فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۲۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
برخی محققان معتقدند جاودانگی عذاب های اخروی با رحمت خداوند سازگار نیست. ازاین رو، خلود نه به معنای جاودانگی بلکه به معنای مدت طولانی است. در برابر این دیدگاه این سؤال مطرح می شود که «آیا همه افراد برای نجات قابلیت جذب رحمت الهی را دارند؟» «عدم دسترسی عقل انسان به مقدمات لازم برای تشکیل برهان و اثبات همه جزئیات قیامت»، «قابل اعتماد بودن قرآن کریم در خبر دادن از این جزئیات» و غیره نشان می دهند بررسی این سؤال از دیدگاه قرآن کریم ضروری است. بررسی تحلیلی آیاتِ مربوط به توبه منافقان نشان می دهد با وجود برخورد رحیمانه خداوند با آنان، بعد از توبه همراه با مؤمنان خواهند بود، نه جزو مؤمنان. همچنین با وجود تمام بودن فاعلیت خداوند در بخشش و گستردگی رحمت الهی، خداوند در آیاتی به طور مطلق اعلام می کند که مشرکان و کافران را نمی بخشد. تحلیل چرایی این دو دسته از آیات حاکی از آن است که منافقان، مشرکان و کافران قابلیت لازم جهت دریافت رحمت خداوند برای تغییر ماهیت را ندارند.
تکیه های شهر گرگان
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
65-76
حوزههای تخصصی:
تکیه در لغت، به معنی پشت به چیزی گذاشتن است. در گرگان، ساختمان های کوچکی در محلات قدیمی است که دهه اول ماه محرم، در آنجا برنامه عزاداری امام حسین7 و یاران او، برگزار می شود. تکیه ها بازوی کمکی برای سایر اماکن مذهبی مانند مساجد، هیآت و امامزاده ها هستند. اگر تکیه ها نبود مردم با کمبود فضا روبه رو می شدند. در شهر گرگان تکیه و حسینیه، دو مکان کاملاً جداگانه ای هستند. در حالی که در برخی شهرها، آنها دو واژه مترادف و هم معنی هستند. این جستار در تلاش است تا با نگاهی گذرا در جهت آشنایی با تکیه های شهر گرگان قدمی بردارد.
مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مراحل تربیت اخلاقی کودک با تأکید بر منابع اسلامی است. مراحل تربیت اخلاقی کودک براساس روایات، به سه مرحله تقسیم می شود. برای این منظور، به روش توصیفی تحلیلی، ارزش های اخلاقی قابل آموزش در هر مرحله از آیات، روایات و سیره عملی معصومان استخراج و تبیین شد. یافته ها نشان از آن دارند که در هر مرحله از مراحل تربیت، با تأکید بر منابع دینی و با در نظر گرفتن سطح رشد ذهنی کودکان، امکان و ضرورت آموزش برخی ارزش های اخلاقی به آنان وجود دارد. در مرحله زمینه ساز، عواملی مانند انتخاب همسر شایسته، نوع و کیفیت تغذیه و ارتباط سالم به صورت غیرمستقیم در تربیت اخلاقی کودک اثرگذارند و زمینه ساز شکل گیری صفات نیک در کودک خواهند شد. در مراحل دیگر، براساس منابع دینی به اقتضای ویژگی ها و نیازهای کودک، در هر مرحله صفات اخلاقی پسندیده ای مانند پرورش روحیه ظلم ستیزی، وفا به وعده، پرورش روحیه انفاق، پرورش راست گویی، رازداری، آموزش حیا و عفت ورزی، پرورش روحیه شکرگذاری و... آموزش داده می شود.
سرمقاله: نگاهی به شخصیت قرآنی حافظ
حوزههای تخصصی:
خواجه شمس الدین محمّد شیرازی مشهور به «حافظ» از ادیبان و شاعران شیعه در قرن هشتم هجری است. وی که بر علوم مختلف دینی تسلّط داشت، در شیراز از محضر عالمان زمانه خود خوشه چینی کرد؛ امّا غزلیات و مکتب و تسلّط شعری و ادیبانه اش بر سایر شؤون و زوایای علمی و شخصیّتی وی سایه افکنده است. با این حال او در زمانه خویش و پس از آن، تنها با یک عنوان به شهرت رسید و تخلّص شعری ای که برای خویش برگزیده نیز «حافظ» است. به راستی که او حافظ قرآن بود و روشن است که این توانمندی را ارزشمندترین ویژگی خود می دانست.
اعتبارشناسی در فقه وتفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
285 - 300
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه اعتباریات در فقه و تفسیر مطالعه ای بنیادین است و هدف آن تبیین ماهیت و ارکان امر اعتباری از دیدگاه تفسیر و فقه و دادوستد این دو دانش در به کارگیری مفاهیم و یافته های اعتباری در استنباط و اجتهاد مبتنی بر آن هاست. در تجزیه وتحلیل ماهیت اعتبار میان مفسران و فقیهان، در عین تمایزها، مشترکات فراوانی وجود دارد. مفسران ذیل آیات الاحکام از یافته های فقهی برای دریافت مقصود نهایی آیات بهره برده اند. فقیهان نیز در استناد به آیات و استدلال های قرآنی از نظریات مفسران به نام متأثر هستند و در استنادات قرآنی خود انحای مختلف اعتبار و استعاره را به کار می گیرند و برای توسعه در فهم فقهی از ملاحظات و نگرش های اعتبارگرایانه مفسران بهره می جویند. بسیاری از اختلافات در دیدگاه ها و تفاوت نگرش های تفسیری و فقهی نیز به دلیل اختلاف در اعتباریات به ویژه مبانی نظری شکل گیری اعتباریات است؛ تا آنجا که بسیاری از اختلاف برداشت ها در تفسیر آیات الاحکام از منابع و مبانی تفسیری تأثیر پذیرفته و دامنه این اختلافات بی آنکه به نقد و تحلیل درآید در استنباط و اجتهاد فقهی وارد می شود، حال آنکه تأثیرپذیری مفسران از منابع فقهی حداقلی است. در عین حال، در قرون متأخر و عصر کنونی، نظر به پیشرفت نظری تحلیل های فقهی، در بسیاری موارد مفسران نیز از آرای فقیهان تأثیر پذیرفته اند.
تحليل السياق اللغوي والعاطفي والتناصي والثقافي والاجتماعي لقصة قتال الشعب اليهودي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
157 - 168
حوزههای تخصصی:
یتم سرد القصص القرآنیه بناءً على الواقع، ووفقاً لثقافه الشخصیات وسلوکها الاجتماعی. کما أن کلمات وجمل القصص القرآنیه تنقل للقارئ العبء العاطفی والحاله المزاجیه لشخص أو أشخاص. قد روت إحدى القصص القرآنیه توبه بنی إسرائیل واستغفارهم بعد ارتکابهم خطیئه عباده العجل؛ لکن المفسرین یعتبرون هذه التوبه نتیجه لقتل هؤلاء الناس بأیدی بعضهم البعض، ویرون أن آلاف الیهود قتلوا حتى قبلت توبتهم. قامت الدراسه الحالیه بدراسه السیاق اللغوی والعاطفی والثقافی والاجتماعی بأسلوب التحلیل النقدی وبحث السیاق التناصی لدراسه نص قصه العقاب والمذبحه التی تعرض لها بنو إسرائیل من أجل الإجابه عن سؤال، هو: هل یوافق قبول العقاب بالنسبه لمذبحه بنی إسرائیل على أیدی بعضهم البعض، مع البنیه الثقافیه والأفعال السلوکیه التی تحکم الشعب الیهودی، وکذلک الأدله داخل النص وخارج النص؟ وأخیراً، اتضح أن الادعاء الشهیر المبنی على مذبحه بنی إسرائیل، لا یوافق ثقافه بنی إسرائیل وتصرفاتهم السلوکیه والکلامیه، وأنه لیس هناک دلیل نصی وغیر نصی على إثبات ذلک المدعی. والدلیل الوحید على وجهه النظر هذه هو العبارات التی وردت فی وصف مذبحه بنی إسرائیل فی نص التوراه.
فنای صفاتی در عرفان اسلامی با محوریت حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
197 - 212
حوزههای تخصصی:
فنا یکی از مقامات عرفانی است که عرفا آن را به سه نوع شهودی (معرفتی)، صفاتی و وجودی تقسیم می کنند. تبیین فنا از نظر عرفان پژوهان و حتی عارفان مهم است. هدف این نوشتار تبیین فنای صفاتی در نظام فلسفه صدرایی است. مبانی ای که در تبیین استفاده شده است عبارتند از: اشتراک معنوی وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اشتداد در وجود و تقسیم وجود به رابط و مستقل. وقتی وجود مشترک معنوی است باید معنای مشترکی در وجود انسان و خداوند باشد تا آن معنای مشترک قابل انتزاع باشد. با توجه به تشکیک وجود و حرکت جوهری و اشتداد در وجود، وجودات امکانی می توانند رشدکنند و این رشد هم برای انسان حدّ لایقف ندارد تا جایی که می تواند صفاتش نامحدود شود. مهم ترین دلیل نقلی بر فنای صفاتی خلافت انسان از خداوند و حامل امانت الهی بودن است.
حکمرانی اداری و جایگاه مردمی آن در آموزه های علوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای ۳)
71 - 96
حوزههای تخصصی:
شاخه مدیریت دولتی، سه کلان الگوی اداره، مدیریت و حکمرانی دارد که در کلان الگوی اداره، میزان اندازه و دخالت دولت، بسیار زیاد بوده و دولت سکان دار و پیش ران کشتی توسعه است. همچنین در کلان الگوی مدیریت، اندازه دولت،کوچک و دخالت دولت بسیار کم است و بیشتر کارها، به بخش خصوصی واگذار می شود اما در کلان الگوی حکمرانی، دولت نه حداقلی و نه حداکثری است بلکه با مشارکت بخش خصوصی و جامعه مدنی، حکمرانی انجام می شود. از این رو، پرسش این است که در حکومت اسلامی، دولت حداقلی است یا حداکثری؟ آیا فرض مشارکت با بخش خصوصی و جامعه مدنی درباره آن درست است؟ افزون بر این، مردم در حکمرانی اداری چه جایگاهی دارند؟ یافته ها نشان از درستی به کارگیری واژه حکمرانی، درباره دولت اسلامی است و براساس مستندات، مشارکت دولت و مردم در اداره، روشن است و اندازه و میزان دخالت دولت هم بستگی به حجم وظایف دولت دارد. با این همه، مردم در حکمرانی اسلامی جایگاه برجسته ای دارند که با هیچ یک از کلان الگوها نمی توان سنجید. روش تحقیق، تحلیلی براساس منابع اسلامی، به ویژه نهج البلاغه و بر پایه راهبرد آموزه محوری است.
On the Concepts of Time, Space, Vacuum and Domain of Investigation among Contemporary Physics, Philosophy, and Theological Reflection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Contemporary theology is realizing the importance of integrating the knowledge of modern/contemporary physics into the metaphysical and ontological categories used to consider God and the God-world relationship. Time is a complex notion with different meanings, characterized by a plurality of uses. The concept of time opens up to broader conceptions than those of physics, mathematics, and philosophy and reveals that the human being, the earth, and the cosmos are not the center of space or time. The concepts of space, time, and matter, to which the concept of vacuum is connected, are of central importance in any modern physical theory, and particularly in the theories of unification. It is being discovered that spacetime is absent at the most fundamental level and only emerges at an appropriate limit. This emerging image of time leads to new conceptual challenges that must be faced in parallel with philosophy and theological researchto achieve its correct understanding. It is a comparison of the viewpoints of the three investigative domains concerned with understanding the nature of consciousness, namely science, philosophy, and metaphysics. This thought process is connected to the intuitions of the contemplative and mystical traditions and seems to be in line with current scientific thought, which can be mathematically expressed. Recent scientific research struggles to grasp the subjective aspect of consciousness; subjective experience is in conflict with the figure of the observer classically understood in the scientific sense. The evolution of life and the relationship with the transcendent could have their information basis in a hyper-complex multi-dimensional space; recent efforts try to explain how mental states exist in the higher dimensions of this hyperspace; some recent models of unification integrate matter and consciousness through the use of this primordial multi-dimensional dynamic space. Ontological interpretations of quantum theory have been given, leading to patterns of bidirectional flow of consciousness between an explicate and an implicate order, supporting both local and non-local phenomena in the cosmos. The paper aims to offer an overview of the indicated issues with a trans-disciplinary method and through interesting hints for thought.
قراءة أسلوبيّة للمستوى الصوتي في قصيدة «بعد النبي» للمنصوري(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
142 - 177
حوزههای تخصصی:
إنّ الشعر یتمیز عن بعضه من خلال الأسلوب الفنی. وإنّ الشعراء یتفاضلون عبر حبکهم للأسلوب الرصین. ونظراً إلى أهمیه الأسلوب فی الشعر فقد اعتنی الشعراء بصیاغته وإجادته. وقد وقف الشاعر محمد سعید المنصوری شعره على أهل البیت؛ مدحاً ورثاءً. وقد اخترنا من بین شعر الرثاء قصیده «بعد النبی» فی رثاء السیده فاطمه الزهراء سلام الله علیها کی نقوم بتحلیلها فنّیاً بالاعتماد علی المنهج الأسلوبی، مرکزین فی بحثنا على المستوی الصوتی الذی تمثّل فی الموسیقى الخارجیه، حیث بیّنّا البحر الشعری وما اعتراه من الزحافات، والقافیه وحروفها، خاصه حرف الروی وحرکته، والموسیقى الداخلیه، حیث توقفنا عند الفنون البدیعیه والتکرار بکافه أشکاله. وقد خلص البحث إلى أنّ الشاعر قد کان موفقا فی اختیاره للبحر الکامل المقطوع الضرب مع کثره الاستفاده من زحاف الإضمار والهمزه المکسوره رویاً لقصیدته، إذ إنّ "مجیء الروی مکسوراً یوحی بحاله نفسیه منکسره، منطویه على نفسها بسبب الکسره وحرف المدّ (الیاء) الذی یمتدّ إلى داخل النفس منطویاً على الآلام. واستخدم الشاعر فنون الجناس والتکرار لمنح شعره طاقه صوتیه تساعد علی تعزیز معانی حزن الزهراء. فاستخدم من الجناس جناس الاشتقاق واللاحق والمضارع، وکرر الکلمات بثلاثه أشکال: التکرار المعنوی لتأکید أنّ الهمّ الموجود فی فؤاد الزهراء هو نفسه داء القلب الذی أدّى إلى قتلها، والتکرار اللفظی الذی لیس لغرض التوکید أبداً، بل لإیجاد معنى إضافی لغرض حسابی، وتکرار الکلمه لفظاً ومعنىً، وتمثل بتکرار ألفاظ الحزن والبکاء لیوحی بحضور قضیه الزهراء القوی فی ذهن الشاعر، لکونه العنصر الأساس الذی بنی علیه النصّ، کما یکشف عن رغبه الشاعر الشدیده فی إبراز حزنه علی ما حلّ بالزهراء. وفی الأصوات المهموسه التی تکرر منها (137 حرفا)، تکرر حرف التاء (38 مره) والهاء (37 مره). بینما تکرر حرف اللام (75 مره) والمیم (46 مره) فی الأصوات المجهوره.
بررسی مصادیق وجوب تحری در عبادات از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 168
حوزههای تخصصی:
تحری یکی از اصطلاحات فقهی است که در آن مکلف تلاش خود را برای رسیدن به مطلوب و مراد شارع به کار می گیرد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که مصادیق وجوب تحری در عبادات چیست؟ تحری از آن جهت اهمیت دارد که مشروعیت آن برگرفته از قرآن، روایات، و عقل است و در عبادات کاربرد دارد و توجه به آن برای انجام دادن بهتر تکالیف الهی ضروری است. تحری چون شیوه عملی است. بنابراین هدف کاربست تحری جلوگیری از اشتباه مکلف است. زیرا عدم التفات به آن منجر به قصور و فعل مکلف خواهد شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مصادیق وجوب تحری در عباداتی همچون تیمم، نماز، روزه، اعتکاف، و حج کاربرد عملی دارد.
بررسی مؤلفه های مثبت اندیشی در احادیث قدسی با تأکید بر مقوله احسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مثبت اندیشی از مقوله های پرکاربرد در علم روانشناسی است که درایجاد رضایت باطنی و آرامش درونی انسان، نقش بسزایی دارد. این حس آرامش، شادی و سلامتی در زندگی، در گرو نگرش انسان نسبت به زندگی و تحلیل او از رویدادها و حوادث می باشد. از سویی دیگر، آموزه های اسلام و به ویژه احادیث قدسی نقش مهمی در ایجاد این بینش در فرد داشته و با ارائه مضامین و محتواهای عالی به تقویت باورمندی مثبت گرایی نسبت به زندگی و و هدف آفرینش و چگونگی رویارویی انسان در حوادث و مشکلات می پردازد. این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل مثبت اندیشی و با تاکید بر مقوله احسان و نیکوکاری از نگاه علم روز روانشناسی و نیز اندیشه اسلامی مثبت گرا و با تاکید بر احادیث قدسی، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازه مثبت اندیشی در نگاه آموزه های اسلامی در عین مشابهت های بسیاری با ادبیات روان شناسی، دارای امتیازاتی نیز نسبت به این مقوله می باشد. از موانع احسان در اندیشه مثبت گرا می توان به منت، بخل، ازدیاد طمع، غفلت از خود واقعی و از عوامل زمینه ساز احسان در اندیشه مثبت گرا میتوان به درک ارزش کارخیر و گره گشایی از مشکلات همنوعان، کمک به سائل به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان، وعده پاداش الهی به حامیان ایتام اشاره نمود.
تقدیر الهی در قرآن کریم با رویکرد به تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
161 - 171
حوزههای تخصصی:
مسأله قضا و قدر یکی از بغرنج ترین و پیچیده ترین مسائل الهیات می باشد و از مسلمات عقاید اسلامی است چنانچه در کتب و سنت فراوان از آن سخن گفته شده است جای انکار و اختلافی باقی نمانده است و محور اصلی آنرا اراده و اختیار تشکیل می دهد و قضای الهی با اختیار انسان منافاتی ندارد چون اگر مقصود از قضا و قدر الهی نفی اسباب و مسببات از آن جمله نیرو و اراده و اختیار انسان می باشد و چنین قضا و قدری سرنوشتی وجود ندارد زیرا اسباب و مسببات رابطه ی علی و معلولی بین حوادث غیر قابل انکار و جزء قضا و قدر الهی می باشد این مقاله اراده و اختیار انسان را در طول اراده ی الهی می کاود و قائل به بین الامرین تفکر شیعی است آنچه از سوی خدا مقدر شده قضای الهی بوقوع آن تعلق پذیرفته است آن است که فاعل مذکور با اختیار و گزینش آزاد خویش افعال خود را انجام می دهد البته بندگان بصورت مستقیم مباشر نیست بلکه این تأثیر از سیر اسباب و علل در چارچوب نظام علی علم تحقق می پذیرد و از آنجایی که اراده انسان یکی از مبادی علی افعالی اختیار اوست و ضمن پذیرش سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان معتقد است معرفت خداوند به افعال اختیاری انسان ناشی از معرفت او به افعال تمام و خصوصیات آنهاست.
همگرایی و واگرایی گفتمان تصوّف و گفتمان تشیّع در ایران از دوره قراقویونلوها تا پایان دوره آق قویونلوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
161 - 179
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه تصوّف و تشیّع در دوره ترکمانان آق قویونلوها و قراقویونلوها، که به لحاظ تاریخی از آن به «دوره فترت» یادشده است، با وجود اهمّیتی که به لحاظ تلاش وکوشش مکاتب جهت فتح معنوی و سیاسی ایران که در این دوره وجودداشته است؛ از دید پژوهشگران مغفول مانده است. مسأله زمینه ساز پژوهش حاضر، این است که تقابل یا تعامل گفتمان تشیّع و تصوّف در دوره ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو بر اساس کدام متغیّرهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت گرفته است و نقش نهادهای قدرت در این دوره در گسترش تصوّف و تشیّع چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان داد که حاکمان این دوره با صوفیان و شاعران بزرگ در ارتباط بوده اند و برخی از علما و شعرا جهت ارشادِ حاکمان «ادب الملوک» نگاشته و یا اشعاری می سروده اند که حاوی تعالیم آموزه های تصوّف به حاکمان بوده است. در این دوره در لوای رواداری حاکمان در همراهی با صوفیان و نیز پیروان ادیان و مذاهب، با ظهور عناصر غالیانه شیعی، شمنی، مسیحی در سرزمین های مشرق اسلامی مواجهیم و با توجّه به بسترهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی ترکمانان در این دوره تاریخی، طریقت های صوفی شیعی التقاطی رو به رشد و ازدیاد گذاشتند. بررسی عناصر فرهنگی سلسله-های طریقتی از این دوره حاکی از همگرایی نسبی گفتمان تشیّع و گفتمان تصوّف در این دوره است. هدف این پژوهش تبیین رابطه تصوف و تشیّع در دوره ترکمانان آق قویونلوها و قراقویونلوهاست که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
اثبات عصمت حضرت نوح در مواجهه با فرزند خود براساس ظواهر آیات با نقدی بر نظریه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شبهات مطرح شده در باب عصمت حضرت نوح آن است که چگونه این نبی الهی تقاضای نجات فرزند خود را پس از رهایی عذاب می کند؛ درحالی که خداوند متعال پیش از آن حضرت نوح را از چنین درخواستی نهی کرده بود، آیا چنین درخواستی منافات با عصمت حضرت نوح ندارد؛ در حالی که حضرت نوح علم به کافربودن فرزند خود داشته است. آیا توجه کردن به روابط نسبی حتی در صورت کفر منافات با عصمت حضرت نوح پیدا نمی کند. این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا درصدد اثبات عصمت حضرت نوح در خطاب با خداوند در رابطه با فرزند خود براساس ظواهر آیات است. علامه طباطبایی برای دفاع از عصمت حضرت نوح در این رابطه قائل به تأویلاتی شده اند؛ ازجمله اینکه حضرت نوح اصلاً اعتراضی به غرق شدن فرزند خود نکرده است؛ در حالی که این امر با ظواهر آیات ناسازگار است و تا زمانی که ظواهر با مشکل عقلی و نقلی مواجه نشود، باید بر حجیت ظواهر تکیه کرد. ازجمله نتایج تحقیق آنکه: 1- قوم حضرت نوح از لحاظ خصوصیات درونی مبتلا به کفر و عصیان، خطیئه و معصیت، غوایت و گمراهی و ظلم و از لحاظ خصوصیات بیرونی حضرت نوح را گمراه آشکار و مجنون می دانستند؛ ایشان را تکذیب و تمسخر می کردند و شأن و ارزشی برای خداوند متعال قائل نبودند. 2- فرزند نوح براساس فرمایش حضرت نوح با قوم معیت داشته و بنابراین، تمام صفات آنها به او نیز سرایت پذیر است و حضرت نوح به کفر فرزند خود علم داشته است و براساس ظواهر آیات این امر انکارناشدنی است. 3- نظریه مختار در باب عصمت حضرت نوح مبتنی بر این مطلب است که حضرت نوح با توجه به شکیبایی بی نظیر و وعده خداوند به نجات اهلش درصدد نجات فرزند خود بوده و آنچه از آن اطلاع نداشته، کفر فرزندش نبوده است؛ بلکه نجات نیافتن و اهل ایمان نشدن فرزندش بوده است و چنین بی اطلاعی، به عصمت ایشان هیچ خدشه ای وارد نمی کند.
تحلیل تقریرهای برهان نظم و پاسخ به اشکالات وارد بر آن بر مبنای نوع حجت منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
برهان نظم از ساده ترین و رایج ترین براهینی است که انسان را به ماوراء عالم ماده پیوند می زند. انسان ها از دیرباز با تعقل در ساختار موجودات و غایتمندی آنها به وجود ناظمی علیم و حکیم اذعان کرده اند. تقریرهای مختلفی از این برهان با درجاتی متفاوتی از قوت و دقت در سخن اندیشمندان اسلامی و غربی دیده می شود که ازطریق برهان، تمثیل یا استقراء و با تکیه بر مصادیق جزئی یا کلی نظم در طبیعت درصدد اثبات ناظمی هوشمند است. فهم صحیح برهان و تحلیل درست مقدمات آن بر پایه عقل می تواند اعتبار و وجاهت آن را در اثبات ناظمی الهی افزایش دهد و ما را در پاسخگویی به قسمت عمده ای از اشکالات وارد بر آن یاری رساند. این نوشتار از نگاه معرفت شناسی و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی اشکالات وارد بر این برهان می پردازد و با تکیه بر شرایط انواع حجت های منطقی درصدد رفع و پاسخگویی به آنها با تبیین جایگاه و نقش آفرینی عقل در این برهان است و به دفاع از وجاهت و اعتبار آن در اثبات ناظمی فرامادی و ابطال عقیده مادی گرایان می پردازد.
نظریه «استغلال» در حقوق کشورهای عربی و سنجش آن با نهادهای مشابه در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
211 - 238
حوزههای تخصصی:
در کتب حقوقی معاصر کشورهای عربی نظریه ای تحت عنوان «استغلال» در ذیل مبحث ارکان عقد و در ضمن عیوب تراضی ذکر می شود. در این نوشته ها مصادیق عیوب اراده در جهل، غلط، تدلیس، اکراه و استغلال منحصر می شود. مراد از استغلال در باب معاملات آن است که اراده فرد به هنگام معامله آن چنان معیوب باشد که طرف دیگر از آن سوء استفاده کند، اعم از آنکه این ضعف از حالتی درونی مانند سلطه پدر بر فرزند یا زوج بر زوجه یا کارفرما بر کارگر یا سببی مادی مانند نیاز به پول ناشی شده باشد. به هرحال، این ضعف یا عیب در اراده، عقد را از تعادل و هم وزنی خارج می سازد و براین اساس، تناسبی میان التزامات طرف قوی و ضعیف وجود نخواهد داشت. در حقوق کشورهای عربی تدابیر خاصی برای استغلال پیش بینی شده است ولی در فقه و به تبع حقوق ما گرچه مفاهیمی نزدیک به استغلال وجود دارد، ولی جای چنین نهادی خالی است. به نظر می رسد بتوان از ادله خاص مانند بیع نجش، تلقی رکبان، بیع استرسال و قواعد عمومی مانند قاعده عدالت، انصاف و قاعده ممنوعیت اجحاف برای تأسیس این نهاد در فقه و حقوق ما بهره برد.
بررسی اطلاق و تقیید حکم نکاح در آیات و روایات مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود رویکردها و دید گاه های مختلف میان مذاهب اسلامی موجب برداشت های مختلف و متعارض از دو آیه 32 و 33 سوره مبارک نور شده است. براساس بعضی از دیدگاه ها واژه «استعفاف» در آیه 33 به معنای خودداری از ارتکاب گناه است، بدون آنکه با ازدواج همراه باشد و طبق دیدگاه بعضی دیگر «استعفاف» تنها به معنای طلب عفت و پاکدامنی است که می تواند با نکاح و ازدواج حاصل شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به تبیین این موضوع پرداخته است که نخستین توصیه اسلام به همه انسان ها در مقام ارضای غریزه جنسی، ازدواج است. مقاله حاضر درپی یافتن پاسخی برای این سؤال است که آیا توصیه به نکاح در آیات و روایات، مطلق است یا مقید به قید برخورداری از غنا و وجود امکانات؟ مذاهب اسلامی در پاسخ به این سؤال دیدگاه های متعارضی دارند. عده ای حکم نکاح را مقید و عده ای آن را مطلق به شمار می آورند. طبق دیدگاه منتخب، از مجموع ادله قرآنی و روائی به دست می آید که توصیه به استعفاف ازطریق اقدام به ازدواج به وضوح مشهود است.
اهداف تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی، به پرورش جنبه های عقلانی در سازماندهی به نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت بسیاری داده شده است. این تحول نیازمند آگاهی از هدف یا اهدافی است که مسیر این تحول را مشخص می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین اهداف تربیت عقلانی بر اساس اندیشه های ابن سینا و تبیین راهکارهای تربیتی در چالشهای پیش رو در نظام تعلیم و تربیت در جهت تحقق اهداف وی است. نتایج مبیین آن است که اهداف تربیت عقلانی از منظر ابن سینا شامل دو بخش هدف غایی و اهداف واسطه ای می باشند. هدف غایی از نظر ابن سینا رسیدن به قرب حق معرفی شد و اهداف واسطه ای شامل تعمیق شناخت، تعامل نفس با عقل فعال ، تحول شناختی، تدبیر در عمل، کسب مهارت اجتماعی و کسب مهارت حرفه ای و شغلی مطرح شدند. همچنین مؤلفه های حافظه محوری شامل ضعف توانمندی های تعقل ، سطحی اندیشی ، کاهش سطح ثبات و معناداربودن یادگیری ، ضعف رشد اخلاقی، ضعف مسئولیت پذیری و وابستگی اقتصادی تببین شدند و به ارائه راهکارهای تربیتی هر یک تا نیل به اهداف تربیت عقلانی از نظرابن سینا پرداخته شد.
انعکاس اوضاع اجتماعی فرهنگی جامعه در اشعار رمانتیسم انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
نهضت رمانتیسم پیروان بسیاری در سراسر جهان داشته که به تاسی از پیشروان این مکتب آثار خود را به خواننده عرضه می داشتند. هدف اصلی پژوهش تبیین مبنای رویکرد انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج در مکتب رمانتیک و بررسی تطبیقی سبک آن دو شاعر با در نظر گرفتن اوضاع اجتماعی و فرهنگی می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. به منظور گردآوری مطالب موردنیاز برای بررسی رمانتیسم در اشعار انسی الحاج و هوشنگ ابتهاج ابتدا مطالعاتی در باب تأثیر مکتب رمانتیسم در ادبیات و همچنین تأثیر آن در اشعار الحاج و ابتهاج صورت خواهد گرفت و مطالب موردنیاز از کتب، مقالات و سایت های معتبر علمی استخراج خواهد شد و با توصیف و تحلیل این مطالب و داده ها، رمانتیسم و نمودهای مختلف آن در اشعار الحاج و ابتهاج به صورت تطبیقی بررسی می شود و مهم ترین گرایش ها و نمودهای آن نشان داده می شود. در این پژوهش نتایج نشان می دهد، اﺑﺘﻬﺎج رﻣﺎﻧﺘیﺴﻢ را درزمینه ﻣﺒﺎرزه، ﺳیﺎﺳﺖ و ﻋﺸﻖ ﺑﻪ آزادی و اﻧﻘﻼب ﺑﻪ کﺎر می گیرد و ﻫﻤﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪ اﻋﺘﺮاض ﺳیﺎﺳی و ﻋﻤﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋی ﻣﻌﻄﻮف ﻣیدارد و در اشعار الحاج، درآﻣیﺨﺘﻦ رﻣﺎﻧﺘیک ﺑﺎ ادﺑیﺎت اﻧﻘﻼﺑی و ﭘﻮیﺎ یکی از ویﮋﮔیﻫﺎی ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ محسوب می شود. همچنین اﺑﺘﻬﺎج ﻣﺮگ در ﻣیﺪان را ﻣﺮﮔی ﺑﺲ ﺷﺎیﺴﺘﻪ و آن را ﻣﻌﺎدل ﭘیﺮوزی ﻣیداﻧﺪ ولی در شعر الحاج، تفسیر دیگری داشته و مرگ دریچه ای است که امید دیگری را بر او می گشاید. اﺑﺘﻬﺎج ازجمله ﺷﺎﻋﺮاﻧی اﺳﺖ کﻪ در ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ خواهش های درون و رﻧﺞﻫﺎی روﺣی و رﻣﺎﻧﺘیﺴﻢ ﻃﺒیﻌﺖ، مهارت های زیﺎدی دارد و در اشعار الحاج رمانتیسم بازگشت طبیعت به چشم می خورد.