مریم دشتی زاده

مریم دشتی زاده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

نقش موزه در معرفی هویت فرهنگی نو ظهور قطر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موزه اسلامی قطر تحلیل گفتمان هویت دیپلماسی فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۹
در سال های اخیر فعالیت های فرهنگی در حوزه خلیج فارس باهدف هویت سازی و هویت یابیِ ملی رشد چشم گیری داشته است؛ به عبارتی ما با نهضتی تمدن ساز و تاریخ ساز در منطقه روبرو هستیم. این مقاله به تحلیل چگونگی استفاده دولت قطر از شیوه های دیپلماسی فرهنگی در سال های گذشته برای ارتقای جایگاه خود در خارج از کشور و تحکیم مشروعیت آن در داخل می پردازد. پژوهش حاضر با کاربست نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، قصد دارد به دو مسأله و هدف دست یابد: نخست، شناسایی گفتمان های مسلط در فضای گفتمان فرهنگی "هویت نوظهور قطر" و دیگر نقش نهاد فرهنگی مانند موزه های تازه تأسیس قطر در برجسته سازی گفتمان های شناسایی شده. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است؛ تجزیه و تحلیل مبتنی بر متن ها و نمونه های هدفمند منتخب، مانند اسناد رسمی مکتوب، اظهارات مقامات دولتی، بیانیه های مطبوعاتی و بیانیه های مربوط به توسعه فرهنگی در قطر (شامل تجزیه وتحلیل سخنرانی های متصدیان موزه در خصوص چشم انداز و مأموریت موزه های جدید به عنوان بازیگران فعال در عرصه فرهنگ و سیاست) کدگذاری شده و سپس مورد تحلیل و تفسیر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد دولت قطر از دیپلماسی فرهنگی و به طور استراتژیک از موزه ها برای تقویت هویت ملی، اعتباریابی در سطح بین المللی، خلق هویت منسجم در پیوند با دیگر سرزمین های اسلامی و برجسته سازی سبقه تاریخی در منطقه استفاده می کند.    
۲.

نقش گفتمان موزه ای در انسجام بخشی گفتمان های متعارض (مطالعه موردی نمایشگاه 'آینده ای برای گذشته')(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان موزه ای نظریه گفتمان لاکلاو و موفه موزه هنر زوریخ نمایشگاه «آینده ای برای گذشته» تحقیقات منشأ(اثر)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۵
موزه ها در صورت بندی های فرهنگی جامعه، به ویژه در نقاط حساس تخاصم های فرهنگی و هنری، نقش محوری دارند. این مقاله با تمرکز بر رسالت موزه ها و نقش گفتمان موزه ای در شرایط چالشی، به تحلیل نمایشگاه «آینده ای برای گذشته» در موزه هنر زوریخ (به عنوان نمونه موردی) می پردازد. مبنای نظری پژوهش، نظریه گفتمان انتقادی لاکلا و موفه است. جستار حاضر در گام نخست، با گفتمان کاوی در نظم گفتمانی فضای موزه هنر زوریخ، به بررسی گفتمان های شناسایی شده در نمایشگاه پرداخته و سپس چگونگی تثبیت معنا توسط موزه را تحلیل می کند. پرسش تحقیق این است که چه گفتمان هایی در شکل گیری روایت آثار هنری غارت شده موزه هنر زوریخ، نقش مؤثر ایفا می کنند؟ چگونه تعارض های معنایی میان گفتمان های متعدد و بعضاً متخاصم به تعادل و ثبات معنایی منتهی می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نظم گفتمانی موزه هنر زوریخ شامل گفتمان های «تاریخی»، «هنری»، «اخلاقی» و «نهادی (موزه ای)» است. در موزه هنر زوریخ، گفتمان موزه ای با استفاده از اعتبار نهادی و همچنین با مداخلات هژمونیک، نقش سازنده ای در مشروعیت بخشی و سازماندهی گفتمان های خرد متعارض ایفا می کند. موزه ها می توانند به عنوان نهادهای فرهنگی، نقش کنشگرانی فعال را در نقاط تلاقی گفتمان ها ایفا کنند و با ایجاد فضاهای دیالوگ، زمینه ای برای تأمل در تحقیقات منشأ و بازنگری هویت تاریخی فراهم آورند.
۳.

معرفی روش Iconclass و قابلیت های آن در مستند نگاری آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Iconclass آیکونوگرافی مستندنگاری طبقه بندی موزه آثار هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۲
هدف: هدف این پژوهش معرفی روش Iconclass و چگونگی استفاده از آن برای طبقه بندی آثار هنری است. روش پژوهش: روش گردآوری اطلاعات در بخش نخست پژوهش حاضر، روش کتابخانه ای استنادی است. جستار حاضر سپس به تبیین ابعاد کارآمدی روش Iconclass در مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری پرداخته است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش مذکور در سه بخش اصلی دارای قابلیت های اساسی است: نخست آن که این روش برخلاف روش هایی که بر طبقه بندی فرمی و ظاهری آثار هنری تمرکز دارند، درک محتوای آثار هنری را ورای فرم ظاهری میسر می سازد. دوم این که با استفاده از این روش، مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری -بر اساس محتوای آثار شکل می گیرد و امکان معرفی و تحلیل نقوش و مضامین پیچیده و روابط متقابل آن ها- برای مستندنگار فراهم می شود. سوم این که پژوهشگر به مجموعه ای از منابع مرتبط با موضوع دسترسی می یابد که موجب سرعت و غنای بیشتر پژوهش می شود. نتیجه گیری: روش فوق الذکر مشکلات دسترسی به منابع مرتبط با اثر هنری را مرتفع ساخته و به پژوهشگران در بازیابی هرچه ساده تر تصاویر کمک می کند. با استفاده از این روش، موزه ها و مجموعه های هنری می توانند اقلام موجود در مجموعه خود را طبقه بندی کرده و به تولید فهرست ها و کاتالوگ های کارآمد و در نتیجه توسعه پژوهش های تاریخ هنر نیز کمک شایانی خواهد کرد.
۴.

تحلیل آیکونوگرافیک نگاره های شخصیت «عوج بن عنق» در عجایب المخلوقات قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوج بن عنق عجایب المخلوقات قزوینی شمایل شناسی استحاله نقشما یه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۷
 عوج بن عنق یکی از شخصیت های تصویر شده در نسخه های تصویری عجایب المخلوقات است. او مردی است بسیار بلندقامت و عظیم الجثه که در زمان آدم ابوالبشر به دنیا آمده و 3500 سال عمر کرده است. مطابق روایات، او در زمان طوفان نوح می زیسته و به دلیل قامت بلندش سیل و آب های دریاها تا زانویش بوده است. نخستین روایات در مورد این شخصیت در کتاب مقدس (عهد عتیق) ذکرشده و پس ازآن، در روایات و متون تفسیری دوره اسلامی نیز واردشده و در نسخه های مصور عجایب المخلوقات قزوینی نیز به نحوی متنوع ترسیم شده است. این مقاله تصاویر شخصیت عوج بن عنق را در دوره اسلامی و در پیوند با متون تاریخی همچون متن تاریخ طبری، جامع التواریخ، فال نامه طهماسبی، گرشاسب نامه و سام نامه بررسی کرده و به یاری این متون، ابعاد دیگری از شخصیت عوج بن عنق را مورد کندوکاو قرار داده است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تصاویر شخصیت عوج بن عنق در پرتو روایات و متون تاریخی و تبیین تفاوت های میان روایت متنی و روایت تصویری عوج بن عنق و پاسخ به این پرسش است که توصیف بصری عوج بن عنق با توصیف متنی او در کتب تاریخی و متون تفسیری، چه تفاوت هایی را نشان می دهد و این تفاوت ها چگونه در نگاره ها بازتاب یافته است؟ روش به کاررفته در این پژوهش روش تحلیل شمایل شناسی است که بر پایه داستان ها و تمثیل ها به دنیای رمزگان اثر ورود کرده و معنای ثانویه تصویر را استخراج می کند. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های تحقیق نشان داد تداوم شخصیت عوج بن عنق از خلال روایات دینی کتاب مقدس به عجایب المخلوقات قزوینی، با تغییر و تحولاتی روبه رو بوده و متون کهن فارسی و به طور خاص، متن اوستا نقش مهمی در تداوم شخصیت عوج بن عنق در دوره اسلامی داشته است. همچنین، در بررسی تصاویر شخصیت عوج بن عنق، دو تصویر «سنگ بر دوش کشیدن» و «زیستن در دریا و ماهی گرفتن از آب» بسیار تکرار شده است. تحلیل ها بیانگر این موضوع مهم است که در این تصاویر مفاهیم نجومی به میانجی توصیفات ادبی انتقال یافته است.
۵.

واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعه های موزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرق شناسی موزه کالای فرهنگی هنر اسلامی چرخش معنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره کلیات رابطه تاریخ با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۱۴۱۰ تعداد دانلود : ۸۶۵
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
۶.

شناخت هنر اسلامی در نظام اندیشگانی موزه های غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موزه کالای فرهنگی هنر اسلامی چرخش معنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام تاریخ تمدن اسلامی
تعداد بازدید : ۱۷۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۳۹
شناخت هنر اسلامی فارغ از مباحث هستی شناختی و معرفت ذوقی و شهودی متأثر از ورود آثار هنری به موزه (به مثابة محصول فرهنگی تمدن غرب) و نظام معرفت شناختی متمایز آن است. حرکت هنر اسلامی در امتداد زمان و مکان و حضور در نظام اندیشگانیِ دیگری، بر کیفیت حصول معرفت مخاطب تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی می کوشد تا چگونگی حصول معرفت هنر اسلامی را در سیری تاریخی آشکار کند. جستار حاضر با معرفی سه نظام معرفتی شرق شناسی، زیبایی شناسی، و مطالعات بینافرهنگی در موزه های غرب، شناخت از هنر اسلامی به مثابة «کالای مادی»، «هنر»، و «کالای فرهنگی» و شکل گیری سه ارزش متمایز اقتصادی، زیبایی شناختی، و نمادین را در هنر اسلامی آشکار می کند. بنا بر یافته های پژوهش، معرفت هنر اسلامی در موزه ها نه مبتنی بر ملاک های حسن شناسی و غایت شناسی در فلسفة اسلامی، بلکه کاملاً متأثر از معرفت به هنر در تفکر غرب است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان