اشکال مواجه شده است. برای حل مشکل، ایزوتسو معنای «ظلم به نفس» را به «ظلم به خدا» ارجاع کرده و جورج حورانی، معنای ظلم به نفس را به خطا و آسیب به خود تأویل کرده و آیات قرآن را به این معنا دانسته است. هر دو دیدگاه برخلاف ظاهر آیات قرآن و دیدگاه اندیشمندان اسلامی است. در قرآن کریم، ظلم به نفس مستقل از ظلم به خدا شناخته شده است. آیات قرآن هم از دو نوع نفس در وجود انسان خبر داده اند که بیان کننده هویت دوگانه انسان است. با الهام از آیات قرآن، اندیشمندان اسلامی به معنای این هویت دوگانه و نزاع درونی انسان اشاره کرده و به تبیین عقلانی از هویت دوگانه در وجود انسان پرداخته اند. با اثبات هویت دوگانه در وجود انسان، ظلم انسان به نفس خود، بدون نیاز به ارجاع یا تأویل گرایی فهم پذیر می شود و چالش خاورشناسان پاسخ می یابد.
بررسی اندیشه های مثبت انسانیت و تعالی در دیوان شمس و دیوان حافظ براساس نظریه سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
347 - 366
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی مشحون از اشعار نغز شاعران است که هرکدام به نحوی در مسیر شکوفایی نیازهای روحی و روانی آدمیان قدم برداشته اند. در این میان، دیوان شمسِ مولانا و دیوان حافظ نشان دهنده نگرشی خاص به جهان هستی اند. دو دیدگاه منفی ومثبت در روان شناسی وجوددارد که نخستین باعث بیماری و کاهش عمر و دیگری سبب امید به زندگی، سلامت و رفع استرس می شود؛ بنابراین روان شناسی مثبت با غلبه بر احساسات منفی، مشکلات روحی را می کاهد. پژوهش میان رشته ای حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا به بررسی تطبیقی روان شناسی مثبت در مؤلفه های انسانیت و تعالی در دیوان شمس مولانا و دیوان حافظ بر اساس نظریه مارتین سلیگمن بپردازد، تا بتواند گامی در مسیر تبیین اثرگذاری ها و اثرپذیری های دو مقوله روان شناسی و ادبیات بردارد. براساس نتایج حاصل بین هسته اصلی صفات مربوط به انسانیت و تعالی در دو اثر یادشده، از منظر روان شناختی مثبت نگر نه تنها تفاوت وجودندارد، بلکه نگاه تقریباً مشابهی به مثبت نگری و مثبت اندیشی شده است و این دو فضیلت در اشعار این دو شاعر مکمل یکدیگرند و در ایجاد تحول روانی و تغییر نگرش و ارتقای کیفیت زندگی مخاطب مؤثر است.
قلمرو دانش قرآن بر مبنای آیه «تبیاناً لکلّ شیء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲ «ویژه پژوهش های حدیثی»
129 - 149
حوزههای تخصصی:
نگارنده بر اساس آیه «تبیاناً لکلّ شیء» قلمرو دانش قرآن را توضیح می دهد. ابتدا نکاتی از آیه و احادیثی در تبیین آن را بیان می دارد، آنگاه بیان تفسیر نمونه و تفسیر المیزان ذیل آیه با نقد و بررسی آنها آمده است.
واکاوی طریقت نقشبندیه و سیر تاریخی آن در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
127 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی طریقت نقشبندیه در دوره تیموریان می پردازد. دوران تیموری، عصر بسط و توسعه تصوف و ازدیاد خانقاه ها است. تیمور و جانشینانش در دینداری و رعایت جانب علما پایبند بودند. دراین دوره اوضاع دیانت مطلوب و کار معابد و مساجد با رونق بود و سلطه متولیان امور مذهبی در اشکال مختلف زندگی مردم بیش از گذشته به چشم می خورد. تصوف در این دوره بر اثر عوامل گوناگون، رشد مضاعفی داشت. وضعیت صوفیان و خواجگان و شیوخ طریقت های مختلف هم بر یک منوال نبود. یکی از این طریقت ها که در دربار تیموریان نفوذ فراوان یافت فرقه نقشبندیه بود، اهمیت این فرقه در آن بود که در همه جا، با همه کس و در همه حال اعمالشان قابل-انجام بود و درواقع شعار اصلی آن ها همین گفتمان بود، در تعلیمات نقشبندیان، قرائتی از زهد و تصوف تدوین گردید که بیشترین توجه را به فعالیت های اقتصادی، و بیشترین فاصله را با عزلت و گوشه نشینی و ترک دنیا داشت. وجه تمایز طریقت نقشبندیه از سایر طریقت ها تأکید خواجگان این سلسله بر آموزه های سازگار و مبتنی بر فعالیت های اقتصادی اجتماعی بود. بنا بر این تصوف دراین عصر پا به مرحله جدیدی گذاشت، باور و علاقه تیمور و جانشینانش به بزرگان این فرقه اهمیت دو چندان جایگاه شیوخ این طریقت در دربار تیموریان را موجب شد. سوال تحقیق بر این امر استوار است که چه عامل و یا عواملی در گسترش نفوذ طریقت نقشبندیه در ماوراء النهر و خراسان دخیل بودند؟ فرضیه مورد بحث بیانگر این است که با درایت، هوشمندی، تعامل و تأکید بر مسائل معیشتی، توسط خواجگان طریقت نقشبندیه، تصوف در این دوره برای نخستین بار پا به عرصه جدیدی گذاشت. این مسئله تا پایان حکومت تیموریان همچنان تداوم داشت به گونه ای که می توان-گفت فروپاشی حکومت تیمیوریان مساوی شد با پایان اقتدار سلسله نقشبندیه. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل داده ها به تبیین سوال تحقیق و همچنین فرضیه مورد بحث می پردازد.
واکاوی راهبردهای نمادین سازی سرمایه ها در حوزه هویت شهری با تکیه بر روایاتی درباره امام رضا (ع) و بر بنیاد دیدگاه پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 32
حوزههای تخصصی:
فضای شهر به وسیله فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی در حال تغییر و نوزایی است. در این راستا، پاسداشت سرمایه های فرهنگی در یک شهر، یکی از چالش های بنیادین جهان معاصر است؛ هویت مردم، بر سرمایه های فرهنگی برجای مانده از گذشته، استوار است و یافتن راهی میانه برای توسعه پایدار شهرها، همراه با حفظ شاخصه های هویتی، دغدغه همیشگی پژوهشگران این حوزه بوده است. از جمله سرمایه های اجتماعی و فرهنگی ایران، شخصیتِ امام رضا (ع) است که سفر ایشان به ایران، بزرگ ترین رویداد مذهبی تاریخ ایران بوده و گنجینه ای از روایت ها را در اختیار ایرانیان قرار داده است؛ روایت هایی که هر کدام، ضمن آنکه به مثابه سرمایه فرهنگی می توانند مورد توجّه قرار گیرند، قابلیت تبدیل به سرمایه نمادین و ایجاد ارزش افزوده را نیز دارند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای در پی بیان این موضوع است که چگونه می توان با بهره گیری از این سرمایه های فرهنگی به آفرینش سرمایه نمادین در فضاهای شهری و روستایی پرداخت و هویت شهری را بر این خاستگاه عظیم اجتماعی و فرهنگی استوار کرد. برساختن هویت تاب آور و توسعه پایدار شهرها با تکیه بر ظرفیت سرمایه های نمادین شده از روایت ها پیرامون امام رضا (ع) امکان پذیر است؛ بخش عمده این توسعه پایدار، می تواند متکی بر گردشگری مذهبی باشد.
عقود مستحدثه از منظر فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
به موازات پیشرفت فنی و اقتصادی بشر، قراردادها نیز توسعه و تکثر قابل ملاحظه ای داشته اند. ازآنجاکه طبق نظر مشهور فقها صحت و نفوذ قراردادها متوقف بر امضای شارع است، در مورد قراردادهای جدید یا همان عقود مستحدثه این بحث مطرح است که آیا مستقلاً و در عرض عقود متداول در عصر شارع می توان آنها را نافذ دانست یا حتماً باید در قالب یکی از عقود متداول در عصر تشریع منعقد شوند. برخی از فقها قائل به توقیفیت عقود بوده و لازم می دانند تمامی قراردادها در قالب عقود متداول در عصر تشریع منعقد شوند. اما برخی دیگر دیدگاه عدم توقیفیت را برگزیده اند و معتقدند عقود جدید نیز نافذ هستند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی به سرانجام رسیده، دیدگاه دوم را تأیید می کند و با تحلیل آیه وجوب وفا به عنوان مهم ترین مدرک حل این مسئله، اثبات می کند که عقود مستحدثه فی نفسه نافذ هستند و دلیلی بر لزوم ارجاع آنها به عقود متداول وجود ندارد.
بررسی ماهیت و زمان انتقال مالکیت در بیع اسنادی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
33 - 48
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیع اسنادی از جمله موضوعات مهم حقوق اعتبارات اسنادی است که تاکنون چندان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت بیع اعتبارات اسنادی، هدف مقاله حاضر بررسی ماهیت و زمان انتقال مالکیت در بیع اسنادی بین المللی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: بیع اسنادی ماهیتی متفاوت از بیع سنتی دارد. در بیع اسنادی این اسناد است که موضوع معامله است و خریداران اسناد را می خرند و در ازای آن ثمن می پردازند. بر اساس نظر برخی، در این عقد اسناد به ویژه اسناد حمل مورد بیع قرار می گیرند نه کالا. البته لازم به ذکر است که نظریات دیگری در این زمینه وجود دارد و عده ای نیز عقیده دارند این عقد بیع کالا می باشد. هم چنین عده ای دیگر ماهیتی مرکب برای این عقد قائل هستند که پذیرش هر یک از نظریات ذکر شده آثار منحصر به فردی را به دنبال خواهد داشت.
نتیجه : زمان انتقال مالکیت در عقد بیع اسنادی، صرفاً در مقررات داخلی نظام های حقوقی تعیین شده است و بر عقود بیع اسنادی داخلی حکومت می کند. این زمان در عقد بیع اسنادی بین المللی تعیین نشده است چراکه در مقررات بین المللی در این خصوص مطلبی ارائه نشده است و این امر را به قانون حاکم بر قرارداد ارجاع داده است.
مختصات معنایی نظام فیض از دیدگاه فلوطین و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه فیض» از ابداعات فلوطین و پاسخی بر مسأله ی صدور کثرات از واحد بود. از دیرباز تاکنون تبیین های متعددی از فیض، توسط حکما صورت پذیرفته است، اما تفسیر ابن عربی بسیار متفاوت است. پژوهشِ حاضر می کوشد مسأله ی: مختصات معناییِ نظام فیض را با موازنه ی آرای افلوطین و ابن عربی و با بهره گیری از روشِ: توصیف و تحلیلِ ارسطویی بررسی کرده و آن را در دو سطحِ مؤلفه ها و مبانی، تطبیق و ارزیابی کند. هدف از انجام این پژوهش: کشف و استنباط مؤلفه های نظام فیض در دو دستگاه معرفتیِ فلوطین و ابن عربی است، به-طوری که ارتباط مبانی و آرای این دو نشان داده شود. یافته های تحقیق: حاکی از آن است که نظام فیضِ فلوطین و ابن عربی از نظر مبنا و بِنا تفاوت های بنیادین و ساختاریِ عمیقی دارند، به این صورت که ابن عربی توانسته است با طرح نظریه ی فیض در بستر وحدتِ شخصیِ وجود، تحلیل دقیق تر و جامع تری از آن ارائه دهد. مهم ترین دستاورد و شاخصه ی فیضِ ابن عربی را می توان در گذرِ او از کثرات هستی و تبیین عمیق از ربط حق با خلق، و میزانِ حضور و فاعلیتِ حق دانست.
بررسی راه حلِّ داعی بر داعی در تصحیح اجاره بر واجبات با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
91 - 115
حوزههای تخصصی:
تکالیف شرعی از منظر قصد به دو قسم عبادی و توصلی تقسیم می شود و تمایز این دو از جهت قصد قربت است. فقها به طور اصولی اخذ اجرت را از جهت تنافی با قصد قربت در واجبات تعبدی حرام دانسته اند. این تحقیق درصدد آن است راهی برای رفع این تنافی بیابد. از منظر بزرگانی چون آیت الله خوئی(ره) و امام خمینی(ره) یکی از راه های رفع تنافی، مبتنی بر داعی بر داعی است؛ بدین معنا که، اجیر ذات تکلیف را به داعی قصد قربت و داعی بر اجرت تعمیم می دهد. در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره)، مقوله داعی بر داعی بررسی شده است. به رغم اینکه حل شبهه تنافی بین قصد قربت در عبادت و قصد اخذ اجرت، از طریقِ «داعی بر داعی» طرف داران فراوانی دارد و امام خمینی نیز بیشترین دفاع را از آن داشته و تلاشِ وافری به خرج داده تا شبهات و اشکالات را از آن دفع کند، ولی به نظر می رسد که این راه حل، ناتمام و غیرکارآمد است، زیرا ادله ای که شرط عبادت را وقوع خالصانه آن می داند، از جهت عرفی، داعی طولی غیرالهی را نیز نفی می کند.
Criticism of Christophe Luxenberg's View on the Verse, "Wa Qaṭṭa'nāhum Ithnatay 'Ashrata Asbāṭan"(وَقَطَّعْناهُمُ اثْنَتَي عَشْرَةَ أَسْباطا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Grammarians and commentators disagree about the syntactic role of "Asbata" in the verse "…va qaṭṭa'nāhumuth-natay 'ashrata asbāṭan…" (وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطا) and have proposed several roles for it. According to Arabic grammar, the accusative of specification (tamiz) the numbers eleven and nineteen must be singular and assigned. The accusative of specification (tamiz) the number "twelve" in the above verse should come in the form of "sabṭan", while it is plural and accusative, which is against the grammar. For this reason, four grammatical roles are mentioned for it in syntactic and explanatory sources. Christoph Luxenberg, the author of the book "Syriac-Aramaic reading of the Qur'an", believes that the grammatical role of "asbaṭan" is distinctive accusative of specification (tamiz) ; But not according to the Arabic grammar, but according to the Syriac grammar. He considers the difference of opinion of grammarians and commentators in the role of "asbaṭan" due to their lack of familiarity with the Syriac Aramaic language and its influence on the Arabic language and the Qur'an. The current research has reviewed Luxenberg's point of view in this regard with the library method and comparative approach. Although there are some similarities between Syriac and Arabic syntax, the results indicate that Luxenberg's claim is not true.
ضابطه جهان شمول اخلاق از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای بسیار مهم اخلاق و فرهنگ بشری، این قانون کلی است که باید با دیگران چنان رفتار کنیم که انتظار داریم آنها با ما چنین رفتار کنند و از سوی دیگر نباید با دیگران چنان رفتار کنیم که دوست نداریم با ما رفتار کنند. این قانون که صورت مثبت آن با نام «قانون زرین» و صورت منفی آن با نام «قانون سیمین» اخلاق خوانده می شود در دل یک قانون اخلاقی بزرگتر قرار می گیرد که بر اساس آن انسان باید چنان رفتار کند که بتواند به رفتار خود صورت یک قانون کلی ببخشد. این قانون تحت عنوان «ضابطه جهان شمول اخلاق» نامیده می شود و در بسیاری از ادیان و فرهنگ های گوناگون نشانی از آن را می توان یافت. این قانون اخلاقی جهان شمول را در متون دینی اسلامی یعنی قرآن و روایات معصومان علیهم السلام نیز می توان جستجو کرد. در این مقاله، شواهد متعددی از تعالیم اخلاقی قرآن که از منظر ضابطه جهان شمول اخلاق می توان به آن ها نگریست، بررسی خواهد شد. نتیجه این بررسی، ارائه چشم اندازی جدید در نگریستن به تعالیم یا نظام اخلاقی قرآن خواهد بود.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.