فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
60 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده ابعاد تکانشگری و نظم جویی شناختی هیجان در گرایش دانشجویان به رفتارهای پرخطر بود. در یک طرح همبستگی، تعداد 244 نفر (112 دختر و 132 پسر) از دانشجویان سال اول دوره کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر بجنورد با روش طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج گویای آن بود که گرایش به مصرف مواد مخدر (0.12=R2)، الکل (0.04=R2)، سیگار (0.08=R2)، گرایش به خشونت (0.06=R2)، رفتار جنسی (0.24=R2) و برقراری رابطه با جنس مخالف (0.10=R2) بر حسب ابعاد تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری قابل تبیین هستند. در مجموع نتایج این پژوهش گویای آن بود که تکانشگری یا عمل بدون تأمل و تنظیم شناختی هیجان یا فرایندهای بازبینی، ارزیابی و تعدیل واکنش های هیجانی در گرایش دانشجویان به رفتار های پرخطر نقش دارند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای قلدری و عدم درگیری اخلاقی در نوجوانان: یک مطالعه تصادفی کنترل شده با پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای قلدری و عدم درگیری اخلاقی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 13 تا 17 ساله مدارس متوسطه دوم شهر تبریز طی بهمن ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 40 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بصورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) که به مدت 8 جلسه مداخله ذهن آگاهی را دریافت کردند و یک گروه کنترل (20 نفر) که مداخله ای دریافت نکردند، جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس قلدری ایلی نویز (IBS، اسپلاگ و هولت، 2001) و مقیاس مکانیسم های عدم درگیری اخلاقی (MMDS، بندورا و همکاران، 1996) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از مداخله سطح رفتارهای قلدری (01/0p<) و عدم درگیری اخلاقی (01/0p<) در گروه آزمایش به طور معنی داری کاهش یافت، و این کاهش میانگین نمرات در پیگیری دو ماهه نیز تداوم داشته است. با توجه به این یافته ها می توان مطرح کرد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بطور معناداری رفتارهای قلدری و عدم درگیری اخلاقی را کاهش می دهد و یک گزینه نویدبخش برای بهبود عملکرد روانشناختی نوجوانان است.
امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بعد از انتخاب یک مدرسه به صورت در دسترس و تکمیل فرم خود سنجی نوجوان (YSR، آخنباخ، 1991) و مقیاس ذهنیت رشد اخلاقی (MGM، هان و همکاران، 2020)، تعداد 30 دانش آموز که با نشانگان مشکلات رفتاری برونی سازی شده و ذهنیت ثابت اخلاقی طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر رویکرد ذهنیت رشد دوئک قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی (SSRS، گرشام و الیوت، 1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری بر مؤلفه های خودکنترلی، همدلی و همکاری گروه آزمایش داشته است (05/0p<) اما در مؤلفه ابراز وجود بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک می تواند بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده مؤثر باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحمل ابهام (ATQ) مک لین (2009) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) بود. طرحواره درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث افزایش تحمل ابهام (05/0> p) و کاهش دشواری در تنظیم هیجان (05/0> p) در افراد وابسته به مواد شد. همچنین دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0> p). با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین اعتیاد می توانند با استفاده از طرحواره درمانی بر افزایش تحمل ابهام و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد تاکید کنند.
بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض، باورهای غیر منطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارضات زناشویی از متغیرهای زیادی تأثیر می پذیرد و عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های حل تعارض، باورهای غیرمنطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی انجام شد.روش : این پژوهش ، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل 25 تا 45 سال با حداقل 2 سال ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم بید در سال 1397 شامل490 نفر بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه تعارض سازمانی رحیم، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز عبادی و معتمدین، پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران بود. برای بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش همبستگی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد از بین سبک های حل تعارض (یکپارچگی، اجتنابی، مسلط، مصالحه و ملزم شده)، سبک یکپارچگی، سبک اجتنابی و سبک ملزم شده با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارند. بین باورهای غیرمنطقی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. از بین الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع -کناره گیر)، الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارد.
رابطه بین امنیت عاطفی و واکنش هیجانی با بخشش و شادکامی در خانواده های دارای یک یا دو فرزند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65 - 80
حوزههای تخصصی:
شادکامی یک حالت عاطفی است که با احساس شادی و رضایت مشخص می شود. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین امنیت عاطفی و واکنش هیجانی با بخشش و شادکامی در خانواده های دارای یک یا دو فرزند است. جامعه آماری در این مطالعه شامل 150 نفر از خانواده های دارای یک یا دو فرزند است. روش نمونه گیری، در دسترس است. مقیاس سنی شرکت کنندگان بین 20 تا 50 سال است. ابزارهای پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه امنیت عاطفی دیویس و همکاران (۲۰۰۲)، پرسشنامه بخشش تامپسون و همکاران (۲۰۰۵)، پرسشنامه شادی هیلز و آرگیل (2002) و پرسشنامه واکنش هیجانی ناک و همکاران (2008) بود. تحلیل داده های این پژوهش از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که امنیت عاطفی با ضرایب 639/0 و 743/0 ارتباط معناداری با بخشش دارد و واکنش هیجانی نیز با ضرایب همبستگی 430/0 و 607/0 ارتباط معناداری با شادکامی دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای امنیت عاطفی و واکنش هیجانی بیش از 44 درصد متغیر بخشش و 67 درصد شادکامی را تبیین می کند. نتایج حاکی از آن است که توجه به دو عامل امنیت عاطفی و واکنش هیجانی می تواند در زندگی خانواده های یک یا دو فرزند مؤثر بوده و بر بخشش و شادی افراد خانواده تأثیرگذار باشد.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانز لاگ بر بهبود عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانز لاگ بر عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر نارساخوان 12-8 سال بود که در سال تحصیلی 1401-1400 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کرده بودند. از بین آنها 30 دانش آموز به صورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه مداخله طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی به مدت 45 دقیقه تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای کاپیتانر لاگ قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (RDT-NEMA)کرمی نوری و مرادی (1384)، فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی (BRIEF) جیویا و همکاران (2000) و نرم افزار کاپیتانز لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین پس آزمون عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > P). علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (01/0 > P). درنتیجه می توان گفت به کمک توان بخشی شناختی-رایانه ای کاپیتانزلاگ می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان برداشت.
جهت گیری های دبیران ریاضی متوسطه اول به مولفه های یادگیری، یادگیرنده و روش های یاددهی در نظریه های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
13 - 21
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی جهت گیری های دبیران ریاضی دوره متوسطه اول به مولفه های یادگیری، یادگیرنده و روش های یاددهی در نظریه های تربیتی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش آن شامل 320 نفر از دبیران ریاضی متوسطه اول نواحی پنجگانه شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 بوده است. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انجام شده و حجم نمونه 175 نفر تعیین شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ایدئولوژی های برنامه درسی اسکایرو (2008) بوده که روایی محتوایی و پایایی آن توسط متخصصان و ضریب الفای کرونباخ به ترتیب تایید و محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که دبیران ریاضی در مولفه یادگیری به نظریه تربیتی و برنامه درسی بازسازی اجتماعی، در مولفه یادگیرنده به نظریه یادگیرنده محور و در مولفه روش های یاددهی-یادگیری به نظریه دانش پژوهان آکادمیک گرایش دارند.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی در دانشجویان: رویکرد اخلاق سه وجهی به روان شناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
103 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی موضوعی مورد علاقه برای پژوهشگران و عامه مردم است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی (EVA) بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 1401- 1400 در دانشگاه تهران بودند که 422 نفر از آن ها در پژوهش شرکت کردند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سنجش ارزش های اخلاقی (پادیلا-واکر و جنسن، 2016)، ادراک شایستگی (هارتر، 1989)، تعهد مذهبی (ورتینگتون و همکاران، 2003) و کیفیت روابط بین فردی (پیرس و همکاران، 1991) که به صورت آنلاین در اختیار آنها قرار گرفت، پاسخ دادند. تحلیل ها در چند گام شامل تحلیل آیتم، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی، محاسبه پایایی و روایی همگرا انجام شد. نتایج تحلیل آیتم نشان داد تمام آیتم ها از کفایت لازم برخوردار هستند. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به استخراج سه عامل شد که به ترتیب بر اساس اندازه ارزش ویژه، عامل های اخلاق مبتنی بر الوهیت، اخلاق مبتنی بر جمع و اخلاق مبتنی بر خودمختاری بودند. تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نیز ساختار سه عاملی به همراه یک عامل کلی ارزش های اخلاقی را تایید کرد. روایی همگرا، پایایی کل و پایایی عامل ها مناسب بود؛ بنابراین پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی در جامعه دانشجویان ایرانی دارای پایایی و روایی مناسب است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر برای سنجش ارزش های اخلاقی در دانشجویان استفاده کرد.
Diagnosing Cognitive Impairments of Cyber Addiction with QEEG and Investigating the Effectiveness of Cognitive Intervention on the Cognitive Functions Involved in the Mental Imagery of Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human society faces new challenges, especially the ones damaging the human brain and cognition. The addictive use of cyberspace essentially causes these challenges. This study was a comparative descriptive-analytical study conducted to diagnose cognitive impairments of cyber addiction through a QEEG test and to investigate the effectiveness of cognitive intervention on the cognitive functions involved in the mental imagery of adolescents. The statistical population of the study included 9-12 year-old students who visited Mehraz Andisheh clinic in Shiraz. The available sampling method was used and 40 people with research conditions (including 20 girls and 20 boys) were randomly assigned to two control and experimental groups. This research was conducted in 2023. The study used a mobile-based social network addiction diagnosis questionnaire (Ahmadi et al.; 2015), software (RehaCom et al., IVA-2, Neuroguide), an EEG device, and Kim Carrad visual memory test. After being selected and called to the place of research, people who had the conditions to enter the study first completed the consent form. Then, the EEG recording was conducted for 5 minutes with eyes open and closed. Also, as a pre-test, they performed a visual attention test (IVA-2) for visual memory (Kim Carrad test) and a visual processing test (Captain Log). Then, for ten sessions, the participants in the experimental group received cognitive rehabilitation by RehaCom software, each lasting for 45 minutes with an interval of one day. After the completion of the treatment sessions, the evaluations were repeated. In this research data analysis was done using SPSS software 26 and Analysis of Covariance (ANCOVA). The study findings showed that the cognitive intervention led to a significant difference at the 0.05 level in the pre-test and post-test scores of the experimental group while there was no significant difference between the pre-test and the post-test in the control group. Based on the results, it can be seen that the intervention led to a difference in the pre-test and post-test and a significant difference between the pre-test and post-test groups in the experimental group at the 0.05 level. The study results also showed a significant relationship between the cognitive impairments of cyber addiction and brain wave patterns. These results emphasize that brain signals may be used as an indicator to diagnose cognitive impairment in people with cyber addiction. Also, the results showed that RehaCom software could improve the cognitive functions involved in the mental imagery of teenagers suffering from Internet addiction.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 و 11شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفراز افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های درمان، به تفکیک درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت را طی ۸ جلسه دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه های باور هراس (گرینبرگ، ۱۹۸۹) حساسیت اضطرابی (تیلور وکاکس، ۱۹۹۸) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان در مرحله پس آزمون و پیگیری بر کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی تأثیر معنی داری داشته اند. اما درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی در هر دو مرحله اثربخشی و ثبات بیشتری داشته است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، روانشناسان و درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و نیز درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت برای کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده نمایند.
عدم تحمل ابهام و درد مزمن در مبتلایانِ مالتیپل اسکلروزیس:اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل، باورهای مثبت به نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
124 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف آزمون نقش میانجیگر اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی در رابطه عدم تحمل ابهام و درد مزمن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد.روش: در این پژوهش هبستگی، ۳۵۰ بیمار (۱۹۴ مرد و ۱۵۶ زن) از بین مراجعه کنندگان به مرکز تصویربرداری کوثر و انجمن ام اس ایران، واقع در شهر تهران، به کمک روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به مقیاس عدم تحمل ابهام (فرستون و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامه باور های فراشناخت (ولز و کارتارایت هاتون، ۲۰۰۴)، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل (رابی چاوود و دوگاس، ۲۰۰۵)، پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و دوگاس، ۲۰۰۴) و نسخه کوتاه سیاهه درد (کلیلند، ۱۹۸۹)، پاسخ دادند.یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل مسیر نشان داد که مدل واسطه مندی نسبی اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی در رابطه عدم تحمل ابهام و درد مزمن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس با داده ها برازش مطلوبی داشت.نتیجه گیری: در مجموع، نتایج موافق با مواضعِ مدل های شناختی آسیب شناسی روانی در بافتارِ پیش بینیِ درد مزمن به کمکِ عدم تحمل ابهام در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس، از نقش سازوکار های علّی چندگانه اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی، حمایت کرد.
رابطه توانمندی های منش والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندی های منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه 300 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از این تعداد 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) پترسون و سلیگمن (2004) بودند. جهت تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلت های والدین به تنظیم هیجان خود (001/0=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان( 001/0= p) به طور مثبت معنی دار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (001/0= p) به طور مثبت معنی دار است. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندی های منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی ( 002/0= p) نیز معنی دار بوده است. شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندی های منش والدین با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی می تواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.
بررسی قدرت پیش بینی کنندگی توافق پذیری، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی بر رضایت زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
1 - 11
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین قدرت پیش بینی کنندگی توافق پذیری، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی بر رضایت زناشویی در زنان متأهل انجام شد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق همبستگی از نوع رگرسیون، مجموعه ای متشکل از 840 زن متاهل ساکن محدوده جغرافیایی استان لرستان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه NEO-FFI، مقیاس همدلی زناشویی و مقیاس بخشش زناشویی به عنوان پرسشنامه های استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. با استفاده از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده انجام شد. ضریب تعیین با مقدار 0.373 در آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که مدل 37.3 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین می کند. ضرایب استاندارد نشان دادند که توافق پذیری، همدلی و بخشش پیش بینی کننده های معنادار رضایت زناشویی هستند. نتایج حاکی از آن است که رضایت زناشویی به طور مثبت تحت تأثیر توافق پذیری، همدلی و بخشش قرار می گیرد، به طوری که افزایش یک واحدی در توافق پذیری، همدلی و بخشش به ترتیب با افزایش 0.101، 0.252 و 0.433 واحدی در رضایت زناشویی مطابقت دارد. بخشش مهمترین نقش را در وضعیت رضایت زناشویی ایفا می کرد و پس از آن همدلی و سپس توافق پذیری نقش داشتند. به عنوان نتیجه گیری، به منظور افزایش رضایت زوج های متاهل، به ویژه زنان، برگزاری کارگاه هایی با تمرکز بر افزایش آگاهی در مورد ویژگی شخصیتی توافق پذیری و تقویت ویژگی های مثبت مانند همدلی و بخشش، توصیه می شود.
بررسی رابطه نظام کنترل مدیریت با فرهنگ سازمانی در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
134 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه نظام کنترل مدیریت با فرهنگ سازمانی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر بودروش شناسی پژوهش: روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۰۰ نفر از کارکنان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر بود که از این تعداد، ۱۲۹ نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد نظام کنترل مدیریت مقیمی و فرهنگ سازمانی رابینز استفاده شد. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۰.۸۵ و ۰.۸۹ محاسبه گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۱ تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نظام کنترل مدیریت و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، ابعاد مختلف نظام کنترل مدیریت مانند شفافیت، پاسخگویی و ارزیابی عملکرد تأثیر مثبتی بر جنبه های مختلف فرهنگ سازمانی از جمله تعهد، نوآوری و کار تیمی داشتند. نتیجه گیری: نظام کنترل مدیریت به عنوان یک ابزار مدیریتی، می تواند در بهبود فرهنگ سازمانی و افزایش کارایی سازمانی نقش مؤثری ایفا کند. این پژوهش نشان می دهد که استفاده از نظام های کنترلی مدرن و انعطاف پذیر می تواند به ایجاد و تقویت فرهنگ سازمانی قوی و پویا کمک کند.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اهمال کاری و خود ناتوان سازی دانش آموزان درگیر اُفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اهمال کاری و خود ناتوان سازی دانش آموزان درگیر اُفت تحصیلی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 که دچار افت تحصیلی شده بودند. 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه، جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) سولومون و راثبلوم (۱۹۸۴) و پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (ASHQ) جونز و رودوالت (1982) استفاده شد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) برای گروه آزمایش ارائه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اهمال کاری تحصیلی (544/28=F؛ 001/0=P) و خودناتوان سازی تحصیلی (534/11=F؛ 001/0=P) تأثیر معناداری دارد. بنابراین، استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به منظور بهبود اهمال کاری و خودناتوان سازی دانش آموزان دارای افت تحصیلی مؤثر می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرمسار در سال 1401 بود که تعداد 60 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996، CBM) بود. مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فراهیجان گاتمن (2011)، آموزشی روایت درمانی اوهانلون (1994) و ایماگوتراپی هندریکس (2015) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم و سوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دل زدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد بین سه درمان تفاوت معنادار وجود دارد و ایماگوتراپی نسبت به فراهیجان و روایت درمانی به طور معناداری بر دل زدگی زناشویی زنان متأهل متعارض اثربخش تر بود (05/0<P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض به عنوان یک درمان حمایتی می تواند مورد بهره قرار گیرد.
اثربخشی آموزش گروهی شفقت به خود بر کاهش خودآسیبی عمدی و بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی شفقت به خود بر کاهش خودآسیبی عمدی و بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال 1402 بود. در این پژوهش 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی شفقت درمانی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودآسیبی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) و مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون و بین پیش آزمون و پیگیری گروه مداخله تفاوت معناداری در متغیر خودآسیبی مشاهد شد (05/0>P)، اما در متغیر کاراکرد اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده بین مراحل نشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی شفقت به خود نقش موثری بر کاهش رفتارهای خودآسیبی دارد؛ اما برای بهبود کارکرد اجتماعی از اثربخشی لازم برخودار نبود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
225 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و تصویر بدن زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه و 4 ماهه بود. جامعه آماری را زنان با جراحی مستکتومی بیمارستان های شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل می داد که از میان آنها 30 نفر به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) چایگذاری شدند. 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تصویر بدن (BIS، هوپ وود و همکاران، 2001) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تصویر بدنی، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد ارزیابی مجدد شناختی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد سرکوبی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. بر اساس این یافته ها این ACT مداخله ای موثر برای بهبود ادراک تصویر بدن و تنظیم هیجان در بیماران با جراحی مستکتومی است.