فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
125-137
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه وابستگی به تلفن همراه و تأثیر منفی آن بر زندگی روزانه افراد، بروز آسیب های ذهنی، جسمی و اجتماعی را در پی داشته است. لذا پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه بر اساس احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مدارس استعدادهای درخشان شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۱ بود (1500N=) که 336 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد اعتیاد به تلفن همراه لیونگ (۲۰۰۸)، احساس تنهایی دی تاماسو (۲۰۰۴)، اضطراب اجتماعی پاکلک و ویدک (۲۰۰۸) گردآوری و با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ابعاد احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با مؤلفه های اعتیاد به تلفن همراه رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد، از بین ابعاد احساس تنهایی، تنهایی خانوادگی و از بین ابعاد اضطراب اجتماعی، بعد رفتاری، سهم قوی تری در پیش بینی اعتیاد به تلفن همراه دارد. همچنین از بین ابعاد احساس تنهایی، تنهایی عاطفی، سهم قوی تری در پیش بینی اضطراب اجتماعی دارد (۰5/۰>p). نتایج تحلیل مسیر هم نشان داد، احساس تنهایی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اعتیاد به تلفن همراه و نیز اضطراب اجتماعی به طور مستقیم بر اعتیاد به تلفن همراه تاثیر داشته است.
نتیجه گیری: احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی سهم قوی و معنادار در اعتیاد به تلفن همراه دارند و آگاهی بخشی جامعه درباره فناوری و استفاده صحیح از آنها، حائز اهمیت است.
نقش میانجی کارکرد خانواده در رابطه ابعاد سرشت و منش شخصیت با مشکلات درون/برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کارکرد خانواده در رابطه ابعاد سرشت و منش شخصیت با مشکلات درون و برون سازی شده نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک ایران در خلال سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (اخنباخ و رسکورلا)، شخصیتی سرشت و منش (کلونینجر و همکاران) و سنجش خانواده (اپشتاین و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که سرشت و منش بر مشکلات درونی سازی و برونی سازی شده نوجوانان از طریق کارکرد خانواده تأثیر داشت. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت کارکرد خانواده در رابطه سرشت و منش و مشکلات درونی و برونی شده نوجوانان نقش واسطه ای ایفا کرد. پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت روان، از طریق آموزش و مداخلات در راستای ارتقای کارکرد خانواده با تعدیل ابعاد شخصیتی به پیشگیری، کاهش و بهبود مشکلات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بپردازند.
بررسی رابطه سلامت معنوی، تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با کیفیت زندگی پرستاران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۴۴-۵۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی، تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با کیفیت زندگی پرستاران انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه پرستاران غرب استان مازندران در سال 1401 بود. از این میان 150 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ کیفیت زندگی (SF-36)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان گراس (ERQ)، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (SWBS) جمع آوری شدند. نتایج نشان داد بین سلامت معنوی با کیفیت زندگی پرستاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/05 = p)، بین تنظیم هیجانی و ابعاد آن مانند ارزیابی مجدد شناختی و بازداری هیجانی با کیفیت زندگی پرستاران رابطه معناداری وجود دارد (0/05 = p)، همچنین بین دلبستگی به خدا با کیفیت زندگی پرستاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/05 = p)، همچنین سلامت معنوی، تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا قابلیت پیش بینی معنادار کیفیت زندگی پرستاران را دارد (0/05 = p). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، افزایش سلامت معنوی، ارزیابی مجدد شناختی و دلبستگی به خدا و کاهش بازداری هیجانی با افزایش معنادار کیفیت زندگی پرستاران همراه است.
تدوین مدل علی کیفیت زندگی در مدرسه براساس حمایت تحصیلی و جو مدرسه با نقش میانجی نگرش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دانش آموزان در مدرسه سازه ای است چند بعدی که عوامل مختلفی بر افزایش آن تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی کیفیت زندگی در مدرسه بر اساس حمایت تحصیلی و جو مدرسه با نقش میانجی نگرش تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم ابتدایی شهر خرم آباد بود. نمونه آماری پژوهش 435 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بورک (2000)، حمایت تحصیلی ساندرز(2005)، جو مدرسه لی(2017)، نگرش تحصیلی مک کوچ (2003) جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده ها از روش الگو یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. و جهت بررسی معناداری اثرات غیر مستقیم از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده های جمع آوری شده برخوردار است. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که مسیرهای مستقیم حمایت تحصیلی و جو مدرسه بر کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان معنادار بود. همچنین مسیرهای غیر مستقیم آن-ها با میانجی گری نگرش تحصیلی نیز معنادار بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش کیفیت زندگی آموزشی توجه به نقش حمایت تحصیلی، جو مدرسه و نگرش تحصیلی لازم و ضروری است.
آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 373 نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعیLaGreca and Lopez، پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین Soenens et al.، پرسشنامه تحریف های شناختی Hamamci and Büyüköztürk و پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان Procidano and Heller بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج نشان داد کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان و تحریف های شناختی با اضطراب اجتماعی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین کنترل روان شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان بر تحریف های شناختی و اضطراب اجتماعی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ و سوبل نشان داد که تحریف های شناختی در رابطه کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تحریف های شناختی لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری فنون شناختی، تحریف های شناختی دانش آموزان را کاهش دهند.
ارتباط رفتار تکانشگرانه بعد از ترک ماده شیشه در مردان با طرحواره های هیجانی، پریشانی روانی و پرخاشگری
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۲۴-۴۱۲
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارتباط رفتار تکانشگرانه بعد از ترک ماده شیشه در مردان با طرحواره های هیجانی، پریشانی روانی و پرخاشگری انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مردانی بود که ماده شیشه را در مرکز یاران رهایی تهران در سال 1402 ترک کرده اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 62 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشگری بارت و همکاران (1995)، پرسشنامه طرحواره هیجانی لیهی (2002)، پرسشنامه پریشانی روانشناختی (K-10) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) پاسخ دادند. نتایج نشان داد طرحواره های هیجانی شامل قابل درک و کنترل بودن، نشخوار فکری، توافق عمومی و پذیرش و همچنین پریشانی روانی و ابعاد پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی و خشم، تکانشگری را به صورت مثبت پیش بینی کرده اند. با توجه به نتایج، می توان تصمیم گیری و رفتارهای تکانشگرانه را بعد از ترک ماده شیشه در مردان بر اساس طرحواره های هیجانی، پریشانی روانی و پرخاشگری تبیین کرد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی انجام گرفته است؛ روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر ۱۵_۱۸ سال بود که خانواده با طلاق عاطفی دارند؛ که با روش نمونه گیری در دسترس 30 شرکت کننده که ملاک های ورود و خروج در این پژوهش را داشته اند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پرسشنامه امید اسنایدر و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه تحت آموزش شناختی رفتاری معنوی قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت در لیست انتظار بودند و هیچ آموزشی را دریافت نکردند. نتایج با روش تحلیل کوواریانس بررسی شد نتایج بیانگر تاثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری و مولفه های آن (تفکر عامل، تفکر گذرگاه، تفکر کل) در فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی بود. (05/0 p≤). در مجموع بر اساس یافته های این پژوهش می توان آموزش شناختی رفتاری معنوی را برای افزایش امیدواری فرزندان طلاق عاطفی مورد تاکید قرار داد.
مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی نشان می دهد که عوامل مختلفی در گرایش به خیانت زناشویی دخیل هستند و از سویی شفقت به خود و بلوغ عاطفی به عنوان دو مورد از کلیدی ترین متغیرها در روابط زناشویی و زندگی زوجین هستند که نقش این متغیرها در کنار یکدیگر به عنوان یک مدل ساختاری مورد غفلت واقع شد و اثر شفقت به خود با میانجی بلوغ عاطفی بر گرایش به خیانت زناشویی مشخص نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی بهزیستی شهرستان بهشهر در طول سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال 1400 بود که از بین آن ها تعداد 385 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد پرسشنامه های گرایش به خیانت زناشویی دریگوتاس و همکاران (1999)، شفقت به خود نف (2003) و بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین شفقت به خود و بلوغ عاطفی با گرایش به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی (0/382-) و شفقت به خود (0/368-) اثر مستقیم و معنی داری (0/01 >P) بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. همچنین شفقت به خود با میانجی گری بلوغ عاطفی اثر غیرمستقیم (0/105-) و معنی داری بر گرایش به خیانت زناشویی داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجی گر بلوغ عاطفی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و روابط و اثرات بین متغیرها معنادار بود، لذا استفاده از این متغیرها در قالب یک مدل ساختاری می تواند به مشاوران، روانشناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان کمک کند
اثربخشی مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
159 - 171
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه ترومای کودکی کلیه تجارب نامطبوع و ناخوشایندی است که یک فرد در دوره کودکی یا به طور مستقیم در رابطه با مراقبین و چهره های دلبستگی خود تجربه کرده است و یا درنتیجه غفلت و اهمال کاری چهره های دلبستگی خود در رابطه با فردی غریبه تجربه سوء رفتار داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل پیش آزمون- پس آزمون، گروه کنترل، بر روی کلیه بزرگسالان دارای علائم ترومای پیچیده مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی در استان اصفهان در بهار 1402 انجام شد. شیوه نمونه گیری در مرحله اول به شیوه نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف بود و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه پیامدهای تروماهای دوران کودکی در بزرگسالی برنستین و همکاران، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه ی فراهیجان میتمانسگروبر و همکارانش و پرسشنامه رؤیاهای ترسناک یوسفی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون لوین، آزمون شاپیرو- ویلکز آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که برای دلبستگی ایمن (628/44=F و 1=df)، دلبستگی اجتنابی (168/28=F و 1=df)، دلبستگی اضطرابی (228/42=F و 1=df)، برای متغیر فراهیجان منفی (508/74=F و 1=df) و فراهیجان مثبت (197/27=F و 1=df) و همچنین برای متغیر رؤیاهای ترسناک (446/46=F و 1=df)، پس از کنترل پیش آزمون، در مرحله پس آزمون، اثر گروه معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده تأثیر دارد.
رابطه برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی دانشجویان زن متأهل با توجه به نقش تعدیل گری هوش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
229-263
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه درسی، اصلی ترین عنصر نظام آموزش عالی و بنیادی ترین ابزار برای فراهم آوری دانش، تجربه و مهارت دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. به عنوان قلب این نظام، نقش مهمی در تحقق اهداف داشته و ترسیم کننده نقشه ها و اهداف دارند. از طرفی خشونت جنسی یکی از خشونتهایی است که می تواند سلامت زنان را دچار آسیب کند. نظام آموزشی به واسطه برنامه درسی با عناوین نوع دوستی و گرایشهای انسان دوستانه می تواند زمینه های بروز خشونت را کاهش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی دانشجویان زن متأهل شهرستان گرگان با توجه به نقش میانجی هوش هیجانی بود. روش: این پژوهش از طریق روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاههای سطح شهرستان گرگان در سال تحصیلی 2020-2019 بود. حجم نمونه این پژوهش برابر با 150 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها شامل: پرسشنامه برنامه درسی پنهان (HCQ) ایمانی (2012)، همسرآزاری (WAQ) قهاری و همکاران (2005) و مقیاس هوش هیجانی (MSEIS) شاته و همکاران (1998) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته: مدل رابطه بین برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی با نقش میانجی هوش هیجانی دارای برازش مطلوب است؛ بنابراین مدل پژوهش وضعیت برازش مناسبی دارد و بین برنامه درسی پنهان و خشونت جنسی با نقش میانجی هوش هیجانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بحث: هرچقدر افراد از هوش هیجانی بیشتری برخوردار باشند بیشتر تحت تأثیر برنامه درسی پنهان قرار می گیرند؛ چراکه برنامه درسی پنهان بخشی مهم و تأثیرگذار از فرآیند آموزشی است که به سادگی قابل درک نیست، ولی بر جنبه های گوناگون آموزشی و تربیتی دانشجویان تأثیرگذار است.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی می تواند باعث افت سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شود. بنابراین، هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی بود. مواد و روش: این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه مطالعه پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش (Oswald and Roth, 1978) و آزمون برج لندن (Shallice, 1982) بودند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P>). به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان از روش آموزش راهبردهای فراشناختی برای بهبود سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در مبتلایان به اختلال ریاضی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
230 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل بر بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زنا شویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای نارضایتی زناشویی شهرستان شیراز در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. سپس تعداد 150 زوج دارای نارضایتی زناشویی (بر اساس نقطه برش 104 و کمتر در پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که از بین 150 زوج مورد بررسی تعداد 60 زوج واجد شرایط به صورت تصادفی ساده در سه گروه شامل گروه آزمایشی خانواده درمانی ساختاری (20 زوج)، درمان تحلیل رفتار متقابل (20 زوج) و گروه کنترل (20 زوج) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای خانواده درمانی ساختاری و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. پس از اتمام جلسات درمانی، مرحله پس آزمون و 2 ماه بعد از اتمام جلسات درمانی، مرحله پیگیری بر روی هر سه گروه اجرا شد. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فاورز و السون (1989) و پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر بی رمقی جسمی (F=22/410 ،sig=0/001)، بی رمقی عاطفی (F=4/736 ،sig=0/001)، بی رمقی روانشناختی (F=6/508 ،sig=0/001) و نمره کل بی رمقی زناشویی (F=18/636 ،sig=0/001) داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که خانواده درمانی ساختاری اثربخشی بیشتری نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل بر کاهش بی رمقی زناشویی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که خانواده درمانی ساختاری و درمان تحلیل رفتار متقابل می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای کاهش بی رمقی زناشویی در زوجین دارای نارضایتی زناشویی در مراکز مشاوره خانواده به کار برده شوند و تقدم استفاده در کاهش بی رمقی زناشویی زوجین اینکه نشانه مشکل زناشویی زوجین زمانی که در بافت الگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است، با خانواده درمانی ساختاری است.
تاثیر اصلاح سوگیری شناختی بر تاب آوری و کمال گرایی دانشجویان ورزشکار کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
147 - 155
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز که پیشرفت و دستاورد جزو ارزش های فردی محسوب می شود، داشتن معیارها و شاخص های خود ارزیابی ضروری است، اما گاهی این خود ارزیابی ها از حالت عادی فراتر رفته و آسیب رسان می شوند. به عبارت دیگر، میل به بی نقص بودن، داشتن استانداردهای عالی و ارزشیابی های انتقادی از عملکرد خود و حساسیت بالا نسبت به اشتباهات، خصایص برجسته شخص می شوند. این کمال گرایی ناسازگارانه در ورزشکاران نیز رایج بوده و به عنوان مانعی برای عملکرد موثر آن ها عمل می نماید.هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح این سوگیری ها بر کمال گرایی و تاب آوری دانشجویان ورزشکار کمال گرا اجرا گردید.روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان ورزشکار کمال گرای دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1402-1401بودند که براساس معیارهای پرسشنامه چند بعدی کمال گرایی شناسایی شدند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از دانشجویان ورزشکار کمال گرا بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و با استفاده از شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه مداخله ای اصلاح سوگیری شناختی با استفاده از تکلیف دات پروب (کاوش نقطه)، به صورت فردی، و در طی 8 جلسه ی 30 تا 40 دقیقه ای اجرا گردید.یافته ها: به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که اجرای برنامه مداخله ای اصلاح سوگیری شناختی کمال گرایانه دانشجویان ورزشکار کمال گرا، ضمن کاهش میزان سوگیری شناختی کمال گرایانه (0/05>P) و ابعاد کمال گرایی دانشجویان (0/05>P)، منجر به افزایش برخی از مولفه های تاب آوری از جمله سخت رویی، هدفمندی، کنترل و معنویت گردید (0/05>P).نتیجه گیری: اصلاح سوگیری شناختی کمال گرایانه، این فرصت را برای ورزشکاران فراهم می کند تا ارزیابی واقع بینانه تری نسبت به توانایی ها و عملکرد خود داشته و در مواجهه با مشکلات و چالش ها تاب آوری بیشتری داشته باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشونت خانگی، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۳۱۲-۲۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه به مسائل جوانان به ویژه مشکلات روانشناختی آن ها، از اهمیت زیادی برخوردار است. در دوران همه گیری کووید- 19 دسترسی به گوشی های هوشمند زمینه ساز پرخاشگری، خشونت و اعتیاد در بسیاری از دانش آموزان شد. لذا با استفاده از روش های درمانی مناسب باید به گونه ای عمل کرد که از شدت این مشکلات کاسته شود. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشونت خانگی، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان متوسطه اول شهر سنندج انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی شبه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر سنندج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند؛ درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خشونت نوجوانان (السادات حاجتی و همکاران، 1387)، پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر و همکاران، 1376) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (سواری، 1393) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-27 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که نمرات گروه آزمایشی در خشونت، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه در مقایسه با گروه گواه کاهش یافته است. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خشونت، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه نوجوانان اثربخش است (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان از رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان برنامه مؤثر برای کاهش و مدیریت خشم و خشونت و اعتیاد به تلفن همراه در نوجوانان در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی، توسط مشاوران و مددکاران استفاده نمود.
اثربخشی پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان: مطالعه موردی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۱۱-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
افراد دارای عزت نفس بالا می توانند زندگی باکیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و پادکست های انگیزشی به عنوان روشی در دسترس می توانند در افزایش میزان عزت نفس افراد تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس دانشجویان جوان با استفاده از پادکست های انگیزشی انجام گرفت. پژوهش انجام شده از نوع تجربی یا آزمایشی است و به صورت تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی با جنسیت دختر در دانشکده ای در شهر تهران منطقه 12 بود. نمونه گیری این پژوهش هدفمند و در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامه کوپر اسمیت بود. داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و از جداول دیداری استفاده شد و با 47 درصد بیان شد بهبود معنادار بوده است. طبق پژوهش انجام شده نتایج بیان می کند پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان تأثیرات معناداری داشته است. طبق یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان بیان کرد که پادکست درمانی می تواند عزت نفس پایین در دانشجویان جوان را بهبود بخشد. پادکست های انگیزشی به منظور بالا بردن عزت نفس دانشجویان جوان می تواند مفید باشد.
اثربخشی معنا درمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی سالمندان
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی نشانگرهای مهمی در ارزیابی سلامت روان هستند و بهبود آن ها منعکس کننده حفظ و ارتقای سلامت روانی در سالمندان است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی معنا درمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی سالمندان انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان بالای 60 سال ساکن شهرستان ساری در سال 1402 بود که از میان آن ها نمونه 30 که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه هر هفته تحت مداخله معنا درمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله دریافت نکرد. از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1987) جهت ارزیابی بهزیستی روان شناختی و از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) جهت ارزیابی هوش معنوی در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. از روش تحلیل آماری آنکوا در نرم افزار SPSS نسخه 28 جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها استفاده شد. نتایج آزمون آنکوا نشان دهنده تفاوت معنادار در بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی بین دو گروه آزمایشی و کنترل در پس آزمون بود (P<0/05). به این معنی که معنا درمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا باعث بهبود بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. یافته های پژوهشی نشان دهنده اثربخشی معنا درمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی در سالمندان است، این رویکرد درمانی را می توان به عنوان یک راهکار مؤثر بر بهبود بهزیستی روان شناختی و هوش معنوی سالمندان استفاده کرد.
طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به نظر می رسد که ترس از دست دادن روابط معنی داری به خصوص در روابط رومانتیک ریشه در سبک های دلبستگی دارد و این منجر به خود خاموشی در زنان می شود. بنابراین بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر خودخاموشی زنان می تواند راه گشای برخی از مشکلات روانشناختی در آن ها می شود. هدف: هدف پژوهش، طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود. روش: پژوهش از نوع بنیادی و در زمره پژوهش های توصیفی و همبستگی (تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامع ه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 400 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992)، سیاهه سبک دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (دی توماسو و همکاران، 2004) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ابرازگری هیجانی بر شفقت به خود اثر مثبت و معنی داری دارد و بر خودخاموشی اثر منفی و معنی داری دارد (0/05 >P). اثر مستقیم احساس تنهایی به شفقت به خود منفی و معنی دار و بر خودخاموشی مثبت و معنی دار بود (0/05 >P). اثر مثبت مستقیم سبک های دلبستگی ایمن به شفقت به خود مثبت و معنی دار و به خودخاموشی منفی و معنی دار بود (0/05 >P). همچنین اثر مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا به شفقت به خود منفی و به خودخاموشی مثبت و معنی دار بود. همچنین ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی و سبک های دلبستگی از طریق شفقت به خود اثر غیرمستقیمی بر خودخاموشی داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با آموزش مهارت های شفقت به خود بخشی مهمی از احساس تنهایی و خودابرازگری هیجانی را در زنان متأهل تعدیل کرد. بنابراین می توان از آموزش مهارت های شفقت به خود در جهت خاموشی زناندر کلینیک های مشاوره و روان درمانی سود برد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ بر کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی- جبری یک اختلال مزمن و ناتوان کننده است. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ بر کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بود. روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 (حدود 500 نفر) بودند. نمونه پژوهش 51 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان ماند. ابزارهای پژوهش حاضر سیاهه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس وسواسی- جبری ییل- براون (گودمن و همکاران، 1989) بودند. داده های این پژوهش با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش مداخله درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری شدند و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد (001/0P<)، اما بین مراحل پس آزمون و پیگیری و بین دو روش مداخله در کاهش کمال گرایی آنان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: طبق نتایج مذکور، مشاوران و درمانگران می توانند از هر دو روش درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ برای کاهش کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری استفاده کنند.
تاثیر افزودن تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم به آموزش اختصاصی سازی حافظه خودزندگی نامه ای در میزان و ماندگاری اختصاصی سازی حافظه خودزندگی نامه ای در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش اختصاصی سازی حافظه خودزندگی نامه ای تاکنون به نتایجی نویدبخش اما عمدتاً گذرا دست یافته است. این مطالعه با توجه به تأثیر مثبت تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم بر روی انعطاف پذیری بافت عصبی، اثرات افزودن آن به این مداخله را بر روی میزان و ماندگاری اثرات آن بر اختصاصی کردن حافظه خودزندگی نامه ای را در میان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی سنجیده است. روش کار: چهل و شش بیمار مبتلا به افسردگی تک قطبی به دو گروه مداخله آموزش اختصاصی سازی حافظه خودزندگی نامه ای همزمان با تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم حقیقی و شبیه سازی شده تقسیم شدند. تحریک مغزی به صورت همزمان، با جریان آندی و بر روی ناحیه خلفی جانبی قشر پیش پیشانی و به صورت شش جلسه دو بار در هفته انجام شد. ارزیابی ها توسط سیاهه های افسردگی و اضطراب بک و آزمون حافظه خودزندگی نامه ای انجام شد. یافته ها: پس از نشان دادن همگونی دو گروه از نظر شاخص های جمعیت شناختی، بررسی نتایج توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که افزودن تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم میزان و ماندگاری اثرات مداخله شناختی بر شاخص کلی آزمون را به میزان معناداری افزایش داده است (0/04=P). در میان سه شاخص دیگر حضور سرنخ های مرتبط با خاطرات کلی با فاصله بیشتر تفاوت روند تغییرات در میان دو گروه از سطح معناداری تغییرات هم راستا بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها افزودن تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم می تواند باعث ارتقاء میزان و ماندگاری اثرات مداخله بر روی اختصاصی کردن حافظه خودزندگی نامه ای شود. با توجه به ارتباط آن با وضعیت خلقی، ارزیابی تغییرات خلق و اضطراب متعاقب تلفیق این دو مداخله با هدف برقراری امکان راهیابی نتایج به عرصه بالینی توصیه می شود. پژوهش های با نمونه بیشتر و سایر شیوه های تحریک غیرتهاجمی مغز می تواند حائز نتایج قابل توجهی باشد.
مروری بر «روش استنطاقی» به عنوان یک روش پژوهش کیفی و کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی قرآن بنیان به کار رود؟ برای پاسخ به این پرسش به تحلیل نظریِ اسناد مکتوب در این مسئله پرداخته شد؛ مفاهیمِ مرتبط از متون مربوطه استخراج، تحلیل مفهومی و معرفی شد. این معرفی در ضمن یک پژوهش قرآنی کوتاه در موضوع «ناخودآگاه» ارائه شد تا به کاربست نزدیک تر شود. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. روش استنطاقی ظرفیت کاربرد در روان شناسی قرآن بنیان را دارد؛ 2. اگر تفسیر موضوعی با رویکرد «نظریه پردازی» و با توجه به لوازم آن صورت پذیرد، همان روش استنطاقی است؛ 3. این روش مراحل و فرایند مشخصی دارد که تمایز آن با روش های کیفی دیگر را نشان می دهد؛ 4. بعضی از تفاوت های مهم آن با تکنیک های تحلیل مضمون، شبکه معنایی و... در «مسئله گزینی»، «فرمول بندی سؤال»، «تحلیل» و «نظریه پردازی» است.