فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
منحصر کردن خاستگاه اندیشیدن و پژوهش، به مواضع ایجاد سوال و به عبارتی، مسئله محور بودن یک پژوهش، همیشه راهگشا نیست. این مسئله در خصوص پژوهش در مواجهه با متون دینی به ویژه در مواردی که خوانش گر، احساس دل آسودگی بیشتری از فهم معنای متن می کند؛ می تواند آسیب زا باشد. از این رو و با توجه به این که متون دینی، خاستگاه اصلی معارف و آموزه های دینی تلقی می شوند؛ ارتباط بین این آموزه ها و متون، نیازمند نکته سنجی بیشتری است. صرف نظر از مقبول بودن یک معرفت و آموزه خاص، اما مستند کردن آن به یک متن دینی خاص، نیازمند دقت بیشتری است. در حوزه تفسیر متن و به ویژه تفسیر قرآن کریم، بدیهی انگاری معنای متن و در وجهه بارز آن، فارسی شدگی معنای متن، آسیبی جدی در این خصوص است. چه آن که بسیاری از مضامین، اگرچه نامقبول نیستند، اما انتساب و استناد آن به متن دینی، قابل دفاع نیست. به طور کلی عدم توجه به تفاوت ادبیات زمان خوانش متن و زمان صدور متن، موجب ایجاد آسیب بدیهی انگاری در ترجمه متن است. در این میان، باید از تسری مفهوم امروزین یک اصطلاح تاریخی به گذشته (استصحاب تاریخی قهقرایی) پرهیز کرد. در نهایت، دستاورد این پژوهش آن خواهد بود که در مواجهه با متن دینی، لازم است که متن از جهت اثرپذیری از انگاره های خوانش گر متن، مورد آزمون قرار گیرد.
بازشناسی شخصیت «حسن بن حمزة» و نقش وی در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شریف حسن بن حمزه مرعشی مامَطیری(د. 358ق.) محدث امامی سده چهارم هجری قمری است. درک مشایخ متعدد در طبرستان، خراسان، مکه، کوفه، ری، قم و سپس هجرت به بغداد، او را به حلقه میانی مدارس حدیثی متعدد مبدل ساخت. اثرگذاری وی در فرآیند انتقال میراث حدیثی به مدرسه بغداد به گونه ای است که نام او در شرح حال 125 راوی در فهرست اسماء مصنفی الشیعه نجاشی، الفهرست و مشیخه شیخ طوسی ذکر شد. وی علاوه بر انتقال میراث های مهم حدیثی به بغداد، استاد محدثانی همچون شیخ صدوق و شیخ مفید است. مسأله پژوهش، یافتن نقش ابنحمزه در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد است. پس از بازشناسی شخصیت وی، نخست با روش توصیفی تحلیلی، میراث مشایخ قمی ابن حمزه علی بن ابرهیم قمی، ابن بطه قمی، احمد بن ادریس قمی و احمد بن عبدالله برقی مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس به مقایسه با محدثان معاصر و نقش آفرین در فرآیند انتقال میراث حدیثی قم به بغداد پرداخته شد. یافته های پژوهش، برای نخستین بار با سندپژوهی و تحلیل فهرستی طریق ابن حمزه به یافته های نوینی دست یافت که بر آن اساس، ادعای پیشتازی سایر انتقال دهندگان بر ابنحمزه در تمام ابعاد و انگاره غلط بودن طریق فهرستی وی به ابن بطه، ناصواب است.
انسان شناسی فلسفی بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
تحولات فضای سایبر و تکنولوژی های نوپدید و در حال گسترش، حرکت از فیزیک به متافیزیک و تحولات انسان سایبری را در فضای فکر فلسفی برجسته کرده و بلاک چین به مثابه یک تکنولوژی برافکن و تحول گرا و در مرز نوآوری های امروز، جایگاه ویژه ای یافته است. رویکرد اصلی در این مقاله (بر اساس روش تحلیل منطقی)، متناسب با این ضرورت کلیدی است که توسعه ی کاربرد بلاک چین، چه تغییری در معنا، هویت و جایگاه انسان در نظام فکری و فلسفی ما در فلسفه و فرهنگ اسلامی، خواهد گذاشت. بلاک چین، ثمره ی انسان مدرنِ نئولیبرال و سایفرپانک است و در انسان شناسی بلاک چین، مباحثی را ناظر به چهارچوبی فلسفی پی خواهیم گرفت که بیش از همه، به چیستی و پیدایی سوژه ی الگوریتمی بلاک چینی معطوف است (یعنی بلاک چینی شدن انسان)؛ و این نکته، مبتنی بر رابطه ی کلی میان انسان و تکنولوژی قابل تحلیل خواهد بود. الگوریتم های بلاک چینی با طراحی و توسعه ی قواعد اجماع، قرارداد، ارتباطات و تعاملات در فضای شبکه ای بلاک چین، انسان را به موجودیتی اطلاعاتی، بخشی از زیست بوم تکنولوژیک شبکه ی بلاک چین، شهروندی سایبری و مطیع و مسیطر قواعد منظم و آهنین بلاک چینی مبدل می کنند و انسان مدرن را به انسان بلاک چینی یا «انسان-» مبدل می کنند.
بررسی انتقادی رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیرة الانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرید الاعتقاد نصیرالدین طوسی از مهم ترین متون آموزشی علم کلام است و شروح و حواشی بسیاری بر آن نگاشته شد. یکی از مهمترین شروح، شرح قوشچی و تعلیقات خفری بر این شرح است. علوی نیز سه شرح بر حاشیه خفری نگاشته است که حظیره الانس یکی از آن سه شرح است. پرسش اصلی این جستار این است: «رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیره الانس قرین توفیق بوده است؟» دستاوردهای این مقاله عبارتند از: یکم. علوی تلاش می کند تا برهان خواجه را برهانی لمّی و در مدار رویکرد وجودی و با نظر به وجود بداند؛ دوم. زمانی می توان از تفکیک وجود نفسی حدّ اکبر و وجود رابطی حدّ اکبر و در پی آن از عدم احتیاج اکبر در اصل وجود، و نیازمندی آن به علّت در کیفیتی از کیفیات و عرضی از اعراض حدّ اکبر سخن گفت که وجود محمولی غیر از واجب باشد. چون واجب همان طور که در مقام ذات، واجب است، در جمیع صفات و احوال، واجب است و حالت منتظره و نیازمندی ندارد؛ سوم. هرچند علوی در رساله حظیره الانس از نظر در وجود و موجود مطلق سخن می گوید و اظهار می کند که نظر به وجود، غیر از نظر در امکان است. اما آنچه در دستور کار او قرار گرفته است، موجودی است که به دو قسم واجب و ممکن، تفکیک شده است و تفکیک پذیری و انقسام، وصف امر ذهنی است، نه عینی.
حدود مفروض، حدود ممکن، حدود مقبول
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
399 - 408
حوزههای تخصصی:
مطالعات تاریخ چاپ در ایران با دشواری هایی و فهارس و تحلیل های موجود با کاستی ها و ابهاماتی روبه روست. در کتاب نخستینه چاپ های ایران به خوبی حدود و گستره پژوهش ترسیم شده و در آن محدوده فهرستی جامع، دقیق و تا حد ممکن صحیح ارایه شده و اطلاعات و جزئیاتی فراتر از فهارس قبلی در دسترس قرار گرفته است. با این حال در این فهرست، کتب چاپ سربی ایران به زبان آسوری از قلم افتاده است. در ادامه این مقاله فهرستی از اطلاعات و تحلیل های مفیدی که می توانست بر غنا و کاربرد کتاب بیفزاید، ارایه شده است. در پایان مقاله چنین تشریح شده که با اطلاعات موجود دیگر اساسا باور به دو دوره مجزای اول و دوم در رواج چاپ سربی در ایران مقبول نیست.
نشاط، اخلاق و انتظار منجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
270 - 285
حوزههای تخصصی:
عنصر نشاط با توجه به آثار مطلوبی که در زیست انسان دارد، همواره مورد توجه بوده است. نشاط را می توان به عنوان ابزاری برای زیست اخلاقی بکارگرفت. زندگی اخلاقی توام با معیارهای انسانی و الاهی از آرمان های بشر است. در منابع دینی وعده ی تحقق کامل زیست اخلاقی با دوران ظهور منجی گره خورده و از سویی تحقق وضعیت بسامان ظهور علاوه بر خواست و اراده خداوند به بسترسازی از سوی انسان مشروط است. اکنون مسئله ای که مطرح می شود، چگونگی استفاده از نشاط در زیست اخلاقی انسان و بسترسازی برای انتظار منجی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه می توان از ابزار نشاط در اخلاقی زیستن و سپس زمینه سازی ظهور منجی بهره برد؟ فرضیه نگارنده این است که می توان از ابزار نشاط در جهت زیست اخلاقی و زمینه سازی ظهور منجی استفاده کافی را برد. پژونده در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آنها، جهت دستیابی به جواب مسئله بهره برده است. دستاورد های پژوهش حکایت از وجود سه مدل نشاط در حوزه مهدویت دارد که سبب زیست اخلاقی هدفمند، امیدوارنه و ... خواهد شد. نشاط معطوف به اخلاقی زیستن با ایجاد آرامش، رضامندی، امید به گذر از وضعیت نامطلوب، گذار غیر منعطفانه از محنت ها، سازگاری همگرایانه و حسِّ موفقیت و پیشرفت و ... انتظار منجی را سامان داده و موجب زمینه سازی ظهور خواهد شد.
بررسی وقوع عذاب استیصال در امت رسول خاتم (ص) و سنجش رابطه آن با استخلاف صالحان از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
180 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت های جاری در طول تاریخِ امّت های رسولان، سنّت عذابِ استیصال است. خدای سبحان با نزولِ عذاب های آسمانی و زمینی، مجرمان و مفسدان را ریشه کن ساخته و صالحان را از عذاب نجات داده و آنان را جانشین در زمین کرده است. همه ی امّت ها در این امر یکسان اند و هیچ امّتی، از جمله امّت رسولِ خاتم؟ص؟، از این قاعده مستثنا نیست. در آیاتِ فراوانی به این همسانی تصریح شده است، چنان که در آیاتِ متعددی از حتمیتِ آن در این امّت نیز خبر داده شده است. براساس یافته های این پژوهش، از آن جا که سنّت عذابِ استیصال در این امّت قطعی است و با جانشینی صالحان تلازم دارد، لذا جانشینی و وراثتِ صالحان در این امّت نیز، مانند امّت های رسولانِ پیشین، با نزولِ عذاب بر کفّار رقم خواهد خورد. در این پژوهش، ادلّه ی مخالفان بررسی و به آنها پاسخ داده شده و همچنین شیوه ها و ابزارهای عذاب در امّت خاتم مورد تحلیل قرار گرفته است. پژوهشِ حاضر از روش های توصیفی، بنیادی، توسعه ای و اکتشافی بهره برده است.
آینه های شکسته (7): نقد و نظرهای سید جعفر شهیدی و شهرام هدایت در ترجمه «قصرٍ مَشید» (حج: 45)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مرحوم شهرام هدایت در مقاله کوتاهی تصور رایج مترجمان و مفسران قرآن از معنای واژه مَشید «رفیع، مجلل» در ترکیب «قصر مشید» (حج: 45) را نااستوار دانسته، و با استناد به منابع تطبیقی در زبان های سامی، ادعا نموده به عکس آنچه تا کنون گفته شده، واژه مذکور بر مفهوم «ویران کردن، هلاکت و سرنگون کردن» دلالت دارد (مجله ادبستان، ش 17). ادعای ایشان با نقد جناب سید جعفر شهیدی مواجه شد؛ نقد و نظرها میان این دو استاد بسال 1370 در چند شماره از مجله ادبستان (شماره های 19، 23 و 24) ادامه یافت. از آنجایی که مباحث ایشان، نه ذیل عنوان مستقل بلکه در بخشِ «باخوانندگان» و در ضمن یادداشت های پراکنده ارسالی به مجله قرار می گرفت، آن طور که باید دیده نشد. این شماره از آینه های شکسته به بازخوانی آن نقد و نظرها اختصاص یافته است.
واکاوی تفسیری آیه 16 نساء با رویکرد انتقادی متمرکز بر سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
146 - 167
حوزههای تخصصی:
ازجمله مقوله های مهم در ساحت تفسیر قرآن، مداقه در نظرات تفسیری و واکاوی دلایل مفسران در اقناع سازی پرسش های مطرح پیرامون آیات است. آیه 16 سوره نساء ازجمله آیاتی است که نظرات مختلف تفسیری و پرسش های فراوانی راجع به نسخ یا عدم نسخ آیه، موضوع آیه و مشمولان آیه را به خود اختصاص داده است و نقدهای بسیار به دلایل و نظرات گفته شده وارد است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی لغوی و اهتمام به سیاق آیات و پیوند معنایی آیه با آیات طرفین خود ضمن تشریح ضعف و کاستی های تفسیری موجود، سعی در تبیین دیدگاه جدید نموده است. نتیجه حاصل آنکه، آیه 16 در اتصال به آیه قبل و بعد خود در پی تبیین احکام مربوط به خانواده اسلامی و جهت تطهیر بیوت از خیانت، آلودگی و اختلاط ارحام پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده است؛ بنابراین آیه مربوط به مرد و زنی از خانواده اسلامی است که به سمت خیانت جنسی به یکدیگر بروند؛ توجه به این امر و دقت در کاربست لغات، رویکردی غیر ازنظر مشهور مفسران را افاده می کند. در این رویکرد، هیچ نسخی در این آیه و آیه قبلش اتفاق نیفتاده است.
بررسی وحدت مدینه ملاصدرا باتوجه به مفهوم پولیتِیا نزد ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۲
25 - 39
حوزههای تخصصی:
پولیتِیا درنظر افلاطون و ارسطو به منزله پسوخه (نفس) یا صورتِ پولیس است. نزد ارسطو، پولیتِیا بُن و «اساس»ی است که مبتنی بر آن، قوه حاکم و نوع حکومت، قوا و عناصر حکومتی، نحوه توزیع آنها و حد بهره مندی هریک از قدرت، و غایت و هدف کل پولیس یا اجتماعات آن تعیین می شود. پولیتِیا نزد ایشان به منزله پاسخ به مسأله وحدتِ پولیس بوده است و با آن، وحدت میان پولیس (شهر)، پولیتِس (شهروند)، پولیتِئوئُو (کنش شهروندی) و پولیتیکوس (سیاست مدار) حاصل می شود. نزد ملاصدرا حکمت مدنی، حکمت منسوب به مدینه است و انسان مدنی مفهومی مشکک است که از اهل مدینه تا رئیس مدینه را شامل می شود. با توجه به ابتنای حکمت متعالیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، مسأله بررسی حاضر، مسأله وحدت مدینه نزد ملاصدرا است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی تطبیقی با ماهیت روش کتابخانه ای انجام شده و متناسب با آن، مفهوم پولیتِیا به عنوان مفهوم مرکزی پژوهش قرار گرفته و از استعاره نفس به عنوان حدّ وسط برای نزدیک شدن به مفهوم پولیتِیا بهره گرفته شده است. سپس حکمت مدنی ملاصدرا در نسبت با معنای تفصیلی پولیتِیا در سه بخش نوع حکومت و قوه حاکم، تعیین و تنظیم نسبت قوا با یکدیگر و غایت مدینه بررسی شده است. درنتیجه، وحدت امر معاش و امر معاد نزد ملاصدرا به منزله پولیتِیای مدینه او اعلام شده است. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که می تواند به بررسی آرای فلاسفه اسلامی در حکمت عملی در نسبت با علوم انسانی کمک کند و زمینه ای برای بررسی تفصیلی مدنیّت، سیاست و قانون در حکمت متعالیه باشد.
تغییرات خطة الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس (316-422 ه .ق) و مقایسه آن با دوره امارت (316-138 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
10 - 33
حوزههای تخصصی:
خطه الکتابه که نگارش مکاتبات دیوانی برای امرا و خلفای و دستگاه دولتی را برعهده داشت، یکی از دیوان های اساسی دستگاه حکومتی امویان اندلس بود که در عصر خلافت وقتی امویان خود را خلیفه خواندند و مقایسه آن به با دوره امارت آنجا که فرمانروایان فقط امیر بودند دچار تغییراتی گردید. پژوهش حاضر با واکاوی خطه الکتابه و به شیوه تاریخی توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخ به این سؤال است که چه تغییراتی در خطه الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس به وجود آمد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که خطه الکتابه، در تحول نظام سیاسی و اداری امویان از امارت به خلافت، از کاتب، به وزیر کاتب تغییر یافت و تقلید از کتابت شرق اسلامی در آن فروکاسته شد و نثر مصنوع و مسجع در آن رواج یافت؛ افزون بر این متن و محتوای رسائل دیوانی تغییر می یابد که به موجب آن؛ بلند نویسی و نگارش مرسومات و منشورات ولایتعهدی و رسائل وصفی که به ارائه گزارش از وقایع و حوادث مختلف با سبک و سیاق خاص اندلسی می پرداخت، مجال ظهور یافتند و آیین نامه دولتی نیز برای فن کتابت ابلاغ شد. در نتیجه این تغییرات، اسلوب کتابت اندلسی، همراه با تنوع سبک ها و شیوه ها توسط کاتبان شکل گرفت و خطه الکتابه تغییروتحول یافت.
ضرورت تغییر نگرش در احراز شرایط سلبی شهود با ظهور طبقات جدید اجتماعی (نگاهی به پدیده ولگردی و تکدیگری)
حوزههای تخصصی:
در قانون ایران شرایطی برای شهود گفته شده است که برخی از آن ها به دلیل وجود مناقشات فراوان نیازمند بازنگری است. در این راستا، نگارندگان با روشی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، هریک از شروط سلبی شهود را مورد تحلیل قرار داده اند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی است که برخی از شروط سلبی مانند ذی نفع نبودن و نداشتن خصومت، مورد اتفاق بیشتر فقها بوده است، اما برخی شرایط ازجمله عدم اشتغال به تکدی و عدم ولگردی از لحاظ تعیین ملاک و بعضاً از حیث اصول عقلی مورد مناقشه جدی قرار دارند؛ زیرا با پیدایش طبقات جدید اجتماعی با عنوان مطرودان از جامعه که مفهومی اعم از ولگردان دارد و همچنین سائل به کف مضطر و طفیلی که اخص از مفهوم کلی متکدیان است، می توان گفت شهادت آن دسته از افرادی که حقیقتاً متکدی و ولگرد شمرده نمی شوند، قابلیت استماع را دارد. بر همین بنیان مشخص شد از بین تقسیم بندی مفهوم متکدی، تنها متکدیانی که تکدیگری را وسیله امرار معاش خود قرار داده اند، از عده دلایل خارج می شوند نه فردی که از باب ضرورت یا به صورت موقت یا از روی اکراه دست به تکدیگری زده باشد. همچنین بیان شد ولگردی مفهومی اخص از مطرودان اجتماعی را دارد و هر فردی که از جامعه طرد شده است، در زمره ولگردان قرار نمی گیرد، بلکه درصورتی که سه عنصر نداشتن مسکن مشخص، عدم اشتغال به شغل متعارف و تأمین نیازها از راه پرسه زدن در اماکن عمومی را مجتمعاً داشته باشد، ذیل تعریف ولگرد قرار می گیرد و به تبع آن نیز از عده دلایل خارج می شود که این موضوع همسو با تفسیر مضیق قوانین جزایی و بهتر است برای مفهوم ولگرد و متکدی معیارهای مشخصی تعیین شود تا از تفسیر موسع این مفاهیم نیز پیشگیری شود.
پدیدارشناسی تفسیر قرآن کریم: تحلیلِ مقوله تاریخمندی تفسیر قرآن با تأکید بر رویکرد هستی شناسی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
437 - 455
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بنیادین در حوزه تفسیر قرآن، بحث «تاریخمندیِ تفسیر» قرآن است. اندیشمندان اسلامی در سال های اخیر، مسأله «تاریخمندی قرآن» را مورد توجه قرار داده اند. وجه ناگفته ای که در کلام پیروان نظریه تاریخمندی قرآن قابل پی جویی است، دل ناگرانیِ ایشان درباره غفلت انسانِ مسلمان از مسائل نوپدید جهانِ خود، و فهمِ آیات قرآن، صرفاً از بستر نزول آیات است. مارتین هایدگر، فیلسوف پدیدارشناس، مساله تاریخمندیِ تفسیر را از نظرگاهی ویژه و ذیل پرسش از مساله «هستی»، مورد تأمل قرار داده است. «هستی»، چرخه ای همواره پویا و پیش رونده است که از هرگونه سکون و ایستایی گریزان است. اما هستی را صرفاً به واسطه «انسان» می توان فهمید، زیرا او تنها پرسشگر هستی است و به عنوان تنها موجودِ تاریخمند، در ذات خود هستنده ای پویا و تعالی جوست. ازمنظر پدیدارشناسی، «تاریخمندی متن»، تنها در پرتو «تاریخمندی تفسیرِ متن» قابل تبیین است؛ زیرا متن، تنها به واسطه تفسیر، معنای خود را آشکار می نماید؛ اما از آن رو که تفسیر، فرآورده فهم انسان است، فهم تاریخمندیِ تفسیر نیز پیشاپیش، معطوف به دریافتِ وجه «تاریخمندیِ مفسرِ متن» است. پژوهش حاضر، درصدد تبیین مسأله «تاریخمندیِ تفسیرِ قرآن» به سیاقی پدیدارشناسانه است. از این رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تأکید بر الگوی فکری-فلسفیِ هایدگر، نقشِ تاریخمندیِ مفسر را در تاریخمندیِ تفسیر مورد بررسی قرار می دهد. از نگاه هستی شناسی، مساله مورد بحث هنگامی به نتیجه خواهد رسید که تاریخمندی تفسیر، هم راستا با تبیین ساحت هایِ تاریخمندانه هستی مفسر، که شامل«واقع بودگی»، «هرروزگی» و«طرح افکنی و امکان» است، مورد بحث قرار گیرد.
تبیین برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
79 - 105
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در ساختار نظام آموزشی و پرورش، بسیار مهم و حیاتی است چرا که اخلاق و تربیت اخلاقی، پایه و اساس مبانی رشد اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، تبیین برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا بود. تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، کیفی بود. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مبانی و عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی مبتنی بر آراء و اندیشه های ابن سینا استخراج شده است و با توجه به چند رشته ای بودن برنامه درسی تربیت اخلاقی، رویکرد کیفی در شناسایی موضوع مورد مطالعه انتخاب گردید. تمام محتوای کتابهای «اشارات و تنبیهات»، «تدبیر منزل» و «برهان شفا» مطالعه و قسمتهایی که میتوان از آن برای طراحی برنامه درسی تربیت اخلاقی استفاده کرد، استخراج شدند. مطابق با یافته های تحقیق، در ارتباط با مبانی تربیت اخلاقی در آرا و اندیشه های ابن سینا، در مجموع 7 معیار مالکیت و تسلط بر نفس، صبر راهگشا، توجه به تشویق و تنبیه در تربیت اخلاقی، نیل به کمال حقیقی، اعتدال در قوای نفسانی، تأکید بر تواضع در بالندگی شخصیت و توجه به عیب پوشی به عنوان یکی از مکارم اخلاقی، شناسایی گردیدند. الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی به عنوان الگوی مطلوب در واکنش به کاستی هایی که در فرایند تربیت اخلاقی در حال حاضر وجود دارد و پیشنهاد می کند که برای تربیت اخلاقی کارآمد، باید از ظرفیت یادگیری موجود در یک برنامه درسی مانند آموزش جمعی، ملاحظه معلمی به عنوان حرفه ای برای رضای خداوند و توجه به توانایی شناختی دانش آموزان، بهره برد.
اثبات گستردگی و حاکمیت «نقل لفظ» بر حدیث شیعه در پرتوِ «کتاب محور» بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
107 - 134
حوزههای تخصصی:
چگونگی ثبت احادیث به گاه صدور، یکی از مباحث بنیادین در تاریخ حدیث شیعه است. ازجمله پرسش های مهم این است که راویان به ثبت و انتقال عین الفاظ صادرشده از معصومان(ع) اقدام می کرده اند یا هدفشان تنها انتقال معنا و مفهوم اصلی ایشان بوده است. تمرکز بر واقعیات حاکم بر تاریخ حدیث شیعه، با رویکرد کتاب محوری، گستردگی و اصالت و حاکمیت نقل لفظ بر حدیث شیعه را نشان می دهد. حدیث شیعه که در پرتوِ مدیریت معصومان(ع) بر بستر کتابت و در قالب کتاب های حدیثی پیش می رفته، با کمترین آسیب در دریافت و انتقال حدیث روبه رو بوده است و ازاین رو «نقل به معنا»، که با نقل شفاهی حدیث پیوند تنگاتنگ داشته، در حدیث کتاب محور شیعه کمترین ظهور و بروز را داشته است. افزون بر آن، احادیث مرتبط با شیوه انتقال احادیث را می توان نشانهٔ دیگر اصالت نقل لفظ در حدیث شیعه دانست. پدیده «اختلاف متن احادیث» نیز که در نگاه ابتدایی شاهدی برخلاف ادعای مذکور است، نظر به بستر و اسباب پیدایش آن، دلالتی بر گستره نقل معنا و حاکمیتش بر حدیث شیعه ندارد.
اصطلاح شناسی «قضیة في واقعة» و شبهه زدایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
57 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از تعابیر استنادشده در کتب فقهی در دلالت سنجی روایات، اصطلاح «قضیه فی واقعه» است که فقها با تکیه بر آن برخی از احادیث خاص را برای استنباط حکم کلی غیرقابل استدلال دانسته اند. در لابه لای کتب فقهی متقدمان به برخی از زوایای این اصطلاح اشاراتی شده است. در نوشته حاضر، که به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نخست مفهوم و کاربرد و ثمره «قضیّه فی واقعه» بررسی و سپس اشتباهات مرتبط با این اصطلاح تبیین شده است. دلالت حدیث بر فعل معصوم یا حکایت فعل توسط معصوم، عدم قصد تشریع از فعل و حکایت فعل و عدم قابلیت جمع عرفی، ازجمله مقوّمات «قضیّه فی واقعه» است. صدور فعل در پاسخ به سؤال راوی و اشاره راوی به استمرار فعل توسط معصوم، ازجمله قراینی است که دلالت می کند فعل یا حکایت فعل در مقام تشریع و تبیین حکم شرعی صادر شده است.
بررسی سندی حدیث رضویِ شرح صدر و واکاوی در دلالت آن برای اثبات قاعده تسامح در ادله سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
113 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های هدایت گری حضرت امام رضا (ع)، تبیین و تفسیر آیات الهی است. در میان میراث گرانبهای حدیثی برجامانده از آن پیشوای معصوم، روایتی در تفسیر آیه 125 سوره انعام وجود دارد. محدثان شیعی این خبر را در زمره اخباری با عنوان «اخبار من بَلَغ» جای داده اند و دانشورانی دیگر به این حدیث، در عرصه های اصولی استناد جسته اند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با بهره از منابع کتابخانه ای در پی ارتباط سنجی این حدیث با قاعده ای است که با عنوان تسامح در ادله سنن شهره است. برای این منظور، ابتدا میزان اعتبار سند این حدیث کاویده شده است. در گام پسین، میزان دلالت این حدیث بر رویکرد اصولی به قاعده تسامح در احکام غیر الزامی، تبیین و نقد شده است. پس آنگاه، برداشت دانشورانی دیگر از این روایت، در رویکردی کلامی بررسی شده است. رویکرد برگزیده نوشتار آن است که حدیث پیش گفته در مقام بیان هدایت ویژه الهی بر بندگان است که پذیرای هدایت تکوینی و تشریعی بوده اند. در این حالت، هدایت الهی سبب توفیق ایشان در فهم و پذیرش آموزه های دین شده و افق فکری و سپهر عملی ایشان را می گستراند. به دیگر سخن، برداشت کلامی برخی از این حدیث، تنها یکی از مصادیق ایجاد دل آرامی و سکون نفس در هنگامه تردید به مطابقت خبر معتبر با واقع خواهد بود.
آینه های شکسته (3): نگاهی به ترجمه قدیم و ترجمه پیروز سیار از عهد عتیق در پرتو متن عبری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
343 - 354
حوزههای تخصصی:
شواهد ارائه شده در این شماره با تمرکز بیشتر بر ترجمه قدیم، در سه محور قرار دارند: 1. افراط در ترجمه تحت اللفظی؛ 2. برخی اغلاط؛ 3. سایه روشن ترجمه های عربی در ترجمه قدیم (محور جدید). به عبارتی، به جز محور سوم که برای اولین بار در اینجا مطرح می شود، سایر شواهدِ این مقاله در ذیل همان محورهای پیشین بوده، و مکمل آنها می باشند.
جستاری در وجوه افتراق عقل و عشق از دیدگاه حکیم ملاهادی سبزواری
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
103 - 128
حوزههای تخصصی:
تاکید قرآن کریم و روایات بر عقل و نپرداختن به واژه «عشق» با وجود کاربرد زیاد آن میان اقشار مختلف، مؤلف را به بررسی وجوه افتراق عقل و عشق واداشت. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی–تحلیلی، به واکاوی نظریات حکیم سبزواری می پردازد. وی با اینکه فیلسوف نامداری است؛ اما در بیان عقل و عشق از جاده انصاف خارج نشده است. عاقلانه نوشته و عاشقانه سروده است. طریق عقل را هموار و طریق عشق را دشوار دانسته و بر این باور است که عقل، اهل تمییز و عشق، اهل توحید است. عقل، مُلک فنون و عشق مُلک جنون است؛ ازاین جهت، عشق را عاشق کش و جان پرور، یغماگر و خون خوار و آذرِ آتشین خو، و عقل را هستی طلب، ناصح، آزرم، نرم خو و رنجور می داند. گاهی عشق را جامع اوصاف متضاد دانسته است. هرچند رتبه عشق را برتر می داند؛ ولی از بیان عظمت عقل منور غافل نبوده است. مراد از عقلی که به اوصاف نکوهشی متصف کرده است، عقل مشوب است؛ از این رو، بر خلاف عده ای که عقل را سامری و عشق را موسوی دانسته اند، عشق را خضر و عقل منور را موسی می داند. هرچند مراد آن ها نیز باید عقل مشوب، جزئی و مشوش به اوهام و خیال باشد. طبق یافته های پژوهش، عقل و عشق با هم افتراقاتی دارند که این تحقیق به تبیین تفاوت ماهوی، وصفی و رتبی آن ها پرداخته است.
بررسی حکم فقهی تجمل گرایی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 31
حوزههای تخصصی:
تجمل گرایی یکی از مهم ترین مسائل جوامع کنونی است که دارای زوایا و جهات مختلف است. با توجه به اهمیت این پدیده و خلأ بررسی این مفهوم به عنوان یک موضوع فقهی، پژوهش پیش رو به بررسی تجمل گرایی از منظر فقهی با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. در این راستا، ابتدا با بررسی مفهوم تجمل گرایی و تعریف آن به معنای «استفاده بی رویه و بی هوده از اشیاء و وسایل گرانبها جهت مباهات و تفاخر»، اعم بودن این مفهوم نسبت به معنای لغوی تجمل و معنای اصطلاحی آن در فقه اثبات گردید و پس از آن، با مطرح شدن عنوان های اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز، امکان استیفای زوایای مختلف تجمل گرایی توسط این عناوین بررسی شد. و در بخش اصلی پژوهش با بررسی حکم فقهی هر یک از عنوان های تجمل، اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز و ارتباط آن ها با مفهوم تجمل گرایی، امکان سرایت دادن حکم این عناوین به پدیده ی تجمل گرایی پیگیری شد. با این اوصاف حکم تجمل گرایی با معنای ذکرشده، مساوی حکم جواز تجمل نیست و طبق شرایطی مشمول حکم حرمت اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز قرار دارد. با اثبات حکم حرمت برای پدیده ی تجمل گرایی، فضا برای پژوهش های تکمیلی درباره ی شناخت مصادیق تجمل گرایی و راه های جلوگیری از تجمل گرایی از منظر فقه فراهم گردیده است.