فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
70 - 83
حوزههای تخصصی:
معجزه، مهم ترین و مشهورترین راه تشخیص همگانی شناخت پیامبران به شمار می رود؛ در عین حال، راه تشخیص آن برای بشر عادی و غیرمعصوم چنان می تواند چالش برانگیز باشد که اصل آن را زیر سوال ببرد. از آنجا که متکلمان در تعریف معجزه بر ویژگی «نقض ناپذیری» تأکید می کنند، این مسئله مطرح است که چون علم بشر به آینده محدود است، او نمی تواند تشخیص دهد که آیا در آینده ادعای نقض ناپذیری معجزه از سوی پیامبر نقض می شود یا نه؛ ازاین رو، نمی تواند به معجزه بودن کار خارق العاده مدعی پیامبری یقین پیدا کند. رسالت نویسنده در این مقاله، پاسخ به این پرسش با روش تحلیلی انتقادی است. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، هرچند معجزه باید برای اثبات خود، روشن و بیّن باشد، بشر عادی می تواند با بررسی پیشینه مدعی پیامبری و نیز بررسی ادعاهای وی و عرضه آن ها بر عقل و فطرت و با ملاحظه حکمت الهی به معجزه بودن کار مدعی پیامبری پی ببرد.
تحليل الأفعال اللغوية في استشهاد الإمام الحسين بالقرآن في واقعة کربلاء
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ ربیع ۲۰۲۴ العدد ۱
131 - 167
حوزههای تخصصی:
یسعی هذا البحث من خلال المنهج الوصفی-التحلیلی واستخدام المعطیات الکمیه والنوعیه، لتحلیل السلوک اللغوی فی استشهادات الإمام الحسین× بالآیات الکریمه فی واقعه کربلا بناء علی نظره الأفعال اللغویه لکی تجیب علی الأسئله التالیه: ما هی آلیه الإستشهاد المباشر بالقرآن فی واقعه کربلاء وکم تکررت هذه الأفعال فی خطاب الإمام؟ تشیر نتائج الدراسه أنّ أکثر الأفعال اللغویه المتعلقه بالإستشهاد بالقرآن فی واقعه کربلاء بلغت18حاله من مجموع24 حاله، أی 75% تتعلّق بالأفعال الإخباریه. اما الأفعال التحفیزیه فقد بلغت 4حالات (16.16% وکانت فی المرتبه الثانیه. وحلّت الأفعال العاطفیه فی المرتبه الثالثه والأخیره بحالتین أیّ ما نسبته8%. والجدیر بالذکر أنّ الباحثین لم یشاهدوا أفعال ؟؟؟تعهدی واعلامی؟؟. هذا فی ما یتعلق بالإستشهاد المباشر، أما فی الإستشهاد غیر المباشر بالقرآن فی واقعه کربلاء فهی علی النحو التالی: الأفعال الطلبیه والإنذاریه حیث کانت بنسبه متساویه بلغت 13 حاله من مجموع26 حاله، أیّ 50%. هذا فی حین أنّ الأفعال التعبیریه، و؟؟تعهدی و عاطفی؟// غیر المباشره لم تُشاهد فی استشهاد الإمام الحسین بالقرآن الکریم. فقد أظهرت نتاائج الدراسه أنّ تکرار الأفعال التعبیریه فی النص تشیر إلی أنّ الکاتب یسعی لنقل الحقائق إلی القارئ بصوره شفافه ومباشره. وهذا یتجلّی بوضوح فی قول الإمام الحسین حین خاطب الناس بقوله: «لا تعجلوا حتی أعظکم بالحق وحتی أعتذر إلیکم من مقدمی علیکم». إذن کان قصد الإمام من الإستشهاد بالقرآن یتمحور حول التبیین والإیضاح عن سبب قدومه.
دلایل هنجاری پایه بنیادگذار و تبیین کننده وضعیت تکلیف اخلاقی انتخاب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه اخلاق هنجاری به ارزیابی اخلاقی انتخاب ها می پردازد تا انتخاب هایی که «باید» انجام دهیم قابل تشخیص شوند. مطابق دیدگاه دلیل بنیاد در نظریات هنجاری، امور واقع درباره دلایلْ بنیادگذار و تبیین کننده امور واقع درباره آنچه «باید» انجام دهیم است. در این مقاله نشان داده می شود که از این منظر، وضعیت تکلیف اخلاقی یک انتخاب -که به زعم ما اشتقاقی از وضعیت تکلیف هنجاری آن انتخاب است- بر اساس آنچه مُدل پایه اصلاح شده می خوانیم تعیین پذیر است. مُدل پایه از خروجی وزن کردن مقادیر وزنی دلایل هنجاری پایه در یک موقعیت بهره می گیرد تا وضعیت های تکلیفی واجب، ممنوع و جایز را از هم متمایز سازد. در دفاع از فرضیات فوق، اشکال هایی وارد می شود که به آنها می پردازیم. این اشکالات شامل کُل گرایی پروتنتو، یگانه گرایی درباره منابع هنجاری، کثرت گرایی هنجاری، کُل گرایی در خصوص ترکیب پذیری و اشکال اختیارات می شود. پس از ارزیابی این اشکالات به هر یک پاسخ داده خواهد شد. در صورتی که استدلال های ما صحیح باشد، می توان به این نتیجه رسید که فرضیات مطرح شده قابل دفاع اند.
واکاوی انتقادی روایات «حبس النساء» با رویکرد تحلیل گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
199 - 227
حوزههای تخصصی:
روایات در باره زنان در دوران تدوین و نشر، فراز و فرودهای بسیاری را پیموده است که در نیمه قرن اول با حضور زنان آغاز لکن در قرون بعدی به سمت خانهنشینی آنان پیش رفت. در متون روایی مجموعهای از روایات وجود دارد که به حبس زنان دستور میدهد و علت را درخلقت زنان از مردان و عورت بودنشان ؛ می داند. بنابراین امر به خانهنشینی آنان شده است، بررسی روایات یادشده، از باب کشف حقیقت و ارائه تصویر مناسب زن در اسلام ضروری است؛ نوشتار حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان درصدد نقد و بررسی روایات فوق است. در بررسی این روایات، با دو برداشت کلی مواجه شدیم. برداشت اول : برداشت عرفی و مشهور می باشد که شارحان حدیث این دسته از روایات را حمل بر حبس زنان کرده اند که به علت اختلاف در ارزیابی اسناد و عدم سازگاری با قرآن و سیره نبوی،منعکس کننده گفتمان اسلامی نبوده و تحت تاثیر فرهنگ زمانه که متاثر از منش حاکمیت و فرهنگ یهود بود، صادر شده است.برداشت دوم نظر مبتنی بر برخی قرائن متنی است که این روایات را حمل بر تسریع در ازدواج زنان کرده و راه برون رفت از اشکالات فوق است.
بررسی سازگاری مردم سالاری با نظریه ولایت مطلقه فقیه، در اندیشه سیاسی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹
39 - 64
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم مورد تأکید آیت الله خامنه ای که به صورت توأمان بر جایگاه مردم و ضوابط اسلامی در حکمرانی تأکید دارد، مفهوم مردم سالاری دینی است که از دیدگاه ایشان معنای جمهوری اسلامی می باشد. بااین حال، پرسش این است که آیا مردم سالاری با حکومت دینی به خصوص با نظریه ولایت مطلقه فقیه، قابل جمعند؟ هدف از این مقاله، بررسی امکان جمع مردم سالاری با نظریه ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه آیت الله خامنه ای بوده و با بررسی مفهوم مردم سالاری و لوازم تحقق و استمرار آن و بررسی مفهوم ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه آیت الله خامنه ای با روش توصیفی - تحلیلی به این نتیجه می رسد که مردم سالاری به معنای «حکومت توسط مردم»، مربوط به شکل بوده و در بُعد محتوایی، نیازمند نظریه پشتیبان بوده و با نظریه های مختلف قابل جمع است؛ به شرطی که در آن نظرات وجوهی نباشد که با بُعد شکلی دموکراتیک منافات داشته باشد. در این رابطه بررسی اندیشه آیت الله خامنه ای در رابطه با ولایت مطلقه فقیه نشان دهنده این است که این اندیشه، مربوط به بُعد محتوایی بوده و در هیچ یک از سطوح، با دموکراسی به معنای «حکومت توسط مردم» منافات ندارد.
جایگاه فطرت الهی در تجربه دینی در منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
35 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های ویژه برای ارتباط بین حق و خلق، بحث «فطرت الهی» انسان است. قبول این دیدگاه می تواند مباحث مطرح در بحثِ تجربه دینی را دچار تحولاتِ درخور توجهی نماید. از این رو، در این مقاله سعی می شود با بیان چیستی و انواع تجربیات دینی، بالخصوص دیدگاه استاد آیت الله جوادی آملی از فطرت الهیِ انسان؛ به بررسی چگونگی مصداق پذیری این دیدگاه در ذیل انواع تجربیات دینی اهتمام ورزیده شود. همچنین با این بررسی، چراییِ وجودِ فطرت نیز تبیین می شود. با انجام این بررسی به روش تحلیلی – اسنادی و با تطبیق صورت گرفته شده بین تجربیات دینی و فطرت الهی از منظر استاد جوادی آملی، مشخص می شود؛ فطرت در دیدگاه ایشان، از مصادیق تجربه دینی و از انواع آن بوده و با توجه به نوع نگاه ایشان در این باره، در ذیل تجربیات عرفانی چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن قرار می گیرد.
عرفان شیعی یا قرائت شیعی از سنت عرفانی؟ براساس تعلیقات امام خمینی بر فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارف و حکیم و فقیهی شیعی مانند امام خمینی صرفاً قرائتی یا خوانشی شیعی از مکتب ابن عربی دارد، نه عرفانی مستقل و با صفتی شیعی. به عبارت دیگر، امام، مبانی و اصول عرفانی مکتب ابن عربی را پذیرفته، و تنها در برخی از مسائل فرعی و جزئی از منظری شیعی به تبیین یا نقد نظرات ابن عربی پرداخته است. استشهاد امام به ادعیه و احادیثی که شیعیان از طریق اهل بیت(ع) روایت می کنند، و تمسّک او به کلام شیعی برای اثبات عصمت علمیِ انبیاء، و توسّل او به نظریه امامت در شیعه برای تبیین مصادیق خلافت ظاهری پس از رسول خدا(ص)، عرفانِ مورد نظر امام خمینی و عارفانی چون او را به صفت شیعی مزیّن نمی کند، بلکه تنها می تواند قرائت و خوانشی از یکی از مهم ترین مکاتب عرفانی در عالم اسلام باشد. بدین سان راقم این سطور در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است؛ تمسّک به ادعیه و احادیث شیعی، پای بندی کامل به شریعت در ردای فقاهت، حصر مصادیق انسان کامل در معصومین(ع) و ایراد منازعات کلامی، را از شاخصه هایی می داند که در باب معنای قرائت شیعیِ امام خمینی از سنّت عرفانی ابن عربی احصا کرده است. امام معتقد است که طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نخواهند شد، زیرا ظاهر راه باطن است بلکه ظاهر از باطن انفکاک ناپذیر است. اساساً عارفان شیعی مانند امام خمینی مصادیق اتمّ و اکمل مفهوم انسان کامل را رسول خدا(ص) و به تبع او معصومین(ع) قلمداد می کنند. امام خمینی در دفاع از مکتب تشیع و آموزه های کلیدی آن خصوصاً امامت همچون دیگر متکلّمان نیز از علم کلام البته به اندازه ضرورت بهره می برد، و در اثنای مباحث عرفانی، استدلالاتی کلامی طرح کرده و به نقد عارفانی چون ابن عربی می پردازد.
بستار علّی فیزیکی و فاعلیت الهی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه مبتنی بر بستار فیزیکی، جهان طبیعی از جهت تاثیر و تأثرِ علّی، خودبسنده است. از این رو هرگونه دخالت و تأثیر خارجی و جزئی در جهان مستلزم نقض این اصل فیزیکی است، که با تکیه بر این نگاه باورپذیر نیست. از منظر ابن سینا این اصل، نمی تواند منافی فاعلیت الهی باشد؛ زیرا در نظام علّیِ مد نظر او و نیز مطابق با قاعده علیت الحادث که حاکم بر عالم طبیعت است؛ فاعلیت الهی در جهان بنحو سازگار برقرار است. در این نگاه برای توجیه معجزه و استجابت دعا نیازی به تقسیم فعل الهی به عام و خاص نیست. ما با توضیح مبانی فلسفی ابن سینا و بررسی دیدگاه او از نظام علّی در هستی، نشان می دهیم که او با پذیرش نفس و جایگاه آن در سلسله علل و کیفیت ارتباط علّی بین مراتب موجودات، توضیح سازواری از نسبت جهان و فاعلیت الهی ارائه می دهد. از اینرو در دستگاه فلسفی ابن سینا پذیرش دوئالیسم در رابطه ذهن و بدن پایه امکان دخالت فرافیزیکی در جهان فیزیکی است.
برساخت معنایی مناسک پیاده روی اربعین (ارائه یک نظریه مبنایی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های رایج سال های اخیر جامعه ایران، که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته، «مناسک پیاده روی اربعین» است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به ایده ای است که زائران از این مناسک برای خود بر می سازند. روش پژوهش، کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیاد است. اطلاع رسان های این پژوهش 49 نفر از زائران شرکت کننده در مناسک از تمام شهرهای ایران بودند. بیشترین نتایج نشان داد شرایط علّی مؤثر در وقوع پدیده «مناسک پیاده روی اربعین»، عبارتند از: دین خواهی/ و ابراز همبستگی شیعی، شرایط زمینه ای: دغدغه های مذهبی/ جذابیت مقصد، شرایط مداخله ای: عامل سیاسی/ تبلیغات. استراتژی هایی زائران: رعایت کفّ نفس/ اعتماد یابی و پیامدها: مانور قدرت ایران/ بازتولید دین/ و توسعه مبداء و مقصد/ می باشد که در قالب مدل پارادایمی به تصویر کشیده شده اند. یافته های پژوهش حاضر منجر به کشف نظریه ای با عنوان «اراده سیاسی به مثابه شرط کافی» گردید.
همگرایی اخلاقی در سیره نبوی؛ از بسترسازی تا فرهنگ سازی
حوزههای تخصصی:
بعد از ظهور اسلام، به موازات گسترش تبلیغات رسول خدا، جامعه اسلامی نوعی همگرایی اخلاقی را تجربه کرد. این همگرایی در آغاز بر پایه هدف مشترک و دشمن مشترک شکل گرفت و سپس به یک فرهنگ اجتماعی تبدیل شد. این همگرایی به یکپارچگی اجتماعی انجامید. رسول خدا با تغییر مؤلفه های اجتماعی عصر جاهلی، جامعه جدید اسلامی را تشکیل داد. پرسش پژوهش حاضر این است که آن حضرت چگونه و طی چه مراحلی، همگرایی اخلاقی را در جامعه پدید آورد؟ این پژوهش برای مستندسازی همگرایی اخلاقی در سیره نبوی به تبیین نقش اخلاق در همگرایی اجتماعی پرداخت و با استفاده از نظریه «همگرایی اخلاقی جامعه»، مدیریت اخلاق اجتماعی آن حضرت را بررسی و تبیین کرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که آن حضرت در سه مرحله: هویت سازی، ترویج همگرایی و تثبیت، موفق به ترسیم جامعه ای با مؤلفه همگرایی اخلاقی شد.
جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی تبیین اختلاف غزالی و شیخ بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
ویلیام چیتیک و جستجوی روح اسلام در نیایش های حسینی و مفاهیم عاشورایی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
25 - 48
حوزههای تخصصی:
ویلیام سی چیتیک، خاورشناس آمریکایی است که در زمینه تصوف اسلامی آثار ارزشمندی نوشته است. این مقاله برای شناخت ابعاد معنوی مفاهیم عاشورایی در عرفان اسلامی و آشکارسازی دیدگاه های چیتیک در خصوص ابعاد معنوی دعای امام حسین(ع) در عرفه و تأثیر ماندگار مفاهیم عاشورایی بر آثار ادیبان عارف مشرب انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که چیتیک چگونه روح اسلام را در ابعاد معنوی دعای عرفه و شرح مفاهیم عاشورایی در ادبیات عرفانی تبیین کرده است؟ فرضیه تحقیق این است که چیتیک، با کارنامه ای فاخر در مطالعات اسلامی، در آثار خود کوشیده است تا روح اسلام را در مؤلفه های معنوی و حماسی شیعی نظیر دعای عرفه امام حسین(ع) و مفاهیم عاشورایی جستجو کند. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکرد بررسی کیفی آثار ویلیام چیتیک، نشان داد که چیتیک زیبایی های اسلام را در ابعاد نیایش، عرفان و حماسه عاشورا برای خوانندگان غربی روشن ساخته است. او نه تنها بعد حماسی امام حسین(ع) بلکه معنویت اسلام را نیز در میراث ایشان نظیر دعای عرفه و مفاهیم عاشورا شناسایی و تبیین کرده است.
گشت و گذاری در«میراث ادیبان شیعه»: معرفی مجموعه 4 جلدی میراث ادیبان شیعه به کوشش علی فاضلی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
497 - 508
حوزههای تخصصی:
میراث ادیبان شیعه مجموعه ای ارزشمند در قلمرو ادبیات پرشکوه فارسی است که برخی از شاعران آن در آستانه پیدایش حکومت صفوی ظهور کرده اند. این مجموعه در حوزهء شعر مذهبی جای گرفته و بعضی از سرایندگان آن به رغم اشتهار، از خلاقیت، قدرت اندیشه و ذوق ادبی برخوردار بوده اند. همچنین باید اشاره نمود که در لا به لای اشعار پرشمار این مجموعه، دقایق متنوع تاریخی، فرهنگی و زبانی نهفته است.
روش اعتبارسنجی احادیث شأن نزول در استدلال اندیشمندان امامیه به آیه ولایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
355 - 376
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران پس از اطلاع از منابع معرفتی دانشی که مطالعه می نماید، برای سامان دهی به ساختار علمی ذهن خود یا مواجهه با نظریات و دیدگاه های مخالف، نیاز به روشی مطلوب دارد. علم روش شناسی می تواند دیدگاه روشنی از معیارها و موازین هر علم را برای مخاطبان روشن سازد. برای انتخاب روشی صحیح و ثمربخش، ابتدا باید تا حدودی روش های گوناگون را بررسی کرد تا به انواع آن احاطه پیدا کرد.این نوشتار با روش تحلیلی-نظری به روش شناسی علمای امامیه در اعتبارسنجی احادیث و نقد و اثبات شأن نزول آیه ولایت می پردازد. علمای امامیه در این مسیر علاوه بر اثبات صدور روایت، از روش های جدلی مانند تواترسازی بر مبنای دیدگاه های برخی از علمای بزرگ اهل سنت، برای اتمام حجت بر مخالفین استفاده نموده اند. نتیجه این بررسی ها نشان می دهد که علمای امامیه به طور حداکثری از ابزار حدیثی و علمی برای اثبات صدور روایت و نقد روایات معارض بهره برده اند.
Comparing Dynamic and Formal Equivalence in Three English Translations of Nahj al-Balagha: A Study of Selected Letters
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۴
26 - 41
حوزههای تخصصی:
The translation of religious texts plays a crucial role within the translators’ community, prompting many translators to strive for the most appropriate equivalents in order to convey the themes and ideas as comprehensively as possible. The primary objective of the present study was to investigate the differences in equivalence among translators while translating twenty conveniently selected letters from Nahj al-Balagha from the original to the target text. Specifically, it aimed to determine whether the three English translations of Nahj al-Balagha by Mohammad Askari Jafari, Morteza Motahhari, and Sayed Ali Reza convey the same message. In this context, the research sought to identify any significant differences in equivalence among the three Persian-to-English translations by these translators. Nida’s (1964) model of equivalence served as the framework for the study, allowing a comparison of the three English translations of letters 40 to 60. This analysis focused on identifying the types of equivalence used based on Nida’s distinctions between dynamic and formal equivalence. The results indicated significant differences among the three translations: Sayed Ali Reza’s and Motahhari’s translations were notably more formal in tone, while Askari Jafari's translation was characterized as dynamic. These findings can be informative for readers interested in further research on the translation of religious texts, including Nahj al-Balagha.
Critique of Views Regarding the Imamate of Prophet Abraham (PBUH), Centered on the Article by Imam Musa Sadr and the Elucidation of the Theory of the Imam of Nations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In response to the question of why Prophet Abraham (PBUH) was appointed to the position of Imamate, various theories have been proposed in verse 2:124 of the Quran. Imam Musa Sadr, in his article "A Reflection on the Verse of the Imamate of Abraham (PBUH)”, critiques four theories: the same status of Prophethood, appointment to political-social leadership, Imamate at the rank of the Ulul Azm Prophets (PBUH), and inner guidance. He also presents a fifth theory titled "Pioneering in Action”. However, this theory has also failed to provide a suitable explanation for the Imamate of that Prophet (PBUH). In this article, using a descriptive-analytical method, we reject these five theories and propose a new theory titled "Prophet Abraham (PBUH), Imam of the Nations”. This theory, based on verses, narrations, and historical evidence, distinguishes the Sharia of Prophet Abraham (PBUH) in its universality from the Sharia of the other three Ulul Azm Prophets (PBUH) and considers it in harmony and unity with Islamic Sharia. The Sharia of that Prophet has always been present in the world after him and has been connected to Islamic Sharia. Prophet Abraham (PBUH) has been a role model for all people of the world and a standard for monotheism and religiosity. For this reason, he has been the Imam of the nations, and his appointment to the position of Imamate is a specific appointment that even differs from his Imamate in terms of being one of the Ulul Azm.
تبیین اجتماعی داستان ماهی کوچولو از نگاه ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین آثار صمد بهرنگی که همه سرشار از مسائل اخلاقی،سیاسی،فرهنگی است به داستان ماهی سیاه کوچولو برمی خوریم که با سیر ملایم زندگی که نظم و هماهنگی عادی را برهم می زند و مسیر زندگی خویش را جدای از اندیشه های دیگران تعیین می نماید داستانی با ظاهر ساده و مفاهیم بسیار نغز است،ماهی قهرمان داستان که نماد تک نواز و تک سوار آزادی خواه است که جویای حقیقت زندگی.صمد بهرنگی با ساختار داستانی خویش وفرم مناسب، مسیر داستان را به گونه ای رقم می زند که ذهم سیال خواننده را در دریافت حقیقت پویا سازد. پژوهش حاضر سعی براین دارد که با سیر در داستان ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی را در زمره ی فرم اندیشان قرار دهد که محتوای تازه و مفاهیم جدید را در فرم کهن نمود بخشیده و طبق نظریه ی فرم اندیشان روسی که ادبیات و هنر را جدای از واقعیت زندگی می دانند و فرمالیست های روس با بیان نظریه ی خود به قانون ایستایی در گذشته متهم شده اند و در مقابل آن ها به نظریه مرگ مولف یاکوبسن که می رسیم محتوای تازه را ذهن خواننده اثر به اثر می بخشد. پژوهش دراین مورد به صورت تحلیلی کتابخانه ای به توصیف داستان پرداخته شده و پرده از اسرار آن برداشته می شود.
رواداری اجتماعی مقابله با عصیانگری مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
235 - 252
حوزههای تخصصی:
اعتراضات در نقطه مقابل اطاعت و فرمانبری، به معنی سرپیچی از دستورات و اعتراض به قوانین است. این مفاهیم وجوه تشابه و تمایزی دارند و دارای احکام معینی هستند تا انسان به سوی مسیر کمالش حرکت کند که این جرائم مانع این حرکت می شوند. لذا این پژوهش به بررسی تمایز مفهومی و حکمی محاربه و اعتراضات مدنی با محوریت و تاکید در دیدگاه امام خمینی(ره) پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه محاربه و اعراض مدنی، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی بعضاً در محاربه اعتراض مدنی هم صورت می گیرد و برخی از آنها توام با محاربه می باشند. اعتراض مدنی متضمن توسل به سلاح لزوماً نیست که ممکن است در راهها و شوارع و سالب امنیت عمومی نباشد هر چند در مصادیق جرم سالبه امنیت اعمال کیفر همراه با شدت عمل خواهد بود ولی خروج مصداقی با کیفر محارب دارد. جرم محاربه چنانچه در داخل شهرها نیز واقع شوند مشمول حکم شدید محاربه می شوند. رابطه محاربه و بغی که از وجوه اعتراضات مدنی می تواند باشد عموم و خصوص من وجه است زیرا دو مفهوم علاوه بر داشتن مصادیق مشترک، مصادیق مخصوص به خود را نیز دارند و ... شارع مقدس برای حفظ ارزشهای انسانی و اجتماعی در مرحله اول به نشر تعلیمات اخلاقی، در مرحله دوم امر به معروف و نهی از منکر و در مرحله بعد به اجرای حدود و تعزیرات اهتمام دارد. این پژوهش به روش توصیفی از نوع کتابخانه ای با هدف کاربردی، جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه می باشد که می تواند در مراکز مختلف آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نقادانه آفرینش انسان از منظر انسان شناسی پویشی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی (ره) و استاد مصباح یزدی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
42 - 61
حوزههای تخصصی:
آفرینش انسان و جهان، از بحث های چالش برانگیز در تاریخ اندیشه است. با آغاز دوران مدرنیسم، آفرینش انسان وجهه ای طبیعت گرایانه و الحادی به خود گرفت. در این بین، الهی دانان پویشی در تلاش برای برپاداشتن وفاق بین دیدگاه طبیعت گرایانه و خداباورانه در مسأله های گوناگون، ازجمله آفرینش انسان برآمدند. آن ها با ناچیز جلوه دادن قدرت الهی و ادعای قدرت استقلالی انسان، آفرینش بدون ماده پیشین را رد کردند و با طرح تأثیر ناچیز خداوند در آفرینش انسان، به خودآفرینی و آفرینش تدریجی و تکاملی انسان قایل شدند؛ اما توجه به مبانی عقلی و فلسفی اندیشمندانی چون علامه طباطبایی; و استاد مصباح یزدی; در رابطه با مسأله هایی همچون وجوب ذات الهی و فقر ذاتی انسان، دیدگاه آنان را با اشکالات کلانی روبه رو می کند. این پژوهش، با روش توصیفی _ تحلیلی و انتقادی، در نهایت به این نتیجه می رسد که مبانی چنین دیدگاهی، افزون بر نبود دلیل در برخی موارد، با قواعد عقلی اثبات کننده قدرت مطلق الهی هم ناسازگاری دارد. همچنین میان وجود شر و قدرت مطلق الهی، هیچ تنافی ای وجود ندارد.
ارزیابی الزامات نهادیِ علم در تاریخ شیعیِ عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
110 - 142
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وضعیت علم در عصر صفویه می تواند دریچه ای به دلایل ساختاریِ طلوع و غروب این عصر بگشاید. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش آن است که کدام الزامات نهادی به تحقق وضعیت اولیه تأسیس علم در عصر صفویه انجامیده است؟ و کدام خصایص، در ادامه، امکان های تداوم وضعیت علمی را مخدوش ساخته است؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه که معرف های علم در عصر صفویه گویای وضعیتی نسبتاً استاندارد می باشد، تمرکز کرده است اما در ادامه، چراییِ ناپایداری این وضعیت را جستجو کرده است. یافته های پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به اعتبار تحلیل کارکردیِ نظریه رابرت مرتن نشان می دهد در حوزه شرایط درونی علم که نخستینِ آن عام گرایی است، مستندات حاکی از تحقق نسبی اصل عینیت از طریق رهایی علم از پایگاه طبقاتی، ملیتی، قومیتی و زبانی است. استاندارد درونیِ دوم یعنی مالکیت جمعی نیز از منظر شکل گیری اجتماعات علمی، و با دو مکانیسم ترجمه و انتقال یافته های علمیِ ناهمزمان و همزمان، وضعیت نسبتاً شایسته ای را نمایش می دهد. اصل سومِ بیرونی نیز با نام بی طرفی، از طریق تنوع رشته های علمی، به اصل فراغت از ارزش منجر گردیده و از طریق تدارک بنیان های عقلانی برای دین، به پرهیز نسبی از جهت گیری تأییدی انجامیده است. از حیث شرط درونیِ چهارم یعنی شکِ سازمان یافته نیز می توان تشکیک ها و نقدهای موجود میان اخباریون و اصولیون را نمونه شکِ روش شناختی در ساختار علمی این عصر دانست و شک اخباریون در خصوص عدم امکان دریافت اذن از شان زعامت مجتهدین توسط حکام را گواهی بر شکِ نهادی در این عصر تلقی نمود.هر چند بخش دیگر یافته ها، گویای ناپایداری استاندادهای علم در عصر صفویه است؛ زیرا عموماْ با پایان حکمرانی شاه طهماسب و با انحصارگرایی علوم نقلی نسبت به علوم عقلی، غلبه اخباری گری بر سایر جریان های فکری، تحاشی فلسفه و رویکردهای بینارشته ای از سوی بخشی از فقها، فروکاستن کلیت علم به معارف دینی، بی مهری نسبت به صنعت چاپ، عدم عبور از مدرسه به آکادمی، قلت کتابخانه ها، خرافه گرایی، تنیدگی روزافزون منافع علما و حکام و تعصب نسبت به هر گزاره غیرشیعی در علم، استاندادهای علم استمرار نیافت و بازگشت به رکود علمی در ایرانِ عصر صفوی مشاهده گردید.