فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفت. رویکرد این پژوهش «کیفی» و مشتمل بر روش «نظریه داده بنیاد» بود. در جهت شناسایی این عوامل، متن قرآن کریم و منابع روایی با اعتبار الف مبنا قرار گرفت و داده ها با استفاده از کلیدواژگان مربوطه گردآوری شد؛ سپس در جهت تحلیل داده ها، فرایند کدگذاری آغاز شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 32 «مفهوم»، 8 «مقوله فرعی» و 3 «مقوله اصلی» منتج شد که ذیل بُعدی به نام عوامل کاهش انگیزش معنوی، قرار گرفتند. این یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در 3 مقوله «عوامل درون فردی بنیادین»، «عوامل برون فردی» و «عوامل درون فردی میانجی» جای داد و روابط فرضی میان آنها را تبیین نمود. یافته های فوق را 9 کارشناس بر اساس شاخص های مطابقت (CVI) و ضرورت (CVR)، دارای اعتبار بالا ارزیابی کردند. بر این اساس، برخی مفاهیم حذف، ولی تمامی مقوله ها، بدون تغییر باقی ماند و مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت.
نقش میانجی سرمایه های روان شناختی در رابطه تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه های روان شناختی در رابطه بین تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی در میان دانشجویان بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری (4303نفر) را کلیه دانشجویان دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه های تهران، الزهرا و علامه طباطبائی در سال 1401-1402 تشکیل دادند و از این جامعه 321 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه آنلاین انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت (1995) و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم کمال گرایی منفی بر تحمل پریشانی و سرمایه های روان شناختی معنادار بود ( 001/0 > P). همچنین کمال گرایی مثبت اثر مستقیم معنادار بر سرمایه های روان شناختی داشت (001/0> P) ولی اثر مستقیم کمال گرایی مثبت بر تحمل پریشانی معنادار نبود (05/0< P). سرمایه های روان شناختی اثر مستقیم معناداری بر تحمل پریشانی (05/0> P) داشت در نهایت اینکه سرمایه های روان شناختی در رابطه بین کمال گرایی مثبت و منفی با تحمل پریشانی نقش میانجی داشت ( 05/0 >P). بر این اساس سرمایه های روان شناختی رابطه بین تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی را تحت تاثیر قرار می دهد.
Relationship between Depression, Anxiety, Stress and Job Burnout with Teachers' Working Memory
حوزههای تخصصی:
Job burnout results in decreased productivity and the depletion of human resources, leading to detrimental impacts on individuals, families, and society. This study aimed to explore the relationships among five key variables: stress, depression, anxiety, job burnout, and teachers' working memory. The study population comprised teachers from Zabul city during the 2022-2024 academic years. A sample of 120 teachers was selected using cluster random sampling for descriptive and correlational analyses. Working memory was assessed using the Working Memory Questionnaire (Daneman & Carpenter, 1980). Stress, anxiety, and depression were measured using the Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21). Job burnout was evaluated with the Maslach and Jackson's 1980 Burnout Inventory (MBI). The study utilized descriptive statistics and Pearson's correlation coefficient, as well as step-by-step regression analysis, to examine the relationships among stress, depression, anxiety, job burnout, and working memory. The findings indicated a strong correlation among these variables. Regression analysis showed that burnout was the most significant predictor of teachers' working memory compared to the other three variables.
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کوید-۱۹ در سال ۱۴۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور کووید-۱۹ تأثیر روانشناختی بسیاری بر روی نوجوانان دارد که یکی از آنها افسردگی ، اضطراب و استرس است و تأثیرات جسمی و روانی را به همراه آورده است.
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کووید-۱۹ در سال ۱۴۰۱ می باشد.
روش: این مطالعه به شیوه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱ با حجم نمونه ۲۷۰ نفر و دامنه سنی ۱۳-۱۵ سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه DASS-21 استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-24 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب ۳.۳۹ ± ۱۴.۶۸، ۲.۹۹ ±۱۴.۵۶ و ۲.۹۸۹ ±۱۴.۷۴ بود. بین میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس با زمان خواب، مدت زمان فعالیت روزانه و شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰.۰۵>P). همچنین بین جنسیت، سابقه ابتلا به کووید- ۱۹ در دانش آموز و خانواده آنها ، داشتن فعالیت روزانه و وضعیت اقتصادی با میانگین نمره افسردگی، اضطراب، استرس ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (۰.۰۵> P).
نتیجه گیری: شیوع پاندمی کوید-۱۹، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و استرس در دانش آموزان می شود. این پدیده زمانی که که بچه ها در خانه محدود شوند و فعالیت خارج از منزل نداشته باشند تشدید می یابد. با افزایش میزان شیوع کووید- ۱۹، سطح اضطراب، استرس و افسردگی نیز افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آگاهی عمومی از این بیماری و ارائه برنامه های مثبت روانشناختی می تواند اضطراب را در جامعه کاهش دهد.
اثربخشی درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتارهای برون سازی شده نوجوانان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
113 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان تک والد مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود که از بین آن ها ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد .ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس مشکلات رفتاری نوجوانان (CBCL) آخنباخ و رسکورلا (2001)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI) مارتین و روبین (2013) بود. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد وجود داشت (001/0 P<). بنابر این می توان نتیجه گرفت درمان دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی و رفتار های برون سازی شده نوجوانان تک والد مؤثر بوده است.
ارائه مدل مطلوب عملکرد تحصیلی بر اساس سرمایه روانشناختی، سازگاری فردی و مهارت حل مسأله در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مطلوب عملکرد تحصیلی مبتنی بر سرمایه روان شناختی، سازگاری فردی و مهارت های حل مسئله در دانش آموزان دختر شهر کرمان (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در قالب مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان کرمان با تعداد 3875 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. با توجه به امکان حذف و قابل استفاده بودن برخی از پرسشنامه ها، تعداد 400 دانش آموز تعیین گردید که پس از حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، حل مسئله هپنر و پترسن (1982)، سازگاری فردی کالیفرنیا کلارک و همکاران (1953)، عملکرد تحصیلی درتاج (2013) استفاده شد. با توجه به برازش مناسب مدل اندازه گیری متغیرهای تحقیق، نتایج نشان داد که تمامی شاخص ها قابل قبول بوده اند. نتایج به دست آمده از آزمون مدل نشان داده است که رابطه مستقیم بین متغیرهای سرمایه روان شناختی، سازگاری فردی، مهارت های حل مسئله و عملکرد تحصیلی مثبت و معنادار است.
تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چند بعدی معنوی و منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
187 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی و منابع اسلامی صورت پذیرفت.روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع اسلامی و براساس درمان چندبعدی معنوی تدوین شد. بیست جلسه بسته درمان اسلامی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی طراحی و سپس روایی نشانه ها و درمان های به دست آمده از منابع اسلامی و محتوای جلسات درمان با پرسشنامه های مربوطه، از سوی متخصصان ارزیابی شد. داده ها با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CVR نشانه ها و درمان های منتج از منابع اسلامی و نیز محتوای تمام جلسات درمانی تأیید شد و CVI برای هر دو مورد بیش از 79/0 به دست آمد.نتیجه گیری: تناسب نشانه ها با منابع اسلامی و محتوای جلسات پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی از سوی متخصصان روا بود. با توجه به نتایج پژوهش، این روش درمانی می تواند برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به کار رود.
Diagnosing Cognitive Impairments of Cyber Addiction with QEEG and Investigating the Effectiveness of Cognitive Intervention on the Cognitive Functions Involved in the Mental Imagery of Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human society faces new challenges, especially the ones damaging the human brain and cognition. The addictive use of cyberspace essentially causes these challenges. This study was a comparative descriptive-analytical study conducted to diagnose cognitive impairments of cyber addiction through a QEEG test and to investigate the effectiveness of cognitive intervention on the cognitive functions involved in the mental imagery of adolescents. The statistical population of the study included 9-12 year-old students who visited Mehraz Andisheh clinic in Shiraz. The available sampling method was used and 40 people with research conditions (including 20 girls and 20 boys) were randomly assigned to two control and experimental groups. This research was conducted in 2023. The study used a mobile-based social network addiction diagnosis questionnaire (Ahmadi et al.; 2015), software (RehaCom et al., IVA-2, Neuroguide), an EEG device, and Kim Carrad visual memory test. After being selected and called to the place of research, people who had the conditions to enter the study first completed the consent form. Then, the EEG recording was conducted for 5 minutes with eyes open and closed. Also, as a pre-test, they performed a visual attention test (IVA-2) for visual memory (Kim Carrad test) and a visual processing test (Captain Log). Then, for ten sessions, the participants in the experimental group received cognitive rehabilitation by RehaCom software, each lasting for 45 minutes with an interval of one day. After the completion of the treatment sessions, the evaluations were repeated. In this research data analysis was done using SPSS software 26 and Analysis of Covariance (ANCOVA). The study findings showed that the cognitive intervention led to a significant difference at the 0.05 level in the pre-test and post-test scores of the experimental group while there was no significant difference between the pre-test and the post-test in the control group. Based on the results, it can be seen that the intervention led to a difference in the pre-test and post-test and a significant difference between the pre-test and post-test groups in the experimental group at the 0.05 level. The study results also showed a significant relationship between the cognitive impairments of cyber addiction and brain wave patterns. These results emphasize that brain signals may be used as an indicator to diagnose cognitive impairment in people with cyber addiction. Also, the results showed that RehaCom software could improve the cognitive functions involved in the mental imagery of teenagers suffering from Internet addiction.
تأثیر بازی درمانی گروهی بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
33 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با الگوی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی مضطرب ناحیه 4 تهران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین داشتند. گردآوری داده ها با پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (RCBQ) و پرسش نامه پرخاشگری (AQ) صورت گرفت. گروه آزمایش بازی درمانی گروهی را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین میانگین مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.05>P) و بازی درمانی گروهی باعث کاهش نمرات مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش شده است. بر این اساس به نظر می رسد بازی درمانی گروهی مداخله ای اثربخش جهت کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری در کودکان مضطرب 7 تا 12 سال است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۱۷-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال پرخوری (BED) یک وضعیت سلامت روانی جدی است که با دوره های مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا در یک دوره کوتاه، همراه با احساس از دست دادن کنترل مشخص می شود. افراد مبتلا به BED اغلب حالت های عاطفی منفی مانند سرزنش خود و نشخوار فکری را تجربه می کنند که می تواند رفتارهای پرخوری آن ها را تشدید کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد است که بر توسعه مهارت های مدیریت احساسات، بهبود روابط بین فردی و تنظیم رفتارها تمرکز دارد و در جامعه حاضر مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چاق و دارای اضافه وزن 18 تا 45 ساله مبتلا به پرخوری شهر کرج که در فاصله تیر ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 به انجمن پرخوران گمنام شهر کرج مراجعه داشته اند. انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از میان زنانی که داوطلب شرکت در مداخله بودند و با رعایت معیارهای ورود به پژوهش و کسب نمره بالای پرسشنامه پرخوری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیک با استفاده از کتاب رفتاردرمانی دیالکتیکی برای پرخوری و پراشتهایی روانی راهنمای عملی برای متخصصین بالینی نوشته سافر و همکاران (2009/1399) طی 9 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون و بعد از 3 ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامسون و زوروف، 2004)، پرسشنامه پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) و نشخوار ذهنی (نالن هوکسما و مارو، 1991) بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی مبتلایان به پرخوری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بعد از گذشت سه ماه ثابت بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه به شواهد حمایت از رفتاردرمانی دیالکتیکی برای درمان اختلال پرخوری اضافه می کند و نشان می دهد که این درمان سرزنش خود و نشخوار فکری را کاهش می دهد و این پیشرفت ها حداقل سه ماه طول می کشد. تمرکز این درمان بر پرداختن به تحریف های شناختی و بهبود مهارت های تنظیم هیجان امیدی را برای بهبودی طولانی مدت ایجاد می کند.
بررسی تأثیر بسته آموزشی صلح بر قلدری کلامی، فیزیکی و اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: قلدری به عنوان یک رفتار پرخاشگرانه خطرات زیادی در مدرسه و جامعه ایجاد کرده است و با توجه به ماهیت آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر مؤلفه های قلدری در دانش آموزان ابتدایی پسر، برای پر کردن خلأ پژوهشی که تاکنون انجام نشده مسئله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی بسته آموزشی صلح بر قلدری کلامی، فیزیکی و اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل داد که 60 نفر با دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات: پرسشنامه مقیاس سنجش روابط نوجوانان همسال (پاردا، 2000) بود. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 13 جلسه 60 دقیقه ای تحت بسته آموزش صلح بر اساس مؤلفه های صلح یونسکو (1999) قرار گرفت. جهت تنظیم جلسات بسته آموزشی از کتب و مقالات مرتبط استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها، به وسیله تحلیل کوواریانس چند متغیره از طریق نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان قلدری در هر سه مؤلفه (کلامی، فیزیکی و اجتماعی) در گروه آزمایش بعد از مداخله آموزش صلح نسبت به گروه کنترل به با سطح معنی داری ۰01/۰ >p کاهش یافت. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر قلدری دانش آموزان، متخصصان آموزشی، معلمان، مشاوران در مدارس بخصوص در دوره ابتدایی می توانند از این آموزش جهت بهبود رفتار قلدری دانش آموزان استفاده نمایند.
An Investigation on the components of emotional intelligence as predictors of Intention to entrepreneurship
حوزههای تخصصی:
the aim of this study was to investigate the emotional intelligence components as predictors of entrepreneurship in people. the sample consisted of 380 undergraduate students (190 males and 190 females) who were studying at different faculties of Shahid Chamran University in Ahwaz. these individuals were randomly selected from the whole list of students. in this research, a number of measurement tools were used for gathering information. Which include; emotional intelligence questionnaire BAR-ON and questionnaire measuring of your entrepreneurial traits MET, whose validity and reliability were repeatedly investigated in Iran. also, to increase the accuracy of measurement tools, the reliability of some of these questionnaires was calculated using Cronbach 's alpha and split - half methods. the analysis of the present research data was done in both descriptive and inferential levels. at the descriptive level, average and standard deviation of the scores of the subjects and in the inferential level, Critical analysis was used in a simultaneous and step-by-step method. the results showed that except components of reality test and Impulse control of emotional intelligence, Other variables are good predictors for entrepreneurship in people. in fact, this study showed that is possible Entrepreneurship and non-entrepreneurship of people can be predicted from emotional intelligence variables. This study showed that it is possible to predict Entrepreneurship and non-entrepreneurship based on emotional intelligence variables. finally, the results obtained of this study were discussed in detail.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی، نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
48 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی بود.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه ی نیمه آزمایشی جامعه ی آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی شهر تهران مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره در سال 1401 میشد. از میان افرادی که شرایط ورود به مطالعه داشتند تعداد 30 نفر به روش در دسترس جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. کسانی که در گروه مداخله جایگزین شدند در 10 جلسه 2 ساعته تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند. در این مطالعه پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز و نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (2001) و وسواس فکری عملی پادوآ(1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر و در نرم افزار SPSS، تجزیه تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه مداخله وکنترل در تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک در بهبود تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی اثربخش است.بنابراین رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود بیماران مبتلا به وسوسا فکری عملی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
Cross-cultural adaptation of the Short forms of Wisconsin Schizotypy Scales: Psychometric evaluation in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Introduction and Objective: Since their development the Wisconsin Schizotypy Scales have been extensively used to assess schizotypy in clinical and nonclinical samples. The purpose of this study was to examine the psychometric properties of the short forms of the Wisconsin Schizotypy Scales (SWSS) in an Iranian population.
Research Methodology: This research was a correlational design. Three hundred and twelve participants from universities students along with thirty-four schizophrenic patient, and fifty theirs first degree relatives were included in this study. Participants answered to Persian version of SWSS, Short form Oxford-Liverpool Inventory of Feelings and Experiences (SO-LIFE) Questionnaire and Coleridge’s STA scale.
Findings: The results showed internal consistency in terms of Cronbach's α, and test–retest reliability. The results of the two methods showed a good reliability for the shortened WSS. Concurrent validity was tested by comparing with SO-LIFE and STA which showed acceptable relationship. Differential validity was tested by comparing SWSS scores between schizophrenic patients, theirs first degree relatives and normal people which was acceptable.
Conclusion: Moreover, the factor structure of Persian version of SWSS showed two factor solutions, and resembles that seen in previous related studies, providing further cross-cultural empirical evidence of the two factorial structures of the WSS. The present results provide the further demonstration of the validity of the shortened WSS and support their use in the study of schizotypy particularly among Iranian population.
بازنمایی رفتارها و سبک های مقابله ای فرزندان قربانی خیانت زناشویی والدین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
344 - 353
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی آسیبی مخرب در زندگی زوجین به شمار می رود که علاوه بر زن و شوهر، زندگی فرزندان در ابعاد مختلف را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف شناسایی تجارب رفتارها و سبک های مقابله ای فرزندان بزرگسال آسیب دیده از خیانت زناشویی والدین انجام شد. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه این پژوهش شامل فرزندان بزرگسال آسیب دیده از خیانت زناشویی والدین شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا مرز اشباع و نهایتاً انتخاب 10 فرزند بزرگسال ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 2 مضمون گزینشی، 12 مضمون محوری و 45 مضمون باز گردید. مضمون واکنش های رفتاری و سبک های مقابله ای ناکارآمد شامل: رفتارهای ناکارآمد بین فردی و فردی بود. مضمون اصلی دوم واکنش های رفتاری و سبک های مقابله ای کارآمد نیز دربرگیرنده رفتارهای حمایتی، بی طرفی، رفتارهای منطقی، مدیریت روابط، تحصیل و اشتغال، معنویت، معنایابی، استمداد از درمانگر، حل مساله و تمسک به سرگرمی و فعالیت بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه رفتاری و مقابله ای فرزندان بزرگسال آسیب دیده از خیانت زناشویی والدین هم خوشایند و کاربردی و هم ناخوشایند و قابل تغییر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرمسار در سال 1401 بود که تعداد 60 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996، CBM) بود. مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فراهیجان گاتمن (2011)، آموزشی روایت درمانی اوهانلون (1994) و ایماگوتراپی هندریکس (2015) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم و سوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دل زدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد بین سه درمان تفاوت معنادار وجود دارد و ایماگوتراپی نسبت به فراهیجان و روایت درمانی به طور معناداری بر دل زدگی زناشویی زنان متأهل متعارض اثربخش تر بود (05/0<P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض به عنوان یک درمان حمایتی می تواند مورد بهره قرار گیرد.
The Relationship between Emotional Creativity and Pregnancy Anxiety in Five to Eight Months Pregnant Women
حوزههای تخصصی:
Objective: Pregnancy is a very important period that sometimes comes with various complications such as anxiety during pregnancy. Therefore, timely and early identification of this anxiety can play an important role in the health of pregnant women. This research aimed to explore the association between alexithymia and psychological well-being in pregnant women during their 5th to 7th month of pregnancy.Methods: The study population consisted of pregnant women from the Mazandaran province, Iran, during 2022-2023. Employing purposive sampling, 200 pregnant women were selected from health centers. Participants completed the Toronto Alexithymia Scale-20 (FTAS-20) and the Psychological Well-being Scale (RSPWB). The data were analyzed using correlation and regression tests.Results: analyses revealed an inverse relationship between alexithymia and psychological well-being (r = -0.388, p < 0.01). Approximately 53% of the variance in psychological well-being scores could be attributed to alexithymia.Conclusion: In conclusion, alexithymia serves as an effective predictor of maternal psychological well-being.
اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خودتنظیمی زمانی بر شاخص توده بدنی کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش وزن و نگهداشت آن با توجه به نارسایی های درمان های کنونی یکی از مهم ترین اهداف درمانگران حوزه درمان بیماری مزمن چاقی کودکان بود. بنابراین پژوهشگران این پژوهش تصمیم گرفتند تا اثر بسته بازی درمانی شان بر پایه نظریه خودتنظیمی زمانی هال و فونگ را در این مورد به آزمون گذارند.روش: با اجرای یک طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری در فواصل 2 ماهه بر نمونه ای در دسترس از جامعه مراجعه کنندگان به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان، شامل 45 زوج والد-کودک چاق گمارش شده به گونه تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه، همزمان با انجام مداخله رفتاری خانواده-محور بر هر دو گروه، اعضای گروه آزمایشی از آموزش بسته بازی درمانی نیز برخوردار شدند.یافته ها: با تحلیل داده های شاخص توده بدنی کودکان (سنجیده شده توسط تقسیم وزن اندازه گیری شده به کیلوگرم با ترازو به مربع قد اندازه گیری شده به متر با قامت سنج) به روش کوواریانس یک-طرفه، تفاوت معناداری میان دو گروه در هر دو مقطع پس-آزمون )98/0=ŋ2 و 001/0>P و 34/2188=(1و42)F) و پیگیری )96/0=ŋ2 و 001/0>P و 61/1036=(1و42)F) مشاهده شد که با توجه به اندازه اثر می شد گفت میزان اثربخشی درمان قابل توجه بود.نتیجه گیری: تفسیر نتایج حاکی از موثر بودن افزودن آموزش بسته بازی درمانی به شیوه رفتاری خانواده-محور در کاهش وزن و نگهداشت آن بود که با توجه به محدودیت های پژوهش بازآزمایی و کاربست آن به دیگر پژوهشگران علاقمند پیشنهاد شد.
سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر: نقش جوّ عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
466 - 475
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر براساس جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد بروجرد تشکیل دادند و گروه نمونه 205 دانشجوی دختر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، اضطراب اجتماعی واتسون و وبر(1969) و سلامت اجتماعی کییز(2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار spss21 نشان داد بین سلامت اجتماعی و تمام مولّفه های آن، به استثناء مشارکت اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار مثبت وجود دارد، بین اضطراب اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار منفی به دست آمد. نتایج رگرسیون نشان داد که با کمک جو عاطفی خانواده می توان اضطراب اجتماعی و سلامت اجتماعی را پیش بینی کرد. از این رو می توان نتیجه گرفت که ارتقاء کیفیّت جوّ عاطفی خانواده در بهبود شاخص سلامت اجتماعی وکاهش اضطراب اجتماعی مهمّ و قابل توجّه است.
پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگه دارنده متادون در شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان 217 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه خود آسیبی عمدی، مقیاس احساس تنهایی و مقیاس خودکنترلی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بازگشت به مصرف مواد با خود آسیب رسانی و احساس تنهایی رابطه مثبت و بین بازگشت به مصرف مواد با خودکنترلی و ابعاد آن رابطه منفی وجود داشت. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خودکنترلی منع شده، احساس تنهایی و خودآسیب رسانی روی هم 50 درصد از واریانس بازگشت به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که روان شناسان بالینی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر و کاهش خطر بازگشت به مصرف، بر کاهش احساس تنهایی و رفتار آسیب رسانی به خود و افزایش خودکنترلی به عنوان بازدارنده های ولع مصرف تأکید نمایند.