فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
190 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دعا و نیایش بر امنیت روانی و نشاط معنوی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (نیمه تجربی) پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه یازدهم شهر بهار در سال تحصیلی 1403-1402 بود که یک مدرسه پسرانه به عنوان مدرسه پرآسیب در حاشیه شهر بهار شناخته شده بود و یک کلاس (کلاس 24 نفری) به عنوان گروه آزمایش و دیگری (کلاس 24 نفری) به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. کلاس گروه آزمایش به طول 12 هفته، هر هفته روز یکشنبه صبح در کلاس درس دین و زندگی جلسه قرائت زیارت عاشورا و در این 12 هفته سه روز در هفته اول صبح قرائت دعای عهد داشتند. کلاس گروه گواه در این مدت دعا و زیارت خاصی در مدرسه قرائت نکردند. ابزار گردآوردی داده ها شامل پرسش نامه امنیت روانی مزلو (2004) و نشاط معنوی چیریان و افروز (1395) بود. یافته های پژوهش نشان داد شرکت در دعا و نیایش بر ترکیب خطی امنیت روانی و نشاط معنوی دانش آموزان پسر پایه یازدهم تأثیر معنی دار دارد و میزان تأثیر شرکت در دعا و نیایش به صورت همزمان بر ترکیب خطی امنیت روانی و نشاط معنوی دانش آموزان 948/0 بود، و میزان تأثیر شرکت در دعا و نیایش بر افزایش امنیت روانی 915/0و نشاط معنوی 827/0 بود. بنابراین نتیجه گیری می شود که دعا و نیایش به عنوان راهکاری معنوی می تواند در تقویت امنیت روانی و نشاط معنوی دانش آموزان مؤثر باشد.
جواز عفو مشروط در قتل عمد از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 43
حوزههای تخصصی:
از مباحثی که در زمینه قصاص حائز اهمیت است و در کلمات فقیهان کمتر بدان پرداخته شده و نیازمند واکاوی است بررسی جواز و عدم جواز عفو مشروط و به تبع آن صحت این امر است. پذیرش عفو مشروط در قصاص بدین معناست که اگر اولیای دم گذشت از قصاص نفس قاتل را مشروط به قصاص عضوی از اعضای بدن او کنند این امر از نظر شرعی صحیح است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به دلیل معتبری برای پذیرش عفو مشروط بود. با توجه به بررسی ادله حاصل آمد که عفو مشروط که در جامعه کنونی چه بسا مانع اجرای بسیاری از موارد قصاص شود مشروع است. اما بدین صورت که قاتل خود یا فرد ثالثی را باید مأمور کند تا عضوی از اعضای او را قطع کند و سپس اولیای مقتول او را عفو کنند و اولیای مقتول خود نمی توانند عهده دار این امر شوند. از آنجا که در نوشته حاضر ادله قرآنی و روایی بیشتر محل بحث بوده و از این طریق به واکاوی مسئله پرداخته شده، روش حل مسئله لفظی بوده است.
Property Dualism Implies Substance Dualism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to a widely held view in the philosophy of mind, property dualism is a respectable theory whereas substance dualism need not be taken seriously. This paper argues that property dualism, as it is usually understood, is incoherent. The commitments that are meant to lead to property dualism actually lead to substance dualism. The argument presented here adds weight to David Chalmers’ suggestion that the serious nonphysicalist options are in fact various kinds of panpsychism and substance dualism. Along the way, I offer an account of the substance/property distinction, argue against the existence of substrata as distinct from substances and properties, and describe a new position that I call ‘transcendent panpsychism’. I identify some reasons why philosophers of mind might have overlooked the incoherence of property dualism and finish with some thoughts on the significance of my conclusion for developmental psychology.
What are the Ethical Implications of Panpsychism?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
People often think that phenomenal consciousness is unique to humans and animals,but panpsychism extends it to other beings, considering consciousness as fundamental and ubiquitous in the natural world. This extension claim, which is shared by all panpsychists, carries ethical implications. Panpsychists vary in their views of the scope of extending consciousness. Micropsychism extends consciousness all the way down to fundamental particles at the micro-level, while macropsychism extends it to the cosmos and all physical objects in the universe. While micropsychism suggests that fundamental particles have moral status and significant moral standing, this truth does not necessarily translate into practical moral consequences, nor does it require us to change our behavior towards them. On the other hand, macropsychism implies that the universe holds moral status and significant moral standing. Advocates of this view argue that we should act in a way that maximizes pleasure and minimizes pain for all beings in which we can discern the causes of pleasure and pain. Additionally, macropsychism requires recognizing the moral status and significant moral standing of all animate and inanimate entities. We should therefore behave in such a way that enhances the pleasure and alleviates the suffering of animals and plants, although we do not have any moral obligation regarding inanimate beings.
Knowing One’s Own Consciousness: The Epistemic Ontology of Consciousness and Its Implication for the Explanatory Gap Argument(s)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
171 - 193
حوزههای تخصصی:
It is usually, and without much disagreement, regarded that ‘knowing one’s own consciousness’ is strikingly and fundamentally different from ‘knowing other things’. The peculiar way in which conscious subjects introspectively know their own consciousness in their immediate awareness is of immense importance with regard to the understanding of consciousness insofar as it has a direct bearing upon consciousness’ fundamental existence. However, when it comes to the understanding of consciousness, the role of consciousness’ introspective knowledge is rather downplayed or not given much importance with regard to its ontology. With this in the background, the whole purpose of this paper is, first, to make the rather obvious point that the very existence of consciousness in its most fundamental form is constituted by this introspective knowledge of it or its epistemic dimension, whereby its ontology gets its epistemological or epistemic nature. Second, it aims to strengthen the explanatory gap argument by appealing to our enhanced understanding of consciousness in terms of its epistemic ontology.
شناسایی ماهیت حقوقی شیربها با تأکید بر رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه ملزومات زندگی مشترک از وظایف قانونی زوج است؛ بااین حال در برخی از مناطق به حکم عرف، جهیزیه را زوجه فراهم می کند. زوج نیز چند قلم از اجناس لازم برای زندگی مشترک را که معمولاً ارزش مادی زیادی هم دارند، تهیه می کند تا با درج در سیاهه جهیزیه به همراه دیگر اقلام به منزل مشترک بدرقه شود. در عرف چنین اقلامی را شیربها نامیده اند. در دعوای استرداد جهیزیه، دادگاه با این پرسش مواجه خواهد شد که چه کسی مالک این اموال محسوب می شود؟ پاسخ به سؤال در گرو تبیین ماهیت توافق صورت گرفته است. درخصوص ماهیت شیربها ازمنظر فقهی و حقوقی اختلاف وجود دارد. برخی آن را در قالب عقود معین، همچون هبه و جعاله و صلح، و برخی نیز در قالب توافق خصوصی تفسیر کرده اند. گروهی نیز ماهیت شیربها را به شرط ضمن عقد و نیز تعهد به نفع شخص ثالث تعبیر کرده اند. این اختلافات، رویه قضایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با استناد به قالب های پیش گفته، حسب تفسیری که از جواز یا لزوم شیربها صورت می گیرد، این اقلام را برخی محاکم متعلق به زوج و برخی متعلق به زوجه می دانند. این تحقیق نشان می دهد قالب های مزبور با وجود داشتن رگه هایی از تناسب، دارای تمایزاتی آشکار با شیربها است. شیربها دارای ماهیتی خاص است که با توجه به خصایص آن و سکوت قانون، قلمرو آثارش را عرف تعیین می کند.
طرح واره های تصویری در سروده های کودکانه آیینی (مطالعه موردی: سروده های کودکانه رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
137 - 161
حوزههای تخصصی:
مبانی معناشناسی شناختی مبتنی بر ساخت مفهومی قراردادی شده است. ساخت های معنایی نیز همانند دیگر حوزه های معناشناختی، مفاهیم انتزاعی را بازتاب می دهند که آدمی بر اساس تجارب خویش به آنها شکل داده است. یکی از رویکردهای معناشناختی، طرح واره تصویری است. در این روش، تجربه های انسان ها از دنیای پیرامون، ساخت های مفهومی را در ذهن او می آفریند که قابل انتقال بر سطح زبان هستند از این رو، تجارب ملموس و تجسم یافته در درون نظام مفهومی، منجر به تولید طرحواره های تصویری می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا برخی از فرایندها و ساخت های مفهومی در معنی شناسی شناختی را در قالب طرح واره های تصویری بررسی کند و برای این مقصود، 40 قطعه از سروده های کودکانه سروده های کودکانه رضوی را انتخاب کرده است تا نشان دهد که در ادبیات کودکانه مذهبی ایران، ساخت های مفهومی چگونه به درک حوزه های انتزاعی در شعر کودکان کمک می کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان 40 سروده کودکانه رضوی، عمده طرح واره های تصویری از نوع حرکتی است و دلیل آن را نیز می توان در مضمون سروده ها پیدا کرد؛ زیرا مفاهیمی همچون زیارت و به مقام روحانی رسیدن، نیازمند حرکت، جنبش و فعالیت است. افزون براین، طرح واره حجمی نیز حضور قابل توجّهی در سروده های کودکانه مذهبی دارد. حضور این طرحواره هم در راستای بیان دست یابی به مفاهیم انتزاعی همچون مهربانی، آرامش، رهایی و . . . در ظرف مکانی حرم مطهر ائمه (ع) است. طرح واره تصویری قدرتی نیز بعد از طرح واره حرکتی و حجمی، جایگاه سوم را در سروده های کودکانه رضوی به خود اختصاص داده است.
تربیت اخلاقی مبتنی بر هویت اخلاقی یک پارچه: پلی میان نظر و عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 129
حوزههای تخصصی:
مسأله شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، قرن هاست که از سوی متفکرین مختلف، پاسخ های متفاوتی دریافت کرده است. این پاسخ ها بطور کلی در قالب سه رویکرد قابل بازیابی است؛ رویکردهای متمرکز بر: استدلالِ اخلاقی، احساساتِ اخلاقی و هویت اخلاقی. این پژوهش درصدد است تا به تببین تربیت اخلاقی مبتنی بر هویتِ اخلاقیِ یک پارچه یا به عبارتی آرمان اصالت بپردازد. به این منظور، به روش توصیفی- تحلیلی، هویت اخلاقی یک پارچه به مثابه راه حلی کارآمد برای تحقق عمل اخلاقی معرفی می شود. در این رویکرد هر دو بعدِ استدلال و احساساتِ اخلاقی توأمان موردنظر قرار می گیرند. لذا با اولویت دادن به منش و شخصیت اخلاقی، و انسجام و یکپارچگی اهدافِ اخلاقی با اهدافِ شخصی در قالب شکل گیری یک «خودِ اخلاقی»، امکان کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی بهتر مهیا می شود. در این راستا، «شخص» با خودشناسی، تعهد و قبول مسئولیت نسبت به «خود»، در مقایسه با متعهد بودن نسبت به یک «اصلِ» خاص، درواقع از نیروی انگیزشی بیش تری برای عملِ اخلاقی بهره مند است. در این پژوهش برخی از اهمِ زمینه ها و موانع شکل گیری یک خود اخلاقیِ اصیل و یک پارچه، به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب با نزدیکی و سازگاری میان ساحات وجودی ِ فرد، زمینه کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، و بهره مندی از سلامت روانِ بیش تر فراهم می آید.
بررسی واژه ظهور در قرآن و روایات و ارتباط آن با سلامت فردی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
170-181
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های اخیر و پس از تحقق انقلاب اسلامی در ایران، مباحث گوناگونی درباره انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) در محافل علمی و میان اندیشمندان آغاز شده و پژوهش های فراوانی نیز در این زمینه صورت گرفته و حتی مراکز تحقیقاتی ایجاد و نشریاتی در این حوزه منتشر شده است و به موضوعاتی چون بررسی عوامل غیبت امام (ع)، زمینه سازی ظهور، علائم ظهور، چرایی یأس از ظهور و نقش مردم در تعجیل ظهور پرداخته شده است. در این پژوهش به بررسی واژه ظهور و روایات مرتبط با آن و سپس به تأثیری که ظهور در تأمین سلامت فردی و اجتماعی دارد پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از فرهنگ های لغات و واژه نامه ها، بررسی آیات قرآنی و روایات و همچنین جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مقالات مانند مگیران و نورمگز در صدد این برآمده است که بتواند معانی مختلف واژه ظهور، مشتقات و کاربردهای استعمالی آن را احصاء و معانی آن را در کلام الله بررسی کند. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ظهور و مشتقات آن در معانی متعددی مانند آشکارشدن و غلبه یافتن به کار رفته و در قرآن از این واژه برای پیروزی اسلام و غلبه آن بر سایر ادیان استفاده شده است. اولین بار پیامبر (ص) این واژه را درباره موضوع مهدویت مطرح کرده است. علاوه براین، از آیات و روایات نیز استفاده می شود که یکی از اهداف ظهور، تجدید حیات دینی و احیای دوباره سنت های فراموش شده است. به تعبیر دیگر، این تجدید و احیاء برای رسیدن فرد و جامعه به صلاح و دورشدن آنان از فساد و تباهی است که زمینه ساز تأمین سلامت فردی و اجتماعی خواهد بود. نتیجه گیری: هدف از ظهور حضرت مهدی (عج) از بین بردن ریشه های ظلم و فساد و تحقق عدالت در سطح جهانی است که با تحقق آن زمینه رشد و تعالی انسان ها فراهم می شود و سلامت فردی و اجتماعی آنان تحقق می یابد.
رویکرد دین اسلام درباره نقش فعالیت بدنی در حفظ سلامت جسمانی عمومی جامعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
131-140
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین اسلام دین فطرت است و حفظ تندرستی و سلامتی را به رسمیت شناخته و به آن اهتمام ورزیده است. یکی از راه های حفظ سلامتی جسمانی انجام فعالیت بدنی است. پژوهش حاضر در صدد بوده است تا به بررسی دیدگاه اسلام درباره نقش فعالیت بدنی در حفظ سلامتی و تندرستی با استفاده از قرآن کریم و روایات بپردازد. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است. برای استخراج و تحلیل متون با کلیدواژه های اسلام، آیات قرآن، احادیث، فعالیت بدنی، تندرستی، پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) در منابع اسلامی شامل قرآن کریم، احادیث معتبر معصومین (ع) و تفاسیر قرآنی چون تفسیر المیزان و بحارالانوار و همچنین نرم افزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر و نیز پایگاه های اطلاعاتی مانند ایران داک، مگیران، پاب مد، اس.آی.دی، ریسرچ گیت و ساینس دایرکت جست وجو شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، در آیات قرآن و روایات پیشوایان معصوم (ع) به فعالیت بدنی برای حفظ سلامتی جسمانی و تندرستی جهت انجام امور معنوی و دینی که درنهایت به حفظ ارزش های انسانی منجر می شود، توجه ویژه ای شده است. یکی از چالش های دنیای کنونی بی توجهی به رسالت اجتماعی فعالیت بدنی در حفظ سلامت عمومی جامعه است و بیشتر به سلامت فرد توجه می شود. نتیجه گیری: مطابق آنچه در آیات و روایات آمده است، دین اسلام توجه ویژه ای به حفظ تندرستی دارد و انجام فعالیت بدنی با هدف حفظ ارزش های انسانی ستوده شده است. به نظر می رسد یکی از چالش هایی که دنیای کنونی با آن روبه رو است، فعالیت بدنی محض بدون توجه به ارزش های انسانی است. در صورتی که در دین اسلام به هدف انجام فعالیت بدنی بیشتر توجه شده است تا صرف انجام فعالیت بدنی. علاوه براین، بُعد اجتماعی و تأثیرگذاری اجتماعی فعالیت بدنی و ورزش نیز در دین اسلام به خوبی تبیین شده است.
Analytical-Critical Review of the Narration of Silent Recitation of the Basmalah in the Quranic Chapters by Imam Ali (AS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
174 - 203
حوزههای تخصصی:
Abstract Introduction The dispersion of opinions on the issue of reciting the Basmalah aloud or in silence has become one of the areas of divergence of Islamic schools of thought, and the main reason for this dispute doubts the revelatory nature of the Basmalah and its being a part of every chapter of the Qur'an. According to some definitive narratives that agree with rational axioms, the Basmalah is an essential part of the Qur’anic chapters. The Sirah of the Prophet (PBUH) and his companions, especially Imam Ali (AS) was based on reciting the Basmalah out loud, and any doubt about this issue paves the way for distortion of the Qur’an. However, in some Sunni sources, there is a hadith that contradicts what was mentioned above, as it indicates that Imam Ali (AS) recited the Basmalah in silence. Research Question(s) Literature Review The background of this research can be divided into two general and specific parts. Generally, it can be done through the books of hadith and interpretation in which narrations and discussions about the Basmalah were mentioned specifically, the following research can be mentioned: “The Possibility of the Basmala being a Verse from the Shia and Sunni Perspectives” by Zahra Askarzadeh. “A Translation and Criticism of the Entry “Basmalah” in the Encyclopedia of the Holy Qur’an” by Bibi Sadat Behabadi and Hujjatullah Javani. “Study and Analysis of Sheikh Baha’i’s Narrations and Criticisms in the Interpretation of ‘Urwah al-Wuthqā in the Unity of the Surahs and Partial-Nature of Basmalah” by Muhammad Ali Tajari and Muhammad Taghaddomi Saberi. “Examination of the Opinions of Jurists, Commentators and Traditions of Ahl al-Bayt (AS) Regarding the Verse Bismillah al-Raḥmān al-Raḥīm” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Ontology of the Basmalah as an Introduction to Creating an Ontology of the Teachings of the Qur’an” by Hossein Hosseinzadeh. “Investigation of the Partial-Nature of the Basmalah to Surahs of the Qur’an” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Verse of Basmalah, its Continuation and Revelation” by Hojjatullah ʻĀshūrī. “Partial-Nature of the Basmalah and it’s Aloud Recitation” by Jafar Sobhani. As it was mentioned, the basic problem in suggesting the partial or non-partial nature of the Basmalah, and thus the belief in its aloud or silent recitation, goes back to the conflicting narrations mentioned in this regard, and the problem remains until these narrations are scrutinized in terms of the chain of transmission and the text, and the research in this regard is only a repetition of the previous researches. The difference between this article and the other researches is that it examines the narration related to the silent recitation of the Basmalah narrated from Imam Ali (AS), in terms of the chain of transmission (Sanad) and the text, which has not been written in this regard until now. Methodology This article aims to critically re-read the non-existence of Basmalah in the Qur’anic surahs using a descriptive-analytical method, based on the analysis of the chain of transmission and the text of the relevant narration. Results The results of the research show that the aforementioned narration contains some serious problems. A: There is a major problem regarding its chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. B: Some of the narrators are attributed to the Shias, and this contains a contradiction; because what they say completely contradicts the teachings of the Imams (AS) and his habit of reciting the Basmalah aloud. C: Analysis of historical reports indicates that the claim of dropping the Basmalah from prayer occurred under a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime and with the policy of erasing Alawite monuments. Therefore, the possibility of falsification in these narrations becomes stronger. Conclusion According to the findings of this research, the aforementioned hadiths contain some serious problems. First: It has major problems in terms of the chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. Second: Some of the narrators were attributed to Shias, and this contradicts the authentic hadiths that state that the Shia Imams (AS) considered the Basmalah to be part of the surahs of the Qur’an and therefore they used to recite it out loud. Finally, historical reports indicate that the idea of dropping the Basmalah emerged during a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime. Therefore, there is a high possibility of Waḍʻ and Tadlīs (fabrication) in these narrations
راهبردهای سیاست جنایی اسلام در جرایم علیه تمامیت جسمانی در پرتو اصل حفظ خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
85 - 98
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی اسلام در جرایم بر ضد تمامیت جسمانی بر اصولی مانند اصل امنیت، اصل کرامت، اصل شخصی بودن مجازات، و ... بنا شده است که ساختار اصلی آن را شکل می دهد و راهبردهای سیاست جنایی اسلام در این نوع از جرایم در سه سطح پیشگیری اجتماعی، پیشگیری وضعی، و پیشگیری کیفری در چارچوب همین اصول تدوین شده است. یکی از این اصول اصل حفظ خون است که مقاله حاضر درصدد تبیین راهبردهای ناشی از این اصل و جانمایی منطقی آن ها در سیاست جنایی اسلام در جرایم بر ضد تمامیت جسمانی است. این نوشتار با گردآوری داده ها از اسناد دینی شامل آیات و روایات، متون فقهی، و تفاسیر قرآن کریم به روش توصیفی تحلیلی به تجزیه وتحلیل داده ها و اثبات اصل حفظ خون و راهبردهای ناشی از آن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد سیاست جنایی اسلام در سطح پیشگیری کیفری خود در پرتو اصل حفظ خون دو راهبرد مهم «ادله اثبات حداکثری» و «احتیاط در خون» را در مرحله دادرسی کیفری پیش بینی کرده است. این دو راهبرد ناظر به یک دیگر برای ایجاد یک نوع تعادل در مبارزه با جرایم بر ضد تمامیت جسمانی است.
بررسی استفاده های ملاصدرا از آرای غزالی در مسئله وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
243 - 268
حوزههای تخصصی:
بررسی آرای غزالی و ملاصدرا در مسئله وحدت شخصیِ وجود نشان می دهد که به رغم اختلاف مبانی، در دستیابی به نتایج و اهداف این بحث اتفاق نظر دارند. ملاصدرا در مواضع مختلف از آثار خود به آرای غزالی در مسئله وحدت شخصی وجود استناد کرده و دیدگاه غزالی را مؤید جمع بین روش عقلی و شرعی در این مسئله به شمار آورده است. ملاصدرا در تحلیل این مسئله، در مراحلی به آرای غزالی استناد کرده است، ازجمله: 1. کثرت ممکنات، که بر طبق آن باور به وحدت شخصی وجود به معنای انکار وجود ممکنات نیست؛ 2. وجود حقیقی خداوند و وجود مجازی ممکنات، که براساس آن وجود خداوند متعال و وجه او تنها وجود حقیقی است و ماسوای حق، وجود مجازی دارند. سؤال اصلی این است که «ملاصدرا در مسئله وحدت شخصی وجود چه استفاده هایی از آرای غزالی داشته و با استناد به آن ها به چه نتایجی دست یافته است؟» این نوشتار، از روش عقلی و استدلالی و به تناسب مسئله نیز از روش نقلی و آیات قرآن بهره جسته است. ملاصدرا براساس مبانی فلسفی خود و با استفاده از آرای غزالی در این مسئله به حل برخی مسائل فلسفی و کلامی پرداخته است، مانند: «معرفت داشتن تمامی موجودات»، «تبیین طریقه صدیقین» و «نسبت توحید الخاصی با اختیار بندگان»؛ هرچند هدف اصلی خود از این استناد ها را مطابقت عقل و شرع بر شمرده است. حاصل آنکه، گفتمان فکری غزالی و ملاصدرا قرابت های بسیار جدی دارد.
بررسی نقدهای سیدجلال الدین آشتیانی بر نظریه معادجسمانی غیاث الدین منصور دشتکی و آقا علی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
5 - 34
حوزههای تخصصی:
از چالش های اصلی معادجسمانی اشکال تناسخ است. میرغیاث الدین منصوردشتکی و آقاعلی مدرس زنوزی با طرح نوعی ارتباط میان نفس و بدن پس از مرگ خواسته اند از اشکال تناسخ رها شوند، میرغیاث الدین منصوردشتکی برای نفس دو نوع تعلق قائل شده است، که در زمان حیات و موت یکی از این دو تعلق برقرار است، آقاعلی مدرس زنوزی نیز قائل شده است که نفس در زمان حیات ودایعی در بدن باقی می گذارد که حتی پس از مرگ همراه بدن باقی هستند. سیدجلال الدین آشتیانی هر دو رأی را به شدت مورد انتقاد قرار داده است و خود نظر ملاصدرا یعنی محشور شدن نفس همراه با جسم مثالی را برگزیده است. در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نظرات غیاث الدین منصور و آقاعلی تقریر شده است و نسبت این دو رأی به یکدیگر توضیح داده شده است، همچنین نقدهای آشتیانی به صورت منقح و منظم ذکر گردیده است و با ارزیابی مبانی این نقدها مشخص شده است که چون آشتیانی با مبانی صدرایی به نقد پرداخته است، این نقدها به طور کامل به آقاعلی به عنوان حکیمی صدرایی وارد است، اما غیاث الدین می تواند به این نقدها ملتزم نباشد، اگرچه قول غیاث الدین دچار خللی مهم تر یعنی مطرح کردن ادعایی بدون دلیل است.
بررسی و واکاوی مبانی فلسفی مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی با تأکید بر نظرگاه پیتر برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تأکید بر اندیشه پیتر برن، که یکی از مهم ترین چهره های شاخص فلسفه دین معاصر است، افزون بر تبیین دیدگاه او درباره رئالیسم و نارئالیسم و همچنین خداباوری، دین و الاهیات، به واکاوی و بررسی بنیان های فلسفی این مسئله پرداخته است. نظرگاه پیتر برن با این که یک رویکرد انتقادی به ابعاد مختلف نارئالیسم است، دربردارنده تمییزی اساسی میان خداباوری و الاهیات در اتخاذ نظرگاه رئالیستی و نارئالیستی درباره آن هاست. با توجه به تفکیک دو ساحت الاهیات و خداباوری، می توان چنین گفت که وی معتقد به نارئالیستی بودن الاهیات-لیبرال- به عنوان یک رشته علمی و آکادمیک و رئالیستی بودن دین، خدا و گفتمان خداباورانه است. در نظرگاه او، غایت گفتمان خداباورانه به موجودی فراذهنی، فرادنیایی و متعالی اشاره دارد. این نوشتار در نهایت به واکاوی و بررسی مبانی فلسفی این موضوع پرداخته و اشارت اجمالی پیتر برن در بررسی ریشه تمایز رئالیسم و نارئالیسم و همچنین تفسیر نارئالیستی مدرن از دین را مورد مداقه قرار داده و افزون بر واکاوی ریشه های مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی و با تأکید بر نسبت سوژه و ابژه - بالاخص در فلسفه کانت - به نقد و بررسی این بنیان فلسفی در نظرگاه پیتر برن پرداخته است.
نقش نظام تغذیه قرآن بر سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
77 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش نظام تغذیه قرآن بر سلامت معنوی و روش آن توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش سعی شده است مفاهیم اصلی موردنظر شامل نقش های معرفتی نظام تغذیه قرآن، نقش های رفتاری نظام تغذیه قرآن و سلامت معنوی به صورت دقیق ارزیابی شود. این روش تجزیه و تحلیل به ما این امکان را می دهد تا با شناخت بیشتری نقش های معرفتی و رفتاری نظام تغذیه قرآن را بر سلامت معنوی بررسی کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد نظام تغذیه قرآن با سه عنصر مرتبط و منسجمِ اهداف و مبانی و اصول، با نقش های معرفتی و رفتاری بر سلامت معنوی تأثیرگذار است. آگاهی بخشی انسان نسبت به طعامش و انذار به پیامدهای ارتزاق به حرام، توجّه انسان به رزاقیت خدا، مختار بودن انسان در انتخاب غذا و طعام، گرایش فطری او به غذاهای پاک و برخورداری انسان از دو کرامت ذاتی و اکتسابی از نقش های معرفتی نظام تغذیه قرآن در سلامت معنوی است. نیز التزام انسان ها به بهره مندی از غذاهای حلال و طیب، پرهیز ار غذاهای حرام و خبیث، شکرگزاری، کم خوری و روزه داری از نقش های رفتاری نظام تغذیه قرآن کریم در سلامت معنوی است.
Narcissism in Religion and Its Components Based on Psychological Foundations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Narcissism is an individual or group phenomenon in which individuals and groups become unhealthily enamored with them, perceiving themselves as superior to others. This condition has also infiltrated the realm of religion and spirituality, being recognized as one of the ills of religiosity. The present study aims to describe and explain religious narcissism and its components. It employs a descriptive-analytical method with a focus on the psychological foundations of narcissism to elucidate this phenomenon. The results indicate that it manifests in both religious individuals and groups or movements, leading them to issue reprimands and excommunications against others. The results demonstrate that despite its multiple components, the basis of the beliefs of the individual and the narcissistic religious movement centers around three core components: "Self-righteousness, absolutism, and exclusivism," which also encompass other components. Under the shadow of these three components—discussed in the psychology of narcissism under terms such as a sense of righteousness, superiority, self-centeredness, and exclusivity—narcissistic individuals and groups believe that in comparison to others, they are special and superior, that goodness is what they perceive it to be, and that evil is what they deny. They maintain an egocentric focus on themselves and their needs, convinced that everything is meant for them.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره دوم متوسطه نظام آموزشی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
185 - 213
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه ما در جامعه ای با اصول و قواعد اجتماعی زندگی می کنیم، آشنایی با الگوهای تربیت اجتماعی، از ضرورت های قابل توجه تربیت صحیح افراد است. ازآنجاکه افزون بر نقش خانواده ها، بخش بزرگی از تربیت اجتماعی در مدارس از طریق برنامه درسی تبلور می یابد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اجتماعی دوره دوم متوسطه در نظام آموزشی ایران است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی و از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و تکنیک اشباع نظری به مصاحبه نیمه ساختمند با 15 نفر از متخصصین پرداخته شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد و در بخش کمّی نیز 286 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از روش پرسش نامه محقق انجام گردیده است. تحلیل یافته های کیفی منجر به شناسایی 82 مضمون پایه و 10 مضمون سازمان دهنده شامل ویژگی های؛ اهداف (شناختی، عاطفی و روانی حرکتی)، محتوا (انتخاب و سازماندهی)، روش های یاددهی و یادگیری (گزینش و روش ها) و ارزش یابی (اصول و روش ها) شد. در بخش کمّی نیز نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های ذکرشده به خوبی ویژگی های عناصر برنامه درسی تربیت اجتماعی را تبیین می کند و همچنین این ویژگی ها در سطح به نسبت مطلوبی قرار دارند.
دلالت های سیاستی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) برای پیشرفت به مثابه کنش اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همراهی یا عدم همراهی مردم با یک اندیشه یا سیاست، تابعی از اراده و انتخاب آنهاست و اراده عمومی از فرهنگ عامه و ذهنیت مشترک جامعه جدا نیست. همین امر اتکای سیاست گذاری به یک نظریه فرهنگی را اجتناب ناپذیر می کند؛ ازاین رو در این مقاله تلاش شده است ضمن بازخوانی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی& به مثابه شاخه ای از حکمت ایرانی اسلامی در زمینه کنش انسانی، دلالت های این نظریه برای سیاست گذاری فرهنگی، مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش گردآوری اطلاعات به روش اسنادی بوده و تحلیل محتوا در چارچوب تحلیل منطقی انجام شده است. تأمل در چگونگی تحقق کنش اجتماعی در این چارچوب، به برساخت اجتماعی قابل تصدیق و تجربه پذیر از آینده کنش در قالب بازی واره های اجتماعی اقتصادی به مثابه «چهارچوب زبانی مشترک برای تولید و تبادل ارزش در جامعه»، رهنمون می شود و درنهایت این صورت بندی، فرایند اجتماعی و سیاستی متفاوتی را برای ساخت کنش جمعی ارائه می دهد.
نوشتگان (8)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست نوشتگان 8، درباره دو لغت از ترجمه فارسی کتاب ارمیا از سده چهارم هجری به خط عبری توضیح داده شده و اشتباهات مصحح آن تصحیح شده است. بخش دوم کوششی است در توجیه حرکت پایانی چند کلمه از دو متن ترجمه ای قدیم. سپس صورت «زیفای» را در قرآن مترجم شماره 1732 کتابخانه آستان قدس، احتمالاً از سده چهارم یا پنجم هجری، توجیه کرده ایم. در دو بخش پایانی، در تکمیل مطالب شماره پیشین «نوشتگان»، شواهد دیگری از صورت «مروادیر» ارائه و کلمه ای از ترجمه قرآن قدس تصحیح شده است.