فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
241 - 268
حوزههای تخصصی:
چالش فرا روی حدیث پژوهان مدرن با رویکرد مطالعات حدیثی معاصر در مطالعه مسئله هجده از کتاب الحدود الخلاف، عدم اشاره شیخ طوسی به مفاد و مضمون مستندات حدیثی فتوای او است و برای پژوهشگران روشن نیست که احادیث مد نظر شیخ طوسی کدام است؟ زیرا شیخ طوسی فقط به تعبیر کلی و مبهم «واخبارهم» اکتفا کرده و از هر گونه ارجاع به مصادر این احادیث نیز اجتناب ورزیده است. چالش اکتفای به تعبیر کلی و مبهم «واخبارهم» در مقام بیان ادله حکم، اختصاص به مسئله هجده کتاب الخلاف ندارد و کما بیش این چالش در شماری از مسائل کتاب الخلاف نیز وجود دارد لذا اتخاذ یک رویکرد علمی در مواجه با این چالش و داشتن یک الگوی روشمند و توجیه پذیر در حل آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. مسئله اصلی این پژوهش تبیین اصول و فرایند علمی بازیابی، تحلیل و حدس علمی مستندات حدیثی این مسئله به عنوان نمونه آزمونی است و الگوی آن به سایر نمونه های مشابه در الخلاف و دیگر جوامع فقهی اولیه امامیه تعمیم پذیر است.
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
335 - 340
حوزههای تخصصی:
در شماره 208 آینه پژوهش نقدی به قلم سید علی کاشفی خوانساری درباره کتاب نخستینه چاپ های ایران منتشر شد. مقاله حاضر پاسخی است به نقد منتشر شده از سوی نویسنده کتاب نخستینه چاپ های ایران.
حکمرانی علوی در سنجه عدالت
حوزههای تخصصی:
حکمرانی امام علی(ع) که در فرایندی قابل پیش بینی و تبیین پذیر شکل گرفت تا گسست پدید آمده در حیات اسلامی را التیام ببخشد، دوام چندانی نیافت و به زودی با چالش هایی روبه رو شد که در نهایت به شهادت آن جناب کشیده شد. این که چه عواملی موجب گروش مردم به سوی آن جناب و سپس گریزش برخی از سران آنان شد، پرسش اساسی است و مقاله با این فرضیه که اصرار بر برابری خواهی و عدالت گستری امام، موجب کنش و واکنش های پیش گفته شده، می کوشد تا به روش توصیفی-تحلیلی ابعاد آن را کاویده و پاسخ درخوری ارائه دهد. تقدم عدالت بر منفعت، مصلحت و قدرت در نگاه امام و معیاربودگی آن به عنوان قوام ملت، اساس همه کنش های سیاسی و فعالیت های معطوف به حکمرانی ایشان بود که به رغم همراهی اولیه مردم، با ناسازگاری های بعدی پیش رفت. پرداختن به این مسئله، برای امروزیان الگوی مناسبی را فراپیش می دهد تا تعامل بهتری با مردم داشته باشند. هر چند درباره امام، عدالت و حکمرانی وی، نوشته های بسیاری پدید آمده، اما با رویکرد حاضر، هم چنان خلأ مشهودی وجود دارد که بایستی به آن پرداخته شود.
نقد کاربست قواعد نحو و بلاغت در مکتب تفسیر ادبی (فرهنگی) معاصر با تأکید بر آرای امین خولی و بنت الشاطی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
35 - 68
حوزههای تخصصی:
مکتب تفسیر ادبی معاصر، که بنیانگذار آن امین خولی و توسعه دهندگانش، شاگردان وی ازجمله بنت الشاطی بودند، در رهیافت های متأخر تفسیری تأثیرات مهمی داشته است؛ ازاین رو ضرورت دارد از ابعاد گوناگون نقد شود. از خلأهای پژوهشی درباره این مکتب تفسیری، نقد نحوه کاربست قواعد نحو و بلاغت است. این مقاله به روش تحلیلی با رویکرد نقادانه و بر پایه منابع کتابخانه ای درصدد است رویکرد خولی و بنت الشاطی به قواعد نحو و بلاغت را ارزیابی کند. یافته ها نشان داد خاستگاه نظریه خولی، ناظر به اشکالات برخی تفاسیر اهل سنت بوده است. تقدم نظم و بیان قرآنی در براب ر قواع د نح وی، رسیدن به هدف اصلی قرآن، و رد جواز غلط های نحوی در قرآن، امتیازات این مکتب درکاربست قواعد نحوی بوده، و خارج کردن بلاغت از سیطره فلسفه و منطق و نشان دادن زیبایی های بلاغی قرآن با درنظرداشتن پیام آیات امتیازات در کاربست قواعد بلاغی است. در این میان چالش هایی همچون: محروم شدن از احتمالات تفسیری و معانی باطنی با کاهش وجوه اعرابی و مخالفت با تفسیر علمی وجود دارد که با اصل چندمعنایی و زبان جامع قرآن در تعارض است؛ همچنین گزینش و تأیید دیدگاه درست در تفسیر برخی آیات، افزون بر ابزار نحو و بلاغت، درگرو پیش فرض های کلامی و روایات معتبر است که در این مکتب کنار نهاده می شود. نتیجه اینکه، در این مکتب تفسیری صرف نظر از آسیب های موجود، تقدم قرآن در بررسی نحوی و بلاغی ثابت می شود و لازمه آن مرجعیت قرآن در دو علم نحو و بلاغت است.
بررسی فقهی دفاع و حضور مستشاری ایران در منطقه غرب آسیا (با تأکید بر سوریه و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و حساس ترین حوادثی که در دهه گذشته در غرب آسیا واقع شد، حادثه جنگ کشورهای محور مقاومت با تکفیری ها و در رأس آن ها داعش بود. جمهوری اسلامی ایران با شناختن موقعیت و با حضور در لحظه مناسب و مؤثر خود، مانع از پیشبرد اهداف گروه های صهیونیستی-آمریکایی شد. سؤال اصلی در این پژوهش آن است که حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در این جنگ ها از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ از آنجایی که حضور مستشاری، ارتباط تنگاتنگی با جهاد دفاعی دارد، به واکاویِ مسئله جهاد دفاعی خواهیم پرداخت و همین طور برخی از مهم ترین ادله فقهی وجوب جهاد دفاعی را بررسی خواهیم کرد تا مشروعیت فقهی حضور مستشاری، به نحو مستدلّ و متقن، ارزیابی و منقّح گردد. فرضیه موجود در این مقاله عبارت است از آنکه: حضور مستشاری، ذیل جهاد دفاعی قرار می گیرد لذا حکمِ وجوبِ جهاد دفاعی، بر آن جاری خواهد بود. مشروعیت فقهیِ حضور مستشاری، با استناد به دلائلی از جمله: وجوب جهاد دفاعی برای حفظ کیان مسلمین، وظیفه دینیِ خصم با ظالم و معاونت مظلوم، حفظ امنیت ملی، عمق راهبردی در منطقه و حفظ مقدسات در کشورهای سوریه و عراق، لازم و ضروری است. سیاست جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حضور مستشاری در منطقه، مشعرِ آن است که شیوه حکمرانیِ حکومت شیعی بر پایه فقه پویا، صبغه بین المللی خواهد داشت و بر اساس شاخص های فقهی، مسائل سیاسی جهان اسلام و همین طور حقوق بشر را دنبال خواهد کرد.
روش های هدایتگری قرآن از منظر آیة الله محمدرضا مهدوی کنی
حوزههای تخصصی:
جریان شناسی تفاسیر شیعه در دهه های اخیر و هم چنین بررسی سیر تحولات و روی کردهای تفسیرنگاران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران یکی از مهم ترین موضوعاتی است که قرآن پژوهان به آن توجه داشته اند. در آثار مختلفی تلاش شده تا این جریان ها و مؤلفه های اعتقادی هرکدام با ذکر مثال تبیین شده و گرایش های فکری مفسران معاصر معرفی شود. در این پژوهش تلاش شده با مطالعه موردی آثار تفسیری یکی از اندیشمندان معاصر، به این مسئله بپردازیم که وی جزء کدام جریان تفسیری بوده و چه وجوه اشتراک و افتراقی با دیگر مفسران گراینده به آن جریان فکری دارد. به همین منظور آثار تفسیری محمدرضا مهدوی کنی با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای بررسی شده و از میان انبوه مؤلفه های فکری مفسران مسئله وجه هدایتگری قرآن کریم به صورت توصیفی و کیفی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که مهدوی کنی به طورکلی از سه روش؛ طرح آیات تبشیری و انذاری، طرح مثال با سبک های مختلف، و اقامه براهین عقلی به عنوان روش های هدایتگری قرآن کریم نام برده و در توضیح هرکدام تلاش نموده تا مراحل یا کارکردهایی خاص هر مورد و مخاطبان ویژه اش را معرفی نماید. هم چنین در برخی موارد به پاسخگویی اشکالات مطرح در آن زمینه پرداخته و با گسترش حوزه مفهومی هرکدام، سعی نموده تا چگونگی هدایتگری قرآن کریم و الزامات تحقق آن را مطرح کند.
ادله قرآنی و روایی تأثیرات تعامل فقه و تربیت در ابعاد فردی و اجتماعی
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۳۶۶-۳۴۷
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در صدد پاسخگویی به این سؤال است که تأثیرات تعامل دو عرصه فقه و تربیت در زندگی فردی و اجتماعی یک مسلمان، از دیدگاه قرآن کریم و احادیث کدام اند. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله گویای آن است که تربیت و پرورش همه جانبه انسان از نیازهای اساسی اوست و انسان در پرتو تربیت صحیح به کمال مطلوب خویش نائل می آید. شریعت نیز جایگاه ویژه ای در زندگی انسان دارد و مجموعه ای از بایدها و نبایدها زندگی او را احاطه کرده است. پیشرفت زندگی بشر در عصر کنونی و تحولات فرهنگی و اجتماعی آن، موجب شده نیازهای بشر شکل جدیدی به خود گیرد. شریعت به منظور پاسخگویی به نیازهای انسان رسالتی نوین پیدا کرده است. نیازهای انسان از ایفای نقش در محدوده زندگی فردی انسان فراتر رفته و شریعت می بایست پاسخگوی نیازهای انسان در همه ابعاد فردی و اجتماعی باشد. جایگاه و نقش فقه در ابعاد مختلف جسمی، روحی، عقلی انسان بر مبنای اصولی چون عبودیت، اختیار و آزادی، موجب اثرگذاری فقه و شریعت در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی تربیت انسان شده و او را به کمال انسانیت خویش نزدیک می نماید.
مقایسۀ سه مرحلۀۀ استکمال نفس نزد ابن طفیل و شیخ اشراق: کودکی تا بلوغ نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
113-131
حوزههای تخصصی:
مسئله استکمال نفس و رسیدن انسان به سعادت از مباحثی بوده است که در بین فلاسفه ی اسلامی از جمله ابن طفیل و شیخ اشراق حائز اهمیت فراوانی بوده است. این فیلسوفان در باب استکمال نفس، مراحل و شرایط و مقدماتی را ذکر نموده اند. همین امر نشان از توجه فیلسوفان اسلامی به بحث سلوک و عرفان عملی دارد. از آنجا که تحقیق درباره نفس و غایت و کمال او تاثیر عمده ای بر نگرش انسان به زندگی دارد و موجب اصلاح رفتار و اعمال انسان ها می گردد، در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی بدنبال مقایسه میان نظر ابن طفیل و سهروردی در باب استکمال نفس و نحوه رسیدن به سعادت حقیقی هستیم. بر اساس یافته های این پژوهش، طبق دیدگاه ابن طفیل و شیخ اشراق، استکمال نفس انسانی در گرو گذر از سه مرحله است که در برخی از آنها مشابهت هایی یافت می گردد. هرچند وجوه افتراق نیز دیده می شود. بر این اساس مرحله اول به زعم هر دو فیلسوف خودآگاهی می باشد. اما مرحله دوم از نظر ابن طفیل تشبه به اجسام سماوی و نفوس فلکی است که یکی از مراحل استکمال نفس و رسیدن به سعادت است، همچنین مرحله دوم از نظر سهروردی مراجعه به طبیب روحانی است. اما مرحله سوم نزد ابن طفیل ارتباط مستقیم با واجب الوجود معرفی شده است در حالیکه این مرحله نزد شیخ اشراق اتصال به آفتاب جهان افروز معرفی شده که هم قابل تحلیل به عقل فعال است و هم واجب الوجود. نهایتا بررسی نظر این دو فیلسوف ما را به این نتیجه می رساند که سعادت در گرو علم و عمل توأمان می باشد که از علم به خود شروع و با وصول به ماورا طبیعت ختم می شود.
ضرورت اضطرار در فرایند رشد و تاب آوری انسان با نظر بر آیات قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
205 - 228
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که بین ادراکات و احساسات تاثیر و تاثر دو سویه وجود دارد، نوع نگاه و رویکرد انسان بر بحران ها و مسائل و معضلات مختلف، نقش بسزایی در تاب آوری و اضطراب و کنترل هیجانات خواهد داشت. قرآن کریم در چندین آیه این مهم را متذکر می شود که فرایند رشد انسان، مرتبط و بسته به مدل مواجه و تفسیر انسان بر بحران ها نهادینه شده است، اگر انسان بداند که در مسیر رشد باید ضرورتا اضطرار را تجربه کند، و بداند همانطور که دافع و رافع انسان از اضطرار، خداوند است، معطی اضطرار هم خداوند است و هر آنچه از خداوند صادر می شود، به سبب عینیت خداوند متعال با کمال، اضطرار جزء ضروروی کمال خواهد بود، به همین جهت انسان دیگر از رویارویی با بحران و گرفتگی ها پریشان نمی شود، بلکه خلاقانه به دنبال حل مساله می گردد تا رشد و تجربه جدیدی را در مسیر صعودی خویش بر اندیشه و شخصیت خویش طبع کند. از آنجایی که در حوزه فلسفه رنج، بالاترین نقش مدیریت هیجانات، به موطن آگاهی برمی گردد، بایسته است تا از هویت وحیانی، که بالاترین حقیقت مدل ارائه آگاهی را داراست، استمداد طلبید. در این نوشتار با روش تحلیلی و ابزار کتابخانه ی در صدد تاویل و تفسیر آیات قرآن در جهت تحقق آرامش و زبان شناسی بحران ها انسانی برآمده ایم.
اصول، معیارها و چالش های جرم انگاری سیاست جنایی تقنینی امنیت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
201 - 214
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی ایران، باتوجه به ویژگی های مدل اقتدارگرا، به دلایل امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و ...، در مواجهه با آموزه های جرم شناسی تقنینی، با چالش هایی روبه رو است. این مقاله می کوشد تا چالش های سیاست گذاری جنایی در حوزه تقنینی را از نظرگاه انتقادی، شناسایی و تحلیل نماید. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که اصل مصطلح سیاسی (پدرسالاری قانونی)، اصل اخلاق گرایی، اصل کمال گرایی و اصل ضرر از مهم ترین اصول حاکم بر سیاست جنایی تقنینی امنیت مدار است. اصل توازن ادله، اصل منع خسارت. اصل پذیرش از مهم ترین معیارهای جرم انگاری در سیاست جنایی امنیت گرا است. سیاست جنایی امنیت گرا در انواع مدل های دولت لیبرال دموکراتیک، اقتدارگرا و دولت فراگیر متفاوت است. سیاست جنایی امنیت گرا با چالش های مربوط به تعیین صلاحیت ها و چالش های مربوط به تعیین صلاحیت ها مواجه است. سیاست جنایی امنیت مدار با حذف یا محدودسازی نهادهایی چون تخفیف مجازات، تعلیق صدور حکم، آزادی مشروط و تعلیق و تعویق تعقیب در پی آن است تا با اقدامات کیفری در زمینه پاسخ دولتی به انحرافات، تشدید ضمانت اجراها و ابزارهای پاسخدهی به پدیده مجرمانه، جرم انگاری های افراطی و حداکثری، نادیده انگاری عنصر روانی و فرض مجرمیت در عوض اصل برائت و نیز تغییر زاویه دید حقوق کیفری از اصلاح و تربیت به سرکوب و سزادهی مجرمان نائل گردد که نقض دستاوردهای نظام حقوق بشری، نتیجه غیرمستقیم اعمال چنین تفکری در عرصه سیاست جنایی خواهد بود.
واکاوی مرجعیت اهل کتاب از منظر ذهبی و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
225-250
حوزههای تخصصی:
رجوع به اهل کتاب آثار و پیامدهای زیانباری همچون نفوذ جعلیات و اسرائیلیات به حوزه تاریخ، حدیث و تفسیر را به همراه داشت. موافقان رجوع به اهل کتاب برای اثبات روایی و به منظور توجیه عملکرد برخی از صحابه و تازه مسلمانان از اهل کتاب به شماری از آیات، روایات و سیره صحابه استناد جسته اند. این مقاله با هدف بررسی مقایسه ای آراء ذهبی و معرفت پیرامون جواز رجوع به اهل کتاب نگاشته شده به بررسی دیدگاه های آنان ذیل ادله مشروعیت مراجعه به اهل کتاب می پردازد؛ نتایج پژوهش حاکی از آن است دو مفسر پیرامون جواز رجوع به اهل کتاب دیدگاههای متفاوتی ارائه کرده اند. ذهبی برای توجیه رجوع برخی از صحابه به اهل کتاب معتقد است آیات و روایات جواز، مراجعه صحابه به اهل کتاب را اثبات و تجویز می کند. ایشان علاوه بر این سیره عملی صحابه را نیز جوازی برای رجوع صحابه به اهل کتاب دانسته اند. معرفت ادله جواز رجوع به اهل کتاب را بررسی و آیات و روایات جواز را نوعی کنایه دانسته است. آیات را کنایه و از باب «إیاک أعنی و اسمعی یا جاره» و روایت یک تعبیرکنایی از مبالغه در رسوایی و فضاحت است. ایشان رجوع به اهل کتاب را سیره صحابه ندانسته، بلکه معتقدند عده ای از صحابه که از بضاعت علمی اندکی بهرمند بودند به سراغ اهل کتاب می رفتند و تاریخ را گواه صادق این مدعا می داند.
ارزش معرفت شناختی مفهوم وجود در فهم اصالت وجود(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
6 - 23
حوزههای تخصصی:
با توجه به تفاوت مفهوم وجود و حقیقت وجود و با عنایت به اینکه اصالت با حقیقت وجود است، در این مقاله با تکیه بر روش تحلیلی به دنبال آن هستیم ارزش معرفت شناختی «مفهوم وجود» در حکایت از حقیقت وجود را منقح کنیم. ملاصدرا و تابعان ایشان بر این باورند که حقیقت وجود به دلیل عینی و خارجی بودن نمی تواند به ذهن بیاید؛ لذا حقیقت وجود نمی تواند با مفهوم وجود درک شود و تنها راه شناخت آن شهود است. هرچند این سخن درباره شناخت ذات و کنه وجود صحیح است، اما چنین نیست که مفهوم وجود توانایی حکایت از تحقق و هستی اشیا را نداشته باشد. دلیل این مطلب آن است که اولاً در حکایت، اتحاد هستی شناختی بین حاکی و محکی شرط نیست؛ ثانیاً مفهوم وجود از علم حضوری گرفته می شود، پس مفهوم وجود به امری شهودی تکیه می کند و توانایی حکایت از واقع را دارد؛ ثالثاً ناتوانی مفهوم وجود در حکایت از حقیقت وجود موجب پدیدآمدن اشکال معرفت شناختی می شود. درنتیجه مفهوم وجود وقتی در قضیه ذکر شود، توانایی حکایت از هلیه بسیطه را دارد، اگرچه شناخت «ما حقیقیه» و کنه اشیا از طریق آن میسور نباشد.
بررسی معنای انتساب «احد» به خداوند در قرآن با نگاهی به آرای علامه طباطبایی، ملاصدرا و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
54 - 75
حوزههای تخصصی:
«احد» از الفاظی است که در قرآن به خداوند متعال نسبت داده شده و از ویژگی ها و صفات ذات حق تعالی قرار گرفته است. بررسی معنای «احد» که آیا در استعمال قرآنی به معنای وجودی است که هیچ کثرتی در ذات او نیست و بسیط است یا اینکه مراد از آن، وجودی است که مثل و شریکی ندارد یا اینکه امری فراتر از این دو معنا مقصود از آن است، موضوعی است که در این نوشتار بدان خواهیم پرداخت و معنایی فراتر از هر یک از دو معنای فوق را در دلالت استعمالی «احد» و همچنین به لحاظ ملازمات عقلی، برای «احد» اثبات می کنیم. همچنین در ادامه آرای برخی از حکیمانی که در این موضوع اظهار نظر کرده اند، همچون ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی را بررسی خواهیم کرد. روش ما در این مقاله تتبع و پژوهش کتابخانه ای به همراه تحلیل لغوی و عقلی یافته های پژوهش است.
تبارشناسی، اعتبارسنجی و مبنایابی روایت ترتیب نزول جابر بن زید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
107 - 138
حوزههای تخصصی:
فهرست ترتیب نزول جابر بن زید یکی از فهرست های روایی مطرح در تاریخ گذاری قرآن است. غالب قرآن پژوهان برای گزارش یا استفاده از این ترتیب، فقط به الاتقان سیوطی مراجعه می کنند و از سایر منابع و تحریرهای این روایت غافل اند، حال آن که این روایت در منابع کهن تری چون البیان فی عد آی القرآن ابوعمرو دانی، از طریقی دیگر و با متنی کامل تر نقل شده است. علاوه بر این، در نسخ مختلف مخطوط و مطبوع الاتقان، در ثبت فهرست جابر سهو و جاافتادگی رخ داده است. اکتفا و اعتماد به یک نسخیه چاپی از الاتقان باعث شده است که این گونه خطاها در کتب و مقالات معاصر بازنشر شود و تصور گردد این فهرست فاقد برخی سور مانند نور، حجرات و عادیات است. همچنین فهرست جابر در الاتقان دارای سوریه حمد است و برخی قرآن پژوهان از این روایت برای تاریخ گذاری سوریه حمد استفاده می کنند. بررسی تحریرهای مختلف روایت جابر در سایر منابع نشان می دهد که جای گذاری سوریه حمد در این فهرست ممکن است حاصل اجتهاد راویان بعدی باشد. این مقاله با جست وجو در نُسخ کهن ترین منابع موجود، ضمن معرفی منابع روایت جابر بن زید، با تبارشناسی و مقایسیه فهرست های روایی، به دنبال کشف ماهیت، اعتبار و مبنای این فهرست است. بررسی ها نشان می دهد بعضی از اختلافات جزئی در فهرست جابر نسبت به سایر فهرست های روایی می تواند ناشی از اشتباه در نقل یا کتابت باشد، اما پاره ای اختلافات مانند جای گذاری سوریه مائده در شمار اولین سور مدنی و حذف و اضافیه سوریه حمد، با خطای سهوی قابل توجیه نیست. این نوع از اختلافات فقط می تواند ناشی از اجتهاد و تغییر عمدی در فهرست پایه به دلیل ترجیح دیگر اقوال باشد.
تحلیل انتقادی از باورمندی به نحوست و شومی با رویکرد عقلی و نقلی
حوزههای تخصصی:
باور به وجود نحسی و شومی در پدیده های پیرامونی، همواره واکنش انسان را برای توجیه و مقابله با آن به دنبال داشته است. گاهی انسان برای توجیه شومی، تا مرز جبرگرایی نیز پیش می رود. هرچند قرآن کریم و معصومان^ ضمن تاکید بر اختیارمندی انسان، برخی راهکارهای عملی جهت به آرامش رسیدن وی و دور ساختن نحوست های واقعی و مقابله با نحسی های خیالی را ارائه کرده اند، امّا کنکاش در ادلّه عقلی و نقلی گویای آن است که تبیین عقلی و هستی شناسانه برای نحوست و عوامل مؤثر بر ایجاد آن، ممکن به نظر نمی رسد. در نوشتار پیش رو بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با نگاه به آیات قرآن و احادیث معصومان^، پس از مفهوم شناسی نحوست و شومی، تلاش می شود تا جایگاه این مفاهیم در هندسه نظام هستی مشخّص گردد. همچنین، رویکرد آیات قرآن و احادیث معصومان^ در زمینه معرّفی عوامل و زمینه های رایج و مرتبط با نحوست و شومی مانند سعد و نحس روزها و هنگامه ها، چشم زخم، فال زدن و طیره مورد بررسی قرار گرفته است. راه کارهای منطقی و صحیح برای مواجهه با این باور در احادیث معصومان^ نیز بیان شده اند.
نگاهی گذرا به کتاب «پرستشگاه های ادیان آسمانی در قرآن و حدیث»
حوزههای تخصصی:
پرستشگاه ها اماکن مقدّس مذهبی و محلّ اجتماع پیروان ادیان هستند. بخش بزرگی از آنچه به امور دینیِ فردی و اجتماعی شخص و اعتقادات و مناسک مذهبی ارتباط پیدا می-کند با این اماکن پیوند خورده است. همچنین بسیاری از پرستشگاه ها مراکز علم و فرهنگ، پایگاه سیاسی و نظامی، محل تبلیغ و اموری از این قبیل نیز بوده اند. در قرآن کریم، با تعابیر گوناگون از پرستشگاه های ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت سخن به میان آمده که گاهی مقصود، پرستشگاه به طور عموم است و احکام و خصوصیات آن، همه ادیان مذکور را شامل می شود، مانند واژه «بیت» و «محراب»؛ گاهی نیز از اماکن مذهبی و معابد هر یک از این ادیان با عناوین خاصّی نظیر بیَع، صومعه، صلوات و مساجد نام برده شده است. روایات اهل بیت علیهم السلام در موضوع پرستشگاه، اغلب در جهت تبیین آیات مرتبط با این موضوع، به ویژه درباره مساجد اسلامی و آداب و احکام آن است. اثر پیشِ رو در اصل، پایان نامه نگارنده در دانشگاه علامه طباطبایی بود و سپس از سوی نشر جهاد دانشگاهی به شکل کتاب، چاپ شد. در نگاشته حاضر، چکیده و گزارشی از این کتاب ارائه می شود. در این کتاب با بهره گیری از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و با نگاه تطبیقی به عهد قدیم و جدید، نظر مهم ترین و اصلی ترین منبع و مرجع استنباط احکام الهی یعنی قرآن و حدیث را در موضوع پرستشگاه های ادیان، مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. در این پژوهش ضمن واژه شناسی و مفهوم شناسی مصطلاحات مرتبط، به توصیف پرستشگاه پرداخته و در ذیل برخی از مباحث، دیدگاه های دیگران مطرح کرده است. بررسی های این تحقیق نشان می دهد که قرآن کریم، با یادکرد مثبت از پرستشگاه های ادیان ابراهیمی، هرگونه تعرّض به این اماکن و ممانعت از آن را منع می کند. همچنین ساختن مسجد بر مزار بزرگان دین و انبیای الهی و عبادت و نمازخواندن در جوار مزار ایشان، امری پسندیده به شمار رفته و در طول تاریخ اسلام، این نوع از احترام و بزرگداشت بزرگان و شخصیت های دینی و مذهبی از شعائر الهی به حساب آمده است.
امکان سنجی تحلیل شعر معاصر براساس نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار، نمونه: تحلیل سروده های مصطفی جمال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
19 - 35
حوزههای تخصصی:
تطبیق رویکرد شاعرانگی نظریه پردازان به عنوان چارچوب نظری در تحلیل اشعار شاعران و بازخوانی شعر آنان، می تواند در شناخت جنبه های کارآمدِ حوزه معرفتی شاعران، سهم بسزایی داشته باشد. به کارگیری نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار (۱۹۶۲) به عنوان یک نظریه پرداز فرانسوی که با نگاهی منحصر به فرد، به توصیف فضاهای زیسته می پردازد، می تواند در امکان سنجی به کارگیری این رویکرد، در تحلیل شعر معاصر مؤثر باشد. از این رو، سروده های مصطفی جمال الدین (۱۹۹۶)، شاعر شیعیِ عراقی با دارا بودن ظرفیت های لازم، به عنوان نمونه انتخاب شده تا رویکرد وی، به منزله چارچوب نظری در تحلیل اشعار، استفاده شود. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر با تبیینِ کلیِ رهیافت بوطیقای فضای باشلار، در توصیف پدیدار فضا، و سنجشْ در نمونه های منتخب، با رویکرد کیفی و روش کتابخانه ای توصیفی – تحلیلی به تطبیق نظریه باشلار بر دیوان شاعر مذکور می پردازد. از آنجاکه معیار، مفاهیمِ شاخص و بنیادی باشلار در بوطیقای فضا (مکان، فضا، مکان کاوی، مکان دوستی) به مثابه مفاهیمی کاربردی و نه صرفاً نظری است. بنابراین، نویسنده مهم ترین شاخص های این نگرش تحلیلی را در نمونه ها واکاوی کرده، و فضا، خانه و تخیل آن، به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های بررسی انگاره ها و تصاویر شاعرانه بررسی شده اند. از دستاوردهای پژوهش آن است که شناخت فضا در شعر جمال الدین، اهمیت ویژه ای در شناخت جهان ذهنی شاعر دارد. در شعر وی، فضا صبغه ای وجودی، حسی، عاطفی داشته و بازنمودی از سکنی گزیدن شاعر است. از طرفی، فضا، نحوه مواجه شاعر با جهان به منزله مأمنی برای تخیل و سرپناهی روانی را متجلی کرده و عنصر فضا با جهان خیالیِ وی، پیوند خورده و مفهوم فضا و خانه تصویری از آرامش، صمیمت و حضور است. در یک نگاه کلی، از شعر جمال الدین چنین برمی آید که در یک مفهوم هستی شناسی عمومی در رابطه ای شاعرانه که میان خرد و کلان وجود دارد، می توان فضا را درک کرد. همخوانی و انطباق اغلب سروده های شاعر با رهیافت بوطیقای فضای باشلار به ویژه در مفهوم مکان دوستی و توان این رویکرد پدیدارشناختی در تحلیل متون شعری، نیز از یافته های پژوهش است.
سیر تطور انگاره «رجعت» تا انتهای عصر غیبت صغری با تأکید بر تأویل آیات قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره «رجعت» از جایگاه ویژه ای در میان محافل حدیثی و کلامی امامیه متقدم برخوردار بود. از منظر کلامی مهم ترین دلیل اثبات رجعت نزد امامیه، استناد به گزارش های فراوان روایی و تفسیری است. با این حال، داشتن تلقی صحیح از گزارش های مرتبط با رجعت، منوط به شناسایی تاریخ اندیشه و جریان های مربوط به دوره های کاربرد این اصطلاح است؛ زیرا فرایند بسط و تثبیت آموزه ای اعتقادی همانند رجعت، حاصل مجموعه ای از کنش های مختلف است. در پژوهش حاضر تلاش شده است با رویکردی تاریخ انگاره ای به بررسی این مسئله پرداخته شود و از میان گزارش های موجود، دسته مهمی از این گزارش ها که عمدتاً مشتمل بر تطبیق یا تأویل برخی از آیات است، بررسی شده و سیر تطور انگاره رجعت در گزارش های مربوطه تا پایان دوره غیبت صغری واکاوی شده است. این پژوهش نشان می دهد که در سده اول قمری کاربرد انگاره «رجعت» به معنای بازگشت و نامیرایی حضرت علی(ع)، توسط سبائیه مطرح شد؛ در سده دوم تقابل با عامه و تثبیت دکترین کلامی شیعه درباره انگاره «رجعت» شکل گرفت؛ در سده سوم مؤلفه های جدید به هسته روایات سده دوم هجری افزوده شد و در نهایت، در دوره غیبت صغری، گسترش و انعکاس روایات تأویل رجعت در مکتوبات حدیثی را شاهدیم.
پدیدارشناسی فضیلت اخلاقی «توبه» نزد غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضایل دینی در کنار فضایل عقلانی و اخلاقی، در زبان دینی نقش برجسته ای در سعادت و کمال بشر ایفا می کنند. فضیلت هایی از جمله توبه، صبر، شکر، توکل و مانند آن نظامی از ارزش ها را می سازند که اگرچه در طول فضایل عقلانی و اخلاقی است، اما ساختار معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناسی آن برگرفته از متون مقدس و مستقل از اصطلاحات رایج فضایل در عرف فلسفه اخلاق است. در عین حال تهی از تحلیل مفاهیم اخلاقی هم نیست. مفهوم «توبه» در زبان و ادبیات دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست و می تواند به لحاظ هنجاری، روان شناختی و پدیدارشناسی بررسی گردد. فاعل اخلاقی به مثابه اول شخص، خود را در موقعیتی دینی می یابد که به لحاظ رفتار و موقعیت، همسو با موقعیت اخلاقی است. علاوه بر این، به لحاظ بیرونی خود را در برابر فشار وظیفه ای احساس می کند که از بیرون وی سرچشمه گرفته و نماینده هنجار صرف اخلاقی نیست، بلکه ناشی از معرفت دینی نیز هست. این نگاه که ویژگی بارز آن روش «اول شخص» است، به واسطه رویکرد «پدیدارشناختی» مطمح نظر قرار می گیرد. در میان اندیشمندان مسلمان، امام محمد غزالی روش های درون دینی متفاوتی برای پژوهش در قلمرو فضایل ارائه داده است. فضیلت «توبه» در دین و اخلاق و همنشینی آن با پدیدارشناسی تجربه اخلاقی، افقی است که غزالی در برابر ما می گشاید.
راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
59 - 79
حوزههای تخصصی:
«حدیث» به عنوان حکایتگر سنت، ازجمله مهم ترین منابع اصلی استنباط احکام و معارف اسلامی است. برخی از احادیث، در فرایند نقل وانتقالِ تُراث حدیثی تا عصر حاضر دچار عللی، ازجمله زیاده های واقع بر متن شده اند. تعداد این متون، اندک است؛ اما پژوهشگر در فرایند اعتباریابی و نیز فهم و ورود حدیث به چرخهٔ حجیت و عمل، ناگزیر از شناسایی این موارد است. این نوشتار در پیِ پاسخ به این سؤال است که راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر احادیث چیست؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع مکتوب و اسناد موجود، به شناساندن راه های اساسی شناسایی و کشف افزوده های واقع بر متون احادیث اقدام کرده است. ازجمله راه های شناسایی و کشف افزوده های واقع بر روایات عبارت اند از: بهره گیری از نسخ خطی، تحلیل متن پژوهانه، بهره گیری از دانش تخریج و مصدریابی روایت، توجه به نقش راوی در فرایند انتقال تُراث حدیثی.