فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان و ماهیت او در مکاتب مختلف فکری و دینی از مهمترین مفاهیمی می باشد که بحث های مختلفی حول چیستی و هستی آن شکل گرفته است. بر همین اساس از ایران و یونان باستان تا دوران معاصر و در ادیان مختلف از زرتشت تا اسلام مباحث و دیدگاههای مختلفی حول انسان و ماهیت آن پدید آمده است. به گونه ای که اندیشمندان مختلف اعم از غربی یا اسلامی در طول تاریخ برای بررسی و تبیین این مفاهیم با تمسک به مبانی و طرق مختلفی که در پیش گرفته اند، به نتایج مختلفی نیز دست یافته اند. آنچه در این مقاله پرسش اصلی را شکل می دهد عبارت است از: اینکه مهمترین وجوه اشتراک و افتراق دین زردشت و حکمت اشراق سهروردی در بحث از ماهیت انسان چیست؟ فرضیه پژوهش ما بر این مبنی است که انسان و ماهیت آن نزد زرتشت بیشتر مبتنی بر آموزه های اخلاقی و دینی(دین ایران باستان) و نزد شیخ اشراق بیشتر فلسفی و مبتنی بر آموزه های اسلامی می باشد. در حکمت اشراق انسان تلفیقی از نفس و بدن و از سنخ نورالانوار (جوهری بسیط و مجرد) است که اصالت با او می باشد. این مقاله با روش تحلیلی استنتاجی، به بررسی نگرش زرتشت و شیخ الاشراق به انسان و ماهیت وجودی می پردازد. در آموزه های زرتشت، انسان موجودی نیست که بی اختیار باشد و سرنوشتش را از پیش برایش تعیین کرده باشند و خودش در آن نقشی نداشته باشد. در حکمت اشراقی انسان نیز که واحد مراتب نورانیت است به دلیل آفرینش خاصی که دارد در مراتب مختلف وجودی خود واجد مقامات مختلف آگاهی و تعالی می شود و به همان اندازه نیز می تواند در مراتب پایین و عالم غواسق باقی بماند.
تعامل عرفان و سیاست در عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
87 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی- تاریخی، به بررسی تعامل بین عرفان و سیاست در عصر انقلاب مشروطه می پردازد. دو دسته از متفکران سیاسی در شکل گیری انقلاب مشروطیت نقش داشتند. یک دسته متفکران مذهبی بودند که خود نیز به سه دسته شریعت محوران، عدالت محوران و نوگرایان دینی تقسیم می شدند. اندیشمندان سیاسی نیز به سه دسته روشنفکران سکولار، روشنفکران اصلاح-گرا، روشنفکران مصلحت جو و واقع گرا تقسیم می شدند؛ اما در نهایت این دسته به هر نحو تحت تأثیر تجدد غرب بودند. عارفان و صوفیان نیز در قبال نهضت مشروطه، روش های مختلفی را درپیش-گرفتند. به عنوان مثال مشایخ شاخه گنابادی از طریقه نعمت اللّهی با اینکه به حمایت از خواست جامعه در راستای تحقق انقلاب مشروطه پرداختند، اما از ورود در منازعات سیاسی و جناح بندی های حزبی خودداری کردند؛ شاخه مونس علی شاهی و صفی علی شاهی وارد در معرکه انقلاب مشروطیت شدند و اما شاخه کوثریه به صف مخالفان مشروطه پیوستند. در دوران انقلاب مشروطیت - برخلاف گذشته- تصوف تا حدودی از فضایی آرام برخوردارشد، اما به دلیل ورود تجدد به ایران، روشنفکران وابسته به جریان تجدد، علی رغم ایفای نقش فعالانه برخی از سلسله های تصوف و عرفان در جریان انقلاب مشروطیت، از زوایای معرفت شناسانه، تولید و تقسیم کار اجتماعی با شدّت به نقد تصوف پرداختند. در مجموع در این دوره، تصوف و عرفان نسبت به دوران قبل، از نقش کم رنگ تری برخورداربوده است.
شیوه های بلاغی در اشعار عرفانی مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
293 - 314
حوزههای تخصصی:
کتاب مصیبت نامه را پس از منطق الطیر برجسته ترین اثر عطار گفته اند. ویژگی شاخص این اثر جمع بین توجه به قالب و محتوا است یعنی تجربه های شهودی و ناب عرفانی و حکمت های عمیق معنوی در کنار عناصر بلاغی و زیبایی های هنری و ادبی، آن درون مایه عرفانی را با کمک آرایه ها و صنایع ادبی دو برابر تعالی داده است. بویژه با آرایه هایی چون تناقض، کنایه، استعاره، طنز، اغراق و مانند آن زبان عرفانی را به زیبایی های بیانی آرایش داده و نمونه ای ارزنده از جمع بین زیبایی های ظاهری و باطنی در این کتاب ارائه داده است. در کمتر اثر غرفانی می توان هماهنگی ارزش ها وزیبایی های هنری و ادبی را در محتوایی عرفانی ملاحظه نمود. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع دست اول به عناصر بلاغی در کتاب مصیبت نامه پرداخته است و کاربست صناعات ادبی در پربارسازی اندیشه های معنوی نشان داده و هنر و ادبیات را در همکاری زیبایی های درونی وبیرونی دانسته است که اثری اصیل و کم نظیر را به وجود می آورد. عطار نیز با این شیوه به برجسته سازی و تأثیرگذاری بیشتر در دریافت های معنوی خود می پردازد. از آنجا که به صناعات ادبی و صور خیالی و کارکردهای بیان و بدیع و موسیقی کلام تسلط داشته است به خوبی از آن در بارورسازی مفاهیم عرفانی بهره گرفته است.
نگاهی به الزامات موازین بین المللی حقوق بشر در زمینه حق بر آموزش کودکان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان از جمله گروه های آسیب پذیر انسانی هستند که براساس موازین بین المللی حقوق بشر لازم است حمایت های خاصی برای آن ها تدارک دید تا بتوانند به رشد و شکوفایی لازم برسند. در میان کودکان نیز برخی به جهت وضعیت های ویژه در معرض آسیب پذیری بیشتر قرار دارند. کودکان مهاجر و همه طیف های تابعه آن اعم از کودکان آواره، پناه جو، پناهنده، فاقد مکان، بی وطن از جمله گروه های آسیب پذیرتر محسوب می شوند. موازین بین المللی حقوق بشر برای رعایت حقوق این گروه در ابعاد گوناگون زندگی، احکام متنوعی را بیان داشته است. واکاوی جزئیات حق آموزش این گروه از کودکان و تبیین الزامات حقوقی ذی ربط که دولت ها و دیگر بازیگران در سراسر جهان باید رعایت کنند، محور اصلی بررسی حاضر است. به تبع محور یادشده، مروری بر تعهدات کلی کشورها در حوزه حق بر آموزش نیز انجام پذیرفته است. رهاورد این بررسی، ضمن تأکید بر اینکه هیچ کشوری دراین زمینه بدون انواع چالش ها نیست، معرفی الزامات حقوقی بین المللی درخصوص حق بر آموزش گروه کودکان مورد مطالعه است که می تواند برای سیاست گذاران و مجریان حاکمیتی و تشکل های غیردولتی کشور ما در جایگاه جامعه میزبان صدها هزار مهاجر، مورد بهره برداری قرار گیرد؛ خصوصاً که برای امکان بیشتر تحقق این مهم، برخی توضیحات درباره نظام حقوقی ایران نیز درخلال بحث اصلی آمده است.
درنگی بر چند واژه از آداب الحرب و الشجاعة (1)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
307 - 342
حوزههای تخصصی:
کتاب آداب الحرب و الشجاعه، تألیف محمّد بن منصور بن سعید (ملقّب به مبارکشاه و معروف به فخر مدبّر)، از آثار مهمّ قرن هفتم هجری است که جدا از ارزش زبانی، به لحاظ تاریخی و اجتماعی نیز جایگاهی ویژه دارد. مطالب و مندرجاتِ کتاب چنان که از نام آن برمی آید بیشتر به شیوه های نبرد، آرایشِ سپاه و تعبیه جنگی، اوصاف و کاربردِ جنگ افزارها، عرض دادنِ لشکر و آداب و ترتیبِ آن، اختیار کردنِ زمینِ مَصاف، آیین پادشاهی، فرستادنِ رسول و ارسالِ تُحَف، و مسائلی از این دست مربوط می شود. مؤلّف پندهایی نیز برای پادشاه و لشکرکش و رعیت ذکر کرده است. آگاهی هایی که آداب الحرب درباره رنگ و شکل، عیب و علّتِ اسبان و معالجات امراضِ این حیوان به دست می دهد، مغتنم است و از خلال آن می توان مدخل های تازه به فرهنگ های لغت زبان فارسی افزود یا تعاریفِ مدخل های موجود را تکمیل کرد. قریب به شصت سال پیش، احمد سهیلی خوانساری به تصحیح این اثر همّت گماشت و حاصل کار خود را در 1346ش انتشار داد. در این مقاله مروری بر چند واژه از این کتاب داشته ایم.
بازشناسی نسبت میان مؤلفه های سعادت در فلسفه ملاصدرا (با تأکید بر ثمرات آن در حلّ تعارضات عملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گونه نظریه پردازی درباره مؤلفه های سعادت، مستلزم تعیین ملاک هایی برای أولویت بندی آنهاست تا تزاحمات عملی میان آنها را مرتفع نماید. این ثمره عملی، منوط به تفکیک میان مؤلفه های وابسته (وسیله صرف) از مؤلفه های مستقل (هدف صرف) و نیمه مستقل (مقدمه و هدف همزمان) سعادت می باشد و این امکان را فراهم می آورد تا در شرایط تزاحم، نسبت به حفظ، تقلیل یا حذف مؤلفه ها اقدام نمود.حلّ این مسأله با تمسک به مبانی حکمت متعالیه دشوار به نظر نمی رسد. زیرا با وجود آنکه وی مؤلفه اصلی سعادت را در قوه نظری می داند (نظریه سعادت غالب) و دلایل محکمی هم برای آن دارد؛ اما نظریه خود را حول مفهوم وجودی کمال (به جای مفاهیم فضیلت و کارکرد ارسطویی) سامان داده و تبیین آن را بر "اتحاد" با عقل فعال _ و نه فقط اتصال با آن_ مُبتنی کرده است. با ضمیمه کردن این آراء به سایر مبانی وی به ویژه در حوزه نفس شناسی، تصویر جدیدی از مؤلفه های سعادت قابل صورت بندی است که ضمن توسعه آن مؤلفه ها، روشی برای بازشناسی نسبت میان آنها در جهت ثمره عملی پیش گفته به دست خواهد داد.توجه به نظریاتی همچون ارتباط عمیق نفس با بدن، وحدت نفس و قوای آن، و تساوق وجود با خیر و کمال، نشان می دهد که تمام کمالات وجودی (شامل امور بدنی) می توانند به عنوان غایتی بالذات، از مؤلفه های مستقل یا نیمه مستقل سعادت تلقی گردیده و شبکه ای طولی و عرْضی را تشکیل دهند که تعیین نسبت ها و تقدم و تأخر میان آنها، مسیر مناسبی خواهد بود برای أولویت سنجی در میان مؤلفه های سعادت و رفع تزاحمات عملی احتمالی. این دیدگاه را می توان نظریه سعادت شامل نامید.
البنية السردية في رواية الشوك والقرنفل ليحيى السنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه تضم الشخصیه والحدث والفضاء، فالأولى أن تتم دراستها بناء على النظریه السردیه ویرجع الهدف من هذه الدراسه وفق البنیه السردیه هو إضفاء شیء جدید لحقل الدراسات السردیه، وروایه الشوك والقرنفل أرضیه خصبه لتلك الدراسه بصفتها الأبرز لما كُتب وأشد وقعًا وتأثیرًا فی نفس القارئ؛ لأنها تحكی الواقع المریر والظلم للشعب الفلسطینی. ویرجع سبب اختیارنا لهذه الروایه إلى بیان التاریخ المأساوی للقضیه الفلسطینیه، ونعتمد فی هذا المقال على المنهج البنیوی لما تحوی الروایه من نصوص یوجب تفكیكها وتفصیل ما تضم بین سطورها من عناصر سردیه، ومن هذا المنطلق نحاول أن نکشف عن مدی مقدره السنوار فی توظیف هذه العناصر أداهً للتعبیر عن واقع فلسطین المأساوی. وتوصّل البحث إلى أن السنوار حسن استعمال مكونات البنیه وأجاد توظیف تلك العناصر السردیه، قاصدًا - عبر إمتاع القارئ بالدور الذی تتخذه الشخصیه من ثانوی، وأساسی، الذی لا یمكن حذفها والتنازل عنها بوصفها الشریان النابض للروایه، والعصب الحی للعملیه السردیه برمّتها- أن یسرد فترات من تاریخ المقاومه وکفاح الشعب الفلسطینی للحریّه والتحریر وصمودهم أمام الظلم، وبالتالی أدّی مهمته تجاه أرضه ووطنه.
تحلیل رویکردهای موضوع شناسی فقهی از طریق مطالعه موردی انحلال پذیری موضوعات معاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین عرصه های اختلاف فقها، موضوع شناسی فقهی است. این اختلاف در تشخیص موضوعات معاملی به صُوَر متعددی و در جایگاه های گوناگونی بروز کرده و از جمله آن ها مسئله انحلال پذیری موضوعات معاملی است. این جستار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی اکتشافی، تصویری از اختلاف دامنه دار را ارائه کرده و علل اختلاف را نیز مورد واکاوی قرار داده است. به رغم اینکه عرفی بودن موضوع مورد توافق حداکثری است، لیکن دیدگاه ها در شناسایی چگونگی داوری عرف گوناگون گشته و این تفاوت منجر به عدم نیل به تعریف دقیق از موضوع، و در گام بعد به اختلاف در نحوه استنباط حکم شده است. دراین بین نگرش به موضوع از دریچه نص نیز از سوی برخی مغفول واقع نشده است. حاصل پژوهش اینکه نوع نگاه فقیهان و نحوه مواجهه آنان با اسناد متنی از یک سو و تلاش نه چندان ضابطه مند در کشف موضع عرفی در تفسیر موضوعات معاملی از سوی دیگر، به بروز مشکلاتی اجتناب پذیر در ساحت موضوع شناسی منجر شده و دراین بین شناسایی زمینه های اختلاف و مناشئ آن و درنگ فزون تر در ضوابط موضوع شناسی، به تقلیل حجم اختلاف و وصول به نتایج مشترک کمک می کند.
شناخت های جهت دهنده میل به کمال از دیدگاه قرآن با تمرکز بر اندیشه آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
109 - 128
حوزههای تخصصی:
بی شک انسان فطرتاً«کمال خواه» و دائماً به دنبال بهبود وضع موجود خویش است. عوامل گوناگونی این میل را سمت وسو می دهند؛ چراکه این میل ممکن است در مسیر صحیح خود، یعنی کمال واقعی، قرار گیرد و یا به سمت کمال پنداری جهت دهی شود. این مقاله، با هدف ایده پردازی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین نقش شناخت های جهت دهنده میل به کمال با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی(ره) پرداخته است. نتایج به دست آمده عبارتند از: 1) توجه به این شناخت ها زمینه ساز برگزیدن مصداق صحیح کمال، شناسایی مسیر صحیح رسیدن به آن و نهایتاً رسیدن به کمال حقیقی انسان است. سه دسته شناخت، یعنی شناخت های فطری، عقلانی و وحیانی، هریک به طریقی، در جهت دهی میل به کمال مؤثرند؛ 2) شناخت فطریِ خداوند، سبب ایجاد گرایش به خداوند و خضوع در برابر او و نیز دوری گزینی از هواهای نفسانی می شود. نیز الهام فطری فجور و تقوا، کلیات رابطه اعمال با سعادت و شقاوت آخرتی را در نهاد انسان به ودیعت می گذارد؛ 3) عقل با حرکت بین معلومات و مجهولات، به شکوفایی میل به کمال و نیز پذیرش وحی الهی کمک می کند. شناخت عقلی خداوند، نبوت، عصمت و معاد، مقتضی شناخت راه صحیح کمال و عوامل آن است؛ 4) شناخت وحیانی نیز با بیان مصداق کمال نهایی و راه رسیدن به آن، با استفاده از روش های بشارت و انذار و بیان پیامدهای مثبت یا منفیِ رفتارهای دنیایی انسان در جهان آخرت، در جهت دهی به کمال طلبی انسان مؤثر است.
بررسی و تحلیل باور به نبوت در آیین یارسان و اثرپذیری آن از دونادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
138 - 154
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اصل نبوت عامه و خاصه، در متون مقدس یارسان و در باور پیروان و سرسپردگان این آیین مشاهده گردیده است؛ این مهم سبب انتساب یارسان به دین اسلام شده و بسیاری از پیروان این آیین به آن اذعان دارند؛ اما اصل نبوت در مبانی کلامی این فرقه اصالت خود را از دست داده و با اثرپذیری و آمیخته شدن با اندیشه دونادون، در قالبی دیگر مطرح شده و پیچیدگی های خاصی در این موضوع ایجاد کرده است. موضوع چگونگی اثرپذیری نبوت در یارسان از دونادون، در هاله ای از ابهام است و پژوهش های پیشین که در زمینه نبوت در آیین یارسان نگاشته شده، اشاره ای به ارتباط و اثرپذیری نبوت از دونادون نکرده اند. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بر اساس متون مقدس یارسان، اعتقاد سرسپردگان این آیین به نبوت عامه و خاصه و تأثیر دونادون بر نبوت ذکر شده و نتایج به دست آمده آن است که دونادون تأثیر مستقیمی بر نبوت در آیین یارسان دارد و موجب خروج نبوت از مسیر اصلی آن و ایجاد انحراف شده است.
فرایند تولید محتواهای رقومی نور / گفت وگو با حجّت الاسلام والمسلمین سید علیرضا رضوی رئیس پژوهشکده علم اطّلاعات و دانش شناسی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)
حوزههای تخصصی:
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، با تکیه بر فنّاوری های نوین و با هدف غنیّ سازی فضای علمی و پژوهشی، به دیجیتالی سازی گسترده منابع اسلامی و انسانی پرداخته است. حجّت الاسلام والمسلمین سید علیرضا رضوی، رئیس پژوهشکده علم اطّلاعات و دانش شناسی این مرکز، در گفت وگویی جامع به تشریح فرایند تولید محتوا، چالش ها و دستاوردهای این مرکز پرداخته است. ایشان با سابقه ای طولانی در این حوزه، دیدگاه های ارزشمندی را درباره آینده پژوهش های اسلامی و انسانی در عصر دیجیتال ارائه می دهد.
در ادامه، متن این گفت وگو از نظر شما خوانندگان عزیز می گذرد.
برون رفت از اجمال های قانونی در شناسایی مفهوم حقیقی حق از اباحه و اختیار
حوزههای تخصصی:
در ساحت تشخیص حق از حکم، شناسایی «حق» از مفاهیمی مانند «اباحه» و «اختیار»، به دلیل دشواری های ناشی از اختلاط این دو و بروز اجمال و ابهام در فهم عبارت ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است (ضرورت پژوهش). یکی از مغالطه های رایج در ادبیات حق و حکم، مغالطه مبتنی بر اشتراک لفظ و استعمال مجازی حق است که به دلیل استفاده قانون گذار از «واژه های اعم» یا بیان گزاره های مبتنی بر اختیار (توانایی) اشخاص، رخ داده است (مَجاز عقلی). وجود اوصافی مانند جواز، اختیار، ترخیص و امتیاز در هر دو مورد باعث شده است برخی از موارد مانند اختیار بر طلاق، رجوع در طلاق یا رجوع به فدیه، حضانت و مانند آن به رغم ارتباط با مصالح مهم و اغماض ناپذیر در تنظیم و تنسیق ازدواج یا طلاق، در نظر برخی اسقاط پذیر باشد. بنابراین، لازم است برای برطرف کردن اجمال قانونی و مصونیت از افتادن در دام مغالطه اشتراک لفظ، مرزهای مفهومی و شبهات مصداقی با شیوه های مناسب مشخص شود (مسئله پژوهش). با تکیه بر درجه بندی هسته اختیار و استقرا در معیارهای فقیهان (روش پژوهش)، معلوم می شود که می توان با تکیه بر ماهیت اضافه اعتباری حق و توجه به تفاوت در «حد اختیار» و «درجه سلطه اشخاص»، تفاوت در «حد تحدید» و احراز «سلطه بر سلطه» یا «اختیار بر اختیار» که ویژه حق اصطلاحی است، به تشخیص درست دست یافت. در مفهوم حقیقی حق، اسقاط پذیری فارق قطعی با مفاهیم مشابه است و با توجه به عواملی مانند حق الناس بودن، وجود مَن علیه الحق، وجود مقتضی (سبب)، وجود قصد اسقاط و ابراز آن، اقتضای تحدیدپذیری، تعهدپذیری، مطالبه پذیری و تجزیه پذیری و بررسی دقیق تر، می توان از اجمال قانونی یا مغالطه یادشده عبور و ابعاد مفهومی و مصداقی حق و اباحه را روشن کرد (دستاوردهای پژوهش).
نگاهی به کتاب الشيعة الامامية و عقائدهم الاجماعية
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
409 - 415
حوزههای تخصصی:
این نوشتار اختصاص به معرفی و بررسی کتاب «الشیعه الامامیه و عقائدهم الاجماعیه» تألیف فتح الله نجارزادگان و معصومه رضوانی دارد که با هدف ارائه چکیده ای از اصول عقاید مورد اتفاق امامیه نگاشته شده است.
راهکارهای مدیریت فضای مجازی در خانواده های نوپا (برای زوجین)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهایی برای مدیریت فضای مجازی در خانواده های نوپا و زوجین صورت گرفته است. روش تحقیق بر اساس چگونگی گردآوری داده ها، اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی از نوع تحلیل محتوای عرفی است. جامعه هدف، متخصصان و صاحب نظران حوزه خانواده، تربیت و رسانه می باشند که از میان ایشان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 19 نفر به عنوان گروه مشارکت کنندگان انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. پس از تحلیل و تنظیم نتایج، 58 مضمون فرعی حاصل آمده، در قالب دو دسته مضامین اصلی شیوه ها و راهکارهای زمینه ای، و شیوه ها و راهکارهای اختصاصی برای مدیریت فضای مجازی مورد اشاره و تجمیع قرار گرفته است. راهکارهای اختصاصی، شیوه های مختلفی را در اختیار زوجین قرار می دهد که مشخصاً برای خود و همسر در ارتباط با فضای مجازی به کار گیرند. راهکارهای زمینه ای نیز بر اساس نظرات متخصصان، مبتنی بر این حقیقت است که مدیریت فضای مجازی، نیازمند زمینه سازی و بسترسازی هایی است که بدون توجه به آنها عملاً مدیریت اعضا در این فضا امکان پذیر نیست. در این راستا به طورکلی رشد و سلامت فرد، و ارتقا و اصلاح روابط عاطفی و خانوادگی مورد توجه می باشد.
تحلیل إنگاره های تفسیری در آیه تعدد زوجات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبود پیوند آشکار بین صدر و ذیل آیه سوم سوره مبارکه نساء، باعث پدید آمدن چالشی ترین دیدگاههای تفسیری در ذیل آیه شده است. مجموع این دیدگاهها تحت سه انگاره قابل دسته بندی هستند: «إنگاره مبتنی بر سیاق»، «انگاره مبتنی بر سبب نزول» و «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست». دو إنگاره نخست در پی کشف پیوند عبارات آیه می باشد؛ ولی انگاره اخیر، تلاش در این راستا را بی حاصل دانسته است. پژوهش پیش رو با تأکید بر جریان شناسی تفسیری و با تکیه بر مطالعه تاریخی منابع تفسیری، در صدد تحلیلِ سه إنگاره فوق می باشد، تا از این رهگذر عوامل شکل گیری، توسعه و یا افول هر إنگاره در دوره های مختلف زمانی مشخص گردد. نتیجه آنکه «إنگاره مبتنی بر سیاق» که عموماً زادبوم آنها مدرسه تفسیری مکه می باشد و تا مدرسه تفسیری عراق نیز توسعه یافته، با وجود آنکه شانس این را پیدا نمود که تا چندین سده به حیات خود ادامه دهد؛ اما هرگز نتوانست به إنگاره ای برتر تبدیل شود. در مقابل، «إنگاره مبتنی بر سبب نزول» که در بوم مدینه متولد شد و با همت محدثان به توسعه و شهرت رسید از آغاز سده سوم هجری برای اولین بار وارد حوزه تفسیر شد و به مرور زمان به انگاره ای بی رقیب بدل گشت و به واسطه تصریح شیخ طوسی مبنی بر تعلق آن به حوزه تفسیری شیعه، چندین سده نیز مورد توجه مفسران شیعه بود. قرن ششم هجری نقطه آغاز «انگاره مبتنی بر تحریف و گسست» محسوب می شود که در دوره صفویه مفسران اخباری حیاتی دوباره به این انگاره می بخشند.
شناخت و راه کار ارتقای کتاب «زیاره العتبات المقدّسه»
حوزههای تخصصی:
کتاب زیاره العتبات المقدّسه، توسّط گروهی از پژوهشگران مؤسّسه علمی فرهنگی دار الحدیث تألیف و در سال 1396 خورشیدی منتشر شد. این کتاب، اثری مهم، مفید و مختصر در حوزه زیارت معصومان علیهم السلام است. تخصّص، دقّت و نام آوری پژوهشگران این اثر، اعتباری مضاعف به آن می بخشد. از سوی دیگر مطالعه نقّادانه این کتاب، موجب کشف برخی اشکالات و نواقص می شود. در مقاله کنونی، نتیجه نگاه نقّادانه، با هدف اصلاح و تقویت کتاب و الگودهی به آثار دیگر، ارائه می گردد. استفاده از منابع واسطه یا با اعتبار کمتر، ارائه اطّلاعات بدون آدرس، ارجاعات اشتباه، بیان برخی مطالب غیر لازم، ذکر نشدن برخی مطالب مورد نیاز زائر، نیاوردن برخی مطالب مأثور و آوردن مطالب غیر مأثور، برخی از گزاره هایی است که با رفع و اصلاح آنها، ارزش این اثر، افزون خواهد شد. اهمّیت موضوع کتاب از یک سو و انتشار آن از سوی یک مرکز علمی مهم، ضرورت ارزیابی و نقد این اثر را مضاعف می کند. پژوهش حاضر تلاش نموده پس از معرّفی مختصر کتاب، به تبیین اشکالات آن بپردازد. نقدها در دو محور شکلی و محتوایی تنظیم شده است.
بررسی آثار خودداری مستأجر از پذیرش کار اجیر از دیدگاه فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
گاه اجیر درصدد انجامِ کار مورد اجاره در موعد مقرر بر می آید اما مستأجر از پذیرش کار خودداری می کند. این مسئله از فروع مسئله کلی اجتناب طلبکار از پذیرش طلب خود است. در مورد این مسئله، مطابق قاعده کلی، که در ماده 273 قانون مدنی مقرر شده است، طلب باید به حاکم سپرده شود. اما به کارگیری این قاعده درباره اجیری که آماده انجام دادن کار است و با امتناع مستأجر از پذیرش کار مواجه می شود، دشواری های زیادی دارد، به ویژه در مواقعی که موعد انجام گرفتن کار محدود است و فرصتی برای تقدیم دادخواست و پیگیری قضایی نیست. مسئله مذکور در فقه مطرح شده و درباره آن آرای متعددی بیان شده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای این نتجه به دست آمده است که همین که اجیر خود را برای انجامِ کار در اختیار مستأجر نهد، به تکلیف قراردادی خود عمل کرده است؛ پس اجاره پایان می یابد و او مستحق اجرت المسمی می شود.
تجربه وحدت به روایت مولوی و ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 219
حوزههای تخصصی:
وحدت، درک یگانگی و یگانه دیدن جهان هستی است که درک در سنت های فلسفی از طریق تأملات عقلانی و در سنت های عرفانی از طریق تجربه شهودی حاصل می شود. مولوی (د. 672 ق.) و ترزا (د. 1582 م.)، عارفانی از اسلام و مسیحیت در آثارشان نظراتی درباره این وحدت مطرح کرده اند که استخراج و مقایسه آنها می تواند برای فهم دقیق تر وحدت و شناخت فرایند تجربه آن مفید باشد. تبیین نظرات کم و بیش شبیه به هم این دو عارف درباره وحدت می تواند در تببین وحدت اعم از وجودی و شهودی گام مفیدی به شمار آید که در این مقاله با استفاده از روش های توصیفی، تحلیل و مقایسه مورد بررسی قرار گرفته اند. نگارش این مقاله نشان داد که نگرش غالب در آثار مولوی و ترزا بیشتر رنگ و بوی وحدت شهود دارد و هر دو عارف تجربه وحدانی را ورای تقریر می دانند. در عین حال مولوی تجربه وحدانی اش را از زبان دیگران و ترزا از زبان خود نقل می کند. برای درک و تجربه این وحدت خودشکنی و نیایش همراه با مراقبه نقش مهمی دارند. البته در اندیشه ترزا اهمیت این عوامل به مراتب بیشتر از نظر مولوی است. ترزا در بیان تجربه وحدانی به مراتب جزئی نگر و دقیق تر ار مولوی است. در عین حال در تحقق این تجربه، مولوی بر احوال آفاقی و ترزا بر احوال انفسی تأکید کرده اند.
درنگی بر جدیدترین ترجمه انگلیسی کتاب شریف نهج البلاغه: نقد ترجمه طاهره قطب الدین؛ استاد دانشکده مطالعات آسیا و خاورمیانه کالج سنت جان دانشگاه آکسفورد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
351 - 397
حوزههای تخصصی:
ترجمه انگلیسی جدید نهج البلاغه به همت خانم دکتر طاهره قطب الدین محقق برجسته خطابه عربی و استاد سابق دانشگاه شیکاگو و استاد فعلی دانشگاه آکسفورد را انتشارات بریل در سال 2024 منتشر کرده است. این کتاب «نهج البلاغه: حکمت و بلاغت علی» نام دارد. ویرایش انتقادی و تحقیق خانم قطب الدین بر مبنای کهن ترین نسخه های خطی از قرن پنجم (یازده میلادی) همراه با ترجمه مقابل در هر صفحه، نسخه خوبی از متن این کتاب ارزشمند را فراروی مخاطبان قرار داده است. ضمن ارج گذاری تلاش ها و زحمات این استاد برجسته در ترجمه این کتاب شریف و احترام به مقام علمی و پژوهشی ایشان، این مقاله به اختصار، به بررسی پاره ای جملات، معادل ها و واژگان ترجمه می پردازد که به نظر می رسد با اصلاح آنها می توان به ترجمه ای دقیق تر از متن نهج البلاغه دست یافت. گفتنی است نقدهای واردشده در سه بخش، لغزشگاه ها، افتادگی ها و پیشنهاداتی برای ترجمه بهتر عرضه شده است.
شناخت امام به جای شناخت خداوند؛ نقد و بررسی اندیشه دکتر محمدعلی امیرمعزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
دکتر محمدعلی امیرمعزی در پی بازشناسی الهیات تشیع نخستین (چهار قرن اول) گام برداشته و با اصالت بخشی به اندیشه غالیان، بر آن شده شیعیان اولیه برای امامان مقام الوهی قائل بودند. از نگاه او، در باور تشیع نخستین، وجود خداوند دو بخشی (ذات و فعل) است و امکان شناخت خداوند در مقام ذات وجود ندارد؛ مگر خدا به عنوان "شیء غیر معقولِ غیر محدود" و نیز خدا با صفات سلبی اش و شناخت ما به بخش دیگری از خداوند؛ یعنی خداوند در مقام فعل یا همان امام تعلق می گیرد. در مقاله پیش رو به نقد و بررسی دیدگاه او در مسئله شناخت امام به جای خدا پرداخته شده و هدف نقد اِسنادی و دلالی مستندات امیرمعزی است. یافته های پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی به دست آمده حاکی از آن است که: 1. با توجه به آیات ابتدایی سوره حدید و آیات انتهایی سوره حشر و… و نیز روایات اهل بیت، خداوند در مقام ذات توصیف پذیر و قابل شناخت است. 2. روایاتی که شناخت ما را به شناخت امام محدود می کنند دست کم اشکال دلالی دارند و اگر در آنها آورده شده شناخت خدا به شناخت امام است؛ مقصود طریقیت تعالیم امام در کسب شناخت کامل تر نسبت به خداوند است.