ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
۴۰۱.

Analysis of Drivers for Enhancing Cultural Adaptation in Addressing Migrant Students through Education(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cultural adaptation migrant students Education social and communication skills

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
Purpose: One of the critical issues in addressing migrant students is the improvement of cultural adaptation. Therefore, the objective of this study was to analyze the drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education. Methodology: This study was applied in terms of its objective and utilized a mixed-methods approach (qualitative and quantitative) in terms of execution. The study population in both sections consisted of managers and teachers familiar with the research field, from which 18 individuals were selected as samples based on the principle of theoretical saturation using purposive sampling. The research instruments included literature review, semi-structured interviews, and a researcher-made questionnaire. Initially, experts were interviewed, and then 15 of those who expressed willingness evaluated the importance of the extracted drivers. In this study, the coding method was used to identify the drivers for improving cultural adaptation in addressing migrant students through education, the importance and uncertainty method to identify key drivers, and the structural analysis method using MICMAC software to understand the influence of the drivers. Findings: The findings indicated that the most important drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education were, in order, training managers on how to interact with migrant students, short-term training for teachers, training all students on how to interact with migrant students, training parents on how to teach communication principles with different cultures, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training managers on how to deal with errant teachers, training migrant students on how to handle other students' behaviors, in-service training for teachers, training teachers through brochures, and training migrant parents to enhance their children's communication skills. Additionally, the drivers' impact levels were ranked, with the training of parents on communication principles with different cultures, training managers on interacting with migrant students, training managers on dealing with errant teachers, training migrant parents to enhance their children's communication skills, training all students on interacting with migrant students, short-term training for teachers, in-service training for teachers, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training teachers through brochures, and training migrant students on handling other students' behaviors being the most influential. Conclusion: Cultural specialists and planners in the country can utilize the identified drivers from the present study, considering their importance and impact, to improve cultural adaptation in addressing migrant students through education.
۴۰۲.

محرومیت های زنان سرپرست خانوار در تله های فضایی فقر (مطالعه ای تجربی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار تله فضایی فقر محرومیت اقتصادی محرومیت اجتماعی تعاملات اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
فقر هنگامی با خود تله به همراه دارد که دور باطل تلاش های فقیر را تحلیل می بَرد. در چنین وضعیتی مسئله فقر بیش ازپیش به امر پیچیده ای تبدیل می شود. تله فقر برای زنان سرپرست خانوار به دلایل زیستی و اجتماعی متفاوت از مردان است و محرومیت های شکل گرفته ویژگی های خاصی دارد. پژوهش حاضر شناخت محرومیت های زنان سرپرست خانوار در تله های فضایی فقر را مدنظر داشته است. در این پژوهش با بهره گیری از روش شناسی کیفی و نیز تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، به جمع آوری داده ها در حومه منطقه 19 شهر تهران یعنی محله مرتضی گِرد پرداخته شد. با نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، ضمن مصاحبه با 17 زن سرپرست خانوار، با اتکا به تکنیک تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری معنایی، تلخیص و تفسیر تحلیل داده ها انجام شد. بر پایه یافته ها، سه محرومیت اصلی در محله مرتضی گِرد عبارت بود از: محرومیت اقتصادی (فرصت های محدود، کمبود پول، فقدان مسکن ملکی، هزینه های سربارگی، بی قدرتی و بی عدالتی در کار و دستمزد)، محرومیت اجتماعی (ضعف جسمانی، حمایت نهادی، ناامیدی و نگرانی، بازتولید زندگی زنان سرپرست خانوار، فضای نامناسب و دسترسی محدود) و تعاملات اجتماعی (اعتماد، مشارکت و حمایت زنان سرپرست خانوار، خودمحروم سازی و طرد اجتماعی در تعامل با همسایه و اقوام). محرومیت های شکل گرفته برای زنان سرپرست خانوار در محله مرتضی گِرد، هم افزایی این محرومیت ها را در پی داشته که برآیند آن تشدید فقر زنان سرپرست خانوار و شکل گیری دور باطل از چرخه فقر در این محله و بازتولید آن برای نسل های آتی بوده است. به نظر می رسد شرایط ساختاری حاکم بر این محله و همچنین ویژگی های فردی زنان سرپرست خانوار، شکستن این چرخه و رهایی از این تله را دشوار کرده است.
۴۰۳.

مسئله طلاق: تئاتر اشک ها و لبخندها (مطالعه کیفی علل و زمینه های طلاق در بین زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق دوئالیسم معنایی زنان مسئله اجتماعی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
نهاد خانواده به عنوان اولین و مهم ترین نهاد جامعه پذیرکننده، در دوران حیات مدرن بشر دچار چالش های جدی شده است. در حقیقت ژستِ اساسیِ چرخش استعلایی جهان پسامدرن، تغییر معناهای زندگی، سبک های نوین فکری و به تبع آن تغییر جایگاه های مهم اجتماعی ازجمله خانواده را حکایت می کند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه کیفی تجربه زنان از طلاق در شهر تهران بود که با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. به این منظور، با 39 زن طلاق گرفته در شهر تهران که با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله تحلیل داده ها، 131 کد باز، 20 مقوله فرعی، 6 مقوله اصلی شامل «تکثر در تجربه اشکال خشونت، میل به رهایی از محدودیت و انفکاک از کنترل گری، گرایش شوهر به روابط فرازناشویی، مشکلات شخصیتی-روحی همسر، داغ ننگ طلاق (از طرد دیگران تا طعمه جنسی بودن)، ارتباط با جنس مخالف پس از طلاق، گسست از زندگی جمعی» از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد. همچنین، «طلاق: تراژدی دیالکتیک اشک ها و لبخندها» به عنوان مقوله هسته انتخاب و درنهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها بر این دلالت داشت که تبیین و تفسیر جستارمایه طلاق، این مسئله را کاملاً عینی و درگیر در دوگانه های مختلف رضایت و نارضایتی، مثبت و منفی و میل به رهایی در کنار مشقت های فراوان قرار داده است. این دوگروی و پارادوکس معنایی، تحلیل و برداشت یکدست از حوزه طلاق را برنمی تابد.
۴۰۴.

زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی استان خوزستان فقر چندگانه آشفتگی محیطی نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
۴۰۵.

ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رسانه دین شبکه بومی پیام رسان اجتماعی تبلیغ دینی فرصت ها و تهدیدها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع کیفی و روش مورداستفاده در آن تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان خبره و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه شبکه اجتماعی و تبلیغات دینی هستند که از بین آن ها 18 نفر به روش غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد. ملاک انتخاب مشارکت کنندگان در بخش دانشگاهی، تدریس و تالیف در حوزه تخصصی شبکه های اجتماعی و حوزه تبلیغ دین، و در بخش کارشناسان فعالیت مرتبط با تبلیغ دین در شبکه های اجتماعی بود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود، به گونه ای که به طور میانگین 90 دقیقه با مشارکت کنندگان مصاحبه شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ظرفیت شبکه اجتماعی بومی برای تبلیغ دین، برخورداری از سامانه ای برای رصد محتوای مذهبی برای جلوگیری از انتشار شبهات و خرافات دینی، تامین محتوای بومی با توجه به فرهنگ ایرانی-اسلامی، ارسال پیام های دینی به شکلی معتبر همراه با ارائه منبع معتبر، آشنایی با گرایش های عقیدتی و دینی کاربران، عدم محدودیت زمانی و مکانی برای مبلغ، تهیه محتوای مرتبط فرهنگ عفاف و حجاب در شبکه محیط پاک و امن شبکه برای حضور کاربران و ایجاد رقابت و الگو بودن برای شبکه های بومی در راه تبلیغ دین و ارزش های دینی است. همچنین چالش ها عبارتند از عدم ارائه خلاقیت و نوآوری برای جذاب سازی مطالب دینی، عدم ارائه سرویس خوب و پایدار برای کاربران، پشتیبانی ضعیف شبکه از کاربران، عدم تبلیغات مناسب برای معرفی شبکه بومی به شهروندان ایرانی.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ساختار و ویژگی فنی شبکه های اجتماعی مجازی در مقایسه با رسانه های سنتی، این شبکه ها توانایی و ظرفیت بالایی برای تبلیغ دین دارند و مبلغان باید با شیوه استفاده از این شبکه های اجتماعی در تبلیغ دین آشنا شوند.
۴۰۶.

در دفاع از جامعه؛ واکاوی انتقادی انگاره فروپاشی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فروپاشی اجتماعی همبستگی جامعه دولت برساخت گرایی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
فروپاشی اجتماعی ازجمله انگاره های ناظر به مسئله همبستگی اجتماعی در ایران است که از اواخر دهه هفتاد تاکنون توسط برخی ادعاسازان وارد فضای تحلیلی جامعه ایران شده و با تشدید تنش ها و تضادهای سال های اخیر مجدداً مورد اقبال قرار گرفته است. در این نوشتار تلاش شده است مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، دعاوی طرح شده در خصوص فروپاشی اجتماعی مورد واکاوی و ارزیابی انتقادی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، متن در سه بخش انتظام یافته است؛ در بخش نخست با مرور کلی ادبیات فروپاشی اجتماعی در سپهر گسترده تر جهانی، تمایزات کاربست آن در ادبیات داخلی مورد تأکید قرار می گیرد. در بخش دوم نیز زمینه های مختلف اجتماعی و سیاسی شکل گیری انگاره فروپاشی اجتماعی در درون رویکرد کلان تر زوال اندیشی و نحوه پیدایی آن در تحلیل جامعه ایران در کانون بحث قرار دارد. درنهایت از طریق مرور انتقادی دعاوی ناظر به انگاره فروپاشی اجتماعی، نحوه برساخت انگاره مزبور به بحث گذاشته می شود. نتایج نشان داد انگاره فروپاشی اجتماعی فاقد دلالت های دقیق نظری و مفهومی بوده و در فضای عمومی جامعه ایران، در قالب «ادعای مسئله»، با هدف حساس کردن نظام سیاسی برای بازبینی در سیاست های کلان و نیز نحوه حکمرانی صورت بندی شده است. بااین حال، غلبه «رویکرد آسیب شناختی به جامعه» در کنار «متهم کردن نهاد سیاست به ایجاد مسئله»، مانع از راه یابی انگاره مزبور به سیاست اجتماعی شده است. انگاره فروپاشی اجتماعی علاوه بر اینکه دستاوردهای مفهومی و سیاستی چندانی نداشته و از حیث ارائه راهکار سترون و دچار لکنت است، از طریق گسترش ادبیات «اغراق آمیز و نمایشی»، در کنار برتری دادن به «تحلیل و کردار مبتنی بر امر سیاسی»، عملاً در برابر امر اجتماعی و جامعه سامان یافته است.
۴۰۷.

The Roles of Civic Knowledge and Educational Attitudes in Shaping Academic Motivation: Empirical Evidence(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Academic Motivation Attitudes Toward Education Civic Knowledge Educational outcomes cross-sectional study

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
Purpose: Academic motivation is a critical driver of educational outcomes, influenced by various factors including attitudes toward education and civic knowledge. Despite abundant research on these factors independently, their collective impact on academic motivation remains underexplored. This study aims to fill this gap by examining how attitudes toward education and civic knowledge together predict academic motivation. Methodology: A cross-sectional study design was employed with a sample of 350 participants derived from high schools and universities, based on Morgan and Krejcie’s table for sample size. Data were collected using validated scales: the Academic Motivation Scale (AMS), Education Attitude Scale (EAS), and Civic Knowledge Assessment Test (CKAT). Pearson correlation and linear regression analyses were conducted using SPSS version 27 to explore the relationships between the study variables. Findings: Descriptive statistics indicated moderate levels of academic motivation (Mean = 4.21, SD = 1.05), positive educational attitudes (Mean = 3.89, SD = 0.78), and varied civic knowledge (Mean = 3.45, SD = 0.88). Pearson correlation showed significant positive relationships between academic motivation and attitudes toward education (r = .312, p < .001) and civic knowledge (r = .287, p < .001). Regression analysis revealed that both attitudes toward education (β = 0.32, p < .001) and civic knowledge (β = 0.27, p < .001) significantly predicted academic motivation, accounting for 20.9% of the variance (R² adjusted = .209). Conclusion: The findings confirm that both educational attitudes and civic knowledge are significant predictors of academic motivation. These results underscore the importance of integrating civic education into curricula and fostering positive educational attitudes to enhance academic motivation. Future educational policies and practices should consider these dimensions to effectively support academic engagement and achievement.
۴۰۸.

Examination of the Moral Curriculum in Iranian Schools in Dubai and the National Curriculum of the Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Moral education national curriculum Iranian schools in Dubai curriculum alignment ethical development Multicultural Education teacher training Educational Strategies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۰
Purpose: This study aims to examine the moral curriculum in Iranian schools in Dubai, assesses its alignment with the National Curriculum Document of the Islamic Republic of Iran, and proposes strategies for optimization. Methodology: A mixed-methods approach was employed, combining qualitative methodologies. Content analysis was conducted on moral education textbooks from grades one to nine used in Iranian schools in Dubai and the National Curriculum Document of Iran. Semi-structured interviews were conducted with 20 teachers and 5 curriculum planners to gain insights into teaching methods and evaluation practices. Colaizzi’s phenomenological method was used to analyze interview data, and thematic analysis was performed using qualitative data analysis software. Findings: The content analysis revealed that the moral curriculum in Iranian schools in Dubai follows a Western framework compatible with Islamic principles, emphasizing cultural studies, individual and social development, character-moral education, and civic studies. However, significant discrepancies were found when compared to the National Curriculum Document, which emphasizes virtues such as patience, courage, respect, empathy, chastity, trustworthiness, justice, and honesty. The Dubai curriculum focuses more on secular ethics and civic responsibilities. Proposed strategies for optimization include incorporating content aligned with the National Curriculum, enhancing cultural and recreational activities, organizing book reading competitions, and providing professional development for teachers. Conclusion: The study underscores the complexity of delivering moral education in a transnational context, where curricula must balance national values with the multicultural environment of the host country. The findings highlight the need for a more integrated approach that incorporates Islamic values while addressing the diverse backgrounds of students. By adopting the proposed strategies, Iranian schools in Dubai can enhance the moral and ethical development of their students, aligning more closely with national educational goals and effectively promoting Islamic ethical principles alongside necessary civic and social competencies.
۴۰۹.

Identifying the Components of Teaching Digital Media Literacy in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Digital media literacy Primary Education Qualitative Research Iran Educational Technology thematic analysis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
Purpose: In the context of rapidly evolving digital landscapes, digital media literacy has become a foundational element in primary education, crucial for preparing students to navigate and influence their digital surroundings effectively. This study aims to identify and describe the key components of digital media literacy as taught in primary schools, focusing on the insights of faculty members from Iran to understand how these components are integrated into the educational system. Methodology: Employing a qualitative research design, this study gathered data through semi-structured interviews with 21 faculty members who are directly involved in teaching digital media literacy in primary schools across Iran. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the concepts. Data were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis, identifying the core components of digital media literacy education. Findings: The analysis revealed five main themes central to digital media literacy in primary education: Transfer, Usage, and Digital Competence; Computer Fundamentals; Online Basics Skills; Word Processing, Spreadsheet, and Presentation Skills; and Database and Data Security Skills. Each theme comprised several categories that detailed specific skills and knowledge areas essential for comprehensive digital literacy, ranging from basic computer operations to advanced data management and security. Conclusion: The study underscores the importance of a robust digital media literacy curriculum in primary education, highlighting specific skills that are crucial for students' development as competent digital citizens. It also points to the need for ongoing teacher training to keep pace with technological advancements, ensuring that educators are well-equipped to impart these essential skills.
۴۱۰.

معشوقِ غزلیات سعدی: هویت و دلالت های طبقاتیِ فاصله گزینی وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزلیات سعدی هویت معشوق فاصله گزینی طبقه سلیقه و مصرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
نوع تعامل عاشق و معشوق در ژانر غنایی در ادبیات فارسی از آغاز تا امروز شکل های متفاوت به خود گرفته است. یکی از این موارد، تعامل رایج عاشق و معشوق در غزل کلاسیک فارسی است که بسیار فاصله مند و به ظاهر نامتعارف می نمایاند، در حالیکه وضعیت و موقعیت سوژه ها نیازمند کشف مناسبات طبقاتی بوده؛ که به صورت ضمنی و پنهان در متن گسترانده شده است. تبیین این مسئله مستلزم دلالت یابی کنش ها و وضعیت کارگزاران متنی به مثابه سبک زندگی و فاصله گزینی هویتی-طبقاتی آنها ا ست. بر همین اساس ضمن تبیین وجوه فاصله گزینی عاشق و معشوق، دلایل فاصله-گزینی متفاوت آنها با تکیه بر آرای برخی از متفکران مطالعات فرهنگی، انسان شناسی فضا، جامعه شناسی بدن و با توجه بستر تاریخ اجتماعی-فرهنگی تولید متن، در غزل سعدی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که در غزل سعدی سبک زندگی معشوق را می توان در سه سطحِ تعلقات و دارایی، وضعیت-کنش بدنی و در نهایت کنش ها، در مقام نشانگان طبقاتی و فاصله گزینی فردی و اجتماعی وی طبقه بندی کرد. برآیند هر سه سطح، امتناعی مدرج است که به مثابه شکلی از بالا دست نمایی واقعی یا نمایشی از معشوق سر می زند: از شکل خفیف و نسبتاً ضمنی یعنی نمایش دارایی ها و اظهار ژست های خاص بدنی تا امتناع آشکار که برآمده از کنش های تدافعی-وجوهی از بی اعتنایی- است، شروع می شود تا شکل خشن و تهاجمی خود، ذیل انواع یغماگری تداوم می یابد. یغماگری که همسو با فرهنگ ترکانِ حاکم یا غلام و کنیز به مثابه مصداقی از منزلت و افتخار هویتی-طبقاتی و نشانه تن آسایی واقعی یا نمایشی، مفروض است.
۴۱۱.

نظریه مدنیت فطری آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل استخدام توحش طبیعی جسمانیه الحدوث جوادی آملی روحانیه البقاء مدنیت فطری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
یکی از مسائل اساسی مکاتب فلسفی در حوزه علوم اجتماعی، مسئله اجتماعی بودن انسان است. براین اساس مسئله اصلی این نوشتار نیز تبیین نظریه آیت الله جوادی آملی درباره اجتماعی بودن انسان است. در این مقاله با مراجعه به آثار ایشان و بهره گیری از روش کتابخانه ای این نتایج به دست آمده است: بر اساس نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن، انسان در نقطه آغاز موجودی جسمانی است و با حرکت جوهری به تدریج وجودی روحانی می یابد. بر اساس این نظریه اگرچه انسان ها در حدوث، بهره مند از مبدأ واحد مشترک هستند، اما در بقاء، متناسب با نوع حرکت خود به انواع متعدد مبدل می شوند. جوادی آملی اجتماعی بودن انسان را یکی از مراحل حرکت جوهری انسان برمی شمرد. وی انسان و کنش او را بر اساس حرکت جوهری در چند دسته جای می دهد:  نخست؛ توحش طبعی و کنش حیوانی، دوم؛ استخدام متقابل و کنش متقابل، سوم؛ استخدام عادلانه و کنش مبتنی بر عقل، چهارم؛ احسان و ایثار و کنش مبتنی بر فطرت الهی. جوادی آملی استخدام گری را ناشی از طبیعت انسان دانسته و معتقد است آدمی بر اساس فطرت خویش مدنی است، اما بر اساس طبیعت خود متوحش است.
۴۱۲.

مطالعه پدیدارشناسانه جستجوی نظریه دوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه دوم پزشکی رابطه پزشک - بیمار عدم قطعیت نظام سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
نظریه دوم پزشکی نظریه ای است که توسط پزشک دوم درباره نظر پزشک اول و تشخیص و درمانی که به بیمار پیشنهاد داده صادر می شود. گرچه کسب نظریه دوم ممکن است برای بیمار فوایدی داشته باشد، دلالت هایی همچون ناکارآمدی پزشکی مدرن و مشکلات نظام سلامت و پیامدهایی مانند سردرگمی بیماران، استفاده بیش ازحد از منابع و امکانات و تحمیل هزینه های اقتصادی به بیمار و نظام سلامت دارد. بررسی این پدیده از منظری جامعه شناسانه می تواند در شناسایی ابعاد خرد و کلان و مدیریت آن کمک کننده باشد. از این رو هدف این مطالعه، شناسایی پدیده نظریه دوم پزشکی و عوامل مؤثر بر آن براساس تجربیات بیماران است. این مطالعه پدیدارشناسانه، با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با 40 نفر از کسانی که برای یک بیماری اقدام به گرفتن نظریه دوم پزشکی کرده بودند، انجام شد. شش عامل بر جست وجوی نظریه دوم پزشکی مؤثر هستند: ماهیت بیماری، ویژگی های دانش و پراتیک پزشکی، رابطه پزشک-بیمار، اتونومی بیمار، عوامل ساختاری (شامل پزشکی تجاری و کالایی شدن سلامت، تفاوت سطح توسعه، فقدان نظام ارجاع و بیمه های درمانی) و هدایت پزشک اول. پدیده نظریه دوم در ایران موضوعی است که تاکنون نادیده گرفته شده و بیماران در نبود هر نوع راهنمایی و پروتکل رسمی براساس ادراکات و منابع خود به پزشکان مختلف مراجعه می کنند. برنامه ریزی برای هدفمندکردن نظریه دوم می تواند هم به کاهش سرگردانی بیماران و کاهش هزینه های درمانی آن ها کمک کند و هم از استفاده بیش ازحد از منابع و امکانات سلامت پیشگیری نماید.
۴۱۳.

فهم تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از فرودستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فرودستی احساس بی قدرتی احساس درماندگی عطش حمایت بیرونی زنان سرپرست خانوار تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
مقدمه: فهم فرودستی و مسائل برخواسته از آن یکی از دغدغه های مهم علوم اجتماعی است. مهم ترین گروههایی که همواره فرودستی را تجربه کرده و زیست می کنند، کودکان، زنان (به ویژه زنان سرپرست خانوار) و افراد سالخورده هستند. پژوهش حاضر قصد دارد به مطالعه تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی کاشان از فرودستی بپردازد. رویکرد نظری پژوهش الهام گرفته از نظریات فریره، گرامشی و مارگارت لدویت است. لدویت با ترکیب آرای فریره و گرامشی به مدلی از توسعه جماعت محور و توسعه از پایین به بالا اشاره می کند که دارای عناصر قدریابی برای رهایی از فرودستی، آگاهی نقادانه افراد درگیر فقر، تأکید بر مسئله عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست است. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی است که برای گردآوری داده از مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. یافته ها: تجربه زنان از فرودستی را می توان به کمک مضامین و مفاهیمی نظیر باور به وجود تبعیض در اجتماع، احساس درماندگی، شرایط اقتصادی ناایمن، احساس بی قدرتی، روابط خانوادگی نامستحکم، عطش حمایت بیرونی و حمایتهای سازمانی غیرتوانمندساز توضیح داد. بحث: زنان به واسطه شرایط اقتصادی ناپایداری که دارند و به واسطه اینکه در اجتماع مورد تبعیض واقع می شوند، از دسترسی به منابع قدرت در اجتماع محروم بوده و همواره احساس درماندگی می کنند و این عامل سبب می شود که نه تنها برای خروج از این چرخه فقر و فرودستی اقدامی انجام ندهند، بلکه بستر وابستگی آنها نسبت به حمایتهای بیرونی افزایش پیدا کند.
۴۱۴.

رابطه منابع خانوار با مشکلات رفتاری فرزندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مدل رگرسیون دووجهی مشکلات رفتاری فرزندان منابع خانوار منابع اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
مقدمه: مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می شود و باعث پریشانی اطرافیان می شود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل مشکلات رفتاری فرزندان با تاکید بر آثار منابع خانواده به ویژه عوامل اقتصادی است. روش: روش پژوهش میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشته و محدودیت جغرافیایی ندارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش رگرسیون دو وجهی و مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ناتنی بودن پدر یا عدم در دسترس بودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/0 واحد افزایش می دهد. همچنین اشتغال به کار تمام وقت مادر در 8 سالگی کودک احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 003/0واحد افزایش می دهد. بحث: مهیا نمودن شرایط به منظور احساس نشدن عدم وجود پدر بیولوژیک از سوی فرزند، عدم اشتغال به کار مادر، فراهم نمودن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته های کودک و برآورده کردن آن ها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان از موارد مهمی هستند که می توانند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.
۴۱۵.

طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیتی مهارت های ارتباطی مدیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف: مهارت های ارتباطی مدیران یکی از مهم ترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است و برای این منظور شناخت ویژگی های شخصیتی مدیران برای ارتقای مهارت های ارتباطی آنان مهم و ضروری می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران و معاونین شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 191 نفر تعیین، اما 210 پرسشنامه بین مدیران و معاونین توزیع شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ابعاد شخصیتی مدیران (35 سوال) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی مدیران (18 سوال) بودند. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعداد 10 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از تحلیل ها حذف شدند و تحلیل ها برای 200 نفر انجام شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تعداد 9 سوال به دلیل بار عاملی کم از پرسشنامه ابعاد شخصیتی مدیران حذف و فرم نهایی 26 سوال در 6 مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری داشت و این شش مولفه توانستند 37/80 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. همچنین، میزان بار عاملی هر شش مولفه بالاتر از 70/0 و میزان میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی آلفای کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران اثر مستقیم و معنی دار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران بود. بنابراین، برای بهبود مهارت های ارتباطی مدیران می توان از طریق بهبود شرایط کاری و کارگاه های آموزشی زمینه را برای افزایش و ارتقای ابعاد شخصیتی مدیران فراهم نمود.
۴۱۶.

طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریس کارآفرینانه اساتید اثربخش حمایت و پشتیبانی دانشگاهی پویایی اقتصادی جامعهریس کارآفرینانه آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه می تواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود.  جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران با 214 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش های ترکیبی و آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 به دست آمد. داده های این مطالعه با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: یافته های مطالعه حاضر حاکی از آن بود که تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران 214 مفهوم در 13 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل مولفه های لزوم رویارویی با تحولات و ضرورت ایجاد توانمندی ها (33 مفهوم)، مقوله شرایط زمینه ای شامل مولفه محیط یا متغیرهای داخلی (36 مفهوم)، مقوله شرایط مداخله گر شامل مولفه های اساتید اثربخش، حمایت و پشتیبانی دانشگاهی و موانع محیطی (28 مفهوم)، مقوله محوری شامل مولفه تدریس کارآفرینانه (39 مفهوم)، مقوله راهبردها شامل مولفه های ارتقای توانمندی اساتید، به کارگیری روش های نوین، تعامل و محیط یادگیری غنی (53 مفهوم) و مقوله پیامدها شامل مولفه های تغییر ارزش ها در آموزش عالی و پویایی اقتصادی جامعه (25 مفهوم) بود؛ به طوری که بار عاملی همه مولفه ها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این الگو، مقوله شرایط علّی بر مقوله محوری، مقوله های شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و محوری بر مقوله راهبردها و مقوله راهبردها بر مقوله پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر درباره تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان درسی مورد استفاده قرار گیرد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه اقدام به تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی کنند.
۴۱۷.

شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفه های ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش اجتماعی هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان ویژگی های فردی دانش و فناوری اجتماعی مهارت های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیین کننده ای در سازمان خود می باشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمان های آموزشی می تواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفه های ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.  روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.  یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگی های فردی (با مولفه های ویژگی های شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفه های کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارت های اجتماعی (با مولفه های روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارت های مدیریتی) بود. یافته های بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ابعاد و مولفه ها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگی های فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارت های اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفه های خود اثر مستقیم و معنی دار داشتند (P<0.05).  نتیجه گیری: متخصصان و برنامه ریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده می توانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
۴۱۸.

بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری اجتماعی نابرابری آموزشی فاصله طبقات تجهیزات و امکانات توزیع عادلانع منابع مالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.   روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.   یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.   بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد. 
۴۱۹.

"In the Presence of the Other": Mobile Phone Technology and Insecurity in Marital Life; An Iranian Narrative Unfolding Gender Differences(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Family grounded theory Infidelity Insecurity marital life Mobile Phone

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۲
This paper aims to explore how mobile phone technology shapes interactions between couples and creates a controversial atmosphere in marital life. To achieve this, we conducted 30 in-depth interviews with married individuals in Isfahan, Iran. After coding and categorizing the data using the grounded theory method, we identified "insecurity" as a core category. Feeling insecure is largely influenced by one's interpretation of their partner's "mobile phone etiquette" and "social media behavior". Insecurity manifests in four main dimensions: “emotional insecurity”, “relationship insecurity”, “individual insecurity”, and “domestic insecurity”. We noted that the marital life context, including trust and sexual satisfaction plays a crucial role in how couples perceive and interpret each other's use of mobile phones. However, gender is the most significant factor affecting individuals' perception of mobile phone, their interpretation of their spouse’s use, and their experience of insecurity as a result. This research utilizes social analysis to examine the effects of technology on family life. The research findings hold both academic and practical implications. Professionals involved in the field of family and couples' relationships can benefit from this paper to deepen their understanding of the role and significance of mobile phones in contributing to conflicts within marital life.
۴۲۰.

بازنمایی و ارائه الگوی «قهرمان» در سینمای دفاع مقدس «سینمای ابراهیم حاتمی کیا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای دفاع مقدس نقش قهرمان حاتمی کیا تحلیل محتوا الگوی راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
طی سال های اخیر وسایل ارتباط جمعی منجر به تحولات بسیاری در جوامع شده اند و سینما به عنوان یک ابزار رسانه ایِ دارایِ عنصر روایت، سهم قابل توجهی در ایجاد این تحولات داشته است که از جمله آن ها، می توان به مقوله ی قهرمان سازی و قهرمان پروری توسط سینماگران در جوامع گوناگون محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی اشاره کرد. در پژوهش حاضر، تلاش شده مسیر قهرمان سازی در سینما با بهره مندی از نظریه قهرمان ووگلر ودیدگاه های بازنمایی استورات هال و سایر اندیشمندان معرفی شده و سپس با بررسی آثار سینمایی حاتمی کیا، قهرمان و قهرمان سازی، در سینمای دفاع مقدس بازنمایی شود. برای دستیابی به این هدف، پس از تعیین جامعه آماری و نمونه معرف، با استفاده از روش تحلیل محتوا (دستورالعمل کدگذاری) و تعیین مقولات و زیرمقولات، اطلاعات مورد نیاز ثبت و در نهایت توصیف و تحلیل اطلاعات جمع آوری صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که حاتمی کیا در آثارش، عمده مولفه های قهرمان سازی را لحاظ کرده است، اگر چه از برخی مراحل کلیدی نظیر «رد دعوت» اجتناب کرده است و در برخی مراحل نظیر «ملاقات با استاد» - که منجر به حضور کهن الگوی استاد در مسیر حرکت قهرمان می شود - و «آزمون ها، متحدان و دشمنان» پرداخت ضعیف تری داشته است. حذف و پرداخت حداقلی در این مراحل منجر به کاهش قدرت و اثرگذاری درشخصیت هایی شده است که استعداد خلق قهرمان زمینی و دست یافتنی را برای جامعه داشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان