فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
69 - 83
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: فرایند تربیت تمامی ساحت ها و حوزه های زندگی انسان را در برمی گیرد. حوزه تربیت اخلاقی به عنوان یکی از مهم ترین، حساس ترین و زیربنایی ترین ساحت های تربیتی، همواره موردتوجه بوده است. تربیت اخلاقی فرآیند زمینه سازی و به کارگیری شیوه هایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضد اخلاقی در خود یا دیگری است (بناری، 1379، 539-568). به بیانی ساده تر می توان تربیت اخلاقی را به فراهم کردن زمینه های لازم برای شکل دهی و شکوفاسازی صفات، ملکات و رفتارهای خود و دیگران در راستای رسیدن به فلاح و سعادت تعریف کرد.در فرایند تربیت به طور کلی از عوامل اثرگذاری مانند وراثت، محیط و اراده یاد می شود. ازاین رو در فضاهای تعلیم و تربیت نیز تمام برنامه های تربیتی بر اساس همین عوامل برنامه ریزی می شود.در نگاه مکاتب الهی و اسلامی و در ادبیات دینی اعم از آیات، روایات و کلمات اندیشمندان اسلامی که بر ایمان به خداوند و اعتقاد به توحید ربوبی مبتنی است بر نقش عوامل غیرمادی یا متافیزیکی مانند توفیقات الهی، تأکید شده است. به گونه ای که همه عالمان دینی موفقیت خود را در گذراندن مدارج عالی معرفتی و اخلاقی به توفیق الهی معرفی کرده اند.ازاین رو پژوهش حاضر، ضمن بازخوانی موضوعاتی مانند حقیقت توفیق الهی، رابطه توفیق الهی با مراتب آفرینش و سایر اسماء الهی، اراده و تلاش انسان و همچنین عوامل جذب توفیق الهی، به این پرسش محوری می پردازد که باور به توفیق الهی یعنی «اعتقاد به اینکه خداوند متعال اسباب رسیدن به یک امر مطلوب را سامان دهی و هماهنگ می کند» چه رابطه ای باتربیت اخلاقی دارد یا اینکه باور به توفیق الهی چگونه بر تربیت اخلاقی اثر می گذارد.روش: این پژوهش با رویکردی درون دینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و با هدف توصیف و تحلیل نقش توفیق الهی بر تربیت اخلاق انجام گرفته است.نتایج: مُوَفِّق یکی از اسماء الهی است و به معنی هماهنگ کننده و سازگارکننده اسباب و شرایط برای رسیدن به هدف است. این اسم در همه مراحل و مراتب هستی از مشیت الهی تا آفرینش و رسیدن به نتیجه، نقش سازگاری بین اسباب را دارد. این بررسی نشان داده که توفیق در عالم انسانی سازگاری بین ربوبیت تکوینی و ربوبیت تشریعی است و در میان همه اسباب اراده انسان به عنوان یکی از اسباب رابطه طولی با اراده الهی دارد.ازآنجاکه بر اساس توحید افعالی تدبیر عالم و همه کارها با اجازه خداوند انجام می شود، بنابراین در طریق خودسازی و مبارزه با نفس نیز باید توجه داشت که تنها با تکیه بر علم و آگاهی و تلاش خود نمی توان مراحل سعادت و کمال را طی کرد. ازاین رو انسان باید تنها بر یاری و مدد الهی تکیه کند و باور داشته باشد بدون توفیق و عنایت خداوند نمی تواند بر نفس و خواهش های آن پیروز شود (مصباح یزدی،1383، 268).بررسی های انجام شده نشان داد که باور به توفیق الهی باعث ایجاد انگیزه و اراده برای تلاش؛ ایجاد آرامش و تحمل مشکلات؛ دوری از ناامیدی؛ پرورش فروتنی و دوری از غرور و خودخواهی؛ احساس فقر الی الله و روح مراقبه بر عوامل و موانع کسب توفیق، می شود. این مراقبت ها افزون بر رشد اخلاق فردی بر روابط اجتماعی و اخلاق اجتماعی انسان بادیگران نیز تأثیر مثبت می گذارد.در بررسی هندسه روایات مربوط به توفیق الهی نیز روشن شد که در برخی از روایات توفیق عامل تعالی بخش و دوری کننده از دنیاگرایی، معصیت و انجام واجبات معرفی شده است. در برخی دیگر از روایات نیز رسیدن به سعادت و فوز به عنوان غایت تربیت اخلاقی به توفیق الهی نسبت داده شده است و همچنین معصومین اجابت دعاهای خود را با توفیق الهی همراه ساخته اند؛ و در پایان به این نکته اشاره شد که در قرآن کریم نیز موارد بسیاری از ارزش ها اخلاقی مانند صبر؛ استقامت و استمداد؛ رعایت مال حلال، توبه و استغفار؛ موعظه پذیری، احترام به والدین، داشتن هم نشین خوب، به توفیق، لطف و عنایت و راهنمایی پروردگار نسبت داده شده است.بحث و نتیجه گیری: در ادبیات دینی توفیق الهی به عنوان یکی از موضوعات مهم و اساسی معرفی شده است؛ و به بندگان سفارش شده است توفیق الهی را فراموش نکرده و در کارهای خود توجه و درخواست از خداوند متعال را فراموش نکنند؛ از این رو بر دست اندرکاران تربیت، مربیان و متولیان لازم است با باور به این موضوع بحث از توفیق الهی را مورد توجه قرار داده و متربیان خود را نسبت به عوامل کسب توفیق و موانع دستابی به توفیق الهی آشنا سازند و در منابع آموزشی معرفتی نیز درس هایی به این موضوع اختصاص داده شود.
تبیین وجودی زبان در حکمت متعالیه ملاصدرا و نسبت آن با حرکت جوهری و عقل قابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود، حرکت جوهری و عقل قابل سه مفهوم بنیادین در حکمت متعالیه ملاصدرا به شمار می روند که با زبان نسبت حقیقی دارند. در این پژوهش با اتخاذ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تحلیل متون دست اوّل و دوّم درباره حکمت متعالیه تلاش می کنیم تا نسبت سه مفهوم محوری وجود، حرکت جوهری و عقل قابل را با پدیده زبان از دیدگاه ملاصدرا مورد قرار دهیم. بررسی منابع موجود نشان می دهد که، اوّلاً، از نظر ملاصدرا زبان امری صرفاً ماهیتی و اعتباری نیست، بلکه زبان جوهری وجودی نیز دارد که وجه حقیقی زبان محسوب می شود. به بیان دیگر، وجود و زبان هر دو مشَکَک هستند. دوّم آنکه، زبان مانند وجود دارای حرکت بوده و این حرکت جوهری است نه عَرَضی. حرکت در زبان و در قوس صعودی از وجود لفظی یا کتبی آغاز می شود و به سوی مخیلات پیش می رود و سپس وارد قلمرو الهامات ربانی می شود. سوّم آنکه، زبان هم ساحتی ماهیتی دارد و هم ساحتی وجودی، بدین معنی که میزان استکمال زبان به میزان استکمال عقل قابل بستگی دارد. به عبارت دیگر، هر چه عقل قابل کامل تر باشد، زبان عقل قابل کامل تر است، تا حدی که مرز آن به اندازه مرز هستی گسترده شده و این همان با کلام الهی می شود.
واکاوی رابطل طغیانگری و غنا با تکیه بر روایات امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
براساس برخی روایات رسیده از امام علی(ع) غنا عامل طغیانگری معرفی شده که نقطه مقابل احادیثی دیگر، با مضمون مدح غناست. سخن امام علی(ع) درخصوص طغیانگری مال با توجه به آیه شریفه «کلّا إنَّ الإنْسانَ لِیَطْغی» در سوره علق قابل توجه است. در نگاه اول، این قبیل روایات دارای تعارض ظاهریاند. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی، چالش پیش رو را بررسی کرده است. مبتنیبر این روش پژوهش، «احساس بینیازی از خداوند» و «خود و مال خویش را مستقل از خدا دیدن»، عامل طغیان است؛ یعنی مادام که این احساس، ثمره عملی داشته و آدمی در زندگی دنیوی خویش، ثروت را که بهمثابه نعمت الهی است، به نقمت تبدیل کرده، عامل سرکشی و طغیان او خواهد بود. شایان ذکر است این مسئله در مورد افراد مختلف و با تواناییهای مختلف مالی متفاوت است و چهبسا فردی با مال اندک طغیان نماید و فرد دیگری با مال فراوان هم طغیان نکند. چنین نگاهی مبتنیبر تعریفی از فقر و غناست که ماهیتی روانشناختی دارد. به این نکته نیز باید توجه نمود که براساس روایتی دیگر مال، سکرآور است و غنا بهعنوان عامل طغیانگری رابطه معناداری با میزان تربیت نفس انسان دارد. در متون روایی به راههای پیشگیری از طغیان نیز اشاره شده که ازجمله آن، شکر و ادای حق است؛ یعنی مال را ازسوی خدا دیدن و نه ازسوی خویش. بدینسان در بررسی و تحلیل چنین روایاتی عامل روانشناختی در انسان هم قابل توجه است.
تحلیل روش شناختی نقدهای آیت الله جوادی آملی بر آراء رشید رضا در مسئله ی «توسّل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
3 - 22
حوزههای تخصصی:
مسأله «توسّل» و پیوند آن با «شِرک»، از مسائل مورد اختلاف میان شیعه و اهل سنّت است و این اختلاف که برخاسته از مبانی و نگرش های کلامی مختلف بوده، در تفاسیر فریقَین به چشم می خورد. گروهی از مفسّران معاصر اهل سنّت «توسّل» را مصداق آشکار شِرک خوانده و آیات قرآنی مرتبط با توسّل را به گونه ای دلخواه و متناسب با منظومه فکری معرفتی خویش تفسیر کرده اند. رشیدرضا از جمله مفسّران سنّی است که در تفسیر المَنار به گستردگی با مسأله «توسّل» به دیده انکار و منع نگریسته است. اندیشه وی در این زمینه از سوی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم به نقد کشیده شده است. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که رشیدرضا در موضوع «توسّل» نگرشی جانب دارانه دارد که از پیش فرض های کلامی وی سرچشمه گرفته است. او سعی داشته تا با طرح اندیشه نادرست، توسّل به انبیاء و اولیاء از سوی شیعه را به نقد کشد. در مقابل، آیت الله جوادی آملی با تکیه بر مبانی قرآنی، روایی و عقلی، بیش از هر چیز از روش «بازتعریفِ مفاهیم اصلی» بهره جسته تا خلطِ مفاهیم و مغالطات وی را روشن سازد. او بر خلاف رشیدرضا، «توسّل» را از دایره مصادیق شرک خارج ساخته و توحیدِ ناب را از توحید متحجّرانه رشیدرضا و هم اندیشان وی جدا دانسته است. از نظرگاه آیت الله جوادی آملی، «توسّل» همسویی و همگامی با نظام خلقت و سنّت الهی است. نقدهای آیت الله جوادی آملی بر رشیدرضا در مسأله «توسّل»، از سنخِ نقدهای «مبنایی» است، نه بَنایی.
الگوی پیشنهادی ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش مبتنی بر تحلیل اسناد و سیاست های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش نقش حائز اهمیتی در تحول فرهنگی و تربیت نسل آتی کشور دارد. از این حیث بازطراحی و اصلاح سازوکارهای برنامه ریزی و نظارت بر این نهاد، نیازمند توجه بیشتری از جانب سیاستگذاران است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، استخراج الگویی برای ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش مبتنی بر اسناد و سیاست های کلان کشور میباشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق کیفی بوده که با روش مطالعات اسنادی انجام گرفته و به منظور تحلیل و دسته بندی یافته ها، از روش تحلیل مضمون بهره گیری شده است در یافته ها، در بعد «مدیریت و حکمرانی»؛ مؤلفه هایی مانند برنامه و بودجه، ارزشیابی و تضمین کیفیت، اصلاح ساختارها و رویه ها و گسترش عدالت آموزشی، در بعد «نظام آموزشی»؛ مؤلفه های محتوا و کتب درسی، الگوهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، در بعد «نظام تربیتی»؛ مؤلفه های شش ساحت تربیتی سند تحول، در بعد «نیروی انسانی»؛ مؤلفه هایی از جمله گزینش و جذب، آموزش و تربیت و منزلت اجتماعی، در بعد «زیرساخت»؛ مؤلفه های تجهیزات و فناوری های مدارس و فضاهای آموزشی، معماری و کالبد مدارس و فضاهای آموزشی، زیرساخت های آموزشی-تربیتی و در بخش «ارتباطات و تعاملات» مؤلفه های تعاملات بیرونی، به همراه شاخص های اصلی هریک، استخراج و با نشان دادن ساختار مفهومی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مذکور در قالب یک نظام جامع، الگوی ارزیابی راهبردی ارئه شده و در نهایت، توصیه های سیاستی، جهت تقویت نظام ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد گردیده است.
تحلیل چگونگی تطبیق روایت های تأویلی داستان ابراهیم (ع) در قرآن بر اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
349 - 380
حوزههای تخصصی:
هنگام مواجهه با روایتهای تفسیری اهلبیت(س) ذیل آیات مربوط به قصه ابراهیم(ع) شاهد تطبیق تأویل آیه به اهلبیت(س) هستیم. این پژوهش برای دستیابی به ارتباط بین ظاهر الفاظ آیه و معانی پنهان آن با استفاده از منابع کتابخانهای به روش توصیفیتحلیلی الفاظ آیه را با تطبیقهای واردشده در روایتهای تأویلی مورد بررسی قرار داده و به این نتایج دست یافته است که: 1. برخی عناصر قصه که مفهوم مفرداتی به آن اشاره دارد ـ مانند اهل، ثمرات، ابن، طائفین و کلمات ـ به دلالت مطابقه بر مصادیق متعددی صدق میکند که مصداق اکمل آن اهلبیت(س) هستند و ارتباط بین معنای ظاهری و باطنی بسیار نزدیک است؛ 2. در مواردی مفهوم ترکیبی ـ مانند شیء پنهان، قضاء تفث و ذبح عظیم ـ در لایههای عمیقتری از معنای باطنی همچنان به دلالت مطابقه بر امام صدق میکند؛ 3. در تأویل نقلشده از بیماری ابراهیم(ع) ابتدا به دلالت التزام به وجود علت پی میبریم و سپس به دلالت مطابقه آن علت را بر مصیبت امام حسین(ع) تطبیق میدهیم. همچنین سرد شدن آتش که بر فرد خارجی تطبیق داده نشده بلکه به یک امر کلی تطبیق داده شده است، نیاز به مقدمات و استدلال دارد؛ درنتیجه از موارد دلالت التزامی غیر بیّن است. این مورد نیز از لایههای عمیقتری از باطن یک امر کلّی خبر میدهد که تأمل عقلی بیشتری نیاز دارد تا فهم کلام معصوم(ع) در رابطه با آیه روشن گردد.
دانشگاه تراز اسلامی، قلب تپنده تمدّن اسلامی و زمینه سازی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
7 - 36
حوزههای تخصصی:
حاکمیت اسلام بر جهان، تحقق تمدّن اسلامی و زمینه سازی ظهور حضرت حجت؟عج؟ به عنوان چشم انداز نهایی، همواره مورد تأکید امامین انقلاب اسلامی بوده است. رسیدن به این آرمان های والا تنها با نقش آفرینی ویژه دانشگاه مطلوب امامین انقلاب اسلامی که در این مقاله از آن با عنوان دانشگاه تراز اسلامی یاد می شود، به مثابه قلبی تپنده که تغذیه فکری و علمی جامعه را بر عهده دارد، میسر خواهد شد. در این مقاله، جایگاه و چگونگی نقش آفرینی دانشگاه تراز اسلامی در تحقق تمدّن اسلامی و زمینه سازی ظهور، مبتنی بر بیانات و تدابیر امامین انقلاب اسلامی تشریح می گردد. برای رسیدن به این هدف از روش کیفی«تحلیل مضمون» استفاده شده و با استخراج 1932 مضمون اولیه، الگویی مشتمل بر دو بُعد، هشت مؤلفه و 36 شاخص، تدوین گردیده است. این الگو دارای دو بُعد اساسی «پرورش انسان» و «تولید و گسترش حکمت» است. «پرورش انسان» دارای 4 مؤلفه «ویژگی های کلی»، «تربیت فکری و اعتقادی»، «تربیت فرهنگی و اخلاقی» و «تربیت علمی و مهارتی» بوده و «تولید و گسترش حکمت» شامل 4 مؤلفه «ویژگی های کلی»، «تولید فکر»، «تولید علم» و «فنّاوری و نوآوری» است. در ذیل هرکدام از این مؤلفه ها نیز شاخص هایی وجود دارد که نقش دانشگاه تراز اسلامی را به عنوان قلب تمدّن نوین اسلامی، تبیین می نمایند.
آسیب شناسی انقلاب اسلامی با رویکرد زمینه سازی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
29 - 42
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، انقلاب اسلامی با احیاء پدیده دین گرایی و ارائه قرائتی جدید و کارآمد از دین اسلام، نقش اساسی ای در ایجاد مقدمات لازم برای تشکیل مدینه ظهور ایفاء می کند اما طبیعی است که اگر از مسیر اصلی، آرمان ها و هدف غایی خود که همان تدارک آرمان شهر ظهور است، فاصله بگیرد، نخواهد توانست حرکتی تکاملی داشته باشد و قلوب انسان ها را به دوران ظهور و ارمغان های آن معطوف سازد. پس از گذشت چهار دهه از شکل گیری انقلاب، شاهد شکل گیری حلقه هایی در بطن انقلاب هستیم که اگر این پدیده ها در راستای نقش مقدمه ساز انقلاب برای ظهور به درستی آسیب شناسی نشود، انقلاب حرکتی ارتجاعی پیدا خواهد کرد و به صورت طبیعی اقبال عمومی جامعه و جامعه جهان به دولت امام عصر کاهش پیدا خواهد کرد. براساس این ضرورت آسیب شناسی انقلاب اسلامی با رویکرد نقش بسترساز انقلاب در مسیر شکل گیری مدینه ظهور مورد بررسی قرار خواهد گرفت(ضرورت). روش تحقیق در این اثر توصیفی _ تحلیلی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسناد نوشتاری است(روش). جمهوری اسلامی زمانی قادر خواهد بود که نقش تسهیل گری را برای جریان ظهور به نحوی جامع ایفا نماید که آسیب های درونی خود را بشناسد و به دنبال رفع آنها باشد. در حال حاضر چالش هایی چون عدم نیروسازی کافی، نفی حرکت و جوشش از انقلاب، فقدان عدالت اجتماعی به معنای جامع و... آسیب های جدی انقلاب است که سبب تأثیر بر نوع گرایش جامعه بر مهدویت شده است(یافته ها).
تحلیل تأثیر شهرگرایی حکومت سامانیان بر روند گسترش علوم طبیعی بر مبنای نظریه عمران ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
10 - 42
حوزههای تخصصی:
حکومت سامانیان با گسترش حیات شهری و رشد نهادهای دینی و مدنی در ماوراء النهر و خراسان و نیز با حمایت از دانشمندان و گسترش علوم طبیعی شناخته می شود. به نظر می رسد می توان بین گسترش شهرگرایی در حکومت سامانیان و رشد علوم طبیعی در این دوره رابطه معنا دار برقرار کرد زیرا تحقیقات نشان می دهد شهرهای اسلامی ایرانی به عنوان مراکز تجاری، فرهنگی و آموزشی، نقش مهمی در تحولات علمی دوران اسلامی داشتند. ابن خلدون نیز در بخشی از نظریه عمران که به عوامل مؤثر بر تنوع، رشد و زوال مدنیت در جوامع می پردازد، توضیحی نظری درباره رابطه شهرگرایی و پیامدهای اقتصادی و فرهنگی آن و تاثیرش بر گسترش صنایع، فنون، هنر و علوم طبیعی در شهر ارایه می کند. مساله این مقاله بررسی این رابطه در آن دوران با استفاده از مفاهیم نظریه ابن خلدون است. این نظریه، الگوی تبیینی درون فرهنگی در تمدن اسلامی نیز هست و در مساله و موضوع مقاله مورد توجه محققان قرار نگرفته است. پرسش این است که رابطه گسترش علوم طبیعی و سیاست شهرگرایی حکومت سامانیان را با استفاده از نظریه ابن خلدون چگونه می توان توضیح کرد؟ طبق نظریه عمران ابن خلدون دولت ها با کسب قدرت، شهرها را می سازند و با ایجاد امنیت برای حیات شهری، ثروت و رفاه و فراغت در شهرها گسترش می یابد. در نتیجه حمایت از صنایع و فنون و علوم طبیعی در پاسخ به میل به تجمل در مدنیت شهری، با تاسیس و گسترش نهادهای علمی و آموزشی رشد می کند و این وضعیت نیز در رشد علوم طبیعی نقش دارد. دستاورد مقاله نشان می دهد این مدل تبیینی ابن خلدون، رابطه توسعه شهرگرایی سامانیان و گسترش علوم طبیعیر آن دوران را توضیح می دهد.
تأسیس کرسی زبان عربی سر توماس آدامز در دانشگاه کمبریج؛ زمینه ها، موانع و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
90 - 115
حوزههای تخصصی:
کرسی زبان عربی در سال ۱۶۳۲ میلادی در دانشگاه کمبریج به اهتمام آبراهام ویلاک و توماس آدامز تأسیس شد که آغازگر مطالعه دانشگاهی زبان عربی در انگلستان محسوب می شود. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که کرسی زبان عربی دانشگاه کمبریج چرا و چگونه شکل گرفت و چه دستاوردهایی به همراه داشت؟ داده های این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی مورد پردازش قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که این کرسی در بستر زمینه های تاریخی موجود و شرایط نوپدید سده های شانزدهم و هفدهم میلادی و محرک های موجود در آن دوره شکل گرفت. عوامل متعددی ازجمله انگیزه های دینی و همبستگی یادگیری این زبان با تفسیر کتاب مقدس، تحولات فرهنگی و علمی، نیاز به مطالعات شرقی برای مقاصد اقتصادی و ارتباطات گسترده تر با دنیای اسلام زمینه تأسیس این کرسی بودند. کرسی زبان عربی سرتوماس آدامز کمبریج برای پویایی خود با موانع متعددی نیز روبرو شد. این موانع ناشی از شرایط حاکم بر فضای علمی انگلستان و وضعیت خاص دانشگاه کمبریج بود. برای مثال، نبود منابع معتبر و کافی، کمبود استادان متخصص و مقاومت های فرهنگی از جمله چالش های پیش روی این کرسی بود. با این همه، این نهاد علمی در بند موانع موجود باقی نماند و دستاوردهای قابل توجهی برای مطالعه دانشگاهی زبان عربی در انگلستان به همراه داشت.
بررسی منظومه دلالت های تربیتی ارتباط وجودی در ساحت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
191-210
حوزههای تخصصی:
رابطه با خدا از حاجت های ضروری در حیات بشری است. این نوع رابطه فواید زیادی برای آدمی به دنبال دارد، بلکه اساساً زندگی انسان را معنادار می نماید. انسان با توجه به استعدادها و حقایق نهفته، گمشده ای را در خود احساس می کند و لذا به هر کمالی که برسد کمالی برتر در نظرش از دور جلوه می کند و به این ترتیب همواره در تلاش و حرکت و کوشش است تا اینکه خود را به کامل مطلق نزدیک نماید. برای وصول به چنین قرب معنوی که ماهیتی روحانی و نفسانی دارد، به نماز، دعا، نجوی و مانند آنها روی می آورد تا بتواند به رضایت کامل مطلق تقرب پیدا کند. با واکاوی معارف دینی انواع ارتباط با خدا و مراحل آن کشف می شود که هر کدام دارای دلالت های تربیتی خاص خود است. لذا برای طی مراحل قربی شناسایی این مراحل و ویژگی های آن ضروری است. در این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی، منظومه دلالت های تربیتی ارتباط وجودی در دو ساحت دلالت ها و ویژگی ها در دیدگاه دین مورد بررسی قرار گرفته که هر کدام مستقلا پردازش شده است.
تجلّی تعالیم فلسفی- عرفانی فلوطین در الهی نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
فلوطین معروف ترین فیلسوف عارف مسلک فلسفه نوافلاطونی است که در نزد حکما و فلاسفه اسلامی به شیخ الیونانی شهرت دارد. این نظام فلسفی از طریق نشر و ترجمه آثار نوافلاطونیان به-خصوص آموزه های فلوطین، وارد دنیای اسلام شد و در فلسفه و عرفان اسلامی و ایرانی نفوذیافت. در این میان، تعالیم نوافلاطونی در آثار واصلان و جویندگان معرفت، چون: سنایی، عطار، مولوی و ... بیشتر نمودیافته است. عطار نیشابوری که تصویرگر اندیشه ها و مفاهیم دلکش و نغز عرفانی است، از زبان شعر بهره می جوید تا با بیان حکایت های تمثیلی و رمزی، تعالیم عارفانه خویش را به مخاطبان عرضه دارد. مثنوی الهی نامه، جهان بینی شاعر را به نمایش می گذارد و انعکاس سیر درونی او است. او در این اثر به صورت ماهرانه اندیشه های تعالی گرایانه خود را با رویکردی غایت شناسانه بیان می کند و اصول بنیادین وجود و معرفت شناسی را با اشاراتی به نظریه فلوطین تبیین و تشریح می کند. ازاین رو، نگارنده مقاله تلاش دارد تا با روش تحلیلی توصیفی، به بازتاب اندیشه های فلسفی- عرفانی فلوطین در این منظومه بپردازد و هدف آن، به تصویرکشیدن وجوه اشتراکات تعالیم عرفانی و ذوقی فلوطین و عطار در بیان موضوعات اساسی چون احد، عقل و روح است.
واکاوی فقهی جلوگیری از افزایش جمعیت بزهکار با عقیم کردن بزهکاران
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
25-54
حوزههای تخصصی:
موالید بزهکار، یکی از معضلات مهم جامعه به شمار می آید. فرزندانی که به اراده والدین هنجارشکن خود، -گاه به طمع پول، گاه به به دنبال یک رابطه ناصحیح و غیرشرعی و گاه به خاطر فقر- ناخواسته پا به این دنیا گذاشته و در بستری نامناسب رشد می کنند. ایجاد مانع بر سر راه تولید این فرزندان از طریق عقیم کردن والدین بزهکارشان، به عنوان یکی از راه های برون رفت از این منکر و چالش عظیم اجتماعی محسوب می شود. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه «آیا از نظر فقه می توان برای کنترل جمعیت بزهکار، حکم به جواز نازاسازی اشخاص بزهکار کرد؟» به منظور پاسخ به این پرسش، ابتدا اصل مسئله عقیم سازی مورد بررسی قرار گرفته تا از این طریق حکم آن فی حد نفسه به دست آید. با بررسی اقوال و ادله، دو نظر متفاوت قابل مشاهده است که یکی از آنها حرمت و دیگری جواز است. ادله قائلین به حرمت، دلیل شامل قاعده لاضرر، حرمت تغییر در خلقت الهی و روایات نهی از اخته کردن را در بر می گیرد. از سوی دیگر، قائلین به جواز، این سه دلیل را ناتمام دانسته و با اشکال در صغری و کبرای شمول قاعده لاضرر، همچنین تفسیر دیگری از تغییر در خلقت و نیز اجنبی بودن روایات نهی از اخته کردن، اصل را برائت دانسته و حکم به جواز می دهند. سپس در مرحله دوم مقاله پیش رو، حکم عقیم سازی توسط شخص یا نهاد حکومتی بیان، همچنین جایگاه متولی این عمل اشاره و به محدوده اختیارات حاکم پرداخته می شود. با توجه به ولایتی که برای فقیه ثابت است، این مورد در دایره اختیارات او خواهد بود، از این رو، در فرض انحصار این طریق برای جلوگیری از گسترش بزهکاران و برای مصلحت جامعه می تواند حکم به جواز دهد. در نتیجه، با توجه به عدم انحصار حل مسئله در عقیم سازی، بزهکاری فرد نمی تواند جوازی برای محروم کردن او از حق طبیعی اش در استیلاد باشد و بر نهادهای حکومتی، سازمان ها و تشکل ها لازم است با بهره گیری از روش های جایگزین، مانع از رشد فزاینده بزهکاران شوند.
تحلیل سبک زندگی شهید حسین خرازی بر اساس ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل سبک زندگی شهید خرازی بر اساس ساحت های شش گانه تربیت بود. روش: روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه آماری کلیه کتاب های منتشرشده با موضوع زندگی شهید خرازی را شامل می شد که با روش نمونه گیری هدف مند مورد بررسی قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و ابزار فیش پژوهش و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. برای سنجش روایی یافته ها از نظرات و راهنمایی های افراد متخصص بهره گرفته شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد در ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، مؤلفه های اعمال عبادی، حالات معنوی درونی، تواضع، انتقادپذیری و خودکنترلی، در ساحت اجتماعی و سیاسی، مؤلفه های روحیه انقلابی و وطن دوستی، به کارگیری راهبرد نظامی، اقتدار، عدم ریاست طلبی، عدالت طلبی، اهمیت به خانواده، حفظ کرامت انسانی، روحیه کار گروهی، حسن خلق و محبوبیت، در ساحت زیستی و بدنی، سلامت و بهداشت روانی و جسمی و حفاظت از محیط زیست، در ساحت زیبایی شناسی و هنری، ذوق زیبایی شناسی و ترجیح زیبایی معنوی، در ساحت اقتصادی و حرفه ای، مؤلفه های ساده زیستی، تدبیر امر معاش، تخصص مرتبط، اخلاق اقتصادی و حرفه ای و در ساحت علمی و فناورانه، تخصص مرتبط، عمل مبتنی بر آگاهی و ترکیب نگاه آیه ای و ابزاری، نشان گر سبک زندگی شهید خرازی است. نتیجه گیری: از آن جایی که ساحت های شش گانه تربیت در سبک زندگی شهید خرازی به خوبی تجلی یافته است، می توان از طریق آشناسازی معلمان و دانش آموزان با زندگی وی، به تحقق این ساحت ها در ایشان، کمک کرد
مسئولیت مدنی نقص کالاهای تولیدی برای تولید کنندگان در حقوق ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
85 - 100
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف کنندگان نیازمند حمایت های قانونی قانونگذار می باشند، به همین دلیل، سیستم های حقوقی اکثر کشورها با توجه به این موضوع این ، تلاش نموده تا با در نظر گرفتن مسئولیت تولیدکننده در زمینه وجود نقص در کالاهای تولیدی به حمایت از افراد مصرف کننده، مبادرت نمایند. هدف از این پژوهش تبیین مسئولیت های تولید کننندگان کالا در زمینه نقص کالاهای تولیدی در سیستم های حقوقی ایران و عراق می باشد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقتداری و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: در سیستم های حقوقی ایران و عراق، مسئولیت مدنی افراد تولیدکننده مورد پذیرش قرار گرفته است. مسئولیت مدنی از مسئولیت قراردادی شروع و به مسئولیت محض منتهی می شود. مسئولیت مدنی تولیدکنندگان در قانون ایران بر نظریه تضمین ایمنی کالا استوار است.
نتیجه: در سیستم های حقوقی کشورهای ایران و عراق، در زمینه مسئولیت تولید کنندگان کالا، نظریه مسئولیت محض با توجه به گستردگی دامنه خود ، بستر حمایتی را برای افراد مصرف کننده کالا در نظر گرفته است. در حقوق کشور ایران ، بر اساس قانون حمایت از مصرف کنندگان ، دیدگاه مسئولیت محض مورد توجه و پذیرش قانون گذار قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه های ابوطالب مکی و غزالی درباره توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
429 - 447
حوزههای تخصصی:
توبه و بازگشت به سوی خداوند یکی از مفاهیم اساسی در آموزه های دینی و عرفانی اسلام است که در آثار عارفان و متفکران اسلامی به ویژه ابوطالب مکی و غزالی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. ابوطالب مکی در کتاب قوت القلوب، توبه را به عنوان فرآیندی روان شناختی و معنوی معرفی می کند که هدف آن اصلاح نفس و تقرب به خداوند است. وی تأکید دارد که توبه باید با مجاهده درونی و توجه به تمایلات نفسانی انجام شود تا انسان به قرب الهی دست یابد. در مقابل، غزالی در احیاء علوم الدین آموزه های مکی را پذیرفته و بسط داده، اما از منظر عقلانی و فلسفی خود نیز به تبیین آن پرداخته است. غزالی بر توبه نه تنها به عنوان فرآیندی روحانی، بلکه به عنوان مفهومی عقلانی و اخلاقی تأکید دارد و با استفاده از آموزه های فلسفی خود، مراتب مختلف توبه را تحلیل می کند. مقاله حاضر به طور تطبیقی دیدگاه های این دو اندیشمند را بررسی کرده و به تفاوت ها و شباهت های اساسی آن ها در مورد توبه پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد در حالی که هر دو متفکر به طور مشترک توبه را مسیری برای پاکسازی نفس و بازگشت به خداوند می دانند، غزالی از ابزارهای عقلانی و فلسفی برای ارائه تفسیری عمیق تر و پیچیده تر از توبه بهره برده، که هم راستا با سلوک معنوی مسلمانان است.
واکاوی حمایت روحانیت مشهد از مرجعیت آیت الله خمینی (مطالعه موردی: آیت الله میلانی و مهاجرت به تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
113 - 141
حوزههای تخصصی:
حمایت از مرجعیت آیت الله خمینی یکی از موضوعات مطرح در تاریخ انقلاب اسلامی است. وفات آیت الله بروجردی، قیام پانزده خرداد 1342 و وفات آیت الله حکیم سه بازه زمانی بود که مسئله مرجعیت در ایران به یکی از موضوعات روز در عرصه های دینی و سیاسی تبدیل شد. سؤال اصلی پژوهش این است که روحانیون مشهد و به ویژه آیت الله میلانی در قبال مرجعیت آیت الله خمینی چه واکنشی نشان دادند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد آرشیوی و خاطرات، به دنبال پاسخ به این سؤال است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در جریان مهاجرت علما به تهران که بعد از قیام پانزده خرداد و بازداشت امام خمینی اتفاق افتاد، از مهم ترین اقدامات علمای مهاجر و ازجمله آیت الله میلانی تأیید مرجعیت ایشان بود. تأیید مرجعیت با استناد به قانون اساسی مشروطه مبنی بر مصونیت قضایی مراجع، مانع سوءقصد به جان امام خمینی شد و به تدریج زمینه را برای آزادی ایشان فراهم ساخت.
بررسی مقایسه ای دیدگاه موفقان تغییر جنسیت در قوانین ایران و انگلیس از منظر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
221 - 238
حوزههای تخصصی:
تغییر جنسیت از جمله موضوعات مهم حقوقی، اخلاقی و پزشکی در دوره معاصر است که امروزه ابعاد حقوقی آن از حیث کرامت انسانی نیز مورد توجه است. پژوهش حاضر با عنایت به اهمیت این موضوع، درصدد بررسی تطبیقی دیدگاه موافقان تغییر جنسیت در ایران و انگلیس از منظر کرامت انسانی است. بدین صورت که پذیرش بحث تغییر جنسیت در قوانین داخلی دو کشور با چه دلایلی مطرح شده است؟ بررسی حاضر نشان داده است که در قانون ایران به صورت مستقل و صریح به بحث تغییر جنسیت پرداخته نشده است، اما با توجه به پیوند فقه و حقوق، برای بررسی نظرات پیرامون تغییر جنسیت نیازمند رجوع به دیدگاههای فقهی است. همچنین موافقت با تغییر جنسیت از منظر فقهی با استناد به قواعد فقهی نظیر حلیت، اضطرار، تسلط بر نفس و با گذراندن مراحل پزشکی قابل انجام است. در قوانین داخلی نیز تنها در بند 18 از ماده 4 قانون حمایت از خانواده مصوب 1391 بحث تغییر جنسیت آمده که نشانگر سکوت قانونگذار و یا در نظر گرفتن معیارهایی برای پذیرش این پدیده است. اما در انگلستان، تغییر جنسیت به عنوان خواسته ای آزاد برای فرد در نظر گرفته شده که کرامت انسانی را در معنای اختیار فرد برای تغییر جنسیت خود نیز بسط داده است و در قانون مصوب 2004 و 2010، حقوق اقتصادی و اجتماعی این افراد برابر با سایر شهروندان در نظر گرفته شده است. کرامت انسانی افراد تغییر جنسیت داده و یا خواهان آن در ایران وابسته به تأیید نیاز توسط مراجع پزشکی و حقوقی و در انگلیس نیز تابع اراده آزاد فرد و همسان با سایر شهروندان است.
جایگاه تاریخی تصویرسازی هستی شناسانه صدرایی در طبقه بندی [جدول] فضایل و رذایل (در تناظر با تحلیل قوای نفس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استقصا تصویرسازی های متعدد ملاصدرا، از طبقه بندی فضایل و رذایل (متناظر با طبقه بندی قوای نفس) با نوعی رویکرد تطبیقی-تاریخی، به تحلیل هستی شناسانه مبانی و نوآوری های خاص صدرا در تحلیل فضایل معطوف است تا در نهایت جایگاه تاریخی دیدگاه وی را نیز از میان انواع طبقه بندی ها تحلیل نماید. ملاصدرا، در آثار خویش سه نوع طبقه بندی از فضایل و رذایل ارائه داده است: 1) تقسیم دوتایی: براساس دو فضیلت حکمت (قوه عالمه) و حُریّت (قوه عامله)؛ 2) براساس قوای چهارگانه انسان (بهیمی، سبعی، شیطانی و ملکی)؛ 3) تقسیم فضایل براساس رویکرد افلاطونی-ارسطویی. در این مقاله علاوه بر توصیف طبقه بندی های صدرا از فضایل و تحلیل جایگاه تاریخی نظریه وی، نوآوری های دیدگاه او در تحلیل هستی شناختی فضایل نیز رصد شده است. بستر تحقق فضیلت نزد صدرا، با تأثیرپذیری از قانون «وسط» ارسطویی، در مفهوم هستی شناختی وسط، با توضیحی از روایت «فخیر الأمور أوسطها» آمده است. مبانی نوآورانه هستی شناختی صدرا، بسان اصالت وجود، حرکت جوهری و ...، سبب شده که وی فضایل را، به شدت وجودی و هستی شناختی فرد تحلیل کند و نه آنکه صرفاً، صفات و عوارضی زودگذر باشد. ریشه های وجودی تحقق فضایل، نظیر سرشت، فطرت و اکتساب نیز، در این تحلیل اهمیت دارد مثلاً تقسیم دوتایی وی، برمبنای فطریات و ویژگی های ابتدایی وجودی فرد است که با تحلیل وجودی استکمال انسان متلائم است. تقسیم چهارتایی ملاصدرا نیز، با تکیه بر فطرت ثانی و حرکت جوهری است.
بررسی تطبیقی روش فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روش شناسی در علوم گوناگون، مورد توجه قرار گرفته است به گونه ای که خود به یک زمینه پژوهشی جدی و جداگانه ای تبدیل شده است. این که هر متفکر چه روشی را برای بیان علم مورد نظر خود اتخاذ کرده، در به دست آوردن نظام حاکم بر دستاورد های او، انسان را یاری می کند. یکی از اندیشمندان و فلاسفه بزرگ و بنیان گذار مکتب حکمت متعالیه، ملاصدرا است که روش حاکم بر فلسفه او معرکه آراء قرار گرفته است؛ از طرفی علامه طباطبایی که به فیلسوفی نوصدرائی مشهور است و توجه به روش شناسی ایشان نیز اهمیت دارد؛ از این رو مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی روش شناسی فلسفه ملاصدرا و علامه طباطبایی می پردازد و مشخص می گردد که فلسفه ملاصدرا مکتبی مستقل است و روش حاکم بر فلسفه وی، روش عقلی و برهانی است و ایشان در مقام داوری از روش برهانی یا روایات بهره جسته است؛ همچنین علامه طباطبایی(ره) از روش عقلی صرف برای بیان فلسفه استفاده می کردند و از نقل و وحی و شهود در فلسفه در مقام گردآوری استفاده کرده اند.