نقش میانجی باورهای فراشناختی ناسازگار در رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی روان-رنجورخویی و وجدان مندی با علائم اختلال بی خوابی و کابوس در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی باورهای فراشناختی ناسازگار در رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجور خویی و وجدان مندی با علائم اختلال بی خوابی و کابوس انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان، در سال 1402 تشکیل داد که از بین آن ها به صورت در دسترس 377 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت (FFPQ، گلدبرگ، 1999)، علائم اختلال بی خوابی (ISI، مورین، 1993)، شدت رویای آزاردهنده و کابوس (DDNSI، کراکوف، 2002) و باورهای فراشناختی ناسازگار (MCQ، ولز، 1997) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. هم چنین یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم متغیرهای روان رنجور خویی به باورهای فراشناختی ناسازگار، روان رنجور خویی به بی خوابی و باورهای فراشناختی ناسازگار به کابوس معنی دار بود (05/0>p). نتایج دیگر نشان داد که مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار بود (05/0>P) و مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به بی خوابی از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار و متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار نبود (05/0<p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تنها ویژگی شخصیتی روان رنجور خویی می تواند از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار بر علائم اختلال کابوس در دانشجویان دانشگاه اصفهان اثر بگذارد.