فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
173 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی اقتباس انیمیشن قلعه ماهی ها و منطق الطیر عطار در یک گفتمان بینارشته ای در حوزه ادبیات تطبیقی و مطالعات اقتباس می پردازد. نگارنده بر مبنای نظریه اقتباس لیندا هاچن، اقتباس قلعه ماهی ها را نه به عنوان یک فرایند ساده و مستقیم از متن اول بلکه به عنوان فرایندی کنش گرانه و خلاق بررسی می کند که شامل تغییرات عمیق و تفسیرهای جدیدی است که بر اساس زمینه ها و شرایط فرهنگی و اجتماعی، تفاوت در رسانه انتقال و نیز درک مخاطب ایجاد می شود. در این جستار، براساس چهارچوب روش شناسی هاچن، بررسی فرایند اقتباس انیمیشن قلعه ماهی ها در سه سطح انجام می شود: از منظر سطح اول اقتباس یا همان متنی، به بررسی تفاوت میان درون مایه و پیرنگ دو داستان می پردازیم. در سطح دوم اقتباس یا فرایندی، تغییرات ناشی از تبدیل رسانه مکتوب منطق الطیر به رسانه بصری انیمیشن مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در سطح سوم بررسی یا همان تجربه مخاطب، به تغییرات خلاقانه اقتباس گر با توجه به مخاطب کودک اقتباس خواهیم پرداخت. روش تحقیق توصیفی-کیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی گردآوری شده اند.انتخاب نمونه نیز به صورت هدفمند و براساس شاخص های اقتباس خلاقانه در آثار کودک انجام شده است.نگارنده نشان می دهد که اقتباس انیمیشن در رسانه نمایشی حوزه کودک چگونه می تواند تجربیات و تفسیرهای جدیدی از داستان اصلی را ایجاد کند و چگونه در زمینه فرهنگی و زمانی متفاوت، منجر به بازنگری و تغییر در معنای داستان می شود.
The Historical Overview and the Reception of the Translation of William Shakespeare’s Sonnets in Contemporary Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present paper deals with the historical overview and the reception of William Shakespeare’s Sonnets in contemporary Iran. The authors examine the chronology of Persian translations of Shakespeare’s Sonnets (both scattered and book-length ones) during a century which is a considerable period of time in the examination of the reception of any author in another culture. As poetry is not the most popular genre in Persian translation, the Persian translations of William Shakespeare’s Sonnets suffered from a lot of fluctuations. It was in the latter part of the nineteenth century, a turning-point in the history of the country, that Shakespeare was introduced into Iranian audience for the first time. It started with scattered translations and ended in book-length ones. This study indicates early Persian interest in Shakespeare’s Sonnets which was followed by a lull. The reason behind it was two-fold: the translation of foreign poetry was dominated by French and Russian languages, and the rich tradition of Persian poetry does not feel the need to translate foreign poetry. The reception of Shakespeare’s Sonnets was followed by renewed interest in 1998-2017 and finally book-length translations began to thrive. All in all, Shakespeare’s Sonnets did not have a great influence on Persian poetry, as it was expected.
بررسی زبان، تصویر و عاطفه در شعر رودکی سمرقندی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
120 - 151
حوزههای تخصصی:
رودکی سمرقندی از پیشگامان شعر فارسی و سبک خراسانی به شمار می رود. شیوه سرایش شعر رودکی، مبتنی بر سادگی معنی و روانی لفظ است. تز و بنیاد اصلی شعر سبک خراسانی و به طور مشخص، رودکی، بر بیانِ مفهوم در ساده ترین صورت زبانی ممکن و خالی از هر گونه تعقید و پیچیدگی استوار است. هدف اصلی پژوهش، مطالعه و بررسی کمیت و کیفیت کاربست و به کار گیری سه عنصر زبان، تصویر و عاطفه در کلام این سراینده است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است که البته در بحث تصاویر شاعرانه، بسامد کمی اشعار نیز مورد آگاهی و توجه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که یکی از خصوصیات زبانی شعر رودکی که آن را به زبان مردم نزدیک می سازد، کوتاهی جملات است . جمله ها، از منظر نحوی ، کوتاه هستند و انتقال از دال به مدلول برای خواننده و مخاطب شعر، به سهولت انجام می پذیرد. به لحاظ کاربرد صور خیال و ایماژ، شگرد «تشبیه » با ۱۸۸مرتبه استفاده، بیشترین مورد بهره گیری (۵۲ درصد از حجم نمودار) و به تبع بالاترین نقش را در آفرینش تصویرهای پدر شعر فارسی دارد و از پس ِ آن شگردهای «کنایه » با ۹۶ بار بهره گیری (۲۶ درصد) و «استعاره مصرّحه» با ۴۶ مرتبه استفاده (۱۳ درصد) در رتبه های بعدی قرار می گیرند. همچنین مشخص گردید که بُن مایه عاطفه نیز در سروده های استاد سمرقندی، به دو شیوه فردی(احوال عاشق و معشوق) و اجتماعی(توصیف و مدح) نمود پیدا کرده است.
Heteropoesia: Basil Bunting’s Translation of Obayd Zākānī’s Mush-o Gorbeh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
30 - 50
حوزههای تخصصی:
This article studies the role of ‘selving’ and creative interpretation in literary translation. Specifically, it analyzes one of Basil Bunting’s successful translations of Obayd Zākānī’s Mush-o Gorbeh, a picturesque and catchy poem in rhyme and rhythm, laden with animal characters, which was considered to be both a masterpiece of children’s literature and a very important political satire. Bunting, a translator of Persian classical poems into English, had both political and poetic missions as a spy and an up-and-coming poet. This study turns to the theories of translation by Steiner, Benjamin, and Bassnett, among others, to show the challenges of translating Persian poetry. Through an in-depth analysis of this translated work in dialogue with Bunting’s other works, this manuscript shows how the two missions sometimes overlapped. Ultimately, however, it is argued that literary translation functions as an aesthetic ‘other’ place where the translator can act as a cultural double agent, working to the advantage of both cultures.
ارزیابی تصحیح اخلاق ناصری به کوشش مینوی و حیدری براساس کهن ترین نسخه شناخته شده از کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق ناصری از مهم ترین کتاب های اخلاقی فارسی است. خواجه نصیرالدین طوسی این کتاب را به سال 633 ق. نوشت، اما در دهه های بعد اندکی در مطالبش بازنگری کرد. اخلاق ناصری در زمان حیات مؤلف شهرت یافت. در طی زمان، نسخه های متعددی از آن کتابت شد و بر آثار اخلاقی پس از خود تأثیر مهمی نهاد. همچنین بعداً به ویژه در هندوستان بارها به طبع رسید. معتبرترین تصحیح آن را مجتبی مینوی و علیرضا حیدری ترتیب دادند. آنان در این تصحیح از پنج دست نویس متعلّق به قرن هفتم هجری قمری استفاده کردند. در حال حاضر، نسخه های خطی دیگری از این اثر شناخته شده که مهم ترین آنها مورّخ 656 ق. (محفوظ در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز) و قدیمی تر از همه نسخه های استفاده شده مصحّحان است. در این پژوهش برای نخستین بار، این دست نویس به صورت تفصیلی معرفی و بررسی شده است. از ویژگی های مهم آن می توان به برخی ضبط های کهنه تر به نسبت چاپ مینوی و حیدری، رسم الخط کهن و نیز حرکت گذاری تعدادی از کلمات اشاره کرد. در این مقاله، در اثر مقابله دقیق و کامل متن اخلاق ناصری به تصحیح مینوی و حیدری با این نسخه، نکات درخور توجهی استخراج شده است. ضمن اینکه با تکیه بر دیگر منابع، در متن تصحیح شده، توضیحات و واژه نامه های کتاب چاپی، اصلاحاتی ضرورت دارد؛ البته نسخه مورّخ 656 ق. همواره بهترین ضبط ها را ندارد و در آن افتادگی ها و اشتباهات متعددی دیده می شود. این نکته هم حاصل مقابله با متن تصحیح شده مینوی و حیدری است. درنهایت، می توان چنین نتیجه گرفت که تصحیح اخلاق ناصری به کوشش مینوی و حیدری همچنان اعتبار و ارزش والایی دارد. با این حال، براساس دست نویس های قدیم که در آن زمان ناشناخته بوده و نیز منابع گسترده تر و پژوهش های بیشتر، برخی اصلاحات در مندرجات آن لازم است.
ناگفته های داستانِ «ضحاک» به روایت نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین همه منابعِ پیش و پس از اسلام که به زندگی و شخصیت ضحاک پرداخته اند، مفصّل ترین و متنوع ترین روایت ها، مربوط به روایت های نقالانِ شاهنامه است. این روایات اگرچه از نظر ساختار و چارچوبِ کُلّی، دنباله رو شاهنامه فردوسی اند، ولی در آن ها، داستان ها و اشاراتی بسیار بدیع و نادر دیده می شود که در منابعِ کهن، به ندرت نمونه هایی از آن را می توان یافت. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع حماسی، تاریخی و طومارهای نقالی طومارهایِ چاپ شده و برخی دستنویس های نقالی که هنوز به چاپ نرسیده اند صورت پذیرفته است، به ناگفته هایی از داستان ضحاک در روایات نقالان می پردازد و داستان ها و اشاراتی را بازگو می کند که در شاهنامه و ادب پهلوانی، بی پیشینه است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که ناگفته های داستانِ ضحاک به روایت نقالان، یا از ابداعات قصه گویان و نقالان اند، یا در برخی اشاراتِ متون کهنی غیر از شاهنامه ریشه دارند که تغییرِ شکل داده و به طومارهای نقالی راه یافته اند، و یا از داستان هایِ شخصیت های حماسی و اسطوره ای الگوبرداری کرده اند.
مقایسه آموزه های فرزندپروری مسئولانه عنصرالمعالی، خواجه نصیر طوسی، سعدی و واعظ کاشفی با سبک های فرزندپروری بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر شیوه های فرزندپروری عنصرالمعالی، خواجه نصیر طوسی، سعدی و ملاحسین واعظ کاشفی را در قابوس نامه (475)، اخلاق ناصری (633)، گلستان (656) و اخلاق محسنی (900) برطبق سبک فرزندپروری مسئولانه (اسلامی) بررسی و با سبک های فرزندپروری بامریند (1927م.) مقایسه می کند. نگارنده با بررسی توصیفی- تحلیلی این موضوع در آثار این چهار متفکر مسلمانِ متعلق به دوره های مختلف تاریخی بر مبنای نظریه فرزندپروری مسئولانه اسلامی و مقایسه با نظریه بامریند با پاسخ به این پرسش ها که نویسندگان این آثار درباره فرزند پروری چه آموزه هایی را تبیین کرده اند؟ برای تعلیم این آموزه ها چه شیوه هایی را به کار گرفته اند؟ و وجوه تشابه و افتراق فرزندپروری آنها با دیدگاه های بامریند چیست؟، تبیین می کند شیوه فرزندپروری هر چهار نویسنده بر مبنای دیدگاه های اسلامی و وحیانی و از نوع مسئولانه با تکیه بر اصول اخلاق اسلامی و فطرت الهی انسان است که البته از فرهنگ و آداب و رسوم روزگار ایشان نیز اثر پذیرفته و تا اندازه ای به سبک مقتدرانه بامریند نزدیک است. عنصرالمعالی با بیان تجارب شخصی همراه با تمثیل و استشهاد و خواجه نصیر با شیوه علمی و فلسفی به شیوه مستقیم و جزئی نگر به تعلیم آموزه های فرزندپروری پرداخته اند؛ درحالی که سعدی و کاشفی از تمثیل و حکایت و شیوه غیرمستقیم و کلی نگر استفاده کرده اند و کاشفی به دلیل ماهیت سیاسی اندرزنامه اش کمتر از دیگران به این موضوع توجه کرده است.
توجّه شفروه اصفهانی به شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
46 - 60
حوزههای تخصصی:
شاعران اصفهانی در قرن ششم، شعر خاقانی شروانی را می خوانده اند. یکی از این شاعران اصفهانی آشنا با شعر خاقانی، شرف الدّین شفروه اصفهانی است. توجّه شفروه به شعر خاقانی را می توان در تصاویر، تشبیه ها، عبارات خاص همسان و اصطلاحاتِ مشترکی که در شعر این دو شاعر آمده است، دید. نشانه آشکار این توجّه را می توان در قصیده ای دید که شفروه به پیروی از خاقانی سروده است و در آن قصیده، مصراعی از خاقانی را تضمین کرده و حتّی بر او برتری جسته است. آمیختگی شعر شفروه و خاقانی از دیگر مسائلی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان با هم آمیخته است، شرف الدّین شفروه اصفهانی و خاقانی شروانی است. در این مقاله، بر اساس اطّلاعاتِ برون متنی مثل جُنگ ها، تذکره ها، منابع تاریخی و اطّلاعاتِ درون متنی، به تفکیک این اشعار و شناخت شاعر راستین آنها پرداخته شد و دلایل این آمیختگی بیان شد.
همزه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۶) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
13 - 36
حوزههای تخصصی:
همزه تحت تأثیر جایگاه واجی، سیاق و سرعت گفتار تظاهر آوایی مختلف دارد و در مقایسه با همخوان های دهانی بیشتر در معرض حذف و کاهش قرار می گیرد. از نظر آوایی، همزه یک انفجاری بی واک چاکنایی است و در توصیف واجی آن فقط مشخصه چاکنای منقبض تمایزدهنده است. هدف این مقاله توصیف و تبیین یکپارچه ای از واج گونه های همزه در چارچوب نظریه بهینگی است. برای این منظور، با استفاده از یک واژگان، همزه در 5 جایگاه ساختاری شامل اول کلمه، بین دو واکه، پایانه هجا، ابتدای تکواژ غیرفارسی و فارسی در کلمات مرکب، و در گونه های رسمی و غیرتأکیدی، رسمی و تأکیدی، و غیررسمی بررسی شده است. عامل اصلی فرایندهای واجیِ همزه محدودیت «داشتن محل تولید دهانی» است که از رهگذر فرایندهای حذف، کاهش و جایگزینی در تلفظ کلمات تظاهر آوایی پیدا می کند. سرانجام دستور تلفظ همزه برای گونه رسمی تأکیدی و غیرتأکیدی و گونه غیررسمی به صورت رتبه بندی محدودیت ها و در چارچوب رویکردهای دستورهای چندگانه و دستورهای مرتب پاره ای به دست داده شده است. در دستور گونه رسمی تأکیدی و غیرتأکیدی که به تلفظ همزه وفاداری بیشتری دارد، محدودیت «داشتن محل تولید دهانی» دارای پایین ترین اولویت در رتبه بندی و در دستور گونه غیررسمی که به تلفظ همزه وفادار نیست، محدودیت «داشتن محل تولید دهانی» دارای بالا ترین اولویت در رتبه بندی محدودیت هاست.
دو نظام تکیه ای و ساخت وزنی متفاوت در زبان فارسی: پدیده ای ناشی از دوزبان گونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۶) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
51 - 73
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از وجود پیوستاری از دوزبان گونگی در زبان فارسی ایران سخن گفته ایم که در منتها الیه یک سمت آن فارسی شمرده ادبی (یا شعری) و در سوی دیگرش فارسی گفتاری قرار دارد. سپس بحث کرده ایم که گونه ادبی فارسی در مقام فراگونه، و گونه گفتاری در مقام فروگونه، دارای نظام های تکیه ای متفاوتی هستند، و بی توجهی به این تفاوت و یا خلط آنها با هم در پژوهش های آواشناسان و واج شناسان باعث بروز توصیف های متناقضی از نظام تکیه فارسی شده است. این مقاله مشتمل بر سه بخش است. در بخش نخست از مشابهت های کلی تکیه در دو گونه فارسی گفتاری و فارسی ادبی از حیث محل تکیه اصلی، تکیه زیروبمی و موارد خلاف قاعده سخن گفته ایم؛ در بخش دوم براساس مدل رده شناسی متیو گوردون (2016) تفاوت های رده شناختی این دو نظام تکیه ای را شرح داده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که کلمات گونه گفتاری فارسی به رده نظام های غیرحساس به کمّیت با تکیه ثابت پایانی تعلق دارد، اما کلمات گونه ادبی فارسی متعلق به رده نظام های دارای تکیه اصلی ثابت پایانی و تکیه های ثانوی نامقید و حساس به کمّیت است. و بالاخره در بخش سوم پس از توضیح مختصری درباره مؤلفه های وزنی کلمات فارسی براساس آراءِ هیز (1981) کوشیده ایم تا در چهارچوب نظریه تکیه وزنی بروس هیز (1995) توصیفی از ساختمان وزنی کلمات فارسی در هر دو گونه این زبان به دست دهیم. در این بخش بحث کرده ایم که کلمات فارسی گفتاری فاقد پایه های دوتایی و تکیه های ثانوی هستند و هر کلمه واجی خود یک پایه مستقل محسوب می شود، اما کلمات فارسی گونه ادبی دارای ریتم آیمبی، پایه های دوتاییِ ناهم دیرش و تکرارشونده و حساس به کمّیت و راست گرا هستند.
Exploring the Role of Instagram in Learning English and Enhancing EFL Learners' Motivation
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۵
209 - 235
حوزههای تخصصی:
Instagram, a widely popular platform, has become an influential tool for teaching and learning English by delivering daily updates of new language content on various Instagram pages and accounts. This study examines the effect of Instagram on learners' motivation to learn English and evaluates its advantages and disadvantages for educational purposes. A mixed-methods approach was utilized, incorporating quantitative data collected through a questionnaire distributed among 100 Iranian EFL learners and qualitative data gathered via semi-structured interviews with five teachers who actively employ Instagram in English instruction. Findings revealed that Instagram significantly boosts learners' motivation, with participants expressing positive views about the platform. Key advantages include its engaging and diverse content, as well as its potential to enhance skills and subskills like speaking and vocabulary. In spite of these benefits, certain drawbacks were identified, such as the presence of distracting non-educational content, limited interaction opportunities, and restrictions in fostering deep learning and comprehensive teaching. The study concludes that Instagram offers notable benefits for English education, particularly in motivating learners and providing varied content. However, to fully benefit from its educational potential, it is important to implement strategies that address the challenges identified. Balancing its strengths and limitations is essential to make Instagram more useful in English language education.
معرفی کتاب انهارالاسرار اثر علیم الله بلخی چشتی و ضرورت تصحیح آن
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
169 - 186
حوزههای تخصصی:
کتاب انهارالاسرار یکی از کتاب هایی است که در شرح بوستان سعدی به قلم علیم الله بلخی در قرن دوازدهم نگاشته شده است. این کتاب دربردارنده اطلاعات درخوری درباره نکات عرفانی است. ازاین اثر، چندین نسخه خطی وجود دارد که تا کنون مورد مطابقه، تدقیق و تصحیح قرار نگرفته اند.بنابراین، ارائه نسخه ای تصحیح شده همراه با فهرست ها و تعلیقاتی درباره محتوای کتاب ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، معرفی کتاب انهارالاسرار، نویسنده آن و نیز بعضی نسخه های موجود این اثر است و بر همین مبنا به بررسی پاره ای از ویژگی های ادبی آن و نیز بیان ضرورت تصحیح این کتاب پرداخته شده است. بنابراین جستار، در میان نسخه های موجود از این اثر، نسخه موجود در دانشگاه مولانا آزاد علیگر می تواند نسخه ارجح باشد. بر این اساس، این پژوهش نشان می دهد که انهارالاسرار شرح بوستان سعدی بر مبنای دیدگاه عرفانی است که با توجه به مباحثی چون عرفان،کلام متن از لحاظ درک و معنا دارای پیچیدگی های زیاد است. همچنین با وجود استفاده از گونه نثر مرسل و ساده، کاربرد نثر مسجع و نیز نثر فنی، درنتیجه حضور آرایه های ادبی و عربی گرایی بسیار، دریافت معنا در این اثر را تاحدی دشوار ساخته است.
تعریف ادبیات الکترونیک و پیشنهاد یک اصطلاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
160 - 193
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد در مفهوم اصطلاح نوظهوری که در مجامع فارسی زبان، با عنوان ادبیات الکترونیک/دیجیتال شناخته می شود، کاوش کند و با مرور برخی ویژگی های بنیادین آن، مانند «تعاملی بودن»، «چندرسانگی»، «وابستگی به محاسبات رایانشی» و «سخت پیمایی و غیرخطی بودن»، شناختی ملموس از آن به دست دهد. در دهه های اخیر، به دلیل چارچوب های نظریِ در حال تحول، تعریف ادبیات الکترونیک فرایندی پیچیده بوده است. مقاله حاضر سعی دارد با طرح ریزی پنج دوره «مفاهیم اولیه و ظهور فرامتن (نیمه نخست 1990 2000)»، «سخت پیمایی آرسِت و توجه به نقش تعامل (نیمه دوم 1990 2000)»، «کرشنباوم و مادیت متن الکترونیکی، هایلز و امر ادبی (2000 2010)»، «برجسته شدن روایت گری تعاملی و بازی مانندی (2010 تاکنون)» و «چالش تعریف در دوران هوش مصنوعی» نگاهی تاریخی به تلاش محققان برجسته این حوزه داشته باشد و درنهایت تعریفی روشن گر از ادبیات الکترونیک ارائه دهد. از طرف دیگر، مقاله حاضر، در ترجمه اصطلاح «electronic literature»، با ذکر دلایل مختلفی ازجمله «کژتابی اصطلاح ادبیاتِ الکترونیک»، واژه «کُدَبیات» را به جای ترجمه تحت اللفظی «ادبیات الکترونیک» پیش نهاد می دهد.
Tearing between the Cultures and Turning from Somebody to Nobody in the Hybridized Space of Immigration in Mohsin Hamid’s Moth Smoke(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
In the immigration studies, the diasporic female experiences are not indicatively considered as the prevailing experiences of immigrant men who are claimed to stand for all immigrants. Thus, it is challenging to examine female migration experiences and the consequences that are ignored. This article explores the ignored parts of female migration experiences as subalterns and focuses on the process of assimilation in the host country following theories of Gayatri Spivak’s post-colonialism. In the age of migration the female characters of the former colonies are being culturally hybridized when they get in touch with the Western factors. That hybridity and their ambivalent attitude between the cultures, they are becoming the mimic women that has not only affected them and led them to identity crisis but also contributed to the dangling of them between cultures lost and confused. This article will carefully examine the consequences of assimilation of the female character, Mumtaz, in Mohsin Hamid’s Moth Smoke in the hybridized atmosphere. Moth Smoke is the debut novel by British Pakistani novelist, Mohsin Hamid, which provides the context for the clash of cultures in its portrait of a country violently divided against itself. Sometimes, assimilation with host cultures are to the extent that the female immigrant becomes baffled and confounded. With shattered identity, she is neither a modern Westernized woman nor an Eastern glorified mother and wife.
نقدی بر سنّت علمی جونپوری درکتاب جامع بهادرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
325 - 340
حوزههای تخصصی:
قرن هفدهم تا نوزدهم در هندوستان، موج گسترده ای برای ترجمه و بازنویسی و جمع آوری متون فارسی و عربی دانشمندان دوره اسلامی آغاز شده بود. جامع بهادرخانی، نوشته غلامحسین جونپوری، بعنوان یکی از دایره المعارف های آموزشی شبه قاره در قرن نوزدهم، در حوزه حساب و هندسه و نورشناسی و نجوم، شمایی از نوع نگاه علمی حاکم بر مدارس علمی شبه قاره را به ما می دهد. با وجود آنکه در این سه قرن مذکور، استعمار بریتانیای کبیر بر تمام نهادهای علمی و آموزشی هندوستان احاطه داشته، اما آثاری همچون جامع بهادرخانی که بیشتر تحت تاثیر متون و سنت علم قدیم بوده اند تا پیشرفت های علمی جدید. تا آنجا که در جامع بهادرخانی با وجود معرفی برخی نظریه ها و اکتشافات جدید مانند نظریه حرکت تقدیمی زمین توسط نیوتن یا کشف قمر های سیاره زحل در اوایل قرن نوزدهم، اما باز پایه مطالعات نجومی جونپوری بر اساس مدل منسوخ بطلمیوسی و متون بزرگان مکتب مراغه و سمرقند است. یا در مبحث مناظر و مرایا همان مکتب اقلیدس را پیش می گیرد که در قرن نوزدهم در غرب اثری از آن در نورشناسی جدید وجود نداشت. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی و چرایی دلبستگی جونپوری در کتاب جامع بهادرخانی به سنت علم قدیم می پردازیم.
Etude contrastive des schémas-images des proverbes français et persans(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le persan et le français appartiennent à la famille linguistique indo-européenne. Ces deux langues relèvent bien entendu de branches différentes, le français est classé dans la branche indo-européenne, comprenant les langues romanes et persanes. Dans toutes les langues, les gens utilisent des proverbes dans leur communication quotidienne. Cela fait partie intégrante de la communication. Généralement, la comparaison des différences et des ressemblances entre les langues occupe un rôle primordial dans la linguistique moderne. Le présent travail étudie les schémas-images dans les proverbes français et persan dans le cadre de l’expression des sentiments et des émotions. Notre problématique peut être résumée sous la forme de la question suivante : Quels schémas-images sont utilisés pour exprimer des sentiments et des émotions dans les proverbes français et persans ? Et lesquels sont les plus courants ? Ce qui est au centre de cette recherche est donc de savoir comment les deux langues expriment des sentiments sous formes des schémas-images. L’analyse des résultats prouve que dans les proverbes des deux langues dans le domaine des émotions et des sentiments, différents types de schémas sont utilisés, et la fréquence la plus élevée est liée aux schémas de force et de mouvement.
Etude du rôle de la bande dessinée dans le développement de la compétence de l’expression écrite: cas des apprenants adolescents du FLE en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'enseignement du FLE en Iran est confronté à de nombreux obstacles, surtout quand il s’agit de l’écrit. Ces obstacles comprennent la motivation, la créativité ainsi que la difficulté à maîtriser les aspects linguistiques et discursifs de l'écriture en français . Une solution potentielle pour surmonter ces défis pourrait résider dans l'utilisation de supports pédagogiques innovants, tels que la bande dessinée, dont le présent article cherche à évaluer l'impact sur le développement de la compétence en expression écrite chez les adolescents apprenant le FLE en Iran.Pour ce faire, notre étude s'appuie sur un cadre théorique qui articule les notions de compétence de l'expression écrite, de bande dessinée et de didactique du FLE. Elle met en œuvre une méthodologie de recherche qualitative, basée sur une étude de cas menée dans une classe de niveau A2 du FLE en Iran. En conclusion, cette étude démontre que l'intégration des bandes dessinées dans l'enseignement du FLE pour les adolescents en Iran peut avoir des implications pédagogiques profondes et positives. Ces implications touchent divers aspects, de la stimulation de la créativité à la facilitation de l'apprentissage grammatical, en passant par l'encouragement à la lecture et à l'écriture. Les enseignants devraient utiliser ces supports avec d'autres méthodes et ressources.
National and Cultural Identity: Comparing Rabindranath Tagore and Ferdowsi(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
51 - 59
حوزههای تخصصی:
This article explores the themes of national and cultural identity as depicted in the thoughts and works of Rabindranath Tagore- a pivotal figure in specifically sub-continental literature, and Ferdowsi- the legendary Persian poet. Both writers, separated by centuries and cultural contexts, utilized their literary genius to reflect on nationhood and cultural pride. Tagore, writing during the British colonial era in India, and Ferdowsi, during the formation of a unified Persian identity under various rulers, offer unique perspectives on how literature can serve as a vehicle for expressing and shaping national identity. This essay delves into how these literary giants contributed to forming cultural consciousness and national identity in their respective societies by comparing their thoughts and beliefs showcased in their works.
تأملی در اشعار تعلیمی عطار نیشابوری
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
47 - 67
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی به آثاری اطلاق می شود که با رویکرد ادبی به بیان موضوعات فلسفی، مذهبی، اخلاقی و اجتماعی می پردازد و هدف آن، آموزش و تربیت است. ادبیات تعلیمی، هنرمندانه و با استفاده از زبان ادبی، افراد جامعه را به کسب فضائل اخلاقی، علم دوستی، خداجویی و خوبی ها دعوت کرده و از جهالت و پستی ها دور می سازد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی اشعار تعلیمی عطار نیشابوری می باشد، در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، آن بخشی از اشعاری عطار که جنبه تعلیمی دارند مورد مطالعه قرارگرفت. یافته های اسنادی نشان می دهد، عطار از آن جمله شاعران و بزرگان زبان و ادب فارسی است که در اشعار و آثار خود به مسائل تربیتی توجه داشته است و می توان اندیشه های تربیتی او را در موارد مختلف، از جمله: خداجویی، جوانمردی، صبر و بردباری، پرهیزگاری و پارسایی، پرهیز از ظلم و بیدادگری، داشتن اخلاق نیکو، کسب علم و دانش، استفاده از اندوخته های علمی، دوری از جهل و نادانی، و... از لابلای اشعارش دریافت نموده و از آن ها برای آموزش و تربیت افراد جامعه استفاده کرد؛ زیرا رسیدن به کمال انسانیت و بندگی و قرب الهی از اهداف تربیتی عطار می باشد.
مناجات نامه ها در بوته تحلیل هماهنگی وزن و محتوا (مطالعه موردی مناجات نامه های منظوم فارسی تا قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
41 - 72
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر تلاشی است برای بررسی همراستایی وزن و محتوای اوزان مناجات نامه های فارسی تا قرن هشتم هجری. در این پژوهش که با شیوه تحلیلی-توصیفی انجام شده است، ابتدا مسأله اصالت وزن و محتوا در شعر فارسی مطرح و اوزان رایج شعر فارسی و کاربست آن ها تشریح شده است. سپس تعریفی از مناجات نامه و پیشینه آن ارائه گردیده و اوزان به کاررفته در مناجات نامه ها به تفکیک قالب (مثنوی، قصیده، غزل، رباعی) تشریح شده است. در نهایت، همراستایی وزن با محتوای مناجات نامه طبق مؤلفه های استخراجی معیّن، تحلیل شده که عبارت اند از: کمیت هجاهای کشیده یا کوتاه (خطاب های کششی در مناجات)، ترتیب قرارگرفتن هجاها، یکسان بودن یا نبودن مقطع کلام با مقطع رکن، تکرار ارکان (دوری بودن و یا توازن درون مصرعی) و طول مصرع ها، همچنین هماهنگی محتوا با وزن. طبق بررسی انجام شده، شاعران در سرایش مناجات نامه ها -فارغ از دو قالب مثنوی و رباعی- بیش از همه به بحر رمل مثمن محذوف و سپس به بحر هزج اقبال داشته اند. به طور کلّی، اوزان سنگین به دلیل کشیدگی هجا با مناجات نامه سرایی همسویی بیشتری دارند و در مقابل، اوزان مطنطن با این گونه همسو نیستند، البته باید منظومه فکری شاعران را نیز پیش چشم داشت؛ مثلاً شوریدگی عارفان به مناجات ایشان نیز تسرّی یافته و سبب تمایلشان به اوزان ضربی شده است.