
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی باورهای فراشناختی ناسازگار در رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجور خویی و وجدان مندی با علائم اختلال بی خوابی و کابوس انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان، در سال 1402 تشکیل داد که از بین آن ها به صورت در دسترس 377 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت (FFPQ، گلدبرگ، 1999)، علائم اختلال بی خوابی (ISI، مورین، 1993)، شدت رویای آزاردهنده و کابوس (DDNSI، کراکوف، 2002) و باورهای فراشناختی ناسازگار (MCQ، ولز، 1997) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. هم چنین یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم متغیرهای روان رنجور خویی به باورهای فراشناختی ناسازگار، روان رنجور خویی به بی خوابی و باورهای فراشناختی ناسازگار به کابوس معنی دار بود (05/0>p). نتایج دیگر نشان داد که مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار بود (05/0>P) و مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به بی خوابی از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار و متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار نبود (05/0<p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تنها ویژگی شخصیتی روان رنجور خویی می تواند از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار بر علائم اختلال کابوس در دانشجویان دانشگاه اصفهان اثر بگذارد.
اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دختر شهر سنندج بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ویژه کودکان دارای اختلالات رفتاری و یادگیری در سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 16 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی (CSAS، 1993) و اضطراب (SCAS، 1998) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری اجتماعی و اضطراب در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی است.
رابطه خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی: نقش میانجی خودانتقادی در افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خود انتقادی در رابطه بین خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی در افراد متاهل انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه افراد متاهل شهر اصفهان در سال 1402 بودند. حجم نمونه نهایی 220 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به شیوه در دسترس بر اساس یک نظرسنجی آنلاین انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت به خود (SCS؛ نف، 2003)، مقیاس بخشش (FS؛ ری و همکاران، 2001)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM؛ پاینز، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (LOSC؛ تامسون و زارف، 2004) استفاده شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که خودشفقتی با دلزدگی زناشویی و خود انتقادی رابطه منفی و معنادار دارد (05/0>P)، همچنین بین بخشش و دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و خودانتقادی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار دارد (05/0>P). نتیجه دیگر نشان داد که خودانتقادی در رابطه بین خودشفقتی و بخشش با دلزدگی زناشویی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0>P). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که خودشفقتی و بخشش به صورت مستقیم و یا میانجی گری خودانتقادی بر دلزدگی زناشویی اثرگذار هستند.
نقش میانجی سرمایه های روان شناختی در رابطه تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه های روان شناختی در رابطه بین تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی در میان دانشجویان بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری (4303نفر) را کلیه دانشجویان دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه های تهران، الزهرا و علامه طباطبائی در سال 1401-1402 تشکیل دادند و از این جامعه 321 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه آنلاین انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت (1995) و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم کمال گرایی منفی بر تحمل پریشانی و سرمایه های روان شناختی معنادار بود ( 001/0 > P). همچنین کمال گرایی مثبت اثر مستقیم معنادار بر سرمایه های روان شناختی داشت (001/0> P) ولی اثر مستقیم کمال گرایی مثبت بر تحمل پریشانی معنادار نبود (05/0< P). سرمایه های روان شناختی اثر مستقیم معناداری بر تحمل پریشانی (05/0> P) داشت در نهایت اینکه سرمایه های روان شناختی در رابطه بین کمال گرایی مثبت و منفی با تحمل پریشانی نقش میانجی داشت ( 05/0 >P). بر این اساس سرمایه های روان شناختی رابطه بین تحمل پریشانی با کمال گرایی مثبت و منفی را تحت تاثیر قرار می دهد.
نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر پدیدآیی اختلال های جنسی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری و درمان اختلال های جنسی می تواند سلامت جنسی زوجین را بهبود بخشد و هزینه های تحمیل شده روان شناختی و جامعه شناختی آن را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد جنسی شهر تهران انجام شد. تعداد 101 بیمار مبتلا به اختلال عملکرد جنسی (49 زن، 52 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو (NEO-FFI)، مقیاس عملکرد جنسی (FSFI، IIEF) و مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیت با اختلال عملکرد جنسی و مشکلات بین شخصی و اختلال عملکرد جنسی با مشکلات بین شخصی رابطه داشت (01/0=p). نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی تأیید شد (01/0p>، 47/0=β). بر اساس یافته های پژوهش می توان نقش ویژگی های شخصیت و تأثیر آن بر مشکلات بین شخصی و در نتیجه اختلال عملکرد جنسی را تأیید کرد. استفاده از این یافته ها در زمینه پیشگیری از اختلال های جنسی و درمان اختلال های جنسی از دستاوردهای عملی این پژوهش محسوب می شود.
نقش واسطه ای مهارت های تنظیم هیجانی در ارتباط بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی مهارت های تنظیم هیجانی در رابطه بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، در نیمسال اول 1403-1402 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 250 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، نجاتی، 1392)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی (MESSY، ماتسون و همکاران، 1983) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که مهارت های اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) توانستند کارکردهای اجرایی را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که مهارت های اجتماعی با توجه به نقش مهم مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) می توانند تبیین کننده کارکردهای اجرایی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقا کارکردهای اجرایی ضروری است.
پیش بینی اضطراب دانش آموزان براساس رضایتمندی زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب دانش آموزان براساس رضایتمندی زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه والدین بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه دوم تا ششم ابتدایی ناحیه 1 و 2 شهرستان یزد در سال تحصیلی 1402-1401 و مادرانشان بودند، که براساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه ی اضطراب کودکان دبستانی اسپس (SCAS، 2003) و مادران آنان به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (ENRICH، 1989) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، 1988) پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، از بین متغیرهای پیش بین، رضایت زناشویی، به صورت منفی و معنادار و طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی، استحقاق، اطاعت و بازداری هیجانی به صورت مثبت و معناداری قادر به پیش بینی اضطراب دانش آموزان بودند (05/0p<). در مجموع این متغیرها 7/90 درصد از اضطراب دانش آموزان را تبیین می کند. با توج ه ب ه نتای ج به دست آمده، نبود رضایت زناشویی و وجود طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی، استحقاق، اطاعت و بازداری هیجانی) در مادران منجر به بروز علائم اضطرابی در فرزندانشان می شود.
اثربخشی درمان راه حل محور (SFT) بر پایستگی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان راه حل محور بر پایستگی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بروجرد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول دو ماه تحت مداخله درمان راه حل محور قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایستگی تحصیلی (ABQ؛ دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و مقیاس سنجش اهمال کاری- نسخه دانش آموزان (PASS؛ سولومون و راثبلوم، 1984) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که نمره پایستگی تحصیلی در گروه مداخله از پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار افزایش یافته است (05/0>P)، اما در مقابل نمره اهمال کاری تحصیلی از پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0>P). در واقع می توان نتیجه گرفت که درمان راه حل محور منجر به افزایش پایستگی و کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر شده است.
رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه همسران افراد تحت درمان نگهدارنده متادون شهر رودسر در سال 1402 بود که به روش دردسترس 219 نفر در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه خود گزارشی هوش معنوی (SISRI؛ کینگ، 2008)، مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS؛ احتشام زاده و همکاران، 1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2023) پاسخ دادند و در مجموع 219 پرسشنامه قابل تحلیل بوده است. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها نشان داد که اثرات مستقیم هوش معنوی بر بخشودگی بین فردی، هوش معنوی بر تاب آوری و تاب آوری بر بخوشدگی بین فردی معنادار بود (05/0>P). یافته های حاصل از بوت استرپ نشان داد که تاب آوری در رابطه بین هوش معنوی و بخوشدگی بین فردی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج حاکی از این است که هوش معنوی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تاب آوری بر افزایش بخشودگی بین فردی اثر دارد.
اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تمامی پرستاران بیمارستان شهید لواسانی شهر تهران در بهار سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981، MBI) و خستگی ذهنی جانسون و همکاران (2010،MFS ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون فرسودگی شغلی و خستگی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه آموزش تنظیم هیجان با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خود مهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه این پژ وهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر لاهیجان در سال 1401 بود که از بین آن ها، 34 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی به یک گروه آزمایش (17 نفر) و یک گروه کنترل (17 نفر) تخصیص یافتند. پرسشنامه های پژوهش شامل: مقیاس اهمال کاری تحصیلی (PASS، سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودمهارگری (SCQ، تانجنی و همکاران، 2004) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون میانگین اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف، آماده کردن مقالات) و خودمهارگری در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ اما بین میانگین پس آزمون و پیگیری اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن و خودمهارگری تفاوت معناداری دیده نشد (05/0 P>)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله پایدار بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت مؤثر می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان (پایه های پنجم و ششم ابتدایی) با مشکلات هیجانی بودند که در سال 1401 به منظور دریافت خدمات روانشناختی به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی نارسایی هیجانی کودکان (AQC، ریف و همکاران، 2006) و پرسشنامه توانایی و مشکلات (SDQ، گودمن، 2001) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه تفاوت معناداری وجود دارد(05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده چنین به نظر می رسد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی خانواده درمانی گروهی مبتنی بر هیجان بر خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی نوجوانان دختر مبتلا به اختلالات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی گروهی مبتنی بر هیجان بر خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی نوجوانان دختر مبتلا به اختلالات روان تنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه نوجوانان 14 تا 18 سال دارای ملاک های اختلالات روان تنی شهر اهواز و والدینشان در سال 1402 بود که به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که از بین آنان تعداد 40 نفر، 20 نفر در گروه گواه و 20 نفر در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکوورون و فریدلندر (1998، DSI)، ناگویی خلقی بگبی و همکاران (1994، TAS) و پروتکل خانواده درمانی گروهی مبتنی بر هیجان طی 5 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خود تمایزیافتگی و ناگویی خلقی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، خانواده درمانی گروهی مبتنی بر هیجان می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای نوجوانان دختر مبتلا به اختلالات روان تنی مورد توجه قرار داده شود.
پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در افراد مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی زنجان انجام شد. مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تمامی مردان مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی شهر زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICQ) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه حساسیت طرد(RSQ) داونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه مکانیسم های دفاعی(DMQ) اندروز و همکاران (1993) و پرسشنامه عزت نفس جنسی(SSEQ) بازل و رزتال (1996) بود. برای تحلیل داده ها از رگسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که حساسیت طرد ، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی توانستند در سه گام، 24 درصد از واریانس نگرانی از تصویر بدنی مردان را تبیین نمایند (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را با هدف بهبود حساسیت به طرد، مکانیزم های دفاعی و عزت نفس جنسی به منظور کاهش نگرانی از تصویر بدنی در مردان طراحی و اجرا نمود.
مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 10 تا 12ساله مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر یزد در سال تحصیلی 1402 بود که 45 نفر به صورت هدفمند و بر اساس پرسشنامه اضطراب آشکار و مصاحبه بالینی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 16 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله فراتشخیصی یکپارچه و مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند. شرکت کنندگان پژوهش قبل و بعد مداخله و همچنین در دوره ی پیگیری توسط پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، کولیج، 2002) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات کارکردهای اجرایی در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است 05/0>P تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بطور کلی هر دو مداخله برای بهبود کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی مناسب است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و امید درمانی بر اضطراب درد و پذیرش خود بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و امید درمانی بر اضطراب درد و پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به میگرن ساکن شهر اصفهان در س ال 1402-1403 بود. تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و یک گروه کنترل (15) قرار گرفتند. گروه مداخله اول درمان هیجان مدار گرینبرگ و همکاران را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار و گروه بعدی امید درمانی به شیوه اشنایدر و همکاران را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب درد مک کراکن و همکاران (2002) (PAS) و پذیرش خود چمبرلین و همکاران (2001) (USAQ) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس آمیخته مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیرهای اضطراب درد و پذیرش خود بیماران مبتلا به میگرن بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p) و امید درمانی در کاهش اضطراب درد و افزایش پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن موثر بوده است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت امید درمانی در کاهش اضطراب درد و پذیرش خود در بیماران مبتلا به میگرن موثرتر بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این درمان در این بیماران بهره گرفته شود.
پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تمایل به روابط فرازناشویی بر اساس رفتار فداکارانه با میانجی گری شفقت ورزی به خود در زنان متاهل انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه ای به حجم 300 نفر، به صورت هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (MIS) بشیرپور و همکاران (1397)، پرسشنامه ادراک رفتارهای فداکارانه (PSBM) هارپر و فیگرس (2008) و مقیاس شفقت ورزی به خود (SCS) نف (2003) بود. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نقش میانجی گری شفقت ورزی به خود در رابطه رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی تایید شد (05/0>p). شدت اثر مستقیم برابر با 194/0- و شدت اثر غیر مستقیم برابر با 213/0- بود و بر این اساس، شدت اثر کل رفتار فداکارانه بر تمایل به روابط فرازناشویی مقدار 407/0 بود. یافته ها نشان داد رفتار فداکارانه هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم (با میانجی گری شفقت ورزی به خود) بر تمایل به روابط فرازناشویی تاثیرگذار بود. بنابراین شفقت ورزی به خود می تواند در رابطه بین رفتار فداکارانه با تمایل به روابط فرازناشویی نقش واسطه ای ایفا کند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تن انگاره و صمیمیت زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری به معنای ناتوانی در بارداری بعد از یک سال رابطه جنسی بدون استفاده از روش های جلوگیری از بارداری است. پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تن انگاره و صمیمیت زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز در سال 1402-1401 بود. به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 زن نابارور (15 نفر برای هر گروه) و با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه، انتخاب و به تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندبعدی روابط خود با بدن (کش و هیکز، 1990، MBSRQ) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شافر و اولسون، 1981، PAIR) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، طی 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تن انگاره و صمیمیت زناشویی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) وجود داشت. با توجه به نتایج پژوهش، اجرای درمان زوج درمانی هیجان مدار برای زنان نابارور می تواند موجب بهبود تن انگاره و صمیمیت زناشویی در آنها شود.
اثربخشی آموزش رویکرد چند حسی فرنالد بر نارساخوانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد چند حسی فرنالد بر بهبود درک خواندن و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال خواندن چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان رامسر در سال تحصیلی 1402- 1403 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش، مداخله آموزشی رویکرد چند حسی فرنالد را در 15 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نارساخوانی (FQ) وکسلر(1945، پرسشنامه سازگاری تحصیلی (AISS) سینها و سینگ (2005) بود. داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهبود درک خواندن و سازگاری تحصیلی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش رویکرد چند حسی فرنالد به صورت موثری در جهت افزایش سازگاری تحصیلی و بهبود درک خواندن در دانش آموزان دوره چهارم و پنجم استفاده کرد.
واکاوی علل موثر در گرایش به انتخاب همسر در بستر آنلاین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها می دهد امروزه بسترهای آنلاین به عرصه ای برای انتخاب همسر تبدیل شده اند. دختران و پسرانی که در سایت های همسریابی ثبت نام و فعالیت می کنند با ملاک ها و معیارهای متعددی اقدام به انتخاب همسر می کنند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف واکاوی علل موثر در گرایش به انتخاب همسر در بستر آنلاین انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش را کلیه کاربران سایت های اینترنتی همسریابی در سال 1402 تشکیل داد که سابقه فعالیت در این بسترها را داشتند. از این میان با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس معیارهای ورود، 20 فرد انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جهت اعتبار داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی مصاحبه های به عمل آمده در قالب 8 مضمون شامل "عوامل مرتبط با محیط شغلی-حرفه ای"، "عوامل شناختی و انتخابی"، "عوامل مرتبط با اعتماد"، "عوامل مرتبط با فواید و عواید استفاده از بستر"، "عوامل مرتبط روانی و نگرشی"، "عوامل مرتبط با مدت زمان استفاده"، "عوامل مرتبط با دسترسی مناسب" و "عوامل مرتبط با معیارهای انتخاب" دسته بندی گردید. مجموعاً نتایج پژوهش نشان داد توجه به فضای مجازی به عنوان بستری برای انتخاب همسر و تعیین سیاست های حمایت از تشکیل خانواده سالم در این فضا، مهم و ضروری است.
نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری، کلیه زوجین 50-20 سال ساکن استان تهران در سال 1401 بودند. از این میان 208 زوج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (EMS، فاورز و اولسون، 1993)، سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (AASQ، 1987) و اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، 1998) پاسخ گفتند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی زنان رابطه معناداری یافت نشد (۰۵/0P>). بعلاوه سبک دلبستگی ایمن زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معنادار (0۵/0P<) و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه منفی و معنادار داشت (01/0P<). نتایج نشان داد دلبستگی در مجموع 11 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. همچنین سبک دلبستگی زنان (ایمن و ناایمن) در رابطه اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی آنان نقش تعدیل کنندگی نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی زنان نقش مهمی در رضایت زناشویی آنان دارد اما اعتیاد همسرانشان به اینترنت بر میزان رضایت زناشویی آنان تاثیری ندارد.
بررسی روان شناختی اختلال هویت تمامیت بدن: مرور روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر مروری بر اختلال هویت تمامیت بدن یا تمایل شدید فرد درباره قطع عضو سالم بود. در این پژوهش تاریخچه پیدایش اختلال، مشخص شدن آن به عنوان یک اختلال منحصر به فرد، معیارهای تشخیصی، سبب شناسی و درمان مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه از نوع مرور روایتی بود که با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی شامل پاپ مد، اسکوپوس، اسپرینگر، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر با کلیدواژه های زنوملیا، هویت تمامیت بدن، قطع عضو سالم انجام گرفت. در این مطالعه از مقالات نمایه شده از سال 1997 تا 2024 استفاده شد. از یافته های این پژوهش مشخص شد که اختلال زنوملیا در مردان شیوع بیشتری دارد و برخی از مبتلایان برانگیختگی های جنسی مرتبط را گزارش کردند. همچنین هیچ نوع اختلال حسی-حرکتی، باورهای غیرواقعی یا احساس زشت بودن درباره اعضای بدن وجود ندارد و مشکلاتی در لوب آهیانه راست و مناطق مرتبط با بازنمایی بدن باعث این تمایلات شده است. عدم وجود روش درمانی موفق و خطرات مطرح درباره جراحی های غیرمجاز، باعث شده است برخی درمانگران صدور مجوز برای انجام جراحی قطع عضو را پیشنهاد کنند. با توجه به این که تعداد مبتلایان کم و نامشخص بوده و مدت زیادی از شناسایی این اختلال نمی گذرد، انجام پژوهش های بیشتر ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.
اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور بر سازگاری، صمیمیت و کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای همسر درحال ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور بر سازگاری، صمیمیت و کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای همسر معتاد بستری در کمپ ترک اعتیاد انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان دارای همسر معتاد و بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر رفسنجان در بهار و تابستان 1402 تشکیل داد. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) (MIS)، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) (DAS) و مقیاس کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) (RADS) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه در برنامه زوج درمانی گروهی راه حل محور شرکت کردند. داده های با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سازگاری، صمیمیت و کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای همسر معتاد بستری در کمپ ترک اعتیاد در سطح (001/0>P) تفاوت معنادار وجود داشت. با توجه به یافته ها می توان اظهار داشت که زوج درمانی گروهی راه حل محور می تواند رویکرد مناسبی برای افزایش صمیمیت و سازگاری زناشویی و متعاقب این عوامل موجب بهبود کیفیت زندگی زناشویی در افراد معتاد و همسران آن ها گردد.
تحلیل و تبیین نقش کودک و دوران کودکی در بوستان سعدی براساس نظریه سبک زندگی آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات آیینه ی تمام نمای شرایط هر جامعه در دوران های مختلف تاریخی است و متون ادبی همواره بهترین مرجع برای مطالعه و بررسی شرایط اجتماعی اقشار مختلف مردم در هر دوران می باشد. کودکان نیز پایه های اصلی شکل گیری هر جامعه ای هستند و بررسی نقش و میزان توجه حکما و نویسندگان هر قوم و ملتی به این گروه از جامعه، می تواند روشن کننده بسیاری از مسایل فرهنگی و اجتماعی آن دوران باشد. از این جهت در تحقیق پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی چگونگی حضور کودکان در یکی از متون ارزشمند ادب فارسی، بوستان سعدی، در بستر نظریه ی سبک زندگی آلفرد آدلر، روانشناس برجسته قرن بیستم بررسی می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد توجه به جنسیت کودکان در بوستان سعدی چندان مهم نیست و جایی هم که از جنسیت نام برده می شود پسران مورد توجه هستند، همچنین در بین سبک های فرزندپروری آدلر دو سبک مقتدرانه و مستبدانه بیشترین حضور را دارند. که می تواند نشان دهنده ی روحیه نصیحت گر و آرمان گرای سعدی باشد. برای انجام این پژوهش (گرد آوری و تحلیل داده ها )دو ماه وقت صرف شده است.